فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:50
فهرست مطالب:
تعریف معماری 1
معمار 2
خاستگاه معماری 4
معماری در مصر 5
معماری در یونان 7
معماری در امپراطوری 8
بیزانس «روم شرقی» 9
کتاب تاریخ سبکهای معماری 10
باروک 15
روکوکو 17
کلاسیسیم جدید 19
مدرنیسم چیست؟ 21
مدرن ولیت 22
پست مدرنیسم 23
مراحل تجزیه و تحلیل 34
اصول مشخصهها و مراحل طراحی 38
اصول و روشهای معماری 40
مشخصهها و اصول معماری معاصر 43
فرم و فضا 44
سازندگیهای فرم و فضا 46
سازماندهی مرکزی 50
تناسب 52
منابع و مأخذ 55
تحقیقی که پیش روی شماست حاصل گردآوری مطالبی از کتب و منابع مختلف در رابطة با هنر معماری، تاریخچه معماری و سبکهای مربوط به معماری و تاثیر فرهنگ بر معماری میباشد.
مطالب ارائه شده در تحقیق توسط گروهی از دانشجویان درس مبانی و شهرسازی رشته عمران جمعآوری شده است.
امید است که مجموعة گردآوری شده مورد استفاده و توجه دانشجویان و دانشپژوهان عزیز قرار گیرد.
تعریف معماری
بروس السوپ صاحبنظر در مورد معماری و تاریخ آن به بیان تعریف سادهای از معماری میپردازد:
معماری عبارت است از بنایی که معنا و محتوا داشته باشد او معتقد است معماری به نوعی از سازندگی اطلاق میشود که مردم بوسیله آن به هویت خود پی میبرند و به این هویت مفهوم میدهند.
بروس آلسوپ همچنین در تعریف معماری آورده است:
معماری نیاز انسان به اینکه از احساسات مشترکش به عنوان وسیلهای برای بیان احساسات مشترک استفاده نماید.
فیلیپ جانسون یکی دیگر از کارشناسان معماری در تعریف معماری چنین آورده است: معماری تنها ایجاد انواع جدید فضاهاست. او مهمترین نقش معماری را ایجاد دگرگونی در زمینه فرهنگی موجود میداند و این نقش نخست زیبایی شناختی است.
فرانسیس دی. کی. چینگ:
از معماری به عنوان یک هنر بالاتر از جوابگوئی صرف به نیازهای عملکردی برنامه یک بنا میباشد. اصولاً، تجلیات فیزیکی معماری با عملکرد انسان مطابقت دارد.
دکتر مهدی حجت نیز در تعریف معماری این گونه آورده است:
معماری شکل دادن به مکان زندگی انسان است پس فعل معماری مستلزم توجه همزمان به دو عامل است: «شکل» و «زندگی» به عبارت دیگر معماری درصدد ساختن ظرف برای مظروف است. ظرفی به نام بنا برای مظروف «زندگی انسان»
کریستوف الکساندر نیز در تعریف سادهای از معماری آورده است:
هر انسان از آن رو که انسان است زندگی خود را میشناسد. کافی است بدان توجه کند و با خود صادق باشد و بگذارد آنچه در درون اوست به صورت چوب، سنگ واجد درآید و مکان زندگی را شکل دهد.
بطور کلی و خلاصه در تعریف معماری مطلوب میتوان گفت:
معماری مطلوب معماری میباشد که انسان در آن احساس زنده بودن و حیات داشتن، انسجام و آرامش کند.
معمار:
برای تعریف معمار نیز از تعاریف صاحبنظران معماری استفاده مینماییم در این رابطه و در تعریف معمار کریستوفر الکساندر آورده است.
معمار را در معنای عام کسی میدانیم که به ساختن بنایی اقدام کند او در ساختن این بنا نه تنها باید خصوصیات آن نوع ا زندگی را که قرار است در آن مکان رخ دهد بشناسد. بلکه باید به تصویری از زندگی بهتر در آن مکان نیز وقوف داشته باشد.
