یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

پایان نامه بررسی ارتباط عفونت قبلی هلیکو باکترپیلوری با بیماری پارکینسون در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان بعثت

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه بررسی ارتباط عفونت قبلی هلیکو باکترپیلوری با بیماری پارکینسون در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان بعثت دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه بررسی ارتباط عفونت قبلی هلیکو باکترپیلوری با بیماری پارکینسون در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان بعثت


پایان نامه بررسی ارتباط عفونت قبلی هلیکو باکترپیلوری با بیماری پارکینسون در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان بعثت

 

 

 

 

 

 

 

 



فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:55

پایان نامه جهت اخذ مدرک دکترای پزشکی عمومی

چکیده:

مقدمه : پارکینسون بیماریی است که باعث ایجاد اختلالات حرکتی می‌گردد. علت این بیماری کاهش دو پامین و به هم خوردن تعادل بین دو نور و ترانسیمتر (دوپامین و استیل کولین) در سیستم دو پامینرژ یک نیگر و استر یاتال می‌باشد. در مطالعات اخیر دیده شده که با درمان عفونت هیلکوباکتر پیلوری جذب لوودو پا بیشتر شده و نتیجه درمان بهتر شده است.

مواد و روشها : این مطالعه که به روش Case-Control انجام شدازمیان بیماران مراجعه کننده به درمانگاه اعصاب 56 نفرانتخاب شدند.افراد به دو گروه 28 نفری به عنوان گروه مورد (مبتلا به پارکینسون) و شاهد (غیر مبتلا به پارکینسون) تقسیم شدند و تست آنتی بادی IgGهلیکوباکترپیلوری در هر دو گروه انجام شد.

یافته‌ها : میانگین سن افراد پارکینسون 60  سال و غیر پارکینسونی 57 سال بود. در افراد مبتلا 18 نفر (3/64%) آنتی بادی مثبت و 10 نفر (%7/35) آنتی بادی منفی داشتند. در افراد غیر مبتلا 15 نفر (%6/53) آنتی بادی مثبت و 13 نفر (4/49%) آنتی بادی منفی داشتند.

نتیجه : در این مطالعة ارتباطی بین وجود عفونت قبلی هلیکو باکتر پیلوری در بیماران پارکینسونی و افراد غیر پارکینسونی یافت نشد.p>/05))اما درمان عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بیماران پیشنهاد میگردد.

فهرست مطالب:

فصل اول:مقدمه............................ 10

بیان مساله................................. 11

اهداف وفرضیات............................ 12

فصل دوم:زمینه و پیشینه تحقیق............. 14    

بیماری پارکینسون......................... 15

اتیولوژی................................. 15

پاتولوژی................................. 16

پاتوژنز.................................. 17

درمان ................................... 19

هلیکو باکتر پیلوری........................ 21

مروری بر دیگر مقالات...................... 23

 فصل سوم: طرح تحقیق....................... 24

نوع مظالعه................................. 25

تعداد نمونه،روش نمونه گیری ومعیارهای انتخاب نمونه  26

معیار های پذیرش  و عدم  پذیرش............ 27

نوع پژوهش  و روش  انجام  کار.............. 28

فصل چهارم :یافته ها...................... 29

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری و پیشنهادات..... 39

منابع.................................... 45

  

ضمایم.................................... 53


دانلود با لینک مستقیم

دانلود پایان نامه در ارتباط با تاریخچه هنر خیاطی و طراحی لباس(همراه با تصاویر)

اختصاصی از یارا فایل دانلود پایان نامه در ارتباط با تاریخچه هنر خیاطی و طراحی لباس(همراه با تصاویر) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه در ارتباط با تاریخچه هنر خیاطی و طراحی لباس(همراه با تصاویر)


دانلود پایان نامه در ارتباط با تاریخچه هنر خیاطی و طراحی لباس(همراه با تصاویر)

 

 

 

 

 

 

 

 

 



فرمت:word(قابل ویرایش)

چکیده:

تاریخچه هنر خیاطی

هنر رهگشای کار است که هستی را جنبش درآورده و تازه تر از تازه می سازد و هنر ارزنده ای که پوشش بیرونی هستی را جمال می بخشد.
در زمان گذشته پارچه را روی اندام افراد قرار داده و فرم دلخواه در می آوردند و با کوک و سنجاق زده و اقدام به دوخت می کردند، یا برخی بر حسب تجربه و بدون الگو لباس را برش زده که نیاز به چندین پرو داشت رفته رفته با پیشرفت علم و تجربه متدهای تدوین و بصورت کلاسیک در کشورهای مختلف رایج گردید. متد گرلاوین، متد فرانسوی، متد ژاپن، متد متریک و متد مولر آلمانی دو استاد فن خیاطی به نامهای (ویونت Vionnet و شانل Shanel ) که حساسیت و استعداد خاصی نسبت به زیبایی شناسی و مسایل اجتماعی داشتند. تغییرات خطوط اندام و بدن را کشف کردند. با آنکه تعبیر و تفسیر این دو طراح متفاوت بود اما آنان را باید بوجود آورند. و مخترع اصلی لباس ساده و راحت امروز دانست.

طراحی لباس عروس هلمز توسط مشهورترین طراح دنیا 
هموطن آنلاین – گورجیو آرمانی مشهورترین طراح لباس عروس دنیا قرار است لباس عروس کتی هلمز را برای ازدواجش با تام کروز طراحی کند.

با وجود این که هنوز هیچ تاریخ رسمی برای ازدواج آن ها مشخص نشده رسانه ها حدس می زنند که این دو ازدواج خود را ماه آینده در ایتالیا برگزار خواهند کرد.
سخنگوی آرمانی گفت :” خبر سفارش لباس عروس کتی هلمز به کمپانی آرمانی صحت دارد و این لباس عروش با شکوه هرچه تمام تر توسط ما دوخته خواهد شد.”
در قرار دادی که بین این کمپانی و کروز بسته شده عکاس این کمپانی حق دارد در مراسم عروسی هلمز و کروز از این لباس بر تن هلمز عکس بگیرد و در آرشیو این کمپانی قرار دهد.

در حال حاضر آرمانی 5 لباس متفاوت برای هر لحظه از مراسم این ازدواج طراحی کرده و هلمز در شرایط متفاوت لباس های متفاوت به تن خواهد کرد.
هلمز قصد دارد برای ازدواج خود لباس چین دار بپوشد.


