فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:32
فهرست مطالب:
یادی از معلم نمونه
مقدمه
جامعه در حال رشد ، افراط و تفریط ها و راه میانه :
افراط و تفریط ها و راه میانه:
عقل در راه اعتدال ، خوارج ، عوامل تفکر اسلامی ، اخباریگری:
خوارج :
عوامل تصفیه تفکر اسلامی :
اخباریگری :
مشروطیت:
شئون پیامبر (ص ) :
مقتضیات زمان (1) :
مقتضیات زمان (2)، تغییرات زمان در تاریخ اسلام، اجتهاد و تفقه در دین،
قاعده ملازمه:
تغییرات زمان در تاریخ اسلام :
قاعده ملازمه :
اجتهاد و تفقّه در دین :
علی ( ع ) شخصیت همیشه تابان:
نسبیت آداب:
عبادت و پرستش ، نیاز ثابت انسان:
بررسی نظریه نسبیت عدالت:
بررسی نظریه نسبت اخلاق:
مسأله نسخ و خاتمیت :
خاتمیت :
وجدان و مسأله نسبیت اخلاق :
یادی از معلم نمونه
استاد شهید مرتضی مطهری- رضوان الله تعالی علیه- در سال 1298 هجری شمسی در قریه فریمان متولد شد. سالهای اولیه عمر را در خدمت پدر، به طلب علوم اسلامی پرداخته و پس از آن در حوزه علمیه مشهد، مقدمات عربی و فقه و اصول و منطق را فرا گرفته و در سن 15 سالگی از مشهد به قم- شهر قیام- هجرت نمود.
مدت پانزده سال به کسب معرفت از خورشید تا بانی چون امام خمینی (ره) پرداخت و در کنار آن در حوزه علمیه در محضراستادانی چون مرحوم بروجردی، مرحوم محقق، مرحوم آشتیانی، مرحوم یثربی کاشانی، مرحوم خوانساری، مرحوم صدر و سرانجام، استاد فقیه مفسر قرآن، علامه طباطبایی به کسب علم مشغول شد.
او الگوی نیکوی معلمی بود که همه وجودش سوز بود و عشق. او با بینش عمیق و اندیشه ای بلند و قامتی راست، همچون سپری مقاوم در برابر تهاجم فرهنگی بیگانگان و جهل و خود باختگی ها ایستاده بود. و به همین جهت، سرانجام سر پر سوادیش همانند فرق مبارک امام و مرادش، حضرت علی (ع)، هدف تیرکین قرار گرفت و به فیض شهادت و... نائل گردید.
از این رو، روز 12 اردیبهشت ماه، روزی که به نام زیبا و پر معنای معلم، مزین گردید، یادآور بعثت پیامبران- علیه السلام- است. این روز، یوم الله محسوب می گردد، چرا که اول مربی، خداوند است. این روز، روز تزکیه و تعلیم است. روز سپاس و تشکر است.
امام خمینی- رهبر فقید انقلاب اسلامی- در شهادت معلم نمونه انقلاب، بسیار گریستند و در مورد ایشان فرمودند:
من اگر چه فرزندی عزیز را که پاره تنم بود از دست دادم، لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشته و دارد.
«روحش شاد و راهش پر رهرو باد»
مقدمه
کانون اندیشه مطهر که توسط جمعی از دانشجویان دانشگاه پیام نور و با همکاری نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه و در آغاز ترم تحصیلی حاضر تشکیل گردید، اهداف ارزشمندی را سر لوحه کار خویش قرار داده است و سعی دارد تا هرچه بیشتر در جهت تحقق بخشیدن به این آرمانها گام بردارد.
با عنایت به حساسیت شدید و عمیق استاد شهید مرتضی مطهری نسبت به جریانات انحرافی و التقاطی دین و مجاهدت علمی کم نظیر ایشان جهت احیاء و ارائه اندیشه های اصیل اسلامی و مبارزه خستگی ناپذیر وی در مقابله با تحجر و التقاط و اشکال مختلف تجدد مآبی و نیز تاکید امام راحل عظیم الشان در استفاده دانشگاهیان از آثار و آراء آن شهید، امروزه توجه به آراء و افکار استاد شهید در جامعه دانشگاهی از اهمیت بسزایی برخوردار است و می تواند سلامت فکری جامعه را در مقابل هجمه های فرهنگی و فکری دشمنان تضمین نماید.
گوشه ای از اهداف تاسیس کانون اندیشه مطهر به قرار زیر است:
1- تلاش در جهت تعمیق و گسترش فرهنگ دینی و اشاعه ارزشهای اسلامی در جامعه دانشگاهی از طریق تحقیق و بررسی دیدگاههای شهید مطهری.
2- ایجاد و تقویت زمینه های فکری، عقیدتی، سیاسی و فرهنگی و تهذیب نفس در بین دانشجویان.
از این رو بود که جمعی از دانشجویان متعهد و نیک اندیش گرد هم آمدند تا به سهم خود در جهت تقویت باورهای دینی و اعتقادی و ارتقای سطح آگاهی خود و دیگر دانشجویان تلاش نموده، دین خویش را در مقابل مذهب فرهنگ و جامعه خویش ادا نمایند.
«تا چه قبول افتد و چه در نظر آید»
« به نام ایزد یکتا »
مقتضیات زمان شامل « مقدمه» علت تغییر زمانها و دو نوع تغییر در زمان :
شناخت اسلام واقعی از سه دیدگاه قابل بررسی است : 1 ـ از دیدگاه فلسفه اجتماعی،
2ـ به عنوان یک ایدئولوژی اللهی 3 ـ به شکل دستگاه سازنده فکری و اعتقادی همه جانبه و سعادت بخش .
وظیفه طبقه روشنفکر جامعه چیست ؟ 1 ـ شناخت و شناساندن اسلام (به شکل صحیح آن ) ، 2 ـ درک مقتضیات زمان و تفکیک شکل صحیح و ناصحیح آن . مطرح کردن یک اشکال : اسلام و مقتضیات زمان دو پدیده ناسازگارند و غیر قابل جمع شدن پس دو راه بیشتر باقی نمی ماند : 1 ـ پذیرفتن تعلیمات اسلامی و پرهیز از نوگرایی (متوقف کردن زمان ) ، 2 ـ تسلیم مقتضیات متغیر زمان شدن اسلام (اسلام را کهنه و قدیمی انگاشتن ) . ارائه راه حل کلی : استفاده از فرضیه رابط متغیر ثابت یا حادث ، به قدیم ، فلاسفه اللهی میگویند وجودیک رابط ، حل کننده مشکل است . این رابط از سوئی « ثابت و ازلی» ، و از سوئی « متغیر و حادث » است . در مجموع ،پیوند دهندة متغیر و حادث به قد یم و کامل ازلی است . با توجه به اینکه اسلام و مقتضیات زمان هم به نوعی «مسأله اجتماعی » به حساب می آید آیا در اینجا هم وجود « رابط» الزامی است ؟ باید توجه داشت که ]جاودانگی قوانین اسلام و فسخ ناپذیری آن[ ( که امری قطعی و از ضروریات دین است ) ، ] قابلیت ، انعطاف قوانین[ (که مربوط به سیستم قانون گذاری اسلام است) دو امر مجزا از هم هستند. چرا گسترش اسلام در جهان از قرن 8 به بعد رو به افول گذاشت ؟ 1 ) بی توجهی مسئولین 2 ) دهشت زدگی در مقابل غرب که تو هم نارسابودن قوانین اسلامی را در اذهان ایجاد کرد. توجه کنیم که : اسلام راه راست ، نه توقفگاه و منزل ( اسلام، صراط مستقیم است ) اگر منازل عوض شود و تغییر کند ، الزامی ندارد که راه هم دستخوش تغییر گردد.