لذا معمار لاجرم در مکانی که طراحی میکند برداشت خود از زندگی بهتر را بیان میدارد بدین ترتیب مجموعه باورهای معمار که محصول درک و احساس او از شایستهترین زندگی قابل عرضه در مکان مورد طراحی است تجلی مییابد.
همچنین معمار را کسی میدانند عرضه کننده تعریفی از شایستهترین زندگی میباشد که با خلق فضای معماری خود امکان تحقق آن را برای استفادهکنندگان فراهم میسازد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
فهرست مطالب:
مقدمه
جمعیت:
نمونه:
مقیاس سازی:
متغیرها:
الف) دادههای گسسته:
ب) دادههای پیوسته:
محاسبه نما برای دادههای پیوسته:
نمودارهای آماری:
الف) نمودار میله ای:
ب) نمودار دایره ای:
شاخصهای آماری
ویژگیهای میانگین:
شاخصهای پراکندگی:
ویژگیهای واریانس:
مقدمه:
واژه statistics که به فارسی آن را آمار ترجمه کرده اند در اغلب زبان ما به دو معنی به کار میرود:
الف) به معنی ارقام و اعداد واقعی یا تقریبی دربارۀ اموری از قبیل زادومرگ، طلاق، میزان محصولات کشاورزی و صنعتی تصادفات رانندگی و غیره در این رابطه معمولاً دو اثری مثلاً به نام دفترهای آمار در سازمانهای دولتی موجود است.
ب) به معنی روش هایی برای جمع آوری ، تنظیم و تجزبه و تحلیل اطلاعات عددی دربارۀ موضوع.
با اینکه این دو مفهوم با هم ارتباط دارند ما در این فصل مطالبی را تحت عنوان تهیه و تنظیم داده ها که اغلب آمار توصیفی نامیده میشوند شرح میدهیم.
ضرورت استفاده روزافزون از روشهای آماری سبب شده تا دانشگاه ها، درس آمار و احتمالات را به عنوان درس اصلی رشتههای علوم پایه، مهندسی، علوم اداری، مدیریت، یازرگانی، اقتصاد، پزشکی و سایر رشته ها منظور نمایند دو دلیل عمده برای رشد سریع کاربرد آمار وجود دارد. نخست آنکه بکارگیری روشهای کمی در تمامی شاخههای علوم در حال گسترش است و دوم آنکه مقدار اطلاعاتی آماری جمع آوری شده و رای قوۀ ادراک است.
در این فصل آمار توصیفی را معرفی و واژه هایی مرتبط با این موضوع نظیر جمعیت، نمونه، متغیرها و داده ها را تعریف کرده و سپس مشخص کنندههای مرکزی شامل میانگین، میانه و نما را برای دادههای گسسته و پیوسته معرفی میکنیم. همچنین چندک ها را که میانه حالت خاصی از آن است مورد بررسی قرار میدهیم. آنگاه مشخص کنندههای پراکندگی شامل دامنه تغییرات، انحراف متوسط و انحراف معیار را برای دادههای گسسته و پیوسته ارائه خواهد شد. در پایان نمودارهای گوناگون آماری مورد بحث قرار خواهند گرفت.
جمعیت:
مجموعه تمام عناصری را که دارای یک یا چند ویژگی مشترک بوده و در یک زمان مشخص و یا موقعیت مناسب مورد مطالعه قرار میگیرد جمعیت گویند. مثلاً جمعیت دانشجویان رشتههای فنی و مهندسی که در دو سال گذشته فارغ التحصیل شده اند از نظر دانش علمی مثال دیگر اینکه جمعیت ماشینهای سمند که در دو سال گذشته به بازار آمده اند از نظر قدرت ترمز. جمعیت به دو نوع تقسیم میشود: جمعیت متناهی و نامتناهی تعداد عناصر جمعیت را اندازه ی جمعیت گویند و آن را با حرف N نشان میدهند.
نمونه:
بخشی از جمعیت را نمونه گویند و یا به میان دیگر نمونه زیر مجموعه ای از جمعیت است.
تعداد عناصر نمونه را اندازه (حجم) نمونه گویند و با حرف N نشان میدهند.
