بخشی از متن اصلی :
چکیده
در بخش اول این نگارنده نظریات حقوق طبیعی و اخلاق کانتی را به عنوان دو جریان اصلی مدافع حقوق بشر معاصر مورد بررسی قرار داده است. بهویژه در مباحث مربوط به حقوق طبیعی سیسرو بهعنوان اولین کسی که حقوق طبیعی را به گونهای منسجم و روشمند معرفی نموده مورد اشاره قرار گرفته است. همچنین آکویناس به دلیل قرائت دینیاش از حقوق طبیعی، گروسیوس بخاطر تفسیر سکولار از این نظریه، فینیز بهعنوان احیاگر معاصر حقوق طبیعی سنتی و فولر بهعنوان نمایندهی بارز حقوق طبیعی مدرن مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین ضمن معرفی اجمالی نظریه اخلاقی کانتی، این تئوری بهعنوان نظریه قرارداد محورانه مورد اشاره قرار گرفته است. اصل غایت بودن انسان در این نظریه مبنای اخلاقی مستحکمی برای حقوق بشر معاصر فراهم خواهد کرد. بهویژه تئوری عدالت جان رولز بهعنوان نظریهای جدید در سنت کانتی با ابتنای برد و اصل آزادی و تفاوت میتواند توجیهگر هر دو نسل اول و دوم حقوق بشر معاصر باشد. در بخش دوم این نوشته نظریههای سودانگاران، مارکسیستها و محافظهکاران و رویکردهای پستمدرن بهعنوان رقبای ناهمدل حقوق بشر معاصر مورد بررسی قرار گرفتهاند. با این وجود این نکته مورد توجه قرار گرفته که حتی اینان تحت تأثیر عمق و اقتدار گفتمان حقوق بشر معاصر حداقل به لحاظ علمی، به ضرورت تأمین حقوق و آزادیهای بنیادین در شکوفایی انسان معترف هستند.
در بخش سوم این نوشتار نگارنده توجیهات اخلاقیای را به نفع مداخله حمایتی بشردوستانه در جهت ارتقای حقوق جهانشمول بشر ارائه داده است. در این بخش افزون بر استدلال رولز در کتاب حقوق ملتها خواهیم دید که این مداخله حمایتی برمبنای نظریات فضیلتمدارانه و حتی سودانگاری جدید قابل توجیه است، چه رسد به نظریه اخلاقی کانت.
پیشدرآمد
1- آیا با وجود حجم عظیم اسناد حقوق بشری اعم از بینالمللی، منطقهای و حتی داخلی که دربردارندهی هنجارهای مشخص در این حوزه هستند، بحث از مبانی نظری حقوق بشر بحثی بیحاصل و صرفاً آکادمیک نیست؟ نگارنده بر این باور است که هنوز هم بحث از مبانی نظری حقوق بشر بهویژه مبانی اخلاقی آن بحثی زنده و پرثمر خواهد بود. با این توضیح که حقوق بشر معاصر _ به لحاظ تاریخی _ خاستگاهی غربی دارد. هنجارهای مدرن حقوق بشری در گفتمان انسان مدارانه پس از عصر روشنگری متولد شده و رشد نموده است. سؤال این است که آیا یک ایده و دستاورد انسانی به فرهنگ و خاستگاه تاریخی خود اختصاص دارد؟ به دیگر سخن آیا مبانی اخلاقی که هنجارهای حقوق بشر از آن متولد شده است، صرفاً صبغهای غربی داشته و مختص به همان فرهنگ هستند؟ ادعای وجود هنجارهای جهانشمول حقوق بشری جز با اثبات هنجارهای اخلاقی جهانشمول ممکن نیست.
2- حقوق در تعاملی تنگاتنگ با ضرورتها و مقتضیات اجتماعی است. ضرورتها و مقتضیات اجتماعی ضرورتاً پدیدههایی فراگیر و جهانشمول نیستند. حتی میتوان ادعا کرد که این ضرورتها در اکثر موارد زمانی و مکانی هستند. به همین دلیل است که سیستمهای حقوقی باید خود را با شرایط و اوضاع و احوال در زمانها و مکانهای گوناگون هماهنگ سازند. آیا هنجارهای بنیادین حقوق بشری نیز چنین ویژگیای دارند؟ یعنی محصول ضرورتها و مقتضیات ویژهای هستند؟ در سیر تحول این بحث، مشخص خواهد شد که هنجارهای حقوق بشری ماهیتی متفاوت از سایر هنجارهای حقوقی دارند. این تفاوتها همانا در اخلاقمداری هنجارهای حقوق بشری است. در حالی که هنجارهای دیگر محصول مقتضیات و نیازهای خاص اجتماعی هستند، هنجارهای حقوق بشری ریشه در وجدان اخلاقی انسان دارند. حقوق انسان پیش از آنکه حقهای قانونی باشند حقهایی اخلاقی هستند.
3- همین ویژگی اخلاقمداری هنجارهای حقوق بشری است که به نظریهپردازان جرأت ادعای جهانشمولی آنها را داده است. در حقیقت نزاع در مورد جهانشمولی هنجارهای حقوق بشری، نزاع بر سر وجود یا فقدان هنجارهای جهانشمولی اخلاقی است. اگر حقهای جهانشمولی اخلاقی وجود داشته باشند _ که وجود دارند _ پس ناگزیر حقهای جهانشمولی حقوقی نیز بایستی به رسمیت شناخته شوند و مورد حمایت نظامهای حقوقی قرار گیرند.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ، قابل ویرایش در اختیار شما قرار میگیرد.
تعداد صفحات :29
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:82
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول: طرح تحقیق
۱- مقدمه……………………………………………………………………………………………………..
۲- اهمیت و ضرورت ……………………………………………………………………………………
۳- پیشینه ی تحقیق ………………………………………………………………………………………
۴- اهداف تحقیق …………………………………………………………………………………………..
۵- روش تحقیق ……………………………………………………………………………………………
۶- محدودیت های تحقیق و پیشنهادات ……………………………………………………………
۷- معانی لغوی واژه ها ………………………………………………………………………………..
فصل دوم: یافته های تحقیق
بخش اول: اخلاق فردی ……………………………………………………………………………….
مقدمه ………………………………………………………………………………………………………….
۱- عبادت ……………………………………………………………………………………………………
۲- سخاوت ………………………………………………………………………………………………….
۳- زهد و پرهیزگاری …………………………………………………………………………………..
۴- ادب ……………………………………………………………………………………………………….
۵- صبر و استقامت……………………………………………………………………………………….
بخش دوم: اخلاق سیاسی…………………………………………………………………………….
مقدمه…………………………………………………………………………………………………………..
۱- مسئولیت پذیری……………………………………………………………………………………….
۲- رعایت امانت……………………………………………………………………………………………
۳- التزام به تعهدات……………………………………………………………………………………….
۴- برخوردهای مودبانه با دستگاه حاکم …………………………………………………………
الف- عمل به سیره ی پیامبر اکرم…………………………………………………………………..
ب- موعظه……………………………………………………………………………………………………
۱- رهنمودهای اخلاقی امام به مامون……………………………………………………………..
۲- رهنمودهای اخلاقی امام به شیعیان…………………………………………………………….
۳- احقاق حقانیت امور در حوزه ی سیاسی……………………………………………………..
بخش سوم: اخلاق خانوادگی………………………………………………………………………..
مقدمه…………………………………………………………………………………………………………..
۱- محبت و مهرورزی با اعضای خانواده
۲- محبت به خدمتکاران و غلامان……………………………………………………………………
۳- تامین مخارج زندگی………………………………………………………………………………….
بخش چهارم: اخلاق مردمی………………………………………………………………………….
مقدمه…………………………………………………………………………………………………………..
۱- حسن خلق نسبت به دیگران……………………………………………………………………….
۲- همدلی امام (ع) با توده ی مردم………………………………………………………………….
الف- ناکامی مامون در سیاست های عوام فریبانه…………………………………………….
ب- تلاش امام (ع) در جهت اعتلای اسلام…………………………………………………………
فصل سوم:
جمع بندی و نتیجه گیری……………………………………………………………………………….
فهرست منابع و مآخذ ……………………………………………………………………………………………..
مقدمه:
یکی از مهمترین مباحثی که امروزه در علوم انسانی مطرح می شود بحث های اخلاقی است. در اینکه فلسفه ی اخلاقی چیست و بهترین و موثرترین فلسفه ی اخلاق چه نوعی از آن است کتب بسیار زیادی در این رابطه تهیه و تدوین شده است و از اصول اساسی آن و راههای رسیدن به فضایل اخلاقی بحث شده است. باید توجه داشت که آدم همواره در زندگی اش برای تشخیص درست امور و در نهایت داشتن زندگی سالم و سعادتمند نیازمند راهنما و الگوهای اخلاقی و تربیتی است و البته با مطالعه در زندگی انسان های بزرگی چون پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه ی معصومین، افراد می توانند در این راه قدم برداشته تا به کمال و سعادت حقیقی دست یابند.
امام رضا (ع) به عنوان یک انسان نمونه و کامل از جمله همان افراد برگزیده ای هستند که مسلمانان و شیعیان با مطالعه و تحقیق در سیره ی اخلاقی ایشان در ابعاد گوناگون زندگی ایشان می توانند راه سعادت حقیقی را پیدا کرده و به کمال مطلوب نائل آیند. اصولاً از آن جا که ائمه ی اطهار مورد تایید خداوند متعال بوده و همواره آنها از فیوضات ویژه الهی برخوردار بوده اند رفتار و منش آن بزرگواران می تواند راهگشای خوبی جهت سعادت و خوشبختی جوامع انسانی تلقی می شود. از این رو با توجه به اهمیت مباحث اخلاقی و تاثیر آنها در زندگی انسان ها، در این تحقیق سعی شده است که با استمداد از اخلاقیات امام هشتم (ع) الگوی مناسبی جهت افراد طالب کمال ارائه شود. امید است که مورد رضایت حضرت حق و امام رضا (ع) واقع شود.
اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به فاصله ی بسیار طولانی که جامعه ی امروزی با عصر رسالت و امامت ائمه اطهار (ع) دارد ضرورت یادآوری و بررسی سیره ی عملی و رفتاری آنها در ادوار مختلف زندگی آن بزرگواران امری اجتناب ناپذیر است .بررسی جنبه های مختلف زندگی آن پیشوایان معصوم در امور مخلفی چون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و.. امری لازم وحیاتی است تا با کمک از سیره ی اخلاقی و اجتماعی آنها بتوان بسیاری از مسائل و مشکلات اخلاقی و… را در دنیای امروزی را برطرف ساخت.
مروری بر مطالعات انجام شده
در رابطه با سیره ی اخلاقی امام رضا (ع) کتب و مقالات متعددی تالیف شده است. اما کتب و مقامات بسیاری که اینجانب مورد مطالعه قرار دادم همه جوانب و خصوصیات اخلاقی ایشان از قبیل اخلاق فردی و خانوادگی، اجتماعی و سیاسی را به طور کامل و یک جا مشاهده نکرده ام. لذا در اکثر کتب مطالعه شده بیشتر به جنبه ی سیاسی زندگانی امام رضا (ع) پرداخته شده است. از جمله کتاب تحلیلی از زندگانی امام رضا (ع) از محمد صادق عارف که این کتاب به ۲ بخش گسترده تقسیم می شود که تنها در صفحات محدودی از بخش اول به بعد اخلاقیات ایشان آن هم از نظر فردی و اجتماعی پرداخته شده و در ادامه آن و بخش دوم منحصر به زندگانی فکری و سیاسی ایشان می شود.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:97
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
بیان مسأله و اهمیت آن:
اهداف تحقیق
تعریف اصطلاحات
روش تحقیق
روش جمع آوری اطلاعات
روش تجزیه و تحلیل داده ها
پیشینه عملی
فصل اول
لغزشگاه های اخلاقی از منظر امام علی (ع)
بخش اول 1-1- مفهوم اخلاق از منظر امام علی (ع)
بخش دوم 1-2- لغزشگاه های فردی موثر در اخلاقیات
بخش سوم 1-3- لغزشگاه های اجتماعی موثر در اخلاقیات
بخث چهارم 1-4- لغزشگاه های اخلاقی ناشی از مسائل اقتصادی
بخش پنجم 1-5- لغزشگاه های اخلاقی ناشی از مسائل سیاسی
فصل دوم:
تجزیه و تحلیل سئوالات
بحث و نتیجه گیری
محدودیت ها
پیشنهادها
منابع و ماخذ
چکیده
انسان اخلاق مدار برای نیل به کمالات معنوی، افزون بر تلاش برای کسب فضائل اخلاقی، باید برای نجات و رهایی از رذایل اخلاقی نیز جهاد کند. برای این منظور شناخت دام گاه های شیطانی و لغزشگاه های اخلاقی اهمیت بسیاری دارد. این لغزشگاه ها که به تناسب موقعیت و شرایط آدمی متفاوت اند، گاه در موقعیت های فردی و گاه در شرایط اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی شکل می گیرند. امیرمؤمنان علی علیه السلام به عنوان بزرگترین معلم و مربی بشریت که پیوسته دغدغه ی هدایت انسان ها را بر دوش می کشد، در سخنان و کلمات خود بر این موضوع تأکید کرده و با توجه به موقعیت ها، عناصر فراوانی را به عنوان لغزشگاه های اخلاقی معرفی کرده است.
کلید واژگان: 1- انسان اخلاق مدار 2- فضائل اخلاقی 3- لغزشگاه های اخلاقی
مقدمه
سخنان امام علی (ع) در خصوص بازشناسی لغزشگاه های اخلاقی در جامعه ی دینی، با توجه به رویکرد و عملکرد دینداران، حاکی از شدت آسیب پذیری جامعه از عواملی است که حضور اخلاق را در ارکان مختلف زندگی فردی یا اجتماعی، ناکارآمد جلوه می دهد. بر این اساس ریشه ی بسیاری از انحراف ها و آسیب های اجتماعی ناشی از عدم رعایت اخلاق است که دامنه ی اثرگذاری آنها بسیار گسترده است. پیمان شکنی، فیق صدر، خیانت، ظلم، تندخویی، سخن چینی، تملق و چاپلوسی، استبداد رأی، خود فراموشی، قانون گریزی جهل و تقلید کورکورانه و... از مهم ترین لغزشهای اخلاقی محسوب می شود. که در این تحقیق به چهار دسته تقسیم بندی می کنیم. لغزشگاه های فردی، لغزشگاه های اجتماعی، لغزشگاه های سیاسی و اقتصادی که مفصل مورد بررسی قرار خواهند گرفت. امام علی (ع) یکی از اهداف بنیادی دین را رویکرد اخلاقی و فضیلت محور در تدبیر امور و اداره ی ارکان مختلف زندگی می داند و از این رو در خط مشی سیاسی امام علی (ع) پای بندی به ارزشهای اخلاقی و دینی و تحقق حاکمیت دینی، به مفهوم حقیقی آن، جلوه ای برجسته دارد از آنجا که نهج البلاغه محصول چالش های فکری – عملی حکومت امام علی (ع) بوده و سیمای اخلاق راستین دینی و ارزشهای معنوی و انسانی در آن، به طور دقیق انعکاس یافته، بازیابی آن از منظر لغزشگاه های اخلاقی ضرورتی است که دستیابی به آن، دستاوردهای ارزنده ای در جهت پاسداری از ارزشهای اخلاقی – دینی دارد. به ویژه در شرایط امروزی، با برقراری جمهوری اسلامی، یافتن الگوهای ارزشی و اخلاقی برای اداره جامعه در تمام ابعاد، نیاز قطعی است. تا از یک سو توانایی دین را در اداره ی جامعه اثبات کند و از سوی دیگر با ترسیم چارچوب کلی اخلاق اسلامی، لغزشگاه ها و آفت هایی که می تواند نظام جامعه را به چالش بکشاند، شناسایی کرده و با ارائه ی راهکاری شایسته به مقابله با آن برخیزد. در این نوشتار برآنیم تا مهم ترین لغزشگاه های اخلاقی که نظام جامعه دینی را با چالش مواجه می کند، بازشناسیم.
بیان مسأله و اهمیت آن:
رفتارهای اختیاری انسان که محور و اساس مبحث اخلاق است تحت تأثیر علل و عوامل گوناگون تغییر کرده و در قالب ارزش و یا لغزش های اخلاقی بروز می کند. چنان که برخی از رفتارها تحت تأثیر عوامل درونی و نفسانی انسان شکل می گیرد، برخی دیگر نیز از عوامل بیرونی و محیطی تأثیر می پذیرد. بر این اساس، انسان اخلاق گرا برای مدیریت صحیح رفتارهای خود و حفظ آن از آسیب های فردی و اجتماعی، نیازمند شناخت مواضع و موقعیت های خطر ابتلا به لغزشها و آسیب های اخلاقی است. این لغزشگاه ها که براساس مراتب و مراحل سیر زندگی انسان متفاوت اند، در زمینه های گوناگون فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... تقسیم می شوند که در کلمات امیرالمؤمنین (ع)، به ویژه در نهج البلاغه، بسامد فراوان دارد.
اخلاق از جمله اموری است که دارای پیشینه ای تاریخی بوده و از بامداد حیات انسان مورد توجه بوده است. زیرا اخلاق و دین، ریشه در سرشت و فطرت انسان دارد، در حقیقت انسان و اخلاق دو واقعیت همزاداند. از این رو بحث در پرورش و بهینه سازی رفتار اخلاقی انسان، بحثی پویا، زنده و در عین حال ظریف و دقیق بوده، که از پیچیدگی و حسّاسیّت های فراوانی برخوردار است. یکی از اموری که در این حوزه از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و نقش والایی در رشد و تعالی منش اخلاقی انسان دارد، شناخت آسیب ها و آفات اخلاقی و نیز شناخت جایگاه های آسیب پذیر اخلاقی است؛ منظور از لغزشگاه مواطن و مواضعی که امکان لغزش و سقوط اخلاقی بیشتر است و آدمی در آن موقعیت خاص معرض گزند و آسیب شیاطین قرار می گیرد. در واقع نخستین گام در سلوک معنوی و تربیت روحانی انسان، شناخت لغزشگاه ها و دامگاهایی است که جنود شیطان برای انسان تدارک دیده اند و از طریق آن انسان را به ورطهی تباهی میافکنند. از این رو بحث از بستر و زمینه های لغزش اخلاقی، که از آن به «لغزشگاه های اخلاقی» یاد میکنیم، موضوعی است که در حوزه ی اخلاق دارای اهمّیّت بوده و نقش موثری در اصلاح و بهبود شخصیت اخلاقی انسان دارد. با این همه، افزون بر موضوع آسیب شناسی اخلاقی که در حوزه های مختلف آن مورد توجه بوده است، درباره ی خاستگاه و یا لغزشگاه های اخلاقی تحقیق مستقلی انجام نگرفته است. این امر، نیاز بحث به پژوهش های پر دامنه و گسترده را دو چندان می سازد.
