هر علامت با ترکیبی از علائم که قادر باشد کالائی را از کالا یا خدمات دیگر متمایز نماید علائم تجاری نام دارد. علائم تجاری به صورت گرافیکی نشان داده میشوند.علائم تجاری شامل: هر کلمه، رسم، سمبل، شیئی یا هر نوع ترکیبی از آنها که قادر به شناسائی و متمایز کردن کالاها یا خدمات خاص از سایر کالا و خدماتی که توسط دیگران تولید میگردد. بعلاوه این علائم نشان دهنده منبع کالا بوده حتی اگر آن منبع ناشناخته باشد.نشانه منبع نشان میدهد که محصول به یک منطقه جغرافیایی خاص تعلق دارد مثل
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:10
چکیده:
افلاطون در رساله تیمائوس به نوصیف جهان طبیعی و فیزیکی می پردازد . در توصیفات افلاطون ، آنچه چشمگیر است (وساید متاثر از فیثاغوریان ) میل به ریاضیاتی کردن همه چیز است ، به علاوه ارسطو می گوید : افلاطون قائل به این بود که :
- صور ، اعدادند
- اشیاء به سبب بهرمندی از اعدادموجودند
- اعدادمرکبند از واحد و « بزرگ و کوچک » و یا « دوی نامعین » ( به جای محدود و نامحدود فیثاغوری )
- ریاضیات وضع واسطه ای میان « صور » و اشیاء دارند .
همچنین او قائل بود که حرکات پیچ پیچ اجرام آسمانی با قانون ریاضی مطابق است و نظم در اجسام طبیعی ، قابل بیان به نحو ریاضی اند . هر چند گرایش تان و تمام به ریاضی کردن همه چیز را امری ناموفق ، از سوی افلاطون دانسته اند . لکن آنچه در این کوشش برای ما ، مهم است ، این است که آیا وی با عقلانی کردن واقعیت و بخصوص طبیعت محسوس ، از طریق ریاضیاتی کردن آن ، به سوی نوعی ماشین گرایی قدم برنمیدارد ؟ عجیب می نماید که کسی که در باره عروج به زیبایی مطلقش تحت الهام از ارس در رساله میهمانی سخن می گوید ، چنین راوو را قائل شود . آیا باید بر آن شد که در تمام رساله های دیگر ، سقراط حقیقتاً به عنوان سقراط سخن نگفته است و اکنون در تیمائوس ، افلاطون ، آرای خود را بیان داشته است ؟
آیا انتساب صور به اعداد آنها را از جایگاه رفیعشان به سوی یک دستگاه ماشینی تنزل نمی دهند ؟
هر چند به نظر می رسد از سویی با ریاضیاتی شدن جهان طبیعی و جهان مثل و تبدیل آن به جهان قوانین معقول ، افلاطون به سوی ماشینی کردن جهان قوانین معقول ، افلاطون به سوی ماشینی کردن جهان پیش می رود و از سوی دیگر و در مقابل این رای گفته شده است که از قضا زیاضیاتی کردن طبیعت ، اعتلای آن است با عروج به زیبایی مطلق سازگار نیست ،از فیثاغوریان و گرایش همزمان آنان به ریاضیاتی کردن همه چیز ودر عین حال عرفان مداری آنان سخن به میان آمده است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:18
فهرست مطالب:
مقدمه:
دایره در هنر بینالنهرین و ایران
دایره در هنر دینی هند و سنت بودایی
نتیجهگیری:
منابع و مأخذها:
چکیده:
هندسه در راز و رمزهای دینی
بررسی تطبیقی دایره به عنوان نماد دینی در تمدنهای بینالنهرین، ایران، آیین بودایی هند و چین
مقدمه:
در جهان باستان، اعتقادات دینی و اسطورهای سر منشأ بسیاری حرکتهای انسانی بود. درون و ذات هر پدیدهای که رخ میداد به نوعی به اسطوره و دین پیوند میخورد و هنر بهترین وسیله برای نمایش این تفکر دینی و اسطورهای بود.
در هنر باستانی، برخی نقشها و نمادها صرفا تصویر نبودند بلکه نماد یک عقیده و سمبل دینی بودند. از میان این نشانههای دینی میتوان به دایره اشاره کرد. دایره در جهان باستان از جمله بینالنهرین، ایران، مصر، هند و تمدنهای بودایی مذهب نقش مهمی را به عنوان سمبل دینی به عهده گرفته است.
حضور دایره در ابتدا در ادیان خدا - خورشید، از بینالنهرین شروع شد و به ایران رفت. دایره نماد خدای خورشید بود ولی بعدها به عنوان نماد دینی و عقیدتی به مصر و چین و هند و... رفت و نقشهای متعددی به خود گرفت.
