فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:8
چکیده:
بناهای تاریخی خراسان
یگانه اثر از آثار باستانی شهر نوبنیاد نیشابور و مسجد جامع آنجاست. بانی این مسجد و تاریخ بنای آن در سنگ نبشته ای که اکنون بر پایه شبستانی در ضلع جنوبی نصب است طی پنج بیت شعر که بانی آنرا پهلوان علی ولد خاص بایزید و زمان بنای مسجد را سال 899 یاد نمودند. 4590 مترمربع زیر بنا و بقیه صحن مسجد را تشکیل می دهد. این مسجد چهار ایوانی است که از سه ایوان شمالی، مشرق و مغرب دارای دربهای بزرگ ورودی است.
این ایوان دااری دو گلدسته یا مناره بوده که در سالهای اخیر بخاطر جلوگیری از خطرات احتمالی توسط اوتاف نیشابور برداشته شده. چهار ضلع مسجد شبستانهای بزرگ با ستونهای محکم آجری و سقف رنگی ضربی ساخته شده بر بالای محراب ایوان جنوبی جامع نیشابوری برروی سنگ اشعاری نقش شده که حاکی از تعمیر مسجد توسط عباسقلی خان بیات حاکم نیشابور به سال 1195 هجری می باشد. در دو طرف ایوان شمالی دو سنگ نبشته از زمان شاه عباس صفوی به تاریخ 1021 ه.ق نصب است. که حاکی از بخشش و تخفیف مالیات اهالی و جلوگیری از مزاحمت سپاهیاان بر مردم عامی است. در این مسجد استفاده از آجربا اشکال بسیار زیبنده و فرم بخصوص در ایوان جنوبی بکار رفته.
آرامگاه حکیم عمر خیام
فیلسوف واقع بین و سترگ اندیش خیمه نشین دیار افتخار آفرین ادب ایران خیام در شرق آرامگاه امامزاده محمد محروق و ابراهیم قرار داشته است. این محل طی سالیان متمادی از یادها رفته وشاید اگر وجود آرامگاه امامزاده محمد محروق نبود قبر خیام نیز بطورکلی محو و نابود شده بود. در سال 1313 شمسی همزمان با برگزاری هزاره فرودسی ستون سنگی سفیدی بر خاک وی بنا گردید. در سال 1341 از طرف انجمن آثار علمی در حالیکه یکصد قبری شمال امامزاده بنای امروزی یادبود این حکیم بزرگ ساخته شده این بنای عظیم با استحکام زیاد از آهن و سنگ بصورت گنبدی رفیع با ده پایه در روی زمین با پایه های اشکال هندسی و لوزیهای بزرگ و کوچک به یکدیگر متصل شده و گنبد را تشکیل می دهد. سبک این بنا مخلوطی است از سبک معماری شرق و غزب و شاید الهامی است از اندیشه خیام و نکات هندسی و ریاضی که خیام در این علوم مقامی والا دانسته است.
در سطح داخلی پایه ها و داخل لوزیها چند رباعی از خیام با خطی خوش نقش است بر سنگ آرامگاه وی زیر گنبد این عبارت نوشته شده:
« کل شیء هالک الاد حسد»
حکیم ابوالفتح عمربن خیام نیشابوری پس از هفتادوچند سال زندگی در سال 517 ه.ق به رحمت ایزدی پیوست.
بر اطراف گنبد هرمهایی از سنگ بزرگ و آب نماهای سنگی که داخل آنها کاشیکاری شده است زیبایی و پرطراوتی را در باغ مصفای آرامگاه زنده می کند. در قسمت غرب آرامگاه مجموعه ای از کتابخانه و موزه و مهمانخانه وجود دارد که هم اکنون در اختیار انجمن اثار ملی است.
