فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:32
مقدمه :
زبان فارسی )فارسی دری، پارسی، دری[۲]) زبانی است که در کشورهای ایران، افغانستان[۳]، تاجیکستان[۴] و ازبکستان[۵] به آن سخن میگویند. فارسی زبان رسمی کشورهای ایران و تاجیکستان و یکی از زبانهای رسمی کشور افغانستان است.
در ایران بیش از ۴۰ میلیون تن[۶] )بین ۵۸٪ تا ۷۹٪) پارسی زبان هستند.[۷] در افغانستان ۲۰ میلیون تن، در تاجیکستان ۵ میلیون تن[۸]، و در ازبکستان حدود ۷ میلیون تن به فارسی سخن میگویند. [۹] [۱۰]زبان پارسی گویشورانی نیز در هند و پاکستان دارد )نگاه:زبان فارسی در شبهقاره هندوستان). با توجه به رسمی بودن زبان فارسی در ایران، افغانستان و تاجیکستان و تسلط گویشوران سایر زبان ها بدان به عنوان زبان دوم روی همرفته میتوان شمار پارسیگویان جهان را حدود ۱۱۰ میلیون تن برآورد کرد.
گرچه پارسی اکنون زبان رسمی پاکستان نیست، پیش از استعمار انگلیس و در زمان امپراتوری مغول )به فرمان اکبرشاه)، زبان رسمی و فرهنگی شبهقاره هند بوده است. زبان رسمی کنونی پاکستان )اردو)، که «اسلامیشده»ی زبان هندی است، بسیار تحت تأثیر پارسی بودهاست و واژههای پارسی بسیاری دارد. به خاطر تأثیر بسیار زیاد زبان فارسی در پاکستان، بنیانگذاران این کشور تصمیم گرفتند که سرود ملی پاکستان به زبان فارسی باشد. در تعاریف رسمی پاکستان، زبان اردو دختر زیبای زبان فارسی معرفی میشود.
جایگاه زبان فارسی
زبان فارسی با اینکه یکی از ارکان اصلی هویت ایرانی است و بعد از انقلاب مشروطه به عنوان زبان ملی ایران تبلیغ و شناخته شدهاست،[نیازمند منبع] ولی هویتی بسیار فراتر از فلات ایران دارد به طور مثال قبل از استعمار هند توسط انگلیس، در زمان حکومت گورکانیان در هند، که ادامه دهنده امپراتوری تیموریان در هند بودند، فارسی زبان رسمی این امپراتوری وسیع بود.[۱۱] یا نقل میکنند که وقتی که شاه اسماعیل صفوی در ابتدای یکی از جنگهای خود قطعه شعری به زبان ترکی آذربایجانی برای پادشاه عثمانی فرستاد، پادشاه عثمانی شعری فارسی را در جواب او، برای شاه اسماعیل پس فرستاد.[۱۲] زبان فارسی جدا از اینکه زبان اصلی و یا زبان دوم مردم سرزمین ایران با قومیتهای مختلف بودهاست، نفوذ بسیاری در کشورهای مجاور خود همچون امپراتوریهای گورکانیان هند و عثمانی داشتهاست.آن هم در حالی که در کنار نفوذ زبان فارسی، نفوذ فرهنگ ایرانی هم در فرهنگهای دیگر دیده میشود و به طور مثال در امپراتوری گورکانیان در کنار دین اسلام، فرهنگ ایرانی جزو سرلوحههای فرهنگیشان بوده است[۱۳] [۱۴]. این نفوذ فرهنگی تا به آن حد است که ریچارد نلسون فرای، استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد معتقد است که «...عربها دیگر نقش ایران و زبان فارسی را در شکل گیری فرهنگ اسلامی درک نمیکنند. شاید آنان آرزو دارند که گذشته را فراموش کنند، ولی با این کار آنها ریشههای معنوی، اخلاقی و فرهنگی خودشان را حذف میکنند...» [۱۵] [۱۶].
در سال ۱۸۷۲ در نشست ادیبان و زبانشناسان اروپایی در برلین، زبانهای یونانی، فارسی، لاتین و سانسکریت به عنوان زبانهای کلاسیک جهان برگزیده شدند. بر پایهٔ تعریف، زبانی کلاسیک بهشمار میآید که اولا باستانی باشد، ثانیا ادبیات غنی داشته باشد و ثالثا در آخرین هزاره عمر خود تغییرات اندکی کرده باشد. [۱۷]
زبان فارسی از نظر شمار و تنوع ضربالمثلها در میان سه زبان اول جهان است.[۱۸]
پیشینهٔ زبان فارسی
زبان فارسی از شاخهٔ هندواروپایی زیرشاخهٔ هندوایرانی و زیرشاخهٔ زبانهای ایرانی است. پیشینهٔ کهن زبان فارسی به ایرانی باستان باز میگردد.
زبان پارسی ریشه در پارسی میانه دارد و پارسی میانه ریشه دارد در پارسی باستان. [۱۹][۲۰][۲۱][۲۲]
از ایرانی باستان، زبانهای
• زبان اوستایی
• زبان سغدی
• زبان مادی
• پارسی باستان
• زبان سکایی
پدید آمدند. این زبانها کمابیش همهنگام بودهاند و بر یکدیگر پیشینگی نداشتند. در زمان هخامنشیان، پارسی باستان، زبان رسمی امپراتوری میشود.
زبان فارسی، شامل سه زبان است : پارسی باستان ، پارسی میانه )پهلوی )، و پارسی نو )فارسی بعد از اسلام )، و چون مطلقاً فارسی گویند مراد زبان اخیر است . ابن الندیم از عبداﷲبن مقفع حکایت کند که لغات فارسی شش است : فهلویه )پهلوی )، دریه )دری )، فارسیه )زبان مردم فارس )، خوزیه )زبان مردم خوزستان )، و سریانیه . فهلویه منسوب است به فهله )پهله ) نامی که بر مجموع شهرهای پنجگانه ٔ اصفهان و ری و همدان و ماه نهاوند و آذربایجان دهند. [۲۳]
زبانهای ایرانی
شاخه زبانهای ایرانی غربی
شمال غربی باستان: مادی میانه: زبان پارتی )پهلوی اشکانی) نو: آذری | گیلکی | مازندرانی | تالشی | کردی کرمانجی | کردی سورانی | زازا-گورانی | سمنانی | زبانهای ایران مرکزی | بلوچی[۱] | سیوندی
جنوب غربی[۲]
باستان: پارسی باستان میانه: پارسی میانه )پهلوی) نو: فارسی | لری | بختیاری | بشاکردی | کمزاری | تاتی اران
شاخه زبانهای ایرانی شرقی
شمال شرقی باستان: اوستایی[۳] میانه: سغدی | خوارزمی | بلخی | سکایی غربی | آلانی | سرمتی نو: آسی | یغنابی )سغدی نو)
جنوب شرقی میانه: سکایی-تخاری نو: پشتو | زبانهای پامیری | پراچی | ارموری | منجی | یدغه
۱-بلوچی به خاطر مهاجرت گویشورانش، از نظر جغرافیایی به جنوب شرق فلات ایران منتقل شده. ۲-شاخه جنوب غربی را شاخه فارسیتبار نیز میگویند. ۳-بیشتر زبانشناسان، اوستایی را در مرز شاخههای غربی و شرقی دستهبندی میکنند.
