موضوع پایان نامه :
بررسی رابطه بین عزت نفس و افکار غیر منطقی در دانش آموزان دبیرستان دخترانه شهرستان نظر آباد
استاد راهنما:
جناب آقای قربان فتحی اقدم
تهیه کننده:
فاطمه مهدوی پور
«فصل اول»
مقدمه:
هر انسانی بر اساس ملاک ها و معیارهائی که در اختیار دارد ،همواره خود را مورد ارزیابی و قضاوت قرار می دهد و میزان کا رائی،موفقیت و ارزشمندی خویش را تعیین می نماید . مفاهیمی که در شکل گیری عزت نفس مهم به نظر می رسد عبارتند از: خود ،ادراک هر فرد از خود (شکل گیری تصویر بدن در ذهن)، مفهوم هر فرد از خود (رشد گرایش عاطفی و ارزشی نسبت به بدن و روان خود ، ارزشیابی خود .به موازات تغییر و تحولاتی که در جسم انسان صورت می گیرد روان او هم دستخوش تغییراتی می گردد در این مسیر خود که در مرکز ساختارروانی انسان قرار دارد و به عنوان منبع و مرجع فعالیت های فکری،عاطفی و رفتاری انسان ایفای نقش می کند ، شکل می گیرد ، جسم و روان انسان هر کدام از بخش های متفاوتی تشکیل شده است .تشخیص به موقع نیتزهای کودک و پاسخ به موقع و متعادل به انها در رشد اعتماد به نفس او بسیلر موثر است ، البته این نکته بسیار مهم است که نیازهای انسان در دورانهای مختلف دستخوش تنوع و تغییر می گردد (دکتر اسدالهی،موسوی 1376)در رابطه با افکار غیر منطقی ایس معتقد است که ریشه رفتار غیر انطباقی فرد را باید در ان جستجو کرد ،اضطراب و اختلالات عاطفی نتیجه طرز تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی است انسان به وسیله اشیای خارجی مضطرب و اشفته نمی شود بلکه دیدگاه و تصویری که او از اشیا دارد موجب نگرانی و اضطرابش می شوند به نظرایس که از نظریه پردازان اختلالات می باشد افکار و عواطف کنشهای جداگانه ای نیستند از این رو تا زمانیکه تفکر فرد غیر منطقی و غیر عقلانی باشد عواطف فرد نیز مختل خواهد شد و انسان افکار غیر منطقی را به طور مدام برای خود تکرار میکند بنابراین جنبهای از صفات پایدار شخصیت را این باور ها تشکیل می دهند و همواره در رفتار و عواطف او متجلی می شوند .ابرت ایس بنیانگذار نظریه عقلانی –عاطفی معتقد است که اختلالات عاطفی ناشی از باورها واعتقادات غیر منطقی است . بتسون 1972،باور بخشی از تصورات همیشگی یاقضایای تلویحی در ارتبات بین انسان و محیط می دانند که ممکن است این قضایا درست یا نادرست باشد . (شفیع ابادی ، 1371)
طرح مسئله:
مسئله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل و رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است .برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی ، قدرت تصمیم گیری و ابتکار ، خلاقیت و نو اوری ،سلامت فکری و بهداشت روانی ، رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خود ارزشمندی فرد دارد. امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان نظیر کم روئی و گوشه گیری ، لجبازی و پرخاشگری و تنبلی و کندرویبه عنوان اولین یا مهمترین گام به ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس ، تقویت اعتماد به نفس و مهارت های فردی و اجتماعی انان می پردازد.(بیابانگرد1373)
ارضای نیاز به عزت نفس به احساساتی از قبیل :اعتماد به نفس،ارزش ،قدرت ،لیاقت ،کفایت و مفید مثمر ثمر بودن در جهان منتهی خواهد شد . اما بی اعتنائی به نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت ، ضعف و درماندگی می شود این احساس ها به نوبه خود یا به وجود اورنده دلسردی و یاس اساسی خواهندشد ویا این که گرایش های روان را به وجود خواهند اورد . (بیابانگرد 1373)
تعدادی از صاحب نظران فرض می کنند که یکی از مهمترین راههایی که افراد اولویت هایشان را سازمان بدهند در ارتباط با هدف عالی حفظ عزت نفس است بر طبق این دیدگاه افراد جهت حفظ یک تصویر مثبت از خودشان ،هم در چشم دیگران و هم در چشم خودشان، تلاش می کنند. در روانشناسی بالینیمخدوش شدن عزت نفس مراجعان از اهمیت ویژه ای برخوردار است این امر ممکن است با تصدیقی که درمانگر مورد افسردگی یا عدم توانائی مراجع برای مقابله با ان دارد یا از طریق کمک درمانی صورت می گیرد . عزت نفس پایین همچنین به عنوان علامت اصلی افسردگی محسوب می شود منظور از اصلاح عزت نفس عمدتا ارزشیابی ذهنی است مبنی بر اینکه شخص با ارزش است بر عکس شخصی است بد،ناشایست،بی ارزش. بنابراین عزت نفس قسمت ارزشیابانه خود پنداری است اصطلاحی که دامنه وسیع تری داشته و شامل باورهایی در مورد جنبه های نسبتا خاص خویشتن همچون توانائی موسیقی، هویت و غیره به علاوه همه ارزشیابی هایی همچون پذیرش خود و عزت نفس می باشد (علی پور 1373)و با توجه به مطالب گفته شده و عنوان پژوهش ((بررسی رابطه بین افکار غیر منطقی و عزت نفس ))که می توان مسئله تحقیق را به صورت ذیل کرد
ایا بین افکار غیر منطقی و عزت نفس رابطه معنی داری وجود دارد.
