فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:45
فهرست مطالب:
مقدمه
موقعیت محدوده در منطقه 12
ویژگی بازار:
مشخصات تاریخی بازار
عملکرد اجتماعی بازار:
عملکرد فیزیکی بازار
بازار تهران در گذر زمان:
حضور مسجد در بازار تهران:
موقعیت مکانی محله بازار:
کیفیت ابنیه:
شبکه معابر و حمل و نقل شهری:
تأسیسات زیربنایی:
دفع فاضلاب و جمع آوری آبهای سطحی:
تجهیزات شهری:
فضای سبز و فضای تفریح:
آتش نشانی:
نیروی انتظامی
امکانات و موانع توسعه:
برخی مطالعات انجام شده در مورد بازار تهران:
خصوصیات اقتصادی:
معابر و تحرکات داخل بافت:
طرح جامع ساماندهی شهر تهران:
طرحهای فرادست موضعی و موضوع تهیه شده:
- جمع بندی بررسی و مطالعه طرحهای مصوب فرادست:
طرح ساماندهی بازار:
جمع بندی:
منابع و مأخذ:
مقدمه:
یکی از مهمترین عناصر در شکلگیری و رشد و توسعه و حیات هر شهر، بازار ومرکز تجاری ان میباشد که سبب پویایی خود شهر میگردد. این عامل در شهرهای ایرانیو اسلامی بازار آن شهر بوده و در سایر نقاط جهان در مراکز عمده خرید متبلور میگرددبازار در همة شهرهای ایران فقط جایگاه تولید و تجارت و داد و ستد نبوده است از یک سوبه علت پیوند مذهب و بازار با یکدیگر، پایگاه فرهنگی جامعه به شمار رفته است و از سویدیگر به دلیل تقابل نهادهای یاد شده با حکومت به نوعی کانون سیاست و مبارزه مردمیمبدل گردیده است.
از بزرگترین بازارهای ایران، بازار بزرگ تهران میباشد که به علت تمرکز تمامیفعالیتهای اجتماعی و اقتصادی در این مرکز و عدم تطبیق آن با کالبد شرایط جدیدافزایش تقاضاها، تراکم و این بخش از شهر دچار لطمات زیادی شده است. در میان اینبخش از شهر وجود فضای باز شهری بخصوص برای بازاری مانند بازار تهران دارایبافتی فشرده است. به منظور ایجاد فضاهایی برای تنفس این بافت و همچنین گشودگیهایفضای موردنیاز برای مقابله با سوانحی از جمله آتش سوزی و زلزله بسیار لازم میباشد.اصلیتری مشکل فضایی - کالبدی این قسمت از شهر تهران نیز مانند بقیه نقاط، فقرفضایی به معنای فضای باز آراسته و واجد نظم میباشد. در این تحقیق به بررسی پیشینه،وضع حاضر و مشکلات بازار پرداخته شده است.
موقعیت محدوده در منطقه 12:
نظام تقسیمات شهری ملاک عمل شهرداری تهران الگوی سه سطحی شامل شهرتهران، مناطق ونواحی شهرداری است. بر این اساس محدوده مطالعاتی بخشی از منطقة12 شهرداری و دربرگیرندة نواحی 2 و 3 آن میباشد. منطقة 12 دربرگیرندة هسته تاریختهران و بخش عمدهای از مرکز کلانشهر است. مهمترین عناصر، کانونها و محورهایقدیم ارزشمند و یادمانهای گذشته تهران در این منطقه قرار گرفتهاند. ویژگی اصلیاستفاده از زمین در منطقه وجود کاربریهای فرامنطقهای در آناست که در این میان سهمکاربری تجاری با 37 درصد بیشترین است و پس از آن حمل و نقل و نبار با 20 درصدمساحت در مرتبه بعدی قرار دارد. محدودة مطالعاتی با ماما هکتار کاربری تجاری 40درصد سطح کاربریهای تجاری منطقه را در خود جای داده است که این موضوع خودنمایانگر اهمیت این محدوده در منطقه میباشد.
ویژگی بازار:
بازار دارای ویژگیهایی از جمله:
1) داشتن هویت و موقعیت شهری ویژه به طور کلی و نسبت به بقیه مناطق شهر
2) دارا بودن ارزشهای تاریخی و محیطی مناسب
3) داشتن پشتوانههای فرهنگی و اقتصادی از نظر موقعیت شهری
4) فرسوده بودن بافت و داشتن قابلیت بهسازی
5) وجود فضاهای دارای پتانسیل تبدیل شدن به فضای شهری
6) بهرهمندی از عناصر و اجزاء واحد ارزش معماری و شهری برای ایجاد هویت
7) وجود ناهماهنگی بین ساخت و سازهای دید و بافت سنتی آن
8) عدم وجود امکانات و خدمات رفاهی
9) وجود مشکلاتی از قبیل بلاتکلیفی عابرین پیاده در بین موتور سواران و گاریهایباربری
10) تبدیل بافتهای مسکونی به بخشهای انبار و تجاری
11) عدم وجود قوانین و ضوابط اجرای قوی در جهت کنترول ساخت و سازهایجدید
مشخصات تاریخی بازار
بازار در گذشته در مجموعه ساخت شهر مرکز عمده اقتصادی و مالی به شمارمیرفته که در آن سیستم عمده فروشی، خرده فروشی و مؤسسات مختلف از جملهمؤسسات مالی مستقر بوده است این مرکز در واقع مرکز کنترول سیستم اقتصادی ومالی به حساب آمده است و عناصر عملکردی ویژهای مانند منزلگاهها، کاروانسراها،تیمچهها، قیصریهها را در خود جای میداده کا خاص سیستم اقتصادی ویژة بار بودهاست از نظر کالبدی تقسیمبندی فضای مشاغل مختلف در راستهها در رابطه بامسجد شاهصورت گرفته است.