دایره و مرکز از جمله رمزهای اساسی محسوب میشوند. درخت زندگی و مار، در زمانی اساطیری و در بهشت روی زمین که مستدیر توصیف شده، نشانهها و نگاهبانان مرکز بودند. در غالب تمدنها، ابدیت به شکل دایره و چرخ و اروبوروس، ماری که دمش را گاز گرفته تصویر میشود. شکل مدور نمودار یکی از مهمترین جهات زندگی یعنی وحدت و کلیت و شکفتگی و کمال است. انسان غالبا در درون دایرهای که نشانگر تناسبات پیکر است تصویر شده است. در بسیاری سنن، به این شکل بسته که انسان را در برگرفته؛ محافظت میکند، کار ویژهای جادویی منسوب شده است.(مونیک دوبوکور،1376،ص77(
در تمامی ادیان و اساطیری که خورشید نقش مهمی در آنها ایفا میکند شکل خورشید به تدریج تبدیل به دایره شده و به عنوان نماد خورشید در هنرهای دینی آنان مطرح شده است.
«خورشید غالبا در مرکز کیهان تصویر شده است و نشانهی عقل عالم به شمار رفته است آن چنان که قلب آدمی مقر بعضی قوای وی محسوب میشود. خورشید به عنوان قلب جهان و چشم عالم، گاه در مرکز چرخ فلک البروج میدرخشد و نیز یکی از صور درخت جهان است که در این نقش پرتوهایش درخت زندگی به شمار میروند(مونیک دوبوکور،1376، ص86)
در این تحقیق به بررسی تطبیقی دایره در اعتقادات مذهبی بینالنهرین، ایران، هند و نیز جهان بودایی مانند چین پرداخته میشود، به اهمیت دایره در هنر مذهبی جهان باستان توجه شود.
دایره در هنر بینالنهرین و ایران
در تمدن بینالنهرین، آشور( آسور) خدای بزرگ و محافظ کشور آشور است. قرص بالدار او را احاطه کرده است و کمانی بر ضد دشمنان دارد. وی حامی جنگ و سپاه کشور خود است.(جیمز هال، ص327)
در کهنترین تصاویر خورشید- خدایان، هالهی تقدس ظاهر میشود که به شکل قرص است. هاله یا به صورت قرص ساده یا پرتوهای نوری در میآید که از سر آنها ساطع است.(جیمز هال، ص221)
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:10
چکیده:
چکیده: در گزارش رییس شورای عالی امنیت آمریکا ایران به عنوان بزرگترین چالش در برابر آمریکا انگاشته شده است که خطری فراتر از آن در برابر آمریکا وجود ندارد. ایران در این گزارش متهم است که از گروههای تروریستی حمایت میکند (منظور گروههای که علیه اسرائیل میجنگند و ان رژیم را به رسمیت نمیشناسند)، در صدد نابودی اسرائیل و بر هم زدن دمکراسی در عراق است. این گزارش سعی بر آن دارد که نشان دهد آمریکا آماده درگیر شدن در جنگ دیگری به رغم مشکلات فراوانش در عراق را داراست.
دیپلماسی آمریکا در ماه مارس سال 2006شاهد فعالیت فشرده مقامات این کشور با هدف افزایش فشار علیه ایران به دلیل برنامه هستهای تهران بود.
تغییر موضع واشنگتن در برابر هند و امضای موافقتنامه هستهای با دهلی نو و ارتقاء موقعیت این کشور به باشگاه کشورهای دارنده تکنولوژی هستهای، کشوری که معاهده عدم انتشار سلاح هستهای را امضا نکرده است، موجی از انتقادات را حتی در داخل آمریکا بر انگیخت.
آمریکا به این معاهده نیاز داشت تا ایران را از برنامه هستهایاش باز دارد و با این موافقتنامه هند که در اردو غیرمتعهدها قرار دارد به یک چرخش غیر قابل پیشبینی در آژانس اتمی دست زد که بر اساس منافع ملی ان کشور بود.
تکذیب مقامات رسمی هند و مقامات آمریکایی در خریدن رای هند در آژانس دیری نپایید و بالاخره خانم رایس در پاسخ به نمایندگان کنگره در مورد موافقتنامه اتمی با دهلی نو، هدف از آن را معامله با هند بر سر ایران خواند.
این اقدام هر چند در این زمینه قابل تفسیر است اما وجه دیگر این اقدام واشنگتن، تحکیم جبهه ضد چین و کاهش حتی المقدور دوستی هند با روسیه نیز می باشد.
اما شاید از همه این حوادث مهم تر انتشار گزارش شورای عالی امنیت ملی آمریکا بود که در تاریخ 16 /3/2006 انتشار یافت و خلاصهای از آن بر زبان رئیسجمهور و بخشهای دیگران از زبان دیگر مقامات آمریکایی مطرح شد که مشابهت زیادی با گزارش این شورا در سال 2002 بود و میتوان آن را مکمل آن دانست.
