پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری
دانشگاه شیراز
عنوان پایان نامه
تعیین صرف ریسک شاخصهای کلان اقتصادی تاثیرگذار بر بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران
تعداد صفحات : 190 صفحه
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:200
چکیده:
فصل اول
مقدمه
اکثر اقتصاددانان در این امر توافق دارند که آنچه در نهایت خصوصیت و روند توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور را تعیین می کند « منابع انسانی » آن کشور است و نه سرمایه و منابع مادی آن. برای مثال پروفسور هاربیسون معتقد است که: « منابع انسانی پایه اصلی ثروت ملتها را تشکیل می دهد .سرمایه و منابع طبیعی عوامل تبعی تولیدند، در حالیکه انسانها عوامل فعالی هستند که سرمایه ها را متراکم می سازند، از منابع طبیعی بهره برداری می کنند، سازمانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را می سازند و توسعه ملی را به جلوه می برند . به وضوح, کشوری که نتواند مهارتها و دانش مردمش را توسعه دهد و از آن در اقتصاد ملی به نحوی موثر بهره برداری کند, قادر نیست هیچ چیز دیگری را توسعه بخشد (به نقل از تودارو 1364: 473)».
منابع انسانی یاد شده باید روندی را طی کنند تا بتوانند به نیروی خلاق و فعال در جامعه به ویژه در محیط های علمی , پژوهشی و صنعتی تبدیل شوند. یکی از از مهمترین روند یا فرایند آنهاست که از طریق نهادهاو موسسات آموزش وتعلیم اعمال می شوند دورانی که می تواند بر این روند تاثیر گذار باشد مقطع متوسطه می باشد. مقطع متوسطه پیوند دهنده دانش آموزان این مقطع به تحصیلان آکادمیک و دانشگاههاست. بدیهی است که اگر در این دوره دانش آموز نتواند موفق ظاهر شود به احتمال زیاد از موفقیتهای تحصیلی و شغلی پیشرو باز خواهد ماند. عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و جمعیتی می تواند بر این موفقیت تحصیلی دانش آموز مؤثر واقع شود.
در جامعه ما نخستین مرحله از مسئولیت تأمین رفاه اجتماعی به عهده خانواده است و اعضای خانواده با احساس مسئولیت متقابل و با روابط عاطفی و خویشاوندی که دارند نسبت به همدیگر احساس وظیفه می کنند و در بروز مسائل و مشکلات مختلف یار و یاور یکدیگر هستند( زاهدی اصل 1381: 28). در چهارچوب نظام تأمین اجتماعی در جامعه ما، شکل سنتی خانواده هنوز نقش مهمی را داراست. در این پژوهش هدف، بررسی تأثیر رفاه خانواده برموفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه است. در راستای این هدف، سعی بر این است تا مهمترین شاخصهای رفاهی خانواده از جمله بهداشت، مسکن، شغل والدین، تحصیلات والدین، درآمد خانواده، امنیت و آرامش خاطر دانش آموزان و... مورد بررسی قرار گرفته و تأثیرشان بر موفقیت تحصیلی سنجیده شود. موفقیت تحصیلی دانش آموزان نیز از روی معدل نمرات درسی پایه اول و دوم سنجیده شود. از آنجائیکه سؤالهای امتحانی اکثر دروس به صورت هماهنگ بوسیله منطقه طرح ریزی و اجرا می شود، لذا این متغیر از اعتبار بالایی برخوردار می باشد.
این تحقیق شامل ... فصل می باشد. در فصل اول به طرح مسئله، اهمیت و ضرورت و اهداف تحقیق می پردازیم. در فصل دوم پیشینه، واکاوی نظری و چارچوب نظری مطرح میشود. فصل سوم روش تحقیق و فصل چهارم شامل تجزیه و تحلیل اطلاعات می باشد.
طرح مسئله
آموزش و پرورش از ارکان اساسی و مهم یک جامعه است. هر جامعه ای که بخواهد از استقلال فرهنگی بهره مند شود و استواری و دوام داشته باشد، باید توجهی عمیق و همه جانبه به نظام آموزشی خویش داشته باشد. زیرا اگر زمانی نهاد حیاتی آموزش و پرورش در جامعه ای رشد کند و پاسخگوی نیازهای جامعه باشد، آن کشور به ابعاد گوناگون توسعه دست خواهد یافت.
گروهی از اقتصاد دانان معتقدند که کشورهای جهان سوم برای طی مرحله گذر از اقتصاد سنتی به اقتصاد مدرن، باید به ایجاد زیر بناهای اقتصادی همچون جاده ها، بنادر، خطوط راه آهن، نیروگاههای برق و ... اولویت دهند. در حالیکه برخی دیگر بر این عقیده اند که سرمایه گذاری در آموزش و پرورش، از سرمایه گذاری در ساختمان، خطوط راه آهن یا سدهای بزرگ نیز سودمندتر است. آموزش همگانی از ضروریات اولیه و قدمهای نخستین در امر سرمایه گذاری جهت ارتقای کیفیت نیروی انسانی است. هزینه آموزش همگانی در واقع سرمایه گذاری بلند مدت برای ایجاد زیر بنای مستحکم اقتصادی و اجتماعی کشور است.
در سال 1968 وضعیت تحصیلی جهان به صورت زیر توصیف شده است:
آمار داده شده در خصوص ثبت نام دانش آموزان در سطوح ابتدائی در برخی از کشورهای در حال توسعه و همچنین در کشورهای صنعتی مجازی بوده است. در بعضی کشورهای صنعتی تعداد دانش آموزان حاضر شده در سطوح متوسطه از 70 درصد تجاوز نکرده و آنهایی که خیلی پیشرفته بوده اند رقم مزبور به 90 درصد رسید. در همین حال بیشتر از نصف کل جمعیت مناطق در حال توسعه هرگز به مدرسه نرفته اند و کمتر از 30 درصد تعداد جوانان در این مناطق شانس رفتن به سطوح متوسطه را یافته اند وکمتر از 5 درصد همین جوانان توانسته اند به تحصیلات عالیه راه یابند. هرچند که تعداد بیسوادان درسرتاسر عالم به صورت نسبی کاهش یافته اند( از 44 درصد به 34 درصد بین سالهای 1950و1970)، ولی رقم مطلق بیسوادان در طی همین دوران افزایش یافته است (از 700 میلیون به 783 میلیون نفر) (مالاسیس 1367: 129).
در کشور ما ایران، در حالیکه هنوز همه کودکان لازم التعلیم به مدارس راه نیافته اند، هنوز تعدادی از بزرگسالان و جمعیت فعال آنها بیسواد مانده اند، مسئله عدم موفقیت تحصیلی که ترک تحصیل زودرس و مردودی از شاخصهای اصلی آن می باشد، یکی از مهترین مسائل و مشکلات کنونی نظام آموزش و پرورش است.این معضل در ایران هر سال ده ها میلیارد ریال بودجه کشور را به هدر می دهد و نیروهای بالقوه انسانی جامعه را از آموزش و پرورش خارج می کند و به این ترتیب، عظیم ترین سرمایه های انسانی که همان نیروی انسانی است، بی ثمر می ماند. آمارهای بدست آمده از تحقیقات در مدارس کشور نشان دهنده آن است که عدم موفقیت تحصیلی به صورت مردودی، ترک تحصیل و یا مورد دیگر، مقدار زیادی از منابع مالی و استعدادهای انسانی جامعه را تلف کرده و آثار زیانباری بر جای می گذارد ( گلشن فومنی ,1380: 166و 165).
