یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درمورد اهل بیت

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد اهل بیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد اهل بیت


تحقیق درمورد اهل بیت

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

فرمت فایل : word (قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات :5

مقدمه

در سخنان رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام، کلمات اهل بیت، عترت، آل محمد و قربی، آل رسول زیاد به چشم می‌خورد. اکنون باید دید اینان کیستند و چه خصوصیاتی دارند.

اهل بیت همچون کشتی نوح

 

رسول خدا بارها سخن از اهل بیت و عترت خود به میان آورده و راجع به آنها فضائلی را بیان فرموده است، از آن جمله:

ابوذر می‌گوید روزی پیامبر فرمود:«. . . مَثَل اهل بیت من در میان شما مَثَل کشتی نوح است. هر کس به این کشتی سوار شود، نجات می‌یابد و هر کس نپذیرد، غرق می‌شود.»
و نیز فرمود:«اهل بیت مرا مانند سر بدانید نسبت به بدن، و مانند دو چشم نسبت به سر؛ چون بدن بدون سر راه نجات نمی‌یابد و سر بدون چشم هدایت نمی‌گردد.»

و نیز در حدیث متواتر دیگری آمده است که رسول خدا فرمود:«من در بین شما دو چیز گرانبها و پرارزش باقی می‌گذارم: یکی کتاب خدا، قرآن، که ریسمانی است از آسمان به زمین، و دیگری عترت (اهل بیت) من. آگاه باشید که این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی‌گردند تا در روز قیامت بر من در حوض کوثر وارد شوند. ای مردم، به کتاب خدا چنگ بزنید چرا که در آن هدایت و نور است، و شما را در مورد اهل بیتم سفارش می‌کنم.» و این جمله را سه بار تکرار فرمود.


 

اهل بیت (عترت) پیامبر چه کسانی هستند؟


ابن عباس می‌گوید:
روزی رسول خدا برای ما خطبه‌ای خواند و فرمود:«. . . ای گروه مردم! اهل بیت من اقوام نزدیک من و فرزندانم هستند. آنها گوشت و خون منند. از شما در روز قیامت درباره آنها سؤال می‌شود. بدانید که با آنها چه رفتاری خواهید داشت. هر کس آنها را آزار کند مرا آزار کرده و هر کس به آنها ستم کند به من ستم کرده است. یاری آنها یاری من و عزّت آنها عزّت من است. هر کس «هدایت» را از غیر آنها طلب کند، مرا تکذیب کرده است. از خدا بترسید، که هر کس با آنها دشمنی کند من با او دشمنم و هر کس را که من دشمن او باشم وای بر او!»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اهل بیت

مقاله کامل در مورد اهل بیت-تاریخ تحلیلی صدر اسلام

اختصاصی از یارا فایل مقاله کامل در مورد اهل بیت-تاریخ تحلیلی صدر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله کامل در مورد اهل بیت-تاریخ تحلیلی صدر اسلام


مقاله کامل در مورد اهل بیت-تاریخ تحلیلی صدر اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 40
فهرست و توضیحات:

فصل 1

 *   جایگاه خاندان پیامبر (ص) در پیوند با پیامبر (ص)

فصل 2

* پیامبر اکرم و اهل بیت(علیهم‌السلام) بزرگ‌ترین کلمه خداوند

فصل 3

* مباهله با اهل کتاب، معارفه اهل بیت(علیهم السلام)

فصل 4

* اهل بیت پیامبر (ص) چه کسانی هستند؟

 

 

 

فصل 1

 

 *   جایگاه خاندان پیامبر (ص) در پیوند با پیامبر (ص)

 


    تمام مسلمانان هم بر دوست داشتن خویشان و فرزندان صالح پیامبر (ص) و بزرگداشت آنان، اتفاق نظر دارند و هم در اعتقاد به قداست‏خویشاوندان او که در زمان پیامبر (ص) مى‏ زیستند.و معتقدند میان آن که مسلمانى،پیامبرش را دوست‏بدارد ولى خویشان و فرزندان محبوب او را دوست نداشته باشد،تناقض وجود دارد.

