. ولی وجود تعداد زیادی دیرک و ستون ( که طبعاً در آغاز بسیار به هم نزدیک بود) مانع دید می شد، بویژه هنگام برگزاری آئین ها و جشن ها و میهمانیها این کاستی بیشتر به چشم می خورد. به همین دلیل نخست کوشیدند تا آنجا که میسر است ستونها را از همدیگر دور کنند. برای اینکار ناچار به فراهم کردن فرسب ها و تیرهای سخت و استورا کشیده شدند. ولی باز هم ناتوانی تیرهای چوبین در بردن بار دهانه های بزرگ کار را دشوار می کرد این بود که پوشش دهانه های بزرگ بیستون آرزوی معماران روزگار باستان شد.
ساختمان تالار چهلستون در جهان کهن، نمونه های بیشماری داشت. ولی برای نخستین بار در ایران و در شهر پارسه یا تخت جمشید بود که با فراهم کردن چوب کنار از جاهای دوردست (مانند جبل عامل) و فرسب و لته و تختهچوب چُندن و ساج از گنداره ، معمار یا رازیگر پارسی توانست فاصله دو ستون را تا حداکثر ممکن (یعنی در حدود شش گز- نزدیک 4/6 متر) برساند. در حالی که پیش از آن در چهلستون و ستاوندها کمتر گاهی سطبرای ستونها بیش از فاصله میان آنها بود (مانند معابد مصری).
اگر چه این پیشرفقت بسیار چشمگیر بود ولی ایرانی به آن خشنود نشد و برای برگزاری جشنها و بارهای شاهانه چیزی گستردهتر و پیشرفتهتر آرزو میکرد پس از یورش خشمگینانه و دژخیمانه اسکندر ویرانگر به ایران، با اینکه امید داشت ایران و آسیا را یونانی کند و فرهنگ باختری را به زور در خاور زمین فرمانروا سازد جز چند مودر معدود (مانند آتشکده خوزهه) که تا حدودی از سرستونهای معروف به (ایونی- یوینک) استتفاده شده بود معماری یونان هرگز نتوانست در ایران جای گرم کند (این نکته ننیز جالب توجه است که نمونه کلیه سرستونهایی که امروز به نام توسکان و درویک و یونیک معروف شده در استودانها و پرستشگاههای کهن ایران مانند فخریکه و سکاوند و قزناپان و داو-دختر و در روزگاری بسیار کهنتر از دوران درخشش معماری یونان به کار گرفته شده و بخوبی میتوانند خاستگاه خود را نشان دهد. از همان روزهایی که شاهنشاهی هخامنشی فرومیافتاد معماران ایرانی بر آن شدند که طاق و گنبد را (که پدیده طبیعی و خاص معماری ایران است) جانشین تختبام و خرپشته چوبین کنند. چه آوردن چوب سدر از جبل عامل و ساج از گنداره همیشه میسر نبود و در جنگلهای تنگ و جلگههای درندشت هم چوب سخت و استوار و کشیده بزحمت فراهم میشد (اگر چه در جنگلهای انبوه شمال و جنوب تا اندازهای به دست میآمد) از آن گذشته وجود موریانهای به نام ترده در بسیاری از نقاط ایران کاربرد چوب را کاری بیمنطق و گاهی بسیار خطرناک جلوه میداد.
طاق و گنبد و چفد (قوس) در ایران پیشینهای کهن دارد و معماران روزگار باستان نمونههای شگفتی از آن را در معبد زیرین چغارنبیل ( که از مصالح آن برای ساختمان چغارنیبل استفاده شده) و آرامگاههای بیرون شهر دورانتاش (نزدیک هفتتپه) و تپه نوشیجان و ویرانههای سیستان و ستودانهای کومیش دامغان به دست دادهاند (از هزاره دوم تا آغاز شاهنشاهی پارس) که دنباله آن تا روزی که معماری ریاضی ویژهای است که پایگاهی ارجمند در معماری و فن ساختمان دارد در گفتار دیگری از آن سخن خواهیم گفت.
