اصطلاحاتی همچون تجارت الکترونیکی، دولت الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، جامعه الکترونیکی و... به گوش عموم مردم آشنا هستند و چنین به نظر می رسد که فناوری اطلاعات یکی از ابزارهایی است که با جذب و بهکارگیری صحیح، دقیق و سریع آن می توان در عرصه پر رقابت امروز پیروز شد. در عصر فناوری اطلاعات، سازمانها به سازمانهای الکترونیک تبدیل شده اند وکارکنان خارج از فضاهای فیزیکی به فعالیت مشغولند. علاوه بر این تغییرات فناوری و نیروی بی حد و مرز اینترنت باعث شده است که مشتریان بیش از گذشته به سازمان نزدیک شوند. به گفته یکی از مدیران مایکروسافت" هر زمان احساس شکست کردید از مشتریان خود سئوال کنید و از همکاری و مساعدت آنها در پیشبرد اهداف سازمان کمک بگیرید." با این اوصاف محیط جدید فرصتی تازه برای عملی کردن مهارتهای مدیریتی است. اما سئوال این است که کلید موفقیت چیست؟
ترقیات , اکتشافات و اختراعات قرن بیستم به علت احتیاجات نظامی , بیشتر در رشته های فیزیک و مکانیک متمرکز شده و نصیب دیگر رشته ها از این پیشرفت کمتر بوده است.تجارت تنها رشته ای است که از این قاعده مستثناست و ترقی و تکامل آن را میتوان مدیون قرن بیستم دانست. بازرگانی که در مراحل اولیه زندگی بشر بوجود آمده بود, تا اوایل قرن بیستم کم و بیش به همان وضع ابتدایی باقی ماند و چیزی جز خرید و فروش کالا به قصد بردن سود نبود.مشکل مهم بازرگانان فراهم آوردن سرمایه کافی و یافتن منبع خرید بود و چون تولید همیشه کمتر از احتیاجات جوامع میبود, رقابت در فروش نمی توانست اهمیتی داشته باشد.
گزارش کارآموزی در انبارداری و وجود انبارک ها در سالن تولید
در زیر به مختصری ازعناوین و چکیده آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است :
مقدمه:
امروزه اکثر کشور های صنعتی که خواهان پیشرفت و توسعه صنعت و پشت سر گذاشتن رقبای خود می باشند، حداکثر توان خود را در راستای پیشبرد اهداف مدیریت از طریق اجرای هر چه بهتر آن به عمل می آورند. مدیریت یک سازمان هنگامی موفقیت آمیز و اثربخش می باشد که همه اجزای سازمان را بطور خاص مدنظر قرار دهد و سعی در حداکثر کردن کارکرد و بهره وری هر یک از قسمت های سازمان به عمل آورد.
با توجه به اینکه انبارداری در سازمان ها و شرکت های صنعتی محلی برای استفاده از موارد مورد نیاز و همچنین تأمین موارد مورد نیاز شرکت در تهیه تولیدات آن می باشد لذا وجود یک سیستم انبارداری مناسب به گونه ای که بتوان اطلاعات مورد نیاز در مورد مواد موجود در انبار و یا مواد مصرفی بسیار حائز اهمیت می باشد چنانچه ممکن است عدم کارایی یک سیستم انبارداری سبب از دست رفتن فرصت ( زمان از دست رفته ) و در نتیجه کاهش تولیدات و بهره برداری شرکت یا سازمان صنعتی شود. بنابراین همه سازمان های صنعتی با نصب دستگاه های تولید پیشرفته خودکار در جهت هر چه بهینه تر کردن و به روز کردن فعالیت های انبارداری خود تلاش می کنند بنابراین اگر شرکت های صنعتی به امر انبارداری توجه کافی مبذول ندارند باعث ایجاد نقص در حرکت تولیدی سازمان خواهد شد، اما این امر میسر نخواهد شد مگر با استفاده از نیروی انسانی آموزش دیده در این امر. یعنی اگر سازمانی سیستم های تولید پیشرفته و یا اتوماسیون سازی وسائل خود را انجام دهد چنانچه از نیروی انسانی تحصیل کرده و متخصص بهره مند نباشد اجرای مناسب طرح های مدیریت امکان پذیر نخواهد بود لذا بایستی سازمان ها با بکارگیری نیروهای مجرب و متخصص در زمینه نرم افزار های مختلف انبارداری اقدام به نصب و راه اندازی این نوع از سیستم انبارداری نمایند که وجود هر یک از این عوامل بدون دیگری اثر بخش و مفید نخواهد بود.