در این طرح بار دیگر حملات پیشگیرانه علیه هر تهدید احتمالی هستهای و یا تلاش جهت به دست آوردن سلاح هستهای تاکید شده است که اشاره مستقیم به ایران دارد.
«استیون هادلی» رییس شورای عالی امنیت آمریکا که پس از رایس عهدهدار این پست شده است، کشورش را متعهد به حملات پیشگیرانه حتی اگر خطر در شرف وقوع نباشد، می داند و این استراتژی را برای حکومتهای که خواهان دستیابی به سلاح کشتار دسته جمعی هستند موثر میداند.
در گزارش این شورا ایران به عنوان بزرگترین چالش در برابر آمریکا انگاشته شده است که خطری فراتر از آن در برابر آمریکا وجود ندارد. ایران در این گزارش متهم است که از گروههای تروریستی حمایت میکند (منظور گروههای که علیه اسرائیل میجنگند و ان رژیم را به رسمیت نمیشناسند)، در صدد نابودی اسرائیل و بر هم زدن دمکراسی در عراق است.
این گزارش سعی بر آن دارد که نشان دهد آمریکا آماده درگیر شدن در جنگ دیگری به رغم مشکلات فراوانش در عراق را داراست.
در همان روزی که بوش اتهام به ایران را بر زبان جاری کرد، نماینده اش در سازمان ملل برنامه هستهای ایران را در ردیف حملات یازده سپتامبر قرار داد و آن را به عنوان یک تهدید قلمداد کرد که اگر با این واقعیت الان مقابله نشود، به خطر بزرگتری تبدیل خواهد شد.
اظهارات بلر و استراو نخستوزیر و وزیر امور خارجه انگلیس در مورد انتقال پرونده به شورای امنیت و رسیدن زمان تصمیم گیری های سخت نشان از بی حوصلگی و شتاب آمریکا برای یکسره کردن پرونده هستهای ایران است.
نباید سادهانگاری کرد تصمیم برای جنگ با ایران در روی میز تصمیم گیرندگان آمریکایی قرار دارد و آنها اکنون فضایی را یافته اند که می خواهند از این طریق به شکست های سیاسی خود در بیست و هشت سال گذشته بر آیند، اما معادله ایران معادله سادهای نیست و پارامترهای زیادی در ان قرار دارد که نادیده انگاشتن آن فاجعهای برای صلح جهانی به طور کلی و آمریکا به طور اخص میباشد.
آمادهسازی برای جنگ جه از نظر سیاسی و چه از نظر نظامی بعد از شکست مذاکرات آغاز نمیشود بلکه در خلال آن و یا حتی پیش از آن صورت میگیرد.
با اعلام مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکا پس از یک ربع قرن این اندیشه در نزد بسیاری احیا شد که روابط ایران و آمریکا بر خلاف تمامی وقایع متناقض حتی آنچه که در مورد آنچه که به عنوان احتمال جنگ بین دو کشور میبینیم و میشنویم جز خیال و نمایش چیز دیگری نیست.
اما با وجود مذاکرات بین دو کشور، نباید گزینه نظامی آمریکا را دور از نظر داشت.
زمانی این گزینه کنار میرود که مذاکرات با موفقیت پایان یابد و این امر نیز به سادگی قابل دسترس نیست، هر چند هر دو کشور خواهان ثبات عراق هستند اما خواسته هر کدام با اهداف متفاوتی صورت میگیرد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:10
چکیده:
چکیده: در گزارش رییس شورای عالی امنیت آمریکا ایران به عنوان بزرگترین چالش در برابر آمریکا انگاشته شده است که خطری فراتر از آن در برابر آمریکا وجود ندارد. ایران در این گزارش متهم است که از گروههای تروریستی حمایت میکند (منظور گروههای که علیه اسرائیل میجنگند و ان رژیم را به رسمیت نمیشناسند)، در صدد نابودی اسرائیل و بر هم زدن دمکراسی در عراق است. این گزارش سعی بر آن دارد که نشان دهد آمریکا آماده درگیر شدن در جنگ دیگری به رغم مشکلات فراوانش در عراق را داراست.
دیپلماسی آمریکا در ماه مارس سال 2006شاهد فعالیت فشرده مقامات این کشور با هدف افزایش فشار علیه ایران به دلیل برنامه هستهای تهران بود.
تغییر موضع واشنگتن در برابر هند و امضای موافقتنامه هستهای با دهلی نو و ارتقاء موقعیت این کشور به باشگاه کشورهای دارنده تکنولوژی هستهای، کشوری که معاهده عدم انتشار سلاح هستهای را امضا نکرده است، موجی از انتقادات را حتی در داخل آمریکا بر انگیخت.
