فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:21
مقدمه:
اهمیت موضوع: توسعه روزافزون تجارت و مبادلات تجاری داخلی و بینالمللی و ضرورت سرعت و سهولت در امر بازرگانی و نقشی که گردش سرمایه و حجم مبادلات تجاری در سرنوشت سیاسی و اقتصادی کشورها دارد، دولتها را بر آن داشته است تا با تدوین ضوابط و مقررات خاصی، امنیت خاطر تاجر و بازرگان را در روابط تجاری فراهم نمایند. اسنادی چون سفته و چک و برات، با ویژگیها و کارکردهای خاص، علاوه بر تاثیر اجتناب ناپذیری که بر اقتصاد هر کشور دارد؛ امروزه از مهمترین ابزار تجارت نیز به شمار میرود. تاجری نیست که روزانه با این اسناد سر و کار نداشته باشد. از سوی دیگر، تاجر با به جریان انداختن سرمایه خود نیاز به امنیت خاطر و حمایت حقوقی همگام با دو اصل سرعت و سهولت دارد. امری که با استفاده از روشهای معمول در نظام حقوق مدنی قابل تامین نیست. از این رو، در نظامهای حقوقی داخلی و بینالمللی، اصول خاصی بر معاملات برواتی حکومت میکند که معمولاً اسناد مدنی از چنین اصولی برخوردار نیست. لذا بخش عمدهای از مباحث راجع به اسناد تجاری، مربوط به اصول حاکم بر آنها است. با توجه به حجم زیاد دعاوی مربوط به اسناد تجاری، مطالعه این اصول برای جامعه حقوقی کشور امری اجتناب ناپذیر است.
منظور از سند تجاری: هر چند در مفهوم عام و وسیع ، هر سند یا نوشته ای از قبیل سفته ، چک ، برات ، اوراق سهام، اوراق قرضه ، اعتبارات اسنادی ، ضمانت نامه بانکی ، سیاهه تجارتی ، انواع بارنامه و امثال اینها که در امر تجارت کاربرد داشته باشد میتواند سند تجارتی قلمداد گردد؛ ولی اسنادی که در این مقاله موضوع بحث ما است، فقط شامل اسناد تجاری به مفهوم خاص یعنی چک ، سفته و برات میباشد.
در این مقاله مهمترین اصول حاکم بر اسناد تجاری، شامل اصل عدم توجه ایرادات، اصل استقلال امضاءها، اصل استقلال تعهد، اصل اشتغال ذمه و اصل مدیونیت و حدود اجرای این اصول، مورد بررسی قرار گرفته است.
۱ ـ اصل عدم استماع ایرادات:
یکی از اوصاف سند تجاری، وصف تجریدی است. به موجب این وصف، امضای سند تجاری موجب تعهدی مستقل از منشاء صدور خود میشود. به عبارت دیگر، سند تجاری مستقلاً و به اتکای خود متضمن حقوق و تعهدات برای طرفین است. از اوصاف دیگر سند تجاری، قابلیت انتقال آن است. به این معنا که سند تجاری به صرف امضاء در ظهر آن، به دیگری منتقل میشود. انتقال گیرنده سند تجاری تکلیفی ندارد که به روابط خصوصی ایادی قبلی، یا به منشاء صدور یا ظهر نویسی سند تجاری توجه کند و نباید نگران ایرادات احتمالی صادرکننده سند و ایادی قبل از خود باشد. به همین دلایل گفته میشود، ایراداتی که مربوط به منشاء صدور یا ظهرنویسی است، پذیرفته نیست. امضاء کنندگان سند ( اعم از صادر کننده و ظهر نویس و ضامن ) نمیتوانند در مقابل دعوای دارنده سند به ایراداتی از قبیل فسخ معامله یا بطلان آن، تهاتر، تخلف از شرط و وصف، تقلب، نامشروع بودن جهت و امثال آن متوسل شوند. این بدین معنا است که اساساً به این ایرادات توجه نمیشود و دادگاه خود را فارغ از ورود به این مباحث میداند، هر چند که دلیل اثباتی ایرادات قوی و غیر قابل انکار باشد. اصل عدم استماع ایرادات، مقتضای وصف تجریدی و وصف قابلیت انتقال است.
در ماده ۱۷ کنوانسیون ۱۹۳۰ ژنو ( راجع به برات ) اصل عدم استماع ایرادات به این شرح مورد تاکید قرار گرفته است : «اشخاصی که بر علیه آنان به استناد برات اقامه دعوی میشود نمیتوانند بر علیه دارنده برات، به ایراداتی که مربوط به روابط شخصی آنان با یکدیگر است ، استناد کنند». در ماده 22 کنوانسیون 19 مارس1931 ژنو راجع به قانون متحدالشکل در خصوص چک نیز آمده است: «امضاء کنندگان چک که علیه آنها طرح دعوی شده است نمیتوانند در مقابل دارنده چک به روابط خصوصی خود با صادرکننده یا با دارندگان قبلی سند استناد کنند، مگر آنکه دارنده هنگام دریافت چک عالماً به زیان بدهکار عمل کرده باشد ».
در قانون تجارت ایران ماده صریحی در باره عدم استماع ایرادات وضع نشده است . ولی نظرات حقوقی و رویه دادگاهها تا حدودی این نقیصه را جبران کرده است. همچنین در طرح پیش نویس اصلاح قانون تجارت تا حدودی به این موضوع توجه شده است[1].
