بخشی از متن اصلی :
مقدمه :
بعد از استقرار مشروطیت به منظور سامان دادن به مساله مالکیت در اراضی و خاتمه دادن به دعاوی انبوه مربوط به اسناد تنظیمی راجع ملاک که بعضاً معارض بوده و همواره به عنوان معضلی برای دولت مطرح بود در اردیبهشت ماه 1290 مجلس دوم قانون ثبت اسناد را در 139 ماده تصویب کرد پس از اندک زمانی نارسایی قانون مزبور هویدا شده و اندیشه ترمیم نارساییهای آن قوت گرفت. به همین منظور در فروردین ماه 1320 قانون دیگری تحت عنوان قانون ثبت اسناد و املاک در 126 ماده از تصویب مجلس چهارم گذشت. این قانون اصطلاحاً به قانون ثبت اختیاری نیز شهرت یافت. قانون مزبور در سالهای 1306 و 1307 و 1308 اصلاح و تکمیل گردید و بعضی از مقررات آن نیز نسخ شد تا اینکه در 26 اسفند ماه 1310 قانون ثبت اسناد و املاک در 141 ماده تصویب و از اول سال 1311 به مورد اجرا گذاشته شد در قانون اخیر که تاکنون نیز مایه اصلی مقررات ثبت اسناد و املاک کشور می باشد در خلال سالهای بعد به مرور تغییراتی داده شد و موارد جدیدی به آن الحاق و بعضی مواد نیز اصلاح یا تکمیل و یا نسخ گردیده است . هدف از این همه جرح و تعدیلها ، کاستن از اختلافات ملکی وافزودن بر اعتبار اسناد مالکیت است.
با همه احوال گسترش جوامع شهری افزایش چشمگیر مهاجرت روستاییان به شهرها که موجب افزایش قیمت زمین و مطرح شدن آن به عنوان کالایی گران قیمتو کمیاب بود باعث توجه خاص عده ای فرصب طلب به مسأله زمین و تصرف بخشی عمده ای از اراضی مستعد جهت احداث واحدهای مسکونی در اطراف شهر ها توسط آنها شد. بروز این دو عامل متضاد از یک طرف ووجود قوانین دست و پاگیر که هر کی به نحوی نقل و انتقالات اراضی را ممنوع می ساخت از طرفدیگرباعث ظهور مسائل جدید و ایجاد نابسامانی بسیاردر امور ثبتی و حقوقی و مراجعات فراوان متصرفین صاحبان اعیانی و مالکین عرصه به مراجع قضایی و مطرح شدن دعاوین متنوع در امور املاک و بالاخره به هم ریختن نظم معاملات و امور جاری دفاتر اسناد رسمی می گردید:به نحوی که راه حلهای قانونی موجود به لحاظ محدودیت دایره شمول آنها به امور مبتلا به حامعه جوابگوی نیاز هیا مورد اشاره نبود وپیش بینی راه حلهای جدید و باز نگری جدی در ضوابط موجود را اقتضا می کرد:
لذا ابتد در سال 1351 مقررات تازه ای در قالب مواد 142 تا 157 تحت عنوان مواد الحاقی به مجموعه قانونی ثبت 1311 اضافه گردید و موقتاً مشکلات موجود مرتفع گردید: اما دیری نپایید که به دلیل تحولات مهم اجتماعی ناشی از انقلاب اسلامی و تغییرات اساسی در بافت شهری و روستایی کشور باز هم نارسایی این مقررات آشکار شد . در نتیجه روند اصلاح و ترمیم مقررات حاکم به همین جا متوقف نشد زیرا استفاده از مزایای قانون محدود به چند منطقه معین ( مانند کرمان، شهر کرد . مازندران که در قانون مصوب 1351 محدود به موارد خاص بود) و زمان محدود و متراژ اندک نبود بلکه در سطح مملکت و بر گستره میلیونها مترمربع در سراسر کشور اشاعه داشت. به همین جهت روز به روز لزوم تجدید نظر در قوانین بیشتر احساس می شد تا آنجا که دولت وقت را به فکر چاره ای انداخت.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ، قابل ویرایش در اختیار شما قرار میگیرد.
تعداد صفحات :36
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:64
فهرست مطالب:
آشنایی با محل کارآموزی 1
دستگاههای آزمایشگاه 4
Gas Chromatograph 4
High Perfomance Liquid Chromatograph 9
High Perfomance Ion Chromatograph 11
Atomic Absoption Sepctrophotometer 12
Atomatic Disitillation 15
Atomatic Titrator 17
X-Ray Flouorsecence 17
Polarograph 18
Lazer Particle Size Analayzer 18
Sulfur Analayzer 22
Inductively Coupled Plasma 24
UV- Visible Spectrophotometer 26
Color/color Difference Meter 27
Karl Fischer Moisture Titrator 27
Karl Fischer Titrator 28
اندازه گیری استالدهید ، متیل استات ،اتیل استات ، متانول ، ایزو بوتیل استات ، تولوئن وپارازایلین 32
اندازه گیری اسید استیک در نمونه FA-1703 به روش گاز کروماتوگرافی 33
اندازه گیری میزان اکسیژن ، نیتروژن ، متان ، دی اکسید کربن و مونوکسید کربن در گازهای
خروجی از راکتور اکسیداسیون به روش گاز کروماتوگرافی 34
تعیین 4-CBA در حضور کبالت و منگنز به روش پلاروگرافی 37
روش اندازه گیری اسید فرمیک در اسید استیک 38
اندازه گیری باقیمانده تبخیر در مایعات آلی بر روی حمام آب 40
تعیین ناخالصی های فلزی در اسید ترفتالئیک به روش اسپکترومتری جذب اتمی 41
تعیین کلرید در اسید استیک 44
اندازه گیری منگنز وکبالت در محلول غلیظ کاتالیست به روش پلاروگرافی 45
اندازه گیری کمی اسید ترفتالئیک ومحصولات واسطه ای و جانبی در مایع مادر به روش HPLC 49
تعیین برومات ویدید در برمید منگنز 59
تعیین Co+2,Mn+2,Br- موجود در جریانهای کاتالیستی به روش XRF 59
لیست تجهیزات عمومی آزمایشگاه 64
آشنائی با شرکت پتروشیمی شهید تند گویان:
شرکت پتروشیمی شهید تندگویان با تصویب هیئت مدیره شرکت ملی صنایع پتروشیمی جهت اجرای طرحهای تولید اسید ترفتالیک خالص (PTA) وپلی اتیلن ترفتالات (PET) در تاریخ 6/2/1377 تأسیس گردید.