بقعه امامزاده محمد محروق:
این بقعه در 5 کیلومتری مشرق نیشابور واقع شده و مدفن یکی از اولاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام که کودکی کم سال و نامش محمدبن زیدبن علی ابن الحسین علیه السلام است. و به مناسبت این که جسدش سوزانده شده به محروق معروف است. در کتاب نبشابور شهر فیروزه از قول سید احمد یزدی اردکانی صاحب شجره الاولیاء آمده است که محمد نام مادرش ام ولد مسابه عاتکه در نیشابور شهید شده. مقبره اش اینجاست و نبیره امام سجاد(ع) می باشد و به امامزاده محمد محروق معروف است. در سلسله نسب وی نوشته شده اند. محمد بن الحسین بن زیدبن علی بن حسین بن علی ابن ابیطالب(ع) و آرامگاه وی در تلاجزد علیاست. این بقعه شامل گنبدی رفیع با کاشیهای لاجوردی و سبز و زرد و ایوانی بزرگ در ضلع شمال چهار غرفه دو حرم، یک مسجد و شش حجره است.
ایوان بزرگ شمالی و غرفه های دو طرف آن دارای تزئینات کاشیکاری بصورت معرق و الوان است. که کاشیهای غرفه ها جدیداً نصب شده.
فرمت فایل : docx(قابل ویرایش)
چکیده :
پیشینه تاریخى اهدای عضو :
حتماً در داستان ها و افسانه هاى کهن با موجوداتى خیالى و ساخته و پرداخته تخیلات پیشینیان آشنایید که داراى تنى شبیه به پاره اى از قسمت هاى تن حیوانات مختلف و گاهى به صورت موجودى با سر انسان روى تن حیوان بوده اند و مجسمه ابوالهول در مصر گویاترین نمونه این موجودات است. گذشت زمان و پیشرفت دانش پزشکى و علم بیولوژى در نیمه دوم قرن بیستم, وجود موجودات خیالى در افسانه هاى کهن را به وسیله پیوند اعضا تحقق بخشیده است. موجودات افسانه اى قرن بیستم انسان هایى هستند که زندگى خود را مدیون پیوند اعضایى مى دانند که از بدن شخص زنده یا مرده اى برداشت شده و به جاى اعضایى که به دلیل بیمارى, ناتوان از انجام وظیفه خود بوده اند, جاى گزین شده اند. البته نقل و پیوند اعضاى بدن انسان به اشکال مختلف سابقه اى دیرینه دارد که به هزاران سال قبل باز مى گردد, چنین عملیاتى به صورت ابتدایى در تمدن هاى چینى, هندى, مصرى, بابلى و عصر اسلام وجود داشته است.
از زمان هاى بسیار دور, اندیشه جاى گزینى و پیوند عضو از کار افتاده, به وسیله اشیا و اعضاى مصنوعى یا عضو طبیعى سالم انسان هاى تازه گذشته, وجود داشته است و آثار به جاى مانده از آن دوران ها این امر را به اثبات مى رساند. در موزه (لوور) پاریس ظرفى وجود دارد که متعلق به چهار قرن قبل از میلاد مسیح است و معلولى را با یک ساق پاى چوبى نشان مى دهد, و در تابلو نقاشى اى که در موزه (پرادو) مادرید نگه دارى مى شود, صحنه اى از شهر دمشق در قرن سوم پس از میلاد طراحى شده است که پزشکان در حال پیوند پاى یک سیاه پوست مرده به بدن سفید پوستى هستند که با پاى له شده در حال مرگ است. ظاهراً این عمل پیوند موفقیت آمیز بوده و در جهان مسیحیت آن را معجزه سنت کاسمس (saint cosmas) و سنت دامین (saintتDamian) مى نامند. مسلمانان نیز در عصر تیمورى براى اوّلین بار موفق به پیوند دوباره بینى قطع شده شخصى شدند و به دنبال آن جهان غرب جراحى پلاستیک را از مسلمانان فرا گرفت.
در قرن شانزدهم میلادى عملیات ساده پیوند پوست انسان صورت گرفت و عملیات پیوند و کشت اعضا به صورت جدید از نیمه دوم قرن حاضر در روز 26 دسامبر 1952 با پیوند کلیه مادرى به فرزندش آغاز شد. البته این براى اوّلین بار در تاریخ پیوند کلیه بود که به جاى برداشت کلیه از تن یک مرده, از تن ژیلبرت رنار مادر ماریوس رنار برداشت شده بود تا براى نجات فرزندش که کلیه خود را بر اثر حادثه از دست داده است, به او پیوند شود. پیوند با موفقیت انجام مى شود و بیمار پس از گذشت دوازده روز از عمل, از جاى خود بر مى خیزد و با شادابى به قدم زدن مى پردازد, لکن به دلیل پنهان ماندن پدیده (پراندن)(1) در 27 ژانویه, در حال تشنج, جان مى سپارد.