در همین پدیدههای شکفت معماری، گنبد پایگاه بلندی دارد و دلائل بسیاری در دست داریم که این پدیده شگفتآور زاده نبوغ ایرانی است. با توجه به دشواری پوشش دهانههای بزرگ با فرسب چوبین و مزاحمتی که وجود ستونهای متعدد در زمینه تالارها برای دید ایجاد می کند بخوبی به اهمیت پوشش گنبدی پی خواهیم برد که میتواند دهانه بزرگی را سرتاسر و دیوار به دیوار بپوشاند.
برای اینکه زمینه چهارگوش را با گنبد بپوشانند میبایست نخست آن را به هشت گوش و سپس شانزده و گوش و بالاخره به دایره تبدیل کنند و این کار تبا پوشش گوشهها میسر میشد.
معماران ایرانی برای پوشش گوشهها، دو روش پدید آوردند که یکی را یکنج (به کسر سین و ضم کاف) و دیگری را ترنبه (به ضم و ت و ر) میگویند.
سکنج یا کنج بیرون جسته و ترنبه یا حفره پیش آمده نخست به یاری چوب و پس از آن با طاقهای بیضی و شیپوری اریب به صورت فیلپوش و پتکانه و پتگین در ایران پدید آمد و از نام آنها پیداست که از آنجا به سراسر جهان راه یافته است (چناچکه در زبان انگلیسی طاقهای گوشه گنبد را اسکوینج[1] میگویند که از فرانسوی کهن اکس کوان به این زبان راه یافته و در زبان فرانسوی ترومپ (هر چند که سکنج و ترنبه در معماری ایرانی دو شیوه جداگانه دارد ولی پیداست که خاستگاه انگلیسی و فرانسوی آنها یکی بوده است!)
ترنبههای پیش از اسلام ایران، بسیار ساده و به صورت فیلپوش زده میشده (یعنی گوشههای فضای زیر گنبد را با پوشش ساده ضربی پیش می کردند تا نزدیک دایره شود و بدون هیج شکنج (طاقبند و کاربند روی ترنبه و زیر گنبد) رگهای پوشش را چرخ میانداختند (مانند بافت سبد). این روش زیرسازی در شهرهای جنوبی کشور تا بعد از حمله مغول هم معمول بوده و (توسط معمارانی که تیمور لنگ جهت ساختمان پایتخت، از جنوب ایران به خراسان برده) بار دیگر در نقاط دیگر هم به کار رفته و گنبدهای زیبایی چون گنبد مسجد کبود (فیروزه اسلام) و مسجد شیخ لطفالله را بوجود آورده است. ولی پس از اسلام (و بویژه در سه چهار قرن آغاز آن) چون معماران مسلمان ایرانی شکوه افزون بر نیاز را نمیپسندیدند به یاری شکنج سازی و بویژه طاقبندی میکوشیدند که از ارتفاع زیربندی هر بیشتر بکاهند چنانکه در مورد گنبد هم تلاش میکردند که به اندازه گنبدهای پیش از اسلام خیز نداشته باشد. همزمان با پیشرفت فن ساختمان گنبد در کشورهای دیگر هم گنبدهایی حتی با دهانههای بزرگتر از گنبدهای ایرانی زده شده است ولی گنبد ایرانی دارای ویژگیهای چندیست که آن را شاهکار کرده است.