علت تغییر مقتضیات زمانها : قرآن کریم در آیات بسیاری (از جمله آیه 72 سوره احزاب ) ، انسان را به تفکر دعوت نموده است . همچنین در سوره انفال آیه 22 ، از بدترین جنبندگان سخن به میان آمده و به خصوصیات گروهی انسانها ، اشاره شده است . اما در آیه 72 سوره احزاب ، از « امانت» سخن به میان آمده که به کوه و زمین و آسمان عرضه شد ولی آنها از پذیرش آن امتناع نمودند. پس صرفاً پذیرفتن مطرح نبوده ، بلکه اصل تحمل کردن بوده است معنای عرضه کردن : کمال و فیض از ناحیه خدا عرضه می گردد اما فقط آنکه استعداد دارد آن را می پذیرد . در حقیقت امر ، مضایقه نیست . برهمه عرضه می شود اما فقط افراد خاصی می توانند بپذیرند و مستعد آنند. چگونه می توان با مقتضیات زمان هماهنگ بود و خود را تطبیق داد ؟ به مفهوم دیگر ، با توجه به اینکه مقتضیات زمان تغییر می کند چگونه می شود انسان دیندار بماند. چون لازمة دینداری این است که انسان ، خودش را در مقابل مقتضیات زمان نگهدارد و مقتضیات زمان به ناچار تغییر پذیرند ؟ پس آیا برای ترقی داشتن در این دنیا ، باید طرفدار تجدد و نوخواهی بود و دین داری را به بهانه کنهه پرستی کنار گذارد؟ پاسخ به این سوالات تنها از راه شناخت صحیح قوانین اسلامی می تواند امکان پذیر باشد. اخلاق : عبارت است از یک سری خصلت ها ، سجایا و ملکات اکتسابی که بشر ، آنها را به عنوان اصول اخلاقی می پذیرد . برخی می گویند « اخلاق نسبی است » . اخلاقی وجود ندارد که برای همه مردم و در همه زمانها خوب باشد. مطلق بودن اخلاق مورد تائید است . اخلاق خوب همیشه خوب است و اخلاق بد ، همیشه بد. برخی از اخلاقیات برای مردم معینی درزمان معینی خوب است و برای دیگران بد . (به عبارتی این انسانها هستند که در هر دوره ای به اقتضای سود و زیان خود ، اخلاق خامی را ارزش بخشید و یا از ارزش ساقط می کنند. )
دو نوع تغییر در زمان : با اشاره به آیه 72 سوره احزاب ، براین حقیقت تاکید شده است ، که : تنها زندگی انسان قابلیت تحول و تکامل را دارد. و زندگی موجودات دیگر ، ثابت و یکنواخت است و با گذشت زمان ، نظامات حاکم بر آنها ، دستخوش تغییر نمی گردد . چرا فقط زندگی انسان با تغییر و تبدیل همراه است ؟ زیرا انسان قوة عقل و ابتکار دارد. ابتکار به معنی خلق کردن و آفریدن چیزهای جدید یعنی طرح نقشه های نو . قوه غریزه که هدایت گر حیوان است ، از انسان سلب شده در عوض قوه ابتکار و عقل به ا و اعطا گردیده است . البته زندگی برخی از افراد انسان در پرتو قوه وحی نیز می تواند باشد ولی تا جائی که عقل و ابتکار کارآمد است وحی داخل نمی شود . «تکلیف» «وظیفه و مسئولیت» همان چیزی است که قرآن (در آیه 72 سوره احزاب ) از آن به« امانت» یاد کرده است . تفاوت انسان با حیوان در چیست ؟ حیوان در زندگی ا جتماعی فاقد تحول و ترقی و تکامل است . پس انحراف و سقوط هم ندارد. پائین آمدن ندارد چون ، بالا رفتن نداشته است آنچنانکه در آیات 3 ـ 1 سوره دهر به آن اشاره شده است ، انسان از ماده ای آفریده شده که در آن ماده ، استعدادهای گوناگون وجود دارد از این روست که آزاد گذاشته شده تامورد آزمایش قرار گیرد. سرشت انسان مرکب است ، گاهی پس و گاهی پیش می رود . به عبارتی میتواند زمان خود را بسازد. تغییراتی که در زندگی انسان رخ می دهد بر دو نوع است :
1 ) تغییراتی صحیح و اعتلائی 2 ) تغییرات ناصحیح و غیراعتلائی . آیا باید با تغییراتی که در زمان پیدا می شود ،هماهنگی کرد یا مخالفت ؟ با تغییرات زمان نه باید کاملاً هماهنگی کرد و نه صدرصد مخالفت . چون انسان ، زمان را می سازد و این قابلیت را دارد که زمان را در جهت خوب یا بد تغییر دهد. پس با تغییراتی که در جهت خوبی است باید هماهنگی کرد و با تغییراتی که در جهت بدی است مخالفت . قرآن کریم به دو استعداد وجودی انسان در کنار هم اشاره کرده می فرماید: 1) انا عرضنا الامانه 2) انه کان ظلوماً جهولاً. استعداد ابتکار بشر با استعداد ظلم وستمگری او اتحاد یافته، یعنی قدرت ستمگری بشر، قدرت ابتکار او را در خدمت خود گرفته است . حکیم سنائی با همین مضمون سروده است : « چو علم آموختی ، از حرص آنکه ترسی کاندر شب ـــــ چو دزدی ، چراغ آید ، گزیدهتر برد کالا»
نهایت اینکه اگر گفته شود با مقتضیات زمان نباید دربست ، هماهنگی کرد ، این گفته ، مخالفت با علم نیست . نتیجه نهایی اینکه : عصری که در آن قرار داریم نه عصر عقل است نه عصر علم و نه فکر . عصر ما هنوز ، عصر شهوت است . دنیای ما هنوز دنیای جاه طلبی است و هنوز بسیار فاصله داریم تا زمان به جائی برسد که تمام تغییراتش صحیح باشد.