 

    در حقیقت‏بزرگان صحابه با دوستى خویشان شایسته پیامبر (ص) به خدا تقرب مى‏جستند، حتى با دوستان کسانى که از خاندان ویژه آن حضرت هم نبودند.تاریخ زندگى خلیفه دوم خود گواه است که او در خشکسالى نماز باران مى‏خواند و پس از زارى به هنگام نیایش دست عباس بن عبد المطلب را مى‏گرفت و بلند مى‏کرد و مى‏گفت:«عموى پیامبرت را نزد تو شفیع آورده‏ایم تا خشکسالى را از ما بزدایى،و با باران رحمتت ما را سیراب فرمایى.»و آن قدر نیایش کردند تا باران همه جا را سیراب کرد و آسمان روزها[از ابرها]پوشیده شد (1) .

 

    خلیفه هنگامى به چنین کارى دست زد که بسیارى از اصحاب حاضر در نماز،هم در اسلام آوردن و هم در هجرت کردن بر عباس پیشى داشتند.زیرا که عباس آخرین مهاجر پیش از فتح مکه بود.او هنگامى که پیامبر (ص) در راه مکه بود،هجرت کرد،عباس نه از پیکارگران بدر،و نه از مبارزان نبرد احد است.بنابراین درباره فرزندان وخاندان ویژه پیامبر (ص) و کسى که پیش از دیگران اسلام آورده بود،و بیش از همه آنها به پیامبر (ص) نزدیکتر بود،و در دانش و آگاهى فزونتر و نبرد و فداکاریشان بیش از دیگران بود،چه تصورى دارید؟

 

رهبران مذاهب چهارگانه،خاندان پیامبر را (ص) گرامى مى‏داشتند و با دوستى امامان (ع) از فرزندان وى،به پیامبر (ص) تقرب مى‏جستند.امام مالک و امام ابو حنیفه با همه بزرگیشان امام جعفر صادق (ع) را بزرگ مى‏داشتند و از او کسب علم مى‏کردند و جرعه‏نوش دریاى دانش او بودند.

 

    این موضعگیرى مثبت از سوى بزرگان اسلام در مقابل اعضاى خاندان فرخنده پیامبر (ص) برخاسته از تعالیم پیامبر (ص) و بلکه از قرآن مجید است،و مورد تاکید قرار گرفته است.چرا که پیامبر (ص) به ما دستور داده است تا به هنگام درود فرستادن به او،نام خاندانش را نیز همراه با نام خجسته،وى بیاوریم.اکنون که انجام چنین کارى بر ما واجب است پس باید آنان را دوست‏بداریم و نیز از ایشان کسب معارف کنیم،و در دلهایمان آنان را در مقامى پس از پیامبر (ص) و در جایگاهى نزدیک به او جاى دهیم.
    
    البته خداوند بزرگ به ما امر فرموده است تا بر پیامبرش درود فرستیم و در کتاب حکیمش فرموده است:
    «همانا خداوند و فرشتگانش بر پیامبر (ص) درود مى‏فرستند.اى کسانى که ایمان آورده‏اید شما هم درود و سلام مخصوص بر او بفرستید.» (سوره احزاب آیه 57) پس از نزول این آیه مسلمانان راجع به چگونگى درود فرستادن بر پیامبر،از آن حضرت پرسیدند.حضرت به آنان تعلیم داد چه چیزى را بگویند تا این واجب قرآنى را ادا کرده باشند بخارى،مسلم،ترمذى،ابن ماجه و نسایى از کعب بن عجره نقل کرده‏اند که او و جمعى دیگر از پیامبر خدا (ص) درخواست کردند به آنان بیاموزد که هنگام درود فرستادن به او چه بگویند،پیامبر (ص) در جواب فرمود:«بگوئید:بار خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست چنان که بر خاندان ابراهیم درود فرستادى،براستى که توستوده بزرگوارى،خداوندا!بر محمد و خاندانش مبارک گردان چنان که بر خاندان ابراهیم مبارک گردانیدى،همانا تو ستوده بزرگوارى‏» (2) .
    بخارى از ابو سعید خدرى روایت کرده است که پیامبر-در حالى که به درخواست کنندگان تعلیم مى‏داد که چگونه بر او درود فرستند،فرمود:«بگویید:بار خدایا بر محمد (ص) بنده و فرستاده‏ات درود فرست چنان که بر خاندان ابراهیم درود فرستادى.و بر محمد و بر خاندان محمد مبارک گردان چنان که بر خاندان ابراهیم مبارک گردانیدى‏» (3) .

