دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته کشاورزی نقش ریشه و پایه های درختان میوه در سازگاری با عوامل محیطی با فرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 40
مقدمه
ریشه ها اغلب فراموش شده بوده اما اندام بسیار مهمى از نظام درخت میوه هستند.دلیل فراموش شدگى آنها سختى دیدن آنهاست و اساساً زیر کف باغ دیده شدنى نیستند.ریشه ها اگرچه دیده نمىشوند ولىبطور معنى دارى رشدبوده و کارکرد درختان میوه را تنظیم مىکنند.به دلیل تنگناهاى موجود در دیدن آنها اطلاعات مربوط به سیستم ریشه اى درخت میوه محدود تر از اطلاعات مطالعه شده است.به هر صورت دانش درباره رشد و نمو ریشه و تنظیم ریشه بکار گرفته شده بوسیله پایه به اداره بهتر باغ منجر خواهد شد.هنگام بررسى درختان میوه در باغ باید به یاد بیاوریم که آنها یک نظام واقعى ژنتیکى مرکب هستند.یک درخت ترکیبى از بخش هوایى یعنى رقم میوه یا پیوندک و یک رقم پایه است.ریشه ها باید به همان اندازه مورد توجه قرار گرفته که بخشهاى هوایىمدیریت مىشوند.
مورفولوژى ریشه
ریشه عضوى از گیاه است که معمولاً در داخل خاک قرار داشته املاح محلول و آب را براى تغذیه گیاه از زمین جذب مى کند.در تعریف ریشه و مقایسه آن با ساقه،ریشه فاقد برگ است.گرچه ریشه نهاند انگان بطور عادى فاقد برگ است ولىبا اثر دادن هورمونها و تغییر محیط کاشت مىتواند تحول یافته و برگ دار شود.ریشه اصلى دو لپه اى ها از رشد ریشه چه حاصل شده با دوام است و تا آخر عمر گیاه باقى مىماند.در صورتیکه در تک لپه اى ها ریشه اصلى زود از بین رفته و ریشه هاى نابجا جانشین آن مى گردند.ریشه هاى نابجا در گیاهان تک لپه مانند گندم و ذرت معمولاً در نزدیک خاک و در محل یقه ظاهر مىشوند.ریشه هاى فرعى در نهاند انگان دو لپه اى با نظم و قاعده ثابتى در اطراف ریشه هاى اصلى ظاهرشده و رشد مىکنند.منشاْ ریشه هاى فرعى در دو لپه اى ها همیشه درونىاست و از تقسیم سلولهاى دایره محیطیه یا ریشه زا که در برابر دسته هاى چوبى قرار دارند حاصل شده به تدریج با هضم و حذف بافت هاى سر راه ریشه اصلىاز آن خارج مىشوند. ریشه در پایین بطور معمول منتهى به کلاهک است.پس از کلاهک ناحیه تارهاى کشنده و بعد از آن منطقه ریشه هاى فرعى و بالاخره یقه قرار دارد که به ساقه متصل است. ریشه ها متناسب با اعمال و کارىکه به جز جذب مواد انجام مىدهند ممکن است تغییراتى در زیر به آنها اشاره مىشود پیدا کنند.
فهرست
مقدمه...........................................................................................................3
مرفولوژی ریشه.............................................................................................4
رشد ریشه های درختان....................................................................................5
اعمال ریشه های درختان میوه............................................................................7
پایه ها و عوامل طبیعی....................................................................................9
راندمان محصول...........................................................................................10
انواع پایه ها و کنترل رشد...............................................................................12
عوامل محیطی مختلف.....................................................................................14
کنترل رشد...................................................................................................18
پایه های گیلاس.............................................................................................18
پایه های آلو..................................................................................................19
پایه های هلو و زرد آلو...................................................................................20
پایه های درختان آجیلی...................................................................................21
پایه های انگور.............................................................................................22
شناسایی انواع سرما.......................................................................................25
درجه بروز خطر..........................................................................................29
انواع یخبندان...............................................................................................31
علایم خسارت و سرمازدگی............................................................................32
روشهای حفاظت نباتات از سرما و یخبندان.........................................................34
منابع.........................................................................................................38
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:72
فهرست مطالب:
فصل اول
فساد مالی
تعاریف و گونه های فساد مالی
عوامل مستقیم و غیر مستقیم موثر بر فساد و مالی
پیامدهای فساد مالی
جایگاه نسبی اانشاز تغییر جامعه در یک نظام فاسد
دولت رانتی و فساد اقتصادی
راهبردهای مبارزه با فساد مالی
اجرای توافقین اصلاحی
سخن آخر
فصل دوم
فساد مالی در ایران
اقتصاد غیر رسمی سایه ای در ایران
بررسی علل در ریشه های فساد مالی و اقتصادی در ایران
ساختار سنتی اقتصاد ایران
منشاء رانت ها در اقتصاد ایران
نقش مسلط دولت در اقتصاد
روند تاریخی مداخله دولت در اقتصاد ایران
انحصارات
انحصارات/ مقدمه وتعریف
انحصارهای دولتی و مداخله دولت
شرکت مصی دولتی
عوال موثر بر عملکرد در شرکت های دولتی در ایران
موسسات انتفاعی وابسته به دولت
بانک ها
پیامدهای دخالت دولت در فعالیت های اقتصادی
غیر واقعی شدن بودجه و برنامه های دولت
تعصیف بخش خصوصی
تحدید رقابت
عدم کارایی در اقتصاد
عدم نظارت موثر
فراگیر شدن مفاسد مالی و اقتصادی
عدم کارایی نیروی انسانی
منابع
فصل اول
فساد مالی
- تعاریف و گونه های فساد مالی
- عوامل مستقیم و غیر مستقیم موثر بر فساد و مالی
- پیامدهای فساد مالی
- جایگاه نسبی اانشاز تغییر جامعه در یک نظام فاسد
- دولت رانتی و فساد اقتصادی
- راهبردهای مبارزه با فساد مالی
- اجرای توافقین اصلاحی
- سخن آخر
فصل دوم
فساد مالی در ایران
- اقتصاد غیر رسمی سایه ای در ایران
- بررسی علل در ریشه های فساد مالی و اقتصادی در ایران
- ساختار سنتی اقتصاد ایران
- منشاء رانت ها در اقتصاد ایران
- نقش مسلط دولت در اقتصاد
روند تاریخی مداخله دولت در اقتصاد ایران
انحصارات
- انحصارات/ مقدمه وتعریف
- انحصارهای دولتی و مداخله دولت
شرکت مصی دولتی
- عوال موثر بر عملکرد در شرکت های دولتی در ایران
- موسسات انتفاعی وابسته به دولت
بانک ها
- پیامدهای دخالت دولت در فعالیت های اقتصادی
- غیر واقعی شدن بودجه و برنامه های دولت
- تعصیف بخش خصوصی
- تحدید رقابت
- عدم کارایی در اقتصاد
- عدم نظارت موثر
- فراگیر شدن مفاسد مالی و اقتصادی
- عدم کارایی نیروی انسانی
فساد مالی یک پدیده پیچیده, چند بعدی و دارای علل و آثار چند گانه است که در شرایط مختلف, نقش و نمودهای متفاوتی پیدا می کند.
