فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:40
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه 1
تحولات فکری و هنری 3
تحولات ادبی 6
تاریخ ملل شرق و یونان 8
مردم اسپارت 8
تربیت در اسپارت 8
نقد و بررسی تربیت اسپارت 15
مردم آتن 17
آموزش و پرورش آتن 18
آموزش و پرورش جدید و سوفسطائیان 20
آموزش و پرورش هلنی 22
خانه و مدرسه 23
آموزش و پرورش ایرانیان باستان از دیدگاه یونانیان 28
نتیجهگیری 39
منابع 40
مقدمه
کسانی که گذشته را مرور میکنند و آنرا مورد مطالعه و تأمل قرار میدهند و از آندرس عبرت میگیرند، سود سرشاری از کار خود میبرند، مخصوصاً اگر این مطالعه وتوجه در مورد تمدن انسان و مسائل مربوط به تربیت باشد.
از روزگار کهن پرورش جوانان برای زندگی یکی از مهمترین اشتغالات نوع بشربوده است. تاجایی که میتوان گفت: «تربیت هرگز مانند آنچه که جامعههای بدوی بهجوانان خود میدادهاند مؤثر نبوده است.» کودک به محض اینکه توانایی شرکت درزندگی بزرگتران خود را داشت و میتوانست خدمتی برای انان انجام دهد، آنها را دنبال وتقلید میکرد. تربیت ناخودآگاه برای ارضای تمایلات طبیعی به شکل بازی کودکانه وتقلید و شرکت در زندگی عمومی و جشنها و تشریفات دینی هزاران سال صورت مدرسةواقعی برای کودکان قبایل وحشی را داشته است.
مطالعة تاریخ اقوام بدوی به ما میفهماند که آشنا کردن جوانان به کار و فرهنگ واخلاق آداب و رسوم، همیشه قسمت مهمی از تربیت بوده و در آینده نیز هرگز نمیتواند ازقلمرو آن خارج گردد.
و بهترین وسیله برای آن است که وضع موجود آنها را بشناسیم و سیر تحول آنان رادریابیم و تکامل بشر را تا زمان حاضر درک کنیم.
آنچه در پیش رو دارید:
بررسی آموزش و پرورش و تعالیم تربیتی آن در تمدن یونان میباشد.
یونانیان آموزش و پرورش اروپایی را آغاز کردند آنان سعی داشتند که بین فرهنگو تعلیم و بین ارزش و واقعیت فرق بگذارند. آنان طبیعت آدمی را با بصیرت حیرتانگیزیبررسی کردند و با شجاعت از منطق افکار خود پیروی کردند.
یونانیان هنرمندان و متخصصانی والا بودند و علوم غرب را بنیان نهادند، اما دربرابر این آیین فکری خطرناک مقاومت ورزیدند که آموزش و پرورش بیشتر وسیلهایبرای ساختن اشیا باشد تا برای تربیت کودکان که مردان شایستهای شوند. این مایة فکریپایدار در اندیشة یونانیان که آموزش و پرورش همان است که فرد را میسازند، هنوزمسئلة امروزی ماست و ما را یادآور میشود که اگر وسایل مهارکردن ماشینهای مصنوعدست بشر را به کنار نهیم، بیگمان جوابگوی نیازهای نیمة دوم قرن بیستم نخواهیم بود.
جان استوارت میل (John Stuart mill) معتقد است یونانیان تقریباً بنیانگذار همهچیز بودهاند جز مسیحیت که دنیای جدید بدان مباهات میکند. بیگمان یونانیان نخستینمربیان واقعی دنیای غرب بودند هیچ تاریخ آموزش و پرورشی نمیتواند وجود یونانیانرا نادیده انگارد زیرا آنان اولین قوم غربی بودند که به طور جدی و با تعمق دربارة آموزشو پرورش نسل جوان، ماهیت و هدف آن و اینکه کودکان و مردان چگونه باید تربیت شوندمیاندیشیدند. اما درست به همین علت که یونانیان به امر آموزش و پرورش بسیارعلاقهمند بودند، دربارة آن هم رأی نبودند. مثلاً در اسپارت و آتن، با دو آرمان سختمتضاد تربیتی مواجه میشویم که در عمل آموزش و پرورش امروزی به آسانی میتوانآنها را باز شناخت.
