فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:38
فهرست مطالب:
چکیده
درآمد
تعریف خشونت و پرخاشگری
گونه شناسی خشونت و پرخاشگری
خشونت و پرخاشگری ورزشی
چارچوب نظری
روش و تکنیک تحقیق
جمعیت آماری و شیوهی نمونهیابی
نتایج پژوهش
تحلیل چند متغیّره
ضرایب رگرسیونی متغیّرهای وارد شده به معادله
دیاگرام تحلیل مسیرمتغیّرهای مؤثر بر خشونت وپرخاشگری ورزشی
نتیجهگیری
پیشنهادات
فهرست منابع
چکیده
در بین فعالیّتهای گوناگون ورزشی که در سراسر دنیا انجام میشوند، بیتردید ورزش فوتبال پُرطرفدارترین، پُرمشارکتترین و پُربینندهترین فعالیت و رشتهی ورزشی است. گسترش روزافزون ورزش سبب شده است که مرزهای جغرافیایی، نژادی، قومی، سیاسی و عقیدتی را در نوردد. تحلیلگران اجتماعی و فرهنگی در دهههای اخیر به پژوهش دربارهی انواع آداب، مناسک، ارزشها و الگوهای اجتماعی رایج در ورزش فوتبال مبادرت ورزیدهاند. از جمله مسائل مهمی که به ویژه در دو دههی اخیر مورد توجه اندیشمندان اجتماعی و جامعه شناسان قرار گرفته، بررسی و تبیین رویدادها و حوادث خشونت بار مربوط به فوتبال است. ”خشونت ورزشی“ چیست و چه عاملهایی در بروز آن مؤثر هستند. بسیاری از اندیشمندان با استفاده از چارچوبهای نظری متفاوت برای پاسخ دادن به این پُرسش تلاشکردهاند. مقالهی پژوهشی حاضر به واکاوی نمونهای از فراگردهای اجتماعی حایز اهمیّت در ورزش فوتبال، یعنی خشونت و پرخاشگری تاکید دارد. در این پژوهش، رفتارهای پرخاشجویانه و بعضاً خشونتآمیز تماشاگران مسابقات فوتبال جام قهرمانی باشگاههای ایران در شهر تهران، سال 1379-1380، مورد مطالعهی جامعهشناسانه قرار گرفتهاند.
.
هدف این مطالعه سببشناسی خشونت و پرخاشگری تماشاگران ورزش فوتبال در ورزشگاههاست تا با تحلیل کارکرد اجزای تشکیل دهندهی ساختار رفتار تماشاگران طرفدار فوتبال، مشخص شود اختلال در کدام یک از آنها سبب بروز ”سوءکارکرد“ میگردد.
نتیجهی پژوهش حاضر در مورد 404 نمونهی تصادفی تماشاگران و طرفداران پرسپولیس و استقلال است که ضمن اذعان به بحرانی نبودن رفتار طرفداران فوتبال در شهر تهران نشان میدهد، متغیّرهای اهمیّت و حساسیت نتیجهی بازی از نظر کسب امتیاز و تعیین جایگاه تیمهای مورد علاقه در ردهبندی مسابقات قهرمانی،حرکات خشونتآمیز و پرخاشجویانه بازیکنان در هنگام بازی و کیفیت داوری، عمدتاً بر بروز پرخاشگری کلامی طرفداران فوتبال تأثیر میگذارند. متغیّرهای سن، میزان کنترل و نظارت خانواده، پایگاه اقتصادی و اجتماعی تأثیر منفی برگرایش طرفداران تیمهای فوتبال مورد مطالعه به انجام رفتارهای پرخاشجویانه و خشونتآمیز دارند. متغیّرهای سابقهی دعوا و نزاع، سابقهی تنش و ناکامی در فعالیّتهای تحصیلی و آموزشی، مصرف سیگار، سابقهی تنش در محیط خانواده، سابقهی رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همالان دارای سابقهی جنایی، ارتباط با خویشاوندان دارای سابقهی جنایی، عزیمت جمعی و گروهی به ورزشگاه و ناسازگاری انتظارات ورزشی و راههای تحقق آنها، دارای تأثیر مستقیمی برگرایش به ارتکاب رفتارهای پرخاشجویانه و خشونتآمیز ورزشی طرفداران تیمهای پرسپولیس و استقلال دارند.
واژههای کلیدی: جامعهشناسی، ورزش، خشونت، اوباشگری، پرخاشگری، وندالیسم، سوءکارکرد، تحلیل کارکردی-ساختی
درآمد
ورزش و فعالیّتهای مربوط به آن، زمان و انرژی فراوانی از افراد هر جامعه را به خود اختصاص داده و جایگاه مهمی در فرهنگ جوامع پیدا کرده است. رقابتهای ورزشی، ورزشکاران و تماشاگران را در وضعیتهایی قرار میدهند که ممکن است قواعد، هنجارها و تقسیم کار رایج به آسانی نقض و به رویاروییهای پرخاشجویانه و خشونتآمیز منجر شود. بین فعالیّتهای ورزشی گوناگون، در ورزش فوتبال بیش از سایر رشتههای ورزشی رفتارهای خشن و پرخاشجویانه، به ویژه بین طرفداران و هواداران تیمهای فوتبال مشاهده میشود. آشکارترین نمونهی رفتار خشونتآمیز بین طرفداران فوتبال، پدیدهی موسوم به”اوباشگری“1 است که امروزه به شکل نسبتاً سازمان یافتهای در کشورهای صاحبنام فوتبال به ویژه در اروپا رواج دارد. در انگلستان، هولیگانها (اوباش) با عقاید و افکار تعصبآمیز، بهوجود آورندهی وقایع فاجعهآمیز بسیاری در ورزشگاهها بودهاند. در ایتالیا، علاقهی دیوانهوار و بیمارگونهی برخی از طرفداران تیمهای فوتبال و نیز رفتارهای پرخاشجویانه و ویرانگرانهی آنان در عرصهی مسابقات فوتبال سبب شده است که به آنان لقب ”تیفوسیها“ داده شود (فتحی، 1363: 57). به نظر برخی از پژوهشگران، بین تمام فعالیّتهای ورزشی تنها ورزش فوتبال است که سبب رفتار اوباشگرانه به مفهوم عام آن میشود (کشمور، 1998: 218 و کشمور، 2000: 19-178). اهمیّت این مقوله سبب شدکه از اواخر دههی 1960 میلادی، پژوهشگران و نظریهپردازان علوم اجتماعی دلایلی را مطرح و تفسیرهای متفاوتی در مورد رفتار اوباشگرانه و خشونت تماشاگران مسابقات فوتبال ارائه دهند که گسترهی آن، از دگرگونیهای کلان اجتماعی تا عاملهای خُرد را دربر میگیرد. با گسترش تدریجی خردهفرهنگ طرفداری و تماشاگری در فوتبال، همچنین انگارههای پرخاشجویانهی رفتاری گاه به گاه آن، گرایش تحقیقات مراکز علمی و پژوهشی از توجه محض به بحثهای نظری به رفتار طرفداران فوتبال در این کشورها معطوف گردید.
