یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

پایان نامه تعهد و وجدان کاری در مدیریت اسلامی

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه تعهد و وجدان کاری در مدیریت اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه تعهد و وجدان کاری در مدیریت اسلامی


 پایان نامه تعهد و وجدان کاری در مدیریت اسلامی

 

 

 

 

 

 

 

 

 



فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:64

 

مقدمه:

این تحقیق در ابتدا به این مطلب می پردازدکه چرا مقوله های وجدان کار و انضباط اجتماعی بسیار کم و جزئی در مطالعات و نوشته های سازمانی آمده است. این تحقیق ضمن شناخت این دو مقاله یک طرح نظری برای شناخت، پژوهش و تجزیه و تحلیل علل و عوامل بوجود آورنده و مؤثر بر آنها ارائه می‎دهد. محقق وجدان کاری در سازمان را یک پدیده عقیدتی می داند که در عمق ذهنیت افراد سازمانی نفوذ کرده و با آثار مثبت، مفید و اثربخشی از قبیل: تعهدکاری، درست کاری، وقت شناسی، کیفیت کار و … در متن “فرهنگ سازمانی” جلوه گر و نمایان می‎شود. برمبنای مطالب این تحقیق هر نوع بررسی و تحقیق در ماهیت، ریشه های آثار عوامل و متغیرهای وجدان کاری در سازمان یک مدل سه بعدی را دربرمی گیرد که در یک بعد آن علل و عوامل ساختاری، در بعد دیگر علل و عوامل رفتاری و در بعد سوم علل و عوامل زمینه ای روی پژوهش قرار گرفته و مشخص می‎شوند.

 

کار جوهر وجود آدمیان است برای یک یک افراد جامعه کارکردهایی بسیار دارد که از آن جمله اند:

–         تأمین نیازهای حیاتی و اقتصادی

–         ارضاء خواسته های روانی.

بدین سان که از طریق کار مولد، انسان احساس بودن می نماید هستی خویش را مفید می شمارد و از حاصل کارش لذت می‎برد. از اینرو است که بسیاری، مهم ترین عامل از خود بیگانگی[1] را ندیدن حاصل کر توسط عامل و آفریننده آن می دانند به نظر ما، حاصل کار، جلوه ای از وجود فرد دارد انسان در آن آیینه ای هستی خویش را می بیند حاصل کار، تبلور و مصداق حیات است. حال این دستاورد می‎تواند مادی باشد، نظیر تولید یک کفش، یا غیرمادی، نظیر انتقال اندیشه و تربیت.

برای جامعه نیز کار، کارکردهایی بی شمار دارد. کار انسانها مایه حیات و بقاء جامعه است یعنی فقر و غنای جامعه مستقیماً با کمیت و کیفیت کار انسانها در ارتباط است.

 

فهرست مطالب :

تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر وجدان کاری و انضباط اجتماعی 1

اهمیت کار 1

مفهوم کار 3

تعاریف وجدان 6

تقسیم بندی و معانی اصطلاحی وجدان 8

وجدان کاری 11

وجدان کاری در قرآن 15

پاره ای از موارد استعمال وجد در قرآن کریم 21

وجدان کاری در کلام رهبر 23

اخلاقیات 27

اخلاق کار 30

اخلاق در غرب 32

اخلاق کار در ژاپن 34

عوامل روانی در وجدان کاری 35

نقش وجدان کاری در توسعه پایدار 39

وجدان کار و بهره وری 41

تعهد و وجدان کاری 46

عدم بروز وجدان کاری به صورت یک مسئله و مشکل فراگیر سازمانی 47

دیدگاه دانشمندان علم مدیریت و رفتار 49

وجدان از دیدگاه اندیشمندان اسلامی 52

ضمانت اجرایی احکام وجدانی 55

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله تأثیر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر گروههای مقاومت اسلامی فلسطین جهاد اسلامی و حماس

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله تأثیر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر گروههای مقاومت اسلامی فلسطین جهاد اسلامی و حماس دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله تأثیر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر گروههای مقاومت اسلامی فلسطین جهاد اسلامی و حماس


دانلود مقاله تأثیر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر گروههای مقاومت اسلامی فلسطین جهاد اسلامی و حماس

 

 

 

 

 

 

 


فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:270

فهرست مطالب:

فصل سوم – بخش اول
تاریخچه فلسطین
قدمت فلسطین
مهاجرت یهودیان – طرح صهیونیستی
کنگره استعماری 1907 م
قیمومیت انگلیس بر فلسطین
جنبش اعراب و سرکوب انگلیس
کمیته فلسطین و طرح تقسیم
قطعنامه 181 مجمع عمومی
اعلام تشکیل دولت یهود و حمله اعراب
فصل سوم – بخش دوم
تقابل تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس
انگیزه ها و اهداف
اهداف
اساس نامه یا میثاق نامه حماس
روش های جنبش حماس برای دستیابی به هدفهای استراتژیک
1- بسیج مردم در مساجد
2- فعالیت سیاسی و تبلیغاتی
وجوب جهان برای آزادی فلسطین
همبستگی اجتماعی حماس
جهان شمولی دایره مبارزات فلسطین از دیدگاه حماس
حمایت های حماس
طرح حماس برای اتحاد گروه ها
مسأله اسراء هدف حماس
رد راه حل های سازش با صهیونیسم
آتش بس مشروط حماس «خروج اسرائیل از نوار غزه»
مواضع جدید حماس، پس از شهادت شیخ یاسین رهبر حماس
نابودی رژیم صهیونیستی از سرکوب حماس آسانتر
عدم ادغام حماس و دولت خودگردان
فصل سوم – بخش سوم
تقابل تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس
مخالفت شدید حماس با تشکیل دولت فلسطین
تشکیلات خودگردان و مواضع حماس
مواضع تشکیلات خودگردان و حماس در رابطه گفتگو با اسرائیل
اقتدار حماس، انزوای عرفات
از شعار تا عمل (عقب نشینی گام به گام سازمان آزادیبخش فلسطین)
توطئه نقشه راه
جنبش های اسلامی و ملی فلسطین و موضع حماس
 الف: جنبش های اسلامی
ب: جنبش های ملی در فلسطین
ج: سازمان آزادیبخش فلسطین
کنفرانس عقبه مخالفت حماس و فتح «عبدالعزیز رنتیسی»
فصل چهارم - بخش اول
جهاد اسلامی فلسطین
از ظهور تا شهادت
شیخ عزالدین قسّام
«قیام عزالدین قسّام»
اخوان المسلمین و جنبش جهاد اسلامی
زمینه های ظهور جنبش جهاد اسلامی
تأسیس جنبش جهاد اسلامی
رهبری و اعضا جنبش جهاد اسلامی
فعالیتهای جنبش جهاد اسلامی
جهاد مسلحانه
فعالیت شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی «از قسم تا سرایا القدس»
تدابیر رژیم صهیونیستی برای مقابله با عملیات نظامی حماسی
مواضع جهاد اسلامی فلسطین نسبت به مساله صلح
فصل چهارم - بخش دوم
جهاد اسلامی و گروههای مبارز فلسطین
وحدت جهاد اسلامی فلسطین و حماس
جهاد اسلامی و دولت مستقل فلسطین
جهاد اسلامی و سازمان آزادیبخش فلسطین
اختلافات دیدگاه جنبش جهاد اسلامی با سازمان آزادیبخش فلسطین
شهرت حماس بیش از جهاد اسلامی «فتحی شقاقی»
فصل چهارم - بخش سوم
انتفاضه
انتفاضه «معنی و مفهوم»
انتفاضه فلسطین
علل انتفاضه
واقعیتهای انتفاضه از زبان آمار
اهداف انتفاضه
انقلاب اسلامی ایران مهمترین عامل موثر در شروع و استمرار انتفاضه
نقش جنبش مقاومت حماس و جهاد اسلامی در قیام فلسطینیان
نقش جهاد اسلامی در انتفاضه، 1987
انتفاضه از دیدگاه رئیس دفتر سیاسی حماس «خالد مشعل»
انتفاضه فلسطین از دیدگاه شیخ ابراهیم القوقا یکی از رهبران حماس
انتفاضه از دیدگاه دکتر حکمی محمد القاعوده نویسنده مصری
فصل پنجم - بخش اول
تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر دوگروه جهاد اسلامی فلسطین و حماس
تاثیر پذیری گروه های اسلامی فلسطین از انقلاب اسلامی ایران
بازتاب انقلاب اسلامی ایران شکل گیری جهاد اسلامی فلسطین
پیروزی حزب الله الگوی مبارزات فلسطین
ایران الگوی مبارزات جهاد اسلامی
ایران و دو حادثه شگفت انگیز برای مقاومت فلسطین
انتفاضه: شیوه های مبارزاتی مردم ایران در زمان انقلاب
فصل پنجم – بخش دوم
رهبران ایران و مقاومت فلسطین 
سیاست تصمیم گیری رهبران ایران
دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در رابطه با اسراییل
طرح روز جهانی قدس، احیای جنبشهای اسلامی و بسیج مسلمانان
آیت الله خامنه ای و حمایت از مقاومت فلسطین
آقای خاتمی و حمایت از مقاومت فلسطین
وحدت نظر جهاد اسلامی فلسطین و رهبران جمهوری اسلامی ایران «زوال اسراییل»
جنبش جهاد اسلامی و تأثیر اندیشه های امام خمینی (ره)
رهبریت ایران و جنبش جهاد اسلامی فلسطین (دکتر رمضان عبدالله دبیر کل جنبش جهاد اسلامی فلسطین)
فصل پنجم – بخش سوم
حمایت ایران از مقاومت فلسطین حماس و جهاد اسلامی
ایران و حمایت از مقاومت فلسطین
ارتباط سازمان جهاد اسلامی با جمهوری اسلامی ایران
حمایت های مالی، نظامی، حماس و جهاد اسلامی
ایران یکی از منابع مالی جهاد اسلامی
آینده ی منازعه فلسطین و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
فصل ششم – بخش اول
بازدارندگی ایران در روند صلح اعراب و اسرائیل
واکنش ایران و دیگر کشورها در قبال توافقنامه اسلو غزه اریحا
انتفاضه و نقش بازدارندگی ایران در روند صلح
جهاد اسلامی فلسطین و نقش بازدارندگی ایران در روند صلح
حماس و نقش بازدارندگی ایران در روند صلح
فشار غرب و آمریکا بر ایران در پی حمایت از مقاومت فلسطین
فصل ششم – بخش دوم
کنفرانس تهران
کنفرانس تهران در حمایت از انتفاضه مردم فلسطین
کنفرانس تهران در تشکیل دادگاه بین المللی جنایات جنگی
سازمان کنفرانس اسلامی و نقش بازدارندگی ایران در روند صلح
فصل ششم – بخش سوم
پیروزی حماس در انتخابات
پیروزی جنبش حماس در انتخابات شهرداری ها «نوار غزه»
پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی
بررسی علل پیروزی و آینده تشکیلات حماس
علل ناکامی فتح
علل پیروزی حماس
مسئولیت های حماس
ورود خالد مشعل به تهران و حمایتهای رهبر انقلاب
کمک 250 میلیون دلاری ایران به حماس
نخست وزیر و رئیس مجلس جدید فلسطین
همه پرسی برای به رسمیت شناختن اسرائیل
نتیجه گیری

مقدمه:

فصل سوم  بخش اول

تاریخچه فلسطین

فلسطین قلب میهن عربی و واسطه العقد و قبله انظار آن است. فلسطین گهواره ادیان توحیدی بزرگ تاریخ و ملتقای تمدنهاست سرزمینی پربرکت و زیبا که از لحاظ سوق الجیشی، سیاحتی و دینی یکی از مهمترین نقاط زمین است.

مساحت فلسطین در حدود 27009 کیلومتر مربع است. مستطیل شکل است و از شمال تا جنوب در حدود 430 کیلومتر طول دارد. عرض آن شامل میان 51 و 70 کیلومتر و در وسط میان 72 و 95 کیلومتر است. عرض فلسطین در جنوب بیشتر است و به حدود 117 کیلومتر می رسد.

فلسطین از غرب محدود است به دریای مدیترانه از شرق به سوریه و اردن از شمال به لبنان و سوریه و از جنوب به شبه جزیره سینا (مصر) و خلیج عقبه.

قدمت فلسطین

فلسطین سابقه تاریخی 10 هزار ساله دارد. قدمت شهر اریحا به 7 هزار سال قبل می رسد. اولین ساکنان فلسطین کنعانیان (فلسطینی ها) بودند که از سه هزار سال قبل از میلاد به این سرزمین آمند.

در سال 1200 قبل از میلاد قبایل عبری (یهودی) از کلده از شرق به سرزمین کنعان و در نتیجه به شهر اریحا حمله کردند.

تا 200 سال عبری ها حکومتی نداشتند و با فلسطینی ها در جدال بودند تا در 1000 سال قبل از میلاد داود پیامبر اولین حکومت عبری (یهودی) را در فلسطین بنا نهاد. بتدریج فلسطینی ها و اسرائیلیها با یکدیگر خو گرفتند و ترکیب شدند. حکومت داود پیامبر فقط 80 سال بود.

مهاجرت یهودیان – طرح صهیونیستی

فلسطین بخشی از امنیت امپرتوری عثمانی شد که گاه تابع حاکم بیروت و احیانا تحت ولایت صیدا و یا دمشق در می آمد، عکس آن نیز اتفاق می افتاد و گاه حاکم عثمانی در حیفا و یا عکا و یا قدس، بیروت و یا صیدا و … را نیز اداره می نمود.

با تدوین قانون اساسی عثمانی در سال 1876 م انتخابات پارلمانی برگزار شد و نمایندگانی از ولایات تابعه عربی از جمله فلسطینیان قدس به جمع نمایندگان پیوستند.

کما اینکه جمعی از شخصیتهای عرب و من جمله فلسطینی ها در پست های عالی رتبه لشکری و کشوری گمارده شدند.

اشغالگران یهود کم کم زمینهای فئودالها و زمینداران بزرگ لبنانی و سوری را خریداری و کشاورزان فلسطینی را از این زمین ها، بیرون راندند.

در سال 1886 م اولین درگیری روی داد و کشاورزان رانده شده از دو روستای الخضیره و ملبس (بتاح تکفا) این دو مستعمره را مورد حمله قرار دادند.