در بررسیهای آماری سعی میکنند در انتخاب نمونه دقت کافی انجام گیرد. تا با بررسی چنین نمونه مناسبی نتایج فاصله از آن را بتوان با دقت زیاد برای جمعیت تعمیم داد در هر صورت بایستی نمونه انتخاب شده یک الگوی مناسب از جمعیت باشد برای مثال اگر بخواهیم در مورد میزان درآمد افراد ساکن شهر گرگان مطالعه ای را انجام دهیم بایستی نمونهی ما به گونه ای انتخاب شود که شامل افراد با درآمد کم، متوسط و زیاد به نسبت موجود در جمعیت باشد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:199
فهرست مطالب:
فصل اول ۲
مقدمه و کلیات ۲
کلیات و مقررات ۶
جنگ ایران و عراق ۶
طرح مسئله ۱۰
اهمیت و ضرورت مطالعه ۱۸
فصل دوم ۲۲
چهار چوب نظری تحقیق ۷۶
فرضیات تحقیق ۹۶
روش تحقیق ۱۰۰
نمونه مورد مطالعه ۱۰۰
نحوه جمع آوری اطلاعات ۱۰۲
واحد مطالعه ۱۰۳
سطح تحلیل ۱۰۳
آزمونهای آماری ۱۰۴
تعریف متغیر ها و مفاهیم بنیادی( عملیاتی) ۱۰۷
روش تعیین اعتبار و پایایی ۱۱۰
استخراج و تجریه و تجلیل آماری ۱۱۱
فصل چهارم ۱۱۳
تجزیه و تحلیل داده ها ۱۱۳
محاسبه نمرات سازگاری ۱۱۴
تحلیل رگرسیون ۱۳۴
محاسبۀ تکنیک تحلیل رگرسیون چند متغیری ۱۳۶
تحلیل رگرسیون به روش جبری ۱۳۷
معادلۀ رگرسیون: ۱۴۰
فصل پنجم ۱۴۷
خلاصه و نتیجه گیری ۱۴۷
خلاصه و نتیجه گیری ۱۴۸
الف- هدف و اهمیت تحقیق ۱۴۸
جداول تقاطعی ۱۵۰
جمع بندی و نتیجه گیری نهایی ۱۷۰
کتابنامه ۱۷۳
منابع فارسی ۱۷۳
فصل اول
مقدمه و کلیات
جنگ شناسی یا پولمولوژی با جامعه شناسی جنگ – یعنی شناخت تأثیر جنگ بر جامعه و متقابلاً تأثیر جامعه بر جنگ – متفاوت است. همچنین باید آن را از علم جنگ به مفهومی که در مراکز نظامی تعلیم می دهند و متخصصان نظامی، فرماندهان و افسران را تربیت می کنند. (ادیبی سده، ۱۳۷۹:۸)
پولمولوژی، ترکیبی از واژه های یونانی polemos به معنای «جنگ» و logos به معنای «بررسی و شناسایی» است و در شکل کلی می توان ان را «علم جنگ» نامید. پولمولوژی به مطالعه شکل ها، علت ها، نتیجه ها و عملکردهای جنگ به عنوان یک پدیده اجتماعی می پردازد. (بوتول، ۱:۱۳۶۸)
جنگ، بی تردید، شگفت انگیزترین پدیده اجتماعی است. اگر بنا به گفته دورکیم جامعه شناسی بیان تاریخ به صورتی دیگر باشد، می توان گفت که جنگ آفریننده تاریخ است. در واقع، تاریخ صرفاً با توصیف کردن کشمکش های مسلحانه آغاز شده است و بعید می نماید زمانی برسد که این پدیده کاملاً از بین برود، زیرا جنگ ها مشخص ترین مبادی تاریخ، و در عین حال، مرزهایی هستند که مراحل مهم حوادث را از یکدیگر متمایز می کنند. تقریباً نمامی تمدن های معروف بر اثر جنگ از بین رفته اند. همه تمدن های جدید نیز با رخ دادن جنگ پا به عرصه وجود نهاده اند. سیادت هایی که هر از چندگاه، نوعی جامعه خاص را در صدر جوامع بشری می نشانند، زاده جنگ هستند و مشروعیت خود را از آن ئیم گیرند.