شعبه 25 دیوان عالی کشور در پرونده شماره 9/7530 به موجب رای شماره 788/25 مورخ 24/11/1372 در جریان رسیدگی به دادنامهی صادره از دادگاه بدوی که بدون توجه به اصل عدم توجه ایرادات صادر شده بود، چنین استدلال میکند: «نظر به اینکه تجدیدنظر خوانده صدور و تسلیم چک موضوع دعوی را به آقای ((ج )) قبول دارد و نظر به اینکه انتقال چک وسیله شخص اخیر نیز مورد ایراد واقع نشده و مفاد چک نیز دلالت بر تضمینی بودن آن ندارد و نظر به اینکه دارنده چک که به طریق صحیح به وی واگذار گردیده قانونا" حق مطالبه وجه آن را از صادرکننده دارا می باشد و چگونگی رابطه دارنده اولی با صادرکننده چک موثر در رابطه انتقال گیرنده با صادرکننده نمی باشد0 علی هذا دادنامه موصوف که بدون رعایت مراتب صادر گردیده است نقص می شود و رسیدگی به دادگاه حقوقی یک شهرستان 000محول می گردد»[2]
نمونه دیگر از رویه دادگاهها در خصوص اصل عدم استماع ایرادات مربوط به رای شماره 388 و 389 مورخ 10/8/72 شعبه 28 دادگاه حقوقی یک تهران میباشد که در این رای آمده است: « در خصوص دعوی اصلی نظر به اینکه مستند دعوی خواهان یک فقره چک به شماره 683582-2/2/70 به مبلغ ..... ریال منتسب به خوانده بوده که اصالت آن با توجه به اقرار مشارالیه در ضمن مدافعاتش محرز بوده و از طرف نامبرده و به حواله کرد مجلوب ثالث صادر و پس از ظهرنویسی از طرف شخص مذکور به خواهان دعوی اصلی انتقال یافته است و چون خواهان دعوی اصلی دارنده اولیه چک مذکور نبوده بلکه این چک از طریق ظهرنویسی به وی واگذار شده لذا به لحاظ عدم وجود رابطه پایه ای یا معاملاتی بین وی و صادرکننده چک بین خوانده دعوی اصلی و وجود رابطه برواتی بین آنان ایرادات و اعتراضات صادرکننده چک (خوانده دعوای اصلی ) گرچه در مقابل دارنده اولیه آن قابلیت طرح و عنوان و توجه را داشته ولی در مقابل خواهان دعوی اصلی با توجه به مجموع مقررات اسناد تجاری قانون تجارت قابل استناد نبوده و در نتیجه مراتب ادعایی خوانده و مدافعات وی در زمینه چگونگی صدور چک مستند دعوی و معاملهای که چک مذکور در ارتباط با آن صادر گردیده و عدم استحقاق دارنده اولیه در انتقال چک مورد بحث به خواهان در دعوی خواهان اصلی موثر در مقام نبوده و قابلیت توجه و ترتیب اثر را نداشته و رافع مسئولیت وی در قبال خواهان دعوی اصلی نمیباشد و چون وجه چک مستند دعوی از طرف خواهان از بانک محال علیه مطالبه شده و به لحاظ عدم موجودی کافی منتهی به صدور گواهینامه عدم پرداخت گردیده است لذا به لحاظ وجود اصل چک در ید خواهان استحقاق مشارالیه در مطالبه وجه چک و اشتغال ذمه خوانده ثابت و مدلل است و از آنجاییکه از ناحیه خوانده دعوی اصلی در قبال دعوی خواهان مدافعات موثر و موجهی بعمل نیامده است، بنابراین دادگاه دعوی خواهان اصلی را وارد و موجه تشخیص و به استناد ماده 357 قانون آئین دادرسی مدنی حکم به محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ .... ریال بابت اصل خواسته و پرداخت مبلغ ...... ریال بابت خسارت دادرسی در حق خواهان صادر و اعلام می نماید»[3]
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:128
فهرست مطالب:
مقدمه 1
بیان مسئله: 3
فرضیهها: 3
بخش اول: تعاریف و اصطلاحات حراج 4
فصل دوم: بررسی تعاریف ارائه شده پیرامون حراج 5
مبحث اول: حراج در قانون شهرداری 6
گفتار اول: آییننامه معاملات شهرداری تهران مصوب 17/9/1344 مجلس شورای ملی 6
گفتار دوم: آیین نامه مالی شهرداری ها مصوب 12/4/1346 مصوب مجلس شورای ملی و مجلس سنا. 7
گفتار سوم: آییننامه طرز وصول عوارض شهرداری و جرایم مستنکفین از پرداخت نامبرده مصوب 13/7/1317 مصوب مجلس شورای ملی 8
گفتار چهارم: آییننامه معاملات شهرداری پایتخت مصوب 25/1/1355 مجلس شورای ملی و مجلس سنا 11
مبحث دوم: حراج در قانون ثبت اسناد و املاک کشور 13
گفتار اول: حراج در قانون ثبت اسناد مصوب 26/12/1310 13
گفتار دوم: حراج در قانون اصلاحی ثبت اسناد املاک مصوب 1358 14
گفتار سوم: قانون الحاقی به قانون ثبت مصوب 3/11/1355 15
گفتار چهارم: آییننامه ترتیب اتخاذ ارزیاب و نحوه ارزیابی موضوع قانون الحاق یک تبصره به ماده 34 قانون ثبت 16
مبحث سوم: حراج در آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی لازمالاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مصوب 6/4/1355 وزیر دادگستری 16
