فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:176
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول: ضوابط اخلاق پزشکی
فصل دوم: روانپزشکی قانونی
فصل سوم: ضوابط اخلاقی روانشناسی
فصل چهارم: استانداردهای اخلاقی مشاوران
فصل پنجم: ملاحظات اخلاقی استفاده از فنون در گروه درمانی
فصل ششم: منشور اخلاقی مدد کاری اجتماعی
فصل هفتم: ضوابط اخلاقی درمان در اسلام
فصل هشتم: جنبههای اخلاقی و اجتماعی روان آزمایی
فهرست منابع:
چکیده:
دو موضوع مهمی که در رابطه درمانی میتواند به موفقیت ارتباط درمانی و یا برعکس شکست و عدم موفقیت این رابطه بینجامد عبارت است از: تخصص و تواناییهای درمانگر و دیگری میزان اعتقاد و اطلاع درمانگر به مسایل اخلاقی و توانایی او در رعایت پایبندی و انعکاس چنین نگرشی به مراجع.
یک مرکز رواندرمانی اعم از روانپزشکی، روانشناسی و یا مشاورهای معمولاً باید دستهای از تخصصهای مختلف درمانی را در داخل مجموعه خود داشته باشد تا هر مراجع به فراخور حال خود و مشکل خود به متخصص مربوطه مراجعه کند بنابراین وجود همه متخصصان درمانی در یک کلنیک یا مرکز درمانی ضرورت داشته و میتواند نیازهای مراجعه کلیه مراجعان اعم از مسایلی که سطحی و در حد راهنمایی بوده یا مشکلات معمولی و در حد مشاورهای و یا اختلالات بسیار شدیدی که نیازمند تشخیص روانشناس و همکاری روانپزشک در بکارگیری روشهای رواندرمانی و استفاده از دارو درمانی و شاید هم بیشتر و عمیقتر باشد، برآورده سازد. این مجموعه درمانی را میتواند پزشک، روانپزشک، روانشناس، مشاور، مددکار اجتماعی، گفتار درمانی و حتی یک مشاور حقوقی و مشاور روحانی در حد مورد نیاز اداره کند. تک تک اعضای این مجموعه تخصصهای کاملاً متفاوت از هم دارند اما به هر حال در رابطه درمانی با مراجع باید پایبند به یک سری از اصول و ضوابط اخلاقی باشند که لزوم اطلاع، اعتقاد و عمل به آنها به ضرورت پیش برد و توفیق درمانی را نتیجه خواهد داد. لذا در یک رابطهی درمانی آنچه جدا و دور از هرگونه ضوابط و مقررات قانونی کنترلی حاکم بر جامعه مطرح میشود اصول اخلاقی حاکم بر این رابطه است که هر حرفه رواندرمانگری برای خود اصول و ضوابط خاصی را در نظام نامه سازمانی یا انجمنی خود دارا است. خود اصول و ضوابط اخلاقی حاکم بر روابط مشاورهای در همه حرفههای درمانگرانه معمولاض از اعتقادات مذهبی، ارزشهای انسانی و سنتهای رایج اجتماعی بینالملل، فرهنگها و جوامع نشات گرفته و در کل یکسان است. هرچند که ممکن است در حرفههای مختلف درمانی و فرهنگهای حاکم بر هر اجتماع و به تبع شخصیتهای متفاوت، درمانگران به اشکال و سیاق مختلف ضوابط اخلاقی را اجرا و پیاده کنند. اما در هر حال در یک جمله آن، از داشتن رابطهی انسانی و در خدمت مراجع حکایت دارد این کتاب مجموعه ضوابط اخلاقی و قانونی لازم اجرا را در رابطهی بین درمانگر و درمان شونده که کم و بیش با هر نوع درمان روانی و عاطفی سرو کار دارند در خدمت درمانگران و علاقمندان موضوع کتاب قرار داده است اما از آنجایی که اداره جلسات درمانی بر عهده درمانگران است، لذا لازم است درمانگران به اصول و ضوابط اخلاقی که در رابطه درمانی باید رعایت کنند آگاه بوده و بدان عمل کنند.
مطالب این کتاب اصول و ضوابط اخلاقی تایید شده و تصویب شده انجمنهای بینالمللی تمام حرفههای روان درمانگری است که در حال حاضر از همهی درمانگران انتظار میرود به آن آگاه بوده و آن را در درمان بکار گیرند. بنابراین برای هر مرکز مشاورهای، روانشناسی، روانپزشکی و حتی مرکز پزشکی اعم از مراکزی که بهصورت خصوصی و یا گروهی اداره میشوند، لازم است که چنین مجموعهای از ضوابط و اصول اخلاقی یا قانونی را برای اطلاع از چگونگی روابط مشاورهای و رواندرمانی با مراجع خود داشته باشند. متخصصین حرفههای درمانی، در هر وزارتخانه و اداره و سازمانی که باشند از جمله: وزارت آموزش عالی، وزارت بهداری و دانشگاههای علوم پزشکی و ادارهی بهزیستی و نیز وزارت آموزش و پرورش در مرازک مشاورهای و در هر مدرسه از آن و سایر مراکزی که مشاوران در آن فعالیت دارند، میتوانند از این مجموعه از ضوابط اخلاقی در درمان روانی بهرهگیرند، ضمن این که در کلاسهای فوق لیسانس و دکترای روانشانسی و مشاوره همین عنوان یعنی «مسایل و ضوابط اخلاقی در درمان» به عنوان یک واحد درسی تدریس میشود. این کتاب محدودیت وجود منابع مناسب در این زمینه را رفع کرده و نیاز مدرسین این واحد درسی و نیز دانشجویان مشاوره و روانشناسی را تا حدی تامین میکند.
مقدمه
رسول خدا(ص): «کاملترین مردم از لحاظ ایمان خوش خلقترین آنهاست.»
«روز قیامت در ترازوی کسی چیزی بهتر از حسن خلق گذاشته نمیشود.»
بحث مطالب اخلاقی برای روشن شدن افکار جامعه بسیار ضروری است. همین بحث و جدلها است که اختلاف عقاید را به حداقل میرساند و بدینوسیله و با نقد و بررسی و سنجش عقاید مختلف آن چه را که عقل میپذیرد و حقیقت بهنظر میرسد مورد پذیرش نیز قرار میگیرد.
