این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 43 صفحه می باشد .
روش تحقیق بررسی ارتباط بین نیمرخ روانی و عود بیماری اعتیاد
مقدمه:
امروزه پدیده وابستگی دارویی یکی از معضلات بزرگ جوامع بشری است که توجه روانپزشکان، جامعه شناسان و حقوقدانان، روانشانسان و علمای تعلیم و تربیت را به خود اختصاص داده است این موضوع نشان می دهد که پدیده اعتیاد یا سوء مصرف مواد دارای ابعاد چندگانه است که در بروز و شیوع آن دخیلند، بنابراین در مبارزه با اعتیاد چنانچه یکی از عوامل مد نظر قرار گیرد و از سایر عوامل چشم پوشی شود فرض بر آنکه آن عامل تأثیر مثبتی نیز در جلوگیری از اعتیاد داشته باشد. عوامل دیگر تأثیر عامل مورد نظر را کاهش خواهند داد.
یکی از عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم اعتیاد عامل فردی می باشد که نظر بسیاری از محققان را جلب کرده است و بر همین اساس تحقیقی که وایلتت در سال 1962 انجام داد بر عامل فردی و ویژگیهای شخصی معطوف بود که نشان داد افراد معتاد در مقایسه با غیر معتاد نیمرخ روانی غیر عادی تری دارند. از طرفی جیر در سال 1990 به این نتیجه رسید که افرادی که اختلال روانپزشکی دارند 7/2 مرتبه بیشتر از افراد فاقد اختلال سوء مصرف مواد را نشان می دهند.
ویکلرراسور نیز در سال 1953 یکی از قواعد کلی اعتیاد را از نظر روانی بیان کرد که اعتیاد می تواند با مشکلات شخصیتی فرد همبستگی داشته باشد.
(فرجاد 13740).
با توجه به اینکه یکی از عوامل مؤثر در وابستگی دارویی می تواند عوامل فردی و ویژگی های شخصیتی داشته آنچه در این زمینه مورد توجه است این است که آیا این عامل می تواند ارتباطی با بازگشت مجدد معتادین درمان شده داشته باشد؟
بنابراین در این پژوهش با این مسأله روبه رو هستیم که آیا نیمرخ روانی افراد با مصرف مجدد بعد از سم زدایی رابطه دارد؟ آیا نیمرخ روانی با دفعات مصرف مواد بعد از سم زدایی رابطه دارد؟ نیمرخ روانی معتادین آیا در گروهی که بعد از سم زدایی مصرف مجدد داشتند با گروهی که مصرف نکردند تفاوت دارد؟ تا بر حسب رابطه بتوانیم این عامل را در درمان و پیشگیری مورد توجه قرار بدهیم.
بیان مسأله:
وابستگی روانی عبارت است از یک حالت خاص که به وسیله ولع و احساس اجبار شدید در ادامه مصرف یک دارو و یا ماده مخدر شخص می گردد و این احساس دلع معمولاً به خاطر استفاده از لذت و اثرات دلخواه آن است بنابراین وابستگی روانی علاوه بر نوع ماده مصرفی به حالات روحی و روانی فرد مورد نظر هم مربوط است.
یکی از مشخصات برجسته وابستگی روانی Craving (اشتیاق) است که عبارت است از یک تمایل بسیار شدید و غیر عادی نسبت به مصرف ماده مخدر که تقریباً به ندرت می توان چیز دیگری را جایگزین آن نمود در بالاترین و شدیدترین درجه اشتیاق ممکن است فرد هر اقدامی را به منظور تأمین و تهیه مواد انجام دهد که این قسمت به عنوان رفتار کلیشه ای و قالبی معتادان شناخته می شود.
تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از عوامل در علت شناسی و تداوم اعتیاد دخالت دارند که یکی از عوامل می تواند جنبه های روانپزشکی اعتیاد باشد بیشتر شواهد روانپزشکی مبیّن این حقیقت است که اعتیاد به مواد مخدر به ویژه هروئین می تواند ناشی از اختلالات عمده و شدید روانی و یا شخصیتی باشد تحقیق وایلتت در سال 1962 همین نظریه را تأئید کرد که نیمرخ روانی معتادها متفاوتتر و غیر عادی تر از افراد سالم است.