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه در ارتباط با علم نجوم و چگونگی پیدایش آن

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه در ارتباط با علم نجوم و چگونگی پیدایش آن دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه در ارتباط با علم نجوم و چگونگی پیدایش آن


 پایان نامه در ارتباط با علم نجوم و چگونگی پیدایش آن

 

 

 

 

 

 

 

 

 



فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:120

مقدمه:

نجوم مطالعه مواد و مقدمه‌ای است درباره فرآیند بوجود آمدن آنچه در آنسوی جو زمین است که این جهان ، آسمان و گوی آسمان را از اتمهای کوچک تا گیتی وسیع شامل می‌شود. منجمان اجرام آسمانی مانند سیارات ، ستاره‌ها ، ستاره‌های دنباله دار ، کهکشانها ، سحابیها و مواد بین کهکشانها را مطالعه می‌کنند. برای اینکه چگونگی تشکیل شدن ، چگونگی بوجود آمدن و منسب هر کدام را مشخص می‌کنند و اینکه چگونه بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و چه اتفاقی ممکن است برای آنها بیفتد. بخشی از جهان ما ، زمین و آنچه در آن اتفاق می‌افتد اختر شناسی را شامل می‌شود، در واقع زمین آزمایشگاه ماست و هر چه که درباره جهان می‌دانیم از آنچه از زمین می‌توانیم ببینیم و دریابیم و یا تصور کنیم سرچشمه گرفته است.
 چگونه علم نجوم بوجود آمد؟

قبل از اختراع تلسکوپ ، در نزدیکی قرن هفدهم ، نجوم بر مبنای مشاهده با چشم غیر مسلح پایه گذاری شده بود. در ابتدا مردم از محل ستاره‌ها و سیارات در آسمان نقشه تهیه می‌کردند. متمدن ترینها برای نقشه برداری آسمان نظام داشتند و می‌دانیم که امروزه نجوم از نظریات یونانیان باستان سرچشمه می‌گیرد. در سال 150 میلادی یک منجم و ریاضیدان یونانی به نام کلودیوس بطلمیوس یک رساله درباره علم نجوم نوشت. او در آن 48 گروه ستاره‌ای که صورت فلکی نامیده می‌شدند را فهرست کرد ، مانند جبار ، برساووش و … که بیشتر از اسامی اساطیر گرفته شده‌اند. همانطور که ما هنگام نگاه کردن به ابرها ، آنها را به اشکالی از اجسام آشنا تصور می‌کنیم، همانگونه بطلمیوس در گروهبندی ستارگان اشکال آشنا را مشاهده کرد. همچنین بطلمیوس متوجه شد که به نظر ستارگان در سرتاسر آسمان حرکت می‌کنند، او گفت که تمام اجرام آسمانی به دور زمین که مرکز جهان بی‌حرکت ایستاده حرکت می‌کنند. این نظریه علمی برای قرنها پذیرفته شده بود. تئوری بطلمیوس راجع به جهان طرح زمین مرکز نامیده شد، زیرا در آن زمین در مرکز عالم قراردارد.

چه موقع کشف شد که زمین بدور خورشید می‌چرخد؟

قبول این واقعیت مدتها طول کشید. در سال 1543 میلادی یک منجم لهستانی به نام نیکلاس کوپرنیک De Revolutionibus را منتشر کرد که مشخص می‌کرد سیارات به دور خورشید گردش می‌کنند، اما نظریه او با تعلیمات کلیسای کاتولیک مغایرت داشت و کلیسا قدرتمندترین سازمان اجتماعی و سیاسی آن زمان بود. عقیده‌هایی مانند طرح خورشید مرکزی که در جهان تفکر بدیع بودند سزاوار کیفر مرگ بودند. بنابراین اگر هم تعدادی دیگر از منجمان طرح کپرنیک را می‌پذیرفتند از تصدیق کردن آن هراس داشتند. در سال 1632 گالیلئو گالیله ، یکی از برجسته‌ترین منجمان در طول تاریخ ، سرانجام یک کتاب در حمایت از نظریه کپرنیک منتشر کرد. کلیسای کاتولیک روم گالیله را برای محاکمه بخاطر بدعت گذارن احضار کرد و این منجم برای برگشتن از حرفش یا مرگ حق انتخاب داشت. گالیله دست از عقیده خود کشید اما کلیسا از پذیرفته شدن طرح خورشید در عرف نمی‌توانست جلوگیری کند (در سال 1992کلیسای کاتولیک روم رسما با گالیله و کپرنیک موافقت کرد)

منجمان علاوه بر نقشه موقعیت ستارگان در آسمان تعیین کردند که کدام ستاره از دیگر ستارگان پر نورتر است. یک منجم یونانی به نام هیپارکوس جد بطلمیوس ابتدا ستارگان را بر اساس روشنایی‌اشان طبقه بندی کرد. او شش طبقه روشنایی را با قدرشان لیست کرد (قدر یعنی درخشش یک ستاره که بر روی زمین نمایان می‌شود. قدر یک ستاره تا حد زیادی در تعیین اینکه چقدر از زمین فاصله دارد موثر است)، هیپارکوس 20 ستاره از قدر اول را طبقه بندی کرد و ستارگان ضعیف یعنی آنهایی که با چشم غیر مسلح دیده می‌شوند را در شش قدر طبقه بندی کرد.

نقش گالیلئو گالیله

گالیله در پیزای ایتالیا در 1564 در اواسط دوره رنسانس متولد شد. گالیله فقط اولین کسی که تلسکوپ را روی ستارگان متمرکز کرد نبود، او همچنین دیدگاه متفاوتی نسبت به جهان ایجاد کرد. گالیله استاد نجوم ، ریاضی ، فیزیک ، فلسفه و تبلیغات بود . تصور او (و احتمالا واقعیت) از یک نبوغ ذاتی بود: زیرک ، شوخ و اما زننده بود. مردم مهم انجمن او را جستجو می‌کردند، تا وقتی که کار منفور و خطرناک حمایت از دیدگاه خورشید مرکزی کپرنیک راجع به منظومه شمسی را در کارهایش انتشار داد:
 
