بررسی رابطه ی بین رفتار بهینه ی والدین با ارتقا سلامت روان فرزندان 15 تا 19 ساله
170 صفحه در قالب word
مقدمه
کودک درسهای اصلی و اساسی خود را از خانواده می گیرد. هر سازندگی یا اشتباهی که در آن واقع گردد، مستقیماً در کودک اثر می گذارد، لذا والدین در جهت دادن فرزندان به سوی انسانیت و پرورش و تکوین شخصیت آنان می تواند نقش فوق العاده ای ایفا نماید و خطوط اصلی و اساسی رفتار آنان را پدید آورد. عدم توجه والدین به سالم سازی محیط روانی و عاطفی کودکان و نوجوانان و فقدان روابط مناسب در بیشتر موارد آنان را با کمبودهای عاطفی، انگیزشی و مشکلات روانی روبرو می سازد. همچنین، والدین دوره نوجوانی را معمولاً دشوارترین مرحله تعلیم و تربیت می دانند زیرا نوجوان برای رهایی از وابستگی های کودکی و کسب استقلال بزرگسالی تلاش فراوانی می کند. در این دوره تغییرات مهمی در تکامل روانی اجتماعی نوجوان اتفاق می افتد و مهارت آنان برای برقراری روابط اجتماعی گسترش یافته و پخته تر می شود. نوجوانان به علت کشمکش درباره استقلال، جنسیت، هیجانات، تغییر در شکل و ظاهر و سایر مسایل، معمولا دچار ناراحتی شده حتی با خود نیز غریبه و نا آشنا می شوند با این وجود اجتماع از آنها می خواهد که مستقل باشند، روابط خود را با همسالان و بزرگسالان تغییر دهند و نهایتاً ضمن کنار آمدن با همۀ این تغییرات، باید بکوشند تا هویت مستقل برای خود کسب نمایند. نوجوان می خواهد که به عنوان یک فرد مستقل به حساب آید و روابط تازه ای را که پذیرای فردیت او باشد با والدین خویش برقرار نماید. این فرایند اگر به شکل سالمی صورت گیرد، هم باعث رشد استقلال در نوجوان خواهد شد و و هم سلامت روانی فرزندان را به همراه خواهد داشت و باعث ایجاد رابطه صمیمانه با والدین خواهد شد(لطف آبادی،1378).
بیان مسئله
مطالعات بی شماری که در مورد رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان انجام گرفته، نتایج متفاوت و قابل توجهی در بین شیوه های مختلف فرزند پروری خانواده است.(هنریکسون،2000،ترجمه ی محمودی جسور) یونیس و اسمالار (1985) و گروتونت و کوپر (1986) اظهار می کنند که ارتباطات خانوادگی سالم و با ثبات از شرایط لازم و ضروری برای رشد و تکامل موفقیت آمیز استقلال و سازگاری نوجوانان است(بیروگوسن، ،ترجمه ی محمودی جسور 1999).
شیوۀ تربیت و عملکرد والدین به طور قابل توجهی پیامدهای مهمی را برای رشد و نمو روانی – اجتماعی نوجوانان ، ارتباطات دوستانۀ آنان، موفقیتهای تحصیلی، تواناییهای تصمیم گیری و کسب اعتماد به نفس به دنبال دارد. بر اساس ترکیب پاسخدهی و توقعات والدین این برخورد به چند نوع اقتدار منش، استبدادی، سهل گیر و بی کفایت تقسیم بندی می شود.