اهداف پژوهش :
همه افراد جامعه (به خبر برخی از بیماران )به یک ارزشیابی ثابت و استوار و معمولا عالی از خودشان ،احترام به خود ،یا عزت نفس یا به احترام دیگران تمایل یا نیاز دارند. بنابراین این نیازها را می توان در دو مجموعه فرعی طبقه بندی کرد. اول اینها عبارتند از: تمایل به قدرت ،موفقیت، کفایت، سیادت ،شایستگی ، اعتمادو رویاروئی با جهان و استقلالو ازادی ،در ثانی چیزی در ما هست که می توانیم ان را تمایل به اعتبار یا حیثیت ،مقام ،شهرت و افتخار ،برتری ،معروفیت ،توجه ،اهمیت،حرمت و یا تحسین بنامیم . این نیاز ها به طور نسبی مورد تاکید افراد ادلر پروانش قرار گرفته است و فرد ان را تقریبا نادیده گرفته است .
می توان اهداف پژوهش را به صورت زیر بیان کرد :
1- شناخت عزت نفس و افکار غیر منطقی
2- بررسی رابطه میان عزت نفس و افکار غیر منطقی
3- ارائه پیشنهاد و راه حل هائی جهت کاهش افکار غیر منطقی و افزایش عزت نفس.
فرضیات:
1- بین عزت نفس و افکار غیر منطقی رابطه وجود دارد یا نه؟
2-ایا بین عزت نفس با ضرورت تایید و حمایت از جانب دیگران رابطه وجود دارد یا نه ؟
3- ایا بین عزت نفس با انتظار بیش از حد از خود رابطه وجود دارد یا نه؟
4-ایا بین عزت نفس با تمایل به سرزنش رابطه وجود دارد یا نه؟
5- ایا بین عزت نفس با واکنش به ناکامی رابطه وجود دارد یا نه ؟
6-ایا بین عزت نفس با بی مسئولیتی عاطفی رابطه وجود دارد یا نه ؟
7- ای بین عزت نفس با نگرانی بیش از اندازه توام با اضطراب رابطه وجود دارد یا نه؟
8- ایا بین عزت نفس با اجتناب از مشکلات رابطه وجود دارد یا نه؟
9- ایا بین عزت نفس با وابستگی رابطه وجود دارد یا نه؟
10- ایا بین عزت نفس با درماندگی نسبت به تغییر رابطه وجود دارد یا نه؟
11- ایا بین عزت نفس با کمال گرایی رابطه وجود دارد یا نه؟
تعریف نظری :
عزت نفس : عزت نفس عبارت است از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود ، عزت نفس نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجودی است. از این صفت در انسان حالت عمومی دارد و محدود و زود گذر نیست (شاملو ،1377).
افکار غیر منطقی : واژه منطقی به صورت مطلق یامتعصبانه تعریف نمی شود ، مردم بر اساس انتخاب ارزش ها ، مقاصد و اهداف مختلف زندگی می کنند . وقتی که این ارزش ها را انتخاب کردند، ان وقت چنانچه فکر ، احساس و عمل انها به گونه ای با شد که بدانهاکمک نماید تا بر اهدافشان برسند و بر اساس ارزش هایشان زندگی نمایند ، ان وقت منطقی عمل کرده اند ، اما چنانچه فکر ، حساس و عمل انها مخالف با اهداف و ارزش هایشان باشد ، غیر منطقی بوده اند . (قرچه داغی – 1375)
ضرورت و اهمیت تحقیق :
بیشتر صاحب نظران در ارزیابی با لینی غیر بالینی خود ، از عزت نفس به عنوان یک نکته کلیدی که می تواند اغلب جوانب زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد ، یاری کند و با افزایش ان در دیگر زمینه های زندگی خود تغییرایجادمی کند . همانطور که می دانیم عزت نفس متغییری است که با بسیاری از متغییر های دیگر رابطه نزدیکی دارد ، من جمله با موفقیت در تحصیل ، به این علت که پیشرفت و موفقیت تحصیلیو راههای جلوگیری از افت تحصیلی ف یکی از مهمترین اهداف اموزش و پرورش وتعلیم و تربیت می باشد . بررسی عوامل موثر در ان از جمله عزت نفس حائز اهمیت بسیار می باشد . از طرف دیگر رشد و شکوفایی ادمیان حاصل نمی شود مگر از طریق به کارگیری و استفاده از استعداد های خدا دادی و استفاده و به کارگیری از استعدادها نیز تا حدود زیادی بستگی به اعتماد به نفس ،
عاطفی ، جرات ورزی و عزت نفس دارد .بنابراین برای بالا بردن میزان استفاده و بکارگیری از استعداد های ذاتی که در نهایت منجر به شکوفائی انها می شود . باید عزت نفس و اعتماد به نفس افراد را بالا برد و برای این کار لازم است که ابتدا عوامل موثر در انها را شناخت و میزان رابطه انها با این متغییر را مورد بررسی و کنکاش قرار داد تا بعد بتوان انها را در افراد بالا برد.
