یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

رئیـس المحـدثیـن، شیخ صـدوق

اختصاصی از یارا فایل رئیـس المحـدثیـن، شیخ صـدوق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

رئیـس المحـدثیـن، شیخ صـدوق 311 ـ 381 هـ.ق

ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق (ابن بابویه) نزد اساتید زیادی از جمله پدرش شاگردی کرد و ادب و فقه را فرا گرفت . پدرش، ابو الحسن علی بن حسین بن موسی قمی، نیز از فقهای شیعه بود که با حسین بن روح، نائب سوم امام زمان، نیز ملاقات داشت. او به دعای امام زمان صاحب سه فرزند شد که محمد (شیخ صدوق) بزرگترین آنها بود. شیخ صدوق برای ملاقات با ابو عبدالله نعمت رقیب به بلخ رفت و کتاب «من لا یحضره الفقیه» را به نام او نوشت. شیخ در اواخر عمر در شهر ری زندگی می کرد که تحت سیطره آل بویه بود و «رکن الدوله» و وزیر او، «صاحب ابن عباد»، او را بسیار گرامی می‌داشتند . ابن بابویه به سال 381 هجری قمری در ری در گذشت و در همان جا مدفون گشت. مزار او تاکنون باقی مانده است. از کتاب‌های اوست:«من لایحضره الفقیه»، «علل الشرایع»، «ثواب الاعمال»، «کتاب الخصال»، «کتاب الاعتقادات»، «عیون اخبار الرضا» و «کتاب التوحید». ولادت:

محمد بن علـى بن بابویه قمى معروف به ابـن بابـویه و شیخ صدوق، از مفاخر فقهاى دنیاى شیعه و محـدث عالـى مقام در نیمه دوم سده چهارم هجرى است. بعد از سـال 305 هـ . ق، که نـایب دوم امام زمـان علیه‌السلام از دنیا رفت، شیخ اجل حسین بـن روح نوبختى به عنوان نایب سـوم امام علیه‌السلام بیـن شیعیان و حضرت گردید. على بـن بابـویه قمى پدر شیخ صدوق که از علماى قـم بـود، وارد بغداد شد، و چون تا آن زمان صاحب فرزنـدى نشـده بـود، و از ایـن نظر رنج مـى برد لذا فرصت را مغتنم شمرد، و ضمن نامه اى به حسین بـن روح نوبختى، از او تقاضا نمـود که در حیـن شرفیابـى به محضر آقا امام زمان علیه‌السلام نامه او را به آن حضرت تقدیم نماید. وى در آن نامه اشتیاق خود را به داشتـن پسرى ابراز کرده بـود، و جواب امام زمان علیه‌السلام هـم به او رسید که ما براى تو دعا کردیـم و عنقریب خـداوند پسرى و یا پسرانـى فقیه و پاک سرشت به تـو خواهد داد. به ایـن ترتیب عنایت الهى شامل حال وى شده و دعاى حضرت حجت علیه‌السلام به سـال 311 هـ. ق بـا تـولـد شیخ صـدوق تحقق یافت. اسنـاد ایـن روایت معتبـر است، چنـانچه شیخ صـدوق خـود در کتـاب گرانقدرش کمال الدین آورده است. و شیخ طـوسـى در کتـاب غیبت صفحه 195 ایـن حـدیث را آ ورده است. همچنین ایـن حدیث را دانشمند رجال شناس شیخ نجاشى در کتاب خـود صفحه 184 نقل کرده است. تحصیلات:

او در روزگار جـوانى پـس از فرا گرفتـن علـوم مقـدماتـى، علـم حـدیث و فقه را از مفاخـر فقها و محدثیـن قـم همچون پدرش على بن بابویه و محمد بن حسـن بـن ولید، پیشواى فقهاى قم، احمد بن على بن ابراهیم قمى، حسیـن بـن ادریس قمى و دیگران آموخت و چون در روزگار سلاطیـن شیعى آل بویه به سر مـى برده و آنها بر قسمت اعظم دنیاى اسلام تسلط داشتنـد به منظور دیـدار مشایخ دیگـر در سایر نقاط شیعه نشیـن، و سیـر و سیاحت به مسافرت دور و درازى همت گماشت. شیخ صدوق در سال 347 هـ . ق، در رى از ابو الحسن محمد بـن احمد بن علـى اسدى معروف به ابـن جراده بردعى حدیث فراگرفت و در سال 352 هـ . ق، در نیشـابـور ازمحضر علماى آن سـامـان استماع حـدیث نموده مانند: ابـو علـى حسیـن بـن احمد بیهقـى، عبـد الرحمـن محمد بـن عبدوس و همچنیـن در مرو از افرادى همچون ابـو الحسن محمد بن على بن فقیه و ابو یوسف رافع بـن عبدالله به اخذ حـدیث تـوفیق یافت که در کـوفه، مکه، بغداد، بلخ و سـرخـس استماع حدیث داشته است. در سال 347 هـ . ق، به تقاضاى رکـن الدوله دیلمى در رى، اقـامت و به رهبـرى علمـى و مذهبـى شیعیـان عصر پـرداخته است. شخصیت علمى و معنـوى او چنان بـود که فقها و دانشمندان شیعه هر جا به نام وى مى رسیـدند از وى با بهتـریـن عبارات یاد مـى کردنـد چنانچه فقیه عظیـم الشأنى همچون بحر العلوم او را (رئیس محدثیـن) خوانده است. اساتید:

استادان شیخ صدوق را نمى تـوان شمرد، ولى دانشمند محقق مرحوم شیخ عبـدالرحیـم ربانـى شیرازى 252 تـن از آنها را نام برده است که گـروهـى از آنها در زمـره مشـاهیـر بـوده و عبـارتند از: 1 ـ پدرش على بن بابویه قمى 2 ـ محمد بن حسن ولید قمى 3 ـ احمد بن على بن ابراهیم قمى 4 ـ على بن محمد قزوینى 5 ـ جعفر بن محمد بن شاذان 6 ـ جعفر بن محمد بن قولویه قمى 7 ـ على بن احمد بن مهریار 8 ـ ابو الحسن خیوطى 9 ـ ابـو جعفـر محمـد بـن علـى بن اسـود 10 ـ ابـو جعفـر محمـد بـن یعقـوب کلینـى 11 ـ احمـد بـن زیـاد بـن جعفـر همـدانى 12 ـ علـى بن احمد بن عبدالله قرقى 13 ـ محمد بن ابراهیم لیثى 14 ـ ابراهیم بن اسحاق طالقانى 15 ـ محمد بن قاسم جرجانى 16 ـ حسین بن ابراهیم مکتبى شاگردان:

1 ـ شیخ مفید 2 ـ محمد بن محمد بن نعمان 3 ـ حسین بن عبدالله 4 ـ هارون بن موسى تلعکبرى 5 ـ بـرادرش حسیـن بـن علـى بـن بـابـویه قمـى 6 ـ بـرادر زاده اش حسـن بـن حسیـن بـن بـابـویه قمـى 7 ـ حسـن بـن محمـد قمـى (مـؤلف تـاریخ قـم) 8 ـ علـى بـن احمـد بـن عبـاس نجـاشـى (پـدر نجـاشـى) 9 ـ علم الهدى (سید مرتضى) 10 ـ سیـد ابـو البـرکـات علـى بـن حسیـن جـوزى 11 ـ ابوالقاسم على خزاز 12 ـ محمد بن سلیمان حمرانى تألیفات:

شیخ طـوسـى نـوشته است که شیخ صـدوق 300 جلـد کتاب تألیف کرده است، و در فهرست خـود 40 کتاب و شیخ نجاشى 189 کتاب از وى نام برده انـد. بـراى نمـونه چنـد اثـر او را نام مـى بـریـم: 1 ـ من لا یحضره الفقیه 2 ـ کمال الدین و اتمام النعمه 3 ـ کتاب امالى 4 ـ کتاب صفات شیعه 5 ـ کتـاب عیـون الاخبـار امـام رضا علیه‌السلام 6 ـ کتاب مصادقه الاخوان 7 ـ کتاب خصال 8 ـ کتاب علل الشرایع 9 ـ کتاب توحید 10 ـ کتاب اثبات ولایت على علیه‌السلام 11 ـ کتاب معرفت 12 ـ کتاب مدینه العلم 13 ـ کتاب مقنع در فقه 14 ـ کتاب معانى الاخبار 15 ـ کتاب مشیخته الفقیه 16 ـ کتاب عیون الاخبار گفتاربزرگان:

ـ شیخ الطایفه محمد بـن حسـن طوسى متوفى به سال 460 هـ . ق، که با یک واسطه، شاگرد شیخ صـدوق بـود، از ایشان به ایـن گـونه یاد مى کند: ابو جعفر محمد بن على بن حسین بـن بابویه قمى، دانشمندى جلیل القدر، بزرگوار، حافظ احادیث بوده و در حفظ و کثرت علـم و حـدیث در میان علماى قـم همانندى براى او دیده نشـده است و قریب به سیصد جلد کتاب دارد. ـ نـابغه بزرگ و فقیه سنت شکـن، مشهور به محمـد بـن ادریـس حلـى متـوفـى به سـال 598 هـ . ق، در کتـاب گـرانقـدر «سـرایـر» مـى فرماید: «دانشمند مـوثق بزرگـوار، متخصص اخبار، ناقد آثار، عالم به رجال، حافظ بزرگ حدیث، استاد و پیشواى ما شیخ محمد بـن بابویه است. ـ ابـن شهر آشـوب او را مبـارز قمـى نـامیـده است. ـ علامه حلـى از وى مانند نجاشى یاد مـى کند که نجاشـى وى را وجه الطایفه نامیده است. ـ فخر المحققیـن فرزند برومند علامه حلـى از وى به شیخ امام نام مى برد. در میـان فقهاى بزرگ به ذکـر گفتـار علامه بحـر العلـوم اکتفا مى کنیم که مى نویسد: ابو جعفر محمـد بن علـى بن حسیـن بن مـوسـى بـن بابـویه قمـى پیشوایى از پیشـوایان شیعه و ستونـى از استـوانه هاى شریعت است. او رئیـس محدثین و در آنچه از ائمه صادقیـن نقل کرده راستگوست. وى با دعاى امام زمان علیه‌السلام متـولد شـد و از ایـن راه به فضیلت و افتخارى بزرگ نایل گشت». وفات:

شیخ ابو جعفر محمد بـن بابـویه قمـى معروف به شیخ صـدوق پـس از هفتاد و چند سال زندگانى پرافتخار و انجام مسافرتهاى طـولانـى و تصنیف 300 جلـد کتـاب بـا ارزش، سـرانجام در سال 381 هـ . ق، در شهر رى چشـم از جهان فـرو بست و آرامگاهـش امروز در شهر رى به نام ابـن بابویه مشهور و زیارتگاه مردم مسلمان است. منابع :

لغت نامه دهخدا

پایگاه اسلامی الشیعه

نوشته شیخ صدوق، ابو جعفر، محمد بن على بن حسین بن بابویه قمى (305 - 381 هجرى)، از فقها و محدثین بزرگ شیعه در قرن چهارم هجرى.

موضوع

شیخ صدوق در این کتاب روایات فراوانى درباره مسائل اخلاقى و عقیدتى و دیگر موضوعات مورد نیاز جامعه بشرى جمع آورى کرده است.این کتاب در نوع و سبک خود بى نظیر است و اولین کتابى است که به این سبک به نگارش در آمده است.مؤلف به شکلى زیبا و با توجه به اعداد یک تا هزار، روایات را دسته بندى نموده است.

انگیزه نگارش

شیخ صدوق درباره انگیزه نگارش این کتاب مى گوید:

«با تحقیق در تألیفات مشایخ و علماى بزرگ گذشته دریافتم که آنان در بخش هاى مختلف علوم کتاب هایى نگاشته اند ; اما درباره رابطه میان اعداد و صفات پسندیده و ناپسند چیزى نگاشته نشده است.با توجه به فایده فراوان این موضوع براى جوینده علم، بر آن شدم تا براى تقرب به درگاه الهى دست به نگارش چنین کتابى بزنم تا به پاداش الهى و خوشبختى و رحمت خداوند متعال نایل گردم و از درگاه ایزد منان خواهانم تا امیدم را ناامید نگرداند چرا که او بر هرکارى تواناست.»

ارزش

کتاب خصال با وجود حجم کم، دائرة المعارف بزرگى از معارف اسلامى و احکام حلال و حرام است و هیچ فقیه دانشمند و یا ادیب نام آورى از آن بى نیاز نیست.