این حوادث دولت عثمانی را بر آن داشت تا در (سال 1887 م) مهاجرت صهیونیستها به فلسطین را منوط به شرایط خاصی کند.

در سال 1892 م حمله به مستعمره های یهودی با همان دلایل پیشین تکرار گشت و بخشنامه های جدیدی از سوی دولت عثمانی با هدف محدود کردن مهاجرت یهودیان صادر گردید، لیکن عثمانی ها زیر فشار اروپا ناگزیر از لغو آن شدند.

فلسطینی های قدس، یافا، نابلس، عکا و غزه که توانسته بوند طی سالهای 1908 و 1912 م به پارلمان عثمانی راه پیدا کنند، موضوع اولین کنگره صهیونیستی (سال 1897 م) در بال سویس و برنامه ریزی یهودیان برای ایجاد کشوری قومی در فلسطین را در دربار مطرح و به بحث و بررسی آن بپردازند و موفق شدند عثمانی ها را متقاعد سازند که مهاجرت یهود به فلسطین را ممنوع کرده و تسلیم فشارهای اروپایی نشوند.

این عده همچنین علیه رشوه خواری تعدادی از استاندارانی که به یهودیان جهت مهاجرت به فلسطین و تملک زمین های فروشی توسط برخی از سرمایه داران سوری و لبنانی و عمدتاً مسیحی (آل سرسق، توینی، کساب، خوری و مطران و …) کمک می کردند، شکوائیه ای را مطرح ساختند.

در سال 1897 م کمیته ای به ریاست محمد طاهر الحسینی مفتی قدس با هدف ارزیابی و بررسی دقیق راه کارها و شیوه های صهیونیستها برای دستیابی به زمینها تشکیل گردید.

از سوی دیگر سلطان عبدالحمید دوم در واکنش به برگزاری اولین کنگره صهیونیستی، هیأتی از کارکنان دربار خود را گسیل داشت تا شخصا بر استان قدس اشراف و نظارت داشته باشد. مطبوعات فلسطینی و عربی مانند روزنامه مصری المنار و … نیز فعال شده و نسبت به نتایج و پیامدهای طرح شوم صهیونیستی جهت استیلا بر فلسطین (بلافاصله پس از اجلاس بال) هشدار دادند.

یوسف ضیاء الخالدی شهردار و نماینده شهر قدس در پارلمان عثمانی در سال 1899 م با ارسال پیامی به تسادوق کاهن رئیس خاخامهای فرانسه خواستار آن شد تا فلسطین را برای مردمانش باقی بگذارند. در قسمتی از این پیام آمده بود:

شما را به خدا، فلسطین را به حال خود واگذارید.[1]

خاخام کاهن نیز هرتسل را در جریان این نامه قرار می دهد و هرتسل هم بنوبه خود در پیامی برای خالدی چنین عنوان می کند: اگر مردم فلسطین راضی به پذیرش صهیونیستها نیستند، ما جای دیگری را جستجو خواهیم کرد و بالاخره این مکان را خواهیم یافت.

همزمان با شکل گیری و قوام مطبوعات فلسطینی، روزنامه های فلسطینی و در رأس آنها روزنامه کرمل که در حیفا منتشر می شد، مبادرت به روشنگری و برملاسازی خطر صهیونیسم کردند.

نجیب عازوری نیز با انتشار کتاب بیداری امت عربی خود در سال 1905 م نسبت به عواق طرحهای سیاسی صهیونسیتها در فلسطین هشدار داد.

کنگره استعماری 1907 م

در سال 1907 م کنگره ای استعماری با مشارکت جمعی از اندیشمندان کشورهای استعماری در بریتانیا برگزار گردید. ماحصل این کنگره گزارشی بود که به گزارش (کامبل باترمن) معروف گشت. محورهای مورد بحث در این کنگره عبارت بودند از:

بررسی خطرهایی که آینده استعمار را تهدید می کند.

تدوین طرحهای ضامن دفع این خطرها.

تضمین تداوم حضور استعماری و مالکیت مستعمره ها.

همچنین از جمله پیشنهادها و مصوبات این کنگره:

1- لزوم تجزیه کشورهای حوزه دریای مدیترانه و ایجاد فتنه و خصومت میان ملل آنها.

2- لزوم ایجاد حایل بشری بیگانه در بهترین منطقه، که بتواند میان عربهای مشرق و عربهای مغرب جدایی بیندازد و این مکان فلسطین است.

در مورخه 16 مارس 1908 م فلسطینی ها در منطقه ساحلی یافا با مهاجران صهیونیست که از راه دریا وارد فلسطین شده بودند، درگیر و طی آن تعدادی از فلسطینی ها و یهودیان کشته و مجروح شدند. درگیریها طی ماههای فوریه و آوریل سال 1909 م میان کشاورزان فلسطینی و صهیونیستها از سر گرفته شد و این بار درگیریها در نزدیکی شهر الناصره روی داد.

مطبوعات و علمای اعلام اسلامی و مسیحی و خطیبان مساجد ضمن روشنگری و بیان طرحهای شوم صهیونیستی در فلسطین، از یک سو حکومت عثمانی را به مقابله با آن فراخوانده و از سوی دیگر مردم را به مخالفت و مقاومت همه جانبه با طرحهای صهیونیستی دعوت کردند. در همین رابطه نجیب نصار روزنامه نگار فلسطینی کتابی تحت عنوان صهیونیسم … تاریخچه، اهداف و تهدیدها منتشر ساخت.

در سال 1911 م روزنامه ای با نام فلسطین منتشر گشت. این روزنامه طی فراخوانی از خوانندگان خود می خواهد، نسبت به پیامدهای استعمار صهیونیستی هوشیار باشند.

در همین حال فلسطینی های عضو پارلمان عثمانی به منظور تحت فشار قرار دادن دولت اتحاد و ترقی که حکومت سلطان عبدالحمید دوم را سرنگون کرده و با یهودیان همکاری می کرد، دست به تلاش زده و از آن خواستند، تسلیم فشارهای اروپایی نشده و تصمیماتی در مقابله با مهاجرت جمعی صهیونیستها اتخاذ کند و مانع از اسیتلای صهیونیستها بر اراضی فلسطین شود.

یک روزنامه نگار فلسطینی طی مقاله ای در روزنامه فلسطین به تجزیه و تحلیل توطئه صهیونیستها پرداخته و می نویسد:

صهیونیستها، کشور ما را روستا به روستا و شهر به شهر اشغال خواهند کرد و فردا تمامی قدس و سرتاسر فلسطین از دست خواهد رفت.

اسعاف النشاشیبی در سال 1911 م کتابی را با عنوان جادوگر و یهودی به رشته تحریر درآورد.

معروف الارناووط نیز کتابی بنام دختر صهیون را نگاشت و محمد روحی الخالدی در همین سال دست نوشته ای از کتاب تاریخ صهیونیسم را بر جای گذاشت. نامبرده در این نسخه خطی خاطر نشان کرده که هدف صهیونیسم همانا برپائی دولت یهودی در فلسطین است. وی در عین حال صهیونیسم را از یهودیت متمایز کرده و نسبت به خطرات و تهدیدهای شهرک نشینها در فلسطین هشدار داده است.

سرانجام، صهیونیستها با همکاری سفرای اروپائی و امریکائیها دولت اتحاد و ترقی را وادار ساختند، روزنامه های الکرمل (در سال 1909 م) و فلسطین (در سال 1913 م) را که در امر اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مردم در عرصه های گوناگون و تفهیم وظایف ملی، میهنی و اسلامی و نیز فاش ساختن توطئه صهیونیستها و صلیبی ها تأثیر بسزایی داشتند، تعطیل کند.

ناگفته نماند که مطبوعات عربی نظیر روزنامه المنار، المقتبس، المقطم و الاهرام در مصر و دیگر کشورهای عربی تاثیر مهمی در برانگیختن ملل عرب بر ضد طرحهای شوم صهیونیستی داشتند.

در این برهه همچنین جمعیتها و سازمانهای ضد صهیونیستی مانند جمعیت مبارزه با صهیونیسم که در اوت 1913 م به مرکزیت نابلس تاسیس و دارای شعب بسیاری در شهرهای فلسطین شد.

این جمعیت مردم را به تظاهرت فرا می خواند و تلگرامهای اعتراض امیزی به مجامع گوناگون ارسال می داشت.

جنگ جهانی اول

با شروع جنگ جهانی اول در سال 1914 م صهیونیستها بیش از چهل شهرک یهودی در مساحتی قریب به 400 هزار دونم (هر دو نم 1000 متر مربع است) در بهترین زمینهای فلسطین یعنی مناطق الجلیل، دشت مرج بن عامر و دشت ساحلی احداث کرده بودند. و بدین ترتیب یهودیان دیگر آن اقلیت دینی ساکن فلسطین در قبل از طرح اشغالگرانه – تجاوزگرانه صهیونیستی نبودند و جو و شرایط علیه آنها ملتهب و خصمانه شده بود.

با پیدایش جنگ، شهرک نشینان یهودی در کنار انگلیس ها و فرانسوی ها علیه دولت عثمانی و فرانسوی ها علیه دولت عثمانی و آلمان صف آرایی کردند و این در حالی بود که فلسطینی ها به دو دسته موافق و مخالف عثمانیها تقسیم شده بودند و بسیاری از جوانان فلسطینی با انگیزه های اعتقادی – اسلامی و به اشکال مختلف چه به عنوان نیروی وظیفه و چه داوطلب در کنار ترکیه وارد جنگ شدند و جمع دیگری نیز مجذوب طرح انقلاب بزرگ عربی به رهبری شریف حسین و فرزندش امیر فیصل شدند با این امید که از عثمانی ها رهایی یافته و کشور خود را آزاد کنند، البته آنها فریب وعده های انگلیس به شریف حسین را خوردند. شایان ذکر است که جمع کثیری از مسیحیان فلسطینی و سوری نیز با گرایش طایفه ای و ناسیونالیستی در این طرح شرکت جستند.

ضمن آنکه عملکرد «جمال پاشا» آن فرمانده ترک شهره به جلادی، سفاکی و عامل اعدام دهها انقلابی عرب و فلسطینی از یکسو و گرسنگی و شرایط دشوار اقتصادی که فلسطینی ها و سوری ها در دوران جنگ با آن دست به گریبان بودند، تأثیر وسیع و عمیقی بر فضای خصمانه و روبه رشد ضد ترک و پیوستن به انقلاب بزرگ عربی برجای گذاشت. در همین زمان صهیونیستها از اموال هنگفت سازمانها و مراکز بین المللی یهودی و کمکهای بی دریغ ثروتمندان یهودی چون روچیلد و غیره و به ویژه کمکهای اهدایی امریکایی بهره می بردند.

افزون این صهیونیستها به همراه انگلیس ها، فرانسوی ها و امریکائی ها برای صدور بیانیه بالفور و بردن فلسطین و کشورهای عربی (در خاتمه جنگ) به زیر یوغ (بریتانیا و فرانسه) به دسیسه چینی و توطئه پرداختند.[2]

سران عرب نیز فریب وعده ها و نیرنگ انگلیس را خوردند، گرچه اهداف موافقت نامه سایکس – پیکو مبنی بر تقسیم کشورهای عربی میان بریتانیا و فرانسه و بیانیه بالفور برملا شده بود اما با این وجود بریتانیا توطئه را منکر شده و به فریب و نیرنگ خود ادامه داد.

[1] – صدای فلسطین اسلامی، سال سوم، شماره (32)، تیر 1380، ص 24.

[2] – همان، ص 27.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود پایان نامه باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی

اختصاصی از یارا فایل دانلود پایان نامه باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی


دانلود پایان نامه باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی

فرمت:word و قابل ویرایش

تعداد صفحات:127

 فهرست

بیان مسئله:   ۲
انگیزه انتخاب موضوع   ۶
قلمرو تحقیق:   ۷
روش تحقیق:   ۸
پیشینه موضوع:   ۹
بخش اول : معانی فطرت   ۱۱
۲-۱-۱- تعریف لغوی فطرت   ۱۱
۲-۱-۲- مقایسه واژه های طبیعت ،غریزه ،فطرت   ۱۳
۲-۱-۴- فطرت در اصطلاحات منطق وفلسفه   ۱۶
۲-۱-۵- نتیجه گیری   ۱۸
بخش دوم : ملاک، تعریف وتقسیم امورفطری:   ۲۱
۲-۲-۱- تشخیص امور فطری از غیر فطری   ۲۱
۲-۲-۲- تعریف امور فطری و ویژگیهای آن   ۲۲
۲-۲-۲-۱- تعریف امور فطری   ۲۲
۲-۲-۲-۲- ویژگیهای امورفطری :   ۲۲
بینش های فطری دو دسته اند:   ۲۴
بخش سوم :عوامل وموانع شکوفایی فطرت   ۲۶
۲-۳-۱- عوامل شکوفایی فطرت   ۲۶
بخش چهارم : تاریخچه   ۲۹
۲-۴-۱- فطرت وادیان :   ۲۹
۲-۴-۲-۱- فطرت در کلام سقراط وافلاطون   ۳۱
۲-۴-۲-۲- نظریه افلاطون   ۳۱
۲-۴-۲-۴- افلاطون ومعرفت فطری   ۳۳
۲-۴-۳-۲-مفهوم فطرت مذهبی از نظر صدرالمتألّهین:   ۳۴
۲-۴-۳-۴- مفهوم فطرت از نظر علامه طباطبائی :   ۳۶
۲-۴-۳-۵-مفهوم وبرهان فطرت از نظرحکیم شاه آبادی   ۳۷
۲-۴-۳-۵-۱- الف: مفهوم فطرت:   ۳۷
۲-۴-۳-۵-۲-۱- فطرت افتقار   ۳۸
۲-۴-۳-۵-۲-۲- فطرت خضوع:   ۳۸
دو مقدمه :   ۳۸
۲-۴-۳-۷-۲- ب: نظریه فطرت   ۴۲
۲-۴-۳-۷-۲-۴- لوازم وتوابع نظریه فطرت   ۴۴
۲-۴-۳-۷-۳-ج:برهان فطرت دربیان شهید مطهری   ۴۵
۲-۴-۳-۱۰- مفهوم فطرت مذهبی در نظر حکیم فیض کاشانی   ۴۸
بخش اول :معنی ومفهوم باور، راههای رسیدن به آن وتوجیه باور   ۵۰
۳-۱-۱- باور در لغت   ۵۰
۳-۱-۲- مفهوم باور«Belief»   ۵۱
۳-۱-۳- راه های رسیدن به باور: ۱- استدلال ،۲- غیر استدلال   ۵۳
۱- استدلال «حجّت=Argument» :   ۵۳
بخش دوم :باورهای دینی ونظریه فطرت در دیدگاه اسلام   ۵۵
۳-۲-۱- معرفت شناسی دینی   ۵۵
۳-۲-۲- تبیین باورهای دینی   ۵۶
۳-۲-۳- پایه بودن باورهای دینی:   ۵۷
۳-۲-۴- نظریه فطرت دردیدگاه اسلام   ۵۸
بخش سوم :مصادیق باروهای فطری از نظر فلاسفه ومتکلمین اسلامی   ۶۰
۳-۳-۱- نخستین احکام وباروهای نظری   ۶۰
۳-۳-۵- فطری بودن اصل نبوّت ورُسُل   ۶۲
۴-۱-۱- اهمیت وانگیزه خداشناسی فطری   ۶۵
۴-۱-۲- فطرت خداشناسی ومعانی و اصطلاحات آن   ۶۵
۴-۱-۲-۱- فطرت وخداجویی   ۶۶
۴-۱-۲-۲- فطرت وخداشناسی   ۶۷
۴-۱-۲-۳- فطرت و خداپرستی   ۶۷
۴-۱-۷- دیدگاه های مختلف درباره مفهوم خداشناسی فطری   ۷۲
۴-۱-۷-۱- دیدگاه متکلمان وفلاسفه مسلمان   ۷۲
۴-۱-۸- توحید فطری   ۷۵
۴-۱-۸-۱- خداشناسی وتوحید   ۷۵
۴-۱-۸-۲- نقش فطرت درتوحید وخداشناسی   ۷۷
۴-۱-۸-۳-معرفت فطری «تعریف خدا»   ۷۷
۴-۱-۹- امکان شناخت خدا وخداشناسی فطری   ۷۸
۴-۱-۹-۱-مروری بر راه های خداشناسی   ۷۸
۴-۱-۹-۲- امکان شناخت خدا از طریق عقل   ۷۸
۴-۱-۹-۳- نظر حکمای اسلامی   ۷۹
۴-۱-۹-۴- دیدگاه قرآن راجع به شناخت خدا   ۸۰
۴-۱-۱۰-دلایل خداشناسی از نظر تعداد   ۸۰
۴-۱-۱۰-۱ دسته بندی دلائل اثبات وجود خدا   ۸۰
۴-۱-۱۱- بررسی ادله اثبات خدا از طریق امور فطری   ۸۳
۴-۱-۱۱-۱- اثبات خدا از راه شوق وعشق فطری به وجود مطلق :   ۸۳
۴-۱-۱۱-۴-اثبات خدا از طریق مکاشفات وتجربه های دینی   ۸۵
۴-۱-۱۱-۵- نتیجه گیری بحث   ۸۶
بخش دوم : باورفطری معاد   ۸۶
۴-۲-۱- معناومفهوم معاد وآثار اعتقاد به معاد درحیات انسان   ۸۶
۴-۲-۱-۱- معنای لغوی واصطلاحی معاد   ۸۶
۴-۲-۱-۲- واژه معاد درقرآن وروایات   ۸۷
۴-۲-۱-۳- معنای عام وخاص معاد   ۸۸
۴-۲-۱-۴-ارتباط معادشناسی وانسان شناسی   ۸۸
۴-۲-۱-۵- نقش معاد باوری درحیات انسان   ۸۸
۴-۲-۱-۶- هدف از معاد شناسی   ۸۹
۴-۲-۱-۷-آثار اعتقاد به معاد   ۸۹
۴-۲-۲-جایگاه فطری معاد   ۹۰
۴-۲-۲-۱-جایگاه معاد   ۹۰
۴-۲-۲-۲- ریشه های معاد دراعماق فطرت   ۹۰
۴-۲-۲-۲-۱- ریشه ها وزمینه های فطری   ۹۰
۴-۲-۲-۲-۱- پیمودن بی راهه ها   ۹۱
۴-۲-۲-۲-۲-انحراف از فطرت وسرگردانی در بیراهه ها   ۹۱
۴-۲-۲-۲-۳- خرافات مضحک واَسف انگیز   ۹۲
۴-۲-۲-۳- معاد درتجلیگاه فطرت   ۹۲
۴-۲-۲-۳-۱- فطرت نخستین رهنمون راه   ۹۳
۴-۲-۲-۳-۲-عشق به بقاء   ۹۳
۴-۲-۲-۳-۳- رستاخیز درمیان اقوام پیشین   ۹۳
۴-۲-۲-۳-۴- رستاخیز کوچک وبزرگ   ۹۴
۴-۲-۳-۱- دلائل امکان باور فطری معاد   ۹۴
۴-۲-۳-۲- دلائل وقوع باور فطری معاد   ۹۵
۴-۲-۳-۲-۱- برهان فطرت در اثبات باور فطری معاد   ۹۵
۴-۲-۳-۳- بیان اقوالی از فلاسفه ومتکلمین اسلامی دراثبات باور فطری معاد   ۹۸
۴-۲-۳-۴- نتیجه گیری   ۹۹
بخش سوم :باور فطری نبوّت   ۱۰۰
۴-۳-۱- معانی نبوّت   ۱۰۰
۴-۳-۱-۱- معانی لغوی نبوّت   ۱۰۰
۴-۳-۱-۲- حقیقت نبوّت   ۱۰۱
۴-۳-۱-۳- نبوّت از نظرقرآن وروایات   ۱۰۲
۴-۳-۱-۴- انواع نبوّت   ۱۰۳
۴-۲-۱-۴-۱- اثبات نبوّت عامّه از نظرفلاسفه وحکما   ۱۰۳
۴-۳-۱-۴-۲- نبوّت خاصّه   ۱۰۴
۴-۳-۲- نبوّت وفطرت   ۱۰۴
۴-۳-۲-۱- نبوّت مکمّل فطرت   ۱۰۴
۱-نبوّت وفطرت در عرض یکدیگرند.«رابطه ناسازگاری»   ۱۰۴
«لِیستأدوهم میثاق فطرته…ولِیثیروالهم دفائن العقول .»    ۱۰۵
«رَبُّنا الذَّیِ أَعطی کُلَّ شیءٍ خَلقَهُ ثُمَّ هَدَی »    ۱۰۵
۴-۳-۲-۲-هماهنگی فطرت وشریعت   ۱۰۶
۴-۳-۳- فلسفه بعثت نبوّت   ۱۰۷
۴-۳-۳-۳- پشتیبانی از فضایل اخلاقی   ۱۰۹
۴-۳-۳-۴- برقراری عدالت اجتماعی   ۱۱۰
۴-۳-۴- لزوم نبوّت از نظر رهبری فطری   ۱۱۰
۴-۳-۴-۳- لزوم نبوّت فطری از نظر تعلیم وتربیت   ۱۱۲
۴-۳-۵ -بیان اقوالی از فلاسفه ومتکلمین اسلامی دراثبات باور فطری نبوّت   ۱۱۳
۴-۳-۵-۳- ملاصدرا:   ۱۱۳
۴-۳-۵-۴-دیدگاه متکلمان اسلامی   ۱۱۴
نتیجه بحث   ۱۱۴
فهرست منابع ومآخذ:   ۱۱۷
فهرست منابع ومآخذ:

۱-    قرآن کریم .

۲-    آمدی،عبدالواحد بن محمد،غررالحکم،ج۲،تهران،مفید،۱۳۶۲ .

۳-    ابن سینا ،حسین ،الاشارات والتنبیهات ،باشرح خواجه نصیر طوسی ،۳ج،چاپ۲،ج۱،دفتر نشرکتاب،۱۴۰۳ه ق.

۴-    ———-،الهیات شفاء،قم،حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی مرکز انتشارات ،۱۳۷۹٫

۵-    ———،نجاة،تحقیق دکتر عبدالرحمن عمیره،انتشارات دارالجمیل،۱۴۱۲ ه ق.

۶-    ابن خلدون ،کلیّات عقاید ،تهران ،قلم ،۱۳۵۷٫

۷-    ابن منظور ،لسان العرب ،بیروت،دارالاحیاء التراث العربی،۱۸ جلد، ۱۴۰۸ ه ق.

۸-    امام علی «ع»،نهج البلاغه ،ترجمه محمد دشتی ،چاپ پنجم ،قم،مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیر المومنین«ع»،۱۳۸۱٫

۹-    امام خمینی ،روح الله،چهل حدیث،تهران،مؤسسه تنظیم ونشرآثار امام خمینی،۱۳۷۸٫

۱۰-برنجکار،رضا ،معرفت فطری خدا،تهران ،مؤسسه نبأ،چ۱ ،۱۳۷۴٫

۱۱-پور داوود،ابراهیم ،فرهنگ ایران وباستان «بخش نخست»،تهران،انتشارات انجمن ایران شناسی، ۱۳۲۶٫

۱۲————،یادداشت های گاتاها«سروده های زرتشت»،تهران،دانشگاه تهران،۱۳۵۴٫

۱۳———–،یشت ها،ج۲،تهران،دانشگاه تهران،۱۳۵۶٫

۱۴-پیترسون،مایکل تاد،عقل واعتقاد دینی،ترجمه احمد نراقی،تهران ،طرح نو،۱۳۷۶٫

۱۵-تفتازانی،مسعودبن عمر،شرح المقاصد،۶ جلد،تحقیق دکتر عبدالرحمن عمیره،بیروت،عالم الکتب،ج۴، ۱۴۰۹ه ق.

۱۶-جوادی آملی،عبدالله،تبیین براهین اثبات خدا،قم ،مرکزنشراسراء،بی تا.

۱۷————–، فطرت درقرآن ،قم،نشراسراء،۱۳۷۸٫

۱۸————–،مبدأ ومعاد،تهران،الزهراء،۱۳۶۳٫

۱۹-حداد عادل ،غلامعلی،مقدمه صدگفتار،تهران،مرکزنشردانشگاهی،۱۳۶۷٫

۲۰-حلّی جمال الدین،کشف المرا فی شرح تجرید الاعتقاد،قم،مکتبه المصطفوی،۱۳۷۷ ه ق.

۲۱-حلّی،حسین بن یوسف،کشف المراد،قم،دارالفکر،۱۳۷۰٫

۲۲-خرمشاهی ،بهاءالدین،خدادرفلسفه «ترجمه مقالاتی از دائره المعارف پل ادوارد»،چ۲،تهران، مؤسسه مطالعات وتحقیقات فرهنگی،۱۳۷۱٫

۲۳-خندان،علی اصغر،ادراکات فطری درآثار شهید مطهری ،ابن سینا،دکارت، وچامسکی،قم،سروش مهر، ۱۳۸۳ .

۲۴-راغب اصفهانی،حسین بن محمد،المفردات فی غریب القرآن،بیروت،دارالمعرفه.

۲۵-ربانی گلپایگانی،علی،فطرت ودین،تهران،مؤسسه فرهنگی دانش واندیشه معاصر،۱۳۸۰٫

۲۶-رشاد ،علی اکبر ،دانشنامه امام علی«ع»،ج۳-۲-۱،تهران،پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی،۱۳۸۰٫

۲۷-رفائی،سیدرضا،اصول اعتقادات۱:طریق معرفت واصول دین،مشهد،مؤسسه بیان هدایت نور،چ۱، ۱۳۸۲٫

۲۸-سبحانی،جعفر،الهیات ومعارف اسلامی،قم،مؤسسه امام صادق«ع»،۱۳۷۲٫

۲۹———-،راه خداشناسی،تهران،انتشارات کتابخانه صدر،۱۳۵۳٫

۳۰———-،رسالت جهانی پیامبران،تهران،کتابخانه صدر،۱۳۵۱٫

۳۱———-،منشور جاوید«تفسیرموضوعی قرآن»،ج۲،قم،توحید،۱۳۶۰٫

۳۲-سرابی خراسانی ،سیّد مصطفی،هفتادگفتار درتوحید ونبوّت وامامت وخداشناسی ومعادشناسی،بی جا،طبع کتاب،۱۳۷۷٫

۳۳-سیعد شیخ،محمد،مطالعه تطبیقی درفلسفه اسلامی،ترجمه سیدمصطفی محقق داماد،تهران،خوارزمی،۱۳۶۹٫

۳۴-سعیدی مهر،محمد،«۱۳۴۲»،آموزش کلام اسلامی«۲»،راهنماشناسی معاد شناسی،قم،کتاب حله،۱۳۸۱٫

۳۵-سلیمانی امیری،عسکری،نقدبرهان ناپذیری وجود خدا،ج۱،قم،بوستان کتاب،۱۳۸۰٫

۳۶-سیاسی،علی اکبر،علم النفس،تهران،بی نا،۱۳۱۷٫

۳۷-سیدهاشمی،محمداسماعیل،خداگرایی وخداشناسی فطری« ازدیدگاه قرآن حدیث ،کلام،فلسفه وعرفان»،تهران،انتشارات دانشگاه شهید بهشتی،۱۳۸۰٫

۳۸- سهروردی،شهاب الدین یحیی،مجموعه مصنفات،ج۱و۳،مصحح:کوربن ،هانری،نصر،حسین، تهران،انجمن فلسفه ایران،۱۳۵۵٫

۳۹-شاه آبادی،محمدعلی،الانسان والفطره«به خط کاظم خوانساری»چاپ سنگی،قم،کتابخانه آیة الله مرعشی،بی تا.

۴۰————–،رشحات البحار،تهران،نهضت زنان مسلمان،۱۳۶۰٫

۴۱-شرتونی،سعید،اَقرب الموارد فی صح العربیه والشوارد،تهران،دارالاسوة،۱۳۷۴٫

۴۲-شریعتی سبزواری،محمدباقر،معاد درنگاه عقل ودین،قم،دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،مرکزانتشارات،۱۳۸۰٫

۴۳-شریعتی مزینانی،محمدتقی،وحی ونبوّت درپرتوقرآن،مشهد،بورس کتاب،کتابفروشی امیرکبیر، ۱۳۴۹٫

۴۴-شفیعی،سیدمحمد،پژوهشی پیرامون فطرت مذهبی درانسان،قم،دفتر انتشارات اسلامی،۱۳۷۶٫

۴۵-شیرازی،محمدبن ابراهیم،الشواهد الربوبیه،قم،حکمت ،۱۳۸۳٫

۴۶————حکمت متعالیه فی الأسفار الاربعه،۹ج، قم مکتبه المصطفوی،ج۱،۱۳۸۹، ه ق.