تعریف خشونت و پرخاشگری
تعریفهای فراوانی درباره خشونت و پرخاشگری ارائه شده است، برخی پرخاشگری را واکنشی غریزی به ناکامی و رقابت برای دستیابی به منابع میدانند، که عمدتاً از طریق برخورد بدنی تجلی مییابد (آرژیل2،1993 :220). ”اریش فروم“ همهی اعمالی را که سبب آسیب رساندن به شخص، شیی یا جانور دیگر میشود یا با چنین قصدی صورت گیرد پرخاشگری مینامد (فروم، 1361: 12). ”اسمیت“ و ”بوند“3 پرخاشگری را هر نوع رفتاری تعریف میکنند که به دیگری آسیب وارد میسازد (اسمیت و بوند،1993 :68). ارونسون خشم و پرخاشگری را عملی میداند که هدفش اعمال صدمه، آسیب و رنج است (ارونسون، 1369: 163). در تعریفی دیگر از پرخاشگری چنین آمده است:” هر نوع رفتاری که معطوف به آسیب رساندن یا اعمال صدمه به فرد دیگر است و علیرغم میل وی صورت میگیرد“ (بارون4، 1977: 12).
براساس نظر بارون پرخاشگری کنشی است که شامل هر دو شکلِ آسیبرسانی بدنی و روانی است، جنبه تعمدی دارد، امری تصادفی به شمار نمیآید، تنها شامل افراد انسانی میگردد، و در آن آسیبرسانی به اشیاء مورد نظر نیست. ”برکویتز“5 نیز با تعریف پرخاشگری به عنوان آسیب رساندن عمدی به دیگری، میافزاید این آسیب ممکن است روانی یا فیزیکی باشد. خشونت معمولاً براساس شدت آسیب از پرخاشگری متمایز میشود و کنشی است که عامل آن به عمد تلاش برای آسیبرسانی فیزیکی به دیگری مینماید (برکویتز، 1986: 307).
”کاکلی“ در تعریفی نسبتاً جامع از پرخاشگری آن را چنین تعریف میکند: ”پرخاشگری ناظر به رفتاری است که با نیت تخریب اموال یا صدمه زدن به شخص دیگر انجام میشود و متضمن بی توجهی محض به سلامت دیگران و احتمالاً خود است؛ پیامدهای پرخاشگری ممکن است فیزیکی یا روان شناسانه باشد“(کاکلی، 1998: 180). وی آنگاه در تعریف خشونت و تمایز آن از پرخاشگری به کنش فیزیکی اشاره میکند: ”خشونت، کنشی فیزیکی است که با بی توجهی کامل به سلامت خود و دیگران، یا به منظور آسیب رساندن به شخص دیگر یا تخریب داراییها انجام میشود“ (پیشین).
بنابراین، میتوان خشونت و پرخاشگری را از نظر مفهومی به عنوان کنش و عملی در نظر گرفت که از روی اراده و آگاهی، به منظور آسیبرسانی فیزیکی یا روحی– روانی به دیگری انجام میپذیرد. افزون براین، در تعریف پرخاشگری و خشونت، به عامل بیتوجهی به پیامدهای عمل که منجر به آسیب دیدگی دیگران یا خود میشود نیز تاکید میشود. بنابراین، خشونت با رفتار، کنش و کاربرد نیروی فیزیکی آسیبزا مشخص میگردد. همچنین، خشونت را میتوان به مثابهی تجلی افراطی و شدید خشم و عصبانیت به شکل احساسی یا کلامی در نظر گرفت.
گونه شناسی خشونت و پرخاشگری
رایجترین تمایز و تقسیمبندی در مورد پرخاشگری، تقسیم بندی دوگانهی آن به دو نوع بازتابی و ابزاری6 است. پرخاشگری بازتابی یا خصمانه7 فینفسه با هدف ایراد آسیب فیزیکی یا روانی انجام میشود (آلدرمن، 1975: 228 و ویجینز8 و دیگران، 1994: 372). به تعبیر لئونارد، این نوع پرخاشگری دارای مولفهای اساساً احساسی بوده و هدف از آن آسیبرسانی است (لئونارد9، 1988: 165). برکویتز (1975) این نوع پرخاشگری را ”پرخاشگری خشمآلود“10مینامد که در جریان آن فرد پرخاشگر به سبب تلقی دیگری/دیگران به عنوان تهدید یا محرکی آسیبرسان خشمگین و برآشفته میگردد (بلانچارد11، 1985: 255). پرخاشگری ابزاری شامل ضرب و جرح و وارد ساختن درد و رنج به دیگری به عنوان ابزاری برای دستیابی به یک هدف است که شکل محسوس آن میتواند دستیابی به اهداف گوناگونی مانند پاداش مادی، پیروزی، افتخار یا تحسین باشد. این نوع پرخاشگری متضمن خشونتی غیر احساسی و معطوف به انجام وظیفه است (لئونارد، پیشین).
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:38
فهرست مطالب:
مقدمه
خشونت چیست ؟
چه کودکانی خشونت گرا هستند ؟
والدین چه می توانند بکنند ؟
خشونت و مدرسه
خشونت اکتسابی است نه مادرزادی
خانواده های کودکان خشونت گرا
الگوهای رفتاری کودکان خشونت گرا
پسران در مقابل دختران
کمک خواستن
شوخی کردن
مقاومت در برابر کودکان خشونت گرا
گفتگو کردن
موافقت با کودک قلدر
سخن گفتن با خود
فعالیتهای منطبق با نقاط قوت فرزندتان را انتخاب کنید
علائق و سرگرمیهای ویژه ای را تشویق کنید .