شرکت ملی صنایع پتروشیمی با توجه به مصرف محصولات این طرح در بازارهای داخلی وخارجی ودر انجام بخشی از تعهدات خود در برنامه پنج ساله دوم دولت جمهوری اسلامی ایران اقدام به اجرای این طرح با اهداف ذیل نموده است:
طرحهای PET/PTA اول و دوم در ضلع شمال غربی خلیج فارس در استان خوزستان و در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی در بندر ماهشهر و در زمینی به وسعت34 هکتار احداث گردیده است .
اسید ترفتالیک خالص PTA یکی از مهمترین مواد اولیه برای تولیدرزین های پلی اتیلن ترفتالات است که روند رشد تولید ومصرف آن در جهان بسیار چشمگیر می باشد.
تولید اسید ترفتالیک خالص شده(PTA) دارای سه بخش زیر می باشد.
الف-بخش CTA :تولید اسید ترفتالیک خام
ب- بخش PTA : فرآیند خالص سازی CTAبه PTA
ج- بخش بازیابی و احیاءکاتالیست برای CTA
در بخش CTA،پارازایلین،اسید استیک وکاتالیستها مخلوط شده و به راکتور اکسیداسیون فرستاده می شود.تحت دما و فشار بالا و بوسیله اکسیژن موجود در هوا،پارازایلین به اسید ترفتالیک اکسید شده و پس از کریستالیزاسیون،صاف کردن و خشک کردن بصورت CTA ذخیره می شود. از آنجائیکه آب به عنوان یکی از محصولات فرعی در واکنش اکسیداسیون پارازایلین تولید می شود،بخش CTAدارای فرآیند آبگیری (Dehydration) از اسید استیک است وآب از بالای برج آبگیری خارج می شود.همچنین متیل استات که به عنوان یکی دیگر از محصولات فرعی است در اینجا بازیابی می شود.
در بخش PTA و تحت دما و فشار بالا، CTA بطور کامل در آب خالص حل شده و CTA ناخالص در راکتور بوسیله هیدروژناسیون فاز مایع،خالص سازی می شود.دوغاب PTAخالص سازی شده تحت فرآیندهای کریستالیزاسیون،سانتریفوژ و خشک کردن قرار گرفته و در نهایت PTAحاصل می شود.
در بخش بازیابی و احیاء،کاتالیستهای CTAبه منظور استفاده مجدد در بخش CTA بازیابی و احیاء شده و باقیمانده آن در یک کوره سوزانده می شود.
این طرح با فناوری تولید و مهندسی پایه شرکت تکنی مونت با ظرفیت تولید 350 هزار تن اسید ترفتالیک خالص در سال طراحی شده است مشاورین و مهندسی وتدارکات این طرح را شرکت مهندسی مشاور سازه با مشارکت شرکت خارجی دایلم از کره می باشد فعالیتهای آماده سازی زمین، شمع کوبی، بارگذاری به موازات فعالیتهای مهندسی از سال 77 آغاز و پس از اتمام این فعالیتها ، عملیات ساختمان و نصب و پیش راه اندازی توسط شرکت ساختمان و نصب صنایع پتروشیمی(ECC) از اردیبهشت ماه 79 شروع و در اوایل اردیبهشت ماه 84 راه اندازی گردیده است .
مواد اولیه و خوراک اصلی این واحد عبارتنداز:
الف-پارازایلن به میزان 235 هزار تن در سال از مجتمع پتروشیمی بوعلی سینا تامین می گردد.
ب-اسید استیک به میزان 21 هزار تن در سال از مجتمع پتروشیمی فناوران و واردات تامین می گردد.
ج- مواد شیمیایی و کاتالیستهای مورد نیاز که از خارج تامین می شود
پلی اتیلن ترفتالات (PET) نیز از مهمترین مواد اولیه پلی استر تولید الیاف وپنبه مصنوعی برای صنایع نساجی ،صنایع تولید فیلم های پلاستیکی ،تولید انواع بطریهای نوشابه ،قوطی وظروف مورد استفاده در بسته بندیهای مواد غذایی ،دارویی و بهداشتی می باشد که از روند رشد تولید ومصرف فزاینده ای برخوردار است.
این طرح با فن آوری تولید ومهندسی پایه شرکت لورگی زیمر آلمان و با ظرفیت حدود 412 هزار تن در سال در چهار خط تولیدی به شرح زیر طراحی گردیده است.
الف- پلی Aتولید گرید بطری با ظرفیت 60 هزار تن در سال
ب- پلیB تولید گرید الیاف با ظرفیت 5/117 هزار تن در سال
ج- پلی C تولید گرید الیاف با ظرفیت 5/117 هزار تن در سال
د- پلی D تولید گرید بطری با ظرفیت 5/117هزار تن در سال
پیمانکار مهندسی و تدارکات این طرح شرکت ایرانی چگالش با مشارکت شرکت آلمانی لورگی زیمر می باشد فعالیتهای آماده سازی زمین ،شمع کوبی و بارگذاری به موازات فعالیتهای مهندسی از سال 78 شروع و پس از اتمام آن عملیات ساختمان و نصب و پیش راه اندازی طرح توسط شرکت OIEC از آبانماه 79 آغاز گردید.
