یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

پروپوزال ارشد روانشناسی در مورد ارتباط سبکهای شناختی و یادگیری خودتنظیمی با فرمت ورد

اختصاصی از یارا فایل پروپوزال ارشد روانشناسی در مورد ارتباط سبکهای شناختی و یادگیری خودتنظیمی با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروپوزال ارشد روانشناسی در مورد ارتباط سبکهای شناختی و یادگیری خودتنظیمی با فرمت ورد


پروپوزال ارشد روانشناسی در مورد ارتباط سبکهای شناختی و یادگیری خودتنظیمی با فرمت ورد

فرمت ورد قابل ویرایش

نگارش حرفه ای براساس اصول پروپوزال نویسی: منبع نویسی داخل متن و پاورقی

تعداد صفحات: 24

شامل:

مقدمه

بیان مسئله

پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی

ضرورت و اهمیت موضوع

اهداف تحقیق: اهدف اصلی و فرعی

سوالات تحقیق: 

فرضیات تحقیق:

روش تحقیق

 جامعه، نمونه ی آماری

روش تجزیه و تحلیل داده ها

جدول زمانبندی شده انجام پایان نامه

منابع فارسی کامل

منابع انگلیسی کامل

پروپوزال دارای تعداد منابع زیاد می باشد

ما در این بخش علاوه بر منابع پروپوزال منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.


دانلود با لینک مستقیم


پروپوزال ارشد روانشناسی در مورد ارتباط سبکهای شناختی و یادگیری خودتنظیمی با فرمت ورد

تحقیق و پیشینه تحقیق کامل در مورد مدیریت دانش با فرمت ورد

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و پیشینه تحقیق کامل در مورد مدیریت دانش با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق و پیشینه تحقیق کامل در مورد مدیریت دانش با فرمت ورد


تحقیق و پیشینه تحقیق کامل در مورد مدیریت دانش با فرمت ورد

 

مدیریت دانش

از دهه 1970 میلادی با پیشرفت سریع فناوری‌های برتر در جهان، خصوصا در زمینه‌های ارتباطات و رایانه، الگوی رشد اقتصادی جهان به طور اساسی تغییر کرد و به دنبال آن، از دهه 1990 میلادی دانش به عنوان مهم‌ترین سرمایه جایگزین سرمایه‌های پولی و فیزیکی شد (چن[1]، 2004). در اقتصاد صنعتی، سازمان‌ها  قادر به حفظ موقعیت رقابتی قوی خود برای سال‌ها بودند. آن‌ها ارزش را از طریق فرایند بهینه‌سازی (صرفه‌جویی) خلق یا حداکثر می‌کردند. سازمان‌هایی با عملکرد خوب، فرایند تولیدشان را از طریق کاهش زمان تولید، بهبود کیفیت محصول و کاهش تعداد کارکنان بهینه‌سازی می‌کردند. بنابراین، خلق ارزش بیشتر به قابلیت صنعتی و بودجه‌بندی سرمایه‌ای دارایی‌های ملموس و مالی بستگی داشت. این در حالی است که در اقتصاد دانش‌محور[2]  این رویکرد به چند دلیل، دیگر عملی نیست. اول این‌که، با توجه به طول عمر کم دانش و میزان بالای نوآوری، حفظ موقعیت رقابتی برای مدت طولانی دیگر امکان ندارد. بهینه‌سازی به مثابه یک فرایند، در اقتصاد دانش‌محور نیز اهمیت دارد اما به تنهایی نمی‌تواند ارزش را خلق یا حداکثر کند. تنها روش خلق ارزش در اقتصاد دانش‌محور، پذیرش نوآوری به عنوان یک فرایند کسب وکار است. توانایی سازمان برای خلق ارزش به فرایند نوآوری، منابع فکری و خلاقیت منابع انسانی (دارایی‌های فکری[3]) آن بستگی دارد.

سازمان‌هایی که در عرصه کسب و کار صرفا براساس مزیت‌های مشهود سازمانی مثل پول، ماشین‌آلات و تجهیزات و غیره عمل می‌کنند نمی‌توانند به مزیت رقابتی در اقتصاد مبتنی بر دانش دست یابند. حال آن‌که محیط کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند روش و نظامی است که دارایی‌های ناملموس سازمانی از قبیل دانش و شایستگی‌های افراد، نوآوری، ارتباط با مشتری، فرهنگ سازمانی، سیستم‌ها و فرایندها، ساختار سازمانی و غیره را دربرگیرد. درک و بهره‌برداری از این منابع ناملموس حیاتی در سازمان‌ها به حفظ و کسب مزیت رقابتی[4] آن‌ها کمک می‌کند. در اقتصاد مبتنی بر دانش موفق‌ترین سازمان‌ها از دارایی‌های ناملموس به نحو بهتر و سریع‌تری استفاده می‌کنند. مطالعات نشان داده است که برخلاف کاهش بازدهی منابع سنتی (مثل پول، زمین، ماشین آلات وغیره)، دارایی‌های ناملموس سازمانی واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب و کار است. نکته درخور توجه این‌که بازار به مدت طولانی ارزش دانش و عوامل نامشهود دیگر را در فرایند ایجاد ارزش تشخیص داده است. اندازه این "ارزش های پنهان" به طور روز افزونی در حال تغییر است.

هدف از بیان این فاز، بررسی و طبقه‌بندی یافته‌های تحقیقات دیگر محققان در دنیا و انجام مطالعات تطبیقی در شرکت‌های داخلی و خارجی در زمینه مدیریت دانش می‌باشد.

2-3- مبانی تئوریک مدیریت دانش

2-3-1- دانش چیست؟

صاحبنظرانی مثل داونپورت و پروساک[5](۱۹۹۶)، نوناکا و تویاما[6] (۲۰۰۰)، استیو هالس[7] (۲۰۰۰)  و کارل ویگ[8] (۲۰۰۲) متفق‌القول هستند که سطح تکامل دانش از اطلاعات و داده­ها بیشتر بوده و دربرگیرنده­ هردوی آنهاست و همچنین سطح تکامل اطلاعات از داده بیشتر بوده و در برگیرنده­ آن نیز می­باشد. وجود داده برای شکل‌گیری اطلاعات و وجود اطلاعات برای ایجاد دانش ضروری است.


