فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:135
پیشگفتار:
کلمهی بهنجار به افرادی اطلاق میگردد که در حد طبیعی و عادی گذران زندگی میکنند. از نظر عامه فردی که رفتارش چون دیگران است ومانند همه و به طور معمولی وعادی زندگی روزمره خویش را میگذراند بهنجار و طبیعی است . از نظر علمیچنانچه بهره ی هوش شخصی حدود (۱۰۰)صد باشد (براساس آزمون (تست) باشد یا به عبارت دیگر سن تقویمیوعقلی (ذهنی) خود برابری کند آن فرد عادی است. برای مثال میتوان چنین گفت: چنانچه کودک ۹ ساله ای از نظر عقلی نیز ۹ ساله باشد و مانند کودکان ۹ ساله رفتار کند و از عهدهی انجام تست های هوشی مربوط به کودکان ۹ ساله برآید چنین کودکی بهنجار و طبیعی است. حال که تا حدی با کودکان و افراد بهنجار آشنا گردیدیم ببینیم پس کدام گروه از کودکان را استثنایی مینامند. از نظر آموزشی کودک استثنایی کودکی است که نیاز به تعلیم و تربیت خاص داشته باشد و از کلاس و تعلیم وآموزش عادی نتواند بهره کافی گیرد و از جنبه کلی نیز چنانچه کودکی از نظر رفتار، هوش ویا گذران زندگی نتواند چون کودکان عادی و بهنجار عمل کند و به جهتی با کودکان همسال خود تفاوتهای رفتاری وگفتاری و کرداری ویادگیری داشته باشد و از حد یک کودک عادی همسن خود خارج باشد استثنایی نامیده میشود.
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول : مقدمات و تاریخچه
۱- آغاز سخن
۲- پیش گفتار
۳- بررسی آماری و سابقه
۴- تعریف استثنایی
۵- تاریخچه:-
۶- در ایران-
فصل دوم: دسته بندی و تعریف و ویژگیهای بالینی
۱- انواع استثنایی
۲- تعریف ها:
۳- علل و عوامل
۴- عقب ماندگی و اختلالات ژنتیک
۵- انواع سندرم ها
۶- منگولیسم یا سندرم دان
۷- سندرم صدای گربه و سوپرمن و کلاین فلتر
۸- عوامل ناشناخته وهیدروسفال و میکروسفال
۹- مسائل دوران بارداری
۱۰- انواع بیماری ها و ضربه ها در تمام موارد
۱۱- سن مادر و عاملRH
12- سوخت و ساز (متابولیسم
۱۳- عوامل فرهنگی
فصل سوم: عکس العمل والدین
۱- انواع خانواده- پذیرنده، انکارکننده و پنهان کننده
۲- ارتباط خانواده با فرزند عقب مانده
۳- واکنش های گوناگون خانواده
فصل چهارم: پیشگیری
۱-پیش گیری
۲-برنامه ریزی پیش گیری و مشاوره ژنتیک
۳-مشکلات جنسی کودکان عقب مانده ذهنی
فصل پنجم: آموزش وپرورش
۱-آموزش و پرورش و توان بخشی
سخن آخر- توصیه و پیشنهادهای لازم: کلام آخر با فرجام سخن
منابع و مراجع
فرمت:word(قابل ویرایش)
مقدمه:
هرکس با فردی ملاقات می کند که به طور تحمل ناپذیر خودخواه و متکبر است، افرادی که در خیال پردازی ها نیروی خدایی مانند گم میشوند، مانند ثروت نامحدود، هوش بالا یا شهرت نابرابر به خودشان می چسبند. نه تنها معتقدند که بهتر از سایرین هستند، بلکه سایرین را نیز تحقیر و خوار می نمایند. آنها می درخشند و از ما این انتظار میرود که آنها را پرستش و تماشا کنیم. برای آنها باقی ما به سادگی کارگران زنبوری هستیم که از همه فرمانها باید اطاعت نماییم و ایده اصلی ما برای آنها ارزشمند نیست، آنها به طرح ها و تمایلات خود بسیار وابسته هستند. در تبادل افتخار رابطه با آنها، آنها معتقدند که ما باید هر گونه نیاز آنها را پیش بینی، و آنها را از هر گونه کار دنیوی دشوار معاف سازیم و همه باید به سختی برای شناسایی ایده های روشن و مبهم آنها کار کنند. آنها از روی عادت افراد را دچار شرم ساری می کنند. خود محوری آنها موجب بی تفاوتیشان نسبت به حقوق و رفاه، سایرین و قوانین اجتماعی می شود. برای توجیه عملکردشان، آنها به طور منطقی دلایلی را ارائه می دهند که این استعداد برتر خود و بی توجهیشان نسبت به سایرین را نشان دهند بنابراین خود را در بهترین موقعیت قرار دهند. آنها خیلی زود عصبانی و خشمناک می شوند.