زبان پارسی باستان
پارسی باستان زبان مادری و زبان میهن اصلی خانواده و دودمان هخامنشی بودهاست. نخستین یافتههای نوشتاری از این زبان، سنگنبشته بیستون است که پیشینهٔ آن به سدهٔ ششم پیش از میلاد برمیگردد .[۲۴] دبیرهٔ پارسی باستان، میخی بودهاست که به نظر میرسد در زمان هخامنشی دبیرهٔ رایج در میان هیچ گروهی از مردم نبوده است و تنها دبیرهای ادبی برای نوشتن سنگنوشتهها بودهاست.[۲۵]
دوره باستان که از آغاز تا فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی، تقریباً از سدهٔ بیستم تا حدود چهارم و سوم پیش از میلاد را دربرمیگیرد. از زبانهای ایرانی باستان چهار گویش آن شناخته شدهاست: مادی، سکایی، اوستایی و پارسی باستان. از زبان مادی و سکایی که یکی در غرب ایران و منطقه فرمانروایی ماد و دیگری در شمال، از مرزهای چین تا دریای سیاه، از جمله بین اقوام پارت و ساکنان سغد، رایج بوده، تنها واژهها و عبارتهایی در نوشتههای دیگران برجای ماندهاست. اما از زبانهای اوِستایی و پارسی باستان مدارک بسیار در دست است. زرتشت کتاب خود را به زبان اوِستایی نوشتهاست.
پارسی باستان زبان مادری و زبان میهن اصلی خانواده و دودمان هخامنشی بودهاست. نخستین شواهد نوشتاری از این زبان، سنگنبشته بیستون است که تاریخ آن به قرن ششم پیش از میلاد برمی گردد.[۲۶] درهمین زمان لهجههای دیگر ایرانی باستان نیز وجود داشته که پا به پای چهار زبان مهم دوران باستان مراحل تکاملی را میپیمودهاست، مانند زبانهای بلخی، سغدی، پارتی و خوارزمی.
خط باستان، خط میخی بودهاست و به نظر میرسد در زمان هخامنشی، خطی رایج در بین هیچ گروهی از مردم نبوده است و تنها خطی ادبی برای نوشتن سنگنوشتهها بودهاست که برای نگاشتن این سنگنوشتهها استفاده میشدهاست .[۲۷] زبان باستان از نظر دستوری پیچیدهتر از نسلهای بعدی پارسی بودهاست.[۲۸]
پارسی میانه
در ردهبندی زبانشناسی، به زبانی که از سده سوم پیش از میلاد تا سده هفتم پس از میلاد در ایران زمین، کاربرد داشتهاست، میانه میگویند. زبان پهلوی به گویش مرکزی میانه که در دوران اشکانیان و ساسانیان رواج داشت، گفته میشود. پارتها به زبان پهلوی شمالی )پارتی) که جزیی تفاوت با پهلوی جنوبی دارد، سخن میگفتند. پهلوی جنوبی )ک) در عهد ساسانیان رواج داشتهاست. دستور زبان پهلوی سادهتر از باستان اما پیچیدهتر از پارسی نو بودهاست.[۲۹] [۳۰]
پارسی نو
برای این بخش از این مقاله منابع لازم نیامدهاست. لازم است بر طبق اصول اثباتپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع منبعی برای آن ذکر شود. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد.
شعر جایگاه ویژهای در زبان پارسی دارد.
زبان پارسی میانه، پس از تحول و آمیختگی با لهجهها، گویشها و زبانهای خویشاوند نزدیک و همچنین وارد شدن وام واژهها، پارسی نو را به وجود آوردهاست. بنا بر این جای تعجب نیست که شباهتهای فراوان چه از نظر واژگانی و چه از نظر دستوری میان این دو زبان وجود دارد. در واقع تحولی که از پارسی باستان تا پارسی میانه اتفاق افتادهاست بسیار عظیمتر از تحولیاست که از پارسی میانه تا پارسی نو رخ دادهاست.
در این میان، فردوسی با سرودن شاهنامه در سدهٔ چهارم تاثیر مهمی بر بازیافت بسیاری از واژههای گمشدهٔ زبان پارسی داشت و خود این تاثیر را در شاهنامه اعلام کردهاست. اگر کوششهای خودجوش فردوسی نبود، هویت پارسی امروز بسیار بیش از این به خطر میافتاد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:53
مقدمه :
بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن "اضافه تولید" یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتریِ قادر به پرداخت ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران بیش میآید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز میماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند. بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند. به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای "زیادی" در بازار تظاهر کرده بود در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم میریزد و فاجعهای پدید میآورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است.
در بحران بزرگی که در سالهای ۱۹۳۳ - ۱۹۲۹ در گرفت، حجم تولید در جهان به ۴۴% رسید (کمتر از نصف میزان قبل از بحران شد) و بزرگترین کشورهای سرمایه داری از نظر حجم تولید به سطح ۲۰ یا ۳۰ سال پیش از بحران برگشتند. چهل میلیون نفر کارگر از کار بیکار شده به خیابانها ریخته شدند، هزاران مؤسسه ورشکست گردید. زیانی که از این بحران به اقتصاد جهانی وارد شد بیش از خسارات ناشی از جنگ اول جهانی بود. لبهٔ تیز بحران و نیروی ویرانگر آن علیه کارگران و تولیدکنندگان و سرمایه داران کوچک متوجه است.