[1] Chen

[2] Knowledge–Base Economy

[3] Intellectual Assets

[4] Competitive Advantage

[5] Davenport & Prusak

[6] Nonaka & Toyoma

[7] Hales

[8] Wiig

عناصر دانش

پیچیدگی و ظرافت خاص مفهوم دانش می­طلبد که عناصر تشکیل­دهنده آن (ورای داده­ها و اطلاعات) مورد تعمق بیشتر قرار گیرد. دانش، موضوعی پیچیده و پویاست و به دلیل ماهیت اجتماعی­شدن و آمیخته بودن آن با ارزش‌ها، باورها و تجارب انسانی، بسیار پیچیده و پویاست و درک آن مستلزم تعمق در مفهوم و عناصر تشکیل دهنده دانش است.

داونپورت و پروساک از جمله صاحب‌نظرانی هستند که عناصر دانش را مورد بررسی قرار داده­اند:

 

تجربه[1]

دانش، با گذشت زمان از راه تجربیات کسب شده از دوره­های آموزشی، مطالعه کتاب­ها و آموزش غیررسمی، گسترش می­یابد. تجربیات، به کار و رویدادهای گذشته باز می­گردند. تجربه و خبرگی دو کلمه مربوط به هم بوده و معادل فارسی واژه­های Experience و Expert در انگلیسی هستند که از یک فعل لاتین به معنی «به بوته آزمایش گذاشتن» ریشه گرفته­اند. بنابراین مجرب و خبره به کسانی اطلاق می­شود که در زمینه­ای خاص از دانش عمیقی برخوردارند، در عمل آن را آزموده­اند و مهارت کسب کرده­اند. یکی از فواید اصلی و اولیه تجربه، ایجاد تصویری تاریخی است. به­وسیله این تصویر می­توان شرایط و اتفاقات جدید را مشاهده و درک کرد. دانش ناشی از تجربیات، نقش یا نقوشی در ذهن به­وجود می­آورد که با استفاده از آنها می­توان بین آنچه که اکنون در حال شکل گرفتن است و آنچه که قبلاً افتاده، ارتباط برقرار کرد (داونپورت و پروساک، 1379).

 

حقیقت زمینی[2]

تجربه، تصورات مربوط به «آنچه باید رخ دهد» را به دانش «آنچه اتفاق می­افتد» تغییر می­دهد. بر اساس نتیجه­گیری «مرکز نظامی آموزه­های ارتش آمریکا» دانش دارای «حقیقتی زمینی» است. این مرکز با استفاده از این عبارت، به غنای موقعیت­های واقعی و عینی زمینی که بدون توسل به مفاهیم نظری، خیالی و کلی‌گویی­های اثبات نشده به انبان ذخایر بشر افزوده می­شود، اشاره کرده­است، انتقال دانش مؤثر در ارتش به دلایلی کاملاً روشن امری حیاتی است. آگاهی از این مسأله که در شرایط خاص نظامی انتظار وقوع چه اتفاقی را باید داشت و چه باید کرد، مسأله­ مرگ و زندگی است. حقیقت زمینی به این معناست که بدانیم واقعاً چه کنیم و چه نکنیم. افراد حرفه­ای و ماهر برای آمادگی جهت حضور در عملیات واقعی نظامی دوره آموزشی این مرکز را طی کرده و از طریق عکس­ها، نوارهای ویدئویی و شبیه­سازها، بر دانش خود می‌افزایند. مثلاً تمام تجربیاتی که طی اوایل دهه نود در رواندا و سومالی به دست آمد، به نیروهای شرکت‌کننده در عملیات 1994 «هائیتی» منتقل شد. تجربیات واحدهای اولیه ما در مورد هائیتی نیز که در پی یافتن اسلحه دست به جستجوی خانه به خانه زدند از طریق فیلم­های ویدئویی به دیگران و واحدهای بعدی منتقل شد. کلید اصلی موفقیت­های ارتش در مدیریت دانش، «مرور بعد از عملیات» است. این نوع مرور، مستلزم پاسخگویی به سؤالاتی است تا بدانیم در عملیات واقعاً چه اتفاقی افتاد، چه اتفاقی باید می‌افتاد، این دو با هم چه تفاوت‌هایی داشته و از این تفاوت­ها چه نتیجه­ای می­توان گرفت. در محیطی باز و سرشار از اعتماد متقابل، سرباز و افسران داوطلب، برای تشریک مساعی با یکدیگر دیدار می­کنند. نتایج حاصله از جلسات «مرور پس از عملیات» با سرعت به اصول رویه­های مدون و اساسی و یا برنامه­های تمرینی افزوده می­شود. برنامه ارتش، به­مثابه ماشینی دانش­آفرین پیش نمی­رود بلکه به صورت وسیله­ای برای بازگشت به ارزش­های بی­عیب، درست و مطمئن تکوین می­پذیرد. این ارزش­ها در طول جنگ ویتنام به طور محسوسی دچار خدشه شده ­بود. به همین علت رهبران ارتش، پی­جویی برنامه­های مطالعات پس از عملیات را برای بازگشتن به ارزش­ها آغاز کردند. این اقدام در ابتدا در مأموریت­های تمرینی و سپس برای دیگر مأموریت­ها عملی شد. طی چند سال اخیر، ارتش آمریکا طی برنامه­های مطالعات پس از عملیات کاملاً متوجه وجود دانش و ارزش به کار گرفتن ابزار مطالعاتی خود شده­است. نقطه­ عطف دیگری که در گسترش تجربیات ارتش به­وجود آمد به زمانی باز می­گردد که یک افسر ارشد در وسیله نقلیه خود داستان «جنگ و صلح» تولستوی را مطالعه کرد. او از مشاهده تفاوت موجود بین توصیف­های تولستوی از جنگ ناپلئون و آنچه در کلاس­های نظامی تدریس می­شد، یکه خورد. از نظر او توضیحات و توصیف‌های تولستوی غنی، واقعی و زمینی بودند (او در واقع با سربازان بازنشسته شرکت­کننده در لشکرکشی­ها مصاحبه کرده­بود). البته وقتی او آنها را با توصیف­های خونین و خیال­پردازی­های به ظاهر منطقی تدریس شده در کلاس­های نظامی مقایسه می­کرد، به اختلاف موجود بین «حقیقت زمینی» و «تجزیه­و­تحلیل­های خیالی» که به شکل­گیری مرکز (CALL) انجامید، مواجه شد. بین راهبردهای بازرگانی که در عمل به اجرا در می­آیند و آنچه که در کلاس­های بازرگانی تدریس می­شود، می­بایستی وجوه مشترک زیادی ایجاد کرد. هر چند که تأیید کردن یا نکردن بر این موضوع، در اهمیتی که مدیران برای دانش منتج از زندگی واقعی و حقیقت زمینی قائل هستند، تغییری ایجاد نمی­کند. این مسأله در برخی گفته­ها و کلمات آنها نمود پیدا می­کند؛ آنها به جای «داستان­های جنگی» از «زندگی در سنگرها» صحبت می­کنند. به بیانی دیگر نکات دقیق را با تجربیات واقعی در هم می­آمیزند و به دانش مبهم، گنگ و در هم واقعیات زندگی بیش از نظریه­های مربوط به آنها اهمیت می­دهند (داونپورت و پروساک، 1379).


