فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:105
مقدمه:
در سلسله مراتب تحول، دوره سالمندی مرحله نهایی قلمداد میشود. به نظر میرسد برخی ویژگیهای کمال مانند پختگی و خردمندی در دوره سالمندی به حد اعلای خود میرسند. اما از سوی دیگر میدانیم که با گذر از دوره میانسالی و ورود به دوره بزرگسالی و سالمندی، ضعفهایی نیز در فرد عارض میشوند. با این وصف اینکه آیا سالمندی همراه با پختگی است و یا آنکه سالمندی ضعف عمومی را در پی دارد، میتواند تضادی را ایجاد نماید. آیا به راستی سالمندی همواره از دست دادن و افت تواناییهاست یا آنکه همراه با برخی از دستدادنها و افتها، اکتسابها و تواناییهایی نیز بروز مییابد؟ اگر به محیط اطراف خود نگاهی گذرا داشته باشیم، سالمندانی را میبینیم که همچنان در این دوره، مولد، سالم، خوشفکر، سرزنده و شاداب هستند، اما عدهای دیگر وابسته و غیرفعال یا مانند بیماران مبتلا به آلزایمر دچار فراموشی شده و حتی نزدیکترین افراد خود را نیز نمیشناسند. این میتواند برای اکثر افراد نوجوان، جوان و میانسال جذاب باشد که چنانچه شانس ادامه حیات داشته باشیم، چه نوع سالمندی در انتظارمان است؟ آیا ما نیز سالمندی مولد، فعال، سالم خواهیم شد؟ یا آنکه با ورود به سالمندی، دورهای از ضعف، بیماری و طرد اجتماعی را تجربه خواهیم کرد؟ آیا رسیدن به هر یک از این دو قطب سالمندی نتیجه محتوم و از پیشتعیینشدهای که باید منفعلانه انتظار آنرا کشید یا آنکه میتوان نتیجه کار را براساس دخالتها و دستکاریهای عوامل و متغیرهایی تغییر داد؟ آیا بیماریی مانند آلزایمر با تبعاتی که دارد، تنها نتیجه یکسری عوامل ژنتیکی میباشد و هیچ راه مبارزهای با آن وجود ندارد؟ اگر اینچنین است پس چرا در طی سالهای اخیر که جوامع به سمت صنعتیشدن پیش رفته و انواع استرسها و فشارها بر فرد وارد میشود، رقم این بیماری به شدت بالا رفته است، به طوریکه در مجله پزشکی لانست عنوان شده در هر ۷ ثانیه ۱ نفر در دنیا به این بیماری دچار میشوند.
حدود نیم قرن است که سازمان بهداشت جهانی بر روی مسئلهای به عنوان پیشگیری از بیماریها در حفظ سلامت سالمندان کار میکند و از سال ۱۹۸۲، سالی که سازمان ملل متحد کنگره جهانی خود را در وین پیرامون مشکلات بهداشت سالمندان برپا نمود این مسئله به صورت چشمگیرتری مورد توجه قرار گرفت. (رستگارپور، ۱۳۷۸)
طرح مسئله
پیشرفت چشمگیر در علوم پزشکی، بالا رفتن سطح بهداشت جامعه و امکانات زیستی، کاهش مرگ و میر و تولد میانگین عمر بشر را بالا برده است. امروزه متوسط عمر در بعضی از کشورهای پیشرفته به بیش از ۸۵ سال رسیده است. (سیام، ۱۳۸۰).
افزایش سن کارکرد دستگاههای مختلف بدن را دچار اختلال میکند و این دگرگونی موجب عزلت و گوشهنشینی در سالمندان میشود. زیرا به خاطر ضعف جسمانی نسبت به دیگران احساس ناامنی کرده و دوری گزیدن را بر حضور در اجتماع ترجیح میدهند. همچنین تغییرات روانی نظیر کاهش حافظه، هوش، ضعف گیرنده تمایل سالمندان به حفظ خاطران گذشته را بیشتر میکند و از آن یک مکانیسم دفاعی میسازد که سالمند را از روزگار بحرانی دوران سالخوردگی به دنیای مطلوب گذشته میکشاند. (انجمن آلزایمر ایران، ۱۳۸۲)
فهرست مطالب:
عنوان ……………………………………………………………………………………………… صفحه
مقدمه ………………………………………………………………………………………………… ۷
فصل اول
طرح مسئله …………………………………………………………………………………………. ۱۰
انگیزه پژوهشگر …………………………………………………………………………………. ۱۲
هدف اصلی تحقیق………………………………………………………………………………… ۱۲
ضرورت و اهمیت موضوع……………………………………………………………………. ۱۲
سئوالات اصلی تحقیق…………………………………………………………………………… ۱۴
فرضیههای تحقیق………………………………………………………………………………… ۱۳
فصل دوم
بخش اول ادبیات نظری ……………………………………………………………………….. ۱۶
ویژگیهای جمعیتی سالمندان ……………………………………………………………….. ۱۷
ویژگیهای جمعیتی سالمندان در جهان ……………………………………….. ۱۸
ویژگیهای جمعیتی سالمندان در ایران ……………………………………….. ۱۸
بیماری آلزایمر ……………………………………………………………………………………. ۱۹
تاریخچه …………………………………………………………………………………………….. ۱۹
علائم بیماری آلزایمر …………………………………………………………………………… ۲۱
عوامل ایجادکننده بیماری آلزایمر ………………………………………………………….. ۲۲
رابطه تعداد افراد خانواده و آلزایمر ……………………………………………………… ۲۴
مراحل بیماری آلزایمر …………………………………………………………………………. ۲۵
نظریههای جامعهشناختی ……………………………………………………………………… ۲۶
نظریه رهایی از قید ……………………………………………………………………………… ۲۷
انتقادهای ارائه شده به نظریه رهایی از قید ……………………………………………. ۲۹
نظریه فعالیت……………………………………………………………………………………….. ۳۱
انتقادهای ارائه شده به نظریه فعالیت……………………………………………………… ۳۳
نظریه تضاد………………………………………………………………………………………… ۳۶
نظریه محیط اجتماعی ………………………………………………………………………….. ۳۵
سالمندی به عنوان یک فرهنگ فرعی ……………………………………………………… ۳۵
سالمندی به عنوان گروه اقلیت ……………………………………………………………… ۳۵
نظریه نقش …………………………………………………………………………………………. ۳۶
نظریه فرانوگرایی…………………………………………………………………………………. ۳۶
نظریههای روانشناختی…………………………………………………………………………. ۳۷
نظریه پیوستگی……………………………………………………………………………………. ۳۷
نظریه روانی اجتماعی اریک اریکسون ……………………………………………………. ۳۷
بخش سوم: چارچوب نظری تحقیق ……………………………………………………….. ۳۹
مدل نظری تحقیق ………………………………………………………………………………… ۴۲
فصل سوم: روششناسی پژوهش
…………………………………………………………………………………………………………..
