یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقاله تجلی تعزیه در فیلم مسافران اثر بهرام بیضایی

اختصاصی از یارا فایل مقاله تجلی تعزیه در فیلم مسافران اثر بهرام بیضایی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله تجلی تعزیه در فیلم مسافران اثر بهرام بیضایی


مقاله تجلی تعزیه در فیلم مسافران اثر بهرام بیضایی

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:23

فهرست مطالب:

چکیده ۳
آینه ۴
دریا ۴
آسمان ۵
زمین ۵
عباس ۶
جنگل ۶
آتش ۶
خورشید ۷
سوگواری و عزاداری ۷
خاک و خاکستر و کاه ریختن بر سر و جامعه چاک زدن ۸
دادن فدیه و نذریه ۸
شکوه کردن و زاری نمودن به درگاه خداوند ۹
رنگ سیاه ۱۰
رنگ سفید ۱۰
امام حسین ۱۱
رنگ آبی ۱۱
پانویس ۲۳

 

چکیده:

وجه مشخص آثار بهرام بیضایی به عنوان نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس، محقق، کارگردان متاتروینی، نگرش فلسفی در فضای تئاتر آیینی است. بدین معنا که بیضایی مفاهیم و مضمون های مورد نظر و اغلب امروزی خویش را با بهره گیری از قالب‌های تئاتر سنتی ایران بیان می کند. بیضایی خود می گوید که من در جستجوی زبانی هستم که از مینیاتورها، اساطیر و تهران ایرانی، تغزیه و تماشا (نمایش رو حوضی و انواع نمایش‌های میدانی) الهام گرفته باشد. تمامی کار خلاق من با تاریخ ایران، با گذشته ایران و کاری که می توانیم در شرایط جدید پذیرش تاثیر فرهنگ و تهران غربی با این گذشته بکنیم، سر و کار دراد. بیضایی با مطالعاتی که در تئاتر مشرق زمین و نمایش در ایران با درایتی ستودنی از دل افسانه و تاریخ، حقیقت مورد نظر در اندیشه شرقی را استخراج می کند. وی می گوید «تا سرانجام یک روز تاتر به شکل تعزیه‌ای بر من ظاهر شد و مرا افسون کرد. من تا آن روز نمایشی به این حد جذاب ندیده بودم…»

در این مقاله سعی بر آن است تا با توجه به اندیشه های بهرام بیضایی، بررسی فیلم مسافران وی، پرداخته شود.

 

نگاه بیضایی در مسافران، نگاه اسطوره‌ای است. اسطوره‌ها تفکرات انسان را درباره هستی و طبیعت روایت می کنند. نگرش انسان ها نسبت به خود، خدا و جهان از طریق اسطوره‌ها صورت می گیرد. اساطیر زبان گویای اوضاع اجتماعی هر ملت هستند. از سویی اسطوره با دین یک بافت را تشکیل می دهند که چون تار و پود به هم پیوسته اند. تعزیه هم نوعی پردازش به اسطوره است. پس اولین رگه های تجلی تعزیه در مسافران بیضایی از همینجا نمایان می شوند.

از سوی دیگر ساختار نمایش تعزیه براساس سمبول، نماد و نشانه است. فیلم مسافران هم یک اثر کاملاً سمبولیک است. برای روشن شدن مطلب به تشریح برخی رمزها و نمادهای این فیلم می پردازیم.

- آینه:

 نماد هر چیز پاک ایرانی. صافی، نور، صداقت. نماد یک فرهنگ. نماد ارزشهای فرهنگی ایرانی. رمز تجلی است که از خود نوری ندارد، بلکه نور مطلق را باز می تاباند. نماد زایش و تکرار است. در این فیلم خانم بزرگ نگران آینه است.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله تجلی قرآن وحدیث درشعرمولانا

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله تجلی قرآن وحدیث درشعرمولانا دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله تجلی قرآن وحدیث درشعرمولانا


دانلود مقاله تجلی قرآن وحدیث درشعرمولانا

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:34

فهرست مطالب:
چکیده .................................................................................................................3
درآمد .................................................................................................................5
بخش اول: پیشینه ی اثر پذیری شاعران فارسی
از قرآن و حدیث .................................................................................................6
بخش دوم : شیوه ها و گونه های اثرپذیری از
قرآن و حدیث
 1-  اثرپذیری واژگانی ...............................................................................14
   الف) وام گیری ........................................................................................14
   ب  ) ترجمه .............................................................................................15
   ج   ) برآیند سازی...................................................................................15
2- اثرپذیری گزاره ای ...............................................................................18  
  الف ) اقتباس و تضمین ...........................................................................18
  ب   ) حل ..................................................................................................18
3- اثرپذیری گزارشی
  الف ) ترجمه .............................................................................................19
  ب   ) تفسیر...............................................................................................20
4- اثر پذیری الهامی- بنیادی .....................................................................21
5- اثرپذیری تلمیحی ...................................................................................22
6- اثرپذیری تأویلی ....................................................................................23
7- اثرپذیری ساختاری سبکس ..................................................................24
بخش سوم: ملّای روم و نمونه هایی از تجلّی
قرآن و حدیث در سروده های او................................................................25
منابع و مآخذ ................................................................ ........................... 33
 

چکیده:
  آنچه نگارش شده پژوهشی است درباره ی بازنمایی جلوه هایی از قرآن و حدیث در شعر مولانا که در سه بخش تدوین شده است
در بخش  نخست از مسائلی چون زمینه های اثرپذیری  شعر فارسی از قرآن و حدیث، پیشینه ی آن ، تحول و تکامل آن، موافقت و مخالفت با آن،شیوه های پیدا و پنهان آن، تفنّن گرایی با آن و...بحث شده است.
در بخش دوم شیوه ها و گونه های اثرپذیری از قرآن و حدیث را با نام هایی چون اثرپذیری واژگانی گزاره ای، گزارشی،تأویلی،تفسیری،تصویری، ساختاری و ...آورده شده است .
دربخش سوم نمونه هایی ازبهره گیری ها واثرپذیری های مولانا ازآغازتا پایان سده هشتم گردآوری شده است و سعی شده تا نمونه ها متنوع و نکته آموز باشند.
درباره ی حدیث های کتاب که  بیشتر آن ها ازمآخذ معروف و معتبر گرفته شده است گفتنی است که شاید پاره ای از آن ها از دیدگاه حدیث شناسی امّا و اگرهایی داشته و یا مجعول باشند.
اما آنچه بیشتر حایزاهمیّت است اینکه سخنورساختارقرآنی یا حدیثی را به عنوان نمونه و سرمشقی پیش چشم می گیرد و سخن خود را در ساخت و بافتی می پردازد که با آ‌ن همخوان باشد نمونه را می توان از مثنوی مولوی نام برد که روساخت آن با روساخت قرآن مجید همخوانی هایی دارد .
به عبارت دیگرهمانگونه که به ظاهرآیه های قرآن بریده بریده می نمایدامّا درباطن پیوندی ژرف وشگرف دارند و آن را کسی در می یابد که با قرآن انس گرفته و با جان و دل وتقوا به حریم حرمت قرآن اذن دخول یافته است . مثنوی معنوی نیز کتابی است که به ظاهر از نظمی بهنجار و پیوندی استوار تهی است و چه بسا کسانی که آن را مجموعه ای ازمطالب پراکنده می دانند امّا آنکس که به مثوی خو گیرد میان آن مطالب پریشان پیوندی پنهانی می یابد که محور اصلی آن تداعی شگرف مولانا است .


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه تجلی وحدت و کثرت در هنر اسلامی

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه تجلی وحدت و کثرت در هنر اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه تجلی وحدت و کثرت در هنر اسلامی


پایان نامه تجلی وحدت و کثرت در هنر اسلامی

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:45

 

فهرست مطالب:

  1. تجلی وحدت و کثرت در هنر اسلامی
  2. زبان و بیان در هنر معماری اسلامی
  3. نقوش هندسی، یادآور فقر ذاتی انسان
  4. نقش و رنگ
  5. نقوش در هنر اسلامی
  6. فصل دوم : نماد و مفاهیم آن
  7. بررسی واژه نماد
  8. نماد
  9. سمبل
  10. نمادگرایی در هنر
  11. نمادهای هندسی
  12. نماد دایره
  13. شمسه
  14. وجه تسمیه
  15. پیشینه تاریخی خورشید
  16. معنی خورشید از نظر عرفا
  17. خورشید در فرهنگ، هنر؛ اسطوره و زندگی
  18. خواص و ویژگی های نور
  19. تأثیر نور بر روی جسم انسان
  20. مفهوم نور از دیدگاه عرفا
  21. مفهوم نور در قرآن کریم
  22. منابع و مآخذ

چکیده:

تجلی وحدت و کثرت در هنر اسلامی

«هنر اسلامی نمودار همان مفهومی است که از نامش برمی آید، بدون هیچ ابهام و تردیدی. هنر اسلامی بیرونی ترین و ملموسترین چهره اسلام است». (بروکهارت، 1365، 16)

اندیشه اسلامی بعد از گذشته دو سده، هنری با خصوصیات ویژه و منحصر به فرد به جهان عرضه کرده که خصوصیات آن برای قرنها پایدار مانده و روز به روز شکوفاتر و درخشانتر شده است. این خصوصیات تا زمانی که وحدت وجود داشت تداوم یافت. این هنر وحدت را در هماهنگی جستجو می کرد و هماهنگی چیزی جز کثرت در وحدت نبود. وحدت زیربنای همه چیز بود و وحدت و هماهنگی به کمک هندسه، وزن و نور جلوه گر می شد. در روند چنین اندیشه ای بود که هنر اسلامی از سده های 13-12 ق در تمامی سرزمینهای اسلامی، از نظر ساختار و تزیین، از الگوی واحدی پیروی کرد و آن را تداوم بخشید. ویلسون، 1377، ص 4

نکته اساسی در هنر اسلامی که باید بدان توجه کرد عبارت است از توحید. هنرمند مسلمان از کثرات می گذرد تا به وحدت نایل آید. انتخاب نقوش هندسی و اسلیمی و خیالی و کمترین استفاده از نقوش انسانی و وحدت این نقوش در یک نقطه، تاکیدی بر این اساس است:

     ندیم و مطرب و ساقی همه اوست     خیال آب و گل در ره بهانه

(مددپور، 1377، 196)

جهان در تفکر اسلامی جلوه و مشکات انوار الهی است و حاصل فیض مقدس نقاش ازلی، و هر ذره ای و هر موجودی از موجودات جهان و هر نقش و نگاری مظهر اسمی از اسماء الهیه است و در میان موجودات، انسان مظهر جمیع اسماء و صفات و گزیده عالم است.                       (همو، 1374، 133)

به هر تقدیر جلوه گاه حقیقت در هنر، همچون تفکر اسلامی، عالم غیب و حق است، به عبارت دیگر، حقیقت از عالن غیب برای هنرمند متجلی است، و همین جهت، هنر اسلامی را عاری از خاصیت مادی طبیعت می کند. او در نقش قالی – کاشی و تذهیب و حتی نقاشی که به نحوی مانع حضور و قرب به جهت جاذبه خاص است، نمایش عالم ملکوت و مثال را که عاری از خصوصیات زمان و مکان و فضای طبیعی است می بیند. در این نمایش کوششی برای تجسم بعد سوم و پرسپکتیو دید انسانی نیست. تکرار مضامین و صورتها همان رفتن به اصل است. هنرمند در این مضامین از الگوی ازلی نه از صور محسوس بهره می جوید، به نحوی که گویا صور خیالی او به صور مثالی عالم ملکوت می پیوندد.    (همو، 1377، 196)

از دیدگاه یک هنرمند مسلمان یا هنرمندی در جهان اسلام، و یا پیشه وری که بر آن بود تا سطحی را تزیین کند، پیچاپیچی هندسی بی گمان عقلانی ترین راه شمرده می شد. زیرا که این نقش اشاره بسیار آشکاری است بر اندیشه) اینکه یگانگی الاهی یا وحدت الوهیت زمینه و پایه گوناگونیهای بی کران جهان است. در واقع وحدت الوهیت در ورای همه مظاهر است، زیرا که سرشت آن مجموع و کل است چیزی را در بیرون وجود خویش نمی گذارد و همه را فرا می گیرد و «وجود دومی» بر جای نمی گذارد. با این همه، از طریق هماهنگی تابیده بر جهان است که وحدت الوهیت در جهان نمودار می شود و هماهنگی هم چیزی نیست جز «وحدت در کثرت» (الوحده فی الکثره) به همان گونه که «کثرت در وحدت» (الکثره فی الوهده) است. در هم گره خوردگی بیانگر یک جنبه و جنبه های دیگر است. ولی باز هم این مطلب به یاد می رسد که وحدت زیربنای همه چیز است، یعنی آنکه جهان از عامل واحدی پی ریزی شده است مانند یک طناب یا یک خط که در سیری بی کران پیوسته به خویشتن بازمی گردد و دور می شود.                                                                 (بورکهات، 1365، 75)

خطوط یک سلسله معانی در ذهن ایجاد می کنند، یک خط عمودی در حقیقت سمبلی است از متعالی شدن و بالا رفتن، یک خط افقی سمبلی است از سکون و به اصطلاح بی حرکت بودن. مقدار این خطوط به اضافه خطوط مایل که عبارت از حرکاتی است که به حقیقت به یکی از این سوها باید برود، با هم در هنر اسلامی تبادل دارند.