به علاوه، جنگ یکی از عوامل اصلی تقلید جمعی است که در تغییرات اجتماعی نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. جنگ بسته ترین جوامع را وا می دارد تا دیر یا زود دروازه های خود را بگشایند؛ مانند چین، ژاپن یا مراکش در طول قرن اخیر. جنگ احتمالاً نیرومندترین شکل تماس تمدن ها با یکدیگر است. جنگ انزوای روانی را به زور از بین می برد و حتی در نوع پوشش نیز تأثیر می گذارد. از روی برش لباس نظامیان می توان فاتح حقیقی جنگی را که سال ها پیش درگرفته است تشخیص داد؛ بعد از حکومت ناپلئون، از لباس های نظامی فرانسوی تقلید می کردند، پس از سال ۱۹۱۸ از لباس های نظامی انگلیسی، و امروز از لباس های نظامی امریکایی و روسی تقلید می کنند.
مختصر اینکه جنگ از تمامی شکل های تحولات حیات اجتماعی مهم تر است. جنگ نوعی «تحول شتابان» است. بنابراین، شاید تعجب آور باشد که چرا تا کنون علمی واقعی به نام «جنگشناسی» یا «پولمولوژی» به وجود نیامده است. به راستی، چرا کمتر محققی به مطالعه عینی ویژگی ها و جنبه های عملکردی جنگ، که مهم ترین پدیده اجتماعی است، رغبت نیافته است؟ از نیم قرن پیش تا کنون شاهد افزایش آزمایشگاه هایی هستیم که به مطالعه تخصصی برروی بیماری های مهلک مانند سرطان، سل، طاعون و تب زرد می پردازد.
تعداد این آزمایشگاه ها مدام در حال افزایش است و باید چنین باشد. اما چرا برای مطالعه جنگ که به تنهایی بیش از همه بلایا و آفات قربانی گرفته و مصیبت وبه بار آورده است، جتی یک مؤسسه تحقیقاتی تأسیس نشده است؟
ارسطو می گوید که علم، زاده حیرت است. می توان گفت نخستین چیزی که مانع مطالعه علمی موقله جنگ می شود این است که این پدیده در عین حیرت انگیز بودن، برای ما به قدری عادی است که به سختی می توانیم از آن شگفت زده شویم. پرودن ، نظریه پرداز سوسیالیست فرانسوی می گوید: (هیچ خواننده ای نیاز ندارد به او بگویند که جنگ از لحاظ فیزیکی یا تجربی چگونه چیزی است. هر کس تصویری از جنگ دارد؛ بعضی به سبب آنکه خود شاهد جنگ بوده اند، جمعی به علت ارتباطات عدیده ای که با جنگ داشته اند و بسیاری به علت آنکه خود مستقیماً جنگیده اند. بنابراین، ابتدا باید با اسن بداهت کاذب جنگ مبارزه کرد. در این مورد، بداهت ناشی از عادتی روانی است دکه از بچگی در ما به جا مانده است. تمام پسربچه ها دوست دارند از سربازان تقلید و جنگ بازی کنند.»
دومین مانع بر سر راه مطالعه علمی جنگ، این است که جنگ ظاهراً به طور کامل به اراده ما بستگی دارد. جنگ آغاز و پایانی دارد و در لحظه ای مشخص با همه تشریفات سیاسی و مذهبی خاص خود شروع می شود. برای جنگ دلایلی برمی شمارند که از مدت ها پیش از طریق بحث و مشورت تدارک دیده شده اند. به نظر ما، اگر هر جنگی مستقلاً در نظر گرفته شود، ارادی، قابل اجتناب و صرفاً معلول تصمیمی که از دیرباز سنجیده و پخته شده است، به نظر خواهد رسید.