جامعه آماری ……………………………………………………………………………………… ۴۴
روش نمونهگیری…………………………………………………………………………………. ۴۴
نحوه جمعآوری اطلاعات و ابزار سنجش ………………………………………………. ۴۵
تعریف مفاهیم پژوهش ………………………………………………………………………… ۴۵
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش
توصیف دادهها……………………………………………………………………………………. ۵۳
تحلیل دادهها ………………………………………………………………………………………. ۵۳
بخش اول نتایج توصیفی پژوهش ………………………………………………………….. ۵۴
بخش دوم نتایج استنباطی پژوهش ………………………………………………………… ۷۵
نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش ……………………………………………….. ۸۰
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات
تجزیه و تحلیل یافتههای حاصل از آزمون فرضیات ………………………………… ۸۳
منابع و مآخذ……………………………………………………………………………………….. ۸۸
ضمائم ………………………………………………………………………………………………. ۹۱
فهرست جداول
جدول ۱- توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه بر حسب جنسیت………………….. ۵۴
جدول ۲- توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه بر حسب سن ……………………… ۵۵
جدول ۳- توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه بر حسب تعداد افراد خانواده…. ۵۶
جدول ۴- توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه بر حسب وضعیت تاهل ………… ۵۷
جدول ۵- توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه بر حسب پایگاه شغلی…………… ۵۸
جدول ۶- توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه بر حسب میزان تحصیلات ……. ۵۹
جدول۷- توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه بر حسب میزان درآمد…………… ۶۰
جدول۸- توزیع فراوانی سوال ۸ پرسشنامه …………………………………………… ۶۱
جدول۹- توزیع فراوانی سوال ۹ پرسشنامه …………………………………………… ۶۲
جدول۱۰- توزیع فراوانی سوال ۱۰ پرسشنامه ……………………………………….. ۶۳
جدول۱۱- توزیع فراوانی سوال ۱۱ پرسشنامه ……………………………………….. ۶۴
جدول۱۲- توزیع فراوانی سوال ۱۲ پرسشنامه ……………………………………….. ۶۵
جدول۱۳- توزیع فراوانی سوال ۱۳ پرسشنامه ……………………………………….. ۶۶
جدول۱۴- توزیع فراوانی سوال ۱۴ پرسشنامه………………………………………… ۶۷
جدول۱۵- توزیع فراوانی سوال ۱۵ پرسشنامه ……………………………………….. ۶۸
جدول۱۶- توزیع فراوانی سوال ۱۶ پرسشنامه………………………………………… ۶۹
جدول۱۷- توزیع فراوانی سوال ۱۷ پرسشنامه ……………………………………….. ۷۰
جدول۱۸- توزیع فراوانی سوال ۱۸ پرسشنامه ……………………………………….. ۷۱
جدول۱۹- توزیع فراوانی سوال ۱۹ پرسشنامه ……………………………………….. ۷۲
جدول۲۰- توزیع فراوانی سوال ۲۰ پرسشنامه ……………………………………….. ۷۳
جدول ۲۱- توزیع فراوانی سوال ۲۱ پرسشنامه ……………………………………… ۷۳
جدول ۲۲- توزیع فراوانی سوال ۲۲ پرسشنامه ……………………………………… ۷۴
جدول۱- آزمون استنباطی فرضیه اول ………………………………………………….. ۷۵
جدول۲- آزمون استنباطی فرضیه دوم …………………………………………………. ۷۶
جدول۳- آزمون استنباطی فرضیه سوم ………………………………………………… ۷۷
جدول۴- آزمون استنباطی فرضیه چهارم ……………………………………………… ۷۸
جدول۵- آزمون استنباطی فرضیه پنجم………………………………………………….. ۷۹
منابع و ماخذ
فرمت:word(قابل ویرایش)
مقدمه:
موفقیت ماموران راهنمایی و رانندگی در این است که برابر تعالیم اسلامی بتوانند وظایف خود را بخوبی انجام دهند و در خدمتگذاری به جامعه از هیچ گونه کوششی دریغ نکننند. یک مامور راهنمایی باید قاطع باشد و با قدرت عمل نماید و نسبت به رانندگان خشونت روا نداشته و با آنان با مهربانی و با ادب برخورد نماید.
نحوه برخورد با متخلف:
وظایف مامور راهنمایی و رانندگی:
تصادفات:
تصادفات رانندگی سه نوع اند: تصادفات منجر به فوت، تصادفات منجر به جرح و تصادفاتی که منجر به خسارت مالی می گردند.
تصادفات منجر به خسارت سازشی:
به تصادفاتی اطلاق می شود که رانندگان در صحنه تصادف با هم سازش نمایند. این کار با داشتن کارت بیمه شخص ثالث، کم هزینه بوده ضرر و زیان، با میانجیگری افراد حاضر، دریافت وجه نقدی بابت خسارت، قبول هزینه تعمیرگاه، و لوازم مورد نیاز و یا عوامل دیگر، به سازش منجر شود.
تصادفات منجر به خسارت مالی غیر سازشی: کلیه تصادفاتی که منجر به خسارت چه سبک و چه سنگین گردد و رانندگان با هم در محل سازش ننمایند. در این حالت گزارشی تنظیم و کروکی محل تصادف نیز به طور دقیق ترسیم می گردد. ضمناً کروکیها درباره تصادفات منجر به فوت و حرج نیز تنظیم می گردد.
