یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود تحقیق شعر چیست ؟

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق شعر چیست ؟ دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق شعر چیست ؟


دانلود تحقیق شعر چیست ؟

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:14

چکیده:

شعر چیست ؟
« شعر چیزی جز به موسیقی رسیدن کلام نیست »1 شعر زیبای آفرینی با زبان است2  زبان شعر زبان خبر نیست زبان برای شاعر هدف است نه وسیله و شاعر به یاری آن احساسات خود را – که معمولاً احساسات همه انسانها نیز هست نسبت به          واقعیات مسائل حیات زیبا نشان می دهد و زبان زیبای شعر که تجسم بخش عواطف سرشار شاعر درلحظات شور و جذبه و ناخود آگاهی است در خواننده و شنونده همان شور و حال شاعر را بر می انگیزد و در عواطف او نفوذ می کند.
شعر گره خوردگی عاطفه و تخیل است در زبان . ساختار گرایان شعریت شعر را در خود ساخت زبان جستجو می کنند و معتقدند زبان شعر زبانی است نا متعارف و غریب همان که « آشنایی زدای » اصلاح شده است .
کار اصلی ادبیات آشنایی زدایی در زبان یا به قولی تهاجم سازمان یافته ، هنرمندانه و محصول خلاقیّت شاعر و ادیب علیه زبان خبر و بدیع و شگفت انگیز ساختن زبان است . با آشنایی زدایی واژه ها و قواعد زبان جانی تازه میگیرند.
بدیهی است که زیبایی زبان هم در شعر است و هم در نثر اما ترفندهای ادبی در شعر بیشتر از نثر بکار می روند و همین ترفندها و آرایه های ادبی است که زبان را به شعر تبدیل می کنند . این آرایه ها ابتدا همه بدیع نامیده می شوند بعدها بخشی از آنها که به بررسی شیوه های خیال انگیز (تشبیه ، استعاره ، مجاز ، کنایه ) می پرداخت از بدیع جدا شد و در علم دیگری به نام بیان جای گرفت .
بخشی دیگر که در سخن گفتن به مقتضای حال برای دخالت در نفوس و عقول از آنها استفاده می شد در علم معانی مورد بررسی قرار گرفت و دیگر فنون شاعری منحصر به علم بدیع گردید.
واژه بدیع در لغت به ((معنی نو آیین))، ((نو پدید)) و ((نو آورده)) است 1 و در زبان سخندانان دانش آرایه های سخن است . و معتقدند که زیبایی علم بدیع آرایشی و عرضی است . جناب دکتر وحیدیان معتقدند این نظر درست نیست زیرا همه آرایه های بدیعی جنبه آرایشی ندارند و ارزشهای آنها یکسان نیست و آنها را به چند دسته طبقه بندی نموده اند .
 1- آنها که زیبایی ذاتی دارند مثل تضاد ، غلو و …
2- آنها که زیبایی آرایشی دارند مثل جناس و سجع و عکس و …
3- آنها که بدون آرایه ها و ترفند های زیبایی آفرین ، زیبا نیستند مثل سوال و جواب ، حسن مطلع ، حسن مقطع و …


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله درباره شعر نو

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله درباره شعر نو دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله درباره شعر نو


دانلود مقاله درباره شعر نو

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:15

چکیده:

در این مقاله نشان داده می شود که شعرنو می تواند حامل تبلور التهابات درونی شاعر، واکنش او به نیاز سنت مرثیه باشد.  همچنین پذیرش آن از طرف خواننده می تواند بیانگر روحیات افراد با اختلالات روحی – خفیف یا شدید- باشد. توجه شود که آثار هدایت برای نوجوانان از طرف اولیا منع میشود
برترین ویژگی مدنیت نو، تسریع اجتماعی آزادی فردی در ذهن سنتی مملوکان است.  فردیت با پدیده مدرنیته رابطه تنگاتنگ دارد.  بخش مهمی از ادبیات شعر است که راوی این تکوین غولین، یک پا در سنت و یک پا در آینده، میباشد. شاعر با مدرنیته برای نخستین بار در کانون هستی خود، ذهنش، آزاد میشود. دیگر نیازی به عرفان، مداحی، صله خواهی، مجیزگویی ندارد. اگر
شاعران در آثار خود عمدا و عمدتا هوادار مدرنیته باشند، آنها پیشروند.  لذا شعر پیشرو را باید نخست در آزادی ذهن شاعر نو دید سپس در 2 رکنش، محتوا و شکل. آزادی ذهن والا ترین خصیصه شعر نو است که شاعر خواستار مدرنیته را در رابطه قطری با
 قدرت خواستار مدرنیزاسیون قرار می دهد. اکثریت شاعران پیشرو محتوای کار خود را بهمزمانی با این تکوین سترگ کوک می
 کنند. قلیلی که شکل را اولویت داده با اتکا بر ریخت وپاشهای دولتی مصاحبه، شو، زبان بازی، سفر فرنگ – کوتاه مدت جنجالی و در نهایت حاشیه ای اند.  شاید این مداخله به انزوای ادبیات فارسی در جهان نیز کمک می کند (رک، دکتر فروزان سجودی، شرق5).
تاریخچه شعر نو. یکی از عناصر عمده ذهن شاعر وجدان است.  تعریف و مساحی محل آن در مغز بماناد.  وجدان در فرهنگ یک ثابت است. در ایران، از 4 هزار سال پیش، در سروده های زرتشت و منشور ملل کوروش تا نطقهای آتشین مزدک / بابک، از ابیات انسانی سعدی، رباعیات منطقی خیام،غزل منصفانه حافظ، اشعار اجتماعی عشقی/ یزدی تا آثار افسرده هدایت و فروغ حضور وجدان بوضوح تبلور دارد.  در قرون وسطا 3 مکتب عراقی، خراسانی، هندی؛ در دوران معاصر 3 سبک کلاسیک،
نیمایی، سپید/ پسا- مدرن در شعر فارسی نام برده شده.  در بین 2 انقلاب مشروطه و جمهوری، شعر نوین نخست در معنی نو شد (اعتصامی، عشقی، لاهوتی، دهخدا، یزدی، ایرج، بهار، عارف، شهریار) سپس در شکل. ازمیان ِ رفتگان ِ شعر نو، خمسه اول (نیما، شاملو، فروغ، اخوان، سهراب)، خمسه ثانی (رحمانی، مشیری، ح مصدق، گلسرخی، کسرایی)، خمسه ثالث (ابتهاج، سلطانپور، مختاری، سیرجانی، نادرپور)؛ از زندگان خمسه یکم (کدکنی، خویی، براهنی، آزرم، سیمین) را باید نام برد.
شعر نو با نشر افسانه نیما در 1300 ه.ش. زاده شد.  اصالت نیما در جهت تکامل تاریخی فرهنگ ایرانی باب طبع رهروان مطرح شعر فارسی معاصر واقع شد. آثارش منجر به ورود چهره های قوی شعر نو شد که بقول نیما از‘رود‘ وجودش آب گرفتند. پس مانایی نیما نه فقط در لذت / آموزش خوانندگانش، بلکه با ایجاد مکتب اصیل و عینی (نه سلیقه فردی و محفل بازی) ادبی شعر نو
 ادامه یافت.  شهرت یک شاعر را می توان برحسب عواملی مساحی کرد با: سیطره هنری پس از مرگ، توجه جهانی به خلاقیت، جهت دهی/ پیشتازی در حوزه هنری، تاثیر بر همکاران/ عامه، اصالت کارهای خلاق، دامنه افتخارات در طول زندگی.  برد
ادبی/ اجتماعی پدیده عینی است؛ بر پایه ذکر شاعر در تجمعات، بین دانش جویان، سازمانها، سایتها، نشریات و اثرگذاری آنها بر مکتب، سبک، روند شعر، تاریخ، مسئولیت / پایداری او و معراجش به ضمیر ملی میباشد.  این برد بر اساس مقوله های مذکور
هم بترتیبی است که در بالا در خمسه ها ذکر شد.  شاملو بدعتهای هنری نیما را در آثارش بوجه احسن تکامل بخشید - با نوآوریها و فعال اجتماعی بودن.  اخوان بحور نیمایی را با تلفیق اسطوره ‘مزدشتی‘، زبان حماسی، شوخ طبعی تغزلی، اشراق عمیق
حوادث اجتماعی، ارتقای بسیار درخشان داد. کاربرد مصالح محلی (فولک لر) در شعر نیما منبع غرور و راه گشایی برای شاعران
 شهرهای دیگر ایران شد: س. سپهری- کاشان، ار احمدی – کرمان، کدکنی- مشهد، براهنی- تبریز. جهت گیری سیاسی نیما در جهت آرمانهای روستا و شهر در شاعران نو به رویکرد جنسیت/ ملی/ خلقی/ طبقاتی انجامید. تاکید نیما بر فرد، منجر به ادامه کارش در جنسیت/ زنانه  به نوع دید فروغ/ سیمین کمک کرد.
فکر شعر نو و حتی یا اصطلاح طرح نو در شعر فارسی سابقه‌ی بسیار قدیم تری دارد؛ کار ابتذال شیوه‌‌ی شاعری شاید پس از جامی شروع شد پیروان سبک هندی در جستجوی راهی تازه برآمدند؛ از این تاریخ شاعران با توجه به ابتذال و تکرار مکررات درصدد برآمدند؛
که در لفظ و معنی غزل فارس تصرف کنند و چیز تازه ای به وجود بیاورند در این نوخواهی بیشتر توجه آنها به معانی و مضامین شعر بود؛ جنبه‌ی بیان را شاعرانی مانند صائب یکسره فرو گذاشتند و حاصل آنکه در قالب بیان معانی به هیچ کارتازه ای دست نزدند و به همین جهت پس از یک قرن از کوشش اینهمه شاعران که از دوران پیش از مغول و خصوصا بعد از حافظ بوجود آمده بود در صورت غزل اثری از تجدد وتنوع غزل فارسی باقی نماند؛ و هیچ نمونه‌ای نیست که نشان دهنده‌ی چنین تمایلی باشد مگر اینکه دو سه مورد خاص را مانند سرودن بحر طویل از آنجا آغاز کنیم.
در زمینه‌ای که ما در دست داریم می‌بینیم که این بار کار از نوع دیگری است جستجوی قالب‌های نو مقدمه ونشانه‌ی شعر نو بود. از آنجا شروع می‌کردند که قالبهای شعر را تغییر بدهند اما در این زمینه تنها به یکی از اصول مربوط به قالب شعر فارسی تاختند. کسانی که استعداد و قریحه‌ی عالی هم نداشتند به شعر سرودن در قالب‌های نو پرداختند مثلا سرودن اشعاری در قالب های مسمط و انواع آن مانند مخمس و مسدس و غیره باب شد و از آنها در شعر اجتماعی این زمان استفاده شد؛ اما این قالب های نو چندان کارگشا نبود. یکی از نکته‌های اساسی در وزن و قالب شعر فارسی رعایت تساوی مصراعها وابیات بود که ظاهرا امر مسلمی شمرده می‌شد که در آن چون و چرا نبود حتی این عدم تساوی وسیله‌ی تمسخر و تخفیف گویندگان بود. چون به این طریق درها به روی گویندگان بسته شد؛ به طریقی کوشیدند که با شرایط مجاز و معقول عیب تکرار قالب‌های مبتذل را چاره کنند و به این طریق قالب های مختلف مستزاد به وجود آمد یعنی یک نوع تنوع در عین تکرار و ابتذال. اما هنوز جرأت تجاوز از قیود مختلف در میان نبود؛ بعضی از شاعران تا حدی که می‌توانستند و مجاز شمرده می‌شد قالب های ساده‌ تر و آسان تری را برگزیدند اما هنوز قصیده وغزل مقام خود را در ساختمان شعر فارسی نگهداشته بود نیما یوشیج هنوز به این کار یعنی بر هم زدن قالی‌های شعر فارسی نپرداخته بود و قطعاتی را که می‌سرود نشانی از این تغییر کلی در بر نداشت یعنی بسیاری از قطعات اشعار او که غالبا متضمن حکایتی بر سبیل تمثیل بود نیما به صورت « قطعه » می سرود که هیچ قالب معینی وزن و قافیه صورت مثنوی سروده‌ شده بود. بنابر این در قالب بیان هیچ کار تازه‌ ای شمرده نمی‌شد. پس از آن منظومه‌ی مفصل « خانواده‌‌ی سرباز» منتشر شد که در آن هم یک نوع مسمط با وزنی کم رواج و مهجور بکار رفته بود و از همین قرار بود وزن و قالب منظومه‌ « افسانه » که از حیث وزن و قالب شعری کار نوی شمرده می‌شد؛ نیما در طی این قطعه کار را از نظر قافیه اندکی آسان‌ تر کرد اما از نظر وزن عروضی تغییر فاحشی در آن دیده نمی‌شد. پس از آن نیما شعری با عنوان « ای شب » در مجله هفتگی نوبهار انتشار یافت که نوعی از مسمط به حساب می‌آمد نیما کار خود را ادامه داد و از سرزنش مدعیان اندیشه نکرد اما مسئله‌ی تساوی هجاها در همه مصراعها و ابیات هر قطعه هنوز مقام مستحکم خود را در اشعار او محفوظ داشت. شاید نحستین اشعار نیما یوشیج که در آنها از دست قافیه گریخته بود و به این طریق حد فاصل میان مصراعها و ابیات از میان رفت در مجله موسیقی منتشر شد و سپس به توسط عده‌ی کمی از این آزادی استقبال شد؛ و وزن شعر نو به این طریق که مورد استعمال وتقلید جوانان صاحب قریحه قرار گرفته بود از این به بعد راه تکامل طبیعی را پیموده تا آنجا که کار به دست تازه کارانی افتاد که از اصول فنی کارآگاهی بسیار کمی داشتند و آخر کلمات برید واحیانا بی معنی را نشانه‌ی تنوع و تجدد می‌شمردند و به عنوان شعر نو بکار می‌بردند.
من به عنوان مدیر مجله‌ی سخن راه معتدل‌تری پیش گرفته بودم و دو طرف کار را ملاحظه می کردم و به این سبب مورد حمله وحتی معاوضه‌ی دو طرف بودم. هر یک از قطعاتی که در این مجموعه به چاپ رسیده است نمونه و نشانه یکی از آزمایشهایی است که در طی مدتی طولانی در شعر من بکار رفته است. به این طریق که را مناسب‌تری را برای شعر فارسی امروز بکار ببریم؛ قالب‌های شعر که مبنای بسیاری از این اشعار است غالبا نتیجه‌ی این آزمایشهاست. گاهی کوشیده‌ ام که قالب شعر را به مقصود و غرض اصلی گوینده نزدیک کنم. قطعه « بت‌ پرست » که کوتاهی وبلندی مصراعهای آن مختلف است برای بیان کمال تأثر پرستنده‌ای که می‌ترسد ارادت و ایمانش در پیشگاه بت پذیرفته نشود ( بت پرست ص 141) در بسیاری از قطعات دیگر هیچگونه قید وتکلفی بکار نرفته مگر آنجا که اقتضای معنی و مضمون ایجاب می کرده است که قالب خاصی بوجود بیاید که متناسب با آن مضمون باشد. نه آنکه به عنوان الگوی قابل پیروی دیگران در ضمن مطالب دیگر باشد؛ مثلا قطعه « ماه در مرداب » از حیث وزن و قافیه و تکرار بعضی از مصراعها که صدای ملایم پارو زدن در دریاچه را بیان می کند به هیچ وجه قابل تقلید در موارد دیگر نیست.
از مجموع قطعاتی که در این مجموعه گرد آمده است؛ شاید چگونگی تحول و تجدد را در طی 50 ساله اخیر بتوان دریافت؛ عقاید خود را درباره شعر و شاعری در طی مقالات مبسوط در مجله‌ی سخن منتشر کرده‌ام که در کتاب شعر و هنر تحت عنوان هفتاد سخن منتشر شده است و اینجا شاید محتاج به تکرار نباشد. درباره شعر خود چیزی نمی‌توانم بگویم جز اینکه بگویم شعر و شاعری را بسیار دوست می داشتم و آرزویم آن بود که شعرم بهتر از این باشد.

