یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقاله تأثیر انقلاب صعنتی بر آلودگی محیط زیست

اختصاصی از یارا فایل مقاله تأثیر انقلاب صعنتی بر آلودگی محیط زیست دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله تأثیر انقلاب صعنتی بر آلودگی محیط زیست


مقاله تأثیر انقلاب صعنتی بر آلودگی محیط زیست

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:22

چکیده:

اگر یکی از ساکنان قبلی کره زمین که حدود سیصد سال قبل روی آن  زندگی می کرد، سری به دنیای امروزی ما بزند و تجربه زندگی دوباره روی این کره خاکی را با شانس و اقبال به دست آورد، اولین شکایتی که می کند، از وضع هوای آن است! او فوری خواهد گفت : «خدای من! چه هوای کثیفی کره زمین را دربرگرفته!»
واقعیت هم همین است. هوایی که تنفس میکنیم، بیش از هر مورد دیگری نظر انسان را به خود جلب می کند.
دانشمندان می گویند، از هنگامی که انقلاب صنعتی در اروپا آغاز شد و کارخانه های بزرگ و کوچک با دودکش های بلند و کوتاه، پیرامون شهرها تأسیس شدند، وضع هوا هم بد و بدتر شد. البته در گذشته، انسان از آلودگی و دود برداشت منفی نداشت. برای کارگرانی که از نواحی روستایی در جست و جوی کار به شهرها هجوم می آوردند، دودکش ها و دود غلیظی که از آن ها به هوا می رفت، نشانه کار، شغل، زندگی و نان بود. آنان با دیدن این کارخانه ها و دودکش ها، به این فکر فرو می رفتند که در شهر کار هست و تولید پس باید در این کارخانه ها کار کرد و نان به دست آورد. یعنی برای آن ها، دودکش نشانة زندگی و نان بود.
اما، امروز دیگر دودکش های کارخانه ها نشانه زندگی نیستند. آن ها، از نظر دوستداران محیط زیست، آلوده کننده محیط، محدود کنندة تنفس و بنابراین دشوار کننده زندگی هستند. دوستداران محیط زیست سعی دارند، با کاهش مصرف لوازمی که کارخانه ها تولید می کنند، هوای پیرامون محل زندگی خود را پاک نگه دارند. بسیاری از طرفداران محیط زیست در مراجع قانونگذاری هم نفوذ کرده اند و قوانینی را تصویب می کنند که براساس آنها ، کارخانه ها باید برای دودکش های خود فکری بکنند: یا تولدی خود را طوری سامان دهند که نیازی به دودکش نباشد، یا بر سر راه دودهای دودکش ها، فیلتر(صافی) نصب کنند تا قبل از خروج دود از دودکش و وارد شدن به هوای پاک پیرامون کارخانه ها،‌مواد مضر آن ها را همین فیلتر بگیرند. کار طرفداران محیط زیست در مبارزه با دود و دودکش تا آن جا پیش رفته است که حتی برای جلوگیری از احداث یک کارخانة جدید، گاهی در محل احداث می خوابند، با پلیس درگیر می شوند و بالاخره هم، حرف خود را به کرسی می نشانند.