(لطف آبادی ،1378)
استقلال یابی نوجوانان نقطه مرکزی در نظریه های روانکاوی و روانکاوی نو دربارۀ نوجوانی است. تحقیق درباره پیامدهای استقلال روانی در نوجوان نتایج متناقضی را در پی داشته است. برخی از محققین در یافته اند که عدم وابستگی به والدین موجب رشد «من» می شود و از سوی دیگر ممکن است موجب احساس اضطراب در نوجوانان شود. همچنین، عده ای نیز اظهار کرده اند که تکامل استقلال، بویژه استقلال روانی در دراز مدت با سازگاری همراه است، چرا که فاصله گیری عاطفی والدین، برای نوجوانان ضروری است تا اعتماد بر روی تواناییهای خود را شروع کنند. (چن و دورنباخ، 1998، ترجمه ی محمودی جسور) همچنین یافته ها نشان می دهد نوجوانانی که از سطوح بالای استقلال روانی برخوردارند ممکن است احساس جدایی یا انفکاک از والدین نمایند. در این راستا چندین محقق دیگر نیز با گزارش کردن ارتباط منفی بین استقلال روانی و مجموعه ای از مشکلات روانی – اجتماعی از این نتیجه گیری حمایت کرده اند. (فارمن و هولمبک، 1995، ترجمه ی محمودی جسور) راه مؤثر دیگر برای روشن سازی ماهیت استقلال روانی در نوجوانی، مقایسۀ آن با جنبه مهم دیگر تکامل به نام استقلال رفتاری است. استقلال رفتاری ظرفیت و استعداد تصمیم گیری مستقل نسبت به انواع مختلف رفتارها است. برخی از جنبه های سازگاری با استقلال روانی و برخی دیگر با استقلال رفتاری ارتباط دارد. برای تشخیص نوع ارتباطات، باید مطالعاتی که هر دو جنبه استقلال را بررسی کند، مورد توجه قرار گیرد( بیروگوسن، 1999).
امروزه توجه به مسئله نوجوانان در کلیه کشورهای جهان بصورت یک مسئلۀ حاد علمی و تربیتی در آمده است. هدف اساسی در پیشگیری اولیه، بر رویکرد جامعه و جمعیت مورد نظر است که در آن فعالیتهای پیشگیری متوجه جمعیت سالم است. با این هدف که زمینه های رشد و تحول و تکامل سلامت روانی را در جامعه بوجود آورد. براساس این رویکرد، مفهوم پیشگیری در کودکان و نوجوانان جاذبه ویژه ای برای متخصصان تعلیم و تربیت و روانشناسان داشته است(شاملو، 1378).
داشتن دانش و آگاهی جهت تمایز بین رفتارهای معقول نوجوان از رفتارهای ناسازگارانه، برای روانشناس، امری ضروری است. روانشناس با آموزش والدین، معلمین و سایر اعضاء جامعه در زمینه رفتار طبیعی نوجوان، آنها را آگاه می سازد تا از نوجوان حمایت لازم را به عمل آورده و به پرورش استقلال او کمک کند. اغلب والدین و بزرگسالان در برابر کشمکشهای استقلال خواهی نوجوانان، ناتوان، درمانده، خشمگین و مستأصل می شوند. حمایت از نوجوان، تنظیم استانداردهای واضح با فراهم کردن چهارچوب مشخص و ثابت به گونه ای که عملکرد مستقل او را تشویق کند و کاهش کششهای قدرت، می تواند تأثیر مثبتی در روابط نوجوان با والدین داشته باشد. روانشناسان و مشاوران خانواده می توانند خصوصیات دوره نوجوانی را به والدین آموزش دهند و والدین نیز می توانند فرایند فراهم آوردن مسئولیت پذیری بیشتر را بر اساس پیشرفت تدریجی استقلال یابی فرزندشان فراگیرند.
بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سئوال کلی است که بین رفتار بهینه ی والدین با ارتقا سلامت روان فرزندان چگونه است؟
سوال های پژوهش
سوال کلی پژوهش
آیا بین رفتار بهینه والدین و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
سوال های جزئی پژوهش
-1 آیا بین ارتباط دوطرفه و صمیمانه والدین با فرزندان و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
2-آیا بین پند و نصیحت غیرمستقیم والدین و الگو شدن رفتار والدین برای فرزندان و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
3-آیا بین ارائه اطلاعات از سوی والدین در زمینه بلوغ و تغییرات جسمانی و روانی فرزندان به آنها و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
4-آیا بین توجه به احساسات فرزندان توسط والدین و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
5-آیا بین فراهم کردن محیطی امن همرا با محبت وتوجه کافی به فرزندان توسط والدین و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
6-آیا بین آموزش مهارتهای زندگی توسط والدین به فرزندان برای افزایش تواناییهای روانی و اجتماعی جهت مواجه با مشکلات و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
7-آیا بین بحث و گفتگو والدین با فرزندان در خصوص مسائل مختلف برای آشنا شدن فرزندان به تفکر نقادانه و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
اهداف پژوهش
هدف کلی
بررسی رفتار بهینه والدین با ارتقا سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
هدافهای جزئی
1- بررسی بین ارتباط دوطرفه و صمیمانه والدین با فرزندان و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
2-بررسی بین پند و نصیحت غیرمستقیم والدین و الگو شدن رفتار والدین برای فرزندان و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
3-بررسی بین ارائه اطلاعات از سوی والدین در زمینه بلوغ و تغییرات جسمانی و روانی فرزندان به آنها و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
4-بررسی بین توجه به احساسات فرزندان توسط والدین و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
5- بررسی بین فراهم کردن محیطی امن همرا با محبت وتوجه کافی به فرزندان توسط والدین و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
6- بررسی بین آموزش مهارتهای زندگی توسط والدین به فرزندان برای افزایش تواناییهای روانی و اجتماعی جهت مواجه با مشکلات و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
7- بررسی بین بحث و گفتگو والدین با فرزندان در خصوص مسائل مختلف برای آشنا شدن فرزندان به تفکر نقادانه و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
اهمیت و ضرورت پژوهش
با توجه به تحولات پرشتاب در عرصههای اقتصادی،اجتماعی، آموزشی، فرهنگی درعصرفرامدرن وفراشناخت عقل دانش مدارانسان را با روح آرام بخش تلفیق نمود.لازمه ماندگاری وبقاء، حرکت کردن هم جهت و همسو با این تحولات استبا توجه به شرایط پیچیده زندگی والدین به جهت نداشتن فرصت کافی برای تربیت و آموزش فرزندان خود تربیت و آموزش آنها را به نهادهای آموزشی سپرده اند تا علاوه بر آموزش مهارتهای تحصیلی، آموزش مهارتهای زندگی راهم ییاموزند. آیا میتوان گفت دانش آموزی که صرفاَ در فعالیتهای تحصیلی موفق است از نظر روانی، سلامت کاملی را دارا است؟ آیا می توان نقش خانواده را در سلامت روان این فرزندان که خود سرمایههای این مرز و بوم هستند، نادیده گرفت. سرمایههایی که در صورت برخورداری از سلامت کامل میتوانند منجر به نوآوری و اندیشه کار درجامعه شوند.
خانواده به عنوان اولین، مؤثرترین، مهمترین کانون رشد و تربیت ومنبع کسب اطلاع در شکل گیری و ایجاد سلامت روانی نقش ارزنده ای را دارد و هیج جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند مگر اینکه از خانوادههای سالمی برخوردار باشد، خانوادهای که بتواند خود را با تغییرات اجتماعی وسیعی که ناشی از گذر سنت به مدرنیزه است تطبیق دهد و در این راستا به تربیت فرزندانی توجه داشته باشد که بتوانند برای خود و جامعه شان مفید واقع شوند.
با تجه به نقش بسیار مهم وحیاتی والدین حتی می توان در چارچوب دیدگاه روان تحلیل گران اشاره کرد.( فنیکل 1945 به نقل از علیزاده 1380) معتقد است که مادر اولین شی است که هر فرد با آن رابطه برقرار می کند، از این رو مادر اولین پایگاه شکل گیری تصورها و باورهای کود ک در مورد پیرامونش است.