در سرزمین های دیگر (مثلاً روم) شکل نیمکرده را برای گنبد بر می گزیدند و چون میانتار رانش بر منحنی آن منطبق نمی شد ناچار بودند که کناله های آن را هر چه سطبرتر کنند تا در برابر رانش سدی باشد. در صورتی که معماران ایرانی نظیر تخم مرغی و هلو چینی و بیز را انتخاب می کردند که خود به خود میانتار رانش بود و این حس انتخاب (که بر اصول دقیق ریاضی نهاده بود) باعث می شد که بتوانند طبره یا ضخامت گنبد را در خاستگاه و پاکار تنها به اندازه یک شانزدهم دهانه بگیرند (که البته هر چه بالاتر می رفت نازک تر می شد تا به کلاله می رسید)
گنبدهای ایرانی بی هیچ چوب بست و قالب ساخته می شده بدین ترتیب که در مرکز محوطه زیر گنبد تیر راست و بلندی را کار می گذاشتند که ارتفاع آن تا نزدیک تیزه گنبد می رسید و پیرامون آن را با چوبهای دیگری مانند پره های چرخ به چنبر گنبد می بستند که تکان نخورد آنگاه در دو کانون بیضی (نیم بیضی) که باید گنبد زیرین بر آن منطبق باشد دو گلمیخ حلقه دار می کوبیدند و دو سر زنجیری را به حلقه های متصل می کردند . طول زنجیر به اندازه ای بود که اگر آن را نصف می کردند به پاکار یا کیز گنبد می رسید بدین ترتیب بنایی که بر پشت گنبد رگها را می چید هر لحظه می توانست با کشیدن زنجیردرستی کار خود را آزمایش کند.
[1] - Squince
مقدمه :
هر که نامخت از گذشت روزگار هیچ ناموز از هیچ آموزگار
رفتار سیاسی آمریکا در قبال نهضت ملی شدن نفت ایران ، عنوانی دیگر از «مجموعه ی ایران و قدرتهای بزرگ » با محوریت ایالات متحده آمریکاست .
این عنوان در واقع گزارشی است مستند از نحوه ی برخورد دیپلماسی دولت آمریکا در فاصله ی سالهای 1330-1332 شمسی برابر با 1950-1952 میلادی که منابع اولیه ی مورد استناد آن اینک به صورت مجموعه ای در اختیار اداره ی آرشیو «مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی » است .
بخش هایی از این گزارش بیش از گذشته این فرض را در نظر میآورد که دولت آمریکا از زمان حکومت ترومن موضوع براندازی دولت دکتر مصدق را در نظر داشته و حتی طراحی اولیه ی کودتا نیز از همان هنگام صورت پذیرفته بوده است . قوت گرفتن این فرض در برابر نظری که معتقد است روی کار آمدن دولت جمهوری خواه سبب گردید تا نگاه حکومت آمریکا به جریانات ایران طی آن سالها دچار دگرگونی شود طی دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیش از گذشته مورد توجه واقع شده است . هم چنین از بررسی اسناد و مدارک مبادله شده میان سفارت امریکا در تهران و وزارت امور خارجه ی آمریکا ، کاملاً این واقعیت نمایان میشود که دولت در واشنگتن و کارگزاران در تهران ، همگی به میزان قابل ملاحظه ای از یک دیدگاه مشترک در برابر ایران و مسائل آن برخوردار بودند .
چکیده ی تحقیق :
این تحقیق براساس نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران میباشد که در آن عنوان هایی چون اشغال ایران توسط آمریکایی ها ، انگلیسی ها و روسی ها ، حضور آمریکایی ها در ایران به قصد اجرا کردن اهدافشان در ایران و به خصوص بدست آوردن نفت ایران ، شکل گیری سیاست آمریکا در ایران ، نقش آمریکا در به قدرت رساندن رزم آرا به عنوان نخست وزیر در ایران و .. به بحث گذاشته شده است و در آخرنیز مطلبی درباره ی نفت ایران امروزی نوشته شده است که هم اکنون نفت در کشور ما چگونه مصرف و مبادله میشود .