هفده فرد پیوند شده کلیه نیز که بعد از او کلیه هاى پیوندى دریافت کرده بودند بر اثر پدیده پراندن یکى پس از دیگرى مى میرند, تا این که در 23 دسامبر 1954 پزشکان جراح به بیمارى که کلیه هایش را از دست داده بود, کلیه برادر دو قلویش را که دوقلوى واقعى و از یک تخم به وجود آمده بودند, پیوند مى زنند که در این صورت چون بافت ها و نسوج بیمار با عضو پیوندى بیگانه نبودند, پیوند کلیه با موفقیت روبه رو مى شود. پس از آن نیز چند پیوند کلیه از دوقلوهاى یک تخمى با موفقیت انجام مى شود تا این که در ژانویه 1959 جراحان به پیوند کلیه دوقلوهاى دو تخمى مبادرت نمودند و پس از عمل پیوند براى متوقف ساختن پدیده پراندن, دریافت کننده پیوند را در معرض پرتوگیرى (Telecobalt) قرار دادند که نتایج به دست آمده موفقیت آمیز بود و کلیه پیوندى پرانده نشد.
پس از این که از طریق پرتودهى کبالتى گام مهمى در پیشرفت نتیجه هاى مساعد در پیوند حاصل شد, بنیادگذاران علمى شروع به مطالعه پیرامون هم سانى و ناهم سانى گروه هایى نمودند که میان انسان ها وجود دارد و در خلال سال ها براى بیش تر مشکلات پیوند عضو راه حلى یافتند و با محفوظ داشتن عضو پیوندى قبل از پیوند و گروه بندى بافتى بین پیوند دهنده و گیرنده و آماده ساختن گیرنده قبل و پس از پیوند و مبارزه دارویى علیه پدیده پراندن, امروزه پیوند عضو را با رعایت نکات فوق در سطح بالایى از موفقیت انجام مى دهند.
پس از پیوند کلیه, براى اوّلین بار در سوم دسامبر 1967 نخستین پیوند قلب انسانى به انسان دیگر توسط دکتر کریستین برنارد انجام مى شود, لکن اوّلین انسان با قلب پیوندى, پس از هجده روز در اثر پیشرفت بیمارى عفونى در مى گذرد. این جراح ناامید نمى شود و بلافاصله دست به کار شده و در دوم ژانویه 1968 براى دومین بار قلب انسانى را به انسان دیگر پیوند مى زند که این پیوند با موفقیت روبه رو مى شود.
بدین ترتیب جراح گمنام به خود جرئت داده و قلبى را که در گذشته تجاوزناپذیر بود و مرکز روح حیوانى قلمداد مى شد, تعویض مى نماید و افکار عمومى را که قلب را مظهر زندگى مى دانستند به جوش و خروش مى اندازد و تعریف کنونى دانش پزشکى از مرگ را که مرگ را منتسب به مرگ سلول هاى مراکز عالى مغز مى داند و مغز را برتر از قلب مى داند, به اثبات مى رساند و عملاً نشان مى دهد که قلب, این پاره گوشتِ صنوبرى شکل, که در داخل قفسه سینه قراردارد, تلمبه اى بیش نیست و وظیفه آن پمپاژ خون و رساندن آن به تمام اعضا و قسمت هاى بدن انسان است.
متعاقباً عملیات پیوند اعضا به سرعت پیشرفت کرده, علاوه بر پیوند کلیه و قلب, پیوند لوزالمعده, کبد و ریه نیز با موفقیت انجام مى شود تا این که امروزه پیشرفت عملیات پیوند عضو به جایى رسیده است که عمل پیوند مغز استخوان بر روى جنینى که هنوز به دنیا نیامده است, انجام مى گیرد.