عملکرد اجتماعی بازار:
بازار محل برخورد آراء و عقاید و مرکز کلیه فعالیتهای اجتماعی بوده است. روابطاجتماعی در بازار بسیار پیچیده و متنوع و دربیاری موارد با فعالیتهای تجاری و اقتصادیآمیخته میشد. جنبههای مشخص فعالیتهای اجتماعی در بازار شامل مذهب، قضاوت،سیاست، خدمت، روابط منفی، برخوردهای چهره به چهره تفریح، آموزش غیره بودهاست. مذهب به عنوان عامل اصلی و تعیین کننده کلیه روابط اجتماعی گذشته در بازار نیزعامل تعیین کنندهای بوده است. مسجد جامع قطب اصلی فعالیتهای مذهبی در بازار وامتداد محور آن قرار میگرفت. قهوه خانههای بازار نیز محل بحث و گفتو بوده است وحمامها نیز عملکرد تفریحی و اجتماعی داشتهاند.
پروژه جامع و کامل بازار بزرگ تهران به صورت اختصاصی از پایان نامه فوریو آماده خرید و دانلود میباشد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:11
چکیده:
بازار سرمایه امروزه از بخش های حیاتی اقتصاد کشورهاست که با رشد و توسعه اقتصاد همواره این بازار جایگاه گسترده تر و مهمتری یافته است. بازار سرمایه همواره به شکل سازمان یافته تری در اقتصاد کشورها حضور دارد و نقش آن در زمینه توسعه از اهمیت بیشتری برخوردار می شود.بازار سرمایه با هدایت سرمایه ها و پس انداز مردم راه توسعه و ایجاد شغل و افزایش سطح رفاه عمومی را هموار می کند. در ایران به دلایل گوناگون از جمله اقتصاد نفتی بازار سرمایه همواره ضعیف و ناتوان بوده است و تنها در سال های اخیر است که توجه به آن افزایش یافته و با سیاست های اعمال شده شاهد رشد و توسعه آن از نظر فیزیکی و جذب سرمایه هستیم. گزارش حاضر به دیدگاه های اقتصادی جاری در زمینه بازار سرمایه و نقش آن در توسعه اقتصادی پرداخته است.بیان مسأله از جمله مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رشد اقتصادی، شکل گیری پس انداز و تجهیز آن به سمت سرمایه گذاری است. مطالعات انجام شده در این زمینه نشان می دهد هر عاملی که بر الگوی درآمد و مصرف افراد در طول دوره زندگی تأثیر داشته باشد بر سطح پس انداز آنها و در نتیجه بر نرخ پس انداز و سرمایه گذاری ملی مؤثر خواهد بود. نرخ رشد اقتصادی، درآمد سرانه، فرهنگ پس انداز، تورم، نقدینگی، نسبت شهرنشینی، ساختار سنی و جمعیت، نرخ بیکاری، میزان تحصیلات، رشد و توسعه بازارهای مالی، امنیت و ثبات سیاسی، قوانین حقوقی مستحکم، تربیت نیروی انسانی متخصص در جهت مدیریت منابع و بسیاری از عوامل دیگر هستند که بر نرخ پس انداز و تشکیل سرمایه مؤثر بوده و به نوبه خود امکان بحث و بررسی دارند.مبانی نظری در زمینه عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی از طریق فرآیند پس انداز- سرمایه گذاری بر وجود رابطه مثبت بین رشد اقتصادی و توسعه بازارهای مالی تأکید می کنند. مطالعات گسترده در این زمینه سه فرضیه اصلی را شکل داده است:
۱- فرضیه «عرضه- هدایت» (۳) براساس این فرضیه توسعه بخش مالی و رشد اقتصادی در صورت وجود یک بخش مالی قوی همراه با زیرساخت ها و نهادهای مالی، امکان تخصیص بهینه منابع محدود مالی از بخشهای دارای مازاد به سمت بخش های دارای کسری فراهم کرده و به دنبال خود سایر بخش های اقتصادی را به سمت توسعه اقتصادی رهنمون می سازد(شومپیتر ،۱۹۱۲ لوین ۱۹۹۷).
۲- فرضیه «واکنش- تقاضا» (۴) بیان می کند رشد اقتصادی بالا می تواند تقاضای لازم جهت شکل گیری و ایجاد ابزارها و مقدمات توسعه بازار مالی را فراهم آورده و بازارهای مالی ناچارند خود را با تقاضا و تغییرات ایجاد شده در بخش های مختلف اقتصادی هماهنگ سازند(رابینسون ،۱۹۵۲ رومر ۱۹۹۰).
۳- فرضیه «بازخور» (۵) برپایه این فرضیه، یک رابطه علی دو طرفه بین توسعه بازارهای مالی و عملکرد اقتصادی وجود دارد. در این فرضیه عنوان می شود که یک کشور با بهره گیری از یک سیستم توسعه یافته بازارهای مالی می تواند، زمینه های رشد اقتصادی را از طریق تغییرات تکنیکی و نوآوری در خدمات و محصولات ایجاد کند(شومپیتر ۱۹۱۲). از طریق این فرایند، شاهد ایجاد تقاضای قابل توجه برای محصولات و خدمات مالی خواهیم بود (لویی ۱۹۹۷).