در فلسفه اخلاق در اسلام همواره دو مساله مطرح است: اول این که زندگی چیست؟ دوم این که آدمی برای رسیدن به این غایت چگونه باید رفتار کند؟
چگونه رفتار کردن انسانها بهنحوی که به یک نظام اعتقادی و فکری محکم و خلالناپذیر متکی بوده باشد خواسته هر فردی است. یونگ در این باره مینوسد: «در بین بیماران من (بالاتر از 35 سال) حتی یک نفر نبود که مشکل او در نهایت یافتن یک جهان بینی نبوده باشد.» در بعد نظری و در میر کشف قوانین اجتماعی، ایدئولوژیها میتوانند برخی از شیوههای تحقیق را ابلاغ، تشویق و ترویج نموده یا برخی دیگر را ممنوع اعلام نمایند. درمانگری هم که به امر درمانی اشتغال دارد در روند تکامل عمکرد درمانی خود که هم اکنون مورد استفاده قرار میگیرد، قالبی مقبول یافته که در هر جامعهای هم کارآمد بهنظر میرسد. فرایند رویارویی که در یک طرف آن مراجع دردمن و نیازمند و در طرف دیگر مشاور قرار دارد که فردی است متخصص و توانمند و در جهت یاری مراجع حضور دارد. در زمینهی درمان، مسایل اخلاقی همان استانداردهای صحیح و غلط پذیرفته شده هر اجتماعی است که تعیین کنندهی حقوق و ضوابط درمانگر و مراجع بوده و امتیازاتی را به مراجع بهعنوان صاحب حقوق اجتماعی و انسانی قایل بوده و درمانگر رادر کار با مراجع به آن محدود و پایبند میکند. بنابراین عملکرد هر درمانگر بهعنوان نماینده حرفهی خویش در قالب تعریف و ملاکهای حرفه تلقی شدن، وابسته به «اعتماد عمومی» است که به شاغلین آن حرفه اجازهی فعالیت میدهد.
«اعتماد عمومی» از سه باور عامه نسبت به حرفه سرچشمه میگیرد. نخست: اعتماد عمومی مبتنیبر این باور است که حرفهایها هم دارای صلاحیت تخصصی و کارآیی ویژهای هستند که عموم مردم از آن بیبهرهاند. دوم: باور عموم این است که حرفهایها هم خودشان بهکار خود سامان میدهند و هم جامعه برای حفظ مصالح عموم به کار آنها رسیدگی میکند اعتقاد به وجود مجموعه قوانین یا اصول و استاندارهای حاکم بر عملکرد حرفهایها، جزیی از باور عمومی است. انتظار میرود که این اصول بیشتر حافظ رفاه عمومی در مقابل مصالح خود حرفهایها باشد. سوم: باور عموم بر این است که انگیزهی واقعی و حاوی عملکرد اعضای یک حرفه، خدمت به مردم است که فوق مصالح شخصی و حرفهای خود آنها است.
باتوجه به مسایل فوق، از آنجایی که مسایل اخلاقی، ریشه در اعتقاد عمومی دارد از اهمیت ویژهای برای تمام اعضای حرفهای برخوردار است. زیرا هر گاه رفتار غیراخلاقی، غیره حرفهای یا غیر مسوولانه یکی از اعضای حرفه موجب تغییر باور عمومی نسبت به حرفه شود، صدمهی آن دامنگیر تمام اعضای آن حرفه خواهد شد و توان عملکرد همهی آنها را بهعنوان متخصص تقلیل میدهد. از این رو صلابت و پیشرفت آتی درمانگری، بهعنوان یک حرفه در توسعه به قدرت آن برای جلب اعتماد عموم بستگی کامل دارد.
مسایل اخلاقی درمانی مفصل بوده و از جمله آن میتوان به ارزشهای اخلاقی درمانگر، مسایل شخصی و شخصیتی درمانگر، کارایی و کارآموزی حرفهای، رعایت حقوق مراجع از قبیل رازداری، ضوابط رابطه درمانگر و مراجع، مسایل تفاوت فرهنگی درمانگر و مراجع، فرایند قضایی، مستمری کردن و ترخیص اجباری، حق درمان، خدمات غیرشخصی، رابطه با همکاران، سهلانگاری حرفهای، استفاده از فنون فیزیکی، وسایل و شیوهای سنجش و تفسیر آزمونها که به انحای مختلف در حرفههای رواندرمانگری بهکار گرفته میشوند را میتوان نام برد. مسایل فوق گاهی به دو قسمت اخلاقی، قانونی تقسیم میشوند اما عمدهی مسایل اخلاقی است که تقریباً تمام انجمنهای حرفهای مربوط به رشتههای پزشکی، روانپزشکی، روانشانسی، مشاوره، مددکاری، نظامنامه یا مجموعه مسایل اخلاقی انجمن خود را منتشر کردهاند و از اعضای حرفهی خود انتظار دارند که بر طبق آنها عمل کنند و اگر عضوی از عمل به آنها سربازند، به اخراج او از عضویت در آن حرفه منجر خواهد شد. رعایت قانون حقوقی و نظامنامهها و عملکرد مسوولانه ، اگر امری درونی باشد فوقالعاده با ارزش خواهد بود تا این که الزام و اجباری قانونی داشته باشد و چه بهتر که درمانگری هم فردی معتقد و پایبند به اصول مذهبی، اخلاقی و انسانی باشد که تبعیت از نظامنامههای اخلاقی و اجرای ضوابط آن، ضمانت اجرایی دقیقتری خواهد داشت.
در کل میتوان گفت که هدف از تدوین نظامنامههای اخلاقی، راهنمایی متخصصین، حمایت از مراجعان، حراست از استقلال متخصصین و پیشبرد پایگاه و منزلت حرفه است. امید است این مجموعه بتواند اطلاعات لازم را از ضوابط اخلاقی و قانونی عملکرد درمانگر، در اختیار موسسات، سازمانها، مراکز مشاوره و افرادی که به هر نحو در ارتباط با درمان و مسایل درمانی کار میکنند قرارداده و مورد استفاده واقع گردد.