پیوند اعضا یکی از موضوعات اساسی مورد مطالعه در حقوق پزشکی است که به واسطه گسترش فن اوری های نوین پزشکی ، منجر به تحولات گسترده ای در دنیای حقوقی و بالاخص حقوق پزشکی گردیده است . جلوه های نخستین این پدیده در گذشته های دور مربوط به پیوند انگشتان قطع شده و در واقع پیوند اعضای جدا شده بدن می باشد که در قالب طب سنتی صورت می گرفت و در این میان ، به صورت علمی و با بهره گیری از ابزارهای نوین پزشکی ، انجام عمل مزبور به سده بیستم بر می گردد که برای نخستین بار با پیوند عروقی تبلور یافت .
پیوند اعضا در زمره یکی از جدیدترین شیوه های درمانی است که برای بیماران لاعلاج و درمان ناپذیر بکاربرده می شود ؛ بیمارانی که به واسطه ابتلا به بیماری هایی نظیر نارسایی کلیه ، سیروز کبد و یا آترزی مجاری صفراوی و …راهی درمانی جز پیوند اعضای سالم دیگری به جای عضو ناسالم خود ندارند . منابع عمده تامین این شیوه نوین پژشکی-درمانی انسان زنده و نیز اجساد انسانی هستند که حسب قابلیت ، کارایی و استفاده اعضای مورد نیاز ، از هر یک از این منابع بهره برداری می شود . با این همه ، امروزه غالب پیوندهای اعضا از افراد مبتلا به مرگ مغزی گرفته می شود که در این وضعیت می توان از پانکراس(لوزالمعده) ، کبد ، قلب ، کلیه ، قرنیه و… آنها استفاده کرد .
در پیوند اعضا انجام هرگونه پیوندی ، غیر از افراد متخصص که عمل جراحی و پیوند را انجام می دهند ، اعطا کننده عضو و دریافت کننده آن نیز وجود دارند که در این ارتباط رابطه خاصی میان این دو دسته اخیر حاکم است . برای تعیین دامنه و گستره ارتباطی دهنده عضو پیوندی و گیرنده آن که اعضای اصلی تحقق فرایند پیوند اعضا را تشکیل می دهند ، ما وارد دنیای حقوق می گردیم و رابطه مزبور متصف به وصف حقوقی می گردد . به دیگر بیان ، در انجام عمل پیوند میان دو شخص رابطه ای حقوقی محقق می گردد که به لحاظ محوریت پزشکی، در وادی حقوق پزشکی متبلور می گردد .
با این وصف ، مشخص کردن وضعیت حقوقی انجام پیوند اعضا ، جایگاه حقوقی دریافت کننده ، گروه پیونددهنده و اهدا کننده به مثابه شخص ثالث ، وظایف گروه پیوند دهنده، میزان کیفیت عمل مزبور ، شرایط لازمه برای تجویز پیوند عضو ، ضرورت یا عدم ضرورت اخذ رضایت از اهداکننده و دریافت کننده ، رعایت نظامات دولتی مقرر و مسائلی از این قبیل در خصوص پیوند اعضا در زمره موضوعات مورد مطالعه حقوق پزشکی بوده و افزون بر توجیه ضرورت مداخله حقوق پزشکی به طور ویژه مورد مطالعه و امعان نظر قرار می گیرد .
پیوند اعضا ، از مباحث جدید فقهی مرتبط با علم پزشکی . با وجود این که در گزارشهای تاریخی و روایات اسلامی و نیز در تاریخ پزشکی نمونه هایی از پیوند اعضا ذکر شده است ، از جمله پیوند پوست و قرار دادن دندان حیوان بر جای دندان جدا شده انسان ، و نیز تزریق خون ــ که از مصادیق پیوند عضو به شمار آمده است ــ ( رجوع کنید به خون * )، اما با گستردگی امروزی آن ، امری نوپیدا و از ثمرات پیشرفت علم پزشکی به شمار می آید (لاریجانی ، ص 16، 20ـ21؛ شمسا، ص 369؛ حرّ عاملی ، ج 3، ص 302).
پیوند اعضا، لوازم و پیامدهای آن در مباحث فقهی از جنبه های گوناگون مطرح شده و فصلی خاص به آن اختصاص یافته که از سه جهت قابل طرح و بررسی است : حکم شرعی آن با توجه به راههای تأمین عضو پیوندی ، حکم روابط مالی میان دهنده عضو و گیرنده آن اعم از این که دیه یا دادوستد به شمار آید، و حکم طهارت و نجاست و مردار بودن عضو پیوندی . البته پیوند اعضا، در این بحث ، منحصر به قسمتهایی از بدن مانند دست و پا و قلب و کلیه نیست بلکه حتی تکّه ای گوشت و پوست و نیز موادی چون مغز استخوان و خون را نیز شامل می شود (زُحَیلی ، ج 9، ص 521).