اهداف تحقیق
هدف کلی
لغزشگاه های اخلاقی از منظر امام علی (ع)
اهداف جزئی
مفهوم اخلاق از منظر امام علی (ع)
لغزشگاه های فردی مؤثر در اخلاقیات از منظر امام علی (ع)
لغزشگاه های اجتماعی موثر در اخلاقیات از منظر امام علی (ع)
لغزشگاه های اخلاقی ناشی از مسائل اقتصادی از منظر امام علی (ع)
لغزشگاه های اخلاقی ناشی از مسائل سیاسی از منظر امام علی (ع)
سؤالات تحقیق
سؤال اصلی
لغزشگاه های اخلاقی از منظر امام علی (ع) چگونه تبیین شده است؟
سؤالات فرعی
مفهوم اخلاق از منظر امام علی (ع) چگونه تبیین شده است؟
امام علی (ع) در زمینه ی اخلاق فردی چه لغزشگاه هایی را مطرح می فرماید؟
امام علی (ع) لغزشگاه های اجتماعی مؤثر در اخلاقیات را چه مواردی می دانند؟
از دیدگاه حضرت علی (ع) لغزشگاه های اخلاقی ناشی از مسائل اقتصادی تحت چه عناوینی بیان شده است؟
لغزشگاه های اخلاقی ناشی از مسائل سیاسی از دیدگاه حضرت علی (ع) کدامند؟
تعریف اصطلاحات
تعریف لغوی
«لغزش: (لغزیدن) 1- عمل لغزیدن 2- خطاء ذلت/ لغزشگاه (لغزشگه): جای لغزیدن»
تعریف اصطلاحی
لغزشگاه های اخلاقی، جایگاه ها و مواضعی هستند که امکان وقوع لغزش اخلاقی، بیش از دیگر موارد، فراهم است. مانند موقعیت ریاست و یا هنگام بروز و ظهور یک صفت مذموم مانند عجب. لغزشگاه های اخلاقی، در حقیقت، مواضعی هستند که به جهت حسّاسیّت و فشارهای روانی حاکم بر آنها، انسان ها ممکن است از باورها و تعهدات اخلاقی خود تنزل کرده و دچار لغزش و سقوط شوند. این لغزشگاه ها براساس موقعیت، به مواردی چون: فردی، اجتماعی اقتصادی، سیاسی و... قابل تقسیم اند.
«اخلاق: ج خلق – خوی ها، طبیعت باطنی، سرشت درونی / اخلاقی: 1- منسوب به اخلاق آنچه مربوط و پیوسته به اخلاق است. 2- دانشمند اخلاق، اخلاق دادن.
واژه ی اخلاق در لغت، جمع «خلق» و به معنای سجیه و طبیعت است. و در اصطلاح به حالتی نفسانی (ملکه) گویند که موجب می شود کارها به آسانی و بدون نیاز به دقت و فکر از انسان سر زند!
«منظر: 1- محل نظر، جای نگریستن، جایی که در آن نظر افتد. 2- چشم 3- آنچه در برابر چشم واقع شود، نما»
«امام: 1- پیشوا، پیشرو 2- امام نزد شیعه ی اثنا عشری هر یک از دوازده پیشوا که نخستین آنان امام علی بن ابی طالب و آخرین آنان مهدی (عج). (یازده تن اخیر از نسل امام علی (ع) و فاطمه دختر محمد (ص) اند.
کاربرد قرآنی اخلاق
منظور از کاربرد قرآنی اخلاق این است که واژه ی اخلاق یا شکل مفرد آن (خلق) و مشتقات آن در چند مورد و به چه معنایی در قرآن به کار رفته است. در قرآن کریم در دو آیه این واژه به دو صورت ذکر شده است.
خطاب به رسول اکرم (ص): «إنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ العَظیمْ»
همانا تو دارای خلق عظیم هستی.
در مورد قوم عاد: «إنْ هَذا إلا خُلُقُ اَلاْوّلینَ» (نیست این جز روش پیشینیان)
پس کاربرد قرآنی اخلاق به معنای خلق و خوی و سرشت می باشد.
روش تحقیق
این تحقیق از نوع تحقیقات کتابخانه ای است و با توجه به موضوع (لغزشگاه های اخلاقی از منظر امام علی (ع)) و اهداف تحقیق و سؤالات مطرح شده، از کتاب ها و منابع موجود استفاده نموده و برای دست یابی سریع و بدون نقض از برخی نرم افزارهای موجود نیز استفاده شده است.
روش جمع آوری اطلاعات
با توجه به اینکه روش مورد استفاده در این تحقیق کتابخانه ای می باشد، بنابراین برای جمع آوری اطلاعات، و ثبت داده ها و یافته های مربوط به سؤالات و نیز برای رسیدن به اهداف تحقیق از روش فیش برداری استفاده شده و بعد از فراهم آوردن مطالب به حد کافی، مطالب جمع آوری شده ی موجود را جمعبندی و تدوین نموده ایم.
روش تجزیه و تحلیل داده ها
تحقیق حاضر، یک تحقیق کتابخانه ای است و در آن با استفاده از مطالب جمع آوری شده، تجزیه و تحلیل سؤالات صورت گرفته و با روش استدلالی به سؤالات جواب داده شده و کل تحقیق با روش نقلی و استدلالی انجام گرفته است.
پیشینه عملی
با خلقت بشر، خلق – که صورت باطنی خلق است – متولد شد و سفارش های الهی به مباحث اخلاقی در کتاب های آسمان و اهتمام انبیا و اولیا برای آراستن بشر به سیرت زیبای مکارم اخلاقی، همه حکایت از پیشینه ی مباحث اخلاقی دارد.
با کمال تأسف، اخلاق علوی مخصوصاً شناختن لغزشگاههای اخلاقی از منظر امام علیعلیهالسلام عنوانی است غریب گرچه شارحان نهج البلاغه به صورت پراکنده در شرح مباحث اخلاقی امیرالمؤمنین علیه السلام به موضوعات اخلاقی پرداخته اند اما، بسیاری از مباحث مخصوصاً لغزشگاه های اخلاقی به صورت کامل مطرح نشده است. در دوران معاصر که شاهد آشکار شدن اوصاف امام موتّقیان که کلماتش (نهج البلاغه) گنجینه ای بی پایان برای عام و خاص هستیم، بزرگان معاصر با عنوان های اخلاقی و تربیت به صورت محدود در حوزهی خطبهی خاص – مثل خطبه متقین – یا نامهی خاص - مثل نامهی امیرالمؤمنین علیه السلام به امام مجتبی علیه السلام – به این امر پرداخته اند؛ مانند: اخلاق در نهج البلاغه، شرح خطبة متقین از استاد ارجمند آیه الله مکارم شیرازی؛ اخلاق و تربیت، شرح و تفصیل وصیت امام علی علیه السلام به امام مجتبی علیه السلام از استاد ارجمند زین العابدین قربانی؛ اخلاق مرتضوی از استاد الهی قمشه ای با تصحیح استاد علامه حسن زاده عاملی و اخلاق در نهج البلاغه از سیّد کاظم ارفع (این کتاب با نگاه به کل نهج البلاغه نوشته شده است؛ اما آن گونه که باید همه ی مباحث به صورت کامل و منسجم تحلیل صورت نگرفته است.)
با کمال تأسف موضوع لغزشگاه های اخلاقی بصورت مستقل تحقیقی انجام نگرفته لذا اینجانب با استفاده از کتابهای اخلاقی راجع به امام موتقیان به ویژه در مورد نهج البلاغه نوشته شده، استفاده کرده و در حد توان لغزشگاه های اخلاقی از منظر امام علی (ع) را جمع آوری کرده، باشد که قطره ای از اقیانوس بی کران اخلاق علوی را تبیین کرده باشم.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:67
فهرست مطالب:
پیشگفتار:
تقدیر و سپاس داری
سعدی و آرمانهای اخلاقی و انسانی وی در بوستان
چکیده
بخش اول:
فصل اول:
- مفاهیم اخلاق در فرهنگ نامه ها و سایر منابع ادبی
- تعریف علم اخلاق از دیدگاه علما
- سعدی مرد عاطفه و اخلاق
- سعدی معلم اخلاق و انسانیت
فصل دوم: انسان و انسان کامل
- انسان در تصور سعدی
- انسان کامل از دیدگاه سعدی
- دیدگاه غربیان و اسلام و سعدی در مورد انسان مداری
فصل سوم: آرمان و آرمانی
- مفهوم آرمان در فرهنگ ها
- آرمانی و آرمان در تصور سعدی
- انسان آرمانی
- انسان آرمانی در تصور سعدی
- ویژگی های جامعه آرمانی مدینه فاضله سعدی
فصل چهارم : بوستان
- آرزوهای خوبی و زیبایی سعدی در بوستان
- دیدگاههای سعدی شناسان ایرانی و خارجی درباره سعدی و بوستان
فصل اول: درباب عدالت و تدبیر و رای
- معنای عدالت
- عدالت در دیدگاه اسلام
- عدالت در قرآن
- عدالت در معاملات
- شیخ اجل، منادی عدالت اجتماعی
- آرمانگرایی سعدی در باب عدالت (اوصاف حاکم عادل در بوستان)
- نتیجه فصل
فصل دوم: آرمانهای اخلاقی و انسانی سعدی در باب احسان
- احسان در لغت
- احسان به پدر و مادر
- احسان به یتیم (یتیم نوازی احسان به منت)
- احسان و عفو گناه
- تأثیر احسان در دوست و دشمن
- نتیجه فصل
فصل سوم:
آرمانهای اخلاقی و انسانی سعدی در باب عشق، مستی ، شور
- عشق در لغت
- عشق، تحمل، صبر
- غلبه عشق در عقل
- عشق به اخلاق بهتر از عشق به ظاهر
- ارتباط تواضع و عشق
- عافیت عشق از نظر سعدی
- نتیجه فصل
فصل چهارم: در باب تواضع (آرمانهای اخلاقی و انسانی سعدی در باب تواضع)
- تواضع از دیدگاه قرآن
- نظر سعدی درباره تواضع با افراد زشت و پست
- تواضع از صفات والای آدمی است نه شیطانی
- فضیلت تواضع (تواضع پستی نیست بلکه هستی است)
- نتیجه فصل
فصل پنجم : (در باب رضا )
- معنی رضا
- رضا تسلیم به مقدرات الهی
- رضا، راضی به اجل
- رضا در برابر قضا
فصل ششم : (در باب قناعت)
- معنی و مفهوم قناعت
- قناعت در خوردن و فوائد آن
- قناعت، مقابله با نفس اماره
- قناعت صفت شاهی است در گدا
- نکاتی چند به درویش سلطان پرست
- نتیجه فصل
فصل هفتم: (در باب تربیت)
- اهمیت تربیت در نهج البلاغه
- اهمیت تربیت از دیدگاه سعدی
- مقدم بودن تربیت خویش بر دیگران
- انسان با تربیت نباید ناسزا گوید
- در مذمت سخن چینی
- در تربیت فرزند
- نتیجه فصل
فصل هشتم: (در باب شکر)
- نکاتی پیرامون اصطلاح شکر
- شکر در قرآن
- شکر در نهج البلاغه
- اقسام شکر
- ارج گذاری شکر
- در شکر خداوند و شکر عافیت
- در ناسپاس از مادر
- شکر بر آزادی
- نتیجه فصل
فصل نهم: (توبه و راه صواب)
- مفهوم توبه و اهمیت آن از دیدگاههای معتبر
- توبه در نهج البلاغه
- دعوت سعدی به راه توبه و صواب
- حکایت نصیحت پیر و جوان در اغتنام فرصت توبه
- سودمندی توبه قبل از مرگ
- نتیجه فصل
فصل دهم: (دعا و مناجات)
- معنای دعا و مناجات
- حافظ در اهمیت و فضیلت دعا گوید
- تضرع و مناجات سعدی در بوستان
- مناجات سیه چرده با خدا
- قبولی دعای بت پرست از جانب خداوند
نتیجه گیری پایانی:
پیشگفتار:
شیخ مشرف الدین، مصلح بن عبدالله، سعدی شیرازی یکی از ستارگان قدر اول آسمان ادب ایران است که در نظم و نثر زبان فارسی را به اعلی درجه ی فصاحت رسانید وی از جوانی روح نا آرام داشت و به گردش در اکتاف جهان و دیدن مردمان راغب بود: گذشته از این میل، هجوم مغول و وجود کشمکشها بین ارکان حکومت خوارزمشاهیان و اتابکان باعث شد که سعدی دل از زادگاه خود بکند و به جهانگردی بپردازد.