دامنه تعریف فساد مالی از اصطلاح گسترده سوء استفاده از قدرت عمومی وفساد اخلاقی تا چار چوب محدود حقوقی آن به عنوان عمل رشوه خواری یک مامور دولتی در تغییر است.
تعاریف و گونه های فساد مالی
پژوهشگران فساد مالی را به عنوان یک رابطه خاص حکومت به جامعه تعریف می کنند و بین فساد سیاسی و فساد اداری و نیز فساد کاربردی وفساد نا کارکردی تفاوت قایل می شوند. و فساد مالی را به عنوان یک ساز و کار نشت از با یا توزیع مجدد رو به پایین دسته بندی کرده اند.
تعریف کارکردی فساد مالی که توسط بانک جهانی, سازمان بین المللی شفافیت مالی ومراجع دیگر ارائه شده عبارتست از « سوء استفاده از قدرت عمومی برای کسب منافع خصوصی»
با توجه به تعریف فساد مالی به عنوان یک رابطه خاص حکومت جامعه فساد مالی در دو زمینه کنش و واکنش بین حکومت و جامعه در صحنه ملی وعرصه بین المللی ظهور پیدا می کند. در عرصه بین المللی باجهانی شدن بازارها, فرصت تبانی ومعاملات پنهانی بین بازیگران گوناگون غیر حکومتی غیر حکومیت و دولت های میزبان و همچنین نمایندگان آنها گسترش یافته به عنوان مثال: شرکت های چند ملیتی به خرید امتیازها یا به چنگ آوردن پروژه های برتر وانحصارات بادرت می کنند و برای فرایده ها,معاملات وقراردها رشوه پرداخت می کنند. و اغلب پروژهای عمرانی را در قبال پیشنهاد یک سفر خارجی یک رایانه یا سایر مزایای جنبی از مقام های محلی اخذ می کنند.
در عرصه ملی, فساد مالی در نقطه تقاطع دولت و بازیگران گونان غیر دولتی اتفاق می افتد. در یک سو مقام دولتی فاسد و در سوی دیگر خلاف کاران یا پرداخت کنندگان رشوه قرار دارند.
گونه های فساد مالی
شکل های اصلی فساد مالی: رشوه, اختلاس, تقلب و اخاذی است.
رشوه: عبارت از وجهی ( نقدی یا جنسی) است که در یک رابطه آلوده و فاسد, داده یا گرفته می شود. نفس دادن یا گرفتن رشوه, تخلف است وباید آن را جوهر فساد مالی دانست. رشوه می تواند به صورت یک مبلغ ثابت, درصدی مشخص از یک قرارداد, یا هر گونه وجه یا امتیازی از نوع پول که معمولاً به یک مقام دولتی که می تواند قرار دادها را از جانب دولت منعقد, یا منافع را بین شرکت ها, افراد, تجار و مراجعه کنندگان توزیع نماید. پرداخت می شود اصطلاحات معادل فراوانی برای رشوه از جمله حق وحساب, انعام, حق العمل, پول کار چاق کنی, پول شیرینی, ادای دین, حق سکوت, حق تسریع, پول چای, وجود دارد.
اختلاس: برداشت از منابع به وسیله افرادی است که مدیریت این منابع به آنها سپرده شده است. اختلاس زمانی اتفاق می افتد که کارکنان ناسالم امول کارفرمایان خود یا مقام های دولتی منابع عمومی را حیف ومیل یا از آن سوء استفاده می کنند.
سوء استفاده از موقعیت: فرآیندی است که در آن بعضی صاحب منصبان به طور سازمان یافته از سمت سیاسی خود برای تعمیم تضمین و گسترش منافع شخصی استفاده می کنند. سوء استفاده را باید شکل گیری از اختلاس تلقی کرد. در برخی ز کشورها صاحب منصبان سیاسی و اعضای خانواده آنها از منافع وامتیازهای بازرگانی و مالکیت برخوردار می شوند.
تقلب: یک جرم اقتصادی که مستلزم نوع کلاهبرداری, فریب یا دروغ است. تقلب دستکاری یا ایجاد اختلال در اطلاعات, حقایق و امور کارشناسی از سوی افرادی است که در پی نفع خصوصی خویشند.