شیوه نقد. بازار شعر نو هنوز وسیع نیست تا بتواند کتابی در باره زندگی یک شاعر نو را جذب کند. لذا شرح کامل زندگی شاعرنو در دست جامعه نیست.  مشکل است که خصوصیات شخصی شاعر را بخاطر حجب اجتماعی ش در شعرهای چاپی او حفاری کرد. در فرهنگ ایران، هنوز شرح زندگی خصوصی یک فرد از محرمات است. ولی نسبت به ادبیات قرون وسطای ایران ادبیات معاصر تخیلات هنرمند را آشکارتر می کند. منابع برای مطالعه زندگی شاعر نوسرا بقرار زیرند.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله شعر امروز

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله شعر امروز دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله شعر امروز


دانلود مقاله شعر امروز

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:18

چکیده:

شعر امروز

روابط با محیط و جهان پیرامون، درک دانش زمان، شناخت تضادها، اندیشیدن به همه این عوامل باعث می شود که « بیان» به یاری واژه ها، عبارات و تمثیلاات و استعارات شکل یابد.

جهان پیرامون اگر جاذب شود و سخن و هنرمند باشد، هنر و هنرمند پرورش می یابند واگر نباشد، سرکوب می شوند و به گونه های غیر هنری و « مادی » رخ می نمایند.

در این سیر « توانایی » در « بین احساس » بسیار مهم است. این توانایی پرورشی است نه « ذاتی». پس از آن در مرحله « متعالی شدن احساس» حرکتها جدا می شود. شیوه تازه ای در مفاهیم شعرها راه می یابد، از این رو به تازه گویی تمایل پیدا می کنیم. بیشتر رهپویان شعر، از مشابه گویی و یا تقلید گویی شروع می کنند. تقلید از شاعری که طبع او را می پسندند. اما معدودی ذوق خود را از ابتدا با آفرینش های بی مانند پرورش می دهند. در این راستا برخی شاعران چون سالکی در این مرحله به تفکر متعالی رسیده و خط تازه ای در راه هنر خویش در پیش می گیرد واگر ثبات یابد، منحرف نشود و زمان در ویرانی اش بی اثر بماند، آنگاه ابدی می شود و « سبک گذار » خواهد شد.

آن کسی که لحظه ای را به هنر می آورد و شاید شعری هم بگوید وخبری به نمایش هنرنمایی بنشیند بی تردید زمانی که می میرد، با خود همه هنر را به خاک می برد. لذا آنان « سبک گذار» خویشند و اینان « هنربران» خویش.

شعر نو از نهایت حد کمال شعر قدیم ، آغاز شد. و پس از به کمال رسیدن شعر کهن دیگر جایی برای رسیدن شعر شاعر نماند. آیا شما می اندیشید پس از « حافظ » چه کسی چنان زیبا و غنی و دقیق غزلسرایی می تواند بکند؟ آیا پس از « سعدی» نظم و نثر ونغز گویی پدید آمد؟

آیا حماسه سرایی بسان « فردوسی» پا به عرصه هستی نهاده؟ اوج ای عرفانی در اشعار مولانا را چه کسی دیگر می تواند بگوید؟ و .......... چرا چنین نشد و نخواهد شد؟

برای این که در محدودیت اوزان شعر کهن دیگر مجالی و فضایی باقی نماند. حال و حرکت تاریخ و جغرافیای زیست، پدیده های تازه جوشیده از زندگی و ........ همه تغییر کرده اند. شاعران پیرامون خود به جای شمع، قپان، فتیله ، گاری و هودج .......... پدیده های تازه ای می بینند که تمثیلات ذهنی را دگرگون می کنند.

البته این « تحمیل تکنولوژیکی » نیست هنوز هم در زوایای این دراندشت زمین کسانی شمع روشن می کنند. فتیله ی چراغشان می سوزد، کالای خود را قپان می کنند، و بر گاری می نشینند. اما همه شاعران در میان آنان نیستند.

برای شاعر امروز قابل قبول نیست که یار مجنون ودر سر به صحرای جنون بگذارد، آیا پیر مغانی هست که ساکن میکده ای باشد؟ حالا کدام باد سحری به سوی معشوق روان است؟ آیا می توان هنوز 9 کرسی گردون را به زیر پای نهاد تا ...... ؟ باید فکری برای گلهای تزئینی آپارتمان کرد!

حالا زمان لانه زنبوری هایی به نام آپارتمان است.

شاعری که در محبس این غرنه های مکعبی و هندسی گرفتار است، از روزنه تنگ پنجره چیزهای محدودی می بیند که با وسعت زندگی، آنها را می سنجد. به راستی شما چند پروانه دیده اید که گرد شمع سوخته باشند؟ چند بلبل روی چه شاخ گلی در حال نغمه سرایی دیده اید؟

و به قول شاعر « تا کی نقد سرو و لب لعل توان گفت؟ » پس باور کنیم که مضامین و تمثیلات و سخن ابزارها تغییر کرده اند؟

در بیش شاعر کهن سفر اثر مستقیم داشته، و با شعر شاعر شاکن و بی سفر تفاوت دارد. وانگهی شغل شاعری در دربارها و محدوده مداحی ها در فکر و شعر بینش شعری بی تفاوت می گذاشته شعر این شاعران با شعر « مولوی» به عنوان نمونه که شعر صوفیانه و بدایت، شفافیت التهاب و هیجان و جان و سنگ ر تمامی شعرهایش موج می زند تفاوت بسیار داشته است.

« شعر نو » پیش از این که « تعریف کردنی» باشد، « حس کردنی» است. زیرا که تحول را اول باید حس کرد آنگاه به تعریف وتشریح نشست.

کشف معانی و ارائه آنها در بافت و قالبهای تازه نگاه تازه حتی به پدیده های قدیمی و ارائه آنها در بافتها و قالبهای تازه.

نظام نظم به گونه ای که تدوین شده درست مانند انواع کلیدهای آهنی و مسی و برنجی است که با آن قفلی را   می گشایند، آنان قفل های این کلیدهای را لازم دارند. اما این حق از کسی سلب نمیشود که با کلید تازه تری در خانه را بگشاید. چرا به تازه آوری ها باید تاخت؟ چرا که باید فکر را محدود و قالبی کرد؟ چرا از میان آن همه گیاه زنده و رویا و بویا باید همیشه به گل سرخ و ........... دل بست؟

نظام نثر درتاریخ ادبیات- بسیار متحول شده است. چرا کسی دیگر به سبک و سیاق قابوسنامه، نوروزنامه (خیام)، کیمیای سعادت (غزالی) و تاریخ بیهقی، نثر نمی نویسد؟ هر جائیکه تحول و بینش های « نثری» پذیرفته شده و همه پسندیده اند هر تحول «نظمی» هم باید چنین باشد. امروز «شهر نو» و فردا «شعر فردا» به جهان ادب پا می گذارد که باید فرزندان فردا آن را بپذیرند. این حق نیز برای شاعران امروز نخواهد ماند که شعر فردا را نپسندند و نپذیرند و به دنبالش نروند.