سعدی از عصر خود تاکنون جز مشاهیر ادب دنیا و پیوسته در تمام ممالک به عنوان یک بالغه ی عالم ادب شناخته شده است ولی از درخشان ترین چهره های ادب ایران در سراسر دوره هاست در نام و لقب سعدی اختلاف کرده اند. برخی ولی مصلح الدین و برخی مشرف الدین دانسته اند
ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روز دریابی
که در گلستان آمده، تولد او را سال 606 ه دانسته اند این شاعر بزرگ در شب سه شنبه 27 ذی العقده سال 691 در شیراز وفات یافت و در سعدیه شیراز که زیارتگاه صاحب دلان است مدفون شد.
در واقع زندگی سعدی به سه دوره تقسیم می شود: دوران تحصیل، دوران مسافرت، دوران عزلت و عبارت سعدی پس از سفرهای طولانی بار دیگر به شیراز برگشته و به تدوین و تصنیف و سرودن آثار خود پرداخته است کلیات او شامل 23 کتاب و رساله است از مشهورترین و نامدار ترین آنها یکی گلستان است که در 8 باب تصنیف شده است و دیگری بوستان است که در 10 باب سروده شده است.
سعدی و آرمانهای اخلاقی و انسانی وی در بوستان
چکیده
اخلاق زیر بنای، زندگی بشر است و انسانیت در پرتو اخلاق و در سایه ی آن به تکامل می رسد. دو مقوله مهم ((اخلاق و انسانیت)) از جمله ی آرمان هایی هستند که سعدی شیرازی در قالب آرزوهای بزرگ خود، در بوستان برای بشریت طلب می نماید. این دو آرمان بزرگ در ده باب بوستان در لابلای ابیات و در قالب حکایات متنوع به وصف کشیده شده است. در ابواب ده گانه، سعدی ده صفت بارز و پسندیده ی اخلاقی را که رعایت آنها ازجگذاری و تکریم انسانیت و راه رشد و تکامل معنوی بشریت است، یادآور شده است که عبارتند از: عدالت، احسان، عشق، تواضع، رضا، قناعت، تربیت، شکر، توبه، مناجات. در حقیقت بنای با عظمت و ساختمان سعادت اجتماع و ملل و در کل، بشریت در روی ده ستون قرار گرفته که هر یک از بابهای بوستان شیخ اجل، مانند یک ستون این ساختمان با عظمت به شمار می رود. در کل، بوستان سعدی آیینه تمام نمای سعادت بشری است. سعدی شاعر ای کاش و آرزوها و حسرت خورده ی زمان خویش است او رفته ولی آرمانهایش برای بشریت و سعادت آنان هنوز هم به جا مانده است. در یک جمله بگویم: سعدی در بوستان معلم اخلاق و انسانیت و آرمان گرای سعادت و صلح و دوستی برای همه ملل و بشریت است.
بخش اول:
فصل اول:
- مفاهیم اخلاق در فرهنگ نامه ها و سایر منابع ادبی
- تعریف علم اخلاق از دیدگاه علما
- سعدی مرد عاطفه و اخلاق
- سعدی معلم اخلاق و انسانیت
مفاهیم اخلاق در فرهنگ نامه ها و سایر منابع ادبی
الف) اخلاق در لغت نامه دهخدا: اخلاق به معنی خلق و خویها – پسندیده ترین افعال و اخلاق مردمان تقوی است.
پیامبر گرامی فرمود: ((بعثت لا تهم مکارم الاخلاق)) فیلسوفان هستند که ایشان را طبیبان اخلاق دانند که نهی کنند از کارهای سخت و زشت. اخلاق سئیه، اخلاق نکوهیده، خلق به معنی خوش خوی – علم اخلاق: دانش بد و نیک خویها، علم معاشرت با خلق و آن از اقسام حکمت عملیه است و آنرا تهذیب اخلاق و حکمت گویند
ب) اخلاق در فرهنگ نظام: به معنی خویها، خواه نیک باشند و خواه بد
پ) اخلاق در فرهنگ نفیسی: خوی و طبیعت و عادت و طبع و مزاج، عادات و خصال و سلوک
- تعریف علم اخلاق از دیدگاه علما:
الف) علم اخلاق: دانش اخلاق و سجایایی است که موجب می شود جمیع کردار انسان زیبا باشد و در عین حال آسان و سهل از او صادر شود
ب) علم اخلاق: دانش صفات مهلکه و منجیه و چگونگی موصوف شدن و متلق گردیدن به صفات نجات بخش و رها شدن از صفات هلاک کننده می باشد.
ج) علم اخلاق : علمی است به آنکه نفس انسانی، چگونه خلقی اکتسابی تواند کرد که جملگی احوال و افعال که به اراده او از او صادر می شود جمیل و محمود بود
د) علم اخلاق: مجموع قوانین رفتاری که انسان بواسطه ی مراعات آن می تواند به هدفش برسد.
سعدی مرد عاطفه و اخلاق
عاطفه گرایی در اخلاق شرط اساسی است و اخلاق پسندیده و عاطفه لازم و ملزم یکدیگرند و سعدی و اخلاق و عاطفه نیز لازم و ملزم همدیگرند و بوستان سعدی دریچه ای است به سوی دنیای عواطف و اخلاقیات. گفتیم که عاطفه گرایی در اخلاق شرط اساسی است زیرا رفتار اخلاقی هر انسانی مبتنی بر حس هم دردی یا هم دلی است نیرویی که موجب می شود تا انسان در لذت و الم و شادی و غم دیگران شرکت کند ((سعدی به نظریه عواطف اخلاقی بسیاری پای بند است و به همدردی اهمیت فراوان می دهد))
سعدی معلم اخلاق و انسانیت:
سعدی معلم بزرگ و سراینده ی ممتاز شعر تحقیقی و تعلیمی عرفانی در تمام اعصار شعر فارسی است. سعدی معلم اخلاق است و منادی اخوت انسانی، آن جا که می گوید:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک پیکرند
و مبشر عدالت اجتماعی است و او این هر دو را لازمه درک درست از مفهوم آدمیت می داند و هرم آدمیت را چنین تشریح می کند:
توضیح این که اگر آدمیت در جامعه رشد می کند، در کنار آن برادری هم نوع گرایی و هم دردی و نیز عدالت اجتماعی شکوفا خواهد شد در نتیجه راه برای ورود به جامعه ی سعادتمند باز خواهد بود. سعدی دنیای عصر را گمراه، بیمار و محتاج هدایت و تربیت یافته، یاور دارد که تا وقتی نیاز به رفع ظلم و تبعیض و توهم باقی است، تعلیم راستین خود را جز به آنچه بر تربیت و اخلاق و انسانیت دارد، به کار نگیرد.
عشق در کلام سعدی، از عشق به انسان تجاوز می کند و عشق به انسانیت و عالم انسانی می شود و از آنها هم می گذرد به تمام کانیات تسری پیدا می کند و سرانجام به عشق الهی منجر می گردد. سعدی به عنوان معلم اخلاق و انسانیت، گاهی درشتی و نرمی را در تعلیم خود با هم بکار می گیرد و آنجا که می گوید:
درشتی و نرمی به هم در، به است چو رگ زن که جراح و مرهم نه است
سعدی در عالم اخوت و عدالت و آدمیت، این اصل را مطابق آیه ((انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم)) یعنی مومنان برادر یکدیگرند، پس در بین برادرانتان صلح برقرار کنید. جایز نمی داند که برادری از نوع پرخوری آماس کند و برادر دیگر از گرسنگی جز رمقی نداشته باشد زیرا در باور معلم اخلاق و انسانیت چنین نابرابری جای ندارد.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:94
فهرست مطالب:
سپاسگزاری:
تقدیم
چکیده پایان نامه:
فصل اول/کلیات
1- تعریف اخلاق
2- موضوع علم اخلاق
3- فواید علم اخلاق
1- نکاتی چند درباره کلیله و دمنه
2- تاثیر کلیله و دمنه بر ادبیات ایران و جهان
3- اخلاق فردی و اجتماعی
فصل دوم/صفات و ویژگی های اخلاقی در کلیله ودمنه
فصل سوم / اخلاق و صفات پادشاهان
1- عفو وگذشت
2- صبر و حلم
3- تشویق پادشاه به کم گویی و خاموشی و سخن گفتن به ضرورت
4- برخورد پادشاه با زیردستان
5- رعایت حقوق رعیت
6- شناخت لیاقت هریک از زیردستان و اعتماد کردن بر آنان
فصل چهارم
موضوعات متفرقه مربوط به تعالیم اخلاقی و تربیتی کلیله و دمنه
فهرست منابع و مآخذ
چکیده پایان نامه:
این کتاب درباره تعالیم اخلاقی و تربیتی کتاب کلیله و دمنه می باشد که در پنج فصل تدوین گردیده و در هر فصل به مسائل اخلاقی مطرح شده اشاره ای گردیده است:
1- صفات و ویژگی های اخلاقی مطرح شده در حکایات: در این فصل به شرح هر یک از فضایل و رذایل اخلاقی مطرح شده در حکایات اصلی و فرعی پرداخته شده و برای هریک نمونه ای ذکر گردیده است.