تقلب زمانی روی می دهد که یک فرد که مسئولیت اجرای دستور یا انجام وظایف محول از سوی مافوق خود را دارد, جریان اطلاعات را برای منافع شخصی خود تغییر دهد. تقلب اصطلاح قانونی وعمومی گسترده ای است که دامنه آن از رشوه و اختلاس بیشتر است. برای مثال هنگامی که نهادهای دولتی و نمایندگان و ملت در شبکه های تجاری غیر قانونی کلاهبرداری واخاذی وارد می شوند یا به جعل اسناد, قاچاق و دیگر جرایم اقتصادی سازمان یافته که مجازات رسمی برای آنها تعیین شده- دست می زنند, تقلب روی داده است.
چنانچه سیاستمداران و نمایندگان حکومتی سهمی بگیرند تا چشمان خود را بر جرایم اقتصادی ببندند, دست به تقلب زده اند و اگر نقش فعالی در این جرایم اقتصادی ایفا کنند, تقلب بزرگی اتفاق می افتد.
اخاذی: استفاده از زور, توسل, به خشونت یا تهدید برای اخذ پول و منابع دیگر است.
تاثیر فساد مالی بر سیاست
درگذشته اعتقاد بر این بود که فساد نظام یافته, یک مسئله فرهنگی, اخلاقی و تاریخی است ولی این پدیده در دهه 1990 آشکار به یک مسئله سیاسی و نهادی نیز تبدیل شده است. علاوه بر اینکه فساد مالی تاثیر فراوانی بر بخش های فقیر جامعه دارد, در نهایت هزینه اخاذی ها را نیز بر آنها تحلیل می کند که در اثر آن بیش از پیش دچار محرومیت می شوند. به طور کلی فساد مالی حکومت را تعضیف و ناکارا و ناتوان می کند. فساد مالی قدرت حکومت را در اخذ مالیات ها اجرای هماهنگ وسازمان یافته امور و سیاست های معقول توسعه و توزیع مجدد منابع بین گروهها ومناطق مختلف را به شدت تضعیف و در نتیجه توانایی تغییر وضعیت جامعه و اقتصاد براساس اولیت های سیاسی را از حکومت می گیرد.
توان وظرفیت حکومت برای گرفتن مالیات ها, هنگامی که افراد وگرهها می توانند ازمالیات بگریزند یا مقام های دولتی از راه اختلاس در آمد به دست می آوردند به شدت تضعیف می شود.
فساد مالی سرمایه گذاری های عمومی را نیز کاهش می دهد و آنها را به سوی بخش های فاقد بهره وری- که زمینه اختلاس در آنها بیشتر فراهم است- سوق می دهد. زمانی که شهروندان و موسسه های بازرگانی ( داخلی وبین المللی ) می توانند منابع ملی و عمومی, امتیاز ها, مصونیت ها و معافیت ها را از راه رشوه و روش های مافیایی به صورت اندان در برابر مقام های عمومی کسب کنند, منابع ملی در معرض تاراج و تخریب قرار می گیرد, و در نتیجه زمینه و پتانسیل توسعه کشور از بین می رود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:124
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته فلسفه
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل اول؛ واژه شناسی سکولاریزم وسکولاریزاسیون
1- ریشه لغوی 6
2- معادلهای واژه سکولار 6
3- معادلهای فارسی 8
3-1 ؛ سکولاریزم 8
3-2 ؛ سکولاریزاسیون 9
3-3 ؛ سکولار 9
4- تفاوت سکولاریزم وسکولاریزاسیون 10
5- تطورتاریخی اصطلاح سکولاریزم وسکولاریزاسیون 12
فصل دوم:تطورتاریخی شکلگیری مفهوم سکولاریزاسیون دراندیشه مسیحی ـ غربی
1- مقدمه 20
2- ازمسیح(ع)تامسیحیت 22
3- ازدنیوی شدن مسیحیت تا سکولاریزاسیون جامعه مسیحی 26
3-1- دنیوی شدن مسیحیت 26
3-1-1- تحریرکتاب مقدس 31
3-1-2- شکلگیری کلیسا 34
3-2- سکولاریزاسیون جامعه مسیحی 38
3-2-1- جوهرمستعدمسیحیت 39
3-2-2- سرگذشت تاریخی مسیحیت 40
3- منشأ نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی 41
3-1- قدرت دولت،قدرت کلیسا 41
3-2- برتری کلیسابرحکومت 43
3-3- دواعی برتری کلیسا بر حکومت 44
4- طرح نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی 45
4-1- نظریه سنت توماس آکویناس درطرح حکومت سکولار 46
5- تلاش برای گذرازاندیشه نظام الهی ـ بشری،به اندیشه نظام بشری 48
6- گسترش فرهنگ مسیحی ، گامی به سوی رنسانس 52
فصل سوم: نگاه رنسانس دربارة انسان
1- ویژگی عمومی رنسانس 56
2- نگاه رنسانس دربارةانسان 59
2-1- مدخل 59
2-2- ریشه لغوی ومعنایی اومانیسم 62
3- زمینه انجیلی انسنان گرایی رنسانس 65
3-1- سنت یهودی 65
3-2- سنت کلاسیک 68
3-3- سنت انجیلی 70
4- تأثیر تفکر افلاطونی بر نگاه رنسانس درباره انسان 73
5- نتیجه بحث 78
فصل چهارم:مروری برروندسکولاریزاسیون درنهضت اصلاح دین
1- کلیات 82
2- مؤلفههای فرهنگ سکولاردراندیشه اصلاح دین 89
2-1- نگرش مثبت به دنیا 89
2-1-1- تأکیدجدیدبرآموزةآفرینش ونجات 90