تاریخچه بحران اقتصادی در جهان
ریشه اصلی بحران مالی اخیر آمریکا و کشورهای اروپایی به اقدامات انجام شده پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 بازمیگردد. به دنبال وقوع آن حادثه فدرال رزرو برای کاهش بدبینی فعالان اقتصادی اقدام به کاهش نرخ بهره نمود تا سرمایهگذاری تشویق شده و از حرکت به سمت رکود اجتناب شود. با کاهش قابل توجه نرخ بهره بازار املاک و مستغلات مورد توجه بانکها، موسسات مالی و سرمایهگذاران آمریکایی قرار گرفت. ایجاد بحران در بازارهای مالی آمریکا از اواسط آگوست سال 2007 با انتشار گزارشاتی مبنی بر وجود مشکلاتی در برخی از مؤسسات اعتباری فعال در بخش مسکن آغاز شد و در ماههای بعدی بخشهای مالی ایالات متحده و شمار دیگری از کشورهای غربی را در برگرفت. بحران مذکور ابتدا در بازار مسکن مشاهده گردید و ریشه آن در وامهای رهنی با ریسک بالای پرداخت شده در این بازار بود. افزایش روز به روز قیمت مسکن در آمریکا از یک سو منجر به افزایش اعطای تسهیلات مسکن از طرف مؤسسات مالی و اعتباری به این بخش شد و از سوی دیگر با تبدیل وامها به اوراق بهادار و فروش آنها از طریق نهادهای واسط مستقل، ریسک قراردادها توسط موسسه مالی را افزایش داد. این مدل بانکداری موجب کاهش انگیزه وامدهندگان برای بررسی و ارزیابی دقیق اعتبار وامگیرندگان شد و به نوعی استانداردها و سختگیریهای معمول بانکهای تجاری برای اعطای وام را نادیده گرفت. همچنین، ساختار جبران خدمات تعریف شده برای این مدل که براساس حقالزحمه و کارمزد بود، موسسات مالی واسط در فرآیند تبدیل به اوراق بهادار کردن داراییها را به حداکثر کردن منافع کوتاهمدت بدون توجه به ریسکهای بلندمدت تشویق میکرد و از این رو این موسسات با کاهش سطح استانداردهای نظارتی، در تلاش برای کسب درآمد بیشتر از محل ایجاد و فروش اوراق بهادار که پشتوانه این وامها بودند. اما عرضه بیش از حد مسکن، زمزمههایی را مبنی بر کاهش قیمت آن در آینده به راه انداخت و در نتیجه خریداران در انتظار کاهش قیمت از خرید سر باز زدند. همچنین عدهای نیز از ترس کاهش قیمت مسکن، خانههای خود را به فروش گذاشتند که این به معنای افزودن بر عرضه فراوان مسکن بود. با شدت یافتن این روند، ناگهان حباب بازار مسکن ترکید و قیمت آن در سراشیبی سقوط قرار گرفت و در نتیجه بسیاری از موسسات مالی را درگیر بحران کرد. اما کاهش قیمت مسکن، قیمت اوراق رهنی که به عنوان اسناد بهادار به پشتوانه قیمت مسکن صادر شده بودند را نیز کاهش داد و بدین ترتیب بحران بازار مسکن وارد بازار سرمایه شد. لیکن با توجه به اینکه بسیاری از شرکتها و مؤسسات بزرگ آمریکایی در سطح بینالمللی فعالیت دارند لذا بحران مالی در آن کشور ناگزیر باعث ایجاد چالش و مشکلاتی در مبادلات تجاری در سایر کشورها شد. از آنجا که کشورها در دهکده جهانی، علاوه بر ارتباطات فرهنگی، سیاسی با یکدیگر داد و ستد و ارتباط تجاری و اقتصادی نیز دارند لذا اثرگذاری و اثرپذیری در مورد کشورها با توجه به نوع اقتصاد و همچنین روابط تجاری متفاوت است. کانون بحران مالی برای تحلیل هر پدیدهای و ارایه چشماندازی از آن، لازم است ابتدا تصویر روشنی از مجموعه عللی که منجر به بروز آن پدیده شده است را بدست آورد. کانون بحران مالی و اقتصادی غرب که از آمریکا شروع شده است و سپس سایر کشورها را تحت تاثیر خود قرار داده است، بحران مسکن بوده است که این بحران مسبوق به سابقه است. اما یک مجموعه متغیرها و عوامل در شرایط جاری وجود داشته است که منجر به عمیق شدن بحران و جهانی شدن آن شده است. این مجموعه عوامل و شرایط به شرح زیر میباشد: 1- بررسی تحولات بحران مسکن در آمریکا در یک دوره زمانی 14-10 ساله بروز مینماید و این بحران در دورههای گذشته نیز بروز نموده است. 2- حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان فشار آن بر بودجه آمریکا از یک سو و کسری بودجه آمریکا از سوی دیگر و نتیجه تعامل این دو و بروز اثر مضاعف و تشدیدکننده بر بودجه آمریکا 3- تغییر نظام مالی و بانکی آمریکا و همبسته شدن آنها به یکدیگر، به گونهای که مراکز مالی از قبیل HSPC و city group برخلاف دورههای گذشته نه تنها فعالیت تجاری بلکه به فعالیتهای بیمهای و سرمایهگذاری نیز مشغول شدند و همچنین بانکها و موسسات مالی ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشتند. 4- سرعت پخش و گسترش بحران به دلیل همبسته بودن موسسات مالی به یکدیگر و همچنین فعالیت در حوزههای مختلف از یک سو و وجود نظام فنآوری اطلاعات و مبادلات مالی به صورت الکترونیکی، بسیار سریع و وسیع بوده است. 5 - تعلل در تصمیمگیری مسئولین سیاستی و نظارتی بویژه توسط بانک مرکزی سبب عمیقتر شدن بحران گردید. 6 - پیچیده بودن و همبسته بودن نظامهای مالی و تجاری قسمت اعظم کشورهای جهان به یکدیگر سبب جهانی شدن این بحران شد. 7- سهم 25 درصدی آمریکا از تولید ناخالص داخلی جهان و وجود تقاضای موثر برای مواد اولیه و کالاهای تولیدی کشورهای مختلف جهان و تاثیرگذاری آن بر مولفههای اقتصادی کشورهای مختلف مجموعه شرایط مذکور در کنار یکدیگر و تعامل با هم سبب گسترش بحران مالی و اقتصادی به همه جهان شده و همه کشورها را به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر خود قرار داده است. بحران ابتدا خود را در بخش مالی نمایان ساخت و سپس به بخش واقعی اقتصاد سرایت کرد. بررسی پیآمدهای بحران قابل مطالعه و رویت در شاخصهای مختلف اقتصادی است. از جمله این شاخصها، رشد اقتصادی جهانی، قیمت نفت، شاخص بورس، قیمت فلزات اساسی و حجم تجارت جهانی در سطح جهان هستند که از بحران مالی متاثر و با چالشهای جدیدی مواجه شدهاند. در گزارش زیر به تغییرات این شاخصها اشاره خواهد شد. 1- نفت: مقایسه بهای هر بشکه نفتخام صادراتی ایران به مناطق مختلف جهان: میانگین بهای هر بشکه نفتخام ایران در روز 18 فوریه 2009 به بشکهای 37 دلار و 73 سنت رسید(4 دلار و 29 سنت کاهش نسبت به هفته قبل از آن). بر اساس گزارشهای امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران، میانگین وزنی هر بشکه نفتخام سبک ایران