 

    مسلم از ابو مسعود انصارى روایت کرده است که پیامبر در مجلس سعد بن عباده در حالى که به او تعلیم مى‏داد که چگونه بر او درود فرستد،فرمود:«بگویید:بر محمد و خاندان محمد درود فرست،همان گونه که بر خاندان ابراهیم درود فرستادى،و بر محمد و بر آل محمد مبارک گردان چنان که بر خاندان ابراهیم در میان جهانیان برکت دادى،براستى تو ستوده بزرگوارى‏» (4) .

 

    نسایى از طلحه به دو طریق نقل کرده است که کسانى از پیامبر خواستند تا چگونگى درود فرستادن بر او را به آنان بیاموزد،پیامبر در حال آموزش فرمود:«بگویید:بار خدایا بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست چنان که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم درود فرستادى،براستى که تو ستوده بزرگوارى،و بر محمد و بر خاندان او برکت ده همان گونه که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم برکت دادى همانا تو ستوده و بزرگوارى‏» (5) .

 

    ابن ماجه از عبد الله بن مسعود روایت کرده است که پیوسته او به مسلمانان مى‏آموخت که‏موقع درود بر پیامبر بگویند:«...خداوندا!بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست چنان که بر ابراهیم و بر خاندان ابراهیم درود فرستادى که تو ستوده بزرگوارى.بار خدایا!بر محمد و آل محمد مبارک گردان چنان که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم مبارک گردانیدى براستى که تو ستوده بزرگوارى‏» (6) .

 

    این احادیث گواهى مى‏دهند که پیامبر مسلمانان را مامور کرده است تا هر گاه بر او درود مى‏فرستند بر خاندان او هم درود فرستند،و این که درود فرستادن بر آنان متمم درود بر اوست.چه این درود فرستادن بر وى به هنگام اداى نمازهاى یومیه و یا خارج از نماز باشد.و مسلمانان،پیوسته در نمازهاى یومیه‏شان بر خاندان پیامبر درود مى‏فرستاده‏اند چنان که بر خود پیامبر درود مى‏فرستاده‏اند.
    هنگامى که پیامبر (ص) به پیروان خود دستور مى‏دهد تا بر خاندان او درود فرستند چنان که بر خود او درود مى‏فرستند.در حقیقت این دستور را از جانب خداى بزرگ صادر مى‏کند، چه او پیامبرى است که از روى هوا سخن نمى‏گوید،بویژه آنگاه که به مسلمانان امور دینى‏شان را مى‏آموزد.
    زمانى که خدا و رسولش مسلمانان را مامور مى‏کنند تا بر خاندان محمد درود فرستند همان گونه که بر شخص محمد (ص) درود مى‏فرستند، (و چه بسا که مسلمانان به هنگام سخن گفتن یا خطبه خواندن و یا نوشتن،صلوات مى‏فرستند.) به این خاندان شرافت‏بخشیده و منزلت ایشان را از مقام همه مسلمانان بالاتر برده است و در رتبه‏اى بعد از رتبه پیامبر و نزدیکترین افراد به او در ارج و مقام قرار داده است.