تحقیق جیر نیز در سال 1990 نشان داد که افراد مبتلا به بیماریهای روانی مشکلات مربوط به داروها را بروز بدهند.
بنابراین در این تحقیق با مسائل زیر روبه رو هستیم:
5- فایده و اهمیت پژوهش:
سوء مصرف وابستگی به مواد مخدر با دوره های بهبود و عود آن شخص می گردد و در یک بررسی کلاسیک توسط هانت، بارنت و برانج در (1971) نشان داده شد که هروئین، نیکوتین و الکل با درجات و الگوهای مشابهی از عود همراه بودند این پژوهشگران نشان دادند که اعتیاد افراد درمان شده در مدت 12 ماه بازگشت نمود. آنها اشاره کردند که این یافته ها انعکاس فرایندهای معمولی است که زیر بنای اعتیاد را تشکیل می دهند.
در مطالعه ای که توسط Greard hornestshg انجام شد 32 تن مورد تست و مطالعه قرار گرفتند این مطالعه بیشتر روی تجارب معتادان در مورد مصرف مواد مخدر و (تاریخچهای) از وضعیت جسمی و روانی و شخصیتی آنان را در بر می گرفت. نتایج نشان داد که اعتیاد تا اندازه زیادی مربوط به ساختمان شخصیتی و تأثیر متقابل مناسبات گذشته و حال فرد و خانواده در گروه همگن است نتایج به شرح زیر گزارش شد:
گروه معتاد شامل 2 نفر اسکیز فرنی بارز، 8 نفر اسکیزفرنی مرزی، 12 نفر اختلال شخصیت سایکوپات و 4 نفر اختلال شخصیت بی کفایت بودند. در گروه کنترل شامل 1 نفر اسکیزوفرنی 4 نفر اسکیزوفرنی مرزی اختلال شخصیت سایکو پات در این گروه یافت نشد. اختلال نورونیک 6 نفر، اختلال شخصیت بی کفایت 2 نفر، شخصیت سالم 10 نفر بودند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در گروه معتاد در مقایسه با گروه کنترل اختلال شخصیتی بیشتر است. (فرجاد محمد حسین 1378).
این موضوع می تواند در درمان اعتیاد حائز اهمیت باشد. زیرا آسیب پذیری افراد معتاد در برابر مشکلات زندگی و ساختمان شخصیتی افراد معتاد می تواند تأثیری در تداوم مصرف مواد بعد از سم زدایی داشته باشد بنابراین در این پژوهش بر آن شدیم که ابتدا نیمرخهای روانی را مورد مقایسه قرار دهیم و سپس رابطه نیمرخها راو با تمایل به مصرف مجدد بررسی کنیم. در صورت متفاوت بودن نیمرخهای گروهی که بعد از سم زدایی مجدداً مصرف داشتند با گروهی که مصرف مجدد نداشتند، و یا در صورت وجود رابطه با نمونه های مذکور می توان افراد دارای ریسک بالا برای را مشخص نمود و جهت پیش گیری اقدامات لازم را در پروسههای درمانی مد نظر قرار داد و پژوهشی را با آزمودنی های ایرانی در سطح کشور انجام داد. در صورت تأئید فرضیه ها ضمناً می توان در مورد معتادان تمرکز اصلی از درمانهای رفتاری جسمی را به سوی درمان شخصیت و انواع اختلالات آن بازگرداند و در مانگری را به انتخاب نوع درمان حساس نمود و موجب شد تا آنها نوع درمان را بر حسب به دست آوردن نیمرخ شخصیتی فرد انجام بدهند و ظرافت و حساسیت تکنیکی خاص را در مورد هر نیمرخ شخصیتی مد نظر قرار بدهند.
فرضیه های پژوهش:
تعریف اصطلاحات:
تعریف نیم رخ روانی:
نیمرخ (Profile ).
Profile analysis – :
طرح نیمرخ روانی یک شخص یا معرفی کلی صفات شخصیتی و ویژگی ها نسبت به یک رشته هنجارهای خاص برای کل جمعیت. تحلیل ممکن است به صورت نمایش نموداری یا شکل نیمرخ استعاره ای کل، به معنی مرور مشخصات یا صفات شخص به طور مختصر انجام گیرد. (پورافکاری 1376).
