فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
چکیده:
موضوع تحقیق : بررسی اثر عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی
هدف تحقیق: هدف این تحقیق بررسی اثر عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی می باشد . و این تحقیق با توجه به سه معیار اصلی و زیر معیارهای هر یک از این معیارها عملکرد زنجیره تامین را مورد ارزیابی قرار می دهد . وسیله ارزیابی ایجاد شده منعکس کننده کارایی خدمات برای صنعت ، اثر بخشی عملیات برای تامین کنندگان خدمات و کارایی خدمات برای دریافت کننده ها ست و عملکرد سازمانی نیز با توجه به دو معیار اصلی و زیر معیارهای این معیارها مورد ارزیابی قرار می گیرد . به این امید که تحقیق موجود گامی در جهت توسعه به کارگیری معیارهای ارزیابی عملکرد زنجیره تامین و عملکرد سازمانی باشد و بتوان این دو را در راستای یکدیگر و در جهت توسعه صنایع ایران به کار گرفت .
مسئله تحقیق : آیا بین عملکرد زنجیره تامین و عملکرد سازمانی رابطه_ ای وجود دارد ؟
فرضیه تحقیق : عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارد .
: منابع بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارند .
: خروجی ها بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارند .
: انعطاف پذیری بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارد .
محدوده ی زمانی : از بهمن ماه 1385 تا شهریور ماه 1386
محدوده ی مکانی: صنایع ایران در شهرهای مختلف کشور ( تهران ، اصفهان ، یزد ، شیراز ، و..... )
جامعه آماری: شرکت های تولیدی از صنایع ایران (صنایع ماشین سازی ،
صنایع لاستیک ، صنایع قطعه سازی ، و....... )
نمونه آماری : 87 شرکت از صنایع ایران در شهرهای مختلف ( تهران ،
اصفهان ، یزد ، شیراز ) ازجمله صنایع ماشین سازی ، قطعه
سازی ، لاستیک ، کاشی و......
لغات کلیدی :زنجیره تامین ، عملکرد سازمانی ، معیارهای ارزیابی عملکرد
زنجیره تامین
زنجیره تامین : به طور رسمی ، زنجیره تامین فرآیندی منسجم است که در آن مواد خام به محصول نهایی تبدیل شده و بعد از آن به مشتریان تحویل داده می شود . ( از طریق توزیع ، خرده فروشی ها یا هر دو ) یک زنجیره تامین شامل چهار سطح 1. تامین ، تولید ، توزیع و مشتری ها می
- باشد .
عملکرد سازمانی: عملکرد سازمانی به کمک چندین بعد تعریف می شود:
مشتری ( سطوح و گرایش ها در رضایتمندی مشتری ، حفظ مشتری ، و ...) ، مالی ( قابلیت سودآوری ، سهم بازار ، ROI) منابع انسانی ( رضایتمندی کارکنان توسعه کارکنان و..) و اثر بخشی سازمانی ( شاخص های عملکردی عملیاتی ، تولید و تحویل ، سیکل زمانی و...)
خلاصه ارزیابی معیارهای عملکرد
سیستم ارزیابی عملکرد باید تاکیدش را بر سه نوع مجزا از معیارهای عملکرد شامل : معیارهای منابع (R) ، معیارهای خروجی (O) ، معیارهای انعطاف پذیری (F)بگذارد . هر یک از این سه نوع معیارهای عملکرد اهداف مختلفی دارند که در جدول (1) توضیح داده شده اند . سیستم ارزیابی عملکرد زنجیره تامین با ید هر یک از این سه نوع (F,O,R) را اندازه گیری کند . چنانچه هر نوعی از این معیارها درمجموع برای موفقیت عملکرد زنجیره تامین ضروری هستند . هر یک از این سه نوع معیارها خصوصیات مهمی دارند و هر یک از این معیارها بر معیارهای دیگر تاثیر می گذارد . و تاثیر متقابل بین این سه نوع معیار در شکل شماره (1) توضیح داده شده اند .
جدول شماره(1) اهداف انواع معیارهای عملکرد
purpose
goal
نوع معیار عملکرد
مدیریت منابع کار برای سودمندی حیاتی است
سطح بالای از کارایی
منابع
با خروجی غیر قابل پذیرش مشتریان به زنجیره های تامین دیگر برگشت داده می شوند .
سطح بالای خدمت به مشتری
خروجی
در یک محیط نامطمئن زنجیره تامین باید قادر به پاسخگویی تغییرات باشد.
توانایی پاسخگویی به تغییرات محیطی
انعطاف پذیری
شکل شماره (1) سیستم ارزیابی زنجیره تامین
1- منابع
معیارهای منابع شامل سطوح موجودی ، نیازمندیهای پرسنلی ، تجهیزات مورد استفاده و انرژی مورد استفاده و هزینه می باشد . ارزیابی منابع بخش مهمی از سیستم ارزیابی می باشد.
در زیر مثالی از معیارهای عملکرد منابع زنجیره تامین آورده شده است :
هزینه کل منابع استفاده شده :
باربری
- سرمایه گذاری موجودی : ارزش سرمایه گذاری نگهداری موجودی
- کهنگی و منسوخ شدن موجودی هزینه های مرتبط با کهنه شدن
موجودی ؛ گاهی اوقات در بر گیرنده استهلاک موجودی است .
- کار در جریان ساخت : هزینه های مرتبط با کار در جریان ساخت .
- کالای تمام شده : هزینه های مرتبط با نگهداری موجودی های
کالای تمام شده
- خالص سرمایه در گردش : کل بدهی ها منهای کل داراییها
خروجی ها
معیارهای خروجی شامل : پاسخگویی مشتری ، کیفیت و کمیت محصول نهایی تولید شده ، می باشد .
در مجموع معیارهای خروجی بر پایه ی افق های زمانی کوتاه و محدود می باشند . معیارهای عملکرد خروجی تنها نباید با اهداف استراتژیک سازمانی مطابق باشند ، بلکه از آنجایی که اهداف استراتژیک به طور کلی در تامین نیازمندیهای مشتری مورد نظر هستند ، این معیارهای عملکرد خروجی باید با اهداف و ارزشهای مشتری نیز مطابق باشند . در زیر یک مثال از معیارهای عملکرد خروجی زنجیره تامین ذکر شده است :
- هدف نائل شدن به نرخ تکمیل : تا چه حدی به یک هدف نرخ تکمیل نائل شده ایم .
- متوسط اقلام نرخ تکمیل ک مجموع نرخ تکمیل به تعداد اقلام تولید شده
- تاخیر محصول : زمان تحویل منهای تاریخ سررسید
- متوسط تاخیرات سفرش : مجموع تاخیرات به تعداد سفارشات تقسیم می شود .
- درصد تحویل به هنگام : درصد سفارشاتی که به موقع یا قبل از تاریخ سررسید تحویل داده شده اند .
- احتمال فقدان موجودی : احتمال اینکه آیتمی برای موجودی مورد نیاز است ولی آن ایتم وجود ندارد .
- میانگین سطح سفارش انجام نشده : تعداد اقلام شفارش انجام نشده به دلیل فقدان موجودی .
انعطاف پذیری :
بعضی از فواید سیستم های زنجیره تامین منعطف :
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های نبود عملکرد تولیدی (خرابی ماشین )
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های فقدان عملکرد تامین کننده ها
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های فقدان عملکرد تحویل
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن محصولات جدید ، بازارهای جدید یا رقبای جدید
انعطاف پذیری در موفقیت زنجیره تامین واقعا ضروری و حیاتی است زیرا زنجیره تامین در یک شرایط نا مطمئن قرار دارد .