«فصل دوم»
«نگاهی به تاریخچه متغییرهای پژوهش»
مقدمه :
چرا از ذهن برای ایجاد یک واقعیت منفی استفاده می کنیم ؟ اگر ذهن ما بتواند سلامتی ، تنعم و شادی و یا به همان سادگی بیماری ، فقر و ناامیدی بیافریند ،چرا در همه لحظات زندگی و سلامتی تنعم و شادی را بر نمی گزینیم ؟ باانکه ممکن است واژه دیگری برای توصیف پدیده داشته باشید ، ما این سر چشمه تفکر منفی را احساس ناشایسته بودن می دانیم این چیزی بیش از یک احساس یا یک اندیشه گذرائی است ، زمینه ای از بودن است ، اعتقادی عمیق به این است که ((من به قدر کافی خوب نیستم )) واژه ها و عبارت های دیگری نیز برای ان در نظر گرفته شده که از جمله می توان به تامین نبودن ، استحقاق نداشتن یا کمی عزت نفس اشاره کرد . احساس شایسته نبودن روی تمام نقطه نظرهای مثبت تاثیر منفی گذاشته و افکار منفی را اعتبار می بخشد . وقتی که به جنبه مثبتی از خود بر خورد می کنیم بلافاصله احساس ناشایسته بودن پای پیش گذاشته فرمان دیگری صادر می کند ((نه نیستی )) وقتی چیزمثبتی برای خود ارزو می کنیم احساس ناشایسته بودن می گوید: نه استحقاق را نداری وقتی برای ما اتفاق خوشایندی می افتد ، احساس نا شایستگی اغلب به کلام زبان می گوید: نه این واقعیت ندارد اما وقتی در باره خود فکر بدی می کنیم احساس ناشایسته بودن در مقام موافق ، ظاهر می شود : بله همین طور است ، از این هم فکر می کنی بدتر.
وقتی به خود می گوییم که نمی توانیم به خواسته خود برسیم . احساس ناشایسته بودن می گوید بله حالا واقع بینانه فکر می کنی . وقتی اتفاق ناگواری برای ما میافتد احساس نا شایسته بودن قبل از همه در مقام توجیه خود می گوید ببین هر چه گفتم درست بود . احساس بی ارزش کردن از کجا نشات می گیرد ؟ در دوران طفولیت مورد تعریف و تمجید غیر مشروت قرار می گیریم ، اما وقتی کمی بزرگتر می شویم و دنیایمان را سیاحت می کنیم رابطه متقابل بین ما و بزرگتر ها نشانهای قدرت ،عشق ،اختیار ، اقتداردر زندگی ،معمولا حالت دارد که این کار را بکن ،این کار را مکن ،به عبارت دیگر برای تکرار کارهای خوب به تدریج کمتر مورد تشویق قرار می گیریم ،اما برای تکرار یک عمل خطا بر شدت سرزنش و مجازات افزوده می شود . بعضی از بچه ها صرفا برای جلب توجه دیگران در کارها خطا می کنند زیرا وقتی توجه منفی از توجه نکردن بهتر است و بی توجهی و نادیده گرفتن کودکمفهوم ترک کردن و او را به حال خود گذاشتن است . به تدریج درباره خود چنین برداشتی پیدا می کند و از این زمین حاصلخیز تفکر منفی ما شکل می گیرد . علت اصلی احساس حقارت و خود بزرگ بینی را می توان در طرد شدن مستمر و مداوم از طرف والدین و دیگران دانست ،لذا قسمتی از ارزش های درونی او احساس بی ارزشی نسبت به خود می باشد . روانشناسان معتقد اند که احساس بیارزشی عمیق ،ریشه بسیاری از بیماری های روانی است . که در بین افراد دیده می شود . (شفیع ابادی 1376)
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
جوامع امروزی را جوامع سازمانی می نامند زیرا در این جوامع انسان ها هر جایی که زندگی می کنند و هر کاری که انجام می دهند با سازمان های مختلف در ارتباطند و سازمان ها بخشی از زندگی روزانه همه مردم را تشکیل داده است. امروزه نقش و اهمیت شخصیت مدیران در رشد و بقای سازمان امری شناخته شده است . سوالی که ذهن همه صنعتگران را به خود مشغول ساخته این است که آیا مدیران در شکل گیری خلاقیت و نوآوری کارکنان سهم دارند ؟ تنها می توانیم بگوییم که این روند توسط مدیران زمانی به بهترین شکل خود محقق می شود که اگر مدیران از سلامت و عزت نفس بالا برخوردار باشند ، می توان امیدوار بود که کارکنان بتوانند با رضایت شغلی بیشتر به انجام امر بپردازند . بنابراین می توان اینگونه پنداشت که عدم تعادل روانی ؛ عزت نفس پایین و رضایت شغلی کم میتواند بر روند رو به رشد سازمان آثاری منفی بر جای می گذارد . لذا باید اطلاعاتی در باره این جنبه های شخصیتی و شغلی مدیران و کارکنان در اختیار داشت تا در صورتی که هر کدام از این جنبه ها نواقص و نقاط صعفی وجود دارد ، با اقدامات شایسته اصلاح و بهبود یابد . از همین رو در این پژوهش سعی شده که با مطالعه روی میزان عزت نفس مدیران و رضایت شغلی کارکنان به این امر مهم دست یابیم که سازمان چه تاثیری می تواند داشته باشد تا افراد از جمله مدیران و کارکنان بتوانند در آن به نحوه مطلوب انجام وظیفه نمایند .