در این پژوهش نیمرخ روانی با استفاده از پرسشنامه شخصیتی متیه سوتا تا M.P.I M. (فرم کوتاه) با توجه به کدهای بر افراشته و مصاحبه بالینی تشخیص گذاری شده است.
1-تعریف اعتیاد: (Dependency) Addiction
(Dependence) وابستگی عبارت است از مصرف مرتب مواد به طوری که فرد مصرف کننده برای انجام عملکرد معمول نیاز به آن داشته باشد و عدم مصرف آن باعث پیدایش علائم خاص می شود که در اثر اختلال در عملکرد ارگانهای مختلف بدن بوده و به آن علائم قطع مواد (Withdrawal syndrom) می گویند. طبق تعریف DMSIV وابستگی یک ویژگی هم دارد و آن مقاومت بدن یا Tolerance است یعنی نیاز به ماده بیشتر برای حصول مسمومیت یا کاهش تأثیر همان مقدار با ادامه مصرف.
در این پژوهش معتاد فردی است که مدتی مواد مخدر مصرف کرده باشد و در صورت قطع دارو دگرگونی فیزیولوژیک و رفتاری نشان بدهد و بعد از انجام تست مورفین نتیجه تست مثبت باشد.
سم زدایی (Detaoxification):
قطع مصرف مواد برای مدت زمان کافی تا تمام مواد موجود در گیرنده های بدن دفع شود و بعد از اتمام این دوره فرد از نظر جسمانی علائم قطع مواد (withdrawal) را نشان می دهد و تست مورفین منفی است.
سم زدایی به روشهای مختلف پزشکی و در زمانهای مختلف و توسط داروهای گوناگون صورت می گیرد ولی نتیجه همگی دفع کامل مواد و تست منفی می باشد.
روشهای درمانی افراد وابسته به مواد در کلینیک ها به صورت زیر می باشد. همه افراد وقتی به کلینیک مراجعه می کنند ابتدا تحت درمان سم زدایی قرار می گیرند تا مواد از بدن آنها دفع شده و علائم جسمانی ترک بر طرف شود و تست مورفین آنها منفی شود. روشهای سم زدایی به صورت URD و R.D و A.M.D و نیز سم زدایی با بوپرنورفین بوده است که با توجه به شرایط فنی و جسمی و خواسته خود بیمار انتخاب می شود. مرحله دوم در حال به دنبال منفی شدن تست مورفین بیمار انجام می گیرد و تحت رواندرمانی فردی از نوع شناختی حمایتی قرار می گیرند (هفته ای یک بار) و همچنین گروه درمانی و خانواده درمانی و تمرینات یوگا جزء درمان های 6 ماهه بعد از سم زدایی می باشد بیماران در این دوره 6 ماهه تحت درمان نگهدارنده با کپسول نانترکسان بوده و به محض قطع دارو تحت سم زدایی مجدد قرار می گیرند.
فهرست مطالب
فصل اول
مقدمه
بیان مسأله
فایده و اهمیت تحصیل.
فرضیه های پژوهش.
تعریف اصطلاحات.