خواننده ی علاقه مند می تواند ، برای بازنگریهای جامعی از ادبیات در انعطاف پذیری سیستم به Sethi, sethi 1991Gupta , Goyal(1989) مراجعه کند . نویسنده چهار نوع انعطاف پذیری سیستم را تعریف می کند . که در جدول شماره (2) شرح داده شده اند .
جدول شماره (2) انواع انعطاف پذیری سیستم
تعریف
نوع انعطاف پذیری
توانایی تغییر سطوح خروجی محصولات تولید شده
انعطاف پذیری حجم
توانایی تغییر داده های تحویل برنامه -
ریزی شده
انعطاف پذیری تحویل
توانایی تغییر محصولات تولید شده
انعطاف پذیری ترکیبی
توانایی معرفی و تولید محصولات جدید که شامل تعدیل محصولات موجود نیز
می شود.
انعطاف پذیری محصولات جدید
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
چکیده:
موضوع تحقیق : بررسی اثر عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی
هدف تحقیق: هدف این تحقیق بررسی اثر عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی می باشد . و این تحقیق با توجه به سه معیار اصلی و زیر معیارهای هر یک از این معیارها عملکرد زنجیره تامین را مورد ارزیابی قرار می دهد . وسیله ارزیابی ایجاد شده منعکس کننده کارایی خدمات برای صنعت ، اثر بخشی عملیات برای تامین کنندگان خدمات و کارایی خدمات برای دریافت کننده ها ست و عملکرد سازمانی نیز با توجه به دو معیار اصلی و زیر معیارهای این معیارها مورد ارزیابی قرار می گیرد . به این امید که تحقیق موجود گامی در جهت توسعه به کارگیری معیارهای ارزیابی عملکرد زنجیره تامین و عملکرد سازمانی باشد و بتوان این دو را در راستای یکدیگر و در جهت توسعه صنایع ایران به کار گرفت .
مسئله تحقیق : آیا بین عملکرد زنجیره تامین و عملکرد سازمانی رابطه_ ای وجود دارد ؟
فرضیه تحقیق : عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارد .
: منابع بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارند .
: خروجی ها بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارند .
: انعطاف پذیری بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارد .
محدوده ی زمانی : از بهمن ماه 1385 تا شهریور ماه 1386
محدوده ی مکانی: صنایع ایران در شهرهای مختلف کشور ( تهران ، اصفهان ، یزد ، شیراز ، و..... )
جامعه آماری: شرکت های تولیدی از صنایع ایران (صنایع ماشین سازی ،
صنایع لاستیک ، صنایع قطعه سازی ، و....... )
نمونه آماری : 87 شرکت از صنایع ایران در شهرهای مختلف ( تهران ،
اصفهان ، یزد ، شیراز ) ازجمله صنایع ماشین سازی ، قطعه
سازی ، لاستیک ، کاشی و......
لغات کلیدی :زنجیره تامین ، عملکرد سازمانی ، معیارهای ارزیابی عملکرد
زنجیره تامین
زنجیره تامین : به طور رسمی ، زنجیره تامین فرآیندی منسجم است که در آن مواد خام به محصول نهایی تبدیل شده و بعد از آن به مشتریان تحویل داده می شود . ( از طریق توزیع ، خرده فروشی ها یا هر دو ) یک زنجیره تامین شامل چهار سطح 1. تامین ، تولید ، توزیع و مشتری ها می
- باشد .
عملکرد سازمانی: عملکرد سازمانی به کمک چندین بعد تعریف می شود:
مشتری ( سطوح و گرایش ها در رضایتمندی مشتری ، حفظ مشتری ، و ...) ، مالی ( قابلیت سودآوری ، سهم بازار ، ROI) منابع انسانی ( رضایتمندی کارکنان توسعه کارکنان و..) و اثر بخشی سازمانی ( شاخص های عملکردی عملیاتی ، تولید و تحویل ، سیکل زمانی و...)
خلاصه ارزیابی معیارهای عملکرد
سیستم ارزیابی عملکرد باید تاکیدش را بر سه نوع مجزا از معیارهای عملکرد شامل : معیارهای منابع (R) ، معیارهای خروجی (O) ، معیارهای انعطاف پذیری (F)بگذارد . هر یک از این سه نوع معیارهای عملکرد اهداف مختلفی دارند که در جدول (1) توضیح داده شده اند . سیستم ارزیابی عملکرد زنجیره تامین با ید هر یک از این سه نوع (F,O,R) را اندازه گیری کند . چنانچه هر نوعی از این معیارها درمجموع برای موفقیت عملکرد زنجیره تامین ضروری هستند . هر یک از این سه نوع معیارها خصوصیات مهمی دارند و هر یک از این معیارها بر معیارهای دیگر تاثیر می گذارد . و تاثیر متقابل بین این سه نوع معیار در شکل شماره (1) توضیح داده شده اند .
جدول شماره(1) اهداف انواع معیارهای عملکرد
purpose
goal
نوع معیار عملکرد
مدیریت منابع کار برای سودمندی حیاتی است
سطح بالای از کارایی
منابع
با خروجی غیر قابل پذیرش مشتریان به زنجیره های تامین دیگر برگشت داده می شوند .
سطح بالای خدمت به مشتری
خروجی
در یک محیط نامطمئن زنجیره تامین باید قادر به پاسخگویی تغییرات باشد.
توانایی پاسخگویی به تغییرات محیطی
انعطاف پذیری
شکل شماره (1) سیستم ارزیابی زنجیره تامین
1- منابع
معیارهای منابع شامل سطوح موجودی ، نیازمندیهای پرسنلی ، تجهیزات مورد استفاده و انرژی مورد استفاده و هزینه می باشد . ارزیابی منابع بخش مهمی از سیستم ارزیابی می باشد.
در زیر مثالی از معیارهای عملکرد منابع زنجیره تامین آورده شده است :
هزینه کل منابع استفاده شده :
باربری
- سرمایه گذاری موجودی : ارزش سرمایه گذاری نگهداری موجودی
- کهنگی و منسوخ شدن موجودی هزینه های مرتبط با کهنه شدن
موجودی ؛ گاهی اوقات در بر گیرنده استهلاک موجودی است .
- کار در جریان ساخت : هزینه های مرتبط با کار در جریان ساخت .
- کالای تمام شده : هزینه های مرتبط با نگهداری موجودی های
کالای تمام شده
- خالص سرمایه در گردش : کل بدهی ها منهای کل داراییها
خروجی ها
معیارهای خروجی شامل : پاسخگویی مشتری ، کیفیت و کمیت محصول نهایی تولید شده ، می باشد .
در مجموع معیارهای خروجی بر پایه ی افق های زمانی کوتاه و محدود می باشند . معیارهای عملکرد خروجی تنها نباید با اهداف استراتژیک سازمانی مطابق باشند ، بلکه از آنجایی که اهداف استراتژیک به طور کلی در تامین نیازمندیهای مشتری مورد نظر هستند ، این معیارهای عملکرد خروجی باید با اهداف و ارزشهای مشتری نیز مطابق باشند . در زیر یک مثال از معیارهای عملکرد خروجی زنجیره تامین ذکر شده است :
- هدف نائل شدن به نرخ تکمیل : تا چه حدی به یک هدف نرخ تکمیل نائل شده ایم .
- متوسط اقلام نرخ تکمیل ک مجموع نرخ تکمیل به تعداد اقلام تولید شده
- تاخیر محصول : زمان تحویل منهای تاریخ سررسید
- متوسط تاخیرات سفرش : مجموع تاخیرات به تعداد سفارشات تقسیم می شود .