قبل از آنکه بحث آموزش و پرورش یونان را آغاز کنیم لازم میبینم دربارة تحولاتفکری و هنری و ادبی اشارهای داشته باشیم.
تحولات فکری و هنری
همینکه یونانیان توانستند ایرانیان را پس از نبردهای خونین از خاک خود براننددوران آرامش نسبی، مخصوصاً در دوران رهبری پریکلس در یونان شروع شد و آتنصحنة فعالیتهای فکری، علمی، هنری قرار گرفت و نوابغ بزرگی پیدا شدند که تحولاتبزرگی در دنیای متمدن آنروزی پدید آوردند و در حقیقت بنیانگذاران تمدن امروزی بهشمار رفتند.
در این دوران که به عصر پریکلس معروف شد، یونان برجستهترین ادوار تاریخیخود را طی کرد، بزرگترین شاهکارهای فلسفی، علمی و ادبی که دنیا به خود دیده بود بهوجود آمد و بزرگترین نوابغ ادبی و فلسفی دوران باستان پا به عرصة وجود گذاشتند.
در این زمان است که هنرهای زیبای یونانی به منتهی درجة عظمت و شکوه خودرسید خالق علوم، آزادی، بشریت یونان خود را خالق زیبایی معرفی کرد و در تمام شعبهنری شاهکارهای جاویدانی از خود به یادگار گذاشت که نظیر ان تاکنون دیده نشده بود،چون وسایل مادی کار کاملاً مهیا بود هنرمندان آزادانه توانستند از تصورات و تخیلاتخود الهام بگیرند.
مانند شعرا و ادبا دراماتیک، هنرمندان از طبیعت تقلید کردند و مانند آنها حالاتمتنوعی به هنر خود دادند.
خاتمة جنگهای مدیک و راندن دشمن از خاک خود نیروی اخلاقی جدیدی در آنهاتولید نمود که آنها را به آتیة درخشانی امیدوار میساخت.
برای تشکر از خدایان که آنها را از خطر خارجی رهانده بود تمام معابدی که خرابشده بود مرمت نمودند و در قلب خود سعی کردند که آنها را زیباتر و باشکوهتر جلوهدهند. هنر حجاری و نقاشی و تزئینی با هنر ساختمانی ترکیب یافت. در کنار معابد،ساختمانهای زیبای شهری، محلهای ورزشی نباشد و شهرها با یکدیگر به رقابتپرداختند.
در این عصر علاوه بر تکامل هنرهای زیبا بواسطة پیدایش فلاسفة بزرگی نبوغیونانی صورت حقیقی به خود گرفت و فلسفه وارد مرحلة جدیدی شد. اهمیت تحولاتفلسفی در این عصر این بود که نفوذش در تمام تحولات فکری و عقلانی دوران بعدی حسمیشود و در نزد شعرا، مورخان، ناطقین آن زمان اثرات آن مشاهده میگردد.
از فلاسفة بزرگی که در این عصر پیدا شدند نخست بایستی نام سقراط را ذکر کردکه در رأس تحولات فکری جامعة یونانی قرار گرفت و دوران درخشندگی یونان نیزمدیون این مرد بزرگ بود.
به عقیدة وی مردم از روی علم به دنبال کارهای بد نمیروند، به این جهت برایخوبی و درستی مبنای عقلی و علمی میجست و اصل تعلیمات او این است که بشر همیشهجویای خوشی و سعادت است ولی در نظر او این سعادت بالذات و شهوات نفسانی بدستنمیآید، بلکه با جلوگیری از خواهشهای نفسانی میسر است. بالاخره فضیلت جز با دانشو حکمت بدست نمیآید.
افلاطون دیگر فیلسوف عالیقدر، و یکی از نویسندگان برجستة دوران باستانی باآثار کتبی تقریباً سی ساله که اصول عقاید وی در رسالة جمهور بیان شده است وی درنوشتههایش کوشیده است در روابط بشری بنیان جدیدی که تاکنون وجود نداشته،برقرار سازد.