چنین افرادی به عنوان شخصیت های خود شیفته شناخته می شوند که تنها برای راحتی خود عمل می کنند و آنها احتمالاً منفورتر از همه ناهنجاریهای شخصیتی هستند. مورد Einstein را به خاطر بیاورید (901) Malcolm مشخصاً مشکلاتی داشت که در میان آنها یک حس بزرگ نمایی و خود مهمی وجود داشت (معیار 1).
او خود را با Einstein و Salk مقایسه می کرد، افرادی که شرافتمندانه برای رأس بودن در کل زمان رنج می بردند مانند خودم. بی شک بزرگ نمایی Malcolm بسیاری رفتارهای او را تقویت میکرد. او گستاخانه ادعا می کرد که این مشکل شرکت است و نه او، حتی اگر روابط او با مافوق ها و زیردستان مانع ادامه رابطه شود. یک فرد نرمال زمانی را صرف بازتاب رفتار خود در مواجه با یک جبهه متحد می کند و به طرز احمقانه علیرغم بازخورد منفی از بالاترها و پائین ها در سلسله مراتب سازمانی خراب عمل نمی کند.
Malcolm مشخصاً خود مهم بود که باید علیرغم نادیده گرفتن سایرین حفظ و درک شود. بزرگنمایی او از زندگی خیالی تغذیه میکرد که در آن اوهام روشن و موفق تشخیص داده می شدند (معیار 2). به عنوان مثال او ذکر کرد که خود را به عنوان رئیس یک شرکت جدید میبیند که ایده های خود را وارد عمل می کند و می تواند تنها تصور کند که موفقیت یک موضوع زمانی است به علاوه او نیازمند این خیالات بود تا از تصویر برتری حمایت کند که مانع خروج او از میانگین بالا شود. بی شک نیاز او به این برتری شامل ارتباط با پرستشی بود که از مادرش دریافت می کرد که پافشاری داشت که او کاری مهم انجام خواهد داد و روزی مهم می شود و در تاریخ بشر نام او ثبت میگردد.
Malcolm مشخصاً باهوش بود در غیر این صورت زندگیش مدتها قبل پایان می گرفت. با این حال تخمین او از توانایی ها و انتظاراتش که سایرین باید به هر خواسته اش احترام می گذاشتند از تمایز میان واقعیت و تصور خدشه دار شده، او خبر می داد. او معتقد بود که خاص است و البته توسط یک روانشناس تحت درمان بود زیرا تنها فردی با درجه پزشکی می توانست موقعیت او را درک کند (معیار 3). بعلاوه او خاص بود که از روشهای جدید انجام کارها استفاده می کرد که البته مخالف الگوهای سازمانی بود و او در مورد اثرات آن بر زندگی سایرین ناراحت نمی شد (معیار 7). به جای همدردی، Malcolm انتظار داشت که زیر دست ها به آسانی تشخیص دهند و به طور اتوماتیک بر هوش آنها تأثیر گذارد (معیار 5). به نظر او ناراحتی در مورد زندگی سایرین بی اهمیت بود. Malcolm با ارائه چنین حسی تنها می توانست از اطرافیان خود بهره برداری کند و بارها و بارها بی شرمانه همین کار را می کند. (معیار 6)
Malcolm اغلب روش درست و مناسب سروکار داشتن با ناخشنودی افرادی که بدبخت کرده بود را ارائه می کرد: آنها به او حسودی می کردند. دوباره آن Malcolm نبود که مشکل داشت بلکه سایرین توانایی های او را تشخیص می دادند که در جاده موفقیت و ثروت است و اینکه آنها چقدر تأثر آور هستند و در نتیجه موانعی را بر سر راه او می گذاشتند (معیار 8). آنها در مقایسه با او دیوانگانی بودند که به دنبال چیزهای بهترند اما به آنچیزی که می خواهند، نمی رسند.