تقویت تلاش و کوشش
از فرزند خود بپرسید به چه فعالیتهایی علاقه دارد
مدارس ، مکانی مناسب برای خشونت
تهیه و اجرای برنامه مبارزه باخشونت در مدرسه
نتیجه گیری و جمع بندی
فهرست منابع
مقدمه
خشونت ، پدیده ای جدید نیست ، اما امروزه مجلات تخصصی روزنامه ها و کتابها بیش از گذشته به بررسی آن می پردازند. به رغم اینکه 15 درصد از کودکان در مدارس گرفتار خشونت هستند ، هنوز هم اطلاعاتی که درباره خشونت در اختیار والدین و اولیاء مدارس قرار دارد ناچیز است . غیر از 15 درصد از کودکان قربانی خشونت ، کودکان دیگری نیز هستند که از رویارویی با کودکی قلدر وحشت دارند. این کودکان نیز جزء قربانیان ناشناخته خشونت به شمار می آیند . مطالعه این مقاله سبب آشنایی والدین و معلمان با این پدیده شده و راه حلهای ویژه ای برای برخورد با کودکان خشونت گرا و یا قربانیان خشونت در اختیار آنان قرار می دهد . ابتدا در این مقاله نگرشی کلی بر پدیده خشونت داریم و سپس درباره قربانیان خشونت و کودکان خشونت گرا بحث شده وراههای کمک به کودک قربانی و کودک خشونت گرا را به والدین و به نقش مدارس در برخورد با پدیده خشونت پرداخته و والدین را راهنمایی می کند تا از اولیاء مدارس بخواهند برای این پدیده اهمیت لازم را قائل شوند .
مداخله والدین یکی از مهمترین و مؤثرترین راههای مقابله با خشونت است . با خواندن این مقاله اطلاعاتی در اختیار والدین قرار داده می شود تا بتوانند با استفاده از شیوه های مؤثری که بر اساس نتایج جدیدترین تحقیقات پیشنهاد شده اند ، در حل پدیده خشونت دخالت کنند .
نگرشی کلی بر خشونت در کودکان
قبل از تعریف خشونت جایز می دانم که کمی در مورد پرخاشگری عنوان شود. پرخاشگری به رفتاری گفته می شود که سبب آسیب رساندن به شخص ، حیوان ، یا اشیایی شود . برخی از رفتارهای پرخاشگرانه عبارتند از : سیلی زدن ، قاپیدن ، نیشگون گرفتن ، لگدزدن و ... از اقسام دیگر پرخاشگری می توان به اعمالی نظیر تهدید ، تحقیر و یا به هم زدن بازی یا کار دیگران اشاره کرد.
بررسی های دقیق تر برای کشف دلایل اساسی این خشونت لازم است . کودکانی که نسبت به همبازیها یا حیوانات خشونت به خرج می دهند ممکن است این عمل آنها عکس العملی نسبت به رفتار تنبیهی والدین آنها باشد که موارد حاد آن ممکن است نیاز به روان درمانی شدید و یا حتی درمان افرادی ه در محیط زندگی انها به سر می برند داشته باشند. آموزش این که چگونه می توان کودکان پرخاشجو و خشن را مطالعه کرد کار ساده ای نیست ولی غیر ممکن هم نیست .
خشونت چیست ؟
واژه خشونت ، باعث ایجاد احساسی ناخوشایند در افرادی می شود که طی دوران کودکی ، مورد تمسخر و بی توجهی همبازیها یا همکلاسیهای خود قرار گرفته اند . تمسخری ساده ، ممکن است منجر به واکنش شدیدی شود که دامنه آن از اهانتی لفظی تا خشونت فیزیکی ، متغیر است . بر اساس گزارش «جامعه ملی روانشناسان مدارس امریکا» از هر هفت دانش آموز امریکایی ، یک نفر خشنونت گرا یا قربانی خشونت است . قربانیان خشونت ، احساس می کنند که بزرگسالان اهمیتی برای مشکل آنها قائل نیستند. بررسی پدیده خشونت ، اهمیت غیرقابل انکاری برای والدینی دارد که یک یا چند فرزند آنها خشونت گرا و یا قربانی خشونت هستند . گروه سنی این کودکان مممکن است 2 تا 3 ساله ، نوجوان و یا بین این سنین باشد.
کودکان خشونت گرا ، سعی می کنند از طریق خشونت فیزیکی یا لفظی ، بر کودکان دیگر مسلط شوند . آنها ممکن است عصبانی ، نگران، آزرده و ناامید از خود باشند ، اما قادر به برخورد با این احساسات نبوده و یا رفتارهای خشونت آمیز را از الگوهای شخصیتی خاصی آموخته باشند. آنها برای خروج از وضعیت نامطلوب روحی خود ، از خشونت لفظی یا فیزیکی استفاده کرده و دیگران را آزار می دهند. متأسفانه ، کودکان خشن ، تیزهوشی شگفت آوری در انتخاب قربانیان خود دارند . آنها معمولاً قربانیان خود را از میان افراد منزوی ، بی نام و نشان و آسیب پذیر انتخاب می کنند.
خشونت می تواند موجب بروز حوادث فاجعه آمیزی در میان کودکان شود . دریکی از موارد تأسف بار ، یک پسر کلاس هفتمی ، چون دائماً مورد تمسخر قرار می گرفت ، خودکشی کرد . دیگران او را «لغت نامه متحرک» و «چاقالو» خطاب می کردند . او قبل از کشتن خود ، کسی راکه بیش از دیگران او را مسخره می کرد ، به قتل رساند . خشونت، اغلب به عنوان نوعی «عادت زودگذر کودکانه» مورد غفلت و بی توجهی قرار می گیرد . معمولاً به کودکانی که مورد تمسخر قرار می گیرند ، توصیه می شود که «نادیده بگیرش» ولی موضوع به این سادگیها نیست . خشونت می تواند نقش مخربی در زندگی کودکان مدرسه ای داشته باشد . ترس ، اضطراب وانزوای اجتماعی قربانیان خشونت ، باعث آسیب دیدن بهره وری آنها در مدرسه و ایجاد نابهنجاری های روانی ناشناخته درآنان خواهد شد.