خطوط تولید پلی A در دیماه 83 راه اندازی و پلی B,C,D در سال 84 راه اندازی شده است.
مواد اولیه و خوراک اصلی واحد عبارتست از:
الف-اسید ترفتالیک خالص به میزان 350 هزار تن در سال که از واحد PTA تامین می شود
ب-اتیلن گلیکول به میزان 140 هزار تن در سال که از مجتمع های اراک، مارون و واردات تامین می شود
ج- مواد شیمیایی و کاتالیستهای مورد نیاز که از خارج تامین می شود
تصفیه خانه پساب(WWT):
واحد تصفیه پساب شرکت پتروشیمی شهید تندگویان یکی از واحدهای بزرگ تصفیه پساب در ایران می باشد که قرارداد آن به صورت EP شامل مهندسی خرید و تامین تجهیزات و همیاری فنی درحین ساخت با شرکت ACTEA ایتالیا منعقد گردید. شروع قرارداد تاریخ 5/4/79 و راه اندازی اولیه در مرداد سال 83 بود.
هدف و علت تاسیس واحد تصفیه پساب در پتروشیمی شهید تندگویان و ارسال ننمودن پساب این کارخانه به پتروشیمی فجر(همانند سایر مجتمع های موجود در منطقه ویژه ) را می توان به دلایل زیر دانست:
فعالیت های مهندسی این طرح توسط شرکت ACTEA از کشور ایتالیا در سال 79 آغاز وعملیات آماده سازی زمین، شمع کوبی وسیویل توسط شرکت عمران فلات وعملیات نصب میکانیکی توسط شرکت محور سازان ورامپکو اجرا گردیده است که همزمان با راه اندازی واحدهای تولیدی عملیات راه اندازی این واحد انجام پذیرفته وهم اکنون در سرویس می باشد.کلیه پساب های صنعتی وغیر صنعتی چهار واحد تولیدی مجتمع (10 هزار متر مکعب در روز ) جهت تصفیه نهایی به واحد WWTP منتقل می گردند وپس از فعل وانفعالات بیولوژیکی وشیمیایی لازم نهایتا" به لجن های شیمیایی تبدیل شده وسپس توسط قسمت INCINERATOR سوزانده می شوند. در نهایتا" ناخالصیهای موجود در پساب های ورودی 5000ppm می باشد پس از این فرایند به حدود 100ppm میرسد وآب بدست آمده با این مشخصات جهت آبیاری فضای سبز به مصرف می رسد.
جریان های اصلی ارسالی از واحدهای بالا دست به واحد تصفیه پساب
آزمایشگاه
آزمایشگاه PTA-1 با در اختیار داشتن 24 نفر کارشناس ارشد ؛ کارشناس و تکنسین ارشد وظیفه کنترل کیفیت مواد اولیه ؛ مواد میانی ؛ محصول نهایی و امکانات جانبی واحد را بصورت 24 ساعته بعهده دارد. نمونه ها از دو بخش عمده واحد بهره برداری(PTA section و CTA section ) و گاهی اوقات از واحد تعمیرات به آزمایشگاه ارسال می گردند.
دستگاههای آزمایشگاه
اشاره :
در این بخش به شرح مختصری در مورد دستگاههای مهم آزمایشگاه و موارد کاربرد آنها بسنده شده است. بدیهی است که آزمایشگاه دارای تجهیزات و دستگاههای عمومی دیگری نیز هست که در پایان لیست آنها ارایه می شود.
1- نام دستگاه: (Gas Chromatograph) GC
کمپانی سازنده: Thermo - ایتالیا
مدل : Trace 2000
اساس کار:
اساس جدا سازی به وسیله کروماتوگرافی گازی بر پایه توزیع تعادلی (به صورت انحلال و یا جذب سطحی)گونههای موجود در نمونه بین دو فاز غیرقابل اختلاط (فاز ساکن و فاز متحرک) میباشد . بستر ساکن ذراتی با سطح بسیار زیاد و فاز متحرک گازی است که از میان این بستر ساکن میگذرد.
اساس جداسازی به وسیله کروماتوگرافی بر پایه توزیع نمونه بین دو فازاستوار است یکی از این فازها عبارت است ازبستر ساکن ذراتی با سطح بسیار زیاد وفاز دیگر که از میان این بستر ساکن می گذرد. گروماتوگرافی گازی روشی برای جداسازی مواد فرار با گذراندن یک جریان گاز از روی فاز ساکن است.چنانچه فاز ساکن جامد باشدآن را کروماتوگرافی گاز - جامد می نامند.این روش بستگی به خواص جذب سطحی مواد موجوددر ستون برای جدا کردن نمونه ها بویژه گازهادارد.مواد موجود در ستون عبارتند از سلیکاژل الک مولکولی وزغال.اگر فاز ساکن مایع باشدآن را کروماتوگرافی گاز-مایع می نامیم.فاز ساکن به صورت لایه نازکی بر روی جسم جامد بی اثری پخش می شود واساس جداسازی بر پایه تقسیم نمونه به درون وبیرون نمونه است.گستره وسیعی از فازهای مایع دماهای قابل استفاده تا 400.c کروماتوگرافی مایع را به صورت متنوعترین وگزنش پذیرتر شکل کروماتوگرافی گازی در می آورد، این روش برای تجزیه گازها ،مایعات وجامدات به کار میرود.
اجزاء یک کروماتوگرافی گازی:
گاز حامل:
یک استوانه گاز با فشار زیاد به عنوان منبع گاز حامل به کار برده می شود .در کار باGC در دمای ثابت ،نفوذ پذیری ستون در طول مدت تجزیه تغییری نمی کند .برای آنکه فشار یکنواختی به ابتدای ستون وارد شود ودر نتیجه سرعت جریان گاز ثابت بماند،باید از یک تنظیم کننده فشار استفاده شود.در یک دمای معین این سرعت جریان ثابت گاز ،اجزای موجود در نمونه را در مدت معینی از ستون می شوید .چون سرعت جریان گاز ثابت است هر جزء حجم ویژه ای از حجم گاز حامل نیز خواهد داشت.گازهای که معمولا" مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از :هیدروژن، هلیم ونیتروژن
گاز حامل دارای خصوصیات زیر است:
آسانترین راه اندازه گیری سرعت جریان گاز ،استفاده از جریان سنج حباب صابونی ویک ساعت کرونومتر است.