با ارائه این تصاویر روشن از Malcolm اکنون در موقعیتی هستیم تا پرسش های اضافی را بپرسیم تا طرح این فصل را شکل دهیم. ابتدا طبیعی و غیرطبیعی را با هم مقایسه می کنیم و سپس در موضوع اصلی خود شیفتگی به تنوع هایی می رسیم. بعد از آن دیدگاه های روانپویشی و میان فردی و دیدگاه شناختی در رابطه با شخصیت خود شیفته توصیف می شود.
این بخش ها از هسته شخصیتی علمی است. به وسیلهی جستجوی توضیح آنچه که در شخصیت Malcolm مشاهده می کنیم، هدف حرکت فراتر از حکایت و ورود به حوزه تئوری است. همیشه تاریخ را لحظه لحظه توصیف می کنیم و به متفکران قدیمی کاری نداریم زیرا هر کدام به جنبه های متفاوت ناهنجاری توجه دارند. فرضیه های رشد نیز اغلب بررسی می شود، اما بررسی برای ناهنجاری های شخصیتی در زمان اخیر آزمایشی و تجربی است. پس از آن ترکیب های زیستی روانی اجتماعی – تکامل نشان می دهد که چگونه وجود ناهنجاری شخصیتی از قانون تکامل تبعیت می کند. همچنین مقایسه ای میان خودشیفتگی و سایر ساختارهای تئوری و بحث چگونگی گرایش و تمایل شخصیتهای خود شیفته به توسعه و ایجاد اختلال های خودمحوری وجود خواهد داشت . در نهایت ما روی چگونگی درمان اختلال از طریق روان درمانی تحقیق کردیم و دوباره مواد خود را از لحاظ رویکردهای کلاسیک در این حوزه سازماندهی نمودیم: دیدگاه های میان فردی، شناختی و روان پویشی.
از نرمال به غیرنرمال
به استثناء ظاهر آن از طریق تاریخ میان سلطنتی و توانگری، شخصیت خود شیفته به نظر می رسد تنها در اواخر قرن 20 برتر و برجسته شد. خودشیفتگی در هر فرهنگی متفاوت است (1995 ، Capponi , warren) تجربه ما از طبقات متوسط و بالاتر آمریکایی است. طبقه بندی بین المللی بیماریها، برابر بین المللی DSM-IV شامل ناهنجاری شخصیتی نبود و بیان می داشت که این فرهنگ آمریکایی در سایر ملیت ها نفوذ نمی کند. به جای آن، خودشیفتگی ممکن است یک آسیب شناختی در ارتباط با سطوح بالاتر سلسله مراتب نیازهای مازلو باشد. افراد در ملیت های دارای امتیاز کمتر برای مثال آنقدر مشغولند که نمی توانند بیماریها را مهار کنند و البته شاید دچار خودشیفتگی نشوند. زمانی که نیازهای اصلی رفع شود، جستجوی خودشکوفایی وارد پیش زمینه می شود. آسیب شناختی های مربوط به آن شامل ناهنجاری شخصیتی خودشیفتگی می شود. این ریسک به نظر می رسد که حتی در یک جامعه بزرگتر است و به فردگرای و خودبزرگ نمایی فشار می آورد مانند ایالت متحده آمریکا، بعلاوه به نظر می رسد ناهنجاری و اختلال در حرفه هایی شایع تر است که دارای جنبه های غیرمعمول می باشند از جمله قانون، طب و علم یا آنهایی که قدرت ستاره دارند مانند سرگرمی، ورزش و سیاست. برای بیشتر ما این عقیده فوری و بی رنگ است که خودشیفتگی بیشتر برای مردان است (Rienzi, Forguera, Hitchcock,1995) شاید به این دلیل مردها را بیشتر برای بهره برداری مستحق می دانند. (Tschanz , Morf , Turner , 1998) ).
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:
چکیده:
تحقیقی که در ایران توسط خانم عصمت غریب رضا یزدی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه در استان یزد در سال تحصیلی 72-71 انجام گرفته نتایج آن بیانگر فراوانی کمرویی در بین دانش آموزان دختر و پسر به شرح زیر می باشد .
1-64%دانش آموزان کمرو دختر و حدود 36% انها پسر هستند .
2-9/34%دانش آموزان کمرو اظهار کرده اند که در ظاهر آنها عیب و نقصی وجود دارد .