 

*** پی نوشته

*  جایگاه خاندان پیامبر (ص) در پیوند با پیامبر (ص) (فصل 1)

1-«الطبقات الکبرى‏»ابن سعد ج 3 ص 321،و گروهى از مورخان نیز نقل کرده‏اند.
    2-بخارى در جزء ششم از صحیح خود (در کتاب تفسیر-در تفسیر سوره احزاب) ص 151 و مسلم در جزء چهارم (در مورد درود فرستادن بر پیامبر پس از تشهد) ص 136 این مطلب را روایت کرده‏اند،شماره حدیث در سنن ترمذى 483،در سنن ابن ماجه 904 است.و نسایى در صحیح خود جلد 3 ص 48 آن را نقل کرده است.
    3-صحیح بخارى ج 6 ص 151.و نسائى در جزء سوم از صحیح خود ص 49 از ابو سعید،قریب به آن مطلب را نقل کرده است.
    4-صحیح مسلم ج 4 ص 125.
    5-صحیح نسایى ج 3 ص 48.
    6-سنن ابن ماجه ج 1 ص 293-294.شماره حدیث 906.
    7-سیره ابن هشام،جزء دوم ص 412.
    8-سوره لقمان (31) آیه 33.
    9-سوره فاطر (35) آیه 19.
    10-سوره مسد (11) .
    11-حاکم:صحیح مستدرک،ج 3،ص 226.
    12-سنن ابن ماجه-حدیث 145.
    13-ابن ماجه در سنن خود،حدیث 143.
    14-سنن ابن ماجه،حدیث 121.
    15-جزء پنجم از صحیح بخارى (باب فضائل على) ،ص 24.
    16-همان کتاب ص 25 در باب فضایل خویشان پیامبر.
    17-سنن ابن ماجه-حدیث 143.
    18-حاکم،سند روایت را به ابى ذر رسانده است.جزء سوم از مستدرک ص 151.
    19-سوره طه،آیه 29 تا 36.
    20-سوره بقره،آیه 124.
    21-سوره عنکبوت آیه 27.
    22-سوره آل عمران،آیه 33-34.
    23-آل عمران (3) آیه 38-39.
    24-«ریاض النضرة‏»از حافظ محب طبرى (چاپخانه اتحاد مصر جلد 2 ص 180) و احمد در«مناقب‏»آن را آورده است.و متقى در«کنز العمال‏»ج 7 ص 113 نقل کرده و گفته است که ابن جریر و هیثمى در مجمع خود ج 9 ص 209 روایت کرده و گفته است طبرانى و ابن حجر در صواعق خود (ص 84) نقل کرده‏اند،و او گفته است:ابو حاتم سند آن را استخراج کرده است. همه اینها را فیروز آبادى در کتاب خود«فضائل الخمسة من الصحاح الستة‏»ج 2 ص 143 چاپ سوم آورده است.
    25-مستدرک ج 3،ص 128.
    26-سوره شورى،آیه 23 سوره مکى است ولى این آیه و دو آیه بعد،مدنى هستند.
    27-ج 3 ص 172.

*    پیامبر اکرم و اهل بیت(علیهم‌السلام) بزرگ‌ترین کلمه خداوند (فصل 2)

 1 ـ بحار، ج 54، ص 344، ح 36.
    2 ـ همان.
    3 ـ سوره‌ی‌ لقمان، آیه‌ی‌ 27.
    4 ـ بحار، ج 4، ص 151، ح 3.