2- اخلاق شاهان: محتوای این فصل درباره خصوصیات اخلاقی است که باید پادشاهان خود را به آن آراسته می کردند.
3- خلاصه و بررسی محتوای حکایات کلیله و دمنه از دیدگاه اخلاق: در این فصل ابتدا خلاصه ای از حکایت نقل شده و سپس نکات اخلاقی هر حکایت به صورت جداگانه بیان گردیده است. در ضمن محتوای حکایات نیز از نظر اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است.
4- موضوعات پراکنده مربوط به تعالیم اخلاقی و تربیتی کلیله و دمنه: در این فصل موضوعاتی که در بردارنده نکات اخلاقی هستند، ذکر گردیده اند. موضوعاتی که می توانند در بردارنده ی مفاهیم اخلاقی و تربیتی باشند ولی در زمره ی فضایل و رذایل اخلاقی نیستند.
فصل اول/کلیات
1- تعریف اخلاق
2- موضوع علم اخلاق
3- فواید علم اخلاق
1- نکاتی چند درباره کلیله و دمنه
2- تاثیر کلیله و دمنه بر ادبیات ایران و جهان
3- اخلاق فردی و اجتماعی
مقدمه:
«سپاس و ستایش مر خدای را جل جلاله که آثار قدرت او بر چهره روز روشن تابان است و انوار حکمت او در دل شب تاری درخشان و بخشاینده ای که تار عنکبوت را سد عصمت دوستان کرد ،جباری که نیش پشه را تیغ قهر دشمنان گردانید، در فطرت کاینات به وزیر و مشیر و بمعاونت و مظاهرت محتاج نگشت و بدایع ابداع را در عالم کون و فساد پیدا کرد و آدمیان را به فضیلت نطق و مزیت عقل از دیگر حیوانات ممیز گردانیدو برای ارشاد و هدایت ایشان رسولان فرستاد تا خلق را از ظلمت جهل و ضلالت نفس برهانیدند و صحن گیتی را بنور علم و معرفت آذین بستند.»
(نصراله منشی، به تصحیح و توضیح مینوی تهرانی، 1345: 2)
«کلیله و دمنه قصه انسان است و آنچه درون او می گذرد. قصه آرزوها و تمنّا و خواهش دل است؛ قصه نیرنگ و حیله و دغل انسانهایی است که به آنچه دارند راضی و خرسند نیستند و در طلب دست یافتن به بیشترین و بالاترین ها می باشند. اما این، همه قصه های کلیله و دمنه نیست؛ در این قصه ها، با فطرت پاک وسرشت زیبای انسانی هم روبه رو می گردیم؛ قصه خوبیها و مهربانیها و آدمیت نیز، در کلیله و دمنه به تصویر کشیده شده است.
در یک کلام قصه های کلیله و دمنه، قصه زندگی است با تمام چهره های مختلف و گوناگون آن، هرچند که این قصه ها از زبان حیوانات بیان شده است؛ اما جای پای انسان و خصوصیات انسانی، در تمام زوایای قصه ها مشاهده می گردد.»
(شیرازی ،1375 : 3)
این کتاب مهم اخلاقی و تربیتی هندی که به زبان فارسی ** به عنوان یک منشور اخلاقی در بین اقوام و ملل گوناگون دست به دست میشده است. از آنجا که در پهنای حکایات سرگرم کننده این کتاب، به نتایج اخلاقی مهمی دست می یابیم، بسیار حائز اهمیت می باشد. بنده از سال های قبل با این کتاب آشنا بودم و بارها به مطالعهی حکایات دلنشین آن می پرداختم، لذا برای شناخت هر چه بیشتر و عمیق تراین اثر ارزشمند، پس از کسب نظر از استاد گرانقدر، عنوان «تعالیم اخلاقی و تربیتی کلیله و دمنه» را برای پایان نامه حاضر انتخاب کردم.
پیشینه تحقیق:
اگر چه تحقیقاتی در مورد مسائل اخلاقی و حکمت عملی در کلیله و دمنه انجام شده، اما از آنجایی که اولا زاویه دید و ثانیا عملکرد و روش تحقیق محققان متفاوت است لذا انجام این تحقیق، نتیجه ای متفاوت در بر خواهد داشت. از جمله کتابهایی که در این زمینه قبلا کار شده می توان به پایان نامه «پژوهشی در کتاب کلیله و دمنه از دیدگاه دین و اخلاق و حکمت عملی» از ناهید جعفری و یا به کتاب «اخلاق اساسی کلیله و دمنه» از محمد علی تهرانی و کتابها و مقالاتی از این نوع اشاره کرد، که البته هرکدام با سبک و دیدگاهی متفاوت این کتاب را مورد بررسی قرار داده اند.
هدف تحقیق:
4- هدف از تحقیق حاضر، شناساندن بعد تعلیمی و تربیتی کتاب کلیله و دمنه است برای کسانی که با این اثر آشنایی کافی ندارند.
5- تبیین هر چه بهتر هدف نویسنده کتاب کلیله و دمنه، مبنی بر این که هدف نویسنده فقط نوشتن یک اثر داستانی صرف نبوده، بلکه با هدفی متعالی آن هم با هدفی تعلیمی و تربیتی اقدام به نوشتن چنین اثری نموده است.
روش کار تحقیق:
1- ابتدا با راهنماییهای استاد محترم مفهوم و معنی کلمه اخلاق را از فرهنگهای مهم و معتبر استخراج کردم تا با آگاهی بیشتر به بررسی تعالیم اخلاقی و تربیتی کلیله و دمنه بپردازم.
2- سپس کتابهای مربوط به علم اخلاق، خصوصا اخلاق اسلامی را مورد مطالعه قرار دادم.
3- مصادیق علم اخلاق و موضوعات مهم و برجسته آن را فهرست بندی نمودم.
4- موارد و مصادیق کتابهای اخلاقی را در لابلای داستانهای کلیله و دمنه مورد جستجو قراردادم.
5- هر کدام از داستانها ی اصلی از دیدگاه اخلاق مورد بررسی قرار گرفتند.
در تحقیق حاضر از فیش های تحقیق استفاده شد که در آن موضوعات اصلی و فرعی جدا از هم طبقه بندی شدند و موضوعات اصلی فصلهای پایان نامه را تشکیل دادند و موضوعات فرعی بعنوان زیر مجموعه هر یک از این فصلها قرار گرفتند.
در سرآغاز هر یک از فصلها چکیده ای مختصر از کل فصل بیان کرده ایم تا، خواننده قبل از ورود به فصل با خواندن آن نسبت به موضوعات و مسائل مطرح شده در آن آگاهی مختصری به دست آورد.
لازم به ذکر است نقل قولها عینا و بدون کم و کاست، با ذکر ماخذ و با رعایت امانت و در داخل گیومه نوشته شده اند.
در این پایان نامه همان گونه که ازعنوانش پیداست منبع اصلی استفاده شده، خود کلیله و دمنه است و چاپ سال می باشد. برای توضیحات بیشتر از منابع فرعی نیز استفاده کرده ایم: مانند فرهنگ لغت، قرآن کریم و بعضی کتابهای اخلاقی و اجتماعی.
امید که، این اثر پر نقص و ناچیز مورد توجه اساتید محترم و دوستداران ادب و دانش قرار گیرد.
بماند سالها این نظم و ترتیب ز ما هر ذره خاک افتاده جائی
غرض نقشی است کز ما باز ماند که گیتی را نمی بینم بقائی
مگر صاحبدلی روزی برحمت کند در کار درویشان دعائی
(گلستان سعدی ، 1385 : 33)
در پایان نیز از نام و یاد خداوند یکتا غفلت نورزیده و از زبان سعدی می گویم:
ای کریمی که از خزانه غیب گبر و ترسا وظیفه خور داری
دوستان را کجا کنی محروم تو که با دشمن این نظر داری
(همان : 25)
تعریف اخلاق
در اینجا به معنی و مفهوم کلمه اخلاق در برخی از فرهنگ های مهم و معتبر فارسی اشاره ای می کنیم:
«اخلاق جمع خلق ،خوی ها ،طبیعت باطنی، سرشت درونی علم اخلاق :یکی از شعب حکمت عملی است وآن دانش بد و نیک خویها و تدبیر انسان است برای نفس خود یا یک تن خاص.» (فرهنگ فارسی معین)
دهخدا نیز اخلاق را دانش بد و نیک خویها معنی کرده و آورده است که «اخلاق عبارت است از علم معاشرت با خلق و آن از اقسام حکمت عملیه است و آن را تهذیب اخلاق و حکمت خلقیه نیز نامند.»