فصل دوم :
وابستگی به مواد:
تعریف:
کلاسهای تشخیص برای وابستگی به مواد بر اساس DSMIV:
ملاکسهای تشخیص برای ترک مواد بر اساس DSMIV:
وابستگی فیزیولوژیایی (Physiologidal):
وابستگی روان شناختی:
چگونگی ایجاد وابستگی دارویی:
آزمایش:
مصرف تنظیم:
اعتیاد یا وابستگی:
لب شناسی:
۱- عوامل اجتماعی و فرهنگی:
۲- بیماری توأم
۳-عوامل زیست شناختی و ژنتیک:
۴- نظریه روانکاوی
نوروفارماکولوژی:
کوکائین:
نظریه های اعتیاد:
نظریه های روانی اجتماعی
۲-نظریه های رفتاری:
۳-نظریه های ژنتیک:
۴-نظریه های نوروشیمیایی:
اختلالات روانپزشکی توأم:
پژوهشهایی در مورد رابطه اختلال شخصیت با اعتیاد:
فصل سوم
روش تحقیق:
جامعه آماری:
روش انتخاب نمونه تعداد نمونه ها:
جدول ۱-۳
خلاصه اطلاعات مربوط به مشخصات نمونه ها
روش جمع آوری اطلاعات:
متغیرهای پژوهش:
تفسیر ملام: مصرف مواد
تفسیر رابط: سن
ابزار تحقیق:
شیوه نمره گذاری:
روشهای آماری مورد استفاده در این پژوهش:
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی بررسی ارتباط بین نیمرخ روانی و عود بیماری اعتیاد در مراجعه کنندگان به کلینیک فوق تخصصی ترک اعتیاد آتیه نو کرج (16 تا 45 سال مذکّر) با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 52
مقدمه:
امروزه پدیده وابستگی دارویی یکی از معضلات بزرگ جوامع بشری است که توجه روانپزشکان، جامعه شناسان و حقوقدانان، روانشانسان و علمای تعلیم و تربیت را به خود اختصاص داده است این موضوع نشان می دهد که پدیده اعتیاد یا سوء مصرف مواد دارای ابعاد چندگانه است که در بروز و شیوع آن دخیلند، بنابراین در مبارزه با اعتیاد چنانچه یکی از عوامل مد نظر قرار گیرد و از سایر عوامل چشم پوشی شود فرض بر آنکه آن عامل تأثیر مثبتی نیز در جلوگیری از اعتیاد داشته باشد. عوامل دیگر تأثیر عامل مورد نظر را کاهش خواهند داد.
یکی از عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم اعتیاد عامل فردی می باشد که نظر بسیاری از محققان را جلب کرده است و بر همین اساس تحقیقی که وایلتت در سال 1962 انجام داد بر عامل فردی و ویژگیهای شخصی معطوف بود که نشان داد افراد معتاد در مقایسه با غیر معتاد نیمرخ روانی غیر عادی تری دارند. از طرفی جیر در سال 1990 به این نتیجه رسید که افرادی که اختلال روانپزشکی دارند 7/2 مرتبه بیشتر از افراد فاقد اختلال سوء مصرف مواد را نشان می دهند.
ویکلرراسور نیز در سال 1953 یکی از قواعد کلی اعتیاد را از نظر روانی بیان کرد که اعتیاد می تواند با مشکلات شخصیتی فرد همبستگی داشته باشد.
(فرجاد 13740).
با توجه به اینکه یکی از عوامل مؤثر در وابستگی دارویی می تواند عوامل فردی و ویژگی های شخصیتی داشته آنچه در این زمینه مورد توجه است این است که آیا این عامل می تواند ارتباطی با بازگشت مجدد معتادین درمان شده داشته باشد؟
بنابراین در این پژوهش با این مسأله روبه رو هستیم که آیا نیمرخ روانی افراد با مصرف مجدد بعد از سم زدایی رابطه دارد؟ آیا نیمرخ روانی با دفعات مصرف مواد بعد از سم زدایی رابطه دارد؟ نیمرخ روانی معتادین آیا در گروهی که بعد از سم زدایی مصرف مجدد داشتند با گروهی که مصرف نکردند تفاوت دارد؟ تا بر حسب رابطه بتوانیم این عامل را در درمان و پیشگیری مورد توجه قرار بدهیم.
بیان مسأله:
وابستگی روانی عبارت است از یک حالت خاص که به وسیله ولع و احساس اجبار شدید در ادامه مصرف یک دارو و یا ماده مخدر شخص می گردد و این احساس دلع معمولاً به خاطر استفاده از لذت و اثرات دلخواه آن است بنابراین وابستگی روانی علاوه بر نوع ماده مصرفی به حالات روحی و روانی فرد مورد نظر هم مربوط است.
یکی از مشخصات برجسته وابستگی روانی Craving (اشتیاق) است که عبارت است از یک تمایل بسیار شدید و غیر عادی نسبت به مصرف ماده مخدر که تقریباً به ندرت می توان چیز دیگری را جایگزین آن نمود در بالاترین و شدیدترین درجه اشتیاق ممکن است فرد هر اقدامی را به منظور تأمین و تهیه مواد انجام دهد که این قسمت به عنوان رفتار کلیشه ای و قالبی معتادان شناخته می شود.
تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از عوامل در علت شناسی و تداوم اعتیاد دخالت دارند که یکی از عوامل می تواند جنبه های روانپزشکی اعتیاد باشد بیشتر شواهد روانپزشکی مبیّن این حقیقت است که اعتیاد به مواد مخدر به ویژه هروئین می تواند ناشی از اختلالات عمده و شدید روانی و یا شخصیتی باشد تحقیق وایلتت در سال 1962 همین نظریه را تأئید کرد که نیمرخ روانی معتادها متفاوتتر و غیر عادی تر از افراد سالم است.
تحقیق جیر نیز در سال 1990 نشان داد که افراد مبتلا به بیماریهای روانی مشکلات مربوط به داروها را بروز بدهند.
دانلود پروژه رشته روانشناسی بررسی ارتباط بین نیمرخ روانی و عود بیماری اعتیاد در... با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 41
دانلود پروژه آماده
مقدمه:
امروزه پدیده وابستگی دارویی یکی از معضلات بزرگ جوامع بشری است که توجه روانپزشکان، جامعه شناسان و حقوقدانان، روانشانسان و علمای تعلیم و تربیت را به خود اختصاص داده است این موضوع نشان می دهد که پدیده اعتیاد یا سوء مصرف مواد دارای ابعاد چندگانه است که در بروز و شیوع آن دخیلند، بنابراین در مبارزه با اعتیاد چنانچه یکی از عوامل مد نظر قرار گیرد و از سایر عوامل چشم پوشی شود فرض بر آنکه آن عامل تأثیر مثبتی نیز در جلوگیری از اعتیاد داشته باشد. عوامل دیگر تأثیر عامل مورد نظر را کاهش خواهند داد.
یکی از عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم اعتیاد عامل فردی می باشد که نظر بسیاری از محققان را جلب کرده است و بر همین اساس تحقیقی که وایلتت [1] در سال 1962 انجام داد بر عامل فردی و ویژگیهای شخصی معطوف بود که نشان داد افراد معتاد در مقایسه با غیر معتاد نیمرخ روانی غیر عادی تری دارند. از طرفی جیر[2] در سال 1990 به این نتیجه رسید که افرادی که اختلال روانپزشکی دارند 7/2 مرتبه بیشتر از افراد فاقد اختلال سوء مصرف مواد را نشان می دهند.
موضوع :
بخشی از چکیده تحقیق
هدف تحقیق حاضر، مقایسه نیمرخ مهارتهای روانی دربین کاراته کاهای نخبه و غیر نخبه بود. این مهارتهای روانی شامل: انگیزش، تمرکز، اعتماد به نفس، تنظیم سطح انرژی روانی، تصویر سازی ذهنی و هدف چینی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کاراته کاهای کومیته روی حاضر در رقابت های لیگ برتر کشور می باشد که از بین آنها به روش تصادفی طبقه ای(روش انتساب متناسب)50 نفرکاراته کای نخبه، یعنی کاراته کاهایی که در لیگ برتر کاراته کشور حضور داشته ودارای یکی از مقامهای ملی، آسیایی ،جهانی والمپیک هستند. و50 نفر کاراته کای غیرنخبه،یعنی کاراته کاهایی که در لیگ برتر کاراته کشور حضور داشته اما فاقد مقامهای ملی، آسیایی ،جهانی والمپیک هستند، انتخاب شدند.