3-8/35%دانش آموزان کمرو ، حالت کمرویی را در دوران راهنمایی بیشتر احساس کرده اند و این درصد در دبیرستان به3/28% رسیده بود .
4- 9/18% دانش آموزان کمرو ،کمرویی خود را در حد متوسط و زیاد احساس می کنند .
5-16%دانش آموزان اظهار کرده اند عادت ناخن جویدن دارند 5/7% آنها دچار لکنت زبان هستند 7/3% عادت مکیدن انگشت و 6/5% بقیه به موارد دیگر عادت دارند .
6-بیش از 70% دانش آموزان کمرو متعلق به خانواده های 9-5 فرزندی بودند .
7-36%دانش آموزان کمرو فرزند اول 6/22% فرزند دوم و بقیه از فرزندان دیگر .
8- 5/24% پدران دانش آموزان کمرو کارمند ، 9/17% کارگر ، 9/16% کشاورز ،9/34%شغل آزاد .
9- 3/94% مادران دانش آموزان کمرو خانه دار بودند .
10-3/59% پدر دانش آموزان بی سواد یا کم سواد و 65% مادران کم سواد و بی سواد .
11- 3/10% دانش آموزان کمرو به بیماری جنسی و 5/24% مبتلا به بیماری روانی بودند .
29-2-نقد و بررسی :
به نظر می رسد کمرویی به نحوی بر تمام جوانب زندگی ما تاثیر می گذارد . ان چه به عقیده ی هر یک از آنها مشکل نهایی شخص ماست در واقع با جمع بیشماری از افراد مشترک می باشد . آگاهی بر این امر که در رنج خود تنها نیستیم آرامش بسیاری به ما می بخشد .
کمرویی یک مشکل بی سر و صدا است که چنان شایع گشته است که می توان ان را یک بیماری اجتماعی نامید . روند های موجود در اجتماع نشان میدهند که در خلال سال های آینده به خاطر افزایش انزوا ، رقابت و تنهایی این مشکل افزایش خواهد یافت اگر هر چه زود تر این بیماری را در مان نکنیم فرزندان و نوادگان ما زندانیان کمرویی خود خواهند گردید . برای اجتناب از بروز این مشکل باید کمرویی را بشناسیم تا بتوانیم از میان جهنم کمرویی راه خود را به سوی بهشت رستگاری پیدا کنیم انجام این کار آسان نیست اما شدنی است !
اگر چه تحقیقات تعداد زیادی از پرسش های ما را پاسخ میدهند اما محدودیت ها بر سر راه تحقیقات مانع از ارزیابی دقیق مشکلات از جمله مشکل کمرویی میشود در این تحقیق چون تنها ابزار گرد آوری اطلاعات بیشتر از نوع پرسشنامه چند گزینه ای (پاسخ بسته)استفاده شده است و از پرسش های دیگر کسب اطلاعات مانند مصاحبه چهره به چهره و مشاهدهی مستقیم و سایر روش ها استفاده نشه است اطلاعات به دست آمده فقط اظهارات محدود و ناقص کسانی که به پرسش نامه پاسخ داده اند می باشد . پس با این وجود نمی توان به میزان درصد های به دست آمده اطمینان حاصل کرد . البته این تحقیق بسیاری از واقعیت ها و عوامل به وجود اورنده کمرویی را شناسایی کرده اما کافی به نظر نمی رسد .
امید است با تحقیقات بیشتر و مطالعات دقیق تر بتوان ریشه های کمرویی را که خود ریشه ی بسیاری از معلولیت های اجتماعی و نا هنجاری های فردی و اجتماعی می باشد را از بین برد .
فصل سوم:روش شناسی
1- روش تحقیق
2- جامعه آماری
3- نمونه آماری
4- ابزارها
5- روائی و پایانی
6- روش آمار
1-3- روش تحقیق :
تحقیق حاضر از نوع تحقیق توصیفی است که هدف ان بررسی رابطه ی کمرویی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع راهنمایی روستای پیر تاج در بهار 1386 می باشد.
2-3- جامعه آماری:
جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان مقطع راهنمایی روستای پیر تاج می باشد.
3-3- نمونه آماری:
حجم نمونه مورد مطالعه از بین دانش آموزان راهنمایی که 20 نفر دختر و 20 نفر پسر می باشند به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند.