در دایرﺓ المعارف اسلامی نیز مفهوم اخلاق این گونه بیان شده است:
«اخلاق، عنوان شاخه ای از علوم انسانی، که در آن از ارزش خویها و رفتار آدمی بحث می شود. باید دانست که این علم نگرشی تاریخی بر خویها و رفتارهای انسان بعنوان اموری واقع، با کوششی برای کشف علل و عوامل طبیعی آنها نیست بلکه مطالعه آنهاست، از این حیث که هر یک در نظام ارزشی معین از چه جایگاهی برخوردارند.»
به منظور درک بهتر مفهوم اخلاق، خصوصا در متون اسلامی، در اینجا به تعاریف علم اخلاق در کتب مختلف می پردازیم:
در کتاب «درسهایی از اخلاق اسلامی یا آداب سیر و ملوک» درباره اخلاق می خوانیم:
«علم اخلاق عبارت است از علم چگونه زیستن البته این چگونگی هم شامل رفتار می گردد و هم شامل ملکات و کیفیات نفسانی. یعنی علم به اینکه انسان چگونه باید رفتار کند، و واجد چه ملکاتی باشد و چه کیفیتی از کیفیات را به دست آورد که متعالی و مقدس باشد، تا در پرتو آن رفتار صحیح، و ملکات حمیده، به سعادت و کمال نهایی خود برسد.»
(حجت الاسلام طاهری، 1376: 12)
هم چنین در کتاب مبانی اسلامی، درباره ی اخلاق چنین تعریفی ارائه شده است: «علم اخلاق ،علمی است که زشتی و زیبایی صفات و ملکات نفسانی انسان، را تبیین کرده و راه درمان و دریافت هر یک را توضیح می دهد.» (امینیان،1381: 11)
در کتاب «اخلاق اسلامی» نیز در مورد علم اخلاق آمده است:
«علم اخلاق، علمی است که صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتار اختیاری متناسب با آنها را معرفی می کند و شیوه تحصیل صفات نفسانی خوب و انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان می دهد.» (دیلمی و آذربایجانی، 1385: 16)
غیاثی کرمانی درباره ی علم اخلاق می نویسد: ««اخلاق» جمع «خلق» است و آن عبارت از هیات و حالت و ملکه ای راسخ در آدمی است که باعث صدور اعمال، خواه خوب و پسندیده و خواه ناپسند و نکوهیده به هسولت و آسانی می گردد.
انسان دارای ظاهری است که «بشریت» نام دارد و باطنی که «آدمیت» خوانده می شود بشریت دارای صورتی به نام «خلق» و آدمیت نیز دارای صورتی به نام «خلق» می باشد و در قیامت که حقایق آشکارا و هویدا می گردند، آدمیان به صورت «خلق» خویش محشور و برانگیخته می شوند.» (غیاثی کرمانی، 1377: 13 و 14)
براساس این تعریف و تعاریف ذکر شده قبلی، علم اخلاق علاوه بر گفتگو از صفات نفسانی خوب و بد، از اعمال و رفتار متناسب با آنها نیز بحث می کند . غیر از این، راهکارهای رسیدن به فضیلت ها و دوری از رذیلت ها، اعم از نفسانی و رفتاری ، را نیز مورد بررسی قرار می دهد.
فواید علم اخلاق
«وَ إنَّکَ لَعلی خُلُقٍ عَظیمٍ.»
ای پیغمبر تو البته دارای خوی بزرگ و بسیار پسندیده هستی. (ن / 4)
«از مسائل مهم حیاتی و اجتماعی که باید زیربنای زندگانی هر انسانی قرار گیرد و انسانها باید هر چه بیشتر به آن توجه و التفات داشته باشند، مساله تخلیه و تحلیه اخلاقی است. چون انسانیت انسان ظهور و بروز پیدا نمی کند مگر با آراستگی به فضایل و پیراستگی از رذائل اخلاقی.» (امینیان،1381 :9)
«چنانکه حق تعالی بر مصطفی ثنا گفت به خلق نیکو و گفت: «انک لعلی خلق عظیم» و رسول (ص) گفت: «مرا فرستاده اند تا محاسن اخلاق را تمام کنم» و گفت: «عظیمترین چیزی که در ترازو نهند، خوی نیکوست.»» (محمد غزالی، به تصحیح احمد آرام: 511)
در اینجا پاره ای از فواید و نقشهای سازنده علم اخلاق را که در کتاب مبانی اسلامی مطرح شده اند، به ایجاز بیان می کنیم:
«1- اخلاق، تقویت کننده روان انسان:
برای توضیح مطلب فوق باید یاد آور شویم که بعد روحانی انسان، با توجه به دلایل مختلف دینی و عقلی از بعد جسمانی انسان برتر و بالاتر است. تمام دانشمندانی که برای کانون وجود انسان، روح و روانی قائلند، بر این عقیده اند که روان انسان بالاتر و شریف تر از جسم آدمی است. این دانشمندان جسم و بدن را به منزله قشر و پوست و روان را به مثابه مغز و لُبّ می دانند.
دلیل مطلب از نظر عقل نیز روشن است؛ زیرا بقا وکیان بدن در پرتو روان است و فنای آن به هنگام قطع رابطه با جان، بدن پیوسته در حال تغییر و تحول و در مسیر فنا و نابودی است. اما روح دائما به جانب تکامل و ابدیت به سوی جهان باقی در حرکت است. برتری روح از بدن از نظر روایات اهل بیت نیز ثابت و مورد قبول است: امیر المومنین (ع) می فرمایند: «در شگفتم که می بینم مردم، شب هنگام که برای آنها غذا برده می شود، خود را به زحمت می اندازند و چراغی روشن می کنند تا ببینند چه چیزی در شکم خود می ریزند اما به هنگام تغذیه روح چراغ عقل را با شعاع علم روشن نمی کنند تا از آثار منفی ناآگاهی و ثمراتی که در اعتقادات اعمالشان وجود دارد ، در امان بمانند.»
از محتوای این روایت به دست می آید که جنبه ی روح برتر از جنبه ی بدن است. بنا براین، وظیفه عقلی و شرعی ایجاب می کند که در تربیت و تقویت آن بکوشیم و از اموری که آن را تهدید و تضعیف می کند، بر حذر باشیم.
راه منحصری که موجب پرواز ملکوتی روح و مانع انحطاط و سقوط آن می شود، تزکیه نفس، یعنی تحلی به فضایل اخلاقی و تجنب و دوری از رذائل است. از این روست که می گویند اخلاق تقویت کننده بعد روانی انسان است.
2- اخلاق، تعدیل کننده خواسته ها:
در توضیح این مطلب باید گفت: تمام کارهای انسان، از خوردن و خفتن و زندگی تشکیل دادن و به طور کلی از مسایل اولیه زندگی گرفته تا جهاد و جنگیدن، اختراع ابزارها و اکتشافات علمی، همه و همه برخاسته از خواسته های درونی است. اگر این غرایز و خواسته ها در میدان وسیع فعالیت خود مطلق و آزاد باشند وبه هیچ وجه تعدیل و کنترل نشوند، انسان را به نابودی می کشانند.
خلاصه مطلق و رها بودن غرایز، نقمت و معتدل و مهار بودن آنها نعمت است. مثلا اگر ریشه غریزه شهوت از زمین کنده شود، دیگر این نفس، نفس انسانی نخواهد بود و چیزی نمی گذرد که توالد و تناسل از میان می رود و نسل انسانی قطع می شود؛ هم چنین اگر غرایز مطلق و آزاد گذارده شوند، مسلما باعث انحراف ها، تجاوزها، فتنه ها و فسادها و دیگر بلاهای خانمان سوز اجتماعی می شود.
اگر بخواهیم غرایز، این نعمتهای گران قدر الهی را از افراط و تفریط رهایی بخشیم و به سر منزل اعتدال و میانه روی برسانیم، باید از مسیر تهذیب و تزکیه نفسانی به سوی این مقصد پیش برویم و با تخلق به فضایل اخلاقی و یا اجتناب از رذایل اخلاقی، غرایز را تعدیل کنیم.
3- اجتماع سالم در پرتوی اخلاق سالم:
اگر در یک جامعه، فضایل اخلاقی رواج داشته باشد و اخلاق اسلامی بر آن حکم فرما باشد، بی تردید آن جامعه از آرامش و سلامت بالایی برخوردار خواهد بود. اگر در اجتماعی، تعاون، همیاری، انفاق، عفت، تواضع، حسن ظن، محبت و به طور کلی، عدالت به معنای وسیع و جامعش حکم فرما باشد، این اجتماع، همان مدینه فاضله خواهد بود که می توان در آن با فکری آسوده و به دور از وحشت زندگی نمود.
گفتنی است که علم اخلاق در اصل یک علم عملی است؛ یعنی باید عقل نظری را با عقل عملی آمیخته نمود. تنها دانستن مسائل، کارساز و ثمربخش نیست؛ یعنی باید پس از علم، عمل نمود.
علم هرچند بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی تلخیص (امینیان، 1381: 13 الی 18)
مولف کتاب «تربیت کودک از نظر اسلام» درباره فواید پرورش علم اخلاق این گونه توضیح می دهد:
«دانشمندان می گویند : انسان حیوان متفکری است که به وسیله عقلش می فهمد که چگونه خواسته های خود را تامین کند و دشواری و مشکلاتش چسان حل نماید و در زندگی اجتماعی، براساس فطرت خداداد، اصولی را به نام اخلاق می پذیرد و حقوق دیگران را محترم می شمارد، اصل تعاون و همکاری را رعایت می کند، از ستمگری اجتناب می نماید.