ما این حقیقت را پذیرفتیم که خورشید در مرکز منظومه شمسی است و ما ممکن است گفته باشیم (هرکس می‌داند که خورشید به دور زمین می چرخد و فقط تعداد کمی دانشمند دیوانه فکر می‌کنند غیر از این است). در سال 1543 نیکولاس کوپرنیکوس رساله پیشنهادی‌اش را که تمام سیارات به انظام زمین به دور خورشید می‌چرخند منتشر کرد. این پیشرفت غیر منتظره برای عده‌ای بطور محرمانه خوشایند بود، برای قدرتمندترین دولت اروپا در آن زمان (کلیسای کاتولیک روم) در وضع موجود مسلما منفعتی وجود داشت. با این همه عقاید نظام و توانایی‌اش رویه زمین مرکزی در جهان باقی ماند. گالیله بطور آشکارا از دیدگاه جهانی کپرنیک در مقابل کلیسا حمات کرد. روش رهبر کلیسا با دیگر بدعت گذاران نادیده گرفتن آنها یا آسیب رساندن به آنها با برخی شرایط بود. اما کلیسا نمی‌توانست گالیله را نادیده بگیرد. در سال 1634 گالیله به دادگاه کلیسا آورده شد و ادعا کرد که دست از عقاید بدعت گذارانه‌اش درباره منظومه شمسی برداشته است. روبرو شدن با شکنجه و مرگ ، گالیه را وادار به تسلیم شدن کرد. او هنگامی که اتاق محاکمه را ترک کرد زیر لب گفت بی اعتنا به آنچه مجبور به گفتن شده بود ادعا کرد که زمین هنوز به دور خورشید می‌چرخد.


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه تعیین ارتباط بین سلامت روان و شیوه‌های مدارا در دانشجویان جدیدالورود دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه تعیین ارتباط بین سلامت روان و شیوه‌های مدارا در دانشجویان جدیدالورود دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه تعیین ارتباط بین سلامت روان و شیوه‌های مدارا در دانشجویان جدیدالورود دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی


پایان نامه تعیین ارتباط بین سلامت روان و شیوه‌های مدارا در دانشجویان جدیدالورود دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:18

 

چکیده:


سابقه و هدف:

سلامت روان از موضوعات بحث‌انگیز در روانپزشکی است. از جمله عوامل مرتبط با آن توانایی مدارای افراد با تغییرات و استرس‌ها می‌باشد. این پژوهش با هدف بررسی سلامت روان و شیوه‌های مدارا در دانشجویان جدید الورود (مهرماه 83) دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام پذیرفت.

 
مواد و روشها:

این پژوهش بر روی 249 نفر از دانشجویان پنج دانشکده دندانپزشکی، پزشکی، پرستاری و مامایی، تغذیه و توانبخشی به شیوه مقطعی و با استفاده از پرسشنامه‌های سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-2-8)، پرسشنامه مدارای بلینگز و موس و یک پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک انجام و با شیوه‌های آماری کای‌دو و T-Student Test تجزیه و تحلیل گردید.

 
یافته‌ها:

در کل 1/36%‌ از دانشجویان مورد مطالعه امتیاز بزرگتر یا مساوی نمره برش در GHQ (نمره 23) را بدست آوردند که بین دو جنس تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P>).

افرادی که با استفاده از GHQ به عنوان مشکوک به اختلالات روان‌پزشکی تلقی می‌شوند (نمره بالاتر یا مساوی با نمره برش)، بیش از بقیه از راهبرد مدارای جسمانی کردن و مهار هیجانی استفاده می‌نمودند (05/0P<) و افراد با امتیاز کمتر از نمره برش در GHQ (افراد با سلامت روان بیشتر) از توانایی حل مسأله و ارزیابی شناختی بیشتری برخوردار بودند (05/0P<).

از نظر جلب حمایت اجتماعی بین دو گروه با امتیاز GHQ کمتر از نمره برش (نمره 23) و امتیاز بالاتر یا مساوی نمره برش تفاوت معناداری بدست نیامد.

وضعیت سلامت روان افراد با متغیرهای جنس، تأهل، رشته تحصیلی، تعداد دفعات شرکت در کنکور، وضعیت رضایتمندی از رشته تحصیلی و عوامل مؤثر در انتخاب رشته تحصیلی ارتباط معنادار آماری نداشت.
نتیجه‌گیری:

افراد با سلامت روانی بیشتر از شیوه‌های مدارای فعال و مؤثرتری استفاده کرده، بیشتر اقدام به ارزیابی شناختی مشکلات و یافتن راه‌حل می‌نمایند. باتوجه به جدایی ناپذیری استرس‌ها از روند زندگی و تحصیل، آموزش شیوه‌های مؤثر مدارا به دانشجویان خصوصاً در ابتدای دوران تحصیل می‌تواند مصونیت آنها را در برابر پریشانی روانی افزایش دهد.


مقدمه:
 

موضوع سلامت روان از موضوعات بحث‌برانگیز در روان‌پزشکی است. از جمله عوامل مرتبط با سلامت روان، توانایی مدارای افراد با تغییرات و استرس‌ها می‌باشد که به نظر می‌رسد این دو رابطه‌ای دوجانبه با یکدیگر داشته باشند. یعنی برخورداری از توانایی انطباق و مدارای بهتر، در حفظ سلامت روان افراد دخیل است و از طرفی برخورداری از سلامت روان، اتخاذ شیوه‌های انطباقی را در پی خواهد داشت.(1)

از جمله مهارتهای مدارا (Coping) می‌توان به شیوه‌های مدارای مشکل‌مدار (Problem-focused) و مدارای هیجان‌مدار (Emotion-focused) اشاره کرد که در شیوه‌های مشکل‌مدار شخص می‌تواند به مسأله یا وضعیت خاصی که پیش آمده بپردازد و به دنبال راهی باشد برای تغییر دادن وضعیت و اجتناب از آن در آینده. در شیوه هیجان‌مدار، شخص می‌تواند حواس خود را بر تسکین و تخفیف هیجانات همراه با موقعیت پرفشار متمرکز می‌کند، حتی اگر نتواند آن موقعیت پرفشار را تغییر دهد. اکثر مردم در مواجهه با استرس از هر دو نوع مدارا استفاده می‌کنند.(1)

چهار نوع اساسی فرایند مدارا وجود دارد که عبارتند از (2):

الف) مدارای روی‌آوری- شناختی (Cognitive-approach coping): تجزیه و تحلیل شناختی و ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش مسئولیت و خویشتنداری.

ب) مدارای روی‌آوری- رفتاری (Behavioral-approach coping): شامل جستجوی راهنمایی و حمایت و به کارگیری عمل معینی متناسب از قبیل مدارای مبتنی بر حل مسأله در رویارویی مستقیم با یک رویداد و پیامد آن است.