به مقصدهای مختلف در روز 18 فوریه 2009 به 38 دلار و 65 سنت رسید. همچنین قیمت نفتخام برنت دریای شمال نیز در بازار بورس لندن( (ICE برای تحویل در ماه مارس، ابتدا از 81/44 دلار در هر بشکه در تاریخ 13 فوریه 2009 به کمتر از 55/39 دلار در هر بشکه در تاریخ 18 فوریه کاهش یافت ولی مجدداً تا سطح 99/41 دلار در هر بشکه در تاریخ 19 فوریه افزایش یافت. روند تغییرات سطح ذخایر نفت خام آمریکا بر حسب میلیون بشکه: براساس آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا میزان ذخایر نفتخام این کشور در هفته منتهی به 13 فوریه 2009 معادل 6/350 میلیون بشکه بوده است که در مقایسه با هفته قبل از آن به میزان 200 هزار بشکه کاهش یافته است ولی معادل 3/45 میلیون بشکه از میزان مشابه سال قبل در تاریخ 15 فوریه 2008 بیشتر میباشد. میزان این ذخایر بر حسب روز در سطح 7/24 روز ثابت باقی مانده ولی به میزان 7/3 روز بیشتر از میزان مشابه سال قبل میباشد. میانگین قیمت نفت خام سبد اوپک و سایر نفت خامها (دلار در بشکه): به نظر میرسد بازار نفت منتظر اقدام اوپک میباشد، هرچقدر پایبندی اعضای اوپک به تعهدات کاهش تولید نفت بیشتر باشد احتمال کاهش قیمت کمتر خواهد بود. که این امر منتظر اجلاس آتی اوپک برای کاهش تولید خواهد بود. به هر حال به نظر نمیرسد در روزهای آینده قیمت نفت از محدوده 40 دلار بیشتر باشد. پیشبینی ظرفیت مازاد تولید اوپک براساس گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا آخرین آمار پیشبینی ظرفیت مازاد تولیدی اوپک برای سال 2009 نسبت به گزارش ماه قبل (99/3) کمی کاهش یافته و 95/3 میلیون بشکه برآورد شده است. پیشبینی مذکور برای سال 2010 برابر با 56/4میلیون بشکه میباشد. سطح ذخیرهسازی تجاری نفت خام منطقه آمریکا: سطح ذخیرهسازی نفت خام در آمریکا به حداکثر میزان خود نسبت به پنج سال گذشته رسیده و همچنان رو به افزایش است و پیشبینی میشود که طی ماههای آینده نیز در همین سطح باقی بماند. که نشاندهنده این است که تصمیمات اوپک در زمینه کاهش تولید هنوز نتوانسته است بر روند مذکور اثرگذار باشد. متوسط قیمت نفت خامهای شاخص (سپتامبر تا دسامبر 2008): تقاضاینفت در ماه دسامبر 2008 به دلیل ضعف شاخصهای اقتصادی و نگرانی از ادامه بحران اقتصادی کاهش یافته است بنابراین ضعف تقاضای جهانی و تقویت ارزش دلار در مقابل ارزهای عمده باعث تداوم روند نزولی قیمتها شده است که نتیجه آن بهای سبد نفت خام اوپک در اولین هفته دسامبر با 4/11 درصد کاهش به 77/40 دلار در هر بشکه رسید. سهم اوپک از ذخیره نفت جهان: بیش از سه چهارم ذخایر جهانی نفت در کشورهای اوپک قرار دارد. بخش عمدهای از ذخایر نفتی اوپک در خاورمیانه در عربستان سعودی، ایران و عراق میباشد که 55 درصد از حجم اوپک را شامل میشود. تغییرات یکساله شاخص سهام : ارزش شاخص سهام بورس همه کشورهای اقتصادی مهم طی ماههای اخیر تنزل یافته است. شاخص داوجونز که نشاندهنده میانگین وزنی ارزش سهام 30 شرکت برتر صنعتی و ممتاز آمریکا است در اکتبر سال 2007 که 14164 واحد بود در سال 2008 بطور متوسط به کمتر از 8071 واحد کاهش یافت که این کاهش طی 5 سال گذشته بیسابقه بوده است. سایر شاخص بورسهای جهان از جمله شاخص ترکیبی نزدک آمریکا، نیکی ژاپن، فوتسی، انگلیس، کک فرانسه و اکس آلمان نیز با کاهش مواجه شدند. فلزات اساسی بحران مالی بر روند کاهش قیمت فلزات اساسی نیز تأثیر گذاشته است. در سال 2008 قیمت محصولات فولادی بین 20 تا 40 درصد کاهش داشته است. قیمت مس 44 درصد، آلومینیم 19 درصد و روی 54 درصد از ابتدای سال 2008 دسامبر کاهش داشته است. به عنوان مثال قیمت هر تن فولاد در ژانویه 2008 بطور متوسط معادل 730 دلار بوده که در پایان سال 2008 بطور متوسط 410 دلار به فروش رفته است. قیمت هر تن مس نیز در همین دوره از 7058 دلار در هر تن به 3720 دلار در هر تن کاهش یافته است. با توجه به افزایش موجودی و ذخایر فلزات اساسی در جهان و ظرفیت اضافی تولید فولاد در چین، روند کاهش قیمت این فلزات در سال 2009 ادامه دارد. سرمایهگذاری مستقیم خارجی: بحران مالی و اقتصادی جهان بر روند سرمایهگذاری خارجی جهانی نیز اثر گذاشته است. از سال 2003 میلادی تا 2007 میلادی دوران شکوفایی و رشد سرمایهگذاری مستقیم خارجی در جهان بود. جریانهای ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در سال 2007 به 1833 میلیارد دلار رسید اما در سال 2008 تنزل یافته و به 1450 میلیارد رسید که سهم کشورهای توسعه یافته از این کاهش بیشتر بوده است. با در نظر گرفتن بحران اقتصاد جهانی که هنوز تبعات آن به بخشهای اقتصادی کشورهای مختلف ادامه دارد و همچنین کاهش دسترسی به منابع مالی و دورنمای مبهم اقتصادی پیش در جدیدترین برآوردها مجدداً نرخ رشد اقتصادی جهان در سالهای 2008 و 2009 مورد تجدیدنظر قرار گرفته و بر این اساس نرخ رشد اقتصادی جهان با 1/0 درصد کاهش (در مقایسه با برآوردهای قبلی) به 3/1 درصد تنزل داشته که نشان میدهد بحران اقتصادی در حال عمیقتر شدن و سرایت آن به سایر نقاط جهان است. برآوردها نشان میدهد که نرخ رشد اقتصادی آمریکا در سال 2009 به 5/1- درصد خواهد رسید که در مقایسه با سال 2008 در حدود 7/2 درصد کمتر است. همچنین نرخ بیکاری در آمریکا به 2/7 درصد رسیده است که طی 15 سال گذشته بیسابقه بوده است. نرخ رشد اقتصادی چین به 7 درصد خواهد رسید که 5/2 درصد از نرخ رشد سال 2008 کمتر خواهد بود. حجم تجارت و نرخ تورم درصد رشدGDP در مقابل درصد تورم در کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه 2009-2008: در سال 2008 قیمت کالاها بهویژه در بخشهای نفت و غذا موجب افزایش تورم جهانی شد که تورم قیمت مصرفکننده را در بالاترین سطح در دهه حاضر قرار داد. بهطور آشکار تورم در اقتصادهای کشورهای درحال توسعه و اقتصادهای درحال گذر بیشتر از کشورهای توسعهیافته بود. درصد تغییرات سالیانه رشد حجم تجارت جهانی 2008-2005: رشد تجارت جهانی در سال 2008 به مقدار 4/4 درصد کاهش پیدا کرد که پایینتر از سال 2007 یعنی مقدار 3/6 درصد بود، رسیده است. که به دلیل کاهش