4-3- ابزارها:
ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق کمرویی استنفرد است که به بیش از 000/5 نفر از نوجوانان ،جوانان و بزرگسالان در سراسر دنیا ارائه گردیده و دارای 25 سؤال بسته می باشد.
5-3- روائی و پایائی:
روائی و پایائی مقیاس کمرویی استنفرد قبلاً توسط استنفرد و دیگران تأیید گردیده است .
6-3- روش آماری :
روش آماری به کار رفته در این تحقیق بر اساس روش های توصیفی و استباطی می باشد که در روش توصیفی بر اساس جدول فراوانی ونمودارها در روش استباطی با استفاده از مجذور کامل فرضیه های تحقیق را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم.
روش های آماری و تحلیل داده ها:
در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استباطی اطلاعات به دست آمده در سطح کمی و کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و در سطح توصیفی نتایج داده ها به صورت جدول و نمودار توصیف می شود و در سطح استباطی بر اساس فرضیه های مطرح شده در پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل یافته ها
الف- تحلیل داده های اصلی
ب – تحلیل استنباطی
2- تحلیل داده های تلویحی
تحلیل داده های اصلی:
الف- تحلیل وتوصیفی: درسطح توصیفی در سطح جدول و نمودار برای نمایش داد ه ها استفاده می شود.
ب: تحلیل استنباطی در سطح تحلیل استنباطی از آزمون های آمار استنباطی استفاده می شود که در این تحقیق از آزمون غیر پرامتر یک مجذور کا استفاده شده است .
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:200
فهرست مطالب:
مقدمه ………………………………………………………………………………… 1
فصل اول
رابطه روانشناسی و دین ………………………………………………………… 11
تعریف دین ……………………………………………………………………… 15
بررسی تئوریهای روانشناسانه دین …………………………………………… 21
ـ تئوری تحولی پیاژه ………………………………………………………… 22
ـ تئوری اریکسون ……………………………………………………………. 25
ـ آلپورت ……………………………………………………………………… 27
ـ یونگ ………………………………………………………………………… 30
ـ هیوم ………………………………………………………………………….. 35
ـ فروید ………………………………………………………………………… 42
علل گرایش به دین ……………………………………………………… 47
پیامدهای گرایش به دین ………………………………………………… 50
ـ جیمز…………………………………………………………………………… 51
تجربه دینی ……………………………………………………………………… 59
تعارض علم و دین ……………………………………………………………… 60
کثرتگرایی دینی ……………………………………………………………… 68
فصل دوم
تعریف تجربه دینی ……………………………………………………………… 76
پیشینه تاریخی تجربه دینی …………………………………………………… 79
اقسام تجربه دینی ……………………………………………………………… 83
دیدگاههای مختلف در مورد انواع تجربههای دینی ………………………… 86
ـ تجربه دینی نوعی احساس است ………………………………………… 86
ـ تجربه دینی نوعی تجربه مبتنی بر ادراک حسی است ………………… 95
ـ تجربه دینی ارائه نوعی تبیین مافوق طبیعی است ……………………… 98
نمونههای تجربه دینی ………………………………………………………… 104
آیا تجربههای دینی هسته مشترکی دارند …………………………………… 118
تجربههای عرفانی ……………………………………………………………… 120
ـ آیا تجارب عرفانی معرفتزا است ……………………………………… 131
آیا تجربه دینی میتواند اعتقاد دینی را توجیه کند ………………………… 135
فصل سوم
نگاهی نقادانه به موضوع ……………………………………………………… 149
ـ تقدم شرک بر یکتا پرستی………………………………………………… 164
ـ موهوم پنداری باورهای دینی …………………………………………… 165
ـ گناه نخستین………………………………………………………………… 166
ـ خدای پدرگونه …………………………………………………………… 167
ـ مفهوم جنسیت …………………………………………………………… 168
ـ تعمیم ناروا ………………………………………………………………… 170
فهرست منابع و مآخذ (فارسی) …………………………………………… 180
فهرست منابع و مآخذ (انگلیسی) ………………………………………… 184
ج
چکیده انگلیسی………………………………………………………………… 185
چکیده
روانشناسی دین ، بررسی مسئله دین است از جنبه درونی و فردیِ آن . این گستره سعی می کند با تحلیل روانی انسان ( از طریق روانشناسی ) ، ریشه پیدایش دین و همینطور پیامدهای این گرایش را مورد مطالعه قرار دهد. در این باب ، نظریه های موافق و مخالف بسیاری ارائه شده است .
