فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
فهرست مطالب:
مقدمه:
استراتژی پان ترکیسم( از ابتدا تا حال حاضر)
نتیجهگیری:
فهرست منابع
مقدمه:
کشور ترکیه یکی ازمهمترین و تاثیرگذارترین کشورهای منطقه خاور میانه است و در طول هفتصد سال گذشته تاثیرات به سزایی بر منطقه گذاشته است. با تجزیه امپراطوری عثمانی در دهه دوم قرن بیستم، کشور ترکیه پدیدار شد. این کشور خود را بر اساس زبان ترکی تعریف نمود و همزمان کوشید تا ارزشهای غربی را وارد جامعه اسلامی ترکیه نماید. این باز تعریف هویتی در ترکیه، منجر به پدیدار شدن یک سری تضادها و تناقضات نژادی و ایدئولوژیک در سطح جامعه ترکیه شد. در هر صورت ریشسههای «پان ترکیسم» را باید در تحولات سیاسی و فکری اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم جستجو کرد. پس از جنگ سرد و فروپاشی اتحاد شوری، پان ترکیسم جلوه نوینی یافت که مطالعه آن را ایجاب کرده است.
صابر زبان بدرالدین را میتوان پس از ضیا گوگ آلپ مهمترین ایدئولوژیک جریان پاک ترکیستی دانست. وی در یکی از مهمترین مقالات خود که در برگیرنده استراتژی پاک ترکیستها برای دستیابی به وحدت (ترکیه، قفقاز، مناطقی از ایران، افغانستان و کلیه جمهوری اسلامی آسیای مرکزی و بخشهای شرقی چین) است میگوید:
«تا سال 1991 میلادی (فروپاشی اتحاد شوروی) پان ترکیسم تنها به عنوان ایدئولوژی وجود داشت، اما پس از آن، اقدامهای عملی برای آغاز مرحله نهادی جنبش پان ترکیسم آغاز شده است.»
استراتژی پان ترکیسم( از ابتدا تا حال حاضر)
در مورد وظایف و برنامههای پان ترکیست در دروان جدید پس از جنگ سرد و استقلال کشورهای آسیانه میانه و قفقاز، بحثهای زیادی در محال پان ترکیستی در داخل ترکیه، در جمهوری آذربایجان و خارج از این مناطق صورت گرفته است. اما هیچ کدام از این بحثها به اندازه پیشنهادات صبری بدرالدین برای پان ترکیستها جذابیت نداشته است. میتوان پس از ضیا گوک آلپ،بدرالدین را مهمترین ایدئولوژیک جریان پان ترکیستی دانست. او در یکی از مقالات بسیار مهم خود که در برگیرنده استراتژی پان ترکیستها برای دستیابی به وحدت ترکیه،قفقاز ومناطقی از ایران، افغانستان و کلیه جمهوریهای آسیانه میانه و بخشهای شرقی چین است. ضمن نگاهی به گذشته پان ترکیسم،میگوید که تا سال 1991 (فروپاشی شوروری)پان ترکیسم تنها به عنوان یک ایدئولوژی وجود داشت اما پس از آن،اقدام های عملی برای آغاز مرحله نهادی جنبش پان ترکیسم آغاز شد. تکمیل «مجمعهای خلقهای ترک» با شرکت کشورهای ترک زبان ترکیه، قفقاز، کشورهای آسیای میانه و گروههای ترک زبان سایر کشورها،نخستین گام در این جهت بود. این مجمع جلساتی را هر سال در پایتختهای کشورهای مذکور تشکیل داد. در آن مسائل جهان جهان ترک به بحث گذاشته میشود. خلاصه استراتژی آیندهی پان ترکیسم،آن گونه که توسط بدرالدین مطرح شده است، به شرح زیر است:
از آنجا که کشورهای دارای اقلیتهای عمده ترک زبان در روسیه،چین، ایران، بلغارستان، یونان و افغانستان، نسبت به هر گونه حرکت در رابطه با وحدت ترکهای جهان حساس هستند و آن را در مورد تمامیت ارضی خود نوعی اقدام دشمنانه تلقی میکنند. پان ترکیستها باید بسیار محتاط عمل کنند. تا دشمنی این کشورها و نیز جهان عرب را برانگیزند. بدرالدین یک شیوه تدریجی را بر اساس آن چه که او «اصل ختنه» میخواند توصیه کرده و کاربرد آن را مد نظر قرار میدهد. به نظر او در دوران قبل از ختنه، کودک را با اسباببازی و شکلات و شیرینی سرگرم میکنند تا موعد مقرر فرا رسد و ضربه ناگهانی در اوج بیخبری کودک وارد شدو. در این لحظه اجتناب ناپذیر، گریه کردن و مقاومت بیهوده است چون در واقع کار از کار گذشته است وی یک استراتژی سه مرحلهای را برای رسیدن به آن چه که ایجاد «فدراسیون ترکها» میخواند پینشهاد میکنند: 1- در مرحله نخست پان ترکیستها بر ایجاد روابط فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی میان ترکها تاکید میکنند 2- در مرحله دوم استکام سیاسی در اولویت قرار خواهد گرفت، اما این استحکام سیاسی به شش کشور مستقل ترکیه سابق محدود خواهد بود. 3- مرحله سوم زمانی است که حرکت این کشورها به رهبری جنبش پان ترکیستی، برای آزادسازی خلقهای ترک و اتحاد ساسی آنها از قید استعمار در روسیه (تاتارها، یاقوتها و ...) چین (ایغورها)، ایران (آذربایجانیها)،و غیره، آغاز خواهد شد. بدرالدین به دلیل حساس بودن دنیای غرب،روسیه و کشورهای منطقه به اقدامات ترکیه،تاکید میکند در عین این که ترکیه یک نقش محوری و رهبری کننده را در جریان پان ترکی به عهده دارد اما در مراحل اولیه ادغام و اتحاد ترکها، باید با احتیاط تنها بر جنبه فرهنگی و رهبری ترکیه تاکید کرد به سوی اجرای استراتژی «ختنه»گامهای عملی ترکیه و پان ترکیستها گرچه نمیتوان سند دقیقی برای اثبات ارتباطهای گروههای پان ترکیستی ترکیه با پیشنهادات استراتژیک بدرالدین به دست داد اما بررسی اقدامات عملی دولت ترکیه در سالهای دهه 1990 و اوایل قرن 21 به خوبی نشان میدهد که این گامهای عملی در واقع چیزی جز گامهای تدریجی پان ترکیسم به سوی فراهم ساختن شرایط برای رسیدن لحظه موعود،یعنی لحظه ختنه (چه در رابطه با جمهوریهای شش گانه آسیانه میانه و قفقاز و چه کشورهای دارای گروههای ترک زبان) نمیتواند باشد. در واقع باید گفت که «فرصتهای طلایی»(از نظر خود پان ترکیستها»فراهم شده است. سقوط شورری بار دیگر پس از گذشت 70 سال از سقوط دولت ترکهای جوان و فروپاشی عثمانی، دولت ترکیه را به وسواس انداخته و آنها را همانند رهبران ثلاثه ترکهای جوان به تبدیل پان ترکیسم به استراتژی و ایدئولوژی رسمی سیاست خارجی خود واداشته است. در جریان ده سال گذشته، دولت ترکیه گامهای زیر را به عنوان گامهای آغازین مرحله نخست استراتژی نوین پان ترکیسم برداشته است: 1- تشکیل مجمع خلقهای ترک متشکل از ترکیه، جمهوری آذربایجان، پنج جمهوری آسیانه میانه و گروههای پان ترکیست کشورهای غیر ترک دارای گروههای ترک زبان. این مجمع هر ساله جلساتی را که به اجلاس «سران ترکی» معروف است و تاکنون هشتاد اجلاس آن در پایتختهای مختلف منطقه برپا شده است، تشکیل داده است. در این اجلاس سران و نمایندگان گروهها ترک پان ترکیست، مسائل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشورهای ترک تبار مورد بحث و چارهیابی قرار میگیرد 2- تلاش برای ترویج فرهنگ،زبان و سیستم سیاسی ترکیه در جمهوری فوق الذکر از طریق کمک به نشریات پان ترکی،چاپ کتابها و نشریات ترکی با استفاده از حروف لاتین (به جای حروف عربی- فارسی)و ترکی استانبولی،از جمله چاپ کتابهای آموزشی در مدارس و حتی چاپ کتابها و نشریات اسلامی به ترکی استانبولی و حروف لاتین. تاسیس مدارس در سطوح مختلف از ابتدایی تا تاسیس موسسات آموزشی عالی در این جمهوریها و تدریس ترکی استانبولی و تاریخ رسمی مورد نظر پان ترکیست بخش دیگری از اقدامات دولت ترکیه است. دولت ترکیه و موسسات غیر دولتی پان ترکیست تاکنون چندین دانشگاه، و صدها دبیرستان و دبستان در سراسری جمهوریها تاسیس کرده و به آنها کمک مالی میدهند 3- کمک به تاسیس شبکههای رادیویی و تلویزیونی و پخش برنامههای هنری، تاریخی، سیاسی مورد نظر ترکیه، چه از طریق کانالهای رسمی تلویزیون خود ترکیه و چه از طریق کانالهایی که برای جمهوریهای فوق به کم متخصصان فنی و کارشناسان هنری، ادبی،تاریخی و سیاسی پان ترکیست وابسته به ترکیه ساخته میشود. ترکیه از طریق این پوشش وسیع ماهوارهای به ترویج زبان،فرهنگ، شیوه زندگی و سیستم سیاسی مورد نظر خود در این جمهوریها میپردازد 4- تاسیس مدارس مذهبی به شیوه مدارس امام خطیب ترکیه در این جمهوریها و چاپ کتب مذهبی، نظیر قرآن و سایر کتابها به منظور جلوگیری از فعالیتهای مذهبی جمهوری اسلامی و عربستان سعودی،علاوه بر دولت ترکیه، موسسات غیر دولتی، به ویژه موسسات اخوت اسلامی (طریقت) نیز در این رابطه فعال هستند. یکی از فعالترین این موسسات غیر دولتی،هیاتهای مذهبی وابسته به فتح الله گوسن هستند که صدها مدرسه مذهبی در این جمهوریها تاسیس کرده و به ترویج زبان و فرهنگ ترکیه دست میزنند 5- اعطای بورسیههای تحصیلی گسترده، به دانشجویان این جمهوریها و نیز به دانشجویان ترک زبان کشورهای منطقه،برای تحصیل در دانشگاهها و موسسات آموزشی ترکیه.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:18