البته، فقط دود دودکش ها هوا را آلوده نمی کند. برخی از کارخانه ها که با مواد شیمیایی سر و کار دارند، نه تنها دود تولید نمی کنند، بلکه از دور نمی توان فهمید که این کارخانه ها مواد مضر و آلوده کننده هوا و محیط تولید می کنند. گازهای شیمیایی، اغلب از این دسته هستند. کافی است، یک گروه طرفدار حفظ زیبایی و پاکی محیط زیست در شهری آگاه شود که قصد دارند یک کارخانة‌تولید مواد شیمیایی در آن حوالی احداث کنند و یا کارخانه ای بدون سر و صدا، مواد و گازهای شیمیایی خود را در هوا و یا آب های پیرامون رها می سازد. آن وقت است که باز هم کشمکش و درگیری آغاز می شود. عده ای خود را به درخت می بندند یا از سیم های خاردار پیرامون کارخانه بالا می روند و یا بانوشتن مقاله به همه خبر می دهند که کارخانه مذکور با پیرامون خود چه می کند و چه نمی کند؟!
البته محدود کردن آلودگی هوای امروز به کارخانه ها، قدری بی انصافی هم هست. فکر نکنید که فقط کارخانه ها و دودکش ها و گازهای شیمیایی آن ها هستند که محیط را آلوده می کنند و تنفس را دشوار می سازند. قدری به پیرامون خود با دقت بیشتری نگاه کنید: در شهرهای بزرگ و کوچک، هزاران و هزاران و گاه صدها هزار اتوموبیل های جدید که مجهز به فیلترهای تصفیه دود اگزوز اتومبیل ها هستند، تمامی اتومبیل های قدیمی و حتی با عمر متوسط از این فیلترها بی بهره اند و یا نقص فنی دارند و سوخت خود (بنزین یا گازوئیل) بدرستی نمی سوزانند. نتیجه این امر، ورود ده ها تن دود همراه با گازهای مضر و سرب معلق در هواست. در یک بامداد سرد زمستانی یا حتی پاییزی در یک شهر بزرگ، از دور به شهر نگاه کنید: لایه ای از دود بر بالای آن ایستاده است. در واقع، مردم این گونه شهرها در لایه ای از هوای مسموم کننده و آلوده زندگی می کنند، اما به آن عادت کرده اند.
شاید شما هم در گزارش های هواشناسی که از طریق رادیو و یا تلویزیون یا حتی مطبوعات پخش می شود، با یک اصطلاح هواشناسی به نام «وارونگی هوا» یا «اینورژن» برخورد کرده باشید. در شهرهای بزرگ، تقریباً همه ساکنان شهر با این واژه آشنا هستند. در حالت معمولی، هر چه از سطح زمین به سمت بالا برویم، از دمای هوا کاسته می شود. اما در روزهای سرد زمستانی یا پاییزی، گاهی اتفاق می افتد که سطح زمین در شهرها سرد است، اما تا چند صد متر بالای آن، هوایی گرم وجود دارد. به این حالت وارونگی می گویند. افزایش دود و غبارهای آلوده از صنایع و اتومبیل ها در هوا، از عوامل اصلی این وارونگی است. در ایران، برخی شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان، مشهد، تبریز، همدان و اراک این وارونگی هوا را بخوبی می شناسند. ساکنان این شهرها در چنین روزهایی با مشکلات تنفسی رو به رو می شوند، زیرا هوای سطح زمین با سطوح بالاتر جابه جا نمی شود و هوایی خفه و سنگین، همه مردم را می آزارد.


