26 ص
فرهنگ ایثار و شهادت
مقدمه
زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است. سلامت تن زیباست، اما پرنده عشق، تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند. راز خون را جز شهدا درنمییابند. گردش خون در رگهای زندگی شیرین است. اما ریختن آن در راه محبوب، شیرینتر است و نگو شیرینتر، بگو بسیار شرینترین است. راز خون در آنجاست که همه حیات به خون وابسته است.
هر شهید کربلایی دارد و کربلا را تو مپندار که شهری است میان شهرها و نامی است میان نامها، نه! کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین(ع) راهی به سوی حقیقت نیست. برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد، یک افق است، یک منظر معنوی است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کردهایم.
تعریف: ایثار یعنی نثار، نثار هر چیز اعم از مادی و معنوی به دو شرط:
لذا به نظر میرسد روح انسان باید از قدرت و عظمت بالایی برخوردار باشد تا بتواند در عین احتیاج به چیزی و داشتن عشق و محبت نسیبت به آن آن را به دیگران ببخشد و هر چقدر این نیاز بیشتر و آن عشق بزرگتر باشد، ایثار متعالیتر میشود، تا آنجا که خداوند شرط رسیدن به نیکویی را انفاق دوستداشتنیها بیان میکند «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» (سوره آل عمران / آیه 92) هرگز به نیکی واقعی نمیرسید مگر اینکه آنچه را که دوست دارید ببخشید. گاهی ایثارگر ممکن است قمقمه آبش را در عین تشنگی و یا تکه نانش را هنگام گرسنگی ببخشد. اندازه یا قیمت بخشیده شده نمیتواند ارزش آن ایثار را معین کند زیرا «انماالا عمال بالنیات» ارزش عمل به نیت آن است. هابیل پروارترین گوسفندش را به قربانگاه میفرستد، خلیل عزیزترین و یگانهترین ثمره حیاتش (اسماعیلش را)، پیامبر خاتم(ص) درآن شب روشن افروز، در آن لیله المبیت، علی(ع) را که به منزله نفس وجان اوست در بستر میخواباند تا مایه فخر و مباهات خدوند بر ملایکه الله گردد و در جریان مباهله جانش را، نفسش را «علی(ع)» پاره جگرش را «فاطمه (س)» و سید جوانان اهل بهشت «حسنین(ع)» را نثار میکند.
عجیب است که تاریخ ایثار از زمان حضرت آدم(ع) شروع و تا آخرین منجی موعود(عج) ادامه خواهد یافت. هر چند ما از کودکی واژههای روشن ایثار و شهادت را با امام شهیدان و شاهدان و لباسهای سیاه عزاداران حسینی و محرم و تاسوعا و عاشورا معنا کردهایم، اما به علت هالهای از قدس و عظمت و معصومیت که چهره مبارک امام حسین(ع) و شهدیا کربلا را فرا گرفته است (که آنها را گاهی برای ما غیرقابل دسترس میکند) بطور ملموس و عینی شهیدان نزدیک و آشنای کوچه و خیابانهای شهرهای سرزمینمان در زمان انقلاب و هشت سال دفاع مقدس این واژهها را برای ما بازآفرینی کردهاند.
پایاننامهی حاضر علاوه بر پیش گفتار، شامل دو فصل کلّی است که در فصل اوّل ، زندگی نامه ، آثار، ویژگیهای نثر در سدهی پنجم و ششم هجری و مشرب عرفانی و ... را در برمیگیرد. در فصل دوم ، پنجاه و شش اصطلاح عرفانی که از آثار شیخ احمد استخراج ، به ترتیب حروف الفبا تنظیم و مرتّب شده و در پایان هم فهرست منابع و مآخذ ذکر شده است.