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
کوچه بی نام 4
تحلیل داستان 10
شرح حال سید محمد علی جمال زاده 11
نگاهی کلی به زندگی جمال زاده 15
آثار جمال زاده 17
فهرست منابع 18
کوچه بی نام
در ایران ما بر عکس فرنگستان که امروز دیگر مردم شهر نشینش عموما اجاره نشین هستند اغلب خانواده ها پشت اندر پشت در همان شهر و همان محله و همان کوچه و همان خانه بزرگ شده همانجا نشو و نما ی یافته اند در شهرهای فرنگستان اهل یک محله که جای خود دارد ولی حتی مردم یک کوچه و یک گذر و از آن هم بالاتر حتی سکنه طبقات مختلفه یک عمارت و همسایگان دیوار به دیوار اصلا همدیگر را نمی شناسند. در ایران بر عکس قضیه به طور کلی طور دیگر است و از آنجایی که مشت نمونه خروار است میخواهم قصه کوچکی را که خانواده خودم در آن منزل داشت به طور مختصر برایتان نقل کنم تا تصدیق فرمایید که تفاوت از زمین تا آسمان است.ما در تهران در کوچه بن بست کوتاه و باریکی منزل داشتیم که هر چند اسم معین و مشخصی نداشت ولی هر یک شش خانواری که در آن منزل داشتند به موقع و بی موقع سعی داشتند که نام رئیس و بزرگ خود را بر آن ببندند.کوچه آجرفرش نسبتا پاک و پاکیزه ای بود و تا کی (و یا به قول عوام درخت انگوری ) که از قدیم الایام در خانه ما در پای دیوار پشت کوچه نشانده بودند به دو طرف دیوار نصب بود همین که وارد این کوچه می شدید بلافاصله دست چپ خانه اول خانه استاد نوروز بود. مرد نازنینی بود و کمرچین و سرداری پوش با کلاه پوستی طاسی شکمدار. چند قدم پایین تر دست راست می رسیدیم به خانه عمو باقر ترک معروف به عمو ترکه. عمو ترکه مردی بود باند قد و لباده پوش وصامت و تسبیح به دست در یکی از دالان های بی شمار تیمچه حاجب الدوله دکان خرازی مختصری داشت. پسر ارشد عمو ترکه حسن آقا که با ما بچه های سر و پا برهنه همبازی بود یک دفعه وبی مقدمه بنای قد کشیدن را گذاشت و صدایش دو رگه شد و دیلاغ و نره غول غریبی ازآب درآمد وطولی نکشید که بااین قد درازدرنظر ما کودکان خردسال یاجوج و ماجوجی حکم عوج بن عنق را پیدا نمود و به همین ملاحضه مجبور بودیم از او حساب ببریم وحرفش را گوش بدهیم . عمو ترکه دختر سر و مرو گنده ای هم داشت رقیه نام که مقارن همان اوقات به شوهر رفت. پس از عبور از خانه عمو ترکه میرسیدند به خانه ما . ما در آن کوچه تنها خانواده غریب و تازه وارد بودیم ولی همان طور که تقریبا پنجاه سال پیش یکسره از اصفهان بدان خانه وارد شدیم هنوز هم هرچند پدر و مادر و چند تن از برادرانم رخت به عالم بقا کشیده اند بقیه السیف خانواه تمام و کمال از نرینه و مادینه همه در همان خانه و همان لانه منزل و ماوی داریم و عمری است که اهل کوچه سایه لطف و بیگا نگی خود رابر سر ما انداخته ما را نیز از خود شناخته اند. خانه چهارم روبروی خانه ما خانه حاج شیخ مرتضی سقط فروش بود . حاج شیخ مردی بود عمامه شیر و شکری به سر با قدی متوسط و ریش توپری که همیشه از برکت رنگ و حنا مثل پر کلاغ سیاه بود. در دالان سرای امیر دکان سقط فروشی داشت و ضمنا اگر پایش می افتاد دلالی هم می کرد. گوش عیالش سنگین شده بود و پسرش فضل الله هم از همان دوره بچگی و گهواره خوابی که سرش به سنگ حوض خورده و جزئی اختلال حواس پیدا کرده بود ، با این همه حاج شیخ مرد...