در شعر امروز، شاعری که دلهره ها ، بی عدالتی ها، خوفهای میان خواب، بی نظمی در نظام رابطه ها، سرکشی های صلح نمایانه ، ظرایف نادیده هستی ، لجنزارهائی معروف به جوامع پیشرفته شکنجه ها، پرستش ، عبادت ، مرگ ، تولد ، خودکشی، قتل عام جهان های محروم ... را می بیند، متعهد به بازگوئی تمام تمام آنها در ابعاد زشت و زیبا هست . گاهی باید طوماری بلند از این درد ها را در یک سطر کوچک پیام وار، بدون بنده باز گفت.

«قاصد روزان ابری، داروگ ! کی می رسد باران؟»

وزن در شعر امروز حساسیتهای هجوم آوری را برانگیخت . " وزن " و آهنگ و ارتباط ها همه منوط و مربوط به شاعر است . " مفاهیم " بیشتر مطرح اند . البته برخی قالب " وزن دار " را شعر می دانند و برخی " وزن و قافیه " را دلیل انحراف ذهن شاعر ، در هر صورت نظرهای " اهل نظر " این عصر قابل احترام است . برخی " حافظ " را بیشتر از " منوچهری " می پسندند چون روانگویی در شعر حافظ و دشوار دریافت ثقیلترین و پر معنا ترین کلمات مهجور عربی در شعر " منوچهری "و نیز بالعکس .ش


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله درباره شعر نو

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله درباره شعر نو دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله درباره شعر نو


دانلود مقاله درباره شعر نو

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:15

چکیده:

در این مقاله نشان داده می شود که شعرنو می تواند حامل تبلور التهابات درونی شاعر، واکنش او به نیاز سنت مرثیه باشد.  همچنین پذیرش آن از طرف خواننده می تواند بیانگر روحیات افراد با اختلالات روحی – خفیف یا شدید- باشد. توجه شود که آثار هدایت برای نوجوانان از طرف اولیا منع میشود
برترین ویژگی مدنیت نو، تسریع اجتماعی آزادی فردی در ذهن سنتی مملوکان است.  فردیت با پدیده مدرنیته رابطه تنگاتنگ دارد.  بخش مهمی از ادبیات شعر است که راوی این تکوین غولین، یک پا در سنت و یک پا در آینده، میباشد. شاعر با مدرنیته برای نخستین بار در کانون هستی خود، ذهنش، آزاد میشود. دیگر نیازی به عرفان، مداحی، صله خواهی، مجیزگویی ندارد. اگر
شاعران در آثار خود عمدا و عمدتا هوادار مدرنیته باشند، آنها پیشروند.  لذا شعر پیشرو را باید نخست در آزادی ذهن شاعر نو دید سپس در 2 رکنش، محتوا و شکل. آزادی ذهن والا ترین خصیصه شعر نو است که شاعر خواستار مدرنیته را در رابطه قطری با
 قدرت خواستار مدرنیزاسیون قرار می دهد. اکثریت شاعران پیشرو محتوای کار خود را بهمزمانی با این تکوین سترگ کوک می
 کنند. قلیلی که شکل را اولویت داده با اتکا بر ریخت وپاشهای دولتی مصاحبه، شو، زبان بازی، سفر فرنگ – کوتاه مدت جنجالی و در نهایت حاشیه ای اند.  شاید این مداخله به انزوای ادبیات فارسی در جهان نیز کمک می کند (رک، دکتر فروزان سجودی، شرق5).
تاریخچه شعر نو. یکی از عناصر عمده ذهن شاعر وجدان است.  تعریف و مساحی محل آن در مغز بماناد.  وجدان در فرهنگ یک ثابت است. در ایران، از 4 هزار سال پیش، در سروده های زرتشت و منشور ملل کوروش تا نطقهای آتشین مزدک / بابک، از ابیات انسانی سعدی، رباعیات منطقی خیام،غزل منصفانه حافظ، اشعار اجتماعی عشقی/ یزدی تا آثار افسرده هدایت و فروغ حضور وجدان بوضوح تبلور دارد.  در قرون وسطا 3 مکتب عراقی، خراسانی، هندی؛ در دوران معاصر 3 سبک کلاسیک،
نیمایی، سپید/ پسا- مدرن در شعر فارسی نام برده شده.  در بین 2 انقلاب مشروطه و جمهوری، شعر نوین نخست در معنی نو شد (اعتصامی، عشقی، لاهوتی، دهخدا، یزدی، ایرج، بهار، عارف، شهریار) سپس در شکل. ازمیان ِ رفتگان ِ شعر نو، خمسه اول (نیما، شاملو، فروغ، اخوان، سهراب)، خمسه ثانی (رحمانی، مشیری، ح مصدق، گلسرخی، کسرایی)، خمسه ثالث (ابتهاج، سلطانپور، مختاری، سیرجانی، نادرپور)؛ از زندگان خمسه یکم (کدکنی، خویی، براهنی، آزرم، سیمین) را باید نام برد.
شعر نو با نشر افسانه نیما در 1300 ه.ش. زاده شد.  اصالت نیما در جهت تکامل تاریخی فرهنگ ایرانی باب طبع رهروان مطرح شعر فارسی معاصر واقع شد. آثارش منجر به ورود چهره های قوی شعر نو شد که بقول نیما از‘رود‘ وجودش آب گرفتند. پس مانایی نیما نه فقط در لذت / آموزش خوانندگانش، بلکه با ایجاد مکتب اصیل و عینی (نه سلیقه فردی و محفل بازی) ادبی شعر نو
 ادامه یافت.  شهرت یک شاعر را می توان برحسب عواملی مساحی کرد با: سیطره هنری پس از مرگ، توجه جهانی به خلاقیت، جهت دهی/ پیشتازی در حوزه هنری، تاثیر بر همکاران/ عامه، اصالت کارهای خلاق، دامنه افتخارات در طول زندگی.  برد
ادبی/ اجتماعی پدیده عینی است؛ بر پایه ذکر شاعر در تجمعات، بین دانش جویان، سازمانها، سایتها، نشریات و اثرگذاری آنها بر مکتب، سبک، روند شعر، تاریخ، مسئولیت / پایداری او و معراجش به ضمیر ملی میباشد.  این برد بر اساس مقوله های مذکور
هم بترتیبی است که در بالا در خمسه ها ذکر شد.  شاملو بدعتهای هنری نیما را در آثارش بوجه احسن تکامل بخشید - با نوآوریها و فعال اجتماعی بودن.  اخوان بحور نیمایی را با تلفیق اسطوره ‘مزدشتی‘، زبان حماسی، شوخ طبعی تغزلی، اشراق عمیق
حوادث اجتماعی، ارتقای بسیار درخشان داد. کاربرد مصالح محلی (فولک لر) در شعر نیما منبع غرور و راه گشایی برای شاعران
 شهرهای دیگر ایران شد: س. سپهری- کاشان، ار احمدی – کرمان، کدکنی- مشهد، براهنی- تبریز. جهت گیری سیاسی نیما در جهت آرمانهای روستا و شهر در شاعران نو به رویکرد جنسیت/ ملی/ خلقی/ طبقاتی انجامید. تاکید نیما بر فرد، منجر به ادامه کارش در جنسیت/ زنانه  به نوع دید فروغ/ سیمین کمک کرد.
فکر شعر نو و حتی یا اصطلاح طرح نو در شعر فارسی سابقه‌ی بسیار قدیم تری دارد؛ کار ابتذال شیوه‌‌ی شاعری شاید پس از جامی شروع شد پیروان سبک هندی در جستجوی راهی تازه برآمدند؛ از این تاریخ شاعران با توجه به ابتذال و تکرار مکررات درصدد برآمدند؛
که در لفظ و معنی غزل فارس تصرف کنند و چیز تازه ای به وجود بیاورند در این نوخواهی بیشتر توجه آنها به معانی و مضامین شعر بود؛ جنبه‌ی بیان را شاعرانی مانند صائب یکسره فرو گذاشتند و حاصل آنکه در قالب بیان معانی به هیچ کارتازه ای دست نزدند و به همین جهت پس از یک قرن از کوشش اینهمه شاعران که از دوران پیش از مغول و خصوصا بعد از حافظ بوجود آمده بود در صورت غزل اثری از تجدد وتنوع غزل فارسی باقی نماند؛ و هیچ نمونه‌ای نیست که نشان دهنده‌ی چنین تمایلی باشد مگر اینکه دو سه مورد خاص را مانند سرودن بحر طویل از آنجا آغاز کنیم.