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:60
عنوان :بررسی شیوع افسردگی پس از زایمان در مادران مراجعه کننده به درمانگاه زنان بیمارستان های بقیه الله ونجمیه در نیمه دوم سال 1384
فهرست مطالب:
فصل اول: مقدمه وبیان مسئله
۱-۱ زایمان ۵
۲-۱ افسردگی ۸
۳-۱ اپیدمیولوژی ۸
۴-۱ اتیولوژی ۱۰
۵-۱ افسردگی و باداری ۱۵
۶-۱ درمان ۱۷
۷-۱ اهداف، فرضیات و سوالات ۲۳
۸-۱ بیان مسئله ۲۵
۹-۱ بررسی متون ۲۹
۲- فصل دوم : مواد ابزار وروش کار
۱-۲ نوع مطالعه ۳۲
۲-۲ جمعیت مورد مطالعه و روش نمونهبرداری ۳۲
۳-۲ روش جمع آوری داده ها ۳۲
۴-۲ جدول متغیرها ۳۳
۵-۲ حذف موارد تحت مطالعه ۳۴
۶-۲ روش اجرای پژوهش ۳۵
۷-۲ نحوة تجزیه و تحلیل دادهها و روش آماری ۳۵
۸-۲ ملاحظات اخلاقی ۳۵
۹-۲ نمونه پرسشنامه ۳۶
۳- فصل سوم :نتایج
۱-۳ نتایج ۳۷
4-فصل چهارم :بحث و پیشنهادات
۱-۴ بحث ۴۵
۲-۴ پیشنهادات ۴۹
۵-فصل پنجم:ضمایم
۱-۵ نمودارها ۵۱
۲-۵ منابع ومآخذ۵۶
زنان در طول دوران پس از زایمان به خصوص در یک ماه اول آن احتمالاً بالاترین میزان استرس را در طول زندگی خود تجربه میکنند. در دوران پس از زایمان تغییرات ۹ ماه آبستنی در طول چند هفته به حالت طبیعی برمی گردد، همچنین وضعیت عاطفی روانی مادر نیز دستخوش تغییرات شده و مادر در این دوره نیاز به تطابق های روحی و سازماندهی مجدد روابط بین فردی دارد. یکی از اختلالات شایع در این دوره افسردگی است حدود ۲۰-۱۰ درصد خانم ها به افسردگی پس از زایمان مبتلا شده که ۸-۲ هفته پس از زایمان رخ میدهد و تا ماه ها ادامه دارد.
پژوهش حاضر در قالب یک مطالعه مقطعی بر روی ۱۵۰ خانم پست پارتوم بود که در درمانگاه های زنان و زایمان بیمارستان های بقیه ا… و نجمیه مراجعه کردند روش نمونه برداری ساده در دسترس بود. اطلاعات پژوهش توسط نرم افزار SPSS Ver 14 آنالیز شد.
میزان شیوع افسردگی در پژوهش حاضر ۲۲ درصد بود میانگین سنی زنان بود. ۶۴ درصد از جمعیت مورد مطالعه شغل شوهر خود را نظامی بیان کرند. ۹۷ مادر (۱/۶۴ درصد) اعلام کردند که بارداری آنها خواسته بوده است و ۸ مادر سابقه افسردگی قبلی را اظهار کردند ۸۹ نفر (۳۳/۵۹) اعلام کردند که از حمایت همسر برخوردارند در این پژوهش میانگین نمرات افسردگی بود همچنین ۴۴ نفر از مادران بیان کردند که زایمان آنها واژینال بوده است.