در این دیدگاه می توان گفت که والدین کودک هر کدام بخشی از یک سیستم پیچیده، نو وپویا به حساب می آیند و دارای تأثیر متقابل هستند. دانش آموزان به دلیل شرایط خاص سنی، مستعد از دست دادن سلامت روانی بوده و با توجه به مشکلات خاص خود دچار فشارهای روحی و روانی می باشند. که دراین راستا توجه والدین به ایجاد و حفظ سلامت روانی فرزندان خود امری ضروری است که در این پژوهش می خواهیم به آن بپردازیم.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
چکیده :
بررسی رابطه عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و والدین آموزش پذیر می باشد. ابزارهای این پژوهش شامل سه نوع پرسشنامه است که شامل: پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه سلامت روانی و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی می باشد و پرسشنامه عزت نفس شامل سه مقیاس عملکرد تحصیلی و ارزیابی اجتماعی و ارزیابی ظاهری می باشد و پرسشنامه سلامت روانی ۷ ماده آن برای نشانه های جسمانی و ۷ ماده دیگر آن علایم اضطراب و ۷ ماده دیگر آن اختلال در کنش اجتماعی و ۷ ماده دیگر علایم افسردگی را می سنجد. پرسشنامه بهزیستی روانشناختی که ۱۹ ماده آن برای رضایت از زندگی و ۱۳ ماده آن برای معنویت و ۱۹ ماده آن برای شادی و خوش بینی و ۸ ماده آن مربوط به رشد و بالندگی و ۸ ماده برای ارتباط مثبت با دیگران و ۱۰ ماده آن برای خود مختاری می باشد. بر اساس نتایج تحقیق مشاهده شد که نمره سلامت روانی در والدین دانش آموزان مرزی بیشتر از دانش آموزان عادی است بدین معنی که والدین کودکان مرزی از سلامت روانی بیشتری برخوردارند و همچنین از لحاظ عزت نفس بین والدین دانش آموزان عادی و مرزی مشاهده نشد و مشحص شد که نمره بهزیستی روانشناختی در بین والدین دانش آموزان عادی بیشتر از والدین دانش آموزان مرزی می باشد بدین معنی بهزیستی روانشناختی بیشتری دارند.
فهرست مطالب :
فصل اول کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ها و متغیرها
فصل دوم ادبیات و پیشنیه تحقیق
مبانی نظری و یافته های پژوهشی
عزت نفس در قرآن مجید
عزت نفس کلی
عزت نفس اجتماعی
عزت نفس تحصیلی
مولفه های عزت نفس
ماهیت عزت نفس
نظریات مرتبط با عزت نفس
سلامت روان
تعریف سلامت روانی
تعریف بهداشت روانی در فرهنگهای مختلف
اصول بهداشت روانی
خصوصیات افراد دارای سلامت روانی
عوامل موثر درتامین سلامت روانی
نقش خانواده درتامین سلامت روانی
نظریات مرتبط با سلامت روانی
بهزیستی روانشناختی
عقب ماندگی ذهنی
عقب ماندگی ذهنی آموزش پذیر
ویژگیهای کودک استثنایی
نیازهای والدین کودکان استثنایی
احساسات والدین کودکان استثنایی
پژوهشهای انجام شده در ارتباط با موضوع
فصل سوم فرایند پژوهش
روش پژوهش
جامعه آماری
نمونه و روش نمونه گیری
ابزار پژوهش
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی
پرسشنامه عزت نفس
پرسشنامه سلامت روانی
روشهای تجزیه و تحلیل داده ها
فصل چهارم یافته های پژوهش
تجزیه و تحلیل داده ها
بررسی جمعیت شناختی آزمودنیها
بررسی حجم نمونه به تفکیک محل سکونت
بررسی حجم نمونه به تفکیک سن
بررسی حجم نمونه به تفکیک میزان تحصیلات
بررسی حجم نمونه به تفکیک نوع شغل
بررسی حجم نمونه به تفکیک میزان درآمد
بررسی متغیرهای اصلی فرضیات تحقیق
فرضیه اول
فرضیه دوم
فرضیه سوم
فرضیه چهارم
فرضیه پنجم
فرضیه ششم
فصل پنجم نتیجه گیری
خلاصه یافته های پژوهش
بحث و نتیجه گیری
محدودیت های تحقیق
پیشنهادهای تحقیق
فهرست منابع و ماخذ
ضمائم
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 163 صفحه
شرح مختصر :