و ارسطو نخستین پایهگذار علوم جدید، و از بزرگترین فلاسفة دنیای باستانی استکه مدت مدیدی دنیای متمدن را تحت تأثیر عقاید و آراء خود قرار داد. و تصنیفاتش بهزبانهای سریانی، پهلوی و عربی ترجمه شده است. وی شعب علوم مختلف را از یکدیگرمتمایز ساخته و همة علوم و فنون را جزء حکمت میداند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:38
چکیده. ۱
مقدمه. ۳
فرضیههای پژوهش… ۹
اهداف پژوهش… ۱۰
مواد و روشها ۱۱
نتایج و بحث.. ۱۲
مقایسه دو گروه کشاورزان همکار و غیر همکار پروژهها ۱۸
مقایسه پروژههای انتقال یافتهها از نظر برخی از متغیرها ۲۲
همبستگی بعضی از متغیرها و ویژگیهای کشاورزان مورد مطالعه با میزان عملکرد گندم آبی: ۲۴
تحلیل رگرسیون.. ۲۵
منابع.. ۳۶
چکیده
توسعه منابع انسانی و انتقال فناوری، از مهمترین کارکردهای محوری در توسعه کشاورزی است که با همکاری محققان، مروجان و کشاورزان حاصل میگردد. فقدان و یا ضعف فناوری لازم برای بسیاری از نظام های زراعی، از سوی اکثر صاحب نظران بعنوان یکی از نتایج و پدیده های حاصل از ضعف ارتباط بین محققان، مروجان و کشاورزان قلمداد گردیده است. تطابق دانش فنی و روشهای مورد توجیه با شرایط بهره برداران در هر منطقه، یکی از مسایل مهم در افزایش تولید و توسعه کشاورزی است. پروژههای تحقیقی- ترویجی، تحقیقی- تطبیقی و روز مزرعه، از جمله پروژههای انتقال یافته ها هستند که در صددند تا ارتباط بین محققان، مروجان و بهره برداران را مستحکمتر کنند. هدف اصلی این مقاله، بررسی اثربخشی این پروژه ها وتحلیل عوامل مؤثر بر آن است. جامعه آماری تحقیق شامل کشاورزان همکار و غیرهمکار در پروژههای انتقال یافتهها بوده است که از آن میان تعداد 126 نفر کشاورز همکار و 135 نفر کشاورز غیرهمکار از شش استان آذربایجان غربی، کرمان، همدان، گلستان، خوزستان و خراسان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها دو نوع پرسشنامه ای بود که پایایی آنها بر اساس آلفای کرنباخ با مقدار بیش از 0/70 مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل دادهها، علاوه بر آمار توصیفی، از آزمونهای ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره، من ویتنی، تی استیودنت و کروسکال والیس استفاده گردید. نتایج یافته ها نشان داد که میزان علاقمندی و آمادگی کشاورزان برای شرکت در پروژههای انتقال یافتهها به ترتیب اولویت شامل پروژههای تحقیقی- ترویجی، روز مزرعه و تحقیقی- تطبیقی میباشد. دلایل عدم بکارگیری توصیههای فنی، حاصل از پروژههای انتقال یافتهها به ترتیب اولویت، عدم دسترسی بموقع به نهادهها، عدم اطلاع کافی، از نحوه بکارگیری توصیههای فنی عدم کارایی یافتهها و توصیهها ، هزینه اضافی و عدم تطابق توصیهها با شرایط کشاوزان قلمداد شده است. در مقایسه کشاورزان همکار و غیرهمکار پروژهها، مشخص گردید که از نظر تعداد دفعات دریافت وام، تعداد تماس با کارشناسان و مروجان، شرکت در کلاسها و بازدیدهای ترویجی، مقدار عملکرد گندم آبی و دیم، میزان آشنایی با پروژهها و میزان بکارگیری توصیهها، بین دو گروه از کشاورزان مورد مطالعه تفاوت معنیداری وجود دارد.