واردات از آمریکا میباشد. واردات آمریکا که 15 درصد از واردات کل دنیا را شامل میشود در هر 3ماه روند کاهشی داشته که تا سه ماهه چهارم سال 2007 ادامه داشته است و در سه ماه دوم 2008 به مقدار 7درصد رسیده بود. رشد حجم تجارت جهانی به 2درصد در سپتامبر 2008 رسید که در مقایسه با سال گذشته آن، تنها یکسوم نرخ رشد میباشد. در این چشمانداز انتظار میرود تقاضا برای واردات، کاهش بیشتری داشته باشد که به تضعیف بیشتر رشد در تجارت جهانی در سال 2009 خواهد انجامید. جمعبندی گزارش * بحران ایجادشده در آمریکا یکی از شدیدترین بحرانهای بیست سال گذشته است و پیشبینی میشود در سال 2009 نیز اقتصاد این کشور بهبود نیابد. * بحران اقتصادی کنونی در اروپا از اوائل دهه 1990 تاکنون بیسابقه بوده است و برای ژاپن نیز چنان وضعیت نامناسبی ایجاد شده که آخرین بار در بحران آسیای جنوب شرقی در 1998 توسط این کشور تجربه شد و تا پایان 2009 نیز وضعیت آنها بهتر نخواهد شد. * کشورهای نوظهور و درحال توسعه که تاکنون کمتر آسیب دیدهاند نیز در سال 2009 رشد اقتصادی کمتری خواهند داشت که از جمله دلایل آن، کاهش قیمت کالاها و مواد اولیه از جمله نفت، کاهش جریان سرمایه و همچنین کاهش مبادلات تجاری خواهد بود. * در سال 2009 همچنان نرخ بهرههای بانکی روندی نزولی خواهند داشت. * در سال 2009 قیمت کالاها در سطوح پایین باقی خواهد ماند و ترس از تورم جای خود را به برنامهریزی برای مبارزه با رکود خواهد داد. * روسیه در صدد افزایش همکاری با اوپک خواهد بود. * قیمتهای پایین نفت باعث کاهش سرمایهگذاری، حتی در انرژیهای تجدیدپذیر شده است. * در چشمانداز 2009 انتظار میرود که تورم جهانی به طور قابلملاحظهای کاهش مییابد و انضباط مالی در بسیاری از اقتصادها در حال افزایش میباشد. * عدمتوازن تجاری در سال 2009 در جهان افزوده میگردد به نحوی که کاهش قیمت کالاهای مصرفی در واقع به نفع کشورهای واردکننده خواهد بود. * با توجه به ادامه بحران بازارهای مالی در 2009، به نظر میرسد که ارزش دلار در این سال نسبتاً بالا باقی بماند. اینکه بحران تا چه زمانی ادامه خواهد داشت بستگی به این دارد که آیا بحران در بازار مالی به سرعت برطرف خواهد شد یا نه. لذا بطور کلی ارتباط بازارهای مالی با سایر بازارها و همچنین عملکرد سیاستگذاریها در پیشبینیهای مختلف، زمان بهبود را مشخص خواهد نمود. در این راستا افزایش بیکاری و کاهش مصرف و انتظار ادامه این روند، زمینه انتظار عدمبهبود تا پایان 2009 و اواسط 2010 را برای مراجع پیشبینیکننده فراهم کرده است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:49
فهرست مطالب:
تاریخچه ویندوز.......................................................................................................... 1
اپیک تخصصی خانواده سیستم های عامل یکروسافت............................................................ 8
انواع ویندوز............................................................................................................. 9
تنظیمات بهترویندوزxp .............................................................................................. 12
ظرفیت هارد دیسک...................................................................................................... 12
ویندوز موبایل........................................................................................................... 13
ثبت دلایلشshutdown شدن ناگهانی ویندوزxp.............................................................. 18
امنیت...................................................................................................................... 18
کلیات رجستری ویندوز............................................................................................... 19
کاهش سرعت سیستم................................................................................................. 22
ویندوز کند.............................................................................................................. 22
چه فرایندهایی در ویندوز اتفاق میافتد............................................................................ 23
تغییر ظاهرویندوز توسط نرم افزار WindowBlinds 4.6 Enhanced................................. 26
خط فرمان ویندوز..................................................................................................... 27
مهمترین نقاط اسیب پذیرویندوز................................................................................... 32
اولین نقطه اسیب پذیر ویندوز..................................................................................... 33
دومین نقطه اسیب پذیر ویندوز.................................................................................... 35
سومین نقطه اسیب پذیرویندوز.................................................................................... 38
چهارمین نقطه اسیب پذیر ویندوز................................................................................. 43
پنجمین نقطه اسیب پذیرویندوز.................................................................................... 44
محدودیت دستیابی شبکه............................................................................................ 44
نحوه حفاظت سیستم در مقابل مسائل مرتبط با RPC…....................................................... 49
چکیده:
تاریخچه ویندوز
ویندوز 1.0
در سال 1983 شرکت مایکروسافت خبری دربارة ابداع اولین واسطه گرافیکی کاربری برای سیستم عامل MS-DOS بنام Windows منتشر کرد. این سیستم عامل گرافیکی برای کامپیوترهای IBM و سازگار با آن طراحی شده بود. مایکروسافت مدل این واسطه گرافیکی را از روی سیستم عامل MacOS متعلق به کامپیوترهای Apple اقتباس کرده بود.