فهرست مطالب :
چکیدهی فارسی
پیش گفتار
نشانههای اختصاری
فصل اوّل : زندگی و مشرب عرفانی احمد
یادداشتها
فصل دوم : مدخلها
ابدال
احسان
اخلاص
ادب
بیداری
پیر
تقوی
تفویض
توبه
توحید
توفیق
توکّل
جذبه
حال
حرص
حقیقت
حیرت
خانقاه
خوف
درویش
دنیا
دولت
رجا
رحمت
روح
ریاضت
زهد
سرّ (اسرار)
سماع
شریعت
شکر
صبر
صوفی
طاعت
طلب
عشق
عقل
علم
فقر
قناعت
کرامت
کشش
مؤمن
مجاهدت
محبّت
مرید
معرفت
ناز
نصیحت
نفس
نیاز
وجد
وقت
همّت
هوی
یقین
فهرست منابع و مآخذ
چکیدهی انگلیسی
پایان نامه فرهنگ تحلیلی موضوعی آثار منثور شیخ احمد جامی
تعداد صفحات:290
فرمت فایل:doc
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیدهی فارسی
پیش گفتار................................. 7-1
نشانههای اختصاری............................ 8
فصل اوّل: زندگی و مشرب عرفانی احمد......... 35-9
یادداشتها................................. 38-36
فصل دوم: مدخلها .......................... 271-39
ابدال..................................... 43-40
احسان..................................... 46-44
اخلاص...................................... 51-47
ادب....................................... 58-52
بیداری.................................... 61-59
پیر....................................... 66-62
تقوی...................................... 70-67
تفویض..................................... 73-71
توبه...................................... 79-74
توحید..................................... 85-80
توفیق..................................... 87-86
توکّل ..................................... 93-88
جذبه...................................... 97-94
حال ..................................... 102-98
حرص...................................... 106-103
حقیقت ................................... 110-107
حیرت..................................... 112-111
خانقاه .................................. 116-113
خوف...................................... 121-117
درویش.................................... 126-122
دنیا .................................... 130-127
دولت .................................... 132-131
رجا...................................... 136-133
رحمت..................................... 138-137
روح...................................... 141-139
ریاضت.................................... 142-144
زهد...................................... 151-145
سرّ (اسرار)............................... 155-152
سماع..................................... 162-156
شریعت...................................... 163
شکر...................................... 167-164
صبر...................................... 173-168
صوفی....................................... 174
طاعت..................................... 177-174
طلب...................................... 181-178
عشق ..................................... 187-182
عقل ..................................... 190-188
علم ..................................... 198-191
فقر...................................... 203-199
قناعت.................................... 207-204
کرامت ................................... 214-208
کشش........................................ 215
مؤمن..................................... 218-215
مجاهدت .................................. 222-219
محبّت..................................... 229-223
مرید..................................... 235-230
معرفت.................................... 242-236
ناز...................................... 246-243
نصیحت ................................... 249-247
نفس ..................................... 253-250
نیاز....................................... 254
وجد ..................................... 258-254
وقت...................................... 263-259
همّت........................................ 264
هوی...................................... 266-264
یقین..................................... 271-267
فهرست منابع و مآخذ...................... 275-272
چکیدهی انگلیسی
پیشینهی تحقیق:
با نگاهی کوتاه به تاریخچهی فرهنگ نویسی در زبان فارسی، میبینیم که تا روزگار معاصر، فرهنگها جنبهی عام داشته؛ یعنی به یک مقوله یا صنف، دسته و رشتهی خاصّی اختصاص ندارند. با گسترش دامنهی دانشها، تکنیکها و هنرها، امروزه فرهنگهای اختصاصی در هر رشته از علوم تهیّه شده است؛ به طوری که بعضی از لغات و اصطلاحات خاصّ آن رشته را در لغت نامههای معمولی نمیتوان یافت .
متون عرفانی نیز از این تخصّصگرایی دور نمانده و تاکنون فرهنگهای متفاوتی در این زمینه به رشتهی تحریر درآمده است که برخی از آنان به صورت عمومی، بعضی اصطلاحات عرفان و تصوّف را مختصر یا مفصّل شرح دادهاند و برخی از آنها دربارهی اصطلاحات و تعبیرات یک اثر خاص یا یک نویسندهی خاص نگارش یافته است. در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
با سیری کوتاه در این آثار، خواهیم دید که همهی آنها کاملاً تخصّصی بوده و برخی مربوط به آثار منثور و برخی نیز مربوط به آثار منظوم میباشند و یا برخی بسیار مفصّل و کامل به شرح اصطلاحات و لغات پرداخته، ولی برخی خیلی کوتاه و مجمل به توضیح واژگان پرداخته و البتّه برخی تنها به آوردن معادلهای انگلیسی آنها اکتفا کردهاند. در هر صورت میتوان از همهی آنها به عنوان فرهنگهای تخصّصی عرفان و تصوّف یاد کرد.
ضرورت و انگیزههای تحقیق:
به گمان بنده، برای آشنایی دقیق و کامل با تمام جوانب افکار و اندیشههای یک صاحب اثر، ضروری است که فرهنگی خاص برای آثار او نوشته شود، چون اثر هر نویسنده یا شاعر در عین تشابه با آثار معاصرانش، تفاوتهای زبانی و فکری نیز با آنها دارد و این ضرورت در متون نثر عرفانی بیش از بیش جلوهگر میباشد.
با توجّه به این نکات و همچنین جایگاه عرفانی، ادبی، علمی و اجتماعی شیخ بزرگوار احمد جامی نامقی و تأثیر و جایگاه ممتاز این عارف شهیر در خطّهی پاک و عارف پرور تربت جام و تعلّق خاطر این مرید نوآموز به این عارف پاک طنیت و ادای دِین به عنوان همولایتی ایشان و نیز پیشنهاد آگاهانه و دلسوزانهی استاد بزرگوار جناب آقای دکتر خواجهایم، انگیزههایی شد تا در مسیر نگارش فرهنگی تحلیلی از اصطلاحات عرفانی آثار منثور ژنده پیل احمد جامی نامقی گام بردارم.