فهرست:
ضرورت و اهمیت انجام پژوهش
سوالات تحقیق
فرضیات تحقیق
عزت نفس
تعاریف عملیاتی
تعریف عزت نفس
ویژگی های شخصی که عزت نفس بالا دارد
ویژگی های شخصی که عزت نفس پایین دارد
عوامل موثر بر عزت نفس
نظریات عزت نفس
عزت نفس اجتماعی
عزت نفس بدنی
عزت نفس خانوادگی
عزت نفس کلی
مؤلفه های اساسی عزت نفس
نظریه راجرز
رضایت شغلی
تلفیق زندگی کاری و خانوادگی
رابطه شخصیت متناسب با موفقیت شغلی
عوامل مؤثر در رضایت شغلی
افزایش رضایت شغلی
غنیسازی شغلی
مشارکت در تصمیمگیریها
زمان کاری شناور
رضایت شغلی در سازمان
عوامل مؤثر در رضایت و نارضایتی شغلی در سازمان
تاثیر رضایت شغلی در موفقیت سازمانی
رضایت درونی و رضایت بیرونی
نظریات رضایت شغلی
جامعه آماری
روش تجزیه و تحلیل آماری
جداول استنباطی
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات مربوط به افزایش رضایت شغلی
پیشنهاد برای بالا بردن عزت نفس
منابع
در طول سده های گذشته دیدگاه فلاسفه وشاعران موید این اصل بوده است که انسان نیاز دارد خود را خوب و منطقی واخلاقی جلوه دهد در صدسال گذشته نیز بسیاری از روانشناسان پذیرفته اند که انسان دارای عزت نفس می باشد برای انسان هیچ حکم ارزشی مهمتر از داوری او در مورد عزت نفس خویشتن نیست . ارزشیابی شخص از خویشتن قطعی ترین عامل در رشد روانی او میباشد این ارزشیابی به صورت احساسی است که انتزاع و شناسا یی ان دشوار است زیرا پیوسته تجربه میشود و جزئی از هر احساس و دخیل در هر واکنش احساساتی انسان است بنابراین این تصور که یک فرد از خویشتن دارد به طور ضمنی در همه ی واکنش های ارزشی تجلی می شود . از سویی دیگر عملکرد تحصیل و یا موفقیت افراد در مورد تحصیل و عوامل و شرایط و امکانات ومقتضیات ان از جمله موضوعات مورد علاقه و جالب توجه روانشناسان و صاحب نضران علوم تربیتی می باشد به نظر می رسد پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دارای یک رابطه متقابل می باشد یعنی از طرفی داشتن عزت نفس موجب پیشرفت تحصیلی می شود زیرا که خودباوری و تلقی مثبت از خویشتن در یادگیری و ایجاد نگرش برای تحصیل اثر می گذارد و موجب پیشرفت تحصیلی می شود از طرف دیگر موفقیت تحصیلی و رسیدن به مدارج بالا در کار اموزش موجب ارتقای عزت نفس می شود . به طور کلی پیشرفت های انسان در هر زمینه ای وتجربه ی موفقیت احساس خودباوری و ازشمندی و توانمندی در هر مورد باعث افزایش عزت نفس می شود . ویلیام جیمز اضهار می دارد که هر چند مفهوم خود و عزت نفس بسییار شبیه به هم هستند اما عزت نفس اشاره به به سطوح ارزشمندی دارد که فرد برای خود قایل است و به معنی درک و دریافت جایگاه و منزلت خود می باشد جیمز در اواخر 1880مطرح نمود که عزت نفس را میتوان براساس میزان ارتباط بین خودواقعی وخود ارمانی تعریف نمود. فاصله بین خود واقعی و خودآرمانی هر چقدر کمتر باشد فرد از عزت نفس بالاتری برخوردار است وهر چقدر فاصله بین این دو بیشتر یاشد میزان عزت نفس پایین تر خواهد بود رابسون عزت نفس را عبادت میداند از حس رضامندی خویشتن پذیری که از ارزیابی شخص درباره ی ارزشمندی قدرت و منزلت وجذابیتشایستگی و کفایت و توانایی برای ارضای تمایلات و خواسته های خود منتج می شود. در تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مقطع دبیرستان در شهرتبریز در سال تحصیلی 93-92 میپردازند.