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:25
فهرست مطالب:
چکیده
1- مقدمه
2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1
3- اهداف سئوال برانگیز نام سازی
4- آسیب پذیری نام و نشان تجاری
5- تصاویر چندگانه نام و نشان تجاری
6- نقص در مدلهای مربوط به نام و نشان تجاری
7- ارزش ویژه نام و نشان
8- نام سازی و مسئولیت اجتماعی شرکت
9- نام سازی اخلاقی و اعتبارشرکت
10- توجه مشتریان به اخلاقیات نام و نشان
11- نتیجه گیری
مراجع
چکیده
یکی از مطالبی که در نام سازی برای محصولات کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اخلاقیات در نام سازی میباشد. در این مقاله اهداف نام سازی، مسئولیت اجتماعی، عوامل موثر برخرید اخلاقی، نقصهای مدلهای نام سازی، ارتباط آن با شهرت شرکت و دیدگاههای مرتبط با آن و لزوم توجه به نظرات اخلاقی تشریح شده است.
کلیدواژه : نام و نشان تجاری؛ نام سازی؛ اخلاقیات؛ مسئولیت اجتماعی؛ تصویر نام و نشان؛ اعتبارشرکت؛ ارزش ویژه نام و نشان؛ brand; branding; ethics; social responsibility; image; corporate reputation; Brand equity
1- مقدمه
در مدلهای مرسوم نام و نشان تجاری کالا، ارزش ویژه نام و نشان بوسیله عملکرد اقتصادی در دورههای مالی تعریف و ارزیابی میشود. امروزه علاقه به تحقیق در زمینه اخلاقیات بازاریابی و مسائل اجتماعی و قدرت اجتماع در حال رشد است و نامهای تجاری در خیلی از جنبههای زندگی انسان مرسوم هستند. نامهای تجاری در سبک زندگی و فرهنگ تاثیر داشته و حتی معرف آن هستند نامهای تجاری در حال نفوذ به زندگی شخصی افراد هستند و ممکن است ارزشها، اعتقادات، سیاستها و حتی روح افراد را تحت تاثیر قرار دهند.
ایجاد نام و نشان تجاری فراتر از زمینه بازاریابی و تبلیغات رفته است و به همان اندازه که ساختاری اقتصادی دارد ساختاری اجتماعی نیز دارد. تبلیغات یک عامل نمایان بازاریابی است اما نام و نشان، مرکز ارتباطات بازاریابی است و اغلب چالشها در تبلیغات از استراتژی نام و نشان نشأت میگیرد.
2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1
معانی نام و نشان به نقش و ارزش آن در زندگی ذینفعان بستگی دارد و برای استفاده کنندگان از یک نام و نشان تجاری خاص یک قید اخلاقی ایجاد میشود. گاهی ممکن است نام و نشان تجاری با نام شرکت پیوند خورده و مترادف با سیاستهای شرکت شود و یا نشان دهنده وجه مشترک شرکت و مشتریانش شود. همانند فعالیتهای روابط عمومی که وجهه شرکت را نشان میدهد وظیفه نام و نشان تجاری نیز نام آوری شرکت است و مدیریت ایجاد نام و نشان میتواند به خوبی روابط عمومی ارتباط میان سازمان و ذینفعان را تنظیم کند.
رعایت اخلاقیات و پایبندی به ارزشهای اخلاقی به صورت یکی از مهمترین پدیده هایی در آمده که در سازمانها مورد توجه قرار میگیرد. اصول اخلاقی به صورت بخشی از سیاستهای رسمی و فرهنگ غیر رسمی سازمانها در آمده است. بسیاری از سازمانها به صورت رسمی کدهای اخلاقی تعریف کرده اند و سیستمهای آموزشی برای این امر ایجاد شده است (کرین و دیگران 1997).
آیا ایجاد نام و نشان باید اخلاقی باشد؟ جواب اکثر سازمانها مثبت است. تاکنون در مورد چیستی نام و نشان سازی اخلاقی به ندرت میتوان به یک توافق جهانی دست یافت. اخلاقیات موضوعی پیچیده است. اخلاقیات به قوانین عقلی و اصول رفتاری برای تصمیم گیری در باره اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد گفته میشود. این اصول همیشه به راحتی تعریف نمیشوند و اغلب تمایز بین اخلاقیات و قانون مشکل است. ارزشهای اخلاقی بین افراد، سازمانها و حتی فرهنگها تفاوت دارند و در تمام زمان تغییر میکنند.
