دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه79
بخشی از فهرست مطالب
فمینیسم و تاثیر ان بر گفتمان سیاسی ایران
بحث لغوی و اصطلاحی فمینیسم
- طبقه بندی تاریخی فمینیسم
فمینیسم بعنوان نظریه
2- فمینیسم مارکسیست
3- فمینیسم رادیکال / فرهنگی
4- فمینیسم سوسیالیست / ماتریالیست
5- فمینیسم اگزیستانسیالیست
نظام سیاسی ایران در دو دهه 1370 و 1380 شش دولت و سه رئیس جمهور را تجربه کرد. دولت های پنجم و ششم به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال 68 تا 76 قدرت اجرایی را بر عهده داشتند، نام دولت سازندگی را برای خود برگزید و با تاکید بر سیاست هایی چون تعدیل اقتصادی و افزایش بودجه عمرانی توجه ویژه به توسعه زیر ساخت های اقتصادی همچون ساخت سد، راه و ... را در دستور کار خود قرار داد و با کاهش حمایت های دولتی و حرکت به سمت نظام بازار تا لیبرالیسم اقتصادی را پیش گرفت. لیبرالیسمی که در آن دوران به حوزه های فرهنگی و اجتماعی راه نیافت، اما زمزمه هایی از آن به گوش رسید.
پس از آن با انتخابات خرداد ماه سال 76 دولتی بر سر کار آمد که دو دوره متوالی یعنی از سال 1376 تا 1384 قدرت اجرایی را در دست داشت و حتی توانست در سالهای 78 تا 82 اکثریت کرسی های قوه مقننه را نیز به دست آورد. این دولت که به نام دولت اصلاحات شناخته شده بود، با تاکید بر توسعه سیاسی؛ با سیاست هایی چون افزایش آزادی های مدنی، گسترش نهاد های مردمی و با شعار تساهل و تسامح نوعی لیبرالیسم فرهنگی را پیشه ساخت، اما در حوزه اقتصاد باوجود انتقادهایی که بر سیاست تعدیل اقتصادی دوران سازندگی مطرح بود، دولت اصلاحات کم و بیش همان مسیر را ادامه داد. اما با پایان دوره ریاست جمهوری هشتم و در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 دولتی بر سر کار آمده بود که بازگشت به آرمان های انقلاب و عدالت گستری را در دستور کار خود قرار داده بود . سفر های استانی ، ارتباط چهره به چهره با مردم ، تخصیص اعتبارهای استانی و کمک های مستقیم مالی به طبقه فقیر جامعه از جمله سیاست هایی بود که در دولت نهم و دهم در پیش گرفته شد. اما گفتار عدالت محور در حوزه های سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی سیاست های متفاوتی را درپی داشت. سیاست هایی که در برخی موارد لیبرال و در برخی موارد اقتدارگرایانه و در نتیجه سخت گیرانه بود.
همزمان با تغییر گفتارهای سیاسی در دو دهه 70 و 80 نشریه زنان به عنوان رسانه بخشی از زنان جامعه ایران، به صورت ماهانه انتشار یافت. "زنان" که به عنوان یک نشریه اجتماعی از بهمن ماه سال 1370 تا دی 1386 به طور مرتب منتشر می شد، در 152 شماره خود به مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی زنان جامعه ایران می پرداخت. نشریه ای که در کنار نشریه هایی مانند ماهنامه کیان، ماهنامه آدینه، پیام امروز، ایران فردا، دنیای سخن و جامعه سالم از نشریههای جریان روشنفکری ایران به شمار میرفت و مسئولان آن خود را «تنها ماهنامه فمینیستی ایران» میخواندند.