[1] Experience

[2] Earthy Truth

 

فرمت ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 123

مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری

همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی

منابع فارسی کامل

منابع انگلیسی کامل

ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و پیشینه تحقیق کامل در مورد مدیریت دانش با فرمت ورد

تحقیق و پیشینه تحقیق فراشناخت و شادکامی با فرمت ورد

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و پیشینه تحقیق فراشناخت و شادکامی با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق و پیشینه تحقیق فراشناخت و شادکامی با فرمت ورد


تحقیق و پیشینه تحقیق  فراشناخت و شادکامی با فرمت ورد

فراشناخت[1]

یکی از مفاهیم مرتبط با شناخت که به دنبال گسترش روان شناسی شناختی[2] و علم شناخت به وجود آمد فراشناخت است. این مفهوم ابتدا توسط فلاول (1979) ، بکار گرفته شد که به توانایی انسان از نظام شناختی خود و کنترل نظارت بر آن گفته می شود . فرد به توانایی خود بعنوان یک پردازشگر اطلاعات آگاه است و می داند برای رسیدن به یک هدف شناختی دارای چه موانع و محدودیت هایی است و چگونه و با چه تدابیری با محدودیت ها مواجه شود. کاستا ( 1984 ) معتقد است اگر بتوانید از وجود یک گفتگوی درونی در مورد فرایندهای ذهنی خود آگاه  شوید و اگر بتوانید فرایند های تصمیم گیری و حل مساله را بشناسید ، فراشناخت را تجربه کرده اید . بطور کلی فراشناخت آگاهی فرد از دانسته ها و ندانسته های خود را شامل می شود. تعاریف مختلفی از فراشناخت ارائه شده است که به درک بهتر آن کمک می کند از جمله : دانش فرد درباره ی فرایندهای شناختی خود و فرایند انجام ، سازماندهی و همانگ کردن مجموعه ای از فرایندها ( فلاول ، 1988 ) تفکر درباره ی شناخت ( برون و دولاچ[3] ، 1978 ) ، آگاهی فرد از فرایندها و راهبرد های شناختی اش ( مسترز[4] ، به نقل  از فلاول ، 1988 ) . هر گونه دانش یا فعالیت شناختی که موضوع آن شناخت یا تنظیم شناخت باشد ( فلاول ، 1987 ) و دانش فرد درباره ی فرایند های شناختی و چگونگی کارکرد آنها ( رفوث و همکاران  ،1993 ، ترجمه خرازی ، 1375 ) . با توجه به تعاریفی که ارائه شد می توان گفت فراشناخت مجموعه دانش و فرایند های است  که کشف های شناختی فرد را نظارت ، هدایت و کنترل می کنند و در واقع به مدیریت  فعالیتهای شناختی می پردازند . برای درک بهتر فراشناخت ضروری است آن را با شناخت مقایسه کنیم . با مقایسه ی شناخت و فراشناخت با یکدیگر به این نتیجه می رسیم که شناخت جهت توصیف روشهای بکار می رود که طی آن اطلاعات پردازش یا معنادار می شود . با انجام این روشها ، اطلاعات مورد توجه قرار می گیرند باز شناسی می شوند و رمزگردانی می گردد تا برای هدف معینی یا اهداف متفاوت دیگر مورد استفاده قرار گیرند . علاوه بر این دامنه آن فرایندهای همچون تفکر ، حل مساله ، درک مطلب ، و حافظه را شامل می شود : ولی فراشناخت به دانش ما نسبت به تمام این عملکرد ها و اینکه آنها چگونه می توانند به بهترین وجه در تحقق یادگیری یا هدف دیگری مورد استفاده قرار گیرند اطلاق می شود . ولفز و همکاران ( 1995 ) ، تصور روشن تری از تفاوت فراشناخت و شناخت ارائه داده اند . مطابق نظر آن ها فراشناخت عملیات ذهنی انجام شده بر روی یک عملیات ذهنی است ، حال آن که شناخت عملیات ذهنی انجام شده روی یک محتوا است . به اعتقاد آن ها آنچه فراشناخت نامیده می شود عملیات ذهنی سطح دوم است . یعنی یک یادگیرنده آن عملیات ذهنی را انتخاب می کند که روی یک موضوع خاص اعمال می شود و آن ها را هدایت می کند . در این چهارچوب فراشناخت یک مورد ویژه شناخت است که طی آن عملیات ذهنی بر روی یک عامل بیرونی صورت نگرفته ، بلکه روی پدیده های ذهنی فرد که در ساختار شناختی وی قرار دارند صورت می گیرند . برای مثال در مورد راهبرد خودپرسشی[5] می توان گفت : اگر یادگیرنده ای در مورد اطلاعاتی که پردازش می کند سوالاتی داشته باشد در این صورت عملیات ذهنی روی عملیات ذهنی دیگر انجام شده بلکه عملیات ذهنی روی محتوای بیرونی صورت گرفته است . در این جا یک فعالیت شناختی صورت گرفته است . حال آن که اگر یادگیرنده فرایندهای در جریان و راهبردهای انتخاب شده ضمن مطالعه خویش را تجزیه و تحلیل کند در این صورت می توان از فراشناخت صحبت نمود زیرا عملیات ذهنی روی عملیات ذهنی خواندن انجام گرفته است . با توجه به گستردگی سازه فراشناخت متغیر بودن عملکردها و متعدد بودن مؤلفه های برای آن دور از انتظار نخواهد بود ، ( ولفز و همکاران ، 1995 ؛ به نقل از سالاری فر ، 1375 ) .