۴۷———–،شرح اصول کافی ،افست ازروی چاپ سنگی،تهران،مکتبه المحمودی،۱۳۹۱ ه ق.

۴۸———–،مبدأ ومعاد،چاپ اول ،قم مکتبه المصطفوی.

۴۹-شیروانی،علی،سرشت انسان پژوهشی درخداشناسی فطری،قم،معاونت اموراساتید ودروس معارف اسلامی،۱۳۷۶٫

۵۰-صاحبی،محمدجواد،جهانی شدن ودین ،تهران،نشراحیاگران ،چاپ اول،۱۳۸۲٫

۵۱-صدر،سید محمدباقر،فلسفتنا،بیروت،دارالتعارف للمطبوعات،۱۴۰۱ ه ق.

۵۲-صفائی ،احمد،نبوّت عامّه،تهران،بی نا،چ۱، ۱۳۵۲٫

۵۳-طباطبائی،سیدمحمدحسین،اصول فلسفه وروش رئالیسیم،۵ج،قم،شرح شهیدمطهری،دفترانتشارات اسلامی، بی تا.

۵۴—————-،المیزان فی تفسیر القرآن،۲۰ج،چ۲،بیروت، مؤسسه اعلمی،۱۳۹۰ ه ق.

۵۵—————،انسان ازآغاز تاانجام،تهران،الزهراء،۱۳۶۹٫

۵۶—————،نهایة الحکمه ،قم ،دارالتبلیغ اسلامی،بی تا.

۵۷-طبرسی ،فضل بن حسن،مجمع البیان فی تفسیرالقرآن،۱۰ ج،قم،ج۷،منشورات مکتبة آیت الله مرعشی،۱۴۰۳ه ق.

۵۸-طریحی،شیخ فخرالدین،مجمع البحرین،۶جلد،چ۲،قم،ج۳،مکتبه المرتضوی،۱۳۶۲٫

۵۹-عروسی حویزی،عبد علی بن جمعه ،نورالثقلین،تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی،دارالکتب العلمیه ،قم ،۱۳۸۳ ه ق.

۶۰-غرویان ،محسن،سیری در ادلّه اثبات وجودخدا،قم،دفتر تبلیغات اسلامی قم،۱۳۷۲٫

۶۱-فاضل میبدی ،محمدتقی،رساله دین شناخت ،تهران،نشرسرابی،۱۳۸۵٫

۶۲-فخررازی،فخرالدین محمدرازی،البراهین،باتصحیح سیدمحمدباقر سبزواری،ج۱،تهران دانشگاه تهران،۱۳۴۱٫

۶۳———————،التفسیرالکبیر،۲۵ج،بیروت ،دارالکتاب العلمیة، بی تا.

۶۴——————–،المباحث المشرقیةفی علم الالهیّات والطبیعّیات،ج۱،بیروت،دارالکتاب العربی،۱۴۱۰ ه ق.

۶۵-فروغی ،محمد علی،سیرحکمت در اروپا، تهران،زوّار،ج۲،۱۳۴۴٫

۶۶-فقیهی ،سیّداحمد،سلسله دروس اندیشه های بنیادین اسلامی ،خداشناسی ،انتشارات مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی«ره»،قم ،چاپ صدف،۱۳۸۳٫

۶۷-فیض کاشانی،ملامحسن،حقّ الیقین،ج۲،تهران،حکمت.

۶۸—————-،علم الیقین ،ج۱،ترجمه حسین استادولی،تهران ،انتشارات حکمت،چاپ اول،۱۳۷۹٫

۶۹-فهری ،سید ابوالحسن ،فرهنگ فارسی – عربی – المحیط،تهران،نشریادواره کتاب۱۳۸۰٫

۷۰-قرائتی ،محسن،معاد،قم،مؤسسه در راه حق وانتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،۱۳۶۳٫

۷۱———-،نبوّت ،مشهد کانون تربیت ومعارف اسلامی ، بی تا.

۷۲-قطب ،سید ،فی ضلال قرآن،ج۳،ترجمه محسن ناصر،تهران،شرکت نشر فرهنگ قرآن ،۱۳۶۰٫

۷۳-کاردان ،علی محمد،فلسفه تعلیم وتربیت،ج۲،تهران،پژوهشکده تعلیم وتربیت ،وزارت آموزش وپرورش ،۱۳۸۰٫

۷۴-کلینی،محمدبن یعقوب ،الاصول الکافی،باشرح وترجمه محمدباقرکمرئی، ۴ ج، چ۲،تهران،ج۱،المکتبه الاسلامیه،۱۳۹۲ه ق .

۷۵-گندم آبادی،محبوبه،اخلاق  ومعنویت فطری،مشهد،نشر ایوار،۱۳۸۴٫

۷۶-لابوم،ژول،ایدئولوژی وفرهنگ اسلامی،تهران،انتشارات میثم،۱۳۵۶٫

۷۷-لاهیجی،ملاعبدالرزاق،سرمایه ایمان دراصول اعتقادات ،تهران الزهراء،۱۳۶۲٫

۷۸-مبینی شورکی،محمدعلی،عقلانیّت باوردینی ازدیدگاه آلوین پلنتینگاه،قم،مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی«ره»،۱۳۸۲٫

۷۹-مجلسی،محمدباقر،بحارالانوار،۱۱۰جلد،چ۳،بیروت،مؤسسه دارلاحیاءالتراث،۱۴۱۲ ه ق.

۸۰-مصباح یزدی،محمدتقی،راهنماشناسی،قم،دارالعلم، بی تا.

۸۱—————-،معارف قرآن ،مؤسّسه در راه حق،۱۳۶۸٫

۸۲-مطهری،مرتضی،اصول فلسفه وروش رئالیسم،ج۲،تهران،جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،۱۳۵۹٫

۸۳———-،اصول فلسفه وروش رئالیسیم،ج۵،قم صدرا، بی تا.

۸۴———-،امدادهای غیبی درزندگی بشر،چاپ۵،تهران،صدرا،۱۳۷۵٫

۸۵———-،انسان وایمان ،قم ،صدرا، بی تا.

۸۶———-،جامعه وتاریخ،قم،صدرا،۱۳۵۷٫

۸۷———-،خاتمیّت،تهران،صدرا،۱۳۶۶٫

۸۸———-،فطرت،تهران،صدرا،۱۳۶۹٫

۸۹———-،مجموعه آثار،ج۳و۴،تهران،صدرا،۱۳۶۸٫

۹۰———-،نبوّت،تهران ،صدرا،۱۳۷۳٫

۹۱———-،نقدی برمارکسیسم،تهران،صدرا،۱۳۶۲٫

۹۲-مظفّر،محمدرضا،المنطق،ترجمه علی شیروانی،قم،دارالعلم،۱۳۷۲٫

۹۳-معین ،دکترمحمد،فرهنگ فارسی،ج۱،تهران ،نشر سرایش،۱۳۸۰٫

۹۴-مکارم شیرازی،ناصر،پیام قرآن«تفسیرنمونه موضوعی»،ج۵،قم مطبوعاتی هدف،۱۳۶۹٫

۹۵————،معاد وجهان پس ازمرگ،قم،انتشارات مطبوعاتی هدف،بی تا.

۹۶-موسوی اصفهانی،سیدجعفر،معارف راستین،مشهد،انتشارات رستاخیز اندیشه،چاپ اول،۱۳۸۵٫

۹۷-مهریزی،عزیزالله،خداشناسی فطری،چاپ اول،قم،کانون اندیشه جوان،۱۳۷۷٫

۹۸-میرحسینی اشکوری،سیدجلال ،دلائل خداشناسی،قم،نشر روح، چاپ اول،۱۳۷۶٫

۹۹-نظرنژاد،نرگس،آیا ایمان به خدا عقلانی است،تهران،دانشگاه الزهراء،۱۳۸۲٫

۱۰۰ – نفیسی ،دکترعلی اکبر،فرهنگ نفیسی،ج۱،تهران ،نشرخیّام،۱۳۱۸٫
بیان مسئله:

سپاس فراوان آفریدگاری را سزاست که جهان هستی را همسان و هماهنگ با احتیاجات ونیازهای بشر سامان داده وبا تدبیر حکیمانه خود آنرا پرورده است.

تحیّات ودرود نامحدودبروالاترین معلم ومربّی انسان یعنی پیامبر اکرم «ص»که بامدد وحی الهی وکتاب آسمانی، بشریت را به صراط مستقیم ورهنمودهای درخشان فرهنگ وتمدن آشنا ساخته است، وهمچنین برامامان وپیشوایان راه حق که همواره اهتمام و عنایات خودر ا به جامعه بشری مصروف داشته اند.

انسان از سپیده دم تاریخ ،پیش ازآنکه بداندچگونه برای خود خانه بسازد ویا خوراک وپوشاک فراهم آورد، دارای یک سری اعتقادات وباروهای فطری دروجوداوبوده است که مهمترین آنها نیاز بشر به دین در هر عصروزمانی است .یکی از نکاتی که قرآن در این مورد بدان اشاره کرده است آیه : «فَاَقِم وَجهَکَ للّدین حنیفاً فطره الله التّی فطرالناسَ علیها لاتبدیلَ لِخلقِ الله ذلکَ الدّین القیّمُ ولکن اکثر الناس لایعلمون» [۱]است .وخداونددراین آیه یادآوری می کند: دین ،هماهنگ با فطرت و طبیعت انسانی است وبنابراین همیشه بصورت یک احتیاج قطعی وضروری بشر ،خودنمایی می کند. انسان از روزی که بوجودآمده همواره خدا راپرستش کرده وبه او عشق می ورزیده است. تاریخ زندگی بشر این نکته را به اثبات رسانده است که بشر ابتدایی هم خدا پرست بوده وهمچنین به روز قیامت ونبوّت اعتقاد داشته است واکثر اندیشمندان وجامعه شناسان به این عقیده اصرار می ورزند.

از آنجا که عقاید واصول کلی احکام الهی براساس ساختار آفرینش انسان تنظیم شده است ،به رغم تمام تلاشهایی که درطول تاریخ برای نابودی آنها صورت گرفته ، این احکام و عقاید پا بر جا مانده ،وگرچه چند صباحی کم رنگ یا افیون جلوه کرده است ،بالاخره با برطرف شدن موانع، جایگاه فطری خود را باز یافته است .کشورهای کمونیستی شوروی بهترین شاهدان براین مدعایند . [۲]

 موضوع اصلی تحقیق باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی می باشد. دراین تحقیق می کوشیم ابتدا بحث فطرت رابطور کامل بیان کنیم وسپس به معنی ومفهوم باورها در اصطلاح بپردازیم که آیا باورهای فطری درانسان موجود است یانه؟ اگرموجود است نظر فلاسفه ومتکلمین اسلامی را دراین زمینه بیان کنیم.

 فلاسفه ومتکلمین اسلامی درزمینه باورهای فطری سه اصل کلی ازعقاید را بیان نموده اندکه ترتیب منطقی آن به این صورت است که نخست بحث خداشناسی وتوحید وبه دنبال آن معادشناسی وسپس پیامبر شناسی مطرح کرده اند.

چنانکه علامه طباطبایی برمبنای همین عقیده اظهار می دارد که: «قرآن مجید برنامه زندگی انسان را به این نحو ریخت که اساس برنامه خودرا «خداشناسی» قرارداد واعتقاد ویگانگی خدا را اولین اساس دین شناخت وپس ازشناسانیدن خدا«معاد شناسی»راازآن نتیجه گرفت و اصل دیگر قرارداد وسپس ازآن «پیامبرشناسی»از معاد شناسی نتیجه گرفت زیرا پاداش اعمال نیک وبد بدون ابلاغ قبلی طاعت ومعصیت ونیک وبد از راه وحی ونبوّت صورت نمی بندد وآنرا نیز اصلی دیگر قرارداد واین سه اصل نامبرده را اصول دین شمرد.»[۳]

اینکه باورهای فطری مثل،خداشناسی ،معاد ونبوت یک امر فطری است همه فلاسفه و متکلمین اسلامی درباره آنها اتفاق نظر دارند دراین زمینه نظرقرآن وسنت را در مورد فطری بودن باورها بررسی می کنیم  واینکه اگرخداشناسی امر فطری است ،فطری به چه معناست ؟آیا همان معنا مراد است که بعضی از فلاسفه ومتکلمین گفته اند.یعنی ازفطریات منطقی است؟ یا ازآن معنا که مراد ومورد نظرعرفا است که معتقدندانسان مرتبه ای از ریاضت نفسانی و سیروسلوک معنوی خدا را بدون توسل به هیچ برهان واستدلال عقلی وبه نحو حضوری ،شهود می کند، یا مراد چیز دیگری است؟ ازطرفی می بینیم درطول تاریخ بشر توده مردم از راه گرایش به ادیان و از طرف فطرت سلیم خود، دوراز دقت های فلسفی وخودورزی های افراطی ،به خداایمان آورده اندوکمتر فردی از مومنان براثر اقناع عقلی و قبول استدلالات فلسفی به خدا مؤمن شده است. به همین جهت بسیاری از اندیشمندان ومتکلمان وعرفا درطول تاریخ تفکر بشری چه درغرب وشرق ،اصولاً احتیاج عقلی را درباره شناخت خداوند موثر ومفید نمی دانستند ومعتقد بودند که راه خداشناسی ،تجربه دینی وشهود قلبی است.