در این گزارش ابتدا به کلیاتی در مورد انبار و انبارداری اشاره می شود سپس به بحث وجود انبارک ها در سالن های تولید پرداخته خواهد شد.
تعریف انبار:
انبار مجموعه ای از عناصر وابسته به یکدیگر است که این عناصر عملیات مربوط به دریافت موجودی ها و کنترل و تحویل آنها را به اندازه مناسب با کیفیت مناسب به واحد های متقاضی بر عهده دارد.
اهمیت انبار:
هدف از تشکیل ایجاد انبارها چه در سازمان های دولتی و چه دربخش خصوصی تأمین، نگهداری و در دسترس قراردادن سری وسائل مورد نیاز آنها می باشد، بطوریکه اگر مواد و لوازم به موقع تهیه و در دسترس واحد مصرف کننده قرار داده نشود در گردش کار و فعالیت های آن مؤسسه وقفه ایجاد می گردد.
اهمیت انبار از دیدگاه اقتصادی، تجارت و صنعت:
1 - اهمیت انبار از دیدگاه اقتصادی:
بهای تمام شده مواد اولیه قسمت عمده ای از درآمد یک کشور را تشکیل می دهد، که بهای تمام شده مواد برابر است با مجموع قیمت خرید کالا، هزینه حمل و نقل، هزینه انبارداری و سود فروشنده که اغلب هزینه حمل و نقل و انبارداری در مقایسه با قیمت تمام شده کالا مبلغ قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد.
در کشور ایران که واردات کالا و مواد مختلف درصد زیادی از نیاز کشور را تشکیل می دهند، انبارها بطور عمده نقش رابطه ای را در انتقال کالا از محل های ورودی کشور به مناطق مختلف و سپس توزیع محلی را به عهده دارند در نتیجه استفاده شیوه صحیح انبارداری موجب کاهش بهای تمام شده کالا خواهد شد.
2 - اهمیت انبار از دیدگاه تجارت:
تجارت هر کشور از خرید و فروش کالاهای مؤسسات بازرگانی تشکیل شده است، در نتیجه قسمت اعظم سرمایه شرکت های تجارتی را موجودی انبارها تشکیل می دهند. پس نتیجه می شود که انبار یکی از پایه های اصلی تجارت محسوب می شود.
3 - اهمیت انبار از دیدگاه صنعت:
صنعت هر کشور از کارخانجات تولیدی آن تشکیل یافته است. فعالیت کارخانجات تولیدی تهیه مواد اولیه مختلف و ساخت و تولید محصول می باشد. همچنین کارخانجات تولیدی دارای انبارهای مختلفی از قبیل انبار مواد اولیه، انبار مواد نیمه ساخته می باشد بطوریکه سهم قابل توجه ای از کل دارایی های یک کارخانه را موجودی انبار تشکیل می دهد. از این جهت ضرورت توجه به انبار وسائل مربوط به آن در صنایع روشن می گردد.
عوامل مؤثر در انتخاب محل انبار:
با توجه به اهمیت انبارها باید به عوامل زیر توجه داشت:
1 - برآورد ظرفیت یک انبار:
ظرفیت کارخانه بستگی مستقیم با نوع و فعالیت آن کارخانه دارد، منظور از ظرفیت مقدار فضایی است که کالا در انبار اشغال می کند.