اگر یک خطی از چهل و پنج درجه، رو با پائین بیاید حرکت افولی است، و اگر از چهل و پنچ درجه بیشتر باشد و رو با بالا برود، حرکتی است که می خواهد به جهت صعود برگردد.مجموعه این‌ها دریک هنراسلامی به‌اضافهخطوط مدور و متحرکت، به صورت بسیار متعالی ترکیب شده است. روزنه ای به باغ بهشت ص

هنرمندان یا پیشه وران اسلامی که به کار تزیینات هندسی می پرداختند – مثلاً شبکه ای از درهم رفتگی غنچه ها در پوشاندن سطحهای مختلف می ساختند – دایره ای را که اساس کار خویش قرار می دادند و بر آن مبنا تزیینات خود را می‌نگاشتند محو می کردند و این دایره مجازی انگاشته شده و نهانی باعث می‌شد خطوط راست چون اشعه دوایری نامرئی جلوه کنند و از این جهان بلورها و تکه های برف و جهان پر لذت دوردست پر ستاره نمایان گردد. بورکهایرت، 1365 ص 75

تعالیم و عقاید اسلامی بر کل شئون و صور هنری رایج در تمدن اسلامی تأثیر گذاشته است و صورتی وحدانی به این هنر داده است. مثلاً گرچه مساجد به جهاتی شکل و صورت معماری خاصی پیدا کرده اند ولی بسیاری از اصول معماری و تزئینات آنها درست مطابق قواعد و اصولی بوده که در مورد ابنیه غیردینی هم رعایت شده است. از این رو روحانیت هنر اسلامی نه در تزئین قرآن یا معماری مساجد بلکه در تمام شئون حیات هنری مسلمین تسری پیدا کرده و هر یک بنا بر قرب و بعد به حق صورت روحانی تر یا مادی تری یافته اند. از ممیزات هنر اسلامی کاهش تعینات است. ارنست کونل هنرشناس غربی در باره این ممیزه چنین می گوید:

«تقوایی هراس آلود» مانع گردید که علاقه به واقعیات و گرایش به سوی کثرات بتواند موانع را از پیش پا بردارد و این موضوع باعث به کار بردن طرحهایی تزئینی گردید که خود ملهم از واقعیت بود. مخالفت با گروندگان به سوی طبیعت آن چنان در طبع فردفرد مسلمانان رسوخ کرده بود که حتی بدون تذکرات مؤکد پیامبر (ص) هم می توانست پابرجا بماند. به این علت فعالیت استادان هنر اسلامی فقط محدود به کارهای معماری و صنایع مستطرفه می شود.»

به هر تقدیر دوری از طبیعت محسوس و رفتن به جهانی ورای آن با صور تمثیلی از اشکالی نباتی و اسلیمی و خطایی و گره ها به وضوح بچشم می آید. وجود مرغان و حیوانات اساطیری بر این حالت ماوراء طبیعی در نقوش افزوده است. وجود چنین تزئیناتی با دیگر عناصر از نور و حجم و صورت فضایی روحانی به هنر اسلامی می بخشد. روح هنر اسلامی سیر از ظاهر به باطن اشیاء و امور است.

هنرمندان اسلامی در نقش و نگاری که در صورتهای خیالی خویش از عالم کثرت می بینند، هرکدام جلوه حسن و جمال و جلال الهی را می نمایند. بدین معنی هنرمند همه موجودات را چون مظهری از اسماءا…… می بیند و بر این اساس اثر هنری او به مثابه محاکات و ابداع اسماءالله است. جهان در تفکر اسلامی جلوه و مشکات انوار الهی است.

زبان و بیان در هنر معماری اسلامی (هنر مجرد)

هنر اسلامی «هنر آبستره» است. یعنی آن هنر اسلامی که در حقیقت در همه جای دنیا یک رنگ دارد و یک نقش دارد و گفتیم قابل شناخت هست، «هنر مجرد» است، «هنر انتزاعی» است که طبیعت در آنجا به صورت مدل قطعی مورد توجه نبوده، بلکه طبیعت نشانه است و نقاش هم نشانه را به کار برده است.

هنر اسلامی به این علت هنر آبستره شده است که توجه را از کثرت به وحدت که همان معنای توحید باشد که ذکر کردیم بیاورد.

به عنوان مثال؛ «اسلیمی» یک نقش مجرد است. یعنی نقشی است که از عالم انتزاع پیدا کرده است. ظاهر و تصویر یک چیز مادی نیست، بلکه نشانه ای است برای اینکه توجه را به یک مطلبی که ماوراء این نشانه است جلب کند.

«هنر اسلامی» که «هنری آبستره» است توجه را به عکس، از کثرت به وحدت می آورد. یعنی در داخل مسجد، نقش انسان به این علت نیامده است که توجه شما به آن نقش جلب نشود و تنها عبادت خدا را انجام دهید. اتمسفر مسجد طوری است که انسان کمی لطیف تر شده و متوجه یک نکته دقیق می گردد که همان کلمه «لااله الا الله» است. و مهری که به هنر اسلامی، خورده است، مهر وحدت است. (حاج قاسمی و نوایی، 1366، 213-212)

هنر «آبستره» یعنی «هنر مجرد»، «هنر انتزاعی». البته «آبستره ای» که ما در اسلام می گوییم، با هنر «آبستره ای» که الآن نقاشان آبستره نگار که با «دنیای انتزاعی» سر و کار دارند، یکی نیست و با هم خیلی فرق دارند، این ها به قول فلاسفه، فقط در اسم اشتراک لفظی دارند.

هنر «آبستره» مغرب زمین ادامه همان طبیعت زدگی مردم از هنر طبیعت سازی است که به کلی با دنیای مادی قطع رابطه کرده است و با هنر اسلامی که می گوئیم «آبستره» است؛ متفاوت است.

تزئینات نیز در معماری اسلامی در خدمت همان فضاسازی و همان تصور و خیالی است که در آن جستجو می گردد.

«معمار مسلمان» به ابداعات بسیار در تجسم و تصویر آن دنیای ایده آل و برتر که در ذهن دارد دست زده است.

یکی از اصلی ترین و مهمترین خصوصیاتی که معمار در هستی به طور کلی می شناسد «وحدت» آن است و وجود مرکزی مشخص اما ناپیدا که همه موجودات را در هستی معنا و هویت می بخشد. همه هستی از یک حقیقت به وجود آمده و به همان نیز بازمی گردد.

«انسان مسلمان» در همه چیز مرکز را می بیند و اندیشه ی مرکزگرا دارد. «وحدت» رمز هستی و رمز وجود است و این به عنوان قانون محوری هستی، انتظامی است که رمزی از قوانین کلی و رمز وجودست و این به عنوان قانون محوری هستی، انتظامی است که رمزی از قوانین کلی و لایتیغر دنیای برتر و سایه ای از حقایق آن در جهان خاکی تلقی می گردد. روزنه ص

این اصل اساسی در «معماری اسلامی» است. همواره تمام اشکال دارای مرکزی مشخص یا محوری که سرچشمه تمامی اجزاست، می باشند. اگر این مرکز یا محور از مجموعه بنا حذف شود نظام بنا بهم می ریزد و اجزائ بی معنا، بی هویت و آشفته می گردند. این در همه فضاهای «معماری اسلامی» هویدا است.

یکی از اشکال جالب توجه «تقارن» است که بسیار از آن استفاده شده است، انعکاس در آب یعنی «تقارن» نسبت به یک محور افقی است. این «تقارن» می تواند چون نشان از «انعکاس» و «تصویر» و «پرتو» و «نور» را در خود دارد تعابیر لطیف «عرفا و شعرا» را به یاد بیاورد.

نقوش هندسی، یادآور فقر ذاتی انسان

طرحهای هندسی که به محو بارزی وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را به نمایش می دهد، همراه با نقوش اسلیمی که نقش ظاهری گیاهی دارند، آن قدر از طبیعت دور می شوند که ثبات را در تغییر نشان می دهند و فضای معنوی خاصی را ابداع می نمایند که رجوع به عالم توحید دارد. این نقوش و طرحها که فاقد تعینات نازل ذی جان هستند، آدمی را به واسطه صور تزیینی به فقر ذاتی خویش آشنا می کنند. (مددپور، 1374 ص 135)

بیشتر رشته های هنر اسلامی از چین گرفته تا اسپانیا با وجود بسیاری و کثرت مصالح و گوناگونی شکلها و سبکهای مورد استفاده از لحاظ فکری و نظری و ترکیب شکلها به هم پیوسته و واحد است. تقلید از طبیعت در فرهنگ اسلامی پایگاه برجسته ای ندارد. از اینروست که گسترش دیدگاهی یگانه و واحد در ترکیب هنر تزئینی انتزاعی و جدا از ماده و طبیعت پدیدار شده است که جهان را متعالی می نماید و از طبیعت پیروی کامل نمی کند. (السعید و پارمان، 1363، 14)

ریاضیات و هندسه در اسلام، در قید و بند جهان ماده نیست، در واقع بشر به جهان اشکال زندگی و در آن سوی آن به جهان رب النوعی ارتباط دارد. در نتیجه توانسته است بیش از آنکه ساختمان اجزای ترکیب کننده جهان فیزیکی را همچون در فیزیک جدید آشکار کند، به اشکار کردن اصل حاکم بر این جهان فیزیکی بپردازد. علاوه بر این توانسته است به دریافت هماهنگی و توازن و آگاهی از فوران کثرت از وحدت و بازگشت هر کثرت به وحدت کمک کند که وجه تمایز روحانیت اسلام است و بصورتی مستقیم تر در هنر و معماری اسلامی متجلی می شود. (آرام، 1366، 100)

«هنرمندان مسلمان» مهارت و تبحر عجیب و شگفت انگیزی چه در ترکیب اشکال و چه در کنار هم گذاردن رنگها از خود نشان داده اند و قدرت خود را در این زمینه نیز اثبات نموده اند و هنگامی که به نقوش، چه «گیاهی» و چه «هندسی» نگاه می کنیم از خلاقیت و تصور ذهنی طراح به تعجب و سرگیجه دچار می شویم و خیلی از اشکال را غیرقابل ترسیم تصور می کنیم؛ این به خاطر آن است که روی این اشکال و نقوش بسیار کار شده و آنها در حقیقت محصول تجریبات متکاثف (هنرهای فشرده) یک فرهنگ غنی هنری است و راه و رسم های متعدد برای ترسیم آنها وجود دارد که مکشوف و تسلیم هر طالب یک روزه نیست. (حاج قاسمی و نوایی، 1366، 430)

نقش و رنگ

دو عامل مهم که در فضاسازی و تزئینات آن کمک کی کنند، «نقش» و «رنگ» هستند. اغلب فضاهای «معماری اسلامی» در تمام قرون متمادی منقوش بوده اند. «نقش» گاهی همراه با «رنگ» به کار می رفته و گاهی بدون رنگ. این اهمیت نقش در معماری از کجا ناشی می شود؟

چرا فضاهای گذشته ما به خلاف فضاهای امروز که خالی از «نقش» و «رنگ» طرح و تصور می شوند مملو از نقوش «هندسی» و «گیاهی» و «شمسه ها» و «طبل ها» و «ترنح ها» و «گلهای ختائی» و «اسلیمی» های پیچان و پر تحرک و شبکه های هندسی و منظم «گره ها» هستند؟ آیا این همه، راهی به همان تصور ایده آل «معمار سنتی» و تجسم همان بهشت گمشده او نمی برد؟ ایا او می تواند فضای بهشت ازلی و متعالی و باصفا را، فضائی خالی از «نقش» و «رنگ» و خشک تصور نماید؟ آیا به این خاطر نیست که او تمام فضای خود را آغشته به «نقش» و «رنگ» می سازد حتی «کف»ها را نیز به وسیله «فرش» رنگین و منقوش می گرداند؟

به هر حال باید در ابتدا دید که انسان برای منقوش نمودن فضای بهشت زمینی خود از چه نقشی استفاده می کند. آیا تصاویر بهشت غیرخاکی و ماورائی و والائی که در جستجوی آن است همان تصاویر این جهانی و طبیعت موجود در روی زمین حتی در زیباترین نقاط آن است؟ آیا آنچه در بهشت آسمانی یافت می شود اصولاً می تواند شباهتی ظاهری با موجودات این عالم داشته باشد؟

استفاده از «رنگ» نیز در «معماری اسلامی» مانند دیگر موارد جنبه های کمی و ظاهری آن تمام نمی شود بلکه کیفیاتی از «رنگ» طلبیده می شود و خواص و مفاهیمی در کاربرد آن جستجو می گردد که ورای خاصیت بصری و ظاهری آنست به عکس امروز که «رنگ» تنها از این جنبه ها مورد توجه است. یعنی تنها از این نظر که چه تأثیری روی چشم انسان دارد و چه اندازه و به چه میزان باید به کار رود و غیره. حال آنکه «معمار مسلمان» هرچند این معنا را کاملاً پیش چشم دارد اما مفاهیم دیگری را در پس «رنگ» و «رنگ گذاری» می جوید.