وظایف کارشناسان تصادف: کارشناس تصادف برای بررسی تصادف وظایف سه گانه ای دارد:
الف: قبل از حرکت به محل تصادف
ب: در حال حرکت به سمت محل تصادف
ج: در محل تصادف
قبل از حرکت به محل تصادف:
کارشناس تصادفات می باید قبل از حرکت اطلاعاتی را کسب نماید از قبیل
ب: در حال حرکت به طرف صحنه تصادف:
1- حرکت سریع ولی با احتیاط به محل تصادف
2- هماهنگی با پاسگاه ( اگر قبل از حرکت به پاسگاه نتوان هماهنگی و تماس برقرار کند در حال حرکت انجام می شود)
3- انتخاب مسیر حرکت با توجه به ترافیک و نزدیکی به محل حادثه
4- بازدید وسایل نقلیه ای که از روبروی می آیند ( از نظر راننده متواری)
ج: وظایف کارشناسان در محل تصادف»
1- انتخاب محل مناسب جهت توقف وسیله
2- بررسی سریع در مورد خطرات آتش سوزی در صحنه تصادف
3- کمک به اعزام مجروحین به بیمارستان
4- متفرق نمودن کسانی که در محل ازدحام نموده اند
5- بررسی دقیق از صحنه تصادف با منظور انجام وظیفه مطابق ماده 2 قانون رسیدگی به خسارت ناشی از تصادفات رانندگی
6- جمع آوری صحنه تصادف
7- نگهداری و مراقبت از اموال اشخاص تصادف دیده تا حضور ماموران پاسگاههای انتظامی (کلانتری ها)
8- عادی سازی ترافیک و کنترل عبور و مرور در محل تصادف
9- استماع اظهارات شهود
10- تهیه و تنظیم گزارش های مربوط
وظایف درجه داران در تصادفات:
درجه داران که به صورت پیاده یا گشتی انجام وظیفه می نمایند، وظایفی دارند:
در مورد تصادفات منجر به حرج، اولین وظیفه این است که مجروح با مجروحین را از طریق وسایل نقلیه عبوری یا امدادی به بیمارستان اعزام کرد، و بقیه موارد ما نند تصادفات قتلی است.
ضمناً باید توجه داشت که نباید برای اعزام مجروح محل تصادف را ترک نمود و پس ازحضور کارشناس مربوطه همه گونه همکاری لازم را انجام دهد.
در مورد تصادفات خسارتی، مامور انتظامی، که فاقد مجوز لازم برای رسیدگی به تصادفات است برابر ماده 79 آئین نامه راهنمایی و رانندگی اگر وسیله امکان حرکت داشت آن را در نزدیکترین محلی که سد معبر نگردد برای رسیدگی و معاینه متوقف سازد و پس از حضور افسر کارشناس تصادف در محلی، اطلاعات بدست آمده در محل تصادف و مشاهدات خود را به وی اعلام نماید و مراقب باشد که بر اثر این تصادف، تراکمی رخ ندهد و یا تا حد امکان به تخلیه محل و عادی سازی ترافیک اقدام نماید.
شرایط انتخاب محل صحیح برای پارک:
انتخاب محل پارک وسیله نقلیه در صحنه تصادف یا امثال آن دارای شرایطی است که رعایت آن بسیار ضروری است و به شرح ذیل است:
وظایف ماموران در قبال وسیله ها:
پس از اتمام بررسی صحنه تصادف نظر به این که افسر کارشناس تصادفات برای اظهار نظر کلی پیرامون تصادف و تهیه و تنظیم گزارش تصادف علاوه بر دریافت گزارش اولیه تصادف و مدارک مربوط به رانندگان و وسیله ها نیاز به رویت وسیله نیز دارد تا با توجه به علایم حاصل از تصادف روی وسیله ها و همچنین تعیین دقیق نقاط آسیب دیده از روی وسیله ها بررسی هایی نیز انجام دهد تا پس از اطمینان از صحت و سقم تصادف و این که علت اصلی آن را به دست آورد، گزارش مربوط را تنظیم نماید.
پس ضرورت دارد که افسر کارشناس تصادف وسیله های تصادفی را نیز ببیند، برای این کار دو حالت وجود دارد این که وسیله ها قابل حرکت هستند و یا هر دو یا یکی از آنها غیر قابل حرکت می باشد. که در این دو حالت ماموران با شرح ذیل عمل می نمایند.
الف: اگر هر دو وسیله قابل حرکت باشند:
اگر هر دو وسیله قابل حرکت باشند و مدارک راننده مقصر نیز کامل باشد و خسارت وارده به غیر مقصر کمتر از حد میزان پرداخت بیمه باشد مامور شخصا طرفین را به پاسگاه هدایت و در غیر این صورت مدارک مربوطه را از هر دو نفر اخذ و پس از ثبت موارد مربوط به تصادف، آنان را به پاسگاه اعزام تا در موعد معینی حاضر باشند و سپس خود شخصا مدارک مربوطه را به همراه گزارش اولیه تصادف به افسر کارشناس تحویل دهد
ب: اگر وسیله ها یا یکی از آنها غیر قابل حرکت باشد:
اگر یک یا هر دو وسیله غیر قابل حرکت باشند با هماهنگی پاسگاه مربوطه به موسسات امدادی جرثقیل اعدام تا سریعا در محل حاضر تا نسبت به گسیل کردن وسیله های خسارتی غیر قابل حرکت به محل پارکینگ اختصاصی این قبیل وسایل اقدام نماید ودر این حال مامور نباید صحنه تصادف را ترک کند تا محل از وسیله نقلیه تصادفی تخلیه گردد و مامور باید هر گونه اقدامی که برای جلوگیری از تراکم و امنیت ترافیکی لازم است انجام دهد.
