دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
اخلاق همسرداری
خداوند در قرآن کریم می فرماید: سه چیز مایه آرامش انسان است. یاد خدا ، وجود همسر و وجود شب. اگرانسان به این سه عامل توجه داشته باشد هیچ وقت دچار افسردگی، یاس، ناامیدی، بیماری های روحی، روانی، جسمی و...نمی شود. باتوجه به اینکه خداوند همسر را مایه آرامش انسان قرارداده است چرا اختلافات خانوادگی و طلاق در جامعه بشری بیداد می کند؟ چرا با توجه به انس و مصاحبت با یکدیگر جاذبه و امتیازات هم را نا دیده می گیرند و از ان غافل می شوند؟ علت عمده این اختلافات را می توان در عدم آگاهی آیین همسرداری در جامعه دانست.
تحقیق حاضر در صدد است تا با ارایه راهکارهای عملی و کاربردی به همسران به خصوص به زوج های جوان، گامی مثبت در جهت آموزش اخلاق همسرداری و رفع اختلافات زناشویی بردارد.
بنابراین سئوال اصلی این تحقیق عبارت است از این که: چگونه می توان محیط خانه را آرام و با نشاط نگه داشت و از اختلافات زنا شویی و طلاق در جامعه جلوگیری نمود؟
پاسخی که ما در صدد ارایه آن هستیم عبارت است از این که: با تعلیم و به کار گیری مهارت های زندگی و اخلاق همسرداری می توان علاوه بر جلوگیری از اختلافات ، طلاق ها و نا هنجاری های اجتماعی، محیطی آرام ،لذت بخش و با نشاطی را برای خود و خانواده مهیا کرد و زمینه کسب موفقیت های مادی و معنوی را به وجود آورد، زیرا اگرانسان بخواهد مسلط برزمان باشد مراحلی دارد اولین مرحله، محبت به همسر است.
در این نوشتار سعی شده است راه کارهای عملی و کاربردی ، جهت با نشاط کردن و زیبا کردن زندگی مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس ابتدا ضرورت توجه به اخلاق همسر داری تحت عنوان پیش درآمد ، سپس راه کارهای کاربردی موفقیت در زندگی تحت عنا وین ، اگاهی و یاد گیری ، حفظ موقعیت و تلاش برای بقاء، از میان برداشتن موانع خلاقیت ، محبت به همسر، تسلط بر مهارتهای کلامی ، اهمیت دادن به چیزهایی که برای خانواده می تواند موفقیت آور باشد ، احترام گذاشتن به یکدیگر و در نهایت برنامه ریزی و سازماندهی جهت زندگی مطلوبتر ، تبیین ، و در خاتمه به نتیجه گیری پرداخته خواهد شد.
پیش در آمد
مسئله زوجین و کانون خانوادگى و فلسفه خانوادگى و روح خانوادگى عبارت است از روح مافوق غریزه جنسى که میان دو نفر پیدا مى شود , یعنى شخصیت یکدیگر را دوست دارند و تا سنین پیرى که دیگر مسئله غریزه جنسى به کلى ضعیف یا نابود مى شود علقه خانوادگى و محبت میانشان هست و روز به روز هم شدیدتر مى شود و حتى به گفته علماى جدید مثل ویل دورانت در کتاب (( لذات فلسفه )) علقه زوجین به یکدیگر در اثر معاشرت و تماس زیاد شدت پیدا مى کند و آنقدر اثر مى گذارد که کم کم قیافه هاى آنها شبیه هم مى شود , یعنى تدریجا روحهاى آنها آنقدر با هم انطباق پیدا مى کنند که کم کم اجسام آنها نیز با هم انطباق پیدا مى کنند و قیافه ها به یکدیگر شبیه مى شود . این اولین مرحله اى است که انسان از لاک خودفردى خارج مى شود . و به همین دلیل ازدواج در اسلام جنبه اخلاقى دارد با اینکه یک امر شهوانى است , و این تنها امرى است که با وجود اینکه پایه طبیعى و شهوانى دارد جنبه اخلاقى نیز دارد , یعنى مثلا هیچوقت خوردن جنبه اخلاقى پیدا نمى کند , ولى ازدواج خودش جنبه اخلاقى دارد . و در میان غرایز شهوانى انسان هر غریزه اى که اشباع شود , اشباع آن تأثیرى در معنویت انسان ندارد جز غریزه جنسى . لذا ازدواج از نظر اسلام سنت و مستحب تعبیر شده . علت اساسى اینست که هر مقدار که الفت زوجین به یکدیگر بیشتر باشد , یک قدم از خود فردى خارج شده اند . (( خود )) کمى که بزرگتر شد , رقیقتر مى شود , مثل مایع غلیظ که وقتى آب داخلش کنند رقیق مى شود و توسعه مى یابد . تجربه نشان داده است که افرادى که در تمام عمر به خاطر هدفهاى معنوى , مجرد زندگى کرده و نخواسته اند زن و بچه داشته باشند که مانع رسیدن آنها به معنویات شود ، در همه آنها یک نوع نقص و لو به صورت یک خامى وجود داشته است . گویى انسان یک نوع کمال روحى دارد که آن کمال روحى جز در مدرسه خانواده در هیچ مدرسه اى کسب نمى شود (1)
امام صادق ( ع ) می فرماید: «5 خصلت است هر کدام نباشد زندگی انسان ناقص است عقلش زائل وقلبش مشغول است .