بررسی رابطه عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و والدین آموزش پذیر می باشد. ابزارهای این پژوهش شامل سه نوع پرسشنامه است که شامل: پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه سلامت روانی و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی می باشد و پرسشنامه عزت نفس شامل سه مقیاس عملکرد تحصیلی و ارزیابی اجتماعی و ارزیابی ظاهری می باشد و پرسشنامه سلامت روانی ۷ ماده آن برای نشانه های جسمانی و ۷ ماده دیگر آن علایم اضطراب و ۷ ماده دیگر آن اختلال در کنش اجتماعی و ۷ ماده دیگر علایم افسردگی را می سنجد. پرسشنامه بهزیستی روانشناختی که ۱۹ ماده آن برای رضایت از زندگی و ۱۳ ماده آن برای معنویت و ۱۹ ماده آن برای شادی و خوش بینی و ۸ ماده آن مربوط به رشد و بالندگی و ۸ ماده برای ارتباط مثبت با دیگران و ۱۰ ماده آن برای خود مختاری می باشد. بر اساس نتایج تحقیق مشاهده شد که نمره سلامت روانی در والدین دانش آموزان مرزی بیشتر از دانش آموزان عادی است بدین معنی که والدین کودکان مرزی از سلامت روانی بیشتری برخوردارند و همچنین از لحاظ عزت نفس بین والدین دانش آموزان عادی و مرزی مشاهده نشد و مشحص شد که نمره بهزیستی روانشناختی در بین والدین دانش آموزان عادی بیشتر از والدین دانش آموزان مرزی می باشد بدین معنی بهزیستی روانشناختی بیشتری دارند.
فهرست مطالب :
فصل اول کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ها و متغیرها
فصل دوم ادبیات و پیشنیه تحقیق
مبانی نظری و یافته های پژوهشی
عزت نفس در قرآن مجید
عزت نفس کلی
عزت نفس اجتماعی
عزت نفس تحصیلی
مولفه های عزت نفس
ماهیت عزت نفس
نظریات مرتبط با عزت نفس
سلامت روان
تعریف سلامت روانی
تعریف بهداشت روانی در فرهنگهای مختلف
اصول بهداشت روانی
خصوصیات افراد دارای سلامت روانی
عوامل موثر درتامین سلامت روانی
نقش خانواده درتامین سلامت روانی
نظریات مرتبط با سلامت روانی
بهزیستی روانشناختی
عقب ماندگی ذهنی
عقب ماندگی ذهنی آموزش پذیر
ویژگیهای کودک استثنایی
نیازهای والدین کودکان استثنایی
احساسات والدین کودکان استثنایی
پژوهشهای انجام شده در ارتباط با موضوع
فصل سوم فرایند پژوهش
روش پژوهش
جامعه آماری
نمونه و روش نمونه گیری
ابزار پژوهش
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی
پرسشنامه عزت نفس
پرسشنامه سلامت روانی
روشهای تجزیه و تحلیل داده ها
فصل چهارم یافته های پژوهش
تجزیه و تحلیل داده ها
بررسی جمعیت شناختی آزمودنیها
بررسی حجم نمونه به تفکیک محل سکونت
بررسی حجم نمونه به تفکیک سن
بررسی حجم نمونه به تفکیک میزان تحصیلات
بررسی حجم نمونه به تفکیک نوع شغل
بررسی حجم نمونه به تفکیک میزان درآمد
بررسی متغیرهای اصلی فرضیات تحقیق
فرضیه اول
فرضیه دوم
فرضیه سوم
فرضیه چهارم
فرضیه پنجم
فرضیه ششم
فصل پنجم نتیجه گیری
خلاصه یافته های پژوهش
بحث و نتیجه گیری
محدودیت های تحقیق
پیشنهادهای تحقیق
فهرست منابع و ماخذ
ضمائم
دانلود کنش پژوهی مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی و دبیرستان با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 67
مقدمه
شرایط خلقت در تمامی جهان و برای تمامی کودکان یکسان است. همه ی افراد بشر به یک نحو پا به این دنیای خاکی میگذراند و نطفه آنان نیز به یک طریق بسته میشود. ولی حتی دو کودک را در این جهان پهناور نمیتوان یافت که از نظر خصوصیات جسمانی و روانی کاملاً یکسان باشند. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که در میان مخلوقات خداوند عده ای با دیگران از نظر جسمی و روحی تفاوتهایی دارند، علاوه بر برخی تفاوتهای ظاهری چون قد، رنگ مو، رنگ چشم، عده ای دیگر از ابنای بشر تفاوتهای دیگری نیز با همنوعان خود دارند، مثلاً عده ای از نظر دید با دیگری متفاوت اند و یا از نظر شنوایی چون دیگران نیستند و گروهی از نظر هوش و استعداد فراگیری قدرت دیگران را ندارند و یا بالعکس از دیگران برترند. به طوری کلی این کودکان را کودکان استثنایی مینامند (پاکزاد، 1376).