علل و انگیزه های بروز دیدگاه روانشناسانه دین ، سیر تاریخی آن ، تئوریها و نظریه های قابل توجه در این زمینه ، همچنین پیامدهای تبیین شخصی و روانی دین که از مهمترین آنها می توان به پلورالیسم دینی اشاره کرد ، درفصل اول این رساله مورد مداقه قرار گرفته است .
از مهمترین و محوری ترین مسائل مورد بحث در روانشناسی دین ، میتوان از بحث ‘تجربه دینی’ نام برد که به عنوان گوهر و اساس این دیدگاه ، مورد توجه و دقت نظر متفکرین ، متألهان و همچنین روانشناسان قرار گرفته است . یکی از مهمترین فرضیه های مورد بررسی در این مبحث ، معرفت زایی تجربیات دینی است و اینکه آیا تجربه دینی میتواند از لحاظ معرفتشناسی ، عینیت داشته باشند ؟
بیان نظریات مختلف در مورد این مسئله ، که در فصل دوم به آنها اشاره شده ، تا حدودی اظهار نظر در مورد آن را آسان مینماید .
نقد و بررسی موضوع نیز ، همراه با بیان نظرات متفکرین معاصر و نتیجه گیری کلی از بحث ، اجمالاً در فصل پایانی رساله آمده است .
ما حصل بحث :
ـ روانشناسی دین ، نگاهی درونی ، روانی و فردی به دین است ، بدون در نظر گرفتن جنبه های اجتماعی ، فرهنگی و … آن .
ـ تبیین شخصی و درونی دین ، از بسیاری از تعارضات میان عقاید دینی و سایر ابعاد زندگی جلوگیری کرده و خواه و ناخواه ، اصطکاک همیشگی میان دین و علم را
از بین می برد.
ـ از طریق ارجاع تجربیات شخصی و فردی به پیش فرضهای دینی و زمینه های مذهبی افراد ، تجربیات دینی قابل تعریف بوده و به عنوان مهمترین عامل تحویل دین به روانشناسی ، مورد بررسی و دقت نظر قرار می گیرد .
ـ تجربیات دینی از لحاظ معرفت شناسی می توانند عینیت داشته باشند و اعتقادآور باشند ( اما فقط برای صاحب تجربه و نه ناظران ، بلکه برای ناظران خارجی ، تنها جنبه آشنایی دارد )
ـ از بارزترین نتایج تبیین و تفسیر درونی و فردی دین ، اعتقاد به پلورالیسم دینی
( کثرت گرایی دینی ) است که امروزه با گسترش این روند در جوامع غربی ، حقانیت مکاتب توحیدی و اعتقاد به صراط مستقیمی واحد ، به زیر سؤال رفته و تا حدودی تضعیف شده است .
ـ دین از طریق تجربه درونی و شخصی قابل ادراک است ، و این ادراک بر اساس فطرت کمالجوی انسان و طبیعت وی استوار است .
ـ تجربیات دینی در صورت عینیت یافتن ، می تواند معرفت زایی کرده و اعتقادات دینی را توجیه نمایند؛ اما این مسئله در مورد شخص تجربه کننده صادق می باشد و برای شخص ناظر هیچ الزام و ضرورتی ، برای اعتقاد از طریق تجربه دینی وجود ندارد.
عنوان تحقیق: ابزارهای آموزشی در پیش دبستانی
عنوان پودمان: روانشناسی و سلامت خانواده
نام درس: روانشناسی رشد ۲
نام و نام خانوادگی دانشجو:
شماره دانشجوئی:
کد ملی:
رشته تحصیلی: مدیریت خانواده
مقطع تحصیلی:کارشناسی
نیمسال تحصیلی: نیمسال اول تحصیلی 94-95
چکیده تحقیق
مسئله آموزش و پرورش پیش دبستانی از مدتها پیش مورد توجه مربیان بزرگ تعلیم و تربیت بوده است . توجه به استعداد ها و ویژگی های جسمی و ذهنی کودکان سنین پیش دبستانی و سعی در رشد و شکوفائی بالقوه آنان یک برنامه مدون و سازماندهی شده را جهت آموزشهای پیش دبستانی می طلبد اساس تربیت همان شش سال اول زندگی است