*  مباهله با اهل کتاب، معارفه اهل بیت(علیهم السلام) (فصل 3)

1 ـ اسراء/101 . 2 ـ آل عمران/49 .
    3 ـ قمر/1 ـ 2 . 4 ـ اسراء/1 .
    5 ـ آل عمران/61 .
    6ـ سنن الترمذى : 5/663 ; بحار الأنوار : 23/118 ، باب 7 ، حدیث 36 .
    7 ـ الکافى : 1/441 ، باب مولد النبى ووفاته ، حدیث 9 ; بحار الأنوار : 15/24 ، باب 1 ، حدیث 46 .
    8 ـ بحار الأنوار : 5/11 ، حدیث 12 .
    9 ـ نهج البلاغة : 562 ، خطبه 234 ; عوالى اللئالى : 4/122 ، حدیث 204 ; بحار الأنوار : 18 / 223 ، باب 1 ، حدیث 61 .
    10 ـ مائده ( 5 ) : 67 .
    11 ـ عیون اخبار الرضا : 2/272 ; مفاتیح الجنان ، زیارت جامعه کبیره .
    12 ـ الکافى : 1/145 ، باب النوادر ، حدیث 4 .
    13 ـ الکافى : 1/408 ، باب أن الأرض کلها للامام (علیه السلام) ، حدیث 2 .
    14 ـ نساء ( 4 ) : 59 .
    15 ـ مناقب : 1/282 ; کمال الدین : 253 ; کفایة الأثر : 53 .
    16 ـ ابراهیم ( 14 ) : 24 .
    17 ـ الکافى 1/428 ، باب فیه نکت ونتف من التنزیل فى الولایة ، حدیث 80 ( با کمى اختلاف ) ; تفسیر الصافى : 1/886 .
    18. الأمالى، طوسى : 299 ، حدیث 588 .
    19- تفسیر نور الثقلین : 2 ذیل آیه شریفه .

*   اهل بیت پیامبر (ص) چه کسانی هستند؟(فصل 4)

       [1] . احزاب، 33.
    [2] . آن گاه... هدایت شدم، ص 114 و 115.
    [3] . تفسیر المیزان، ج 16، ص 114 و 115.
    [4] . شواهد التنزیل، ج 2، ص 11 و 25 به بعد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله کامل در مورد اهل بیت-تاریخ تحلیلی صدر اسلام

تحقیق در مورد اهل بیت (ع) و مرجعیت فکری و علمی مسلمانان

اختصاصی از یارا فایل تحقیق در مورد اهل بیت (ع) و مرجعیت فکری و علمی مسلمانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اهل بیت (ع) و مرجعیت فکری و علمی مسلمانان


تحقیق در مورد اهل بیت (ع) و مرجعیت فکری و علمی مسلمانان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:43

 فهرست مطالب

 

اهل بیت (ع) و مرجعیت فکری و علمی مسلمانان

 

۱. ابن اثیر جزری در جامع‌الاصول از جابربن عبدالله نقل می‌کند که گفت:

 

۱-۱ اهل بیت چه کسانی هستند؟

 

اعتراف ائمه مذاهب به برتری فقهی اهل بیت «ع»

 

۱. کتاب علی «ع»

 

۱-۳ دوم: صحیفه سجادیه

 

۱-۴ سوم: رساله حقوق

 

چهارم: رساله امام رضا «ع» در خصوص فرائض و سنتها

 

پنجم: رساله امام هادی «ع»

 

ششم: نهج‌البلاغه

 

هفتم: ۴۰۰ تألیف از ۴۰۰ مؤلف

 

امامان علیهم السلام و نزول وحی

 

واژه هبوط

 

واژه وحی

 

 

۱. رسول اکرم «ص» در اداره امور حکومت، ریاست دینی تام داشت. آن حضرت از یک‌سو به اداره امور ارتش و حفظ و حراست سرحدات و مرزها می‌پرداخت، مالیات و غنائم را در بین مسلمانان تقسیم می‌کرد، در میانشان به داوری می‌نشست و کارهائی از این قبیل را که به امور دنیوی مربوط می‌شد انجام می‌داد و از سوی دیگر به اقداماتی که صبقه معنوی داشت دست می‌زد از جمله اینکه:

 

۱. احکام شرعی را به صورت کلی و جزئی تبیین می‌کرد و به مسائل و رویدادهای جدید که حکم آنها در قرآن و سنت وجود نداشت پاسخ می‌داد.

 

۲. با تفسیر قرآن کریم به تبیین و توضیح آیات می‌پرداخت و ابهامهای این کتاب مقدس را برطرف می‌کرد.