همچنین این کتاب، به مباحث تاریخى، تفسیر قرآن، نکات فلسفى و مسائل سیاسى نیز اشاره دارد.


دانلود با لینک مستقیم


رئیـس المحـدثیـن، شیخ صـدوق

جریان های سیاسی از 1357 هـ . ش تا 1368 هـ . ش

اختصاصی از یارا فایل جریان های سیاسی از 1357 هـ . ش تا 1368 هـ . ش دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

جریان های سیاسی از 1357 هـ . ش تا 1368 هـ . ش


جریان های سیاسی از 1357 هـ . ش تا 1368 هـ . ش

29 صفحه

جریان های سیاسی از 1357 هـ . ش تا 1368 هـ . ش

برای هر انقلاب سه مرحله را می توان در نظر گرفت . مرحله شکل گیری یا تکوین ، مرحله پیروزی یا تخریب و مرحله پس از پیروزی انقلاب که به آن دوران سازندگی یا ثبات هم گفته می شود . انقلاب اسلامی ایران نیز دارای سه مرحله می باشد . مرحله شکل گیری انقلاب اسلامی از 1341 تا اول آبان 1356 زمان رحلت حضرت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی ، فرزند بزرگ امام (ره) بود . از آن زمان تا 22 بهمن 1357 مرحله پیروزی انقلاب اسلامی است . مرحله ثبات و سازندگی انقلاب اسلامی ایران نیز از سال 1357 شروع شده و تا کنون ادامه دارد .

گفتنی است پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، به علت فضای باز سیاسی ایجاد شده ، علاوه بر احزاب و گروههای سیاسی که از قبل وجود داشتند ، احزاب و گروههای جدیدی نیز پا به عرصه وجود گذاشتند . گرچه از سال های بعد ، بیشتر آنها به دلایلی از بین رفتند ، ولی گروههای جدیدی جایگزین آنها شدند که به مهمترین آنها اشاره می کنیم .

نهضت آزادی ایران الف) چگونگی شکل گیری و بنیانگذاران

جبهه ملی اول در 25 اسفند 1328 تشکیل شد و در دوران نحست وزیری دکتر مصدق ، قدرت را در دست داشت ، ولی با کودتای 28 مرداد 1332 از هم فرو پاشید . در ائاخر دهه 13330 برخی از افراد این گروه ، « نهضت مقاومت ملی » را تشکیل دادند . اما چون تحرک لازم در آنها وجود نداشت ، جناح مذهبی از آن جدا شده و در سال 1340 نهضت آزادی در ایران را تشکل دادند.


دانلود با لینک مستقیم

فایل قابل ویرایش پیک نشانه ها ( نشانه ی هـ ـهـ ـه ه) پایه ی اول ابتدایی

اختصاصی از یارا فایل فایل قابل ویرایش پیک نشانه ها ( نشانه ی هـ ـهـ ـه ه) پایه ی اول ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

فایل قابل ویرایش پیک نشانه ها ( نشانه ی هـ ـهـ ـه ه) پایه ی اول ابتدایی


فایل قابل ویرایش پیک نشانه ها ( نشانه ی هـ ـهـ ـه ه) پایه ی اول ابتدایی

نام محصول: پیک نشانه ها ( نشانه ی هـ ـهـ ـه ه)

درس: فارسی اول ابتدایی

فرمت: پاورپوینت2010

حجم فایل: 793 کیلوبایت

شامل: 2 صفحه با تمرینات متنوع

 

سعی شده با استفاده از بهترین و جذاب ترین تصاویر بهترین پیک رو طراحی کنیم...

برای رفع مشکل همیشگی مدارس که هزینه بالای جوهر و کپی هست بر آن شدیم تا تمام تصاویر به صورت سیاه و سفید ولی با جذابیت در اختیار همکاران و اولیای گرامی قرار بگیرد

از این پیک ها می توان به عنوان تکلیف پیایان هفته یا بعد از تدریس هر درس استفاده نمود...