 

1-1-مؤلفه های فراشناخت[6]

فراشناخت مولفه های متعددی را شامل می شود . با توجه به تعاریفی که از فراشناخت ارائه شد ، می توان دو مولفه مهم را از همدیگر متمایز کرد. مولفه نخست ، دانش فراشناختی فرد از خودش به عنوان یک پردازشگر اطلاعات و مولفه دوم فرایندها و راهبردهای نظم دهنده ، کنترل کننده و نظارت کننده است . صاحب نظران به گونه های مختلفی به تفکیک این موضوع پرداختند . برای مثال ، فراشناخت دارای دو طبقه از کنش های ذهنی است . خود ارزیابی در مورد شناخت و خود مدیریتی در فکر کردن ( کراس و پارسیس[7] ، 1988) ، دانش و کنترل خود و فرایند ( وینو گراد[8] و پارسیس ، 1988 ) . دو نوع فراشناخت به هم پیوسته است ، دانش درباره شناخت و نظارت بر آن ( بیکر[9] و برون ، 1985 ) . دو طبقه دانش فراشناختی و تجربه فراشناختی ( فلاول ، 1988 ) . فرادانش[10] ، فرانظارت[11] و استفاده مناسب و بجا از راهبرد است ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازی ، 1375 ) .

1-1-1-دانش فراشناختی

با توجه به این تعاریف می توان گفت اکثر محققان فراشناخت را به دو مولفه تقسیم کرده اند . مولفه نخست دانش فراشناختی است که همه بر آن توافق دارند و در همه نظریات وجود دارد . مولفه دوم که از آن تحت عنوان تجربه فراشناختی ، نظارت و حتی راهبرد فراشناختی یاد می شود . مولفه اول دانش فراشناختی است و زمانی  حاصل می شود که فرد از تواناییهای شناختی خود و نیز ناتوانایی های شناختی خود آگاه گردد. برای مثال ، که باید از بیرون بکند را یادداشت می کند تا در موقع تعیین شده و مناسب آنها را انجام دهد. این آگاهی فرد از ضعف حافظه خود نوعی دانش فراشناختی است که به او اخطار می دهد اقدام مناسب را برای جبران این نقص انجام دهد ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازی ، 1375 ) .

فلاول ( 1998 ) معتقد است دانش فراشناختی به بخشی از دانش بدست آمده ما مربوط می شود ، که در ارتباط با امور شناختی به اعتقاد فراشناختی دانش و  باورهایی است که به مرور از طریق تجربه  در حافظه بلند مدت اندوخته می شود و ارتباطی به سیاست ، فوتبال ، الکترونیک و یا دیگر حیطه ها ندارد ، بلکه به ذهن و عمل آن مربوط می شود. اسکراو[12] و همکاران ( 1984 ) دانش فراشناختی را به سه طبقه : خبری [13] ، فرایند[14] و شرطی[15] تقسیم می کنند که از بعضی جهات با طبقات دانش فراشناختی فلاول (1988) هم پوشی دارد ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازی ، 1375 ) .

طبقه دانش در مورد شخص در نظر فلاول (1988) شامل دانش و باورهایی است که شخص در مورد خود بعنوان یک پردازشگر اطلاعات و دارای توانایی پردازشگری می داند. این طبقه دارای سه طبقه فرعی است : دانش بین فردی ، دانش درون فردی و دانش درباره شباهت های شناختی انسان ها . دانش بین فردی[16] : به دانش و باورهای فرد درباره ی تفاوت های شناختی بین انسانها و دانش او درباره تفاوت عملکرد شناختی افراد مختلف اطلاق می گردد فرد خاصی ممکن است از جهت عملکردهای مختل یا عملکرد خاص شناختی با افراد دیگر تفاوت داشته باشد آگاهی فرد بر این تفاوت ها باعث می شود خود را با موقعیت یا تکلیف خاصی هماهنگ کند. دانش درون فردی[17] به دانش و باورهای فرد در باره ی تفاوت های شناختی درون انسان ها اطلاق می شود ؛ مانند تفاوت در عملکرد حل مساله و درک مطلب . فرد خاصی ممکن است تکالیف حل مساله را به خوبی انجام دهد ولی در تکالیف مرتبط با درک مطلب مشکل داشته باشد . و در نهایت ، دانش درباره توانایی های شناختی مشترک بین انسانها بعنوان سومین طبقه فرعی از دانش در مورد شخص است . دانش و باورهایی درباره شباهت های شناختی انسان ها به این معناست که ذهن تمام مردم مثل یک پردازشگر شناختی عمل می کند و یا به ظرفیت حافظه کوتاه مدت انسان محدود است . علاوه بر موارد ذکر شده می توان گفت باورهای انگیزشی[18] یا اسنادهای علی[19] که فرد به آن معتقد است و آن را به کار می برد می توانند در طبقه دانش فراشناختی شخص قرار گیرند و عملکرد شناختی فرد را تحت تاثیر قرار دهند ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازی ، 1375 ) .