دانلود با لینک مستقیم

مقاله عوامل شتاب زای انقلاب اسلامی

اختصاصی از یارا فایل مقاله عوامل شتاب زای انقلاب اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله عوامل شتاب زای انقلاب اسلامی


مقاله عوامل شتاب زای انقلاب اسلامی

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:23

فهرست مطالب:

عوامل شتاب زای انقلاب اسلامی
1)شهادت حاج آقا مصطفی خمینی آغاز مرحله جدید انقلاب اسلامی .
2) قیام ۱۹ دی قم
3)قیام ۲۹ بهمن تبریز
4)اربعین ها و تداوم نهضت
5)عید فطر ۵۷ و شتاب انقلاب
6) هفده شهریور ۱۳۵۷ ه . ش
7)  هجرت امام به فرانسه
8) محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر
نقش زنان در انقلاب مشروطه
پی نوشت ها :

 

 

عوامل شتاب زای انقلاب اسلامی
هر انقلابی برای رسیدن به پیروزی مراحلی را سپری می کند. از جمله این مراحل مرحله ویرانگری یا شتاب زایی است که نقطه نهایی برانداختن نظام موجود و سرنگونی حکومت است . در مورد عوامل شتاب زایی انقلاب اسلامی نظرات و دیدگاه های مختلف ارائه شده است : برخی نقش شعار حقوق بشر کارتر عده ای بروز مرض سرطان در شاه و بعضی هم اقدامات سریع شاه رد مدرنیزاسیون ایران را مطرح کرده اند . که با مدارک و دلایل قوی)۱ ( می توان به ضعف استدلال و کم رنگ بودن آنها پی برد.
در نهایت عامل یا عوامل تاثیرگذار مانند : شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و مقاله توهین آمیز در روزنامه اطلاعات مورخ)۵۶ ۱۰ ۱۷ )نسبت به امام خمینی )ره ) به عنوان عوامل شتاب زای انقلاب محسوب می شوند . از این رو اولین جرقه های انقلاب به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات در قم ) قیام ۱۹ دی )۱۳۵۶  زده شد; لذا به واسطه آن حوادث احساسات مردم سخت جریحه دار گردید و مردم با توسل به مراسم مذهبی و سنتی در یک حرکت پیوسته و زنجیروار قیام های دیگری در تبریز یزد و سایر شهرستان ها به وجود آمد . در نهایت به دنبال آن حادثه ۱۷ شهریور هجرت امام به فرانسه راهپیمایی عظیم مردم در روزهای عید فطر و تاسوعا و عاشورای ۵۷ و در نهایت ورود پیروزمندانه امام خمینی ( ره ) به شور و ... از جمله حوادث مهمی هستند که پایه ای رژیم شاهنشاهی را به شدت لرزاند و در نتیجه انقلاب اسلایم را به پیروزی رسانید. که در این قسمت از بحث خلاصه آنها را مورد بررسی قرار می دهیم :
1)شهادت حاج آقا مصطفی خمینی آغاز مرحله جدید انقلاب اسلامی .
رژیم شاه با همدستی رژیم عراق در اول آبان ۱۳۵۶ ه . ش حاج سید مصطفی خمینی فرزند بزرگ حضرت امام را که به گفته ایشان : امید آینده اسلام بود به شهادت رساند. انگیزه آنها از دست زدن به این جنایت وارد کردن ضربه روحی به امام و تنها گذاشتن ایشان و از بین بردن یکی از مخالفین جدی نظام و ایجاد رعب و وحشت در بین سایر مخالفین بود.
اما جنایت رژیم پهلوی نتیجه عکس داد : امام این شهادت را از الطاف خفیه الهی بر شمردند و شهادت ایشان زمینه مناسبی برای گسترش و تبیین اندیشه های امام شد به طوری که گویندگان و سخنرانان در مراسم بزرگداشت شهادت او بی پروا نام امام را برده و از مقام علمی سیاسی اهداف و انگیزه های ایشان از مبارزه تجلیل کرده و به تبعیت از امام شاه را عامل همه فسادها و بدبختی های کشور معرفی کردند.
شهادت حاج آقا مصطفی آتش انقلاب را فروزان کرد. تظاهرات راهپیمایی ها و افشاگری هایی که در پی شهادت ایشان آغاز گردید باعث آگاهی و از خود گذشتگی مردم شد به طوری که به فاصله کوتاهی سراسر ایران یکپارچه به صحنه مبارزه و خروش مبدل گردید)


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله انقلاب عاشورا و انقلاب اسلامی

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله انقلاب عاشورا و انقلاب اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله انقلاب عاشورا و انقلاب اسلامی


دانلود مقاله انقلاب عاشورا و انقلاب اسلامی

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:15

فهرست مطالب :

