مقاله کشاورزی با عنوان آئین کار نگهداری درسردخانه (ازمرحله برداشت تا نگهداری) در فرمت ورد در 11 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
پیش گفتار
مقدمه
میوه ها و سبزیها - زردآلو- آئین کار نگهداری درسردخانه (ازمرحله برداشت تانگهداری)
هدف ودامنه کاربرد
مراجع الزامی1
اصطلاحات وتعاریف
نرمی سنج2
آنتوسیانین ها
دمه نسبی
آمادگاه
درجه روز
شرایط برداشت محصول
رنگ پوست میوه
بافت میوه
سردکردن پس ازبرداشت
ترابری
جداکردن وبسته بندی میوه زردآلو
نگهداری درسردخانه
د ما
صدمات یخ
دمه نسبی
تهویه
مدت نگهداری
عملیات پس ازخاتمه نگهداری درسردخانه
ضدعفونی اتاقهای سردخانه ووسایل بسته بندی
مقاله با عنوان آئین کار نگهداری در سردخانه (از مرحله برداشت تا نگهداری) در فرمت ورد و شامل مطالب زیر می باشد:
* پیش گفتار
* مقدمه
* میوه ها و سبزیها - زردآلو- آئین کار نگهداری در سردخانه (از مرحله برداشت تا نگهداری)
* هدف و دامنه کاربرد
* مراجع الزامی
* اصطلاحات و تعاریف
* نرمی سنج
* آنتوسیانین ها
* دمه نسبی
* آمادگاه
* درجه روز
* شرایط برداشت محصول
* رنگ پوست میوه
* بافت میوه
* سردکردن پس از برداشت
* ترابری
* جداکردن وبسته بندی میوه زردآلو
* نگهداری در سردخانه
* دما
* صدمات یخ
* دمه نسبی
* تهویه
* مدت نگهداری
* عملیات پس ازخاتمه نگهداری در سردخانه
* ضدعفونی اتاقهای سردخانه و وسایل بسته بندی
در صحبت ایران و همسایگان، روسیه از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار بوده است.
ایران از عصر صفوی به عنوان یک واحد ملی منسجم ظاهر شده وبه لحاظ مجاورت با نواحی جنوبی روسیه به تعامل با آن کشور پرداخته است. بالطبع در تحلیل روابط خارجی این دو کشور باید به نقش متغیرهای مختلف داخلی، منطقهای و بین المللی توجه وافر داشت. شرایط قوت و ضعف داخلی معادلات و مناسبات منطقهای و نظام ساختار بین الملی همگی بر روابط ایران و روسیه تاثیر کذار بودهاند.
از عصر صفوی تا به امروز نشیب و فرازهای مختلفی برای روابط دوجانبه ایران و روسیه رخ داده و مناسبات آنها را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین در پاسخ به این سوال که چه علل و عواملی در جهتگیریها وسیاست خارجی متقابل ایران و روسیه تأثیر داشتهاند، باید گفت که این نوشته تعامل و پیوند متداخل متغیرهای سطوح ملی، منطقهای وبینالمللی در دورههای مختلف تاریخی را فرض میگیرد که بر الگوهای رفتاری و روابط ایران وروسیه تاثیرگذار بودهاند.
در بیان مطلب حاضر، ابتدا یک درآمد مختصر به مسائل نظری به عنوان اساس تئوریک بحث خواهیم داشت.
دربخش دوم به مرور کلی و مختصر مسائل وحوادث روابط خارجی ایران و روسیه در مقاطع مختلف خواهیم پرداخت.
دورة اول به دوران صفوی تا پایان حکومت زندیه، دورة دوم به عصر قاجاریه، دورة سوم به عصر پهلوی، دورة چهارم به دوران پس از انقلاب اسلامی تا فرو پاشی شوروی و بالاخره دوره ششم به دوران پس از فروپاشی شوروی اختصاص خواهند داشت. درپایان هم یک جمعبندی از مباحث ارائه خواهیم داد.
ملاحظات نظری
ادبیات غرب محور روابط بین الملل، معاهده صلح وستفالیا 1648 را نقطه آغار شکلگیری روابط بینالمللی به حساب میآورد. براساس پیامدهای این نظام جدید، شاهد نوعی برابری ونابرابری میان واحدهای مختلف جامعه بین المللی بودیم. دولتهای ملی روس، پروس، پرتقال، اسپانیا، فرانسه، انگلیس اصلیترین مؤسسین این نظام بودند و از نظر حقوقی و براساس اصل حاکمیت ملی برابر تلقی میشوند. این دولتهای اروپایی مسیحی، برخی از واحدهای اروپایی مثل لهستان راهم سطح خود نمیدانستند و برای تنظیم روابط و منافع خویش، حتی به حمله و تجزیه این کشورها میپرداختند. از طرف دیگر ممالک غیر اروپایی وغیر مسیحی را نیزهمشأن خود تلقی نکرده و خود را مجاز به دست اندازی درآنها می دانستند، تا در فرآیند استعمار وآبادانی، آنها را نیز اجتماعی گروه و به جرگه واحدهای برابر وارد سازند. سیر تحولات و رقابت این دول اروپایی در ممالک آمریکای لاتین، آفریقا وآسیا، انعقاد قراردهای تحت الحمایگی و کاپیتالاسیون هم در همین راستا بوده است[1].