جامعه در حال رشد ، افراط و تفریط ها و راه میانه :
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:44
فهرست مطالب:
فصل اول
((طرح تحقیق))
موضوع تحقیق:
بیان مسأله
اهمیت پژوهش
اهداف پژوهش
فرضیه ها
تعریف عملیاتی واژه ها
محدودیتهای تحقیق
محدودیتهای خارج از کنترل
فصل سوم
روش پژوهش
مقدمه
1- روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه آماری
ابزار جمع آوری اطلاعات
روش اجرای تحقیق
به منظور اجرای تحقیق
تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم و پنجم
یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها
فصل ششم
خلاصه و نتیجه گیری
خلاصه
نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و مآخذ
فصل اول
((طرح تحقیق))
موضوع تحقیق:
بررسی دیدگاه معلمان ابتدائی شهرستان میاندوآب درباره طرح انتخاب مدیران توسط معلمان در سال تحصیلی 86 – 85
بیان مسأله
مدیریت صرفاً در اداره کردن یک سازمان خلاصه نمی شود، بلکه مفهوم هدایت کردن را به به کارگیری آگاهیهای شکل یافته که توسل به آن سازماندهی، سازمان را افزایش می دهد را نبز به خود اختصاص می دهد.
امروزه ضرورت بهسازی و کیفیت بخش نتایج آموزش فرآیند مدیریت و رهبری آموزشی بیش از پیش اهمیت یافته است. مدیریت آموزشی به معنای یاری و مدد به بهبود کار آموزشی و در یک کلام همکاری کردن است نه دستور دادن.
اگر مدیران شایسته در سمت مدیریت مدارس قرار گیرند شاهد رشد کیفیت مدارس به طور فزاینده از جنبه های گوناگون خواهیم بود و بسیاری از مشکلات از طریق مدیریت آگاه و خلاق حل خواهد شد. از طرف دیگر دو امر مهم در قرن بیستم موجب اهمیت روز افزون آموزش و پرورش شده است: یکی از آنها ورود کشورهای جدید آزاد شده از قید استعمار به صحنه سیاسی جهان است که مشتاقانه خواستار پیشرفت و توسعه اقتصادی و اجتماعی بوده اند و دیگری، آگاهی فزاینده اصلی محسوب می شود. این دو تحول، آموزش و پرورش را در چشم انداز پر منزلتی قرار دادند.
تمامی فرهنگها و آیینها بر امر تربیت فرزندان، انتقال فرهنگ و سنن گذشتگان به آیندگان خود صحه گذاشته اند. آموزش و پرورش بهترین وسیله انتقال فرهنگها و سنتها به آیندگان و تعلیم تربیت آینده سازان در هر جامعه ای می باشد.
یکی از عناصر عمده ای که تشکیل سازمانهای آموزشی از جمله سازمان آموزش و پرورش بدون آن امکان پذیر نیست، نیروی انسانی آن سازمان یعنی معلم است. بدون معلم، آموزش و پرورش مفهومی ندارد. معلمان از اصلی ترین و مهمترین عناصر و مجریان اصلی اهداف آموزش و پرورش هستند. وظایف آنها از وظایف صفی می باشد که مستقیماً اهداف و وظایف آموزش و پرورش را اجرا می کنند.
کار و وظیفه یک مدیر مدرسه ابتدایی با کار و وظیفه یک مدیر در صنعت و یا سایر بخشها تفاوت فاحش دارد. در مدیریت غیر آموزشی بر مشارکت در تصمیم گیری ها ارتباط میان گروهی، اظهار نظر کلیه اعضاء درباره هدفهای سازمان و نظایر اینها چندان تأکید نمی شود. مدیریت در مدرسه ابتدایی تنها انجام دادن کارهایی را برای دیگران و یا امور دانش آموزان و ارزشیابی کارهای آنان نیست بلکه مدیریت مدرسه ابتدایی بر اساس مشاوره با همکاری صورت می گیرد به طوریکه معلمان نیز در مدرسه ابتدایی با استفاده از تجارب خود در کار مدیریت مدرسه همکاری می کنند.
در وزارت آموزش و پرورش هم، همانند سایر سازمانهای دولتی مدیران واحدهای آموزشی تاکنون تنها با نظر مدیران مناطق و شهرستانهای محل خدمت خود انتخاب می شوند. ولی از چند سال قبل زمزمه های تعیین مدیر مدرسه به وسیله معلمان و از طریق انتخابات به گوش رسید. تا اینکه در ششصد و هفتاد و سومین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش در تاریخ 22 فروردین ماه 1381 مقرر شد مدیران تمام مدرسه کشور تا مرداد 83 با ضوابط مندرج در آیین نامه تعیین مدیران مدارس به وسیله معلمان، تطبیق داده شوند. پژوهشگر در پژوهش حاضر درصدد یافتن پاسخ به این پرسش است که معلمان مدارس پیرامون طرح انتخاب مدیران مدارس توسط معلمان چه دیدگاهی دارند؟
اهمیت پژوهش
هر طرح و برنامه ای که در سازمانهای آموزشی به مرحله اجرا گذاشته شود. اگر با نگرش مثبت نیروی انسانی آن سازمان مواجه باشد احتمال موفقیت آن برنامه بصورت چشمگیری افزایش خواهد یافت این پژوهش به دنبال آن است تا این بینش و آگاهی را :
1- به متولیان و مسئولان آموزش و پرورش بدهد که نگرش معلمان و دیدگاه آنان پیرامون طرح انتخاب مدیران توسط معلمان چگونه است؟ تا آنان با اطلاع از این امر نسبت به رفع نارسائیها و اشکالات طرح اقدام کنند و نسبت به تقویت نکات مثبت آن اقدام کند و در جهت دیدگاه معلمان نسبت به طرح تصمیم گیری و برنامه ریزی کنند.
2- همچنین این پژوهش می خواهد تا دیدگاه معلمان را پیرامون طرح انتخاب مدیران توسط معلمان را به مدیران مدارس منتقل کنند تا مدیران مدارس با آگاهی از دیدگاه معلمان آن نوع مدیریت را در مدارس اعمال کنند که حاصل آن افزایش کارایی معلمان و سبب بهره وری بیشتر مدارس شود.
3- یکی از نیازهای مهم انسانی احساس احترام و مفید بودن است. مشارکت دادن افراد به منزله پذیرفتن وجود آنها از طریق تفویض اختیار و مسئولیت در یک موقعیت اجتماعی است. احساس عدم دخالت در سازمان سبب احساس بی ارزشی و عدم کفایت در کارمند می شود. این پژوهش می خواهد نشان دهد که آیا این طرح می تواند رضایت شغلی معلمان را در برداشته باشد.
اهداف پژوهش
اهداف اجرایی
- کمک به مدیریت جهت آشنایی با دیدگاه معلمان درباره نقاط قوت و ضعف طرح انتخاب مدیر.
