فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:100
فهرست مطالب:
انتظار ظهور «منجى» در بین یهود و نصارى ۱۲
عقاید اقوام مختلف جهان درباره مصلح موعود ۱۴
اسامى مقدّس حضرت مهدى(علیه السلام) در کتب مذهبى اهل ادیان ۱۸
اعتراف دانشمندان اهل سنّت به صحّت احادیث مهدى(علیه السلام) ۴۰
«بعد التحیّه; ۴۴
متن کامل بیانیّه علماى حجاز ۴۵
اینک دو جریان تاریخى: ۵۱
توضیح مختصرى پیرامون بشارت فوق: ۷۵
بشارت دیگرى از کتاب اشعیاى نبى: ۸۵
چند بشارت دیگر از کتاب اشعیا ۸۶
چکیده:
بر پژوهشگران، صاحب نظران و ارباب دانش پوشیده نیست که مسأله مهدویّت و اندیشه ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در آخر الزمان، یکى از مسایل بسیار حیاتى اسلام، و از اعتقادات قطعى عموم مسلمانان است، که شیعه و سنّى در طى قرون و اعصار متمادى همه بر این عقیده اتّفاق نظر داشته و آن را جزء عقاید قطعى خود مى دانند.
گرچه وجود این عقیده در اسلام به خصوص در میان شیعیان، از مسایل بسیار حایز اهمیّت، و از اعتقادات بنیادى محسوب مى شود، و از این رهگذر در میان همه مذاهب اسلامى، شیعیان بیش از همه با این عقیده شناخته شده اند، لذا برخى از افراد نا آگاه و بى اطّلاع، یا لجوج و معاند پیوسته کوشیده و مى کوشند تا این عقیده را در مذهب شیعه محصور کنند، ولى هرگز عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در اسلام اختصاص به شیعه ندارد. بلکه عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) مورد اتّفاق و اجماع همه مسلمین بوده، و کلیّه فِرَق اسلامى در این عقیده باهم اتّفاق نظر دارند، و حتّى فرقه ساخته شده «وهّابیت» نیز آن را جزء عقاید قطعى و مسلّم خود مى دانند و به طور جدّى از آن دفاع مى نمایند، و معتقدند که: اعتقاد به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) بر هر مسلمانى واجب است، و جز افراد نادان و بى اطّلاع و بدعت گزار، منکر آن نخواهند بود.( )
به طور خلاصه، آنچه از مجموع منابع معتبر حدیثى و تاریخى شیعه و سنّى استفاده مى شود این است که: مسأله مهدویّت و عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام)یکى از ضروریات دین مقدّس اسلام است که منکر آن از آیین اسلام بیرون است. از این رو، کلیّه مسلمانان از شیعه و سنّى ـ و به طور کلّى عموم اُمّت اسلامى ـ عقیده دارند، که بر اساس روایات وارده، ناچار باید در آخر الزمان (و تاریک ترین دوران تاریخ بشر) مردى از خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) به نام حضرت مهدى(علیه السلام) ظهور کرده، بر همه کشورها مسلّط شود، و دین را تأیید بخشد، و سراسر روى زمین را پر از عدل و داد کند، و او از دودمان پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)و از نسل حضرت فاطمه(علیها السلام) است.
از نظر مسلمانان، مسأله «مهدویّت» و عقیده به ظهور مهدى موعود(علیه السلام)یک اعتقاد عمیق دینى و مذهبى، و یکى از مهمترین و حسّاس ترین فرازهاى عقیدتى اسلامى است.
این عقیده در اسلام و به خصوص در میان شیعیان، از اعتقادات بنیادى و تردید ناپذیرى است که هیچ گونه شک و تردید در آن وجود ندارد.
عموم مسلمانان و به ویژه شیعیان عقیده دارند که اعتقاد به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام)از ضروریات مذهب است، و اخبار و روایات مربوط به آن حضرت، از طریق شیعه و سنّى به حد «تواتر» رسیده است.(
عموم مسلمانان عقیده دارند که ظهور مبارک مهدى موعود(علیه السلام)که در روایات متواتر اسلامى با اوصاف: «قُرشى، هاشمى، فاطمى، علوى، حسنى، و حسینى» معرّفى گردیده، و نویدهاى ظهور مبارک آن حضرت سالها پیش از ولادت با سعادتش از زبان مبارک پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) و خاندان پاکش(علیهم السلام) براى اُمّت اسلامى بازگو شده، یک امر قطعى و مسلّم است.
عموم مسلمانان عقیده دارند که ظهور مبارک حضرت مهدى(علیه السلام) در آخر الزمان، وعده قطعى خداوند است، و نویدهاى ظهور آن موعود جهانى در قرآن کریم و روایات اسلامى به صورتى گسترده در نهایت وضوح و روشنى بیان شده است.
عموم مسلمانان عقیده دارند که طبق وعده هاى قرآن کریم و روایات اسلامى، در آینده تاریخ و در آخر الزمان، مردى از اهل بیت به نام حضرت مهدى(علیه السلام) ظهور خواهد کرد که دین را تأیید، و عدل و داد را آشکار خواهد نمود، و دشمنان دین و انسانیّت چه بخواهند و چه نخواهند، سرانجام او ظاهر مى شود، و بر همه کشورها و ممالک اسلامى مسلّط مى گردد.
در زمان او اسلام جهانگیر مى شود، سراسر روى زمین پر از عدل و داد مى شود، پرچم توحید و یکتاپرستى در همه جهان به اهتزاز در مى آید، دینى جز دین مبین اسلام باقى نمى ماند، نظام جهانى بر اساس ایمان به خدا و احکام اسلام استوار مى گردد، بر تمام جهان دین واحد، قانون واحد، نظام واحد، و رهبر واحد حکومت مى کند، و در همه جا صلح و صفا ایجاد مى شود، و حقّ و عدالت پیروز، و ظلم و ستم یکسره از بین مى رود.
عموم مسلمانان عقیده دارند که با جهانى شدن ظلم و ستم، فساد و تبهکارى و وجود حکومت هاى ظالمانه با معیارهاى غیر عادلانه در سطح جهان، از نقطه نظر رحمت الهى، ظهور مهدى موعود(علیه السلام) یک ضرورت اجتناب ناپذیر است که طبق وعده هاى صریح اسلامى آنچنان که در قرآن کریم واخبار اهل بیت(علیهم السلام) آمده است، سرانجام باید ظاهر شود; کاخهاى ستمگران را برسرشان فرو ریزد، پرچم حقّ و عدالت را بر فراز گیتى به اهتزاز درآورد، ریشه ظلم و بیداد را از بیخ و بن برکند، و بر ویرانه هاى کاخ جبّاران و ستمکاران، جهانى آباد و آزاد بنیان نهد، و انسانها را از زیر یوغ استعباد، استثمار و استعمار رهایى بخشد.
آرى خواننده گرامى! عموم مسلمانان و به ویژه شیعیان، عقیده دارند که ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) یک امر محتوم و مسلّم است که بدون تردید واقع خواهد شد، و کفر کافران، لجاجت منکران و سرسختى معاندان، در تحقّق اراده و مشیّت الهى، و ظهور منجى آسمانى، کمترین اثرى نخواهد داشت، و از این رو همه منتظر و چشم به راهند، و همه انتظار روزى را مى کشند که نداى نوید ظهور «منجى موعود» در سرتاسر جهان طنین انداز شده، همه ساکنان روى زمین، طنین آن نداى آسمانى را با گوش خود بشنوند، و از جان و دل اجابت کنند، و سر از پا نشناخته شتابان به سویش روان گردند.
اینک براى این که مهدى موعود اسلام را بشناسیم، و بدانیم که اسلام در زمینه ظهور آن یکتا بازمانده حجج الهى چه نویدهایى را به مسلمانان و مردم جهان داده است، فشرده مطالبى را که در دریاى ژرف و ناپیدا کرانه متون اصیل اسلامى آمده است در اینجا مى آوریم.