- درصد تحویل به هنگام : درصد سفارشاتی که به موقع یا قبل از تاریخ سررسید تحویل داده شده اند .
- احتمال فقدان موجودی : احتمال اینکه آیتمی برای موجودی مورد نیاز است ولی آن ایتم وجود ندارد .
- میانگین سطح سفارش انجام نشده : تعداد اقلام شفارش انجام نشده به دلیل فقدان موجودی .
انعطاف پذیری :
بعضی از فواید سیستم های زنجیره تامین منعطف :
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های نبود عملکرد تولیدی (خرابی ماشین )
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های فقدان عملکرد تامین کننده ها
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های فقدان عملکرد تحویل
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن محصولات جدید ، بازارهای جدید یا رقبای جدید
انعطاف پذیری در موفقیت زنجیره تامین واقعا ضروری و حیاتی است زیرا زنجیره تامین در یک شرایط نا مطمئن قرار دارد .
خواننده ی علاقه مند می تواند ، برای بازنگریهای جامعی از ادبیات در انعطاف پذیری سیستم به Sethi, sethi 1991Gupta , Goyal(1989) مراجعه کند . نویسنده چهار نوع انعطاف پذیری سیستم را تعریف می کند . که در جدول شماره (2) شرح داده شده اند .
جدول شماره (2) انواع انعطاف پذیری سیستم
تعریف
نوع انعطاف پذیری
توانایی تغییر سطوح خروجی محصولات تولید شده
انعطاف پذیری حجم
توانایی تغییر داده های تحویل برنامه -
ریزی شده
انعطاف پذیری تحویل
توانایی تغییر محصولات تولید شده
انعطاف پذیری ترکیبی
توانایی معرفی و تولید محصولات جدید که شامل تعدیل محصولات موجود نیز
می شود.
انعطاف پذیری محصولات جدید
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:92
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل اول
زنجیره ارزش ، عرضه و تقاضا
نیاز به مدیریت زنجیره تامین
رقابت جدید
از همکاری تا اشتراک مساعی
اجزای سازنده
برنامهریزی سلسله مراتبی تولید
فصل دوم
1.1.2 شاخصها و سیستمهای مربوط به شاخصها
عملکرد تحویل
عملکرد تکمیل سفارش
تکمیل کامل سفارش
واکنشپذیری زنجیره تامین
انعطافپذیری تولید
کل هزینه مدیریت لجستیک
هزینه ضمانت
زمان چرخه نقد ـ به ـ نقد
روزهای تامین موجودی
گردش دارایی
واژگان استاندارد
سطوح مدل SCOR
سطح 1- انواع فرآیند
سطح 2- طبقات فرآیند
سطح 3- عناصر فرآیند
3.2.2 مقیاسها و بهترین اعمال
4.2.2 رویهای برای کاربرد مدل SCOR
• پیاده سازی سیستمها و فرآیندهای زنجیره تأمین
افزایش قابلیتهای شبکه زنجیره عرضه
چالشهای زنجیره عرضه
فصل سوم
مقدمه :
مدلهای دوگانه مدیریت تأمین کنندگان
ب ) مدل مشارکتی ) PARTNERSHIP MODEL ( :
• سرمایه گذاریهای ویژه در خصوص رابطه فیمابین ؛
روابط زورمدارانه با دوام
جدول 1- تباین میان روابط زورمدارانه و مشارکتی
شرکتهای استراتژیک
ردهبندی استراتژیک تأمین کنندگان
مدیریت استراتژیک تأمین کنندگان ( مورد استفاده در صنایع خودروسازی
فصل چهارم
تأمین خارجی
تعریف تأمین خارجی
پنج دلیل استراتژیک برای تأمین خارجی :
حرکت بسوی مدیریت زنجیره عرضه کامل
هدف مدیر زنجیره عرضه
منابع فارسی و انگلیسی
مقدمه:
مدیریت زنجیره تامین رویکرد جدیدی است که در سالهای اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده است . زنجیره تامین شبکه از مراکز توزیع است که یکی از وظایف آن تبدیل مواد خام به محصولات نهایی و توزیع آنها در میان مشتریان است . مدیریت زنجیره تامین فعالیتها را طوری هماهنگ میکند که مشتریان بتوانند محصولات را با کیفیت بالا و با حداقل هزینه به دست آورند . مدیریت زنجیره تامین می تواند برای شرکت مزیت رقابتی فراهم سازد .
مدیریت زنجیره تامین اشتیاق شرکت را برای همکاری و رقابت افزایش میدهد .
رویکرد جدیدی که در سالهای اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده ، رویکرد مدیریت زنجیره تامین(SCM) است. زنجیره تامین شبکهای از تسهیلات و مراکز توزیع است که وظایف تهیه و تدارک مواد خام ،تبدیل آن به محصولات نهایی و واسطهای و توزیع این محصولات نهایی یه مشتریان را انجام میدهد .
در طول دو دهه اخیر ،مدیران شاهد یک دوره تغییرات شگرف جهانی به واسطه پیشرفت در تکنولوژی ،جهانی شدن بازارها و شرایط جدید اقتصاد سیاسی بودهاند . با افزایش تعداد رقبا در کلاس جهانی ، سازمانها مجبور شدند که سریعاً فرآیندهای درون سازمانی را برای باقی ماندن در صحنه رقابت جهانی بهبود بخشند . در دهه های 70-1960 سازمانها به توسعه جزئیات استراتژیهای بازار همت گماردند که بر برآورده کردن ›› رضایت ‹‹ مشتریان متمرکز بود .
آنها بدین درک نایل آمدند که مهندسی و طراحی قوی و عملیات تولید منسجم و هماهنگ ، پیش نیاز دستیابی به نیازمندیهای بازار و در نتیجه سهم بازار بیشتر است . بنابراین ، طراحان مجبور شدند که ایدهآلها و نیازمندیهای مورد نظر مشتریان را در طراحی محصولات خود بگنجاند و در حقیقت محصولی را با حداکثر سطح کیفی ممکن ، در حداقل هزینه ، توام با ایده آلهای مورد نظر مشتری روانه بازار سازند . در دهه 1980 با افزایش تنوع در الگوهای مورد نظر مشتریان ، سازمانهای تولیدی به طور فزاینده ای به افزایش انعطاف پذیری در خطوط تولید ، بهبود محصولات و فرآیندهای موجود و توسعه محصولات جدید برای ارضای مشتریان علاقهمند شدند که این موضوع – به نوبه خود – چالشهای جدیدی را برای آنها رقم زد . در دهه 1990 به موازات بهبود در توانمندیهای تولید ،مدیران صنایع درک کردند که مواد و خدمات دریافتی از تامین کنندگان مختلف تاثیر بسزایی در افزایش توانمندیهای سازمان به منظور برخورد با نیازمندیهای مشتریان دارد که این امر به نوبه خود ، تاثیر مضاعفی در تمرکز سازمان و پایگاههای تامین و استراتژیهای منبع یابی بر جا نهاد . همچنین مدیران دریافتند که صرفاً تولید یک محصول کیفی ، کافی نسبت ، در واقع تامبن محصولات با معیارهای مورد نظر مشتری ( چه موقع ، کجا ، چگونه ) و با کیفیت و هزینه مورد نظر آنها ، چالشهای جدیدی را به وجود آورد .