هر «رنگ» در نظر او شخصیت و کاراکتر خاصی دارد و به چیزی اشاره می نماید «رنگها» با هم دارای انتظاماتی بوده و به هم متصل و مرتبط می باشند.

نکته جالب در «رنگ گذاری» وحدت در حین کثرت آنهاست. بعضی فکر می کنند که اگر قرار باشد یک مجموعه دارای وحدت رنگی باشد قاعدتاً باید همه مجموعه یک رنگ و یک نواخت گردد حال آنکه «معمار مسلمان» وحدت کامل فضا را با رنگهای متضادی که کنار هم قرار می دهد، پدید می آورد. او سعی می کند «رنگها» را طوری کنار هم بگذارد که آنها یکدیگر را شخصیت و جلا بخشیده و تبیین نمایند.

او این نوع کارکرد با «رنگ» را از جهان بینی خود می گیرد در جهان بینی او عالم در عین اینکه دارای اضداد است «روز» و «شب» و «سیاه» و «سفید» و «مهر» و «کین» در آن کنار هم وجود دارند. یا به قول سعدی «گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به هم اند»؛ اما وحدت و تعادل و توازن نیز دارد. اصولاً بدون وجود این تضاد در عالم «وحدتی» نمی تواند وجود داشته باشد و «عدل و توازنی» برپا نمی گردد؛ تنها در مقام ذات الهی است که این تقابل ها یگانه می گردند و اضداد یکی می شوند و «ظلمت» «نور» می شود؛ این معانی و شیوه «رنگ گذاری» را به وضوح می توان در «مینیاتورهای اسلامی» دید.

استفاده از «رنگ» در معماری به انواع و اقسام گوناگون است «رنگ روی گچ»، «سفال»، «چوب»، «شیشه»، «کاشی» و غیره کار شده است. اما بهترین حالت که در بیشترین مقدار هم به کار آمده است «کاشی» است که آن هم به نوبه خود انواع و اقسام دارد و تکنیک های مختلف مانند «معرق» و «هفت رنگ» و … که هرکدام از آنها روش ساخت و پخت و نصب مختلف دارند و گاهی این تکنیک ها بسیار پیچیده و مشکل می گردند به طور مثال «معرق سازی» که وقت و ظرافت «جواهرسازی» را می طلبد.

توجه دیگری که باید در مورد «رنگ» و به کارگیری آن در ساختمان نمود این است که همواره در همه زمانها و مکانها (در دورانی که رنگ در ساختمان مطرح است) «رنگ گذاری» و استفاده از «رنگ» در بنا و یک نوع باقی نمانده است ترکیبات رنگی در طول این مدت تغییرات زیاد کرده است و هر زمانی بیشتر خودنمائی داشته و یا بیشتر به کار آمده، نیز تکنیک های مختلف «کاشی سازی» هرکدام یک دوره اوج و یک دوره نزول داشته اند.

رنگ لاجورد تمثیل غایت نور در مقام خفی و رنگ طلا تمثیل غایت نور در مقام جلی است. این مکاشفه بزرگ، هنرهای تصویری عالم اسلام را در بر گرفت. در کاشی کاری مساجد، غلبه رنگ لاجورد، این عبادتگاه ها را تبدیل به فضای ملکوتی نمود و در حاشیه قرآن ها و کتب ارجمند اسلامی، لاجورد و طلا، حکایت ظاهر و باطن کلام را در مقام بی زبانی بازگو نمودند.

لاجورد در مرتبه تجلی رنگ ها، نماد وحدت و اولین طلیعه فجر در شب است. سیاهی غیب مطلق است و در دایره رنگ ها نیست و از این روست که به عنوان متن اصلی، در نقاشی یا تذهیب، به کار نمی رود. اما لاجورد مهم ترین رنگ متن در تذهیب و هنر اسلامی است. از آن جایی که در مقام وحدت است دیگر رنگ ها را در درون خویش جای می دهد و آن ها را هماهنگ می سازد. همان گونه که آسمان در متن لاجوردین خویش تمامی افلاک و انجم را در آغوش می گیرد. به تعبیر عرفا شب تمثیلی از مقام وحدت است و رنگ لاجورد در تذهیب نیز چنین مقامی دارد. نقطه مقابل لاجورد، طلاست که تلالو انوار نورانی روز را دارد و مقام تجلی و ظهور و پیدایش همه هستی از درون وحدت است و به مانند خورشید که از درون شب سیاه بیرون می زند و بر همه هستی رنگ می زند و در عین حال بی رنگ است. طلا نیز در متن تذهیب می تابد و هستی سایر رنگ ها را با وجود خود معنی می دهد.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود پایان نامه نحوه ی تجلی افکار و اندیشه های رضی در دیوان

اختصاصی از یارا فایل دانلود پایان نامه نحوه ی تجلی افکار و اندیشه های رضی در دیوان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه نحوه ی تجلی افکار و اندیشه های رضی در دیوان


دانلود پایان نامه نحوه ی تجلی افکار و اندیشه های رضی در دیوان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت:word

تعداد صفحات:279

 

مقدمه

موضوع: برای شناخت و شناساندن شخصیتهای برجسته علمی، یکی از بهترین روشها بررسی آثار مکتوب آنان است که بازتاب آرا و اندیشه ها و تجلیگاه علم و دانش آنهاست از آنجائیکه شناخت دقیق افکار و اندیشه های هر یک از بزرگان  می تواند چراغ روشنگری فراروی نسل جوان باشد ما را بر آن داشت تا برای تحقق این آرمان مقدس، دست به دامن آسمان پرستاره ی علم ادب ببریم تا چراغی برگیریم.
لذا در این کهکشان، ستاره ای را رصد کردیم که هرچند غبار غرض ورزی وجهل آمیخته با گذشت زمان، چهره ی عالمتاب او را تا حدودی پوشانده است و آنگونه که شایسته شخصیت او بوده برای جهان علم و ادب شناخته نشده است.
 وی شخصیت بی نظیری است که با داشتن مناصب فقاهت و زعامت و نقابت علویان و مناصب مختلف سیاسی، هیچگاه شیفته مظاهر و زخارف دنیوی نشد و لذا بواسطه ی اتصال به حقیقت هستی، اهل دل بود. عاطفه ی سرشار، روحیه ی حساس، وقریحه ی وقاد او باعث گردید که برای بیان حقایق و ثبت وقایع سلاح قدرتمند خود را بکار گیرد و در جهت تحقق اهداف و آرمانهایش گوش به ندای دل دهد که نتیجه آن اشعار نغز و دلنشین و سخنان زیبای اوست که دیوان شعری با چنین گلهایی فراهم آورد. با توجه به اینکه دیوان اشعار این نادره ی دوران بازتاب اندیشه های عمیق و آئینه ی تمام نمای سلوک عرفانی اوست ایجاب می کند که برای شناسایی اندیشمند فرزانه و شاعر گرانمایه، دیوان اشعار او را درکنار آثار گرانبها و ارزشمند فقهی و کلامی اش کاملاً مورد نقد و بررسی علمی و ادبی قرار گیرد.
 اهداف: لذا در این کار تحقیقی هدف ما بر آن بوده است که آرا  و اندیشه های یگانه ی دوران را از میان اثر ارزنده ی ادبی اش( دیوان اشعار) مورد ارزیابی و نقد بررسی قرار داد  تا از میان اشعار به بازخوانی نظریات و افکار عالمانه ی    « شاعر فقیه» بپردازیم. بنابراین در شناخت ابعاد شخصیتی این ادیب گرانقدر نیازمند آن هستیم که پاسخ های قانع کننده ای در قبال پرسش های زیر داشته باشیم:
1-    نحوه ی تجلی افکا رو اندیشه های رضی در دیوان چگونه بوده است؟
2-    تأثیر شریف رضی بر ادبای پس از خود و ادبیات عرب به چه میزان بوده است؟
3-    جلوه های انتساب به دودمان علوی و میزان تأثیر آن بر شخصیت وی چقدر می  باشد؟
4-    گردآورنده نهج البلاغه واقعاً کیست؟ و تأثیر آن بر ادبیات عرب چگونه و تا چه اندازه ای بوده است؟
فرضیه ها:
 با توجه به اینک رضی یک فقیه برجسته و آشنا به ظرایف علوم اسلامی است ولی اشعار خود را مرکب اندیشه های علمی و ادبی و مباحث فلسفی قرارداده و برای بیان مقاصد وتشریح مسائل علمی و عملی بهره های فراوان از آن برده است و در هر جائی که نیاز بوده  به طرح مباحث اخلاقی و مبانی فلسفی انسان شناسی و معادشناسی پرداخته است. سبک منحصربه فرد او در هجویات نمونه ی بازر اخلاق اسلامی است. و یا غزلهای عاری از وصف« می» و توصیف نوازندگان و خوانندگان زیباروی، حاکی از محتوای مکتب و تعالیم عرفانی وی است.
 وی با تأسیس اولین دانشگاه مدرن علوم اسلامی و تربیت شاگردان فاضل و فقهای نامداری چون شیخ  طوسی(ره) و نگارش و گردآوری کتاب گوهربار
« نهج البلاغه» تأثیر انکارناپذیری بر ادبیات جهان اسلام و عرب و ادبای پس از خود برجای گذاشت. لذا او با این اقدام خدمت ارزنده ای به جهان ادبیات و علم و اندیشه ی بشری نمود. ولی کار پرثمر او دچار تردید واقع شده و در برخی از محافل سخن از گردآورنده و یا نگارنده نهج البلاغه به میان می آید که او واقعاً کیست؟
 ما نیز د راین مجموعه با توجه به اسلوب نگارش نهج البلاغه و تطبیق آن با سبک نوشتاری رضی در کتابهای ماندگارش و با بیان دلایل وشواهد و قرائن ثابت نمودیم که افتخار گردآوری نهج البلاغه همچنان برای رضی بوده و خواهد بود.
 انتساب رضی به خاندان علوی وشرافت ذاتی این خاندان باعث گردید که نیروی عجیبی در رضی بوجود آید و چنان مقتدرانه پا به عرصه گذاشت ک در مطالبه ی علنی حقوق خانوادگی خویش در امر خلافت از هیچ مقامی و منصبی هراس به دل نداشت و لذا جسورانه خلیفه ی عباسی را مورد خطاب قرار می دهد و گاهی هم خواسته های قلبی خود را در قالب ستایش پدر به منصه ی ظهور می رساند.حتی برای ابراز انزجار از خلافت عباسی به خلیفه ی فاطمی که در جد و مرام تا اندازه ای با او مشترک بوده اظهار علاقه و محبت می کند.
مرثیه های رضی هم از این خواسته ی او خالی نیست و شاید اوج قدرت او در نکوهش خلافت اموی و عباسی باشد. وی در ضمن سوگنامه های حضرت سیدالشهداء(ع) با شیوه ای نو، به بیان وقایع تاریخی و ستم های قدرتمندان غاصب می پردازد.
 محتوا:
 پایان نامه ی حاضر در قالب دو باب تدوین شده است که در باب اول به بررسی اوضاع اجتماعی و ادبی قرن چهارم پرداخته که در این فصل علاوه بر بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی، به نقش آل بویه در حرکت فکری و فرهنگی قرن چهارم و مظاهر فرهنگی و ادبی این قرن در قالب محصولات فرهنگی نظیر: شعر، نثر، نقد و علم لغت می پردازد.
 در فصل دوم این باب به بررسی زندگی نامه ی سیدرضی از ولادت تا وفات می پرازد که در این میان به شجره نامه ی او ، پدر، مادر، و فرزندان بطور کامل توجه شده است و مطالب مفصلی را در باره مقام و منزلت پدرش سیدابواحمد موسوی و نقش اصلاح گرانه ی او در جامعه آن روز و وساطت میان خلفا و سلاطین و بزرگان آورده ایم  و در ضمن نکاتی هم درقالب همین بحث درباره ی خصوصیات اخلاقی او بیان کردیم.
 در ادامه ی سخن از اساتید و مشایخ رضی و تربیت یافتگان مکتب او و نقش مجتمع عظیم علمی، فرهنگی «دارالعلم» در نهضت فکری و تأسیس مجامع شبیه به آن بطور مفصل بحث شده است. رضی در کنار مناصب و مشاغل رسمی و اشتغال کامل، دست از تدریس و تألیف برنداشت و لذا علاوه بر بیان اسامی تألیفات و فعالیتهای علمی و بررسی شاگردان از اثربسیار ارزشمند او« نهج البلاغه» هم غافل نشده و لذا به بررسی نگاره ها و پژوهش های صورت گرفته در زمینه ی نهج البلاغه و پاسخ به شبهات مطرح شده درباره ی متن و گردآورنده آن نیز پرداخته ایم.
 در باب دوم که به موضوع اصلی تحقیق مرتبط می شود به بررسی ونقد دیوان اشعار رضی و نسخه های خطی کتابخانه  های ایران و جهان می پردازد و دیوان اشعار او را از جهت محتوایی با استفاده از مفاهیم و مضامین وموضوعات قصاید مورد نقد کامل قرار می دهد.
 این باب از شش فصل به ترتیب موضوعات شعری و حجم آنها تدوین یافته است که در هرکدام از این فصول،  با طرح مباحثی به بیان ابعاد و ویژگی ها و ساختار و موضوع و مضامین قصاید دیوان و قالبهای شعری پرداخته ایم که عبارتند از: مدایح، رثا و سوگنامه ها، فخرو حماسه، غزلیات و حجازیات، هجویه ها و پند و اندرزهای حکیمانه.