انقلاب عاشورا
اندیشه
انقلاب اسلامی ایران
ویژگی های انقلاب اسلامی ایران
1)حاکمیت الله:
2)قدرت و نفوذ معنوی رهبر:
3)روحانیت
4)وحدت و همبستگی همه اقشار:
5)پایگاه انقلاب:
6)هدف انقلاب:
7)خودکفائی انقلاب:
8-تسخیر ارتش:
9)شهادت طلبی:
رابطه ی انقلاب عاشورا و انقلاب اسلامی ایران:
منابع:

 

 

انقلاب عاشورا

نه عاشورای سال 61 هجری تا به امروز (1354) سال می گذرد. گذر بینش از یک هزاره، از تلألوء و جلوه و عمق عاشورا نه تنها کاسته است که بر عکس، هر ماه و سالی که می گذرد. عاشورا قلمروی گسترده تر و عمقی بیشتر پیدا می کند. انگار آفتاب آینه دار عاشوراست طلیعه اش در پگاه، تابش تندش در نیمروز و نیز غروب خونینش یادآور عاشورا است:

و علی الدهر من دماء الشهیدین     علی و نفجله شاهدان

فهما فی اواخر اللیل فجرا         ن و فی اولیاته شفقان

ثبت فی قمیصه لیحیی ال         حشر مسهیا الی الرحمان

بر چهره روزگار، از خون دو شهید، علی و فرزندش، دو شاهد نقش بسته است. آن دو شاهد، در پایان سیاهی شب، سرخی فجر است و در آغاز آن شفق خونرنگ. این سرخی بر پیراهن او نقش شده است، تا در روز قیامت بر خدای همان دادخواهی کند.

سپیدی فجر گواه پاکی و طراوت جان و نگاه شهیدان عاشوراست و سرخی شفق آینه خون آنان. اینکه گفته شده است کل یوم عاشورا انگار آفتاب کینه دار همین حقیقت است. روز به اعتیار طلوع و غروب آفتاب تحقق می یابد و آفتاب با عاشورا آمیخته است. طلوع آفتاب از شرق است. و مشرق و مغرب. یخی سرزمینی که در آن زندگی می‌کنیم. گویی تداوم که بدانست که کل ارض کربلا. در این زمانه و زمینه، در کدام جهت و غایب ایستاده ایم؟ چه نسبتی با عاشورا دادیم؟ آفتاب عاشورا بر ذهنیت و زندگی و جام جان ما چگونه می تابد؟ در روزگاری زندگی می کنیم که محور و میزان حرکت ما، انقلاب اسلامی است و انقلاب اسلامی عمق هویت و اعتبارش به سرچشمه عاشورا ربطی وثیق دارد.

علاوه بر آن سرزمین ما، ایران نیز، هویت شیعی دارد و این هویت شاخصه اش عاشوراست. روزی که همه مردم، سیاه پوش، با چهره های غمزده و چشمان اشکبار بر خیابانها و میدانها می آیند و با صدای زنجیر و سنج و طبل و شیپور عاشورا را فریاد می‌

کنند…

 


دانلود با لینک مستقیم

مقاله علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران پس از انقلاب

اختصاصی از یارا فایل مقاله علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران پس از انقلاب دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران پس از انقلاب


مقاله علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران پس از انقلاب

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:10

فهرست مطالب:

مقدمه
طرح مسئله
سوال اصلی
اهمیت و ضرورت مسئله
منابع

 