2-1-2- احیای اندیشه دعوت دنیوی ازفردمسیحی 91
2-2- اخلاق کاردرآئین پروتستان 93
2-3- ریشههای سرمایهداری 95
3- نتیجه بحث 97
فصل پنجم : تأثیر عصر روشنگری بر بینش سکولار
1- مقدمه 100
2- تأثیر اندیشة عصر روشنگری بر بینش سکولار 103
3- مؤلفه های مهم فرهنگ سکولار در عصر روشنگری 105
3-1- دئیسم 105
3-2- نظریة پیشرفت 109
4- نتیجة بحث 113
خلاصه و نتیجه گیری 115
منابع و مآخذ
منابع فارسی 120
منابع لاتین 124
مقدمه:
تحقیق حاضر به بررسی ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب پرداخته است. البته سکولاریزم را به دلیل کثیر الاضلاع بودن ، می توان از ابعاد مختلفی تحلیل و بررسی کرد . سکولاریزم دارای جنبه ها و ابعاد مختلفی است، جنبه معرفتی که در نفی عوامل بیرون از پدیده های طبیعی یا تاریخی و در تأکید بر تحول بی وقفه تاریخ تبلور می یابد و جنبه نهایی که در تلقی نهاد دین به عنوان نهاد خصوصی بروز می یابد و جنبه سیاسی که در جدایی دین از سیاست نمود پیدا می کند. بدیهی است که هر کدام از این جنبه ها دارای اشکال و مناسباتی با واقعیتهای تاریخی پیرامون آن می باشند. در تمامی تعاریفی که از سکولاریزم می شود یک عنصر که تقریباً می توان گفت فرعی ترین عنصر سکولاریزم است ، به نحو مشترک یافت می شود. این عنصر عبارت است از جدایی دین از دولت یا به تعبیر خود غربی ها جدایی church از state . جدایی دین از دولت که به منزله سمبل سکولاریزم گرفته می شود، البته یکی از نتایج فرعی سکولاریزم است اما چون ملموس ترین، بارزترین و آشکارترین نتیجة آن است، نوعاً بر آن انگشت نهاده می شود. اما توقف کردن بر این عنصر و خاتمه دادن امر به اینجا البته گمراه کننده است. باید قدری به عقب برگشت و ریشه های تاریخی و فلسفی سکولاریزم را دید چون بدون این کار نمی توان فهمید که در تاریخ مدرن غرب چه اتفاق عظیمی افتاده است.
در تحقیق کنونی تمام سعی و تلاش بر این است که فرهنگ سکولاریزم جدید از منظر مسیحیت تبیین گردد. اینکه مسیحیت بستر ایجاد فرهنگ سکولار جدید غرب بوده است یا نه ، ادعایی است که نیازمند تحقیق بسیار جدی است که قطعاً تبیین و توجیه آن فراتر از یک تحقیق مقدماتی و جانبی است که قصد نگارنده نیز از چنین تحقیقی صرفاً بیان تمهیدی است که در این زمینه صورت گرفته است.
از این رو در راستای انجام تحقیق سعی شده است که به پدیده سکولاریزم و فرهنگ سکولار صرفاً در چارچوب فرهنگ مسیحی پرداخته شود. بدیهی است که فرهنگ مسیحی نیز حوزه یا حیطه خاصی را در بر نمی گیرد بلکه باید در فرایند تاریخی به آن نگریسته شود. در هر دوره ای از تاریخ غرب، این فرهنگ مسیحی است که به حیات خود ادامه می دهد و در هر دوره ای به شکل جدیدی ظاهر می شود لذا به این سبب است که می توان از فرهنگ سکولار در بستر فرهنگ مسیحی سخن گفت.
در این روند با دو دسته از عوامل ظهور و رشد مواجه ایم ، یک دسته عوامل درونی است که در فرهنگ مسیحی قرون وسطی به منزله زمینه ای مستعد ، سکولاریزم را در خود بارور ساخته است و یک دسته عوامل بیرونی ، که همان شرایط فرهنگی ـ سیاسی خاص یعنی رنسانس ، نهضت اصلاح دین و عصر روشنگری است که در باروری فرهنگ سکولار موثر بوده اند .
هدف از انجام چنین مطالعه ای ، بررسی این مسأله است که مبانی فرهنگ جدید سکولار درکجاست و فرهنگ مسیحی تا چه اندازه درآن تاثیر داشته است ؟ و اگر تاثیر داشته ، روند این تاثیر چگونه بوده است ؟ کاری که در این زمینه صورت گرفت عمدتا بر اساس یک کتاب مهم انگلیسی تحت عنوان «مبانی دینی فرهنگ سکولار جدید «Biblical Origin of Modern Secular Calture » بوده است . نویسنده این کتاب ، پروفسور ویلیس . بی . گلوور Willis. B. Glover استاد تاریخ فلسفه در دانشگاه مرسر است وی بحران کنونی جهان غرب را بحران هویت و عدم اعتماد و ایمان و بی اعتقادی به ارزشهای انسانی می داند . هدف وی از نوشتن چنین کتابی ، حل تناقضاتی است که بین شعبات مسیحی و الحادی در سنت عمومی غرب وجود دارد . در این فرایند ، او تاکید می کند که تداوم تاریخی اومانیسم مدرن با ایمان مسیحی در کار است . وی در مباحث این کتاب بررسی می کند که نفوذ مذهب در آنچه که گهگاهی اومانیسم مدرن سکولار نامیده می شود ، نادیده گرفته شده است .لذا با بررسی نمودن اعصار مختلف تاریخ غرب ، سعی می کند که رابطه اومانیسم و مسیحیت را تبیین کند .