اهداف کاربردی
مورد اول – ارائه راهکار جهت بهبود فرایند انتخاب مدیر توسط معلمان
مورد دوم – ارائه راهکار معلمان به مدیران جهت بهبود مدیریت
اهداف پژوهشی
مورد اول – روشن ساختن دیدگاه معلمان درباره طرح انتخاب مدیریت توسط معلمان
مورد دوم – روشن ساختن دیدگاه معلمان برای شیوه انتخابی – انتصابی مدیریت
مورد سوم – تأثیر مدیریت انتخابی توسط معلمان بر نظام آموزشی
فرضیه ها
1- فرض تحقیق: بین طرح انتخاب مدیریت توسط معلمان و تحقق شایسته سالاری در مدارس رابطه وجود دارد.
فرض پوچ: بین طرح انتخاب مدیریت توسط معلمان و تحقق شایسته سالاری در مدارس رابطه وجود ندارد.
2- فرض تحقیق: بین طرح انتخاب مدیران توسط معلمان و بهبود کیفیت و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد.
فرض پوچ: بین طرح انتخاب مدیران توسط معلمان و بهبود کیفیت تحصیلی رابطه وجود ندارد.
3- فرض تحقیق: بین طرح انتخاب مدیران توسط معلمان و کاهش اقتدار مدیریت رابطه وجود دارد.
فرض پوچ: بین طرح انتخاب مدیران توسط معلمان و کاهش اقتدار مدیریت رابطه وجود ندارد.
4- فرض تحقیق: بین طرح انتخاب مدیران توسط معلمان و افزایش جوّ مشارکت بین مدیر و معلمان رابطه وجود دارد.
فرض پوچ: بین طرح انتخاب مدیران توسط معلمان و ایجاد رضایت شغلی در بین معلمان رابطه وجود دارد.
فرض پوچ: بین طرح انتخاب مدیران توسط معلمان و ایجاد رضایت شغلی در بین معلمان رابطه وجود ندارد.
تعریف عملیاتی واژه ها
معلم: شخصی است که در استخدام آموزش و پرورش می باشد و مسئولیت تدریس در یکی از پایه های پنج گانه دبستان را بر عهده دارد.
مدیر: شخصی است که در استخدام آموزش و پرورش می باشد و با انتخاب معلمان و با ابلاغ مدیریت آموزش و پرورش مسئول اداره دبستان و اجرای مقررات می باشد.
طرح انتخاب مدیران: طرحی است که به موجب آن مدیران مدارس با رای معلمان انتخاب می شوند. این طرح در ششصد و هفتاد و سومین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش به تصویب رسید.
محدودیتهای تحقیق
محدودیتهای خارج از کنترل
1- عدم علاقه معلمان برای پژوهش و نبود فرهنگ تحقیق
2- کوچک بودن جامعه تحقیق که این امر کار تصمیم نتایج آن را با مشکل مواجه می سازد.
محدودیتهای در کنترل تحقیق
1- تعداد سوالات که پاسخ دهندگان احتمالاً حوصله کافی برای جواب دادن به آنها را نداشته باشند.
2- مشکلات توزیع و جمع آوری پرسشنامه
3- عدم تجربه کافی اینجانب در امر تحقیق
4- عدم دسترسی به منابع کافی در مورد این تحقیق
5- نبودن وقت کافی
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:37
فهرست مطالب:
مقدمه
اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق
متغیرهای تحقیق
بیان مسئله
اهداف تحقیق
فصل دوم
مقدمه
تعریف فشار روانی
تاریخچه فشار روانی
عوامل مؤثر برفشار روانی
اثرات فشار روانی
راههای کاهش فشار روانی
فصل سوم
جامعه تحقیق
نمونه
روش نمونه گیری
ابزار اندازه گیری
آمار توضیحی
فصل چهارم
جدول
نمودار
فصل پنجم
خلاصه فصلها و نتیجه گیری
«نتیجه گیری»
منابع
مقدمه
صحبت از استرس نوجوان را با گفته ای از آیت ا… حسن زاده آملی شروع می کنیم . حسن زاده آملی (1375) در خصوص در رابطه سعادت و شقاوت فرد معتقد است :
«نطفه ، مربی ، اجتماع و دوستان از جمله اصولی هستند که در سعادت و شقاوت فرد نقش سبزایی دارند»
احمد احمدی (1383) در خصوص استرس می نویسد : «بلوغ استرس و فشار است . استرس هر نوع محرک یا تغییر در محیط داخلی و خارجی است که ممکن است باعث اختلال درتعادل حیاتی بدن گرد و در شرایط خاصی بیماری زا باشد . استرس دوران بلوغ باعث هیجانها ، مشکلات عاطفی و گاهی روانی می شود می توان گفت که اشکالات عاطفی نوعی واکنش نسبت به تغییرات و انقلابات طبیعی دوران بلوغ است».
وهمچنین محمدتقی براهنی و همکاران (1375 ـ 1363) (1383) (1630) در این خصوص می نویسد «که آدمیان برای آنکه به طرز بهنجاری به کار و کوشش بپردازد بایستی کمی فشار روانی احساس کنند برانگیختگی هیجان ملایم آدمی در جریان ملایم آدمی در جریان اجرای کاری ، ؟؟؟ عهده دارد شیار نگه می دارد برای اینکه دستگاه عصبی درست کار بایستی میزان یعنی تحریک به آن وارد شود . اما در عین حال فشار شدید طولانی دارای اثرهای آسیب زای فیزیولوژیابی و روانشناختی است»
اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق
به علت اینکه استرس در سطح وسیعی از دانش آموزان در مدرسه وجود دارد باعث مشکلات و اختلالاتی در یادگیری در رفتار آنان می شود . با شناخت عوامل ایجاد کننده فشار روانی و معرفی آن به مسئولین دست اندرکار آموزش و پرورش و مدیران مدرسه در گامش فشار روانی اقدام شود .
تعریف عملیاتی متغیر و اصطلاحات
1. عوامل شناختی : به مجموعه ارزیابی یا نگرش دانش آموز تلقی می گردد که نسبت به فرد بخصوص یا (معلم) در موقعیت درسی در زمان قبل کلاس یا بعد از کلاس دارد .
2. شیوه های تدریس به وسیله ی معلم : بیان کردن درس بدون احاطه علمی (مثالها و دلیلهای علمی) و همچنین ارزیابی و نگرشی که معلم نسبت به دانش آموز هنگام پاسخگویی و یا ورقه امتحانی دارد .
3. روابط بین دانش آموزان و کارکنان مدرسه : برخورد و عملکرد سخت و خشن کارکنان مدرسه با دانش آموزان هنگام ورود خروج و یا برنامه انضباطی و اخلاقی
4. ترس از مربی : به مجموعه نرگشی و ارزیابی دانش آموز نسبت به مربی خود دارند تلقی می گردد .
متغیرهای تحقیق
1. متغیر مستقل : عوامل مؤثر در استرس نوجوانان و جوانان شامل عوامل شناختی ، روابط بین دانش آموزان و کارکنان مدرسه ، روش تدریس معلم ، برخورد امور ترتیبی
2. متغیر وابسته : استرس یا هرگونه فشاری که به دانش آموز وارد می شود و مانع رفتار طبیعی و شکوفایی استعداد او می شود .