بی شک این اعتقاد که جنگها کاملاً ارادی و آگاهانه اند، از مانعی اصلی سرچشمه می گیرد که بر سر راه مطالعه علمی جنگها قرار دارد. در اینجا سخن از یک «مغالطه حقوقی» به میان می اید. با وجود تکذیب مکرر تاریخ، حقوقدانان هنوز جنگ را از مقوله نزاع میان افراد، مشاجره، دوئل یا کشمکش توأم با فحاشی می دانند. گاهی با نیز به تقلید از قراردادهای حقوقی خصوصی یا قانون جزا، برای پیمان ها، دادگاه ها یا قوانین بین المللی طرح هایی تهیه می کنند. عده ای می خواهند با نوعی آئین، مطابق الگوی قواعد جنگ تن به تن یا مقررات بوکس و فوتبال، برای جنگ مقرراتی تدوین کنند. طرح های حاکمیت نیز تا کنون حاصلی جز بازنویسی حقوق خصوصی، یا حداکثر حقوق خانخانی با تعبیر خاص آن از حکمیت تیولداران در منازعات، مانند دادگاه بارون ها، حاصلی نداشته است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
چکیده متن لاتین:
Section 1
INTRODUCTION
Accountancy (profession) or accounting (methodology) is the measurement, statement or provision of assurance about financial information primarily used by managers, investors, tax authorities and other decision makers to make resource allocation decisions within companies, organizations, and public agencies. The terms derive from the use of financial accounts.
Accounting is the discipline of measuring, communicating and interpreting financial activity. Accounting is also widely referred to as the "language of business".
Financial accounting is one branch of accounting and historically has involved processes by which financial information about a business is recorded, classified, summarised, interpreted, and communicated; for public companies, this information is generally publicly-accessible. By contrast management accounting information is used within an organisation and is usually confidential and accessible only to a small group, mostly decision-makers. Tax Accounting is the accounting needed to comply with jurisdictional tax regulations.
Practitioners of accountancy are known as accountants. There are many professional bodies for accountants throughout the world. Many allow their members to use titles indicating their membership or qualification level. Examples are Chartered Certified Accountant (ACCA or FCCA), Chartered Accountant (FCA, CA or ACA), Management Accountant (ACMA, FCMA or AICWA), Certified Public Accountant (CPA) and Certified General Accountant (CGA or FCGA).
Auditing is a related but separate discipline, with two sub-disciplines: internal auditing and external auditing. External auditing is the process whereby an independent auditor examines an organisation's financial statements and accounting records in order to express an opinion as to the truth and fairness of the statements and the accountant's adherence to Generally Accepted Accounting Principles (GAAP), or International Financial Reporting Standards (IFRS), in all material respects. Internal auditing aims at providing information for management usage, and is typically carried out by auditors employed by the company, and sometimes by external service providers.
Accounting/accountancy attempts to create accurate financial reports that are useful to managers, regulators, and other stakeholders such as shareholders, creditors, or owners. The day-to-day record-keeping involved in this process is known as bookkeeping.
Accounting scholarship is the academic discipline which studies accounting/accountancy.
چکیده ترجمه فارسی:
بخش اول
مقدمه:
حسابداری حرفه ای یا حسابداری(روش شناسی) اندازه گیری، صورت حساب یا تامین بیمه و اعتبار اطلاعات مالی است و مدیرا ن، سرمایه گذاران، مسئولان مالیات و دیگر مدیران از آنها استفاده می کنند. همچنین تصمیم گیرندگان در شرکتها و سازمانها و موسسات عمومی در مورد تخصیص اعتبارو بودجه و تامین کنندگان مالی تصمیم گیری می کنند. این عبارت از حسابهای مالی به دست آمده است. حسابداری شیوه اندازه گیری و فعالیت مالی را تفسیر می کند. حسابداری بیشتر به "زبان تجاری" است. حسابداری مالی یکی از رشته های حسابداری و تاریخی است که شامل مراحلی است که اطلاعات مالی در مورد تجارت را گزارش و طبقه بندی و خلاصه می کند و بعد آن را تفسیر و شرح می دهد و آن را به شرکتهای عمومی منتقل می کند و اطلاعات به طور عموم در اختیار همه قرار می دهد. در مقایسه با اطلاعات حسابداری مدیریت که تنها در یک سازمان مورد استفاده قرار می گیرد و تنها مختص یک گروه کوچکی است که تصمیم گیرنده گان آن قابل اعتماد هستند، حسابداری مالیاتی حسابداری است که نیاز به رعایت مقررات مالیاتی قضائی است، به استادان حسابداری ، حسابدار می گویند. که افراد حسابدار حرفه ای زیادی در دنیا وجود دارند و افراد زیادی حق استفاده از چنین عنوانی را دارند که این نمایانگر اعضاء و شرایط لازم آن است. مثالهای آن مثل FCCA یا ACCA است که حسابدار مجاز تائید شده ای است، حسابدار تصدیق شده ACA یا CA یا FCA، حسابدار مدیریت AZCWA یا FCMA یا ACMA حسابدار رسمی و حسابدار معمول FCGAیا CGA است.