فصل اول:مقدمه ومعرفی
1-1- مقدمه ……………………………..……………………………………1
1-2- بیان مسئله …………………………………………………………….2
1-3- ضرورت واهمیت تحقیق …………… ……………………..………..5
1-4- اهداف تحقیق ………………………………………………….……… 8
1-5- محدودیت های تحقیق …………………………………………..…..8
1-- پیش فرضهای تحقیق ……………………………………… ………...9
1-7- تعریف واژه ها واصطلاحات ……………………………………...... 10
فصل دوم: پیشینه تحقیق
مقدمه ………………… ………………………………………………………..11
2-1- زمینه های نظری ……………………………………………………….12
2-1-1- روانشناسی …………………………….…….……………………..12
2-1-2- روانشناسی ورزش …….……………………………………….....12
2-1-3- ویژگی های شخصیتی ورزشکاران موفق ……………………. 14
2-1-4- مهارتهای روانی ……………………………………………...…….20
2-1-5- انگیزش ……..…………………………………………………........23
2-1-6- تمرکز ……..………………………………………………….....……36
2-1-7- اعتماد به نفس………….………………………………….………20
2-1-4- تنظیم سطح انرژی روانی…………………………………………53
2-1-9-تصویر سازی ذهنی……………………..…………………….……57
2-1-10.- هدف چینی …………………………………………………..… 72
2-2- پیشینه تحقیق در داخل وخارج کشور……………….…………...78
2-2-1- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور …….………….………78
2-2-1- تحقیقات انجام شده در داخل کشور …………………………..89
2-3- نتیجه گیری ……………………………...………………………..…..95
فصل سوم: روش شناسی
مقدمه………………………………………………………………………….99
3-1- روش تحقیق…….……………………………………………………100
3-2- جامعه آماری………………………………………………...………101
3-3- نمونه وروش نمونه گیری……………………………………...…101
3-4- متغیرهای تحقیق…………………………………………….……103
3-5- جمع آوری اطلاعات ………………………………………………105
3-6- روشهای آماری………………………………………………..….108
فصل چهارم: تجزیه وتحلیل آماری
مقدمه……………………………………………………………………… 110
اطلاعات توصیفی جمعیتی کاراته کاها………………………...……111
محاسبه آزمون طبیعی بودن توزیع ……………………………………112
آزمون تجانس واریانس ها……………………….……………………….113
مقایسه میزان مهارت انگیزش کاراته کاها …………..…………...…114
مقایسه میزان مهارت اعتماد بنفس کاراته کاها………………………116
مقایسه میزان مهارت تنظیم انرژی روانی کاراته کاها……….………117
مقایسه میزان مهارت تصویر سازی کاراته کاها…………………….…118
مقایسه میزان مهارت هدف چینی کاراته کاها……………………..… 119
مقایسه میزان مهارت های روانی کاراته کاها…………………………120
فصل پنجم: بحث ونتیجه گیری
مقدمه …………………………………………………………………........…121
5-1- خلاصه تحقیق …………………………………...…………………….122
5-2- یافته های تحقیق ………….…………………………………………124
5-3- بحث ونتیجه گیری ……………………………………………...…….125
5-6- پیشنهادهای برخاسته از نتایج تحقیق ……………………………133
5-7- پیشنهادهایی برای بررسی های بیشتر ……………………….….134
منابع ..................................................................................135
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:40
مقدمه:
امروزه پدیده وابستگی دارویی یکی از معضلات بزرگ جوامع بشری است که توجه روانپزشکان، جامعه شناسان و حقوقدانان، روانشانسان و علمای تعلیم و تربیت را به خود اختصاص داده است این موضوع نشان می دهد که پدیده اعتیاد یا سوء مصرف مواد دارای ابعاد چندگانه است که در بروز و شیوع آن دخیلند، بنابراین در مبارزه با اعتیاد چنانچه یکی از عوامل مد نظر قرار گیرد و از سایر عوامل چشم پوشی شود فرض بر آنکه آن عامل تأثیر مثبتی نیز در جلوگیری از اعتیاد داشته باشد. عوامل دیگر تأثیر عامل مورد نظر را کاهش خواهند داد.
یکی از عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم اعتیاد عامل فردی می باشد که نظر بسیاری از محققان را جلب کرده است و بر همین اساس تحقیقی که وایلتت در سال ۱۹۶۲ انجام داد بر عامل فردی و ویژگیهای شخصی معطوف بود که نشان داد افراد معتاد در مقایسه با غیر معتاد نیمرخ روانی غیر عادی تری دارند. از طرفی جیر در سال ۱۹۹۰ به این نتیجه رسید که افرادی که اختلال روانپزشکی دارند ۷/۲ مرتبه بیشتر از افراد فاقد اختلال سوء مصرف مواد را نشان می دهند.
ویکلرراسور نیز در سال ۱۹۵۳ یکی از قواعد کلی اعتیاد را از نظر روانی بیان کرد که اعتیاد می تواند با مشکلات شخصیتی فرد همبستگی داشته باشد.
(فرجاد ۱۳۷۴۰).