2 - در نظر گرفتن مبدأ و مقصد:
انبار نقش واسطه را در توزیع کالا و مواد در محدوده ای مشخص ایفا می کند حال که انبار وظیفه توزیع کالا را از مبدأ به مقصد بر عهده دارد اولاً باید نقطه مبدأ و مقصد مشخص شود ثانیاً انبار در محلی ساخته شود که هزینه های واسطه ای بین این دو نقطه را به حداقل برساند.
3 - محدودیت های زمین و عوامل جانبی:
در بیشتر موارد انبارهای وسیع با توجه به قیمت زمین در خارج از محدوده شهر ها ساخته می شوند که خود معایب و مزایایی دارد.
نکته : فایلی که دریافت میکنید جدیدترین و کاملترین نسخه موجود از گزارش کارآموزی می باشد.
این فایل شامل : صفحه نخست ، فهرست مطالب و متن اصلی می باشد که با فرمت ( word ) در اختیار شما قرار می گیرد.
(فایل قابل ویرایش است )
تعداد صفحات : 22
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:33
توسعه اقتصادی و نابرابری درآمد ۳
نظام سیاسی و نابرابری ۴
عوامل موثر بر قتل (همنوعکشی) ۶
رابطه فقر و بحرانهای اقتصادی و با بزهکاری و انحرافات: ۱۰
عوامل اجتماعی موثر در اعتیاد به مواد مخّدر ۱۲
عوارض اجتماعی اعتیاد ۱۴
رابطه بین جرم و اعتیاد ۱۵
جامعه جرمخیز ۱۵
علل موثر بر اعتیاد به مواد مخدر ۱۶
نظریه رکلس در زمینه عوامل جرمزا ۱۷
فقر و رفتارهای انحرافی ۱۷
مهاجرت و جرم ۱۹
رابطه شهرنشینی و انحرافات اجتماعی ۲۰
بیکاری و جرم ۲۰
فرصت شغلی و جرم ۲۷
نابرابری درآمد و جرم ۲۸
توسعه اقتصادی و نابرابری درآمد
سیمپسون (1990) در خصوص رابطه بین نابرابری درآمد و توسعه اقتصادی مینویسد:
سه دیدگاه کلی در خصوص نابرابری بر ادبیات موجود حاکم است. در مدل اقتصادی نابرابری در مرحله اول رشد اقتصادی افزایش پیدا میکند، سپس به اوج میرسد و نهایتاً در مرحله آخر کاهش پیدا میکند. (کوزنتز 1963). در طول مرحله اول رشد اقتصادی (1) طبقات ثروتمند با سرعت بیشتری نسبت به طبقات فقرا به جمعآوری و ذخیره ثروت میپردازند و نسبت به آنها تمایل بیشتری برای پس انداز نشان میدهند (2) شهرنشینی نابرابری خاصی ایجاد میکند. تجارت، افزارمندان و صنعتگران و طبقات صنعتی به عنوان قسمتی از اقتصاد پولی سریعاً رشد میکنند و این درحالی است که تون بزرگی از طبقات روستایی و یا روستائیان سنتی خارج از اقتصاد پولی قرار میگیرند و نابرابری درآمد افزایش مییابد. در مرحله دوم رشد اقتصادی (1) تقاضا برای کار صنعتی از بین نیروی کار روستایی افزایش مییابد. (2) طبقات ثروتمند تمایل به حفظ وضعیت موجود مالی دارند و در سرمایهگذاریهای باریسک بالا کمتر سرمایهگذاری میکنند و این در حالی است که فقرا که اغلب دارای سرمایه ناپایداری نیز میباشند بیشتر علاقمند به ترقی در بخش صنعت با پاداشهای بیشتری هستند و (3) تمایز دیگر درآمد اینکه بر عکس سطح درآمد، فقرا انگیزه بیشتری برای کار، ذخیرهسازی و سرمایهگذاری دارند.