کلمات کلیدی: پروژههای انتقال یافتهها، پروژههای تحقیقی – ترویجی، پروژههای تحقیقی، تطبیقی، روز مزرعه
مقدمه
تغییر روشهای سنتی تولید به روشهای جدید و مبتنی بر اصول علمی ، یکی از مهمترین عوامل دستیابی به توسعه کشاورزی است که این مهم با همکاری محققان، مروجان و کشاورزان حاصل میگردد. پارسل و اندرسون (1997) ، فقدان تکنولوژی لازم و مناسب برای بسیاری از سیستمهای معمول زراعی را به خاطر ارتباط ضعیف بین محققان، مروجان و کشاورزان می دانند. ریل وساندز (1989) نقش کشاورزان را حتی بالاتر از همکاری در آزمایشهای داخل مزرعه یا آنفارم میدانند و اعتقاد دارند که ارتباط با کشاورزان باید در حدی باشد که اطمینان بدهد تحقیقات انجام گرفته در راستای نیازها و رفع مشکلات کشاورزان است. اگبامو (2000) و ماندی (1992)، برای ترویج دو نقش ارتباطی و تسهیلگری در خصوص تعیین نیازهای فنی و تحقیقاتی کشاورزان، اجرای تحقیقات تطبیقی در مزارع کشاورزان، ارزیابی مشارکتی و انجام بعضی فعالیتهای گروهی و مشترک با همکاری محققان و کشاورزان قایلند (Agbamu,2000) و .(Mundy, 1992)
از نظر سوانسون و همکاران، (1381) تولید فناوری، شامل برنامهریزی، مدیریت و اجرای فعالیتهای تحقیقی در راستای توسعه، سنجش، سازگار کردن و آزمایش کردن فناوریهای پیشرفته کشاورزی برای کشاورزان و دیگر بهرهبرداران است که مراحل: تحقیق و کشف، آزمون صحرایی یافتهها، ارایه یافتههای جدید به کشاورزان و کمک در بکارگیری فناوری و یافتههای جدید را شامل می شود. این فرآیند می تواند در قالب یک نظام فناوری کشاورزی تحقق یابد (ATS ) که شامل همه افراد، گروهها، سازمان ها و موسساتی است که مشغول تولید، توسعه و اشاعه فناوریهای جدید و فناوری موجود است (Kaimowite,1991). از سوی دیگر، رولینگ نیز نظام دانش و اطلاعات کشاورزی ( (AKIS را گروهی از افراد و یا سازمان های کشاورزی، و ارتباط و تعامل بین آنها می داند که در فرآیند تولید، تبدیل، انتقال، ذخیره سازی، بازیابی و اصلاح، تکامل، نشر و کاربرد دانش و اطلاعات، با هدف استفاده از آنها در تصمیمگیری، حل مشکلات و نوآوری در کشاورزی کشور، درگیرند (Roling,1990) .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:43
چکیده:
در سالهای اخیر در سراسر دنیا هزینههای فناوری اطلاعات (IT) در سازمانها، اعم از کوچک یا بزرگ، خدماتی یاتولیدی، انتفاعی یا غیر انتفاعی، افزایش یافته است. هزینههای خودکارـ سازی دفتری و خودکارـ سازی تولید که شاملکامپیوترها، بستههای کاربردی، توسعه نرمافزارهای مطابق با نیاز، ارتباطات، شبکههای کامپیوتری و اینترنت استسرمایهگذاری محسوب میشود و معمولا به منظور توسعه اثربخشی، افزایش بازدهی، نگهداری و ارتقای جایگاه رقابتیسازمان صورت میگیرند.
متاسفانه همه سرمایهگذاریها و فناوری اطلاعات نتایج مورد انتظار را به بار نمیآورند. این واقعیت به همراه گامهایسریع تغییر در منسوخ شدن فناوری اطلاعات در ابعاد سختافزار و سکوهای نرمافزاری، مدیران سازمانها را وامیدارد کهبرنامهریزی بلند مدت در سرمایهگذاری فناوری اطلاعات را مورد توجه قرار دهند.