برخی محققان معتقدند ، قربانیان خشونت در مقایسه با کودکان خشونت گرا ، از اعتماد به نفس کمتری برخوردارند . آنان ، مدرسه را محل امنی نمی دانند و از رفتن به کلاس و یا بازی با دیگران هراسانند. کوچکترین بی توجهی یا اهانت لفظی ، باعث خودداری این کودکان از رفتن به مدرسه و افزایش اضطراب آنها می شود . بی توجهی والدین یا مسئولان مدارس و عدم دخالت آنها به هنگامی که قربانی تحت رفتاری خشونت آمیز قرار دارد ، تأثیرات روانی مخربی بر کودک می گذارد .
هدف این مقاله ، ارائه اطلاعاتی به والدین در زمینه اهمیت پدیده خشونت در کودکان راهنمایی آنان در برخورد با این معضل اجتماعی است . همچنین با توجه به اینکه پدیده خشونت عمدتاً در مدارس روی می دهد ، رهنمودهایی لازم در اختیار والدین قرار می گیرد تا بتوانند مسئولان مدارس را نیز در حل این معضل مشارکت دهند.
چه کودکانی خشونت گرا هستند ؟
کودکان قلدر ، به تسلط بر دیگران و کنترل آنها تمایل دارند . آنها از شیوه های مختلفی استفاده می کنند . دامنه رفتارهای تهاجمی آنها ، از متلک گویی ، نامگذاری ، تمسخر و شایعه پراکنی های زشت تا تهدید کودکان دیگر ، گسترده است . کودکان خشونت گرا ، اغلب از خشونت فیزیکی استفاده کرده و پول و اشیاء با ارزش دیگران را می ربایند . معمولاً به انواع رفتارهای نابهنجار که به طور مکرر از کسی سر می زند ، خشونت و ناسازگاری گفته می شود . کودکان خشونت گرا و ناسازگار ، در یافتن قربانیان خود مهارت دارند. آنها اگر در انتخاب طعمه اشتباه کنند ، سراغ قربانی دیگری می روند تا از طریق آزار و تسلط بر آنها ، روحیه خشونت گرایی و تهاجمی خود را تقویت کنند. آنها به سرعت می آموزند که خشونت روشی کارآمد برای دستیابی به خواسته ها و اهداف آنهاست.
کودکان قلدر و خشونت گرا که هستند ؟ چه نوع کودکی تمایل به آزار دیگران دارد ؟
یافته های تحقیقاتی ، پاسخ روشنی برای این پرسشها ندارند . برخی محققان معتقدند ، کودکان با استفاده از خشونت احساس می کنند فرد مهمی هستند . آنها به دلیل احساس ناامنی ، سعی می کنند از طریق ناراحت کردن و ایجاد ناامنی برای دیگران ، به امنیت و آرامش برسند. این نوع افراد از اعتماد به نفس خوبی برخوردارند، ولی از نظر پیشرفت تحصیلی اقتصادی و شغلی چندان موفق نیستند . اگرچه همه محققان با این نظریه موافق نیستند ، اما این نظریه بیانگر اجتماعی از نظریات دیگر درباره ویژگیهای کودکان خشونت گرا و ناسازگار است .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:26
فهرست مطالب:
خشونت و استبداد رضا خان و ستیز با مذهب
17 دی، کشف حجاب،رضاخان میرپنج و تجدد آمرانه
پ.ن:برای دیدن تصاویری از کشف حجاب در ایران
حاکمیت استبداد
تحقیر مردم
فقدان نهادهای مردمسالار
مفاسد رژیم پهلوی
فساد اخلاقی
فساد مالی و تباهی اقتصاد
وابستگی به بیگانگان
حکومت وحشت و خفقان
منابع
سوالات
خشونت و استبداد رضا خان و ستیز با مذهب
زندگانی خصوصی رضاشاه به قدری نظم داشت که حتی آب خوردن و سیگار کشیدن وی از روی ساعت و دقیقه بود. مثلاً هر وقت به ساعت خود نگاه میکرد، پیشخدمت میفهمید که در این دقیقه گیلاس آبخوری یا فنجان مخصوص چای را باید بیاورد.
او چهار ساعت بعد از نصف شب بیدار شده و لباس پوشیده آماده میشد قبل از سلطنت به وسیله اسب یا درشکه و بعد از سلطنت (که قدری پیر و شکسته شده بود) سوار اتومبیل شده و هر روز به یکی از سربازخانهها و مؤسسات ارتش سرکشی میکرد و آخرین مؤسسهای را که بازدید مینمود دانشکده افسری بود.
بعضی از اوقات سرزده وارد طویلههای ارتش شده و با دستمال خود به پشت اسبها کشیده اگر خوب تیمار و شستشو نشده بودند مهترها را با دست خود شلاق میزد.
وقتی از بازبینیهای نظامی فراغت حاصل میکرد ساعت پنج و نیم بعد از نصف شب بود آن وقت سینی ناشتائی و یک منقل پر از آتش در جلو او حاضر و پس از صرف صبحانه همانطور با لباس ساعتی استراحت مینمود.
ساعت هفت صبح رئیس شهربانی را میپذیرفت و در همین ساعت بود که پایههای دیکتاتوری خود را قدری مستحکم تر مینمود.
گزارشهای جنایتکارانه در همین ساعت به عرض میرسید و اوامر سهمگین که احیاناً متضمن نابود ساختن عائلهها و افراد بیگناه بود در همین ساعت صادر میگردید.
من میگویم که منشاء آن اعمال خونین از همان گزارشها سرچشمه میگرفت دیگران میگویند که آن اعمال خود ناشی از (اوامری) بود که در همین ساعت صادر میگردید.
من میگویم گناهکار شهربانی بود مردم میگویند رضا شاه ـ ولی آینده نزدیک که تاریخ قضاوت عادلانه خود را آشکار خواهد ساخت گناهکار حقیقی به چنگ خواهد آمد.
ساعت هشت، آن ساعت شوم و سبعیت را پشت سر گذاشته، شاه در پشت میز خود قرار میگرفت در این ساعت رئیس ستادو سران لشگر بار مییافتند. در این ساعت یک سرباز خشک با زیردستان خود تماس یافته و هر روز یک دستور جدیدی برای تکمیل قدرت نظامی ایران صادر میشد…
ساعت نه یا هیئتوزرا و یا یکی دو نفر وزیر در دفتر شاه حضور مییافتند بیشتر از همه، وزیر دارائی و راه و پیشه و هنر و کشاورزی احضار و کمتر روزی میگذشت که یکی از این وزرا مورد عتاب و فحشکاری قرار نگیرند.