از جمله ضایعات ناشی از عدم موفقیت تحصیلی در ایران،میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- هزینه تحمیل شده بر دولت: اتلاف هزینه های جاری اداره مؤسسات آموزشی توسط دولت و اتلاف سرمایه گذاریهای ثابت برای احداث و تجهیز فضاهای آموزشی.
2- هزینه تحمیل شده بر خانواده ها: هزینه های مستقیم آموزشی مثل تأمین نوشت افزار، حمل و نقل و پرداخت شهریه، حق ثبت نام و کمکهای اتفاقی به مدارس.
3- خسارات وارده بر دانش آموزان: هزینه های فرصتهای از دست رفته بر اثر دیرتر راه یافتن به بازار کار. هزینه های تحمیلی برای جبران عوارض روانی، جسمی و اخلاقی ناشی از شکست تحصیلی( نفیسی 1373: 72).
در سال تحصیلی 63-62، نتایج میزان قبولی و مردودی در کل کشور تهیه و به صورت زیر اعلام شده است:
1- در 5 پایه ابتدائی در این سال حدود(5800385) نفر دانش آموز در امتحانات پایان سال شرکت کرده اند که از این تعداد 15/86 درصد قبول، 48/13 درصد مردود شده اند.
2- در سه پایه راهنمایی در این سال در حدود( 1725120) نفر در امتحانات شرکت کرده اند. از این تعداد 32/73 درصد قبول و 27/26 درصد مردود شده اند.
3- در چهار پایه آموزشی متوسطه در همین سال( 810284) نفر در امتحانات شرکت کرده اند که 39/83 درصد آنها قبول و 61/16 درصد آنها مردود شده اند.
4- در همین سال در همه مقاطع تحصیلی( 8530179) نفر دانش آموز در امتحانات شرکت کرده اند و از این عده 91/82 درصد قبول و 06/16 درصد آنها نیز مردود شده اند( زند پارسا 1365: 27).
5- از مجموع دانش آموزان متوسطه نظری در سال تحصیلی1364-1363 در پایه ها و رشته های مختلف 132626 نفر، یعنی 23/15 درصد مردود شده اند. از کل دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی در سه پایه تحصیلی، 525833 نفر یعنی 84/26 درصد مردود شده اند. از 6138231 دانش آموز پنج پایه تحصیلی دوره ابتدائی در سال 64-63 تعداد 782 هزار نفر یا 74/12 درصد آنها مردود شده اند( گلشن فومنی،1375: 162-161).
بررسیهای آماری سال 66- 1365 نشان میدهد که تعداد مردودین رقمی معادل 2214494 نفر و تعداد ترک تحصیل کنندگان 6739643 نفر می باشد. از نظر اقتصادی نتایج آماری نشان میدهد که دولت و خانواده های دانش آموزانی که در سال تحصیلی 66-1365 با شکست تحصیلی مواجه شده اند،متحمل اتلاف هزینه ای معادل 208 میلیارد ریال شده اند و علاوه بر آن دانش آموزان مردود شده نیز معادل 411 میلیارد ریال به صورت هزینه فرصت از دست رفته متضرر گردیده اند. بنا براین جامعه ایران برای چنین شکستی با اتلاف منابع مالی معادل 619 میلیارد ریال مواجه شده است. این رقم معادل 26/1 برابر 489 میلیارد ریالی است که در سال 65 صرف اداره مؤسسات آموزشی کشور شده است( نفیسی 1368: 62).
مجموع خسارت اقتصادی ناشی از شکست تحصیلی در سال 1367 بالغ بر 765121 میلیون ریال بوده که اگر این رقم با هزینه های جاری آموزشهای ابتدائی، راهنمایی و متوسطه عمومی و فنی در سال 1367 که معادل 606152 میلیون ریال بوده است مقایسه شود، معلوم می شود که خسارتهای اقتصادی وارده بر جامعه بر اثر شکست تحصیلی 26/1 برابر هزینه های آموزشی بوده است.
(... یک محاسبه ساده نشان میدهد که در برنامه پنج ساله اول( 72-68)، مبلغ 281 میلیارد ریال در آموزش ابتدائی، 157 میلیارد ریال در دوره راهنمایی تحصیلی، 79 میلیارد ریال در آموزش متوسطه عمومی یعنی جمعا 517 میلیارد ریال صرف کسانی می شود که پایه های تحصیلی را تکرار می کنند.
مقایسه این رقم با جمع هزینه های جاری آموزش و پرورش درطی برنامه اول بالغ بر 2500 میلیارد ریال، وخامت و اهمیت امر را نشان میدهد. البته در این محاسبه هزینه استهلاک ساختمان و تجهیزات که بوسیله این عده اشغال می شود به حساب گرفته نشده است. ولی برای آنکه حجم این قبیل هزینه ها نیز نشان داده شود، باید گفت که جایی که بوسیله تکرار کنندگان پایه تحصیلی در طی پنج سال اشغال میشود، کفاف چهار سال متوالی افزایش دانش آموزان در کل کشور را میدهد( سازمان برنامه و بودجه1363: 18).
مجموع خسارت اقتصادی ناشی از شکست تحصیلی در سال 1378 بالغ بر 800 میلیارد ریال بر آورد شده است.
بسیاری از مسائلی که در جامعه الان شاهد آن هستیم از وضعیت رفاهی خانواده و موقعیت تحصیلی جوانان ناشی شده است. در سایه عدم موفقیت تحصیلی است که در دختران نوعی احساس حقارت و سرخوردگی به وجود آمده که در نتیجه آن دست به فرار از خانه، ناهنجاری های اجتماعی و غیره می زنند. آنان با این کار می خواهند به نوعی آن شکست تحصیلی را جبران نمایند.
شکی نیست که تلاش برای موفقیت و پیشرفت تحصیلی از نظر فردی و اجتماعی امری لازم است؛ زیرا هر فرد در جامعه حق دارد که در حد استعداد خود از مواهب و امکانات آموزشی برخوردار شود. از آن گذشته از اتلاف هزینه های به کار رفته برای آموزش و پرورش جلوگیری کرده، جامعه را از استعدادها و توانائیهای یکایک افراد برخوردار می سازد.
از آنجائیکه برنامه های زندگانی فعلی و آتی اعضای هر جامعه، ملاک و معیار سنجش کمیت و کیفیت تأمین و رفاه اجتماعی است اگر برنامه تامین اجتماعی به معنی آن در یک جامعه اجرا شود، اقتدار و قدرت واقعی افراد را به دنبال خواهد داشت (آراسته خو 1374:25 و 24). کشورایران در دوران گذر به سوی توسعه یافتگی مخصوصا در سالهای بعد از جنگ، نابرابریهای اقتصادی بزرگی را در داخل تجربه کرده و می کند. از طرفی همگام بابیانات وتحقیقات جمعیت شناسان، رشد جمعیت بالا و بی سابقه نیز در فاصله سالهای 1355 تا 1365 بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده ها در سطح خرد و کلان افزوده است. با عنایت به اینگونه مسائل، تحقیق حاضر به دنبال تعیین نوع رابطه و میزان تأثیر احتمالی پارامترهای رفاه خانواده بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان می باشد.