فصل اول
نگاهی گذرا بر سیاستهای آمریکا در ایران
از 1941 تا 1950
اشغال ایران
موقعیت استراتژیکی ایران و ضرورت حفظ منابع نفتی و ادامة جریان صدور نفت به انگلستان برای ادامة مبارزه با آلمان هیتلری در نبردی سرنوشت ساز ، پس از تهاجم آلمان به شوروی در ژوئیه 1941 (1320) ، ضررورت اشغال ایران را توسط انگلیسی ها ایجاب می کرد . کمک رسانی به شوروی برای مقاومت در مقابل تهاجم آلمان و ممانعت از دستیابی آلمانی ها به منابع نفتی قفقاز از یک سو ، ولزوم حفظ و حراست از منابع و تاسیسات نفتی و بخصوص پالایشگاه آبادان که یکی از مهمترین منابع تأمین احتیاجات نفتی متفقین در عملیات جنگی علیه آلمان بود ، از سوی دیگر و بی اعتمادی نسبت به ملت و دولت ایران ، و شک و تردید موجه انگلیسی ها نسبت به عملیات چریکی و خرابکاری در تاسیسات نفتی جنوب ایران ، انگلیسی ها را مصمم به اشغال ایران کرد .
عملیات اشغال ایران و مسائل پس از آن ، به تنهایی ، از عهدة انگلستان بر نمی آمد . بنابراین ، از شوروی در خواست کرد که در اشغال ایران و عملیات کمک رسانی به آن کشور به انگلستان کمک کند . از آنجا که اشغال یک کشور بی طرف نه از نظر موازین اخلاقی و حقوق بین الملل و نه از جهت سیاسی و نظامی موجه نبود ، انگلیسی ها با به راه انداختن تبلیغات وسیعی دایر بر اینکه ستون پنجم المان در ایران سخت مشغول فعالیت علیه متفقین است و دولت ایران نه تنها از فعالیتهای آنها ممانعت به عمل نیاورده ، بلکه با آنها همکاری میکند ، بهانة لازم را برای تهاجم به ایران و اشغال کشور فراهم کرد .
در بامداد سوم شهریور 1320 نیروهای انگلیسی و روسی از جنوب و شمال ، کشور بی دفاع و بی طرف ایران را مورد تهاجم قرار داد . طی سه روز بعد موفق به اشغال بخشهای وسیعی از خاک کشور و حتی پایتخت شدند .
این اقدامات سبب شد پس از دو سال قطع روابط ایران و آمریکا در فاصلة سالهای 17-1315 و پس از آن ، که روابط ایران و آمریکا در سطح بسیار نازل سیاسی جریان داشت ، برای دیگر بار ایران توجه خود را به آمریکا معطوف داشت . وزیر مختار ایران در واشنگتن در چهارم شهریور 1320 و یک روز پس از تهاجم شوروی و انگلستان به ایران ، از معاون وزارت امور خارجة آمریکا در خواست مداخله و میانجیگری بین ایران و انگلستان و شوروی را کرده و در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت : « مردم آمریکا باید مطمئن باشند که قوای آلمان در ایران حضور ندارد و ادعای فعالیت ستون پنجم آلمان در ایران صحت نداشته و کذب محض است . »[1]
در اقدامی دیگر ، رضاشاه خواستار مداخله و میانجیگری روزولت رئیس جمهور آمریکا شد . روزولت که در اندیشه و متوجه هدفها و منابع حیاتی متفقین بود ، در پاسخ دیرهنگام خود به رضا شاه اطلاع داد که کاری از دست او ساخته نیست . در همین حال ، وزارت امور خارجه آمریکا از دولت انگلستان خواست که با صدور اعلامیه ای مشترک از سوی انگلستان و شوروی ، استقلال و تمامیت ارضی ایران تضمین گردد .
مقدمه
پس از پایان جنگ جهانی دوم، دولتها برای جبران خسارت جنگ روی به منابع طبیعی آوردند با شروع جنگ سرد مکتشفان بدنبال منابع مطمئن در کشورهای نزدیک آمریکا بودند که کانادا بهترین کشور بود هم از نظر وسعت و هم از نظر منابع معدنی.