این مقاله یک مدل ورودیـ خروجی را برای توسعه برنامه اصلی سیستمهای اطلاعات مدیریت ارائه میدهد و در آنچندین روش برنامهریزی از جمله روشهای برنامهریزی سیستمهای کسب و کار (BSP) و رویکرد مهندسی اطلاعات برایتولید چنین برنامهای مورد مقایسه قرار میگیرد.
علاوه بر این، در این مقاله یک روش جدید برای برنامهریزی فناوری اطلاعات که در آن سعی شده است ضمنبرطرف کردن نقاط ضعف روشهای موجود، بر نقاط قوت آنها تاکید شود ارائه شده است. در پایان مجموعهای از عواملارزیابی روشهای برنامهریزی فناوری اطلاعات ارائه شده که اهمیت نسبی هر یک از آنها از طریق مصاحبه روشمند بامتخصصان ایرانی گزارش شده است.
کلید واژهها: فناوری اطلاعات، برنامهریزی راهبردی، معیار گزینش، ضرورت برنامهریزی، مدل ورودیـ خروجی، اولویتسیستمها، سیستمهای اطلاعات مدیریت، فرایند کسب و کار، عوامل حیاتی موفقیت
مقدمه
مدیران، شرکتها و سازمانها، اعم از خصوصی ودولتی، هر ساله هزینههای بسیار زیادی را در زمینهفناوری اطلاعات (نرمافزار، سختافزار، شبکه،آموزش، استخدام نیروی انسانی، تحول در سازمانو ...) صرف میکنند. متاسفانه در بسیاری مواردبازدهی و اثربخشی فناوریهای بهکار گرفته شدهنسبت به هزینههای مصرف شده پایین است کهقابل تامل و بررسی است.
بقا و رشد سازمانها در گرو تغییر نگرش بهاطلاعات به عنوان یکی از منابع اصلی هر سازماناست و بر این اساس، ضرورت برخورد مناسب،منسجم و برنامهریزی شده مدیران با این منبعاولویت بسیار بالایی پیدا خواهد کرد. اهداف ورهآوردهای مقاله متعدد هستند و در ادامه به آنهااشاره میرود، اما هدف اصلی تحقیق انجام شدهایناست که یک مدیر چگونه روی فناوریاطلاعات سرمایهگذاری کند.
مفهوم سرمایهگذاری در سیستمهایاطلاعات مدیریت، که در این گزارش از آن بسیاراستفاده خواهد شد شامل تمامیسرمایهگذاریهایی است که در زمینه سیستمهایپردازش تراکنش، سیستمهای گزارش مدیریت،سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری، سیستمهایپشتیبانی مدیریت ارشد، سیستمهای مدیریتدانش و خودکارـ سازی اداری و مجموعهنیازمندیهای آنها اعم از سختافزار، نرمافزار وشبکه خواهد بود.
برای آنکه موضوع از همین ابتدا روشنشود سؤالهایی را که سعی شده است در این مقالهبه آنها پاسخ داده شود در اینجا مطرح میکنیم.
1. چرا برنامه راهبردی سیستمهای اطلاعاتمدیریت برای بنگاه ضروری است؟
2. ویژگیها و محتوی یک برنامه راهبردیسیستمهای اطلاعات مدیریت چیست؟
3. آیا میتوان فرایند برنامهریزی را در قالب یکمدل تدوین و ارائه کرد؟
4. نقاط قوت و ضعف روشهای فراگیر کداماند؟ وآیا میتوان روشی را معرفی کرد که نقاط ضعفکمتری داشته باشد؟
5. یک روش برنامهریزی مناسب چگونه انتخابمیشود؟
6. معیارهای گزینش روش مناسب کداماند؟
ضرورت برنامهریزی
تحولات انجام شده در چند دهه اخیر جایهیچگونه شک و تردیدی را نسبت به ضرورتبرنامهریزی راهبردی سیستمهای اطلاعاتمدیریت باقی نمیگذارد، زیرا:
- اقتصاد جهانی و بر اثر آن رقابت نیز بسیارفشردهتر شده است و عملیات هر بنگاه باید بهشکل جهانی انجام شود.