در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجهگیری از تغییرات مذکور دریافتند که این تغیییرات در طولانی مدت برای مدیریت سازمانشان کافی نیست . آنها باید در مدیریت شبکه همه کارخانجات و شرکتهایی که ورودیهای سازمان آنها را – به طور مستقیم و غیر مستقیم – تامین میکردند ، همچنین شبکه شرکتهایی مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری درگیر میشدند . با چنین نگرشی رویکردهایی ›› زنجیره تامین ‹‹ و ›› مدیریت زنجیره تامین ‹‹ پای به عرصه وجود نهادند .
فصل اول
منطور از (SCM) ، مشخصاً زنجیره تامین است ؛ « شبکهای از سازمانها که با ارتباطی بالادستی به پایین دستی ، در فرآیندها و فعالیتهایی درگیرند و به صورت محصولات و خدمات ارائه شده به مشتری نهائی ،تولید ارزش میکنند .
یک زنجیره تامین شامل همه تسهیلات (امکانات ) ، وظایف و کارها و فعالیتهایی میشود که در تولید و تحویل یک کالا یا خدمت ، از تامین کنندگان ( تامین کنندگان و تامین کنندگان آنها ) تا مشتریان ( و مشتریان آنها ) درگیر هستند و شامل برنامه ریزی و مدیریت عرضه و تقاضا ؛ تهیه مواد ؛ تولید و برنانه زمانبندی محصول یا خدمت ؛ انبار کردن ؛ کنترل موجودی و توزیع ؛ تحویل و خدمت به مشتری میشود .
مدیریت زنجیره تامین همه این فعالیتها را طوری هماهنگ میکند که مشتریان بتوانند محصولاتی با کیفیت بالا و خدمات قابل اطمینان در حداقل هزینه به دست آورند .مدیریت زنجیره تامین میتواند به نوبه خود برای شرکت مزیت رقابتی فراهم کند .
تسهیلات در زنجیره تامین شامل کارخانه ها ، انبارها ، مراکز توزیع ، مراکز خدمت و عملیات خرده فروشی می شود . کالاها و خدمات می توانند به وسیله راهآهن ، کامیون ، از طریق آب ، هوا ، خط لوله ، کامپیوتر ، پست ، تلفن و یا به وسیله فرد توزیع شوند . کارها و وظایف در داخل زنجیره تامین شامل پیشبینی تقاضای کالا یا خدمت ،انتخاب تامین کنندگان ( تامین منبع ) ، سفارش مواد و ملزومات ( تهیه و تدارک ) ،کنترل موجودی ، برنامهریزی تولید ، ارسال و تحویل ، مدیریت اطلاعات ، مدیریت کیفیت و خدمت به مشتری می شود .
مدیریت زنجیره تامین معادل است با هماهنگ کردن همه عملیات یک شرکت ، عملیات تامین کنندگان و مشتریان آن شرکت .
به طور وسیع تر ، یک زنجیره تأمین ، شامل دو یا چند سازمان است که از نظر قانونی از هم جدا بوده و توسط جریانهای مواد ، اطلاعات و مالی به هم مرتبط هستند . این سازمان ها می توانند شرکتهایی باشند که قطعات ، اجزای تشکیل دهنده و محصولات نهایی تولید می کنند و حتی فراهم کنندگان خدمات تهیه و توزیع ( لجستیک ) و خود مشتری ( نهایی )را نیز در بر گیرند . همان طور که در شکل 1-1 آمده است ، یک شبکه فقط روی جریان در داخل یک زنجیره (تنها)تمرکز نمیکند ، بلکه روی شبکههای پیچیده همگرا و واگرا از جریان کار میکند که این شبکه ها ، تعداد زیادی از سفارشات مختلف مشتری را که باید به موازات هم برآورده شوند ، در بر میگیرد . به منظور کاهش پیچیدگی ، یک سازمان مفروض میتواند فقط روی قسمتی از یک زنجیره تأمین کامل تمرکز کند .
به طور دقیقتر ، اصطلاح زنجیره تأمین در مورد شرکت های بزرگی اِعمال می شود که اغلب در چندین محل و کشور مختلق واقع شده اند . هماهنگسازی جریانهای مواد ، اطلاعات و مالی در مورد شرکتهای چند ملیتی ، روشی مؤثر است که هنوز یک وظیفه دشوار محسوب میشود . در هر حال ، اگر این محل ها قسمتی از یک سازمان بزرگ یا یک سطح از مدیریت فوقانی باشند ، تصمیم گیری آسانتر خواهد بود . زنجیره تأمین در مفهوم وسیع آن ، زنجیره تأمین بین سازمانی نیز نامیده میشود ، در حالی که اصطلاح درون سازمانی به مفهوم خاصی از زنجیره تأمین مربوط می شود . بدون توجه به این تقسیمبندی، باید بین واحدهای مختلف وظیفه ای مانند بازاریابی ، تولید ، خرید ، تهیه و توزیع ( لجستیک ) و مالی ، هماهنگی وجود داشته باشد . البته در شرکت های امروزی ، چنین پیش شرطهایی ( بین سازمانی و درونسازمانی ) اهمیت ندارد .
هدف همه کسانی که در زمینه زنجیزه تأمین فعالیت میکنند ، افزایش رقابتپذیری دیده شده است . دلیل آن اینست که امروزه از دید مشتری نهایی ، فقط سک واحد سازمانی تنها ، در مورد رقابتپذیری محصولات یا خدماتش مسئول نیست و این امر به ندرت رخ میدهد و زنجیره تأمین ، همه سازمانها را یکجا در نظر میگیرد . بنابراین ، زقابت از شرکتهای تکی به سمت زنجیرههای تأمین حرکت کرده است . مشخصاً ، متقاعد کردن یک شرکت تنها ، در این مورد که قسمتی از یک زنجیره تأمین شود ، به وضعیت پیروزی دو جانبه (win-win )برای هر کدام از شرکا در بلند مدت نیاز دارد ، در حالی که چنین امری در کوتاه مدت برای همه روی نخواهد داد . مانعی مه معمولاً برای بهبود رقابتپذیری وجود دارد ، فراهم کردن خدمات برتر برای مشتری است .
اکثر موسسههای تولیدی به صورت شبکه هایی از مکانهای تولید و توزیع طرحریزی شدهاند . یکی از وظایف آنها تهیه مواد خام و تبدیل آنها به محصولات نهایی و واسطهای و سپس تحویل آنها به مشتریان است .مدیریت زنجیره تأمین این شبکهها را اداره میکند . هدف کوتاه مدت مدیریت زنجیره تأمین مقدمتاً افزایش بهره وری ، کاهش موجودی و زمان سیکل کل است . در حالی که هدف بلند مدت آن افزایش رضایت مشتری ، سهم بازار و سود برای هنه سازمانهای درگیر در زنجیره تأمین است – یعنی تأمین کنندگان ، تولید کنندگان ، مراکز توزیع و مشتریان برای رسیدن به این اهداف ، هماهنگی سخت و دقیقی در بین سازمانهای درگیر در زنجیره تأمین و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره ، برای دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکاء .
زنجیره ارزش ، عرضه و تقاضا
به زنجیرههای تأمین گاهی اوقات به عنوان زنجیره های ارزش اشاره میشود ، واژهای که چنین مفهومی را منعکس میکند : همان طور که کالاها و خدمات به وسیله زنجیره پیشرفت کرده و به جلو میروند ارزش آنها بیشتر میشود . زنجیرههای عرضه یا ارزش معمولاً سازمانهای تجارتی جداگانهای را دربر گرفته به جای اینکه تنها یک سازمان را شامل شوند . به علاوه زنجیره عرضه با ارزش برای هر سازمانی دارای دو بخش است : یک بخش عرضه ویک بخش تقاضا . بخش عرضه از شروع زنجیره ( ابتدای زنجیره ) آغاز شده و با عملیات داخلی سازمان خاتمه می یابد .