گفتار اول: درخواست اجراء مفاد اسناسنامه رسمی 16
گفتار دوم: شرایط اجرای حراج مطابق فصل نهم از ماده 140 آییننامه 19
گفتار سوم: موارد توقیف عملیات حراج 21
گفتار چهارم: موارد بیاعتباری فروش در حراج 22
مبحث چهارم: حراج در مقررات نظام صنفی 24
گفتار اول: آییننامه اجرای موضوع ماده 51 قانون نظام صنفی. 25
گفتار دوم: آییننامه اجرایی ماده 84 قانون نظام صنفی 27
مبحث پنجم: حراج در قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع کشور 29
مبحث ششم: حراج در آییننامه معاملات دولتی 31
گفتار اول: آییننامه معاملات دولتی مصوب 10/2/1334 مجلس شورای ملی 31
گفتار دوم: آییننامه معاملات دولتی مصوب 27/12/1349 مجلس شورای ملی 31
مبحث هفتم: حراج در قانون تجارت 34
گفتار اول: تصدی به عملیات حراجی چیست؟ 34
گفتار دوم: بررسی نظریات 36
مبحث هشتم: حراج در مقررات امور گمرکی 37
گفتار اول: حراج در قانون تعرفه گمرکی مصوب 6/4/1334 37
گفتار دوم: حراج در قانون امور گمرکی مصوب 3/3/1350 39
گفتار سوم: نحوه حراج در آییننامه اجرایی قانون امورگمرکی 40
گفتار چهارم: نحوه اقدام خصوص کالای متروکه در فرودگاه 43
مبحث نهم: حراج در قانون جمعآوری و فروش اموال تملیکی 44
مبحث دهم: حراج در قانون محاسبات عمومی 45
مبحث یازدهم: حراج در قانون تجارت الکترونیکی مصوب 17/10/82 مجلس شورای اسلامی 46
گفتار اول: شرایط فروشنده کالا و ارائه دهنده خدمات در قانون تجارت الکترونیک 47
گفتار دوم: شرایط تامین کننده جهت انجام معامله و خدمات در قانون تجارت الکترونیک 47
مبحث دوازدهم: حراج در قانون اداره تصفیه و امور ورشکستگی 48
بخش دوم: مزایده 49
فصل اول: معنای لغوی و اصطلاحی 49
فصل دوم: سابقه تقنینی در خصوص مزایده معاملات دولتی و مفهوم آن 50
فصل سوم: تشریفات مزایده در قراردادههای دولتی 52
فصل چهارم: مزایده در اجرای احکام مدنی 54
گفتار اول: اجرا حکمی که محکوم به آن پرداخت وجه از ناحیه محکوم علیه است. 54
گفتار دوم: اصلاح آییننامه قانون تشکیل دادگاه عمومی و انقلاب مصوب 19/6/87 و نحوه اجرا 55
گفتار سوم: اصول مقدماتی حاکم بر اقدامات مدیر دفتر و دادورز و مامورین اجرا جهت اجرای اجرائیه 56
گفتار چهارم: نوع معامله در اجرای احکام مدنی 58
مبحث دوم: نحوه مزایده اموال منقول 58
گفتار اول: محل مزایده 58
گفتار دوم: زمان مزایده 59
گفتار سوم: آگهی مزایده 60
گفتار چهارم: دعوت از طرفین برای مزایده 62
گفتار پنجم: جلسه مزایده 64
گفتار ششم: توافق محکوم علیه و محکوم له در جلسه مزایده 68
گفتار هفتم: موارد رد مامورین اجرا برای مزایده 69
گفتار هشتم: مبلغ پایه در مزایده 70
گفتار نهم: ضمانت اجرای عدم اقدام ضابطین از دستور دادورز در مزایده 71
گفتار دهم: نحوه پرداخت وجه معامله در مزایده 72
بند چهارم) ضمانت اجرای عدم پرداخت ثمن مطابق شرایط 73
گفتار یازدهم: فروش قسمتی از مال توقیف شده در جلسه مزایده 73
گفتار دوازدهم: تحویل و تسلیم مال فروخته شده به برنده مزایده 74
گفتار سیزدهم: اتمام عملیات مزایده در اموال منقول 75
گفتار چهاردهم: موارد به اعتباری مزایده 75
مبحث دوم: مزایده اموال غیرمنقول 76
گفتار اول: مندرجات آگهی فروش اموال غیرمنقول 76
گفتار دوم: اتمام عملیات مزایده در اموال غیرمنقول 77
بخش سوم: بورس و تمایز آن با حراج 79
فصل اول: مبنای لغوی و اصطلاحی بورس 79
فصل دوم: ارکان بورس 80
فصل سوم: نحوه سرمایهگذاری در بورس 81
گفتار اول: خرید 81
گفتار دوم: فروش 81
گفتار سوم: اعلامیه خرید و فروش 81
فصل چهارم: خصوصیات معاملات بورسی 82
بخش چهارم: بررسی سابقه فقهی حراج 84
بخش پنجم: ماهیت حقوقی حراج 88
فصل اول: بررسی تعاریف و ارائه تعریفی از حراج 88
فصل دوم: اقسام حراج 89
گفتار اول: حراج به جهت پایان فصل مصرف 89
گفتار دوم: حراج به جهت توسعه اولیه فروش کالا 90
گفتار سوم: حراج به جهت تغییر شغل 90
گفتار چهارم: حراج به جهت تعطیل واحد صنفی 90
گفتار پنجم: حراج فصلی و حراج غیرفصلی 90
گفتار ششم: حراج جمعی 91
فصل سوم: مشخصات حراج 91
گفتار اول: حراج دولتی 91
بند اول: حراج در مقام فروش کالا 92
بند دوم: حراج در مقام اخذ حقوق دولتی 92
گفتار دوم: حراج خصوصی 92
بند اول: حراج اشخاص حقیقی 93