دانش در مورد تکلیف دومین طبقه دانش فراشناختی در نظریه فلاول است . این طبقه به دانش فرد در مورد ماهیت اطلاعاتی مربوط می شود که در یک تکلیف فراشناختی فراروی او قرار  می گیرد . دانش فراشناختی تکلیف به دانش فرد در مورد تکالیف مختلف شناختی مربوط می گردد . فردی که دارای دانش فراشناختی در مورد موضوعی است می داند که ماهیت اطلاعات موجود اثر مهمی بر نحوه به کارگیری آن ها از سوی او دارد. برای مثال ، فرد در اثر تجربه آموخته است که درک و یادآوری اطلاعات پیچیده و ناآشنا ، مشکل و وقت گیر است . همچنین آموخته است که دانش اطلاعات ناقص[20] به نتیجه گیری ها و داوری های نادرستی می انجامد . کسانی که دارای دانش فراشناختی طبقه تکلیف هستند می دانند که برخی تکالیف نسبت به تکالیف دیگر مشکل ترند و الزامات[21] بیشتری دارند ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازی ، 1375 ) .

دانش فراشناختی راهبردی[22] سومین طبقه دانش فراشناختی است . فرد با داشتن این نوع دانش می داند برای رسیدن به اهداف شناختی خاص باید از راهبردهای مورد نیاز و مناسب آن استفاده کند و نیز فرد از راهبردهایی که در اختیار دارد و راهبردهایی که برای تکالیف شناختی مورد نیاز است آگاه است و آن ها را در جای مناسبش به کار می برد . به اعتقاد فلاول ( 1988 ) دانش فراشناختی فرد به تعامل ها و ترکیب بین دو سه مورد از این طبقات بستگی دارد . براین اساس می توان گفت تفکیک این طبقات از همدیگر صرفاً مبنای نظری دارد و در عمل تجزیه آن ها ممکن نیست . مجموع مؤلفه ها به صورت یک کل عمل می کنند و دانش فراشناختی فرد را به وجود می آورند که روی عملکردهای شناختی اثر می گذارنند . برای مثال ، برای تعامل بین مؤلفه های راهبرد و تکلیف می توان به مثال زیر اشاره نمود : راهبرد انتخابی شما موقعی که درباره موضوعی با دیگران صحبت کنید متفاوت از راهبردی است که در موقع گوش دادن به صحبت دیگری در مورد آن موضوع به کار می برید ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازی ، 1375 ) .

در تقسیم بندی دیگری از دانش فراشناختی که متعلق به پارسیس و همکاران ( 1983 ) است دانش فراشناختی به سه نوع دانش خبری ، فرایندی و شرطی تقسیم می شود . دانش فراشناختی خبری شامل آگاهی فرد درباره خودش به عنوان یادگیرنده و عوامل مؤثر بر عملکرد او می شود . لورچ[23] و همکاران ( 1993 ؛ به نقل از دمبو ، 1994 ) معتقدند دانش خبری شامل موضوعاتی درباره ساخت تکلیف و توانایی های شخص است . با مقایسه دانش خبری و طبقات دانش فراشناختی فلاول ( 1988 ) می توان گفت که دانش خبری دو طبقه دانش فراشناختی شخصی و دانش فراشناختی تکلیف را شامل می شود و با آن دو همپوشی دارد ، ( رفوث و همکاران ، 1993 ، ترجمه خرازی ، 1375 ) .


[1]- Metacognitive

[2]-cognitive psychology

[3]-Beron & Deloach

[4]-Mesterz

[5]-Self guestion

[6]- Metacognitive compopts

[7] -Cross&Paris

[8]- Vinograd

[9]- Baker

[10]-metakonwedge

[11] -metamonitoring

[12]-Schraw

[13] -declarative

[14]-Procedurel

[15]-conditional

[16] -inter-individual knowledge

[17] -intra-individual knowledge

[18] -motivational believes

[19] -casual attrihution

[20] -defective information

[21] -requirements

[22]-strategic cognitive knowledge

[23]-Lorch

 

فرمت ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 55

مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری

همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی

منابع فارسی کامل

منابع انگلیسی کامل

ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و پیشینه تحقیق فراشناخت و شادکامی با فرمت ورد

تحقیق و پیشینه تحقیق بازاریابی و بازاریابی سبز با فرمت ورد

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و پیشینه تحقیق بازاریابی و بازاریابی سبز با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق و پیشینه تحقیق بازاریابی و بازاریابی سبز با فرمت ورد


 تحقیق و پیشینه تحقیق بازاریابی و بازاریابی سبز با فرمت ورد

مفهوم و تعاریف بازاریابی و بازاریابی سبز

تعاریف متعدد بسیاری از بازاریابی موجود می‌باشند اما همه‌ی آنها مشتری را مورد توجه قرار می‌دهند: «بازاریابی انتقال رضایت مصرف‌کننده به عنوان سود می‌باشد»؛ «بازاریابی، کل کسب و کار مشاهده شده از نتیجه نهایی آن می‌باشد که از دیدگاه مشتری می‌باشد». با این حال مفهوم بازاریابی حول سال‌ها تغییر کرده است و ارجاع کلی اندکی به چشم‌اندازهای محیطی، اجتماعی و اخلاقی در تعاریف قدیمی وجود دارد.