بخش تقاضا در زنجیره از نقطهای که ستاده سازمان به مشتری بلافصل آن تحویل داده میشود شروع شده و به مشتری نهایی در زنجیره پایان مییابد . زنجیره تقاضا عبارتست از بخش فروش و توزیع در زنجیره ارزش . طول و اندازه هر بخش وابسته به مکانی است که یک سازمان خاص در زنجیره قرار دارد ؛ سازمانی که به مشتری نهایی نزدیکتر است ،بخش تقاضای آن کوتاهتر ، و بخش عرضه آن طولانیتر است .
همه سازمانها ، تدون توجه به مکانی که در زنجیره قرار دارند ، باید با مباحث و موضوعهای عرضه و تقاضا سروکار داشته باشند . هدف مدیریت زنجیره تامین عبارتست از مرتبط کردن همه بخشهای زنجیره تامین ( عرضه ) به طوری که تقاضای بازار تا اندازه ممکن به طور کارا و موثری در سرتاسر کل زنجیره برآورده شود . این مستلزم تطابق عرضه و تقاضا در هر مرحله از زنجیره است . توجه کنید که به استثنا تامین کننده یا تامین کنندگان اولیه و مشتریان نهایی ، سازمانها در یک زنجیره تامین هم مشتری و هم تامین کننده هستند .
نیاز به مدیریت زنجیره تامین
در گذشته ، اکثر سازمانها کمتر زنجیرههای تامین خود را مدیریت میکردند . در عوض تمایل داشتند که بر روی عملیات خودشان و بر روی تامین کنندگان بلافصل خودشان تمرکز کنند . هر چند که ، چند عامل مدیریت زنجیره تامین را برای سازمانهای تجاریای که زنجیره تامین خود را به طور فعال اداره میکنند مطلوب میسازد . عوامل عمده عبارتند از :
! نیاز به بهبود عملیات : در طول دهه گذشته بسیاری از سازمانها فعالیتهایی مانند تولید ناب و مدیریت کیفیت جامع را انجام میدهند . در نتیجه آنها قادر خواهند بود که کیفیت بهبودیافتهای را کسب کرده و در عین حال مقدار زیادی از هزینههای اضافی از سیستم خود را از بین ببرند . اگر چه هنوز جایی برای بهبود وجود دارد . اکنون فرصت به طور عمده در تهیه و تدارک ، توزیع و پشتیبانی زنجیره تامین وجود دارد .
! افزایش سطح منبعیابی از خارج LEVEL INCREASE OUTSOURCING : سازمانها در حال افزایش سطوح منبعیابی از بیرون خود هستند ؛ یعنی خرید کالا و خدمات به جای تولید یا فراهم کردن آنها توسط خود سازمانها . همان طور که سطح منبع یابی از خارج افزایش مییابد سازمانها حجم زیادی از یک سازمان و تامین کنندگان آن است . این وظیفه جهت کسب کالاها و یا خدماتی که برای تولید محصولات یا تامین خدمات برای مشتریان سازمان عمل میکند . خرید تامین کنندگان را انتخاب میکند ، در قراردادها مذاکره میکند ، ائتلافهایی را ایجاد و به عنوان رابطه بین تامین کنندگان و بخشهای مختلف داخلی عمل میکند . خرید در مدیریت زنجیره تامین اهمیت فزایندهای کسب کرده است . چندین عامل در این امر سهم دارند :
افزایش منبعیابی از خارج : نکتهای حاصل شده که هزینههای مواد و ملزومات خیلی بیشتر از هزینه نیروی کار است . ! افزایش تبدیل به تولید ناب و نیازمندیهای JIT که به معنی اندازه دسته کوچکتر ، نیاز برای زمانبندی دقیق تحویلها ، کیفیت بالاتر و مقدارهای دقیق و کامل است .
! افزایش جهانی شده :بخش عرضه یک زنجیره تامین ( ارزش ) متشکل از یک یا چند تامین کننده است ،همه در زنجیره به هم مرتبط هستند و هر یک قادرند بر روی اثربخشی ـ یاعدم اثربخشی ـ زنجیره تامین اثر داشتهباشند . علاوه براین ، ضروری است که برنامه و اجرا به طور دقیقی بین تامین کنندگان و همه اعضای بخش تقاضای آنها هماهنگ شوند .
نزدیکی به بازار یانزدیکی به منابع عرضه ، یا نزدیکی به هر در ممکن است امکانپذیر باشد . در مدیریت کیفیت جامع ( TQM ) به محک زنی ( BENCHMARKG ) ارجاع داده میشود ، یعنی ارزیابی موقعیتی که شرکت اکنون قرار دارد و استفاده از آن به عنوان یک رهنمود برای موقعیتی که شرکت میخواهد در آینده قرار گیرد . اگرچه یک شرکت باید عملکرد را ارزیابی کرده و اهداف کلی را بر حسب کل زنجیره تامین ،نه فقط خود شرکت به تنهایی ، تعیین کند .
یک شرکت ممکن است اهداف والایی را برای خود برای به حداقل رساندن موجودی تعیین کنداما اگر سطوح موجودی تامین کنندگان شرکت لازم باشد که بالاباشد به طوری که شرکت بتواند به اهداف محلی خودش بدون توجه به هزینههای تامین کنندگان دست یابد ، سپس هزینه موجودی بالا برای شرکت به عنوان هزینه های تحویل قطعات و هزینه مواد بالاتری محسوب میشود . اگر شرکتی به اهداف کیفی خود دست یابد و برنامههای کیفیت تامین کنندگان خود را نادیده بگیرد ، سپس به طور معکوس کنندگان قادر به تحویل سریع به مشتریان و دوباره پرکردن موجودیهای انبار از طریق تامین کنندگان میشوند .
اگر هر کسی همراه با زنجیره تامین اطلاعات مشابه را در زمان مشابه به دست آورد ،این امر آنها را قادر میسازد که به طور دقیقی هماهنگ شوند و در نتیجه عدم اطمینان کاهش یابد که به نوبه خود به آنها امکان کاهش سطوح موجودی را میدهد .
انواع و تعداد تسهیلات و امکاناتی که ساخته می شود ( یا به دست آورده میشود ) و مکانی که آنها قرار داده میشوند از موضوعهای طراحی استراتژیک زنجیره تامین هستند . به دلیل اینکه هزینههای حمل و نقل و توزیع میتواند بخش قابل ملاحظهای از هزینههای زنجیره تامین را تشکیل دهد ، تصمیم در مورد تسهیلات و مکانیابی آنها تعهدهای پرهزینه و بلندمدتی هستند ، همین طور آن تصمیمها ،تصمیم های طراحی دیگر ی مانند اینکه کدام تامین کنندگان به کار روند ، شیوه و طریقه حمل و نقل ،مراکز توزیع و بازارهای مشتری را دیکته میکنند . برای مثال 75 درصد تامین کنندگان هوندا د ر150 مایلی کارخانه اُهایو ،ویرسویل قراردارند . شرکت وال مارت نمونهای است که این ویژگیهای مختلف طراحی ذکر شده را در یک زنجیره تامین موفق و مؤثر ادغام و ترکیب کرده است . استراتژی رقابتی وال مارت تامین کالاهای با کیفیت برای مشتریان خود در زمان و مکانی که آنها میخواهند و در یک قیمت رقابتی .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:240
مقدمه:
تامین اجتماعی به مفهوم کنونیش نتیجه یک تحول تاریخی طولانی است که با احساس نیاز انسان به امنیت اقتصادی در رویارویی با خطرات اجتماعی آغاز شد سپس این نیاز همگانی با تحول اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فکری جوامع انسانی متحول شد تا به وضع کنونی خود رسید که وضع موجود هم فرودگاهی است در مسیر حرکت مداوم آن. انسان در اصل با حاصل دست رنج خود زندگی میکند، لذا کار طریق حفظ وجود اوست بنابراین به هنگام کاهش فرصت اشتغال کار یا از دست دادن قدرت کار، وجود وی در معرض خطر قرار می گیرد.