حسابرسی از دو زیر مجموعه تشکیل شده است. حسابرسی درونی و برونی. حسابرسی خارجی مراحل پردازشگری است که حسابرسی مستقل صورت حسابهای مالی سازمان را برسی می کند و از گزارشات حسابداری تحقیق می کند تا در مورد حقایق و انصاف حسابداران و پشتیبانی وحمایت حسابداران از ضوابت حسابداری (GAAP) و استاندارد های مالی گزارش شده بین المللی (ZFRS) نظریه ای بدهد. هدف از حسابرسی درونی آن است که اطلاعاتی برای استفاده مدیران و حسابرسیها در شرکت و در بعضی مواقع کسانی که سرویسهای خارجی را تهیه می کنند فراهم آورد. حسابداران سعی می کنند تا گزارشات مالی دقیقی را ارائه دهند که برای مدیران، رگلاتورها و دیگر سهامداران مثل مالکین سهامدار و طلبکاران مفید است. نگهداری به روز شامل مراحلی است که به آن دفتر دار میگویند. رشته حسابداری رشته آکادمیک است که حسابداری را توضیح می دهد.
حسابداری پیشرفته: شامل مراحل اندازه گیری، شناسایی ، انتقال اطلاعات اقتصادی است که به مصرف کنندگان و استفاده کنندگان اطلاعهات درمورد قضاوت اقتصادی و تصمیماتی که بر اساس آن می گیرند آگاهی دهند. حسابداری مقدار و خلاصه مذاکرات مالی را ارائه میدهد که حساب دارای قانونی را طبق قرار داد انتقال می دهد و خلاصه مذاکرات غیر مالی را که به صورت عینی قابل پرداخت است را به حساب نمی آورد.
در فرایند سیستم حسابداری مالی مدرن ، سیستم دفتر داری دو گانه ای وجود دارد که شامل دو ورودی برای هر معامله و تجارت است ، که یک بدهی در یک حساب و یک موجودی معادلی در حساب دیگری وجود دارد. که خلاصه ای از همه بدهی ها با خلاصه موجودی ها برابری می کند. و روش ساده ای را ارائه می دهد و اشتباهات و خطاها را چک می کند که اول اروپائیان قرون وسطی از آن استفاده می کردند که تاریخچه این سیستم به رومیها یا یو نانیان زمان باستان برمی گردد.