فصل اول
ضوابط اخلاق پزشکی
فهرست فصل اول: ضوابط اخلاق پزشکی
سوگندنامهی بقراط
سوگندنامهی دانشکدهی ژنو
سوگندنامهی دانشکده دانشگاه تهران
قوانین بینالمللی اخلاق پزشکی
رابطهی پزشک و بیمار
معاینهی بیمار
حق انتخاب پزشک
مواظبت از بیمار
سووال بیمار
رضایت بیمار برای مراجعه
مشاورهی پزشکی
دعوت شبانه و اورژانس
مراعات حال بیمار در بیمارستان
مواظبت از پیرها
مواظبت از کودکان در بیمارستان
اطلاع دادن تولد نوزاد غیرعادی به والدین
دستور پزشک
دیکوتومی
جامعه یا فرد
رفتار شخص پزشک در جامعه
پزشک و مقررات زمان جنگ
پزشک و مذهب
پزشک و امور جنسی
رابطهی پزشک با سایر پزشکان
پزشک و داروساز
قصور در درمان
سقط جنین
وسایل و قرصهای ضدبارداری
تلقیح مصنوعی
عقیم سازی
اخته کردن
مثله کردن
انتقال جنین
حقیقت گویی
رازداری
مواظبت از بیمار مشرف به مرگ
مرگ مغزی
قتل از روی ترحم
خودکشی
تغذیهی اجباری
شکنجه
تقسیم عادلانه خدمات بهداشتی و درمانی
دارو و مصرف آن
پلاسبو
تزریق
دوپینگ
رادیاسیون
آگهی و تبلیغ برای مطب
صدور گواهی
آزمایش روی انسان
اعلامیهی هلسینکی
کالبد شکافی
انتقال و پیوند اعضا
روان جراحی یا جراحی مغزی
هیپنوتیزم
تن ز جان و جان ز تن مستور نیست لیک کس را گوش جان دستور نیست
فلاسفه فقط میتوانند روح بشر را بهبود بخشند اما پزشک خیرخواه میتواند جسم و روح، هر دو را بهبود بخشد.
محور کار و فعالیت پزشک، انسان است. انسانی که همراه با پزشک و در ارتباط با سایر انسانها، در اجتماع زندگی میکند. بنابراین کلیهی مصایب، مشکلات و ناراحتیهای اجتماعی جامعهی انسانی را هر انسانی منجمله خود پزشک نیز بهعنوان یک انسان، به اشکال متفاوت متحمل است.
با این که رواندرمانگران در رفع مشکلات اجتماعی و روانی مردم تخصصهای ویژهای را کسب کردهاند. اما پزشک و علم پزشکی هم از قاعدهی مشکلات اجتماعی و روانی بیماران خود چندان دور و جدا نیست. به همین دلیل هم با این که علم پزشکی جزو رشتههای رواندرمانگری نیست. اما به خاطر ارتباط تنگاتنگ آن با مسایل اجتماعی و روانی، ضوابط اخلاق پزشکی هم در کنار نظامنامههای اخلاقی حرفههای رواندرمانگری در این چهارچوب گنجانیده شد.
اولین نظامنامهی اخلاقی مدون، سوگند اخلاقی بقراط طبیب، در باب درمان طبی است. سایر نظامنامههای اخلاقی در حرفههای رواندرمانگری، هر یک بهنحوی از قالب کلی سوگندنامهی بقراط سرچشمه گرفته و بعد از آن تنظیم یافتهاند. هر بند از سوگندنامهی بقراط، بهنحوی با مسایل روانی در ارتباط است. چه موضوع آن انسان است و برای شناخت انسان باید او را از هر دو بعد جسمی و روانی مورد مطالعه قرارداد. اصولاً فرایند روانی و جسمانی از همدیگر جدا نیستند که بهتوان برای هر یک نظامنامهای جدا، بدون هیچگونه ارتباط متداخل با یکدیگر تنظیم نمود. از آن گذشته، پزشت برای موفقیت در امر درمان طبی خود هم نیاز به شناخت کافی خود، شرایط خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی بیماران و در کل، به اطلاعات روانشناسی نیاز دارد. حتی در عملکرد درمانی هم همهی رواندرمانگران و در کنار آنها، اطبا نیز، از یک اصول کلی و یکسان تعیین شده در نظامنامهها، با بیماران برخورد میکنند. چه ضوابط اخلاقی مربوط به انسان بوده و صرفاً از نظر نحوهی عملکرد تخصصی است که درمانگران به طرق متفاوت در آن عمل میکنند. لذا در کنار نظامنامههای اخلاقی روانپزشکی، روانشناسی مشاوره، رواندرمانی گروهی و مددکاری اجتماعی، سوگندنامههای مهم و ضوابط اخلاقی پزشکی هم آورده شد تا هم همهی نظامنامههای حرفههای درمانگری در کنار هم یکجا بوده و هم امکان مطالعهی همهی آنها برای اطبا، روانپزشکان، روانشناسان، مشاوران و مددکاران و حتی بیماران و یا مراجعان که بهعنوان طرف ذیحق، به این متخصص مراجعه می:نند، بوده باشد. چنین امکانی منجر به افزایش شناخت اطبا و رواندرمانگران از نظامنامههای اخلاقی و عملکرد حرفهای آنها، که گونهای اطلاعات جنبی اما مهم است خواهد شد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:40
فهرست مطالب:
مقدمه:
نتیجه :
مدیران مقررات دانشگاهی :
تربیت مدیریت انضباطی
حقوق والدین و مسئولیت ها
توقعات و ملاکهای رفتاری دانش آموزان
مسئولین انضباطی مدرسه
راهنمای کلی برای دسترسی به تنبیه انضباطی
اجرای انضباط :
گزارشات رفتاری
گزارش رفتاری بعدی :
گزارش رفتاری- فقدان آبرو :
تکنیک های مدیریت انضباطی
روشهای کلی برای حل مشکلات مدرسه
سطح تخطی/ بدرفتاری دانش آموز
سطوح رفتاری- اصول اخلاقی دانش آموز
سطح اول- رفتار مختل کننده- قانون شکنی جزئی
سطح اول- انتخاب های انضباطی
سطح دوم- رفتاری که با عملکرد منظم در کلاس و یا مدرسه تداخل دارد
سطح سوم : رفتار جدی و یا مختل کننده
سطح سوم – انتخاب انضباطی
مقدمه:
طبق اصول تحصیلاتی تگزاس (TEC) و قوانین مربوطه ، گوس کرک CID عضو هیئت علمی طرح مدیریت انضباطی زیر (طرح) و اصول اخلاقی دانش آموز (اصول) را پذیرفته و لازم است که در ملاقاتهای انجام شده در سوم جولای 2001 باشد.