بند دوم: حراج اشخاص حقوقی 93
فصل چهارم: شرایط انعقاد و اعتبار حراج 93
گفتار اول: اصل آزادی قراردادها 93
گفتار دوم: قصد و رضای طرفین 94
گفتار سوم: اهلیت طرفین 100
گفتار چهارم: موضوع حراج 102
بند اول: مورد حراج باید در جلسه حراج وجود داشته باشد. 103
بند دوم: مورد حراج باید قابلیت تملک مالیت داشته باشد. 103
بند سوم: مورد حراج باید مقدورالتسلیم باشد. 103
بند چهارم: مورد حراج باید معین باشد 103
بند پنجم: مورد حراج نباید مبهم باشد 104
گفتار پنجم: مشروعیت جهت در حراج 105
فصل پنجم: ثمن معامله در حراج 105
فصل ششم: آیا حراج نوعی دلالی است 107
فصل هفتم: آیا حراج نوعی حقالعمل کاری است 109
فصل هشتم: آیا حراج نوعی مناقصه است 110
فصل نهم: ویژگیهای حراج 111
نتیجهگیری 119
منابع و ماخذ 122
مقدمه:
هر کجا که انسان زیست میکند با مال همراه است او از طبیعت انتقاع میبرد تا به اهداف خود برسد چون به نحو اجتماعی در گروهها، قبیلهها و شهرهای کشور زندگی میکند. بلحاظ استفاده زیاد با کمبود منابع مالی مواجه میشود به همین جهت برای ادامه زندگی انسان را بیشتر به تنظیم و رعایت مقررات راغب کرده است، دولتها بعنوان نمایندگان ملت، برای رسیدن انسان به مقاصد او تشکیل شده است.
هر فردی ممکن است در رسیدن به اهداف مالی و رفع نیازهای اجتماعی، اقتصادی و … خود از طرق مختلف یکی را انتخاب و اقدام نماید معاملاتی را انجام دهد و گاهی روش خاص را برگزیند مثلا برای فروش مال خود میتواند بدون کسب سود مال را بفروشد یا با کسب سود بفروشد یا اساسا به کمتر از میزان خریداری شده بفروشد. یکی از آن طرق میتواند حراج باشد از طرفی دیگر اصل وفای به عهد از اصول اولیه انسانی است به لحاظ گرایش و تعلقات انسان در مواردی قادر به اجرای این اصل نیست و از آنجا که برای هر فردی ممکن است حوادث و مشکلات و موانعی بوجود آید و زندگی روزمره خصوصا معاملات اقتصادی او را دچار مخاطره و تزلزل نماید و یا در اثر این حوادث سرمایهاش را از دست بدهد و همچنین اینکه در اثر عوامل اجتماعی دیگر از اموال خود چشم پوشی کرده و آنرا رها کند و نتواند به تعهدات و عهد خود وفا کند. برای این قبیل موارد قواعد شرعی و قانونی وضع گردیده، گاهی مال او توقیف و به طریق حراج به فروش میرسد که این ممکن است ناشی از حکم مقام قضائی یا دستور اداری مقام صالح میباشد گاهی مالی که صاحب کالا رها کرده متروکه و بلا صاحب تلقی و به طریق حراج بفروش میرسد.
آنچه موجب طرح عنوان پایان نامه برای بررسی قواعد حاکم به حراج در حقوق ایران گردیده اینست که اولا بسیار مشاهده میکردم که در بازار کلمه حراج بکار برده میشود و از آن یک تصور در ذهن داشتم تا مفهوم حقوقی آن را بررسی نمایم ثانیا بعنوان یک دانشجوی حقوق همیشه حراج را همراه مزایده دیدم و در فرهنگهای زیادی اختلافی بین آنان ندیدیم ثالثا با توجه به سابقه کاری در اجرای احکام مدنی دادگاهها علاقهمند بودم، تفاوت مفهوم حراج و مزایده را بیشتر مورد بررسی قرار بدهم. برای بررسی اینکه حراج به چه مفهوم است، سابقه تقنینی آن چگونه است و ماهیت حقوقی حراج چیست بدوا در این پایاننامه به ارائه تعریفهایی که از حراج ارائه گردیده پرداختم و سپس سوابق تقنینی حراج اعم از قانون و آییننامهها را به همراه بررسی سوابق فقهی حراج بیان نمودم و سپس با استنباط از آنچه در بخشهای فوق بیان نمودم ماهیت حقوقی حراج را بررسی کردم.
از بررسی در کتب حقوقی کمتر با منابعی جهت تعریفی از حراج و ماهیت آن برخوردم و حتی ندیدم. در روشهای تحقیقی در حقوق روشی که از قانون، عرف، رویه قضائی، عقاید علمای حقوق پیروی نمیکند و روش دیگر با استناد به یکی از منابع حقوقی بویژه نص قانون، عرف و … بیان نظر شود.
از آنجایی که اساساً پیرامون حراج، در کنکاش اینجانب تا حال هیچ تحقیقی ارائه نشده است در رساله حاضر از هر دو روش تحقیقی استفاده گردیده و هم منابع فقهی را مستند قرار گرفته و هم منابع قانونی، از عرف نیز در مواردی بعنوان فهم عامه و رویه عملی بکارگیری شده، نظریه علمای حقوق و علمای مذهبی نیز بیان گردیده، در جهت استنباط قضات از این منابع رویه قضائی نیز مستند قرار داده شده همچنین نظریات شورایعالی ثبت را بعنوان مرجع تخصصی اداری در مواردی بیان شده است و با استفاده از همه منابع نظر خویش را اعلام کردم.