بیان مسئله
آیا نحوه ی برخورد کارکنان مدرسه اعم از مدیر و ناظم و …. در استرس تأثیر دارد . آیا شیوه ی برگزاری امتحان استرس را در دانش آموزان بوجود میآورد و افزایش می دهد .
گروهی از ا فراد هم به صورت نا سازگارا نه با ا سترس خود مقا بله می کنند که عبارتند از : پناه بردن به مواد مخدر ، ا نجام رفتارهای تکا نشی و بدون فکر و تا مل ، کنار گذاشتن فعا لیت ها و دست از تلاش بر داشتن ( نا امیدی ) ، تفکر آرزو مندا نه .
آلبرت ا لبس بر این باور بود که رفتار های مر تبط با ا سترس ، ناشی از ادراک هستند و می توان این ادراک را تغییر داد . البس معتقد بود که تمامی محر کهایی که به مغز فرستاده می شوند جریا نی از تغییر و تفسیر را پشت سر می گذارند . وقتی تحریک به اندازه کافی تهدید کننده تفسیر شود ، تولید ا ندیشة منفی می کند و در این شرایط منطق مفهوم خود را از دست می دهد . در نتیجه نگرشی مخرب و علیه خود تقویت می شود .
الیس معتقد بود که اشخاص را می توان آموزش داد تا ادراکات مرتبط با ا سترس (ا ندیشه های غیر منطقی ) را به نگرش های مثبت تغییر بدهند که در نتیجه آن از شدت ا سترس کاسته می شود به این عمل باز سازی شناختی گفته می شود .
طبق تحقیقات و بررسی های انجام شده بر روی افراد به این نتیجه رسیدند اندیشه های مثبت باعث می شود ا فراد موقعیت ها را بهتر قبول کنند و کمتر ا سترس را تجربه نما یند و با ا ستر سهای به وجود آمده مبارزه نمایند و بر ا سترس خود پیروز شوند . روانشناسان از واژه پیش گویی کامبخش برای توضیح رابطه میان باورها ، ادراکات و رفتارهای وابسته به آنها استفاده می کنند . آنان معتقد هستند اگر یک مو قعیت به صورت کامبخش و خوب پیش گو یی کنیم به سود ما بوده و آن موقعیت را بدون ا سترس پشت سر گذاشته و موفق می شویم و اگر یک موقعیت را نا گوار پیش گویی کنیم و نسبت به آن باور منفی داشته و از خود نا امید باشیم نتیجه آن است که صحنه را برای یک موقعیت ا سترس زا آماده می سازد ونتیجه کار لا جرم منفی است .
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:27
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه:
1. هدف جسمانی تعلیم و تربیت (تربیت بدنی)
2. هدف ذوقی "هنری" تعلیم و تربیت (تربیت هنری)
3. هدف اخلاقی تعلیم و تربیت (تربیت اخلاقی)
4. هدف عقلانی تعلیم و تربیت (تربیت عقلانی)
اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی
زندگی نامه فارابی
الف. اهداف فردی تعلیم و تربیت
1. هدف جسمانی تعلیم و تربیت (تربیت بدنی)
2. هدف ذوقی «هنری» تعلیم و تربیت (تربیت هنری)
3. هدف اخلاقی تعلیم و تربیت
4. هدف عقلانی تعلیم و تربیت
ب. اهداف اجتماعی تعلیم و تربیت
مقایسه اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه افلاطون و فارابی
زمینه مقایسه
1. هدف جسمانی تعلیم و تربیت (تربیت بدنی)
1-1.وجوه اشتراک
1-2. وجوه افتراق
2-2. وجوه افتراق
3. هدف اخلاقی تعلیم و تربیت
3-1. وجوه اشتراک
3-2. وجوه افتراق
4. هدف عقلانی تعلیم و تربیت
4-1. وجوه اشتراک
4-2. وجوه افتراق
5. اهداف اجتماعی تعلیم و تربیت
5-1. وجوه اشتراک
5-2. وجوه افتراق
نتیجه گیری
مآخذ
چکیده
اهداف تعلیم و تربیت همواره در زمره بزرگ ترین مسائل تربیتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. درباره اینکه هدف یا اهداف تعلیم و تربیت چیست میان صاحب نظران توافق نظر وجود ندارد و همین امر، زمینه مورد اشاره را مسئله دار جلوه داده است. در میان فلاسفه تعلیم و تربیت کسانی هستند که نسبت به اهداف تعلیم و تربیت رویکرد جامع و کاملی دارند و ضروری است که همواره این رویکرد مورد توجه دست اندرکاران نظام های تربیتی قرار گیرد. از جمله بزرگ ترین آنها یکی افلاطون و دیگری فارابی است که در این مقاله اهداف تعلیم و تربیت در نظر آنان بررسی و مقایسه شده است. اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه افلاطون و فارابی در دو بخش کلیِ اهداف فردی و اجتماعی تقسیم شده و اهداف فردی نیز به بخش های فرعیِ اهداف جسمانی (بدنی)، ذوقی (هنری)، اخلاقی، و عقلانی تقسیم شده است. پس از تشریح اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه دو مربی، زمینه های مشترک و متفاوت میان این دو دیدگاه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
کلید واژه ها: تعلیم و تربیت.آموزش و پرورش. افلاطون. فارابی. مطالعه تطبیقی
______________________________
*. این مقاله برگرفته از رساله دوره دکتری نویسنده در رشته فلسفه تعلیم و تربیت بوده و در دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران به راهنمایی دکتر میرعبدالحسین نقیب زاده و مشاوره دکتر خسرو باقری و دکتر رضا داوری اردکانی به انجام رسیده است که بدین وسیله از ایشان صمیمانه قدردانی می شود.
مقدمه:
تعلیم و تربیت همیشه به عنوان یکی از مسائل اساسی بشر مطرح بوده است. نظام های تربیتی از دیرباز هدف هایی را برای خود در نظر گرفته اند؛ بنابراین هدف نیز همیشه به عنوان یکی از ارکان حیاتی و شاید مهم ترین مسئله تعلیم و تربیت مطرح بوده و مورد بحث واقع شده است.
به طور کلی موضوع و مسئله محوری در این خصوص آن است که غایت و آرمان تعلیم و تربیت چیست و انسان مطلوب که حاصل نظام تعلیم و تربیت است چگونه انسانی است؟ این موضوع مهم به عنوان یک زمینه چالش برانگیز مطرح شده و در صدر مسائل مورد نظر اندیشمندان و فلاسفه تعلیم و تربیت قرار گرفته است. به گونه ای که در هر یک از مکاتب فلسفه تعلیم و تربیت و شاید حتی نزد هر یک از اندیشمندان تعلیم و تربیت، هدف تربیت به گونه ای متفاوت مورد نظر قرار گرفته است. به منظور رسیدن به دیدگاهی مشترک درباره اهداف تعلیم و تربیت لازم است به آراء مربیان بزرگ این حوزه که به صورت جامع به اهداف تربیتی نگاه کرده اند مراجعه شود.