روش تحقیق:
روش کار در این تحقیق به شیوهی کتابخانهای است. ابتدا پس از مطالعهی اجمالی آثار شیخ احمد جام، پنجاه وشش واژه و اصطلاح عرفانی از آثار این عارف ژنده پیل استخراج و هر یک به عنوان یک مدخل در نظر گرفته شد. با توافق استاد محترم راهنما، چند تن از عارفان و صوفیان پیش و پس از احمد جام انتخاب گردید؛ از جمله خواجه عبدالله انصاری، احمد غزّالی، عین القضّات همدانی، ابوالقاسم قشیری و عزّالدّین کاشانی، سپس هر واژه و اصطلاح در آثار این عارفان جستجو گردید؛ در هر مورد، نظر و دیدگاه نویسندگان آن، مورد بررسی و شناخت قرار گرفت و در ادامه، نظر شیخ احمد جام نیز از آثار وی استخراج و سپس در بیشتر موارد به نوعی مقایسه و نتیجهگیری پرداخته شد. در ضمن در تعریف لغوی و اصطلاحی واژگان از نظرات بزرگان دیگری بجز افراد مذکور نیز استفاده شد تا اثر از ارزش و عمق بیشتری برخوردار گردد. در بعضی از مدخلها، مطلبی ذکر نشده و فقط به مدخل دیگری ارجاع داده شده است. دلیل این کار، این است که در آثار احمد جام، مدخلهایی مانند درویش و صوفی، جذبه و کشش، حقیقت و شریعت و... با هم و در کنار هم آمده و شیخ به نوعی مقایسه پرداخته است؛ به این دلیل، ما آن دو را از یکدیگر جدا کرده و در یک مدخل که در ترتیب حروف الفبا پیشتر قرار میگیرد، کامل توضیح دادهایم و در مدخل دیگر فقط مطلب را به مدخل پیشین ارجاع دادهایم.
ناگفته نماند که کار در زمینهی آثار منثور عرفانی احمد جام، بسیار گسترده و مستلزم وقت طولانی بود و نیز به دلیل عدم دسترسی به همهی آثار این عارف شهیر با موافقت استاد محترم راهنما، این جستجو و تفحّص در چهار اثر شیخ بزرگوار شامل مفتاح النجات، انسالتّائبین، روضه المذنبین و سراج السّائرین انجام گرفت.
ساختار پایان نامه:
پایاننامهی حاضر علاوه بر پیش گفتار، شامل دو فصل کلّی است که در فصل اوّل، زندگی نامه، آثار، ویژگیهای نثر در سدهی پنجم و ششم هجری و مشرب عرفانی و... را در برمیگیرد. در فصل دوم، پنجاه و شش اصطلاح عرفانی که از آثار شیخ احمد استخراج، به ترتیب حروف الفبا تنظیم و مرتّب شده و در پایان هم فهرست منابع و مآخذ ذکر شده است.
امید است که این اثر با وجود کاستیها و عیبها توانسته باشد گامی هر چند کوتاه در راه شناخت جایگاه عارف جلیل القدر شیخ احمد جام و آثار وی برداشته باشد؛ لذا با اعتذار تمام، امیدوارم عذر نگارنده از جهت نقایص احتمالی، مسموع واقع افتد.
احمد سرفرازی
تابستان 1387
فهرست علایم اختصاری:
بی نا= بدون ناشر
بی تا= بدون تاریخ
بی جا= بدون جای انتشار
ج= جلد
در مورد سورههای قرآن= شمارهی سوره/شمارهی آیه
نامقی الف=انس التائبین
نامقی ب= سراج السائرین
ر.ک: رجوع کنید به
ه.ش = هجری شمسی
ه.ج = هجری قمری
همان= شمارهی پیش از این مأخذ
[.....]= مطالب داخل کروشه، به متن اصلی اضافه شده است.
فصل اوّل
زندگی و مشرب عرفانی شیخ احمد جامی
باسمه تعالی
ستارهای بدرخشید:
شیخ الاسلام معین الدّین ابونصر احمدبن ابوالحسن احمد معروف به «ژنده پیل» و «شیخ جام»از عارفان نیمه ی دوم سده ی پنجم و نیمه ی نخست سده ی ششم، به سال 440 هـ . ق ( 398 هـ .ش) در روستای نامق از توابع ترشیز( کاشمر) در خراسان دیده به جهان گشود.