با عنایت به اینگونه مسائل، تحقیق حاضر به دنبال تعیین رابطه و میزان تأثیر احتمالی پرامترهای رفاه خانواده بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان می باشد. بر این اساس در سطح جامعه مورد مطالعه که شامل دو منطقه( 1و 17) از شهر تهران می باشد، سعی در تبیین و بررسی تأثیر رفاه خانواده به عنوان متغیر مستقل بر موفقیت تحصیلی به عنوان متغیر وابسته داریم.
ضرورت و اهمیت تحقیق:
توجه به رفاه در هر جامعه ای از سوی سیاست گذاران وبرنامه ریزان و محققین امری لازم و مهم می باشد. چرا که بقاء هر دولت و حکومتی بستگی به این امر مهم دارد. از سوی دیگر، جامعه ای که خواهان رشد و ترقی می باشد، می بایست به ایجاد و گسترش رفاه در جامعه توجهی خاص مبذول نماید چرا که این شاخص مهم، تأثیر عمده ای بر عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می گذارد و عدم توجه به آن پیامد های نامطلوبی در بر خواهد داشت.
رفاه اجتماعی نیروی محرکه یا پیش شرط، زمینه ساز و در عین حال هدف نهایی توسعه است. برنامه های رفاه اجتماعی نتیجه رویکرد برنامه های توسعه بر نیروی انسانی است. مفهوم توسعه اجتماعی معطوف به سؤالاتی درباره ارضاء نیازهای انسانی و افزایش کیفیت زندگی است که در نهایت به یک تعادل میان اهداف اقتصادی و فرهنگی برسد(دیوب 1377: 90) این امر میسر نیست مگر اینکه از یک طرف برای توسعه ظرفیت و توانایی، مردم در کار و تلاش برای رفاه خود و جامعه بکوشند و از طرف دیگر در جهت تغییر اصلاح یا توسعه نهادهای جامعه حرکت کنند بطوریکه نیازهای بشر در همه سطوح از طریق روند ارتقاء روابط میان مردم و نهادهای اجتماعی – اقتصادی برآورده شود( همان: 94).
خانواده دارای نقش مهم و حیاتی در ترسیم آینده تحصیلی و شغلی فرزندان است و کیفیت تحصیلی هر یک از فرزندان تا حد زیادی به میزان برخورداری خانواده از مذاهب و امکانات اقتصادی و اجتماعی بستگی دارد و آنچه مسلم است، اینست که پارامترهای مختلف مربوط به خانواده به یک اندازه در رشد و پرورش دانش آموزان نقش ندارند. از این عوامل گوناگون اقتصادی و اجتماعی خانواده ها؛ محل سکونت خانوار، کیفیت مسکن، ، میزان تحصیلات والدین، شغل والدین، احساس امنیت، تغذیه، اوقات فراغت، وسایل رفاهی موجود در منزل، بهداشت خانوار بیشترین میزان تأثیر را بر بخت بهره مندی فرزندان از تحصیل داشته است.
بررسی وضعیت رفاهی خانواده و تاثیر آن بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان می تواند به برنامه ریزان و سیاستگزاران کمک شایانی کند که شرایط اجتماعی جامعه خود را در برنامه های خود مورد توجه بیشتر قرار بدهند. هر تلاشی که جهت ارتقاء سطح رفاه در خانواده ها صورت گیرد نتایج مثبت روانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خواهد داشت که کل جامعه از آن منتفع خواهد شد. چنانچه قبلا عنوان شد در یک نظام جامع تامین اجتماعی، راهبردها و فعالیت های جامع برای حفظ سطح درآمد فرد یا خانواده و نهایتا ارتقای سطح رفاه عمومی آنان مورد توجه است.
اهداف تحقیق:
در مطالعات گوناگونی که در زمینه موفقیت و عدم موفقیت تحصیلی صورت گرفته، همواره ارتباط معنی داری بین عوامل مؤثر بر موفقیت و عدم موفقیت تحصیلی با زمینه های خانوادگی، فردی، آموزشی یافت شده است. بر طبق این مطالعات عواملی چون شغل والدین، تحصیلات والدین، کیفیت مسکن، در آمد خانواده، بهداشت، امنیت روانی، هوش، علاقه به تحصیل، میزان ساعات مطالعه، روش تدریس معلم، تراکم کلاسها و ... یافت شده است. اما با توجه به موضوع تحقیق، از میان عوامل گوناگون مؤثر بر موفقیت تحصیلی، هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر رفاه خانواده بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر سال سوم مقطع متوسطه است. به تبع این هدف اصلی، اهداف فرعی زیر نیز در این تحقیق دنبال می شود:
- بررسی و توصیف علمی تأثیر شاخصهای رفاهی بر موفقیت تحصیلی
- تبیین علمی تأثیر شاخصهای رفاهی بر موفقیت تحصیلی
- ارائه راهکارهای لازم جهت بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در منطقه مورد مطالعه
62 ص
این پژوهش با هدف تدوین و اعتبارسنجی برخی شاخصهای پایهای و اصلی امکانات و فعالیتهای آموزشی -ترویجی و به کارگیری آنها به منظور رتبهبندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشی و ترویجی در دو فاز انجام گرفته است. در فاز اول پس از مرور ادبیات موضوع 137 شاخص آموزشی - ترویجی، در هفت زمینه؛1- شاخصهای مربوط به عاملین ترویج، 2- شاخصهای زیرساختی ترویج، 3- شاخصهای مربوط به فعالیتهای آموزشی ترویجی، 4- شاخصهای سازمان و مدیریت ترویج، 5- شاخصهای آموزش انبوه رسانهای، 6- شاخصهای ارتباطات ترویجی و 7- شاخصهای اعتبارات ترویجی تدوین و در معرض داوری 180 کارشناس ترویج در 6 استان منتخب قرار گرفت. پس از محاسبه آمارههای مد، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات (CV) هر یک از آنها، شاخصهای مناسب تعیین گردید. در فاز دوم مطالعه با توجه به اطلاعات و دادههای در دسترس تعداد 132 شاخص انتخاب و دادههای مورد نیاز از طریق معاونت ترویج و نظام بهرهبرداری وزارت جهاد کشاورزی گردآوری و شاخص ترکیبی هر یک از محورهای هفتگانه فوق محاسبه و وضعیت استانها از نظر شاخصها ترکیبی محورهای هفتگانه رتبه بندی شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که؛ از لحاظ شاخصهای مربوط به عاملین ترویج، استان همدان بهترین وضعیت و استان خوزستان بدترین وضعیت را در بین دیگر استانها دارا هستند، از لحاظ شاخصهای مربوط به زیرساختهای ترویجی استان آذربایجان غربی در بالاترین رتبه و استان خراسان در پایینترین رتبه قرار دارند، از لحاظ شاخصهای مربوط به فعالیتهای آموزشی ترویجی استان زنجان مناسبترین وضعیت و استان کهکیلویه و بویراحمد پایینترین رتبه را در بین دیگر استانها دارا هستند، از لحاظ شاخصهای مربوط به سازمان و مدیریت ترویج، استان کردستان بهترین وضعیت و استان آذربایجان غربی پایینترین رتبه را در بین دیگر استانها دارا هستند، از لحاظ شاخصهای مربوط به آموزشهای انبوه رسانهای استان قم از وضعیت مناسب و استانهای گیلان، کهکیلویه و بویراحمد و آذربایجان شرقی با داشتن شاخص ترکیبی یکسان از رتبههای پایینتری برخوردار بودهاند. از لحاظ شاخصهای مربوط به ارتباطات ترویجی استان زنجان بالاترین رتبه و استانهای آذربایجان شرقی، کهکیلویه و بویراحمد و گیلان با داشتن شاخص ترکیبی یکسان پایینترین رتبه را در بین دیگر استانها دارا هستند، از لحاظ شاخصهای مربوط به اعتبارات ترویجی، استان هرمزگان بهترین وضعیت و استان گیلان پایینترین رتبه را در بین دیگر استانها دارا هستند، و بالاخره از لحاظ شاخص ترکیبی کلی، استان همدان در رتبه نخست و استان قزوین در پایینترین رتبه در بین دیگر استانها قرار دارد.