اخلاقیات بازاریابی زیر مجموعه اخلاقیات تجارت و اخلاقیات تجارت زیر مجوعه اخلاقیات است. تحقیقات روی اخلاقیات بازاریابی تنها به نظریات کلی در مورد فرایند بازاریابی از قبیل آمیخته، تحقیقات بازاریابی و سیستمهای آن محدود شده است. به عبارت دیگر در هیچ کتاب اخلاقیات بازاریابی نمیتوان متنی را راجع به نام و نشان اخلاقی یافت.
طبق تعریف انجمن بازاریابی آمریکا نا و نشان تجاری شامل یک نام یا مجوعه ای از کلمات ، دوره، علامت، سمبل، طرح و یا ترکیب آنهاست. برای صاحبان نام و نشان این امر به صورت یک شیوه تمایز است که در خاطره و حافظه وجود دارد و آینده محصول را تضمین میکند. اما ایجاد یک نام و نشان تجاری اخلاقی یک زیر مجموعه از اخلاق بازاریابی است که رفتار درست، غلط و هنجارهای اخلاقی را چه در ارتباط با فرد ، سازمان یا جامعه در تصمیمات مربوط به ایجاد نام و نشان تجاری معین میکند. در این رویکرد یک نام و نشان نه تنها با معیارهای اقتصادی بلکه با معیارهای اخلاقی نیز باید ارزیابی شود. در عین حال یک نام و نشان اخلاقی نباید به عمومیت و قدرت ارتباطی کالای شرکت لطمه بزند بلکه باید به ارتقا عمومیت کالا کمک کند.
3- اهداف سئوال برانگیز نام سازی
پیشرفت تکنولوژی به طور فزاینده ای ادامه دارد در نتیجه مصرف کنندگان محصولات قدرت تشخیص خود را در بین رقبا تضعیف شده میبینند. موضوع خرید صرف امروزه چندان معتبر نیست و در حال جایگزینی به صورت موضوع اخلاقی میباشد. با توجه به این مسئله و علاوه بر عواملی که در بازاریابی سنتی درباره تصمیم خرید مورد توجه قرار میگرفت باید به عواملی از قبیل طرز فکر، هنجارهای موضوعی، مکانیزمهای کنترل رفتاری التزامات اخلاقی و خود شناسی فرد توجه کرد زیرا این عوامل است که نیت خرید را در مصرف کننده شکل میدهد.
شرکتها برای رسیدن به تمایز با استفاده از احساسات مشتریان از تبلیغات روی نام و نشان و بسط آن استفاده میکنند که وسیله ای قدرتمند برای هدایت احساسات مصرف کنندگان میباشد. هدف در نام سازی ایجاد یک ذهنیت مطلوب در مشتری برای رسیدن به تمایز در رقابت است. اهداف نهائی ایجاد نام و نشان عبارتند از:
این اهداف ممکن است از نظر اخلاقی سئوال برانگیز باشد. برای مثال ممکن است نام سازی به انحصار منتهی شود. این امر در مورد نام و نشان ویندوز از شرکت مایکرو سافت به وقوع پیوست و این شرکت به سبب ایجاد انحصار که از نام سازی ناشی شده بود به پرداخت 497 میلیون دلار محکوم شد.
ار آنجائی که نام سازی یک فعالیت انسانی است باید از نظر اخلاقی ارزیابی شود اما شدت رقابت و نگرانی شرکتها یک مشکل ایجاد میکند. نامهای موفق ممکن است از نظر اخلاقی دچارمشکل شوند. مواردی از این قبیل عبارتند از:
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
چکیده:
فروغ در عرصه ی ادبیات ایران یک پدیده بود . نه تنها بود که هنوز هم هست و همیشه هم خواهد ماند . به قول یکی از معاصرین : ” فروغ بدون هیچ گونه ادعای طلبی خواننده ی شعر فارسی بعد از خود را بدهکار کرد و رفت ، چون میوه ی کال بر شاخه ماند تا به رسیدگی رسید و با مرگ ناگهانیش خدا می داند چه مایه از شعر ناگفته به خاک سپرده شد و چه مضامین بسیاری که می توانست در خواننده اش صد ها احساس که یکی از آن ها حس اندیشیدن بود ایجاد کند دریغا نگافته ماند و ماند . “
از یورش توفان مرگ که سرو قامتش را بی هنگام شکست و گرچه از ریشه های کلامش سرود های دیگری به بلندای ماندن در تاریخ قد کشیده است ؛ چهل سال می گذرد .