مقدمه:
نگاهی بر تاریخچه احزاب سیاسی در ایران که از سالهای مشروطه با تشکیل  حزب اجتماعیون عامیون به رهبری حیدر عمو اوغلی اشکال سازمان یافته ای بخود گرفت، تا به امروز بیانگراین مهم است که تشکیل احزاب در کشور دارای موانع ساختاری، تاریخی، فرهنگی و قانونی جدی است. بیش از یکصد سال از تاسیس اولین حزب بمعنای امروزین آن درایران می گذرد و سلسله احزاب متعددی درطول این سده اخیر تشکیل، رشد و افول کرده است. دراین رهگذر برخی از احزاب به نقش های تاریخی خواسته یا ناخواسته ای نیز پرداخته اند که سیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. بااینحال، ساختار و شاکله دستگاه حزبی درایران هنوز مبتلابه مسائل و مصائب چندی است: از نظر درونی، تمرکزگرا، ناپایدار، آسیب پذیر و رابطه مدار است وکمتر به ضوابط حزبی و انضباط سازمانی اقتدا کرده است. از نظر بیرونی نیز متصل به طبقه اجتماعی خاصی نبوده و با گرایش نخبه گرایانه یا توده گرا فقط توانسته است در برهه هایی به نقش آفرینی بپردازد. همچنین ساختار غیردمکراتیک قدرت و نهاد سیاست درایران در طول عصر مشروطه، دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی زمینه شکوفایی و رشد و فراگیر سازی سازمان و سازوکار نهاد حزبی بعنوان ابزار دمکراتیزه کردن و مدنی شدن حقوق سیاسی وشهروندی را تضعیف کرده است.

طرح مسئله
دراین زمینه تاجیک برای طرح مسئله از چند سوال بنیادین آغاز می کند:
…" آیا جامعه ایرانی ، اساسا"، استعداد بر تابیدن «رقابت سیاسی سالم و قاعده مند» را دارا است؟
آیا فرهنگ سیاسی ما، حامل دقایق و هنجارهای مترتب بر بازی و رقابت مسالمت آمیز حزبی است؟
آیا ادغام «سیاست» و «ایدئولوژی» در این مرز و بوم نوعی انسداد، تصلب و عصبیت را جایگزین «عقلانیت»در پهنه کنش و واکنش های سیاسی نکرده است؟آیا فرهنگ عمومی قانون گریز، استبدادگرا، فردگرا،کلام محور (دو انگار)، خودی و دگرساز، قداست پرور، «فصل»گرا و «وصل» ستیز ما ایرانیان، ترجمه عینی و عملی خودرا در قالب رقابت های سیاسی«جدایی طلب»، «قهرآمیز» و «فراق مسلک» نیافته است؟چرا به رغم گذشت یک سده از تجربه فعالیت سیاسی، بازیگران سیاسی ایرانی، کماکان، متصف به صفاتی همچون «آستانه پایین تحمل و جذب»، «آستانه بالای دگر سازی و طرد»، « استعداد پایین پیوست جمعی» ، «استعداد بالای گسست فردی»، «بی آستانگی قانونی» و... هستند؟
آیا اساسا"روحیه ایرانی و فرهنگ سیاسی ایرانی، رفتار و اندر کنش های تشکیلاتی و حزبی(کنش های جدی سیاسی) را بر می تابند؟)    
سوال اصلی
- چرا احزاب سیاسی در ایران نمی توانند کارویژه های حزبی مانند تجمیع و تبیین منافع را به خوبی انجام دهند؟
- آیا ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه ایران مانع از تشکیل و نهادینه شدن آن شده است؟
 - آیا فرهنگ عمومی و سیاسی- اجتماعی نخبگان و لایه هایی از طبقه متوسط جامعه ایران مانع از شکل گیری نهاد موثرحزبی در جامعه ایران شده است؟

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران


دانلود تحقیق انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:24

چکیده:

انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران
با همه ی خرده هائی که می توان به نهضت مشروطه خواهی داشت، در این که برای جامعة استبداد زده ایران، این نهضت نماد قدمی سترگ در راستای درستی بود تردیدی نیست. ای کاش رهبران نهضت اندکی هوشمندانه تر عمل می کردند و مستبدان حاکم نیز برمنافع دراز مدت خویش ادراک گسترده تر وعمیق تری داشتند و نهال نو پای مشروطه طلبی در ایران به بار می نشست. واقعیت تاریخی این است که این گونه نشد. اگر بخشی از این شکست نتیجة توطئه های نیروهای برون ساختاری باشد، نقش معاندان ایرانی را در این عدم توفیق نباید دست کم گرفت.
بطور کلی مشکل جامعة ایرانی ما در سالهای اولیه قرن بیستم، گذشته از وضعیت فلاک بار اقتصادی این بود که نه جامعه ای دینی بود و نه جامعه ای سکولار. در آن دوره ای که به مشروطیت منتهی می شود، نه قوانین مدون داشتیم و نه جامعه به باورهای دینی خود پای بندی نشان می داد. به گفتة بست نشینان سفارت انگلیس، « عمده مقصود ما تحصیل امنیت و اطمینان از آینده است که از مال و جان وشرف و عرض و ناموس خودمان در امان باشیم». مشروطه اگر چه کوششی برای جایگزینی حکومتی اختیاری با حکومتی قانونی بود ولی به دلایل گوناگون در این مهم موفق نشد. با این همه همین جا بگویم و بگذرم که در بسیاری از پژوهش هائی که در بارة این نهضت در دست داریم، خواننده با تصویر متفاوتی روبرو می شود که با واقعیت مشروطه به آن صورتی که به گمان من بود، هم خوان نیست. .
برای نمونه آقای دکتر آدمیت ادعا کرده است که « با ایجاد مشروطة پارلمانی حاکمیت به مجلس ملی تعلق گرفت و دستگاه مجلس در گردش بود. حقوق آزادی ( آزادی بیان و قلم و اجتماعات و انجمن های سیاسی و تظاهرات) شناخته شدند و قلمرو عملی داشتند. آزادی به آنجا رسید که « اعلان کشتن رئیس دولت را در روزنامه منتشر کردند، اما نه متعرض روزنامه نویس گشتند و نه انجمنی که آن اعلان به نام او انتشار یافت ».[i] از سوی دیگر، « مجلس که قطب اصلی سیاست ملی بود ، از سرشت طبقاتی اش عمده طبقات جامعه را در بر می گرفت »[ii]
در هر دو مورد این ادعاها پذیرفتنی نیستند. اگر چه شماری از مورخین ما با ارزیابی غیر مسئولانه و ناثواب خویش روزنامه های عصر مشروطه را بعنوان « فحش نامه » و یا روزنامه هائی کم مایه که« هنرشان در درشتگوئی و ناهنجار نویسی است » نفی می کنند[iii] ولی واقعیت این بود که این روزنامه ها « متعرض » فراوان داشتند و در موارد مکرر توقیف شدند. استاد دهخدا و سلطان العلمای خراسانی را حتی به مرگ تهدید کردند . در یکی از این دفعات که نشریه توقیف شد، « صوراسرافیل » از عموم برادران وطنی « که در موقع توقیف روزنامه اظهار همراهی فرموده اند کمال امتنان را حاصل نموده ....... ولی همانطور که کتبا و تلگرافا خدمت همه معروض داشته ایم چون حکم از مجلس مقدس شوری صادر شده بود و امر مجلس عجالتا در حکم قانون است مخالفت با آن با تقوای دورة آزادی مبانیت دارد و حب قانون و وطن خواهی راهی برای تشبثات مخالفان نمی گذارد ». بعلاوه و در همین راستا ، هنوزمُرکّب شمارة اول صوراسرافیل خشک نشده بود که سردبیرش به « دارالفنون » دعوت شد تا در بارة مندرجات شمارة‌اول « توضیحات » لازم را به عرض وزیر معارف دولت مشروطه برساند چون به قول آن وزیر « من دیروز رفتم بمجلس شورای ملی و در خصوص جریدة صوراسرافیل صحبت کردم وقرارشدشما را سیاست کنم». در همین نشست همان وزیر، صوراسرافیل را به توقیف تهدید می کند و دیری نمی گذرد که روزنامه توقیف می شود. « روح القدس » و « مساوات » هم از این محدودیت ها و توقیف ها در امان نبودند. به این داستان باز خواهم گشت.