چه فرقی میکند… آن روز این وزراء کار نمیکردند و از شاه فحش میخوردند ولی امروز نیز کار نمیکنند و از ملت «جرائد» فحش تحویل میگیرند.
ساعت ده رئیس د فتر مخصوص شرفیاب و گزارشات و عریضههای واصله را به عرض میرسانید.
رئیسدفتر مخصوص نیز میدانست که از «یاسا» و قواعد مخصوصی که شاه برای جمیع امور وضع کرده است نباید تجاوز نماید.
او میدانست کدام یک از عریضههای واصله را باید تماماً به عرض رسانیده وکدام یک را به طور خلاصه گزارش داده و به مراجع مربوطه به امضاءخودش ارسال دارد.
بعضی از این مراسلات مایه خوشبختی یک خانواده شده و برخی از آنها دودمان یک عائله را به باد میداد ولی برای رئیس دفتر مخصوص تفاوتی نداشت او مثل یک ماشین بیروح وظیفه خود را با نهایت درستی و بینظری انجام میداد.
ساعت ۱۱ شاه به دفتر حسابداری املاک و اموال شخصی خود میرفت… وای به حال این دفتر اگر یک روز چکهائی به مبلغ کلان به عرض نرسانیده و در حساب مخصوص نمیگذاشت و وای به حال آن دفتر که اگر یک روزی کمتر از روز قبل چک تحویل میداد!
هیچ دفتر حسابداری بدین نظم و ترتیب و سادگی و کمخرجی در ایران وجود نداشت!
درآمد این دفتر کمتر از نصف مالیات ایران نبوده ولی عده اعضای آن تقریباً یک هزارم اعضا وزارت دارائی بود!
سرساعت دوازده که شاه به ساعت خود نگاه میکرد، سفره ناهار او که از هر فرد عادی سادهتر بود حاضر و شاه بلادرنگ در سر میز خود نشسته و تنها ناهار صرف کرده و پس از مختصر تفریح بعد از غذا و دو ساعت استراحت دوباره ساعت چهار بعد از ظهر در باغ قصر سلطنتی قدم زده و مشغول رتق و فتق امور کشور میگردید.
ساعت شش بعد از ظهر سه دست تخته نرد با سرلشکر نقدی بازی میکرد و به او متلک میگفت ساعت هشت شام میخورد و ساعت ۹ میخوابید.
در تمام دوره بیست ساله خداوندگاری رضاشاه زندگانی خصوصی وی بدون ذرهای تغییر و تبدیل بدین منوال گذشت.گویا از یگانه چیزی که این مرد تاریخی لذت میبرد کار و ثروت بود و بس.
سیاست کشف حجاب
کشف حجاب ـ که یک تهاجم بنیادی به فرهنگ اسلامی محسوب میشود ـ طرحی استعماری بود که رضاخان مجری آن بود. استعمار در پی یافتن راههای تهاجم به فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام و مقابله با گسترش تعالیم مقدس این آیین الهی, سیاست شیطانی «اسلام زدایی» را در سه کشور افغانستان، ترکیه و ایران به مورد اجرا گذاشت و مبارزه ای جدی و پی گیر را با مظاهر اسلام و هرچه که رنگ و صبغه دین و دین باوری داشت, آغاز کرد!! امان الله خان در افغانستان مأموریت یافت با فرهنگ اسلامی مبارزه و راه را برای ترویج و گسترش جلوههای مبتذل فرهنگ غرب هموار کند. در ترکیه این ماموریت استعماری به مصطفی کمال پاشا ـ معروف به آتاتورک ـ سپرده شد و او با عزمی جزم ضمن مقابله مستقیم با اسلام, کشورش را براساس الگوهای از قبل تعیین شدة غربی اصلاح کرد و فساد هرزگی و لاقیدی را به بدترین وجه گسترش داد.
رضاخان نیز در ایران مأمور اسلام زدایی و آماده سازی زمینهها و شرایط ترویج و رونق فرهنگ مبتذل غرب شده. به دنبال طرح های از قبل پیش بینی شده, آتاتورک رئیس جمهور ترکیه رسما از رضاخان دعوت به عمل آورد و رضاخان با مسافرت به ترکیه بیش از پیش شیفته و فریفته فرهنگ و مظاهر غربی گردید و اقدامات آتاتورک به شدت در روح او تأثیر نهاد و در همان جا تصمیم گرفت که پس از بازگشت به ایران، با شدّت هرچه تمام تر به تغییر و تحول در آداب و رسوم و لباس مردم ایران بپردازد و کشور را سرتاسر همه غربی کند. «رضا شاه با مطرح کردن تغییر لباس و کلاه، مبارزه آشکار و علنی خود را با اسلام آغاز کرد! او پس از اجباری کردن استفاده از کلاه اروپایی (شاپو)، به مسئله تغییر لباس و کشف حجاب پرداخت .
با مطرح شدن کشف حجاب و از سر برداشتن چادر ـ که نشانة عفاف و پاکی و وسیله صیانت و پاسداری از ناموس و شرف زن مسلمان محسوب میشد ـ مخالفت مردم متدین آغاز شد. مخالفت ها و مبارزات مردم مسلمان با دستگیری روحانیون و کشتار مردم سرکوب گردید و بدین ترتیب زمینههای مناسب بر مطرح کردن علنی و گستردة منع حجاب آماده شد. با این وصف رضاخان و دار و دسته اش، تصمیم میگیرند ابتدا از دربار شروع کنند و باکشف حجاب خانوادة سلطنتی و وزیران، راه را برای گسترش بیحجابی و فحشای عمومی هموار سازند. محمود جم نخست وزیر مزدور و خاین وقت، در پاسخ به رضا شاه ـ که میپرسد: «چطور است این تحول را از اندرون دربار شروع کنیم» گفت:
«اگر اجازه بفرمایید در روز افتتاح دانشسرای مقدماتی تهران علیاحضرت ملکه و علیا حضرت شاهدختها به اتفاق اعلی حضرت در محل جشن حاضر شوند. ضمنا به همه بانوان وزرا و رجال نیز دستور خواهیم داد که بدون حجاب در این جشن حضور یابند».