پیشنهاد می کنم برای یک بار هم که شده امتحان کنید.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله جریان های سیاسی از 1357 هـ . ش تا 1368 هـ . ش

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله جریان های سیاسی از 1357 هـ . ش تا 1368 هـ . ش دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله جریان های سیاسی از 1357 هـ . ش تا 1368 هـ . ش


دانلود مقاله جریان های سیاسی از 1357 هـ . ش تا 1368 هـ . ش

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:100

فهرست مطالب:   

                                                                                                                                                                                                                
جریان های سیاسی از 1357 هـ . ش تا 1368 هـ . ش
نهضت آزادی ایران
الف) چگونگی شکل گیری و بنیانگذاران

ب ) نهضت آزادی ، انقلاب اسلامی و دولت موقت

ج ) از انحلال تا شرکت در براندازی

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی

الف ) سابقه تاریخی و چگونگی تشکیل

ب ) اختافات درونی و انحلال
مقدمه

تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و مواضع آن
حزب جمهوری اسلامی
الف) عملکرد حزب
ب) علل انحلال

علل درون حزبی

علل برون حزبی
شکل گیری جناح های چپ، راست و میانه

باند سید مهدی هاشمی و عزل آقای منتظری

 

 

جریان های سیاسی از 1357 هـ . ش تا 1368 هـ . ش

برای هر انقلاب سه مرحله را می توان در نظر گرفت . مرحله شکل گیری یا تکوین ، مرحله پیروزی یا تخریب و مرحله پس از پیروزی انقلاب که به آن دوران سازندگی یا ثبات هم گفته می شود . انقلاب اسلامی ایران نیز دارای سه مرحله می باشد . مرحله شکل گیری انقلاب اسلامی از 1341 تا اول آبان 1356 زمان رحلت حضرت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی ، فرزند بزرگ امام (ره) بود . از آن زمان تا 22 بهمن 1357 مرحله پیروزی انقلاب اسلامی است . مرحله ثبات و سازندگی انقلاب اسلامی ایران نیز از سال 1357 شروع شده و تا کنون ادامه دارد .

گفتنی است پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، به علت فضای باز سیاسی ایجاد شده ، علاوه بر احزاب و گروههای سیاسی که از قبل وجود داشتند ، احزاب و گروههای جدیدی نیز پا به عرصه وجود گذاشتند . گرچه از سال های بعد ، بیشتر آنها به دلایلی از بین رفتند ، ولی گروههای جدیدی جایگزین آنها شدند که به مهمترین آنها اشاره می کنیم .

نهضت آزادی ایران الف) چگونگی شکل گیری و بنیانگذاران

جبهه ملی اول در 25 اسفند 1328 تشکیل شد و در دوران نحست وزیری دکتر مصدق ، قدرت را در دست داشت ، ولی با کودتای 28 مرداد 1332 از هم فرو پاشید . در ائاخر دهه 13330 برخی از افراد این گروه ، « نهضت مقاومت ملی » را تشکیل دادند . اما چون تحرک لازم در آنها وجود نداشت ، جناح مذهبی از آن جدا شده و در سال 1340 نهضت آزادی در ایران را تشکل دادند .1

بنیانگذاران نهضت ازادی آیت الله طالقانی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی بودند . در اساسنامه نهضت آزادی آمده بود : اولاْ مسلمانیم و دین را از سیاست جدا نمی دانیم ؛ ثانیاْ ایرانی و ثالثاْ تابع قانون اساسی؛ و رابعاْ مصدقی هستیم .2

حضور آیت الله طالقانی به عنوان روحانی برجسته و دکتر سحابی و مهندس بازرگان به عنوان دو غرد مذهبی شناخته شده در دانشگاه تهران سبب شده بود که بسیاری از جوانان مذهبی دانشگاهی و غیر دانشگاهی به سوی این گروه روی بیاورند . اما فعالیت این گروه با دستگیری بنیانگذاران آن در سالهای 1342 و 1343 و سرانجام محاکمه و زندانی شدن انها در سال 1344 متوقف شد .3

« نسبت آینده لیبرالیسم با اندیشه عمل مهندس بازرگان »

« هرگز از مرگ نهراسیده ام

اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود

هراس من باری

همه از مردن در سرزمینی است

که مزد گورکن

از آزادی آدمی افزون باشد»

احمدشاملو

مقدمه:

با سلام و صلوات بر واپسین پیام آور خدا، پیشوایان معصوم و یاوران، پیشگامان دین کرامت بشر به مثابه ی مکتبی در صراط معنویت،عدالت و آزادی