اینجانب عنوان پایاننامه را شناسایی حراج در حقوق ایران پیشنهاد کردم اما در جلسه کمیته تخصصی گروه حقوق دانشگاه آزاد واحد دامغان که از اساتید مجرب برخوردارند با عنوان قواعد حاکم بر حراج در حقوق ایران تصویب شد و این تصویب علاوه بر اینکه از نظر اخلاق عملی برای اینجانب به جهت ارائه طرحی جهت ارشاد علمی دارای بعد آموزشی بوده است. ضمنا به یاری من آمده زیرا در طرح بحث و ارائه پلان که به این شکل در پایان نامه ارائه شده از عوامل آن تغییر عنوان بوده است زیرا بررسی مقررات مستلزم ارائه کلیه مقررات حاکم بر حراج در ابتدای امر بوده تا سپس ماهیت آن بررسی شود بر خلاف آنچه در پایاننامهها رویه معمول است به همین لحاظ به شکل مندرج در پایاننامه بشرح فوق ارائه پلان گردیده است
بیان مسئله:
در این پایاننامه که شامل بخش فصل ………….. گفتار ……. و بند است بشرح ذیل است در بخش اول تعاریف حراج ارائه گردیده است و حراج در قانون شهرداری و آییننامه معاملاتی شهرداری و حراج در قانون ثبت اسناد و املاک و آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی لازمالاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی و حراج در قانون نظام صنفی و قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع و آییننامه معاملات دولتی و همچنین حراج در قانون تجارت و مقررات امور گمرکی و قانون محاسبات عمومی و قانون تجارت الکترونیکی و اداره تصفیه و امور ورشکستی بررسی گردید و در بخش دوم به تعریف مزایده و مزایده در معاملات دولتی، تشریفات آن و مزایده در قانون اجرای احکام مدنی بطور مفصل بیان گردید و بخش سوم به بیان شرایط بورس و تمایز آن با حراج پرداخته شده، بررسی فقهی حراج را به بخش چهارم اختصاص دادیم و در بخش نهایی به ماهیت حقوقی حراج پرداختم. در این بخش با بررسی تعاریف حراج و جروح و تبدیل تعاریف ارائه شده حراج را تعریف نمودیم و اقسام حراج، مشخصات حراج، شرایط انعقاد و اعتبار حراج، ثمن معامله در حراج و اینکه آیا حراج نوعی دلالی، حقالعمل کاری مناقصه است و ویژگیهای حراج از مباحث عمده این بخش است.
فرضیهها:
1- حراج روشی از معامله است
2- حراج مشابه مزایده است
3- ماهیت حقوقی حراج با سایر نهادها متفاوت است
روش کار: روش تحقیقی این پایاننامه توصیفی بوده است.
اهداف تحقیق: اهداف تحقیق این است که حراج و سابقه تحقیقی آن بیان، ماهیت حقوقی حراج تبین و توضیح داده شود و اعلام گردد که حراج با سایر نهادها مشابه است با متفاوت است و ویژگیهای خاص خود را دارد.
سابقه: تاکنون هیچ تحقیقی خاص پیرامون حراج صورت نگرفته است.
بخش اول: تعاریف و اصطلاحات حراج
تعریف حراج
حراج Auction
در لغت: درباره اصل این واژه در میان زبانشناسان اتفاق نظر وجود ندارد. برخی ریشه آن را عربی دانستهاند، اما تحقیقات نگارنده این سطور نتوانست برای آن منشاء عربی معلوم بدارد. همچنین برخی ریشه آن را سامی دانسته، گویند نخستین بار مصریها این واژه را بکار بردهاند. در زبان عربی نیز از آن به مزایده و مزاد علنی تعبیر میشود.
در حقوق: عبارت از بیعی است، با ندا در دادن برای فروش چیزی تا اینکه به آخرین قیمت پیشنهادی فروخته شود. به عبارت دیگر از در معرض فروش گذاشتن کالایی در میان جمعی تا هر کسی که بهای بیشتر بدهد به او بفروشند.
حراج به تخفیف ثالث بر وزن هرات، فروش مال در حضور جمع به وسیله عرضه آن به
جمعیت به این ترتیب که پیشنهاد کننده بالاترین قیمت مشتری محسوب است (ترمینولوژی حقوق حراج و مزایده فرق دارند، ولی غالباً به غلط به جای هم بکار میروند.
حراج har[r]j [عر:حراج] (اِمـ .) 1. فروختن چیزی با قیمت پایینتر از قیمت اصلی آن: اجناس را در فصل حراج که قیمتها پایینتر بوده خریده است. هنوز هم حراج منزل مرحوم وزیر دربار، کماکان باقی است (نظامالسلطنه 2/345). فرش دربار حراج است. حراج/کو خریدار؟ حراج است حراج (نسیم شمال: از صبا تا نیما 2/69). 2. (اِ.) نوعی مزایده حضوری به این صورت که فروشنده قیمتی برای کالا پیشنهاد میکند و خریداران به ترتیب، قیمت را بالا میبرند تا سرانجام کسی که بالاترین قیمت را پیشنهاد میکند، میخرد: نباید در آن حراج، بالاترین قیمت را پیشنهاد میکرد. حراج گاه مکانی که در آن چیزی را حراج میکند: اسم آن جا را بازار مکاره … و حراج گاه … گذاشت حراجی منسوب به حراج شده یا مورد حراج.