درصد چشمگیری از کودکان بر اثر عوامل گوناگونی (چون: عوامل ارثی، عوامل دوره بارداری، اشکالات هنگام تولد و یا بروز بیماریها و حوادث در سالهای طفولیت) دچار نقیصههایی از نظر ذهنی و جسمی (نابینایی و ناشنوایی و...) میگردند.
نقص بینایی بیش از هر معلولیت دیگر ناتوانی به بار میآورد. دلیل ترس ما از نابینایی آن است که نابینایی نمایان تر از سایر معلولیتهاست. دلیل دیگر نقش مهمی است که چشمها در ایجاد روابط اجتماعی ایفا میکند. فرد نابینا در ایجاد ارتباط با دنیای اطراف خود دچار مشکل میشود. در شناخت بسیاری از مفاهیم و مطالب مانند رنگها و... دچار مشکل میگردد و میان خود و دیگران فاصله ای را احساس میکند که دلیل آن نقص بینایی است (محقق، 1387).
یکی از عوامل ایجاد معلولیت بینایی عوامل ارثی است که از طریق مکانیسمهای وراثتی از نسلهای قبل به فرد منتقل میگردد.
در واقع وجود ژنها است که باعث تفاوتهای گوناگون و ویژگیهای غیر اکتسابی افراد میگردد. اگر ژن بیماری زایی که در روی یک کروموزوم هست در روی کروموزومهای جفت آن نیز یافت شود کیفیتی حاصل میگردد که به آن هموزیگوت میگویند.
عامل همخونی در ایجاد ناهنجاریها تاثیر فراوان دارد زیرا بیماریهای متعدد که از نسلهای قبل ظاهر نشده اند، احتمال بیشتری دارند که در اثر پیوند دو همخون ظاهر و بارز شوند. هرقدر نسبت همخونی بیشتر و نزدیکتر باشد خطر احتمال بروز خصوصیات منفی و بیمارگونه بیشتر است (افروز، 1381).
زیرا ازدواج خویشاوندی باعث افزایش درصد هموزیگوت شدن و خالص شدن یک ژن معیوب شده، لذا میزان شیوع ناهنجاری ارثی و مادرزادی در فرزندان اینگونه زوجین بیشتر از زوجین غیر خویشاوند خواهد بود (نقل از غیاثی، 1375).
بیان مساله
خویشاوندی عبارت است از مجموعه ای از پیوندهایی که به دلیل قرابت نسبی، سببی یا رضاعی بین عده ای از افراد وجود دارد. لذا خویشاوندی دارای انواع نسبی، سببی و رضاعی است (نقل از غیاثی، 1375).
اصولاً خویشاوندی از نظر علم ژنتیک به افرادی گفته میشود که دارای اجداد مشترک و بالطبع ژنهای مشترک باشند، والدین و فرزندان یا خواهران و برادران را در اصطلاح خویشاوندان درجه اول مینامند.
نسبت خویشاوندی این افراد برابر است (50 درصد ژن مشترک). عموها، عمهها، خالهها، داییها را با توجه به برادرزادهها، خواهرزادهها و امثال آنها خویشاوندان درجه دوم گویند. درجه خویشاوندی آنها میباشد. پسرعمو، دختر عمه و پسرخاله و دخترخاله و امصال آنها را خویشاوندان درجه سوم مینامند، درجه خویشاوندی این قبیل اشخاصل نسبت به یکدیگر برابر میباشد. (نقل از پلاسی زاده، 1376).