در این پژوهش، از میان فلاسفه و مربیان بزرگ تعلیم و تربیت، افلاطون به عنوان نخستین فیلسوفی که در باب تربیت سخن گفته و دارای یک نظام جامع تربیتی است (نقیب زاده، 1374) و فارابی که مؤسس فلسفه اسلامی (داوری اردکانی، 1374) و آثار وی مالامال از سخنان تربیتی است انتخاب شده و اهداف تعلیم و تربیت از نظر آنان بررسی و مورد مقایسه قرار گرفته است.
افلاطون فراتر از دیدگاه های محدود و ابزاری موجود درباب تعلیم و تربیت و اهداف آن، به بهترین نحو به صورت بندی اهداف تربیتی پرداخته و اهداف فردی تعلیم و تربیت را که همانا شناخت خیر و نیکی است، هماهنگ با اهداف اجتماعی که همانا ایفای نقش مناسب در شهر آرمانی است، با یکدیگر در نظر گرفته است. دیدگاه های تربیتی وی به ویژه در دو کتاب ارزشمندش، جمهوری و قوانین بیان شده اند. فارابی نیز که به معلم ثانی معروف است، با توجه به تلاش برای نزدیک کردن افکار افلاطون و ارسطو (و بنابراین اشتراک فکری قابل توجه با افلاطون) و نیز نزدیک کردن مبانی دین مبین اسلام و
فلسفه یونان، یکی از معروف ترین فلاسفه و مربیان مسلمان است که آراء تربیتی وی به ویژه در کتاب های معروفش اندیشه های اهل مدینه فاضله و سیاست مدنیه بیان شده اند.
به منظور طرح و بیان صریح تر اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه افلاطون و فارابی، این اهداف به دو دسته کلی اهداف فردی تعلیم و تربیت و اهداف اجتماعی تعلیم و تربیت تقسیم شده اند و اهداف فردی تعلیم و تربیت نیز به هدف جسمانی (تربیت بدنی)، هدف ذوقی (هنری)، هدف اخلاقی (تربیت اخلاقی)، و هدف عقلانی تعلیم و تربیت (تربیت عقلانی) تقسیم شده است. لکن نمی توان میان اهداف تعلیم و تربیت در نزد این دو مربی بزرگ به صورت واقعی مرزی کشید زیرا آنها فرد و جامعه را از یکدیگر جدا نمی بینند و اندیشه های تربیتی آنها به صورت منظومه ای جدایی ناپذیر است. بنابراین تفکیک اهداف در این کار به منظور بیان بهتر آنها صورت پذیرفته است.
اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه افلاطون
زندگی نامه افلاطون
افلاطون در سال 427 ق.م در شهر آتن تولد یافت. پدر آو آریستون(1) از خاندان پادشاهان و مادر او پریکتونه(2) از خاندان دانایان سولون بود، در ابتدا شخصی به نام کراتیل(3) که شاگرد هراکلیتوس بود تربیت افلاطون را بر عهده گرفت و چون به سن بیست سالگی رسید سقراط معلم او شد. افلاطون از سال 399 تا 407 ق.م که سال مرگ سقراط است، در مقام شاگردی او به سر برد و روش بحث و تحقیق او را آموخت و چنان دلباخته او شد که پس از مرگ استاد، نیز هرچه به اندیشه آورد به شکل گفت گوهای سقراط بیان کرد. زندگی پر بار افلاطون را می توان به چهار مرحله تقسیم کرد: 1) از مهاجرت به «مگار» تا سال 388 ق.م؛ 2) دوره اول تدریس در آکادمی؛ 3) بازگشت افلاطون از سفر دوم «سیسیل»؛ و 4) بازگشت از سفر سوم سیسیل تا پایان عمر وی. این
______________________________
1. Ariston
2. Periktone
3. Cratyle
استاد بزرگ پس از عمری طولانی و پر برکت در سال 347 ق.م به دیدار یار شتافت. نتیجه حقیقی کار افلاطون از یک سو بنیان گذاری آکادمی است که نزدیک به هزار سال بر جای ماند، و از سوی دیگر پدید آوردن نوشته هایی است که پس از نزدیک به دو هزار و چهار صد سال هنوز روشنگر راه رهروان دانش و بینش است (نقیب زاده، 1374، ص 39).
الف) اهداف فردی تعلیم و تربیت
1. هدف جسمانی تعلیم و تربیت (تربیت بدنی)
به طور کلی تعلیم و تربیت برای افلاطون در پرورش جسم و پرورش روان تعریف می شود. پرورش جسم از طریق تغذیه و ورزش (ژیمناستیک)، و پرورش روان از طریق موزیک (هارمونی) صورت می گیرد. البته سلامت جسم و روان در نظر وی به عنوان دو هدف اصلی تعلیم و تربیت همواره با یکدیگر در ارتباط هستند (نتلشیپ(1)، 1969). این موضوع از نظر هستی شناسی افلاطون به وجود دو بعد مادی و معنوی انسان مربوط می شود.
تربیت بدنی در برنامه تربیتی افلاطون با بازی شروع می شود. بازی برای افلاطون صرفا سرگرمی نبوده بلکه نقش تربیتی دارد (افلاطون، ترجمه لطفی،1367) و این یکی از ابداعات افلاطون در تعلیم و تربیت است که بعدها نیز توسط مربیان بزرگی چون "فروبل(2)" توسعه یافته است (بارو(3)، 1976). افلاطون می خواهد کودکان از طریق بازی به زندگی جمعی نیز عادت کنند و در جامعه ای بدون تغییر به زندگی خود ادامه دهند و این به نظریه فلسفی افلاطون درباره جهان بر می گردد. وی معتقد است همان گونه که هستی ثابت است و بدون تغییر، اجتماع نیز باید ثابت باشد (رُس(4)، 1951).
دومین مرحله تربیت جسمانی در منظومه تربیتی افلاطون، دوره آموزش نظامی است
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:98
فهرست مطالب:
نهادهای اجتماعی عشایر ۳
ترکیبات خانواده ۷
تقسیم کار ۲۵
تصمیم گیری در خانوار ۳۱
مأخذ : ۴۱
واحدهای اجتماعی فوق خانوار ۴۱
اردو ۴۳
گروههای خویشاوند هم تبار ۴۷
تیره ۴۸
طایفه ۴۹
ایل ۵۰
خانواده و ازدواج در جامعه عشایر کوچنده ایران ۵۳
ازدواج در جامعه عشایری ایران ۵۵
۸- اهیمت دین ۶۳
الف – نظریه تقدیس طبیعت و مظاهر طبیعی ۶۴
۲- تعریف دین: ۷۵
۳٫ کارکردهای دین ۸۴
کارکردهای اجتماعی دین ۸۴
۳- اشتغال به تحصیل ۹۶
نهادهای اجتماعی عشایر
جوامع مختلف برای ادامه حیات نیاز به ایجاد نهادهای اجتماعی هستند تا با کارکردهای مختلف خود به بقاء و تداوم حیات نظام اجتماعی کمک کنند. نهادهای اجتماعی
(sociat Instiution)درکلیترین تعریف الگوهای بادوامی از رفتار هستند و این الگوهای رفتار در ظرفی عمل میکند و تجلی بیرونی مییابند که مؤسسات اجتماعی نامیده می شوند.