(آهلووالیا 1976، چنری و سیرکوئین 1975، اسیاک 1981، کوزنتز 1976) (Simpson,1990: 682)
نظام سیاسی و نابرابری
دیدگاه دوم به تاثیر مستقیم نظام سیاسی ملتها بر نابرابری (درآمد) تأکید دارد (لنسکی 1966). وی اینگونه بحث میکند که نابرابری اقتصادی در جوامع تکنولوژیک از طریق تاثیر نظام سیاسی متاثر میگردد و با توازن قدرت در درون جامعه سیستم اقتصادی تاثیر مستقیمی بر نابرابری درآمد ندارد. در جوامع متکی بر زمین نابرابری زیاد بوده و در جوامع صنعتی شده نابرابری معنیداری ملاحظه نشده است اما نه تکنولوژی و نه ثروت ملل صنعتی بر کاهش نابرابری تاثیری ندارند. در جوامع صنعتی بخش بزرگی از آراء جوانان میتواند به طریق سیاسی علایق و باورهایشان را سازمان دهد و این در واقع از پیامدهای جوامع صنعتی است که از طریق افزایش طبقات متوسط و کارگر صورت میگیرد. با گسترش بیشتر پایههای سیاسی، دولتها مجبور به توزیع عادلانه و صحیح خدمات و کالاها میباشند. رابط بین نابرابری درآمد و دموکراسی در طبقات جدید (متوسط و کارگر) و آزادی آنها نهفته است.
مطابق با نظر لنسکی (1966) دگرگونی در تمرکز قدرت سیاسی ریشه در گسترش دانش و نیاز نخبگان به اقتدار در تغییر برای افزایش تولیدات نهفته است. مطابق با این دیدگاه، گسترش و افزایش دموکراسی بسته به تلاش و کوشش سیاسی برای گسترش ثروت ملل میباشد. لنسکی نهایتاً این فرضیه را مطرح مینماید که در مواقعی که ملت از آزادیهای سیاسی کمتری برخوردار باشند، این قدرت در دست نخبگانی متمرکز خواهد شد که این قدرت را برای برتری و فواید اقتصادی بکار میگیرند. وی در ادامه مینویسد تنها زمانی نابرابری اقتصادی کاهش مییابد که مشارکت سیاسی در بین تودة مردم و شهروندان افزایش یابد.
بسیاری از مطالعات در این زمینه معتقد به وجود رابطة متقابل خطی بین دموکراسی سیاسی و نابرابری درآمد میباشند (استاک 1979، وید 1981) و در مقابل برخی مطالعات نیز به وجود رابطة متقابل منفی بین دموکراسی و نابرابری میباشند (مولر 1988، رابینسون (1977)، هویت 1977). در مقابل برخی از محققین هیچ رابطهای بین دموکراسی و نابرابری نیافتهاند (بولن 1981، بولن و جاکمن 1985).
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:56
فهرست مطالب:
1- پیشگفتار
2- ایده روح از کجا آمده است؟
3- بررسی علمی و فلسفی روح
3.1- تاریخچه مختصری از روح و تعاریف آن.
3.2- تناقضات در تعریف روح.
3.3- آیا حیات انسان به روح وابسته است؟
3.4- آیا هوشیاری انسان به روح وابسته است؟
4- پیامبر اسلام و قرآن و نظرات اسلامی پیرامون روح
5- بررسی دلایل رایج برای باور به روح
5.1- احضار روح
5.2- دژاوو
5.3- رویا دیدن در هنگام خواب
5.4- رویاهای صادقه
6- نتیجه گیری
7- توضیحات
1- پیشگفتار
مسئله وجود روح از مسائل بسیار اساسی در میان باورهای دینی و همچنین از کهن ترین باورهای انسانی است که در میان بسیاری از ملل رایج بوده و هنوز هم رایج است. بسیاری از دین خویان اعتقاد دارند حیات آنها تنها محدود به جسم آنها نمیشود و هر انسانی علاوه بر وجود مادی خود وجودی فرا مادی نیز دارد که به آن روح گفته میشود. بر اساس باورهای اسلامی این روح در هنگامی که انسان خلق میشود به بدن او وارد میشود و بعد از مرگ او از بدن خارج میشود. این در حالی است که انقلاب علمی که در تاریخ بشر شکل گرفت تمام مفاهیم ماوراء طبیعی را از دنیای علم بیرون انداخت و به همین دلیل چیزی به نام روح در هیچ یک از رشته های علمی امروز به رسمیت شناخته نمیشود. از آنجا که زیر سوال رفتن روح باعث به زیر سوال رفتن بسیاری از باورهای دینی میشود و از آنجا که وجود روح باعث میشود افراد زیادی به وجود "دنیایی فراتر" (1) از دنیای حقیقی که روبروی ما است میشود و از آنجا که مسئله وجود روح همواره از خداناباوران و خردگرایان پرسش میشود، شایسته است که پیرامون آن توضیحاتی داده شود.