زایمان (labor) عبارتست از انقباضات رحمی منظم که منجر به افاسمان[۱] و اتساع[۲] سرویکس میشود. چنانچه سن تخمینی حاملگی صحیح باشد، زایمان معمولاً در فاصلة دو هفته از «تاریخ تخمینی زایمان[۳]» شروع میشود (۲۸۰ روز یا ۴۰ هفته بعد از LMP). از آنجا که تنها ۵-۳% بیماران در همان زمان EDC وضع حمل میکنند، برای EDC محدودة ۳۸ تا ۴۲ هفته را در نظر میگیریم.
محرک طبیعی زنجیرة بیوشیمیایی که منجر به زایمان میگردد، ناشناخته مانده است. پیش از شروع زایمان حقیقی، نرم شدگی و کشیدگی منتشر در لیگامانهای لگنی و بافتهای نرم واژن اتفاق میافتد. سرویکس نیز کوتاه و متسع میشود ( رسیده شدن[۴]). انقباضات براکستون ـ هیکس (انقباضات ضعیف، نامنظم و ناحیهای) معمولاً چند هفته قبل از شروع زایمان حقیقی رخ میدهد. فاکتور آزاد کنندة کورتیکوتروپین (CRF) دارای نقش مهمی است و در ابتدای سه ماهة دوم وارد گردش خون مادر شده و غلظت آن با پیشرفت حاملگی بطور تصاعدی بالا میرود. CRF ترشح کورتیزول آدرنال را تنظیم میکند و کورتیزول هورمونی است که میتواند قدرت انقباضات رحمی را افزایش دهد. CRF همچنین تولید اکسی توسین توسط جنین و پروستاگلندینها توسط جفت را تحریک میکند.
احتمالاً عوامل دیگری نیز در زایمان دخالت دارند. به عنوان مثال، پروژسترون انقباض رحمی را مهار و استروژن آن را تحریک میکند. استروژن هم مانند CRF، تولید گیرندههای اکسی توسین را در رحم تحریک میکند. با این توصیف، با افت سطح پروژسترون در نزدیکی ترم، استروژن موجب انقباض رحم میشود. کشش مکانیکی (مثلاً در حاملگی دوقلو یا پلی هیدرآمنیوس) انقباضات رحمی را افزایش میدهد. با شروع زایمان، چندین قوس فیدبکی مثبت وارد عمل میشوند. برای نمونه، انقباضات رحمی موجب کشش سرویکس شده و این کشش خود باعث تحریک انقباض رفلکسی رحم و رانده شدن سرجنین به سمت سرویکس میشود و چرخه ادامه مییابد.
برای فهم بالینی بهتر، زایمان به سه مرحله تقسیم میشود و هریک از این مراحل دارای زمان استانداردی است که برگرفته از مطالعات و یافتههای فریدمن میباشد. استفاده از یک منحنی گرافیکی زایمان (پارتوگرام[۵] یا منحنی فریدمن)، به مراقبتهای زایمانی کمک فراوانی میکند.
مرحلة اول زایمان با آغاز انقباضات رحمی منظم شروع شده و با اتساع کامل سرویکس پایان مییابد. مرحلة اول خود به سه فاز تقسیم میشود: فاز نهفته[۶] ، فاز فعال و فاز افت سرعت[۷] . در جریان فاز نهفته، انقباضات به صورت پیشرونده قویتر، طولانیتر، مکررتر و هماهنگتر میشوند. احساس ناراحتی مادر میتواند جزئی یا شدید باشد.
اگر فاز نهفته در زنان نولی پار از ۲۰ ساعت و در زنان مولتی پاراز ۱۴ ساعت تجاوز نماید، طول کشیده محسوب میگردد. در فاز فعال زنان نولی پار، اتساع سرویکس از cm4-3 شروع میشود و در نتیجة انقباضات قوی و منظم (هر ۲ تا ۳ دقیقه) با اتساع کامل سرویکس (cm 10) پایان مییابد. این مرحلة زایمان خیلی دردناک است. بدون بیحسی اپی دورال حداقل میزان اتساع، ۲/۱ تا ۵/۱ سانتیمتر در ساعت است. با بی حسی اپی دورال سرعت اتساع آهسته تر میشود. طی فاز فعال، درجات مختلفی از نزول سرجنین به داخل لگن مادر رخ میدهد.
نکته : طول فاز فعال قابل پیش بینیتر است : ۵ ساعت در زنان نولی پار و ۲ ساعت در مولتی پارها.