 ادیان توحیدی مهم جهان برچنین اساسی مردم رادعوت به ایمان کرده اندو ازاستدلالات عقلی اجتناب ورزیده اند .درقرآن هم اگر چه گاهی ادلّه ای درحد تذکّر وواداشتن عقل فطری بشربه تدبر درجهان هستی وزدودن پرده های غفلت از روی فطرت خداگرایی وخداشناسی بشراست، نه براهین فلسفی متداول برای اثبات خدا .اصولاً ازنظرقرآن سرشت انسان برمعرفت خدا مفتورگشته است:

«فاَقِم وجهََکَ لِدّین حنیفاً فطرة الله التی فَطَرَ الناس علیها»«روم،۳۰» ودروجود خالق هستی شک وتردیدی وجود ندارد،«اَفی الله شک فاطر السموات والارض»«ابراهیم ،۱۰» ،تا نیاز به استدلال پیچیده فلسفی باشد ولی درعین حال،برای افرادی که این فطرت زلال را به اغراض دنیوی وهواهای نفسانی آلوده کرده اند،ازباب تذکّر و تنبیه واتمام حجّت،ادلّه ساده اقامه نموده است. همچنین درکلام معصومین«ع» خواهیم دید،تکیه برهمین  فطرت شده است وشناخت حقیقی خدا ،ازاحاطه عقلی بشر دورشمرده شده ودر حطیه شناخت باطنی وعقلی قرار گرفته است با توجه به این نکات ،اهمیت وجایگاه بحث خداشناسی فطری روشن می- شود. گرچه هنوز به طور کامل نظریه فطرت تبیین نشده است ،اما به گونه اجمال می توان گفت که خلقت تمام انسانها براساس فطرتی است که این فطرت طالب خداشناسی وخداگرایی می باشد وبدین سان آدمیان پذیرش ذاتی برای توحید عملی ونظری دارند .برخی قائل به فطری بودن نبوّت پیامبر اسلام و ولایت ائمه اطهار«ع»نیز می باشند. بنابراین انسانها دربدوتولد گرایش پذیرش ارکان شیعه را بالقوه دارا می باشند.[۴] بنابراین طبعاً باید به بررسی دیدگاهها وعقاید متکلمان ،فلاسفه وعرفا، هرچند به نحو اختصار بپردازیم وهمانطور که اشاره شد دراین پژوهش توجه اصلی به فطرت وباورهای فطری خداشناسی وتوحید، معاد ونبوّت می باشد.

این رساله ازچهارفصل کلی تشکیل یافته که درفصل اول به کلیاتی ودرفصل دوم به بحث فطرت پرداخته شده است واین فصل خود از چهاربخش شکل گرفته ،بخش اول به معانی ومفهوم فطرت بخش دوم به ملاک وتعریف وتقسیم امورفطری وبخش سوم به عوامل وموانع شکوفایی فطرت وبخش چهارم به تاریخچه فطرت پرداخته شده است.

فصل سوم درمورد معنی ومفهوم باورومصادیق باورهای فطری می باشد که این فصل خودشامل سه بخش است:بخش نخست معنی ومفهوم باور وراههای رسیدن به آن وتوجیه باور. بخش دوم : باورهای دینی ونظریه فطرت در دیدگاه اسلام وبخش سوم: اشاره به مصادیق باورهای فطری دارد.

درفصل چهارم: به باورهای فطری خداشناس وتوحید، معاد ونبوّت پرداخته شده است که این فصل خود شامل سه بخش است .بخش نخست :بررسی معنا ومفهوم ،نظرات وادلّه فلاسفه وحکمای اسلامی دراثبات باور فطری خداشناسی وتوحید.

بخش دوم :باور فطری معاد از نظرمعنامفهوم ،جایگاه فطری وهمچنین بررسی اقوالی از فلاسفه ومتکلمین اسلامی .وبخش سوم:اشاره به باور فطری نبوت از نظرمعناومفهوم وجایگاه فطری وهمچنین نظرات فلاسفه ومتکلمین اسلامی دارد ودرپایان فهرست آیات قرآن کریم وفهرست منابع وچکیده انگلیسی رساله آمده  .


انگیزه انتخاب موضوع

بسیاری ازمردم عصرماشین وارتباطات از روشهای مذهبی واخلاقی فاصله گرفته اندکه شاید اثرات منفی حتی اثرات مطلق آن هنوز به طورجدّی بررسی نشده است یا حداقل درسطح مسائل جامعه شناسی روشن نشده است .از طرفی دیگربرهنگی اخلاقی که مایه تمام بدبختی های عصرکنونی هست واثرات آن امروزه به وضوح دیده می شود مثل جنگها وخونریزیهای موجود،تجاوزها واستعمارهاوتعدّی به حقوق دیگران مسئله ای است که نمی توان آنرا مخفی کردوتاکنون هم هیچ اقدام بین المللی صورت نگرفته است ،می- شود قاطعانه وواقع ببینانه گفت بسیاری از تحصیلکرده های امروزی تصویری سطحی ونارسا از خدا،معاد ونبوّت وبطورکلی از مذهب دارند که از حدود آداب ورسوم ساده وقدیمی فراتر نمی رود ومهمترین عاملش هم جدّی نگرفتن مسائل مربوط به دین است که اینها چنین برداشتی از خداوقیامت ونبوّت دارند. علاوه براینها چون پذیرش خدا، قیامت ونبوّت مستلزم قبول مذهب می باشد وبسیاری از مذاهب مانعی برسر بی بندو باریهای فردی واجتماعی که عنوان آزادی را روی آن می گذارند محسوب می شوند مخصوصاً درعصری که وسایل کامجویی هم برای افراد فراهم است لذا می خواهندخود را ازمذهب وباروهای فطری درون نگاه دارند وفراتر از اینها مداخله های سیاسی دولتهای استعمارگرنیز برای مطرود ماندن بحثهای جدی درزمینه مذهب مخفی نیست.بااین وجودبازهم شکستهای پی درپی این طرح برای اصلاح جامعه انسانی کم کم این فکررابوجودآورده که شاید گمشده خود را بتوانند در مذهب و ایمان فطری  به خدا،نبوّت ومعاد بدست آورند ولازمه چنین چیزی ارائه صحیح عقاید وباروهای فطری واصول تعالیم پیامبران وضابطه تشخیص یک مذهب می باشد.هدف دراین تحقیق کمک به همین هدف مقدس یعنی عرضه کردن عقاید وباورهای فطری ومذهبی (که دررأس آنها اثبات خداشناسی ،نبوّت ومعاد می باشد .)درشکل صحیح بااصول منطقی وفطری روز می باشد .لذا دراین تحقیق کوشیده شده است دلائل اساسی خداشناسی ،معاد ونبوت را با توجه به نظرات فلاسفه ومتکلمین اسلامی ازطریق فطرت که برای همگان قانع کننده باشد تشریح کنیم .از طرفی با توجه به علاقمندی بنده حقیر به مطالعه وتحقیق فطرت وباورهای فطری براین شدم که معارف فطری را به شکلی صحیح واز نگاه فطرت بیان کنیم. وهمچنین یک ارتباط برقرار شود تا از این طریق راه درست ومذهب واقعی را پیدا می کنیم .دراین موقع برهر شیعه واجب است که ازاصول اعتقادی به هرنحو ممکن دفاع نماید، وحقیر هم می خواهم به حسب وظیفه شرعی مهمترین اصول اعتقادی را با دلایل فطری بررسی نمایم.
قلمرو تحقیق:

باتوجه به اهمیت موضوع تحقیق ،این مسئله که باور فطری چیست وچگونه باید آنرا مورد بررسی قراردادوبه اثبات از طریق فطرت رساند، از زاویه های مختلف مورد بررسی قرارداده ایم واهمیّت بحث فطرت را دربه اثبات رساندن باورها معیّن نمودیم. ودراین زمینه به آیات قرآن کریم ونهج البلاغه وکلام معصومین«ع» بهره جسته ایم، وهمچنین نظرات فلاسفه ومتکلمین ودانشمندان وعرفای اسلامی را به طور مختصرومفید بیان نموده ایم.
روش تحقیق:

پس ازاینکه موضوع رساله به تصویب رسید، بااستفاده از راهنمائی های استادان گرانقدر چارچوب موضوع روشن شد. ودراین رابطه کتابهایی که مرتبط با فطرت بود مورد مطالعه وبررسی قرارگرفت، ولی چون به دلیل عدم آشنایی با منابع برای سهولت درکار ابتدا به مطالعه وبررسی پایان نامه ها وکتابهایی که به موضوع رساله مربوط می شد یادرمورد فطرت بیان شده بود پرداختیم .باید گفت که هرتحقیق وپژوهشی نیازمند استفاده از روشی می باشد. زیرا بدون داشتن هدف وشیوه درست رسیدن به نقطه مطلوب دشواراست وبا مشکلاتی روبرو خواهد شد .درتدوین ونگارش رساله به روش کتابخانه ای واسنادی عمل شده وبا مراجعه به آثار هریک از فیلسوفان ومتکلمین ونظرت آنها وکتابهایی که درباره موضوعات رساله نگاشته شده مورد بررسی وتحقیق قرار گرفت ودرفیش های جداگانه گردآوری وطبقه بندی شد وپس ازجمع آوری درحد نیاز به نگارش درآمد،درهمین راستا درجستجوی منابع ،به کتابخانه های متعددی مراجعه وازراهنمائی های بعضی از مدرّسین مراکز آموزش عالی نیز استفاده نموده ایم. کتابخانه هایی که به آنها مراجعه گردیده،ازاین قراراست: کتابخانه دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار،کتابخانه دانشگاه تربیّت معلّم سبزوار،کتابخانه الغدیر شهرستان نیشابور،کتابخانه مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی نیشابور،کتابخانه بزرگ آستان قدس رضوی وتالار محققان وبنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی.

همچنین به منظور بهره بردن از جدیدترین اطلاعات درنگارش این پایان نامه از مقاله های اینترنتی وسی دی های فلسفی وکلامی از جمله نورالحکمه استفاده شده است . امیدآنکه مورد قبول ارباب نظر واقع گردد .
پیشینه موضوع:

بااین تصوّر که پیشینه تحقیق را نمی توان محدودبه حوزه مکانی خاصی دانست، پس از تصویب پایان نامه تحت عنوان «باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی»برای آغاز کار تحقیق ،نخست بحث فطرت را شروع کردم وچون موضوع رساله یک پژوهش کلی می باشد درابتدای کاربامشکلاتی روبرو شدم مثلاً اینکه :باورچیست؟ وباروهای فطرتی یعنی چه؟وچگونه از طریق فطرت به اثبات می رسد؟ دراین زمینه با مطالعه و جستجوی آثار مورد نیاز بطورمحدوددرمورد فطرت وباورهای فطری بیان شده بود، لذاباراهنمائی های استادان گرانقدر اصل موضوع برایم روشن شد. سپس به تحقیق در مورد اصول واعتقادات اسلامی که جزوباورهای فطری می باشد پرداختم دراین زمینه کتابهای متعددی ازبزرگان واندیشمندان اسلامی درمورد بحث خداشناسی فطری ،معاد ونبوت بیان شده است ولی بصورت مستقل تحت عنوان باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی پرداخته نشده است ویااگرهست بصورت محدود است .لذا با توجه به اهمیت موضوع به آن شدم تا با گردآوری مطالب ونظرات فلاسفه ومتکلمین اسلامی به اثبات باورها از طریق فطرت از نمایی دیگر بصورت مختصر ومفید بیان کنم.
بخش اول : معانی فطرت
۲-۱-۱- تعریف لغوی فطرت

واژه «فطرت» از مادّه «فَطَر» به معنای شکافتن چیزی از طرف طول آن است و سپس به هرگونه شکافتن اطلاق شده است .وازآنجا که آفرینش وخلقت به منزله شکافتن پرده ای تاریک عدم است، یکی از معانی مهم این واژه همان آفرینش وخلقت است .واژه فطرت معنای ابداع واختراع را نیز افاده می کند.[۵]

فطرت در لغت به معنی آفریننده خالق،طبیعت،سرشت،خوی،دین وآیین ،روش وطریق است .[۶]

در اَقرب الموارد ذیل ماده «فَطَرَ»آمده است :

«الفطرة هی الصّفة التی یتّصف بماکل مولود فی اوّل زمان خلقته» [۷]

«فطرت » همان صفتی است که نوزاد در بدو تولدش بدان متصّف است.»

«الفطرة، الخلقه التی خلق علیها المولود فی رحم اُمّه»[۸]

فطرت به آفرینشی گویند که مولود در رحم مادر برآن آفریده شده است.»

راغب می گوید :«خداوند پدیده ها را طوری وبه شکلی آفریده وبا زمینه ها واستعدادها وآمادگی های خاصی ایجاد کرده است که آثار و فعلّیت های مخصوص به دنبال خواهدداشت.»[۹]

طریحی می گوید:فطرت به معنای نوع و حالتی از آفرینش است ولی در آفرینش مستعد برای قبول دین حق به کار رفته است.[۱۰]

ابن عباس می گوید معنای «فاطر السموات» را نمی دانستم تا اینکه دو نفر عرب که برسرچاهی منازعه داشتند نزد من آمدند یکی ازآنها می گفت :اناَ فَطَرتُها؛یعنی من آن را حفر کردم. [۱۱]

در تفسیر نمونه آمده است:

 («فطرت» در اصل از ماده فَطَرَ «بروزن بذر» به معنی شکافتن چیزی از طول است ودر اینگونه موارد به معنی خلقت بکار می رود .گویی به هنگام آفرینش موجودات،پرده عدم شکافته می شود وآنها آشکار می گردند.) [۱۲]

صاحب مجمع البیان مقصود از فطرت را دین و اسلام توحید می داند که خداوند ،انسان را براساس آن وبرای آن وبخاطر استفاده ازآن آفریده است:

وهی الدّین والاسلام والتوحید التی خَلق الناس عَلیها ولها وبها ای لاَجلها والتمسّک بها.[۱۳]

فخر رازی در بیان معنای فطره الله می گوید:

وهی التوحید فاّن الله فَطر الناس علیه[۱۴]. یعنی فطرة الله همان توحید است که خداوند انسان را براساس آن آفرید .

فطرت بروزن «فعله» است که دلالت برنوع می کند ودر لغت به معنای گونه ای خاص ازآفرینش وخلقت است .بنابراین فطرت انسان؛یعنی سرشت خاص وآفرینش ویژه انسان.ظاهراً این لغت را اول بار قرآن کریم در مورد انسان به کار برد وپیش ازآن ،کاربرد واژه فطرت سابقه ای نداشت.[۱۵]
۲-۱-۲- مقایسه واژه های طبیعت ،غریزه ،فطرت

گرچه این سه واژه گاه بجای یکدیگر بکار میروند،امادر حقیقت معانی آنها متفاوت است.