آری از بهمن سردی که جسم فروغ را به سرمای خاک سپردند ، هزاران دل گرم به یادش تپیده است و صدها قلم با گفتن از او به روی کاغذ پر خیده است ، هر صاحب اندیشه ، شعر فروغ را به نوعی بررسی کرده و در قلمرو نقد با توجه به نکاتی از آن به کندوکاوی علاقه مندانه و موشکافانه پرداخته است که همه این سنجدین ها مُهری بر جاودانه شدن اوست ، اما براستی چرا ؟و چگونه او این چنین دارای جایگاه خاص در ادبیات شعری ایران است ، شاید هیچ کس به خوبی و واقع نگری خودش این حس و بیان نکرده باشد که می گوید :
” من آدم ساده ای هستم ، بخصوص وقتی می خواهمم حرف بزنم ، این مساله را بیش تر حس می کنم . من هیچ وقت آوزان عروضی را نخواندم اما آن ها را در شعر هایی که می خواندم پیدا کردم . بنابر این برای من حکم نبودند ، راه هایی بودند که دیگران رفته بودند . یکی از خوشبختی های من این است که نه زیاد خود را در ادبیات کلاسیک سرزمین خودمان غرق کرده ام و نه خیلی زیاد مجذوب ادبیات فرنگی شده ام ، من بدنبال چیزی در درون خود م و در اطراف خود هستم . در یک دوره ی مشخص که از لحاظ زندگی اجتماعی و فکری آهنگ خودش را دارد . راز کار در این است که این خصوصیات را درک و آن را به شعر وارد نماییم . ب
رای من کلمات خیلی مهم هستند . چون آن ها را صاحب جان و روحیه می دانم و همچنین اشیاء را ، من به سابقه ی شعری کلمات و اشیاء کاری ندارم گیرم کسی کلمه ی انفجار را هرگز در شعر نیاورده است . من از صبح تا شب به هر سو می نگرم همه چیز در حال انفجار می بینم ، چه گونه شعری بگویم که از این احساس تهی باشد . من فکر می کنم کار هنری یک جور بیان کردن و ساختن زندگی ست ، زندگی هم چیزی ست که یک ماهیت متغیر دارد . جریانی است که مرتب در حال شکل عوض کردن و توسعه است و به همین دلیل هنر هر دوره روحیه خودش را دارد و غیر این اگر باشد ، تقلب است . من در مورد شعر خودم باید بگویم چیزی را در آن جستجو نمی کنم بلکه در شعر هایم یا شعر های دیگران تازه خودم را پیدا می کنم . می دانید بعضی ها مثل درهای باز بسته ای هستند که وقتی بازشان می کنی می بینی ارزش باز کردن را نداشته اند . اما بعضی شعر ها اصلا” در چهار چوب نیستند که باز و بسته باشند . جاده های هستند کوتاه و بلند و بلند که همچنان می توان در آن ها رفت و به رفتن ادامه داد و اگر گاهی توقف می کنیم برای دیدن چیز هایی است که در رفت و برگشت های گذشته ندیده بودیم . “
به درستی همین است . شعر فروغ همان جاده ای است که می توان با همه ی فراز و نشیب هایش سال ها در آن رفت و خسته نشد . جاده ای ست بی شباهت و بی تکرار که می توان هزاران تازگی را در آن دید و کشف کرد . ارتباطات ، آدم ها ، عواطف ، اشیاء و اجسام در شعر او دیگر گونه است . یک نگاه تازه که به بطن حقیقی هر چیز را بیش از ایهام و مجاز می بیند و این نوع دیدن برترین عامل نزدیکی ذهنیت او با تصورات خواننده است . شعر فروغ خواننده اش را با اشکال عجیب و بیان های غیر مفهوم نمی هراساند و عدم آگاهی و نفهمیدن را بر او تحمیل نمی کند . شاید نه همه ولی خیلی ها در هنگام خواندن شعر او می توانند برای لحظاتی خود را در جایگاه حسی قرار دهند و در پیچ و خم های اندیشه اش هم مسیر گردند .
در ظهر گرم و دود آلود
ما عشق مان را در نیاز کوچه می خواندیم ،
ما قلب هایمان را به باغر مهربانی های معصومانه ، می بردیم
و به درختان قرض می دادیم
و توپ با پیغام بوسه در دستان ما می گشت .
” آن روز ها ” تولدی دیگر
در انتظار دره رازیست
این را به روی قله های کوه
بر سنگ های سهمگین کندند
آن ها که خط به خط سقوط خویش
یک شب سکوت کوهساران را
از التماس تلخ آکندند
” در آب های سبز تابستان ” تولدی دیگر
زندگی شاید یک خیابان درازیست که هر روز زنی
به زنبیلی از آن می گذرد
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد
مرواریدی صید نخواهد کرد
” تولدی دیگر ” تولدی دیگر
و هزاران مثال دیگر و یا در حقیقت تمام جمله ها و خطوط شعر فروغ که واگوی آهنگین روز مرگی خای انسان امروز است . در واقع تمام احساساتی است که مبنای پدید آمدن شعر فروغ است ، تکیه بر دیوار واقعیت ها دارد و این امر نه تنها در دو کتاب تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد به چشم می خورد . که در سایر اشعار سه کتاب اسیر و دیوار و عصیان نیز بارها دیده می شود .