این مطالعه با بیان شواهد آماری وضعیت پس انداز و سرمایه گذاری در ایران را بررسی کرده و نقش توسعه بازار مالی برفرآیند پس انداز- سرمایه گذاری را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. شواهد آماری در پنج سال ۱۹۹۷ تا ،۲۰۰۱ میانگین نسبت تشکیل پس انداز به تولید ناخالص ملی برای کشورهای با درآمد کمتر از متوسط ۶/۲۹ درصد و در این دوره زمانی این نسبت برای ایران ۶/۲۶ درصد ثبت شده است. همچنین در فاصله زمانی مذکور نسبت تشکیل سرمایه به تولید ناخالص ملی برای کشورهای با درآمد کمتر از متوسط ۲۶ درصد و برای ایران ۹/۲۴ درصد بوده است. در عین حال نسبت پس انداز به تولید ناخالص ملی برای کشورهای آسیای شرقی و حوزه دریای پاسیفیک به طور میانگین بیش از ۳۵ درصد، برای کشورهای شمال آفریقا و منطقه خاورمیانه در حدود ۳۰ درصد و نسبت تشکیل سرمایه به تولید ناخالص ملی برای این مناطق به ترتیب حدود ۳۲ درصد و ۲۱ درصد بوده است.علاوه بر نسبت های فوق، یکی از مهمترین شاخص هایی که در بررسی تشکیل سرمایه و پس انداز به کار برده می شود، سرمایه گذاری و پس انداز سرانه است. طی یک دوره ۲۰ ساله بررسی روند سرمایه گذاری و پس انداز سرانه در ایران حاکی از آن است که این شاخص ها روندی نزولی داشته اند و میزان پس انداز و سرمایه گذاری همراه با رشد جمعیت افزایش نیافته است.با نگاهی به آمارهای درآمدسرانه در کشور طی ۳۰ سال گذشته ملاحظه می شود که درآمد سرانه مردم ایران به قیمت های ثابت حدود ۱۲۰ درصد کاهش یافته است. همچنین آمارهای بودجه خانوار در سال ۱۳۸۲ نشان می دهند بین هزینه و درآمد خانوار در شهر ۳۳۰ هزار تومان کسری وجود دارد. براساس همین آمار در سال ۱۳۷۶ این شکاف بین هزینه و درآمد خانوار ۱۲۳ هزار تومان و در سال ۱۳۸۱ ، ۲۵۰هزار تومان برآورد شده بود. برپایه همین آمار فاصله طبقاتی قابل توجهی بین دهکهای درآمدی وجود دارد، در سال ۱۳۸۲ درآمد گروه های ثروتمند در دو دهک نه و ده به ترتیب حداقل ۵/۱ و ۳ برابر بیشتر از میانگین جامعه و دهک آخر درآمدی ۲۵ برابر بیش از دهک اول درآمد داشته است. مطالعات انجام یافته پیرامون توزیع درآمد در ایران نیز حاکی از آن است که در عین این که هر ساله توزیع درآمد در مقایسه با سالهای قبل اندکی بهتر شده اما درآمد گروههای متوسط به درآمد گروه های فقیر نزدیکتر شده و چنین مسأله ای باعث شده که شاخص های توزیعی شرایط بهتری از توزیع درآمد را بیان کنند ولی به مفهوم دیگر گسترش طبقه کم درآمد را نشان می دهند.از جمله عوامل دیگری که فرآیند پس انداز سرمایه گذاری را در کشور تحت تأثیر قرار داده، گستردگی نااطمینانی در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی و به تبع آن متغیر بودن درآمد خانوارها است. اصولا در کشورهای در حال توسعه گروه های فقیر و متوسط جامعه نسبت به درآمد خود نااطمینان بوده و خرید کالاهای سرمایه ای مصرفی که به پول نقد نزدیکند مانند طلا و در ایران موبایل به عنوان یک عرف پس انداز محسوب می شود. این مسأله خصوصا با فقدان زمینه های مناسب و مطمئن سرمایه گذاری تقویت شده و باعث شده است که پس انداز اغلب خانوارها محدود به زمینه های نقدی، سپرده گذاری در بانکها و خرید کالاهای بادوام باشد.