نام و نسب:
سلسله نسب وی به جریر بن عبدالله بجلی صحابی معروف می رسد. کنیه ی او ابونصر بود که به مناسبت نام یکی از فرزندانش اختیار کرده است. لقب های وی عبارت اند از:« شیخ الاسلام، قدوة الابدال، شهاب الدین، قطب الاوتاد، سلطان الاولیا، معین الملة و الدین ، پیر جام و ژنده پیل» ( فاضل، 1382: 37) . در باب شهرت او به « ژنده پیل » باید گفت: لفظ «ژنده» ( با فتح اول) در زبان فارسی به معنی بزرگ، مهیب، عظیم، شگرف، با صلابت و کلان است، و از این رهگذر دور نیست که شیخ احمد را یا به جهت ظاهری یعنی بلند بالایی، زورمندی و درشتی جثه و اندام، یا از نظر عظمت و والایی درجه و مقامش در راهبری راهروان از جهت معنوی و عرفانی، و یا شاید به لحاظ این که در پند و نصیحت و تذکیر سالکان و روندگان طریقت و تصفیه و تهذیب و ارشاد نابسامانان، بسیار سختگیر و بی مهابا بوده است، به این اسم ملقب شده است. گفته شده که اجدادش از عشیره بجیله در روزگار پیشین به ایران کوچ کرده بودند و ابوالحسن، پدر احمد، در نامق سکونت اختیار کرد. به همین سبب وی و به مناسبت زادگاهش « نامق» او را نامقی و پس از انتقال به « جام» او را نامقی جامی خواندند. ( ر. ک: همان: 38) [1]
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:196
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات.......................................................................................................................1
مقدمه..............................................................................................................................................2
بخش اول: طرح مسأله..................................................................................................................4
- انسانشناسی معماری...................................................................................................................4
- معماری بومی............................................................................................................................10
- ضرورت و اهمیت مطالعه.........................................................................................................13
- پرسشهای تحقیق.......................................................................................................................15
- حوزه مورد مطالعه.....................................................................................................................16
- مشکلات تحقیق........................................................................................................................18
- پیشینه تحقیق.............................................................................................................................19
بخش دوم: چارچوب نظری........................................................................................................20
- رابطه انسان با فضا....................................................................................................................21
- نظام محیط زیست.....................................................................................................................23
فرهنگ و سازماندهی فضایی........................................................................................................26
- فضا...........................................................................................................................................26
- فرهنگ......................................................................................................................................29
- سازماندهی فضایی و محیط مصنوع..........................................................................................32
خانه..............................................................................................................................................36
- مفهوم نیاز اولیه.........................................................................................................................40
- خانواده......................................................................................................................................41
- نیاز به خلوت............................................................................................................................42
- مراودات اجتماعی.....................................................................................................................44
- ارتباط شهر با سکونتگاه ...........................................................................................................45
بخش سوم: روش شناسی...........................................................................................................47
فصل دوم: شهر کاشان...........................................................................................................58
- موقعیت طبیعی و جغرافیایی شهر کاشان...................................................................................59
- شرایط اقلیمی و تاثیر آن در پیدایش شهر.................................................................................59
- مروری بر پیدایش و تاریخ شهر................................................................................................61
- موقعیت سیاسی و اجتماعی کاشان در دوره قاجار....................................................................66
- طبقات اجتماعی کاشان در دوره قاجار.....................................................................................68
- بافت تاریخی شهر کاشان..........................................................................................................71
- مشخصات عمومی خانههای کاشان..........................................................................................74
فصل سوم: یافتههای پژوهش...............................................................................................76
بخش اول: ویژگیهای سازماندهی فضایی خانه..........................................................................77
بخش دوم: نمونههای مورد مطالعه.............................................................................................88
- خانه آل یاسین...........................................................................................................................91
- خانه عطارها............................................................................................................................103
- خانه احسان............................................................................................................................116
- خانه ک...................................................................................................................................130
- خانه گیوهیی............................................................................................................................136
- خانه فیلسوف..........................................................................................................................142
- گفتگو با حاج مشکی..............................................................................................................150
فصل چهارم: تحلیل و نتیجهگیری....................................................................................163
- سازمان فضایی و نظام زندگی.................................................................................................164
- انواع گروههای خانگی............................................................................................................173
- تعلقهای فضایی.......................................................................................................................178
- نظم زمان.................................................................................................................................180
- فضاهای عملکردی.................................................................................................................184
- ارتباط خانه با شهر..................................................................................................................186
ضمائم......................................................................................................................................195
- فهرست منابع..........................................................................................................................196
چکیده
فضا ظرف حضور هر پدیده مادی است. آنچه ایده اصلی این رساله را شکل داده است شیوه ارتباط انسان با فضا و تاثیر متقابلی است که فضا و انسان بر یکدیگر دارند.به منظور بررسی این مساله، خانه بعنوان یک امر فضایی و اولین فضایی که انسان آن را تجربه میکند، مدنظر قرار گرفته است. آنچه میان فضا و انسان قرار میگیرد، فرهنگ انسانی میباشد که ساختارهای اجتماعی، الگوهای شناختی، شیوههای زیست و ... را شامل میشود.جستجوی رابطه میان شیوه سازماندهی فضایی خانه مسکونی با فرهنگ در میان معماری بومی ایران و بطور مشخص خانههای دوران قاجار شهر کاشان صورت گرفته است.این بررسی نشان میدهد که خانه در دوران مورد بررسی انواع گوناگونی از گروههای خانگی اعم از یک خانواده گسترده تا چندین خانواده هستهای را در خود جای میداده و سازمان فضایی متکی بر حریم این خانهها این قابلیت را برای آنها فراهم کرده است. فضاها نه بر اساس عملکردهای مجزا و نه بر اساس افراد تقسیم شدهاند. تنها نقشی که فضای خاص خود را تعریف کرده و نام خود را بر فضا زده، سرپرست و پدر خانواده است.