انسان به میزان ادراک نیاز به کار و خطراتی که قدرت کار یا ادامه آن را تهدید میکند دچار ترس از آینده و نگرانی برای سرنوشت خود میشود. احساس ترس انسان از آینده و نگرانی برای سرنوشت به طور دائم عامل انگیزش وی جهت دستیابی به وسایلی بوده است که بواسطه آنها خود را از خطرات انقطاع کار و نتایج آن از قبیل فقر (تیره روزی) و نیازمندی حفظ کند.
انسان در زمان ها و مکان های مختلف، با وسایل گوناگونی با این خطرات مقابله کرده است. در مرحله نخست به مجموعه ای وسایل موسوم به وسایل سنتی متوسل شده است مثل پس انداز، تعاونی اجتماعی و بیمه خاص با وجود این، تحولات اجتماعی و اقتصادی جوامع انسانی به ویژه پس از انقلاب صنعتی و عواملی که باعث رشد فردیت و گستتن پیوند های تعاون اجتماعی شده است ناکارآمدی این وسایل و ناتوانی آنها را از همگام شدن با این تحولات در رویارویی با خطرات جدید انقلاب صنعتی، اثبات کرده است. از بطن این نیاز نظام های بیمه اجتماعی متولد شدند و دیری نپایید که این نظام ها در نظام واحدی به نام نظام تامین اجتماعی جمع شدند.
به این ترتیب تامین اجتماعی ثمره ی ک مبارزه تاریخی طولانی است که انسان برای دفاع از امنیت اقتصادی خود علیه خطرات اجتماعی تهدید کننده وی به آن وارد شده است.
در ادامه، مراحل این مبارزه را بررسی می کنیم و با بحث وسایل سنتی آغاز میکنیم و سپس به نظام های بیمه اجتماعی می پردازیم و در نهایت درباره ظهور تامین اجتماعی و تحول آن سخن خواهیم گفت.
مبحث اول
وسایل سنتی:
منظور از وسایل سنتی، مجموعه وسایلی است که انسان آن را قبل از انقلاب صنعتی برای در امان نگهداشتن خود از نیاز و فقر، در صورت انقطاع درآمد به سبب بیماری، پیری، از کار افتادگی یا یکی از این اسباب، بکار گرفته است.
این وسایل عبارتند از: پس انداز، کمک های (معاضدت های) اجتماعی، همیاری متقابل و بیمه خاص و مسئولیت مدنی به عنوان وسیله غرامت ناشی از ضرر کار. پس از بررسی این وسایل درباره ناکارآمدی آنها در محقق ساختن حمایت اقتصادی در مقابل خطرات ناشی از انقلاب صنعتی، سخن خواهیم گفت.
مطلب نخست:
پس انداز (Epargne):
منظور از پس انداز، کنار گذاشتن بخشی از درآمد فعلی جهت مواجهه با نیازهای غیر مترقبه ای است که در آینده ایجاد میشود یا ممکن است هدف از این کنار گذاشتن ایجاد سرمایه ای برای سرمایه گذاری جهت دریافت سود برای افزایش درآمد باشد.
انسان پس انداز را از زمانیکه مالکیت به زندگی اش وارد شد، شناخت و ضرورت احتیاط به منظور حوادث غیر مترقبه آینده و عاقبت اندیشی را احساس کرد. به این ترتیب انسان بخشی از اموال روزانه خود را برای مواجهه با نیازهای فردیش به ویژه اوقات از کار افتادگی یا اضطرار جهت رویارویی با هزینه های استثنایی مانند هزینه های ناشی از بیماری و آسیب دیدگی کنار می گذاشت.
اموال پس انداز شده در مکان های معمولی نگهداری میشد که باعث در معرض سرقت یا تلف قرار گرفتن آنها میشد، همچنین هیچ سودی در بر نداشت. برای دفع این خطرات، بانک هایی به منظور ودیعه گذاری ایجاد گردیدند که وظیفه حفظ اموال پس انداز شده را در مقابل سود یا اجرت مورد توافق بر عهده گرفتند.
نخستین بانک برای سپرده گذاری، در شهر Brunswick آلمان در سال 1765 تاسیس شد و به دنبال آن بانک دیگری در شهر Berne سوئیس در سال 1787 و سپس در پاریس فرانسه در سال هشتم انقلاب فرانسه و سپس در شهر Wendover انگلستان در سال 1799 تاسیس گردیدند. این بانک ها، سپرده ها را هر چند اندک قبول میکردند. سپس برخی دولت ها، نظام دیگری را برای پس انداز بواسطه ادارات پستی که جانشین بانک ها شدند در دریافت سپرده ها و حفظ آنها به همراه برخی بهره های قانونی بعد از گذشت زمان معینی از سپرده گذاری، با این شرط که حق داشته باشند هر زمان که بخواهند در نهایت سهولت آن را برداشت کنند.
این صندوق ها با اقبال عموم مواجه شدند زیرا از تضمین دولت برخوردار بودند و این مساله موجب شد که اطمینان به آنها از بانک ها یا صندوق های پس انداز افراد بیشتر بود. این صندوق ها در تشویق افراد به پس انداز کردن و فراهم آوردن اموال لازم برای دولت به منظور سرمایه گذاری آنها در پروژه های توسعه مشارکت داشتند.[1]
پس انداز فواید انکار ناپذیری دارد، پس انداز علاوه بر احساس امنیت و اعتماد به نفس، این امکان را برای او فراهم میکند، پس انداز های خود را در زمانیکه می خواهد بکار گیرد آنهم به شیوه و در زمانی که بیشترین نفع را برای او دارد. از دیدگاه مکتب فرد گرایانه، پس انداز وسیله طبیعی برای حمایت از فرد در مقابل خطرات اجتماعی ای است که در معرض آن قرار دارد.
با وجود این پس انداز علی رغم فوایدیش، از فراهم آوردن تضمین کافی علیه خطرات اجتماعی و زمانی که فرد در معرض قرار دارد، ناتوان است. دیگر آنکه پس انداز نسبت به بخش وسیعی از مردم محقق نمیشود به ویژه کارگران و سایر اشخاصی که درآمد محدود دارند. پس انداز بر اثر کفاف در هزینه های جاری روز محقق میشود زیرا پس انداز در اصل وابسته به وجود مازاد درآمد است که اغلب جز برای دارندگان درآمد های بالا قابل حصول نیست.
به علاوه، شخص برای ایجاد اندوخته نقدی که بتواند با خطرات مقابله کند نیازمند زمانی طولانی است و چه بسا در این اثنا، ارزش پول های اندوخته به دلیل افزایش قیمت ها کم میشود و این افزایش قیمت منجر به کاهش قدرت خرید پول ها میشود و به این ترتیب این پول ها توان فراهم آمدن امنیت مورد انتظار را از دست میدهد.