در همین راستا می توان عوامل دیگری را برشمرد که موجب کندی روند پس انداز و سرمایه گذاری در ایران شده و نیاز به سیاستگذاری های دولتی در این زمینه را گوشزد می کند. از آن جمله می توان به عاملی مانند ساختار سنی جمعیت اشاره کرد. در ایران که جوانان سهم بزرگی از جمعیت را تشکیل می دهند، از یک سو گروه بزرگی از جامعه تنها مصرف کننده هستند و از سوی دیگر، به دلیل نبود شرایط شغلی مناسب در گروه سنی جوانان میانگین دستمزدها پایین بوده و امکان پس انداز مناسب وجود نخواهد داشت بنابراین سیاستگذاری های دولت در این زمینه در راستای گسترش فرهنگ پس انداز و امکان جذب پس اندازهای اندک ضروری جلوه می دهد.توسعه بازار مالی و اثر آن بر رشد اقتصادی یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در شکل گیری انواع پس انداز ها و هدایت آن به سمت سرمایه گذاری توسعه بازارهای مالی است. تجارب کشورهای مختلف و مطالعات متعدد تجربی در این زمینه، بیان کننده این واقعیت است که توسعه بازار مالی اثر خالص مثبت برپس انداز، تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی داشته است(پاتریک ،۱۹۹۶ جانسون ،۱۹۹۶ گرین وود،۱۹۹۷ راس لوین ،۱۹۹۸،۱۹۹۹،۲۰۰۱،۲۰۰۰ چونگ ۲۰۰۱ و کلی ۲۰۰۴). از جنبه کاربردی نیز می توان ادعا کرد که با گسترش بازارهای مالی امکان و زمینه های مختلف سرمایه گذاری شکل گرفته و بخش خصوصی قادر است انواع راهکارهای مناسب با نیازهای خود برای پس انداز با اطمینان بالا انتخاب کند. به بیان دیگر با گسترش زمینه های جذب پس انداز این امکان فراهم می گردد که افراد، امکانات بیشتری برای مصرف منابع اضافی خود با توجه به نیازها و مطلوبیت های خود در اختیار داشته باشند. چنین دیدگاهی که از مکتب نئوشومپیتری نشأت می گیرد و به عنوان اجماع صاحبنظران تلقی می شود.
ساختار بخش مالی در ایران بخش مالی در دو بازار پول و بازار اوراق بهادار هویدا می شود. به روشنی پیداست که در اقتصاد ایران دو کفه بازار پول و سرمایه به نفع بازار پول سنگینی می کند. ناتوانی بازار سرمایه در جذب سرمایه گذاران، نبود قوانین با پشتوانه اجرایی، فقدان انضباط و ثبات مالی در کشور و جهت گیری های حمایتی دولت به سمت بخش دولتی باعث شده است که بازار سرمایه ایران دورتر از پتانسیل های واقعی خود ایفای نقش نماید.
همچنین براساس تقسیم بندی نظام های مالی از دو بعد پایه- بانک(۶) و پایه- اوراق بهادار(۷) (یا مبتنی بر بانک و مبتنی بر اوراق بهادار) نظام مالی در ایران مبتنی بر بانک است. نوع نهادها، میزان تکامل و بازیگران اصلی بازار مالی کشور و همچنین سهم متغیرهایی مانند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص و نسبت حجم معاملات در دو بازار پول و سرمایه به تولید ناخالص داخلی نشان می دهند که پخش بانکی با تأکید بر پشتوانه دولتی در مقایسه با بازار سرمایه حضور فراگیرتری در بازارهای مالی کشور دارد.جداولی که ارائه شده تعدادی از شاخص های بخش پولی و اوراق بهادار را طی دهه گذشته در اقتصاد کشور نشان می دهندجداول ارائه شده نشان می دهد که طی چند سال اخیر سهم بازار سرمایه در اقتصاد کشور افزایش یافته و ارزش بازار در سال ۱۳۸۲ بالغ بر ۱/۶ درصد از تولید ناخالص ملی شده است....
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:18
چکیده:
بازارها را میتوان از نظر زمان تحویل و قیمت به دو گروه تقسیم کرد که عبارتند از:
- بازار Spot
- بازار Future
بازار Spot بازار معاملات لحظه ای است که خرید و فروش در آن بدون هیچ گونه محدودیت زمانی و مکانی انجام میشود. موارد قابل معامله در بازار Spot شامل ارزها (همچون یورو، پوند، دلار استرالیا و ...)، کالاها (همچون طلا،نقره، کالاهای کشاورزی و …) و شاخص سهامهای مهم است.
بازار Future بازاری است برای خرید و فروش داراییهای مشخص در یک زمان مشخص در آینده.
در این بازار امکان معامله روی کالا، فلزات و ابزار مالی همچون اوراق قرضه و ارزها وجود دارد.
مقدمه:
بازار واژهای است که امروزه در بسیاری مجالس از آن سخن به میان میآید, بدون آن که در نظر گرفته شود که در حقیقت بازار چیست و چه تاثیری در تصمیمات مهم اقتصادی و اجتماعی و غیره میگذارد, برای مثال بسیار شنیده می شود که بازار تلفن همراه رو به رشد است, بازار فلان اتومبیل کساد است و یا بازار بورس ارزش سهام شرکت یا کارخانهای پایین آمده است, اما واقعیت ین است که حتی عادت به کار بردن این کلمات و جملات نیز نیاز به اطلاعاتی در این خصوص دارد.هر چند واژه بازار نمایانگر مفهوم و معنای خود است, اما عالمان علم اقتصاد، بازار را مکان فیزیکی که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا و خدمات دور هم جمع میشوند, میدانند. به عبارت بهتر به معنای کل خریداران (مشتریان اعم از حقیقی و حقوقی) و فروشندگان (شرکتها و کارگاههای تولیدی) کالای خود را مبادله میکنند. بنابراین بازار اتومبیل شامل فروشندگان اتومبیل (خودروسازان) و خریداران (مشتریان و مصرف کنندگان) است.