فهرست
مقدمه      7-1
باب اول
اوضاع سیاسی، اجتماعی فرهنگی و ادبی دوران سید رضی
فصل اول: اوضاع سیاسی، اجتماعی و ادبی                     29-9
بخش اول: اوضاع سیاسی                                 9
بخش دوم: اوضاع اجتماعی                                 15
بخش سوم: اوضاع فرهنگی و ادبی                         19
الف: نقش آل بویه در  نهضت فکری و ادبی قرن چهارم                 21
ب: مظاهر فرهنگی و ادبی قرن چهارم                         22
1- شعر                                         23
2- نثر                                         27
3- نقد                                             28
4- علم لغت                                        28
فصل دوم: سید رضی شاعری از تبار علی(ع)                 77-30
بخش اول: زندگینامه ی سید رضی
الف: ستاره ای از افق بغداد                                 30
ب: شجره نامه                                     31
1- پدر( ابواحمد)                                     32
2- مادر( شیرزنی از تبار ناصرللحق)                        37
3- ناصر کبیر یا فاتح مازندران                            38
ج: روزگار وصل و غنچه های پیوند                         39
د: غروبی نابهنگام                                     41
هـ: ویژگیها و خصوصیات بارز اخلاقی رضی                     44
بخش دوم: زندگی علمی، ادبی و اجتماعی سیدرضی        
الف: اساتید و مشایخ رضی                                 49
ب: دانش آموختگان و تربیت یافتگان و روایت کنندگان مکتب رضی         56
ج: مجتمع علمی« دارالعلم» یا اولین دانشگاه علوم اسلامی             58
د: مناصب (نقابت، قضاوت، ریاست « امیرالحاج»                61
هـ: تألیفات                                        63
1-    شعر( دیوان اشعار)                                64
2- سیره نویسی                                     65
3- رسائل( مجموعه ی مکاتبات)                            65
4- فقه                                         65
5- نحو                                        65
6- تفسیر                                         66
الف: حقائق التأویل فی متشابه التنریل                        66
ب: معانی القرآن                                     66
7- بلاغت                                         67
الف: تلخیص البیان فی مجازات القرآن                         67
ب: نهج البلاغه                                    67
ب1: گردآورنده ی نهج البلاغه واقعاً کیست؟                    68
 ب2: ادبیات نهج البلاغه                                 74
ب3: پژوهش های دانشمندان در اقیانوس نهج البلاغه                 75
باب دوم:           
 نقد و بررسی دیوان سیدرضی                         256-78
فصل اول: دیوان رضی                                 79
الف: نسخه های دیوان در کتابخانه های ایران و جهان                 85
ب: شروح یا نگاره هایی بر دیوان                             89
ج: اغراض و موضوعات موجود در دیوان                     90
فصل دوم: مدایح                                     92
الف: ممدوحان رضی                                 94
ب: ساختار قصیده های مدح                             109
ج: مضامین و مفاهیم مدیحه های رضی                         114
ج1: شجاعت                                         114
ج2: بخشش و بخشندگی                                 116
ج3: خردورزی و نیک اندیشی( عصاره ی چهار خلیفه)                119
ج4: مقام ومنزلت اجتماعی                                 121
ج5: تبریک اعیاد و مناسبتها                             124
ج6: بلیغان در نگاه بلیغ                                 125
مدیحه های رضی در یک نگاه                             126
فصل سوم: رثاء« سوگنامه»                            130
الف: افرادی که شاعر در سوگ آنها مرثیه سرایی کرده است            133
ب: فرهنگ عاشورا در سوگنامه های حسینی (5 مرثیه با بررسی محتوایی آنها) 138
ج: غمنامه ی مادر و تجلیل از مقام و منزلت زن مسلمان                153
د: بررسی ساختار سوگنامه های رضی                         158
هـ : مضامین و موضوعات سوگنامه ها                         162
هـ 1: سرانجام و سرنوشت انسان                             164
هـ 2: پدیده ی مرگ و تأثیر آن بر مرثیه های رضی                 165
هـ 3:بزرگداشت و بیان فضائل متوفی                         167
هـ 4: تسلیت و همدردی با بازماندگان متوفی                     171
هـ 5: اعلان جنگ با مرگ                                 172
هـ 6: تجلی رثای دوران جاهلیت در سوگنامه های شاعر             173
نقد وبررسی سوگنامه های سید سوگوار                         174
فصل چهارم: فخر و حماسه                             178
الف: بررسی ساختار فخریات                             181
ب: مضامین فخریه های رضی                             182
ب1:افتخار به اصل ونسب( شجره ی طیبه)                    183
ب2: شاعری الگو در میدان اخلاق و عمل                     189
ب3: قله ی عظمت در کوهسار ادب                         195
ج: ابعاد و ویژگی های فخریات رضی                         197
د: مقایسه ای میان فخریه های رضی و متنبّی                     200
فصل پنجم: غزلیات و حجازیات                             204
ترانه های سرزمین یار( حجازیات)                            206
الف: بررسی ساختارغزلیات                                210
ب: مضامین وموضوعات غزلهای رضی                         213
ج: ابعاد و ویژگی های غزلهای رضی                         215
حجازیات یا ترانه های سرزمین یار:                        218
 الف: ساختار ترانه های سرزمین یار( غزلهای حجازی)                218
متن و ترجمه غزل« لیلة السفح»                            219
نقد وبررسی غزل« لیلة السفح»                            224
برگزیده غزل« یا ظبیة البان...»                            229
ب: بررسی مکانهای سرزمین حجاز در حجازیات                 232
ج: مضامین و موضوعات غزلهای حجازی                     233
د: جایگاه حجازیات و تأثیرآن بر ادبیات عرب                     234
فصل ششم: هجویات                                 237
الف: موضوعات و مضامین هجوهای رضی                     238
1) هجو اخلاقی                                     238
2) هجو سیاسی                                     240
ب: نمونه هایی از هجویات رضی                             241
فصل هفتم: پند و اندرز و حکمتها            
الف: نمای کلی حکمتهای رضی                             243
ب: نمونه هایی از سخنان حکیمانه ی رضی                     244
زبدة البحث (چکیده پایان نامه به زبان عربی)                    249
منابع                                            265
چکیده انگلیسی                                    269

 

منابع

1- قرآن کریم
2- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، داراحیاء التراث العربی، ج 1
3- ابن اثیر (عزالدین الجزری) – الکامل فی التاریخ، دار صادر و دار بیروت چاپ 1996 م. نسخه ی دارالفکر 1978 م.– ج 7 و ج 9
4- ابن جوزی (ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد بن علی)، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، مطبعة دار المعارف، الطبعة الاولی، 1939 هـ.
5- ابن خلّکان (ابوالعباس شمس الدین احمدبن محمدبن ابی بکر)، وفیات الأعیان، تحقیق شیخ محمد محی الدین عبدالحمید، مکتبة النهضة المصریة الطبعة الاولی، 1984 م.
6- ابراهیمی (دکتر محمود)، شرح فارسی دیوان ابوالعلاء معرّی (سقط الزند) دانشگاه کردستان، چاپ اول، 1381 هـ.
7- ابراهیم نژاد (محمد)، سید رضی بر ساحل نهج البلاغه، چاپخانه سپهر، چاپ اول بهار 1382 هـ.
8- امینی (علامه عبدالحسین)، الغدیر، دارالکتاب العربی بیروت، لبنان، ج 4.
9- امینی (علامه عبدالحسین) شهیدان راه فضیلت ترجمه ی شهداء الفضیلة.
10- امینی (دکتر شیخ محمد هادی)، الشریف الرضی، موسسه نهج البلاغه، چاپخانه شمشاد، چاپ اول، 1408 هـ، 1366 ش.
11- ابوعلیوی (حسن محمود)، الشریف الرضی، دراسة عصره و أدبه، مؤسسة الوفاء، بیروت، لبنان، الطبعة الاولی، 1406 هـ. 1986 م.
12- امین (سید محسن)، اعیان الشیعة، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، 1403هـ. ج 2.
13- بغدادی (ابوبکر احمدبن علی الخطیب)، تاریخ بغداد، دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان، ج 2.
14- بروکلمان (کارل)، تاریخ الادب العربی، ترجمه ی عبدالحلیم النجّار دارالمعارف، الطبعة الثانیة، 1968 م. الجزء الثانی.
15- تهرانی (علامه آغا بزرگ)، الذریعة الی تصانیف الشیعة، طبعة النجف، العراق، الطبعة الاولی، 1959 م.
16- الثعالبی (ابومنصور)، یتیمة الدهر فی محاسن اهل العصر، دارالکتب العلمیة، بیروت 1403 هـ.
17- الشریف الرضی (ابوالحسن محمد)، دیوان الشریف الرضی، داربیروت، 1403 هـ.
18- الشریف الرضی (ابوالحسن محمد) دیوان الشریف الرضی، صنعة أبی حکیم الخبری، الدکتور عبدالفتاح الحُلو، الجمهوریة العراقیة، وزارة الاعلام،         الجزء الثانی، و الطبعة الاولی، 1977 م.
19- الشریف المرتضی (ابوالقاسم) دیوان السید المرتضی، تحقیق رشید الصفار، داراحیاء الکتب العربیة 1958 م.
20- شهرستانی (هبة الدین)، پیرامون نهج البلاغه، ترجمه ی ماهو نهج البلاغة، مترجم سید عباس اهری، بنیاد نهج البلاغه.
21- حسن (محمد عبدالغنی)، تلخیص البیان فی مجازات القرآن، داراحیاء الکتب العربیة، 1955 م.
22- الحلّی (الشیخ عبدالحسین) مقدمه کتاب حقائق التأویل، منتدی النشر، الطبعة الاولی، بغداد، 1936 م. ج 5
23- حکیمی (استاد محمد رضا)، دانش مسلمین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
24- حنّا الفاخوری، الجامع فی تاریخ الأدب العربی – الأدب القدیم، دارالجیل، بیروت، لبنان، بدون تاریخ.
25- خلیل (جرّ)، فرهنگ لاروس، ترجمه ی سید حمید طبیبیان، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران 1375 هـ ش.
26- صبحی صالح، نهج البلاغة امام امیرالمؤمنین علی (ع)، دارالاسوة للطباعة و النشر، قم، 1381 هـ. ش.
27- صدر (سید حسن) تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام.
28- زیدان (جرجی)، تاریخ آداب اللغة العربیة، دارمکتبة الحیات، بیروت، چاپ دوم، 1978 م. ج 2
29- ذهبی (حافظ) العبر فی خبر من غبر، دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان، ج 2.
30- عباس (احسان)، الشریف الرضی، دار بیروت، 1959 م.
31- عبدالزهراء حسینی (الخطیب)، مصادر نهج البلاغة و أسانیده، مطبعة القضاء، النجف الاشرف، الطبعة الاولی 1965 م.
32- دوانی (علی)، سید رضی مؤلف نهج البلاغه، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1364 هـ.
33- دیلمی (مهیار)، دیوان، احمد نسیم، مؤسسة النور للمطبوعات، بیروت، لبنان، 1420 هـ. 1999 م.
34- متز (آدم) الحضارة الاسلامیة فی القرن الرابع الهجری، ترجمه ی محمد عبدالهادی، الطبعة الثالثة، بدون تاریخ، الجزء الاول
35- محی الدین (عبدالرزاق)، شخصیت ادبی سید مرتضی، ترجمه ی ادب المرتضی، ترجمه ی جواد محدثی، موسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، چاپخانه ی سپهر، 1373 هـ ش.
36- محی الدین (عبدالرزاق)، ادب المرتضی من سیرته و آثاره، مطبعة المعارف، بغداد، الطبعة الاولی، 1957 م.
37- المعجم الوسیط، تألیف مجموعه ی نویسندگان، مکتب نشر الثقافة الاسلامیة، الطبعة الخامسة، 1416 هـ. 1374 هـ. ش، فی جزئین.
38- مبارک (محمد زکی عبدالسلام) النثر الفنی فی القرن الرابع الهجری، مطبعة السعادة، الطبعة الثانیة، 1934 م.
39- مبارک (محمد زکی عبدالسلام) عبقریة الشریف الرضی، بیروت لبنان، 1403 هـ.