آنچه در مقام معرّفى مهدى موعود(علیه السلام)، در منابع معتبر شیعه و سنّى آمده، بدین قرار است:
«او، حجّت خدا، خاتم اوصیا، رهایى بخش اُمّت، مهدى، منتظر، قائم آل محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)، صاحب الأمر، صاحب الزمان، عدالت گستر، بقیّة اللّه، صاحب شمشیر، ظاهر کننده دین، خلف صالح، باعث، وارث، صاحب، خالص، صاحب الدار ( صاحب خانه ) مأمول، مؤمَّل، ( امید آینده ) نایب، برهان، باسط (گسترنده)، ثائر (انقلابى)، منتقم، سیّد، جابر (ترمیم کننده دین)، خازن (خزینه دار علوم الهى)، امیر امیران، قاتل تبهکاران، آقاى دو جهان، و امام منتظر براى تأسیس حکومت عدل الهى است».( )
پدرش گنج دانش ایزدى، امام حسن عسکرى(علیه السلام)، و مادر بزرگوارش نرجس خاتون بانوى کنیزان جهان از بیتى رفیع و خاندانى جلیل است که از امام حسن عسکرى(علیه السلام)فرزندى جز آن آخرین حجّت خدا از این بانوى بزرگوار نمانده است.( )
در سال 255 هجرى قمرى، در سپیده دم پانزدهم ماه شعبان در شهر «سامرّا» پایتخت عبّاسیان چشم به جهان گشود.( ) نامش، نام پیامبر ـ محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) ـ و کنیه اش کنیه پیامبر ـ ابوالقاسم ـ است.
«ولادت با سعادتش از دشمنان پنهان ماند، و نام و نشانش از بدخواهان در نهان; زیرا حکومت خون آشام وقت و دستگاه ستمگر خلافت، سخت در پى او و مشتاق یافتن و نابود ساختنش بود، و تمام نیروى خود را در اطراف خانه امام حسن عسکرى(علیه السلام)متمرکز کرده و دهها جاسوس به کار گرفته بود، و بر هر جاسوسى، جاسوسى دیگر گمارده بود تا از ولادت ولىّ خدا حضرت بقیّة اللّه(علیه السلام)آگاه شده، نور خدا را خاموش کند، ولى مشیّت خداوند بر آن تعلّق گرفته بود که حجّت خود را از گزند دشمنان حفظ کند».( )
با شهادت پدر بزرگوارش امام حسن عسکرى(علیه السلام) در شب هشتم ربیع الاول سال 260 هجرى قمرى، بار دشوار و توان فرساى امامت بر دوش او نهاده شد، و به فرمان حکمت آمیز پروردگار، از مردم «غیبت» اختیار فرمود.( )
دوران غیبت آن حضرت دو بخش متمایز دارد:
1 ـ غیبت صغرى یا کوتاه مدّت ـ سال 255 تا 329 هجرى ـ که در این دوره شیعیان مى توانستند توسط سفیران چهارگانه اش با آن حضرت تماس بگیرند و با وى ارتباط برقرار کنند.
این چهار تن نایب خاص، که شیعیان مى توانستند در دوران غیبت صغرى توسط آنها با حضرت مهدى(علیه السلام) تماس بگیرند و مشکلات خود را به ناحیه مقدّسه برسانند و پاسخ هاى لازم را دریافت نمایند، عبارتند از: جناب عثمان بن سعید عمروى، محمّد بن عثمان بن سعید، حسین بن روح نوبختى و على بن محمّد سمرى، که با رحلت او باب «نیابت خاص» بسته شد.
2 ـ غیبت کبرى یا بلند مدّت که تا امروز ادامه یافته است. در این دوره سفیر و نایب خاصّى براى آن حضرت نیست، و راه تماس رسمى و آشکار براى مردم وجود ندارد. و بر آنهاست که از نوّاب عام امام(علیه السلام)ـ یعنى از فقهاى پارسا وخویشتن دار ـ پیروى کنند.( )
غیبت صغرى از همان لحظه ولادت حضرت ولى عصر(علیه السلام) آغاز مى شود( ) و تا روز وفات چهارمین سفیر حضرتش ادامه مى یابد( )ولى دوران سفارت، از رحلت حضرت امام حسن عسکرى(علیه السلام) آغاز شده و تا وفات على بن محمّد سمرى، امتداد مى یابد.( )
بنابراین، طول غیبت صغرى 74 سال تمام، و مدّت سفارت سفیران چهارگانه 69 سال و شش ماه و پانزده روز است.
به هر حال، نهان زیستى آن حضرت بدین معناست که دور از چشم مردمان ولى زیر همین آسمان کبود بسر مى برد. اگر برخوردى هم برایش پیشامد کند، اغلب ناشناخته مى ماند و دیدارهایش با شیعیان تنها به اذن خداست.
هم اکنون ـ سال 1414هجرى قمرى ـ نزدیک به 1159 سال از عمر شریفش مى گذرد و بنا به اراده و مشیّت حکیمانه الهى، هنوز شاداب، جوان و نیرومند است.( ) و این حالت کهنسالى و نافرسودگى او، بهترین محک براى رسوایى و سیه رویى دروغگویان و دروغ پردازان «مهدى نما» و مدّعیان مهدویّت است.
مهدى قائم(علیه السلام) وارث نهایى فضایل و کمالات انبیاء و اولیاء خداست. در خرد و دانش از همه پیشتر است، و در طاعت و عبادت و بندگى از همه پیشروتر، و در کرم و بخشش از همه پیشگام تر، و در شجاعت و شهامت و رشادت از همه پیشتازتر است.( )
از کنار خانه کعبه ـ مکّه مکرّمه ـ قیام شکوهمند خود را آغاز مى کند، نخبه ترین پارسایان دلیر، و برگزیده ترین جنگاوران پرهیزکار آن زمان که 313 نفرند ـ هم شمار یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در جنگ بدر ـ به دورش حلقه مى زنند، و چون دژى محکم و استوار او را در میان مى گیرند. ...
منابع:
ـ سوره نساء آیه 159.
ـ رجعت یا دولت کریمه، ص 28، جهت اطلاع بیشتر به تفسیر درّ المنثور، ج 2، ص 427 مراجعه فرمایید.
ـ ینابیع المودّة، ج 3، ص 237، باب 71.
ـ الفصول المهمّه، ص 295 ، باب 12.
ـ سوره نساء، آیه 159.
ـ تفسیر مجمع البیان، ج 3، ص 211، المحجة، ص 62 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 426 ; تفسیر صافى، ج 2، ص 350 ; تفسیر قمى، ج 1، ص 165 ; تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 571، 662.
ـ تفسیر فخر رازى، ج 3 ص 505; درّ المنثور، ج 2، ص 241.
ـ در مورد نزول حضرت عیسى (علیه السلام) در بخش بعدى به تفصیل سخن خواهیم گفت.
ـ سوره انفال، آیه 39.
ـ ینابیع المودّة، ص 239، باب 71 ; تفسیر مجمع البیان، ج 4، ص 834.
ـ تفسیر عیاشى، ج 2، ص 60، ح 48 ; تفسیر البرهان، ج 3، ص 81، تفسیر صافى، ج 3، ص 340، و اثبات الهداة، ج 3، باب 32، ح 58 و با ترجمه فارسى، ج 7، ص 99، ح 558.
ـ جهان بعد از ظهور، ص 75.
ـ سوره توبه (برائت)، آیه 33 ـ سوره فتح، آیه 28 و سوره صف، آیه 9
ـ مستدرک حاکم، ج 4، ص 476، ح 8324 ; تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 38.
ـ المحجّة، ص 86.
ـ بحار الانوار، ج 51، ص 61.
ـ تفسیر مجمع البیان، ج 5 ص 38 و المحجة ص 87.
ـ بحار الانوار، ج 51، ص 60، ح 58 ـ ینابیع المودّة، ج 3، باب 71، ص 239 ; منتخب الاثر، فصل 2، باب 35، ص 294، ح 4 و کتاب المحجة، ص 85.
ـ سوره هود، آیه 86.
ـ نور الأبصار، ص 349 ; المهدی فی القرآن، ص 76 ; فصول المهمه، باب دوازدهم، ص 303 ; بحار الانوار، ج 52، ص 192 ح 24.
ـ سوره ابراهیم، آیه 5.
ـ ینابیع المودّة، ج 3، ص 242، باب 71.
ـ همان; المحجة ص 108.