گاه بازار صورتی بالقوه و گاه بالفعل به خود میگیرد که در صورت بالقوه بودن نیز بازار تابع شرایط محیط است. در وضعیت اقتصادی شکوفا و در حال رشد بازار بالقوه کاملاً متفاوت از بازار بالقوه در شرایط رکود اقتصادی است, اما در رابطه با شرکتها در صورتی که گفته شود بازار بالقوه است به معنای حد نهایی تقاضا برای محصول است. این امر زمانی حاصل می شود که فعالیتهای بازاریابی شرکت نسبت به رقبا افزایش یابد و به بالاترین حد خود برسد. در این صورت مدیریت بازرگانی شرکتها نیروی خود را روی بهترین مناطق سرمایهگذاری کرده, بودجه مربوطه را به نحو مطلوب و بهینه میان این مناطق تقسیم میکنند. که لازمه این امر تشخیص بازار بالقوه مناطق و میزان تقاضا برای کل صنعت در این مکان برآورد میشود در کشورهای پیشرفته, برای هر صنعت, سازمانهایی وجود دارند که سهم هر شرکت را برای هر صنعت برآورد میکند و شرکتها باید طبق آن سهم حرکت کرده و بازار خود را نسبت به رقبا حفظ کنند یا حداقل همراه آنها باشند. البته موقعیت کالا در بازار و پایگاهی که کالا در ذهن مشتریان در مقایسه با رقبا دارد, نیز در این امر تاثیر گذار است.هر کالایی ممکن است از جهت یک یا چند صفت در بازار مشهور شود. به عنوان مثال زمانی که یک اتومبیل در ذهن مصرف کنندگان به عنوان یک خودرو محکم در نظر گرفته شود, این صفت موقعیت آن کالا را در بازار مشخص میکند.بازارها هر چند به دو صورت بازار کالا, نوع کالایی که در بازار به فروش میرسد و بازار عوامل تولید, بر حسب تولیدکنندگان نیز میتوانند تقسیم بندی شوند, اما به طور کلی بازارها به شکل بازار رقابت کامل, رقابت ناقص, رقابت انحصاری, بازار بینالمللی و بازارهای چند ملیتی تقسیم بندی میشوند.
بازار رقابت کامل
در این گونه بازار تعداد زیادی از فروشندگان, کالاهای مشابهی را به تعداد زیادی از خریداران عرضه میکنند. از نظر اقتصادی هر گاه مبادلهای انجام می شود, یک نوع بازار ایجاد شده است. در بازار آنچه که بسیار دارای اهمیت است و پایه و اساسی برای ایجاد بازار است وجود عرضه و تقاضا است. عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت کالا به شمار می روند. هر چند که قیمت کالاها از نظر مشتریان بسیار مهم است و از دید آنها پوشیده نیست و بر حسب میزان و تعادل قیمتها کالاها از سوی مشتریان خریداری میشوند. اگر مصرف کننده قادر به پرداخت هزینه کالا نباشد در حقیقت تقاضای او در بازار نادیده گرفته می شود و به عبارت دیگر تقاضایی برای اکتساب کالا نمیتواند داشته باشد. بنابراین مصرف کنندگان تقاضای خود را بر حسب قیمت تغییر میدهند. تولیدکنندگان نیز برای این که روند تولیداتشان مقرون به صرفه باشد باید عوامل تولید در دسترس خود را طوری با یکدیگر ترکیب کنند که بیشترین میزان تولید را با حداقل هزینه به دست آورند تا با فروش تولیدات خود سود قابل توجهی به دست آورده و بازار را در دست گیرند. در این بازار عواملی موثرند که از آن جمله همگن بودن کالاهاست. به این معنا که کالاهای واحدهای تولیدی در یک صنعت خاص در بازار کاملاً مشابه هستند به طوری که خرید از هر واحد تولیدی برای مصرف کنندگان بی تفاوت است. از آنجا که کالاهای تولیدی مشابه هستند, هیچ خریداری حاضر به خرید کالا با قیمت بالا نسبت به سایر واحدهای تولیدی نیست.
تعداد زیاد تولیدکننده
تعداد فروشندگان و یا تولیدکنندگان بسیار زیاد است که مقدار فروش هر کدام از آنها نسبت به کل میزان فروش بازار ناچیز است لذا فروشندگان به تنهایی قدرت در تعیین و یا تغییر جهت بازار ندارند.
تعداد زیاد مصرف کننده
در بازار رقابت کامل تعداد خریداران و مشتریان زیاد است, اما خرید آنها در مقایسه با خرید در بازار ناچیز است و لذا مصرف کنندگان و مشتریان نیز به تنهایی تاثیری در تعیین و یا تغییر قیمت کالا در بازار ندارند.
البته این عوامل در بازار رقابت کامل بسیار اهمیت دارند. برای کاملتر شدن این عوامل میتوان از سیال بودن عوامل و صنایع تولیدی در بازار, شفافیت بازار و حداکثر سود مطلوبیت در بازار را نیز نام برد.
بازار انحصاری
بازارهای انحصاری نیز دارای شرایطی خاص هستند و این بازار برای کالاهایی همگن تنها یک فروشنده وجود دارد، قیمتی برای فروش کالا تعیین شده است که ورود برای سایر واحدهای تولیدی به بازار سود آور نیست و یا واحد تولیدی موجود عرضه و فروش مواد اولیه اساس برای تولید کالا را کنترل میکند. گاه نیز با روش تولید و تکنولوژی لازم برای تولید، کالا را در انحصار خود درمیآورد. همچنین گاهی از طرف دولت اجازه تولید انحصاری کالا را داشته یا به وسیله مقررات بازرگانی به وسیله دولت از واحد تولیدی حمایت میشود. البته قیمت کالا در بازار انحصاری برای انحصارگر به دلیل وجود یک عرضه کننده ثابت نیست. در این بازار واحد تولیدی انحصارگر در رابطه با قیمت کالا و رابطه میزان تولید کالا دو نوع تصمیمگیری اتخاذ میکند. اول آنکه میتواند قیمت کالای تولید شده را تعیین کند و تعیین مقدار فروش براساس این قیمت را برای حداکثر سود به عهده تابع تقاضای بازار بگذارد. دوم آنکه میتواند مقدار فروش را تعیین کند و اجازه دهد تابع تقاضای بازار قیمتی را تعیین کند که به ازای آن سود تولید کننده به حداکثر برسد. انحصارگر که صاحب بازار انحصاری است زمانی بازار را در حالت تعادل میداند که حداکثر سود را در کوتاه مدت به دست آورد. کسب حداکثر سود متوسط انحصارگر زمانی عملی میشود که بتواند میزان تولید را انتخاب کند که به ازای آن تابع درآمد نهایی مساوی با قیمت حداکثر سود است.