وظیفه ماموران در قبال وسایلی که موجب سد معبر شده اند:
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:37
فهرست مطالب:
بزهکاری به عنوان آسیب اجتماعی 1
اهداف درس 1
پس از یادگیری این مبحث، فراگیرنده قادر خواهد بود : 2
واژه های کلیدی 2
تعریف بزهکاری 3
تعریف بزه در رویکرد های مختلف 5
رویکرد حقوقی جرم 5
رویکرد جامعه شناختی 6
رویکرد جرم شناسی 6
تعریف انواع بزه های معمول 7
رویکرد ها در مورد علل بزهکاری 9
رویکرد شکل ظاهری (Body type theories) 9
رویکرد ساختار زیستی 10
رویکرد روانشناختی 12
رویکرد وضعیت اقتصادی 14
رویکرد کنترل اجتماعی 15
رویکرد پیوند افتراقی 17
رویکردهای التقاطی 20
آلگوریتم 1 ـ نمایش مدل تحلیلی بررسی عوامل موثر بر بزهکاری نوجوانان 21
پیشگیری از بزهکاری 23
پیشگیری اوّلیه (سطح اول) : ایجاد یک محیط سالم 23
پیشگیری ثانویه (سطح دوم) : کاهش عوامل خطرزا 25
پیشگیری ثالثیه (سطح سوم) : کنترل موقعیت خطر 26
استراتژی های پیشگیری از بزهکاری 27
1ـ استراتژی های خانواده گرا 27
جدول 1 ـ استراتژی های پیشگیری از بزهکاری 28
2 ـ استراتژی جامعه گرا 31
جدول 2 - گام های طراحی استراتژی های مؤثر پیشگیری و درمان 31
3 ـ استراتژی های پایشی 33
منابع 34
چکیده:
عریف بزهکاری
بزهکاری یک پدیده بسیار پیچیده اجتماعی است که در محیط های اجتماعی مختلف به شکل های متفاوتی دیده میشود. تعریف بزه و رفتار بزهکارانه در هر جامعه ای توسط قوانین حقوقی و هنجارهای اجتماعی آن جامعه مشخص میشود. اگر چه در بیشتر جوامع، بزه به عنوان رفتاری قابل تنبیه از طرف قانون تعریف شده است، اما صرفاً در تبیین آن، مفهوم حقوقی مسئله کافی نیست. بزهکاری به معنای تعدادی متغیر از اعمال ارتکابی علیه احکام قانونی که میتواند ماهیت های مختلفی داشته باشد، وجه مشترک تمام جوامع انسانی است. صرف نظر از موضوع اختلاف ماهیت، این اعمال تقریباً همیشه توسط قانون تعریف و پیش بینی میشود. در تعریف رفتار بزهکارانه به طور کلی قرن هاست اعمالی مانند قتل، دزدی، نزاع، تخریب، کلاهبرداری، تجاوز، غارت، وحشی گری و آتش افروزی به عنوان رفتار بزهکارانه پذیرفته شده است و تقریباً همه جوامع برای آن تعریف مشخصی دارند. تنها تفاوت مشهود در میزان و نوع تنبیهی است که بر اساس قوانین حقوقی آن جامعه تعیین میشود. علاوه بر رفتار های ذکر شده، رفتار های دیگری هم هستند که بر اساس ارزش ها و تغییر در ارزش ها یا بر حسب زمان و مکان بزه تعریف میشوند و در جُرم شناسی، مورد توجه قرار میگیرند. مثل قوانین مربوط به رانندگی در حالت مستی که در بعضی از جوامع به طور کلی در طول زمان، دگرگون شده تا امروز به عنوان جُرم شناخته شده است و از نظر قانونی و حقوقی مشمول مقررات کیفری میباشد. ماهیت این جرائم با جرائمی که در بالا ذکر شد متفاوت است. دورکهیم (Durkhim) جامعه شناس فرانسوی بزه را چنین تعریف میکند “هر عملی وقتی جرم محسوب میشود که احساسات قوی و مشخص وجدان جمعی (گروهی) را جریحه دار سازد”. بر اساس این تعریف به نظر میرسد که برای تعریف بزهکاری همه جوامع نمیتوانند با یکدیگر هم صدا باشند زیرا قضاوت جامعه در مورد ارزش های اجتماعی ـ فرهنگی باعث میشود عملی جرم شناخته شود، نه خصوصیات آن عمل به همین علت تعریف حقوقی بزه و رفتار های بزهکارانه در اثر تغییر باورها، ارزش های یک جامعه میتواند دگرگون شود دگرگونی هایی که در این موضوع مشاهده میشود، طبیعتاً مطالعه بزهکاری را مشکل کرده و در عین حال گسترش میدهد، تا حدی که امروزه بزه شناسی، دامنه مطالعه خود را به پدیده انحراف از هنجار ها نیز گسترش داده است. بدین معنا که منحرف ضمن اینکه از نظر قانونی مجرم نیست، اما مجری و مطیع قانون هم نیست از دیدگاه روانشناختی اهمیت موضوع رفتار انحرافی، بیم از رفتار بزهکارانه در آینده را مطرح میکند. با توجه به مقدمه فوق به نظر میرسد که در رویکردهای مختلف به موضوع بزهکاری به گونه ای متفاوت توجه شده است و تعریف بزه از دیدگاه حقوقی، جامعه شناسی و جرم شناسی متفاوت است.
تعریف بزه در رویکرد های مختلف
اگر بپذیریم که بزه، تخطی از نظام هنجاری جاری در جامعه است که از طریق قانون جزا میتواند قابل پیگرد باشد، میتوان بزه را هر عملی تعریف کرد که توسط قانون موجب اِعمال کیفر از طرف مقام قضایی است. پیروان این رویکرد هر عملی را که بر خلاف اخلاق و عدالت اجتماعی باشد جرم مینامند و هدف از تدوین قوانین کیفری را جلوگیری از رفتار هایی میدانند که به نحوی به جامعه و افراد آن آسیب می رساند و نظم اجتماعی را مختل می کند.
رویکرد جامعه شناختی بزه عمدتاً بر نظریات دورکهیم استوار است. اگر چه این نظریات عمدتاً پیچیده هستند اما تأثیر آن ها در جرم شناسی، غیر قابل انکار است. بر اساس این نظریه همانطور که قبلاً نیز توضیح داده شد “جرم پدیده طبیعی است و از فرهنگ، تمدن و فضاهای هر اجتماعی ناشی میشود“. سیر تکاملی فرهنگ ها باعث میشود مفهوم بزه، نوع و کیفیت آن نیز دگرگون شود و تجدّد گرایی نیز در این میان نقش مهمی پیدا کند به همین علت این رویکرد در تعریف بزه به هنجار های اجتماعی توجه میکند و عملی را جرم میداند که بر خلاف هنجار های جامعه باشد و احساسات و وجدان گروهی یا جمعی را متأثر کند.
از دیدگاه جرم شناسی، ناسازگاری افراد و عمل ضد اجتماعی، جرم نامیده میشود. جرم شناسان نه تنها هر عملی را که طبق قانون برای آن مجازات قائل شده اند جرم مینامند، بلکه معتقدند که اعمالی که در قوانین کیفری برای آنها مجازاتی پیش بینی نشده ولی برای جامعه مضر است، نوعی جرم میباشد و نیاز به بررسی دارد. دیدگاه کلی این رویکرد در تعریف بزه به فعل یا ترک فعل که برای جامعه خطرناک باشد اعتقاد دارد، مانند اعتیاد به عنوان فعل و یا عدم رعایت مقررات رانندگی به عنوان ترک فعل.
در اکثر جوامع اعمال زیر بر اساس تعریفی که برای آن بیان شده است به عنوان جرم شناخته میشود و از نظر قوانین حقوقی مشمول تنبیه هستند.
قتل عمد (Homicide) : عملی که بدون دلیل قانونی سبب مرگ دیگری شود.
تجاوز (Rape): انجام اعمال جنسی و غیر قانونی با زور در مورد زنان.
غارتگری(Robbery) : برداشت و یا قصد برداشت به زور و یا تهدید آمیز متعلقات دیگران.