حراج به معرض بیع گذاشتن مطاع در میان جماعتی، تا آنکه بها بیشتر دهد بدو فروشند و نام دیگر این نوع فروش مزایده است و لفظ حراج عربی نیست چه در عربی حرج به معنی گناه و تنگی است که با این معنی مناسبت ندارد. در اول این لفظ را مردم مصر اصطلاح کردند (از فرهنگ نظام) مزایده. بر من یزید فروختن بر من یزید گذاشتن. بر من مزایده گذاشتن. آب انستاس کرملی گوید: حراج کلمه است که فروشندگان چند بار بر زبان آرند پیش از آنکه کالا را به طور قطع بفروشند. پس حراج، باقیماندن کالاست بر قیمتی نزد دلال و چنین بازار را بازار حراج گویند نشوء اللغه العربیه. و گاه با تشدید راء تلفظ کنند. حراج چی حراج کننده دلال. حراج کردن: عرضه کردن رخت و کالا و متاع تا هرکس گرانتر خرد بدو فروشند (ناظم الاطباء) حراج. به مزایده گذاردن.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
مقاله بدون منابع و مآخذ
فهرست :
فصل اول
– اهداف
فصل دوم
اصل همزیستی مسالمت آمیز
الف- برداشت پاره ای از محققان
ب- به قرآن رجوع کنیم
فصل سوم
اصل رسالت جهانی
فصل چهارم
اصل اعتزال
1- عدم مداخله
2- بیطرفی
فصل پنجم
اصل وفا به تعهد است
فصل اول
اهداف
منظور از اصل این است:
* یک قاعده بنیادین حقوقی که در سطح بسیار گسترده ای میدان عمل دارد. مانند: اصل لزوم وفا به عهد.
* و یا یک هنجار اصیل و عام که دولت باید در سیاست خارجی خود نخست و پیش از هر چیز آن را مبنای عملکرد خود قرار دهد. در نظام حقوقی اسلام، «اصول کلی» در معنایی گسترده تر، همان قواعد عمومی و جاویدان حقوقی اند که با گذشت زمان و در هیچ شرایطی از اعتبار نمی افتند، مانند: اصل النضرورات تبیح المحرمات (ضرورتها رخصت بخش ارتکاب در منابع اسلامی، به عنوان اصول حاکم بر روابط بین المللی به دست آورده ایم. اما ما هرگز قصد استقصای این اصول را در این مقام نداریم و تنها به عرضه داشت چند اصل بسیار مهم بسند می کنیم.
فصل 2
اصل همزیستی مسالمت آمیز
اسلام در روابط بین الملل، اصل همزیستی مسالمت آمیزرا به عنوان نخستین و مهمترین اصل حاکم، برای پیراوان خود عرضه کرده است. اکنون درباره این اصل که در حقوق بین الملل معاصر بنیادین به شمار می رود، به بحث خواهیم پرداخت.
الف- برداشت پاره ای از محققان
در اینجا بار دیگر یاد آوری نظر برخی از نوسندگان پیرامون این مساله لازم می نماید کم آیا «اصل» در روابط اسلامی با نامسلمانان، همزیستی و تفاهیم است، و یا جنگ و خصومت؟
خدوری بر این باور که: «روابط عادی میان مسلمانان و نامسلمانان هرگز مبتنی بر صلح نبوده» حالت یک جنگ دائمی ر امیانشان حکمفرما پنداشته است. ضمناً نقطه مقابل این نظر هم، از محقق دیگری به نام بوآزار شنیدید که اذغان می داشت، بنا به تحقیق عده ای از محققان اسلامی، در اسلام صلح و همزیستی مبنای گسترش روابط مسلمانان با دیگر ملتها قرار گرفته است.
حال اگر ما نیز بر تایید نظر دوم در این مساله اتخاذ موضع کنیم، شاید بتوانیم پیدیش نظر اول را معلوم امری بدانیم که در کتاب اسلام و حقوقی خود عنوان نکرده اند.
از این گذشته، اهمیت فوق العاده ای که به مساله جهاد داده شده، و جهاد نیز در ذهن بسیاری به مفهوم «جنگ تعرضی» نقش بسته است، عده ای را به این نتیجه گیری غلط رسانیده که بپندارند مبنای حقوق بین الملل در اسلام، همان جنگ و ستیز همیشگی با کفار است. بنابر چنین ره گم کردگی، دیگر شگفت نیست اگر پاره ای از نویسندگان حتی اسلام را دین شمشیر هم معرفی می کنند. منتسکیو، متفکر بزرگ فرانسوی، بر اثر مطالعات و دید محدود خود درباره اسلام چنین می نویسد:
«وقتی به نتایج اخلاقی مذهب مسیح و اسلام برمی خورید، بدون تردید این فکر به خاطر می رسد که باید مذهب مسیح را قبول کرد، زیرا مذهب مسیح اخلاق را تعدیل و برعکس مذهب اسلام، باعث تشدید اخلاق می شود… دیانت اسلام که به زور شمشیر بر مردم تحمیل شده، چون اساس آن متکی بر جبر و زور بوده، باعث سختی و شدت شده است و اخلاق و روحیات مردم را تند می کند.»