در آغاز هر سال تحصیلی ، طرح مدیریت انضباطی شامل سیاست ها و مقررات حقوق و تعهدات دانش آموز و اصول اخلاقی دانش آموز و انتظارات مورد نظر دانش آموز باید بین تمام دانش آموزان ، والدین ، معلمان و مدیران پخش شود. هر والد و دانش آموزی همچنین باید با سیاست ها و آیین نامه ها که در مطالب فهرست شده در راهنمای دانشجو دانشگاه و پوشه ها و آئین نامه های انضباطی دانشگاهی است. سالانه هر دانش آموز و والدینش باید اظهاریه ای امضاء کنند (فرم شناسایی دانشجو/ والدین) که آنها دریافت کرده و طرح مدیریت انضباطی گوس کرک (CISD) و اصول اخلاقی دانشجو را خوانده و تعهدات که در این مورد طرح شده را تائید می کنند.
نتیجه :
تحصیلات در این جامعه تعهد با اهمیتی از منابع انسانی و مالی را نشان می دهد. سودی که دانش آموز از این سرمایه گذاری به دست می آورد خیلی زیاد وابسته به رفتار دانش آموز در آموزش و پیروی دانش آموز از استانداردهای بالای رفتاری است.
مدارکی که به دنبال پاسخ خاص دادستان به درخواست های بخش 37 اصول تحصیلاتی تگزاس (TEC) آمده است. مدرسه از طرح مدیریت انضباطی و اصول اخلاقی دانشجو استفاده می کند که شامل قوانین و نتایجی پیشرونده برای بدرفتاری است. قانون مدیری را نیاز دارد برای مشخص کردن بدرفتاری که ممکن است و یا باید در یک دامنه نتایج انضباطی بخصوص نتیجه دهد. این اصل نتیجه همکاری بین مدیر ، کارمندان دانشگاه ، والدین و دیگر اعضای جامعه است. اصول ، که توسط هیئت علمی تائید شده ، اطلاعاتی را ارائه می کنند و سرپرستی دانش آموزان و والدین در ارتباط با ملاک های رفتاری و نتایج بدرفتاری است.
مدیران مقررات دانشگاهی :
مدیر و یا ناظم هر دانشگاهی توسط هئیت مدیره ای ، به عنوان مدیران مقررات دانشگاهی طراحی شده است.
برای دانشگاهی که :
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:158
فهرست مطالب:
فصل اول : مقدمه
مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر
رشد ملاک های اخلاقی
بیان موضوع
هدف پژوهش
ضرورت و اهمیت پژوهش
تاریخچه مختصر در جهان و ایران
مفهوم اخلاق با چه مفاهیم دیگری در ارتباط است؟
فصل دوم : پیشینه پژوهش
ماهیت اخلاق
مفهوم رشد اخلاقی در نوجوانی و جوانی
زمینه های اجتماعی و فرهنگی رشد
تعریف واژه ها
نکاتی درباره چگونگی تحول اخلاقی
دیدگاه های روان شناختی درباره اخلاق
دیدگاه بد سرشت بودن ذاتی انسان
رشد اخلاق در کودک
روش آموزش اخلاق
تعریف اخلاق
شاخص اخلاق
رشد اخلاق
رشد شناختی
تحول شناختی از دیدگاه پیاژه
رشد اخلاقی از دیدگاه پیاژه
مرحله استقلال اخلاقی
رشد اخلاقی از دیدگاه کهلبرگ
محدوده سنی در رشد قضاوت اخلاقی
روش تحقیق در اخلاق
آموزش اخلاق
فصل سوم : روش شناسی
موضوع پژوهش
سوال های پژوهش
فرضیه های پژوهش
تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش
روش پژوهش
نوع پژوهش
ابزار پژوهش
شیوه نمره گذاری
جمعیت پژوهش
نمونه پژوهش
روش انتخاب آزمودنی
تجزیه و تحلیل آماری
تجزیه و تحلیل کیفی
روش های جدید در سنجش قضاوت های اخلاقی
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل نتایج
توصیف اطلاعات
فصل پنجم : تبیین فرضیه
تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش
محدودیت ها
پیشنهادات
فهرست منابع
فصل اول
مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر:
در عصری زندگی میکنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوقالعاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار میگیرند. در بسیاری از عرصههای نوین کار و زندگی اگر انسانها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیفتر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسانها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمدهاند.
دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ بحرانهای اقتصادی و سیاسی و انقراض باورهای سخت گیرانه سنتی تضعیف دستگاههای امنیتی را به همراه آورده است؛ و نهادهای گوناگون جامعه، محکوم به انشقاق و از هم پاشیدگی، توان نظارت بر اعمال اعضای خود را از دست دادهاند. در نتیجه، حوزههایی از زندگی اجتماعی که بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاکم است به طور مداوم در حال تکثیر و گسترش هستند. در این شرایط تنها اخلاق است که به علت موقعیت استعلایی خود میتواند، انسانها را به جدی گرفتن مسئولیت خود در قبال یکدیگر فرا خواند.
اما امروزه آموزههای اخلاقی نیز در وضعیتی بحرانی قرار دارند. بنیادها، مراجع و تکیه گاههای سنتی احکام اخلاقی، تا حد معینی مشروعیت خود را از دست دادهاند و هیچ گونه الگوی رفتاری معینی – حداقل برای نسل جوان – وجود ندارد.
هنجارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و آموزشهای فلسفی، سه بنیاد اصلی ترویج آموزههای اخلاقی، هر یک به نوعی، دیگر از اعتبار و نفوذ دیرینه خود برخوردار نیستند.
هنجارهای اجتماعی، از یک سو، حالتی آن چنان مجرد و عام پیدا کردهاند که هیچ تکلیف مشخصی را برای کسی تعیین نمیکنند و از سوی دیگر، دلیل انشقاق جامعه و تضعیف نهادهای اجتماعی اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست دادهاند. در سطح کلی زندگی اجتماعی، مشروعیت هنجارهای اجتماعی چندان ضربه نخورده است، اما این هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نیستند که فرد را از تکروی و بیتوجهی به منافع جمع باز دارند.
به علاوه فرد نیز دیگر از آن توان، شهامت و امکانات برخوردار نیست که بتواند به صورت خودانگیخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواری، اخلاقی عمل کند.
قدرت عظیم نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حاکمیت شرایط بغرنج و پیچیده جهانی بر فراز و نشیب زندگی اجتماعی انسانها را به موجوداتی خرد و حقیر تبدیل نموده است. فرد در چنبرة زنجیر منطق سرمایه، عقلانیت نظم اداری و پیامدهای تصمیمهای خیل کنشگران قدرتمند گرفتار آمده است. در چنین شرایطی انسان دیگر سرنوشت را به مبارزه نمیطلبد، خود را وارد ماجراهای پیچیده برای تغییر شرایط کلی جهان نمیسازد و نگران از عواقب اعمال خود، خویش را چندان درگیر مشکلات دیگران نمیکند. او بیشتر سعی میکند تا از فرصتهای ممکن بهره جسته و امکانات لازم برای بهره مندی از یک زندگی بی دردسر را برای خود فراهم آورد. فداکاری و احساس مسئولیت نسبت به وجود و موقعیت دیگران برای او اهمیت چندانی ندارد. بیهوده نیست که ما امروزه با خیل افرادی روبرو هستیم که درصدد بازگردانیدن مشروعیت و اقتدار سابق به بنیادها و مراجع احکام اخلاقی هستند. در زمینة درک مذهبی، اجتماعی و فلسفی از امور رد پای این تلاش را میتوان مشاهده کرد. این گونه تلاشها در برخی از مناطق جهان و حوزههای زندگی اجتماعی با موفقیت روبرو شدهاند. اینجا و آنجا، مذهب، نهادهای سنتی جامعه و تعقل و استدلال وجههای نو پیدا کردهاند و افراد و گروههای بسیاری راغب شدهاند که ادعای از نو طرح شدة این نهادها و مراجع را مورد ملاحظة جدی قرار دهند.
معهذا فریب ظاهر قضیه را نباید خورد. بنیادها و مراجع سنتی هر قدر که نوسازی شده باشند باز توان ارایة چنان احکام جهانشمولی را ندارند که انسان، جدا از موقعیت اجتماعی و اندیشه و طرز نگرشش به جهان، آنها را معتبر بشمارد. موقعیت قدرتمند این بنیادها و مراجع بیشتر اوقات محدود به یک زمان معین و وضعیت خاص است. مذهب به طور عمده مؤمنین، هنجارهای اجتماعی افراد میانسال و کمابیش موفق و استدلال و تعقل روشنفکران را مخاطب قرار میدهد.
به علاوه، آنها نمیتوانند همان گروه مخاطب خود را به صورت جمع و کلیتی واحد تثبیت نمایند. مذهب خود متشکل از مذاهب مختلف است و هر مذهب احکام اخلاقی خاص خود را دارد. اعتقاد و ایمان به یک مذهب به طور معمول انسان را از مؤمنین به مذاهب دیگر دور و حتی گاه منزجر میسازد. از این لحاظ، حس عطوفت و اخوت نشأت گرفته از درک مذهب به طور معمول محدود به انسانهای خاص است. هنجارهای اجتماعی نیز به طور مداوم در حال تغییر هستند. هنجارهای حاکم بر نهادهای سنتی اجتماعی نیز هر چند در عرصههای خرد زندگی اجتماعی به کار میآیند، در عرصههای کلان و وسیع زندگی اجتماعی نقشی سرکوبگرایانه پیدا میکنند. هر چند صلابت و اقتدار این هنجارها ممکن است زمینة امن کار و کوشش را برای برخی فراهم آورد ولی این امنیت به بهای نقض آزادی عمل برخی دیگر از افراد به دست میآید. شکست این پروژهها در عین حال شکست تلاش برای بنیان گذاری و فراافکندن هر نوع مرجع فرا-فردی برای اصول اخلاقی است.
در عصری که انسان تنها و تنها خویشتن را به عنوان جولانگاه اندیشه و تأملات خود در اختیار دارد، در عصری که همبستگیهای اجتماعی ضعیف و شکننده هستند، در عصری که روابط اجتماعی هر چه بیشتر بر پایة ضابطههای حقوقی تعریف میشوند و بالاخره در عصری که زندگی به تجریبات شخصی و درد محدود شده است. براستی، چگونه میتوان برای انسانها مرجعی در ورای فردیت آنها، برای تنظیم روابط اجتماعیشان، فرا افکند. برای چنین انسانی تنها آنچه از درون او میجوشد و میشکوفد مشروعیت دارد. معیار اصلی تمیز امور برای او ارزشهای فردی و شیوة داوری شخصی خود او هستند، نه احکامی که از پیش بر حق و درست فرض شدهاند.
در این وضعیت جدید دیگر از خودگذشتگی، توجه به منافع و حقوق دیگری و کنش اخلاقی اموری نیستند که به خودی خود به ذهن فرد خطور کنند و یا اگر خطور کنند در اعمال و رفتار او انعکاس یابند. گرفتار در وجود شخصی خویش، او انگیزه و شور دست زدن به کنشی را ندارد که هدف آن تضمین منافع دیگری باشد.