توزیع ناموزون استانی امکانات و فعالیتها و وجود نابرابریها و شکاف توسعه هم در بین استانها و هم در درون استانها همواره به عنوان یکی از دلمشغولیهای سازمانها و نهادهای اجتماعی – اقتصادی مطرح بوده است. هم اکنون نیز عدم تعادلهای بین استانی در فرآیند توسعه در ایران از موضوعات جدی است که در سالهای اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است. مطالعات انجام گرفته توسط موسسات بینالمللی و محققین داخلی در زمینه پتانسیلها و توانمندیهای صنعتی، کشاورزی، خدماتی و غیره موید وجود نابرابریهای فزاینده در توزیع خدمات و امکانات در عرصههای مختلف میباشد. ( بانک جهانی 1976، سازمان برنامه و بودجه 1361 و 1363، آتش 1988، امیراحمدی 1987، شربت اوغلی 1991، مسکن و شهرسازی 1370 و کلانتری 1377 ، 1380 و2004). علیرغم انجام مطالعات گسترده در حوزههای مختلف و تحلیل ابعاد منطقه ای توزیع منابع، امکانات و خدمات و استفاده از الگوهای تکنیکهای منطقهای و بهرهگیری از شاخصها به عنوان روشی کارآمد برای برنامهریزی توسعه، متاسفانه هنوز مطالعهای در زمینه توزیع امکانات و خدمات ترویج کشاورزی در ایران انجام نگرفته و این روشها و الگوها در حوزه برنامهریزیهای ترویجی ناشناخته بوده و نهضت شاخصسازی در این بخش آغاز نگردیده است.
اقتصاددانان اولین کسانی بودند که به تدوین شاخصهایی در حوزه اقتصاد و برنامه ریزی های اقتصادی اقدام نمودند و شاخصهایی نظیر درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی(GNP) از جمله شاخصهای عمده برای اهداف برنامه ریزی و سیاستگذاریهای اقتصادی در نزد اقتصاددانان و برنامه ریزان اقتصادی بود. در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 نهضت شاخص سازی اجتماعی بطور خاص مورد توجه برنامهریزان، متفکرین مسائل اجتماعی، دولت، نهادها و انجمنهای حرفه ای قرار گرفت. بطوریکه بعد از آن شاخصها به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری، سیاستگذاری و برنامه ریزی در حیطه های مختلف در آمدند
((Kundo, 1980. بر اساس رهیافتهای جدید توسعه، سازمان ملل شاخصهای چهارگانه شامل:
1) شاخصهای اجتماعی (نظیر آموزش، اشتغال، بهداشت، مسکن، رفاه و عدالت اجتماعی، میراث فرهنگی، فقر و توزیع درآمد، جنایت، جمعیت، ارزشهای اخلاقی و اجتماعی، نقش زنان، دسترسی به زمین و سایر منابع طبیعی و ساختار اجتماعی)، 2) شاخص های اقتصادی (مانند وابستگی و استقلال اقتصادی، انرژی، الگوهای تولید و مصرف، مدیریت فاضلاب، حمل و نقل، معدن، ساختار اقتصادی و توسعه، تجارت و بهرهوری)، 3) شاخص های زیست محیطی ( نظیرآبهای زیر زمینی، آب شیرین، کشاورزی و امنیت غذایی، شهرسازی، مناطق ساحلی، حفظ تپههای مرجانی و محیط زیست دریا، آبزیان، تنوع گونهها و بیوتکنولوژی، مدیریت پایدار جنگلها، آلودگی هوا و تخریب لایه ازن، تغییر اقلیم جهانی و بالا آمدن آب دریاها، بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی، جهانگردی پایدار، تغییر کاربری اراضی) و 4) شاخص های نهادی (مانند تصمیمگیری یکپارچه، ظرفیتسازی، علوم و تکنولوژی، آگاهی عمومی، همکاری و قراردادهای بینالمللی، دولت و نقش جامعه مدنی، چارچوب نهادی و قانونی، آمادگی برای مقابله با سوانح و مشارکت عمومی) را مبنای سنجش پایداری توسعه قرار داده است (United Nation, 1996).
در ترویج کشاورزی شاخصها ابزارهایی برای نظارت و ارزشیابی اثرات و سنجش تغییرات یک فعالیت می باشند(ACC, 1984). در ترویج کشاورزی دو رهیافت استقرایی و قیاسی برای تنظیم شاخصها بکار گرفته می شود. در رهیافت استقرایی، یک نظام اجتماعی، اقتصادی و آمار جمعیتی ایجاد می شود و بر اساس آمار موجود، مجموعه وسیعی از شاخصها تدوین می گردد. از این رهیافت در تدوین شاخصهای اجتماعی ملل متحد استفاده شده است (FAO, 1988) . در رهیافت قیاسی، حوزه های مورد علاقه تعیین می شود و سپس شاخصهای مورد نظر تدوین می گردد. در تدوین شاخصهای اقتصادی- اجتماعی کنفرانس جهانی اصلاحات ارضی و توسعه اجتماعی، از این رهیافت استفاده شده است. در نظارت ترویج از هر دو رهیافت استقرایی و قیاسی استفاده می شود؛ بدین معنی که برخی از شاخصها بر اساس آمار موجود تدوین و برخی دیگر نظیر شاخصهای عملکرد، بر اساس نتایج داده های ویژه تدوین می شوند (سوانسون و همکاران، 1381). در ترویج کشاورزی شاخصها را می توان به مستقیم و غیر مستقیم یا نماینده شاخصهای منفرد یا مرکب؛ شاخصهای کمی و کیفی؛ شاخصهای درونداد و برونداد؛ شاخصهای نظارت و ارزشیابی طبقه بندی کرد(Clayton, 1983, ACC, 1984) . همچنین شاخصهای ترویجی را می توان به شاخصهای توانایی ترویج و شاخصهای عملکرد ترویج طبقهبندی نمود. شاخصهای توانایی ترویج نه تنها به منظور تعیین توانایی ترویج دریک مقطع زمانی معین، بلکه با هدف تعیین تغییرات آن در طول زمان، به طور منظم مورد بررسی قرار می گیرند. شاخصهای عملکرد ترویج نشانگر کارایی فنی و عملیاتی ترویج است و این شاخصها را می توان به شاخصهای اثر بخشی ترویج (شامل شاخصهای منفرد که نشانگر یک جنبه از عملکرد ترویج و شاخصهای مرکب که نشانگر دو یا چند جنبه از عملکرد ترویج است) و، شاخصهای کارایی ترویج تقسیم کرد(سوانسون و همکاران، 1381). کلانتری (1383 ) در بررسی خود با هدف تحلیل توزیع فضایی پتانسیلها و خدمات فیزیکی و انسانی ترویج کشاورزی در ایران، در مجموع 24 شاخص شامل 11 شاخص خدمات انسانی و 13 شاخص مربوط به خدمات فیزیکی ترویج کشاورزی را بکار گرفت و شکاف وسیعی از نظر توزیع امکانات ترویجی در بین استانها بدست آورد.