فهرست :
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت و ضرورت مسأله
تعریف عملیاتی
پیشینه تحقیق
مبانی نظری
مبانی تجربی
مدل تحلیلی
تعاریفی از عزت نفس
ابعاد عزت نفس
نیاز حرمت و احترام به خود
نشانههای عزت نفس ناسالم و عزت نفس سالم
عوامل مؤثر بر رشد عزت نفس کودکان و نوجوانان
عزت نفس تحصیلی و پیشرفت تحصیلی
دیدگاههای دانشمندان درباره عزت نفس
تأثیر اعتماد به نفس در موفقیتهای تحصیلی
پژوهشهای انجام یافته در خارج از کشور
پژوهشهای انجام یافته در داخل کشور
روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه آماری
ابزارها
روایی و پایایی
روشهای آماری
آیا بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد؟
آیا عزت نفس با جنسیت رابطه دارد؟
بحث بر یافتهها
محدودیتها
پیشنهادها
منابع
بخشی از متن اصلی :
مقدمه :
مطالعه و تحقیق در مورد ویژگی های شخصیتی در حقیقت قدیمیترین تحقیقات در روانشناسی ورزش است ، تحقیق در این زمینه از دهه 1950 تا 1970 روانشناسی ورزش را تحت نفوذ خود داشت و از آن به بعد نیز هم چنان از اهمیّت زیادی برخوردار است. (نوابی نژاد ، 1375)
از اهداف مهم تربیت بدنی و علوم ورزش که یکی از شاخه های مهم تعلیم و تربیت محسوب می گردد.ریست بهتر انسان در راستای تقویت ابعاد وجودی خویش می باشد و در همین جهت کوشش می شود با به کارگیری روش های علمی از راه کشف قوانین علمی مربوط به جسم و روان به مؤثرترین روش رشد انسان دست یافته شود با توجه به تأثیرات متقابل جسم و روان ، وابستگی و ارتباط و اثر متقابل روانشناسی و تربیت بدنی امری اجتناب ناپذیر است.
اهمیت روانشناسی در حیطه تربیت بدنی تا آن حد است که مربیان خود را نیازمند به حداقل اطلاعات پایه از آن می دانند.روانشناسان نیز پیوسته علاقه مند هستند که نقش فعالیت های ورزشی را تغییر خصوصیات روانی بدانند و قصد دارند از طریق پژوهش های مختلف تأثیرات متقابل جسم و روان را کشف کنند.تأثیر فعالیت های ورزشی به خصوصیات روانی که در تحقیق حاضر از جنبه «عزت نفس» می باشد ، برای کسانی که در زمینه مسائل روانی کاری کنند و هدف نهاییشان کمک به رشد انسان و سلامت روانی اوست می تواند دارای اهمیت باشند.
بیان مسأله:
تربیت بدنی به عنوان بخش مهمی از تعلیم و تربیت رسالتی بزرگ در تکامل جسمانی و روانی و اجتماعی افراد داشته و اهداف آموزشی و تربیتی و اجتماعی را دنبال می کند و رشد فزآینده وگسترش دامنه اطّلاعات هم چنین دانش وتحقیقات دررشته تربیت بدنی با بکارگیری تکنیک های علمی موجب گردید ، روانشناسان ورزشی نیزبا تحقیق درمورد شخصیت به ابهامات وسؤالات موجود دراین زمینه پا سخ گویند.
اثری که ورزش به عزت نفس افراد به عنوان یکی از مهمترین خصوصیات شخصیتی که بسیار مورد توجه و تأکید دانشمندان شاخه های مختلف علم روانشناسی قرار گرفته است بسیار اساسی و مهم است.هم چنان که یک مربی ورزشی نفس بهتر را مایه ترقی ورزشکار خود می داند.مشاوران و روانشناسان بالینی و روانشناسان عمومی نیز سعی دارند اهمیت ورزش را در افزایش عزت نفس و در نتیجه سلامت روانی را کشف کنند که محققین آن را یکی از نتایج بد فصل عزت نفس قوی می دانند پیدا کنند.
محققان معتقدند که فعالیت های تربیت بدنی و ورزش با تربیت روانی آمیخته است و هر تجربه حرکتی یا تغییر جسمانی یک تغییر یا تجربه روانی را به همراه دارد ، برخی از محققین از ورزش به عنوان ابزار تربیت و شکل پذیری شخصیت یاد کرده اند و برخی نیز به توان اجتماعی تربیت بدنی تأیید نموده اند ، سئوالات نمونه واری که در این چارچوب مطرح می شوند از این قرار است که آیا افرادی که فعالیت ورزشی دارند ، صفات شخصیتی خاصی دارند؟یا نوجوانانی «سیر در این تحقیق» که فعالیت ورزشی دارند آیا رشته های تیمی و انفرادی تأثیرات متفاوت بر آنها دارند؟آیا بین مدت فعالیت ورزشی و ویژگی های شخصیتی ارتباطی وجود دارد؟بدیهی است که شخصیت نیز می تواند درانتخاب نوع ورزش و نیز علایق ورزشی و کسب مهارت های مربوط به آن رشته ورزشی مورد علاقه ، مؤثر واقع گردد.با این وجود تحقیق حاضر برای پاسخ دادن به سئوالات مطرح با پذیرش اصل متقابل شخصیت و ورزش عزت نفس را در بین دانش آموزان ورزشکار و غیرورزشکار (سیر دوره متوسطه) مورد مقایسه قرار می دهد.
اهمیت و ضرورت تحقیق :
تحقیق حاضر در پی یافتن چگونگی رابطه ورزش و عزت نفس در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه است و ضرورت آن از چند جنبه نمایان است.می دانیم که در سال های اخیر بحث های زیادی در رابطه با اجرای طرح فراگیر ورزش در کشور وجود دارد و مقدّمات آن نیز در حال پیگیری است که یکی از راه های اجرای این طرح از طریق مدارس است ضروری است که حقایق برابر نامه ریزان و مسئولان نظام آموزش و پرورش کشور که تربیت بدنی بخشی از این نظام است روشن گردد.
