پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی با عنوان
مقایسه گلستان سعدی
و بهارستان جامی به صورت کامل و با فرمت ورد
چکیده:
در گذر زمان ، همه چیز آبستن دگرگونی و تحول است . و سلسله های تاریخی ، یکی پس از دیگری می روند و جای خود را به سلسله های دیگر می دهند . تنها ، آثار بزرگان هر کشور می باشد که خود را از گزند داس دروگر مرگ و نیستی ، و تغییر و تحول در گذر زمان حفظ می کنند و به موجودیت و حیات خویش ادامه می دهند .
هنگامی که ، متن زیبای گلستان سعدی ،رحمه الله علیه ، را می خوانیم گوش ما ، زیبایی دل انگیز نثر ، و عطر آن را با مشام دل ، احساس می کند . و مانند پرنده سبک بار ، می خواهد به ملکوت عروج پیدا کند .
« با مدادان که خاطر باز آمدن ، بر رأی نشستن غالب آمد . دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضَیَمران فراهم آورده و آهنگ رجوع کرده . گفتم : گل بستان را چنان که دانی بقائی ؛ و عهد گلستان را وفائی نباشد و حکیمان گفته اند : هرچه نپاید ؛ دلبستگی را نشاید . گفتا : طریق چیست ؟ گفتم : برای نزهت ناظران و فُسحت حاضران کتاب گلستانی توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد . و گردش زمان ، عیش ربیع آن را به طیش خریف مبدل نکند .
به چه کار آیدت زگل طبقی ؟ از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد وین گلستان همیشه خوش باشد »
پایان نامه مقایسه گلستان سعدی با بهارستان جامی 138 ص
زندگینامه
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات12
- در نظامها و سبک های ادبی همواره بر برتری هنرور، هنر پرور و صاحب هنر تکیه و تأیید شده است این برتری گاه از زبان حماسه سرای بزرگ ایران فردوسی نوعی گوهر فردی و در خود پادشاهان و پهلوانان و بزرگان همپایه با فرایندی ایزدی یاد شده و گاهی از زبان غزلسرایان همچون حافظ از هنر همانند گوهر نفس فضیلت و کمال سالک و رهرو یاد شده گاهی از دید منتقدانت اجتماعی همچون عبید، صائب و یا پروین اعتصادمی هم همچون اخلاقی و گاهاً در برابر کلمة عیب به کار میرفته است.
اما خود واژه هنر از یک واژه بسیار کهن سانسکریتی یعنی سونر و سونره با ترکیبی از واژههای سو و نر یا نره به معنی نیک مرد (شجاع) ـ یعنی مردی که دارای فضایل و کمالات انسانی است ـ وضع شده و بعداً در فرهنگ فارسی جدید ما نیز وارد گردیده و حرف سین اوستایی به ها فارسی میاند تغییر یافته و به هون و هونره تبدیل شده است.
- لذا هونر در فغت به معنای نیک مردی آمده است و معادل فرزانگی و یا فرهیختگی میباشد این معنای هنر، در ادبیات ایران و اسلام رواج یافت و انسانهای فرزانه، انسانهایی صاحب هنر شمرده شدند آنها با این تغییر انسانهای کاملی شمرده میشدند. در تمدنهای سنتی، اصل هنرمندی.
خدایا در آغاز چنان کن که تو خشنود باشی و ما رستگار!
معنای هنر و تعریف آن با روشهای گوناگون و از نظر نظامهای فکری و جهان بینهای مختلف مورد پژوهش و بررسی واقع شده و مطالب زیادی در این زمینه موجود است. فلاسفه زیبایی شناسان، مورخین، باستان شناسان، مردم شناسان و بالاخره تاقدین هنر نیز به نوبة خود هر یک از منظر خاص خود موضوع را بررسی کرده و سعی کرده راه به جایی ببرند. اما تاکنون یک تعریف واحد و مقبول همگان ارائه نشده است، بلکه برخلاف تصور، مسأله آنقدر گسترده و پیچیده است که پژوهشگر یاد این دو بیتی خیام میافتد که :
آنانکه محیط فصل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زرین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانه این و در خواب شدند
- در لغت نامه دهخدا! ذیل معنای واژه هنر نخست به مصادیقی از هنر همچون علم معرفت دانش فضل، فضیلت و کمال پرداخته، پس از آن چیدن تعریفی را دست داده است: این کلمة هنر در واقع به معنی درجة از کمال آدمی است که هشیاری و فراست و فضل و دانش را در بر دارد و نمود آن را صاحب هنر برتر از دیگران مینماید.