مقاله اخیر در صدد است تا ضمن تدوین و اعتبار سنجی شاخصهای پایهای و اصلی برنامهریزی ترویجی، به رتبه بندِی استانها بر اساس شاخصهاِی آموزشِی-تروِیجِی پرداخته و الگوی استانی فعالیت های ترویج و آموزش کشاورزی را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد. از این رو این مطالعه درصدد است تا به دو سئوال اساسی ذیل پاسخ دهد:
1- شاخصهای مناسب ترویج کشاورزی در ابعاد مختلف کدامند و این شاخصها تا چه حد از نظر کارشناسان ترویج از اعتبار لازم برخوردارند.
2- استانهای مختلف از نظر فعالیتهای آموزشی-ترویجی از چه رتبهای برخوردارند و شکاف بین استانها در هر یک از محورهای هفتگانه مورد بررسی چگونه است؟
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 180 صفحه می باشد.
چکیده
فصل اول : کلیات تحقیق ۱
۱-۱- مقدمه ۲
۱-۲- شناخت وطبقه بندی فواید اقتصادی آموزش و پرورش ۴
۱-۲-۱-فواید خصوصی آموزش و پرورش ۵
۱-۲-۲ – فواید خصوصی مستقیم ۵
۱-۲-۳-فواید خصوصی غیر مستقیم ۵
۱-۲-۴-فواید اجتماعی آموزش و پرورش ۶
۱-۲-۵-فوایداجتماعی مستقیم ۷
۱-۲-۶-فواید اجتماعی غیرمستقیم ۷
۱-۳-اهداف و ضرورت پژوهش ۹
۱-۴-فرضیه های تحقیق (پژوهش) ۹
۱-۵-کلیات پژوهش ۱۰
فصل دوم :مروری بر ادبیات تحقیق ۱۱
مبانی نظری تحقیق ومروری برمطالعات تجربی ۱۲
۲-۱-مقدمه ۱۲
۲-۱-۱-دیدگاههای اقتصاد دانان کلاسیک درباره اهمیت اقتصادی آموزش ۱۳
۲-۱-۲-دیدگهای اقتصاددانان نئوکلاسیک درباره اهمیت اقتصادی آموزش ۱۶
۲-۱-۳-دیدگاههای اقتصاددانان معاصر درباره اهمیت اقتصادی آموزش ۱۷
۲-۲-نظریه سرمایه انسانی ۳۱
۲-۲-۱-مفهوم سرمایه انسانی ۳۳
۲-۲-۲-سرمایه گذاری درسرمایه انسانی ۳۵
۲-۲-۳-ویژگیهای سرمایه انسانی ۳۸
۲-۲-۴-کارکردهای سرمایه انسانی ۴۳
۲-۲-۵-تشکیل سرمایه انسانی ازطریق آموزش و پرورش ۴۶
۲-۲-۶-تشکیل سرمایه انسانی از طریق آموزش ضمن خدمت ۵۰
۲-۳-نقش آموزش و پرورش دررشد و توسعه اقتصادی ۵۱
۲-۳-۱-انواع آموزش و پروش و رشد اقتصادی ۵۴
۲-۴-سرمایه گذاری درآموزش و پرورش ۶۲
۲-۵-توجیه اقتصادی درآموزش و پرورش ۶۴
۲-۶-کیفیت آموزش و پرورش ۶۹
۲-۷-تحقیقات انجام شده درجهان ۷۴
فصل سوم :روش اجرای تحقیق ۸۸
متدولوژی تحقیق ۸۹
مقدمه ۸۹
۳-۱-تابع تولید ۹۳
۳-۱-۱-روشهای پارامتری ۹۳
۳-۱-۲-روشهای ناپارامتری ۹۴
۳-۲-ویژگیها و قابلیتهای روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) 95
3-2-1-مزایای روش تحلیل پوششی داده ها ۹۵
۳-۲-۲-معایب روش تحلیل پوششی داده ها ۹۷
۳-۳-تعریف واحدهای تصمیم گیری (DMU) 97
3-4-انواع کارایی ازدیدگاه فارل ۹۸
۳-۵-کارایی درتحلیل پوششی داده ها (DEA) 101
3-6-مدلهای DEA 102
3-6-1-مدل CCR 103
3-6-1-1-تعریف کارایی درمدل CCR 105
3-6-1-2-مثالهای مربوطه به مدل CCR 105
3-6-1-3-مدلهای ستانده گراو نهاده گر درمدل CCR 110
3-6-2-مدل BCC 116
3-6-3-تفاوت CCR و BCC 118
3-7-مدل اندرسن – پیترسون(AP) 120
3-8-بررسی بازده مقیاس درروش DEA 122
3-9-جمع بندی ۱۲۵
فصل چهارم :تجزیه و تحلیل داده ها ۱۲۸
تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از مدل DEA 129
4-1- مقدمه ۱۲۹
۴-۲-معرفی دبیرستانهای موردمطالعه ۱۳۰
۴-۳- انتخاب داده ها و ستانده ها ۱۳۲
۴-۴-معرفی مدل مورد استفاده ۱۳۴
۴-۵-تجزیه و تحلیل نتایج ۱۳۵
۴-۵-۱-تاثیر آموزش برکارایی دبیرستانها ۱۴۱
۴-۵-۲-تاثیر تکنولوژی آموزشی برکارایی دبیرستانهای منطقه (۲) ۱۴۹
۴-۵-۳-بررسی فرضیات تحقیق ۱۵۷
۴-۵-۴-عامل تولید مازاد (اضافی) Slack 159
4-5-5-انتخاب الگوی مناسب برای بنگاه ۱۶۰
۴-۶-خلاصه ای از تجزیه و تحلیل نتایج ۱۶۵
۴-۶-۱-تجزیه و تحلیل جدول ۱۶-۴ ۱۶۷
۴-۶-۲-فرق کارایی فنی و کارایی مقیاس ۱۶۹
فصل پنجم :نتیجه گیری و پیشنهادات ۱۷۱
نتیجه گیری و پیشنهادات ۱۷۲
منابع ۱۷۴
۱- موتمنی ع ، طراحی مدل پویای بهره وری با رویکرد تحلیل پوشش داده ها ( ( DEA ،رساله دکتری ، دانشگاه تربیت مدرس تهران ، ۱۳۸۱ .
۲- نفیسی ع دانشنامه اقتصاد آموزش و پرورش انتشارات پزو هشکده تعلیم و تربیت ،چاپ اول ،پاییز ۱۳۸۰٫
۳- اسمیت آ ؛ ثروت ملل ،ترجمه محمد علی ، کاتوزیان ، تهران ۱۳۵۸ .