اولین نسخه مستقل مایکروسافت ویندوز، یعنی نسخه 1.0 در سال 1985 وارد بازار شد و فاقد کارکرد لازم برای جلب توجه عموم بود. ویندوز 1.0 یک سیستم عامل کامل بشمار نمی رفت، بلکه در حقیقت یک MS-DOS گسترش یافته بود و نواقص ذاتی و الگوهای آنرا به ارث می برد.
علاوه براین، چالش های قانونی با Apple باعث محدودیت کارکردی بیشتر آن می شد. برای مثال ویندوز 1.0 تک پنجره ای بود و پنجره های مختلف آن نمی توانستند بر روی یکدیگر یا کنار هم قرار گیرند. همچنین سطل زباله فایلهای پاک شده نیز نداشت، زیرا Apple حق قانونی این ابداع را متعلق به خود می دانست. بعدها مایکروسافت با امضای یک موافقتنامه اعطای گواهی، این محدودیت را برطرف کرد.
بستة ویندوز 1.0 شامل این نرم افزارها بود:
مدیر اجرایی MS-DOS، تقویم، پوشه کارت ها، ویرایشگرهای Notepad و Windows Write، ترمینال، ماشین حساب، ساعت،صفحه کنترل، ویرایشگر فایلهای PIF، حافظه موقت (Clipboard)، RAMDrive، Windows Paint، Reversi و Print Spooler.
ویندوز 2
ویندوز 2 در پاییز 1987 منتشر شد و ارتقای قابل توجهی نسبت به نسخه قبلی پیدا کرده بود. افزوده شدن آیکونها و پنجره های متعددی که می توانستند روی هم قرار گیرند از مهمترین جنبه های جدید این سیستم عامل بود. پس از این نسخه بود که سازندگان نرم افزار شروع به تولید نرم افزارهایی کردند که درمحیط ویندوز اجرا می گردید. این را می توان شروع تاریخ موفقیت ویندوز دانست.
نسخه 2 هنوز از حافظه real mode استفاده می کرد، که محدود به حداکثر 1 مگابایت بود. در انتهای سال 1987 مایکروسافت Windows/386 را عرضه کرد که می توانست از حافظه protected mode اسفاده نماید. این امر امکان می داد برنامه های کاربردی متعددی در حافظه گسترش یافته اجرا شوند. از آن پس نسخه 2 ویندوز، Windows/286 نامیده شد.
ویندوز 3.0 و عصر موفقیت مایکروسافت
در سال 1990 مایکروسافت با عرضه ویندوز 3.0 به موفقیت مهمی دست یافت. علاوه بر بهبود قابل ملاحظه قابلیت های برنامه های داخلی ویندوز، این نسخه امکان می داد نسخه های قدیمی تر تحت DOS برنامه ها نیز همزمان اجرا شوند. ویندوز 3.0 کامپیوترهای شخصی IBM را رقیب جدی Apple Mac ساخت. این مزیت از بهبود گرافیک کامپیوتری حاصل از بکارگیری کارتهای VGA و نیز حافظه Protected/Enhanced mode که امکان می داد برنامه ها در محیط ویندوز از حافظه بیشتری اسفاده کنند، ناشی می شد. با وجودی که خود سیستم عامل از حافظه real-mode استفاده نمی کرد، واسطه برنامه نویسی کاربردی آن (API) حالت Protected 16 بیتی را بکار می گرفت. بنابراین برنامه های کاربردی مجبور بودند در یک محیط 16 بیتی کمپایل شوند که مانع بکارگیری توانائی های 32 بیتی پردازشگر 80386 می شد.
با وجود این، خصوصیاتی که در بالا به آنها اشاره شد باعث موفقیت سریع این نسخه از ویندوز شدند بطوریکه در طول دو سال، بیش از 10 میلیون نسخه از آن بفروش رفت. این محصول منبع درآمد عمده ای برای مایکروسافت شد و اجازه داد این شرکت به گسترش سریع خود بپردازد.
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:15
چکیده:
با تعریفهای بالا میتوان به همهٔ ماشینهای مکانیکی محاسبه مانند خطکش محاسبه و یا چرتکه نیز بههمان صورت که برای ماشینهای امروزی بهکار میرود، رایانه گفت. البته عبارات و واژههای بهتری نیز میتواند توصیف فعالیتهای این ماشینها باشند، واژههایی مانند: دادهپرداز، سامانههای پردازش اطلاعات و همچنین کنترلگر.
WAT EEN BAGGER TAAL, SERIEUS, waarom typen jullie anderom? van rechts naar linjks WTF! هنگامی که رایانههای امروزی را درنظر می گیریم، اغلب ویژگی درخور نگرشی که آنها را از ابزارهای محاسبه قدیمی جدا میکند، ویژگی برنامهپذیری آنها می باشد.