(social Associations) براین اساس نهادهای اجتماعی به مثابه محتوا و مظروف و مؤسسات اجتماعی به مثابه قالب و ظرف عمل می کنند.
از دیدگاه جامعه شناسی جوامع دارای دو نوع نهاد هستند که به اولیه و ثانویه مرسوم میباشند. نهادهای اولیه (primary Institutions) معمولاص دارای عمومیت میباشند و جوامع بدون آنها نمیتوانند ادامه حیات دهند. پنج نهاد مهم و اساسی که معمولاً در همه جوامع وجود دارد، عبارتند از : خانواده، تعلیم و تربیت، اقتصاد، دین و حکومت، نهادهای ثانویه (sevandry Instiution) از قدمت، عمومیت و ضرورت نهادهای اولیه برخوردار نیستند.
ولی آنها نیز بویژه در جوامع مدت و در حال گذاری کارکردهای قابل توجهی به عهده گرفته اند مثل نهادهای مربوط به گذران اوقات فراغت یا نهادهای مربوط به مشارکت و بویژه نهادهای صنفی و حرفه ای.
جوامع عشایری از ان دسته جوامعی هستند که در سطح ابتدائی تکامل و پیشرفت اجتماعی قرار دارند و میتوان آنها را جوامع ساه و سنتی نامید و براین اساس اغلب دارای نهادهای اولیه هستند، البته امور اجتماعی عشایر که در اینجا به شکل کلی و نظری مورد بحث قرار میگیرد فراتر و بیشتر از نهادهای اجتماعی است و یا به عبارت دیگر نهادهای اجتماعی بخشی از آن را تشکیل می دهد، بقیه را می توان تحت عنوان مؤسسات اجتماعی، گروه های اجتماعی و بطور کلی پدیده های اجتماعی جوامع عشایری نامید.
پرداختن به امور اجتماعی یا اجتماعیات جوامع عشایری بدین منظور صورت گرفته است که منا و بنیان نظری برای توصیف و تحلیل امور اجتماعی در استان یزد و بویژه جوامع عشایری ابرکوه، خاتم و طبس فراهم سازد و چراغ راهی باشد برای توصیف و تحلیل های وضعیت اجتماعی در مناطق عشایری شهرستانها نهائی که نام آنها ذکر گردید.
براین اساس به شکل کلی و تئوریک به مباحث مربوط خانواده و ازدواج، دین و مذهب، تعلیم و تربیت، قشر بندی اجتماعی، ساختار اجتماعی، بهداشت و درمان، آداب ورسوم، مسکن، پوشاک، خوراک، اخلاق و عادات و غیره درجوامع عشایری پرداخته میشود. این مباحث در علوم اجتمای و بویژه در جامعه شناسی و مردم شناسی تحت عناوین جامعه شناسی و یا مردم شناسی ایلات و عشایر و یا بخش اجتماعی زندگی مبتنی بر کوچ یا کوچیزی میآید.
الف : خانواده، ازدواج و خویشاوندی درعشایر
خانواده (Family) یک نهاد اجتماعی، یک گروه اجتماعی و یا یک واحد مهم اجتماعی جامعه است و این نهاد اجتماعی بویژه در گذشته و در جوامع ساده و ابتدائی اهمیت بسیاری داشته اس و به نوعی آینه جامعه بوده است. خانواده در درجه اول یک واحد خویشاوندی است که بر اساس پیوندهای نسبی و سببی شکل میگیرد و بر همین اساس به دو نوع خانواده پدر و مادری و خانواده زن و شوهری تقسیم می شود.
ازدواج (Marriage) به عنوان یک سنت یا یکی از مناسک و مراحل زندگی خانوادگی می باشد. و همچنانکه گفتیم یک نوع خانواده متکی بر ازدواج است. در حالیکه خویشاوندی (kinship) به مجموعه از پیوندها گفته میشود که ممکن است مبنای نسبی، سببی، رضاعی و توتمی داشته باشد. از نظر بعد و تعداد خانواده ها را میتوان به هستهای (Nuclear) و گسترده (Extended) تقسیم نمود. خانواده عشایر اغلب از نوع گسترده تلقی میشود.
خانواده به شکل نوعی یک نهاد مهم و اساسی نظام اجتماعی است و کارکردهای مختلفی را میتواند انجام دهد: تولید مثل، ارضای غریزه جنسی، اجتماعی کردن کودکان، مراقبت از سالخوردگان ، تولید کالا و خدمات، حمایت از اعضاء فراهم کردن تفریح و سرگرمی، حرفه آموزی،فراهم کردن آرامش روانی، انتقال فرهنگی، آموزش مذهبی و غیره، این امور را می توان تحت کارکردهای تجدید سنل، جنسی، جامعه پذیری، حمایت ، اقتصادی، عاطفی، مذهبی، آموزشی نیز ذکر نمود. ( تقوی، ۱۳۷۹: ۷۷-۷۶)
۱-تعریف خانواده در عشایر ( امام اللهی، ۱۳۷۸: ۱۲۹-۱۲۸)
خانوار در بین کوچ نشینان کوچکترین و اساسی ترین واحد اجتماعی و همچنین یک واحد تولید و مصرف می باشد که اعضای آن زیر یک سرپرست فعالیت میکنند، بطور کلی مشخصات عمده خانوار در بین کوچنشینان به شرح زیر است:
۱- فعالیت مشترک اعضا: اعضا، خانواراز یک هدف مشترک اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پیروی میکنند چنانکه از نظر اقتصادی همه اعضاء تشکیل دهنده یک خانوار با هم فعالیت میکنند و درآمد حاصله را نیز بطور جمعی و در زیر یک سقف بمصرف میرسانند. خانوار از نظر اجتماعی و سیاسی نیز به عنوان یک واحد بشمار میرود و مسئول رفتار و کردار تمام اعضاء خود میباشد.
۲- رابطه خویشاوندی: رابطه بین اعضاء خانوار براساس خویشاوندی (نسبی و سببی) استوار است گرچه دربعضی از موارد ممکن است افراد غیر خویشاوند نیز به آن بپیوندند. اعضاء خانوار با هم نسبت خویشاوندی نزدیک دارند، چنانکه بیشتر خانوارها شامل پدر، مادر و فرزندان و احتمالاً بستگان دیگر چون مادر، پدر، برادران و خواهران بیشوهر می باشد.