«روش‌های قدیمی» بر مفاهیم مصرف انبوه و بخش‌بخش‌سازی شرکت به عنوان فروش‌های انبوه، بازاریابی انبوه، محصولات استاندارد تمرکز می‌کنند. روش‌های جدید تا حدی مفهوم جهانی‌سازی را اتخاذ می‌کنند و چشم‌انداز عمومی و سفارشی کمتری نشان می‌دهند و بر مفاهیمی نظیر رضایت مصرف‌کنندگان، بخش‌های بازاریابی انتخاب شده، محصولات یا خدمات سفارشی تمرکز می‌کنند. هیچ نشانه‌ای از بررسی‌های سبز در تمام این تعاریف وجود ندارد. تنها در شرح بازاریابی سبز است که ما می‌توانیم برخی چشم‌اندازهای سبز را بیابیم.

مفهوم بازاریابی سبز ریشه در مفهوم خود بازاریابی قدیمی دارد. برطبق نظرپارکاش، رابطه میان رشته بازاریابی، فرایند سیاست عمومی و محیط طبیعی مهم است. این رابطه به وسیله معیارهای زیادی شرح داده می‌شود: بازاریابی زیست‌محیطی، بازاریابی اکولوژیکی، بازاریابی سبز، بازاریابی پایدار و بازاریابی تازه‌وارد.

 تعریف چارتر و پالانسکی از «بازاریابی تازه‌کار یا تازه وارد»، بازاریابی یا ارتقاء یک محصول بر مبنای کارایی زیست‌محیطی آن یا بهبود وابسته به آن می‌باشد.

 «بازاریابی پایدار» توسط فولر به عنوان «فرایند برنامه‌ریزی، اجراسازی و کنترل توسعه، قیمت‌گذاری، ارتقاء و توزیع محصولات به شیوه‌ای که سه معیار زیر را برآورده سازد» تعریف کرده است:

1) نیازهای مشتری برآورده می‌شوند 2) اهداف سازمانی بدست می‌آیند و 3) فرایند با اکوسیستم‌ها سازگار می‌باشد.

پولونسکی اشاره کرد که متاسفانه اکثریت افراد بر این باورند که بازاریابی سبز صرفاً به ارتقاء یا تبلیغات محصولات با مشخصات زیست‌محیطی اشاره می‌کند. شکست برخی استراتژی‌های بازاریابی مکرراً رخ می‌دهد زیرا که شرکت‌ها از محیط‌زیست به عنوان بعد ارتقائی دیگری بدون تلاش برای تحلیل یا اصلاح خود اثر متضمن و اثر محیطی آن استفاده کرده‌اند. پولونسکی نیز ادعا می‌کند که بازاریابی سبز گستره وسیعی از فعالیت‌ها شامل اصلاح محصول، تغییرات تولید، تغییرات بسته‌بندی و همچنین اصلاح تبلیغات را ترکیب می‌کند. با این حال تعریف بازاریابی سبز یک وظیفه ساده نیست. اولین کتاب در مورد بازاریابی به نام «بازاریابی اکولوژیکی» توسط هنیون و کینر در سال 1976 منتشر شده بود. از آن زمان یک سری کتاب‌های دیگر در مورد این موضوع منتشر شده است.

بازاریابی اکولوژیکی اولین بار توسط هنیون و کینر[1] در سال 1976 به عنوان «مطالعه‌ی جنبه‌های مثبت و منفی فعالیت‌های بازاریابی در مورد آلودگی، خالی‌سازی انرژی و خالی‌سازی منابع غیرانرژی» تعریف شده بود. پولونسکی سه جزء کلیدی از این تعریف را حفظ می‌کند. او بیان می‌کند که بازاریابی سبز زیرمجموعه‌ای از فعالیت بازاریابی کلی است که فعالیت‌های مثبت و منفی را آزمایش می‌کند و گستره محدودی از فعالیت‌های محیطی را نیز بررسی می‌کند. تعریف پولونسکی نقطه شروع مفیدی می‌باشد اما امروزه هیچ تعریف یا ترمینولوژیکی به طور جهانی پذیرفته نشده است. پولونسکی بازاریابی سبز را به صورت زیر تعریف می‌کند: تمام فعالیت‌های طراحی شده برای تولید و تسهیل هر تغییر موردنیاز برای برآورده‌سازی نیازها و خواسته‌های انسانی به گونه‌ای که رضایت این نیازها و خواسته‌ها با کمترین اثر مهلک بر محیط طبیعی رخ دهد.

متأسفانه اکثر مردم معتقدند که بازاریابی سبز منحصراً به ترفیع یا تبلیغ محصولات با ویژگیهای محیطی اشاره دارد. کلماتی مانند: بدون فسفات، قابل بازیافت و سازگار با لایه ازون مواردی هستند که اغلب مصرف کنندگان آنها را با بازاریابی سبز مرتبط می‌دانند. در حالی که این کلمات فقط نشانه‌هایی از بازاریابی سبز هستند. به طور کلی بازاریابی سبز مفهوم بسیار وسیعتری است که می‌تواند در کالاهای مصرفی، صنعتی و یا حتی خدمات اعمال شود. (پلونسکی) بازاریابی سبز به توسعه و بهبود قیمت‌گذاری، ترفیع و توزیع محصولاتی اطلاق می‌شود که به محیط آسیب نمی‌رسانند (پراید و فیرل، 1995،ص67(.

سالمون و استوارت بازاریابی سبز را چنین تعریف می‌کنند: یک استراتژی بازاریابی است که از طریق ایجاد مزایای قابل تشخیص محیطی بر اساس آنچه که مشتری انتظار آن را دارد از محیط حمایت می‌کند (سالمون و استوارت، 1997، ص95).

برطبق دیدگاه دولت کوینزلند، بازاریابی سبز عبارت است از: توسعه و ارتقاء محصولات و خدماتی که خواسته‌ها و نیازهای مشتریان برای کیفیت، کارایی، قیمت‌گذاری معقول و متقاعدسازی بدون داشتن اثر مهلک بر محیط‌زیست برآورده می‌کنند.