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:49
تاریخچه خشونت در ورزش ۱
جامعه و ورزش ۲
تفاوتهای میان جسارت و خشونت در ورزش ۳
انواع پرخاشگری در حیوانات ۴
انواع پرخاشگری در ورزش ( goal reactive ) 5
عناصر پرخاشگری خصومت آمیز ۷
شیوه شناسایی خشونت ۸
علل خشونت ۹
علل بیولوژیکی ۹
علل روان شناختی ۱۱
علل پرخاشگری در ورزش ۱۱
نظریه های پرخاشگری ۱۸
فرضیه تزکیه لئوناردوبرکوتیز ۱۸
نظریه تخلیه ۱۹
نظریه جابجایی ناکامی – خشونت ۱۹
نظریه یادگیری اجتماعی ۲۰
نظریات مربوط به پرخاشگری ۲۳
ناکامی در روانشناسی ورزش به چه معنایی است ؟ ۲۴
مسابقه و پرخاشگری ۲۴
پرخاشگری و برخورد حضرت علی ( ع ) ۲۶
کظم غیظ و مالک اشتر نخعی ۲۶
انگیزه دشمنی و پرخاشگری ۲۷
پرخاشگری ۳۰
متغیرهای پرخاشگری در ورزش ۳۱
متغیرهای مربوط به بازیکن ۳۲
متغیرهای مربوط به مسابقه ۳۳
سایر عوامل ۳۴
مخالفان و موافقان عملکرد پرخاشگرانه ۳۵
تفاوت در پرخاشگری میان مرد و زن ۳۵
راهکارهایی برای مربیان ورزشکاران ۳۶
مقایسه مردان و زنان در پاسخهای خشونت آمیز ۳۹
کنترل عصبانیت در میادین ورزشی ۴۰
آگاه بودن ۴۱
دوری جستن ۴۱
بازبینی انتخاب راههای موجود و عواقب آن ۴۲
تصمیم گرفتن و اجرا نمودن ۴۳
تحلیل نهایی ۴۳
منابع ۴۵
تاریخچه خشونت در ورزش :
بسیاری از فعالیتهای امروز ریشه های تاریخی دارند تربیت بدنی و ورزش با دلایل و نیات مختلفی در زندگی مردم کشورها و در فرهنگ های مختلف حضور پیدا کرده است. مردم جوامع ابتدایی درباره تربیت بدنی مانند جهان معاصر فکر نمی کردند در جوامع بدوی و یا در فرهنگ باستانی مشرق زمین با وجود ضرورت فعالیتهای جسمانی متنوع برای ساکت نشستن در یک گوشه الزام و اجباری وجود نداشت و اساساً فعالیت بخش لاینفک زندگی روزمره بوده و فعالیتهای جسمانی شامل : شکار , تلاش برای غذا , برپا کردن پناهگاه و محافظت از خود مخاطره آمیز بود . ماهیگیری , رقص , جنگجویی و بازی که در نتیجه این گرایشها بروز کرده اند علل گرایش اجباری و اختیاری انسانهای نخستین و تمام افراد به فعالیتهای حرکتی را توجیه می کنند . در تمدنهای باستانی نظیر چین و هند خشونت در ورزش را محدود به رفع تهاجم دشمنان می بینیم و این با طرز فکر و نوع آموزش و تربیت مردمان این دو کشور مرتبط است .
در چین بر اساس عقاد کنفوسیوس تأکید بر تعالی ذهن و تأثیر تالوئیسم , بودائیسم بر زندگی روحانی , ارام و اجتناب از تن پروری و لذات جهان مادی وجود دارد .
در کشورهای واقع در حوزه خاور نزدیک روح نظامی گری و جنگجویی محرک تربیت بدنی و ورزش بود . بخش عمده ای از تربیت جوان مصری طریق استفاده از سلاحهای مختلف نظیر نیزه , تبر , گرز و کمان بود . در ایران نیز توسعه امپراطوری از طریق تهاجمات نظامی بعنوان هدف اصلی مدنظر بود . هر جا که اهداف و انگیزه های نظامی وجود داشت تربیت بدنی و ورزش با اهداف توسعه طلبانه و خشونت همراه بود . در قسمت اسارت نشین یونان روحیه نظامی بسیار شدیدی حاکم بودو فرزندان سرباز متولد می شدند و در غیر اینصورت باید نابود می گشتند اما در آتن روحیات دموکراتیکتر جلوه گرتر بود و در روم موفقیت در میدان نبرد تأثیرات زیادی بر زندگی و آرمانهای رومی داشت رومی ها انگیزه رقابت سالم نداشتند و حرفه ای بودن را بر غیر حرفه ای بودن ترجیح می دادند آنها بدنبال هیجان , خون و حشت و حادثه بودند و مسابقات ارابه رانی و گلادیاتوری را با خشونت تمام برگزار می کردند .
جامعه و ورزش :
تعاریفی از خشونت و پرخاشگری
1- رفتاری که به قصد آسیب رساندن به اموال و اشیاء دیگری یا خود انسان سر می زند (خشونت)
2- عبارتست از استفاده غیر قانونی از نیرو که ممکن است دامنه ای از برخورد ناخواسته بسیار اندک تا قتل و آدم کشی را شامل شود . ( خشونت )
3- آلورمن : پاسخ عمدی از سوی شخصی به منظور ایجاد درد یا صدمه به شخصی دیگر
( خشونت )
4- هر رفتاری که به قصد صدمه زدن به شیء یا فرد دیگری با استفاده از بدن یا کلام انجام می گیرد را پرخاشگری می گویند .
5- پرخاشگری اصطلاحی است بسیار کلی برای انواع گوناگونی از اعمال همراه با حماسه و خصومت و خشونت
6- پرخاشگری عمل مشهودی است که به قصد آسیب جسمانی و یا روانی به خود یا دیگران انجام می شود.
تفاوتهای میان جسارت و خشونت در ورزش :
بر خلاف عقیده رایج دارا بودن اندیشه های منفی یا ابراز میل به آسیب رساندن به کسی خشونت نیست . خشونت 4 ویژگی مهم دارد که نخستین آنها این است که خشونت رفتار است دومین ویژگی خشونت فزون بر جنبه رفتاری آن این است که عمدی است . خشونت گر باید میل به آسیب رساندن به قربانی مورد نظر را داشته باشد . سومین جنبه این است که صدمه یا آسیب باید واقعاً رخ دهد . اما لازم نیست که نتایج نامطبوع خشونت جسمانی باشد اعمالی که کس دیگر را آشفته یا از چیزی محروم کند نیز خشونت است .