و سلام خدا بر مهندس بازرگان، دین داری اندیشمند و اندیشه ورزی دردمند، انسانی عامل به اندیشه و اندیشه ناک به عمل

حالا دیگر هزاران سال میگذرد از نخستین روزی که استبداد و اختناق، ابزار هرگونه هیجان و اندیشه را در این سرزمین بطور علنی نه تنها محدود که ممنوع ساخت و از این رو سنتی پدید آمد تا بزرگداشت ها و مناسبات در گذشت بزرگواران و ابسته به       عزاداری یگانه فرصت ذکر مناقب ایشان باشد که شاخصه این فرهنگ را در مراسم عزداری حضرت سیدالشهدا می توان مشاهده نمود و البته ملت هوشمند ایرانی در طی این سالیان با گزینش هویت شیعی و با شناخت و درک این سنت تاریخی در عرصه های گوناگون همواره از این فرصت یگانه عزاداری بهره جسته و اعتراض و نظر را به حوزه عمومی وارد کرده است.

یکی از سنت های مرسوم رایج در بسیاری از جوامع بشری و بویژه در جامعه اسلامی، تشکیک است همواره کسانی که درصدر جریانات سیاسی و اجتماعی بوده اند مورد تردید قرار داشته اند و این موضوع اگرچه از سویی ریشه در هوشمندی و تعقل مردم ما داشته اما از سوی دیگر، علت آن به توسل غیر اخلاقی جریانات دگیر برای تخریب چهره ی رقیب باز می گردد. علی الاصول ترور وسیله ای است برا ی حذف، حال می خواهد این خوف فیزیکی و مادی باشد یا معنوی و شخصیتی.

و شاید یکی از علت هایی که غربی ها امروز به ما مسلمانان اتهام تروریست میزنند درحیطه همین بحث قابل ارزیابی باشد.

دامنه ی این صورت از تروریسم به حدی وسیع است ک حتی حضرت امیر

پس از ضربت خوردن مورد تردید دستگاه تبلیغاتی معاویه و عوام قرار می گیرد که مگر علی(ع) نماز هم می خواند؟

به هر صورت این داستان در مورد بسیاری دیگر نیز اتفاق افتاده است اتهاماتی نظیر جاسوس، عامل بیگانه، عامل حاکمیت، سوپاپ اطمینان و نظایر آن از جمله واژگانی است که ترسینولوژی فرهنگ تردید و سوء ظن را در جامعه ی ما شکل داده است نکته قابل تأسف آن که به تصریح متون دینی ما سوءظن از جمله گناهان برشمرده شده است. وجالب آنکه درمعبودیتی فرهنگ ایرانی مواردی نظیر صلوات فرستادن برای عطه و اسفنددود کردن برای دوری از چشم زخم بسیار رواج یافته و موهبت انجام می شود اما موارد و اصولی نظیر منع دروغگویی، منع سوءظن و...... هیچگاه جدی انگاشته نشده است.

بدیهی است که مهندس بازرگان نیز بعنوان مرد میدان عمل دو اندیشه از این نسبت تاریخی       به دور نمانده و در طی حیات پربرکت و حتی بس از آن نیز مورد ادعاها و اتهامات بسیاری قرار گرفته است که موضوع اصلی این نوشتار تنها به یکی از این اتهامات بازمی گرددد.

همه به یاد دارند که اولین اتهام به مهندس، حداقل پس از انقلاب صفت لیبرال بود که اگر چه امروزه این واژه توهین و اتهام تلقی نمی شود اما در آن روزگار بویژه سبب آتمسفری جاری و اتهامی عظیم و درحد خیانت به انقلاب تلقی می شد.

حتی درسالیان اخیر نیز نه فقط دشمنان که حتی برخی دوستان نیز به سهو مهندس بازرگان و پیرو آن نهضت آزادی ایران را لیبرال تلقی می کرده اند.

نگارنده بر آن است تا با بررسی اندیشه و عمل بازرگان، در سه عرصه روشنفکری دینی بعنوان پدر معنوی این جریان، فعالیت در نهضت آزادی ایران بعنوان دبیرکل و بنیانگذار این حزب، دولتمرد بعنوان رئیس نخستین دولت پس از انقلاب و سپس عضویت در وشورای انقلاب و سپس عضویت در مجلس شورای اسلامی و آکادمی در نهایت مشخص کند که آیا بازرگان یک لیبرال تمام عیار است؟ درآنکه جایگاه آموزه ی عدالت خواهی در حوزه ی اندیشه و عمل بازرگان در کجا قرار دارد.