ـ جهت آگاهى بیشتر به این کتابها مراجعه فرمایید: خصال شیخ صدوق، ص 108 ; معانى الاخبار، ص 366 ; تفسیر صافى، ج 4، ص 225 ; تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 526، و تفسیر برهان، ج 2، ص 305.
ـ درباره رجعت ـ دومین یوم الله ـ و بازگشت گروهى از بندگان شایسته خدا به دنیا، به کتاب «رجعت یا دولت کریمه» و سایر کتاب هاى مربوطه، مراجعه فرمایید.
ـ سوره حجر، آیه 36 ـ 38.
ـ فرائد السمطین، ج 2، باب 61، من السمط الثانی، ص 337 ـ ینابیع المودّة، ج 3، ص 387، باب 94 ـ بشارة الاسلام، باب 9، ص 187 ـ منتخب الاثر، فصل 2، باب 17، ص 220 ـ المهدى الموعود المنتظر، ج 1 ص 167 ـ کمال الدین صدوق، ج 2، ص 371، باب 35، ح 5.
ـ سوره اسراء (بنى اسرائیل)، آیه 33.
ـ ینابیع المودّة، ج 3، ص 243، باب 71، المحجة، ص 128.
ـ معناى این جمله از احادیث بعدى معلوم مى شود که چرا حضرت ولى عصر(علیه السلام) فرزندان کشندگان حسین(علیه السلام) را مى کشد و از آنان انتقام مى گیرد.
ـ تفسیر عیاشى، ج 2، ص 313، ح 67 ـ تفسیر برهان، ج 2، ص 419 ـ تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 163، ح 201 ـ بحار الانوار، ج 44، ص 218، ح 7.
ـ کامل الزیارات، ص 63، ح 5، باب 18.
ـ سوره انعام، آیه 164.
ـ عیون اخبار الرضا(علیه السلام) ، ص 212، ب 28، فیما جاء عن الامام على بن موسى الرضا(علیهما السلام) من الاخبار المتفرقه، ح 5 ; الزام الناصب، م ج 1، ص 72.
ـ سوره مریم، آیه 75.
ـ کافى، ج 1، ص 431 ; بحارالانوار، ج 51، ص 63 ; الزام الناصب، ج 1، ص 73.
ـ سوره نور، آیه 55.
ـ منتخب الاثر، فصل 2، باب 1، ص 150 ، موعود قرآن ص 85.
ـ سوره قصص، آیه 5.
ـ تفسیر برهان، ج 3، ص 220.
ـ ینابیع المودّة، ص 302، باب 79.
ـ سوره سجده، آیه 29.
ـ ینابیع المودّة، ص 246، باب 71، منتخب الأثر، فصل 7، باب 1، ص 470 والمحجّة، ص 174.
ـ سوره فتح، آیه 28.
ـ البیان گنجى شافعى، باب 25 و استدلال به جواز بقاء مهدى، و نور الابصار ص 186.
ـ المحجة، ص 208 ـ تفسیر قمى، ج 2، 317 ـ بحار الانوار ج 51، ص 50، ح 22
ـ کسانى که طالب تفاصیل بیشترى هستند مى توانند به کتابهاى دیگرى که در این زمینه نگاشته شده، مانند: بحار الانوار، ج 51 باب آیات مأوّله، الزام الناصب، ینابیع المودّة، موعود قرآن و کتب تفاسیر مراجعه فرمایند.
ـ اوپانیشاد، ترجمه محمّد داراشکوه (از متن سانسکریت) ج 2، ص 637.
ـ غیبت شیخ طوسى، ص 111، ص 180; بحار الانوار، ج 51 ص 74، ح 25; اثبات الهداة، ج 3، ص 502، ح 294 ; منتخب الاثر، ص 169، ح 81. و در چاپ دیگر، ص 222، ح 81.
ـ عقد الدرر، باب 3، ص 39.
ـ دلائل الامامة، ص 250; منتخب الاثر، ص 171، ح 88 و در چاپ دیگر، ص 468، ح 454، باب الامام صاحب الزمان(علیه السلام)، ح 58.
ـ سوره اعراف، آیه 128 و سوره قصص، آیه 83.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 332، ح 58 ; اثبات الهداة با ترجمه فارسى، ج 7، باب 32، ص 35، ح 369 ; اثبات الهداة، ج 3، ص 516، ح 369; غیبت شیخ طوسى، ص 282، و در چاپ دیگر، ص 472، و با ترجمه فارسى ،ج 2، ص 359، ح 7.
ـ بحار الانوار، ح 51، ص 143، ح 3; منتخب الاثر، ص 169، ح 84.
ـ دلائل الامامة، ص 244 ـ منتخب الاثر، ص 519 ـ بحار الانوار، ج 52، ص 391، ح 214.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 325، ح 40 و ص 328 ح 48 ـ غیبت نعمانى، ص 309، ح 4.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 391 ، ح 214 ; الزام الناصب، ج 2، ص 297 ; غیبت نعمانى، ص 310، ح 5 ; بشارة الاسلام، ص 200.
ـ یأتی على الناس زمان، ج 2، ص 543، ح 95.
ـ فرائد السمطین، ج 2، ص 159، باب 35 ; بحار الانوار، ج 52، ص 311، ح 4 و ج 36، ص 208 ; الزام الناصب، ج 1، ص 204 ; کمال الدین صدوق با ترجمه فارسى، ج 1، ص 384، بشارة الاسلام، ص 12، اعلام الورى، ص 403.
ـ کفایة الاثر، ص 263 ; بحار الانوار، ج 52، ص 304، ح 72.
ـ ینابیع المودّة، ج 3، ص 208، باب 68; الزام الناصب، ج 2، ص 241; منتخب الاثر، ص 158; بشارة الاسلام، ص 85.
ـ غیبت نعمانى، ص 235، باب 13، ح 23.
ـ کمال الدین صدوق با ترجمه فارسى، ج 1، ص 438، باب 31، ح 5; منتخب الاثر، ص 300، ح 1; بحارالانوار، ج 51، ص 217، ح 4.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 353، ح 109 ـ غیبت نعمانى، ص 231 باب 13، ح 14.
ـ بحار الانوار، ج 51، ص 218، ح 6.
ـ ینابیع المودّة، ج 3، ص 338، باب 84.
ـ هر مدّ در حدود 750 گرم مى باشد.
ـ سوره بقره، آیه 261.
ـ عقد الدرر، ص 211، باب 7.
ـ سوره زمر، آیه 69.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 337، ح 77.
ـ بشارات عهدین، ص 246 ـ علائم الظهور کرمانى، ص 18 ـ لمعات النور فی کیفیة الظهور، ج 1، ص 19، نور الانوار، ص 86، نور هفتم.
ـ سوره حدید، آیه 25.
ـ سوره آل عمران، آیه 83.
ـ سوره اعراف، آیه 128.
ـ ارشاد مفید، ص 364 و بحار الانوار، ج 52، ص 338، ح 83.
ـ منتخب الاثر، ص 448، ح 4.
ـ عقد الدرر، ص 35 و منتخب الاثر، ص 449، ح 9.
ـ عقد الدرر، ص 156.
ـ بشارة الاسلام، ص 183 و منتخب الاثر، ص 163، ح 66.
ـ منتخب الاثر، ص 449، ح 12.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 322، ینابیع المودة، ج 3، ص 109، باب 78 و ص 164، باب 94، منتخب الاثر، ص 220، ح 1 ; کفایة لاثر، ص 271.
ـ منتخب الاثر، فصل 2، باب 1، ص 168، ح 78.
ـ مستدرک حاکم، ج 4، ص 559.
ـ ینابیع المودّة، ج 3، ص 296، باب 78 ; بحار الانوار، ج 51، ص 80، ح 12.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 280، ح 6.
ـ ارشاد مفید، ص 364.
ـ منتخب الاثر، ص 32، ح 48 ـ کشف الغمّه، ج 2، ص 507.
ـ الزام الناصب، ج 2، ص 246.
ـ بحار الانوار، ج 25، ص 173، ح 38.
ـ احتجاج طبرسى، ج 2، ص 6.
ـ کافى، ج 1، ص 398، ح 2 و بصائر الدرجات، ص 12، ح 3.
ـ ینابیع المودّة، ج 3، ص 174، باب 89.
ـ کافى، ج 1، ص 388، ح 8 ; بحار الانوار، ج 25، ص 168.