اما"زنان" در طول سالهای انتشار، محتوایی یک نواخت نداشت و اگرچه در نخستین شماره با انتشارمقالهای حقوقی درباره تمکین زن از شوهر نشان داد که میخواهد به بررسی ریشه ای مسائل زنان بپردازد، اما با بررسی محتوای "زنان" در طول سالهای انتشار شاید بتوان گفت "زنان" خط سیری را طی کرد که در آن از ترجمه به تالیف، از مخاطب عام به مخاطب خاص و از عامه پسندی و کم رنگ بودن هویت زنانه، به سوی هویت یابی زنانه و تعقیب خواسته های حقوقی و اجتماعی زنان حرکت کرد. این نشریه حتی سعی کرد در حضور و مشارکت سیاسی زنان طبقه متوسط تاثیر گذار باشد. البته این گزاره ها تنها مفروض هایی هستند که با مطالعه تحلیلی محتوای "زنان" امکان اثبات می یابند. نشریه زنان به این ترتیب در امتداد نشریه هایی مانند پیک سعادت نسوان، جهان زنان، زبان زنان، شکوفه، عالم نسوان و نسوان وطنخواه که از دوران مشروطه پا به عرصه حضور گذاشتند و هر یک متناسب با شرایط سیاسی و اجتماعی زمان خود بخش از خواسته های زنان مانند حق رأی و برابری اجتماعی و نظایر آن را مطرح کردند، سعی کرد چنین نقشی را دنبال کند. از این رو مسائل حقوقی زنان مانند شروط ضمن عقد و طرح آرایی درمورد امکان تغییر برخی قوانین حقوقی و فقهی از جمله موضوع هایی بودند که در مجله "زنان" انعکاس یافتند. "از درون جامعه " مقاله ها و گزارشهایی از اتفاق هایی بود که در حوزه زنان اتفاق می افتاد و یا زندگی زنان را تحت تاثیر قرار میداد. "چشم انداز" اطلاعات رسمی جمعآوری شده در مورد زنان از صفحه حوادث روزنامهها گرفته تا کتابهای چاپ شده و سازمانهای زنان، در کنار بخش"خبر" که اخبار حوزه زنان را پوشش میداد، از جمله بخش هایی بودند که محتوای "زنان" را تشکیل می دادند. به هر روی این نشریه پس از 16 سال انتشار منظم، در حالی توقیف و لغو امتیاز شد که متهم به سیاه نمایی، اخلال در حقوق عمومی و توجه نکردن به تذکرهای کتبی و شفاهی هیئت نظارت بر مطبوعات بود.
با توجه به آنچه گفته شد و همزمانی انتشار مجله "زنان" با سه دوره متفاوت در عرصه سیاسی کشور، به نطر می رسد می توان رابطه ای معنا دار میان محتوای این نشریه و سه گفتار سیاسی "سازندگی"، "اصلاحات" و "عدالت محوری" یافت.
بنابراین تحقیق مورد نظر در جستجوی پاسخ به این سوال اصلی است که گفتار های سیاسی دهه های 70 و 80 چه تاثیری بر ماهنامه زنان و دیدگاه های مندرج در آن داشته است ؟
اهداف تحقیق :
هدف کلی این تحقیق تعیین تاثیر گفتارهای سیاسی دهه های 70 و 80 بر ماهنامه زنان بوده است.
اهداف فرعی:
- تعیین تاثیر پذیری نشریه زنان از گفتارهای فمینیستی
- تعیین تاثیر نشریه زنان بر فضای سیاسی ایران در دهه های 70 و 80
- تعیین شباهت ها و تفاوت های میان نشریه "زنان " و سایر نشریات مرتبط با زنان در دهه 70 و 80
- تعیین شاخص های گفتارهای سیاسی در دوره های سازندگی، اصلاحات و عدالت محوری در دهه های 70 و 80
سوالات تحقیق:
1- شاخص های هر یک از گفتار های سیاسی سازندگی، اصلاحات و عدالت محوری چه بوده است؟
2- شاخص های موجود در هر یک از گفتار های سیاسی مطروح بر موضوع های حقوقی و اجتماعی زنان در ماهنامه زنان چه تاثیرهایی داشت؟
3- شاخص ها و مولفه های هر یک از گفتار های بالا در مورد حقوق زنان چیست؟
4- گفتار نشریه زنان تا چه حد از گفتارهای فمینیستی مختلف تاثیر پذیر بود و کدام یک از جریان های فمنیستی در آن مطرح می شد؟
5- مقاله ها و گزارش های منتشر شده در مجله"زنان " چه تاثیری بر فضای سیاسی ایران داشت و تا چه حد توانست بر شرایط سیاسی و اجتماعی زنان تاثیر بگذارد؟
6- چه شباهت ها و تفاوت هایی میان "زنان " و نشریات زنانه پیش یا هم زمان با آن وجود داشته است؟
فرضیه تحقیق:
فرضیه این تحقیق آن است که نهادینه نشدن دموکراسی در ایران، نقش مهمی در گرایش نشریه "زنان" در سالهای 1370 تا 1386 به مولفه های موج اول و دوم فمنیسم داشته است.