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود پایان نامه تجلی اوصاف امام علی در ادب فارسی

اختصاصی از یارا فایل دانلود پایان نامه تجلی اوصاف امام علی در ادب فارسی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه تجلی اوصاف امام علی در ادب فارسی


دانلود پایان نامه تجلی اوصاف امام علی در ادب فارسی

پایان نامه تجلی اوصاف امام علی (ع) در ادب فارسی مربوطه  به صورت فایل ورد  word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۲۵۱  صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود پایان نامه تجلی اوصاف امام علی (ع) در ادب فارسی نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد

 فهرست

تجلی اوصاف امام علی (ع) در ادب فارسی   ۱
پیش درآمد طرح: مثنوی علی‌نامه   ۲
پیش درآمد:   ۸
علی   ۱۳
زندگی نامه   ۱۵
آرامش دلها   ۱۶
آسمان آفتاب   ۱۶
آسمان لافتی   ۱۷
آسمان عدل پرور   ۱۸
آسمان آفتاب   ۱۹
آفتاب کبریا   ۲۱
آفتاب شرع   ۲۱
آفتاب عالم آسمان   ۲۱
آفتاب فروزان   ۲۲
آگاه اسرار   ۲۲
آمر به معروف   ۲۳
آیت پروردگار   ۲۴
آیت اجدال خدا   ۲۵
آیت فضیلت   ۲۶
آیت محکم   ۲۶
آیت رازگوی قرآن   ۲۶
آیت وحدت   ۲۷
آیینه‌ی جمال توحید   ۲۷
آیینه‌ی جمال یزدان   ۲۸
آیینه‌ی خدانما   ۲۸
آینه‌ی ذات کردگار   ۲۹
آینه‌ی سکندر   ۲۹
آینه‌ی عبرت   ۳۰
آینه‌ی غیب نما   ۳۰
آیه اکبر   ۳۰
الف   ۳۱
اب الائمه المؤمنین   ۳۱
ابوالحسن   ۳۲
استاد طریقت   ۳۲
اسم اعظم   ۳۴
اصل شجاعت   ۳۴
افتخار عالم و آدم   ۳۵
اکسیر اعظم   ۳۵
امام بر حق   ۳۵
امام شیعیان   ۳۷
امام انس و جان   ۳۸
امام انام   ۳۸
امام بردباران   ۳۹
امام هُدی   ۴۰
امام المتقین   ۴۰
امام العارفین   ۴۱
امیرالمؤمنین   ۴۱
امیر عاشقان   ۴۵
امیر عرب   ۴۵
امیر قائد و قائم   ۴۵
امیر شوکت   ۴۵
امیر دوسرا   ۴۶
امیر لوکشف   ۴۶
امیر عشق   ۴۶
امیر مُلک ولایت   ۴۷
امیر یثرب   ۴۷
امیر عدوبند   ۴۷
امیر دریادل   ۴۸
امیر عرش   ۴۸
امیر جمله‌ی مردان   ۴۸
انسان کامل   ۴۹
ب   ۵۰
باب علم و دانش   ۵۰
باب نجات   ۵۱
باب شبیر و شَبر   ۵۱
باب مجتبی   ۵۲
باعث ایجاد خلق   ۵۲
باب رسالت   ۵۳
بت شکن   ۵۴
بحر کرامت   ۵۵
بحر علوم   ۵۶
بحر حلم   ۵۶
بحر امان   ۵۶
بحر حیا   ۵۷
بدرالدجی   ۵۷
برگزیده خدا   ۵۸
برج مه هل اتی   ۵۸
برادر پیامبر   ۶۰
بسم الله مطلق   ۶۱
بلبل گویای اسرار   ۶۱
بنده‌ی بی‌نظیر   ۶۱
بوتراب   ۶۲
بهترین دارو   ۶۴
پ   ۶۵
پادشاه اتقیا   ۶۵
پادشاه لوکشف   ۶۶
پادشاه ذوالکرم   ۶۶
پادشاه آسمان   ۶۶
پادشاه باوقار   ۶۷
پادشاه لامکان   ۶۷
پادشاه ذوالنعم   ۶۸
پادشاه دین   ۶۸
پادشه ارض و سما   ۶۹
پادشه دادگر   ۶۹
پادشه بنده نواز   ۷۰
پدر امت   ۷۰
پدر عرفان   ۷۱
پدر عالم هستی   ۷۲
پرده گشا   ۷۲
پرورده نور خدا   ۷۲
پیشگام مؤمنان   ۷۳
پیشوای دین   ۷۵
پیر استاد   ۷۵
پیر مردان   ۷۵
پیر مغان   ۷۶
پیشوای خلق   ۷۷
پهلوان عرشه‌ی منبر   ۷۷
ت   ۷۸
تاج دار خیل اعطاء   ۷۸
تاج بخش شهر یاران   ۷۹
تکیه گاه انبیا   ۸۰
تأویل وحی   ۸۱
تکرار آفرینش خدا   ۸۱
ترازوی عدل   ۸۱
ج   ۸۲
جام مصفا   ۸۲
جامع قرآن   ۸۲
جان یزدان   ۸۴
جان جاودان   ۸۵
جان بخش   ۸۵
جان پیمبر   ۸۵
جانشین محمّد (ص)   ۸۶
جمال بی نشان   ۸۹
جلوه ذات خدایی   ۸۹
ح   ۸۹
حافظ قرآن   ۸۹
حافظ احکام دین   ۸۹
حاکم بر حق   ۹۰
حاکم یوم‌الحساب   ۹۰
حامی یتیمان   ۹۰
حامی قرآن   ۹۰
حامی ستمدیدگان   ۹۱
حامی دین   ۹۲
حبل‌المتین   ۹۳
حجت عصر   ۹۴
حجت کردگار   ۹۴
حقیقت حق   ۹۵
حصن حصین   ۹۵
حضرت مهر   ۹۵
حلال مشکلات   ۹۶
حیدر   ۹۷
حیدر صفدر   ۱۰۰
حیدر دلال سوار   ۱۰۱
حیدر خیبرگشا   ۱۰۱
حیدر لشکرشکن   ۱۰۲
حیدر کرار   ۱۰۳
خادم دین نبی   ۱۰۴
خاصف‌النعل   ۱۰۴
خاضع مهربان   ۱۰۵
خانه‌زاد خدا   ۱۰۵
خانقاه عشق   ۱۰۵
خازن سبحان   ۱۰۶
خدیو ملک هستی   ۱۰۶
خدیو عدل و داد   ۱۰۷
خداوند نعمت   ۱۰۸
خسرو دنیا و دین   ۱۰۸
خسرو ملک هُدی   ۱۰۸
خسرو دلدل سوار   ۱۰۹
خسرو یوم الغدیر   ۱۰۹
خضر خجسته پی   ۱۱۰
خط امان   ۱۱۱
خواجه قنبر   ۱۱۱
خورشید حیات   ۱۱۲
خواجه‌ی بر حبین   ۱۱۲
خورشید صفا   ۱۱۳
خیر البریه   ۱۱۳
چراغ وحدت   ۱۱۳
چراغ جان   ۱۱۴
چشمه نور ازلی   ۱۱۴
چشم حق   ۱۱۴
د   ۱۱۴
دافع‌البلایا   ۱۱۴
دائم الذکر   ۱۱۵
در مدینه علم   ۱۱۵
دُر دریای حقیقت   ۱۱۷
دُر دریای فتوت   ۱۱۷
دُر دریای سرمد   ۱۱۸
دُر بحر لافتی   ۱۱۸
دُر شهامت   ۱۱۸
دستگیر درماندگان   ۱۱۸
دست خدا   ۱۱۹
دریای بی ساحل   ۱۱۹
دریای وفا   ۱۲۰
دریای کرم   ۱۲۰
دلیر میدان   ۱۲۰
دیباچه مروت   ۱۲۰
ر   ۱۲۰
راز خدا   ۱۲۰
راز خلقت   ۱۲۰
رایت دین   ۱۲۱
رایح آل محمّد   ۱۲۱
رحمت مطلق   ۱۲۱
رمز هستی   ۱۲۱
رکن ایمان   ۱۲۲
روح ایمان   ۱۲۲
روح قرآن   ۱۲۲
روح ولایت   ۱۲۳
روح سخاوت   ۱۲۳
روشنایی بخش   ۱۲۴
رهبر راه حقیقت   ۱۲۴
رهنمای آوارگان   ۱۲۴
رهنمای عالم   ۱۲۴
ز   ۱۲۵
زاده کعبه   ۱۲۵
زاهد زاهد   ۱۲۶
زبده‌ی عالم   ۱۲۷
زبده‌ی حق   ۱۲۷
زوج زهرای بتول   ۱۲۷
س   ۱۲۷
ساقی کوثر   ۱۲۷
ساقی شیرگیر   ۱۳۰
سالار اهل ملت   ۱۳۰
سالار دین   ۱۳۱
صحاب رحمت   ۱۳۱
سرّ بی‌همتا   ۱۳۱
سرالله اعظم   ۱۳۱
سرحلقه عارفان   ۱۳۲
سرحلقه اهل تعیین   ۱۳۲
سرلوحه‌ی حقایق   ۱۳۳
سریله ایمان   ۱۳۳
سرور آزادگان   ۱۳۳
سرور روحانیون   ۱۳۳
سریر آرای بزم دل   ۱۳۴
سرو بستان ولایت   ۱۳۴
سرّ خدا   ۱۳۴
سردار اتقیا   ۱۳۵
سرّ انبیاء   ۱۳۵
سر غیب الغیب   ۱۳۵
سید الوصیّن   ۱۳۶
سید عابدین   ۱۳۶
سفیه الساکین   ۱۳۷
سلطان دین   ۱۳۷
سلطان سریر   ۱۳۷
ش   ۱۳۷
شافع محشر   ۱۳۷
شاه عادل   ۱۳۸
شاه شیراوژن   ۱۳۹
شاه ولایت   ۱۳۹
شاه نجف   ۱۴۱
شاه مردان   ۱۴۲
شاه غدیریه   ۱۴۳
شاه لوکشف   ۱۴۴
شاه جهان   ۱۴۴
شاه سرافراز   ۱۴۴
شاه مکه   ۱۴۵
شاه اولیا   ۱۴۵
شاه دین   ۱۴۵
شاه انس و جان   ۱۴۶
شاهکار آفرینش   ۱۴۶
شاهباز فلک   ۱۴۶
شاه اژدر در   ۱۴۶
شاه عرب   ۱۴۷
شاهد کل   ۱۴۷
شفابخش دل ایمان   ۱۴۷
شمع ولایت   ۱۴۷
شیر خدا   ۱۴۷
شمس حکیت   ۱۴۸
شمع هدایت   ۱۴۸
شجر طور ولایت   ۱۴۸
شمع جمع   ۱۴۹
شهسوار عرصه امکان   ۱۴۹
شه مشکل‌گشا   ۱۵۰
شه اتقیا   ۱۵۰
شه ملک لافتی   ۱۵۰
شیر خدا   ۱۵۱
صاحب تقوی   ۱۵۳
صاحب منبر   ۱۵۳
صاحب تیغ دوسر   ۱۵۴
صاحب جود و سخا   ۱۵۴
صاحب امر   ۱۵۴
صدف اسرار   ۱۵۵
صراط‌المستقیم   ۱۵۵
صفدر غترفکن   ۱۵۵
صفدر مرحب شکن   ۱۵۶
صورتگر مکان   ۱۵۶
صهر نبی   ۱۵۶
ط   ۱۵۷
طبیب حاذق   ۱۵۷
ظ   ۱۵۸
ظلل خدا   ۱۵۸
ع   ۱۵۸
عارف سجاد   ۱۵۸
عاشق پیامبر   ۱۵۹
عاشق حق   ۱۵۹
عالم ربانی   ۱۶۰
عالم آرای دین   ۱۶۰
عالم علم لدنی   ۱۶۰
عارف مطلق   ۱۶۲
عروه الوثقای دین   ۱۶۳
عقل دوم   ۱۶۳
علم الله   ۱۶۳
غ   ۱۶۳
غائد غرّالمحجلین   ۱۶۳
غایت مقصود   ۱۶۴
غواص بحر دل   ۱۶۴
غایب اسرار   ۱۶۴
فاتح جنگ جمل   ۱۶۵
ف   ۱۶۷
فاتح خیبر   ۱۶۷
فارس بدر و نهروان   ۱۶۹
فخر آل مصطفی   ۱۷۰
فخر انبیاء   ۱۷۰
فصاحت گوی   ۱۷۱
فخر زمین   ۱۷۲
فخر جهان   ۱۷۲
ق   ۱۷۳
قائل قول سلونی   ۱۷۳
قاسم الارزاق   ۱۷۴
قائد غرالمحجلین   ۱۷۴
قاسم فردوس   ۱۷۵
قاتل غتر   ۱۷۵
قاری قرآن   ۱۷۵
قاضی دین   ۱۷۶
قاسم جحیم و جنان   ۱۷۷
قبله روح   ۱۷۷
قبله اهل ولا   ۱۷۸
قبله اهل ادب   ۱۷۸
قبله دلها   ۱۷۸
قبله‌گاه رحمت   ۱۷۸
قبله‌گاه قدسیان   ۱۷۹
قبله‌گاه زمین و زمان   ۱۷۹
قدرت الله   ۱۷۹
قروه‌ی خاندان   ۱۷۹
قرآن ناطق   ۱۸۰
قلزم بحر کرم   ۱۸۱
قطب دین   ۱۸۱
قهرمان خیبر   ۱۸۱
قهرمان غزوه خندق   ۱۸۲
ک   ۱۸۳
کاشف  قرآن   ۱۸۳
کاشف اسرار حق   ۱۸۴
کان جود   ۱۸۴
کان علم   ۱۸۴
کتاب ناطق   ۱۸۵
کدخدای دوسرا   ۱۸۵
کشتی بحر نجات   ۱۸۵
کهف‌الانام   ۱۸۵
کعبه آمال   ۱۸۵
کعبه جان   ۱۸۶
کلام الله ناطق   ۱۸۶
کلید گنج سعادت   ۱۸۷
کوه حلم   ۱۸۷
گ   ۱۸۸
گل توحید محمّد   ۱۸۸
گل بی‌خار   ۱۸۹
گل گلزار   ۱۸۹
گل کرامت   ۱۸۹
گنج عشق   ۱۹۰
گوهر بحر فضل   ۱۹۰
گوهر مخزن ولایت   ۱۹۰
لوح محفوظ   ۱۹۰
لیل المبیت   ۱۹۱
م   ۱۹۲
ماه یثرب   ۱۹۲
مالک رقاب   ۱۹۲
ماه تابان   ۱۹۳
مبدأ خلقت   ۱۹۳
محرم اسرار   ۱۹۴
محور هفت آسمان   ۱۹۵
محبوب رب‌العالمین   ۱۹۵
محبوب پیامبر   ۱۹۶
سجود ملائک   ۱۹۶
هجری عدل   ۱۹۷
مخزن علوم   ۱۹۸
مخصوص نص هل اتی   ۱۹۹
مرد دین   ۲۰۰
مرد اخلاص   ۲۰۰
مرزبان فلک   ۲۰۱
مرآت قرآن   ۲۰۱
مرشد جبرئیل   ۲۰۱
مرآت خدا   ۲۰۱
مرد عابد   ۲۰۱
مرد زاهد   ۲۰۲
مشرق انوار قدسی   ۲۰۳
مفخر کان کرامت   ۲۰۳
مفخر زمان   ۲۰۳
مفّر قرآن   ۲۰۳
مظهر کل عجایب   ۲۰۴
مظهر قدرت حق   ۲۰۵
مظهر اسرار حق   ۲۰۵
مظهر عدل   ۲۰۵
مظلومیت علی   ۲۰۶
مصلح دین   ۲۰۷
مظهر فضیلت   ۲۰۷
معیار حکومت اسلامی   ۲۰۸
مظهر اوصاف خدا   ۲۰۹
منادی حق   ۲۰۹
مه هدایت   ۲۰۹
مه سپهر امامت   ۲۱۰
مهبط روح‌الامین   ۲۱۰
مولای درویشان   ۲۱۰
مولی‌الموحدین   ۲۱۰
ن   ۲۱۱
ناطق قرآن   ۲۱۱
ناشر احکام نبی   ۲۱۱
نایب مناب   ۲۱۱
ناظم یوم‌الورود   ۲۱۱
نسخه‌ی اسرار وحدت   ۲۱۲
نقطه عشق   ۲۱۲
نقطه بسم الله   ۲۱۲
نقطه‌ی ام‌الکتاب   ۲۱۲
نقطه اولی   ۲۱۲
نص نبی   ۲۱۳
نفس اول   ۲۱۳
نفس مصطفی   ۲۱۳
نور ولایت   ۲۱۴
نور امامت   ۲۱۴
نور حقیقت   ۲۱۵
نشانه حق   ۲۱۵
نور خدا   ۲۱۵
نور چشم پیمبر   ۲۱۶
نور پیامبر   ۲۱۶
و   ۲۱۷
وارث پیامبر   ۲۱۷
واقف اسرار   ۲۱۸
وجه الله   ۲۱۸
وحی پیمبر   ۲۱۹
ولد کعبه   ۲۱۹
ولی مطلق   ۲۲۰
هادی گمگشتگان   ۲۲۱
هادی دین   ۲۲۱
همسر زهرا   ۲۲۱
همای رحمت   ۲۲۲
همدم چاه   ۲۲۳
یاور یتیمان   ۲۲۳
یار پیمبر   ۲۲۴
یار ایمان   ۲۲۵
یعسوب دین   ۲۲۵
یداله   ۲۲۶
فهرست آیات و احادیث   ۲۲۷
فهرست منابع و مآخذ   ۲۳۱