در این میان، یک عامل و تنها یک عامل میتواند موقعیت فرد را تا حدی ثبات بخشد و او را به سمت اتخاذ موضعی اخلاقی نسبت به امور سوق دهد. این عامل همانا وجود دیگری به صورت یک شخص معین با احساسات و تمایلات مختص به خود است. وجود دیگری همیشه به صورت حضور زنده و فعال دیگری در عرصههای مختلف زندگی برای فرد مطرح است. او مجبور است در مقابل برخوردهای دم به دم متفاوت دیگران عکس العمل نشان دهد. اگر به برخوردهای مستقل و پویا با حس مسئولیت فردی نسبت به استقلال دیگری ، ترکیب شود، فرد از حد معینی از استقلال و اقتدار برخوردار خواهد شد. در متن احساس مسئولیت نسبت به وجود و تضمین استقلال و پویایی دیگری، در متن معمولی نسبت به استقلال او، فرد میتواند احساس کند که هستی و حضور خاصی در جهان دارد. بدین شکل دیگری میدانی میشود که فرد در آن وسعت حضور و اقتدار خود را باز مییابد. در این روند او بر ضعفها و سرگشتگیهای خویش فایق میشود. از این رو میتوان گفت نه خودمحوری و احساس توانمندی بلکه ضعف و فقر وجودی، فرد را بر میانگیزد تا با رویکردی اخلاقی تأمین آزادی و بهروزی دیگری را غایت اعمال خود گرداند (محمودیان، 1380).
رشد ملاکهای اخلاقی:
تاریخ اخلاقیات حرکتی است از یک وحدت شکل تقریباً بی چون و چرا در سلوک و رفتار به یک مسئولیت دایم التزاید شخصی. آن روزها دیر زمانی است سپری شدهاند که نویسندة اخلاقیات میتوانست زندگی اقوام ابتدایی، یا حالت به اصطلاح فطرت را هر طور که دلش میخواست تفسیر کند و نظر ساده لوحانهای که میگفت انسان وحشی بر خلاف انسان متمدن زندگی بهتر یا بدتری در یک حالت آزادی نسبی داشته، به کلی متلاشی شده است.
انسان وحشی در چارچوب محدودیتهای نظام اخلاقی اش که به طرز غرابت آمیزی نامطمئن و به طور باور نکردی پیچیده است، موجود دست و پا بستهای است. ولی تمکینی که میکند از هر
نظر داوطلبانه و تا جایی که تماسی با تأثیرات خارجی نیافته، عاری از سؤال است.
نظام او ضابطه به غایت خاصی است از رعایتها و وظایفی که از اصولی کلی سرچشمه نگرفتهاند و البته به هیچ وجه ملاحظات انسجام و تجانس را هم بر نمیتابند. واضح است که در این جا محلی هم برای تفکر و نظرورزی آزادانه نمیتواند وجود داشته باشد چون با اولین اشارهای که از چون و چرا حکایت کند کل بنا فرو میریزد و همه چیز متلاشی میشود.
انسان متمدن مورد متفاوتی را ارایه میدهد. ضابطة او در برابر انتقاد پابرجا میماند و او انتظار دارد که توانایی دفاع از آن را داشته باشد. درست است که رسوم گرایش بدان دارند تا این ضابطه را یا بخشی از آن را با مقداری قداست در هم آمیزند. نیز درست است که نادرند مراحلی از تاریخ که در آنها انتقاد آزادانه به طور بی کم و کاست مجاز بوده باشد. با همة اینها، ضابطهای که نام بردیم باز هم علیالاصول رابطهای منطقی را بین اصول کلی از قبیل عدالت، حقیقت، شرافت و امثال ذالک از سویی و سخنهای اعمال ناشی از اینها را از سوی دیگر به بیان در میآورد. در اینجا همواره پای رجوع و توسل واضحی به ذهن و به عواطف در میان است و بیان هنری آرمانهای اخلاقی مسلماً اثرگذارترین بنای یادبودی است که یک تمدن میتواند برجا بگذارد.
آثاری نظیر ایلیاد و ادیسه یا قصص قهرمانی، به هر تقدیر تکان دهندهاند و این تکان دهنده بودن را خصوصاً بدان سبب واجدند که آفرینندگان خود را نه چنانکه بودهاند بلکه چنانکه میخواستند باشند معرفی میکنند. چنین آفرینشهایی ضمناً در گذشته و چه در زمان ما عواملی به مراتب اثرگذارتر از فکر مجرد بودهاند و هستند و هنر بیشتر از فلسفه در شکل دادن به رفتار نقش دارد. رشد اخلاقی به این ترتیب فاصلة بسیار بعیدی پیدا میکند از اینکه بر اصول مجرد مبتنی باشد، بلکه رشدی است محسوس و انضمامی مثل خود تمدن. تمدن را میتوانیم به عنوان صنعتی که با بصیرت به کار گرفته شده تعریف کنیم. اختراع مهارت را میزاید، مهارت قدرت را و قدرت به نوبة خود مهارت بیشتر و اختراع وافرتری را به عرصه میآورد. اما فرق میکند که تکامل مورد اشارة ما دقیقاً از چه نقطهای مجال شروع پیدا کرده باشد، چه آنچه که یکبار با نظامی عجین شد بر تمام رشد بعدی اش اثر میگذارد. این به خصوص در مورد ابداعاتی که در عرصة اخلاق پدید میآیند صدق میکند.
با این حال رشد اخلاقی اگرچه الزاماً به وسیلة گذشته محدود میشود، ولی وجود دارد. تمدن نمیتواند از حرکت باز بماند زیرا قوایی که قادرند به آن ثبات ببخشند درست همانهایی هستند که توانایی بالیدن به آن میدهند. اگر از حرکت باز بماند، میمیرد. اجتناب ناپذیری این امر غالباً توسط دولت سازان سنخ افلاطونی به فراموشی سپرده میشود. انسان نمیتواند به چیزی که دارد راضی بماند، و سهل گرفتن احتیاجات و جامعهای که صفات برجسته اش را ساده زیستن و علو اندیشه تشکیل دهد با همة جذابیتی که دارد از محالات است.