1 ) سلامتی بدن
2 ) امنیت خاطر
3 )وسعت رزق ( که وابسته به اینهاست )
4 ) مونس موافق ، (همسر، فرزند وروش نیک مونس موافق هستند) این یکی اصل همه آنهاست
5 ) وجودهمه این صفات همراه با برنامه نیک است .»
حضرت می فرماید : « اگر میخواهی مونس موافق داشته باشی ( هدف اصلی از انتخاب همسر بحث آرامش است . درسوره نور ونحل ) اول همسرت را راضی نگهدار ، بعد عمره ونماز مستحبی.»
همسر داری اصل است . چرا ؟ میفرماید :« اگر توی خانه آرامش وامنیت نباشد کجا میخواهد باشد .یکی از راههای امنیت وآرامش در خانه بحث توجه به همسر در درجه اول قرار گرفته است .» (2)
راهش چیست ؟
خداوند در سوره بقره میفرماید :« همسر لباس شماست» (3) اگر زیبا باشد شما هم زیبا جلوه میکنید .اگر آبرو وشخصیت داشته باشد شما هم شخصیت دارید. برای داشتن زندگی زیبا و لذت بردن از زندگی زناشویی توجه و عمل نمودن به راه کارهای کاربردی موفقیت در زندگی ضروری است.
راه کارهای کاربردی موفقیت در زندگی
الف- آگاهی و یادگیری آنچه که مبتلا به اند
آگاهی نسبت به تفاوت هایی که بین زن ومرد وجود دارد ( از نظر خواب ، ساعت و شرایط خواب ، از نظر روحی وتکلم ، لذا انتظارات از آنها هم متفاوت خواهد بود،) برنامه ریزی درزندگی، مشورت برای بر نامه ریزی وسازماندهی زندگی و کسب اطلاعات راجع به نقش روانشناختی غذا ها و رنگ لباس ها در کیفیت زندگی.
خداوند درسوره اسراء می فرماید:«از آنچه بدان آگاهی نداری، پیروی مکن...» (4) ماباید بپردازیم به دانش و آگاهی که برای این مسئاله نیازمندیم از طریق مشورت یا ازطریق مطالعه اطلا عاتی در موردش بگیریم با ذهن خالی خیلی مشکلات مشکلتر میشوند .مثل نقد یک فیلم، مسائل زندگی و زناشویی هم همینطور است .
پیامبر اکرم ( ص ) می فرماید : «هر گاه کاری انجام داد ی از روی علم وعقل انجام بده وبرحذر باش از اینکه کاری را بدون آینده نگری وبدون برنامه ریزی انجام بدهی. » (5)
کسی نمی تواند بدون آگاهی و برنامه ریزی درستی و بدون مشاور و مطالعه خوبی توی زندگی توفیقاتی بدست آورد. ممکن نیست آدم چشم بسته به چاه نیفتد .