۴- اسفندیاری م ، تعیین شاخصهای آموزش در مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی ،تابستان ۱۳۸۰ .
۵- متوسلی م و آهنجیان م ؛ اقتصاد آموزش و پرورش ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگا هها (سمت ) ، چاپ اول ، تهران ، پاییز ۱۳۸۱ .
۶- هاشمیان اصفهانی م ؛ اثر درآمدی آموزش ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه اصفهان ، ۱۳۷۰ .
۷- میکا ئیل پور ح ، بررسی و تخمین کارایی و بهره وری سیستم آموزش و پرورش در ایران ، پایان نامه کارشناسی ارشد ،دانشگاه علامه طباطبایی ، زمستان ۱۳۷۹ .
۸- نیک نعمت ف ، اثر آموزش معلمان مدارس و تکنولوژی آموزشی بر کارایی نیروی انسانی در دبیرستانهای دخترانه منطقه ۵ تهران ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه الزهرا ء ، ۱۳۸۴ .
۹- سامتی م و رضوانی م ، بررسی کارایی دانشگاههای بزرگ دولتی ایران با استفاده از روش DEA مجله تحقیقاتی شماره ۵۹ ، پاییز و زمستان ۱۳۸۰ .
۱۰ –عماد زاده م ، مباحثی از اقتصاد آموزش و پرورش ، انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان ، چاپ چهارم ، ۱۳۷۹ .
۱۱ - فضلی ص ، طراحی مدل ریاضی ارزیابی عملکرد مدیر سازمانهای دولتی – رویکرد DEA ، رساله دکتری ، دانشگاه تربیت مدرس .
۱۲ – دکتر سبحانی ح ، اقتصاد کار و نیروی انسانی ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها( سمت ) ، چاپ اول ، زمستان ۱۳۷۲ .
۱۳ – رضوی م و دیگران ؛ تجزیه و تحلیل هزینه و فایده های آموزش ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی ، ۱۳۵۷ .
۱۴ – عظیمی ح ، آموزش سرمایه انسانی و توسعه اقتصادی ، نشریه مدیریت و توسعه ، پاییز، ۱۳۸۰ .
۱۵ – علیرضایی م ، ارزیابی اریب کارایی در تحلیل پوشش داده ها ، رساله دکتری ، دانشگاه تربیت معلم تهران ، ۱۳۷۴٫
۱۶ – ابطحی ح و کاظمی ب ، بهره وری ، تهران ، موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی .
۱۷ – عزیز زاده ه با همکاری ص برزویان ، بررسی تحولات کارایی درونی نظام آموزش و پرورش عمومی کشور از سال ۱۳۷۱ -۱۳۷۰ و ۱۳۷۸ -۱۳۷۷ ، فصلنامه تعلیم و تربیت شماره ۶ .
۱۸ –امامی میبدی ع ، اصول اندازه گیری کارایی و بهره وری ، تهران : موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی .
۱۹ – خاکی غ ، حرکت بهره وری ، تهران : نشر نی .
۲۰ – انصاری ع ؛ بررسی نقش آموزش در بهره وری نیروی کار در اقتصاد ایران ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه علامه طباطبایی ، ۱۳۷۱ .
۱- Appleton, S.& Teal. F., 1998,” Human Capital and Economic Development”, Economic Research Paper,3
2- Andersen, P. and N.C.Petersen, A Procedure for Ranking Efficient Units in Data nvelopment Analysis, management science. 1993, Vol.39, PP.1261-1264
3- Andreosso- O’Callaghan, B., 2002, “Human Capital Accumulation and Economic Growth in Asia”, National Europe Centre Paper No.29, pp.1-12, Australian National University, Paper prepared for the workshop on Asia –Pacific Studies in Australia and Europe, ANU, Canberra, 5-6 July.
4- .Benker, R.D., Charnes, A. and Cooper, w.w., Models for Estimating Technical Scale Efficiencies in Data Envelopment Analysis, Management Science, 1984, Vo130, PP 1078-1092.
5- Beverly, S.& Sherraden, M., 1997, “Human Capital Social Work”, Center for Social Development, Washington University in St. Louis, Working Paper, No.97-2,pp.1-46
6- Blankenau, W.F. & Simpson, N.B.,2004, “Public education expenditures and growth”, joumal of Development Economics, 73, pp.583-605.
7- Blundell, R.& Dearden, L.& Sianesi, B, 1999, “Human Capital investment the Returns from Education and Training to the individual, the Firm and the Economy”, Fiscal Studies, Vol.20, No.1, pp.1-23.
8- Boldrin, M.&., 2005, “Public education and capital accumulation”, Research in Economics, 59, pp.85-109.
9- Boozer, M.& Ranis, G,& Stewart, F.& Suri, T., 2003,” Paths to Success: The Relationship Between Human Development and Economic Growth”, EconomicGrowthCenter, YaleUniversity, Center Discussion Paper, No. 874,pp.1-48.
10- Breton, T.R., 2003, “Education, Human Capital, and National income”, European Economic Review, 115,pp.1-43.
11- Charnes, A, W.W. Cooper, and E.Rhodes (1978), “Measuring the Efficiency of Decision Making Unites”, European Journal of Operational Research2,
12- Chang, F.,2003,”A Positive Analysis of lndirect Pricing of Human Capital”, lnstitute of Labor and Wages of MOLSS (China), Presented to IIRA 5th Asian Regional Congress (Seoul, Korea, on June 23-26, 2004).
13- Coeli, T.j. (1996), “A Gaideto DEAP Version. 2.1. A Data Envelopment Analysis Computer Program”, CEPA ing Paper 96/08, Department of Econometrics”,
۱۴- Einarsson, T.& Marquis, M.H., 1999, “Formal Training, On-the-job Training and the Allocation of Time”, Journal of Macroeconomics, Vol. 21,No.3, pp.423-442
15- Farrell, M(1957) “ The Measurement of Productive Efficiency” Journal of the Royal Statistics Society, Series A, Vol. 120,n.3,253-281.
16- Harmon, C.& Walker, I.,2000, “Returns to the Quantity and Quality of Education: Evidence for Men in England and Wales”, Economical, Vol.67,No.265,pp.19-35.
17- Huggett,M., Ventura, G., & Yaron, A., 2002, “ Human Capital and Earnings Distribution Dynamics “, NBER working paper, No.9366.pp.1-31.
18- Lee, M.E., 1999,”Distance Learning as” Learning by Doing”” , Educational Technology & Society, 2(3), pp.41-47.
19- Le, T., Gibson, J.& Oxley, L., 2003, “cost –and income- based measures of Human Capital”, Journal of Economic Surveys, Vol. 17, lss, 3, pp.271-307.
Mincer, Jacob (1962), “On-thjob training: Casts Returns and some lmplication” Journal of Political Economy, October pp 35-50.
20- Psacharopoulos, G., & Patrinos, H.A., 2002, “ Return to investment in Education” The World Bank, Policy Research Working Paper, No.2881,pp.1-28.
21- Ranis, G., 2004, “ Human Development and Economic Growth”, Economic GrowthCenter, YaleUniversity, Center Discussion Paper, No. 887, pp. 1-13.
22- Schultz, Th.W., 1971, investment in Human Capital, The Role of Education and of Research, The Free Press.