و چهارم اینکه خشونت باید در بردارنده کنش متقابل با موجود زنده باشد . آزار رساندن به شخص یا حیوانی خشونت است اما لگد زدن به صندلی خشونت نیست اما این تعارف متقاوت از جسارند .
بطور مثال بلوکه کردن در فوتبال و یا قطع یک بازی دو نفره در بیسبال رفتاری جسارت آمیز هستند در حالیکه بدون سوء نیت و بخش جدانشدنی از مسابقه می باشند.
اما این اعمال زمانی خشونت آمیز می شوند که نیت بازیکن این است که به رقیب آسیب برساند یا به شیوه ای خصمانه تر از آنچه که برای رسیدن به اهداف عملکرد لازم عمل کند .
ورزشکاران جسور اجازه نمی دهند که رقیبان از آنها سوء استفاده کنند و به آسانی تحت تسلط قرار بگیرند و به هر سو هل داده شوند با این وجود به مهارت و سلامت شخصی رقیبان خود حترام می گذارند .
قوی و با اطمینان هستند و پیوسته خود را چالش می کنند تا به عملکرد مطلوب دست پیدا کنند. از سوی دیگر ورزشکاران غیر جسور به خود اجازه می دهند که دیگران آنها را در زمین به این طرف و آن طرف هل دهند یا رقیبانشان به آسانی بر آنها غلبه کنند . از آنجا که جسور نبودن در ورزش با کاهش عملکرد موثر ارتباط دارد آموزش جسارت توسط مداخله های شناختی یا رفتاری توصیه می شود . جسارت مهارتی است که باید آموخت و عمل کرد . رهبران ورزشی باید خود را مقید سازند که کودکان را در استفاده از مهارتهای ذهنی برای کنترل و تقویت عزت نفس یاری رسانند و در عین حال برای ایجاد روحیه ورزشکاری تلاش می کنند تا یک ورزشکار در همه سنین پس از ابراز خشونت از جا در رفتن ناجوانمردی احساس گناه نماید . یا بطور کلی رهبران ورزشی مسئول جدا کردن جسارت ( خشونت
وسیله ای ) از خشونت و خصومت ( هدف ) در ورزش می باشند .
انواع پرخاشگری در حیوانات
1- Predatory در حضور یک شیء آسیب رساننده ایجاد می شود.
2- Anti predatory دفاع از قلمرو در برابر مزاحم بر انگیزاننده آن است .
3- Domainance با تلاش برای رسیدن به مطلوب ظاهر می شود.
4- Maternal خشونت مادرانه ( حمایت از فرزند )
5- Weaning به منظور استقلال فرزند از طرف والدین اعمال می شود.
6- Sexval بین دو جنس بروز می کند .
7- Sex related ایجاد کننده رفتار جنسی
8- Inter male بین نرهای رقیب
9-Irritable تحریک پذیری ( خشم یا غضب ) در نتیجه ناکامی درد محرومیت (مرتبط با خشم و غضب انسان )
انواع پرخاشگری در ورزش ( goal reactive)
1- پرخاشگری خصومت آمیز ( واکنشی ) : عمل مشهودی است که به قصد آسیب رساندن جسمانی یا روانی به خود یا دیگران صورت می گیرد و خشونتگر از این عمل خود لذت
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:24
فهرست مطالب:
پیشگفتار
مفهوم خشونت
خشونت سیاسی
دور باطل خشونت و توسعة اجتماعی
خشونت و تخریب جهان
موقعیت ایران
منبع :
پیشگفتار
خشونت در جهان امروز مفهومی رایج و آشناست؛ مفهومی که بی درنگ تصاویر بی شماری را در ذهن تداعی می کند. در جهانی که مهم ترین خصوصیت آن، محوری شدن ارتباطات و نقش فزایندة رسانه های گروهی است، کمتر می توان به سراغ رسانه ای اعم از کتاب، نشریه، تلویزیون، سینما و ... رفت و دیر یا زود با شکلی از اشکال خشونت روبرو نشد. خشونت به عنوان بارزترین بازتاب جهان بیرونی، جایگاه برجسته ای در رسانه ها یافته و خود را به عنصری ثابت و متداوم در آنها تبدیل کرده است به نحوی که شاید بتوان ادعا کرد یکی از تناقض های آشکار در تمدن کنونی آن است که از یک سو خشونت را به صورت موضوعی "جذاب" و در واقع "دلپذیر" در آورده است که "تماشاچیان" زیادی را به سوی خود جلب می کند و از سوی دیگر در گفتارهای رسمی و غیر رسمی خود همان خشونت را پدیده ای "زشت" و قابل نکوهش می شمارد. وجود این تناقض خود سال هاست مورد بحث صاحبنظران سیاسی و اجتماعی بوده است. دلیل، گاه در غرایز عمیق روحیة انسانی جستجو شده است و گاه در الزامات زندگی اجتماعی انسان امروزی. با این حال باید توجه داشت که مکان برجستة خشونت در عصر حاضر تا اندازة زیادی حاصل پیشینة تاریخی کهنی است که ریشه های آن را می توان نه فقط در تفکر باستانی بلکه در شیوه های زندگانی و تحول آنها در طول قرون گذشته بازیافت.
مفهوم خشونت
خشونت مفهومی گسترده دارد و به سختی می توان آن را صرفا در یک بعد تعریف کرد. برای نمونه اگر تنها مفهوم فیزیکی یا طبیعی خشونت را در نظر داشته باشیم آن را می توانیم نوعی قدرت یا زور تعریف کنیم که با تحمیل خود به سایر پدیده ها اعم از پدیده های انسانی و غیر انسانی حدود قدرت آن پدیده ها را مشخص می کند.