بنابراین اخلاق جز شخصیت اصلی هر انسانی می باشد و انسان منهای اخلاق در حقیقت تنزل از انسانیت به حیوانیت است. شرافت انسان وابسته به روحیات پسندیده اوست، اگر فردی از نظر علمی دارای عالیترین مدارک باشد ولی از انسانیت و اخلاق نیکو بهره کافی نداشته باشد، فاقد هر نوع ارزشی خواهد بود. بنابراین دانش و پیشرفت علمی هنگامی به حال جامعه مفید خواهد بود که توام با اصول اخلاقی و صفت عالی انسانی باشد. انسان هیچ گاه نمی تواند با مال و ثروت و قدرت، در دیگران نفوذ کند. این اخلاق است که دلهای مردم را تسخیر می سازد. رسول اکرم در این باره فرموده اند: «شما هرگز نمی توانید به وسیله مال و ثروت مردم را به سوی خود جلب نمایید.» پس بوسیله اخلاق نیکو و صفات پسندیده می توان در دلها آشیان گرفت. دلهای انسانها از هر قلعه و حصاری استوارتر است.
چیزی که در گشودن آن موثر است همان اخلاق و انسانیت است.» (رشید پور،1365:6و7)
در کتاب کیمیای سعادت نیز روایاتی درمورد فواید اخلاق نیکو و ضرورت پرورش آن آمده است:
غزالی می گوید:
«یکی در پیش رسول آمد و گفت: «دین چیست؟» گفت: «خلق نیکو» از راست وی اندر آمد و از چپ وی اندر آمد و هم چنین می پرسید و وی همچنین می گفت. باز پسین بار گفت: «می ندانی؟ آنکه خشمگین نشوی!» و از وی پرسیدند که :« فاضلترین اعمال چیست؟»
گفت: «خلق نیکو»
و یا می گوید:
«یکی رسول را گفت: «مرا وصیتی کن» گفت: «هر کجا که باشی از حق تعالی بپرهیز» گفت: «دیگر» گفت: «از پس هر بدی نیکی کن تا آن را محو کند.» گفت: «دیگر» گفت: «مخالطت با خلق نیکو کن» و رسول (ص) گفت: «هر که را خدای تعالی خلق نیکو وی را ارزانی داشت، خورش آتش نکند.»
و نیز در ادامه می فرماید:
«و رسول را گفتند: «فلان زن روز به روزه و شب به نماز می باشد و لیکن بدخوی است و همسایگان را به زبان برنجاند» گفت: «جای وی دوزخست» و رسول گفت: «خوی بد طاعت را همچنان نابود کند که سرکه انگبین را» و رسول (ص) اندر دعا گفتی : «بار خدایا خلق من نیکو آفریدی ، خلق من نیکو بکن» و گفتی: «بار خدایا، تن درستی و عافیت و خوی نیکو ارزانی دار» و پرسیدند رسول را که چه بهتر که حق تعالی بنده را بدهد، گفت : «خلق نیکو» و گفت: «خلق نیکو گناه را همچنان نیست کند که آفتاب یخ را.»
عبدالرحمن بن سمره می گوید:
«نزدیک رسول بودم، گفت: دوش چیزی عجیب دیدم؛ مردی را دیدم از امت خویش اندر زانو افتاده و میان وی و میان حق تعالی حجابی بود، خلق نیکوی وی بیامد و حجاب برگرفت و وی را به حق تعالی رسانید و گفت: «بنده به خلق نیکو درجه بیابد، چنانکه کسی روز به روزه باشد و به شب به نماز و درجات بزرگ اندر آخرت بیابد، اگر چه ضعیف عبادت بود» و نیکوترین خلقی رسول را بود که یک روز زنان اندر پیش وی بانگ همی کردند و غلبه همی داشتند، عمراندر شد، بگریختند، گفت: «ای دشمنان خویش از من وحشت دارید و از رسول خدا حشمت ندارید؟! گفتند: «تو از وی تندتری و درشت تر!» و رسول (ص) گفت: «یا ابن الخطاب، بدان خدای که نفس من به حکم ویست، که هرگز تو را شیطان اندر راهی نبیند که نه آن راه بگذارد وبه راهی دیگر شود از هیبت تو.»
و فضیل می گوید:
«صحبت با فاسق نیکو خود دوستر دارم از آنکه با قرای بدخو» ابن المبارک با بدخویی اندر راه افتاد، چون از وی جدا شد بگریست. گفتند: «چرا می گریی؟» گفت: «آن بیچاره از نزدیک من برفت و آن خوی بد همچنان با وی برفت و از وی جدا نشد.»
وکتانی می گوید: و یحیی بن المعاذ الرازی نیز درباره ی اثرات خوی بد و نیکو می فرماید: «خوی بد معصیتی است که با وی هیچ طاعت سود ندارد و خوی نیکو طاعتی است که با وی هیچ معصیت زیان ندارد.» (کیمیای سعادت، 1388 :511 و 512)
«از این جا می توان دریافت که علم اخلاق ، از پرارج ترین و ضروری ترین علومی است که انسان بدان نیازمند است.
مفاسدی که در جوامع بشری دامنگیر انسان می شود، چه در زندگی فردی (یعنی در رابطه خود و مبدا و معاد خود) و چه در زندگی اجتماعی (یعنی در رابطه با دیگران) وقتی ریشه یابی می شود؛ روشن می گردد که منشا اصلی و علت اساسی آن سه چیز است:
1- جهل و نادانی 2- تبعیت از هوی و هوسهای نفسانی و مخالفت عقل و شرع و خلاصه خروج از اطاعت حضرت حق تعالی 3- غفلت.
علم اخلاق، در ریشه کن کردن این سه بیماری و از بین بردن آنها سهم به سزائی دارد، گر چه مدعی نیستیم که این علم علت تامه برای صفات پسندیده و از بین بردن صفات رذیله است. اما با یقین باید گفت که اگر کسی بخواهد در مقام تذهیب نفس برآید و انسانیت خود را از قوه به فعلیت برساند، و به عنوان یک انسان واقعی (نه صوری) جلوه کند، چاره ای جز تعلیم و بکار بستن تعلیمات اخلاقی ندارد، زیرا تنها علمی که انسان را به عاقبت دردناک و زشت تبعیت از هوی و هوس آگاهی داده، و روش مبارزه با هواهای نفسانی، و تهذیب نفس را به انسان می آموزد ، علم اخلاق است.»
(حجت الاسلام طاهری، 1376 : 26 و 27 )
««حسن خلق» کمندی است که دیگران را در دام محبت اسیر می کند. کیست که از برخورد شایسته خوشش نیاید و جذب چنین انسانی نشود؟
از امام صادق (ع) پرسیدند:
حدّ و مرز اخلاق نیک، چیست؟
فرمود: آن است که:
«اخلاقت را نرم کنی، کلامت را پاکیزه سازی، و با چهره ای باز و گشاده با برادران دینی ات رو به رو شوی.»
گشاده رویی از بارزترین صفات رسول خدا (ص) بود که سهمی عمده در جذب مردم به اسلام و شگفتی آنان به شخص پیامبر اسلام داشت. خداوند درباره این خصلت مردمی رسول اکرم (ص) می فرماید:
«فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظاً غَلیظَ القَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»؛
به خاطر رحمت الهی بود که برای مردم نرم شدی و اگر تند خو و خشن و سخت دل بودی، از دور تو پراکنده می شدند.»» (محدثی، 1388: 43)
«در ارزش و عظمت حسن خلق همین قدر بس، که در قرآن کریم از میان صفات پسندیده و کمالات عدیده رسول گرامی اسلام (ص) تنها اخلاق نیکوی او با وصف عظیم، یاد شده است، با آنکه همه کمالات و صفات آن حضرت عظیم بود. و در بعضی از روایات، اصل «دین» به حسن خلق تعبیر شده است چنانکه در حدیث وارد شده است که شخص به محضر رسول خدا (ص) رسید و از او پرسید که:
«یا رَسُولَ الله (صلّی الله علیه و آله) مآ الدِّینُ؟ فَقالَ حُسْنُ الْخُلْقِ.»
طبق نقل، سائل تا چهار بار سوالش را تکرار کرد و در پاسخ همان را شنید که در ابتدا شنیده بود. و در حدیث دیگر: کاملترین مومن از جهت ایمان، نیکوترین آنها از نظر اخلاق، دانسته شد.» (حجه الاسلام طاهری، 1376 : 19) سوء خلق در بیشتر روایات و احادیث آمده از پیامبر وائمه معصومین نهی شده است. به عنوان نمونه رسول خدا فرموده است:
«أَبَی اللهُ عَزَّوَجَلَّ لِصاحِبِ الْخُلُقِ السَّیّئ بِالتَّوْبَهِ قِیلَ وَ کَیْفَ ذَاکَ یا رَسُولُ اللهِ – قَالَ لِأَنَّهُ إذَا تَابَ مِنْ ذَنْبٍ
– وَقَعَ فِی ذَنْبٍ أَعْظَمَ مِنْهُ.»
خدای عزوجل برای بد خلق توبه نخواسته، عرض شد: یا رسول الله! آن چگونه باشد؟ پاسخ داد: زیرا هر گاه از گناهی توبه کند، در گناه بزرگتری می افتد.»
(ثقه الاسلام کلینی، به ترجمه توضیح از سید مهدی آیت اللهی، 1389 ، ج 4: 16)
و نیز امام صادق (ع) فرمود:
«إنَّ سُوءَ الْخُلْقِ لَیُفْسِدُ الْعَمَلَ – کَمَا یُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ.
بداخلاقی: کردار را تباه می سازد همان طور که سرکه عسل را تباه کند.»
امام رضا (ع) از حضرت علی (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده است:
«لَوْ عَلِمَ الرَّجُلُ مَا لَهُ فِی حُسْنِ الخُلُقِ لَعَلِمَ أَنَّهُ المُحْتاجُ إلیَ خُلُقِ الْحَسنِ فإنَّ خُلُقَ الْحَسَنِ یُذِیبُ الذُّنُوبَ کَمَا یُذِیبُ الماءُ الْمِلْح.»