وارد کردن نمونه:
نمونه باید در یک لحظه وبه صورت توپی به ستون وارد شود ،برای پی بردن به خوبی روش وارد کردن نمونه می توانیم دمای محل ترزیق را بالا ببریم ومقدار نمونه را کاهش می دهیم .
اگر هر یک از این عامل ها باعث افزایش تعداد بشقاب های فرضی شود روش وارد کردن نمونه ضعیف بوده است.گازها معمولا" با سرنگ های گاز بندی شده یا بوسیله لوله جنبی حاوی نمونه وارد می شوند.مایعات را با سرنگ وارد میکنند.آسانترین روش نمونه برداری از جامدات ،حل کردن آنها در یک حلال است.یک روش استاندارد برای وارد کردن مایعات وگازها وارد کردن سوزن یک سرنگ معمولی از طریق یک در پوش لاستیکی خود جوش وترزیق حجم معینی از نمونه به وسیله سرنگ متصل به آن است.این نوع سرنگها در حجم های مختلف تا یک میکرو لیتر وجود دارندوبا کار مناسب ودقیق ،تکرارپذیری نسبی حدود 2درصد می توان بدست آورد.سرنگ های گاز بندی شده نیز وجود دارند.
ستون:
لوله ستون را می توان از مس ،فولادضد زنگ ،آلومینیم و شیشه به صورت مستقیم ،خمیده یا مارپیچی ساخت.مس ممکن جنس مناسبی نباشدزیرا بعضی از اجزای نمونه را جذب می کند یا با آنها واکنش می دهد.به طور کلی از ستونهای ضد زنگ استفاده می شود.برای اینکه مواد موجود در ستون به طور یکنواخت پر شودستون مستقیم را ابتدا پر می کنیم وسپس به شکل مارپیچ در می آوریم.ستونهای مستقیم کارآیی بیشتری دارندولی مخصوصا"برای کار در دماهای زیادمی تواند خسته کننده باشد.اگر ستونی به صورت مارپیچ به کار برده شود،قطر مارپیچ باید حداقل 10برابر قطر ستون باشد تا اثر نفوذ واثر مسیر عبور را به مینیمم برساند.
سرعت جریان گاز حامل در حال عبور از ستون تغییر میکندوبهترین سرعت جریان فقط در بخش کوچکی از ستون برقرار است .این امر بدان معنی است که در ستونهای بسیار بلند ،بشقابها ودرجه تفکیک به دست آمده نمایانگر بازده خوبی نیستند.به علاوه ،ستونهای بلند به فشارهای ورودی بسیار زیاد نیاز دارند.فشار زیاد مشکلاتی در روش ترزیق نمونه واجتناب از نشت گاز ایجاد می کند.ولی مزیت ستون بلند آن است که گنجایش نمونه متناسب با مقدار فاز مایع موجود است.این بدان معنی است که مقدار زیادی نمونه را می توان به ستونهای بلندتر ترزیق نمود.متأسفانه نفوذ ضعیف واثر چند راهی باعث می شود که با افزایش قطر ستون کارایی کم شود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:45
فهرست مطالب:
شرح رباعیات خیام ۲
شرح رباعیات ۷
ترجمه فیتزجرالد ۷
برگردان ترجمه فیتزجرالد ۸
تفسیر روحانی حکیم یوگانندا ۸
رباعی خیام ۹
ترجمه فیتزجرالد ۱۰
تفسیر رباعی فیتزجرالد ۱۰
رباعی خیام ۱۱
ترجمه فیتزجرالد ۱۱
برگردان ترجمه فیتزجرالد ۱۱
معانی رمزی بعضی لغات: ۱۲
تفسیر روحانی حکیم یوگانندا ۱۳
شیخ احمد غزالی ۱۴
شیخ روزبهان بقلی شیرازی ۱۸
شیخ شهاب الدین سهروردی ۲۳
شیخ سیف الدین باخرزی ۳۰
شیخ فخرالدین عراقی ۳۵
شعری از رابرت فراست ۳۹
شعری از امیلی برونته ۴۱
منابع: ۴۴
شرح رباعیات خیام
آسانا یوگانندا
ترجمه دکتر حسین الهی قمشه ای
سالها پیش در هندوستانیک شاعر کهنسال ایرانی را ملاقات کردم که به من گفت شعر پارسی اغلب دارای دومعنی ظاهری و باطنی است و به یاد دارم که از شرح او در بیان معنی دوگانه چندین قطعه شعر فارسی چه لذت وابتهاجی در خاطر من حاصل گردید.
یک روز هنگامی که با تمرکزی عمیق رباعیات خیام را از نظر می گذرندم ناگهان احساس کردم که دیوارهای معنی ظاهر پیش رویم فرو ریخت وقله زرین گنجهای روحانی عظیم و گسترده در پیش چشم من هویدا گردید.
گویی یک قانون اسرارآمیز الهی از آثار معنوی وروحانی در روی زمین حراست می کند چنانکه رباعیات خیام را با وجود قرنها سوءتعبیر همچنان حفظ کرده است.
عمرخیام در سرزمین خویش پیوسته به عنوان عارف و معلمی بلند مرتبه شناخته شده ورباعیات وی به عنوان کتاب مهم و مقدس صوفیان مورد احترام بوده است.