ـ کافى، ج 1، ص 192.
ـ بحار الانوار، ج 51، ص 36.
ـ اختصاص مفید، ص 217 ـ بحار الانوار، ج 25، ص 367، ح 11.
ـ کافى، ج 1، ص 387، ح 2.
ـ بشارة الاسلام، ص 243.
ـ عقد الدرر، ص 26 و 160، آخر باب اول و باب هشتم; بحار الانوار،ج 51، ص 77، ح 35; غیبت نعمانى، ص 240 ح 34، باب 13.
ـ جگرنات به لغت سانسکریت نام بتى است که هندوها آن را مظهر خدا مى دانند.
ـ علائم الظهور کرمانى ص 17; لمعات شیرازى، ج 1، ص 18 ; نور الانوار، نور هفتم ; بشارات عهدین، ص 246 به نقل از کتاب زبدة المعارف، ذخیرة الالباب و تذکرة الاولیاء.
ـ بشارات عهدین، ص 272 ـ علائم الظهور کرمانى، ص 18.
ـ بحار الانوار، ج 51، ص 35، ح 4.
ـ بشارات عهدین، ص 245; او خواهد آمد، ص 66; علائم الظهور کرمانى، ص 18.
ـ سوره اسراء، آیه 33، جهت اطلاع بیشتر به کتاب المحجّة ص 127 ـ 129 مراجعه فرمایید.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 191، ح 24 ; بشارة الاسلام، ص 99 ; و منتخب الاثر، ص 292.
ـ ممتاطا: در زبان هندى به معنى «محمّد» است.
ـ علائم الظهور کرمانى، ص 18 ـ او خواهد آمد، ص 80.
ـ بحار الانوار، ج 6، ص 306 از رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) و ج 52، ص 254 از امام صادق(علیه السلام) ـ کافى، ج 8، ص 36، 42 ـ مهدى موعود، ص 1036، 1045 و بسیارى از منابع دیگر از تفسیر و حدیث.
ـ او خواهد آمد، ص 65 به نقل از کتاب ریگ ودا، ماندالاى 4 و 16 و 24.
ـ سوره سجده آیه 21.
ـ المحجة، ص 173.
ـ بشارات عهدین، ص 259.
ـ همان، ص 242 ـ علائم الظهور کرمانى، ص 17 ـ او خواهد آمد ص 65.
ـ بحار الانوار ،ج 52، ص 312.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 321.
ـ سوره انبیاء، آیه 105.
ـ عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزمور 37، بندهاى 9 ـ 38.
ـ همان، مزمور 96، بندهاى 10 ـ 13، ص 1247، کتاب مقدّس.
ـ عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزمور 72، بندهاى 1 ـ 2، به نقل از بشارات عهدین، ص 248 و أنیس الاعلام، ج 5، ص 92، 93.
ـ براى توضیح بیشتر به کتاب انیس الاعلام فى نصرة الاسلام، ج 5، ص 92 الى 96 و ج 7 ص 387 الى 398 مراجعه فرمایید.
ـ به کتاب نفیس منتخب الاثر، ص 247 ـ 250 مراجعه فرمایید.
ـ یسىّ به معناى قوى، پدر حضرت داود و نوه «راعوت» است، و به طورى مشهور بود که داود را پسر «یسىّ» مى نامیدند، در صورتى که خود داود شهرت و شخصیت عظیمى داشته و از پیغمبران بزرگ «بنى اسرائیل» بوده است. (قاموس کتاب مقدس).
و اما «راعوت» زنى است از «مؤاب» که سر زمینى است در شرق دریاى لوط، که با «یوغى» وصلت کرد و از او صاحب فرزندى بنام عوید ـ عویبد ـ شد که جدّ حضرت داود(علیه السلام) باشد. (لغت نامه دهخدا، حرف راء، ص 86).
ـ تورات، کتاب اشعیاى نبى، باب 11، پندهاى 1 ـ 10، ص 1548، کتاب مقدّس.
ـ به بشارت دوم، عنوان هفتم، مراجعه فرمایید.
ـ بشارة الاسلام، ص 197، 247، منتخب الأثر، ص 474، مستدرک حاکم، ج 4 ص 514 و بحار الانوار، ج 52، ص 280، ح 6.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 336، ح 71، منتخب الاثر، ص 483 و روضه کافى.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 352، ح 106 ; غیبت نعمانى، ص 239، ح 30; بشارة الاسلام، ص 242.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 352، ح 106 ـ غیبت نعمانى، ص 239، ح 30 ـ بشارة الاسلام، ص 242.
ـ در متن عربى حدیث کلمه «برید» آمده، که شامل پست، تلگراف، تلفن، تلویزیون و امثال آنها مى شود.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 336، ح 72 ـ کافى، ج 8، ص 241 ـ منتخب الاثر، ص 483.
ـ منتخب الاثر، ص 483، ح 3 ـ حق الیقین شبّر، ص 229 ج 1.
ـ بحار الانوار، ج 52، ص 336، ح 73، الزام الناصب، ج 2، ص 307.
ـ در بعضى از نسخه ها در هر دو مورد روایت که کلمه (کف دست) آمده، کلمه «کتف» نوشته شده است.
ـ غیبت نعمانى، ص 319، باب 21، ح 8 ; بحار الانوار، ج 52، ص 365، ح 144.
ـ تورات، کتاب اشعیاى نبى، باب دوم، بندهاى 2 ـ 4.
ـ مستدرک حاکم، ج 4، ص 467.
ـ کتاب مقدّس، کتاب اشعیاى نبى، ص 1046 باب 32، بندهاى 16 ـ 18
ـ مستدرک حاکم، ج 4، ص 465 ـ عقد الدرر، ص 219، باب 8 ـ البیان کنجى شافعى، باب 1، ص 93، و بسیارى دیگر از منابع معتبر اهل سنّت. جهت آگاهى بیشتر به کتاب المهدى الموعود المنتظر عند علماء أهل السنّة والإمامیّة، باب 1، ص 18، ح 15. و کتاب نفیس منتخب الاثر، ص 247، فصل 2، باب 25 مراجعه فرمایید.
ـ الملاحم و الفتن، ص 147، باب 149 ; منتخب الاثر، فصل 7، ص 478، باب 7، ح 2 ; البرهان متقى، باب 1، ص 78،ح 19.ح 19.
ـ بحار الانوار، ج 51، ص 104 ـ عقد الدرر، باب 1، ص 38.
ـ مستدرک حاکم، ج 4، ص 588 ـ منتخب الاثر، فصل 7، ص 473، باب 4، ح 1.
ـ منتخب الاثر، فصل 7، ص 473، باب 3، ح 3 ; الحاوى للفتاوى، ج 2، ص 82
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:16
تعریف مسأله و بیان سوالها ۴
سابقه و ضرورت انجام تحقیق ۶
فرضیه ها ۱۱
هدف ها ۱۲
چه کاربردی از انجام این تحقیق متصور است؟ ۱۳
روش انجام تحقیق ۱۳
روش و ابزار گردآوری اطلاعات ۱۳
فهرست منابع و مآخذ ۱۴
تعریف مسأله و بیان سوالها
خداوند متعال نوع انسان را از دو جنس مرد و زن آفریده و تفاوت در جنسیت را مایه بقای نوع انسانی قرار داده است. تفاوتهای جسمی و روحی - روانی زن و مرد ناشی از خلقت تکوینی آنهاست حکمت ها و مصلحت های خاص خود را دارد. این تفاوتها در بعد تشریحی، مسایل فقهی و حقوقی خاص و متفاوتی را برای هر دو جنس به دنبال دارد و باعث شده که احکام آنها در برخی موارد با هم مشابهت نداشته باشد.
دین مبین اسلام به عنوان آخرین دین الهی که بهترین و کامل ترین برنامه را برای سعادت دنیوی و اخروی انسان ارایه داده است برای زن و مرد هویتی واحد قایل است و تنها ملاک و معیار برتری هر یک از دو جنس را تقوی معرفی می کند.
و شخصیت انسانی آنها را واجد حقوق مساوی و مستعد رشد و کمال و تقرب به خداوند متعال می داند.