23- Stevens, P.& Weale, M., 2003, “Education and Economic Growth” , National Institute of Economic and Social Research, Discussion Papers No. 221,pp.1-28.
24- Stiles,P., & Kulvisaechana, S., 2003, “Human capital and performance: A literature review”, Judge institute of Management, University of Cambridge, pp. 1-
آموزش و پرورش دررفتار فردی و اجتماعی انسانها نقش مهمی دارد. تأثیری که در فرآیند رشد اقتصادی کشورها میگذارد سبب شده تا شاخة جدیدی در علم اقتصاد، تحت عنوان “اقتصاد آموزش و پرورش” توسعه یابد. به خاطر نیازهای روزافزون جامعه به آموزش و پرورش، از پیشرفت قابل ملاحظه ای برخوردار بوده و مطالعات گوناگونی در این زمینه صورت گرفته است. آموزش و پرورش از قدیمیترین نهادهای اجتماعی است که با بسیاری از نهادها بویژه نهاد خانواده، دین و سیاست و اقتصاد رابطه ای محکم دارد.
تحول هر یک از نهادهای فوق با نقش آموزش و پرورش در ارتباط است. و از طریق آموزش و پرورش، فرهنگ یا ارزشها و نگرشها، دانشها و مهارتها از نسلی به نسل دیگر یا از جامعهای به جامعة دیگر انتقال مییابد. از طرف دیگر آموزش و پرورش از طریق تحولاتی که در رفتار فردی بوجود میآورد و در رشد و پویایی فرهنگ جامعه تأثیر عمیقی میگذارد. در حقیقت میزان مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که در تحول جامعه نقش اساسی دارد وابسته به آموزش و پرورش آنان است. مدارس، علاوه بر انتقال علم و دانش، ارزشهای دیگری از جمله نظم و انضباط، تعهد و احساس مسئولیت را در جوانان ایجاد کرده و تقویت مینمایند. آموزش و پرورش مردم را تواناتر و قدرت تولید آنان را افزونتر نموده و در کاهش نابرابریهای درآمدی نقش قابل ملاحظهای دارد. زیرا از طریق بالا بردن قدرت تولید، سطح عمومی درآمدها را افزایش میدهد. از طرفی رشد سریع جمعیت و تقاضای روزافزون برای آموزش، موجب شده تا جامعه نیز منابع قابل توجهی را به این بخش اختصاص دهد.
از آنجا که با وجود محدودیتهای زیاد منابع قسمت قابل توجهی از بودجه دولتها به آموزش و پرورش اختصاص مییابد،جامعه علاقمند است از منطقی بودن تخصیص چنین منابعی به امر آموزش و پرورش اطمینان حاصل کند و یا به عبارت دیگر از کارایی نظام آموزشی و رسالت آن جهت نیل به اهداف تعیین شده مطمئن گردد. در راستای چنین هدفی ضرورت با توجه به هزینه های انجام شده برای آموزش معلمان و تکنولوژی آموزشی بکار رفته در مدارس به بررسی این موضوع بپردازیم که آیا انجام چنین هزینههایی نتایج لازم و مورد انتظار را داشته است. هدف عمده این تحقیق پاسخ به سؤال بالا از طریق یک مطالعه موردی به منظور تعیین کارایی نیروی انسانی (معلمان مدارس منتخب) و عوامل مؤثر بر آن (در دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه ۲ تهران) در سالهای مورد بررسی است به عبارت دیگر این تحقیق در صدد آن است که نحوه تأثیرگذاری آموزش معلمان مدارس، محیط آموزش و تکنولوژی آموزشی بر کارایی نیروی انسانی (معلمان مدارس) در نمونه تحت بررسی را مطالعه نماید.
بسیاری از صاحبنظران اعتقاد دارند که وجوه اختصاص یافته به آموزش و پرورش را میتوان هزینههای سرمایهگذاری به حساب آورد. از این رو، تخصیص بودجه کافی به امر آموزش و پرورش با توجه به بنیادی بودن آن ضروری است. توجه به این بخش آثار مثبت و نتایج اجتماعی، اقتصادی متعددی به دنبال دارد که به بررسی اجمالی آن میپردازیم:
آموزش و پرورش جزو آن دسته از کالاهای عمومی است که تولید آنها نه تنها برای فرد، بلکه برای جامعه بسیار مفید میباشد. به این معنی که آموزش فردی،بازتابها و پیامدهای متنوع اجتماعی به دنبال دارد. فردی که آموزش میبیند نه تنها خود را از تواناییها و کفایت های قابل توجهی برخوردار میشود بلکه تحصیلات او در محیط منزل، محیط کار در جامعه آثار بسیار گسترده ای دارد. برای آ نکه به صورت سیستماتیک با مسأله برخورد نماییم می توانیم فواید اقتصادی آموزش و پرورش را به طور کلی به فواید خصوصی و فواید اجتماعی تقسیم کنیم. این فایدهها نیز هر یک به نوبه خود به فواید مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میشوند. در این بخش ابتدا فواید خصوصی و سپس فواید اجتماعی آموزش و پرورش بطور مختصر مورد شناسائی و مطالعه قرار میگیرد.
این فواید به آن دسته از مزایایی اطلاق میشود که منحصراً افراد از آن بهرهمند میشوند. فواید خصوصی را میتوان به دو بخش مجزا تقسیم نمود: فواید مستقیمی که آموزش نصیب افراد میکند و فواید غیرمستقیمی که افراد آموزش دیده از آن بهره میبرند.
فایده مستقیم خصوصی ناشی از سرمایه گذاری در آموزش، در حقیقت همان اضافه درآمدی است که افراد تحصیل کرده بدلیل ارتقاء سطح توانایی ها و بهره وری دریافت میدارند. مهمترین اثر اقتصادی آموزش در واقع افزایش قدرت تولید و دستیابی به درآمدهای بیشتر است. بنابراین فایده خصوصی مستقیم آموزش، افزایش سطح درآمدی فرد است.
فواید خصوصی غیرمستقیم آموزش که عمدتاً بصورت درآمدهای روانی و مزایای اجتماعی است، ناشی از امتیازاتی است که آموزش و تخصص برای فرد بوجود میآورد. به طور کلی می توان گفت که افراد تحصیل کرده از شأن و منزلت اجتماعی بالاتری برخوردارند و جامعه با تفویض مسئولیتهای سنگین بر دوش افراد روشنفکر و آموزش یده احترام بیشتری برای آنان قائل میگردد. برخی از فواید خصوصی غیرمستقیم آموزش را میتوان به اختصار بصورت ذیل طبقهبندی نمود:
افراد تحصیل کرده در محیط کار از مزایای جنبی بیشتر و شرایط کاری بهتری برخوردارند.
افراد تحصیل کرده امکان ارتقاء سریعتر از نردبان ترقی شغلی را دارا میباشند.
افراد تحصیل کرده از فرصتهایی که در اختیار دارند، مناسبترین را برمیگزینند. به طور مثال این افراد در مورد پس انداز، مصرف و سرمایه گذاری،تصمیمات عقلانی تری میگیرند.
افراد تحصیل کرده به خاطر بینشی که پیدا میکنند، عموماً زندگی بهتری برای خود خواهند ساخت.