نزاع (Assault): قصد غیر قانونی در آسیب رساندن و جریحه دار کردن عواطف مردم از طریق لفظی و یا فیزیکی، نوع شدید آن منجر به ضرب و جرح میشود.
تجاوز به حریم(Burglary) : ورود غیر قانونی با زور و یا بدون زور به خانه مسکونی، اداره، کارخانه، محل کار و … به قصد استفاده و دزدی.
دزدی(Larceny theft) : برداشت ویا سعی در برداشت غیر قانونی اموال دیگران بدون توسل به زور مثل جیب بری .
دزدی وسائط نقلیه (Motor vehicle theft) : برداشت و یا سعی در برداشتن غیر قانونی وسائل نقلیه که به دیگران تعلق دارد.
آتش افروزی (Arson) : ایجاد خسارت عمدی از طریق آتش زدن اموال شخصی دیگران و یا اموال عمومی مردم
کلاهبرداری (Fraud) : قصد عمدی در فریب دادن دیگران به منظور نفع شخصی.
وحشی گری (Vandalism) : غارتگری خصمانه، وارد کردن خسارت به عمد به اموال خصوصی و یا عمومی مثل شکستن شیشه های اماکن عمومی و حمله به مردم.
فحشا (Prostitution) : انجام رابطه نامشروع و غیر قانونی جنسی و یا تبلیغ آن.
فرمت فایل : docx(قابل ویرایش)
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A) گرایش: جامعه شناسی
عنوان: بررسی عوامل مؤثر در کسب مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در شهر اصفهان(با تأکید بر خانواده ،مدرسه،گروه دوستان و تلویزیون)
چکیده:
مهارت های اجتماعی یکی از عوامل و اجزاء اصلی اجتماعی شدن افراد درهمه ی جوامع انسانی و فرهنگ ها ست. مهارت های اجتماعی مجموعه رفتارهای آموخته شده و مورد پذیرشی است که فرد را توانا می سازد با دیگران رابطه مؤثر و مفید داشته باشد و از رفتار های نامعقول اجتماعی خودداری کند. به طور کلی عوامل مختلفی مانند خانواده، مدرسه، گروه دوستان، رسانه های جمعی و جامعه در یادگیری مهارت های اجتماعی نقش دارند ؛که میزان تآثیر هر کدام از این عوامل متفاوت و از جامعه ای تا جامعه ی دیگر نیز یکسان نمی باشد.
در این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر کسب مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در شهر اصفهان (با تأکید بر خانواده، مدرسه، گروه دوستان و تلویزیون) از طریق یک مطالعه ی توصیفی با استفاده از روش پیمایشی پرداخته شده است .
جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در شهر اصفهان در نظر گرفته شده که تعداد آن ها بر اساس اعلام واحد آمار و بودجه اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان در سال تحصیلی 90- 1389 برابر با 46270 نفر می باشد . با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر انتخاب گردید . دانش آموزان با روش نمونهگیری تصادفی و با توجّه به نواحی و مناطق شش گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان ، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ی محقق ساخته در زمینه ی مهارت های اجتماعی می باشد که از روایی صوری و محتوایی برخوردار بوده و پایایی آن با استفاده از روش ضریب آلفای کرانباخ برابر با 75/0 محاسبه گردیده که در سطح بالایی می باشد. براین اساس پنج فرضیه تدوین شده، که از طریق آزمون تحلیل واریانس (آنوا) و آزمون تحلیل رگرسیون مورد بررسی و آزمون قرارگرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده این است که بر اساس آزمون تحلیل واریانس متغیرهای خانواده، مدرسه، گروه دوستان و مهارت های اجتماعی ؛ می توان نتیجه گرفت بین این متغیر ها و متغیر مهارت های اجتماعی رابطه ی معنی داری وجود دارد و هر سه متغیر بر کسب مهارت های اجتماعی دختران تأثیر دارد. اما بر اساس آزمون تحلیل واریانس متغیر تلویزیون و مهارت های اجتماعی به این نتیجه می رسیم که بین تماشای تلویزیون و مهارت های اجتماعی دختران رابطه ی معنی داری وجود ندارد و لذا تلویزیون بر کسب مهارت های اجتماعی دختران تأثیر ندارد.
مقدمه:
اجتماعی کردن صحیح افراد و کسب مهارت های اجتماعی لازم ، برای زندگی همواره یکی از اهداف اساسی هرجامعه می باشد. چـرا که رشد اجتماعی درجریان اجتمــاعی شدن به وجود می آید، باعث سازگاری و برقــراری ارتباط صحیح افراد با دیگران می شود و آن ها را از این طریق قادر به شکوفایی استعدادهای بالقوه شان می سازد . جریان اجتماعی شدن که در آن مهارت ها، انگیزه ها ، ارزش ها ، هنجارها و رفتارهای فرد شکل می گیرد تا به شکل مطلوب در جامعه رفتار کند ؛ازکودکی آغاز و درطول عمر ادامه می یابد.
بروز برخی از مشکلات درجامعه ناشی از عدم رشد افراد در زمینه ی تربیت اجتماعی است. پرورش بعد اجتماعیِ افراد در توسعه و رشد سایر ابعاد زندگی فرد نیز مؤثر است. نوجوانان وجوانان جهت رسیدن به ارزش ها و به دنبال آن زندگی سالم و لذّت بخش ، سعی درکسب مهارت های اجتماعی دارند. برخی از افراد ، سازمان ها و نهادها در اجتماعی کردن افراد نقش اساسی دارند که خانواده ابتدا به شکل غیر رسمی به این امر می پردازد وسپس مدرسه، گروه دوستان و رسانه های جمعی می توانند در کسب مهارت های اجتماعی کودکان و نوجوانان نقش تعیین کننده ای داشته باشند.
بنابراین بدیهی است که هرگونه تلاشی در جهت پرورش مهارت های اجتماعی افراد بایستی از خانواده شروع و سپس در برنامه رسمی و غیر رسمی مدارس بر اساس رشد دانش آموزان ادامه یافته و در ارتباط با گروه دوستان (به ویژه در دوره ی نوجوانی و جوانی که گرایش به مستقل شدن دارند) ، وسپس رسانه های جمعی زمینه ی کسب مهارت های اجتماعی به شکل مطلوب فراهم آید.
با توجــّه به مطالب فوق این پژوهش ، سعی برآن دارد تا تأثیری که خانواده ، مدرسه ،گروه دوستان و رسانه های جمعی به ویژه تلویزیون درکسب مهارت های اجتماعی ایجاد می کنند را مورد بررسی قرار دهد.