هر رایانهای می تواند رفتارهای دیگری را تقلید کند (تنها محدودیت در ظرفیت ذخیره سازی و سرعت اجرا می باشد)،و درواقع این پذیرفته شده است که ماشینهای امروزی می توانند تمامی ویژگی که در سایر دستگاهها پردازشی که اختراع می شوند تقلید نمایند(به هر حال یقینا با سرعت پایین تر). گهگاه، این آستانه قابلیت یک محک سودمند برای شناسایی "رایانههای همهکاره" از ابزارهای با کارایی ویژه قدیمی می باشد. این تعریف "همه کاره" می تواند بصورت رسمی در این تعریف که یک ماشین معین باید بتواند رفتارهای ماشین تورینگ (Turing machine) را تقلید نماید، بکار گرفته شود. ماشینهایی که این نیازمندی را تامین کرده باشند بعنوان تورینگ کامل (Turing-complete) خطاب می شوند. تا هنگامی که بصورت فیزیکی تامین فضای ذخیره نامتناهی و احتمال zero crashing وجود نداشته باشد لفظ تورینگ کامل بصورت آسان گیرانهای به ماشین با ظرفیت ذخیره سازی بالا (نامتناهی) و با قابلیت اطمینان واقعی، گفته می شود. نخستین سری از این ماشینها در سال 1941 بوجود آمد: Z3 ساخت کونراد زوسه (Konrad Zuse)که توسط برنامه کنترل می شد(اما ویژگی تورینگ کامل آن در سال 1998 به آن داده شد.). ماشینهای دیگری نیز بصورت آشفته و با عجله در سراسر دنیا توسعه یافتند. برای اطلاعات بیشتر به تاریخچه رایانه نگاه کنید.
تاریخچه
لایبنیتز (leibniz) ریاضیدان آلمانی از نخستین کسانی است که در ساختن یک دستگاه خودکار محاسبه کوشش کرد. او که به پدر حسابدارش در تنظیم حسابها کمک میکرد، از زمانی که برای انجام محاسبات صرف میکرد گلهمند بود.
چارلز بابیج (Charles Babbage) یکی از اولین ماشینهای محاسبه مکانیکی را که به آن ماشین تحلیلی گفته می شد، طراحی نمود، اما بخاطر مشکلات فنی موجود در زمان حیاتش همچون ماشینی ساخته نشد(در سال 1993 در موزه علوم لندن مدلی که بر اساس طرح بابیج کار می کرد ساخته شد).
در گذشته دستگاههای مختلف مکانیکی سادهای مثل خطکش محاسبه و چرتکه نیز کامپیوتر خوانده می شدند. در برخی موارد از آنها بعنوان رایانههای آنالوگ نام برده میشود. چراکه برخلاف رایانههای رقمی، اعداد را نه بهصورت اعداد در پایه دو بلکه بهصورت کمیتهای فیزیکی متناظر با آن اعداد نمایش می دهند. چیزی که امروزه از آن بعنوان "رایانه" یاد میشود در گذشته به عنوان "رایانههای رقمی (دیجیتال)" یاد میشد تا آنها را از انواع "رایانههای آنالوگ" جدا سازد(که هنوز در برخی موارد استفاده میشود مثلا نشانک پرداز آنالوگ (analog signal processing).
رایانهها چگونه کار میکنند
از زمان رایانههای اولیه که از سال 1941 تا کنون فناوریهای دیجیتالی بصورت شگرفی رشد نموده است، اغلب رایانهها از معماری فون نویمن که در اواخر دهه 1940 از سوی جان فون نویمن ابداع گردید سود میجویند.
معماری فون نوِیمن یک رایانه را به چهار بخش اصلی توصیف میکند: واحد محاسبه و منطق (Arithmetic and Logic Unit یا ALU)، واحد کنترل یا حافظه، و ابزارهای ورودی و خروجی ( که جمعا I/O نامیده میشود). این بخشها توسط اتصالات داخلی سیمی به نام گذرگاه (bus) با یکدیگر در پیوند هستند.
حافظه
در این سامانه، حافظه یک توالی شماره گذاری شده از خانهها است، هرکدام محتوی بخش کوچکی از دادهها می باشند. دادهها ممکن است دستورالعملهایی باشند که به رایانه میگویند چه کاری را انجام دهد باشد. خانه ممکن است حاوی اطلاعات مورد نیاز یک دستورالعمل باشد.
محتوای هر خانه حافظه ممکن است هر زمان تغییر یابد و بیشتر شبیه دفتر چرکنویس می ماند تا یک لوح سنگی.
اندازه هر خانه، وتعداد خانه ها، در رایانهٔ مختلف متفاوت است، همچنین فناوریهای بکاررفته برای اجرای حافظه نیز از رایانهای به رایانه دیگر در تغییر است(از بازپخش کنندههای الکترومکانیکی تا تیوپها و فنرهای پر شده از جیوه و یا ماتریسهای ثابت مغناطیسی و در آخر ترانزیستورهای واقعی و مدار مجتمعها با میلیونها خازن روی یک تراشه تنها).
پردازش
واحد محاسبه و منطق یا ALU دستگاهی است که عملیات پایه مانند چهار عمل اصلی حساب (جمع و تفریق و ضرب و تقسیم)، عملیات منطقی (و،یا،نقیض)، عملیات قیاسی (برای مثال مقایسه دو بایت برای شرط برابری) و دستورات انتصابی برای مقدار دادن به یک متغیر را انجام میدهد. این واحد جائیست که "کار واقعی" در آن صورت می پذیرد. البته CPUها به دو دسته کلی RISC و CISC تقسیم بندی میشوند. نوع اول پردازش گرهای مبتنی بر اعمال ساده هستند و نوع دوم پردازشگرهای مبتنی بر اعمال پیچیده میباشند. پردازشگرهای مبتنی بر اعمال پیچیده در واحد محاسبه و منطق خود دارای اعمال و دستوراتی بسیار فراتر از چهار عمل اصلی یا منطقی می باشند. تنوع دستورات این دسته از پردازندهها تا حدی است که توضیحات آنها خود میتواند یک کتاب با قطر متوسط ایجاد کند. پردازندههای مبتنی بر اعمال ساده اعمال بسیار کمی را پوشش میدهند و در حقیقت برای برنامه نویسی برای این پردازندهها بار نسبتا سنگینی بر دوش برنامه نویس است. این پردازندهها تنها حاوی 4 عمل اصلی و اعمال منطقی ریاضی و مقایسهای به علاوه چند دستور بی اهمیت دیگر میباشند.