برای شناخت و درک صحیح مسایل فقهی و حقوقی زنان باید به ویژگیهای خاص تکوینی زنان در بعد روحی – روانی و جسمی توجه شود و سپس در مورد حضور متناسب زنان در عرصه های خانوادگی ،اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی و ... به قضاوت بنشینیم و گونه برداشتها و تصمیم گیریهای ما در مورد زنان تناسبی با حقوق زنان نداشته ، دچار افراط و تفریط و چه بسا حقوق زن به نام تساوی حقوق یا دفاع از حقوق زنان پایمال شود یعنی همان کاری که در سده های اخیر در غرب صورت گرفته است.
فمینیسم یا زن سالاری افراطی از جمله جریانات دفاع از حقوق زنان در سده اهی اخیر به خصوص دهه 60 میلادی است. این طرز تفکر در اواخر قرن 18 در غرب شروع به شکل گیری کرد و به طور مشخص و سازمان یافته در چهارچوب یک نهضت سیاسی در سال 1848 شروع شد.
با دقت در دیدگاهها و عملکرد فمینیست ها که گاهی گرایش های افراطی نیز در پیش گرفته اند مشاهده می کنیم که آراء آنها ناشی از سیر تاریخی ستم به زنان در غرب بوده و این ستم باعث شده که جنبشی در دفاع از حقوق زنان در آن دیار شکل بگیرد و زنانی که تا کنون ستم می دیدند اکنون به شکل دیگری در قالب دفاع از حقوق زنان مورد ستم واقع شوند.
بنابراین سؤالاتی که این رساله در صدد پاسخ به آنهاست عبارتند از:
1- آیا اسلام معتقد به تشابه حقوق زن و مرد است؟
2- آیا بعضی از محدودیت های اسلام در مورد زنان مخالف حقوق زن است؟
3- آیا طبیعت و خلقت تکوینی زن اقتضای حقوق مشابه با مرد را دارد؟
4- زیربنای تفکر فمینیستی چیست؟
5- ادعای فمینیست ها در طرفداری از حقوق زنان تا چه اندازه با واقع مطابقت دارد؟
6- تمایلات نفسانی چه تأثیری در دیدگاههای فمینیستی داشته است؟
7- مطامع سوداگران سرمایه داری چه تأثیری در رواج تفکر فیمینستی داشته است؟
سابقه و ضرورت انجام تحقیق
در زمینه حقوق زن در اسلام و دیگر مکاتب از جمله مکاتب فمینیستی آثار زیادی نگاشته شدهاست که به بررسی برخی از مهمترین آنها می پردازیم:
از جمله این آثار کتاب «فمینیسم از نظر اسلام و دیگر ملل است. این کتاب که در قالب یک رساله کارشناسی ارشد نوشته شده به بررسی حقوق زنان در حوزه های مختلف ابواب فقهی با توجه به دیدگاه مذاهب پنج گانه پرداخته است و نویسنده در آن سعی کرده است تمام حوزه هایی را که زنان در آن ذی حق هستند و شارع مقدس به حقوق آنان نیز توجه فرموده است نمایان سازد.
فرمت فایل : word+PDF
تعداد صفحات:121
فهرست مطالب:
فصل اول 1
مقدمه 2
فصل دوم 8
آشنایی با اینترنت 8
اینترنت چیست؟ 9
معنی Net چیست؟ 13
پیدایش آرپا (ARPA) 15
1- اشتراک منابع 18
2- شفافیت نسبت به محل فیزیکی 19
3- شفافیت نسبت به سختافزار 19
4- تحمل خطا 20
مولفههای اینترنت 21
معماری اینترنت 22
منابعی که بر روی اینترنت قرار دارند 24
1- پست الکترونیکی (E- mail) 25
2- پروتوکل انتقال فایل (FTP) 26
3- تل نت (Telnet) 27
4- گوفر (Gopher) 27
5- گروههای خبری (News Groups) 28
6- وب جهان گستر (World Wide Web) 29
صفحات HTML 30
Mosaic 30
مرورگر نت اسکیپ (Netscape) 32
مرورگر اینترنت اکسلپورر (IE) 32
فصل سوم 34
طراحی واسط کاربر 34
طراحی واسط کاربر 35
صفحات وب در مقایسه با طراحی اسناد سنتی 36
طراحی برای وب شبیه به طراحی برای چاپ 37
طراحی برای کاربر 41
حذر از ساخت صفحات بن بست 42
ایجاد دسترسی مستقیم برای کاربر 43
پهنای باند و تعامل 43
سادگی و ثبوت 44
طراحی صفحات کاربردی 46
نظر سنجی و گفتگو 47
طراحی برای کاربران معلول 48
ایجاد راهبری واضح برای کاربر 48
اتصالات در خدمت راهبری 50
جمع بندی 52
تصاویر گرافیک مناسب برای وب 55
تصاویر گرافیکی و مودمها 55
گرافیک و شبکههای داخلی 57
مبادی اولیه نمایش رنگی 58
پیکسلها و رنگ 59
Bit depth و فایلهای گرافیکی رنگی 61
فرمت فایلهای رنگی 62
فایلهای GIF 62
فشرده سازی در فایلهای GIF 63
فایلهای GIF پیچیده 64
مقایسۀ کاربرد فایلهای GIF و JPG 66
مزایای فایلهای GIF از این قرارند: 67
مزایای فایلهای JPG 67
جمعبندی 67
طراحی اجزای صفحه 69
طراحی و منطق دو بعدی 69
درک رسانه 72
ایجاد سلسله مراتب بصری ثابت 73
هدایت چشمان کاربر 74
اندازه صفحات وب 75
پهنای صفحه 75
طراحی گرید برای صفحات 77
شناسههای گرافیکی ثابت 78
پاورقیها 79
منطق دیداری در مقابل منطق ساختاری 81
حروف و خوانایی 82
خوانایی به نیمۀ بالای کلمات بستگی دارد 83
نقش حروف به عنوان ابزار صفحه آرایی 83
کنترل قسمتهای متنی صفحه 84
تفاوت سایز فونتها در سیستم عاملهای مختلف 86
مشخص کردن فونتهای خاص 87
رنگ در صفحات وب 88
روانشناسی رنگ 88
معرفی و بررسی چند صفحه وب دانشگاهی 92
فصل ششم 111
نتیجه گیری 111
نتیجه گیری 112
فهرست منابع و مآخذ 114
منابع فارسی 115
گزارش کار عملی 120
گزارش کار عملی 121
فصل اول
مقدمه
اینترنت (Internet) یا شاهراه اطلاعاتی، در سالهای اخیر محبوبیت چشمگیری کسب کرده است، بطوری که به سختی میتوان در روزنامهها یا مجلات و یا برنامههای تلویزیونی چیزی راجع به آن ندید و یا نشنید. طرح این رساله بر مبنای بخش گرافیکی اینترنت شکل گرفته است. آنچه برای آشنایی دانشجویان گرافیک با اینترنت و بخش گرافیکی آن ضروری به نظر میرسد، مطالبی هستند که این طرح و سئوالات آن را شکل دادهاند. در متن این رساله سعی شده است سئوالات زیر پاسخ داده شوند:
1- اینترنت چیست، از چه زمانی و چگونه آغاز شده و چه منابعی بر روی آن قرار دارند؟
2- اینترنت از چه مولفههایی تشکیل شده است؟
3- در کدام بخش از اینترنت طراحی گرافیک حضور محسوس و مهم مییابد و صفحات وب چیستند؟
4- طراحی نمای ظاهری صفحات وب به عهدۀ چه کسانی است؟
5- محدودیتها و امکانات طراحی این صفحات برای طراحان گرافیک چیست؟
به علت وسعت دامنۀ مطالب در مورد طراحی صفحات وب، سعی شده است که یک شاخه خاص از صفحات (صفحات وب دانشگاهی) به عنوان نمونه در نظر گرفته شده و کلیۀ مطالب با توجه به طراحی یک صفحۀ وب دانشگاهی و در نهایت یک سایت وب دانشگاهی انتخاب شوند.
مطالب و فصول این پایاننامه، که در ادامه اشارۀ مختصری به آنها خواهد شد به ترتیب جهت پاسخگویی به سئوالات فوق مرتب شدهاند.