نابرابری عملی میان دولتهای اروپایی آن دوره، برحسب مؤلفه قدرت و به صورت سلسله مراتبی تاهژمونی باعث شده بود تا هریک ازاین دولتها با ظهور خویش دورانی از عرصة رقابت را ساماندهی نماید. پرتقال، اسپانیا، هلند، بریتانیا، فرانسه و آلمان مهمترین واحدهایی بودند که درخارج از اروپا به فعالیت میپرداختند. روابط “ سطح تضاد و تعارض” بین اروپائیان به خارج از اروپا کشیده شد و آنها بین خود و در قبال غیراروپائیان روابط مبتنی بر رقابت ـ همکاری را بنیان نهادند.
براساس مؤلفههای قدرت در هردوره، توزیع تواناییها متفاوت بوده، اما در شرایط و موقعیتهای مختلف همواره سعی میشده است که به نوعی “ نظام موازنه” برقرار گردد. این توازن سیستیمی میتواند مبتنی بر توافقات مکتوب(عهدنامه، کنوانسیون و… ) و یا به صورت عرفی و نانوشته باشد. بنابراین، حالتی از رژیمهای بین المللی بین اعضا شکل میگرفت که آنها قادر به تأثیر گذاری بر یکدیگر بودند، ولی با واحدهای غیرتأثیرگذار روابط دیگری را دنبال می کردند.
با توجه به سطح و میزان قدرت و توانایی دولتها(نا برابری) بر حسب مؤلفههای نظامی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، می توان 5 سطح مختلف را در نظر گرفت : سطح ابر قدرت، سطح قدرتهای بزرگ ، قدرت متوسط، قدرت کوچک و بالاخره واحدهای ذره ای در کل جامعة بینالمللی مرکب از دولتها، تعدا د مختلفی از این 5 دسته دولتها میتوانند در منا طق مختلف جغرافیایی وجود داشته باشند[2].
[1] - آنتونیو کاسسه . حقوق بین الملل در جهانی نا متحد،ترجمه مرتضی کلانتریان ،تهران :نشر ، 13 ، ص
[2] - عبدالعلی قوام. اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل . تهران : سمت ،1380، صص 65-59.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:27
فهرست مطالب:
چکیده
کلید واژه ها:
1ـ مقدمه
2ـ مواد و روش ها
3ـ نتایج و مباحث
3ـ1ـ آراء یونانیان و غربی ها در باب ماهیت سخن ادبی
3ـ2ـ افلاطون و الهامی بودن شعر
3ـ3ـ ارسطو و ساختار شعر و سخن ادبی
3ـ4ـ دفاع سیدنی از نظریه ی ارسطو
3ـ 5 ـ جان درایدن و طبیعت عام بشری
3ـ6ـ وردزورث و حقیقت کلی شعر
3ـ7ـ کالریچ و آفرینندگی شعر
3ـ 8 ـ نظر شلّی در دفاع از شعر و سخن ادبی
3ـ 9 ـ نظریه ی ادبی فرمالیسم
3 ـ 10ـ نظریهی ساختار گرایی و ادبیات
3ـ11ـ نیچه و لذّت ادبی
3ـ 12ـ ابهام گرایی و پوچی در ادبیات
3ـ13ـ نظر ژان پل سارتر درباره ی ادبیات
3ـ14ـ مفهوم و ماهیت سخن ادبی در بین عرب ها
3ـ 15ـ تحلیل آراء حکما و نظریه پردازان ایرانی
3ـ16ـ مفهوم امروزی ادبیات
3-17- نظر خواجه نصیر درباره ی شعر و سخن ادبی
3-18- نظر کروچه درباره ی ادبیات
3ـ19ـ نتیجهگیری نهایی
ABSTRACT
Keywords
منابع و مآخذ:
چکیده:
در تعریف واژه ی ادبیات، ماهیت، فواید و نقش آن در زندگی بشر و نیز در حوزه ها و کارکردهای عملی آن، از قدیمترین زمان تاکنون مباحث گوناگونی صورت گرفته است؛ برخی آنرا به مفهوم اخلاقی و برخی در معانی ادبی و عده ای نیز به هر دو مفهوم اخلاقی و ادبی آن به کار برده اند.
اما امروزه ادبیات با سایر علوم جدیدی چون روان شناسی، زبان شناسی و نقد ادبی پیوند خورده و اهمیت والایی پیدا کرده است.
اگر ما یک سیر اجمالی در آراء و نظریه های ادبی غربی ها داشته باشیم، با مطالعه ی آراء ادبی افلاطون، ارسطو، سیدنی، جان درایدن، جانسن و کالریچ و دیگران در می یابیم که:
اولاً جریان فکری ادبی که از ارسطو شروع و به کالریچ ختم می شود، متناسب با شرایط فرهنگ اروپایی است؛ به ین صورت که اگر در آراء آنها ابتدا موضوع اخلاقی در حوزه ی ادبیات دارای نقش و معنای خاصی بود، رفته رفته رنگ باخته و «لذت» جانشین «تعالیم اخلاقی» می گردد.
ثانیاً در تعریف ماهوی شعر و ادبیات با مشکلات و نارسایی های چندی روبه رو هستیم که تعمیم آن نظرها به آثار ادبی مهم دنیا، نه تنها مشکل، بلکه گاهی ناممکن و یا حداقل ضعیف می باشد.
در این مقاله ضمن تبیین و روشنگری جریانات تاریخی آراء ادبی غربی، که از اخلاق به التذاذ و از ایضاح به ابهام می گراید، سعی شده با کمک از نظریه های ادبی خواجه نصیر و بند کروچه و استفاده از مفهوم «شهود»، یک تعریف جامع و کاربردی تری از ادبیات ارائه شود تا گره گشای بسیاری از مشکلات ادبی و علمی ما باشد.
کلید واژه ها: آراء ـ ادبی ـ امروز ـ شهود ـ غرب ـ نقد ـ یونان