در زمینه‌ای که ما در دست داریم می‌بینیم که این بار کار از نوع دیگری است جستجوی قالب‌های نو مقدمه ونشانه‌ی شعر نو بود. از آنجا شروع می‌کردند که قالبهای شعر را تغییر بدهند اما در این زمینه تنها به یکی از اصول مربوط به قالب شعر فارسی تاختند. کسانی که استعداد و قریحه‌ی عالی هم نداشتند به شعر سرودن در قالب‌های نو پرداختند مثلا سرودن اشعاری در قالب های مسمط و انواع آن مانند مخمس و مسدس و غیره باب شد و از آنها در شعر اجتماعی این زمان استفاده شد؛ اما این قالب های نو چندان کارگشا نبود. یکی از نکته‌های اساسی در وزن و قالب شعر فارسی رعایت تساوی مصراعها وابیات بود که ظاهرا امر مسلمی شمرده می‌شد که در آن چون و چرا نبود حتی این عدم تساوی وسیله‌ی تمسخر و تخفیف گویندگان بود. چون به این طریق درها به روی گویندگان بسته شد؛ به طریقی کوشیدند که با شرایط مجاز و معقول عیب تکرار قالب‌های مبتذل را چاره کنند و به این طریق قالب های مختلف مستزاد به وجود آمد یعنی یک نوع تنوع در عین تکرار و ابتذال. اما هنوز جرأت تجاوز از قیود مختلف در میان نبود؛ بعضی از شاعران تا حدی که می‌توانستند و مجاز شمرده می‌شد قالب های ساده‌ تر و آسان تری را برگزیدند اما هنوز قصیده وغزل مقام خود را در ساختمان شعر فارسی نگهداشته بود نیما یوشیج هنوز به این کار یعنی بر هم زدن قالی‌های شعر فارسی نپرداخته بود و قطعاتی را که می‌سرود نشانی از این تغییر کلی در بر نداشت یعنی بسیاری از قطعات اشعار او که غالبا متضمن حکایتی بر سبیل تمثیل بود نیما به صورت « قطعه » می سرود که هیچ قالب معینی وزن و قافیه صورت مثنوی سروده‌ شده بود. بنابر این در قالب بیان هیچ کار تازه‌ ای شمرده نمی‌شد. پس از آن منظومه‌ی مفصل « خانواده‌‌ی سرباز» منتشر شد که در آن هم یک نوع مسمط با وزنی کم رواج و مهجور بکار رفته بود و از همین قرار بود وزن و قالب منظومه‌ « افسانه » که از حیث وزن و قالب شعری کار نوی شمرده می‌شد؛ نیما در طی این قطعه کار را از نظر قافیه اندکی آسان‌ تر کرد اما از نظر وزن عروضی تغییر فاحشی در آن دیده نمی‌شد. پس از آن نیما شعری با عنوان « ای شب » در مجله هفتگی نوبهار انتشار یافت که نوعی از مسمط به حساب می‌آمد نیما کار خود را ادامه داد و از سرزنش مدعیان اندیشه نکرد اما مسئله‌ی تساوی هجاها در همه مصراعها و ابیات هر قطعه هنوز مقام مستحکم خود را در اشعار او محفوظ داشت. شاید نحستین اشعار نیما یوشیج که در آنها از دست قافیه گریخته بود و به این طریق حد فاصل میان مصراعها و ابیات از میان رفت در مجله موسیقی منتشر شد و سپس به توسط عده‌ی کمی از این آزادی استقبال شد؛ و وزن شعر نو به این طریق که مورد استعمال وتقلید جوانان صاحب قریحه قرار گرفته بود از این به بعد راه تکامل طبیعی را پیموده تا آنجا که کار به دست تازه کارانی افتاد که از اصول فنی کارآگاهی بسیار کمی داشتند و آخر کلمات برید واحیانا بی معنی را نشانه‌ی تنوع و تجدد می‌شمردند و به عنوان شعر نو بکار می‌بردند.
من به عنوان مدیر مجله‌ی سخن راه معتدل‌تری پیش گرفته بودم و دو طرف کار را ملاحظه می کردم و به این سبب مورد حمله وحتی معاوضه‌ی دو طرف بودم. هر یک از قطعاتی که در این مجموعه به چاپ رسیده است نمونه و نشانه یکی از آزمایشهایی است که در طی مدتی طولانی در شعر من بکار رفته است. به این طریق که را مناسب‌تری را برای شعر فارسی امروز بکار ببریم؛ قالب‌های شعر که مبنای بسیاری از این اشعار است غالبا نتیجه‌ی این آزمایشهاست. گاهی کوشیده‌ ام که قالب شعر را به مقصود و غرض اصلی گوینده نزدیک کنم. قطعه « بت‌ پرست » که کوتاهی وبلندی مصراعهای آن مختلف است برای بیان کمال تأثر پرستنده‌ای که می‌ترسد ارادت و ایمانش در پیشگاه بت پذیرفته نشود ( بت پرست ص 141) در بسیاری از قطعات دیگر هیچگونه قید وتکلفی بکار نرفته مگر آنجا که اقتضای معنی و مضمون ایجاب می کرده است که قالب خاصی بوجود بیاید که متناسب با آن مضمون باشد. نه آنکه به عنوان الگوی قابل پیروی دیگران در ضمن مطالب دیگر باشد؛ مثلا قطعه « ماه در مرداب » از حیث وزن و قافیه و تکرار بعضی از مصراعها که صدای ملایم پارو زدن در دریاچه را بیان می کند به هیچ وجه قابل تقلید در موارد دیگر نیست.
از مجموع قطعاتی که در این مجموعه گرد آمده است؛ شاید چگونگی تحول و تجدد را در طی 50 ساله اخیر بتوان دریافت؛ عقاید خود را درباره شعر و شاعری در طی مقالات مبسوط در مجله‌ی سخن منتشر کرده‌ام که در کتاب شعر و هنر تحت عنوان هفتاد سخن منتشر شده است و اینجا شاید محتاج به تکرار نباشد. درباره شعر خود چیزی نمی‌توانم بگویم جز اینکه بگویم شعر و شاعری را بسیار دوست می داشتم و آرزویم آن بود که شعرم بهتر از این باشد.