نظم زمانی زندگی در دوران مورد بررسی بر اساس نظم طبیعی از یکسو و نظم قدسی از سوی دیگر است. هر دوشیوه نظم دهی به زمان در سازماندهی فضایی خانه انعکاس یافتهاند. و در آخر اینکه تفکیک میان خانه و شهر چه بر اساس حضور افراد و چه تقسیم فعالیتی مرز روشن و قطعی ندارد. خانه به سبب پتانسیلهای فضاییاش میتواند در زمانهای مناسب شهر را در خود جای دهد. به این معنا که هم فعالیتهایی در خانه انجام میگیرد که در شهر رخ میدهند و هم جمعیت بیرون از دایره خانگی به آن وارد میشوند و از آن به عنوان یک فضای عمومی بهرهمند میشوند.
مقدمه:
عوامل متعددی بر اینکه یک بنا چگون ساخته شود تاثیر گذارند.اینکه این بنا در کجا ساخته می شود و اقلیم چه محدودیتها و چه امکاناتی را برای ساخت آن ایجاد می کند , چه مصالحی در دسترس است و از همه مهمتر اینکه این بنا به چه منظوری ساخته می شود .
ابهام مورد آخر تنها در بستر هر فرهنگی قابل پاسخگویی است و تنها در این بستر معنی دار است. یک بنا میتواند برای تجارت, عبادت, یادبود ویا برای زندگی روزانه (خانه ) ساخته شود و چه بسا که این تفکیک درمورد بسیاری از بناها امکان پذیر نباشد و تمامی این کارکردهای به ظاهر مجزا دریکدیگر ادغام شوند. چگونگی این ترکیب یا تفکیک و همچنین چگونگی سازماندهی فضایی درهرمورد متاثر از فرهنگ و مجموعه مفاهیم درون آن است که لزوما تابع عقلانیت ابزاری نخواهد بود و مفهوم کارکرد نیز بنابر عقلانیت هر فرهنگ تعریف می شود .
ازمیان مجموعه بناهای ساخته شده توسط انسان , خانه , برای زندگی به معنای عام کلمه است و زندگی کردن با تمام وجوهش اعم از سبک زندگی , باورها , ارزشها , ساختارهای اجتماعی و … که به آن شکل می بخشند معماری خانه را تعریف می کنند و چه بسا دوعامل اقلیم و مصالح را تحت تاثیر قرار دهند .
این تاثیر گذاری در آنچه به عنوان معماری بومی((vernacular architecture می شناسیم بسیار بیشتر است .معماری بومی حاصل جامعه ای است که سنت به عنوان روح جمعی قوی همچنان عرصههای مختلف زندگی را تعریف می کند و از این رو تصویر زندگی ایده آل در اذهان مردم عموما مشترک است .دانش معماری در بستر همین سنت و در بطن همین جامعه در طی زمان شکل گرفته است . علاوه بر اینها ساختن خانه به سفارش صاحبخانه انجام می شده است. امروزه به دلیل تضعیف سنت , تخصصی شدن هرچه بیشتر دانشها و ارتباطات گسترده , این عناصر منسجم ازهم گسسته شدهاند. معماران ساختمان دانش خود را نه از بستر جامعه و مکانیسمهای درونی آن بلکه از خلال آموزش آکادمیک کسب میکنند و خانهها نه به سفارش مردمی که می خواهند در آنها زندگی کنند بلکه طی مراحلی که آنها هیچ نقشی در آن ندارند , ساخته می شوند و به صورت کالا در دسترس آنها قرار می گیرند.
این پایان نامه بر آنست تا ارتباط میان سازماندهی فضایی در معماری خانه های مسکونی را با فرهنگ به مثابه سبک زندگی و باورها, ارزشها و مفاهیمی که به آن شکل می دهد، مطالعه و مورد بررسی قرار دهد. برای بررسی این ارتباط به مطالعه موردی خانه های مسکونی قدیمی شهر کاشان خواهیم پرداخت که مجموعه مناسبی از معماری مسکونی بومی را دراختیار می گذارد.