فصل اول:
کلیات تحقیق
1ـ1ـ طرح مساله
رفتار اجتماعی بر تمامی جنبه های زندگی افراد سایه می افکند و بر سازگاری و شاد کامی بعدی آنها تاثیر می گذارد. توانایی فرد از نظر کنار آمدن با دیگران و انجام رفتارهای اجتماعی مطلوب، میزان محبوبیت او را در میان والدین ، معلّمان ، همسالان و دیگر افراد جامعه مشخص می کند. اجتماعی شدن فراگردی است که به واسطه آن هر فرد، دانش و مهارت های اجتماعی لازم را برای مشارکت مؤثر و فعّال در زندگی گروهی و اجتماعی کسب می کند( بروم و سلینک ،1386 ). این فراگرد به افراد این امکان را می دهد تا شخصیّت ویژه ای را برای خود کسب کنند و وارد اجتماع شوند. کسب مهارت های اجتماعی یکی از عناصر اصلی اجتماعی شدن در کلیه فرهنگ ها است که طی دو تا سه دهه اخیر مورد توجّه دانشمندان قرار گرفته است. شخصی که دارای مهارت های اجتماعی است می تواند به انتخاب و ارائه رفتارهای مناسب در زمان و موقعیّت معین دست بزند که جدا از فرهنگ و زمینه اجتماعی فرد نیست. مهارت های اجتماعی عبارتند از رفتارهای انطباقی فراگرفته شده که فرد را قادر می سازد با افراد دیگر روابط متقابل داشته باشد، واکنش های مثبت بروز دهد و از رفتارهایی که پیآمد منفی دارند اجتناب ورزد . مهارت های اجتماعی رفتارهایی نظیر همکاری، مسئولیت پذیری ، همدلی، خویشتن داری و خود اتکایی را شامل می شوند (کارتلج و میلبرن ،1372: 94).
اجتماعی شدن مهم ترین فرایند کسب مهارت های اجتماعی در کودکان است که متأثر از سطوح مختلف بوم شناختی شامل خانواده، مدرسه و جامعه می باشد .مهارت های اجتماعی افراد می تواند تأثیر شگرفی در کارکردهای انطباقی، تحصیلی، کیفیت زندگی ، ارتباطات با دوستان و توان بالقوه ی آن ها برای زندگی و آموزش در محیط با حداقل محدودیت داشته باشد. ماسن و دیگران چهار عامل اساسی در اجتماعی شدن و کسب مهارت های اجتماعی را خانواده، مدرسه ، هم سالان و تلویزیون می دانند (ماسن ،1370 :56).
لیبرمن و دیویس(1975) در پژوهش خود به این نتیجــه رسیـــدند که بــــرای درمان مراجعــــان خود باید تجربیات خوشایندی از طریق تقویت کننده های وابسته به رفتارهای اجتماعی مناسب فـراهم آورده و آمـــوزش مهـارت های اجتماعی را بیش از حد مورد توجّه قرار دهند.
بیکر و همکاران (1978) در پژوهش خود با نام مهارت های اجتماعی در کودکان سنین پیش دبستانی دارای تأخیر در رشد، نشان دادند که خانواده در کسب مهارت های اجتماعی مؤثر بوده است.
زاک و همکاران (1979) در پژوهش خود در یافتند که آموزش مهارت های اجتماعی و تحصیلی با یکدیگر مرتبط بوده، و وابستگی بالایی با هم دارند.همچنین مدرسه و خانواده به منزله ی یک موقعیّت مهم برای آموزش مهارت های اجتماعی قلمداد می شوند.
کارسورا (1985) نیز در یک مطالعه کاملاً وسیع با نمونه های قابل اطمینان عوامل مؤثر در مهارت های اجتماعی مانند خانواده، همسالان وهم بازی ها را مورد تائید قرار داده است.
فاتـحی زاده و فتـحی (1380) در پـژوهش خود با عنـوان بررسی عملکرد مدرسه در ایجاد و پرورش مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی به این نتیجه رسیدند که مدرسه و برنامه درسی نقش مؤثری در ایجاد و پرورش مهارت های اجتماعی دارند.
یارعلی(1383 ) در پژوهش خود به نقش برنامه درسی و محتوای کتاب های درسی در کسب مهارت های ارتباطی و اجتماعی اشاره می کند.
1-2- اهمیت و ضـرورت تحقیق
رفتار اجتماعی بر تمامی جنبه های زندگی افراد به ویژه برسازگاری و شادکامی آنان تأثیرمی گذارد. نارسایی درمهارت های اجتماعی می تواند برسازگاری اجتماعی ، تعادل عاطفی ، پیشرفت تحصیلی و درآینده بر پیشرفت شغلی افراد تأثیر منفی به جای گذارد ( متسون، 1384: 10).
تربیت اجتماعی به مجموع واکنش ها و نگرش ها ومهارت هایی اطلاق می شود که فرد باید در مورد خـود ، خانواده ، همسالان ، گروه های اجتماعی ، دوستان ، همسایگان ، نهادها ، جامعه ملی و بالاخره ، جوامع انسانی و بشریّت کسب کند. هدف نهایی تربیت اجتماعی : جامعه پذیری ،کسب مهارت های اجتماعی ، پرورش افراد متفکر و نقاد و تربیت شهروند مطلوب است.
اهمیّت مهارت های اجتماعی به عنوان مهم ترین عامـل اجتماعی شدن و سـازگاری اجتماعی را هیچ گاه نمی توان از نظردور داشت و بی شک توجه به هوش اجتماعی ، رشد اجتماعی و تربیت اجتماعی درکنار دیگر ابعاد رشد و حیطه های تعلیم و تربیت ازجایگاه ویژه ای برخوردار است. تاجایی که “ثوراندایک” هوش را به سه دسته هوش اجتماعی، هوش عینی و هوش انتزاعی قسمت کرده است (متسون ،1384 : 9) .
لذا با در نظر گرفتن اهمیّت و نقش مهارت های اجتماعی درشکل گیری زندگی اجتماعی فرد، توجّه ویژه ای به این موضوع شده و این تحقیق دراین زمینه صورت می پذیرد . ضمناً بررسی میزان و نحوه ی کسب مهارت های اجتماعی و نقش آن در زندگی اجتماعی دختران توسط خانواده ، مدرسه و گروه دوستان برای آینده دختران ضروری به نظر می رسد.
1-3- سئوالات تحقیق :
– منظور از رشد اجتماعی، تربیت اجتماعی و جامعه پذیری چیست؟
– منظور از مهارت های اجتماعی چیست؟
– انواع مهارت های اجتماعی در دیدگاه های مختلف کدامند؟
– چه عواملی بر کسب مهارت های اجتماعی دختران نقش دارد؟
1-4- فرضـیه های تحقیق :
1- خانواده بر کسب مهارت های اجتماعی دختران تأثیر دارد .