این فایل به همراه چکیده، فهرست مطالب، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت docx( wordقابل ویرایش) در اختیار شما قرار
می گیرد.
تعداد صفحات:90
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:75
فهرست مطالب:
چکیده تحقیق:
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه :
بیان مسئله
اهمیت بنیادی پژوهش
هدف کلی پژوهش
تعاریف نظری کلید واژها
تعاریف عملیاتی
فصل دوم
ادبیات تحقیق
ماهیت عزت نفس
نیاز به عزت نفس
پیشینه ی نظری
عزت نفس و غرور
نقش خانواده در شکل گیری عزت نفس:
ویژگی های نوجوانی که عزت نفس بالا دارد.
ویژگی نوجوانی که عزت نفس پایین دارند.
چهار شرط عزت نفس
روبه رو شدن با منتقددرونی و تفکر منفی
کنترل
توهم کنترل
تفاوتهای فردی در درک کنترل
مفهوم منبع کنترل
تاریخچه منبع کنترل
نظریه راتر
عوامل مؤثردر منبع کنترل
طبقه بندی سه بعدی راینر
نوجوانی
پژوهشهای داخلی
فصل سوم
روش تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
روش نمونه گیری
ابزار تحقیق
فصل چهارم
تجزیه وتحلیل آماری
تجزیه و تحلیل آماری
تحلیل توصیفی داده ها
محاسبه ضریب همبستگی
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری
محدودیتهای پژوهش
پیشنهادها:
چکیده:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین عزت نفس و منبع کنترل که با هدف یافتن رابطه بین عزت نفس و منبع
کنترل نوجوانان دختر کتابخانه مرکزی استان اصفهان می باشد.
قبل از اینکه به چکیده ای از بیان فرضیات بپردازیم به یک خلاصه تعریف از عزت نفس و منبع کنترل می پردازیم:
منبع کنترل دارای دو بعد درونی و بیرونی است. بنابر فرضیات راتر، افرادی که دارای منبع کنترل درونی هستند معتقدند که اعمالشان نقش عمده ای در به حداکثر رساندن برون دادهای خوب و بد دارد و افرادی دارای منبع کنترل بیرونی، فکر می کنندبرون دادهای بد یا خوب ارتباطی با رفتار آنها ندارد.
عزت نفس به مقدار ارزشی گفته می شود که فرد به خود نسبت می دهد و فکر می کند دیگران برای او به عنوان یک شخص قائل هستند
برای این منظور جامعه آماری تحقیق کتابخانه مرکزی استان اصفهان بود که نمونه انتخاب شده 50 نفر از نوجوانان سنین 20-15 سال بود که به طور تصادفی انتخاب شدند. پس از اعلام آمادگی و توجیه آزمودنیها به دو پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت و آزمون منبع کنترل تجدد نظر شده، پاسخ دادند. نمرات یا اطلاعات خام بدست آمده توسط این پرسشنامه از طریق همبستگی پیرسون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین عزت نفس و منبع کنترل رابطه معنادار وجود دارد.
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه :
در طول هزاران سال گذشته ، این مطلب ثابت شده است که انسان نیاز دارد که خودش را خوب بداند و تمام کارکردهایش را اخلاقی و منطقی جلوه دهد.عزت نفس از جمله مفاهیمی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است، اما قدمت تاریخی این موضوع در مباحثی که علماء و فلاسفه تعلیم و تربیت در گذشته داشته اند نیز به چشم می خورد.
بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است. از میان این افراد کارن هورنای روشی را که توسط آن افراد تلاش می کنند خودپنداره ای خوب و مطلوب از خویش بدست آورده و از آن دفاع نمایند، را مورد بحث قرار داده است. برخورداری از اعتماد به نفس قوی، قدرت تصمیم گیری و ابتکار، خلاقیت و نوآوری، سلامت فکری و بهداشت روانی، از جمله مفاهیمی است که در رابطه ی مستقیمی با میزان عزت نفس یا احساس خود ارزشمندی فرد دارد. برای اینکه فرد بتواند از حداکثر ذهنی و توانمندی های بالقوه خود استفاده کند باید از نگرش مثبت نسبت به خود و محیط اطراف و انگیزه ای غنی برای تلاش برخوردار باشد. از برجسته ترین ویژگی های صاحبان تفکر واگرا ، داشتن عزت نفس یا احساس ارزشمندی بالاست. (زارعی، پایان نامه)
نیاز جامعه انسانی به شناخت عزت نفس و رشد و ارتقا عزت نفس خود در این زمان از هر زمان بیشتر شده است. تغییر تحولات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی این دوره به شکلی است که برای براورده شدن نیازها و کنار آمدن با دنیای پیچیده رو به تحول کنونی احتیاج به اتکای درونی محکم و عزت نفس قوی داریم.(ماتیو مک کی، 1387، ص2 )
عزت نفس و منبع کنترل از جمله مفاهیمی هستند که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته اند. در طول صد سال گذشته نیز بسیاری از روان شناسان این نظر را پذیرفته اندکه انسان دارای یک نیاز به عزت نفس می باشد (مانند آدلر 1930، آلپورت 1937، راجرز 1959، سالیوان 1953، طارن هورنی 1937، جیمز 1890 ، مازلو ، 1970).