در مورد دوم ، ادعای اینکه مجلس اول از نظر سرشت طبقاتی « عمده طبقات جامعه » را در بر می گرفت ، ادعای خنکی است که به دشواری می تواند جدی گرفته شود . گفتن دارد اما که منظور از « سرشت طبقاتی » کاملا روشن نیست ولی از دوحا ل خارج نیست. یا منظور ترکیب طبقاتی نمایندگان است و یا عملکرد طبقاتی آن نمایندگان. هر کدام که مورد نظر باشد این ادعا با واقعیت مجلس مشروطه درتناقض قرار می گیرد. این درست که انتخابات مجلس مشخصا « طبقاتی » بود ولی نه چنین بود و نه قرار بود چنین باشد و نه می توانست چنین باشد که همة طبقات را در بر بگیرد. تا آنجا که من دیده وخوانده ام هیچ یک از نمایندگان مجلس هم چنین ادعائی نکرده است. واقعیت این است که در حول و حوش مشروطه ، حدودا 80 در صد جمعیت ایران روستائیان بودند که در مجلس به هیچ شکل و صورتی حضور نداشتند. اگر چه این روزها مد شده است که تحلیل طبقاتی را بر نمی تابیم ولی عملکرد مجلس اول هم در این راستا به خوبی نشان دهندة جهت گیری طبقاتی آن بود. این را می دانیم که مجلس « پیشنهادهای جدید را در بستن مالیات مستقیم بر ملاکان نپذیرفت ». بعلاوه، « قضیه تعدیل سهم مالک و زارع نیز مطرح نگشت ». اگرچه شماری از مورخین ما الغای رسم تیول را یکی از بزرگترین دست آوردهای مجلس اول می دانند ولی به قول همین آقای آدمیت « سیاست مجلس در قضیه الغای رسم تیول و اصلاح وضع خالصجات هم تاثیری در میزان سهم زارع از محصول زمین نداشت. هیچکس نگفت که بیاییم و املاک تیول و خالصة دیوانی را به همان برزگران که آنجا به زراعت مشغول اند بسپاریم یا حداقل به خودآنان اجاره دهیم .»  ایشان در یک کتاب دیگر خویش نوشت ، « اما در مسائل اساسی اجتماعی چون تعدیل مالکیت زمین زیر کشت ،‌یا افزایش سهم دهقان از محصول زمین قدمی بر نداشت. حتی گروه تند روان مجلس اشارة معقولی به آن مسائل نکردند. گوئی افسون مالکیت زبان مجلسیان را یکسره بسته بود. صدای نحیف احسن الدوله هم ندائی بود در برهوت » [ix]. زنان نیز در مجلس مشروطه حضور نداشتند و بهمین نحو شهر نشینان بی چیز. برای دفاع از مجلس و ترجیح دادن همین مشروطة نیم بند بر حکومت استبدادی اصلا لازم نیست تاریخ را بازسازی کنیم . با همة کمبودها و ضعف ها، وجود همان مجلس نشانة جهشی سترگ در زندگی سیاسی ایران استبداد زده بود. نه ضرورتی دارد که در خصوص آزادی های برآمده از نهضت مشروطه طلبی اغراق کنیم و نه نیازی که از مجلس اول تصویری غیر واقعی به دست بدهیم . ضعف های ساختاری مجلس اول در واقع ترجمان ترکیب طبقاتی مجلس بود که تنها گروه کوچکی از جامعه را در بر می گرفت . این گروه کوچک از آنجا که فاقد نگرشی پیشرو بود نتوانست منافع طبقاتی خود را به صورت منافع طبقاتی جامعه مطرح کند [ کاری که بورژوازی غرب در عصر انقلابات قرن نوزدهم در اروپا کرد] و به همین دلیل مورد حمایت تا م و تمام اکثریت مردم قرار نگرفت . زندگی کوتاه مجلس اول نیز بطور عمده به مماشات با محمدعلی شاه و زمین داران گذشت . به این داستان باز خواهم گشت و جنبه هائی از آن را وارسی خواهم کرد.