اسلام با سوختن وساختن مخالف است . چرا که کرامت انسان ارزشش بالاست . کریم فقط به معنای بخشش نیست بلکه به معنای اینست که برای کرامت نفس ارزش قابل باشد برای کرامت نفس تلا ش کرده باشد نه به خود ظلم بکند نه به دیگری . روایتی از امام صادق( ع ) است که می فرمایند :« اگر کسی بگوید باید بسازم و بسوزم این ظلم به خود کرده است واین شخص در کلاس خصوصی خدا راه پیدا نمی کند این دیگر عالم و عارف نمی شود .» (6) پس باید با آگاهی وخلاقیت این زندگی را با نشاط کرد . بنابراین باید بعد از کسب آگاهی و اطلاعات از مسایل زندگی و زناشویی برای بقای زندگی( در مواقع بحران ) تلاش کنیم
ب – حفظ موقعیت و تلاش برای بقاء
حفظ موقعیت و تلاش برای بقای خانواده در زمانی که با اختلاف و بحران در زندگی مواجه هستیم. در سوره انفال خداوند می فرماید :« ازخدا ورسول خدا فرمان ببرید وبا هم کشمکش نکنید چونکه اگر کشمکش کنید سست می شوید وشکوه واقتدارتان را از بین می برید صبرکنید...» (7) اولین مرحله برای بقا صبر است . صبر در چه ؟ خانم ها وقتی که مشکل برایشان پیش می آید باید صبر کنند و به دیگران نگویند. حضرت علی ( ع ) می فرماید:« صبر کنید کلامتان را حفظ کنید تا فرد دیگری از وضع شما اطلاع پیدا نکند .» (8) چرا ؟ درروایتی دیگرحضرت علی ( ع ) می فرماید :« اگر افراد مشکلی داشتند از دو لبشان خارج کردند لبهای دیگر را در برمی گیرد وعاملی می شود برای تضعیف آنها.» (9) زیرا اگرزن وشوهری مشکلی برایشان پیش بیاید وازاین مشکلات برای دیگران بگویند بتدریج بجای آنکه کمکشان کنند تضعیفشان میکنند . در اینجا باید سکوت کرد برای حل مشکل باید با اهلش در میان گذاشت که امانتدار باشد . نکته دوم : صبر دراقدام است میخواهید اقدامی انجام دهید صبر کنید. نکته سوم: اگر بحث به کشمکش کشیده شد باید محیط یاشرایط راعوض کرد( نظیر؛ دعوت کردن مهمان ویا...)خداونددرسوره بقره می فرماید:
«بشارت بدهید به استقامت کنندگان.» (10)
مرحله دوم در بقا این است که وقتی شرایط سخت برای شخصی عارض شد باید تلاش کند برای حفظ موقعیتش و از گذشته خود کمک بگیرد. طوری که دیگرن خیلی شک و پیله نکنند.بعد از حفظ موقعیت باید موانع خلاقیت را برداریم تا زمینه های نشاط در زندگی فراهم گردد.
ج- از میان برداشتن موانع خلاقیت
موانع خلاقیت عبارتند از:
1 ) بعد از نماز بدون دعا بلند شدن ، سرّی در این است . امام هادی ( ع ) می فرمایند :« کسانی که دعا ونیایش بعد از نماز داشته باشند خداوند متعال مجموعه ای از استعداد هایشان را بعنوان فضل و کرمش فعال می کند. » (11)
2 ) عدم توجه حواس وتمر کز ، راه های تمرکز حواس را پیدا کنید و تمرکز حواس کنید . یکی از راههایش اینست که امام صادق ( ع ) می فرمایند: « صرفآ توجه داشته باش چه کار داری میکنی ، چه داری می گویی ، بعد می فرمایند : زندگی در چند کلمه خلا صه است" لحظه ، توجه و توکل" .» لذا می فرماید :« در سایه توجه ، تمرکز حواس بوجود می آید .» (12)
3 ) باور نداشتن خود وتوانمندیهای انسان این مانع خلا قیت است باید باور داشت از 5 هزار الی 10 هزار سلولی که درمغزانسان هست کافی است یک سوم فعال شود .( از 18 میلیارد فایلی که در حافظه انسان است میگویند تا ا لان که بشریت فعالیت کرده 2 % از این توانمندی ها استفاده شده.)
4 ) عدم انصاف مانع رشد وخلاقیت است چون انسان وقتی آ رامش دارد که باانصاف باشد . انصاف یعنی چه؟ انصاف یعنی چیزی را نصف کردن یا به نصف رساندن و در روایط اجتماعی یعنی سود و زیان را میان خود ودیگران نصف کردن و در مقام داوری ، حقوق طرفین دعوی را به طور برابر رعایت کردن . خلاصه انصاف از روح گذشت و احترام به حقوق دیگران ناشی می شود . آنجا که میان خود و مردم به قضاوت می نشبنی از خود مایه گذار و دیگران را صاحب حق بدان و حقوقی را که نسبت به تو دارند رعایت کن (13) حضرت علی (ع) می فرماید: «.. .هر کس با مردم با انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید.» (14) در روایتی دیگر خطاب به مالک اشتر می فرمابد :«... نسبت به اطرافیان و خانواده و زیر دستانت انصاف داشته باش که اگر انصاف پیشه خود نسازی ستم کرده ای و کسی که به بندگان خدا ستم کند خدا دشمن اوست و... » (15)