- اقتصاد در صنایع مختلف تغییر پیدا کرده و بردانش و اطلاعات بنیانگذاری شده است.
- ساختارهای سازمانی و خطمشهای مدیریتیکاملا متحول شدهاند.
- فناوری اطلاعات کاملا دگرگون شده است و بهلحاظ کمی (توسعه در کل جهان) و کیفی (تنوعو سرعت اطلاعات) با قبل قابل مقایسه نیست.
- از اطلاعات به عنوان منبع راهبردی نامبردهمیشود.
آنچه از دیدگاه مدیریت هر بنگاه پراهمیت به نظرمیرسد نحوه سرمایهگذاری در فناوری اطلاعاتاست، زیرا:
- اجرای برنامه مستلزم سرمایهگذاری بسیارسسنگین است.
-نتایج حاصل از اجرای برنامه باید پاسخگوینیازهای واقعی سازمان باشد.
- اجرای برنامه نیاز به ایجاد فرهنگ جدید دارد.
- اجرای برنامه مستلزم جذب و تربیت نیرویانسانی است.
- اجرای برنامه تاثیر بسیار گسترده و عمیقی درسازمان ایجاد میکند.
- طبیعت اجرای برنامه بلند مدت است.
- و نهایتا با توجه به تغییرات سریع در فناوریاطلاعات انتخاب روند مناسب باعث خواهدشد که از سرمایهگذاری مجدد جلوگیری بهعملآید.
محتوی برنامه راهبردی سیستمهایاطلاعات مدیریت
روشهای مختلفی وجود دارد که مدعی هستندمیتوانند برنامه فناوری اطلاعات را برای سازمانهاو بنگاهها ایجاد کنند و بر ادعای خود نیز اصراردارند، اما سؤالهای اصلی که در انتخاب روش نقشمؤثری دارند عبارتاند از.
محتوی برنامه فناوری اطلاعات چیست؟
چگونه میتوان به روش مناسب دست یافت؟
پارکر و ترینر بر مدلهای جاری و آیندهفرایندهای کسب و کار در سطح کلی و جزئی وطراحی معماری دادهها با هدف یکپارچه و برنامهراهنما از سیستمها و اطلاعات جاری برای ساختمعماری هدف تاکید دارند [8].
آقا و خانم لادن برنامه را شامل عباراتی ازاهداف بنگاه میدانند که چگونه پشتیبانی ودستیابی به آن اهداف را توسط فناوری اطلاعاتبیان میکند و بر سازمان بنگاه و طراحی فرایندهاتاکید دارند [1].
آلتر برنامه فناوری اطلاعات را جزئی ازبرنامه کسب و کار میداند که باید برنامه کسب وکار را پشتیبانی کند [2].
ویسوکی دمیشل برنامهریزی سیستمهایاطلاعاتی یکپارچه و برنامه راهبردی بنگاه وواحدهای کسب و کار را که با همکاری مدیرانذیربط و مدیران سیستمهای اطلاعاتی بهوجودآمده است به عنوان مبنای برنامهریزی سیستمهایاطلاعاتی مدیریت قرار میدهد [7].
در سابقه این موضوع دو ابهام عمده دیدهمیشود که یکی از آنها نوع ارتباط بین فرایندهایبرنامهریزی راهبردی کسب و کار، و برنامهریزیراهبردی سیستمهای اطلاعات مدیریت است ودیگر اینکه علیرغم سطح مشترکی که بین محتویبرنامههای راهبردی سیستمهای اطلاعات مدیریتوجود دارد اما چارچوب شفافی را از برنامه ومحتوای آن مطرح نمیکند و به همین دلیل سعیشده است که محتوی شفافی از یک برنامه فناوریاطلاعات به شرح زیر ارائه شود. این محتوی فارغو مستقل از روشهای مختلف برنامهریزی راهبردیسیستمهای اطلاعات مدیریت ارائه شده است.