ج) مدارای اجتنابی- شناختی (Cognitive-avoidance coping): شامل پاسخهایی که هدف آن انکار یا به حداقل رساندن جدیت یک بحران یا پیامدهای آنست.

د) مدارای اجتنابی- رفتاری (Behavioral-avoidance coping): شامل مشوقهای جایگزین است که در آن شخص سعی می‌کند درگیر فعالیتهای جدید شود و آنها را به عنوان جایگزین فقدان‌های ناشی از بحران‌ها تعیین کند. افرادی که در موقعیتهای پرفشار از مدارای مشکل‌مدار استفاده می‌کنند کمتر دچار افسردگی می‌شوند.(1)

در پژوهشی در سال (3 و1992) مشخص شد که دانشجویانی که از مکانیسمهای مدارای درگیر شدن یا روی آوردن (Engagement) استفاده می‌کنند از میزان افسردگی کمتری نسبت به گروهی که از مکانیسمهای اجتنابی استفاده می‌کنند برخوردارند(3) در مطالعه‌ای دیده شد که شیوه‌های فعال‌مدارا (Active coping styles) دارای ارتباط منفی با پریشانی روانی بود.(4) در بررسی دیگری مشخص شد که نمرات کسب شده در آزمونهای مشکل‌مدار تحت تأثیر افسردگی و مدارای هیجان‌مدار تحت تأثیر میزان اضطراب واقع می‌شوند ولی شیوه‌های مدارای اجتنابی بطور قابل توجهی از میزان اضطراب و افسردگی افراد متأثر نمی‌شوند.(5)

در بررسی دیگری در انگلستان دیده شد، افراد مشکوک به ابتلا به اختلالات روانپزشکی (براساس آزمون GHQ) از مکانیسمهای مدارای رفتاری- اجتنابی و انکار بیش از سایر افراد استفاده می‌کنند.(6)

نتایج تحقیقات موس و شافر (1993) بیانگر آن است که اکثر افرادی که بیشتر بر مدارای روی‌آوری متکی‌اند، در زندگی بهتر با عوامل استرس‌زا سازگار می‌شوند و نشانگان روان‌شناختی کمتری را تجربه می‌کنند.(2)

این مطالعه با هدف بررسی سلامت روان و شیوه‌های مدارا و بررسی ارتباط بین این دو در دانشجویان جدیدالورود (مهرماه 83) دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام پذیرفت.

 
«مواد و روشها»

این مطالعه یک مطالعه مقطعی (Cross-Sectional) از نوع توصیفی تحلیلی با حجم نمونه 249 نفر می‌باشد.

نمونه مورد مطالعه از میان دانشجویان جدیدالورود (مهرماه 1383) 5 دانشکده دندانپزشکی، پزشکی، پرستاری و مامایی، تغذیه و توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی شرکت‌کننده در کارگاههای آموزش ارتباط مؤثر به شیوه غیرتصادفی ساده انتخاب شدند.

محدوده سنی شرکت‌‌کنندگان 34-18 سال با متوسط سنی 97/18 سال بود. از مجموع 249 شرکت‌کننده، 162 نفر (1/65%) در مقطع کارشناسی، 85 نفر (1/34%) در مقطع دکترای عمومی و 2 نفر (8/0%) در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل بودند. در مجموع 198 نفر (5/79%) شرکت‌کنندگان مؤنث و 51 نفر (5/20%) مذکر، 246 نفر (8/98%) مجرد و 3 نفر (2/1%) متأهل بودند.

شیوه جمع‌آوری اطلاعات به صورت پرسشنامه‌ای بود. پرسشنامه‌ها بدون ذکر نام و شامل یک پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، یک پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) و پرسشنامه مدارای بلینگز و موس (Billings , moos) بود. در پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک راجع به سن، جنس، تأهل، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، انگیزه اصلی انتخاب رشته، تعداد دفعات شرکت در کنکور، وضعیت رضایتمندی از رشته تحصیلی و سابقه مصرف مواد شامل: سیگار، الکل، حشیش و تریاک سؤال گردید.

علاوه بر توضیحات کتبی، به صورت شفاهی در مورد نحوه پر کردن پرسشنامه‌ها توضیح داده شد و باتوجه به بی‌نام بودن پرسشنامه‌ها در مورد مخفی ماندن و عدم پی‌گیری اطلاعات به شرکت‌کنندگان اطمینان داده شد.

 

پرسشنامه سلامت عمومی GHQ به بررسی وضعیت روانی فرد دریک ماهه اخیر می پردازد و شامل نشانه هایی مانند افکار و احساسات نابهنجار و جنبه هایی از رفتار قابل مشاهده می باشد. سوالها در چهارحوزه طرح شده است. الف) افسردگی ب) اضطراب و احساس آشفتگی رواشناختی ج) رفتار قابل مشاهده عینی و اختلاف عملکرد اجتماعی د) هیپوکندریازیس (7)

در این مطالعه از پرسشنامه‌ 28 سؤالی سلامت عمومی (GHQ-28) هنجاریابی شده توسط آقایان حسن پالاهنگ و نورا… یعقوبی در سال 1374 در انستیتو روان‌پزشکی تهران استفاده شد همچنین از روش نمره‌گذاری لیکرت ساده (Simple Likert) که بصورت (3-2-1-0) می‌باشد (الف0 ، ب1، ج2، د3 امتیاز)‌متوسط حساسیت پرسشنامه‌ GHQ-28 برابر 84% و متوسط ویژگی آن برابر با 82% می‌باشد.(7)

مطالعات مختلف حاکی از پایایی بالای پرسشنامه‌ (GHQ-28) است. ضریب پایایی بازآزمایی این پرسشنامه‌ برابر با 55/0 ، ضریب پایایی بازآزمایی با خرده مقیاسهای آن بین 42/0 تا 47/0 ، ضریب آلفا برای کل مقیاس برابر 88/0 و برای خرده مقایسها بین 66/0 تا 85/0 می‌باشد.(7) در این پژوهش افراد با نمره برابر یا بیشتر از نمره برش به عنوان موارد مشکوک به بیماری تلقی شده، توصیه به مصاحبه تشخیصی روان‌پزشکی در آنها می‌گردد.

نمره برش پرسشنامه‌ GHQ-28 در پژوهش حاضر برای هر دو جنس 23 می‌باشد.