فهرست منابع و مآخذ

۱٫ آفتاب لایزال، توانا، امیر، نشر میعاد، چاپ اول ۱۳۸۰ .

۲٫ امام امیرالمؤمنین از دیدگاه خلفا، فقیه ایمانی، مهدی، نشر عطر عترت، چاپ چهارم ۱۳۸۰٫

۳٫ از زلال زمزم غدیر، موحد ابطحی، سید علی، نشر مدرسه الامام مهدی ۱۳۸۰٫

۴٫ امام علی پیشوای صدیقین، مدرسی، آیت ا… محمد تقی، مترجم حسن خاکرند، نشر محبان الحسین، ج پنجم ۱۳۸۴٫

۵٫ بحارالانوار، مجلسی، محمد باقر، دارالکتب اسلامی.

۶٫ تجلی اوصاف امیرالمؤمنین، طالشی، یدالله، نشر امیرکبیر ۱۳۸۲٫

۷٫ تجلی امامت، ناظم زاده قمی، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم ۱۳۷۸٫

۸ . جلوه‌ی ولایت، انصاری، عذرا، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول ۱۳۷۶٫

۹٫ حیله الاولیا و طبقات الاصفیا، اصفهانی، ابونعیم، نشر دارالکتب العلمیه بیروت، ۱۴۰۹ هـ.ق.

در پرتو ولایت، مصباح یزدی، محمد تقی، نشر موسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی ۱۳۸۳٫

۱۰٫ در سایه‌ی آفتاب، التسری، محمد تقی، چاپ اول ۱۳۸۳٫

۱۱٫ دانشنامه‌ی امام علی، رشاد، علی اکبر، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلای، چ اول ۱۳۸۰ .

۱۲٫ دمی با غدیر، جمعی از نویسندگان لبنان، نشر حضور، چاپ اول ۱۳۸۱٫

۱۳ . زندگانی چهارده معصوم، عمادزاده، حسین، نشر طلوع، چاپ اول ۱۳۷۳٫

۱۴٫ زندگانی چهارده معصوم، مدرسی، آیت ا… محمدتقی، نشر محبان الحسین، چاپ سوم ۱۳۸۰٫

۱۵٫ زندگانی امیرالمؤمنین، رسولی محلاتی، سید هاشم، نشر دفتر فرهنگ اسلامی، چاپ دوازدهم ۱۳۸۳٫

۱۶٫ زندگانی امام علی، جمعی از نویسندگان لبنان، ترجمه حمیدرضا کفاش، نشر عابد ۱۳۷۹٫

۱۷٫ سیاست‌نامه امام علی، محمدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر، چاپ دوم ۱۳۸۱٫

۱۸٫ سیری در تاریخ معصومین، طالب شهرستانی، محمد اسماعیل، نشر.

۱۹٫ سیری در زندگی حضرت علی (ع) ، سید محمد صالحی، نشر معیار علم، چاپ دهم ۱۳۸۵٫

۲۰٫ سیمای پرفروغ، ناظرزاده قمی، سید اصغر، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹٫

۲۱٫ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ هـ.ق

۲۲٫ شرح نهج البلاغه، هاشمی، میرزا حبیب، مکتب الاسلامیه، ۱۳۴۸ هـ. ش

۲۳٫ علی شاهکار خلقت، پیشگاهی شبستری، عباسعلی، نشر اعرابی ۱۳۷۹و

۲۴٫ علی از زبان علی، شهیدی، سید جعفر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سیزدهم ۱۳۷۹٫

۲۵٫ علی اسوی تقوی و عدالت، احمدی بیرجندی، احمد، نشر اسوه، چاپ اول ۱۳۷۶٫

۲۶٫ علی از زبان استاد مطهری، نشر سلسله، چاپ دوم ۱۳۷۹٫

۲۷٫ علی آیینه‌ی عرفان، ناظم زاده‌ی قمی، سید اصغر، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم ۱۳۷۹٫

۲۸٫ علی (ع) (تاریخ تحلیلی نیم قرن اول اسلام)، جعفری، سید محمد مهدی، چاپ نشر شرکت سهامی، چاپ هشتم ۱۳۷۶٫

۲۹٫ قصص امیرالمؤمنین، خلف زاده، احمد، نشری مهدی یار، چاپ سوم ۱۳۷۹٫

۳۰٫ فرزند قبله‌، ذوالقدر، عنایت الله، نشر میراث ماندگار، چاپ اول ۱۳۸۴٫

۳۱٫ صدوده داستان از زندگی علی، علیان نژادی، ابوالقاسم، نشر آل طه، چاپ اول ۱۳۸۰٫

۳۲٫ کلیات منتهی الآمال، قمی، شیخ عباس، نشر بهزاد، چاپ اول ۱۳۷۷٫

۳۳٫ مولود کعبه، اردوباری، شیخ محمد علی، نشر رسالت، چاپ اول ۱۳۷۹٫

۳۴٫ مناقب ابن شهر آشوب، شهر آشوب مازندرانی، ابوجعفر، نشر مصطفوی .

۳۵٫ نشانه‌های روشن، نصرالهی، احمد، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم ۱۳۸۰٫

۳۶٫ نشریه‌ی بینات (ویژه‌نامه‌ی امام علی (ع))، سال هفتم شماره ۴٫

پیش درآمد:

در بین اقسام هنر، هنر شعر در تمام زمینه‌های خود آگنده از مضامین نغز و لطیفی در تجلی اندیشه‌های مختلف بشری است. به خصوص در تجلی اندیشه‌های دینی و مذهبی، اسلامی و قرآنی. این اندیشه‌ها در وجود شاعران متعهدی که به مدح و منقبت اهل بیت نبوت و ولایت زبان گشوده اند، آثار ارزشمند و ماندگاری از خود به یادگار گذاشته اند که در این آثار لطافت‌های روح بشری، منزلت انسان، سیر و سلوک، عشق و عرفان و … موج می زند.

از افتخارات ادبیات خصوصاً نظم (شعر) تجلی، اندیشه، افکار، رفتار، حوادث، حماسه و انقلاب حضرت علی ۷ است که بدون شک و تردید باید گفت حضرت علی ۷ به ادبیات نوعی روح معنوی داده است، چرا که هر جا صحبت از ادبیات حماسی و انقلابی است، بیش و کم نام حضرت علی ۷ هم می باشد. شاعران برای کوبیدن فساد و ستم، ریا و توجه به عدالت، مردانگی، شجاعت و ایمان از روح و مرام و مسلک باشکوه و انقلابی حضرت علی ۷الهام می‌گیرند.

حضرت علی ۷با ایمان به وفاداری، عدالت، قضاوت، شجاعت، بردباری، تواضع، علم، زهد، تقوا، فضیلت، طریقت، شهادت، کرامت و … چنان تأثیری در ادبیات گذاشته که دیوان کمتر شاعر متعهد شیعی را می توان از آغاز ادب فارسی تاکنون سراغ گرفت که غزل، قصیده، دوبیتی، رباعی و مثنوی و … مزین به این اوصاف نباشد. راستی رمز و راز این عظمت را باید در چه چیزی جست؟ در یک چیز و آن این که علی ۷ حقیقت است و بس.

شرح مناقب بیان، مدایح، مصائب، مراثی و بیان سرگذشت، و تجلی اوصاف از خمیرهای اصلی شعر مذهبی و اعتقادی می باشند. بر شمردن خصلت‌های نیک و هنر ائمه دین از همان ابتدا به وسیله‌ی مناقب جوانان از جایگاه گسترده‌ای در ادب فارسی برخوردار بوده است و ذبیح الله صفا در این زمینه می نویسد: «منقبت عمو ستایش اهل دین از دیرباز در بین شعرای شیعه مذهب و دیگران معمول بوده است، زیرا آنان برای تبلیغ عقاید خویش شیوه‌هایی اختیار می کردند که علاوه بر نتیجه‌ی نهایی به حفظ مدایح و مناقب هم کمک شایانی می کردند و یکی از راههایی که اهل شیعه پس از کسب قدرت برای نشر مذهب خود انتخاب کرده بودند، استفاده از مناقب بوده است.»[۱]

نتیجه سخن اینکه جزیی‌ترین تا کلی‌ترین هنر پیشوایان دینی چه به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم جهت بهره‌های مختلف در اندیشه و زبان شعرا، گذشته و بیان شده است. علت گسترش این مسأله:

۱٫ شناخت سرایندگان از حقیقت و جوهر دین.

۲٫ شناخت رسالت و پیام دین.

۳٫ شناخت شخصیتی و حقیقی پیام آوران دین

این نوع شناخت سبب می شد که نور ایمان بر دل و جانان شعرا تعادل و در نتیجه‌ی آن ارادت خالصانه ای به دست آورند، یقیناً اگر چنین شناختی حاصل نمی شد، هیچ وقت امکان نداشت شعرا بتوانند به این زیبایی و پرمحتوایی حقیقت و جوهره قلبی و اعتقادی خویش بروز دهند.