بطور مثال در سلامت خود و فرزندان تلاش بیشتری میکنند، در انتخاب همسر و تعداد فرزندان آگاهانهتر تصمیم می گیرند، در شرایط مساوی طول عمر بیشتری دارند، عموماً کمتر دچار اعتیاد و ارتکاب جرائم میشوند، فرزندان صالح و موفقی تریبت میکنند که اکثراً دارای تحصیلات عالی می باشند و همان گونه که مشاهده می شود اهمیت فواید خصوصی غیرمستقیم آموزش نه تنها به هیچ وجه کمتر از فواید مستقیم آن نمی باشد بلکه به طور حتم فواید آن بیشتر است.
بسیاری از سرمایه گذاریهای عمومی دارای آثار اجتماعی بسیار گستردهای میباشند. به عنوان مثال، احداث یک سد مخزنی در یک منطقه علاوه بر رونق و توسعه کشاورزی آن منطقه که اثر مستقیم این سرمایهگذاری است در توزیع عادلانهتر درآمدهای مردم منطقه تأثیر به سزایی دارد. اثر احداث سد در توزیع درآمد را به عنوان آثار ثانویه و یا آثار غیرمستقیم اجتماعی آن مینامند. در این چارچوب فواید اجتماعی آموزش و پرورش خود به دو بخش مستقیم و غیرمستقِِِم تقسیم میگردد.
مهمترین فایده اجتماعی مستقیم آموزش این است که افراد آموزش دیده قادرند کالا خدمات بیشتری تولید کرده و به جامعه ارائه دهند. همان گونه که در آثار مستقیم انفرادی آموزش ملاحظه شد، افراد تحصیل کرده قدرت تولید بیشتری دارند و قادرند در واحد زمان محصولات بیشتری را ایجاد نمایند. جامعه از آن جهت تمایل دارد تا در آموزش سرمایهگذاری کند که با آموزش بیشتر ، توده مردم از تواناییهای تولیدی بیشتری برخوردار میگردند و با رشد تولید ملی به رشد اقتصادی دامن میزنند. همچنین افراد تحصیل کرده که خالص ارزشهای بیشتری میباشند، درآمد بالاتری را ایجاد می کنند و از این رهگذار مالیات بیشتری را نیز به دولت میپردازند. به طور کلی می توان گفت که آن جوامعی که دارای افراد آموزش دیده بیشتری میباشند، در شرایط مساوی کالا و خدمات زیادتری تولید میکنند و دارای رشد اقتصادی بالاتری هستند.
آثار غیرمستقیم سرمایه گذاریهای آموزشی بر جامعه، فوقالعاده مهم قلمداد میشوند. در واقع، گاهی ارزش اقتصادی یک اختراع و نوآوری در صنعت که موجب افزایش محصول ملی و صرفه جویی قابل توجهی در هزینههای تولید میشود، از کل مخارج سالانه آموزش و پرورش کشور بیشتر میباشد. بسیاری از آثار اجتماعی سرمایه گذاریهای آموزشی عمومی پایا و زوال ناپذیر دارند. برخی از مهمترین فواید غیرمستقیم اجتماعی آموزش و پرورش را میتوان به اختصار بصورت ذیل طبقهبندی نمود:
هر قدر مردم یک جامعه از تحصیلات بیشتری برخوردرا باشند قادرند در واحد زمان درآمد بیشتری ایجاد کنند.
هر اندازم مردم یک جامعه از آموزش بیشتری برخوردار باشند، هزینههای اجتماعی آن جامعه از قبیل هزینههای دستگاه قضایی، انتظامات، پلیس راهنمایی و امثال آن کاهش خواهند یافت.
با ارتقاء سطح تحصیلات مردم یک جامعه، سطح بهداشت و تغذیه بالاتر و هزینههای درمان و سوبسید دارو به طور نسبی کمتر خواهد بود. در جامعه ای که افراد آن از سلامت بیشتری برخوردار باشند روزهای بیشتری در هفته، در ماه و در سال را به کار اشتغال خواهند داشت و بهره وری عامل کار افزون خواهد شد. علاوه بر این میزان تحصیلات در کیفیت نیروهای کار نیز تأثیر فراوانی دارد.
هر قدر افراد جامعه آموزش بیشتری دیده باشند. در حل معضلات اجتماعی نظرات بهتری داشته و با مشارکت ایشان مشکلات جامعه به طور ملموس کاهش خواهد یافت.
انتقال تکنولوژی که یکی از محورهای اساسی توسعه صنعتی است، عمدتاً با تلاش و کوشش افراد تحصیل کرده تحقق مییابد.
اکنون که رشد اقتصادی وابسته به ارتقاء سطح تکنولوژی، بهره وری عامل کار، مدیریت نوین و تخصیص بهینه منابع کمیاب است، هر قدر افراد جامعه از تحصیلات بیشتری برخوردار باشند، ضمن مشارکت بیشتر، تقسیم کار و تفویض مسئولیتها بین افراد برحسب نوع تخصص و تواناییها میتوان امید داشت که بهرهوری عامل کار و کارایی سازمان به تدریج بهبود یافته و افزایش یابد.
هدف اساسی این تحقیق تعیین کارایی نیروی انسانی (معلمان مدارس منتخب) و عوامل مؤثر بر آن (در دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه ۲ تهران در سالهای مورد بررسی) است.
ضرورت این تحقیق از آن جهت است که نشان خواهد داد که آیا آموزشهای معلمان مدارس و تکنولوژی آموزشی به کار رفته در مدارس توانسته است کارایی نیروی انسانی (معلمان مدارس منتخب) را در نمونه مورد بررسی افزایش دهد. در حقیقت با توجه به هزینههایی که برای آموزش معلمان و تکنولوژی آموزشی موجود در مدارس صورت میگیرد، ضرورت ایجاب میکند به بررسی این موضوع بپردازیم که آیا انجام چنین هزینههایی نتایج لازم و مورد انتظار را داشته است؟ نتایج این مطالعه میتواند سیاستگذاران آموزش و پرورش را در راه تخصیص بهینة منابع یاری کند.
در این تحقیق با توجه به مطالبی که در خصوص اهمیت پژوهش مطرح شده سؤالات زیر مطرح میشود:
آیا آموزش معلمان مدارس بر کارایی فنی آنها تأثیر مثبت میگذارد یا خیر؟
بکارگیری تکنولوژی آموزشی بر کارایی فنی آنها چه تأثیری دارد؟
اثر محیط آموزشی بر کارایی فنی آنها چه تأثیری دارد؟
با توجه به سئوالات تحقیق فرضیه های تحقیق بشرح زیر مطرح میشود:
آموزش معلمان مدارس نمونه بر کارایی فنی آنها (در دبیرستانهای پسرانة منتخب منطقه دو تهران در سالهای مورد بررسی ) تأثیر مثبت دارد.
بکارگیری تکنولوژی آموزشی بر کارایی فنی نیروی انسانی (در دبیرستانهای پسرانه منتخب منطقه ۲ تهران در سالهای مورد بررسی) تأثیر مثبت دارد.
اثر محیط آموزشی بر کارایی فنی نیروی انسانی (در دبیرستانهای پسرانة منتخب منطقه ۲ تهران در سالهای مورد بررسی) مثبت است.
این فایل پی دی اف در برگیرنده نحوه استفاده از شاخص های توسعه پایدار در برنامه ریزی شهری می باشد که شامل 58 اسلاید است.