انجمن بازاریابی آمریکا در سال 1976 بازاریابی سبز را چنین تعریف می‌کند: مطالعه جنبه‌های مثبت و منفی بازاریابی روی آلودگی و کاهش منابع انرژی و سایر منابع. ولی باید بیان نمود که این تعریف جامع نیست و بایستی تعریف جامع تری را بیان کرد.

پلونسکی بازاریابی سبز را چنین تعریف می‌کند: بازاریابی سبز یا محیطی شامل تمام فعالیتهایی است که برای ایجاد و تسهیل مبادلات به منظور ارضای نیازها و خواسته‌های بشری طراحی می‌شود به طوری که این ارضاء نیازها و خواسته‌ها با حداقل اثرات مضر و مخرب روی محیط زیست باشند. نکته مهمی که باید به آن اشاره نمود این است که در بازاریابی سبز باید اظهار شود که کمتر به محیط زیست آسیب می‌رسد نه اینکه اصلاً به محیط آسیب نمی‌رسد.

پاتی بازاریابی سبز را به عنوان فرایند مدیریت کلی‌نگر مسئول شناسایی، پیش‌بینی و برآورده‌سازی نیازهای مشتریان و جامعه به روشی سودآور و پایدار تعریف کرد. او استدلال کرد که بازاریابی سبز بایستی از بازاریابی اجتماعی کلی متمایز شود و مزایای بازاریابی سبز در مقایسه با بازاریابی اجتماعی کلی را شناسایی کرد این مزایا عبارت بودند از:

  • استراتژی شرکت بیشتر بر پیامدهای زیست‌محیطی متمرکز است.
  • طبیعت و محیط‌زیست و نیازهای جامعه و ارزش‌های اجتماعی مباحثی هستند که به خودی خود دارای ارزش مهمی می‌باشند.
  • تمرکز بر پیامدهای جهانی به جای پیامدهای محلی

تمام معیارهای فوق‌‌الذکر دارای تاکید مشابهی از حمایت محیط‌زیست هنگام بازاریابی محصول یا سرویس می‌باشند و از این رو گاهی اوقات به صورت قا بل تعویضی بکار می‌روند علیرغم اینکه هنوز تفاوت‌هایی جزئی میان آنها وجود دارد.

برخی نویسندگان دارای دیدگاه محدود‌تری در مورد وسعت بازاریابی سبز می‌باشند. دو نیاز مبنای بازاریابی سبز، شمولیت مدیریت ارشد و اهداف بلندمدتی هستند که شامل اراده آموزش مصرف‌کنندگان می‌باشد. علاوه بر این، پیشینه اصل اول بازاریابی سبز را در اصل اول بازاریابی سنتی دنبال می‌‌کند: تمرکز بر منافع مصرف‌کنندگان.


[1] Hennion and Kinnear

 

 

فرمت ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 73

مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری

همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

منابع فارسی کامل

منابع انگلیسی کامل

ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و پیشینه تحقیق بازاریابی و بازاریابی سبز با فرمت ورد

تحقیق و پیشینه تحقیق رفتار شهروندی سازمانی با فرمت ورد

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و پیشینه تحقیق رفتار شهروندی سازمانی با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق و پیشینه تحقیق رفتار شهروندی سازمانی با فرمت ورد


 تحقیق و پیشینه تحقیق رفتار شهروندی سازمانی با فرمت ورد

- رفتار شهروندی سازمانی

رفتار شهروندی سازمانی (OCB) رفتاری است که بصورت رسمی توسط سیستم‏های اجباری ارائه نمی‏شود بطوریکه هنوز هم به عملکرد موثر سازمان کمک می‏کند مثال‏هایی از این رفتار شامل کمک به همکاران، داوطلب شدن برای انجمن‏ها یا نشان دادن موارد شرکت در کار فراتر از حد و هنجار (نرمال) OCD تاثیر مثبتی در عملکرد سازمان دارد زیرا این تلاشهای اضافی را بصورت حائز اهمیتی می‏توان به تاثیر سازمان افزود. اسمیت، ارگان و نیر (1983) نشان دادند که OCB بصورت رسمی توسط سازمان تایید می‏شود به طوری که سرپرستان ممکن است به کارفرمایانی که بصورت متناوب رفتارهای شهروندی را اجرا می‏کنند، توجه کنند با اینحال بیشتر تیم‏های نخستین در سازمان‏ها نه سیستماتیک و نه متناوب هستند. بنابراین بیشتر رفتارهای شهروندی می‏تواند به سودهای پیش بینی شده کمک کند، پاداش‏های OCB در زمانی غیر مستقیم و غیر حقیقی است، که با بیشتر کمک‏های رسمی مانند بازدهی زیاد مقایسه شود.

هر چند که واژه رفتار شهروندی سازمانی اولین بار به وسیله بتمن و ارگان (1983) مطرح گردید این مفهوم از نوشتارهای بارنارد (1938) در مورد تمایل به همکاری و مطالعات کنز و کان (1966، 1964) مورد عملکرد و رفتارهای خود جوش و فراتر از انتظارات نقش ناشی شده است.

از جمله مفاهیم که در حوزه رفتار شهروندی سازمانی مطرح است، مفهوم رفتار شهروندی کارکنان می‏باشد که به عنوان اقدامات مثبت بخشی از کارکنان برای بهبود (بهروزی و انسجام در محیط کار، فراتر یا ماوراء وظایف و اثرات شغلی و سازمانی تعریف شده است (مسعودی، 1388).

رفتار شهروندی مدیریت به عنوان مکمل رفتار شهروندی سازمانی، مفهوم دیگری است که بیانگر سازگتری بین اقدامات مدیریت و هنجارهای رایج در محیط کار می‏باشد. " راندی هودسن " در سال 2002 پژوهشی در خصوص رفتار شهروندی مدیریت و تاثیر مثبت آن بر رفتار شهروندی سازمانی و همچنین کاهش تضاد بین کارکنان با یکدیگر و مدیران انجام داده است (مسعودی، 1388)

" اورگان " رفتار شهروندی کارکنان را به عنوان اقدامات مثبت بخشی از کارکنان برای بهبود بهره وری و همبستگی و انسجام در محیط کاری می‏داند که ورای الزامات سازمانی است (مسعودی، 1388).