نیازهای ساده، خام و ابتدایی اند، همانطور که ابزارهای ساده آنهایی هستند که به درد نمیخورند. عقل و درایت عالی بهترین اثرش را تنها در یک سازمان عالی میتواند به ظهور برساند. پیشداوری محض است که چیز بسط یافته را به صرف اینکه بسط یافته است با سوءظن نگاه کنیم یا قایل باشیم که تمدنی که غایت پیچیدگی را پیدا کرده باید به یک معنی محل انحطاط باشد یا معتقد باشیم که اقوام سادهتر، جنس بادوام تری دارند. بر عکس خیلی آسانتر است فردی از باشندگان جزایر دریای جنوب (بومیان جزایر ملانزی) بودن تا یک اروپایی بودن.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:25
فهرست مطالب:
چکیده
1- مقدمه
2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1
3- اهداف سئوال برانگیز نام سازی
4- آسیب پذیری نام و نشان تجاری
5- تصاویر چندگانه نام و نشان تجاری
6- نقص در مدلهای مربوط به نام و نشان تجاری
7- ارزش ویژه نام و نشان
8- نام سازی و مسئولیت اجتماعی شرکت
9- نام سازی اخلاقی و اعتبارشرکت
10- توجه مشتریان به اخلاقیات نام و نشان
11- نتیجه گیری
مراجع
چکیده
یکی از مطالبی که در نام سازی برای محصولات کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اخلاقیات در نام سازی میباشد. در این مقاله اهداف نام سازی، مسئولیت اجتماعی، عوامل موثر برخرید اخلاقی، نقصهای مدلهای نام سازی، ارتباط آن با شهرت شرکت و دیدگاههای مرتبط با آن و لزوم توجه به نظرات اخلاقی تشریح شده است.
کلیدواژه : نام و نشان تجاری؛ نام سازی؛ اخلاقیات؛ مسئولیت اجتماعی؛ تصویر نام و نشان؛ اعتبارشرکت؛ ارزش ویژه نام و نشان؛ brand; branding; ethics; social responsibility; image; corporate reputation; Brand equity
1- مقدمه
در مدلهای مرسوم نام و نشان تجاری کالا، ارزش ویژه نام و نشان بوسیله عملکرد اقتصادی در دورههای مالی تعریف و ارزیابی میشود. امروزه علاقه به تحقیق در زمینه اخلاقیات بازاریابی و مسائل اجتماعی و قدرت اجتماع در حال رشد است و نامهای تجاری در خیلی از جنبههای زندگی انسان مرسوم هستند. نامهای تجاری در سبک زندگی و فرهنگ تاثیر داشته و حتی معرف آن هستند نامهای تجاری در حال نفوذ به زندگی شخصی افراد هستند و ممکن است ارزشها، اعتقادات، سیاستها و حتی روح افراد را تحت تاثیر قرار دهند.
ایجاد نام و نشان تجاری فراتر از زمینه بازاریابی و تبلیغات رفته است و به همان اندازه که ساختاری اقتصادی دارد ساختاری اجتماعی نیز دارد. تبلیغات یک عامل نمایان بازاریابی است اما نام و نشان، مرکز ارتباطات بازاریابی است و اغلب چالشها در تبلیغات از استراتژی نام و نشان نشأت میگیرد.
2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1
معانی نام و نشان به نقش و ارزش آن در زندگی ذینفعان بستگی دارد و برای استفاده کنندگان از یک نام و نشان تجاری خاص یک قید اخلاقی ایجاد میشود. گاهی ممکن است نام و نشان تجاری با نام شرکت پیوند خورده و مترادف با سیاستهای شرکت شود و یا نشان دهنده وجه مشترک شرکت و مشتریانش شود. همانند فعالیتهای روابط عمومی که وجهه شرکت را نشان میدهد وظیفه نام و نشان تجاری نیز نام آوری شرکت است و مدیریت ایجاد نام و نشان میتواند به خوبی روابط عمومی ارتباط میان سازمان و ذینفعان را تنظیم کند.
رعایت اخلاقیات و پایبندی به ارزشهای اخلاقی به صورت یکی از مهمترین پدیده هایی در آمده که در سازمانها مورد توجه قرار میگیرد. اصول اخلاقی به صورت بخشی از سیاستهای رسمی و فرهنگ غیر رسمی سازمانها در آمده است. بسیاری از سازمانها به صورت رسمی کدهای اخلاقی تعریف کرده اند و سیستمهای آموزشی برای این امر ایجاد شده است (کرین و دیگران 1997).
آیا ایجاد نام و نشان باید اخلاقی باشد؟ جواب اکثر سازمانها مثبت است. تاکنون در مورد چیستی نام و نشان سازی اخلاقی به ندرت میتوان به یک توافق جهانی دست یافت. اخلاقیات موضوعی پیچیده است. اخلاقیات به قوانین عقلی و اصول رفتاری برای تصمیم گیری در باره اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد گفته میشود. این اصول همیشه به راحتی تعریف نمیشوند و اغلب تمایز بین اخلاقیات و قانون مشکل است. ارزشهای اخلاقی بین افراد، سازمانها و حتی فرهنگها تفاوت دارند و در تمام زمان تغییر میکنند.
اخلاقیات بازاریابی زیر مجموعه اخلاقیات تجارت و اخلاقیات تجارت زیر مجوعه اخلاقیات است. تحقیقات روی اخلاقیات بازاریابی تنها به نظریات کلی در مورد فرایند بازاریابی از قبیل آمیخته، تحقیقات بازاریابی و سیستمهای آن محدود شده است. به عبارت دیگر در هیچ کتاب اخلاقیات بازاریابی نمیتوان متنی را راجع به نام و نشان اخلاقی یافت.
طبق تعریف انجمن بازاریابی آمریکا نا و نشان تجاری شامل یک نام یا مجوعه ای از کلمات ، دوره، علامت، سمبل، طرح و یا ترکیب آنهاست. برای صاحبان نام و نشان این امر به صورت یک شیوه تمایز است که در خاطره و حافظه وجود دارد و آینده محصول را تضمین میکند. اما ایجاد یک نام و نشان تجاری اخلاقی یک زیر مجموعه از اخلاق بازاریابی است که رفتار درست، غلط و هنجارهای اخلاقی را چه در ارتباط با فرد ، سازمان یا جامعه در تصمیمات مربوط به ایجاد نام و نشان تجاری معین میکند. در این رویکرد یک نام و نشان نه تنها با معیارهای اقتصادی بلکه با معیارهای اخلاقی نیز باید ارزیابی شود. در عین حال یک نام و نشان اخلاقی نباید به عمومیت و قدرت ارتباطی کالای شرکت لطمه بزند بلکه باید به ارتقا عمومیت کالا کمک کند.