در تحقیق حاضر نیز با الهام گرفتن از مباحث کتاب فوق که در تبیین ریشه های سنتی دینی فرهنگ سکولار در اعصار مختلف تاریخ غرب است ، سعی شده است که این مساله از منظر مسیحی ـ غربی بررسی شود . در راستای انجام مطالعه و تحقیق ، موانع و محدودیتهایی نیز وجود داشته است. زیرا از آنجائی که تحقیق کنونی، سکولاریزم را در فرهنگ مسیحی – غربی توصیف نموده منابعی که در این زمینه وجود داشته است بصورتی مدون و قابل توجه باشند، در دسترس نبوده است. اگر هم بوده، تنها به برخی از وجوه آن پرداخته است. خصوصا فقدان چنین منابعی به زبان فارسی ، محدودیتهای زیادی را در برداشته است . کارهایی که در زمینه فرهنگ سکولار به زبان فارسی صورت گرفته تنها به برخی از جنبه ها ، نظیر تاثیر فرهنگ سکولار در اندیشه ایرانی و یا تاثیر این فرهنگ در جهان اسلام پرداخته است . لذا چنین منابعی برای تحقیق کنونی چندان موثر نیفتاد .
روشی که نگارنده در رساله کنونی از آن استفاده کرده ، روش توصیفی ـ تحلیلی است . بدین صورت که با توصیف زمنیه های فرهنگ مسیحی در ادوار مختلف به تبیین و تحلیل فرهنگ سکولار در این ادوار تاریخی پرداخته شده است . در روش گرد آوری اطلاعات نیز ، از روش کتابخانه ای طی مراحل فیش برداری ، استفاده گردید .
تعریف اصطلاحات مهم
1- سکولار، سکولاریزم و سکولاریزاسیون (secular, secularism, secularization):
سکولار به کسی می گویند که علاقه و گرایشی به امور معنوی و مذهبی ندارد و نهاد سکولار، نهادی است که بدون ملاحظه نسبت به هر گونه اندیشه دینی و مذهبی، تمام توجه خود را مصروف اهداف این جهانی و دنیوی می کند. در مورد دو اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون نیز در فصل اول توضیحات لازم ارائه شده است.
2- فرهنگ مسیحی : (christian calture)
مقصود از فرهنگ مسیحی، فرهنگی است که در بستر آیین مسیحیت شکوفا شده و در بستر مفسران آن رشد و توسعه یافت. این فرهنگ که با تحول مسیحیت نیز متحول گشت، افزون بر هزارسال بر غرب چیرگی داشت و هرگز مفادی واحد ارائه نکرد و افت و خیزهایی داشت که گزارش تفصیلی آن در حوصله این نوشتار نیست.
3- کتاب مقدس: (the bible)
کتاب مقدس، عنوان مجموعه ای از نوشته های کوچک و بزرگ است که مسیحیان همه و یهودیان بخشی از آن را کتاب مقدس خود می دانند. عنوان معروف این مجموعه در زبان انگلیسی و بیش تر زبان های اروپایی، بایبل (bible) و یا کلمه های هم خانواده آن است که از واژه یونانی biblia به معنای «کتاب ها» گرفته شده است.
4- رنسانس : (renassnance)
مقصود از رنسانس یا عصر نوزایی، عصری است که مربوط به سده های چهارده، پانزده و شانزده میلادی است. در این عصر، آرمان انسان، بازگشت به دوران طلایی فرهنگ یونان و روم باستان و احیای فرهنگ کلاسیک آن اعصار می باشد.
5- اومانیسم : (humanism)
مقصود از اومانیسم ، مکتب اصالت بشر یا انسانگرایی است که طبق آن اندیشه خدامحوری به اندیشه انسان محوری تبدیل می شود و طبق آن انسان می کوشد که خود معنای زندگی اش را بفهمد.
6- آیین کاتولیک: (doctrin of catholic)
مقصود آیینی است که در تمام دوران قرون وسطی، کلیسا طبق آن بر آداب و اعمال دینی مردم اعمال نفوذ می نمود. در آئین کاتولیک ، مرجعیت نهایی ، پاپ و کلیسا است.
7- آئین پروتستان : (doctrin of protestant)
آئین پروتستان چنانکه از واژه پروتستان ( = معترض ) بر می آید ، درباره برخی از اصول و آموزه های اساسی الهیات مسیحی از جمله آموزه بخشایش گناهان ، پذیرش توبه ، دکترین تمایز و برتری روحانیون کلیسا، آموزة دو شمشیر و … با آئین کاتولیک اختلاف دارد. و بطور کلی نسبت به اعمال کلیسای کاتولیک معترض می باشد. این آئین به عنوان یک جنبش دینی در درون مسیحیت ظهور کرد و به آیینی جدید تبدیل شد.
فصل اول
واژه شناسی سکولاریزم و سکولاریزاسیون
1- ریشه لغوی
واژه سکولار secular برگرفته از اصطلاح لاتینی saeculum یا saecularum (به معنی قرن و سده و همینطور به معنای نسلی از انسانها) میباشد. از این واژه تعبیر به زمان حاضر و اتفاقات این جهان در مقابل ابدیت و جهان دیگر شده است. تعبیر عام تر از این مفهوم به هر چیز متعلق به این جهان اشارت دارد .
2- معادل های واژه سکولار
مشکل تعدد اصطلاحات و لغات بکار رفته در برابر یک واژه خاص از زبانهای اروپایی و عدم تلاش جدی از سوی لغت شناسان و اصحاب فن برای حصول نوعی اجماع و توافق در انتخاب و ترویج مناسب ترین معادل برای آن، اختصاص به واژه مورد نظر ندارد، بلکه دامن اغلب اصطلاحات فنی و مفاهیم رایج در حوزه های علوم انسانی را فرا گرفته است. در خصوص اصطلاح سکولار، در زبانهای اروپایی بنا به تحققهای تاریخی متفاوت این مفهوم، اصطلاحات مختلفی شکل گرفته است. معروفترین اصطلاحی که بویژه در کشورهای پروتستان رواج یافته، واژه “secularism” میباشد که به لحاظ ریشه ای برگرفته از همان اصطلاح لاتینی saeculum است. در کشورهای کاتولیک برای این اصطلاح ، معادل “laicite” بکار میرود. این واژه از ریشه یونانی “laos” (به معنای مردم) و laikos به معنای عامه مردم در برابر طبقه کاهنان و روحانیان ، اشتقاق یافته است.