مرحلة دوم به فاصلة زمانی بین اتساع کامل سرویکس تا تولد کامل نوزاد اطلاق میگردد. طی مرحلة دوم، انقباضات قوی و منظم بوده و هر ۱ تا ۳ دقیقه رخ میدهند. سرنوزاد بیشتر به داخل لگن نزول میکند و در بیمارانی که بیحسی ناحیهای دریافت نکردهاند با هر انقباض بیمار تحریک میشود که بیشتر زور بزند. مرحله دوم معمولاً در نولی پارها ۵۰ دقیقه و در مولتی پارها ۲۰ دقیقه طول میکشد. بیحسی ناحیهای این مرحله را طولانیتر میکند.
مرحله سوم زایمان به فاصلة زمانی بین تولد نوزاد تا خروج جفت گفته میشود. صرف نظر از تعداد زایمانها، مرحلة سوم معمولاً کوتاه است (کمتر از ۱۰ دقیقه). این مرحله اگر بیش از ۳۰ دقیقه ادامه یابد، طول کشیده تلقی میگردد.
تعریف افسردگی از زمانهای بسیار دور در توصیفات متنوعی در منابع طب قدیم بیان شده است. اولین با ر افلاطون ۴۵۰ سال قبل از میلاد اصطلاح ملانوکولی را برای توصیف اختلالات افسردگی و مانیا به کار برد. در سال ۱۸۵۴ ژول با یاژه فرانسوی جنون دو شکلی (folic double form) را که در آن بیمار دچار افسردگی عمیق با حالت بهت زده میشود تعریف کرد. امیل کریپلین در سال ۱۸۹۶ افسردگی پس از یائسگی و اواخر بزرگسالی را شرح داد.
خلق آدمی ممکن است طبیعی، بالا یا پایین باشد. افسردگی، فرو رفتن ممتد در خلق پایین است که با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بیاشتهایی و افکار خودکشی نمایان میشود و محدود به زمان و مکان خاصی نیست و واکنشی در برابر استرس است.
بشر، یک واحد پسیکوفیزیولوژیک است و به هر تغییر فکری و حسی که موجب تغییرات فیزیولوژیک گردد واکنش نشان میدهد و این چنین است که یک بیماری و شرایط شدید جسمی میتواند شروع یک دوره افسردگی یا تشدید کننده حالات و خوی افسرده باشد (۱).
اختلالات خلقی خصوصاً افسردگی یک قطبی از شایعترین اختلالات روانی است. احتمال ابتلای آن در طول عمر برای زنها ۲۰% و برای مردها ۱۰% است، پارهای از تحقیقات نشان میدهد که ۳۰% مردم در طول حیات دچار افسردگی میشوند و در هر مقطعی از زمان ۱۵% از افسردگی رنج میبرند و فقط ۲۰ تا ۲۵% تحت درمان قرار میگیرند.
۱۰% بیماران پزشکان عمومی با علائم مبهم جسمی، از افسردگی رنج میبرند و غالباً علائم افسردگی به طور نامناسب به عنوان واکنشی در مقابل تمایلات ناخواسته معرفی میشوند.
ـ جنس : افسردگی یک قطبی در زنها دو بار شایعتر از مردان میباشد. علل این تفاوت را در استرسهای متفاوت زنان و آثار اندوکرینی نهفته میجوئیم.
ـ سن : حدود سن شروع اختلالات دو قطبی، از کودکی تا ۵۰ سالگی با میانگین ۳۰ سالگی است . سن متوسط شروع اختلال افسردگی اساسی ۴۰ سالگی و در ۵۰% بین ۲۰ تا ۵۰ سالگی است. بعضی مطالعات بیانگر افزایش اختلال افسردگی اساس در افراد زیر ۲۰ سال است.
ـ نژاد : رابطه مشخصی نمیتوان یافت. تحقیقات متخصصان در تشخیص افراد افسرده با نژاد متنوع میتواند نتایج متناقضی را نشان دهد.
ـ تأهل : افسردگی یک قطبی در افرادی که فاقد رابطه بین فردی نزدیک هستند یا افراد مطلقه بیشتر است شروع زود هنگام و ناهماهنگ زناشوئی برافسردگی تأثیر مستقیم دارد.