۳- سکونت مشترک : اعضاء خانوار در زیر یک سقف ( معمولاً سیاه چادر) بسر میبرند، اما گاهی ممکن است اعضاء بعضی از خانوارها مدتی از سال را جدا و دور از هم بسر برند. برای مثال بیشتر خانوارهای کوچنشین علاوه بر دامداری به کشاورزی نیز میپردازند و ناگزیریند فعالیتهای دامداری و کشارزی را طوری بین اعضاء خود تقسیم کنند که بعضی به امور زراعتی پرداخته ( دست کم قسمتی از سال را درده میگذرانند) و برخی دیگر همراه دام ها به مناطقی که چراگاه یافت میشود کوچ کنند. همچنین بسیاری از جوانان کوچ نشین درپی تحصیل و یا کار قسمتی از سال را دور از خانوار بسر میبرند.
اصولاً هر خانوار دارای یک سرپرست است که فعالیت اعضاء را زیر نظر دارد. سرپرست خانوار معمولاً یک مرد است که نه تنها فعالیت اعضاء را هم آهنگ میکند.، بلکه به عنوان رئیس و نماینده خانوار شناخته میشود. سرپرست خانوار امور داد و ستد را عهده دار است و در فعالیت های سیاسی و اجتماعی شرکت میکند. وی همچنین مسئول امور رفاهی و رفتار سایر اعضاء خانواده میباشد.
۲- ترکیب خانواده در عشایر ( امان اللهی، ۱۳۷۸: ۱۳۳-۱۲۹)
ترکیبات خانواده
خانوار در بین کوچنشینان مانند سایر جنبه های اجتماعی و اقتصادی تحت تأثیر عوامل اکولوژیکی وشیوه تولید شکل میگیرد. این نهاد اجتماعی مسئولیت های مختلفی را عهده دار است که در جوامع صنعتی اکثر آنها به نهادهای دیگر جامعه واگذار شده است. برای مثال، در جوامع صنعتی و به خصوص در جوامع سوسیالیستی فرد دارای تأمین اجتماعی است، یعنی در صورت بیکاری، از کار افتادگی و یا پیری سازمانهائی جدا از خانواده سرپرستی افراد را بر عهده میگیرند. درصورتی که در بین کوچ نشیان ایران چنین امکاناتی و چنین نهادهائی وجود ندارد از اینرو خانواده تنها نهاد اجتماعی است که به صورت پناهگاهی برای اعضاء تشکیل دهنده درآمده و احتیاجات جسمی و روحی آنان را برآورده میکند. خانواده نه تنها شامل افراد فعال بلکه پناهگاهی برای اعضاء بیکار، از کار افتاده و علیل نیز میباشد. به همین سبب، خانواده در بین کوچ نشینان ترکیبات مختلفی دارد کهم از جهاتی با خانواده درجوامع صنعتی متفاوت است.
بطور کلی از نظر ترکیبات پنج نوع خانوار در بین کوچ نشینان یافت می شود که عبارتند از:
۱) هسته ای یا ساده ۲) چند همسری ۳) گسترده ۴) پیوسته ۵) ناقص. هر یک از این انواع نیز ترکیبات مختلفی دارد که از این پس مورد بررسی قرار می گیرند.
همانطور که در جدول ۱۹ ملاحظه میگردد خانوار هسته ای معمولی ترین نوع خانوار در بین کوچنشینان ایران است و پس از آن خانوار گسترده از سایر انواع شیوع بیشتری دارد. با توجه به کمبود ارقام و آمار دقیق درباره ترکیبات خانوار در بین ایلات و عشایر ایران، در شرایط فعلی نمیتوان درباره پراکندگی انواع خانوار در بین ایلات مختلف نظر داد. بطور مثال با توجه به جدول ۱۹ مشاهده می شود که خانوار پیوسته فقط در بین لرها و ترکمن ها گزارش شده است و حال آنکه در بین سایر ایلات مندرج چنین خانوارهائی دیده نمیشود. بدون شک میتوان این نوع خانوار را هر چند به تعداد کم دربین سایر ایلات یافت.
جدول : ترکیبات خانوار در بین کوچ نشینان ایران
انواع خانوار گروه هسته ای (ساده) هسته ای+دیگران چند همسری گسترده پیوسته ناقص مجموع
لر( لرستان) ۴۸ ۹ ۳ ۱۲ ۳ ۳ ۷۸
قشقائی(فارس) ۵۵ ۵ ۱ ۸ – ۲ ۷۱
باصری( فارس) ۳۰ ۳ ۲ ۹ – ۲ ۴۶
کردهای اهل حق ( نواحی قصر شیرین) ۱۳ ۴ – ۴ – ۴ ۲۵
ترکمن(مازنداران) ۳۴ ۳ ۲ ۱۴ ۴ ۲ ۵۹
براهوئی (سیستان) ۵ ۲ – ۱ – ۱ ۹
اقتباس از رساله آیرون- ص ۱۴۳٫
اکنون برای آشنائی بیشتر با چگونگی وضع خانوار در بین کوچ نشینان بطور خلاصه انواع خانوار مندرج در جدول فوق را بررسی می کنیم.
۱- خانوار هستهای
بطور کلی خانواد هسته ای شامل شوهر، همسر، فرزندان و احتمالاً افراد دیگر( مجرد، بیوه، مطلقه) میباشد. در این نوع خانوار شوهر و همسر هسته مرکزی خانوار را تشکیل می دهند. خانوار هسته ای از نظر ترکیبات شامل گونه های مختلف است که عبارتند از :
۱- شوهر و همسر فقط : این نوع خانوار دارای سه حالت است. اول اینکه شوهرو همسر جوان هستند و به تازگی ازدواج کرده اند و در نتیجه پس از مدتی صاحب فرزند میشوند و از این حالت خارج می شوند. دوم اینکه شوهر و همسر به عللی یا صاحب فرزند نشده اند و یا اینکه فرزندان آنها فوت کرده اند. در این صورت اگر شوهر همسر دومی را انتخاب نکند، خانوار به صورت شوهر و همسر ادامه می یابد تا اینه سرانجام پس از مرگ یکی از آنها خانوار به صورن ناقص در میآید. سوم اینکه فرزندان ، ازدواج کرده و پدر و مادر پیر را تنها گذاشته اند. بهرحال تعداد این نوع خانوارها اندک است.
۲- شوهر + همسر + فرزندان : این گونه خانوار معمولی ترین و رایجترین نوع خانوار در بین کوچنشینان است و متجاوز از نصف خانوارها از اینگواند.
۳- شوهر + همسر + دیگران : در این نوع خانوار شوهر و همسر هسته مرکزی را تشکیل میدهند اما در عین حال ممکن است افرادی چون مادر، خواهر و برادر شوهر و یا بستگان دور و حتی در مواردی افراد غیر خویشاوند با آنها زندگی کنند.
۴- شوهر + همسر+ فرزندان + دیگران: این نوع خانوار شامل والدین با فرزندان و افراد دیگر ( بستگان نزدیک و در مواردی افراد غیر خویشاوند) میباشد.