دو اصطلاح “سکولار” و “لائیک” ، چه در زبان فارسی و چه در زبانهای اروپایی، در بسیاری از موارد به صورت مترادف به کار برده میشوند. هر چند که اصطلاح سکولار اعم از لائیک میباشد و برای آن معنایی وسیع تر از لائیک در نظر میگیرند.
برخی نیز در مقایسه با واژه لاتینی “saecularis” ، اصطلاح آلمانی “weltlich” به معنای “دنیوی” یا “این جهانی” را معادلی برای اصطلاح secular و همینطور اصطلاح “vewltichen” به معنای “دنیوی شدن” یا این “جهانی شدن” را معادلی برای اصطلاح “secularization” قرار دادند .
در فرهنگ زبان و ادبیات عرب، سکولاریزم به “علمانیت” ترجمه شده است. البته باید خاطرنشان نمود که علی رغم قطعیتی که در زبان عربی در مورد علمانیت به عنوان معادل سکولاریزم – و نیز علمنه در برابر سکولاریزاسیون وجود دارد،اما در این میان دو ابهام جدی در کار است که هنوز راه حل قطعی و مورد اتفاقی نیافته است:
- برای نخستین بار چه کسی این اصطلاح را در فرهنگ و ادبیات عرب وارد ساخت؟
- و نیز منشأ اشتقاق این واژه چیست؟
پاسخ به دو ابهام فوق، مورد بررسی این نوشته نمیباشد، زیرا زبان شناسان و علمای عرب پاسخهای متعدد و گوناگونی در این باره ارائه نمودند و به یک راه حل قطعی و مسلم دست نیافتند. این مطلب که آیا علمانیت از علم برگرفته شده و به نوعی معنای scientism در آن، تضمین شده است ، یا اینکه از عالم برگرفته شده و با حذف الف به علمانیت تبدیل شده است ، میان زبان شناسان عرب به توافقی کلی دست نیافته است.
از اینرو در ادبیات عرب، مبدأ و منشأ این واژه نیز مانند بسیاری از اصطلاحات دیگر همچنان نامعلوم میماند .
بنا به عقیدة برایان ویلسون ، براساس وجوه کارکردی اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون،تعابیر دیگری نیز میتوان از آنان داشت. وی میگوید، «تعابیر دیگر و کمابیش محدودتری که به برخی از تحولات سکولاریزم و فرایند سکولاریزاسیون اشاره دارند، عبارتند از :تقدس زدایی ، غیر روحانی کردن و مسیحیت زدایی ».
خصوصی شدن دین ،به حاشیه رانده شدن دین، تبدیل شدن دین به نوعی فعالیت و سرگرمیاوقات فراغت نیز از مفاهیمیهستند که گاه از سوی جامعه شناسان دین به عنوان معادلهایی برای این اصطلاح، ارائه شده اند .
3- معادل های فارسی
در مورد برابر نهادة فارسی سکولاریزم ، قطعیتی وجود ندارد و همچنان نویسندگان و اندیشمندان ایرانی برای رساندن این مفهوم از تعابیر متعددی استفاده میکنند. به اختصار به چند نمونه از این تعابیر اشاره میکنیم.
1-3- سکولاریزم
دنیاپرستی و اعتقاد به اصالت امور دنیوی،غیر دین گرایی، نادینی گری، دنیویت ، نادینی،دین زدایی، این دنیایی و غیرمذهبی،دنیاگرایی،گیتیانه (در برابر مینوی یا اخروی).
برخی نیز ترجمه “این جهانی” را برای اصطلاح سکولاریزم بکار میبرند . و همینطور در نظر برخی دیگر از نظریه پردازان ، “علمیبودن” یا “علمیگروی” ، دقیق ترین ترجمة سکولاریزم است .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:14
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فتوتروپیسم ریشه: چگونگی تاثیر نور و جاذبه بر شکل گیاه 1
مقدمه 2
مواد و روشها 3
نتایج 5
نقش فیتوکروم در فتوتروپیسم ریشه 8
استفاده از میکروگراویتی برای بررسی فتوتروپیسم ریشه 9
خلاصه:
تعامل عوامل تروپیسم می تواند در تعیین شکل نهایی گیاه و ارگانهایش اهمیت زیادی داشته باشد. ما پاسخ های رشد را در ریشه گیاه به عنوان نمونه ای از این تعامل بررسی کردیم. جاذبه نقش برجسته ای در ریشه ریشه و فتوتروپیسم نقش مهمی در جهت رشد کردن اندامهای هوایی گیاه دارد. در نور آبی یا سفید، ریشه فتوتروپیسم منفی دارد اما نور قرمز باعث فتوتروپیسم مثبت در آن می شود. در گیاه گلدار Arabidopsis پیگمانهای حساس به نور به نام فیتوکروم (PAYA) و فتیتوکروم (phyB)B واسطه پاسخ مثبت ریشه به نور قرمز هستند چون ایجاد جهش ژنی در آنها باعث نقص شدید این پاسخ می شود. فتوتروپیسم منفی نسبت به نور آبی توسط گیرنده های نوری خانواده فتوتروپین اعمال می شود جهش در phyA, phy AB (اما نه در phyB) می تواند مانع این پاسخ به WT شود. تفاوتهای مشاهده شده در پاسخ های فتوتروییک به علت محدودیت رشد نیست چون میزان رشد در بین انواع جهش ها بررسی شد و تفاوت مهمی با رشد WT ندارد. بنابراین تحقیق مانشان می دهد که سیستم های نور آبی و قرمز درگیاه با عمل متقابل با هم رشد گیاه را تنظیم کرده و فیتوکروم نقش کلیدی در اعمال اثر تحریکات متعدد محیطی دارد.