برنامه فناوری اطلاعات
اهداف، راهبردها و سیاستهای برنامه راهبردیسیستمهای اطلاعات مدیریت
محیط عملیاتی
ابزارهای توسعه نرمافزار
نحوه توسعه نرمافزار و بهکارگیری آن
سیاستهای اداری و سازمانی
مجموعه سیستمها
فرایندها
سیستمهای اطلاعاتی
رابطه فرایندها و سیستمهای اطلاعاتی
نیازهای اطلاعاتی سازمان
موجودیتها
رابطه موجودیتها و سیستمها
درجهبندی و اولویت سیستمها
برنامه چند ساله اجرایی
ویسوکی دمیشل رابطه بین فرایندهای دوبرنامهریزی راهبردی کسب و کار و برنامهریزیراهبردی سیستمهای اطلاعات را در چهار شکلمستقل، انفعالی، مرتبط و یکپارچه مطرح میکند.از طرف دیگر ساز و کارهای دیگری ارائه شدهاست که به موضوع چگونگی دستیابی بههمراستایی دو برنامهریزی اشاره دارند و هدف آنهاایناست که بین دو فرایند یکپارچگی ایجاد کنند.این نوع ساز و کارهای مستقل از روشها به عواملیپرداختهاند که نحوه بهکارگیری روشها را در سازمانتحت تاثیر قرار میدهند و در ماهیت روش مؤثرنیستند.
روشهای مختلف برنامهریزی که برنامهفناوری اطلاعات محصول فرایند برنامهریزیآنهاست، علاوه بر اطلاعاتی که در طول فرایند بهآنها دستیابی پیدا میکنند، نیازمند اطلاعات وورودیهای خاصی هستند.
همانطور که دیده میشود این روشها ازیک طرف متناسب با نوع رابطهای که با فرایندبرنامهریزی راهبردی کسب و کار دارند از برنامهراهبردی کسب و کار اطلاعات لازم را دریافتمیکنند و از طرف دیگر از آنجا که اثر بخشیاجرای برنامه در تایید، پشتیبانی و همافزایی تحققبرنامه راهبردی بنگاه دیده میشود، یکپارچگیبین دو فرایند برنامهریزی امری اجتنابناپذیراست.
مدل ورودی-خروجی برنامهریزیراهبردی سیستمهای اطلاعات مدیریت
در این مرحله به طرح مدلی شفاف و جامع به ناممدل ورودی-خروجی پرداخته میشود که بهعنوان مبنا و معیاری جهت ارزیابی روشهایمختلف برنامهریزی راهبردی سیستمهایاطلاعات مدیریت میتواند مورد استفاده واقعشود. کلیات مدل در شکل 1 و مدل تفصیلی درشکل 2 آمده است.
اثر ورودیها بر خروجیها در جدول 1 آمده است.
بررسی روشهای موجود برنامهریزی
روشهایی که در این مقاله مورد بررسی قرارگرفتهاند عبارتاند از:
1. تبدیل مجموعه راهبرد (KING)
2. برنامهریزی سیستم کسب و کار (IBM)
3. عوامل حیاتی موفقیت (ROCKART)
4. تحلیل اطلاعات کسب و کار و تکنیکهاییکپارچهسازی
(BURNSTINE)5. تحلیـل محصـــــول-مناســــبات(DICSON & WETHERBE)
6. بازگشت سرمایه
7. اعلام هزینه
8. بودجه بر مبنای صفر (PYHER)
9. برنامهریزی راهبردی اطلاعات (MARTIN)
این روشها با مدل ورودیـ خروجی مورد ارزیابیواقع شدند و این ارزیابی در سه محور به شرح زیرانجام پذیرفته است.
الف) آیا ورودیهایی که روش برنامهریزی از آناستفاده میکند، زیرمجموعهای از ورودیهایی مدلهستند؟
ب) آیا خروجیهایی که روش برنامهریزیتولید میکند (برنامه) زیرمجموعهای ازخروجیهای مدل هستند؟
ج) آیا روش به کل ورودیهای مدل نیاز دارد وتمامی خروجیهای مدل را تامین میکند؟
پاسخ هر یک از روشها به سؤالهای فوق در جدول2 آمده است.