در نهایت، ایراد پس انداز این است که وسیله ای است فردی برای رویارویی با خطرات اجتماعی ، بنابراین پس انداز کننده با ذخیره مالی خود با خطرات مواجه میشود و نتایج آن را به تنهایی حمل میکند. به این ترتیب حتی اگر فرد بتواند در مورد یا مواردی این بار را به دوش بکشد، دائماً این توان را نخواهد داشت بویژه در موارد ناتوانی (از کار افتادگی) پیری و فوت نسبت به خانواده متوفی و بیماری های مزمن و سایر مواردی که در آنها درآمد خانواده. با وجود بقای نیاز به صرف هزینه، قطع میشود.
به این ترتیب معلوم میشود که پس انداز به تنهایی برای تضمین امنیت اقتصادی انسان کافی نیست، لیکن ممکن است به عنوان وسیله ای تکمیلی با سایر وسایل به تحقق این امنیت کمک کند.
مطلب دوم:
معاضدت اجتماعی Assistance sociale
معاضدت اجتماعی با ارائه هدایا و صدقات به فقرا و تنگ دستان تندستی ایشان را تخفیف میدهد یا به ایشان در برآوردن برخی از نیازها یشان که با امکانات شخصی و محدود خویش توان برآوردن آنها را ندارند، مساعدت میکند.
مساعدت در این مفهوم، قدمتی به قدمت انسان دارد. در هر زمانی و مکانی از دوره های تاریخ، مردمانی وجود داشته اند که به یاری هم نوعان درمانده و مسکین خویش روی آورده اند. هر چند مبانی که این کمک بر آن استوار است حسب تمدن ها و جوامع مختلف است.
در جوامع بدوی که روح فرد گرایی بر آنها حاکم است، معاضدت های اجتماعی به وسیله ثروتمندانی صورت می گرفت که به دلیل اهداف انسانی و دینی یا مقاصد شخصی آن را در قبال فقدان و نیازمندانی که می خواستند، انجام می دادند یا از طریق دولت به منظور صیانت اجتماعی صورت می گرفت.
اثار این نوع از معاضدت و مساعدت هنوز هم باقی است. به ویژه در دولت های تحت حاکمیت نظام سرمایه داری، طرفداران این نظام همیشه علاقمند هستند با معاضدت مستقیم و فردی به فقرا، فخر فروشی کنند که این امر با شدید ترین مقاومت های گرایش های کمونیستی و جنبش های کارگری قرن گذشته مواجه شده است.
در جوامعی که روح قبیله گرایی یا خانواده گرایی بر آنها حاکم است، معاضدت و مساعدت از سوی رئیس قبیله و صاحب امر و نهی در آن صورت می گرفت. همچنین افراد خانواده (عشیره) نیز با انگیزه های مبتنی بر روابط خونی (نسبی) و محبت خانوادگی و تمایل به حمایت خانواده و حفاظت افراد و کیان آن در مجتمع به یکدیگر کمک میکردند.
این نوع معاضدت ها و کمک ها هنوز هم در جوامع صحرایی یا کشاورزی که هنوز وسایل پیشگیری یا جبران عواقب روزگار را که در جوامع متمدن[2] شناخته شده است نشناخته اند، وجود دارد.
با ظهور انقلاب صنعتی و تحولات اقتصادی، اجتماعی و فکری همراه آن، موارد فقر بر اثر بهره کشی و ثروت اندوزی، فزونی گرفت و انجمن های کمک رسانی و تعاون که به یاری اعضای نیازمند خود اقدام میکردند، پدیدار شدند. همچنین، انجمن های خیریه ای که بعدها پراکنده شدند و در حالات فقر، بیماری، یتیمی و بیوگی دست یاری به سوی مردم دراز نمودند، پدیدار شدند.
روحانیون مسیحی و یهودی در تاسیس و گسترش این قبیل انجمن های خیریه از طریق دعوت به مساعدت و پناه دادن فقرا، کودکان سر راهی و نیازمندان و ناتوانان که پناهگاه و یاوری نداشتند، نقش بزرگی ایفا کردند.
بی تردید این انجمن ها، نسبت به افراد و خانواده برای مساعدت و کمک کردن، توان بیشتری داشتند چون اموال بیشتری داشتند که از مشارکت اعضا و هدایای نیکوکاران تشکیل میشد. با وجود این، انجمن های مذکور نتوانستند حمایت فعالی را از درماندگان و نیازمندان به صورت گسترده و کافی به عمل آورند زیرا این انجمن ها ضعیف بودند و درآمد هایشان کافی نبود و نظام های آنها استمرار و ثابت نداشتند زیرا این انجمن ها، سازمان هایی اختیاری بودند که اعمال شان منوط به اراده اشخاص اداره کننده آنها و تمایل ایشان به ادامه فعالیت آن بود بویژه اینکه معاضدت اجتماعی با شیوه پیش گفته متوجه کاستن شدت فقر بود نه بر کندن ریشه های آن.
فرمت:word
چکیده
افزایش ثروت سهامداران هدف نهایی موسسات غیر انتفاعی است بدست آوردن سود بیشتر ودر نتیجه افزایش ثروت سهامداران از طریق انتخاب روش تامین مالی بهینه یکی از مواردی است که شرکتها به عنوان یک راهکار برای دستیابی به اهداف خود مد نظر قرار می دهند گروهی از متخصصین عقیده دارند که اخذ تصمیمات مدبرانه مدیریت می تواند باعث افزایش ارزش شرکت شود نه ساختار سرمایه ، اخذ تصمیمهای آگاهانه می تواند باعث سود بیشتر ودر نتیجه افزایش ثروت سهامداران می شود .هدف اصلی این تحقیق استفاده از روشهای تامین مالی از طریق افزایش سرمایه (سود سهمی و مطالبات آورده نقدی ) و وام ( وام بلند مدت ووام کوتاه مدت ) بر بازده واقعی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد . بدین منظور از نسبت های بدهی های کوتاه مدت به کل دارائیها ، بدهی بلند مدت به کل دارائیها ،درصد افزایش سرمایه و بازده واقعی شرکتها را برای یک دوره مالی بین سالهای 1382الی 1384 مورد بررسی قرار گرفته ونمونه آماری این تحقیق عبارتست از شرکتهای که فقط از افزایش سرمایه ویا وام استفاده نموده اند. و برای جمع آوری اطلاعات از روشهای کتابخانه ای (کتب و نشریات و مقالات حرفه ای و تخصصی ) و برای جمع آوری اطلاعات مالی برای آزمون فرضیه ها از صورتهای مالی حسابرسی شده بین سالهای 1382 الی 1384موجود درنرم افزار ره آوردو آزمونهای آماری مناسب شامل آزمون مقایسه میانگین دو جامعه ( توزیع t ) و ضریب همبستگی پیرسون و k-s و با کمک نرم افزار s p s s مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است به طورکلی یافته های تحقیق نشان می دهد که شرکتهایی که از افزایش سرمایه استفاده نموده اند ، بر بازده واقعی سهام شرکتها تاثیر مثبت ندارد ولی شرکتهایی که از وام استفاده نموده اند ،بر بازده واقعی سهام شرکتها تاثیر مثبت دارند .
مقدمه :
گسترش فزاینده وپیچیدگی فعالیت های اقتصادی و تحول سریع و روز افزون معاملات بازرگانی در دنیای امروز اعم از تجارت داخلی و یا بین المللی ونیاز شرکتهای تولیدی و بازرگانی برای حفظ ظرفیت با توسعه فعا لیتها و طرح ها،سرمایه گذاری در جهت حفظ یا افزایش قدرت رقابت ازعرصه های داخلی وجهانی نیاز این شرکتها را به منابع مالی را افزایش داده است وتوانائی شرکت در تعیین منابع مالی بالقوه برای تهیه سرمایه گذاریها و تهیه برنامه های مالی مناسب ، از عوامل اصلی رشد وپیشرفت شرکت به حساب می آید .از چنین شرایطی بهره گیری از تکنیک های مدیران مالی در اداره امور شرکتها بیشترازهرزمانی ضرورت دارد.