باید به این نکته توجه کرد که رجوع به گذشته نه به معنای کنجکاوی روشنفکرانه است بلکه تلاشی برای بهره گیری از دانشی است که به غفلت سپرده شده است.بی شک حیات یک جامعه را نمی توان هیچگاه بطور مطلق از گذشته اش جداکرد و ما آنچنان از گذشته خویش منقطع نیستیم که تاریخ برای ما درسی نداشته باشد .مطالعاتی از این دست گسست میان ما و گذشته مان را نه در عرصه ناخودآگاه که با آن زندگی می کنیم، بلکه در عرصه خودآگاه از بین می برد .به این ترتیب از آنچه به عنوان میراث فرهنگی می شناسیم نه در قالب شیی در خور موزه بلکه به صورت دانش بهره مند می شویم .بحران امروزین مسکن و معماری در کشور ما لزوم بهره گیری از این دانش در جهت بهبود کیفیت زندگی در خانه ها و هویت بخشی به آن را بیش از پیش روشن می کند.
طرح مساله:
انسان شناسی معماری
فضا ظرف مکانی هر حضور مادی است. از جماد تا انسان به فراخور چگونگی حضورشان، فضا را شکل میدهند و از آن تاثیر میپذیرند. حضور انسان، حضوری فرهنگی و کنشهای او با فضا نیز شامل پیچیدگیهای عرصه فرهنگ انسانی میشود.
انسانشناسی به عنوان علم مطالعه فرهنگ، به بررسی چگونگی این تاثیر و تاثر در بخشی از حوزههای تخصصی خود میپردازد. تاریخ توجه انسان شناسان به مساله فضا را میتوان تا توصیفات آنها از محیط طبیعی و شیوه سکونت جوامع مورد مطالعهشان به عقب برد. این رویکردها عموما در قالب توجه به فرهنگ مادی، در تمامی قومنگاریها دیده میشود و چگونگی سازماندهی فضا در کنار دیگر اجزا این فرهنگ، به عنوان یک پس زمینه و نه موضوع مطالعه همواره وجود داشته است.
با تحولاتی که در رویکرد به فضا در حوزه علوم دیگری از جمله فلسفه، جغرافیا، جامعه شناسی، تاریخ و ... صورت گرفت " فضا" در حوزه انسان شناسی به محور اصلی بسیاری از مطالعات انسان شناسان فرهنگی تبدیل شد و زیرشاخههایی به نامهای "انسان شناسی فضا و مکان"
((Anthropology of space and place، انسان شناسی منظر (Anthropology of landscape)و انسان شناسی معماری(Architectural Anthropology) را ایجاد کرد.موضوع مورد مطالعه در تمامی این گرایشها انواع سازماندهیهای فضایی که به توسط انسان صورت میگیرند، اعم از سازماندهی کلی شهرها، فضاهای شهری،بناها وهمچنین سازماندهیهایی که به شیوههای دیگری، غیر از کالبدهای معماری همچون مرزهای نامرئی قلمروها، سازمان دادن به واسطه اشیا و رفتار ایجاد میشوند، را شامل میشود.
گرایشات به مطالعه فرهنگی شیوههای طراحی محیط و معماری را می توان حاصل تغییر فرآیند ساخت و ساز و حرکت از معماری بومی به سمت معماری دانشگاهی و تبعات حاصل از آن دانست.
معماری بومی حاصل دانش بومی ناخودآگاه در تطبیق با شرایط فرهنگی مردم و اغلب به سفارش خود آنها ساخته می شد. تغییر این فرآیند ساخت و ساز و انقطاع از گذشته و تغییر نظامهای اجتماعی، معماری را از دست معماران بومی به معماران برخاسته از دانشگاهها سپرد. در این زمان معماری، به مثابه یک هنر شناخته میشد و بنابراین مخاطبان اثر معماری نه مردم ساکن درآنها بلکه منتقدان هنری و تاریخنویسان هنر بودند. معمار خود را در میدان اجتماعیی می دید که پذیرش ، ارتقا اجتماعی و کسب امتیاز او منوط به نظر آنها و عموما منطبق بر اصول زیباشناسی بود .
ورود این جریان و تاثیرات کالبدی آن در شهرها و خانهها و عدم رضایتهایی که از خانهها و سبک شهرسازی ایجاد شد، بحران معماری مدرنیسم در دهه 60 را رقم زد. حذف آنچه پیش از این به طور ناخودآگاه وجود داشت مردم را متوجه ارتباط تنگاتنگ میان انسان و فضا کرد .(نولد اگنتر.1997)
در این زمان کتاب ایموس راپاپورت به نام " شکل خانه و فرهنگ "، رویکرد نوینی را در جریان مطالعات علمی و دانشگاهی معماری گشود. به نظر راپاپورت تنها عوامل اقلیمی، شیوههای ساخت و ساز ، ابزار و تکنولوژی ، توضیح مناسبی برای بیان تنوع بی شمار اشکال سکونتگاهها و خانهها نیست، به باور او این مولفهها تنها گزینههای مناسب برای انتخاب را محدود میکنند، اما آنچه در نهایت تعیین کننده است، مولفه های فرهنگی – اجتماعی است .