افزایش پیشرفت تحصیلی، افزایش تلاش فرد در کسب موفقیت، داشتن اعتماد به نفس، متکبر و پرخاشگر بودن تمایل به داشتن سلامتی بهتر، لذت بردن از روابط با دیگران، پیش بینی مثبت نسبت به موفقیتهای بعدی، ارتباط تنگاتنگ در بین عزت نفس و ابراز وجود، از نشانه های بارز سطوح عزت نفس بالا در افراد است.
جورج کلی 1995 در کتاب روانشناسی ساخت های شخص این نظریه را مطرح کرده است، انسان درپی آن است که محیط خود را پیش بینی و کنترل کند. کلی پیشنهاد کرده است که هر فرد بشر ساخت هایی برای خود تدوین کرده که از طریق آنها رویدادهای جهان را ملاحظه و تفسیر می کند و از این طریق می تواند رویدادها را پیش بینی و کنترل کند.
وی خاطر نشان کرد ((ساختها تجاربی هستند که پویش ذهنی در آن جریان دارند. این ساختها انتظار توأم با پیش بینی تغییر در رویدادها را ممکن می سازد)). کلی خاطر نشان می سازد که وقتی ساختهای شخص در ایفای نقش شکست می خورند، فرد احساس تهدید، گناه، خصومت و پرخاشگری می نماید ( جورج کلی،1995، ص2،3).
در بین نظریه پردازان یادگیری اجتماعی جولیان راتر 1954 پایه فرضیات و منطق علمی خود را تحت تأثیر نظریات طانتور قرار داد و کاربرد نظریات وی در زمینه یادگیری اجتماعی متأثر از آدلر است.
در نظریه یادگیری راتر نیروی بالقوه رفتاری که در یک موقعیت خاص روی می دهند تابعی است از انتظاری که فرد از خود در مقابل پاداش مناسب دارد و همچنین ارزش آن پاداش برای فرد.
ویژگی عمده نظریه راتر در مقایسه با سایر نظریه ای یادگیری اجتماعی این است که از انقلاب شناختی دهة 60 و70 میلادی تأثیر پذیرفته است. عقیده راتر و بعضی از محققان دیگر یکی از وجوه قابل مطالعه و مهم شخصیت، بررسی منبع کنترل در اعداد است .به عقیه این محققان، افراد از نظر منبع کنترل، درونی یا بیرونی هستند. مفهوم منبع کنترل توسط راتر گسترش یافت.
بنابر فرضیات راتر، افرادی که دارای کنترل بیرونی هستند، دارای ادراک مثبت یا منفی از حوادث و رویدادهایی هستند که ارتباطی با رفتار فرد ندارد و قوای کنترل فردی است، راتر این افراد را معتقد به شانس یا برونی فرض می کند. بعد دیگر، کنترل درونی قرار دارد، این کنترل فردی است . راتر این افراد را معتقد به مهارت یا درونی فرض می کند.
افرادی که عزت نفس پایین و متوسط دارند هر دو به طور معنی داری دارای منبع کنترل بیرونی و آنهایی که دارای عزت نفس بالا هستند دارای منبع کنترل درونی هستند.( راتر، 1972، ص 28).
بدین ترتیب در تحقیق حاضر به برسی ارتباط بین عزت نفس ومنبع کنترل نوجوانان کتابخانه مرکزی اصفهان پرداخته می شود.
موضوع تحقیق
بررسی رابطه بین عزت نفس و منبع کنترل در نوجوانان دختر 15تا 20 سال
بیان مسئله
عزت نفس یک شاخص بسیار مهمی در شخصیت افراد است که با مقدار ارزشی که ما به خود نسبت می دهیم و فکر می کنیم دیگران برای ما قائل هستند، گفته می شود. همراه با زیستن در شرایط اجتماعی نیاز به احساس ارزش به نحو سالم و متعادل آن در انسان به وجود می آید و برای حفظ سلامت و تعادل روانی و حتمی تکامل وجودی او بسیار ضروری است. معمولاً اگر بر این نیاز خللی وارد شود احساس حقارت و خود بزرگ بینی در افراد ایجاد می شود.
منبع کنترل نیز دارای دو بعد درونی و بیرونی است. کنترل درونی که بر سرنوشت خود کنترل داریم و دلیل شکست و موفقیت هایمان خود ما هستیم.
افرادی که از نظر منبع کنترل بیرونی هستند دارای تصویر ناتوانی کنترل بر سرنوشت خود بوده و معتقدند آنچه بر آنان می گذرد، حاصل عوامل بیرونی چون شانس و تصادف و سرنوشت، افراد دیگر و نظایر آن است، خود در جریان زندگی خویش نقش فعالی ندارند. (زهرا زارعی، 1387)
اولین فعالیت در هر پژوهش انتخاب مسئله است، در اصل پژوهش با مسئله آغاز می شود. به گفته جان دیوی اولین مرحله هر پژوهش را احساس مشکل می داند و مسئله از جایی آغاز می شود که عامل یا حادثه ای ذهن پژوهشگر را اشغال نموده و در او عدم تعادل ایجاد کرده است . انتخاب مسئله و بیان آن یکی از جنبه های مهم پژوهش علمی است. برای بیان مسئله اول باید آن را به طور دقیق شناخت و سپس اقدام به بیان آن کرد. در این مسئله باید دید چه رابطه ای بین دو یا چند متغییر وجود دارد و باید تا آنجا که ممکن است مسئله را محدود کرد و برای بررسی دقیق باید ببینیم امکان دستابی به راه حل مسئله وجود دارد یا نه. چگونه مسئله پژوهشی را تعریف و تعیین کنیم و در کجا پیدا کنیم. ما نیز بر آنیم که با برگرفتن توشه از علم روانشناسی به بررسی و چگونگی تبیین رفتار اجتماعی بپردازیم که انگیزه ای بس قوی برای انجام پژوهش حاضر است. ( دلاور، 1387، ص61،62 ).