تهیه خط مشی صحیح مالی توان شرکت در نیل به هدفهای استراژیک را تقویت می کند.بدیهی است برای شرکتها موفقیت دراز مدت مستلزم تولید کالاهایی با کیفیت بالاتر،هزینه کمتر وفروش باقیمت مناسب است که امر تولید خود مستلزم تأمین منابع مالی با هزینه قابل قبول است. دراغلب کشورهای دنیا بازار سرمایه به عنوان یکی ازمهمترین ابزارهای رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی در نظر گرفته می شود. ایران اگرچه کشوری با قابلیت های پیدا وپنهان بسیار است ولی اغلب شرکتهای ایران از کمبود سرمایه رنج می برند. علاوه براین ساختار بازار سرمایه کشور در رابطه با تجهیز و تخصیص منابع مالی ضعیف بوده وبه صورت مؤثر وکار آمد عمل نمی کند.با شکوفایی مجدد بورس اوراق بهادار تهران و گسترش بورس به سایر استانها و با استقبال عمومی از اوراق بهادار موضوع چگونگی تصمیم گیری سرمایه گذاران با توجه به میزان آگاهی عمومی نسبت به روشهای تأمین مالی و فرایند های تصمیم گیری مالی به موضوعی در خور اهمیت تبدیل شده است . عوامل متعددی باعث افزایش میزان سرمایه مورد نیاز شرکتها می باشند یکی از مهمترین عوامل اجرای پروژه ها و طرح های توسعه می باشد در صحنه رقابت شرکتهایی موفق اند که علاوه بر تداوم فعالیت و حفظ سرمایه خود از بازار ، در راستای رشد و پیشرفت نیز گام بردارند .
عامل مهم افزایش سطح عمومی قیمتها یا به عبارت دیگر تورم است که باعث شده سرمایه مورد نیاز برای انجام فعالیتهای در حال حاضر چندین برابر سرمایه مورد نیاز در سالهای قبل باشد . از این رو مدیریت شرکت همواره با مشکل تأمین مالی روبرو است . تصمیمات تأمین مالی شرکت باعث خواهد شد ساختار مالی آن تغییر کند که بر بازده ریسک سهام شرکت در بازار اثر خواهد گذاشت . بطور قطع سرمایه گذاران در هنگام ارزیابی شرکت این مطلب را مدنظر قرار خواهند داد در نتیجه منابع سهام داران شرکت تحت تاثیر قرار خواهند گرفت . به این دلیل مدیریت در تصمیم گیری درباره تأمین مالی کوتاه مدت و تامین مالی بلند مدت باید با دقت آثار و نتایج هر کدام از روشهای تأمین مالی را در نظر بگیرد و از ابزارهای مالی شناخت دقیقی پیدا کند تا بتواند ابزار های مناسبی را در بازارهای مالی بکار گیرد و اقتصادی ترین شیوه تأمین مالی را که ریسک و بازده آن متناسب باشد را برگزیند.
بیان مسئله
با توجه با اینکه یکی از وظایف عمده و مهم شرکتها تصمیمات مالی است شرکتها در تامین منابع مالی مورد نیاز خود حق انتخاب دارند که یا با پذیرش شرکای جدید و واگذاری قسمتی از مالکیت واحد تجاری و یا با استقراض اقدام به تامین مالی نمایند . و شرکتها در صدد هستند با اتخاذ تصمیمات مناسب و مقتضی در این رابطه با مناسب ترین ترکیب تامین مالی یا ” ساختار مالی ” دست یابند . چراکه در حال حاضر دستیابی به ساختار مالی بهینه به جهت اثر عمده آن بر روی ارزش شرکت و سایر جنبه ها از اهمیت خاصی برخوردار است .
ساختار مالی یک شرکت به مجموعه مبالغی که از طریق استقراض ، سهام ممتاز ، سهام عادی و سود تقسیم نشده تامین شده است ، اشاره دارد مبالغی که از منابع مذکور تامین می گردد در جهت حفظ ظرفیت موجود و یا ظرفیت سازی جدید بکار گرفته می شود با توجه به اینکه منابع تامین مالی دارای هزینه و ریسک متفاوتی است لذا بکارگیری بهینه منابع سرمایه بسیار حائز اهمیت است ، تا از طریق انتخاب بهترین ساختار مالی با حداقل هزینه ، ارزش فعلی شرکت حداکثر گردد.
افزایش ثروت سهامداران هدف نهایی موسسات انتفاعی است بدست آوردن سود بیشتر از طریق تغییر ترکیب ساختار سرمایه ، بخصوص استفاده از استقراض برای دوره های زمانی بلند مدت ، از جمله مواردی است که شرکتها بعنوان یک شیوه جهت دست یافتن به اهداف خود مدنظر قرار می دهند . گر وهی از متخصصین مالی مانند بریلی و مایرز معتقدند که ارزش شرکت بستگی به عملکرد مدیریت دارد نه ساختار سرمایه . با اتخاذ تصمیمات مدبرانه در زمینه سرمایه گذاری می توان به پولهای زیادی دست یافت نه با تصمیمات مدبرانه ای که در زمینه تامین مالی گرفته می شود .و گروهی از صاحب
نظران علوم مالی مانند دونالد فارار و لی سیلیون و جرالد وارنر معتقدند صرفه جویی مالیاتی ناشی از استقراض باعث افزایش ارزش شرکت و یا به عبارتی افزایش ثروت سهام داران می گردد . جان همپتون نیز در این مورد می گوید شرکتها در برنامه ریزی سود به کسب سود خالص بیشتر از محل اهرم ناشی از استقراض توجه می نمایند . در مقابل توجه به صرفه جویی های مالیاتی ناشی از بهره بدهی های گروه بیشتری از استادان مالی را متقاعد کرده است که استفاده از بدهی های بلند مدت در تامین مالی شرکتها یکی از راههای قتبل توجه برای افزایش ارزش شرکت و در نتیجه افزایش ثروت سهامداران است . اینها معتقدند برای هر شرکت یک ساختار مطلوب سرمایه وجود دارد که در آن حالت ، ارزش شرکت حداکثر خواهد شد .
تحقیقاتی که تا کنون در این زمینه انجام گرفته مؤید این مسئله است که بطور متوسط شرکتها وقتی اقدام به انتشار سهام می کنند ، قیمت سهام کاهش می یابد و ادامه روند افزایش سرمایه بدون کسب بازده مناسب و با هزینه سرمایه بالا بورس اوراق بهادار را با مخاطره مواجه خواهد ساخت .
از نظر مدیریت مالی ، تعیین رابطه بین هزینه سرمایه ، و ساختار سرمایه و ارزش کل شرکت بسیار اهمیت دارد زیرا می توان با استفاده از ساختار سرمایه بر ارزش کل شرکت تاثیر گذاشت لذا ما در این تحقیق در صدد آن هستیم که آیا منابع تامین مالی بر روی ارزش شرکت تاثیر دارد یا خیر ؟ و اینکه آیا در بورس اوراق بهادار تهران ارزش شرکت تحت تاثیر شیوه های تامین مالی قرار میگیرد ؟
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند اماده دانلود میباشد