طبق انتقاداتی که از عمل کرد حسابداری استاندارد شده، در مدت زمان کمی تغییر می کند که تعداد زیادی اصلاحات حسابداری در هر نسل ایجاد می شود تا سعی کند دفتر داری مربوط ظرفیت تولید یا داراییهای سرمایه را حفظ کند. هر چند مبنای آن تغییر نمی کند که مبنای آن از اقتصاد جداست. در دوران اخیر تفاوتی که بین حسابداری و بنیاد اقتصادی است به اصلاحات منجر می شود که گزارشات مالی را ایجاد می کند بیشتر از آنکه گواهی بر واقعیات اقتصادی باشد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:18
فهرست مطالب:
مقدمه پژوهشگر 1
تعریف مغالطه 1
اجزای خارجی مغالطه 2
الف) آفات رهرو طریق شناخت 2
1) ساده انگاری 2
2) پیروی از هوس 3
3) شخصیتگرایی 4
4) سنتگرایی 5
5) جدا نکردن جنبههای گوناگون 5
6) درآمیختن انگیزه و انگیخته 6
7) خیال پردازی 7
8) تکیه بر ظن به جای تعیین 7
9) شتابزدگی 8
راههایی که برای انحراف رهرو طریق توسط مغالطه کننده بیان می گردد 8
1) تشنیع 8
2) مخاطب او را وادار به تشنیع کند 8
3) ذکر مطالبی که مخاطب را متحیر کند 9
4) مخاطب را عصبانی نماید 9
5) ایراد حشو و زاید 9
6) خاموش کردن مخاطب 9
7) تعبیرات درباره خصم 10
8) یک طرف دلیل خود را به اختصار ذکر کند 10
منابع 11
چکیده
مقاله پیش رو مقالهای است که در آن از مواضع تبکیت (مغالطه) بیرونی سخن گفته شده است که درآن ابتدا تعریف مغالطه بیان شده است و در مرحله بعد اجزای بیرونی مغالطه گفته شده است که شامل دو قسمت است که قسمت اول آن مربوط به آفات رهرو طریق شناخت است و قسمت دوم آن مربوط به راههایی است که توسط مغالطهکننده مطرح میشود برای انحراف، که قسمت اول خود دارای 9 مورد است که به تفصیل بیان می شود و قسمت دوم شامل 8 قسمت است که آنها هم در مقاله بیان میشود تفصیلاً. البته باید توجه داشت توضیحات هر قسمت متناسب با شناخت مخاطب از این بحث و بسیار کوتاه بیان شده است و از توضیح زائد وسنگین خودداری شده است.
مقدمه
الحمداله رب العالمین الذی خلق الانسان و علمه البیان و وضع المیزان و الصلاه و السلام علی من ارسله بالقرآن محمد المصطفی و علی اهل بیته معادن الحکمه و معالم البرهان.
اما بعد، در این مقاله کوشش شده است تا راههایی که شخص دچار اشتباه و انحراف گردیده را در قالبهای کلی آن قرار داده و عرضه کنیم. همانطور که میدانید راههایی که سبب به اشتباه افتادن میگردد بسیارند که از آنها تعبیر به مغالطه میگردد.
مغالطه به دو بخش و موضع تقسیم میشود: 1ـ مواضع بیرونی مغالطه 2ـ مواضع درونی مغالطه
ما در اینجا به بخش اول پرداختهایم و سعی کردهایم تا جایی که میتوان این کثرت مواضع را از بین برده و آنها را در قالبهای کلیتر و موارد کمتری بیان کنیم.
امیدواریم بتوانیم در این مهم کاری کنیم و سبب حل مسائل و مشکلاتی که برای دوستان این علم علیالخصوص این بحث میگردد باشیم.
«تعریف مغالطه»
منظور ما از مغالطه یعنی خطای فکری و اعم از این است که فرد در مقام تفکر خودش به اشتباه افتد یا اینکه کسی وی را به اشتباه اندازد و اعم از اینکه وقوع خطا در مقام تعریف باشد و یا استدلال و اعم از اینکه ذهن در مقام استدلال برهانی دچار لغزش گردد و یا در مقام استدلال جدلی
«اجزای خارجی مغالطه»
همان عوامل درونی مغالطه است و آن شرایط خاص روانی است که متفکر در این شرایط دچار خطایی در اندیشه شده و از وصول به نتیجه درست باز میماند.
این شرایط یا آفتهایی است که هر دو طریق شناخت (خود شخص متفکر) به آنها مبتلا شده و یا دامهایی است که توسط یک مغالطهکننده برای انحراف رهرو طریق، گسترده میگردد.
البته منطقدانان تنها به حالت دوم توجه کرده و آنها را تحت عنوان تبکیت بیرونی یا اسباب خارجی مغالطه آوردهاند.
ما در اینجا به مواضع هر دو حالت روانی مغالطه اشاره میکنیم.