بازار رقابت انحصاری
در بازار رقابت انحصاری کالای فروشندگان بیشمار به جای اینکه با هم مشابه باشند از نظر کیفیت و یا بسته بندی با یکدیگر متفاوت است. در این بازار هدف جلب و جذب مشتری است. فروشندگان که همان واحدهای تولیدی هستند باید قیمتهایی را تعیین کنند که بتوانند مشتریان بیشتری را جلب و جذب کنند، زیرا در غیر این صورت مشتریان به کالاهایی با کیفیت مشابه و یا پایینتر، اما ارزان قیمتتر مراجعه میکنند. در این زمان است که رقبا بازار را به دست میآورند. در این بازار نقش تبلیغات و آگهیها نمایان میشود و واحدهای تولیدی برای ایجاد تمایز و تفاوت میان کالاها و خدمات خود و سایر تولیدکنندگان به آگهیهای تجاری متوسل میشوند. هرچند این سازمان و شرکتها هزینههایی برای جلب مشتریان متحمل میشوند، اما پس از مدت زمان کوتاهی با سودآوری بالا این هزینه جبران میشود که به این ترتیب تعادل در بازار رقابت انحصاری به وجود میآید.
بازار چند قطبی
این بازار در اغلب جوامع صنعتی، یعنی چند عرضه کننده در مقابل تعداد کثیری تقاضا کننده یا مشتری قرار گرفتهاند. البته در بخش تولید چند فروشنده، تقاضای انبوه خریداران را به نحوی برآورده میکنند که اتخاذ سیاست هر یک از آنها در وضع بازار و وجود دیگر فروشندگان موثر باشد، در چنین حالتی بازار چند قطبی ایجاد میشود. تولیدکنندگان در این نوع بازار میتوانند تاثیر زیادی بر قیمت بازار گذارند، اما نمیتوانند به طور مستقل قیمت کالا را تعیین کنند. باید عکسالعمل رقبا را در نظر گیرند، زیرا الگوی واکنش رقبا در این حالت میتواند اشکال زیادی به خود گیرد. به عنوان مثال حالتی از بازار چندقطبی میتواند وجود داشته باشد که در بنگاههای اقتصادی تصمیم به توافق با یکدیگر بگیرند که وضعیتی شبیه انحصار ایجاد میشود. در این حالت مقدار تولید، فروش و قیمت کالا مشابه وضعیت انحصاری تعیین میشود.
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:13
چکیده:
بازار یعنی محل مبادله کالا و در جهان اقتصاد( چهار بازار اصلی یعنی بازار کالا و بازار پول , بازار سرمایه و بازار کار ) از مهمترین بازارها می باشند و دو مؤلفه بسیار حائز اهمیت بازار عرضه و تقاضا میباشند . همانطوریکه در بازار کالا, عرضه, یعنی کالا و خدمت که تولید میشود و تقاضا یعنی خریداران آن کالا، در بازار پول : پول کالا است یکی عرضه کننده پول است ریگری تقاضا کننده پول است .
در بازار سرمایه مانند بازار بورس عرضه سهام توسط شرکتها و خرید آن توسط تقاضا کنندگان و بالاخره در بازار کار نیروی کار توسط بیکاران عرضه میشود و صاحبان بنگاهها متقاضی کارند آنچه در بازار مهم است قیمت در منحنی عرضه و تقاضا بحث میشود مگر اینکه دولت مداخله کند .
اما در بازار کار آیا صرفاً داشتن بیکاران کافی و لازم خواهد بود یا خیر ؟ گفتیم بازار کار به مثابه سایر بازارها دو مؤلفه عرضه و تقاضا باید وجود داشته باشد تا شرایط ایجاد بازار باشد یعنی عرضه و تقاضا , شرط موفقیت هر بازاری شفافیت آن بازار است در واقع در یک بازار رقابتی شرایط ذیل باید مهیا باشد :
وجود تعداد زیاد و کافی متقاضی.
وجود تعداد زیاد و کافی عرضه کننده.
آزادی ورود و خروج به بازار توسط عرضه کننده و تقاضا کنندگان.
وجود اطلاعات کامل از شرایط بازار کار.
یکسان بودن کالا.