 

۳. به شبهات و تشکیکهائی که دشمنان اسلام یعنی مشرکان مکه و یهودیان و مسیحیان پس از هجرت مطرح می‌کردند پاسخ می‌داد.

 

۴. به حفظ و صیانت دین از هرگونه تحریف و خدشه در آموزه‌های مقدس آن می‌پرداخت.

 

بدون تردید کسی که چنین مسئولیت‌های خطیری داشته باشد فقدان او خلأ بزرگی در حیات اجتماعی به وجود می‌آورد و شکاف عمیقی را در رهبری موجب می‌شود که پر کردن آن منوط به وجود کسی است که دارای همان شایستگی‌های فکری و علمی پیامبر اکرم به جز ویژگی نبوت و دریافت وحی باشد.

 

اشتباه است که ما پیامبر «ص» را العیاذ بالله متهم کنیم به اینکه پیش از رحلت خود در فکر پر کردن خلأهای معنوی بعد از خود نبوده است.

 

این موضوع ما را وا می‌دارد که در سخنان پیامبر دقت کنیم تا بدانیم آن حضرت چه کسی را برای پر کردن خلأهای پس از خود معین کرد.

 

با مراجعه به احادیث آن حضرت به روشنی در می‌یابیم که رسول خدا این خلأها و کاستی‌ها را توسط ائمه که آنها را همسنگ و برابر با قرآن معرفی نموده بود، پر کرده و هدایت شدن است را بسته به پیروی از آنها و از قرآن دانست.

 

در اینجا به چند نمونه از احادیث و سخنان بسیار آن حضرت در این خصوص اشاره می‌کنیم:

 

۱. ابن اثیر جزری در جامع‌الاصول از جابربن عبدالله نقل می‌کند که گفت:

 

رسول خدا در حجه‌الوداع در روز عرفه دیدم که سوار بر شتر بود و برای مردم سخنرانی می‌کرد، آن حضرت فرمود: «من در میان شما دو چیزی را به جای گذاشته‌آم که اگر آن را برگیرید هرگز گمراه نمی‌شوید و آن کتاب خدا و عترت و خاندان من است».

 

۲. مسلم در صحیح خود از زیدبن ارقم نقل کرده که گفت:

 

روزی رسول خدا در کنار بر که آبی به نام خم ما بین مکه و مدینه برای ما سخنرانی کرد و پس از حمد و ثنای الهی و دادن پند و اندرز فرمود: ای مردم! من انسانی هستم که نزدیک است فرشته خدا (جبرئیل) بیاید و من دعوت او را اجابت کنم در حالی که در میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم که یکی از آنها کتاب خداست با هدایت و نور، آن را برگیرید و به آن چنگ زنید. رسول خدا به کتاب خدا تشویق و ترغیب کرد، آنگاه فرمود: دیگری اهل بیت من است و سه بار تکرار کرد: درباره اهل بیتم خداپسندانه عمل کنید. [۱]

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اهل بیت (ع) و مرجعیت فکری و علمی مسلمانان

دانلود مقاله سیمای اهل بیت در حدیقه الحقیقه دیوان سنایی

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله سیمای اهل بیت در حدیقه الحقیقه دیوان سنایی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله سیمای اهل بیت در حدیقه الحقیقه دیوان سنایی


دانلود مقاله سیمای اهل بیت در حدیقه الحقیقه دیوان سنایی

دوستی با اهل بیت پیامبر اکرم (ص) یکی از موضوعات بسیار مهمی است که فکر و ذهن اغلب شعرا و نویسندگان را به خود مشغول کرده و این مودت و دوستی در آثار آنها نمود خاصی پیدا کرده است.

به نظر می رسد که اغلب شعرا و نویسندگان به حدیث معروف ثقلین و آیه تطهیر توجه خاص داشته و این حدیث و آیه را سرلوحه آثار خود قرار داده داده اند و نتایج این توجه در آثار آنها به خوبی نمایان است.