پرفسور چارلز.اف.هورن .در مقدمه ای بر رباعیات خیام که در جلد هشتم از سری کتب مقدمه وادبیات کلاسیک قشری طبع گردیده می نویسد: ایه تاسف است که خیام در نظر بسیاری از خوانندگان مغرب زمین به عنوان یک شاعر ملحد وشهوت طلب و یک مست لایغل که تنها شوق او شرب خمر وبرخورداری از لذات دنیوی است شناخته شده است. و این همان اشتباه رایجی است که به طور کلی در باب تصوف رخ داده است.
در حقیقت غرب خیام را (با قیاس به نفس) از دیدگاه خودنگریسته است واگر ما بخواهیم ادبیات شرق را آنچنانکه هست دریابیم یابد ببنیم مردم آن کشورها خود چه دریافتی از آثار ادبی خویش دارند، برای غریبان شاید مایه تعجب باشد اگر بشنوند که در ایران بحث و جدالی در حقیقت معانی رباعیات خیام وجود ندارد و همه به اتفاق او را یک شاعر بزرگ متدین می شناسند.
سوالی که اغلب طرح می شود این است که پس از اینهه مدح وثنای شراب وعشق د ررباعیات چیست؟پاسخ این است که این الفاظ ونظایر ان استعارات وکنایاتی است که در زبان صوفیان معانی خاص دارد واز جمله شراب و مستی کنایه از لذت روحانی است و عشق پیوند درستی و اخلاص و ارادت وبندگی انسان در پیشگاه معشوق ازل است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:64
مقدمه :
اگر پیشتر از این که فرصت بیشتری داشتم با کمدی الهی آشنا شده بودم، بی شک برای آنکه بتوانم آنرا به زبان اصلی بخوانم، مبادرت به آموختن زبان ایتالیائی میکردم و همین انگیزه برای سعی و تلاش زیاد در این زمینه از حد کفایت نیز فراتر بود، بهرحال متاسفانه این توفیق نصیب نشد و ناچار نسخه ترجمه فارسی آقای شجاع الدین شفا مورد مطالعه قرار گرفت و شرح حاضر از این نسخه بعمل آمده است.
در این شرح سعی بر آن بوده است که تمامی اشعاری که ممکن است از آنها مفاهیم متفاوتی استنباط گردد مورد اظهار نظر قرار گیرد، لیکن چون اغلب این اشعار قبلاً توسط بسیاری از دانته شناسان مورد بررسی و اظهار نظر قرار گرفته وزبده ترین آنها در توضیحات ذیل صفحات کتاب منبع آمده لذا هر جا که با توضیحات اعلام شده در ذیل صفحه همنظر بودهام از تکرار آن خودداری شده است. بنابراین شرح حاضر شامل آن بخش از اشعاری است که مفاهیم متفاوتی از آنها استنباط میشود و مورد تفسیر قرار نگرفته (یا اگر تفسیری در مورد آنها موجود است در ترجمهای که در دسترس من بوده نیامده) و نیز آن بخش از اشعار که با نظرات اعلام شده درباره آنها همنظر نبودهام.
امید است این شرح قابلیت استفاده برای صاحبنظران و علاقمندان را داشته باشد.
علی اطیابی
سرود یکم
در نیمه راه زندگانی ما
اساساً این توجیه که با توجه به مزمور 90 زبور داود تورات که عمر انسان را هفتاد سال ذکر کرده، پس منظور دانته این بوده که وی این سفر خیالی را در 35 سالگی، یعنی در سال 1300 انجام داده صحیح به نظر نمیرسد زیرا:
1- چه ضرورتی دارد در کتابی با این عظمت فکر و وسعت اندیشه و مفاهیم عمیق فلسفی و انسانی که با اساس تمامی مذاهب توحیدی ملازمت دارد و بعنوان یک معلم برگزیده اخلاق، در تمامی سالهای بعد از تالیف مورد مراجعه قرار گرفته و بعد از این نیز مورد مراجعه خواهد بود، در ابتدای کتاب که معمولاً زیر شناخت تمامی کتاب است، بذکر تاریخی بپردازد که در تمامی طول کتاب به هیچ کار نمیآید (و حتی در بعضی موارد با واقعیتهای تاریخی قابل تطبیق نیست).
2- نظر به این که در این بیان، ضمیر جمع بکار برده شده است «زندگانی ما» لیکن در هر دو مصرع بعدی سه بار از ضمیر مفرد استفاده شده («خویشتن» را در جنگلی «یافتم» زیرا راه راست را گم کرده «بودم»)، میتوان گفت که منظور از «ما» در مصرع «در نیمه راه زندگانی ما»، مطلقاً «من» نیست، بلکه بشریت است. که این برداشت با جهان شمولی این کتاب نیز ملازمت دارد، البته نباید در این مصرع، کلمه «نیمه» را همان ریاضی بحساب آورد، بلکه باید آنرا گذران «بخشی» از تاریخ بشریت محسوب داشت.
خویشتن را در جنگلی تاریک یافتم
مفهوم صریح و روشن این مصرع این است که، به اشتباهات دوران زندگی خویش، پی بردم وجود کلمه «تاریک» متضمن و بیانگر این معنی است که ابعاد و نتایج کارهای اشتباه آمیز، معمولاً غیر قابل ارزیابی است، همانگونه که در یک مکان تاریک، اطراف و آنچه در آن است، غیر قابل تشخیص میباشد، مضافاً این که نور نماینده ذات خداوندی و نشانه رستگاری است و در مقابل، تاریکی نشانه اهریمن و گمراهی است.
و چه دشوار است وصف این جنگل وحشی و سخت و انبوه که یادش ترس را در دل بیدار میکند
این دشواری از چند جهت است.
اولاً دشوار است بلحاظ اینکه وصف چیزی که کاملاً قابل دیدن نیست، دشوار است و این جنگل نیز بلحاظ تاریکی، قابل دیدن نبوده.
ثانیاً دشوار است زیرا که اساساً یادآوری اشتباهات زندگی، برای هر کس ملال آور است و رنج این یادآوری است که کار را دشوار میکند.