با توجه به اینکه یکی از عوامل مؤثر در وابستگی دارویی می تواند عوامل فردی و ویژگی های شخصیتی داشته آنچه در این زمینه مورد توجه است این است که آیا این عامل می تواند ارتباطی با بازگشت مجدد معتادین درمان شده داشته باشد؟
بنابراین در این پژوهش با این مسأله روبه رو هستیم که آیا نیمرخ روانی افراد با مصرف مجدد بعد از سم زدایی رابطه دارد؟ آیا نیمرخ روانی با دفعات مصرف مواد بعد از سم زدایی رابطه دارد؟ نیمرخ روانی معتادین آیا در گروهی که بعد از سم زدایی مصرف مجدد داشتند با گروهی که مصرف نکردند تفاوت دارد؟ تا بر حسب رابطه بتوانیم این عامل را در درمان و پیشگیری مورد توجه قرار بدهیم.
بیان مسأله:
وابستگی روانی عبارت است از یک حالت خاص که به وسیله ولع و احساس اجبار شدید در ادامه مصرف یک دارو و یا ماده مخدر شخص می گردد و این احساس دلع معمولاً به خاطر استفاده از لذت و اثرات دلخواه آن است بنابراین وابستگی روانی علاوه بر نوع ماده مصرفی به حالات روحی و روانی فرد مورد نظر هم مربوط است.
یکی از مشخصات برجسته وابستگی روانی Craving (اشتیاق) است که عبارت است از یک تمایل بسیار شدید و غیر عادی نسبت به مصرف ماده مخدر که تقریباً به ندرت می توان چیز دیگری را جایگزین آن نمود در بالاترین و شدیدترین درجه اشتیاق ممکن است فرد هر اقدامی را به منظور تأمین و تهیه مواد انجام دهد که این قسمت به عنوان رفتار کلیشه ای و قالبی معتادان شناخته می شود.
تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از عوامل در علت شناسی و تداوم اعتیاد دخالت دارند که یکی از عوامل می تواند جنبه های روانپزشکی اعتیاد باشد بیشتر شواهد روانپزشکی مبیّن این حقیقت است که اعتیاد به مواد مخدر به ویژه هروئین می تواند ناشی از اختلالات عمده و شدید روانی و یا شخصیتی باشد تحقیق وایلتت در سال ۱۹۶۲ همین نظریه را تأئید کرد که نیمرخ روانی معتادها متفاوتتر و غیر عادی تر از افراد سالم است.
تحقیق جیر نیز در سال ۱۹۹۰ نشان داد که افراد مبتلا به بیماریهای روانی مشکلات مربوط به داروها را بروز بدهند.
بنابراین در این تحقیق با مسائل زیر روبه رو هستیم:
۱- آیا نیمرخ روانی افراد بر اساس مقیاسهای M.M.P.I در گروهی که بعد از سم زدایی بازگشت مجدد را داشتند با گروهی که بازگشت نداشتند متفاوت است؟
۲- آیا بین نیمرخ روانی افراد و مصرف مجدد رابطه وجود دارد؟
۳- آیا میان نیمرخ روانی و دفعات بازگشت به مصرف مواد رابطه وجود دارد؟
۴- در صورت وجود رابطه آیا می توان با استفاده از نیم رخ روانی بازگشت مجدد افراد را پیش بینی نمود؟
۵- فایده و اهمیت پژوهش:
سوء مصرف وابستگی به مواد مخدر با دوره های بهبود و عود آن شخص می گردد و در یک بررسی کلاسیک توسط هانت ، بارنت و برانج در (۱۹۷۱) نشان داده شد که هروئین، نیکوتین و الکل با درجات و الگوهای مشابهی از عود همراه بودند این پژوهشگران نشان دادند که اعتیاد افراد درمان شده در مدت ۱۲ ماه بازگشت نمود. آنها اشاره کردند که این یافته ها انعکاس فرایندهای معمولی است که زیر بنای اعتیاد را تشکیل می دهند.