 

پرسشنامه مدارای بلینگزوموس (2)

در این پژوهش همچنین از پرسشنامه‌ 32 ماده‌ای مدارای «بلینگز و موس» که توسط براهنی و موسی (1371 به نقل از حسین قدمگاهی 1376) هنجاریابی و توسط حسین قدمگاهی تنظیم مجدد شده است استفاده گردید که ضریب پایایی آن 79/0 گزارش شده است.

سوالات این پرسشنامه 5 خرده مقیاس را در بر می گیرد: (r بیانگر میزان پایایی پرسشنامه برای هر خرده مقیاس است)

الف) مدارای مبتنی بر بیان جسمی: 905/0 = r

ب) مدارای مبتنی بر مهار هیجانی: 651/0 = r

ج) مدارای مبتنی بر جلب حمایت اجتماعی: 903/0 = r

د) مدارای مبتنی بر ارزیابی شناختی: 688/0 = r

هـ) مدارای مبتنی بر حل مساله:   903/0 = r

اطلاعات حاصل با نرم‌افزار SPSS-win 11 مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. آزمون‌های آماری کای‌دو (Chi-Square) و T-Student test بکار گرفته شد. ارتباطی از نظر آماری معنادار تلقی شد که دارای P.Value کمتر یا مساوی 05/0 باشد.
«یافته‌ها»

از مجموع 249 پرسشنامه با پاسخ کامل، از نظر توزیع عامل اصلی مؤثر در انتخاب رشته تحصیلی در 127 نفر (51%) علاقه شخصی، 19 نفر (6/7%) تمایل و اصرار خانواده، 92 نفر (9/36%) موقعیت اجتماعی رشته و در 11 نفر (4/4%)‌ عوامل دیگر نقش داشتند. 169 نفر (9/67%) بعد از یک نوبت شرکت در کنکور سراسری، 78 نفر (3/31%) بعد از 2 نوبت و 2 نفر (8/0%) بعد از بیش از 2 نوبت، وارد رشته موردنظر شده بودند.

100 نفر (9/79%) از رشته تحصیلی خود اظهار رضایت و 50 نفر (1/20%) اظهار نارضایتی کردند.

وضعیت مصرف سیگار، تریاک، الکل و حشیش در بین افراد مورد مطالعه آورده شده است.(جدول1)

از نظر نمره کسب شده در GHQ ،‌ از میان 249 نفر، 159 نفر (9/63%) امتیاز کمتر از نمره برش (نمره23) را کسب نمودند و 90 نفر (1/36%) امتیاز بزرگتر یا مساوی 23 که به تفکیک رشته تحصیلی در جدول 2 آورده شده است. رابطه آماری معناداری بین متغیرهای جنس، وضعیت تأهل، وضعیت رضایتمندی از رشته تحصیلی، عوامل مؤثر در انتخاب رشته تحصیلی با وضعیت سلامت روان افراد بدست نیامد (جدول 3).

ماده ترجیحی در هنگام مواجهه با استرسها، سیگار در 2 نفر (8/0%) الکل در 2 نفر (8/0%)، تریاک در صفر نفر (0%) حشیش در صفر نفر (0%) گزارش شد. در 245 نفر (4/98%) هیچ ماده‌ای ترجیح داده نشد.

رابط بین نمره GHQ و مقیاسهای 5 گانه پرسشنامه مدارای (بلینگز و موس) آورده شده است(جدول5). از 5 مقیاس مذکور، نمرات دو گروه تقسیم شده براساس نمره GHQ، در مقیاسهای بیان جسمی،‌ مهار هیجانی و ارزیابی شناختی و توانایی حل مسأله از نظر آماری تفاوت معناداری داشتند.
«بحث»

از 249 شرکت‌کننده در این پژوهش، 90 نفر (1/36%)‌امتیاز بالاتر یا مساوی نمره برش (نمره 23) را در پرسشنامه GHQ کسب نمودند. اگرچه درصد دانشجویان مؤنثی که نمره بیشتر یا مساوی نمره برش را کسب کرده بودند بیش از دانشجویان مذکر بود، ولی این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود (05/0P>). رقم بدست آمده از مطالعه حاضر با رقم بدست آمده از مطالعه Guthrie و همکارانش که در میان دانشجویان سال یک پزشکی منچستر انگلستان به عمل آمده بسیار نزدیک است (36%). وضعیت سلامت روانی دانشجویان در مناطق مختلف با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی GHQ در جدول5 آورده شده است. (8)

شاید بالاتر بودن ارقام بدست آمده در اکثر این مطالعات نسبت به پژوهش حاضر بدین علت باشد که همگی این مطالعات در میان دانشجویان پزشکی که از پراسترس‌ترین رشته‌های تحصیلی می‌باشد انجام شده ولی جمعیت مورد مطالعه در پژوهش حاضر جمعیتی متشکل از دانشجویان رشته‌های مختلف تحصیلی علوم پزشکی بوده است و به علاوه همگی جدیدالورود بودند و تحت شرایط استرس‌زای تحصیل واقع نشده بودند.

علیرغم بالاتر بودن شیوع بسیاری از اختلالات روان‌پزشکی شایع مثل اختلالات افسردگی و اضطراب و شبه‌جسمی در زنان (2) و تعدادی از مطالعات دیگر (8و6) تفاوت معنی‌داری بین دو جنس از لحاظ امتیاز GHQ بدست نیامد.

در مطالعه مشابهی که با استفاده از GHQ-28 در دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی و در میان دانشجویان ورودی سال 1377 انجام شده درصد افراد با نمره GHQ بزرگتر یا مساوی نمره برش 4/30% بوده است(9) و در مطالعه مشابهی با استفاده از GHQ که در مراکز خوابگاههای دانشجویی دخترانه و پسرانه شهید بهشتی انجام شده، رقم مزبور 38% بدون اختلاف معنادار بین دو جنس بدست آمده بود(10) که تشابه زیادی با نتایج پژوهش حاضر دارد ولی در مطالعه مشابه دیگری که در میان دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر به عمل آمده(11) از لحاظ جنس تفاوت آماری معناداری وجود داشته (4/52% در جنس مؤنث و 1/32% در جنس مذکر)

در مطالعه‌ای که در سطح جمعیت عمومی کشور در سال 78 انجام شده (16) درصد افراد با نمره GHQ بالاتر یا مساوی نمره برش 21% گزارش شد، که کمتر از مطالعه حاضر است و همچنین تفاوت معناداری بین دو جنس دیده شد (9/14% در مذکر و 9/25% در مؤنث). بالاتر بودن رقم مزبور در پژوهش حاضر شاید به این علت باشد که مطالعه در جمعیت محدودی انجام شده که همگی در سال اول رشته تحصیلی‌ بوده‌اند و تحت یک شرایط خاص استرس‌زا و تغییر عمده در زندگی یعنی ورود به دانشگاه قرار داشته‌اند. و دلیل دیگر شاید ناشی از تغییر شیوه‌های محاسبه امتیازات GHQ بوده باشد که در مطالعه کشوری از شیوه امتیازدهی سنتی (1-1-0-0) و در این مطالعه از شیوه لیکرت ساده (3-2-1-0) استفاده شده است.