شیوه نقد. بازار شعر نو هنوز وسیع نیست تا بتواند کتابی در باره زندگی یک شاعر نو را جذب کند. لذا شرح کامل زندگی شاعرنو در دست جامعه نیست.  مشکل است که خصوصیات شخصی شاعر را بخاطر حجب اجتماعی ش در شعرهای چاپی او حفاری کرد. در فرهنگ ایران، هنوز شرح زندگی خصوصی یک فرد از محرمات است. ولی نسبت به ادبیات قرون وسطای ایران ادبیات معاصر تخیلات هنرمند را آشکارتر می کند. منابع برای مطالعه زندگی شاعر نوسرا بقرار زیرند.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله شعر امروز

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله شعر امروز دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله شعر امروز


دانلود مقاله شعر امروز

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:18

چکیده:

شعر امروز

روابط با محیط و جهان پیرامون، درک دانش زمان، شناخت تضادها، اندیشیدن به همه این عوامل باعث می شود که « بیان» به یاری واژه ها، عبارات و تمثیلاات و استعارات شکل یابد.

جهان پیرامون اگر جاذب شود و سخن و هنرمند باشد، هنر و هنرمند پرورش می یابند واگر نباشد، سرکوب می شوند و به گونه های غیر هنری و « مادی » رخ می نمایند.

در این سیر « توانایی » در « بین احساس » بسیار مهم است. این توانایی پرورشی است نه « ذاتی». پس از آن در مرحله « متعالی شدن احساس» حرکتها جدا می شود. شیوه تازه ای در مفاهیم شعرها راه می یابد، از این رو به تازه گویی تمایل پیدا می کنیم. بیشتر رهپویان شعر، از مشابه گویی و یا تقلید گویی شروع می کنند. تقلید از شاعری که طبع او را می پسندند. اما معدودی ذوق خود را از ابتدا با آفرینش های بی مانند پرورش می دهند. در این راستا برخی شاعران چون سالکی در این مرحله به تفکر متعالی رسیده و خط تازه ای در راه هنر خویش در پیش می گیرد واگر ثبات یابد، منحرف نشود و زمان در ویرانی اش بی اثر بماند، آنگاه ابدی می شود و « سبک گذار » خواهد شد.

آن کسی که لحظه ای را به هنر می آورد و شاید شعری هم بگوید وخبری به نمایش هنرنمایی بنشیند بی تردید زمانی که می میرد، با خود همه هنر را به خاک می برد. لذا آنان « سبک گذار» خویشند و اینان « هنربران» خویش.