مقدمه
پاسخ های گیاه به تحریکات محیطی اغلب شامل چند نوع حرکت است. گیاه عمدتا می تواند 2 نوع حرکت نشان دهد: حرکات تروپیسم و nastic(گرایش) تروپیسم یک رشد جهت دار در پاسخ به یک تحریک است از جمله: فتوتروپیسم در پاسخ به نور و گراویتروپیسم در پاسخ به جاذبه، در حالیکه گرایش پاسخ به تحریکات پیچیده تر است. مثل خمیدگی ، یک حرکت نوسانی. تعامل بین تروپیسم ها و پاسخ های گرایشی می تواند در تعیین رشد نهایی و شکل گیری گیاه بسیار مهم باشد. درریشه اثر گروائی تروپیسم کاملا مشخص است چون جاذبه مهمترین سیگنال برای رشد و تکامل این اندام است. اما تحقیقات اخیر نشان داده اند که گراوئی تروپیسم با سایر پاسخ های تروپیستی از جنله فتوتروپیسم، هیدروتروپیسم، تیگموتروپیسم وارد عمل شده و شکل نهایی کل ریشه را تعیین می کنند. بررسی های فتوتروپیسم توسط Funke, Hubert بررسی شده و اخیرا توسط Shimura, Okada که موتاسیونهای فتوتروپیسم ریشه را جدا کرده اند مورد بازبینی قرار گرفته مشخص شد که در این جهش ها گیرنده نور آبی فتوتروپین شکل دارد. ریشه نسبت به نور آبی و سفید فتوتروپیک منفی است. ولی همین رسپتورهای نوری در ارگانهای هوایی باعث فتوتروپیسم مثبت می شوند. علاوه بر فتوتروپیسم منفی با نور آبی، نور قرمز باعث فتوتروپیسم مثبت در ریشه های اولیه گیاه Arabidpsis می شود پاسخ نوری نسبت به نور قرمز در مقایسه با سایر تروپیسم مثبت ناشی از نور قرمز می تواند در ریشه های فرعی Arabidpsis نیز ظاهر شود. در این مقاله ما فتوتروپیسم های ریشه نسبتاً ضعیف است اما موتاسیون آن باعث نقص در حساسیت به جاذبه می شود. اثر فتوتروپیسم مثبت نور قرمز و منفی نور آبی را در ریشه های Arabidpsis بررسی می کنیم نتایج مانشان میدهد که فیتوکرومهای جاذب نور قرمز، خصوصا phy B, phy A در هر دو نوع پاسخ فتوتروپیسم در ریشه های Arabidpsis نقش دارند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:29
چکیده:
کشورهای جهان سوم
جهان سوم کجاست ؟چند کشور را در بر میگیرد ؟اوضاع صنعتی این کشورها چگونه است ؟
کشورهای جهان سوم به طور عمده در زمینه کشاورزی فعالیت میکنند وبه صورت پرا کنده در زمینه معادن طبیعی نیزفعالیت دارند.عمده درآمدها حاصل از فروش منابع می باشد مثل کشورهای آفریقایی ،افغانستان
دلایل عقب ماندگی کشورهای جهان سوم ازصنعتی شدن :
دور بودن از مراکز صنعتی کهن
استعمار زدگی و کنترل آنها توسط استعمار گران:با آنکه دو جنگ جهانی ورکود اقتصادی قرن که تجارت جهانی وعرضه کالاهای صنعتی را بهم زد وموجب تقویت صنعتی شدن برخی کشورهای جهان س وم شد به دلیل آنکه اکثر این کشورها استعمار زده بودند از صنعتی شدن عقب ماندند .به صورتیکه آنان فقط خریدار کالاهای صنعتی بودند وموجی از ورود کا لاهای صنعتی به این کشورها صورت گرفت و اکثر این کشورها به صورت غیر فعال در زمینه کشاورزی باقی ماندند .
مقیاس کوچک بازار داخلی واقتصاد متمرکز وبسته:بسیاری از این کشورها جمعیت نسبتا کمی داشتند و اکثر مردم روستا نشین بوده وفاقد قدرت خرید لازم برای تدارک بازاری چشمگیر بودند .
تعلق رهبری تکنو لوژیک به کشور های صنعتی پیشرفته وعدم توان رقابت کالاهای تولیدی در جهان سوم با کشور های صنعتی :وعدم کارایی صادرات کالاهای صنعتی تولید شده درکشورهای جهان سوم
صنایع تازه بر پا شده در جهان سوم به صورت پر هزینه وغیر کارا مانده است .
با آنکه در بعضی از این کشور ها تکنو لوژی وارداتی بکار گرفته شد اما اکثر مردم در سطوح غیر صنعتی و سطوح کم درآمد اشتغال داشتند برای گسترش تولید در بازارهای داخلی در این کشور ها گروههای منطقهای به صورت فعال تشکیل نشد .
عدم وجود سرمایه کافی برای ایجاد صنایع سنگین وصنعتی وسرمایه گذاری بر روی صنایع کار بر (labour investive )
عدم وجود نیروی کار تعلیم دیده ،عدم پس انداز و عدم درآمد کافی مردم :در این کشور ها سیاستمداران بجای برنامه ریزی یرای افزایش سطح رفاه مردم ،بدون هدف ،به محل خروج سرمایه های کشور تبدیل شده ومهمترین مانع پیشرفت این کشور ها بوده اند.