ثالثاً دشوار است، زیرا که وی از نتیجه این اشتباهات بلحاظ تعالیم و اعتقادات مذهبی، آگاه است و از چنان نتیجهای میترسد و این ترس مایه دشواری کار است.
چنان تلخ است که مرگ جز اندکی از آن تلخ تر نیست.
در اینجا شاعر سعی دارد برای تفهیم میزان این تلخی، معیاری که برای هر کس قابل سنجش است بدست بدهد و نظر باینکه تلخی مرگ برای هر فرد، با توجه به اعمال دنیائی وی، نسبت به فرد دیگر متفاوت است، لذا شاعر بسیار هنرمندانه و با درایت، برای یک مفهوم بسیار متغیر، یک معیار ثابت را تعریف کرده است.
اما من برای وصف صفائی که در این جنگل یافتم
این «صفا» نتیجه شناخت است، شناخت نتیجه اعمال بد و خلاف دنیائی و چون شناخت و آگاهی نسبت به هر مسئله، انسان عاقل را در مورد شیوه حل مسئله راهنمائی میکند، لذا شاعر از اینکه راه حل مسئله را دریافته در خود احساس انبساط و نشاط میکند و حاصل این نشاط، رسیدن به صفا است.
... از دگر چیزهائی که در آن جستم، سخن خواهم گفت
این اشاره، منحصراً مربوط به سه حیوانی که بعداً از آنها سخن بمیان خواهد آمد نیست، بلکه منظور وسیعتر از آنست و شامل تمام مواردی میشود که در طول سفر دوزخ از آنها سخن بمیان میآید. بویژه آنکه یکی از زمینههای شناخت، تضاد است. تا غم نباشد شادی مفهوم نمییابد و تا بیماری نباشد ارزش سلامتی مشخص نیست و «حضور» وقتی معنا و ارزش دارد که در پی «هجران» باشد.
بطور کلی شاعر در ابتدای کار، با تکیه بر نظریه «تضاد» به بیان مطلب میپردازد.
درست نمیتوانم گفت که چگونه پای بدان نهادم، زیرا هنگامی که شاهراه را ترک گفتم، سخت خواب آلوده بودم
این شعر نیز نشان میدهد که در بسیاری از موارد، لغزیدن به سمت گناه در بیخبری انجام میشود، این بیخبری میتواند نتیجه چشم بستن بر روی واقعیات باشد و یا بی توجهی به آنها. ضمناً قید «سخت» در اینجا مبین این معناست که غفلت کامل، موجب گمراهی بدین عظمت میشود و لذا چون «خواب آلودگی» موجب عدم توجه و یا کاهش توجه به اطراف میشود، وقتی این خواب آلودگی با قید سخت وسعت یابد، عدم توجه (به اطراف و خود و واقعیات) آنقدر شدید میشود که موجب گمراهی خواهد شد.
روی ببالا کردم و دامنه تپه را دیدم که جامهای از انوار آن سیاره که در همه کوره راهها، راهنمای کسانست، بر تن کرده بود
منظور از سیاره در اینجا، خورشید نیست، بلکه ماه است، زیرا اولاً انوار روشنائی وقتی ارزش دارد که به مقابله تاریکیها بیاید و راه را بنمایاند و ماه که در شب (مظهر تاریکی) طلوع میکند دارای چنین ویژگی میباشد.
ثانیاً فرض میکنیم که منظور از سیاره، خورشید باشد و لذا چون اول بامداد بوده «نخستین ساعات بامداد بود»، پس خورشید از مشرق برآمده و چون مسافر ما میگوید «روی به بالا کردم و دامنههای تپه را دیدم ... که» پس لازم میشود که جهت حرکت این مسافر از شرق به غرب بوده باشد که این نتیجه درست نیست زیرا مسافر ما در چند بند بعد میگوید «من نیز در برابر آن حیوان آرامش ناپذیر که به دیدارم آمده بود و قدم بقدم بدان جانب که خورشید روی فرو میکشد، عقب میراند چنین شدم» یعنی آن حیوان که در مقابلش ظاهر شده بود، او را به عقب، به سمتی که خورشید روی فرو میکشد (غروب میکند) رانده است، یعنی سمت حرکت مسافر از غرب به شرق بوده است در صورتیکه در فرض، جهت حرکت مسافر از شرق به غرب بود و لذا چون کسی که از سمت غرب به سمت شرق و از پائین تپه به بالای آن حرکت میکند نمیتواند انوار خورشید را بر «دامنه»های تپه که در اول بامداد در سایه قرار میگیرد، دیده باشد پس فرض اولیه (اینکه منظور از سیاره، خورشید باشد) نیز صحیح نیست. ضمناً حرکت از سمت غرب به سمت شرق، از تاریکی به سمت روشنائی، یکی از اشارات بسیار زیبا در مورد هدایت شدن و طلب هدایت است.
اینک که مشخص شد منظور از سیاره، همان ماه است که در تاریکی شبها راهنماست، ظرافت و استادی بکار رفته در شعر نمایانتر میشود.
آنوقت هراس من که در تمام مدت شب، دریاچه دلمرا دستخوش چنین تلاطمی کرده بود، اندکی تسکین یافت
یعنی آنکه، چون علیرغم گناه و اشتباه، همچنان نور هدایت را تابنده و برقرار دیدم، امکان اصلاح خطا و امید رستگاری را پیدا کردم، اندکی تسکین یافتم. وجود کلمه «اندکی» نشان دهنده این مطلب است که هنوز رستگاری را برای خود مسلم نمیداند و درست هم همین است، زیرا تنها وجود هادی و راهنما برای نجات و رستگاری کافی نیست، پرهیز از خطا و عمل صالح نیز باید باشد تا رستگاری حاصل شود.