در این پژوهش بین نمره GHQ و رشته‌های مختلف تحصیلی اختلاف معناداری بدست نیامد (05/0P>) که احتمالاً ناشی از جدیدالورود بودن دانشجویان مورد مطالعه بوده که کاملاً تحت شرایط خاص رشته تحصیلی خود واقع نشده بودند. هماهنگ با نتایج مطالعات قبلی (3و4و5و12) افرادی که از سلامت روان بیشتری برخوردار بودند از شیوه‌های مدارای فعال و مؤثرتری استفاده می‌نمودند. نکات دیگر استخراج شده از پژوهش حاضر عبارتند از:

1ـ افرادی که از سلامت روان بیشتری برخوردارند از مهارت ارزیابی شناختی بیشتری نیز برخوردار می‌باشند. در توجیه این یافته می‌توان به این نکته اشاره کرد که دیده شده. اختلالات شناختی قابل توجهی ممکن است در مواجهه با عوامل جدی فشار، گریبانگیر افراد شود که در آن شرایط افراد نمی‌توانند به راحتی تمرکز کنند و افکارشان را منطقاً سازمان دهند.(1)

2ـ‌ افرادی که از سلامت روان کمتری برخوردارند از مهار هیجانی بیشتری در برخوردار با استرسها استفاده می‌کنند. این یافته احتمالاً به علت اینست که افرادی که از سلامت روانی کمتری برخوردارند در برخورد با مشکلات دچار تحریک و برانگیختگی بیشتری می‌شوند و چون طبق موارد 1و4 همین پژوهش به خوبی قادر به ارزیابی شناختی و یافتن راه‌حل مفید برای مشکلات نیستند، واکنش‌های هیجانی بیشتری در برابر استرسها از خود نشان می‌دهند.

3ـ افرادی که از سلامت روانی کمتری برخوردارند از راهبردهای مدارای جسمانی کردن بیشتر استفاده می‌نمایند. علت این یافته اینست که دیده شده انطباق با حضور مستمر یک عامل فشار ممکن است امکانات بدن را کاهش دهد و اشخاص را مستعد بیماری کند.(1)

4ـ افرادی که از سلامت روانی بیشتری برخوردارند از مهارت حل مسأله بیشتری نیز برخوردارند. دیده شده که افرادی که پریشانی روانی کمتر و به ویژه افسردگی کمتری دارند راحت‌تر می‌توانند از مدارای مشکل مدارانه یا حل مسأله استفاده کنند(1) از طرفی به نظر می‌رسد ارزیابی شناختی از ملزومات حل مسأله می‌باشد و بهتر بودن ارزیابی شناختی در افراد با سلامت روان بیشتر، توجیه دیگری برای این نتیجه است.

5 ـ افرادی که از سلامت روان بیشتری برخوردارند از توانایی جلب حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار نیستند.

در توجیه این یافته شاید بتوان گفت باتوجه به اینکه تمامی افراد مورد مطالعه، از یک جمعیت محدود دانشجویی و با شرایط یکسان از لحاظ طول مدت تحصیل انتخاب شده بودند،‌ از نظر توانائیهای جلب حمایت اجتماعی و برخورداری از شبکه روابط اجتماعی تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشند.

6ـ باتوجه به یافته‌های جدول 2 پائین‌تر بودن مصرف مواد غیرمجاز در این پژوهش در مقایسه با پژوهشی که در سال 1994 در دانشکده نیوکاسل انگلستان انجام شده بود(16) (5/25% دانشجویان پزشکی مصرف بیش از حد الکل و 2/49% مصرف حشیش) از دلایل ذیل ناشی می‌شود: تفاوت وضعیت فرهنگی جامعه ما با انگلستان و همچنین احتمالاً دخالت معذوریتهای قانونی و اخلاقی حاکم برجامعه و از طرفی جدیدالورود بودن دانشجویان در تحقیق حاضر که فرصت تأثیرپذیری از دانشگاه و خوابگاههای دانشجویی به عنوان یکی از مراکز آشنایی افراد با مواد، را به آنها نداده است.

7ـ عدم ارتباط معنادار بین مؤلفه‌های رضایت از رشته تحصیلی، تعداد دفعات شرکت در کنکور و وضعیت تأهل از دیگر یافته‌های این پژوهش است. در مورد رضایت از رشته تحصیلی شاید جدیدالورود بودن افراد و عدم درگیری کامل با مشکلات رشته‌های مزبور در این نتیجه مؤثر بوده است. در مورد وضعیت تأهل نیز کم بودن تعداد افراد متأهل، 3 نفر (2/1%) از اعتبار این یافته می‌کاهد.

8 ـ نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که سلامت روانی کمی بیش از دانشجویان مورد مطالعه در معرض خطر است، آن هم در حالیکه آنها تازه در ابتدای دوران تحصیل خود در دانشگاه قرار دارند و طبق بعضی از مطالعات قبلی (4و6و13) انتظار می‌رود این آمار در طی دوران تحصیل روند رو به رشدی داشته باشد (بخصوص در رشته‌های پراسترس مثل پزشکی) و این یافته بیانگر اهمیت انجام مطالعات عمیق و ریشه‌ای در مورد وضعیت سلامت روان این دانشجویان می‌باشد. باتوجه به ارتباط سلامت روان دانشجویان با مکانیسم مدارای آنها، اهمیت آموزش مهارتهای مؤثر مدارا با استرسها که از امور آموختنی است آشکار می‌گردد.

محدودیتهای این پژوهش عبارتند از: الف) محدودیتهای خاص مطالعه پرسشنامه‌ای ب) عدم انتخاب نمونه‌ها به شیوه تصادفی و در نتیجه احتمال سوگیری ج) عدم تأیید تشخیص افراد مشکوک با استفاده از پرسشنامه GHQ توسط یک مطالعه تکمیلی روان‌پزشکی.