شرکت های خارجی که صادر کننده یا تولید کننده کا لا ها در کشور های جهان بوده اند فقط برای عرضه کالاها به بازار های داخلی در این کشورها فعلیت میکردند ونقشی د ر صنعتی شدن این کشور ها نداشته اند .
ساده بودن ساختار صنعت در کشور های جعان سوم مثل صنعت پردازش مواد غذایی(food processing )،نساجی وپوشاک
فغالیت شرکتهای فرا ملیتی در بخش های کشاورزی معدن ،استراج نفت
عدم مشارکت این کشورها در بلوکهای منطقه ای
اتخاذ سیاست جنشینی واردات
تمرکز صنایع در بخش های خاص جغرافیایی :گسترش صنعتی و توسعه ساخت صنعت به طور عمده در گروه کوچگی از کشورهای تازه صنعتی شده آسیا مانند هنگ کنگ ،سنگاپور ،کره جنوبی،تایوان ،و آمریکای لاتین ماند برزیل ومکزیک صور ت گرفت وسایر کشورها در معرض این توسعه قرار نگرفتند.
عواملی که صنعتی شدن در برخی از کشور های جهان سوم را در سده 2000-190تقویت نموده است :
دو جنگ جهانی و رکود اقتصادی بزر گ قرن
• استعمار زدایی و استقلال سیاس همراه با استقلال اقتصادی به طوریکه از دهه 1960به بعد بعضی از کشور های جهان سوم اقدام به تولید وصدور کالاهای صنعتی نمودند مثل کره جنوبی ،تایوان ،سنگاپور وهنگ کنگ
• اعمال سیاست ترغیب صادرا ت در کنار وارد سازی صنعت
• بدون تردید مهمترین عامل در تقویت صنعتی شدن در بعضی از کشور های جهان سوم تغییر سیاست های حاکمان بوده است .
• تغییرات در ساز ماندهی و مدیریت صنایع و بنگاهها مثل استفاده از شیوه مدیریت کان بان (kan ban )یا عرضه درست به موقع
تغییر شیوه های مدیریت ساز مانها یکی از زمینه های پیش رفتها می باشد
ماهیت بین المللی صنعتی شدن در کشور های جهان سوم :
1) رشد سریع صنعت وتجارت کالا های صنعتی جهان از جنگ جهانی دوم تا به حا ل (در بخش رشد صنعت به آن اشاره شده است)
2) جابه جایی در توزیع جغرافیایی صنعت در قسمت های مختلف جهان
3) بین المللی شدن در حال رشد تولید
4) ماهیت در حال تغییر تکنولوژی و فرایند کار بعد از جنگ
5) صنعت زدایی (de-industrialization )
یک بحران در عرصه صنعت :صنعت زدایی Deindustrialization
مبانی اقتصاد یک کشور یا یک جامعه در دوره های مختلف فرق میکند همانطور که در دورهای کشاورزی بخش عمده اقتصاد را تشکیل میداد با رشد وانقلاب صنعتی بتد ریج از نقش کشاورزی در اقتصاد کاسته شده و سهم صنعت افزایش یا فته است در طی سالیان صنعتی شدن در کشورهای صنعتی بتدریج از سهم کشاورزی در تولید کاسته شده وبعداز سالهای 1970 به بعد سهم صنعت نیز کاهش چشم گیری داشته است
در تعریف عامیانه صنعتزدایی به (کاهش اهمیت بخش صنعت در اقتصاد ،کاهش افراد شاغل در بخش صنعت )گفته میشود در حالیکه در سطح جهانی تولید صنعتی افزایش یافته است .
مثلا در انگلستان میزان تولید صنت در اقتصاد از 1960تا1980از 1/32%به 7/20%ومیزان اشتغال در این سال عا در بخش صنعت از 4/38%به کمتر از 6/23%رسیده است .
این روال در تمام کشورهای صنعتی وبا نرخهای تقلیل متاوت رخ داده است .
صنعت زدایی یک تجربه تاریخی است که کشور های صنعتی آنرا درقرن 21تجربه کردهاند
علل صنعت زدایی
• در الگوی تخصص گرایی بین المللی تغییراتی رخ داده است :کشوری که در یک دوره خاص صادر کننده مواد صنعتی بود در دوره دیگر بدلیل رشد وتوسعه در یک زمینه خاص از زمینه های جانبی صنعتی به طور نسبی میکاهد مثلا کشف نفت در دریای شمال انگلستان را از وارد کنند ه نفت به یک صادر کنند ه نفت تبد یل کرد واز سوی دیگر منبع درآمد برای کشور از طریق صادرات نفت بدست آمد که به طریق اولی دیگر تولید صنعتی برای کسب درآمد لزومی نداشت بنابر این وجود منابع طبیعی فراوان در یک کشور میتواند زمینه ساز عقب ماندگی صنعتی شود و سیاست گذاران را از گرایش به سمت صنعتی شدن منع کند زیرا بدون هیچ نوع هزینه ای میتوانند از نعمتهای طبیعی استفاده کرده در راهاندازی صنعت عقب بمانند
• فقدان رقابت پذیری در صنایع کارخانه ای :از این بحران بنام بحران کوچک شدن کارخانه ها یاد میشود زیرا در مواقعی که تولیدات داخلی نتوانند با تولیدات جهانی رقابت کنند کار فرمایان اقدام به تعطیلی کارخانه ها نموده وسرمایه گذاری خصوصی وگاها دولتی کاهش می یابد در این بحران سرمایه گذاران اقدام به سرمایه گذاری در خارج می کنند و نیروی بی کار به دلیل عدم تخصصی شدن کار افزایش می یابد .