۲-۱-۲-۱- الف): واژه «طبع» یا«طبیعت» در لغت به معنای سجیّت وفطرت است چنان که در لسان العرب آمده است :«الطبیعه :الخلقیة و السجّیة التی جبل علیها الانسان …طبعه الله علی امر یطبعه طبعاً: فطره ….والطباع مارکَّب فی الانسان من جمیع الاخلاق التی لایکاد یزاولها من الخیر والشر». [۱۶]

این واژه معمولاً درمورد موجودات بی جان بکار می رود واگر در مورد جانداران نیز بکار می رود بلحاظ همان جهات اشتراکی است که بین جانداروبی جان وجود دارد. فلیسوفان در تقسیمی،فاعل را به دو قسم فاعل طبیعی و فاعل ارادی تقسیم می کنند ومرادشان از فاعلهای طبیعی موجوداتی است که طبیعتاً اقتضای اثرخاص را داشته،از خود اراده ای در صدور آن اثرندارد. مثلا «آتش» نسبت به «احراق» یک فاعل طبیعی شمرده می شود. درمورد انسان نیز مثلا می گوئیم:«میل جنسی یک امر طبیعی است و طبیعت انسان اقتضای آنرا دارد». دراینجا نیز مرادمان اینست که انسان از خود اراده ای در بود ونبود این میل ندارد،گرچه در بکارگیری وبهره مندی ازآن مختار است.

۲-۱-۲-۲- ب)غریزه : این واژه بیشتر در مورد حیوانات غیر انسان بکار می رود و در مورد جمادات ونباتات اصلاً کاربردی ندارد وگاهی در مورد انسان نیز گفته می شود. ماهیّت غریزه اگرچه هنوز دقیقاً روشن نیست، اما اجمالاً مراد ازآن حالتی است نیمه آگاهانه درحیوانات که راهنمای زندگی آنهاست. مثلاً خانه سازی زنبور با هندسه ای خاص ودقیق،مکیدن پستان مادر توسط نوازد حیوان وکارهائی از این دست را امور غریزی نام می نهیم. برخی ،غریزه را این گونه تعریف کرده اند:

«استعداد فطری انجام دادن کارهای معین،مانند لانه سازی پرندگان ،وعسل گذاشتن زنبورهای عسل وتار تنیدن عنکبوت وکارهای شگفت انگیز مورچه ها وموریانه ها وبسیاری دیگر.»[۱۷] تعبیر«استعداد فطری» درتعریف بالا ،اشاره به غیر اکتسابی بودن آن امور دارد؛یعنی توانایی هایی که هزار حیوان ویا انسان است ونیازی به آموختن وفراگیری ندارد.

 ۲-۱-۲-۳- ج) فطرت : این واژه در مورد انسان به کارمی رود وبندرت در غیرانسان به کار می رود. امورفطری ،اموری هستند که باسرشت وجان آدم جوش خورده اند ودر کمون وذات بشر جای دارند.

فطرت دارای معانی متعدد می باشد که در این رساله به بیان آن معانی می پردازیم:

-        معانی فطرت شامل :

الف)تعبیرات

ب)مفهوم فطرت

ج)ماهیّت فطرت

الف- تعبیرات : در میان واژه ها و اصطلاحات اساسی قرآن،تفسیر ،حدیث،روان شناسی،روانکاری، فلسفه ،جامعه شناسی،منطق و… تعبیری است به عنوان «فطرت»که بر حسب موارد ومراتب مختلف ،به معانی ومصادیق گوناگون اطلاق می شود.

یکی از معانی فطرت،حالت ویژه ای است که سرشت انسان بدان متصف است وقیلت خاصی را می طلبد.

فطرت، براساس این معنی،حالتی است ربانی که بُعدِ عرفانی سرشت انسان را تشکیل می دهد.

این حقیقت «فطرت» با تعابیر گوناگون از جمله :

حس مذهبی ،بُعد مذهبی ،بعد معنوی،شورمذهبی ،شعور دینی،شعور باطنی،شعور مذهبی،حالت قدسی روح، کیفیّت قدسی ،حالت ربانی ،کشش مذهبی ،جذبه دینی،کنش مذهبی ،بُعد چهارم روح انسان، وفطرت مذهبی،مورد بحث وبررسی قرار می گیرد .[۱۸]

ب)مفهوم فطرت: «فطرت» تعبیر معروف وآشنائی است که در اصل «در لغت» به معنی آفرینش ایجاد وخلقت است ودرمیان اهل سنّت وحالت غیراکتسابی ای که انسان ،به آن ،از مادر قدم به عرصه گیتی می نهد نیز اطلاق می گردد وکیفیت وصفت وحالتی که ذات انسان ،به آن،«تکوّن»یافته است.

کتاب معروف «قاموس اللغه»درذیل ماده «فَطَرَ»می نویسد:

«الفطرةالخلقه التی خَلََقَ علیها المولود فی رحم امّه»[۱۹]

فطرت ،آن خلقت ویژه ای را گویند که ذات نوزاد در رحم مادر با آن تکوّن می یابد.

ودرمیان اهل نظر ومفسّران اسلامی ونیز در احادیث ائمه معصومین(ع) «فطرت» به معنای خاص و ویژه ای بکار می رود که تعابیری از قبیل الحنیفیه ،الصبغه ،الفطره،مراد از فطرت ،

براین اساس ؛غیرازآن معانی لغوی ونیز غیر ازآن حقیقتی که در منطق وفلسفه،بدان می پردازند،می باشد. فطرت «فطریات» در منطق ویا در فلسفه عبارت از:

الف: ادراکات بدیهی اعم از تصوری وتصدیقی.

ب: قضایای«قیاساُتِها مَعَها».[۲۰]

آری: فطرت، یعنی «حالت خاص عرفانی»که درسرشت انسان منظورگشته واز ذات وی نشات می گیردودرزندگی او«فعّلیت» لازم خویش را باز می یابد.[۲۱]

ج)ماهیت فطرت:گفتیم که انسان دارای «فطرت» است،فطرت به معنی خاص کلمه،واین فطرت یکی از خصیصه های ذاتی بشراست وتذکراین نکته لازم است که :

الف:  فطرت، درماهیت وحقیقت خود ،بردوگونه است در «فطرت عقل»و«فطرت دل» فطرت عقل، همان ادراکات بدیهی وطبیعی

عقل را گویند که عقل ،باتوجه به ساختمان اصلی خویش به گونه ای ذاتی دارای یک سلسله ادراکات طبیعی و غیراکتسابی است.«فطرت دل» عبارت از«علم حضوری» انسان نسبت به برخی از حقایق که انسان با توجه به ساختار روحی خود ،آنها را واجد است.[۲۲]

ب: «فطرت» از مقوله «علم»است یاکنش؟

در کلمات بزرگان[۲۳] ازفطرت یاتعابیری مختلفی چون «گاهی»،«دریافت»،«،«علم»،«ادراک»،«گرایش»،

«جذبه»، «کشش»،«دانش فطری»،«معرفت فطری»،«تمایل فطری»و«فطرت پرستش»و«عشق» یاد شده است.

ودقت در اصل فطرت وکلمات بزرگان این نکته را بدست می دهد که: پرستش «آگاهی فطری،تمایل فطری» اول از مقوله دانش و«دریافت» ودومی از مقوله «جذبه»وگرایش است، بدین معنی که :انسان بگونه ای فطری وحضوری ،هم «خداشناسی»و«خداآشنا»است و هم دارای عشق وتمایل به اوست.[۲۴]

۲-۱-۳- تفاوتها

آنچه فطرت را از غریزه وطبیعت،ویا هریک راازدیگری متمایز می سازد،همان ویژگیهای یاد شده در تعریف آنهاست؛همان گونه که وجوه اشتراک آنها نیزدرهمان جا ریشه دارد.خصلت تکوینی بودن فطرت،آن را با غریزه همسان می کند، وغیراکتسابی بودن،آن را کنار غریزه می نشاند.آنچه فطرت را از دودیگر،امتیاز می دهد.تعالی وفرا حیوانی بودن آن است.گستره فطرت به جهانی انسانی تعلق دارد ودرمرزهای انسانیت محدود می شود.درامر فطرت نگاه به جنبه روحانی ،ملکوتی وغیرحیوانی انسان است؛مانند دین که همین گونه است .به همین خاطراست که خداوندنیز درقرآن ،آنجا که سخن از فطرت الله می گوید،پای مردم را به میان کشیده ،عبارت«فَطََرَالنَّاسَ عَلَیها»را می افزاید.«ناس»آن چنان گسترده وهمه شمول است که سایه خود رابرهرانسانی درهرزمان ومکانی می گستراندوکی را بیرون ازخود وا نمی نهد. از سوی دیگر تعبیر ناس درآیه،فطرت ،درعین جامع افراد بودن ،مانع از ورود اغیار«غیرانسان» نیزهست. در عین جامع وانحصار ،دامنه فطرت را در سرزمین های طبیعت وغریزه بر می چیندوآن را به نوع انسان محصور می کند؛برخلاف طبیعت وغریزه ،برمی چیند وآن را به نوع انسان محصور می کند ؛برخلاف طبیعت که به هیچ نوعی اعم ازجاندار وبی جان محدود نمی شود،وبرخلاف غریزه که علاوه برانسان، حیوانات را نیز پوشش می دهد.[۲۵] فرق مهم دیگری که فطرت را بالاتر ازآن دو می نشاند،کمال بخشی رشدآفرینی فطرت است. آنچه غریزه مقصوداست نه تنها مشکل آفرین نخواهد بود،که زمینه ساز شکوفایی فطرت نیز می باشد. لیکن غریزه به خودی خود،بالا برنده ورشد دهنده نیست ،بلکه فروغلطیدن درآن به انحطاط وسقوط انسان می انجامد [۲۶]؛به گفته مولانا :

ترک شهوتها ولذتها سخاست

هرکه در شهوت فروشد برنخاست.
۲-۱-۴- فطرت در اصطلاحات منطق وفلسفه

کلمه فطرت و فطری در منطق و فلسفه وبعضی از علوم دیگر درمعانی مختلف استعمال که مابذکر آنها می پردازیم .

۱-فطریات در منطق : یکی از معانی اصطلاحی «فطرت»درباب قضایا درمنطق است . قضایای فطری «فطرت»درباب قضایا درمنطق است. قضایای  فطری «فطریات» قضایایی هستند که ثبوت محمول برای موضوع درآنها گرچه نیازمند حد وسط است،اما این حد وسط همواره در ذهن حاضر است،از اینرو این قضایا از جمله قضایای یقینی وبدیهی شمرده می شوند ولذا منطقیان با تعبیر «قضایا قیاساتها معها» [۲۷]ازآنها یاد می کنند،یعنی قضایائی که قیاس آنها با خودآنها همراه است.«منطقیان از سویی فطریات را از جمله بدیهیات ثانویه می دانند و این قیاس همواره در نزد ذهن حاضراست وهمین از این رواست که آنها بدیهی و فطری نام کرده اند .حق این است که اینگونه قضایا را بایستی «نظری قریب به بدیهی» دانست و چنین نیست که واقعا در غریزه وفطرت انسان تکویناً حد وسط اینگونه قضایا تعبیه شده باشد.

مویّد آن است که بین عدد ۴تا۳۶،اعداد زوج متعددی است و دقیقاً نمی توان بین اعدادی که حکم به زوجیت آنها فطری است وغیرآنها ،مرزی را مشخص کرد.

 نکته دیگرآن است که فطری بودن یک قضیه راباید«نسبی»دانست ،زیرا ممکن است حد وسط برای شخصی کاملاً روشن ودائم الحضور در ذهن باشد وبرای دیگری به این حد ازوضوح نباشد درباب حدسیات،مجربات،ومتواترات نیز این نسبت مطرح است».[۲۸]

۲-گاهی واژه فطری در مورد قضایای اولیه بکار می رود، اوّلیات قضایایی هستند که ذهن به محض تصّور موضوع ومحمول ،آنها را تصدیق کرده ،درحکم و اذعان خود محتاج کسب و تفکر نیست. مثل قضیه امتناع تناقض که میگوئیم :«اجتماع وارتفاع نقیضین محال است».

۳-گاهی «فطری»درمورد قضایای اخلاقی که درارتباط با عقل عملی اند بکار می رود مثلا می گوئیم قضیه «دروغ ناپسنداست»یک قضیه فطری است.

۴-واژه فطرت در بعضی موارد مترادف با کلمه «وجدان»بکار می رود. در این اصطلاح ،مراد از «فطرت»اشاره به مصدر ومنبع صدوراحکام اخلاقی است.

۵-گاهی«فطری»مترادف با«بدیهی»بکارمی رود، خواه درحوزه تصورات خواه در قلمرو تصدیقات، البته آنجا که در مورد تصدیقات بدیهی اطلاق   می شود، غالباً بدیهیات اولیّه مورد نظراند. گاه قضیه «تناقض محال است»رافطری می خوانیم امّا مثلاً محسوسات را که برخی منطق دانان از جمله بدیهیات ویقینیات می- شمارند فطری نمی نامیم وامّادرحوزه تصورات،تقریباً اغلب تصورات بدیهی مثل مفهوم وجود،عدم،شیءو…را گاه به وصف «فطری»متصف می کنیم مثلاً می گوئیم :«مفهوم شی ء مفهومی است که هرفردی فطرتاً آنرا درک می کند».

۶-گاهی مراد از«فطری»معرفت وشناخت حضوری است .مثلاً می گوئیم:«این یک امر فطری است که هرکس از وجود خودآگاه است»دراینجا مراد اینست که هرکسی با علم حضوری،وجودخودرا درک می- کند.