فلزات پایه مانند مس، سرب، روی و نیکل، از طرفی شرایط بد آب و هوایی از قبیل سرمای زیاد و یخبندان در قسمتی از سال اکتشافی را سخت می کرد و مهمترین عامل فاکتور زمان بود که تأخیر در هر مرحله باعث موکول شدن ادامه عملیات به فصل بعدی شود از طرفی روشهای کند ژئوفیزیکی نیز به این تأخیر کمک می کرد.
ژئوفیزیک به دلیل ویژگیهایی که دارد کم هزینه بودن و بیشترین سرعت بهترین راه برای برداشت بود اما متدهای گراویتی بدلیل دیگر مشکلات کنار گذاشته شد و روشهای قدیمی مغناطیس بدلیل وجود منبع میدان، وجود الکترود و تفسیر پیچیده کمتر استفاده شد. همین عوامل بعدها باعث توسعه روشهای ژئوفیزیکی شد، اولین تلاش برای استفاده از هواپیما در برداشت های EM توسط (1946) Hans land berg و این سیستم شامل 2 سیم پیچ که در کابین هلیکوپتر میباشد و تنها برای توده های مدفون در عمق 5 متری میباشد.
از طرفی با روی کار آمدن کامپیوتر سرعت و دقت محاسبات پیچیده این روش به عنوان سریعترین و بهترین روش بکار گرفته شد.
نیاز به کشف توده های عمیق باعث شد تا پس از دهه 1970 مطالعات و طراحی هایی در این زمینه صورت بگیرد. در این مسیر موفقیتهای (INPUT) (Induced Pulse Transient) (القا پالس زودگذر) چشمگیر بوده در دهه 1980 عمده شرکتهای معدنی بدنبال اکتشاف طلا بودند. در هر حال نیاز اورانیوم و فلزات پایه در نیمه دهه 1980 باعث شد روشهای اکتشاف عمیق استفاده شود شرکتهای Spectrem , Questem , Geotem در سال 1990 اقدام به ارائه این خدمات کردند.
فصل سوم
مبانی مغناطیس سنجی و تئوری
مقدمه:
میدان مغناطیسی زمین از دیرباز نظر محققان را به خود جلب کرده بود. همیشه این حقیقت که سوزن مغناطیسی شده آویزان از نخ همیشه در یک راستا قرار میگیرد دانشمندان را به فکر وامی داشت. تا اینکه ژیلبرت نظریه خود را حدود سه قرن پیش مبنی بر اینکه زمین مانند یک مغناطیس بزرگ و تا اندازه ای بی قاعده عمل میکند. این نظریه به همراه نظریه نیوتن در مورد گرانش را میتوان پایه های ژئوفیزیک دانست. در واقع به کمک ژئوفیزیک میتوان کانسار مدفون در زمین را با اطمینان مدلسازی کرد.
مطالعات ژئوفیزیکی بر مبنای خاصیت فیزیکی مورد اندازه گیری به دو دسته کلی تقسیم میشوند. روشهایی که میدانهای طبیعی زمین را اندازه گیری میکنند (روشهای استاتیک) که عبارتند از روشهای ثقل سنجی، مغناطیسی سنجی، تلوریک، پتانسیل خودزا و رادیومتری و روشهایی که از میدانهای مصنوعی ایجاد شده استفاده میکنند (روشهای دینامیک) که شامل دو دسته مهم می باشند. روشهای الکتریکی و روشهای لرزه نگاری، روشهای استاتیک نسبت به روشهای دینامیک سریع و کم خرج هستند و عموماً در اکتشاف نیمه تفصیلی و شناسایی ساختمانی زمین شناسی استفاده میشوند و بیشتر اطلاعات کیفی بدست می دهند. در روشهای دینامیکی با مطالعه تغییرات میدان مصنوعی ایجاد شده در اثر حضور مواد مختلف میتوان آنالیزهای بهتر و مشخص تری همراه با تفسیرهای کمی و کیفی انجام داد. روشهای دینامیک اغلب وقت گیر و پرهزینه هستند ولی تجارب علمی و نتایج بدست آمده، کاربرد موفقیت آمیز این روشها را ثابت کرده است.