روح من نیز که هنوز اسیر سستی و پریشانی بود، به پشت سر خود نگریست تا گذرگاهی را که هرگز کسی زنده از آن بدر نرفت باز بیند
در اینجا شاعر با هوشیاری بسیار از ایجاد یک تضاد در بیان و مفهوم، جلوگیری کرده است، یعنی که روح اوست که در سفر است نه تن زنده او، چرا که در غیر این صورت با جمله «هرگز کسی از آن زنده بدر نرفت» در تضاد قرار میگرفت، از پوسته ظاهری شعر که بگذریم، از بطن شعر این مفهوم که اگر کسی در مسیر گناه بیفتد از نظر انسانیت دگر زنده نیست و مرده بحساب میآید، بروشنی قابل درک است و بر ارزش شعر میافزاید و البته این مطلب با برخی از بندهای سایر سرودها که مشخصاً نشان میدهد این مسافر دوزخ با دیگران (از جمله همراه وی، ویرژیل) تفاوت دارد، (هوا را جابجا میکند- وزن دارد و ...) در تضاد نیست چرا که بهرحال وی زنده است و باید با ارواح مردگان تفاوت داشته باشد.
چون تن خسته را اندکی آرامش بخشیدم، راه خویش را در سر بالائی بیحاصل باز گرفتم، چنانکه پیوسته آن پا که بر زمین استوارتر بود در سراشیبی بیشتری جای داشت.
این بند یکی از بندهای بسیار زیبا و در عین حال بیان یکی از خصلتهای اصلی انسان است، چرا که کلمه «بیحاصل» در اینجا مبین این مطلب است که انسان در حرکت بسوی درستکاری، وقتیکه از آن نتیجه فوری نمیگیرد، آنرا بیحاصل میشمارد و بسیار کسان با همین پندار و نتیجه گیری غلط بورطه فنا افتادهاند. سپس میگوید «پیوسته آن پا که بر زمین استوارتر بود در سراشیبی بیشتری جای داشت».
این بخش شعر، اشاره روشنی باین مطلب دارد که حرکت بسوی رستگاری و درستکاری، در ابتدا بسیار مشکل است و همت والا میطلبد و بویژه برای کسی که گناه آلود است، برداشتن هر قدم وی که مستلزم دوری از گناه و حرکت در جهت صلاح است بلحاظ طبع خوگرفته با گناه بسیار مشکلتر از قدم بعدی (در سراشیبی بیشتری) است تا جائیکه به مسیر صاف و هموار برسد و این ملازم با طبع انسانی است که ابتدای حرکت بسوی کمال برایش مشکل است و بتدریج که در این راه پیش برود، اینگونه حرکت جزء ذات وی میشود و دیگر سختی ندارد.
پلنگ از فراسوی من رد نمیشد و چنان راه را بر من بسته بود که چندین بار بعقب برگشتم تا از همان راه که آمده بودم بازگردم
یعنی فشار هوا و هوس آنچنان بر من زیاد بود و غلبه داشت که نزدیک بود از تصمیم خود مبنی بر حرکت بسوی رستگاری منصرف شوم و بسمت گناه بازگردم.
این مطلب نیز بیان یکی دیگر از خصوصیات ذات آدمی است که اگر در ترک گناه و راه خطا، انگیزه و اراده قوی نداشته باشد، در مقابل کوچکترین مانع، پا پس میکشد.
بدین جهت بخود امید میتوانستم داد که این حیوان خوش خط و خال نشان فرا رسیدن روز و فصل دلپذیر است.
نظر باینکه لازمه مقابله مناسب با هر مشکل، در گام اول شناخت مشکل است، لذا شاعر میخواهد بگوید اینک که این حیوان (یعنی تمایلات و شهوات نفسانی) را شناختم، پس راه مقابله و پیروزی بر آن را میتوانم تشخیص بدهم و همین درک باعث شده که روز و فصل را دلپذیر بداند چرا که با رسیدن باین شناخت، مانعی برای رهائی از مشکل نمیبیند.
اما این امید من، چندان نبود که دیدار شیری که در برابر خویش یافتم، بهراسم نیفکند در اینجا شاعر مجدداً هراسناک شده زیرا احساس میکند امید وی که به مثابه سلاحی برای مقابله با مشکل اولی (پلنگ شهوات و تمایلات نفسانی) بدان تکیه کرده برای مقابله با این مشکل، یعنی غرور و خودخواهی، کارآئی ندارد و کفایت نمیکند.
چنین مینمود که این شیر دوشادوش من در حرکت بود
یعنی که این رذیله غرور همیشه همراه من بود.
و ماده گرگی که با همه لاغر اندامی خودگوئی تمام شهوات نفسانی را که تاکنون بسیار کسان از آن بینوا شدهاند در خویش گرد آورده بود
ماده گرگ مظهر نفس پرستی و افراط کاریست، همچنانکه طبیعت این حیوان است، وقتیکه به گله گوسفندی حمله میبرد فقط به یک گوسفند بسنده نمیکند، بلکه تا آنجا که میتواند آنها را خفه میکند و سپس یکی را با خود میبرد و لذا در این شعر بعنوان مظهر افراط کاری در نظر گرفته شد که در انسان، افراط کاری از رذایل است. از نظر سیاسی نیز دربار پاپ آنزمان مدنظر بوده که با همه کوچکی از نظر سازمان (لاغر اندام) بسیار فجایع آفرید.
چنان پریشانم کرد و چندان از نگاه خود بهراسم افکند که امید رسیدن به بالای تپه از کف دادم
یعنی که غلبه و هجوم این خصلت رذیله (و یا این بافت سازمانی ویرانگر انسان، یعنی دربار پاپ) بر من چنان بود که امید رسیدن به رستگاری در من از بین رفت.
من نیز در برابر آن حیوان آرامش ناپذیر که بدیدارم آمده بود، قدم بدان جانب که خورشید روی فرو میکشد، عقب میراند، چنین شدم
رانده شدن بسمتی که خورشید غروب میکند، یعنی رانده شدن به سمتی که نور هدایتی نیست و تاریکی و ظلمت گناه است. بطور کلی یعنی اینکه هر گاه این حیوان تمثیلی بر کسی غلبه کند، او را به سمت تاریکیهای گناه خواهد راند.