در وارد آوردن چنین اتهامی بر اسلام، منتسکیو یگانه مدعی متفکران غرب نیست، بلکه بسیاری از خاور شناسان و اسلام شناسان نیز با همین طرز تفکر، روح مسالمت جوی اسلام را تخطئه کرده اند. ولی ما با مراجعه به تاریخ، این نکته را روشن کردیم که روحیه تعرض طلبی و ستیزه جویی، آن هم تا سرحد انسانی و دردمنشانه اش، از آن مسیحیان بود و نه مسلمانان.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:16
فهرست مطالب:
امضاء الکترونیکی و قوانین حاکم بر آن 1
منابع حقوقی تجارت الکترونیکی 2
UNCITRAL: 3
اتحادیه اروپا 4
ب) قوانین داخلی کشورها 4
اصلاحات و واژه ها 7
اصول و پایه امضای الکترونیکی 7
امن سازی مبادلات الکترونیکی 9
امنیت مبادلات الکترونیکی : 9
اصول و مفاهیم رمز نگاری 10
کلید چیست ؟ 10
رمز نگاری کلید عمومی چیست ؟ 11
رمزنگاری متقارن و رمزنگاری نامتقارن 12
امضاء الکترونیکی و امنیت آن 14
چگونگی ایجاد و تصدیق امضاء الکترونیکی 15
چکیده:
تجارت الکترونیکی به معنای انعقاد قـرارداد انتقال کالا، خدمات، پول و اسناد تجاری از طـریق ابزارهای پیشرفتـه الکترونیکی میباشد. اهمیت این پدیده به لحاظ نقش آن در دگـرگـون نمودن بازار جهانی است که بخشهای بزرگی همانند تجارت، مخابرات، آمـوزش و پرورش، بهداشت و حتی دولت را تحت تأثیر قــرار میدهـد. عـدم بهرهگیری از تجـارت الکترونیکـی به معنای از دست رفتن فرصتهای لحظهای زودگذر در تجارت جهانـی، تضعیف موقعیت رقابتی و منزوی گشتن در عرصه تجارت بین المللی است. آگاهـی بر این امر، کشـورهای مختلف را به توسعه تجارت الکترونیکی رهنمون کرده است؛ اما رشد این تجارت با طرح مسائل حقوقی متعددی در زمینه قواعد حاکم بر قــراردادها، صلاحیتهای فـراملـی، انتخاب قـانـون حاکم و ادله اثبات دعوی همـراه بوده است که یافتن پاسخی برای آن در نظامهای حقوقی ضرورتی انکار ناپذیر میباشـد. از این رو کشـورهای مختلف و سازمانهای بینالمللی و منطقهای در صدد وضع و پیشبینی قانـون در این زمینه بر آمدهاند. سیستم حقـوقـی کشور ما نیز از این گردونه خارج نمیباشد و در این راستا میتوانـد از تجارب دیگر ملتها و الگوهای نهادهای بینالمللی بهره بگیرد.
منابع حقوقی تجارت الکترونیکی
رشد تجارت الکترونیکی با طرح مسائل متعدد در زمینه قواعد حاکم بر قراردادها، صلاحیتهای فراملی، انتخاب قانون حاکم، ادله اثبات دعوی و غیره همراه بوده است. باید روشن گردد که قرارداد الکترونیکی از چه اعتبار و جایگاهی در قلمرو قراردادها برخوردار است، زمان و مکان انعقاد عقد کدام است، در صورت بروز اختلاف میان طرفین قرارداد، کدام دادگاه صلاحیت رسیدگی دارد و چه قانونی بر سرنوشت دعوی حاکم خواهد شد؟ و صدها پرسش دیگری که پاسخگویی به آن در نظامهای حقوقی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این مهم سازمانهای بینالمللی، منطقهای، نهادهای واضع استاندارد و کشورهای مختلف را بر آن داشته که به وضع و پیش بینی ضوابط در این زمینه بپردازند.
تجارت الکترونیکی در حقوق کشور ما بسان بسیاری از کشورهای دیگر در مراحل ابتدایی تکوین خود قرار دارد و سیستم حقوقی ما از پذیرش، تحلیل و جایگزینی آن ناگزیر است در این میان، شایسته است که از تجارب دیگر کشورها و نیز الگوهایی که نهادهای بینالمللی در این زمینه ارائه کردهاند بهره بگیریم. هنگامی که سخن از منابع حقوق به میان میآید هدف معرفی همین تجارب و الگوهاست.
منابع حقوقی تجارت الکترونیکی را در دو محور زیر میتوان معرفی و بررسی کرد الف) قواعد سازمانهای بینالمللی ب) قوانین داخلی کشورها
الف – قواعد سازمانهای بینالمللی
UNCITRAL:
1- کمیسیون سازمان ملل در خصوص تجارت بینالملل در سال 1966 با هدف یکنواخت نمودن حقوق تجارت بینالمللی به وجود آمد. بخشی از فعالیتهای این سازمان به توسعه قوانین نمونه و اسناد استاندارد جهت تسهیل روابط تجاری بینالمللی اختصاص دارد. قانون نمونه برای داوری تجاری بینالمللی، قواعد داوری آنسیترال، قانون نمونه در انتقال اعتبار بینالمللی و کنوانسیون دین در مورد بیع بینالمللی کالا در شمار مهمترین قوانین نمونه آنسیترال قرار دارند.
VN.DOC.A/51/17(1997)). این گروه کاری در سال 2001، فعالیت خود را با ارائه قانون نمونه امضاء الکترونیکی ادامه داد و اکنون در صدد است تا کنوانسیون بیع بین المللی کالاها را به منظور هماهنگ نمودن آن با طیف وسیعی از قراردادهای الکترونیکی و قراردادهای راجع به بیع اموال غیر مادی اصلاح نماید.