عوامل و مشکلات وراثتی باعث ایجاد اختلالات فراوان در رشد جسمی و ذهنی کودکان میگردد.ازدواج با همخون یا ازدواج فامیلی احتمال بروز معلولیتهای گوناگون را بیشتر میکند. بدین ترتیب که هرگاه والدین با هم فامیل باشند (یعنی ناقل خصوصیات یک خانواده باشند) در صورتی که نسلهای گذشته این خانواده ضایعه ای بروز نموده باشد احتمال بارز شدن ناهنجاری به مقدار زیادی افزایش مییابد . (منبع قبلی)
دانلود کنش پژوهی نقش والدین در تحصیل دانش آموزان با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 45
مقدمه:
منظور از اختلالات شخصیت، الگوهایی از رفتار غیر انطباقی است. به طوری که هنگامی ویژگیهای شخصیت چنان انعطاف ناپذیر و غیر انطباقی شوند که کارکرد فرد را به میزان چشمگیری مختل کنند، در این صورت به اختلالهای شخصیت تبدل می شوند.
اختلالات شخصیت در واقع شیوه های نامناسب برای حل مسئله و کنار آمدن با فشار روانی هستند که اغلب در اوایل نوجوانی بروز می کنند و در سراسر بزرگسالی ادامه می یابند.
افراد مبتلا به اختلالات شخصیت معمولا ناراحتی یا اضطرابی احساس نمی کنند، انگیزشی برای تغییر رفتار خود نشان نمی دهند و برخلاف افراد اسکیزوفرنیایی تماس خود را با واقعیت از دست نمی دهند و نابسامانی چشمگیری در رفتارشان مشاهده نمی شود.
در III DSM از 12 نوع اختلالات شخصیت یاد شده است که یکی ازآنها اختلال شخصیت ضد اجتماعی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
افرادی که به اختلال شخصیت ضد اجتماعی مبتلا هستند فاقد حس مسئولیت و درک اخلاقی هستند و توجهی به دیگران ندارند. رفتار آنها کم و بیش زیر سلطه نیازهای خود آنان است و به عبارت دیگر آنها فاقد وجدان هستند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی الگوی رفتاری خاصی است مشخص با شرارت، اعمال ضد اجتماعی، جنایی که در کودکی و اوایل نوجوانی شروع می شود و منجر به اختلالات شدید در خیلی از زمینه های زندگی مثل روابط خانوادگی، تحصیل، شغل، خدمت سربازی و ازدواج می گردد.
علام اساسی این اختلال عبارتند از: بی قراری، میدان توجه کوچک، نزاعهای مکرر که اغلب منجر به درگیری با افراد دیگر می شود، سابقه تحصیلی خراب، فرار از منزل، سابقه شغلی ناموفق، درگیری با پلیس، دروغگویی، هرزگی، بی مبالاتی در رفتار جنسی، همجنس خواهی، عدم احساس گناه، فقدان محبت، اضطراب، عدم وجود شرم و حیا و غیره.
شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی میان نوجوانان بسیار دیده می شود. زیرا دوره نوجوانی مرحله حساسی از رشد یک انسان است و دوره نوجوانی در میان دوران رشد انسان، یکی از حقایق قطعی و غیر قابل سوال می باشد.
همانطور که در هر دوره جبر تاریخ جوی بوجود می آورد که باعث ظهور بعضی افراد می گردد، حوادث فرهنگی و اجتماعی نیز نوجوانی را به عنوان یک مرحله قطعی و مشخص در رشد انسان بوجود آورده است که زمینه ای است برای مطالعات وسیع.
اهداف پژوهش :
هدف از این پژوهش این است که بدانیم آیا از نظر زمینه های رفتاری و روانی وشخصیتی میان نوجوانان والد دار و بدون والد تفاوتی وجود دارد یا خیر؟
هدف دیگر این است که میزان شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی را میان نوجوانان والد دار و بدون والد تعیین کنیم.
هدف دیگر این است که در صورت مشخص شدن تفاوتها، نتایج در اختیار موسسات و کسانی که در کار تعلیم و تربیت و آموزش نوجوانان هستند، قرار بگیرد تا گامی موثر باشد در تدوین برنامه های منظم برای رفع مسائل و مشکلاتی که ممکن است در میان نوجوانان وجود داشته باشد.