پیشنهاد می‌شود الف) طی مطالعه دیگری با استفاده از مصاحبه تکمیلی روان‌پزشکی، افراد مشکوک غربال شده،‌ بررسی شوند.

ب) کلیه دانشجویان در ابتدای دوران تحصیل از نظر سلامت روان غربالگری شده، خدمات مشاوره‌ای و درمانی در اختیار موارد علامتدار قرار بگیرد.

ج) مطالعات پی‌گیری در ابتدای هر سال تحصیلی، در تمام طول دوران تحصیل انجام شود.

د) برنامه‌های آموزشی برخورد با استرس‌ها و کسب مهارتهای مؤثر مدارا به صورت جدی در برنامه‌های آموزشی دانشجویان خصوصاً در ابتدای دوران تحصیل گنجانده شود.
جدول 1. سئوالات پرسشنامه GHQ-28
شماره سئوال
    
علائم
1
    
احساس سلامت و تندرستی
2
    
احساس نیاز به داروهای تقویتی
3
    
احساس ضعف و سستی
4
    
احساس بیماری
5
    
سردرد
6
    
احساس فشار به سر
7
    
احساس داغ و سرد شدن
8
    
بی خوابی
9
    
بیدار شدن در وسط خواب
10
    
احساس تحت فشار بودن
11
    
عصبانیت و بد خلقی
12
    
هراسان و وحشت زده بودن
13
    
عدم توانایی در انجا کارها
14
    
دلشوره
15
    
توانایی در مشغولیت و سرگرم نگه داشتن خود
16
    
صرف وقت بیشتر از حد معمول در انجام کارها
17
    
احساس خوب انجام دادن کارها
18
    
احساس رضایت از نحوه انجام کارها
19
    
احساس مفید بودن
20
    
قدرت تصمیم گیری
21
    
لذت بردن از فعالیتهای روزمره
22
    
احساس بی ارزشی
23
    
ناامیدی
24
    
احساس بی ارزش بودن
25
    
افکار خودکشی
26
    
عدم توانایی انجام کار
27
    
آرزوی مردن
28
    
اقدام به خودکشی
سوالات 1 تا 7 مربوط به نشانه های جسمانی، 8 تا 14 مربوط به مقیاس اضطراب، 15 تا 21 به اختلال عملکرد اجتماعی و 22 تا 28 مربوط به مقیاس افسردگی می باشد.

 


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه بررسی ارتباط بین نیمرخ روانی و بیماری اعتیاد

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه بررسی ارتباط بین نیمرخ روانی و بیماری اعتیاد دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه بررسی ارتباط بین نیمرخ روانی و بیماری اعتیاد


پایان نامه بررسی ارتباط بین نیمرخ روانی و بیماری اعتیاد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:40

 