با توجه به شرایط فوق آیا بازار کار ایران بازار رقابتی و مناسب است ؟ آیا شفافیت در بازار هست که هرکس به تناسب توان و مهارت خود از آن بهره جوید ؟ آیا تعداد زیاد عرضه کننده تعداد زیاد تقاضا کننده را میشناسد ؟ آیا دسترسی به اطلاعات بازار کار برای همه عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان مهیا است ؟ آیا در بازار کار ایران ورود و خروج برای طرفین با اطلاعات و دانش قبلی امکان پذیر است ؟
پاسخ این سؤالات چیست ؟ آیا مثبت یا منفی ؟ ذکر این نکته شاید خیلی مهم باشد . یکی از عوامل مهم و حائز اهمیت که میتواند در اخذ تصمیم پایدار و مؤثر باشد وجود آمار و اطلاعات کم و کیفی از یک بازار است . مثلاً اگر ما در بحث بازار کار ندانیم میزان عرضه کالا مانند قند چقدر است و میزان تقاضا چقدر مسلماً در بازار مربوط نابرابر خواهیم داشت یا بحث قاچاق یا معضل اجتماعی دیگری بوجود خواهد آمد .
در بازار کار ایران نیز این خلاء وجود دارد یعنی علیرغم احساس دغدغه بحران بیکاری و بدلیل نداشتن یک نظام جامع اطلاع رسانی از وضعیت عرضه و تقاضای بازار کار متاسفانه همیشه اخذ تصمیات با عدم کارآمدی مواجه خواهد شد . در بازار کار ایران مشخص نیست میزان عرضه چه مقدار است و میزان تقاضا کدامند . وقتی می گوییم میزان تقاضا , تقاضا در بخش خصوصی تعاونی و دولتی متاسفانه هیچکدام ملزوم به رعایت این مقوله نیستند که تقاضاهای خویش در یک نظام جامع ثبت کنند . که البته این هم خود یک نوع فرار از قانون میباشد . ناکارآمدی بازار کار تا زمانی که وضعیت عرضه و تقاضا به لحاظ جنسیت , تحصیل , مهارت , سن و مالکیت متقاضیان کار , فعالیت متقاضیان کار روشن و واضح نباشد باقی خواهد بود و لذا اخذ هر تصمیمی برای حل بحران بیکاری نا موفق خواهد بود .
شاید یکی از وظایف وزارت کار این بوده که نظام جامع اطلاع رسانی را , راه اندازی کند که تاکنون این امر محقق نشده است , لذا اهمیت کادر جدید وزارت کار با این همه دل مشغولی و احساس مسؤلیتی که نسبت به موضوع اشتغال دارند در وهله اول این امر خداپسندانه تر اجراء و به منصه ظهور برسانید چون همانطوریکه گفته شد تا زمانی که شفاف سازی در هر بازار من جمله بازار کار سدی است با ناکارآمدی تصمیات متخذ برای حل بحران بازار .
نیازهای فردی و خانوادگی زنان ایران برای حضور در بازار کار و نیازهای اجتماعی به این حضور، موضوع اصلی کتاب «زنان در بازار کار ایران» است. در این کتاب ابتدا نمونهای از تئوریهای جهانی مربوط به مشارکت زنان در بازار کار مورد بررسی قرار میگیرد و سپس به عناصر سازنده و بازدارندهء مشارکت زنان در بازار کار ایران اشاره میشود.
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:12
ارز و کاربرد آن در بازار پول
هنگامی که صادرات کالاها، صادرات خدمات و سرمایه گذاری خارجیان در داخل یک کشور بیشتر از واردات کالا، واردات خدمات و سرمایه گذاری در خارج از کشور باشد، کشور مربوطه با مازاد تراز ارزی مواجه خواهد شد - بسیاری از اقتصاددانان، مازاد تجارت خارجی را موتور رشد اقتصاد کشورها معرفی کرده اند، زیرا در صورت رونق تجارت خارجی و حصول مازاد تجاری، زمینه گسترش بازار داخلی، افزایش کارایی، ارتقای سطح کیفیت کالاها و در نهایت رشد تولید فراهم می شود
افراد و شرکت ها در سبد دارایی ها و بدهی های خود انواع ریسک ها از جمله ریسک نوسانات نرخ ارز را در نظر دارند و سعی می کنند با کمترین ریسک، بیشترین سود را نصیب خود کنند
- بازار ارز تنها بازاری در سطح جهان است که در آن شب و روز و تعطیلی معنا و مفهومی ندارد، زیرا به دلیل جهانی بودن نرخ آن و وجود نوسانات نرخ ارز، در هر لحظه خرید و فروشی صورت می گیرد
مقدمه:
تقریباً همه نیازهای انسان های اولیه در محیط خانوادگی تأمین می شد، اما با رشد جوامع و شروع زندگی اجتماعی، نیاز به استفاده از تولیدات دیگران احساس شد. به طوری که افراد، محصولات و تولیدات خود را با محصولات و تولیدات به دست آمده به وسیله دیگران معاوضه می کردند. با اختراع پول، این مبادلات سیری صعودی یافت و مراودات تجاری بین ملل نیز آسان تر شد، به طوری که امروزه کمترین کشوری را می توان یافت که کلیه نیازهای خود را در داخل تأمین کند. زیرا به دلیل تنوع منابع طبیعی یا پیشرفت فن آوری، کشورها از قابلیت های گوناگونی برای تولید کالاها و ارایه خدمات برخوردار شدند. از این رو رشد و توسعه فزاینده تجارت جهانی در چند دهه اخیر سبب تغییرات گسترده ای در روابط تجاری بین ملل مختلف شده است، به نحوی که شیوه نوین خرید و فروش بین المللی جایگزین روش سنتی شده و استفاده از پول بیگانه (ارز) به جزئی لاینفک ازاین مبادلات تبدیل شده است. به این دلیل کسب درآمدهای ارزی از مهمترین برنامه های اقتصادی کشورها به شمار می رود. از طرف دیگر واژه برنامه ریزی برای کسب درآمدهای ارزی مستلزم درک اهمیت ارز در اقتصاد ملی، نحوه تبدیل پذیری پول های بیگانه به پول ملی و نقش بانک ها در بازار ارز با توجه به ریسک نوسانات نرخ ارز است.