با تأمل در چنین اشعاری می بینیم که:

۱٫ از نظر ترکیب و بافت سخن بسیار قوی می باشند.

۲٫ از نظر بلاغت و دیوایی در اوج و بسیار تأثیرگزار هستند.

۳٫ از نظر معانی، تعبیرات بسیار نغز و لطیف هستند.

بنابراین با توجه به موارد فوق نیجه سخن این می شود که هدف شعرا از پرداختن به چنین اندیشه‌هایی فقط مدح محض جهت تخلیه‌ی احساس درون به معنای متعارف نمی باشد، بلکه هدف علاوه بر آن ها احیای حقایق دین و زنده کردن جان‌ها و جاری ساختن خون حماسی در رگهای عاشقان، عارفان و بیدار دلان است.

بعد از آشنایی ایرانیان ـ بخصوص شعراـ با فرهنگ اسلامی و قرآنی ـ از قرن پنجم هجری و پرداختن به اوصاف شخصیت های مذهبی دوشاش دیگر مسائل مربوط به آنها از جمله به تجلی مصائب، مراثی، تاریخ زندگی، حوادث و … در قالب های مختلف شغر گاه با فشرده و موجز کردن اشارات به صورت اضافه‌های تشبیهی و یا سمبلیک به صورت مضاف و مضاف‌الیه و گاه پرداختن به کل مسائل متجلی می گردد.

بازتاب این گونه مسائل در سبک خراسانی یعنی در دوره‌های: طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان نسبت به دوره‌های بعدی چندان وسیع نیست، اما خالی کم نمی باشد، در آثار شعرایی چون: رودکی، شهید بلخی، دقیقی، کسایی مروزی، فردوسی، فرخی و … رگه های اندیشه های مذهبی و عرفانی به صورت تعلیمی بیان می گردد. برای نمونه از اشعار منسوب به رودکی ابیاتی هست که تلمیح دارد به بوی پیراهن یوسف و بینایی یعقوب:

نگار نیا شنیدستم که گاه راحت و محنت

سر پیراهن سلب بوده است یوسف را به عمر اندر

یکی از کید شد پرخون، دوم شد چاک از تهمت

سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر

رُخم ماند بدان اول، دلم ماند بدان شانی

نصیب من شود در وصل آن پیراهن دیگر[۲]

اما در دوره‌ی عراقی از قرن ششم به بعد، تأثیر علوم اسلامی در رواج شعر و شیوع عرفان و تأمین خانقاها تحول بزرگی در ادبیات دینی ایجاد کرد؛ در این دوره کثرت شگفتی برانگیز مفاهیم و مصادیق مذهبی و همچنین استناد به آیات و مفاهیم قرآنی در اکثر آثار شاعران امری معمول بود؛ چرا که شاعران و نویسندگان در تمام شئون زندگی خود به  کتاب خدا و رسالت نبوی استناد می‌جستند و در مسیر حرکت به سوی الله از این منابع به خوبی استفاده می‌کردند. این امر ناشی از معلومات و آشنایی با معارف و مصادیق اسلامی است. چه زیبا سرود مولوی در مدح مولای متقیان:

تا صورت و پیوند جهان بود علی بود

تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود

آن قلعه گشایی که در قلعه خیبر

برکند به یک حمله و بگشود علی بود

آن گرد سرافراز که اندر ره اسلام

تا کار نشد راست، نیاسود علی بود

آن شیر دلاور که برای طمع نفس

بر خوان جهان پنجه نیالود علی بود

این کفر نباشد سخن کفر نه ایست

تا هست علی باشد و تا بود علی بود[۳]

تجلی این گونه مسائل در دوره های بعدی تا امروز در آثار شاعران به اشکال مختلف دیده می شود، البته در این دوره ها با شدت و ضعف همراه می‌باشد، به طور مثال در دوره صفویه بعد از اینکه شاه اسماعیل صفوی مذهب شیعه اثنی عشری را مذهب رسمی قرار داد مصادیق و مسائل مذهبی گسترش خاصی پیدا کرد و شاعران در آثار خود بسیاری از عقاید اسلامی و قرآنی را باور ساختند.

بنابراین نظم حماسه‌های دینی و مذهبی در بیان مناقب به ستایش یکی از مایه‌های اصلی شعر فارسی بوده و می باشد.

علی

اینکه نام آن حضرت از اعلی آمده است که از نام‌های خدا می باشد، روایت زیاد است:

روایت اول: فاطمه بنت اسد گوید: چون خواستم از کعبه بیرون آیم هاتفی ندا داد: «یا فاطمه سمیّه علیاً فهو علیٌ[۴]، ای فاطمه نام این مولود را علی بگذار که خدا می فرماید:

«من نام او را از نام خود جدا کردم و به ادب خود ادب آموختم و بر مشکلات علم خویش او را واقف ساختم.

روایت دوم: این شهر آشوب در کتاب مناقب می نویسد: چون علی ۷ به دنیا آمد ابوطالب دست فاطمه را در حالی که علی در نعلش بود گرفت و به سوی وادی ابطح بیرون آمد و گفت: پروردگارا، ای خدای شب و ماه تابناک از فرمان مسلم و حکم قطعی خود برای ما در مورد نام این نوزاد پسر آنچه را می پسندی بیان فرما. گوید در این وقت چیزی همچون پاره‌ای ابر از زمین برخاست و به سینه‌ی ابوطالب چسبید، دید لوح سبزی است که در آن نوشته بود: شما به فرزندی پارک مخصوص گشته ‌اید و نام او از جایگاهی بلند انتخاب گشته و آن نام علی است که نام اعلی جدا گردیده است.

علی ۷ در ماه رجب سال ۳۵ میلاد محمّدی متولد شد از فاطمه بنت اسد مادر و از عمران مکنی به ابوطالب و ملقب به شیخ بطحا. ۶۳ سال و ۲ ماه و ۷ روز عمر کرد و در ۲۱ رمضان سال چهلم هجرت به شهادت رسید. ۳۲ سال در مکتب نبوب فیض برد.

در کتب اخبار بیش از هزار نام برای علی ۷ نوشته اند که مشهورترین آنها علی است و این نامی است که شناسنامه آن از عرش آمده است:

در معنای علی ۷ جمعی گفته اند: این نام به عنوان (علم) تا زمان آن حضرت سابقه نداشت و کسی فرزندش را به این نام نام گذاری ننموده بود.[۵]

 

زندگی نامه

نام: علی ۷

پدر: ابوطالب

مادر: فاطمه بنت اسد

شهرت: امیر مؤمنان

کنیه: ابوالحسن

لقب: مرتضی

زمان و محل تولد: سیزدهم رجب، ده سال قبل از بعثت در درون کعبه

مدت امامت: ۳۰ سال

دوران خلافت: ۳۶ تا ۴۰ هـ.ق.

زمان و محل شهادت: ۱۹ رمضان ضربت خورد و ۲۱ رمضان در سن ۶۳ سالگی در کوفه به شهادت رسید.

مرقد شریف: نجف اشرف

دوران عمر: دوران کودکی (ده سال اول)

دوران ملازمت با پیامبر (حدود ۲۳ سال)

دوران کنارگیری از خلافت‌ (حدود ۲۵ سال)

دوران خلافت: (۴ سال و ۹ ماه)

آ

آرامش دلها

علی حلال مشکل‌ها، علی آرامش دل‌ها

کند تا مشکلم آسان علی گویم، علی جویم

صفات ا… جمالی

* الّا بذکر الله تَطمئن القلوب[۶]: مگر نه این است که نام حضرت علی ۷ از اعلی، از اسماء الله است؛ مگر نه این است که علی ۷ پرورده‌ی مکتب نبوی است؛ مگر نه این است که علی ۷همدم و یاور مظلومان است؛ مگر نه این است که علی ۷مظهر عدالت و امامت است، بنابراین به یاد علی ۷بودن، همراه علی ۷بودن، یار علی ۷بودن مایه آرامش دلهای عاشقان می باشد.

آسمان آفتاب

لطف حقی، نور رحمت در دلت جا یافته

آسمان آفتابی، آفتابی در دلت پیدا شده

سلمان ساوجی

آسمان مظهر بزرگی و عظمت است و آفتاب مظهر درخشندگی و زیبایی. بنابراین شاعر علی ۷ در بیت فوق مشبه به قرار داده که وجه شبه آن بزرگی و درخشندگی است.

آسمان لافتی

ای علی! ای آسمان لافتی، بحر نجا

عشق تو در این فلک غوغا و محشر کرده است

نامعلوم

مصداق این وصف در غزوه اُحد می باشد. وقتی پیامبر (ص) و سربازانش برای مقابله با دشمن به سوی کوه اُحُد حرکت کردند و به آنجا رسیدند، پیامبر (ص) عده ای را مأمور کرد که از گردنه اُحد پاسداری کنند و به هیچ عنوان حتی در صورت پیروزی سپاه اسلام آنجا را ترک نکنند. جنگ آغاز شد و سپاه اسلام پیروز گردید، وقتی سپاهیان وارد میدان شدند جهت جمع‌آوری غنایم، علی‌رغم دستور پیامبر (ص) آن عده ای که در گردنه بودند، وارد میدان شدند که ناگهان دشمن از فرصت استفاده کرد و از پشت به سربازان اسلام حمله‌ور شد. در آن زمان وقتی دوباره آتش جنگ شعله ور شد، سپاه دشمن به دروغ اعلام کردند که پیامبر (ص) کشته شد و همین امر سبب شد گروهی از مسلمین فرار کنند. وقتی دشمن فرصت را مناسب دیدند به پیامبر (ص) حمله ور شدند. حضرت علی ۷ که در کنار پیامبر (ص) بود. از پیامبر دفاع می کرد و پروانه‌وار اطراف رسول خدا (ص) می گشت و از او محافظت می نمود. در این جنگ حضرت علی ۷ آن قدر با کفّار جنگید و آن قدر با شمشیرش به دشمن ضربه زد تا اینکه شمشیرش شکست و پیامبر (ص) وقتی وضع را بدین گونه دید شمشیر خود را ذوالفقار نام داشت، آن را به حضرت علی ۷ داد و با آن حضرت به مقابله پرداخت. در همین زمان بود که جبرئیل در زمین و آسمان ندا کرد: «لا فتی الّا علی لا سَیف اِلّا ذوالفقار». جوانمردی چون علی ۷نیست و شمشیری چون ذوالفقارش.

آسمان عدل پرور

خصم جهل و بت پرستی، ضد بیداد و فساد

آسمان عدل پرور یا امیرالمؤمنین

حبیب الله خبّاز

رسول خدا (ص) درباره عدل علی ۷ می فرمودند: «کفّی و کفُّ علیّ فی العدلِ سواءٌ و یدی علیّ بن ابی طالبٍ فی العدل سواءُ » دست من و علی بن ابی‌طالب در اجرای عدالت یکسان سات. سپس فرمودند: «با وفاترین شما در تعهدات الهی نسبت به رعیت و در تقسیم اموال و بالاترین شما در نزد پروردگار علی ۷ است.[۷]

علی ۷قانون فطرت است؛ منبع فیاضی است که تمامی ندارد وی شخصی است که پیش از عمر خود به دنیا آمد. سراسر وجود ۷، تاریخ، سیرت، خلق و خوی، و عدل … او درس است و بس.

«علی ۷ پیش از آنکه امام عادل برای دیگران باشد و درباره دیگران به عدل رفتار کند، خود شخصاً موجودی متعادل و متوازن بود، آنقدر بزرگ بودند که روزها چشم انسانها مواسات و از خود گذشتگیهای او را می‌دید.

آسمان آفتاب

لطف حقی، نور رحمت، در دلت جا یافته

آسمان آفتابی، نور عزت در دلت پیدا شده

سلمان ساوجی

آسمان همان فضای لایتناهی که مظهر عظمت و بزرگی است و‌ آفتاب در شعر و ادب فارسی مظهر درخشندگی و زیبایی. این دو صفت یعنی بزرگی و درخشندگی از اوصاف بارز و آشکاری است که در تمام زندگی مولا امیرالمؤمنین مورد اقرار همه کس حتی دشمن اوست. پیغمبر (ص) و علی ۷

از یک نور عظیم و زیبا خلق شدند.

حسین بن علی ۷ فرمودند: از جدّم رسول الله شنیدم که فرمود: در شب معراج در عرش الهی فرشته‌ای دیدم که در دستش شمشیری از نور همانند ذوالفقار علی ۷ بود. فرشتگان آسمانی هر وقت مشتاق دیدار علی ۷ می‌شدند به آن فرشته نگاه می کردند. به پیشگاه پروردگار عرض کردم، پروردگارا این برادرم علی‌بن‌ابی‌طالب و پسر عم من است؟ خداوند تبارک و تعالی فرمود: ای محمّد! این فرشته را شبیه علی ۷ خلق کردم تا مرا عبادت کند و آنچه تا روز قیامت حسنه و تسبیح و تقدیس من می نماید ثوابش متعلق به علی‌بن‌ابی‌طالب است.[۸] عظمت علی ۷ ، صفا و درخشندگی علی ۷  آنقدر زیاد است، چه از زبان قرآن، چه از زبان پیامبر (ص) و ائمه و بزرگان که حدّی برای آن وجود ندارد.