اتحادیه اروپا
ب) قوانین داخلی کشورها
در سال 1996 گروه کاری آنسیترال در خصوص تجارت الکترونیکی مبادرت به ارائه یک قانون نمونه در این زمینه کرد که در بردارنده قواعدی راجع به تجارت الکترونیکی بود و سعی داشت قواعد حقوقی را با فنآوریهای نوین سازگار نماید (
تلاشهای کمیسیون سازمان ملل، قانون نمونه آنسیترال نتوانست به هدف خود که ایجاد یک نظام هماهنگ بین الملل است نایل شود. زیرا، ارائه این قانون هنگامی صورت گرفت که بسیاری از کشورهای پیشرفته، از قبل مبادرت به وضع قوانینی در قلمرو تجارت الکترونیکی کرده بودند که کاملاً متفاوت با قواعد آنسیترال بود. بعید به نظر میرسد که کشورهای مذکور بخواهند قوانین داخلی خود را به منظور هماهنگی با آنسیترال جرح و تعدیل نمایند
2- اتحادیه اروپا تاکنون، مبادرت به وضع دستورالعملهای متعدد در زمینه تجارت الکترونیکی نموده است. دستورالعمل 1997 که بیانگر خط مشی قانونگذاری راجع به تجارت الکترونیکی است، این امر را تضمین میکند که در بازار داخلی مانعی برای تجارت الکترونیکی وجود نخواهد داشت. تضمین مذکور در دستورالعملهای بعدی اتحادیه اروپا نیز مورد تأکید قرار میگیرد. از جمله میتوان از دستور العمل تجارت الکترونیکی که میخواهد پاسخگوی مهمترین مسائل مرتبط با صلاحیت انعقاد قراردادها و مسؤولیت واسطهها باشد و دستورالعمل امضاء الکترونیکی که امضاء الکترونیکی را به عنوان جایگزین امضاء دستی میپذیرد، نام برد.
از دیگر اقدامات اتحادیه اروپا در زمینه وضع قواعد برای تجارت الکترونیکی، دستورالعمل فروش راه دور است که در قراردادهای انعقاد یافته از طریق الکترونیکی حمایتهای قابل توجهی را از مشتری به عمل میآورد.
دستورالعملهای اتحادیه اروپا از کشورهای عضو میخواهد تا قوانین خود را با اتحادیه هماهنگ نمایند.
قوانین داخلی یک کشور تنها برای همان کشور به عنوان منبع حقوق دارای اعتبار است، اما، هنگامی که موضوع وضع قانون در خصوص پدیدهها و فن آوریهای نوین باشد. کشورهای مختلف از تجارب یکدیگر بهره میگیرند.
طی سالهای اخیر و با درک اهمیت ویژه تجارت الکترونیکی کشورها در صدد برآمدهاند تا به وضع قانون در این زمینه بپردازند. در سال 1995 نخستین قانون امضای دیجیتال در ایالت یوتای امریکا به تصویب رسید. کره جنوبی در سال 1996؛ آلمان، مالزی، استونی، ایتالیا، برزیل در سال 1997؛ سنگاپور، سوئد، کانادا، لوکزامبورگ در سال 1998؛ استرالیا، فنلاند، کلمبیا، نیوزیلند در سال 1999؛ ترکیه، هنگکنگ، تایلند، مالت، ایرلند، سوئیس، فرانسه در سال 2000؛ آرژانتین، بلژیک، نروژ، مجارستان، تونس، ونزوئلا در سال 2001؛ ژاپن، لیتوانی، رومانی، روسیه در سال 2002 از جمله کشورهایی میباشند که مبادرت به انشاء قانون در خصوص تجارت الکترونیکی نمودهاند. قوانینی که در کشورهای عضو اتحادیه اروپا به تصویب رسیده است، در راستای اجرای دستورالعملهای اتحادیه اروپاست. مع هذا این قوانین ترجمه صرف مصوبات اتحادیه نیستند و عموماً گامی فراتر برداشتهاند.
در حقوق کشور ما لایحه توجیهی قانون تجارت الکترونیکی برای نخستین بار در سال 1378 توسط گروه کاری حقوقی کمیته ملی ادیفاکت ارائه گردید و شورای عالی اطلاعرسانی در سال 1380 سیاست تجارت الکترونیکی را که از طریق وزارت بازرگانی تدوین شده بود. به تصویب رسانید. هم اکنون نیز پیشنویس قانون تجارت الکترونیکی به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده است. این پیشنویس که عمدتاً ملهم از قانون نمونه آنسیترال میباشد، نیازمند تحلیل حقوقی است و جا دارد که ضوابط آن با موازین حقوقی ما سازگار شود. بعبارت دیگر باید روشن گردد که این ضوابط تا چه حد قابل پذیرش میباشند و در چه مواردی اصلاح و تغییر قوانین پیشین ضروری است.
این بسته شامل آخرین آزمون های پایان ترم دانشگاه پیام نور مخصوص دانشجویان رشته های مهندسی مدیریت اجرایی و مهندسی مدیریت پروژه می باشد
نیمسال اول 95-94 به همراه پاسخنامه
نیمسال دوم 94-93 به همراه پاسخنامه
نیمسال دوم 92-91 به همراه پاسخنامه
نیمسال اول 91-90 به همراه پاسخنامه
نیمسال دوم 91-90 به همراه پاسخنامه
نیمسال دوم 88-87 به همراه پاسخنامه
تابستان 92 به همراه پاسخنامه
تابستان 91 به همراه پاسخنامه
تابستان 90 به همراه پاسخنامه
نیمسال اول 93-92 بدون پاسخنامه
نیمسال دوم 90-89 بدون پاسخنامه
نیمسال دوم 89-88 بدون پاسخنامه
تابستان 89 بدون پاسخنامه