مسئله پژوهش ما بررسی رابطه بین عزت نفس و منبع کنترل در نوجوانان دختر کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان می باشد. تحقیقات اخیر نشان داده است که شیوه تبیین افراد از وقایع زندگی و رفتار دیگران می تواند بر سلامت جسمانی و روانی آنها تأثیر بگذارد. یعنی کسب اطلاعات دقیق درباره احساسات و خلقیات دیگران می تواند به اتخاذ مفید واقع شود. منبع کنترل به عنوان یکی از دیدگاههای شناختی به توجیه رفتار بر اساس تبیین انگیزش ما می پردازد.
اهمیت بنیادی پژوهش
با توجه به اینکه ورود به دانشگاه مقطعی بسیار حساس در زندگی نیروهای کارآمد و فعال جوان در هر کشور است، غالباً با تغییرات زیادی در روابط اجتماعی و انسانی آنها همراه می باشد. قرار گرفتن در چنین شرایطی اغلب با فشار روانی و نگرانی توأم است و عملکرد و پیشرفت دانش آموزان را تحت تأثیر قرار میدهد.
اگر منبع کنترل و عزت نفس افراد نسبت به حوادث و رویدادهای زندگی را به عنوان یک ویژگی شخصیتی در نظر بگیریم، توجه و مطالعه علمی این مفهوم ما را در شناخت و متمایز کردن افراد از یکدیگر یاری می دهد.
توجه به اینکه منبع کنترل و عزت نفس تعیین کننده نگرش فرد نسبت به دنیای پیرامون و خود فرد است و همچنین تمام کارکردها و جوانب زندگی خود را تحت الشعاع قرار می دهد به همین منظور در این تحقیق به دنبال بررسی و یافتن ارتباط بین دو مقوله عزت نفس و منبع کنترل با هم هستیم.(رتک، 1990
هدف کلی پژوهش
تعیین رابطه بین عزت نفس و منبع کنترل
اهداف جزیی پزوهش
بررسی و تعیین رابطه بین عزت نفس عمومی و منبع کنترل
بررسی و تعیین رابطه بین عزت نفس خانوادگی و منبع کنترل
بررسی و تعیین رابطه بین عزت نفس اجتماعی و منبع کنترل
بررسی و تعیین رابطه بین عزت نفس عمومی و منبع کنترل
فرضیه پژوهش
با توجه به نوع موضوع ومتغییرهای تشکیل دهنده آن و روش انجام پژوهش، فرضیه های تحقیق با توجه به دستیابی به تحقیقات زیاد پیرامون موضوع و تئوری علمی برجسته در این زمینه، بدین صورت تدوین شده اندکه:
بین عزت نفس عمومی و منبع کنترل رابطه معنادار وجود دارد.
بین عزت نفس خانواده گی و منبع کنترل رابطه معنادار وجود دارد.
بین عزت نفس اجتماعی و منبع کنترل رابطه معنادار وجو دارد.
بین عزت نفس تحصیلی شغلی و منبع کنترل رابطه معنادار وجود دارد..
منغییر های مورد بررسی
متغییر مستقل: عزت نفس
متغییر وابسته: منبع کنترل
تعاریف نظری کلید واژها
منبع کنترل:
منبع کنترل که محور اصلی نظریه راتر است، به مفهوم انتظار یا باور کلی افراد در خصوص عوامل مؤثر بر پاداش یا تنبیه اشاره دارد. در واقع افرادی که از منبع کنترل درونی برخوردارند، رویدادهای زندگی خویش را ناشی از عوامل درونی می دانند یا به عبارت دیگر این افراد باور دارند که عملکردشان به میزان توانایی و کوشش خاصی بستگی دارد که درجهت انجام امور به کار می گیرد. افرادی که از منبع کنترل بیرونی برخوردارند فکر می کنند تقویت کننده ها توسط نیروی بیرونی کنترل می شود ( شولتز، 1998، ص 497 ).
عزت نفس:
مقدار ارزشی که ما به خود نسبت می دهیم عزت نفس می نامند. به عبارت دقیق تر عزت نفس مقدار ارزشی است که ما فکر می کنیم دیگران برای ما به عنوان یک شاخص قائل هستند. ( دکتر هریس کلمز،1386).
تعاریف عملیاتی
منبع کنترل: منظور از منبع کنترل، نمره ای است که آزمودنی از پاسخ به پرسشنامه منبع کنترل کسب کرده است.
عزت نفس: منظور از عزت نفس در این تحقیق نمره ای است که از طریق اجرای پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت بدست آمده است.