اهمیت ارز در اقتصاد ملی
امروزه کسب حداکثر وجوه ارزی ناشی از صادرات کالا و خدمات، از عمده ترین سیاست های اقتصادی کشورها است. زیرا چنانچه کشوری با کمبود ذخایر ارزی مواجه شود، برای تأمین نیازهای وارداتی خود، به ناچار می باید از مجامع، کشورها یا بانک های بیگانه وام بگیرد. این حالت زمانی اتفاق می افتد که کشور با کسری تراز ارزی مواجه باشد.در جریان عکس، هنگامی که صادرات کالاها، صادرات خدمات و سرمایه گذاری خارجیان در داخل یک کشور بیشتر از واردات کالا، واردات خدمات و سرمایه گذاری در خارج از کشور باشد، کشور مربوطه با مازاد تراز ارزی مواجه خواهد شد. محاسبه مازاد یا کسری تراز از جدول تراز پرداخت های کشور به دست می آید، این جدول نشان دهنده ارزش سالانه کلیه مبادلات اقتصادی ساکنان یک کشور با بقیه جهان است.
بسیاری از اقتصاددانان، مازاد تجارت خارجی را موتور رشد اقتصاد کشورها معرفی کرده اند، زیرا درصورت رونق تجارت خارجی و حصول مازاد تجاری، زمینه گسترش بازار داخلی، افزایش کارایی، ارتقای سطح کیفیت کالاها و در نهایت رشد تولید فراهم می شود. سپس از طریق گسترش و شکوفایی بخش هایی از اقتصاد که کشور در آن مزیت دارد، راه های دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی فراهم می شود. گسترش تجارت خارجی و افزایش صادرات کالا سبب توسعه زیرساخت های اساسی اقتصاد می شود و از طرف دیگر، به سبب افزایش تقاضای محصول و وارد شدن فعالان اقتصادی کشور در بازارهای جهانی، رشد اقتصادی و بهبود کیفیت کالاها حاصل خواهد شد. افزایش صادرات از جنبه های دیگری نیز سبب افزایش درآمدهای ارزی و به دنبال آن افزایش تقاضای مؤثر در اقتصاد می شود. تأمین تقاضای صادرات، نیازمند عرضه کالا و خدمات است که این امر می تواند افزایش سرمایه گذاری از طریق جذب سرمایه های داخلی و خارجی را به دنبال داشته باشد و زمینه رشد اقتصادی و کسب حداکثر درآمدهای ارزی را فراهم کند.
سیاست تعیین نرخ ارز
نرخ مبادله پول رایج یک کشور با پول سایر کشورها را در اصطلاح، "نرخ ارز" گویند. این نرخ در کشورهای مختلف بر اساس یکی از روش های ثابت، متغیر، چندگانه یا مدیریت شناور شده تعیین می شود. سیاست تعیین نرخ ارز، تنظیم کننده جریان ورود و خروج ارز در اقتصاد ملی است و از آن طریق میزان ورود و خروج کالا، خدمات و سرمایه بین یک کشور با سایر کشورها مشخص می شود.
نئوکلاسیک ها در مدل تعادل عمومی خود اعلام کرده اند که نرخ واقعی ارز همواره به عنوان عامل مؤثر تعادل در بخش خارجی مورد توجه قرار می گیرد. اگر ارزش پول یک کشور به صورت تصنعی بالاتر از ارزش واقعی آن نگه داشته شود، قیمت کالاهای خارجی در بازارهای داخلی نسبت به کالاهای تولید داخل ارزان تر خواهد شد و واردکنندگان، این مابه التفاوت ارزش را به دست خواهند آورد. اگر ارزش پول کشور به صورت تصنعی کمتر ارزش گذاری شود، این اثرات به طور معکوس در اقتصاد نمایان می شود.
در واقع نرخ ارز می باید از طریق عرضه و تقاضا تعیین شود. عرضه و تقاضا نیز به کسری یا مازاد ترازپرداخت های هر کشور برای پرداخت تعهدات و نیز انتظارات مربوط به تغییرات آتی نرخ ارز بستگی دارد،اما بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران به دلایل گوناگون کنترل ویژه ای بر نرخ برابری پول ملی با ارزهای خارجی اعمال می کنند. لذا چنانچه دولت (بانک مرکزی) نرخ ارز را مدیریت کند، این نرخ به صورت شناور مدیریت شده تعیین می شود. در جدول زیر، نرخ برابری 4 نوع ارز (دلار آمریکا، یورو، پوند انگلیس و ین ژاپن) نسبت به ریال ایران در مقاطع ماهانه مربوط به شش ماه مختلف نشان داده شده است.(1)
همان طوری که ملاحظه می شود نرخ برابری هیچ یک از ارزهای یاد شده در جدول نسبت به ریال ثابت نبوده و به طور دایم در حال تغییر و نوسان بوده است، اما چنانچه نرخ برابری یک ارز بیش از یک دامنه محدود افزایش یا کاهش یابد، دولت از طریق بانک مرکزی در بازار وارد می شود و با جمع آوری یا عرضه ارزمربوطه برای مدیریت آن اقدام می کند.