وجود روح توسط بسیاری از خداناباوران و خردگرایان انکار میشود. اثبات عدم وجود پدیده ای مثل روح بسیار دشوار است. تصور کنید عده ای به موجودی نامرئی و غیر مادی به نام "گوراگورا" اعتقاد داشته باشند و ادعا کنند گوراگورا موجودی است که در هنگام عطسه کردن نزد انسانها می آید و انسانها را میبوسد. و بوسه او سبب عطسه انسانها میشود. هیچ کس نمیتواند گوراگورا را ببیند و یا او را لمس کند. حال آیا کسی میتواند اثبات کند که گوراگورا وجود ندارد؟ این باورمندان به گوراگورا ممکن است به شما بگویند هر گاه او شما را ببوسد شما عطسه کرده اید و هر گاه شما را نبوسد عطسه نخواهید کرد، و اگر شما این باور آنها را انکار کنید، آنها از شما خواهند پرسید، پس انسان برای چه عطسه میکند؟ اگر دلیلی علمی برای عطسه پیدا کنید و به آنها بگویید که عطسه کردن به این دلیل و به آن دلیل علمی است که اتفاق می افتد، ممکن است معتقدان به گوراگورا به شما بگویند "خوب ما نیز منکر این دلایل علمی نیستیم، اما گوراگورا هم همزمان با آن دلایل علمی شما را میبوسد، و اگر گوراگورا وجود نداشته باشد و شما را نبوسد شما هرگز عطسه نخواهید کرد."
قضیه روح هم بسیار شباهت به مسئله گوراگورا دارد. روح از نظر گروهی از کسانیکه به وجود آن اعتقاد دارند دلیل اصلی و جوهر حیات است یعنی حیات وقتی آغاز میشود که روح به بدن وارد میشود و وقتی پایان میگیرد که روح از بدن خارج میشود، و از آنجا که روح پدیده ای طبیعی (Natural) نیست در حوزه بررسی علمی قرار نمیگیرد، و از نظر کسانیکه به ماوراء طبیعت (Supernatural) (فراطبیعت گرایی، سوپر ناچورالیسم چیست؟) اعتقاد ندارند چون مدارک و دلایلی برای اعتقاد به چنین موضوعی وجود ندارد، همین ماوراء طبیعی بودن روح دلیل خوبی است برای انکار وجود آن. اما اگر وجود ماوراء طبیعت را ممکن فرض کنیم، نمیتوان اثبات کرد که روح وجود ندارد، مگر اینکه در وجود و تعریف روح تناقضی با خود آن و یا با سایر اصول استوار یافت شود و از اصل محال بودن اجماع نقیضین (تناقض چیست؟) اثبات کرد که وجود روح محال است. اما این نوشتار به یافتن و بحث کردن پیرامون چنین تناقضاتی نخواهد پرداخت، این نوشتار بیشتر تحلیلی علمی، تاریخی و فلسفی است از پدیده روح و همچنین تلاشی است برای پاسخ دادن به پرسشهای رایج در این زمینه و رد دلایل رایج غلطی که معمولاً برای اثبات وجود روح از آنها استفاده میشود.