در خصوص ضدیت ریشه دار محمد علی شاه با مجلس و مشروطه، این داستان خواندنی را هم از شریف کاشانی داریم که پس از ترور اتابک مشیرالدوله محل توجه عموم مردم واقع شده بود و حتی محمد علی شاه هم مکرر او را احضار کرده و تکلیف رئیس الوزرائی کرد ولی مشیرالدوله قبول نکرد. باقی داستان را از زبان شریف کاشانی می شنویم : « آنچه واسطه فرستاد، قبول نکرده. من بنده محرمانه ملاقات کردم. عنوان مطلب نمودم که : ‌سابقا، در باب عدم صلاح در آمدن اتابک، آنچه عرض شد محل قبول نشد؛ تا نتیجه و مفاسد آن دیده شد. حالا چرا کناره می فرمایند، با آنکه عموم مردم با جناب عالی همراهند؟ گفتند که :‌ هیچ صلاح خود را نمی بینم در این ایام، من داخل کاری شوم. چون شاه باطنا همراهی با مشروطیت ندارد. این اشخاص هم که حالا دور شاه هستند، غیر از خرابی کاری ندارند. با این وضع، امور مملکت منظم نخواهد شد؛ بلکه، هرج و مرج زیادتر می شود. دولتین همجوار مداخله خواهند کرد. بد نامی درخانواده ی من خواهد ماند که دولت ایران در ریاست من، به دست خارجه افتاده. لذا، حاضر نیستم. دوستان من هم نباید راضی به این بدنامی به جهت من بشوند».
با این همه، یکی از مشکلاتی که در وارسیدن نهضت مشروطه پیش می آید به این علت است که معمولا معیارهای دو و گاه چند گانه پیش می گیریم و همین کار شناسائی نقاط قوت و ضعف مشروطه را دشوار می کند. برای اینکه روشن شود چه می گویم، اجازه بدهید یک نمونه بدهم. یکی از مشکلات اساسی مجلس اول، نقشی است که دوسیدین در آن ایفا می کنند و عملا، بدون این که نماینده باشند خود را همه کاره آن می دانستندو در همه امور هم مداخله می کردند. با توجه به همین مداخلات بی جا و بی مورد بود که شب نامه نویس مشروطه نوشت و چه درست هم که:
« اعمال این دو نفر حجج الاسلام است که مجلس محترم شورای ملی را دکان دخل خود تصور کرده اند، که به هرنحو بخواهند ، رفتار نمایند یا کلام بگویند، خواه ضد نظامنامه باشد یا مخالف قانون اساسی، همان جاری باشد که رای آقاست. با آنکه سمت وکالت هم در مجلس ندارند، متوقع اند که تمام امور مجلس بر حسب امر و میل آن ها باشد؛ ولو ، مخالف آرای تمام وکلا و نظامنامه باشد. و الا هزار جور اسباب فتنه و آشوب و بلوا فراهم می کنند »
و بعد در همین شب نامه از رشوه ستانی های بهبهانی سخن می گوید. درهمین دوره، جناب طباطبائی در پیشنهادش به مجلس از « تقلب در انتخابات » سخن می گوید ولی مشخص حرف نمی زند. وکلائی را « خائن » می خواند ولی در عکس العمل به پرسش وکلای دیگر قضیه با « خودتان می شناسید » اتهام ماست مالی می شود. و بعد این سخن نغز را می گوید که « تما م اهل مجلس بدانند که در این شهر انجمن هائی برای تخریب این مجلس منعقد است وبعضی از اهل مجلس هم در آن انجمن ها حاضر می شوند ».


دانلود با لینک مستقیم