متغیرهای تحقیق:
در این تحقیق "گفتارهای سیاسی دو دهه 70 و 80 " به عنوان متغیر مستقل و "محتوای ماهنامه زنان" به عنوان متغیر وابسته بررسی خواهند شد. در بیان چیستی"متغیر مستقل" به " دموکراتیک شدن "و شاخص های توصیف کننده آن در سه گفتار سیاسی"سازندگی"، " اصلاحات" و "عدالت محوری"، شاخصهای آزادی مدنی یعنی آزادی بیان، اجتماعات، احزاب، اتحادیه ها، آزادی مطبوعات، آزادی مذهب، استقلال دستگاه قضایی و آزادی اقتصادی، همچنین شاخص دموکراسی نهادینه "تد آر گور" که نهادینه شدن دموکراسی را بر اساس سه متغیر مشارکت در قدرت سیاسی از طریق رقابت؛ تضمین باز بودن و شفافیت گزینش پست های اجرایی و وجود نهادهای اجتماعی موثر برای کنترل و نظارت براعمال قدرت اجرایی دولت را مورد بررسی قرار داده، استفاده می شود. همچنین تلاش برای کسب حق رای، تبعیض مثبت، نگرش نسبت به مادری، نفی تمایز های جنسیتی، برابری حقوق سیاسی، برابری حقوق اجتماعی و برابری خواهی از جمله شاخص هایی هستند که در دسته بندی جریان های مختلف فمنیستی به کار خواهند رفت.
مولفه های موج اول و دوم فمینیسم در مطالب منتشر شده از سوی مجله "زنان" هم بررسی می شود تا تاثیر متغیر مستقل بر آن روشن شود.
سوابق تحقیق:
در پژوهشی با عنوان" سیمای زن در مطبوعات، مطالعه تطبیقی محتوای مجله "زن روز" در دوران قبل و بعد از انقلاب" در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، به این موضوع پرداخته شده است. در این پژوهش سعی شده با مقایسه و بررسی محتوای تحریری و آگهیهای بازرگانی "زن روز" در دو دوره پیش و پس از انقلاب اسلامی، تصویری از تحولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه بهدست آید و از سوی دیگر فرآیند"جریان سازی" فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد. همچنین بصورت پراکنده در مجله ها و نشریه های خارجی، در مورد نوشته ها و گزارش هایی که به موضوع جریان های فمنیستی در ایران توجه داشته اند، به ماهنامه "زنان" استناد و مراجعه شده است. با این حال کتابها و مقالههای بسیاری در مورد گفتارهای فمنیستی و نیز گفتارهای سیاسی رایج در ایران در دو دهه 70 و 80 وجود دارد. از جمله:
- مقاله "فمینیسم اسلامی در نگاهی به روزنامة زن و مجلة زنان" نوشته نوشین احمدی خراسانی، که در آن نویسنده، مقالة خود را با نگاهی به پیشینة اصطلاح فمینیسم اسلامی آغاز و مشکلات ارزیابی وضعیت زنان در ایران را بیان میکند. در ادامه، با تقسیم سهگانة جریان های مختلف فمنیسمی رایج در ایران به بررسی خاستگاه فکری مجلة زنان و روزنامة زن روز میپردازد. تفاوت نگرش این دو نشریه، بازگویی نیازهای زنان، استقلال از جریانهای سیاسی و تأثیرگذار، مواردی است که نویسنده در ارزیابی این دو نشریه به کار برده است.
- کتاب "تاریخ دو قرن فمینیسم، از جنبش تا نظریه اجتماعی" که در آن حمیرا مشیرزاده این به موجهای سهگانة فمینیسم بهطور مفصل پرداخته است و زمینههای شکلگیری هر موج، اهداف، چگونگی مبارزه و فعالیتهای زنان را بررسی کرده و اندیشه های هر یک را تشریح کرده است . بر اساس آنچه در این کتاب آمده میتوان ظهور هویت جمعی زنان و متعاقب آن شکلگیری فمینیسم را در غرب، محصول تعارضهای ناشی از کارکرد نظام اقتصادی سرمایه داری، گفتار تجدد و دولت لیبرال دانست. تحولات فمینیسم در طول زمان، حاکی از آن است که نمیتوان آن را پدیدهای واحد، یکپارچه و ثابت انگاشت. تعامل میان جنبش زنان و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، گفتارها و جنبشهای مختلف از یک سو و پویاییهای درونی جنبش از سوی دیگر، به امواج سهگانه فمینیسم شکل داده است. فمینیسم در دورهای به جنبش حق رای زنان محدود شد، در مرحلهای در راه تغییر کم و بیش بنیادی روابط موجود جنسیتی عمل