آمریکا به این معاهده نیاز داشت تا ایران را از برنامه هستهایاش باز دارد و با این موافقتنامه هند که در اردو غیرمتعهدها قرار دارد به یک چرخش غیر قابل پیشبینی در آژانس اتمی دست زد که بر اساس منافع ملی ان کشور بود.
تکذیب مقامات رسمی هند و مقامات آمریکایی در خریدن رای هند در آژانس دیری نپایید و بالاخره خانم رایس در پاسخ به نمایندگان کنگره در مورد موافقتنامه اتمی با دهلی نو، هدف از آن را معامله با هند بر سر ایران خواند.
این اقدام هر چند در این زمینه قابل تفسیر است اما وجه دیگر این اقدام واشنگتن، تحکیم جبهه ضد چین و کاهش حتی المقدور دوستی هند با روسیه نیز می باشد.
اما شاید از همه این حوادث مهم تر انتشار گزارش شورای عالی امنیت ملی آمریکا بود که در تاریخ 16 /3/2006 انتشار یافت و خلاصهای از آن بر زبان رئیسجمهور و بخشهای دیگران از زبان دیگر مقامات آمریکایی مطرح شد که مشابهت زیادی با گزارش این شورا در سال 2002 بود و میتوان آن را مکمل آن دانست.
در این طرح بار دیگر حملات پیشگیرانه علیه هر تهدید احتمالی هستهای و یا تلاش جهت به دست آوردن سلاح هستهای تاکید شده است که اشاره مستقیم به ایران دارد.
«استیون هادلی» رییس شورای عالی امنیت آمریکا که پس از رایس عهدهدار این پست شده است، کشورش را متعهد به حملات پیشگیرانه حتی اگر خطر در شرف وقوع نباشد، می داند و این استراتژی را برای حکومتهای که خواهان دستیابی به سلاح کشتار دسته جمعی هستند موثر میداند.
در گزارش این شورا ایران به عنوان بزرگترین چالش در برابر آمریکا انگاشته شده است که خطری فراتر از آن در برابر آمریکا وجود ندارد. ایران در این گزارش متهم است که از گروههای تروریستی حمایت میکند (منظور گروههای که علیه اسرائیل میجنگند و ان رژیم را به رسمیت نمیشناسند)، در صدد نابودی اسرائیل و بر هم زدن دمکراسی در عراق است.
این گزارش سعی بر آن دارد که نشان دهد آمریکا آماده درگیر شدن در جنگ دیگری به رغم مشکلات فراوانش در عراق را داراست.
در همان روزی که بوش اتهام به ایران را بر زبان جاری کرد، نماینده اش در سازمان ملل برنامه هستهای ایران را در ردیف حملات یازده سپتامبر قرار داد و آن را به عنوان یک تهدید قلمداد کرد که اگر با این واقعیت الان مقابله نشود، به خطر بزرگتری تبدیل خواهد شد.
اظهارات بلر و استراو نخستوزیر و وزیر امور خارجه انگلیس در مورد انتقال پرونده به شورای امنیت و رسیدن زمان تصمیم گیری های سخت نشان از بی حوصلگی و شتاب آمریکا برای یکسره کردن پرونده هستهای ایران است.
نباید سادهانگاری کرد تصمیم برای جنگ با ایران در روی میز تصمیم گیرندگان آمریکایی قرار دارد و آنها اکنون فضایی را یافته اند که می خواهند از این طریق به شکست های سیاسی خود در بیست و هشت سال گذشته بر آیند، اما معادله ایران معادله سادهای نیست و پارامترهای زیادی در ان قرار دارد که نادیده انگاشتن آن فاجعهای برای صلح جهانی به طور کلی و آمریکا به طور اخص میباشد.
آمادهسازی برای جنگ جه از نظر سیاسی و چه از نظر نظامی بعد از شکست مذاکرات آغاز نمیشود بلکه در خلال آن و یا حتی پیش از آن صورت میگیرد.
با اعلام مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکا پس از یک ربع قرن این اندیشه در نزد بسیاری احیا شد که روابط ایران و آمریکا بر خلاف تمامی وقایع متناقض حتی آنچه که در مورد آنچه که به عنوان احتمال جنگ بین دو کشور میبینیم و میشنویم جز خیال و نمایش چیز دیگری نیست.
اما با وجود مذاکرات بین دو کشور، نباید گزینه نظامی آمریکا را دور از نظر داشت.
زمانی این گزینه کنار میرود که مذاکرات با موفقیت پایان یابد و این امر نیز به سادگی قابل دسترس نیست، هر چند هر دو کشور خواهان ثبات عراق هستند اما خواسته هر کدام با اهداف متفاوتی صورت میگیرد.