«با فرض شرایط آب و هوایی معین ، مواد مشخص در دسترس و محدودیتها و امکاناتی که سطحی از تکنولوژی ایجاد میکند ، در نهایت آنچه شکل سکونت را تعیین کرده ، فضاها و روابطشان را مشخص میکند، نگاهی است که مردم به زندگی ایدهآل دارند. جستجو در محیط، نیروهای فرهنگی – اجتماعی فراوانی از جمله باورهای مذهبی، ساختار خانواده، نظام اجتماعی، شیوه های امرار معاش و روابط اجتماعی بین افراد را منعکس میکند ."(راپاپورت.1969 :47 )
وی در کتابش مثالهای فراوانی از تاثیر مذهب، ساختار خانواده و سبک زندگی در چگونگی سازماندهی فضایی محل سکونت از منطقه، شهر، روستا تا خانه را مثال میآورد . نمونه های مورد مطالعه راپاپورت از سطح بناهای شاخص معماری فراتر رفته و بخش وسیعی از معماریهای بومی را در بر می گیرد.
کتاب راپاپورت از آن زمان به دفعات چاپ شده و محل ارجاع بسیاری از مطالعات بوده است.
در کنار راپاپورت می توان از کریستین نوربرگ شولتز و کریستوفر الکساندر نیز نام برد . شولتز در بررسی ارتباط میان فضا و وجود و الکساندر با پژوهش تقابل میان اجتماع و فردیت و بازتاب آن در سازماندهی فضا، انسان را بعنوان استفاده کننده و سازنده فضا وارد حوزه مطالعات معماری کردند .
اصطلاح انسان شناسی معماری، [Architectural Anthropology ] مرتبط با جریانی است که ریشههای آن از دانشگاه کانزاس آمریکا در دهه 80 با محوریت قرار دادن اثر راپاپورت شکل گرفت. و با برگزاری کنفرانسهای بین المللی دو سالانه تحت عنوان " شکل مصنوع و فرهنگ" ، فراخوان بررسی میان معماری و سازماندهی فضایی در ارتباط با فرهنگ انسانی را صادر کرده و از آن زمان بسیاری از معماران و همچنین عالمان اجتماعی به بسط این برنامه تحقیقاتی کمک کرده، و در آن شرکت دارند .
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:277
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل اول: کلیات تحقیق
طرح مسئله 7
ضرورت و اهمیت تحقیق 13
اهداف تحقیق 15
سوالات تحقیق 16
روش شناسی تحقیق 17
جامعه آماری 20
تعریف مفاهیم 21
فصل دوم: ادبیات تحقیق: پیشینه تجربی و مبانی نظری تحقیق
بخش اول: پیشینه تجربی تحقیق 25
بخش دوم: مبانی نظری 41
فرهنگ سیاسی 41
اهمیت فرهنگ سیاسی 42
دگرگونی فرهنگ سیاسی 44
جامعه پذیری سیاسی 45
عوامل موثر بر جامعه پذیری سیاسی 46
تقسیم بندی فرهنگ سیاسی 49
فرهنگ های سیاسی وفاق گرا و منازعه گرا 49
فرهنگ سیاسی تبعی یا انفعالی 52
فرهنگ سیاسی مشارکتی 54
قدرت 56
حداقل گرایان و حداکثر گرایان 61
منابع قدرت 63
نظریه فرهنگی 65
فرهنگ عشیره ای 68
مبانی اکولوژیکی و اجتماعی- سیاسی عشایر 68
اهمیت قدرت در عشایر 71
خویشاوندگرایی 73
روحیه جنگاوری و ستیزه جویی 74
بقا و بسط عشیره ای از طریق تهاجم و غارت 76
فصل سوم: موقعیت تاریخی جغرافیایی لرها، لک ها، دلفان و پراکندگی طوایف ...