بسیاری از شعرای فارسی زبان بر اهمیت توجه به قرآن و عترت پیامبر واقف و آشنا بوده اند و بدین دلیل است که در آثار آنها اشاره های فراوانی به آیات قرآن و عترت پیامبر (ص) شده است.

سنایی نیز از شاعرانی است که از این قضیه مستثنا نبوده است و در آثار او به ویژه حدیقه الحقیقه و دیوان اشعار مدح و ستایش پیامبر اسلام و اهل بیت آن حضرت به طور چشمگیری دیده می شود. در آثار وی ارادت خاص و صادقانه او به اهل بیت پیامبر کاملاً آشکار و نمایان است و در جای جای این دو اثر برتری و سروری اهل بیت را به تصویر می کشد، و دوستی با اهل بیت را راه نجات و سعادت خواهی می داند[1].

حدیث ثقلین: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی فانهما لن یفتد فاحتی یردا علی الحوض

پیامبر خدا که درود خدا بر او و خانواده اش باد فرمود: من در میان شما دو چیز سنگین و گرانبها که کتاب خدا و عترت من که همان خانواده من هستند باقی می گذارم، این دو هیچ گاه از هم جدا نمی شوند تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.

با توجه به مضمون حدیث شریف ثقلین روشن می شود که هدایت وابسته به تمسک به قرآن و عترت است. نه قرآن تنها و نه عترت تنها، زیرا شناخت کامل و حقیقی قرآن فقط برای عترت میسر بوده و تنها عترت می توانند به کمک عظمت خدادادیش به حقایق قرآن کما هو حقه برسد و آن را در اختیار تشنگان عترت قرار دهد که انما یعرف القرآن من خو طب به[2].

آیه تطهیر: ... اطعن الله و رسوله انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً (سوره احزاب، آیه33).

و اینکه خدا و رسولش را اطاعت کنید، خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.

خداوند در پایان آیه 33 سوره احزاب در مورد اهل بیت صحبت می کند اما اینکه منظور از «اهل بیت» در اینجا چه اشخاصی می باشند در میان مفسران گفت وگو است. بعضی آن را مخصوص همسران پیامبر دانسته اند و آیات قبل و بعد را که در باره ی ازدواج رسول خداست را قرینه این معنی شمرده اند. اما با توجه به این مطلب که ضمیرهایی که در آیات قبل و بعد آمده عموماً به صورت ضمیر «جمع مؤنث» است در حالی که ضمایر این قسمت از آیه (انما... تطهیراً) همه به صورت «جمع مذکر» است و این نشان می دهد که معنی و مفهوم دیگری در نظر بوده است.

بعضی از مفسران از همین مرحله گام فراتر نهاده و آیه را شامل همه خاندان پیامبر اعم از مردان و همسران او دانسته اند، اما از سوی دیگر روایات بسیار زیادی در منابع اهل سنت و شیعه وارد شده است که معنی دوم یعنی شمول همه ی خاندان پیامبر را نفی می کند و می‌گوید مخاطب در آیه فوق منحصراً پنج نفرند: پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، و حسن و حسین(ع)[3] به عنوان نمونه به دو مورد از این روایات اشاره می شود:

انس ابن مالک نقل کرد: پیامبر شش ماه تمام هنگام طلوع فجر از خانه بیرون می آمد و رهسپار مسجد می شد و مرتب در آن دم مقابل در خانه ی فاطمه (س) می ایستاد و می‌فرمود: اهل بیت به یاد نماز باشید خداوند می خواهد از شما اهل بیت هر گونه پلیدی را دور کند[4].