شواهد شعری دهخدا با تلقیهای و برداشتها و معانی مختلف و مصادیق متفاوت آن بدون نظر داشت به این تفاوتها از طیفهای و گونهها و انواع ادبی آمده است. از بوشکور، فردوسی، فرخی، ناصرخسرو این بوده که شخص دل خود را که در حقیقت لطیفه معنوی است که در وجود ماست، از آلودگی و مزاولت با این عالم، یعنی از تعلقات این عالم دور کند و به بیانی، هنرمندی حقیقی در طی هزاره ها در تمدن های شرقی به صورت فلاح و رستگاری و بی تعلقی معنی می شده.
- هنر رستگاری بوده و هنرمندی رستگار شدن . وقتی خواجه ؟؟ در اخلاص ناصری سخن از چهار هنران می کند این چهار هنر حکمت است، عدالت است و عفت است و شجاعت است.
- این معنا استمرار یافت تا اینکه آرام آرام برای هنر معنای دیگری هم مطرح شد و این دکمه نیز در معنای پیشه نیز استعمال شد و اصولاً به هر نوع فنی هم گفته شد [ در زبان عربی معادل واژه هنر فن می باشد و به هنرمند فغان گفته می شود] چنانکه بعدها به معنای ارب هم به کار رفت و افراد اهل ادب یا به تعبیر فارسی اهل فرهنگ، فرهیفته و هنرمند خوانده شده اند.
اما هنر در اطلاقاتی که ما امروز داریم ترجمة کلمه انگلیسی Art است که از کلمه لاتین ars اخذ شده است این کلمه لاتین خود ترجمه این است از techne در زبان یونانی.
در فرهنگ لغت websten هشت تعریف برای کلمه Art وجود دارد.
1- حالت دادن یا اصلاح کردن چفرها توسط مهارت انسانی، در جهت پاسخ به هدفی برنامه ریزی شده در این بخش art در برابر کلمة Nature (طبیعت ) آمده است.
2- به طور معمول فعل خلاقانه با ایجاد یا ساخت چیزهایی که شکل و زیبایی داشته باشند: هنر (Art) شامل نقاشی مجسمه سازی معماری، موسیقی، ادبیات و درام (نمایش و تأتر) می شود. در اصطلاح fine Art شامل هنرهای گرافیکی – ترسیم کردن – نقاشی مجسمه سازی و سفال سازی و گاهی معماری می شود.
در این بخش هنر همچون یکی از شاخه های محقق (معین) دانش همچون ادبیات، موسیقی، ریاضیات به کار می رود. در این عنوان هنر به صورت علوم به کار می رود.
3- هر شاخه از تخصص نقاشی ترسیم یا کار حرفه ای در هر کدام از واسطه های گرافیکی یا پلاستیکی
4- کار آفرینش یا ساخت همچون نقاشی ، یا پیکر تراشی و ...
5- مهارت ، چالاکی یا قدرت انجام دادن کارها – فراگیری از طریق مطالعه تجربی یا مشاهده – همچون وی دارای همه مدیریت کار برای بهره وری را دارد.
6- مهارت، رفتار استادانه
7- حقه، نیرنگ
8- مهارت ویژه ای که به دست آوردن آن تمرین و مشق کردن یک از همه (انواع) هنرهای زیبا بدست می آورد.