چکیده
پس از ظهور شبکه های جهانی اینترنت و در پی متداول شدن تجارت الکترونیکی (E.Commerce) سازمانها و شرکتها از این فناوری سود جستند، چنان که در سالهای اخیر شاهد پدیده نوین دیگری به نام دولت الکترونیک (E.Governement) هستیم. بی تردید دولت الکترونیکی اندیشه ای است که زمان تحقق آن فرا رسیده است در بسیاری از کشورها توجه به مفهوم دولت الکترونیکی و پیاده سازی آن اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. دولتها این مفهوم را تلاشی برای مدرنیزاسیون یا اصلاح و باز مهندسی دولت می دانند و این میان دولتها باید نقش اساسی برای دستیابی و توسعه این فناوری ایفا کند. در این مقاله سعی شده تا جایی که ممکن است آنرا تبین و ارایه کند
واژه های کلیدی: فناوری اطلاعات ـ دولت الکترونیک ـ مهندسی معکوس ـ متدولوژی تحقیق
مقدمه
شبکه اینترنت محیط مهمی برای سازمان هایی شده است که نیاز به ارتباط متقابل با طبیعت وسیعی از سهامداران دارند. این شبکه جهانی نیز نقش بالقوه برای بازاریابی فرآورده ها و خدمات، انتقال اطلاعات به جامعه جهانی، تأمین گردهمایی الکترونیکی برای ارتباط و پردازش دادو ستدهای تجاری را دارد. محیط کاملاً جدیدی در حال پیدایش است که در آن شرکت ها باید با هم کار کنند تا شبکه دایم مشتریان، عرضه کنندگان و فرایندهایی باارزش افزوده را ایجاد کنند و با این همه، اکنون تلاش همه جانبه ای برای تغییر و دگرگونی بنیادی در دولت و احیای مجدد دولت وجود دارد که با حرکت به سوی خدمات دایم و به هنگام سریع شده است. شبکه اینترنت نیروی بالقوه ای برای افزایش چشمگیر سطح خدمات کیفی دولت دارد و این کار با دسترس پذیر کردن خدمات کنونی برای شهروندان و شرکت ها که بر پایه کاغذ و خدمات مبتنی بر باجه یا پیشخوان است انجام می پذیرد. به این علت دولت را با اولویت هایی روبه رو
می کند که از سوی رهبران آن تعیین شده است و دولت الکترنیکی فرصت برجسته ای فراهم کرده که با عرضه شیوه های جدید ارایه خدمات تحویل کالا به انتظارات جدید و تقاضای شهروندان و شرکتها، پاسخ دهد. برای دولت ها، شبکه اینترنت رسانه ای، محیط مقرون به صرفه برای افزایش و تأمین اطلاعات و خدمات است.رشنتهالر و تامپسون1 استفاده از فن آوری اطلاعات در دولت را به منزله آخرین پدیده در رشته ای از دگرگونی های بزرگ تلقی می کنند که به حکومت یادولت دوباره شکل داده است. دولت الکترونیکی را می توان به سان تلاشهای دولت ها برای تأمین اطلاعات و خدماتی که شهروندان نیاز دارند با به کارگیری گستره ای از اطلاعات و فناوریهای ارتباطی تعریف کرد. لولینگ دولت الکترونیکی را به منزله همیشگی دولت تعریف می کنند، یعنی در هر تعامل یا ارتباط متقابلی که شخص ممکن است با هیئت یا سازمان حاکم با استفاده از شبکه اینترنت یا اینترانت داشته باشد. در نهایت، دولت الکترونیکی در حول و حوش روابط ما بانهادهای شهری خود و بنیاد جوامع نسل بعدی دور زده و درباره گسترش