زیرا همانگونه که در مورد گوراگورا یک انسان خردگرا (خردگرایی چیست؟) میتواند به دلیل اینکه مدارک علمی معتبر یا دلایل صحیح فلسفی برای اثبات وجود آن وجود نداشته باشد و در نتیجه به دلیل اینکه ایده وجود گوراگورا از فیلتر خرد عبور نمیکند منکر وجود گوراگورا شود، در مورد روح نیز دقیقاً مسئله به همین صورت است. در این نوشتار این واقعیت را که آنچه باورمندان به وجود روح معمولاً به عنوان دلایل خود برای اعتقاد به وجود روح بیان میکنند دلایل درستی نیستند نشان خواهیم داد، و نتیجه آن خواهد بود که در خواهیم یافت دلایل معتبری برای اعتقاد به روح وجود ندارد. بنابر این وجود روح را میتوان تنها به دلیل اینکه دلایل معتبری برای اعتقاد به آن وجود ندارد انکار کرد و نشان داد که این اعتقاد برخواسته از نادانی قدما بویژه افلاطون است که وارد باورهای دینی شده است. لذا خردمندانه ترین جایگاه نسبت به قضیه روح، جایگاه انکار است، مگر اینکه دلایل معتبری برای نفی وجود آن انکار شود.
2- ایده روح از کجا آمده است؟
نخستین چیزی که باعث شد انسانها به روح روی بیاورند مسئله حیات بود. انسانها همواره بدنبال این بوده اند که ببینند حیات چیست و از کجا آمده است و پاسخ این پرسش خود را در یافتن فرق انسان زنده و انسان مرده جستجو میکردند تا اینکه بتوانند حیات را توضیح دهند و درک کنند. باورهای دینی اکثراً برخواسته از تلاش انسانهای بدوی و اولیه هستند، برای توضیح دادن چیزهایی که امروز علم به توضیح آنها میپردازد. بشر اولیه همواره در تلاش برای توضیح این مسئله و پاسخ به سایر پرسشهای اساسی اش دست به خلقت موجوداتی تخیلی و غیر طبیعی زده است که ارواح یکی از آن چیزها هستند.
در نظر انسانهای اولیه ابتدائی ترین و آشکار ترین تفاوتی که بین موجودی زنده و موجودی غیر زنده دیده میشود این است که انسان زنده نفس میکشد و انسان مرده نفس نمیکشد. لذا این تنفس در نظر بسیاری از انسانهای اولیه بعنوان جوهر اصلی حیات مطرح شد، یعنی هرآنچه نفس بکشد از نظر ایشان زنده مینمود و هر آنچه زنده نبود نفس نمیکشید. برای همین است که روح همواره بطور مستقیم یا بطور غیر مستقیم در کتابهای دینی با تنفس در ارتباط است. در تورات روح با کلمه نشاما (נפשׁ) توصیف شده است، این کلمه دقیقاً همان کلمه ای است که برای نفس نیز استفاده میشود. در انجیل نیز که اصل آن به زبان یونانی نوشته شده است برای روح از کلمه سوکی (ψυχή) استفاده شده است و این کلمه دقیقاً به معنی نفس و نفس کشیدن است. این کلمات هم در تورات و هم در انجیل بارها با معانی و مفاهیم دیگر همچون تنفس و حیات نیز استفاده شده اند. کلمه (Spirit) در زبان انگلیسی نیز خویشاوند با تنفس در زبان لاتین است. مصریان باستان نیز کلمه "کا" را برای توصیف ارواح استفاده میکردند که این کلمه نیز به معنی "تنفس" است، حتی در آیین هندو و همچنین در آیین بودایی نیز روح را (Ātman) میخوانند که برابر با تنفس است. روح حتی در قرآن نیز با نفس کشیدن درآمیخته است. الله بر اساس قرآن روح خود را درون کالبد انسان می دمد، یا بعبارت دیگر "فوت" میکند.