اینترنت که در ابتدا برای مقاصد نظامی مطرح گردید، امروزه یکی از منابع اطلاعاتی و کاری مورد استفاده اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمانهای آموزشی و آژانسهای دولتی سراسر دنیا میباشد. افراد به کمک اینترنت میتوانند در خانه، اداره و یا هر کجا که هستند بلیط هواپیما رزرو کنند، جدیدترین اطلاعات و اخبار را تقریباً در هر زمینهای که مایل باشند، مرور کنند یا برای دوستان خود نامه بفرستند.
به طور دقیقتر میتوان تعریف کوتاه از اینترنت را به صورت زیر بیان کرد:
اینترنت شبکه وسیعی از کامپیوترها در سراسر جهان میباشد.
شبکه گروهی از کامپیوترهایی است که برای اشتراک اطلاعات به هم متصل شدهاند. این اتصال در برخی مواقع فیزیکی است (مثل کابلهای شبکه و ...) و گاهی اوقات از طریق عناصر دیگری مثل خطوط تلفن، امواج رادیویی و ماهوارهای میباشد، با استفاده از خطوط و شبکههای تلفن میتوان به کامپیوترهای دیگر در اقصی نقاط جهان (دنیا) وصل شد.
خوشبختانه اتصال به اینترنت به سادگی برقراری ارتباط تلفنی میباشد. همانطور که احتیاجی نیست برای برقراری ارتباط تلفنی کاربران بدانند سیگنالهای تلفنی به چه صورتی از مرکز سوئیچ عبور میکنند در مورد اینترنت هم لازم نیست چنین جزئیاتی را بدانند. در فصل دوم این رساله به توضیح کاملتری در مورد اینترنت، تاریخچه آن، مشخصات متمایز کننده و سایر مطالب ضروری در زمینه این شبکه جهانی میپردازیم.
از میان منابع موجود بر روی اینترنت، آنچه برای طراحان گرافیک از همه جاذبتر و مهمتر است www میباشد. با پیدایش مرورگرها و صفحات HTML به تدریج روشهای ارائه تغییر کردهاند و روز به روز پیشرفت بیشتری داشتهاند. کد نویسی HTML که در آغاز تنها برای تهیۀ صفحات حاوی مطالب صرفنظر از اندازه یا شکل یا حضور گرافیک و رنگ در صفحات پیشبینی شده بود دارای کمبودهای بسیاری است، که به تدریج اصلاح شده و میشود. به همین ترتیب مرورگرها نیز از زمان پیدایش تغییرات تدریجی داشتهاند و نسخههای جدیدتری از آنها روزانه به بازار ارائه شده است. کلیۀ این تغییر و تحولات در خدمت یک مسئله میباشد: تهیۀ یک واسط گرافیکی[1] بهتر برای کاربران اینترنت به نحوی که آنها به این رسانۀ جدید علاقمند بمانند و بتوانند نیاز خود را به راحتی برآورده کنند. واسط کاربر گرافیکی چیزی است شامل وسایل لازم برای برقراری ارتباط با کاربر، تصاویر و ایدههایی که دربردارنده معنای عملکرد هستند (کاربر با استفاده از آنها به ترتیب و پی در پی کاری را که نیاز دارد انجام میدهد و همه اینها برای ایجاد فضایی بوجود آمده که احساس دخیل بودن را در کاربر ایجاد کند) و جزئیات تصویری که اجزای این واسطها هستند.
استفاده از گرافیک تنها برای تغییر فضا و شلوغ کردن این واسطها نیست، بلکه طراحی گرافیکی عضو جدایی ناپذیری از طراحی واسط کاربر میباشد. در بخش سوم به بررسی مشخصات کلی واسط کاربر میپردازیم.
قوانین بصری و ظاهری طراحی برای صفحات وب بسیار شبیه به قوانین طراحی برای اسناد چاپی و روشهای سنتی طراحی میباشد و آنچه باعث تفاوت اصلی طراحی برای وب با طراحی برای چاپ شده است، در واقع محدودیتها و امکانات رسانۀ جدید یعنی کامپیوتر است. از آنجا که این محدودیتها و امکانات عملاً تکنیکی و فیزیکی هستند، بنابراین لازم است طراحان گرافیک در مورد مشخصات فیزیکی انتقال اطلاعات و کامپیوتر و تکنیکهای برنامهنویسی و ضعفهای آنها و تکنیکهای بهینه سازی تصاویر و نوشته اطلاع داشته باشند.
در بخش چهارم به نکاتی میپردازیم که در جهت بهینهسازی ظاهر و کارآیی طراحی گرافیک برای صفحات وب، موثر خواهد بود. اگر چه که انتشار الکترونیکی طراحان را از هزینهها و محدودیتهای چاپ سنتی آسوده میسازد، اما اگر طراح بخواهد تصاویر گرافیکی را برای نمایش در مونیتورهای مختلف آماده کند، هنوز احتیاج به انجام محاسبات دارد. تفاوت دیگر رسانۀ جدید با اسناد کاغذی روش یافتن مطالب و هدایت مخاطب در صفحات است که بسیار مهم است. منابع اطلاعاتی صرفنظر از این که متشکل از صفحات کاغذ معمولی یا صفحات وب باشند. باید واضح، مرتب و به صورت قابل اعتمادی ارائه شوند. چیدن صحیح عناصر اعم از متن و گرافیک بر روی یک صفحه وب میتواند توجه کاربر را جلب کند و اولویت مورد نظر طراح را به کاربر منتقل کند و باعث تعامل کاراتر و لذتبخشتر کاربر شود. مروری بر قواعد معمول طراحی، صفحهبندی، طراحی حروف در قالب صفحات وب باعث طراحی هدفمندتر و یکدستتری توسط طراحان خواهد شد در فصل پنجم مطالب کلی در مورد طراحی داخلی صفحات وب ارائه خواهد شد. در فصل ششم بررسی چند صفحه وب و در فصل هفتم نتیجهگیری آورده شده است.
خوشبختانه در جامعۀ گرافیک کشورمان اساتید و دانشجویان تدریجاً با این رسانه آشنا شدهاند یا میشوند. جای امیدواری است که در آیندۀ بسیار نزدیک این عرصۀ پراهمیت از طراحی گرافیک، به عنوان واحدهای درسی ضروری برای رشته گرافیک در نظر گرفته شود. چنانکه در اکثر کشورهای پیشرفته از چند سال پیش چنین اتفاقی افتاده و طراحی برای اینترنت از چندین سال پیش به صورت گرایشی مستقل در مقطع لیسانس و بالاتر به چشم میخورد. امید است رسالۀ حاضر بتواند در جهت آشنایی اولیۀ دانشجویان رشته گرافیک با این مهم نقشی هرچند جزیی ایفاء کند.
فصل دوم آشنایی با اینترنت
اینترنت چیست؟
اینترنت نامی برای سیستمی گسترده و جهانی، شامل مردم، اطلاعات و کامپیوترها است. اینترنت تا حدی بزرگ و پیچیده است که در محدوده درک یک شخص نمیگنجد. نه تنها کسی نیست که تمام اینترنت را درک کند، بلکه هیچ فردی پیدا نمیشود که حتی بیشتر آن را بفهمد.
ریشههای اینترنت به پروژهای به نام آرپانت (Arpanet)، که توسط آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته در دپارتمان دفاع ایالت متحده حمایت میشد، باز میگردد. وزارت دفاع میخواست شبکهای بسازد که خودش را تحت شرایط سخت و ناسازگار نگهداری کند (شبکه دو یا چند کامپیوتر است که به یکدیگر متصل میشوند.) ایدۀ اصلی ساختن شبکهای بود که قادر باشد اطلاعات نظامی و دولتی را طی «حادثهای هستهای» منتقل کند.
پروژه در سال 1968 آغاز شد و به زودی به سمت هدف توسعۀ فنون برای ساختن شبکهای در مقیاس بزرگ رشد نمود. پروژۀ آرپانت برای سالها ادامه داشت و از زمانی که به طور رسمی اعلام شد که کامل شده است تکنولوژی متصل ساختن مطمئن کامپیوترها توسعه یافته است و امروز روح آرپانت ستون فقرات اینترنت را شکل میدهد.