اگر مرد اگاهی داشت در خوش خویی، چه چیزهایی برای او هست، مسلم می دانست که به خوش خویی نیازمند است، زیرا خلق نیکو گناهان را ذوب می کند، چنان که آب نمک را ذوب می کند.» (قربانی، 1389: 374)
در اینجا نمونه های دیگری از گفتار معصومین درباره ی ارزش حسن خلق، که در کتاب «اخلاق» آمده است، را بیان می کنیم:
از امام باقر (ع) روایت شده: «اِنَّ اَکْمَلَ المُؤمِنینَ ایماناً اَحْسَنُهُم خُلقاً»
هر مومنی خوش اخلاق تر باشد، از نظر ایمان کاملتر است.
از پیامبر اکرم (ص): «ما یُوضَعُ میزان آمریءِ یَوْمَ القیامَهِ اَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الخُلْقِ»
روز قیامت برتر از حسن اخلاق در میزان عمل هیچ بنده ای نهاده نمی شود.
از امام صادق (ع): «اِنَّ صاحِبَ الخُلْقِ الحَسَنِ لَهُ مِثْلُ اَجْرِ القائم.»
پاداش انسان خوش اخلاق مانند کسی است که دائماً در نماز و روزه باشد.
شخصی درباره حسن خلق از رسول اکرم (ص) توضیح خواست
حضرت این آیه شریفه را تلاوت فرمود:
«خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ»
طریقه عفو و رحمت پیش گیر و به نیکوکاری فرمان ده، اگر نپذیرفتند از مردم نادان روی بگردان. (اعراف/ 199)
سپس فرمود حسن خلق آن است که با کسانی که با تو قطع رابطه کرده اند رابطه برقرار کنی و به کسانی که تو را محروم کرده اند بخشش کنی و کسی را که بر تو ظلم کرده عفو نمایی.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: بُعِتْتُ لِاتَمِمَّ مَکارِمَ الاخْلاقِ.»
من مبعوث شدم تا اخلاق نیکو را تکمیل کنم
خدای تعالی می فرماید: لَقَدْ کانَ لَکُم فی رَسولِ اللهِ اُسوهٌ حَسَنَهٌ.»
البته رسول خدا برای شما الگوی خوبی است (قلم : 4)(تلخیص شبر 1389: 25 الی 27)
در کتاب «فضیلتهای اخلاقی» درباره ی فواید و ضرورت پرورش علم اخلاق در جوامع بشری می خوانیم: «بی تردید، اخلاق و تربیتهای دینی به عنوان بزرگترین پشتوانه های معنوی می توانند به زندگی انسانها معنا و مفهوم صحیح بخشیده و برای علوم و دانشهای بشری نیز راهنمایی مفید در جهت بهبود وضع انسانها بوده و خط روشی را در سیر تکاملی آن ارائه و تبیین نمایند، زیرا هر جامعه ای که با وجود عالمان و دانشمندان از اخلاق به معنای صحیح خود دور مانده، به نابودی و سیه روزی دچار گردیده است؛ چرا که در این جوامع دانشمندان نیز به خدمت تباهی درآمده اند. و لذا بزرگان فرموده اند:
«اَلْعِلْمُ وَالدّینُ تَوْ أَمانِ اِنِ افْتَرَقا اِحْتَرَقا».
زیرا علم و دین بایستی با یکدیگر پیوند ناگسستی داشته باشند و اگر این دو از یکدیگر جدا شوند، آتشی به پا می شود که خسارات سنگینی را به بار می آورد. و بشریت تاکنون از این رهگذر متحمل ضربات سهمگین شده است. بهترین گواه بر این مدّعا، جهان غرب، سرزمین غروب انسانیّت می باشد. مغرب زمین هر چند که از نظر علم و صنعت و تکنیک پیشرفتهای فراوانی نموده است، ولی به گواهی آمارها و نشریات منتشره از سوی خود آنان و شاهدانی صادق و فریاد اندک دردمندانی دلسوز از متن خود آن جوامع، از نظر اخلاق به شدّت سقوط کرده است و این چیزی جز نتیجه بی اعتنایی به معنویت و اخلاق نیست. (تلخیص غیاثی کرمانی، 1377: 11 و 12)
نکاتی چند درباره کلیله و دمنه
«بحقیقت کان خرد و حصافت و گنج تجربت و ممارست است، هم سیاست ملوک را در ضبط ملک بشنودن آن مدد تواند بود و هم اوساط مردمان را در حفظ ملک از خواندن آن فایده تواند شد. و یکی از براهمه هند را پرسیدند که "می گویند بجانب هندوستان کوههاست و در وی داروها روید که مرده بدان زنده شود، طریق به دست آوردن آن چه باشد ؟" جواب داد که «حفظت شیئا و غابت عنک اشیا» این سخن از اشارت و رمز متقدمان است، و از کوهها علما را خواسته اند و از داروها سخن ایشان را و از مردگان جاهلان را که بسماع آن زنده گردند و بسمت علم حیات ابد یابند ، و این سخنان را مجموعی است که آن را کلیله و دمنه خوانند و در خزاین ملوک هند باشد، اگر بدست توانی آوردن این غرض بحصول پیوندد.» (نصراله منشی ، 1345 : 19)
یکی از پر آوازه ترین داستانهای تمثیلی هندوان، که در جهان شهرت بسیاری یافته، کلیله و دمنه است. نام این کتاب که بی شک، پس از ترجمه به زبان پهلوی برآن نهاده شده، ماخوذ است از دو کلمه «کرتکا» و «دمنکا» نام هندی دو شغالی که باب نخست کتاب به ذکر داستان آن دو آغاز می گردد، و در زیر این دو نام، دو دوست دیرین و دو یار موافق را با دو عقیده مخالف نشان می دهد، یکی جاه طلب و مقام جوی و حیله گر و مکر اندیش و آن دیگر، دوراندیش و محتاط و دوربین و عزلت گزین. دمنه، قهرمان اصلی داستان است و باب نخست، شرح حیله ها و دسیسه هایی است که وی در برانداختن شنزبه که در دربار شیر تقرب یافته بود، به کار برده، و سرانجام به پیروزی او این نیرنگ پایان می یابد. کلیله، جز در مواردی معدود، در داستان دیده نمی شود، لیکن نام او با نام دمنه، پس از ترجمه در یک ردیف بر این کتاب نهاده شده است.
این دو نام، پس از ترجمه کتاب به زبان پهلوی، به صورت «کلیگ» و «دمنک» درآمد، و هنگام ترجمه به زبان عربی، «کلیله» و «دمنه» خوانده شد، و نام اصلی کتاب، یعنی نام ابوابی که نخستین بار از هندی به پهلوی ترجمه شده در زبان سنسکریت، «پنجاتتر» به معنی «پنج کتاب» یا «پنج باب» و یا «پنج حکمت» بوده است.
کتاب «پنجاتنتر» قدیمی ترین مجموعه ادبیات تمثیلی موجود هندوستان است که شامل پنج داستان، و یا پنج باب بوده و هریک از داستانهای کوتاه و ابواب مختصر، مشحون به اندرزها و پندها و حکمت های دلپذیر و آموزنده بسیار است.
در هر یک از پنج فصل پنجاتنتره، حکایتی اصلی آمده است که در کنارش حکایت و یا حکایتهای فرعی نیز به چشم می خورد. حکایتهای فرعی را یکی از شخصیت های حکایات اصلی بیان می کند. گاه در داخل حکایت فرعی، حکایت فرعی دیگری نیز وجود دارد. به عبارت دیگر، گاه شخصیت یکی از حکایتهای فرعی، حکایت فرعی دیگری را برای دیگری بازگو می کند.
در این حکایتها همه نوع رفتار انسانی به حیوانات نسبت داده می شود. گاه حیوانات، راه زهد و پرهیزگاری را در پیش می گیرند، گاه به مطالعه وادها [=سرودهای مقدس هندوان]، ادای مراسم مذهبی و گفتگو درباره خدایان و قهرمانان می پردازند، و گاه خوی حیوانی خویش را به نمایش می گذارند. هر چند هسته اصلی کتاب را حکایات منثور می سازد، پندهای منظوم، چون نگینی در لابه لای جملات کتاب می درخشد. پندها را از آن رو به نظم کشیده اند که به راحتی به خاطر سپرده شوند.
در دوره پادشاهی ساسانیان – روزگار خسرو انوشیروان - طبیب دانایی به نام «برزویه» پنچاتنتر را از هند به ایران آورد و آن را به زبان پهلوی ترجمه کرد و ابواب و حکایات چند بر آن افزود که اغلب آنها از مآخذ دیگر هندی بود .از جمله این مآخذ، می توان مهابهاراتا را نام برد، که از بزرگترین حماسه هندوان و منظومهای در دویست و پانصد هزار بیت است. (ایمانی، 1382: 5 و 6 )
«نصراله منشی در روزگار غزنویان به ترجمه این کتاب روی می آورد که اکنون ترجمه نصراله منشی پس از گلستان سعدی، دومین کتاب نثر فصیح فارسی است.» (همان: 10)
سعدالدین در مقدمة الکتاب، کلیله و دمنه را ستوده است و آن را مانند تاجی گوهرنشان که با مرواریدهای برگزیده و درخشان زینت یافته و بر سر نازندگان برتری یعنی نویسندگان نثرهای مصنوع جای گرفته یاد کرده است. (ورادینی، تصحیح خطیب رهبر، 1366: ص ب مقدمه)
دکتر موسوی در شرحی که بر کلیله و دمنه نصراله منشی نوشته، می فرماید: «این کتاب پر مغز و بی نظیر «متضمن روش خردمندانه زندگی» و درس تدبیر و حکمت بوده و «به قصد بیدار ساختن وجدان جوانان در جهان سیر کرده است».
(1384: 14)
«به قول مرحوم استاد یوسفی: جهان کلیله و دمنه، عالم تمثیل هاست و هر پاره ای از آن نمودار نکته ای و پندی. هر یک از جانوران در قصه ها، در خور توجه است و هر عمل و رفتار و گفتاری گوشه ای از زندگی را در آن اعصار نشان می دهد. از این رو اگر گفته شود کلیله و دمنه از جهتی حالتی مجازی و استعاری داشته سخنی ناروا نیست.» (همان: 16)