خندید باغبان که سرانجام شد بهار
دیگر شکوفه کرده درختی که کاشتم
دختر شنید و گفت چه حاصل از این بهار
ای بس بهارها که بهاری نداشتم
” دختر و بهار “
دانم اکنون از آن خانه ی دور
شادی زندگی پر گرفته
دانم اکنون که طفلی به زاری
ماتم از هجر مادر گرفته
” خانه متروک ” اسیر
این جا ستاره ها همه خاموشند
این جا فرشته ها همه گریانند
این جا شکوفه های گل مریم
بی قدر تر ز خار بیابانند
” برای تو ” عصیان
آه آری این منم اما چه سود
ِ” او ” که در من بود دیگر نیست نیست
می خروشم زیر لب دیوانه وار
او که در من بود آخر کیست کیست
نگاهی بر حقیقت اشعار فروغ فرخزاد
سلامت و تازگی دیگرگونی شعر فروغ ، زنان شاعر را به این فکر انداخت که به ابعاد مختلف و زندگی و رفتار و شعر او دقت کنند تا راز این شکوفایی را دریابند و از جوهر این کیمیای حیات بهره جویند و متاسفانه بدون و درک درست شخصیت و شعر فروغ ، رقابت و تقلید از دوران جنینی شعر او و بحرانهای بی تجربگی و سر خوردگی های او پرداختند.
در رویای ” فروغ دوم ” شدن است که شعر بعد از فروغ به راه می افتد . غافل از اینکه فروغ برای ” خود بودن ” و ” خود ماندن ” می زیست و با قدرت یکتای شاعرانه ی خود ، ممنوع ترین واژه های زمان خور را به کار می گرفت و به شعر تبدیل می کرد.
شعر فروغ ، شعر موضوعی یا مقطعی و زمان بندی شده نیست که در شرایط سیاسی و
خاصی و به مناسبت های ویژه ای سروده شده و جنجالی موقتی و دوره ای آفریده باشد، تا شامل مرور زمان نیز بشود. شعر فروغ ، شعر هستی ، انسان و زندگی است که در اوج شاعرانگی سروده شده و مانند حافظ شیرازی بی زمان است.
شعر فروغ یکشبه نروئید و نبالید هیچ نوزادی یکشبه قد نمی کشد و به بلوغ نمی رسد.
صادقانه از خود ، از دل آغاز کرد و در این سیر گسترده ی درونی بود که به کشف هستی ، انسان و زندگی رسید . و این تحولات پر فرازو نشیب را به شعر کشیده…
هر موجی که او را برد ، شعر شد . هر واژه ای که در این موج افتاد ، شعر شد.تقلاهایش ، زیر رفتن ها و بالا آمدن هایش.
به تخته پاره ای آویزان شدن هایش ، عشق شد ! و عشق شعر شد . و هرگاه که از شدت موج دست اش از آن تخته پاره رها شد ، به زیر می رفت ، گیاهان دریایی به پایش میپیچیدند ، کوسه ها بر او دندان تیز می کردند ، در هم کوبیده و زخمی به ته اقیانوس فرو می رفت و آنگاه جویبار های خود جوش از درون او جاری می شدند:
من
پری کوچک و غمگینی را
می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد . ۲
در این غیبت معصومانه پر شکفت و شهود چیزی از دست نمی داد چرا که همزمان:
مردم
گروه ساقط مردم
دلمرده و تکیده و مبهوت
در زیر بار شوم جسد هایشان
از غربتی به غربت دیگر می رفتند. ۳
همزمان به غیبت معصومانه فروغ:
خورشید مرده بود
خورشید مرده بود و فردا
درذهن کودکان
مفهوم گنگ گمشده ای داشت. ۴
فروغ ، به کالبد شعر ” زن ” جان تازه ای دمید . شعر زن ، که تا آن زمان غلام حلقه به گوش شعر مرد بود ، و کور کورانه و طوطی صفت شعر مردانه را در تاریکی مرد سالاری دنبال می کرد با طلوع فروغ و روشن شدن آسمان شعر زن ، ” زن ” خود را دید و اندیشه در او شکفت ، خود شناخت و برخاست.
شعر های خود جوش و بی اعتباری او به قواعد موجود ، در زمانی که جو نفس گیر خفقان سیاسی و اجتماعی در گلوی قلم ها لخته بسته بود و هوا پر از بوی ماندگی و تکرار بود و زنان همچنان در پستوی شعر مردان چیده بودند ، بی پروایی نام گرفت . در حالی که فروغ خود این بی پروایی را در چیز دیگری می دید و رندانه از آن می ترسید:
می ترسم از این نسیم بی پروا
گر با تنم اینچنین در آویزد
ترسم که زپیکرم میان جمع
عطر علف فشرده بر خیزد . ۵
در این وحشت صادقانه از بر ملا شدن رازش در میان جمع ،می بینیم که چه حر فهای تازه می زند . ” نو آوری فروغ ذاتی است “. روح تخیلی شعر در آن می درخشد . وقتی می گوید : می ترسم که در میان جمع از تنم عطر علف فشرده بر خیزد . یک عشقبازی و همخوابگی بر روی علف ها را در ذهن تداعی می کند و چه ساده خودش را لو می دهد!