به دیگر سخن، آزادی و عدالت( برابری) دو ارزشی است که تاریخ بشر تمدن بشری و فرهنگ دینی بر آن تأکید فراوا داشته اند و مرحوم مهندس نیز بارها به صراحت از ضرورت آزادی سخن گفته است چونان که نام حزب متبوعش را نهضت آزادی ایران نام می نهد، آما آیا این آزادی خواهی از جنس لیبرالی و در تعارض با مشیء عدالت خواهی است بدان گونه که کاپیتالیسم در تقابل با سوسیالیسم قرار دارد؟

آزادی این گوهر دردانه هستی، این هم تراز هستی و آفرینش و این آرزوی بشر که حالت آن قدر دیرینگی یافته که گویی در وصالش محالی است به مثابه ی رنجی که فقط می تواند از انسان، انسان بسازد و لاغیر.

آزادی خواسته آدمی و در طی قرون و بهانه ی مبسوط و تبعیدی خودخواسته و رهن عروج و سعادتی جاودانه.

آزادی

آدمی سازنده ی شعر و معنی و فلسفه در یک کلام تعالی شاعر واژه هایش را یا در بوستان آزادی و یا در سیری برای آزادی می جوید و می یابد و شهید جانش را فقط و فقط برای آزادی هدیه می کند.

شاندروپتونی شاعر انقلای و ملی مجارستان فریاد میکند:

« عشق و آزادی

این دو را می خوانم

جانم را فدا می کنم

در راه عشقم

و عشقم را

در راه آزادی»

و هم صدا با او درگوشه ای دیگر از خاک مردی دلیرانه می نویسد:

آه اگر آزادی

سرودی می خواند

کوچک تر حتی از گلوگاه یکی پرنده

برادری از گوشه دیگر می گرید

پرندگانی که بال های خود را باز می آفریند

به پرواز درمی آید

به نغزسرایی می پردازد

و کلماتی که نهان می کند

کلمات آزادی است

و گویی اینان همه هم آوا که رسولی هستند درپس هزاران سال خاطره استبداد که نهیب واپسین اش برآمده از آنجا انت لشت علیهم یمعطیر ( عایشه 21 و 22)

و تربیت یافتگی در مکتبی است که پیشوایش در سخت ترین شرایط و با قلب و بدنی مجروح و خسته از جنگی ناخواسته تصریح می کند قد احسم العباده و لیس لی ان احملکم علی تکرهون(ص84) وسالیانی بعد کربلا را که تاریخ را این جمله می لرزاند:

« اگر دین ندارید لااقل آزاده باشد»

اما سئوال اینجاست که بالاخره آزادی چیست؟

بنظر می رسدکه« ازجمبه مفاهیم و مقولاتی که نیاز چندانی به تعریف و توضیح ندارد « آزادی است که همانند سلامت و امنیت، مطلوب هر انسان بالغ و سالمی به شمار می رود گرچه احساس نیاز به این مقام و تلاش در جهت احراز و استیفای آن تابعی از رشد شخصیت و خودآگاهی افراد و جوامع انسانی است اما به هر حال کمتر کسی منکر آزادی شده و چینن ارزشی را غیرضروری شمرده است. 0حتی دشمنان آزادی هم با تبلیغات گسترده خود را مدافع سرسخت آن جلوه میدهند و در توجه سرکوب غیر موافقین می گویند که هر گونه آزادی جز آزادی خیانت موجودات( عبدالعلی)ص 7

و از سوی دیگر حدود و ثغور این آزادی در کجا قراردارد؟

تعریف لغوی آزادی در فرهنگ معین آمده است:

« حرمت، آزادی مقابل بندگی،     و عبودیت، رسایی، خلاص، شادی، استراحت، آرامش و سپاس است.» فرهنگ معین