شعر نو از نهایت حد کمال شعر قدیم ، آغاز شد. و پس از به کمال رسیدن شعر کهن دیگر جایی برای رسیدن شعر شاعر نماند. آیا شما می اندیشید پس از « حافظ » چه کسی چنان زیبا و غنی و دقیق غزلسرایی می تواند بکند؟ آیا پس از « سعدی» نظم و نثر ونغز گویی پدید آمد؟

آیا حماسه سرایی بسان « فردوسی» پا به عرصه هستی نهاده؟ اوج ای عرفانی در اشعار مولانا را چه کسی دیگر می تواند بگوید؟ و .......... چرا چنین نشد و نخواهد شد؟

برای این که در محدودیت اوزان شعر کهن دیگر مجالی و فضایی باقی نماند. حال و حرکت تاریخ و جغرافیای زیست، پدیده های تازه جوشیده از زندگی و ........ همه تغییر کرده اند. شاعران پیرامون خود به جای شمع، قپان، فتیله ، گاری و هودج .......... پدیده های تازه ای می بینند که تمثیلات ذهنی را دگرگون می کنند.

البته این « تحمیل تکنولوژیکی » نیست هنوز هم در زوایای این دراندشت زمین کسانی شمع روشن می کنند. فتیله ی چراغشان می سوزد، کالای خود را قپان می کنند، و بر گاری می نشینند. اما همه شاعران در میان آنان نیستند.

برای شاعر امروز قابل قبول نیست که یار مجنون ودر سر به صحرای جنون بگذارد، آیا پیر مغانی هست که ساکن میکده ای باشد؟ حالا کدام باد سحری به سوی معشوق روان است؟ آیا می توان هنوز 9 کرسی گردون را به زیر پای نهاد تا ...... ؟ باید فکری برای گلهای تزئینی آپارتمان کرد!

حالا زمان لانه زنبوری هایی به نام آپارتمان است.

شاعری که در محبس این غرنه های مکعبی و هندسی گرفتار است، از روزنه تنگ پنجره چیزهای محدودی می بیند که با وسعت زندگی، آنها را می سنجد. به راستی شما چند پروانه دیده اید که گرد شمع سوخته باشند؟ چند بلبل روی چه شاخ گلی در حال نغمه سرایی دیده اید؟

و به قول شاعر « تا کی نقد سرو و لب لعل توان گفت؟ » پس باور کنیم که مضامین و تمثیلات و سخن ابزارها تغییر کرده اند؟

در بیش شاعر کهن سفر اثر مستقیم داشته، و با شعر شاعر شاکن و بی سفر تفاوت دارد. وانگهی شغل شاعری در دربارها و محدوده مداحی ها در فکر و شعر بینش شعری بی تفاوت می گذاشته شعر این شاعران با شعر « مولوی» به عنوان نمونه که شعر صوفیانه و بدایت، شفافیت التهاب و هیجان و جان و سنگ ر تمامی شعرهایش موج می زند تفاوت بسیار داشته است.

« شعر نو » پیش از این که « تعریف کردنی» باشد، « حس کردنی» است. زیرا که تحول را اول باید حس کرد آنگاه به تعریف وتشریح نشست.

کشف معانی و ارائه آنها در بافت و قالبهای تازه نگاه تازه حتی به پدیده های قدیمی و ارائه آنها در بافتها و قالبهای تازه.

نظام نظم به گونه ای که تدوین شده درست مانند انواع کلیدهای آهنی و مسی و برنجی است که با آن قفلی را   می گشایند، آنان قفل های این کلیدهای را لازم دارند. اما این حق از کسی سلب نمیشود که با کلید تازه تری در خانه را بگشاید. چرا به تازه آوری ها باید تاخت؟ چرا که باید فکر را محدود و قالبی کرد؟ چرا از میان آن همه گیاه زنده و رویا و بویا باید همیشه به گل سرخ و ........... دل بست؟

نظام نثر درتاریخ ادبیات- بسیار متحول شده است. چرا کسی دیگر به سبک و سیاق قابوسنامه، نوروزنامه (خیام)، کیمیای سعادت (غزالی) و تاریخ بیهقی، نثر نمی نویسد؟ هر جائیکه تحول و بینش های « نثری» پذیرفته شده و همه پسندیده اند هر تحول «نظمی» هم باید چنین باشد. امروز «شهر نو» و فردا «شعر فردا» به جهان ادب پا می گذارد که باید فرزندان فردا آن را بپذیرند. این حق نیز برای شاعران امروز نخواهد ماند که شعر فردا را نپسندند و نپذیرند و به دنبالش نروند.

در شعر امروز، شاعری که دلهره ها ، بی عدالتی ها، خوفهای میان خواب، بی نظمی در نظام رابطه ها، سرکشی های صلح نمایانه ، ظرایف نادیده هستی ، لجنزارهائی معروف به جوامع پیشرفته شکنجه ها، پرستش ، عبادت ، مرگ ، تولد ، خودکشی، قتل عام جهان های محروم ... را می بیند، متعهد به بازگوئی تمام تمام آنها در ابعاد زشت و زیبا هست . گاهی باید طوماری بلند از این درد ها را در یک سطر کوچک پیام وار، بدون بنده باز گفت.

«قاصد روزان ابری، داروگ ! کی می رسد باران؟»

وزن در شعر امروز حساسیتهای هجوم آوری را برانگیخت . " وزن " و آهنگ و ارتباط ها همه منوط و مربوط به شاعر است . " مفاهیم " بیشتر مطرح اند . البته برخی قالب " وزن دار " را شعر می دانند و برخی " وزن و قافیه " را دلیل انحراف ذهن شاعر ، در هر صورت نظرهای " اهل نظر " این عصر قابل احترام است . برخی " حافظ " را بیشتر از " منوچهری " می پسندند چون روانگویی در شعر حافظ و دشوار دریافت ثقیلترین و پر معنا ترین کلمات مهجور عربی در شعر " منوچهری "و نیز بالعکس .ش


دانلود با لینک مستقیم