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:24
چکیده:
یکی از مطالبی که در نام سازی برای محصولات کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اخلاقیات در نام سازی میباشد. در این مقاله اهداف نام سازی، مسئولیت اجتماعی، عوامل موثر برخرید اخلاقی، نقصهای مدلهای نام سازی، ارتباط آن با شهرت شرکت و دیدگاههای مرتبط با آن و لزوم توجه به نظرات اخلاقی تشریح شده است.
کلیدواژه : نام و نشان تجاری؛ نام سازی؛ اخلاقیات؛ مسئولیت اجتماعی؛ تصویر نام و نشان؛ اعتبارشرکت؛ ارزش ویژه نام و نشان؛ brand; branding; ethics; social responsibility; image; corporate reputation; Brand equity
________________________________________
1- مقدمه
در مدلهای مرسوم نام و نشان تجاری کالا، ارزش ویژه نام و نشان بوسیله عملکرد اقتصادی در دورههای مالی تعریف و ارزیابی میشود. امروزه علاقه به تحقیق در زمینه اخلاقیات بازاریابی و مسائل اجتماعی و قدرت اجتماع در حال رشد است و نامهای تجاری در خیلی از جنبههای زندگی انسان مرسوم هستند. نامهای تجاری در سبک زندگی و فرهنگ تاثیر داشته و حتی معرف آن هستند نامهای تجاری در حال نفوذ به زندگی شخصی افراد هستند و ممکن است ارزشها، اعتقادات، سیاستها و حتی روح افراد را تحت تاثیر قرار دهند.
ایجاد نام و نشان تجاری فراتر از زمینه بازاریابی و تبلیغات رفته است و به همان اندازه که ساختاری اقتصادی دارد ساختاری اجتماعی نیز دارد. تبلیغات یک عامل نمایان بازاریابی است اما نام و نشان، مرکز ارتباطات بازاریابی است و اغلب چالشها در تبلیغات از استراتژی نام و نشان نشأت میگیرد.
2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1
معانی نام و نشان به نقش و ارزش آن در زندگی ذینفعان بستگی دارد و برای استفاده کنندگان از یک نام و نشان تجاری خاص یک قید اخلاقی ایجاد میشود. گاهی ممکن است نام و نشان تجاری با نام شرکت پیوند خورده و مترادف با سیاستهای شرکت شود و یا نشان دهنده وجه مشترک شرکت و مشتریانش شود. همانند فعالیتهای روابط عمومی که وجهه شرکت را نشان میدهد وظیفه نام و نشان تجاری نیز نام آوری شرکت است و مدیریت ایجاد نام و نشان میتواند به خوبی روابط عمومی ارتباط میان سازمان و ذینفعان را تنظیم کند.
رعایت اخلاقیات و پایبندی به ارزشهای اخلاقی به صورت یکی از مهمترین پدیده هایی در آمده که در سازمانها مورد توجه قرار میگیرد. اصول اخلاقی به صورت بخشی از سیاستهای رسمی و فرهنگ غیر رسمی سازمانها در آمده است. بسیاری از سازمانها به صورت رسمی کدهای اخلاقی تعریف کرده اند و سیستمهای آموزشی برای این امر ایجاد شده است (کرین و دیگران 1997).
آیا ایجاد نام و نشان باید اخلاقی باشد؟ جواب اکثر سازمانها مثبت است. تاکنون در مورد چیستی نام و نشان سازی اخلاقی به ندرت میتوان به یک توافق جهانی دست یافت. اخلاقیات موضوعی پیچیده است. اخلاقیات به قوانین عقلی و اصول رفتاری برای تصمیم گیری در باره اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد گفته میشود. این اصول همیشه به راحتی تعریف نمیشوند و اغلب تمایز بین اخلاقیات و قانون مشکل است. ارزشهای اخلاقی بین افراد، سازمانها و حتی فرهنگها تفاوت دارند و در تمام زمان تغییر میکنند.
فهرست مطالب:
1- مقدمه 2
2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1 3
3- اهداف سئوال برانگیز نام سازی 6
4- آسیب پذیری نام و نشان تجاری 9
5- تصاویر چندگانه نام و نشان تجاری 10
6- نقص در مدلهای مربوط به نام و نشان تجاری 11
7- ارزش ویژه نام و نشان 12
8- نام سازی و مسئولیت اجتماعی شرکت 15
9- نام سازی اخلاقی و اعتبارشرکت 16
10- توجه مشتریان به اخلاقیات نام و نشان 18
11- نتیجه گیری 21
مراجع 23