3- اهداف سئوال برانگیز نام سازی
پیشرفت تکنولوژی به طور فزاینده ای ادامه دارد در نتیجه مصرف کنندگان محصولات قدرت تشخیص خود را در بین رقبا تضعیف شده میبینند. موضوع خرید صرف امروزه چندان معتبر نیست و در حال جایگزینی به صورت موضوع اخلاقی میباشد. با توجه به این مسئله و علاوه بر عواملی که در بازاریابی سنتی درباره تصمیم خرید مورد توجه قرار میگرفت باید به عواملی از قبیل طرز فکر، هنجارهای موضوعی، مکانیزمهای کنترل رفتاری التزامات اخلاقی و خود شناسی فرد توجه کرد زیرا این عوامل است که نیت خرید را در مصرف کننده شکل میدهد.
شرکتها برای رسیدن به تمایز با استفاده از احساسات مشتریان از تبلیغات روی نام و نشان و بسط آن استفاده میکنند که وسیله ای قدرتمند برای هدایت احساسات مصرف کنندگان میباشد. هدف در نام سازی ایجاد یک ذهنیت مطلوب در مشتری برای رسیدن به تمایز در رقابت است. اهداف نهائی ایجاد نام و نشان عبارتند از:
این اهداف ممکن است از نظر اخلاقی سئوال برانگیز باشد. برای مثال ممکن است نام سازی به انحصار منتهی شود. این امر در مورد نام و نشان ویندوز از شرکت مایکرو سافت به وقوع پیوست و این شرکت به سبب ایجاد انحصار که از نام سازی ناشی شده بود به پرداخت 497 میلیون دلار محکوم شد.
ار آنجائی که نام سازی یک فعالیت انسانی است باید از نظر اخلاقی ارزیابی شود اما شدت رقابت و نگرانی شرکتها یک مشکل ایجاد میکند. نامهای موفق ممکن است از نظر اخلاقی دچارمشکل شوند. مواردی از این قبیل عبارتند از:
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:18
چکیده:
بازی و ورزش ازتمایلات و نیازهای اساسی انسان است برای بشر داشتن یک زندگی سرشار از توانایی ، طراوت و نیرومندی توام با زیبایی جسمی وروحی مطلوب وبرای دستیابی به آن پرداختن به فعالیتهای ورزشی ضروری است. بسیاری از صاحبنظران مسائل تربیتی معتقد هستند فعالیتهای ورزشی ارزشها را آموزش می دهد . واز طریق آن کار گروهی ، رفتار ورزشی ، همکاری، انضباط و اعتماد به نفس آموخته می شود وبدین ترتیب از نتایج مطلوب ورزش بهره گیری می شود .
ورزش جوانان با کمک به القای این ارزشها وبه عنوان عامل مهمی در جلوگیری از بزه کاری مورد توجه قرار می گیرد . نسیم ولایت در ورزش در واقع جاری شدن روح پاک ورزش ,بوی خوش دوستی صداقت ,راستی, درستی , نیرومندی,جوانمردی وگسترش منش های ورزشی و ارزش های پهلوانی درعرصه های مختلف وچگونگی اشاعه آن در جامعه است.
در زمینه مسائل فرهنگی ما با فقر پژوهش روبرو هستیم. امیدوار هستیم که صاحب نظران و پژوهشگران عرصه های مختلف ورزش ,مسائل فرهنگی ورزشی را بیشترمورد امعان نظرقرار دهند . دراین راستا ابتکار بسیج ورزش کشوررا که یک نهاد عمومی فرهنگی و غیر دولتی است , در برگزاری همایش نسیم ولایت در ورزش ارج می نهیم
در این مقاله ضمن تعاریفی از اصطلاحات واژه های ورزش - نسیم - ولاء - ولایت – پهلوانی مفهوم ورزش به اصول ارزشی و اخلاقی مربیگری اشاره می شود.
ای نسیم سحری بندگی ما برسان که فراموش مکن وقت دعای سحرم
حافظ
. ورزش و مسئولیت اخلاقی
ورزش مدرسه ای ایده ال برای زندگی است مهارتهایی که از طریق بازی ,تربیت بدنی و ورزش فراگرفته می شوند برای رشد و توسعه عمومی و اخلاقی بسیار اساسی تلقی می شود. ورزش به جهت جاذبه زیاد آن همواره مورد ستایش بوده است این امر به این معنا است که جوانان با جنسیت ، نژاد و ملیتهای مختلف از طریق ورزش می اموزند که ارزشهای یکدیگررا بپذیرند و به ارزشهای فرهنگی جامعه احترام بگذارند.
در ایران کهن ورزش و مسئولیت اخلاقی همزاد و همراه بوده اند. پاسداری از زندگی خانوادگی و قومی و ملی در برابر تجاوزات بیگانگان بدن نیرومند و چابک و مقاوم را ایجاب می کرده و این امر بدون درک مسئولیت اخلاقی به خاطر دفاع از مقدسات و نوامیس انسانی نمی توانست میسر باشد. به طورکلی تاریخ ورزش ایران تاریخ حماسه پهلوانان وجوانمردان بوده است وورزشکاران ایرانی هم در کسب فضایل اخلاقی و هم در کسب توانایی ورسیدن به ا هداف نظامی و اجتماعی می کوشیدند. دردوران تمدن اسلامی نیز باتوجه به اهمیت فعالیت های ورزشی درتامین سلامتی جسمی وروحی انسانها که درمکتب تربیتی اسلام , سلامتی بالاترین نعمت ها به شمار آمده است (الصحه الفضل النعم حضرت علی "ع") شاهد شکل گیری فعا لیت های ورزشی درغالب آیین فتوت درلنگرگاه ها, ورزشخانه یا زورخانه ها بوده ایم