در ابتدا، هدف محققین آرپانت ساخت یک شبکه بزرگ برای متصل ساختن کامپیوتر در مسافتهای طولانی بود اما در اواسط دهه 1970 روشن شد که هیچ شبکه منفردی قادر به تامین نیازهای همه افراد نیست. محققین دیدند که توسعه تکنولوژیای که بتواند انواع مختلفی از شبکهها را به هم، در سیستمی بزرگ و منفرد متصل سازد، بسیار مفیدتر میباشد. این دید باعث مطرح شدن مفهوم میان شبکه Internet work)) یا اینترنت (Internet) شد.
بنابراین، اینترنت امروزی واقعاً شبکه کامپیوتری بزرگ و منفردی نمیباشد. اینترنت عملاً مجموعهای از دهها هزار شبکه گسترده در اقصی نقاط جهان میباشد.
CUI: Graphical User Interface.-[1]
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:104
فهرست مطالب:
موضوع صفحه
مارکسیسم 4
مارکس 5
از مارکس تا لنین 19
لنین و مارکسیسم در شوروی 24
مارکسیسم در غرب معاصر 38
مارکسیسم فلسفی 44
آنتونیوگرامشی 45
گئورک لوکاچ 47
شرایط اقتصادی مهیا برای رشد سوسیالیسم در اروپا 52
نظریه ارزش اضافی 60
سیاست نوین اقتصادی 62
انقلاب روسیه در برخورد با دهقانان 63
انقلاب در روستاها 66
کمیتههای بینوایان 68
سالهای گرسنگی با پنج میلیون قربانی 69
بازنگری سیاست کشاورزی 70
فروش در بازار آزاد 72
کشتزارهای اشتراکی 73
بزرگداشت استالین 74
ویژگیهای کولاک 75
کلخوز 75
گفت و گوی استالین و چرچیل 76
پاکسازی واحدهای کشاورزی از کولاکها 78
شورشهای فراگیر در روستاهای شوروی 80
رونق کشاورزی 81
چه باید کرد؟ 82
برتری سیاست بر اقتصاد 84
سیاست نوین اقتصادی 84
استالین و سیاست نوین اقتصادی 86
کشاورزان و شیوه تازه درآمد 89
پیروزی از دید استالین 91
رویارویی بوخارین با استالین 92
موانع بازرگانی خارجی چین کمونیست 94
سخن پایانی 95
مارکسیسم
بدون تردید، مارکسیسم یکی از شایعترین آموزههای قرن بیستم است. این آموزه در قالب کشورهای اتحاد جماهیر شوروی و دیگر بلوک کمونیستی در اروپا، آسیا و برخی از نقاط دیگر جهان با لیبرال – دموکراسی که آموزه غالب کشورهای غربی است و ایالات متحده امریکا و کشورهایی همچون ژاپن در آسیا و کانادا در آمریکای شمالی به مدت دهها سال در قرن بیستم به رقابت برخاست، سرانجام با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بخش اعظم جهان کمونیستی صحنه را برای رقیب و خصم دیرپای خود، سرمایه داری ترک گفت. با این حال، اهمیت مطالعه آموزه مارکسیسم تنها در شکل بندی نظامهای سیاسی قرن بیستم خلاصه نمیشود. مارکسیسم در مقایسه با شکل بندی نظامهای سیاسی قرن بیستم خلاصه نمیشود. مارکسیسم در مقایسه با لیبرالیسم، دموکراسی، سوسیالیسم، آنارشیسم و توتالیتاریسم در گستره عظیمی از آراء و نظریات، از شئون مختلف برخوردار است. کافی است که به آراء مارکسیستها در زمینههای هستیشناسی و فلسفه تاریخ گرفته تا زیبایی شناسی توجه کنیم تا صحت مدعای گستردگی حیطه های مورد علاقه و توجه مارکسیسم نسبت به دیگر آموزه های غربی آشکار گردد. با این حال، باید توجه داشت که در میان آموزه های غالب و شایع، مارکسیسم تنها آموزهای است که نامش را از یک شخص یعنی مارکس برگرفته است، هر چند بعدها با ترکیباتی مانند لنینیسم، مائوئیسم، تروتسکیسم، استالینیسم و حتی در ردههایی همچون تیتوئیسم، خروشچفیسم یا گورباچفیسم نیز در هم آمیخت؛ با وجود این، سهم مارکس همچون گذشته همه و دارای نقش اصلی است. لذا بهتر است مطالعه آموزه مارکسیسم را با مارکس شروع کنیم و سپس به اختلاف مارکس با لنین و تروتسکی و دیگران و سرانجام به گونههایی از مارکسیسم غربی در اروپای معاصر بپردازیم. همچنین برای سنجش بیشتر مارکسیسم در قرن بیستم، ترجیح داده شده آراء مکتب فرانکفورت و متفرکانی مانند مارکوزه و هابرماس را هم که وامگیری بسیار از مارکس داشته اند ولی سخت بتوان آنان را مارکسیستهای کامل خواند، به دیگری واگذاشت.
مارکس
در آغاز باید توجه داد که عده ای، به شدت اعتقاد دارند باید میان مارکس و هوادارانش یعنی مارکسیستها تفاوت گذاشت. این اهتمام از چند جهت اهمیت دارد: یکی آنکه از درهم آمیختن آراء مارکس یا مارکسیها تا حد امکان ممانعت به عمل میآید و فرض بر آن قرار میگیرد که می توان با رجوع خود مارکس به شناخت اصیلتری دست یافت و دوم آنکه، در اختیار نبودن تعدادی از آثار مارکس در نزد هوادارانش بویژه هواداران اولیه وی و کشف یا چاپ آن آثار در دهههای بعدی مانع از آن شده است تا مارکسیستها تفسیر جامعی از آراء و نظریات مارکس داشته باشند.
یکی از این آثار گروندیسه یا مبانی نقد اقتصاد سیاسی است که نیم قرن پس از مرگ مارکس و تنها در فاصله سالهای 1939 – 1941 در مسکو به طور کامل به چاپ رسید. به این اعتبار تعدادی از نام آوران مارکسیست مانند پلخانف ، لوکزامبورک یا بوخارین به شکل کامل به گروندریسه دسترسی نداشتهاند. مطالب گروندریسه (1857-1858) حدود یک ربع قرن، قبل از فوت مارکس نوشته شده بود. تنها مشکل برای فهم مارکس، تمایز میان مارکس و مارکسیها نیست، بلکه حجم زیاد آثار وی و تنوع مطالب آنها مشکلاتی برای هارکس شناسان و طرفداران وی ایجاد کرده است.
اگر تحولات زندگانی مارکس را، که هم موثر در اندیشه هایش بوده و هم عدهای را بر آن داشت تا از مارکس جوان یا مارکس پیر یا به نسبت موضوعی از مارکس اقتصاددان ، جامعه شناس یا انقلابی نام ببرند بر عوامل یاد شده بیفزاییم، گوشههایی از مشکلات برای مارکس شناسی را در نظر آوردهایم و سرانجام، باید توجه کنیم که مارکس برای تعداد بسیاری از مارکسیستها و و کمونیستها از چنان جذبه و احترامی برخوردار بود که با وی و آثارش معامله شبه مذهبی انجام میشد و متقابلاً وی که او را تا حد یک شر مجسم مورد ناسزا قرار داده اند، هر کدام به نوعی، مانع از درک متناسب آثار و آراء مارکس شدند. با توجه به جمیع جهات، انتظار نمیرود که بتوان شرح جامع و مفصلی از آراء مارکس ذکر گردد.
در نتیجه، تنها به خطوط اصلی و آثار و آراء مهم وی توجه میشود.
تقسیمبندیهای متعددی برای فهم مارکس پیشنهاد شده که به دو مورد آن اشاره میشود:
مارکس را با توجه به سه مقوله فلسفه آلمانی با گرایش ایدئالیستی هگل، انقلابیگری اروپا، خاصه سنت فرانسوی آن و مقوله سوم، اقتصاد سرمایهداری انگلستان مورد مطالعه قرار داد.