۷-اصطلاح دیگر«فطرت»درفلسفه «دکارت»اس<

دانلود با لینک مستقیم

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی با عنوان روان‌شناسی دین

اختصاصی از یارا فایل دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی با عنوان روان‌شناسی دین دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی با عنوان روان‌شناسی دین


دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی با عنوان روان‌شناسی دین

 

 

 

 

 

 

 

 

پایان نامه : جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد M.A

رشته : فلسفه و کلام اسلامی

عنوان : روان‌شناسی دین

فهرست مطالب:

چکیده
مقدمه ۱
فصل اول
رابطه روانشناسی و دین ۱۱
تعریف دین ۱۵
بررسی تئوریهای روانشناسانة دین ۲۱
ـ تئوری تحولی پیاژه ۲۲
ـ تئوری اریکسون . ۲۵
ـ آلپورت ۲۷
ـ یونگ ۳۰
ـ هیوم .. ۳۵
ـ فروید ۴۲
علل گرایش به دین ۴۷
پیامدهای گرایش به دین ۵۰
ـ جیمز ۵۱

تجربة‌ دینی ۵۹
تعارض علم و دین ۶۰
کثرت‌گرایی دینی ۶۸
فصل دوم
تعریف تجربة دینی ۷۶
پیشینة تاریخی تجربة دینی ۷۹
اقسام تجربة دینی ۸۳
دیدگاههای مختلف در مورد انواع تجربه‌های دینی ۸۶
ـ تجربة دینی نوعی احساس است ۸۶
ـ تجربة‌ دینی نوعی تجربة مبتنی بر ادراک حسی است ۹۵
ـ تجربة دینی ارائه نوعی تبیین مافوق طبیعی است ۹۸
نمونه‌های تجربة دینی ۱۰۴
آیا تجربه‌های دینی هستة مشترکی دارند ۱۱۸
تجربه‌های عرفانی ۱۲۰
ـ آیا تجارب عرفانی معرفت‌زا است ۱۳۱

آیا تجربة‌ دینی می‌تواند اعتقاد دینی را توجیه کند ۱۳۵
فصل سوم
نگاهی نقادانه به موضوع ۱۴۹
ـ تقدم شرک بر یکتا پرستی ۱۶۴
ـ موهوم پنداری باورهای دینی ۱۶۵
ـ گناه نخستین ۱۶۶
ـ خدای پدرگونه ۱۶۷
ـ مفهوم جنسیت ۱۶۸
ـ تعمیم ناروا ۱۷۰
فهرست منابع و مآخذ (فارسی) ۱۸۰
فهرست منابع و مآخذ (انگلیسی) ۱۸۴
چکیده انگلیسی ۱۸۵

مقدمه

مسئله دین و دینداری در طول تاریخ زندگی بشر همواره به عنوان مسأله‌ای قابل بحث و مورد توجه ، مطرح بوده و علی رغم اینکه نقش غیر قابل انکار و بسزایی در زندگی بشر داشته و دارد ولی بحث و مجادله بر سر این موضوع که آیا اصلاً دین در زندگی نقشی را ایفا می‌کند و یا مقوله‌ای جدا و مستقل از سایر جنبه‌های زندگی می‌باشد ؛ همیشه نقل مجالس علما و صاحب نظران و موضوع همیشگی مجادلات فلسفی و کلامی بوده است . تاریخ نشان می‌دهد دینداری و اعتقاد به موجودی ماورائی از آغاز تاریخ زندگی انسان ، ذهن او را به خود مشغول کرده به طوری که انسان ، بدون خدا و بدون اعتقاد به موجودی ماورائی و دارای قدرت برتر ، وجود نداشته است لکن کیفیت بروز این اعتقاد و نمادهایش در هر زمان برحسب نوع تفکر و روش زندگی و فرهنگ و آداب مردمان آن دوران تفاوت داشته است .

دینداری امری فطری و درونی بوده و هست اما بروز و ظهور آن نیازمند زمینه و بستر مناسبی است که این زمینه و شرایط برای افراد مختلف متفاوت خواهد بود .

         در دوران پس از قرون وسطی غرب و به طور اخص مسیحیت ، با تعارض آشکار و وسیع میان عقاید (که به نحو شدیدی تحریف آمیز و خرافی شده و عملاً پایبندی به آن مانع پیشرفت علمی و فرهنگی جامعه انسانی می‌شد) و علم و تکنولوژی (که دوران فترت و رکود را پشت سر گذاشته و به طور فزاینده‌ای رو به پیشرفت و ترقی نهاده بود)
مواجه شد . به طوری که متدینین که خود را مدافع احکام دینی می‌دانستند ، علم و تمدن را نوعی کفر و بی‌دینی به شمار آورده و علما و دانشمندان نیز در معرض اتهامات کفر آمیز قرار داشته و پایبندی به اصول اعتقادی و مبانی عقیدتی مسیحیت را مانع تحقیق و پیشرفت فکری خود و جامعه می‌دانستند .

لذا فیلسوفان و دانشمندان علم کلام بر آن شدند تا با تفسیر و تعبیری تازه و نو از دین آن را از صحنه اجتماعی زندگی بشر رانده و به حیطه شخصی و فردی اشخاص ارجاع دهند و از این طریق تعارض و تضاد میان علم با نمودهای مذهبی را از میان بردارند . از اواخر قرن هیجدهم میلادی زمزمه‌های این جدایی و این برداشت تازه از دین ، از طریق توجه به جنبه روانی و درونی دین توسط روانشناسان شنیده شد .

“ هر چند کاربرد واژه روان‌شناسی دین به عنوان حوزه‌های خاص پژوهش علمی ابتدا در اروپای قرن نوزدهم ظاهر شد ، پدیده‌هایی که این دو واژه به آنها اشاره دارد یعنی مصداق آنها و محتوای آنها به قدمت انسان است و تأمل در باب آنها به طلیعه تاریخ مدون بشر باز‌می‌گردد .”

این گستره در اثر مفهوم سازی‌های منفی پیشگامان روان‌شناسی در خصوص دین ، همچنین عکس‌العمل منفی نهادهای دینی مدتی در حاشیه قرار گرفت ؛ اما با تلاش روان‌شناسان و متألهان در قرن حاضر روان‌شناسی دین مجدداً از حاشیه وارد صحنه شده و در دنیای فرامدرنیسم امروز به عنوان ابزاری در جهت تجربه‌نگری دیالکتیک مابین دیدگاه های مختلف در خصوص دین ، به حرکت و تحول خود ادامه می‌دهد .

این گستره به دلیل جایگاه ممتاز دین در سازمان روان‌شناختی انسان و همچنین هدف کلی علم روان‌شناسی که همانا مطالعه رفتار انسانی است ، به عنوان یکی از شاخه‌های روان‌شناسی مورد توجه می‌باشد .

از طرف دیگر ، دین پژوهان و متألهان عصر جدید که بیشتر تابع عینی نگری و پوزیتیویسم می‌باشند ، به دلیل اینکه پدیدارشناسانه از دین سخن گفته‌اند ، خود را از تأملات روان‌شناسانه بی‌نیاز ندیده‌اند .

روان‌شناسی دین علاوه بر اینکه در مجموعه علوم روان‌شناختی نمود می‌یابد ، دیگر دانش های مربوط با دین پژوهی را نیز در این زمینه بهره‌مند می‌سازد . “ برای مثال تبیین مفاهیم اساسی تفکر دینی در کلام جدید … که با بهره‌گیری از یافته‌های روان‌شناسی دین قادر به ترسیم تجربی نقش دینداری در زندگی است ؛ و یا در خصوص احیاء اندیشه دینی متکلم با تکیه بر یافته‌های روان‌شناسی دین در جهت‌گیریهای دینداری ، دیندارهای اصیل را از دیندارهای محرّف متمایز می‌سازد و امکان بازنگری در آموزش‌های دینی را در سایه یافته‌های روان‌شناسی فراهم می‌کند .

همان‌گونه که روان‌شناسان مخالف دین نیز در نقد تجربی فرضیات خود در خصوص دین به گستره روان‌شناسی دین روی می‌آورند ؛ در واقع روان‌شناسی به عنوان ابزاری در جهت تأیید و درک ایمان دینی ، و یا چالشی برضد آن ، در پوشش روان‌شناسی دین بکار می‌رود . این گستره علاوه بر این می‌تواند مبنا و ملاک گفتگوی میان ادیان در سطحی تجربی گردد . تحقیقات این گستره که با ابزارها و روش‌های گوناگون در جوامع با ادیان متعدد صورت می‌گیرد ، شناخت تحقیقی ادیان را امکان پذیر می‌سازد . در واقع تحقیقات روان‌شناسی دین گرایش‌ها و پیامدهای مشترک و متمایز دینداری در نمونه‌های مورد بررسی برمبنای ادیان مختلف را آشکار میسازد و فرایند گفتگوی میان ادیان را تسهیل می‌کند ، و بر همین اساس می‌تواند یکی از مبانی و محورهای گفتمان بین ادیان گردد . استفاده از روان‌شناسی دین در این زمینه دامنه گفتگوی میان ادیان را از سطح نظری به سطح تجربی می‌کشاند .”

اینکه چرا برخی از افراد عمیقاً دیندارند در حالی‌که برخی دیگر هیچ‌گاه به دین توجهی نمی‌کنند ؟

چرا برخی مسلمان ، زرتشتی ، بودایی هستند و برخی دیگر یهودی ، مسیحی و …؟

ایمان دینی چگونه ظاهر می‌شود و به چه ترتیبی در طول زندگی تحول پیدا می‌کند ؟

چرا برخی دینداران تجربه‌های دینی عمیقی دارند ، در حالی‌که برخی دیگر از این تجارب بی‌بهره‌اند ؟

چرا دینداری گروهی به سلامت هیجانی و رفتاری می‌انجامد و دینداری گروهی دیگر به اختلالات متعدد روان‌شناختی ؟

و …

از جمله سؤالاتی هستند که در گستره روان‌شناسی دین مورد توجه قرار می‌گیرند و علت انتخاب چنین موضوعی برای تحقیق و ارائه رساله پایان دوره ، توجهی بود که همیشه به امثال این مسائل داشته و دارم .

تعارض و تضادی که در طول تاریخ میان دین و نمودهای دینی با علم و دانش رو به پیشرفت بشری مشهود بوده و هست ، همیشه این سؤال را در ذهنم تداعی می‌کرده است که مگر دین و دینداری ، داعیه تکامل و یاری انسان و رشد و شکوفایی معنوی او را ندارد ، پس چرا هر جا سخن از رشد و پیشرفت علمی و ارتقای تمدن و دانش بشری است ، دین را به عنوان مانعی در جهت رسیدن به این هدف معرفی کرده و عملاً آن را از صحنه زندگی پس زده و به گوشه عزلت کشانده‌اند ؟

البته این روند در میان جوامع غربی و مسیحی به وضوح دیده می‌شود چرا که قوانین کلیسا و مضامین کتاب مقدس ، گاهی چنان بی‌اساس و نامعقول‌اند که در توجیه آن برای عقل قلمرویی جدا منظور می‌کنند و راه عقل را از راه ایمان جدا می‌دانند . “ همین است که تاریخ تمدن اروپا را در هزار و پانصد سال اخیر به دو عصر متفاوت ،‌ ایمان و علم تقسیم کرده‌ است و این دو را در مقابل یکدیگر قرار داده است در حالی که تاریخ تمدن اسلامی ، به عصر شکوفایی که عصر علم و ایمان است و عصر انحطاط که علم و ایمان توأماً‌ انحطاط یافته‌اند ، تقسیم می‌شود .

در اسلام عقل از بیشترین ارزش برخوردار است . تمام اعتقادات اسلامی متکی به عقل است . قرآن انسانها را به تعقل و تفکر فراخوانده است . در مجامع روایی ما اولین کتاب ، کتاب عقل است . موسی بن جعفر (ع) تعبیری فوق‌العاده زیبا دارند ، می‌فرمایند :

خداوند دو حجت در میان مردم دارد : حجت درونی که عقل انسان است و حجت بیرونی که انبیاء هستند .

درباره تفکر و اندیشه نیز کتاب و سنت همواره توصیه و ترغیب نموده است …

قرآن قصه آدم و حوا را بسیار زیبا مطرح می‌کند . خداوند همه‌ اسماء را به آدم آموخت و آنگاه که آدم معرفت و آگاهی یافت ، شایسته سجود فرشتگان شد … شیطان وسوسه‌گر همواره برضد عقل و مطابق هوای نفس وسوسه می‌کند و آنچه در وجود انسان مظهر شیطان است ، نفس اماره است نه عقل آدمی .”

نظر به منشأ این رشته ، کل این روند از محصولات آکادمیک غربی است . البته این رشته مدام فرهنگ‌های آسیایی را چنان‌که باید و شاید به حساب آورده و به بررسی گرفته
است . ولی در این صورت هم این رشته یک روش تحلیلی است که برای سنت‌های غیر غربی بیگانه بوده و حداکثر اینکه می‌تواند به عنوان یک ساختار اکتشافی برای بازخوانی و بازبینی آنها اطلاق گردد . در واقع کوشش‌های دستگاه‌مندانه برای ایجاد روان‌شناسی‌های دین که بر مدل‌های غیر غربی فلسفه ، دین و طب استوار باشد وجود خارجی ندارد .

یکی از جریان‌های روش‌مندانه در این باب ، ارائه تجربه دینی به عنوان گوهر و اساس دین می‌باشد ، که بررسی آن امروزه به محوری‌ترین موضوع مورد بررسی در روان‌شناسی دین تبدیل شده است .

“ در زمانی که اعتقاد به آفریدگار متعالی و تعالیم متافیزیک ، از سوی بسیاری مردود شناخته شده است ، شیوه‌های تفسیر که بوسیله همان اعتقادات به‌وجود آمده است در الگوهای فرهنگی اندیشه ، عمل و احساس بطور جدی تثبیت شده و حفظ می‌شوند .

زمانی اعتقاد به خدا به عنوان آفریدگار ، برای چنین عواطف و اعمالی زمینه توجیه کننده‌ای بود . حال جهت توجیه عکس شده است ، با تجارب و عواطف در صدد دفاع از عقایدند . درک بی‌نهایت ، احساس وابستگی مطلق ، عمل پرستش و قواعد حاکم بر کاربرد واژه خدا ، به همه اینها توسل پیدا می‌کنند تا گزاره‌های دینی را توجیه کنند ، گزاره‌هایی که اگر نباشند ، این درک ، احساس ، عمل و قواعد قابل فهم نیست .”