یا توسعه یا قرارداد اجتماعی برای فراهم کردن خدمات بهتر برای همه شهروندان و شرکت هاست. دولت الکترونیکی فقط برای قرار دادن فرمها و نحوه تأمین خدمات از سوی دولت و همچنین چگونگی ارتباط با آنها به نحوی که متناسب با نیازهای کاربران یا استفاده کنندگان باشد مجدداً بررسی یا تجدید نظر کنیم. دولتها باید این روش را که «آن را بسازد و مردم آن را به کار خواهند برد» رها کنند. دولت الکترونیکی چهار اصل دارد: 1. تأمین خدمات بر مبنای افزایش حق انتخاب برای شهروندان؛ 2. دولت و خدمات آن را دسترس پذیر ساختن؛ 3. تأمین شمول اجتماعی؛ 4. استفاده بهتر از اطلاعات. اسبورن و گابلر در کتابشان به نام اختراع دوباره دولت: چگونه روحیه کارگشایی در حال دگرگونی بخش دولتی است، این اندیشه را مطرح کردند که مدل سنتی دیوان سالارانه دولت دیگر تحمیلی نیست. هدف اصلی این است که: کاری کنیم که دولت بهترکار کند. آنها روش شهروند در مقام مشتری را برای اصلاح پیشنهاد می کنند که رهایی از مدل سنتی و دیوان سالارانه مدار و حرکت به سوی برقراری ارتباط متقابل نزدیکترین راه بین کارمندان دولت و شهروندانی که وظیفه خدمات به آنها را دارند مورد پشتیبانی قرار دهد. که در این امر باز مهندسی دولت امری مهم و اجتناب ناپذیر است. که در ادامه به بحث در مورد مدلهای پیاده سازی دولت الکترونیک پرداخته می شود،
واحد محاسباتی، منطقی و شیفت (ALU)
در کامپیوتر، به جای اجرای ریز عملیات بر روی هر ثبات، معمولاً یک سری ثبات به یک واحد مشترک محاسباتی، منطقی و شیفت ALU متصل میگردند. برای اجرای یک ریز عملیات، محتوای ثبات بخصوصی در ورودی ALU مشترک قرار میگیرد. واحد ALU عملیات مربوط را انجام میدهد، و نتیجه به ثبات موردنظر منتقل یشود. چون ALU یک مدار ترکیبی است، بنابراین، انتقال اطلاعات از ثبات منبع، به ALU و وارد کردن نتیجه به ثبات مقصد، در یک پریود پالس ساعت انجام میشود.
مدار محاسباتی
ریز عملیات ریاضی جدول (4-3) را می توان در یک مدار محاسباتی انجام داد. مبنای اولیه این مدار محاسباتی جمع کننده است که با کنترل اطلاعات ورودی به این جمع کننده، میتوان عملیات مختلف ریاضی را انجام داد.
مدار شکل 2 یک مدار محاسباتی چهار بیتی را نشان میدهد. این مدار دارای 4 جمع کننده کامل FA و چهار مالتیپلکسر برای انتخاب عملیات مختلف میباشد. مدار مذکور دارای چهار بیت ورودی A است که مستقیماً به ورودی های X جمع کننده ها وارد میشود و چهار بیت عدد B ، و مکمل آنها نیز به ورودی های 0 و 1 مالتیپلکسرها متصل شده است. در ورودی دیگر مالتیپلکسرها مقادیر 0 و 1 قرار داده شده است و خروجی های مالتیپلکسرها نیز به ورودی Y جمع کننده ها اتصال دارد. چهار مالتیپلکسر مذکور توسط دو بیت انتخاب S1S0 کنترل میشوند. بیت نقلی Cin ، به ورودی کوچکترین بیت جمع کننده متصل گردیده و بقیه بیت های نقلی خروجی جمع کننده ها، به ورودی بیت های نقلی جمع کننده بعدی، وصل شده است.