2- مدرسه بر کسب مهارت های اجتماعی دختران تأثیر دارد .
3-گروه دوستان بر کسب مهارت های اجتماعی دختران تأثیر دارد.
4- تلویزیون بر کسب مهارت های اجتماعی دختران تأثیر دارد.
5- میزان تاثیر گذاری هر کدام از عوامل فوق در مقایسه با یکدیگر در کسب مهارت های اجتماعی دختران متفاوت می باشد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:240
مقدمه:
تامین اجتماعی به مفهوم کنونیش نتیجه یک تحول تاریخی طولانی است که با احساس نیاز انسان به امنیت اقتصادی در رویارویی با خطرات اجتماعی آغاز شد سپس این نیاز همگانی با تحول اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فکری جوامع انسانی متحول شد تا به وضع کنونی خود رسید که وضع موجود هم فرودگاهی است در مسیر حرکت مداوم آن. انسان در اصل با حاصل دست رنج خود زندگی میکند، لذا کار طریق حفظ وجود اوست بنابراین به هنگام کاهش فرصت اشتغال کار یا از دست دادن قدرت کار، وجود وی در معرض خطر قرار می گیرد.
انسان به میزان ادراک نیاز به کار و خطراتی که قدرت کار یا ادامه آن را تهدید میکند دچار ترس از آینده و نگرانی برای سرنوشت خود میشود. احساس ترس انسان از آینده و نگرانی برای سرنوشت به طور دائم عامل انگیزش وی جهت دستیابی به وسایلی بوده است که بواسطه آنها خود را از خطرات انقطاع کار و نتایج آن از قبیل فقر (تیره روزی) و نیازمندی حفظ کند.
انسان در زمان ها و مکان های مختلف، با وسایل گوناگونی با این خطرات مقابله کرده است. در مرحله نخست به مجموعه ای وسایل موسوم به وسایل سنتی متوسل شده است مثل پس انداز، تعاونی اجتماعی و بیمه خاص با وجود این، تحولات اجتماعی و اقتصادی جوامع انسانی به ویژه پس از انقلاب صنعتی و عواملی که باعث رشد فردیت و گستتن پیوند های تعاون اجتماعی شده است ناکارآمدی این وسایل و ناتوانی آنها را از همگام شدن با این تحولات در رویارویی با خطرات جدید انقلاب صنعتی، اثبات کرده است. از بطن این نیاز نظام های بیمه اجتماعی متولد شدند و دیری نپایید که این نظام ها در نظام واحدی به نام نظام تامین اجتماعی جمع شدند.
به این ترتیب تامین اجتماعی ثمره ی ک مبارزه تاریخی طولانی است که انسان برای دفاع از امنیت اقتصادی خود علیه خطرات اجتماعی تهدید کننده وی به آن وارد شده است.
در ادامه، مراحل این مبارزه را بررسی می کنیم و با بحث وسایل سنتی آغاز میکنیم و سپس به نظام های بیمه اجتماعی می پردازیم و در نهایت درباره ظهور تامین اجتماعی و تحول آن سخن خواهیم گفت.
مبحث اول
وسایل سنتی:
منظور از وسایل سنتی، مجموعه وسایلی است که انسان آن را قبل از انقلاب صنعتی برای در امان نگهداشتن خود از نیاز و فقر، در صورت انقطاع درآمد به سبب بیماری، پیری، از کار افتادگی یا یکی از این اسباب، بکار گرفته است.
این وسایل عبارتند از: پس انداز، کمک های (معاضدت های) اجتماعی، همیاری متقابل و بیمه خاص و مسئولیت مدنی به عنوان وسیله غرامت ناشی از ضرر کار. پس از بررسی این وسایل درباره ناکارآمدی آنها در محقق ساختن حمایت اقتصادی در مقابل خطرات ناشی از انقلاب صنعتی، سخن خواهیم گفت.
مطلب نخست:
پس انداز (Epargne):
منظور از پس انداز، کنار گذاشتن بخشی از درآمد فعلی جهت مواجهه با نیازهای غیر مترقبه ای است که در آینده ایجاد میشود یا ممکن است هدف از این کنار گذاشتن ایجاد سرمایه ای برای سرمایه گذاری جهت دریافت سود برای افزایش درآمد باشد.
انسان پس انداز را از زمانیکه مالکیت به زندگی اش وارد شد، شناخت و ضرورت احتیاط به منظور حوادث غیر مترقبه آینده و عاقبت اندیشی را احساس کرد. به این ترتیب انسان بخشی از اموال روزانه خود را برای مواجهه با نیازهای فردیش به ویژه اوقات از کار افتادگی یا اضطرار جهت رویارویی با هزینه های استثنایی مانند هزینه های ناشی از بیماری و آسیب دیدگی کنار می گذاشت.
اموال پس انداز شده در مکان های معمولی نگهداری میشد که باعث در معرض سرقت یا تلف قرار گرفتن آنها میشد، همچنین هیچ سودی در بر نداشت. برای دفع این خطرات، بانک هایی به منظور ودیعه گذاری ایجاد گردیدند که وظیفه حفظ اموال پس انداز شده را در مقابل سود یا اجرت مورد توافق بر عهده گرفتند.
نخستین بانک برای سپرده گذاری، در شهر Brunswick آلمان در سال 1765 تاسیس شد و به دنبال آن بانک دیگری در شهر Berne سوئیس در سال 1787 و سپس در پاریس فرانسه در سال هشتم انقلاب فرانسه و سپس در شهر Wendover انگلستان در سال 1799 تاسیس گردیدند. این بانک ها، سپرده ها را هر چند اندک قبول میکردند. سپس برخی دولت ها، نظام دیگری را برای پس انداز بواسطه ادارات پستی که جانشین بانک ها شدند در دریافت سپرده ها و حفظ آنها به همراه برخی بهره های قانونی بعد از گذشت زمان معینی از سپرده گذاری، با این شرط که حق داشته باشند هر زمان که بخواهند در نهایت سهولت آن را برداشت کنند.