بنابراین بحث روان‌شناسی دین در عین حالی‌که نگاهی تازه و زیبا از دریچه‌ای نو به دین داشته و در بسیاری از موارد موفق به حل معضل عدم توافق و توازی علم و دین شده است اما باید به این نکته نیز اذعان داشته باشیم که فرهنگ غنی اسلام ، بی‌نیاز از تمام
تحویلی نگری‌های موجود در علوم مختلف دینی بوده و القائات و توجیهات فلسفه غرب در راستای به گوشه کشاندن دین و محدود کردن آن به قلمرو شخصی و فردی انسان‌ها را که از نتایج اولیه آن می‌توان به بحث‌های داغ محافل امروزی چون پلورالیسم دینی ، سکولاریسم ، پوزیتیویسم جدید ، پست مدرنیسم و … می‌باشد ، به راحتی پاسخ‌گو بوده و در این زمینه تنها نیاز به مفسرین و تحلیل‌گران توانمند علوم دینی دارد . از طرف دیگر می‌دانیم که هر چه یک پدیده برای فرد مهم‌تر باشد ، احتمال درونی سازی ، شخصی سازی و تعیین مرز کردن خودی و ناخودی در خصوص آن پدیده بیشتر می‌شود . تاریخ تحول بشر گواهی داده‌ است که دین از چنین خاصیتی برخوردار است . دین ، هم در سطح فردی و هم در سطح فرهنگی تفسیرهای بی‌شماری را برمی‌انگیزد که به زمان و مکان خاص آن وابسته است . دین جنبه‌ مهمی از واقعیت‌های تاریخی ، فرهنگی ، اجتماعی و روان‌شناختی‌ای است که انسان در زندگی روزمره خود با آنها روبرو می‌شود .

چنین پدیده‌ای با توجه به شرایط کنونی جامعه ما اهمیتی دوچندان دارد و همین امر ضرورت توجه و گسترش مطالعات روان‌شناختی در خصوص دین ، به عنوان یکی از اضلاع مهم دین‌پژوهی را مورد تأکید قرار می‌دهد . اما واقعیت این است که در خصوص انگیزه‌ها ، شناخت‌ها ، و تجارب دینی در فرهنگ ما تا به حال پژوهشی نظام دار و با پشتوانه‌های نظری محکم صورت نگرفته است .

در حالی‌که امروزه در اکثر جوامع ، روان‌شناسی دین به طرز فراگیری در حال پیشرفت است ، اما این گستره در ایران از موضوع چند پایان‌نامه ، آن‌هم در رشته‌های روان‌شناسی و به صورتی جسته و گریخته ، فراتر نرفته است .

همین امر موجب شده است کسانی که حول محور موضوعات دینی و فلسفی ـ کلامی به بررسی و تحقیق در ‘ روانشناسی دین ’ می‌پردازند (که البته بنده نیز از این قافله مستثنی نیستم) با محدودیت شدید منابع و کتب مرجع روبرو می‌باشند .

گذشته از اینکه برای دستیابی به تحلیل و بررسی درست موضوع ، نیاز به مطالعه و کنکاش در مباحث روان‌شناسی وجود دارد که این مقوله برای دانشجویان و فارغ‌التحصیلان رشته‌های الهیاتی و دینی ، به دلیل جدا بودن این دو حوزه در رشته‌‌های دانشگاهی از یکدیگر ، مشکلات خاص خود را به همراه دارد .

لذا ، ضمن پوزش از صاحب‌نظران ، متألهان و روان‌شناسان محترم ، از ایشان تقاضا دارم ماحصل تلاش اینجانب را با دیده اغماض نگریسته و کم و کاستی‌های فراوان آنرا بر این حقیر ببخشایند .

همچنین در این راستا ، جسورانه از سازمان‌ها و نهادهای مختلف پژوهشی می‌خواهم موضوعات روان‌شناسی دین را یکی از محورهای پژوهشی خود سازند ، و نظام آموزش عالی در رشته‌های روان‌شناسی و الهیات نیز برنامه‌ریزی برای درس روان‌شناسی دین را در اولویت قرار دهند .

رابطه روان‌شناسی و دین

تولد روان‌شناسی دین به ابتدای قرن حاضر باز می‌گردد . این گستره در آغاز قرن حاضر توجه بسیاری از محققین روان‌شناسی را به خود جلب کرده ، چنان‌که پیش از آن کانت تجربه یا احکام دینی را با تحلیل حیات اخلاقی تبیین نمود و دین را بر مقتضیات قانون اخلاق بنا نهاد ، و یا دکارت که همه چیز از جمله دین را با زبان ریاضی تبین نمود . اما در آستانه قرن نوزدهم دیگر این بحث‌های ذهن‌شناسی ، توانایی پاسخگویی به سؤالات اساسی طرح شده را نداشت . و از آنجائی‌که علم روان‌شناسی دین را یک مقوله انسانی می‌دانست لذا سعی کرد با تحلیل روانی انسان، ریشه پیدایش دین را مورد مطالعه قرار دهد.

به گفته یونگ (1875-1961) :“ پدیده دین نمودگاری بشری است که روان‌شناسی نمی‌تواند و نباید نادیده‌اش بگیرد ”.

یونگ می‌گوید :“ روح یا جان آدمی فطرتاً دارای کارکرد دینی است … اما اگر این واقعیت تجربی وجود نداشت که در روح آدمی ارزش‌های والایی نهفته است به روان‌شناسی کوچکترین علاقه‌ای نمی‌داشتم ، چرا که در آن حال روح و جان آدمی جز نجاری ناچیز و بی‌اهمیت نمی‌بود . حال آنکه از صدها آزمون و تجربه علمی دریافته‌ام که اصلاً چنین نیست و برعکس جان آدمی حاوی همه آن چیزهایی است که در احکام و دُگم‌های دینی آمده است و چه بسا بیش از آن نیز … من به روح کارکرد دینی نسبت نداده‌ام ، بل فقط واقعیاتی را برشمرده‌ام که ثابت می‌کند روح دارای طبیعت دینی است یعنی صاحب کارکرد دینی است ”.

“در واقع کلمه روان‌شناسی خود دلالت بر بعضی روابط با بعضی از ابعاد تجربه انسانی دارد که از دیرباز، آن را ‘دینی’ نامیده اند. وقتی که در طی قرن هیجدهم، این واژه رواج یافت، به عنوان بخشی از سنت فلسفی که با نظریه های ادراک مربوط است، مطرح گردید و با الهیات یا دین ربطی مهجور داشت . رفته رفته که مطالعه ادراکات ، هرچه بیشتر از رهیافت پیشینی (ماقبل تجربی) معرفت شناسی متعالی فاصله گرفت و جای خود را به روان‌شناسی ‘علمی’تر که مبتنی بر روش‌های زیست‌شناسی و فیزیک بود داد ، پیوندهای بین روان‌شناسی و دین باز هم ضعیف‌تر شد . بنابراین راه روان‌شناسی و دین ، راهی هموار و آشنا و روشن ، چنان که امروزه تصور می شود ، نبود .”

“پیدایش روان‌شناسی دین را بعید است که بتوان به کار یک فرد یا گروهی از متفکران نسبت داد ، همچنین این رشته به‌طور طبیعی از هیچ سنت خاصی برنیامده است . از سوی دیگر اصولاً مشکل بتوان از تولد یا زایش و پیدایش دفعی این رشته سخن گفت ، بلکه می توان گفت که روان‌شناسی دین ، برخاسته از فضای فکری و فرهنگی خاصی است که در آن روش علمی و دین پژوهی به نحوی پخته و پیشرفته شدند که چون هر دو در معرض پرسش‌های مختلفی قرار گرفتند ،‌ به یکدیگر نزدیک شدند . به این معنی ، روان‌شناسی دین برای دین‌پژوهی همان قدر انگیزه ای تازه بود که برای علم روان‌شناسی . فقط تأملات گذشته نگرانه یک نسل بعد ، منشأ خدماتی شد و مواجهه این دو رشته را تحقق بخشید و این رشته سرآغازی پیدا کرد ؛ گو اینکه در این باب هم اتفاق نظر حاصل نیست .”

 اما باید بدانیم که روان‌شناسی نمی‌تواند به همه وجوه و جنبه‌های دین توجه کند (چون اساساً روان‌شناسی چنین شأنی را ندارد) و تنها به جنبه‌های رفتاری آن می‌پردازد .
“ اما اگر کسی گمان برد همه دین یعنی همین تجربه‌های دینی ، نگاهی تحویل گرایانه (Reduction) به دین کرد ، و دین را به چیزی کمتر از آن ارجاع داده است ”.


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه بررسی میزان رضایت دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان از اساتید دانشگاه

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه بررسی میزان رضایت دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان از اساتید دانشگاه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه بررسی میزان رضایت دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان از اساتید دانشگاه


پایان نامه بررسی میزان رضایت دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان از اساتید دانشگاه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:176

پایان نامه رشته روانشناسی

 

فهرست مطالب:

*  فصل اول کلیات
* الف- مقدمه
* ب- بیان مسأله
* ج- اهمیت و ضرورت پژوهش
* د- اهداف پژوهش
* اهداف فرعی تحقیق شامل
* فصل دوم ادبیات تحقیق
* الف- مقدمه
* ب- پیشینه تحقیق
* ب- ۱- تحقیقات انجام شده در داخل کشور
* ج- نقد و بررسی تحقیقات انجام شده
* د- مبانی مفهومی تحقیق
* فصل سوم روش پژوهش
* الف- مقدمه
* ب- روش تحقیق
* ج- جامعه آماری تحقیق
* د- حجم نمونه
* ه- شیوه نمونه گیری
* و – فرضیات تحقیق
* و- ۱- سوالات اصلی تحقیق
* روش های تجزیه و تحلیل داده ها
* ز- روش گردآوری اطلاعات
* ح- پیش آزمون، روایی (Validity) و پایایی ((Reliability
* ط- متغیرهای پژوهش
* ی- تعریف عملیاتی متغیرها
* س- روش های تجزیه و تحلیل داده ها
* فصل چهارم نتایج‌یافته ها
* الف- مقدمه
* الف-۱- سیمای پاسخگویان (جنس)
* الف-۲- سیمای پاسخگویان (سن)
* الف-۳- سیمای پاسخگویان ( رشته تحصیلی)
* الف-۴- سیمای پاسخگویان ( ترم)
* الف-۵- سیمای پاسخگویان ( مقطع)
* لف-۶- سیمای پاسخگویان (معدل ترم گذشته)
* الف-۷- سیمای پاسخگویان (وضع اشتغال)
* الف-۸- سیمای پاسخگویان (وضع تاهل)
* لف-۹- سیمای پاسخگویان (شغل پدر)
* الف– سیمای پاسخگویان (تحصیلات پدر)
* الف– سیمای پاسخگویان (شغل )
* الف–سیمای پاسخگویان (تحصیلات مادر)
* – جدول نتایج میزان تحصیلات مادر
* الف– سیمای پاسخگویان (محل سکونت دائمی)
* ب- توصیف متغیر وابسته
* ب- ۱- مقایسه ابعاد متغیر وابسته
* ج- آزمون همبستگی و جدول توافقی بین متغیرهای مستقل و وابسته
* ج-۱- ( رضایت و جنس)
* ج-۲- ( رضایت و سن)
* ج-۳- ( رضایت و رشته تحصیلی)
* ج-۴- ( رضایت و ترم تحصیلی)
* ج-۵- ( رضایت و مقطع تحصیلی)
* ج-۶- ( رضایت و معدل تحصیلی)
* ج-۷- (رضایت و وضع اشتغال)
* ج-۸- (رضایت و وضع تاهل)
* ج-۹- (رضایت و وضع شغل پدر)
* ج– (رضایت و تحصیلات پدر)
* ج– (رضایت و شغل و تحصیلات مادر)
* ج– (رضایت و محل سکونت)
* د- مقایسه ابعاد رضایت در بین رشته های مختلف
* فصل پنجم نتیجه‌گیری و پیشنهادات
* الف- مقدمه
* ج- پیشنهادات
* د- محدودیتها
* فهرست منابع

پرسشنامه طرح تحقیقاتی و ضمایم

 

مقدمه:

دانشگاههای ما، به دلیل گرفتاریها و مسائل گوناگون، کمتر فرصت این را داشته اند به نظرات دانشجویان، که در حقیقت دریافت کنندگان اصلی آموزش عالی هستند، وقوف پیدا کنند و ملاحظه نمایند که آیا آموزش عالی در راه صحیح و مناسب حرکت می کند، یا آن که چنین نیست و تلاشها فاقد جهت هستند.
یک رودخانه همیشه مسیر خودش را پیدا می کند و به دریا می ریزد، ما هم باید هدف و راه خودمان را پیدا کنیم، هدف اصلی همه انسانها خوشبخت زیستن است و لازمه خوشبختی خوب دانستن است و اگر دانشگاه می رویم به دلیل بهتر یاد گرفتن و خوشبخت شدن در زندگی است.
تمام سازمانهای آموزش دنیا باید از خودشان این سئوال را داشته باشند که آیا ما می توانیم این کسانی را که به این مراکز آمده اند راضی، موفق و در نهایت خوشبخت کنیم؟ این رسالت بزرگ در دست معلمین و استادان معظم ماست، بنابراین آشنا شدن با دیدگاهها و نظرات دانشجویان نسبت به یک استاد خوب کمک می کند تا استاد از دریچه چشم و عقاید دانشجو دیده شود. همانطور که ملاحظه می شود دانشگاهها یکی از مراکز یا مجامع تبادل افکار، اطلاعات و مفاهیم در هر جامعه ای می باشد و میزان کار آیی استادان به نحوه آموزش آنها بستگی دارد، شناخت یک استاد خوب هم بستگی به شناخت ویژگیهای او دارد. معیارهای ارزشیابی فرمول از قبل تعیین شده و ثابت نیستند و در شرایط متفاوت آموزشی دستخوش تنوع و دگرگونی می شوند.
رضایت دانشجو از اساتید موجب دلگرمی و تلاش او در درس شده و همین رضایت آینده درخشان تر ی را برای او و جامعه رقم می زند، بنابراین این آگاهی از نظرات دانشجویان که از سرمایه های ثابت و همیشگی هر نهاد آموزشی اند و اندیشیدن به تجارب و گرایش آنان ضرورت مهم دیگری است که نمی توان از آن غافل بود، اطلاعات بدست آمده به میزان زیادی می تواند زمینه ای عینی و مشخص و روشن، بر حل بسیاری از مسائلی که هم اکنون اکثر دانشگاهها ما با آن مواجهند فراهم آورد و مسئولان را بر پاره ای از مشکلات و نقاط ضعف والبته نقاط قوت در آموزش عالی واقف سازد و تغییراتی در برنامه های موجود به وجود آورد


دانلود با لینک مستقیم