 مقدمه:
امروزه پدیده وابستگی دارویی یکی از معضلات بزرگ جوامع بشری است که توجه روانپزشکان، جامعه شناسان و حقوقدانان، روانشانسان و علمای تعلیم و تربیت را به خود اختصاص داده است این موضوع نشان می دهد که پدیده اعتیاد یا سوء مصرف مواد دارای ابعاد چندگانه است که در بروز و شیوع آن دخیلند، بنابراین در مبارزه با اعتیاد چنانچه یکی از عوامل مد نظر قرار گیرد و از سایر عوامل چشم پوشی شود فرض بر آنکه آن عامل تأثیر مثبتی نیز در جلوگیری از اعتیاد داشته باشد. عوامل دیگر تأثیر عامل مورد نظر را کاهش خواهند داد.
یکی از عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم اعتیاد عامل فردی می باشد که نظر بسیاری از محققان را جلب کرده است و بر همین اساس تحقیقی که وایلتت   در سال ۱۹۶۲ انجام داد بر عامل فردی و ویژگیهای شخصی معطوف بود که نشان داد افراد معتاد در مقایسه با غیر معتاد نیمرخ روانی غیر عادی تری دارند. از طرفی جیر  در سال ۱۹۹۰ به این نتیجه رسید که افرادی که اختلال روانپزشکی دارند ۷/۲ مرتبه بیشتر از افراد فاقد اختلال سوء مصرف مواد را نشان می دهند.
ویکلرراسور  نیز در سال ۱۹۵۳ یکی از قواعد کلی اعتیاد را از نظر روانی بیان کرد که اعتیاد می تواند با مشکلات شخصیتی فرد همبستگی داشته باشد.
(فرجاد ۱۳۷۴۰).
با توجه به اینکه یکی از عوامل مؤثر در وابستگی دارویی می تواند عوامل فردی و ویژگی های شخصیتی داشته آنچه در این زمینه مورد توجه است این است که آیا این عامل می تواند ارتباطی با بازگشت مجدد معتادین درمان شده داشته باشد؟
بنابراین در این پژوهش با این مسأله روبه رو هستیم که آیا نیمرخ روانی افراد با مصرف مجدد بعد از سم زدایی رابطه دارد؟ آیا نیمرخ روانی با دفعات مصرف مواد بعد از سم زدایی رابطه دارد؟ نیمرخ روانی معتادین آیا در گروهی که بعد از سم زدایی مصرف مجدد داشتند با گروهی که مصرف نکردند تفاوت دارد؟ تا بر حسب رابطه بتوانیم این عامل را در درمان و پیشگیری مورد توجه قرار بدهیم.
بیان مسأله:
وابستگی روانی عبارت است از یک حالت خاص که به وسیله ولع و احساس اجبار شدید در ادامه مصرف یک دارو و یا ماده مخدر شخص می گردد و این احساس دلع معمولاً به خاطر استفاده از لذت و اثرات دلخواه آن است بنابراین وابستگی روانی علاوه بر نوع ماده مصرفی به حالات روحی و روانی فرد مورد نظر هم مربوط است.
یکی از مشخصات برجسته وابستگی روانی Craving (اشتیاق) است که عبارت است از یک تمایل بسیار شدید و غیر عادی نسبت به مصرف ماده مخدر که تقریباً به ندرت می توان چیز دیگری را جایگزین آن نمود در بالاترین و شدیدترین درجه اشتیاق ممکن است فرد هر اقدامی را به منظور تأمین و تهیه مواد انجام دهد که این قسمت به عنوان رفتار کلیشه ای و قالبی معتادان شناخته می شود.
تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از عوامل در علت شناسی و تداوم اعتیاد دخالت دارند که یکی از عوامل می تواند جنبه های روانپزشکی اعتیاد باشد بیشتر شواهد روانپزشکی مبیّن این حقیقت است که اعتیاد به مواد مخدر به ویژه هروئین می تواند ناشی از اختلالات عمده و شدید روانی و یا شخصیتی باشد تحقیق وایلتت  در سال ۱۹۶۲ همین نظریه را تأئید کرد که نیمرخ روانی معتادها متفاوت‌تر و غیر عادی تر از افراد سالم است.
تحقیق جیر   نیز در سال ۱۹۹۰ نشان داد که افراد مبتلا به بیماریهای روانی مشکلات مربوط به داروها را بروز بدهند.
بنابراین در این تحقیق با مسائل زیر روبه رو هستیم:
۱-    ‎آیا نیمرخ روانی افراد بر اساس مقیاسهای M.M.P.I در گروهی که بعد از سم زدایی بازگشت مجدد را داشتند با گروهی که بازگشت نداشتند متفاوت است؟
۲-    آیا بین نیمرخ روانی افراد و مصرف مجدد رابطه وجود دارد؟
۳-    آیا میان نیمرخ روانی و دفعات بازگشت به مصرف مواد رابطه وجود دارد؟
۴-    در صورت وجود رابطه آیا می توان با استفاده از نیم رخ روانی بازگشت مجدد افراد را پیش بینی نمود؟
۵- فایده و اهمیت پژوهش:
سوء مصرف وابستگی به مواد مخدر با دوره های بهبود و عود آن شخص می گردد و در یک بررسی کلاسیک توسط هانت ، بارنت  و برانج  در (۱۹۷۱) نشان داده شد که هروئین، نیکوتین و الکل با درجات و الگوهای مشابهی از عود همراه بودند این پژوهشگران نشان دادند که اعتیاد   افراد درمان شده در مدت ۱۲ ماه بازگشت نمود. آنها اشاره کردند که این یافته ها انعکاس فرایندهای معمولی است که زیر بنای اعتیاد را تشکیل می دهند.
در مطالعه ای که توسط Greard hornestshg انجام شد ۳۲ تن مورد تست و مطالعه قرار گرفتند این مطالعه بیشتر روی تجارب معتادان در مورد مصرف مواد مخدر و (تاریخچه‌ای) از وضعیت جسمی و روانی و شخصیتی آنان را در بر می گرفت. نتایج نشان داد که اعتیاد تا اندازه زیادی مربوط به ساختمان شخصیتی و تأثیر متقابل مناسبات گذشته و حال فرد و خانواده در گروه همگن است نتایج به شرح زیر گزارش شد:
گروه معتاد شامل ۲ نفر اسکیز فرنی بارز، ۸  نفر اسکیزفرنی مرزی، ۱۲ نفر اختلال شخصیت سایکوپات و ۴ نفر اختلال شخصیت بی کفایت بودند. در گروه کنترل شامل ۱ نفر اسکیزوفرنی ۴ نفر اسکیزوفرنی مرزی اختلال شخصیت سایکو پات در این گروه یافت نشد. اختلال نورونیک ۶ نفر، اختلال شخصیت بی کفایت ۲ نفر، شخصیت سالم ۱۰ نفر بودند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در گروه معتاد در مقایسه با گروه کنترل اختلال شخصیتی بیشتر است. (فرجاد محمد حسین ۱۳۷۸).
این موضوع می تواند در درمان اعتیاد حائز اهمیت باشد. زیرا آسیب پذیری افراد معتاد در برابر مشکلات زندگی و ساختمان شخصیتی افراد معتاد می تواند تأثیری در تداوم مصرف مواد بعد از سم زدایی داشته باشد بنابراین در این پژوهش بر آن شدیم که ابتدا نیمرخهای روانی را مورد مقایسه قرار دهیم و سپس رابطه نیمرخها راو با تمایل به مصرف مجدد بررسی کنیم. در صورت متفاوت بودن نیمرخهای گروهی که بعد از سم زدایی مجدداً مصرف داشتند با گروهی که مصرف مجدد نداشتند، و یا در صورت وجود رابطه با نمونه های مذکور می توان افراد دارای ریسک بالا برای   را مشخص نمود و جهت پیش گیری اقدامات لازم را در پروسه‌های درمانی مد نظر قرار داد و پژوهشی را با آزمودنی های ایرانی در سطح کشور انجام داد. در صورت تأئید فرضیه ها ضمناً می توان در مورد معتادان تمرکز اصلی از درمانهای رفتاری جسمی را به سوی درمان شخصیت و انواع  اختلالات آن بازگرداند و در مانگری را به انتخاب نوع درمان حساس نمود و موجب شد تا آنها نوع درمان را بر حسب به دست آوردن نیمرخ شخصیتی فرد  انجام بدهند و ظرافت و حساسیت تکنیکی خاص را در مورد هر نیمرخ شخصیتی مد نظر قرار بدهند.

فهرست مطالب:

فصل اول
مقدمه
بیان مسأله
فایده و اهمیت تحصیل.
فرضیه های پژوهش.
تعریف اصطلاحات.
فصل دوم :
وابستگی به مواد:
تعریف:
کلاسهای تشخیص برای وابستگی به مواد بر اساس DSMIV:
ملاکسهای تشخیص برای ترک مواد بر اساس DSMIV:
وابستگی فیزیولوژیایی (Physiologidal):
وابستگی روان شناختی:
چگونگی ایجاد وابستگی دارویی:
آزمایش:
مصرف تنظیم:
اعتیاد یا وابستگی:
لب شناسی:
۱- عوامل اجتماعی و فرهنگی:
۲- بیماری توأم
۳-عوامل زیست شناختی و ژنتیک:
۴- نظریه روانکاوی
نوروفارماکولوژی:
کوکائین:
نظریه های اعتیاد:
نظریه های روانی اجتماعی
۲-نظریه های رفتاری:
۳-نظریه های ژنتیک:
۴-نظریه های نوروشیمیایی:
اختلالات روانپزشکی توأم:
پژوهشهایی در مورد رابطه اختلال شخصیت با اعتیاد:
فصل سوم
روش تحقیق:
جامعه آماری:
روش انتخاب نمونه تعداد نمونه ها:
جدول ۱-۳
خلاصه اطلاعات مربوط به مشخصات نمونه ها
روش جمع آوری اطلاعات:
متغیرهای پژوهش:
تفسیر ملام: مصرف مواد
تفسیر رابط: سن
ابزار تحقیق:
شیوه نمره گذاری:
روشهای آماری مورد استفاده در این پژوهش


دانلود با لینک مستقیم