تقسیمبندی دیگر، ترجیحاً متأثر از موضوعات مورد تأمل و توجه مارکس، پیشنهاد میکند که مولفههای سه گانه ماتریالیسم دیالکتیک، ماتریالیسم تاریخی و تجزیه و تحلیل سرمایهداری سرفصلهای اصلی مطالعه مارکس قرار گیرند. در کنار این دو تقسیمبندی، پیشنهاد کلی از یوس برخی ار شارحان مارکس است که ترجیح دادهاند مهمترین شاخص را در افکار و نظریات مارکس شناسایی کنند و براساس آن به شرح اندیشههای وی و سازماندهی آن بپردازند؛ به طور مثال، ریمون آرون، جامعه شناس فرانسوی معتقد است که مارکس پیش از هر چیز اقتصاددان و جامعه شناس نظام سرمایهداری است یا تاکر بر جنبه انقلابیگری مارکس همچون محور اصلی تأکید کرده است. در اینجا ترکیبی از دو پیشنهاد مقایسه میشود.
در اینکه مارکس از فلسفه آلمان، بویژه هگل، متأثر بود تردیدی نیست. وی را میتوان در آن دسته از هگلیان جوانی قرار داد که در سالهای 1830 تا 1848 جنبشی فلسفی بر پایه اندیشه هگلی ( ولی نه مریدانه ) و همچنین نقد محافظه کارنی اجتماعی – دینی روز ایجاد کردند. چهره های فوئرباخ، استراوس، مارکس و انگلس شامل این دستهاند (استپلویچ، 1373، دیباچه). اروپا، بخصوص فرانسه، در سالهای 1830 و 1848 شاهد تحولات انقلابی بود و هگلیان جوان در شرایط بحرانی و تبدار اجتماعی به سر میبردند. به طور کل در سالهای حیات مارکس، اروپا شاهد خیزشها و جنبشهای متعددی بود. تنها در فرانسه چندین نوبت نظام پادشاهای، جمهوری و امپراتوری جای خود را به یکدیگر سپردند. در این شرایط، مارکس به رغم تأثیرگیری از هگل به شکل مرید یا شارح آموزههای هگلی ظاهر شد. وی در همان ایام جنبش فلسفی هگلیان جوان، مقاله ای با عنوان «گامی در نقد فلسفه حق هگل» نوشت و موضع خود را همچون ناقد هگل نشان داد. بدون وارد شدن به جزئیات مباحث، باید توجه دهیم که مارکس از دسته اصلی آموزه هگل یعنی "idea " و ایدئالیسم نهفته در آن را واژگونه استفاده کرد ؛ یعنی دیالکتیک هگلی را در قالب مادی و در خدمت یک اندیشه انقلابی قرار داد. این جمله مارکس در کتاب تزهایی در باب فوئرباخ که «کار فیلسوف اگر تا کنون فهم جهان بوده حال باید به تغییر آن منجر گردد»، در جهت همین تحولات و بن مایه انقلابیگری مارکس است. اندیشه ماتریالیسم – دیالکتیک که در اصل ابداع انگلس است، در کنار توجه به پراکسیس، یعنی تقابل اندیشه و عمل یا همان کاربرد دیالکتیک برای بر هم زدن تصور ایستا از دو مقوله دهن و عین، از مهمترین محورهایی است که تضمین کننده هستیشناسی مارکس است. بعضی گمان دارند که پراکسیس و ماتریالیسم – دیالکتیک در کنار تحلیل بتوارگی کالا و از خود بیگانگی سرمایهداری، هسته اصلی تجدید حیات مارکسیسم است که توأم با میراثی انسانی و متفاوت از مارکسیسم ساختگرا یا تحلیلی است. در مورد مارکسیسم ساختگرا و مارکسیسم تحلیلی در ادامه مطالبی آورده خواهد شد. در اینجا قصد نشان دادن اهمیت و بقای پراکسیس و ماتریالیسم – دیالکتیک برای برخی از موافقان مارکس بویژه در جهت بحرانهای برخاسته از فروپاشی شوروی و نظامهای کمونیستی اروپای شرقی است.
نقد هگل در خدمت پردازش گرایشهای سوسیالیستی و کمونیستی مارکس قرار گرفت. آغاز آشنایی مارکس با دوست سرمایه دارش، انگلس، که از خانوادهای کارخانهدار برخاسته بود و به 1844 برمیگشت. آنها در آن سال در فعالیتهای سازمان بینالمللی کارگران و مهمتر از آن در مباحثات سوسیالیستها در مورد چگونگی سازماندهی اجتماعی و نقادی اقتصاد سرمایه داری و بورژوازی و نیز در فضای انقلابیگری حاکم بر قرن نوزدهم اروپا درگیر شده بودند. این دو یار، در سال 1847 توسط سازمان بین الملل کارگری که در لندن کنگره ای تشکیل داده بود، مأمور شدند تا برنامه تئوریک و عملیای را تنظیم و برای انتشار ارائه نمایند. این برنامه یا مانیفست، چند هفته قبل از انقلاب فوریه 1848 فرانسه تهیه شد، هر چند چاپ و انتشار آن به وقوع انقلاب یاد شده، وصال نداد. در همین مانیفست (بیانیه)، مارکس به همراه انگلس خطوط اصلی نظریه تاریخی خود را که همان ماتریالیسم تاریخی است عرضه میکند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه 1
گفتار اول: روابط مالی زن و شوهر 2
الف) تبیین برخی مفاهیم 2
ب) اختیارات زن و شوهر در مسائل مالی 3
ج)تأمین هزینه و معاش خانواده (نفقه) 10
گفتار دوم: ریاست خانواده 13
الف) فلسفه ریاست شوهر بر خانواده 13
ب) ادله 15
ج) حدود ریاست شوهر 18
نتیجه گیری 22
منابع 23
چکیده:
زن و شوهر با قرارداد ازدواج، حقوق و تکالیف مختلفی نسبت به یکدیگر پیدا میکنند.
در حقوق اسلام و ایران اصل استقلال مالی زوجین مبنای روابط مالی زوجین است و هر یک از زن و شوهر در اکتساب و تصرّف اموال خود استقلال کامل دارند. امّا در حقوق کشورهای غربی از جمله فرانسه، در رژیم اشتراک اموال، مرد به عنوان رئیس اشتراک، اداره اموال مشترک زوجین را در اختیار دارد و در رژیم جدایی مطلقِ اموال نیز مطابق فرض قانونی، حق تصرف در اموال زن را دارد مگر اینکه زن صریحا آن را رد نماید. از طرف دیگر تأمین هزینه خانواده در حقوق اسلام تعهدی یک جانبه است و زن در این زمینه هیچ تکلیفی ندارد ولی در حقوق فرانسه یک تعهد دو جانبه است و زن نیز مکلف به تأمین آن است.
ریاست شوهر بر خانواده با عنایت به ضرورت وجود مدیر و سرپرست در هر تشکّل و جامعهای، یک ریاست اداری است نه استبدادی و هرگز زن، ملزم به اطاعت از مرد در امور شخصی او نیست.
یکی از مسائلی که به عنوان تبعیض بین زن و مرد عنوان گردیده، روابط حقوقی میان زن و شوهر است. برخی در این باره ابراز داشتهاند که بسیاری از قوانین فقهی بین زن و مرد تبعیض قائل شده است. و ضرورت دارد ایران هم به کنوانسیون بینالمللی حقوق زنان که خواهان تساوی همه جانبه زن و مرد است بپیوندد.
برای روشن شدن زوایای مختلف این بحث، روابط زن و شوهر را در مسائل مالی و مسائل غیر مالی آنها (مسأله ریاست شوهر در خانواده) در دو گفتار مطرح خواهیم کرد.
مقدمه:
خانواده یک واحد اجتماعى است که هدف از آن تأمین سلامت روحى و روانى افراد آن است، قرآن کریم براى تمام افراد خانواده یک حقوقى قائل است، و این حقوق در قبال وظایفى است که نسبت به همدیگر دارد، ممکن نیست کسى را پیدا بکنیم که حقّى در موردى داشته باشد و بدون اینکه وظیفهاى بر دوش او قرار گیرد، پس بنابر این همانطور که مرد در برابر وظایفى که نسبت به همسر و فرزندان خود دارد و این موجب شده که حقوقى نیز به عهده آنها داشته باشد، زن نیز در قبال وظایف که در زندگى بعهده او نهاده شده است از حقوقى برخوردار است، و این حقوق زن در خانواده متفاوت است، یعنی بعهده شوهر بعنوان همسر یک حقوقى دارد و بعهده فرزندان بعنوان مادر حقوقى دیگر. ما در اینجا حقوق و تکالیف زن نسبت به شوهر را بررسی می کنیم.