در مطالعه ای که توسط Greard hornestshg انجام شد ۳۲ تن مورد تست و مطالعه قرار گرفتند این مطالعه بیشتر روی تجارب معتادان در مورد مصرف مواد مخدر و (تاریخچهای) از وضعیت جسمی و روانی و شخصیتی آنان را در بر می گرفت. نتایج نشان داد که اعتیاد تا اندازه زیادی مربوط به ساختمان شخصیتی و تأثیر متقابل مناسبات گذشته و حال فرد و خانواده در گروه همگن است نتایج به شرح زیر گزارش شد:
گروه معتاد شامل ۲ نفر اسکیز فرنی بارز، ۸ نفر اسکیزفرنی مرزی، ۱۲ نفر اختلال شخصیت سایکوپات و ۴ نفر اختلال شخصیت بی کفایت بودند. در گروه کنترل شامل ۱ نفر اسکیزوفرنی ۴ نفر اسکیزوفرنی مرزی اختلال شخصیت سایکو پات در این گروه یافت نشد. اختلال نورونیک ۶ نفر، اختلال شخصیت بی کفایت ۲ نفر، شخصیت سالم ۱۰ نفر بودند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در گروه معتاد در مقایسه با گروه کنترل اختلال شخصیتی بیشتر است. (فرجاد محمد حسین ۱۳۷۸).
این موضوع می تواند در درمان اعتیاد حائز اهمیت باشد. زیرا آسیب پذیری افراد معتاد در برابر مشکلات زندگی و ساختمان شخصیتی افراد معتاد می تواند تأثیری در تداوم مصرف مواد بعد از سم زدایی داشته باشد بنابراین در این پژوهش بر آن شدیم که ابتدا نیمرخهای روانی را مورد مقایسه قرار دهیم و سپس رابطه نیمرخها راو با تمایل به مصرف مجدد بررسی کنیم. در صورت متفاوت بودن نیمرخهای گروهی که بعد از سم زدایی مجدداً مصرف داشتند با گروهی که مصرف مجدد نداشتند، و یا در صورت وجود رابطه با نمونه های مذکور می توان افراد دارای ریسک بالا برای را مشخص نمود و جهت پیش گیری اقدامات لازم را در پروسههای درمانی مد نظر قرار داد و پژوهشی را با آزمودنی های ایرانی در سطح کشور انجام داد. در صورت تأئید فرضیه ها ضمناً می توان در مورد معتادان تمرکز اصلی از درمانهای رفتاری جسمی را به سوی درمان شخصیت و انواع اختلالات آن بازگرداند و در مانگری را به انتخاب نوع درمان حساس نمود و موجب شد تا آنها نوع درمان را بر حسب به دست آوردن نیمرخ شخصیتی فرد انجام بدهند و ظرافت و حساسیت تکنیکی خاص را در مورد هر نیمرخ شخصیتی مد نظر قرار بدهند.
فهرست مطالب:
فصل اول
مقدمه
بیان مسأله
فایده و اهمیت تحصیل.
فرضیه های پژوهش.
تعریف اصطلاحات.
فصل دوم :
وابستگی به مواد:
تعریف:
کلاسهای تشخیص برای وابستگی به مواد بر اساس DSMIV:
ملاکسهای تشخیص برای ترک مواد بر اساس DSMIV:
وابستگی فیزیولوژیایی (Physiologidal):
وابستگی روان شناختی:
چگونگی ایجاد وابستگی دارویی:
آزمایش:
مصرف تنظیم:
اعتیاد یا وابستگی:
لب شناسی:
۱- عوامل اجتماعی و فرهنگی:
۲- بیماری توأم
۳-عوامل زیست شناختی و ژنتیک:
۴- نظریه روانکاوی
نوروفارماکولوژی:
کوکائین:
نظریه های اعتیاد:
نظریه های روانی اجتماعی
۲-نظریه های رفتاری:
۳-نظریه های ژنتیک:
۴-نظریه های نوروشیمیایی:
اختلالات روانپزشکی توأم:
پژوهشهایی در مورد رابطه اختلال شخصیت با اعتیاد:
فصل سوم
روش تحقیق:
جامعه آماری:
روش انتخاب نمونه تعداد نمونه ها:
جدول ۱-۳
خلاصه اطلاعات مربوط به مشخصات نمونه ها
روش جمع آوری اطلاعات:
متغیرهای پژوهش:
تفسیر ملام: مصرف مواد
تفسیر رابط: سن
ابزار تحقیق:
شیوه نمره گذاری:
روشهای آماری مورد استفاده در این پژوهش