«در مناظره ای که بین امام رضا (ع) در مجلس مأمون با علمای مجلس در خصوص عترت صورت گرفت مطالب زیادی رد و بدل شد و سئوالات زیادی از امام پرسیده شد که امام به آنها پاسخ گفتند. یکی از این سئوالات این بود: ای اباالحسن آیا عترت فقط آل رسول الله هستند یا غیر آل وی را نیز شامل می شود؟ امام فرمودند: فقط آل رسول الله است. سپس مأمون گفت: آیا خدا عترت را بر همه ی مردم فضیلت داده است؟ امام فرمود: آری خدا در کتاب خود عترت را بر همه مردم فضیلت داده است[5]».


[1] - کید واژه: سنایی- دیوان، حدیقه الحقیقه- اهل بیت (علیهم السلام)

[2] - فروغ کافی، چاپ بیروت، جلد8، ص312، به نقل از وصیت نامه سیایی امام خمینی (ره)، ص22.

[3] - تفسیر نمونه، استاد محقق آیت اله عظمی مکارم شیرازی، جلد17، چاپ25، سال 1385، ص316و317.

[4] - مسند احمد، جلد2، ص259 به نقل از وصیت نامه ی سیاسی حصرت امام، ص24.

[5] - تجف العقول، انتشارات اسلامیه، از ص448 تا460 به نقل از وصیت نامه ی سیاسی حضرت امام، ص24.

 

شامل 25 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم

نقش عقل در فقه شیعه و تفاوت آن با اهل سنت

اختصاصی از یارا فایل نقش عقل در فقه شیعه و تفاوت آن با اهل سنت دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

نقش عقل در فقه شیعه و تفاوت آن با اهل سنت


نقش عقل در فقه شیعه و تفاوت آن با اهل سنت

پایان نامه کارشناسی ارشد الهیات

گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی

143 صفحه

چکیده:

اگر چه در گذشته جمود گرایی، بی مهری و تفریط گروهی در باره توانایی عقل، موجب شد. میان دانشوران مسلمان. مباحث مربوط به ارزش عقل و تعیین جایگاه آن در منظومه معرفتی انسان پدید آید، ولی امروز دو امر، آنان را به اهمیت بحث در باره آن وا می‌دارد: از یک سو، افراط و پندار یگانه محوری عقل در منظومه معرفتی انسان موجب شده است تا با نگرش امروزین به ارزش و جایگاه آن نظر شود ؛ زیرا انسان معاصر غربی بنیاد معرفت خود را بر پایه عقل نهاده است و هیچ چیز را بدون راهنمایی آن نمی پذیرد و بر دیگر منابع معرفتی خط بطلان و خرافه کشیده است،این عقیده، باور مسلمانانی را که کتاب آسمانی خود و سنت پیامبرشان را دو منبع معرفتی می‌دانند، به چالش کشیده و باعث شده با نگاه به چالش‌های پدید آمده، میراث دینی خود را در باره ارزش و جایگاه عقل باز خوانی کنند و نسبت آن را با کتاب و سنت دریابند.

از دیگر سو، پدید آمدن پاره‌ای پرسش‌های نو پیدای فقهی که در منابع اصیل فقهی سابقه ندارند و پاسخ روشنی نمی یابند، موجب می‌گردد که به عقل به عنوان یکی از منابع احکام مراجعه کنند، ولی از سویی میان اهل سنت و شیعه بر سر منابع استنباط اختلافی کهن دیده می‌شود این در حالی است که در منابع سنیان در کنار کتاب و سنت به عنوان بنیادی ترین سر چشمه‌های راه یافتن به آموزه‌های دینی و گزاره‌ای فقهی، از دلایل عقلی چون قیاس، استحسان، استدلال و غیره سخن به میان می‌آید و از سوی دیگر در جهان اندیشه­ی شیعی پس از کتاب و سنت، سخن از دلیلی به نام دلیل عقل در میان است. در درون هر یک از دو مکتب یاد شده البته نزاع­هایی با همان گستردگی و اهمیت که میان مکتب­ها به چشم می­خورد وجود دارد.

کلید واژه‌ها: عقل، حسن و قبح عقلی، قاعده ملازمه، قیاس، استحسان


دانلود با لینک مستقیم