« مراد از آزادی در کلی ترین، معنی حالت فراغت و رهایی و اختیار بی قیدوبندی خلاصی است،نقاد کسی نبودن، گرفتار و دربند نبودن و باری بر دوش نداشتن است. در تاریخچه این مفهوم به تعاریف گوناگونی برمی خوریم، گروهی از معنای عادی آن دور شده و مثلاً گفته اند که آزادی، وجود شرایط یا فرصتهایی است که برای رشد استعدادهای آدمی ضرورت دارد – فیلسوفان نازی و فاشیست به سوء تعبیر     به این استدلال و تثبیت شده اند و هایرو جان استوارت میل از جمله کسانی بوده اند که در مفهوم آزادی به معنای عادی آن بحث کرده اند. هایز معتقد بود که آزاده کسی را گویند که در دست یازیدن به کارهایی که توانایی و فهم انجام دادن آنها را دارد چیزی مانعش نباشد تا کاری را بکند که می خواهد. از سوی دیگر آزادی همیشه شیوه خاصی از زندگی قلمداد شده است یعنی دست زدن به کاری که با قانون اخلاقی یا با عقل نیز اعتقاد دارد که اختیار راستین انسان در این است که راه راست را در پیش گیرد. گرین می گوید آزادی اخلاقی همانا تعیین اراده از سوی خود است و هگل از آن هم فراتر می رود زیرا بر این نظریات که معیار خوبی یا خرد را ک باکار بستنش آزادی با بنا مینهد باید در دولت یافت و استدلال میکند که چون فرد، خویشتن راستین خود را در خدمت دولیت می یابد از این رو اگر نافرمانی کند می توان او را واداشت که آزاد باشد.

از این نظر که می توان آزادی را به راههای گوناگون محدود کرد لازم است که بین انواع مختلف اخیار یا آزادی تمایز قایل شویم. آزادی فقط یکی نیست بلکه آزادی های بسیار وجود دارد و این آزادی ها همانقدر گوناگونند که موانع و محدودیت ها یا مخدورات. چنین اند عموماً فرض بر این است که عناصر زیر در هر کاربرد عادی این اصطلاح موجودات، الف]) میل به انجام دادن کاری ب) توانایی( واقعی یا مفروض) انجام دادن آن.

( فرهنگ علوم اجتماعی ص 7،6)

بدیهی است که بررسی و مفهوم و حدود آزادی موضوع صدها کتاب و رسابه در طی سالیان بوده است بیان موضوع در این حد و گستره نه در وسع نویسنده و نه در مجال نوشتار حاضر می گنجد. از این رو با عنایت به رسالت این مقاله صرفاً به شناخت مقوله آزادی براساس سه نگرش زیر و البته باختصار تمام که بی تردی منجر به اجمال و کلی گوی نیز خواهد شد می پردازیم:

 

 

بند 1: رویکرد لیبراسیتی

به نظر می رسد که در ابتدا شکلی مضاعف مبتنی بر تعریف خود لیبرالیسم روبرو ایم. امروزه اندیشمندان بسیاری که به تبیین یا نقد لیبرالیسم پرداخته اند ارایه تعریف واحدی از لیبرالیسم نه ممکن نه صحیح به نظر می رسد.

این مفهوم برگرفته از ریشه liberty به معنای کسی است که به آزادی باور دارد، آزادیخواهی لیبرالیستی آن طورکه در انگلستان سال 1910 فهمیده می شد از بیخ با آزادی خواهی مرسوم در آلمان 1848 فرق دارد و هر دو با آزادی خواهیم 1953 ایالات متحده متفاوتند. تحلیل نوین ص 67

ریشه این امر از یک سو باز می گردد به ابهامی که در جمله من آزادم وجود دارد. وقتی فردی می گوید که من آزادم منظورش چیست؟ از چه آزاد است، او باید قید یا مانعی را نیز نام ببرد اگر بگوئیم که از اسارت آزادیم یا اگر بگوئیم که از پراخت بدهی آزادیم آنگاه واژه ی آزادی را به روشنی بکار برده ایم و آیا آزادبودن برای انجام کاری را می باید بیشتر از آزادبودن از چیزی به لحاظ آوریم .قیود مخالف آزادی اند و شگفتا که آزادی به معنای دقیق خود را در بکارگیری معین قیود می باید و از سوی دیگر تفاوتهای مذکور به جنبه های شناختی و گوناگونی منطقه ای یا زمانی باز می گردد.

 

 


دانلود با لینک مستقیم