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:19
چکیده:
اولین کارت گرافیک در سال 1981 توسط شرکتIBM عرضه گردید. کارت فوق بصورت تک رنگ و با نامMonochrome Display Adapters)MDAs) ارائه گردید. صفحات نمایشگری که از کارت فوق استفاده می کردند ، متنی بودند. رنگ نوشته سفید یا سبز و زمینه سیاه بود. در ادامه کارت های چهار رنگHercules Graphic Catd)HGC) ارائه گردیدند. سپس کارت های هشت رنگColor Graphic Adapter)CGA) و کارت های شانزده رنگEnhanced Graphic Adapter)EGA) ارائه گردیدند. تولیدکنندگانی دیگر، نظیر کمودور کامپیوترهائی را معرفی کردند که دارای کارت های گرافیک از قبل تعبیه شده و ساخته شده در سیستم بودند. کارت های فوق قادر به نمایش تعداد زیادی رنگ بودند.
زمانیکه شرکتIBM در سال 1987 کارتVideo Graphic Array)VGA) را معرفی کرد، استاندارد جدیدی در این راستا مطرح گردید. نمایشگرهایVGA قادر به ارائه 256 رنگ و وضوح تصویر 400 * 720 بودند. یک سال بعد استانداردSuper Video Graphic Array)SVGA) مطرح گردید. استاندارد فوق قادر به ارائه 16/8 میلیون رنگ با وضوح تصویر 1024 * 1280 است .
کارت های گرافیک از استانداردهای متفاوتی پیروی می نمایند. تولیدکنندگان کارت گرافیک همواره سعی در افزایش تعداد رنگ و وضوح تصویر با توجه به راهکارهای اختصاصی خود دارند. کارت های گرافیک می بایست قادر به اتصال به سیستم باشند. کارت های گرافیک قدیمی اغلب از طریق اسلات هایISA و یا PCI به سیستم متصل می شوند . اغلب کارت های گرافیک جدید از پورتAGP برای اتصال به کامپیوتر استفاده می نمایند.
آشنایی با کارت گرافیکی
اگر از فاصله بسیار نزدیک به صفحه نمایشگر یک کامپیوتر شخصی نگاه کنید ، مشاهده خواهید کرد که تمام چیزهائی که بر روی نمایشگر نشان داده می شود از "نقاط" تشکیل شده اند . نقاط فوق " پیکسل " نامیده می شوند. هر پیکسل دارای یک رنگ است . در برخی نمایشگرها ( مثلا" صفحه نمایشگر استفاده شده در کامپیوترهای اولیه مکینتاش ) هر پیکسل صرفا" دارای دو رنگ بود: سفید و سیاه . امروزه در برخی از صفحات نمایشگر ، هر پیکسل می تواند دارای 256 رنگ باشد. در اغلب صفحات نمایشگر ، پیکسل ها بصورت " تمام رنگ "(True Color) بوده و دارای 16/8 میلیون حالت متفاوت می باشند. با توجه به اینکه چشم انسان قادر به تشخیص ده میلیون رنگ متفاوت است ، 16/8 میلیون رنگ بمراتب بیش از آن چیزی است که چشم انسان قادر به تشخیص آنها بوده و به نظر همان ده میلیون رنگ کفایت می کند!
اینکه چه تصویری توسط این نقاط تشکیل می شود توسط کارت گرافیکی کامپیوتر مشخص می شود اساس کار کارت گرافیکی بسیار پیچیده است ولی طرح کلی عملیاتی که توسط این قسمت از کامپیوتر انجام می شود قابل فهم است . پردازشگر و برنامه ای که تصاویر را از نظر نرم افزاری تشکیل می دهد؛ اطلاعات را به کارت گرافیک می فرستند ... برای تشکیل تصاویر سه بعدی کارت گرافیک، همانند یک عروسک ساز عمل می کند ... برای تشکیل تصاویر پویا یک بازی کامپیوتری ابتدایی، کارت گرافیک این عملیات را 60بار در ثانیه تکرار می کند ... ابزار کار کارت گرافیک عبارتند از: ... یک نمایشگر که تصاویر روی آن تشکیل شودمانند ساختار کلی کامپیوتر، کارت گرافیک نیز از یک پردازشگر و یک ram تشکیل می شود ... به علاوه یک bios که نوعی حافظه است که اطلاعات و تنظیمات کار کارت را در خود نگاه می دارد ... پردازشگر کارت گرافیک با پردازشگر کامپیوتر کمی تفاوت دارد ... کارت گرافیک دارای برنامه ریزی مخصوصی است که چگونگی پردازش اطلاعات جزو آن است ... ram کارت های گرافیکی وظیفه ذخیره اطلاعات هر تصویر پردازش شده را بر عهده دارد ... این نوع ram بسیار سریع کار می کند و با دو درگاه به کارت متصل می شود ... کارت گرافیک از طریق motherboard با cpu ارتباط دارد و برق خود را نیز از motherboard می گیرد ... کارت گرافیک هایی که قابلیت های پردازش بالاتری دارند مستقیما به منبع تأمین برق متصل می شود برای اینکه بتوان در صفحه نمایش رایانه ، تصویرهای مربوط به داده ها و اطلاعات را مشاهده نمود باید ارتباطی بین مادربرد و نمایشگر برقرار شود ، به همین دلیل کارت گرافیکی در یکی از شکاف های توسعه مادربرد قرار می گیرد وبا یک کابل به مادربرد وصل می شود و نمایش اطلاعات بر روی صفحه را کنترل می کند.
به طور کوتاه ودر حالت کلی می توان کارت گرافیکی را اینگونه تعریف نمود:
یک کارت گرافیک پیشرفته، یک برد مدار چاپی بهمراه حافظه و یک پردازنده اختصاصی است . پردازنده با هدف انجام محاسبات مورد نیاز گرافیکی ، طراحی شده است . اکثر پردازنده های فوق دارای دستورات اختصاصی بوده که به کمک آنها می توان عملیات گرافیک را انجام داد. کارت گرافیک دارای اسامی متفاوتی نظیر : کارت ویدئو ، برد ویدئو ، برد نمایش ویدئوئی ، برد گرافیک ، آداپتور گرافیک و آداپتور ویدئو است .
بمنظور شناخت اهمیت و جایگاه کارت های گرافیک ، یک کارت گرافیک با ساده ترین امکانات را در نظر می گیریم . کارت مورد نظر قادر به نمایش پیکسل های سیاه وسفید بوده و از یک صفحه نمایشگر با وضوح تصویر 480 * 640 پیکسل استفاده می نماید