در مورد انسان محدود شدن قدرت به معنی محدود شدن میل، اراده و آزادی اوست. برای مثال اگر فردی خواسته باشد وزنه ای را که بیش از اندازه برای او سنگین است از زمین بردارد، دردی که بر ماهیچه ها و استخوانهای او وارد می آید، به صورت خشونتی فیزیکی، محدودة اراده و میل او را به وی گوشزد می کند. خشونت و قدرت در اینجا با یکدیگر مترادف هستند با این تفاوت که خشونت نوعی قدرت است که هدفی خاص را تعقیب می کند و آن مشخص کردن مرزها و جلوگیری از اعمال یک قدرت دیگر است. در همین معنای طبیعی ، خشونت می تواند از سوی دیگر نیز وارد شود و به جای آن که قدرتی را محدود کند، قدرتی را به وجود بیاورد. تقریبا تمام موجودات زنده در برابر وارد آمدن یک نیروی خارجی(انگیزه های بیرونی) بر حوزة قدرت آنها، نوعی واکنش خشونت آمیز یا تهاجمی از خود نشان می دهند که آن را می توان به نوعی مقاومت برای از میان بردن اثر آن نیروی خارجی تعریف کرد. اگر به زور تلاش کنیم راه نفس را بر کسی ببندیم، آن فرد با قدرت تمام اندام ها و ماهیچه های خود شروع به مقاومتی خشونت آمیز می کند تا اثر نیروی خفه کننده را خنثی کند. بنابراین خشونت همواره می تواند از دو جهت محدود کردن میل، اراه و آزادی و از سوی دیگر به صورت یک واکنش، یعنی نیرویی برای ایجاد و بازگرداندن آن آزادی و نیل به هدف در اراده و میل.
این نکات با آخرین مطالعات زیست شناسی از یک سو و مطالعات باستان شناسی درباره نقش خشونت در منشا زندگی انسانی و در غرایز انسان تایید می شوند.
خشونت سیاسی
در مفهوم اجتماعی نیز ما کاملا به مثال های فوق نزدیک هستیم. در اینجا خشونت را می توان به وارد آوردن نوعی فشار و زور فیزیکی از سوی یک نهاد، یک فرد یا یک گروه بر نهاد، فرد یا گروهی دیگر دانست که با هدف وادار کردن آن نهاد یا افراد به انجام کاری بر خلاف میل و اراده شان انجام بگیرد. از این رو خشونت همواره در برابر میل، اراده و آزادی قرار دارد و به نوعی حدود آنها را تعیین می کند. منتها با توجه به این نکته که آزادی یک فرد می تواند دقیقا در نقطه معکوس آزادی فرد دیگری قرار اشته باشد. فرد "الف" ممکن است با عمل خشونت آمیز خود حق فرد "ب" را از میان ببرد یا محدود کند، اما فرد "ب" نیز ممکن است بتواند با واکنش خشونت آمیز خود حق خود را بار دیگر به دست بیاورد و در نتیجه میل اراده و آزادی فرد "الف" را محدود کند.
خشونت سیاسی را با حرکت از همین نکات می توان گونه ای از خشونت تعریف کرد که موضوع آن بر سر قدرت سیاسی باشد چه بر سر دستیابی به قدرت، چه بر سر اعتراض و نابود کردن یک قدرت و چه بر سر حفظ و تداوم بخشیدن به یک قدرت موجود. در این معنای عام، خشونت سیاسی را نمی توان لزوما از مفهوم طبیعی خشونت جدا کرد زیرا موضوع قدرت در مرکز و بطن تقریبا تمام انواع خشونت ها نهفته است. حتی در آنچه به ظاهر "غیر سیاسی ترین " اشکال خشونت می آید، مثلا خشونت های خانوادگی یا خشونت های شهری، موضوع بر سر نوعی قدرت است. بر سر آن که کدام یک از طرفین دارای سلطه بر دیگری باشد. هر بار ، هر نوع قدرتی موجودیت خود را در خطر ببیند ، طبیعی ترین واکنش آن، رفتار خشونت آمیز است. از این رودر این مطلب ، هر چند تکیه اصلی بر موضوع خشونت سیاسی در خاص ترین اشکال آن یعنی پدیده هایی نظیر جنگ، انقلاب، شورش ها و تنش های اجتماعی، سرکوب، ترور و... می باشد اما رابطة حوزه خاص سیاست با حوزه عمومی، یعنی تقسیم و توزیع قدرت در گستره جامعه و در نهاد های بیشمار اجتماعی فراموش نمی شود. خشونت را باید در طیفی در نظر گرفت که با حرکت از ساده ترین اشکال حیات و کوچکترین واحدهای اجتماعی نظیر خانواده تا بزرگترین این واحدها نظیر کشورها و مناطق فراملی تداوم دارد، هر چند تبلور آن عموما در شکل های سختی چون جنگ و شورش و ... است.
اگر نگاهی به اطراف خود بیاندازیم به سرعت پی می بریم که خشونت شکلی گسترده و حضوری کامل در پیرامون ما دارد. از لحاظ زیست شناختی همانگونه که خواهیم دید خشونت بخشی تفکیک ناپذیر از مکانیسم های حیاتی ما است. در بعدی بزرگ تر، درون واحد خانوادگی، بازیگران اجتماعی به محض آنکه قشربندی و تفاوت گذاری در میان آنها آغاز می شود یعنی به محض قرار گرفتن در نقش همسر پدر، مادر، فرزند ، خواهر، برادر و ....دارای حوزه های قدرت خاص می شوند که آماده اند بر سر آن دست به رفتارهای خشونت آمیز بزنند. پیدا شدن مفهوم "مالکیت" بر اشیاء یا بر فضا ها، از پایین ترین سنین، فرد را وامی دارد که برای حفظ "اموال" خود و یا "فضای اختصاصی" خود با دیگر اعضای خانواده وارد رقابت شود. ورود تصاویر و اخبار خشونت آمیز از طریق رسانه ها درون این سلول اجتماعی کوچک خود عاملی است نه فقط در تقویت رفتارهای خشونت آمیز ، بلکه همچنین و به ویژه در مشروعیت بخشیدن به آنها. رفتارها، تصاویر و داده های رسانه ای از دوران کودکی به ما می آموزند که هر کس باید برای حفظ قدرت و امتیازات خود از همه وسایل و از جمله از خشونت استفاده کند و کسی که از انجام چنین کاری ابا داشته باشد، بی شک در موقعیت آسیب پذیر و شکننده قرار خواهد گرفت.
با خارج شدن از سلول خانوادگی، بار دیگر خشونت را در پیرامون خود در اشکال مختلف مشاهده می کنیم. خشونت های شهری یا مدنی به خصوص در شرایط وجود فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اشکال رایجی هستند که هر فردی ممکن است در محیط کاری و یا در رفت و آمدهای روزمرة خود مشاهده کند. در این نوع از خشونت ها نیز بار دیگر مناسبات قدرت وارد عمل می شوند.