بخش اول: ویژگی های کلی منطقه لرستان ودلفان 79
پیشینه تاریخی لرها و مناطق لرنشین 79
لرستان در روزگار اقوام آریایی 83
موقعیت استراتژیکی دلفان و سابقه تاریخی آن 85
عصر نوسنگی 86
دوران عیلامی منطقه دلفان 86
قبایل ساکن زاگرس- ماد 87
مذهب ماد 89
هنر ماد 90
دلفان در دوره های هخامنشی 91
نظام ملوک الطوایفی در لرستان و دلفان 92
فتح تهران و جنگ ساوه، برخورد لرستان و بالتبع لرستان و دلفان نسبت به مشروطیت 99
رسیدن نظرعلی خان امرایی به حکومت طرهان و در نهایت لرستان 109
جنگ غلامرضاخان والی با نظرعلی خان امرایی .... 112
جنگ جهانی اول، نقش لرستان و دلفان در آن 1293 تا 1298شمسی 113
بخش دوم: ویژگی های خاص منطقه موردمطالعه 121
دلفان معاصر 121
وضعیت آب وهوایی منطقه 122
زبان ، فرهنگ ونژاد مردم دلفان 124
وضعیت مذهبی منطقه 128
آداب ورسوم 129
موقعیت و تاریخچه طوایف 133
سازمان اجتماعی عشایر دلفان 140
فصل چهارم: تحلیل یافته های تحقیق
مقدمه 146
دلفان و مدرنیته 148
اقتصاد و امر سیاسی 151
مذهب و امر سیاسی 156
خویشاوندی و امر سیاسی 160
1- خویشاوندگرایی 164
1-1-خویشاوندگرایی در مراکز اداری 175
الف- محبوبیت در میان خویشاوندان 179
ب- خویشاوندگرایی به عنوان یک وظیفه 182
پ- خویشاوندگرایی، رشد و تداوم قدرت طایفه 185
ج- خویشاوندگرایی و امنیت درمراکز اداری 188
1-2-خویشاوندگرایی و مشارکت مدنی 191
1-3-خویشاوندگرایی و مشارکت سیاسی 200
انواع مشارکت سیاسی و عوامل موثر بر آن 205
1) کاملاٌ غیر فعال 205
2) رای دهندگان 206
الف – عوامل موثر بر رای دادن گروه سنتی رای دهندگان 208
ب- عوامل موثربر جهت دهی گروه سنتی رای دهندگان 209
پ- عوامل موثر بر رای دادن گروه مدرن رای دهندگان 211
3) مبارزان 214
الف- متنفذین، اعم از مذهبی، اقتصادی و اجتماعی 217
ب- افراد باسواد و تحصیل کرده 223
پ- افراد گروه های سنتی و مدرن 228
4) فعالین 230
2- خشونت گرایی 238
3- بقا وبسط عشیره ای از طریق تهاجم و غارت 249
فصل پنجم: نتیجه گیری 261
منابع و ماخذ 269
ضمائم 277
چکیده
این پژوهش به بررسی انسانشناسانه فرهنگ سیاسی مردم شهر دلفان پرداخته است. همچنان که فرهنگ به طور عام جهت دهنده ی رفتار افراد است، فرهنگ سیاسی به طور خاص نوع واکنشهای سیاسی افراد را نشان میدهد به عبارت دیگر فرهنگ سیاسی زمینه و بستر شکلگیری رفتار سیاسی افراد میباشد. از مهمترین عواملی که تعیین کننده ی فرهنگ سیاسی در یک جامعه میباشند شرایط تاریخی، خصوصیات جغرافیایی و ساختار اجتماعی – اقتصادی و آداب و رسوم و سنتهای آن جوامع میباشد. دلفان به عنوان یکی از شهرهای عشایری در غرب کشور واقع شده است. در این شهر عشایری، بسیاری از عناصر سنتی هنوز حفظ شده و روابط اجتماعی و سیاسی افراد را تحت شعاع خود قرار میدهد. فرهنگ عشایری به همراه عناصر سازندهاش یک فرهنگ سیاسی خاصی را شکل میدهد این عناصر عبارتند از خویشاوندگرایی، خشونتگرایی و بسط و بقای عشیره از طریق غارت. در این پژوهش به چگونگی شکلگیری فرهنگ سیاسی در ارتباط با این عناصر پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش را دو گروه ناظران و افراد عادی تشکیل میدهند. با استفاده از روش کیفی و تکنیکهای ملازم با آن؛ مشاهده مشارکتی، مصاحبه و اسنادی دادههای تحقیق بدست آمده است. علاوه بر گروه ناظران رفتارهای سیاسی مردم(به عنوان اطلاعرسان) 45 نفر از طوایف مختلف مورد مصاحبه قرار گرفتهاند. تحلیل یافتهها نشان میدهد که زمینه شکلگیری فرهنگ سیاسی مردم همان فرهنگ عشیرهای شهر است که هنوز بازتولید میشود. خویشاوندگرایی بر فضاهای تراکم قدرت مثل انتخابات و ادارهها حاکم شده و زیربنای بسیاری از روابط سیاسی مردم میباشد. خشونتگرایی به عنوان منطق حل کردن بسیاری از مسائل رواج دارد و بسیاری از رقابتهای سیاسی طوایف در نهایت به ستیزهها میانجامد. امروزه بسط و بقای طایفهها از طریق دردی آراء، تقلبات و ... دنبال میشود، بین رقابتهای طایفهای و میزان تقلبات در انتخابات یک رابطه مستقیمی وجود دارد.
به طور کلی دادههای بدست آمده نشان میدهند فرهنگ سیاسی شهر بر پایه نظام طایفه ای شکل گرفته است و طایفهها فضاهایی مثل انتخابات را بستری مناسب برای از سرگیری رقابتهای دیرینه خود میدانند. انتخابات موجب بازآفرینی و روشن شدن مرزهای طایفهای میشود بدینصورت هیچ وقت شکافهای طایفهای از بین نمیرود، در قالب همین رقابتهاست که هویتهای نخستین مثل تیره و طایفه در دلفان جناحبندیها را شکل میدهند.