در رفتار شهروندی سازمانی به طور کلی آن دسته از رفتارهایی مورد توجه قرار می‏گیرد که علی رغم اینکه اجباری از سوی سازمان برای انجام آنها وجود ندارد، در سایه انجام آنها از جانب کارکنان برای سازمان منفعت‏هایی ایجاد می‏شود ارگان رفتار شهروندی سازمانی را به عنوان رفتارهای تحت اختیار فرد تعریف کرده و بیان می‏کند که این دسته از رفتارها به طور صریح و مستقیم به وسیله سیستم‏های پاداش رسمی مورد توجه قرار نمی گیرند ولی باعث ارتقاء اثربخشی کارکردهای سازمان می‏گردند. واژه اختیاری بودن بیانگر این است که این رفتارها، شامل رفتارهای مورد انتظار در نیازمندی‏های نقش و یا شرح شغل نیست.

رفتار کارمندان در محیط کار، تعیین کننده موفقیت شرکت و سازمان. دو رویکرد اصلی در تعاریف مربوط به مفهوم رفتار شهروندی سازمانی 1ـ رفتارهای در نقش و فرانقش 2ـ تمام رفتارهای مثبت در سازمان.

محققان اولیه شهروندی سازمانی را جدای از عملکرد داخل نقش تعریف و تاکید کردند که رفتار شهروندی سازمانی بایستی به عنوان فرانقشی مورد توجه قرار گیرد(ماریسون 1994، به نقل از کاخی و قلی پور، 1386)واژه گستره شغلی درک شده را برای تمایز بین این دو دسته از رفتارهای " در نقش " و " فرا نقش " به کاربرد و بیان کرد، هر چه کارمند دامنه شغل را گسترده تر درک نماید، فعالیت‏های بیشتری را به عنوان فعالیت‏های در نقش تعریف می‏کند. این فرض بر این نکته تاکید دارد که یک عامل تعیین کننده مهم برای اینکه یک فعالیت رفتار شهروندی سازمانی خوانده شود این است که کارکنان به چه گستردگی مسئولیت‏های شغلی شان را تعریف کنند این استدلال کاربرد تئوریکی مهمی در پی دارد و آن اینکه آنچه دیگران به عنوان رفتار شهروندی سازمانی تعریف می‏کنند، منعکس کننده درک کارکنان از گستردگی مسئولیت‏های کارهایشان می‏باشد این توصیه در مطالعات دیگر مورد تایید قرار گرفت، چرا که نشان داده شد مرز رفتار " در نقش " و" فرانقش " به خوبی تعریف نشده است و از کارمندی به کارمند دیگر یا از کارکنان و سرپرستان تغییر می‏کند و به این خاطر این رویکرد با آنچه محققین نوعا به عنوان رفتار شهروندی سازمانی مفهوم سازی می‏کنند در تناقص است، هر چند که گروهی از محققان سعی کردند با بیان تفاوت‏های میان رفتار " در نقش " یا " درون نقش " و " رفتار فرانقش " از یک سو و مفهوم سازی رفتار شهروندی سازمانی از روی دیگر میان آنها ارتباط برقرار کنند.

به عنوان مثال از نظر (ارگان، 1998، به نقل کاخکی و همکاران، 1386) یک تفاوت حیاتی میان این دو نوع فعالیت است که آیا به این رفتارها پاداش داده می‏شود و یا در صورت عدم مشاهده رفتار، محرومیت‏هایی اعمال می‏گردد یا خیر، چرا که رفتار شهروندی سازمانی و فعالیت‏های مرتبط با آن بایستی مستقل از پاداش‏های رسمی درک شود، چون رفتار شهروندی سازمانی رفتاری است که از نظر سازمانی پاداش داده نمی‏شود.

2ـ تمام رفتارهای مثبت در داخل سازمان : رویکرد دیگر، رفتار شهروندی سازمانی را جدا از عملکرد کاری مورد توجه قرار می‏دهد. اتخاذ چنین رویکردی مشکل تمایز میان عملکردهای نقش و فرانقش را مرتفع می‏سازد در این رویکرد، رفتار شهروندی سازمانی بایستی به عنوان یک مفهوم کلی شامل تمام رفتارهای مثبت و سازنده افراد در داخل سازمان همراه با مشارکت کامل و مسئولانه، در نظر گرفته شود رفتار شهروندی سازمانی در سال 1988 بوسیله ارگان اینگونه تعریف شده است :رفتاری که از روی مسل و اراده فردی بوده و بطور مستقیم یا صریح از طریق سیستم پاداش رسمی سازمانی مورد تقدیر قرار نمی گیرند، ولی باعث ارتقاء عملکرد اثر بخش سازمان می‏گردند. (مارکوزی[1] و ایکسین[2]، 2004).

اورگان (1988) رفتار شهروندی سازمانی را به عنوان نوعی رفتار کارکنان سازمان‏ها تعریف می‏کند که عملکرد اثر بخش سازمان را بدون توجه به اهداف بهره وری فردی هر کارمند ارتقاء می‏دهد.

عملکرد کلیدی رفتار شهروندی سازمانی عبارتند از :

ـ یک نوع رفتاری است فراتر از آنچه که برای کارکنان سازمان بطور رسمی تشریح گردیده است.

ـ یک نوع رفتاری است که بصورت اختیاری و بر اساس اراده ی فردی می‏باشد.


  1. Makocay
  2. Xin
 

 

 

فرمت ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 32

مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری

همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

منابع فارسی کامل

منابع انگلیسی کامل

ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و پیشینه تحقیق رفتار شهروندی سازمانی با فرمت ورد