این صندوق ها با اقبال عموم مواجه شدند زیرا از تضمین دولت برخوردار بودند و این مساله موجب شد که اطمینان به آنها از بانک ها یا صندوق های پس انداز افراد بیشتر بود. این صندوق ها در تشویق افراد به پس انداز کردن و فراهم آوردن اموال لازم برای دولت به منظور سرمایه گذاری آنها در پروژه های توسعه مشارکت داشتند.[1]
پس انداز فواید انکار ناپذیری دارد، پس انداز علاوه بر احساس امنیت و اعتماد به نفس، این امکان را برای او فراهم میکند، پس انداز های خود را در زمانیکه می خواهد بکار گیرد آنهم به شیوه و در زمانی که بیشترین نفع را برای او دارد. از دیدگاه مکتب فرد گرایانه، پس انداز وسیله طبیعی برای حمایت از فرد در مقابل خطرات اجتماعی ای است که در معرض آن قرار دارد.
با وجود این پس انداز علی رغم فوایدیش، از فراهم آوردن تضمین کافی علیه خطرات اجتماعی و زمانی که فرد در معرض قرار دارد، ناتوان است. دیگر آنکه پس انداز نسبت به بخش وسیعی از مردم محقق نمیشود به ویژه کارگران و سایر اشخاصی که درآمد محدود دارند. پس انداز بر اثر کفاف در هزینه های جاری روز محقق میشود زیرا پس انداز در اصل وابسته به وجود مازاد درآمد است که اغلب جز برای دارندگان درآمد های بالا قابل حصول نیست.
به علاوه، شخص برای ایجاد اندوخته نقدی که بتواند با خطرات مقابله کند نیازمند زمانی طولانی است و چه بسا در این اثنا، ارزش پول های اندوخته به دلیل افزایش قیمت ها کم میشود و این افزایش قیمت منجر به کاهش قدرت خرید پول ها میشود و به این ترتیب این پول ها توان فراهم آمدن امنیت مورد انتظار را از دست میدهد.
در نهایت، ایراد پس انداز این است که وسیله ای است فردی برای رویارویی با خطرات اجتماعی ، بنابراین پس انداز کننده با ذخیره مالی خود با خطرات مواجه میشود و نتایج آن را به تنهایی حمل میکند. به این ترتیب حتی اگر فرد بتواند در مورد یا مواردی این بار را به دوش بکشد، دائماً این توان را نخواهد داشت بویژه در موارد ناتوانی (از کار افتادگی) پیری و فوت نسبت به خانواده متوفی و بیماری های مزمن و سایر مواردی که در آنها درآمد خانواده. با وجود بقای نیاز به صرف هزینه، قطع میشود.
به این ترتیب معلوم میشود که پس انداز به تنهایی برای تضمین امنیت اقتصادی انسان کافی نیست، لیکن ممکن است به عنوان وسیله ای تکمیلی با سایر وسایل به تحقق این امنیت کمک کند.
مطلب دوم:
معاضدت اجتماعی Assistance sociale
معاضدت اجتماعی با ارائه هدایا و صدقات به فقرا و تنگ دستان تندستی ایشان را تخفیف میدهد یا به ایشان در برآوردن برخی از نیازها یشان که با امکانات شخصی و محدود خویش توان برآوردن آنها را ندارند، مساعدت میکند.
مساعدت در این مفهوم، قدمتی به قدمت انسان دارد. در هر زمانی و مکانی از دوره های تاریخ، مردمانی وجود داشته اند که به یاری هم نوعان درمانده و مسکین خویش روی آورده اند. هر چند مبانی که این کمک بر آن استوار است حسب تمدن ها و جوامع مختلف است.
در جوامع بدوی که روح فرد گرایی بر آنها حاکم است، معاضدت های اجتماعی به وسیله ثروتمندانی صورت می گرفت که به دلیل اهداف انسانی و دینی یا مقاصد شخصی آن را در قبال فقدان و نیازمندانی که می خواستند، انجام می دادند یا از طریق دولت به منظور صیانت اجتماعی صورت می گرفت.
اثار این نوع از معاضدت و مساعدت هنوز هم باقی است. به ویژه در دولت های تحت حاکمیت نظام سرمایه داری، طرفداران این نظام همیشه علاقمند هستند با معاضدت مستقیم و فردی به فقرا، فخر فروشی کنند که این امر با شدید ترین مقاومت های گرایش های کمونیستی و جنبش های کارگری قرن گذشته مواجه شده است.
در جوامعی که روح قبیله گرایی یا خانواده گرایی بر آنها حاکم است، معاضدت و مساعدت از سوی رئیس قبیله و صاحب امر و نهی در آن صورت می گرفت. همچنین افراد خانواده (عشیره) نیز با انگیزه های مبتنی بر روابط خونی (نسبی) و محبت خانوادگی و تمایل به حمایت خانواده و حفاظت افراد و کیان آن در مجتمع به یکدیگر کمک میکردند.
این نوع معاضدت ها و کمک ها هنوز هم در جوامع صحرایی یا کشاورزی که هنوز وسایل پیشگیری یا جبران عواقب روزگار را که در جوامع متمدن[2] شناخته شده است نشناخته اند، وجود دارد.
با ظهور انقلاب صنعتی و تحولات اقتصادی، اجتماعی و فکری همراه آن، موارد فقر بر اثر بهره کشی و ثروت اندوزی، فزونی گرفت و انجمن های کمک رسانی و تعاون که به یاری اعضای نیازمند خود اقدام میکردند، پدیدار شدند. همچنین، انجمن های خیریه ای که بعدها پراکنده شدند و در حالات فقر، بیماری، یتیمی و بیوگی دست یاری به سوی مردم دراز نمودند، پدیدار شدند.
روحانیون مسیحی و یهودی در تاسیس و گسترش این قبیل انجمن های خیریه از طریق دعوت به مساعدت و پناه دادن فقرا، کودکان سر راهی و نیازمندان و ناتوانان که پناهگاه و یاوری نداشتند، نقش بزرگی ایفا کردند.
بی تردید این انجمن ها، نسبت به افراد و خانواده برای مساعدت و کمک کردن، توان بیشتری داشتند چون اموال بیشتری داشتند که از مشارکت اعضا و هدایای نیکوکاران تشکیل میشد. با وجود این، انجمن های مذکور نتوانستند حمایت فعالی را از درماندگان و نیازمندان به صورت گسترده و کافی به عمل آورند زیرا این انجمن ها ضعیف بودند و درآمد هایشان کافی نبود و نظام های آنها استمرار و ثابت نداشتند زیرا این انجمن ها، سازمان هایی اختیاری بودند که اعمال شان منوط به اراده اشخاص اداره کننده آنها و تمایل ایشان به ادامه فعالیت آن بود بویژه اینکه معاضدت اجتماعی با شیوه پیش گفته متوجه کاستن شدت فقر بود نه بر کندن ریشه های آن.