در آن دم که در این ورطه از پای میافتادم، آدمیزادهای که گوئی صدایش بر اثر خاموشی ممتد نارسا شده بود، در برابر دیدگانم هویدا شد
در اینجا مظهر عقل انسانی پا به عرصه میدان میگذارد و این بدان معنی است که ای انسان در مقابله با هر گونه مظهر پلیدی و گناه، آنرا با معیاری که عقل در دسترست میگذارد بسنج و سپس انتخاب کن.
درباره اینکه چگونه شاعر تنها با دیدن وی (ویرژیل – مظهر عقل و خرد) و پیش از آنکه او لب بسخن گشوده باشد تشخیص داده که صدای او بر اثر خاموشی ممتد ضعیف شده باید گفت که اصولاً سفر شاعر آغاز نمیشد مگر اینکه وی به کشف و شهودی (ولو مختصر) رسیده باشد و به لطف پروردگار بر برخی از مکنونات واقف شده باشد، کما اینکه وقوف وی بر مظاهر پلیدی وجودش و یا بهتر است بگوئیم جامعه آنزمانش، در اثر رسیدن به آن درجه لازم از روشن بینی و شهود بوده است و لذا تعجب آور نیست که وی دانسته باشد که مدتهاست رایزنی عقل و خرد بی تاثیر بوده و چون سخنگوئی گوش شنوا در مقابل خود نبیند، لاجرم خاموش خواهد شد و میدانیم که در جامعه آنروز، تخطئه و بی ارج داشتن عقل و خرد یک واقعیت بود و کوچکترین دلیل آن، رفتاری بود که با دانته بعمل آمده و تبعید شده بود.
اما تو چرا بدین وادی پریشانی میائی چرا از این کوه سعادت ازلی که اصل و منبع جمله شادمانیهاست بالا نمیروی؟
در اینجا باید گفت که ویرژیل (مظهر عقل انسانی) خود را به تجاهلی عارفانه زده، یعنی در عین حالیکه پاسخ را میداند، معهذا سؤال را مطرح میکند و این بدان علت است که میخواهد آنکه مورد خطاب وی است (در اینجا بطور کلی انسان مورد خطاب است) یک لحظه به خود آمده و بیاندیشد که چرا از کوه سعادت ازلی بالا نمیرود و سپس با یافتن پاسخ این «چرا» در اصلاح خود بکوشد و زمینه را برای صعود به کوه سعادت هموار نماید.
این حیوان که از دستش بفریاد آمدهای، هیچکس را اجازت عبور از خود نمیدهد و چندان مانع در سر راهش پدید میآورد که عاقبت نابودش میکند.
یعنی کسیکه نفس پرستی و افراط کاری و شهوات بر وجودش استیلا یابد، مظاهر دروغین سعادت و نیک بختی وی را فریب داده و بورطه فنا خواهد افکند و از نظر سیاسی یعنی آنکه دربار فاسد و خودپسند پاپ، هر که را که قصد مقابله با او را داشته باشد، بروشهای مختلف منکوب و مغلوب میکند و لذا رویاروئی و مبارزه مستقیم با او اثر ندارد «باید راهی دیگر در پیش گیری»
طبعی چنان فاسد و ستمگر دارد که هرگز آتش هوس سیری ناپذیرش فرو نمینشیند و پس از هر غذا گرسنگی بیشتری احساس میکند.
این بند مشخصاً نشان میدهد که این حیوان، یک تمثیل است و منظور اصلی دربار پاپ است، چرا که هر حیوانی بر اساس غریزه، برای رفع گرسنگی شکار میکند و پس از رفع گرسنگی موقتاً شکار را کنار میگذارد.
فرمت فایل : PDF
توضیحات:
در پروژه شرحی بر معادلات برج خنک کن ، اجزای آن و معادلات استاتیک ، دینامیکی و معادلات انتقال حرارت بیان شده است و نهایتا نمودار سایکرومتریک در نرم افزار EES ارئه شده است.
پروژه شرحی بر معادلات برج خنک کن توسط مهندس مریم زارع ده آبادی و مهندس سارا رضایی نژاد برای درس نیروگاه جناب آقای مهندس انصاری نصب ارائه شده است و کپی برداری از آن تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.
دراکثر کارخانجات کوچک و بزرگ یکی از مهمترین و اساسی ترین دستگاه ها را می توان انواع برج های خنک کننده نام برد. برج های خنک کننده علاوه بر آب به منظور خنک کردن سیالاتی دیگر در صورت لزوم مورد استفاده واقع می شود. با توجه به اینکه برج های خنک کننده معمولاًً حجیم می باشند و بعلت پاشیدن آب در محیط اطراف خود و خرابی، تجهیزات آن را معمولاً در انتهای فرایند نصب می کنند. اگراز وسایل برجها ی خنک کننده صرف نظر نشود برای ساخت برج تکنولوژی بالایی نیاز نیست همانطور که در ایران در حال حاضر ساخت این برج ها در حد وسیعی صورت می گیرد. برج ها با توجه به شرایط فیزیکی و شیمیایی خاص خود دچار مشکلاتی می شوند ولی معمولاً زمانی لازم است تا این مشکلات برج را از کار بیاندازد طولانی است.،ولی عملاً اجتناب ناپذیر است.
برج خنک کننده دستگاهی است که با ایجاد سطح وسیع تماس آب با هوا ،تبخیر را آسان می کند و باعث خنک شدن سریع آب می گردد. عمل خنک شدن در اثر از دست دادن گرمای نهان تبخیر انجام می گیرد، در حالی که مقدار کمی آب تبخیر می شود و باعث خنک شدن آب می گردد. باید توجه داشت آب مقداری از گرمای خود را به طریق تشعشع ، هدایت وجابجایی و بقیه از راه تبخیر از دست می دهد.