در کتاب احقاق الحق نوشته علامه عبدالله حنفی آمده است که: ابی هریره روایت کرد و گفت: روزی نزد رسول خدا نشسته بودیم که علی ۷ وارد شد و رسول خدا (ص) گفت: برادر و عموزاده‌ام خوش آمد و من و  او از یک نورآفریده شده‌ایم.[۹]

و علامه گنجی در کتاب کفایه الطالب می نویسد: ابن عباس از رسول خدا (ص) روایت کرد که فرمود: خداوند چهل هزار سال پیش از آنکه دنیا را بیافریند، عمودی از نور آفرید و او را در برابر عرش خود قرار داد تا چون آغاز بعثت من شد، آن را دو نیم کرد از نصف آن پیغمبر شما را آفرید و نیم دیگر علی‌بن‌ابی‌طالب است.[۱۰]

 

آفتاب کبریا

آفتاب کبریایی، دُر بحر لافتی

فخر آل مصطفی مخصوص نص هل اتی

سلمان ساوجی

آفتاب شرع

آفتاب شرع و مهر دین و سلطان امم

مِهر پاک مصطفی یعنی امیرالمؤمنین

آصف تهرانی

آفتاب عالم آسمان

آفتاب عالم اسلام و خورشید صفا

نور یزدان، روشنایی بخش بر لیل و نهار

امین میرهادی

آفتاب فروزان

شمع جمع است چو در گوشه‌ی محراب دعاست

آفتابیست فروزنده چو در پیش صف است

بابا فغانی

آگاه اسرار

تو ای آگاه از اسرار علی جانم، علی جان

سروجانم فدای تو علی جانم، علی جانم

نامعلوم

- حضرت علی ۷ خبر داد که ابن‌ملجم فرق من را با تیغ می شکافد و محاسنم را از خون سرم خضاب خواهد کرد.[۱۱]

- امیرالمؤمنین از شهادت امام حسن ۷ به زهر و شهادت امام حسین ۷ خبر داده بود.[۱۲]

- امیرالمؤمنین از خوارج و نهروان و عبور نکردن ایشان از نهر و کشته شدنشان، شهادت میثم تمار، قنبر، کمیل و حجر بن عدّی خبر داده بود.[۱۳]

- حضرت علی ۷ خبر داده بود از وقوع فتنه‌ها در کوفه و کشته شدن سرکردگان ظلم و چنین هم شد که وی خبر داده بود وقتی که زیادبن‌ابیه و یوسف‌بن‌عمر و دیگران در کوفه بنای لقدی و ظلم نهادند به هلاکت رسیدند و همچنین خبر داده بود مردم را از عرض کردن معاویه بر ایشان سب و دشنام دادن وی را.[۱۴]

خبری غیبی حضرت علی ۷ درباره کشف راز مجدی که با هر بار ساختن خراب می شد، خبر غیبی حضرت مانع از ازدواج پسر و مادر، خبر غیبی درباره احوالات جوان مقدسی در سفر حج، خبر غیبی از کردار دشمنان، خبر غیبی از مقدار صحیح دینارها، خبر غیبی حضرت درباره پرچم دار کفر یعنی حبیب بن حمار، خبر غیبی حضرت بر هلاکت لشکر نهروان، هلاکت معاویه و … بیانگر آگاهی و ارتباط آن حضرت با عالم غیب می باشد و بس.

آمر به معروف

علی آمر به معروف است، علی مردان مردان است

علی ناهی ز منکر هست علی مردان مردان است

نامعلوم

از نگاه سیره علمی و ملی امیرالمؤمنین یکی از عوامل اصلی تداوم حکومت اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر است، چونکه اقامه‌ی تمامی ارزشهای اسلامی و اشانی ارتباط مستقیم با این فرضیه‌ی الهی دارد؛ از نگاهی اگر این فریضه فراموش گردد، حکومت اسلامی و محمّدی با شکست روبرو خواهد شد. در اشارات پیامبر (ص) و حضرت علی ۷ و دیگر ائمه سفارش و تأکید به این مسئله بسیار آمده است. حضرت امیر در آخرین لحظات زندگانی پربرکت خود در وصیت نامه‌اش می گوید: «لا تترکوا لِامر بالمعروف و النهی عَن المُنکر[۱۵]» امر به معروف و نهی از منکر را رها نکنید تا پلیدان بر شما مسلط گردند، آنگاه دعا کنید و مستجاب نشود.

آیت پروردگار

شاه مردان، شیر یزدان، آیت پروردگار

رمز هستی، نور حق، صُنع خدا را آشکار

نظام الملکی

آیت یزدانی و مِهر تو شد ما را پناه

ای تو ما را اتکا پیوسته گویم یا علی

حسین مظلومی

کدخدای دوسرا، مِهر نبی آیت حق

نور مصباح هُدی یاور پیغامبر!

محمد جعفر اسلامی

آنچه از حضرت علی ۷ برحسب ضرورت درباره‌ی خودش نقل شد همگی به طور مستقیم یا غیرمستقیم حالی از همتایی وی با قرآن و رسول خدا (ص) به استثنای مقام منیع نبوت شرعی و مزایای شریعت است، مانند: اَنا القرآن الناطق، اَن کلام الله الناطق، ما للله بناء اَعظم مینی، ما لله آیه الکبرُ منی[۱۶]. یعنی بزرگترین خبری که در جهان آفرینش الهی مطرح است و نیز بزرگترین نشان خدایی منم و در جهان امکان از من بزرگ‌تر موجودی آفریده نشده و می‌گوید به من هفت چیز عطا شد که هیچ کس پیش از من به آنها نرسید: ۱- آموزش اسماء ۲- حکومت بین بندگان ۳- تفسیر قرآن ۴- تقسیم غنایم بین فرزندان آدم ۵- دانش ۶- حرف ۷- به همسرم مصحفی عطا شد که علمی در آن است و هیچ کس پیش از وی به آن نرسیده، این عطای ویژه‌ای از طرف خدا و رسول او بود.[۱۷]

آیت اجدال خدا

حشمت الله مهین، آیت اجلال خدای

که سلیمان به درش خدمت دربان کند!

عبدالکریم انواری

آیت فضیلت

کیست علی، آیت فضیلت و تقوا

کیست علی مظهر حقیقت دلور

امیر بختیاری

آیت محکم

آیت محکم تویی، احکم و احکم تویی

جام تویی، جسم تویی، شاه سلام علیک

قاسم انوار تبریزی

آیت رازگوی قرآن

ای آیت رازگوی قرآن                    وی رایت عرش بوی قرآن

مهرداد اوستا

حضرت علی ۷  در علوم مختلف قرآن، چون قرائت، تفسیر، ناسخ، منسوخ، خاص و عامه، کلی و مدنی و … یدی بسیار طولانی دارند، بدون گزاف باید یادآور شد که آبشخور تمام کتاب‌هایی که در علوم قرآنی پدید آمده است. مستقیم یا غیرمستقیم عبارت از بیاناتی است که از علی ۷ در منابع کهن و جدید این بیانات منعکس شده اند، این است که راز قرآن در کدام علی نهفته است. علی ۷ نخستین کسی است که علوم مختلف قرآنی را رده‌بندی نموده است و آنها را بیان داشته است. از جمله، محکم و متشابه، کلی و مدنی، اسباب التنزیل، آیات قضا و قدر، تقدیر و تأخیر، ظاهر و باطن، ابتدا و انتها و… حضرت علی ۷ سئوالاتی که شیعیان در ارتباط با قرآن مطرح می کردند با نمونه‌های قرآنی پاسخ می دادند.

آیت وحدت

ای آیت وحدت که بود مهر تو منظور                    از مصحف و از حکم الی ا…

آقا محمد یزدی

آیینه‌ی جمال توحید

ا‌ی آیینه‌ی جمال توحید         وی آیینه‌ی کمال تمجید

حبیب خراسانی

زیبایی و جمال حضرت علی ۷ نماد و پرتوی از زیبایی ذات اقدس الهی بود. این است که شناخت چنین زیبایی یعنی شناخت زیبایی خدا. پیامبر (ص) فرمودند: «هر کس بخواهد حضرت ابراهیم ۷ را بنگرد به حلم او و حضرت علی ۷ را به حکمت او و حضرت یوسف ۷  را به جمال به صورت بی‌مانند علی ۷ نظر کند.»[۱۸] در وصف جهان آن حضرت نوشته اند: «کان شدید الادمه – ظاهرهُ السمره – عظیم العینین – مائلاً الی القصر – کان اَحسن الناس وجهاً …[۱۹]

به همین دلیل است که گفته‌اند: «النَظر اِلی وجه علی عباده»: نگاه به صورت علی ۷ عبادت است.

آیینه‌ی جمال یزدان

ای آینه‌ی جمال یزدان                    پیدا ز رُخت کمال یزدان

مهرداد اوستا

آینه همان سطح صیقلی از شیشه‌ی صاف که تصویر اشیاء را منعکس می‌کند و جمال در لغت به معنی زیبایی است. امیرالمؤمنین ۷ چون آینه‌ی صاف و درخشنده‌ای است که جمال و زیبایی حق در آن متجلی است.

آیینه‌ی خدانما

تو آینه‌ی خدانمایی               مرآت جمال کبریایی

رفتم به درگه شد مشگل گشاعلی      دانی کیست! آینه‌ی حق نما علی

فصیحی شیرازی

آینه‌ی ذات کردگار

آینه‌ی ذات کردگار است علی           مجموعه نفس هفت و چهار است علی

نافذ همدانی

تو همان آینه‌ی ذات خدایی بی‌شک     که در آن آینه حق شد به جهان جلوه‌گرا

محمد جعفر اسلامی

 

 

آینه‌ی سکندر

علی آن آینه‌ی سرّ خدا                   مظهر ذات خدای یکتا

سید حسین محقق

روایات متعددی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرموده‌اند من و علی قبل از خلقت آدم ۷ از یک نور بودیم، خداوند آن نور را در صلب آدم ۷ قرار داد، سپس آن نور نسل به نسل در صلب ها و راحله‌های پاک انتقال یافت تا اینکه در صلب عبدالمطلب قرار گرفت و از آنجا دو نیمه شد، نیمی در صلب عبداله قرار گرفت که من از آن به وجودم آمدم و نیمی دیگر در صلب ابوطالب قرار گرفت و علی وصی من به وجود آمد. این مسأله بیانگر این است که محرم اسرار حقیقت کسانی می توانند باشند که پیامبر یا پیامبرگون باشند که علی ۷ دارای چنان صفای می باشند تا اینکه بتواند حامل اسرار خداوندی باشند.

آینه‌ی عبرت

ظاهر چو در کسوت شدی، آینه‌ی عبرت شدی

ای مالک ارض و سماء، مولا علی مولا علی

محمد کاغذچی

آینه‌ی غیب نما

جز حُبّ علی حیدر کرار نداریم         ما عاشق آن آینه‌ی غیب نماییم

عباس شهری

علی آن آینه‌ی غیب نماست              علی آن محرم اسرار خداست

حسین حسینی تهرانی

آیه اکبر

آن قادر اول، شهر منصور و مظفر    آن آیه اکبر نبأ اعظم دلور

قدوسی تبریزی

الف

اب الائمه المؤمنین

این لقب مناسب آن است که تمامی ائمه معصومین از نسل حضرت علی ۷ و حضرت زهرا (س) می باشند؛ یعنی هر یازده امام از نسل ایشان هستند و هر خدمتی که ائمه معصومین برای عالم بشریت انجام دادند، سرمنشاء آنها امیرالمؤمنین است. پیامبر (ص) فرمودند: «هر کس دارای سه پدر می باشد: اَب زوجک، اب علمک و اب ولدک؛‌پدری که دخترش را به همسر انسانی در می‌آورد، پدری که علم به انسان می آموزد، پدری که انسان از او پا به عرصه‌ی گیتی نهاده است، و چون امیرالمؤمنین باب علم است، چنانچه پیامبر (ص) می فرمایند: «انّا مدینه العلم و علی بابها»: من شهر علم هستم و علی در آن است. از این رو امیرالمؤمنین پدر تمامی مؤمنین به حساب می آیند.

ابوالائمه یعنی پدر امامان – جابربن عبدالله انصار می گوید: «روزی در بستان‌های مدینه می گشتیم و در حالی که دست علی ۷ در دست پیامبر (ص) بود از کنار نخلی گذشتیم. درخت فریاد کرد: هذا محمّد سید الانبیاء و هذا علی سید الاوصیا و ابوالائمه الطاهرین[۲۰]. در بسیاری از روایات آمده است که پیامبر (ص) به علی ۷ می‌فرمود: و انت الامام و ابوالائمه.

ابوالحسن

ای گنج عشق و حسن و هنر ای ابوالحسن

ای من عذابم آنکه به عشق تو مبتلاست

عماد خراسانی

مشهورترین کنیه‌ی حضرت علی

دانلود با لینک مستقیم