در آغاز سخن یادآوری کردیم که نظام های فکری با جهان بینی های متفاوت با روش های گوناگون معنا و ماهیت هنر را مورد بررسی قرار داده اند و پاسخ دادن به ؟؟ هنر را وجهة همت خود قرار داده اند.
قدما و حکما نخستین بار حکمای یونانی در هنر نظر کرده و اولین بار نظامی زیبایی شناسیک ارائه کردند. یونانیان واحد آثار هنری باشکوهی بودند و برای رسیدن به زیبایی از اصول خاص تبعیت می کردند.
در یونان باستان بسیاری از مفاهیم راجع به هنر و زیبایی را به فیثاغورث و حوزه درس او نسبت داده شده است. همان طور که به خوبی می دانیم فیثاغورثیان علاقة زیادی به حساب هندسه، نجوم و موسیقی داشتند و ابداع و کشف قوانین هندسی آنان را در وضع قوانین زیبایی شناسی بسیار یاری کرد. آنها درک ذات اشیاء را براساس تناسب و تقارن میآموختند و از اینجا به تأمل نظری بر نسبت بین زیبایی و نظم و کارکرد نسبت های مناسب در آثار هنری راه یافتند. اما زیبایی شناسی به معنای تأمل نظاممند و انتقادی بر زیبایی و هنر زمانی آغاز شد که افلاطون و ارسطو در جهت تشکیل فلسفه برای مقاصد تربیتی، مفاهیمی اساسی را بسط می دادند.
مقدمه
همه کس می داند که شیخ سعدی شیرازی گذشته از قصاید و غزلیات بی نظیری که از خود با یادگار گذاشته است ، دو کتاب یکی به نثر موسوم به «گلستان» و یکی به نظم معروف به «بوستان» به نگارش در آورده است که شاید بتوان گفت نه تنها در زبان فارسی سمبه در هیچ زبانی جهت فصاحت و بلاغت و روانی و زیبایی و دلاربایی و حکمت و معرفت مثل و مانند ندارد و منظور ما در این جا این نیست که در ستایش آثار جاویدانی شیخ اجل قلم فرسایی کنیم چه گمان داریم که برای اداری این وظیفه قدرت بیانی مانند آنکه خود شیخ بزرگوار داشته است باید او کسی که آن توانایی ندارد دست بردنش این کار شاید .
در این جا به مناسب آگاهی می دهیم که در هیچ یک از نسخه های کهنه اسم «بوستان» برای این کتاب دیده نمی شود و همه آن را »سعدی نامه» می نامند چنانکه گویی شیخ اجل خود اسمی برای این کتاب اختیار ننموده و به این جهت نسخه کنندگان قدیم آن را «سعدی نامه» نامیده اند . پس از آن اهل ذوق اسم «بوستان» را به قرینه «گلستان» برای این کتاب اختیار کرده اند و چندان بی مناسبت هم نبوده است .
نسخه ی متعلق به لردگرنیوی که در موزه انگلستان عکس برداری شده و تاریخ کتاب آن سال 720 هجریست و همان است که نسخه ی «گلستان» را نیز همراه دارد و در تنظیم آن کتاب هم مورد استفاده بوده است . این نسخه که به خط نسخ خوانا نوشته شده با اینکه از اشتباه کتابتی خالی نیست تمام و کمال و بی عیب و در نهایت اعتبار و صحت است و محل اعتنای تام بوده است .
»کلیات» متعلق به دانشمند محترم آقای دکتر محمد حسین لقمان ادهم (لقمان الدوله) که متضمن قسمتی از غزلیات و تقریباً دو ثلث «بوستان» است .
گذشته از این ها بیش از ده نسخه ی خطی و چاپی معتبر (چاپ تبریز و تهران و هندوستان) در دسترس ما بوده و در مواقع لازم از مراجعه و مطالعه ی آنها کوتاهی نشده است .
23 صفحه فایل ورد قابل ویرایش با فونت 14
فهرست مطالب:
مقدمه
باب اول
در عدل و تدبیر و رای
باب دوم
در احسان
باب سوم
در عشق و مستی و شور
باب چهارم
در تواضع