فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:83
فهرست مطالب :
مقدمه
تعریف دختر فراری
خصوصیات افراد فراری
عوامل زمینه ساز فرار دختران از خانه
دلایل فرار دختران
عوامل خانوادگی فرار
علل فرار
خانه های نا امن و دختران فراری
وضعیت کلی دختران فراری
ریشه یابی قرآنی فرار از خانه
مسئله شناسی فرار از خانه
ضعف نظارت اجتماعی
پیامدهای فرار دختران
تهدید بهداشت اخلاقی و روانی جامعه
چه تصوری از فرار دارند
بخشی از تقصیرها هم گردن خود دخترهای فراری نیست
چرا پسر فراری نداریم
چرا NGOها در زمینه دختران فراری فعال نیستند
دختران فراری در ایران
سن فرار دختران از خانه به 12 سالگی رسیده است
فیلم و سینمای زیر زمینی
روسپیگری
خشونت در روسپی گری
جنبه قانونی روسپیگری و انتقادات آن
مردان روسپی
روسپیگری از دید مذاهب
عوامل زمینه ساز تن دادن زنان به روسپیگری
بررسی عوامل گرایش به فحشا
روسپیگری در ایران
تغییر ویژگی های روسپیگری در تهران
گسترش دامنه فحشاء، و افزایش فرزندان نامشروع
یک سوم نوزادان فرانسوی حرامزاده اند
بحث و نتیجه گیری
منابع
مقدمه :
همه ما بارها و بارها در مورد مسئله دختران فراری یا خیابانی در روزنامه ها ، مجلات، سایتهای اینترنتی و سایر رسانه های داخلی و خارجی و یا از قول مسئولان سازمانهائی همچون بهزیستی، مطالب بسیاری را خوانده ، دیده و شنیده ایم . علل بسیار و متفاوتی برای فرار دختران به همراه آمار و سن و سال آنان بیان شده ، سازمانها، نهادها، دفاتر و اماکنی برای پیشگیری و برخورد با این مسئله ایجاد شده و…اما متأسفانه شاهدیم که تعداد دختران فراری روز به روز افزایش یافته و میانگین سنی آنها نیز هر روز پایین تر می آید.
دلایل اساسی و مهم فرار دختران که مطرح شده ، نشده و یا کمتر به آن پرداخته شده چیست ؟ نحوه برخورد و عملکرد سازمانها و ارگانهای دولتی، متولی این مسئله چگونه بوده و چه نتایجی داشته ؟ زندگی و عاقبت اکثر این دختران فراری چیست و به کجاها ختم میشود ؟ برای رفع و حل این آسیب و معضل اجتماعی دلخراش چه باید کرد ؟
تعریف دختر فراری
این واژه به دخترانی اطلاق می گردد که به هردلیلی خانه و خانواده را ترک کرده و به محیط های دیگری چون خیابان، پارک، باند و … روی می آورند.
خصوصیات افراد فراری:
افرادی که اقدام به فرار می کنند دارای ویژگی هایی چون عدم اعتماد به نفس، افسردگی، لجاجت، دارای شخصیت ضد اجتماعی، خیال پرداز و دروغ پرداز هستند.
مهمترین علل و عوامل فرار از منزل را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
الف – علل و انگیزه های روانی که شامل جنس، سن، میزان هوش، ناپختگی روانی، اخلاقی و اعتقادی، شرایط محیطی و اجتماعی و رفتار والدین و بی توجهی آنها می شود.
ب – علل و انگیزه های اجتماعی که شامل بد سرپرستی یا بی سرپرستی، اعتیاد والدین، خشنونت و سخت گیری والدین، تبعیض قائل شدن والدین بین بچه ها، ازدواج اجباری، وضعیت بد اقتصادی، دانستن انتظار و توقع بی جا از والدین، وجود عشق های کاذب خیابانی، سست بودن اعتقادات خانوادگی، رفاه و آسایش بیش از حد، جلب توجه و یا انتقام از دیگران و … است.
رابطه هوش با فرار چیست؟
اولاً هوش را باید تعریف کرد و اینکه هوش توانایی سازگاری با محیط است. افرادی هستند که باهوش هستند و قدرت سازگاری دارند و می توانند شرایط را تغییربدهند و افراد باهوش کمتر با محیط دچار تعارض می شوند. اما گاهی افراد بسیار تیزهوش دچار تضادهای زیاد با محیط می شوند در این شرایط هوش هیجانی مطرح می شود و اینکه این هوش هیجانی را چطور باید کنترل کرد.
عوامل زمینه ساز فرار دختران از خانه
محیط نامساعد و تشنج آفرین خانواده، طلاق و اعتیاد والدین بخصوص پدر، ارتباط با دوستان ناباب، روابط کنترل نشده خانواده ها با یکدیگر، اختلاف والدین و فرزندان، کنترل و سختگیری افراطی و غیرمنطقی والدین، مشکلات حاد اقتصادی، احساس ناامنی درخانه، اختلالات شخصیت و روابط عاشقانه، ترس از رسوایی پس ازتجاوز جنسی، مخالفت والدین با ازدواج دختران با شخص مورد نظر یا آزارناپدری و یا نامادری، آزارهای جسمی و جنسی از سوی نزدیکان بویژه محارم و … را می توان از جمله مهمترین عوامل زمینه ساز فرار دختران از خانه برشمرد.
دلایل فرار دختران
طیفها و جریان های سیاسی ، عقیدتی ، فکری، اجتماعی و فرهنگی جامعه دلایل بسیاری را ازقول کارشناسان و محققان خود در مورد فرار دختران ، این قربانیان خیابانی مطرح و اعلام کرده اند .
از دلایل اجتماعی و خانوادگی همچون : زیاده طلبی جوانان- تهاجم فرهنگی غرب ،اینترنت ، ماهواره ، مد ، فیلم های مبتذل، میهمانی و پارتی و جشن های آنچنانی، پوشش های نا مناسب ، عشق و عاشقی، روابط لجام گسیخته جنسی – عدم پایبندی به اصول دینی ، مذهبی و اعتقادی – ضعف در وابستگی به نهاد مقدس خانواده ، غفلت و بی توجهی وعدم پرورش صحیح ،توجه زیاد به فرزندان و آزادی بیش از حد دادن به آنان، بزه کاری و خلاف کاری و اعتیاد والدین ، دیگر اعضای خانواده وخود دختر- وجود افراد اغفال کننده و ارتباط با دوستان ناباب، گرفته تا
سوء استفاده و آزار و خشونت جنسی به وسیله اعضای خانواده، سخت گیری های والدین، محیط سرد و بیروح خانه وکمبود عاطفه والدین، ایجاد تبعیض بین فرزندان ، طلاق والدین ،بدسرپرستی و بی سرپرستی و مرگ والدین،آذر و اذیت از سوی ناپدری و نا مادری،خشونت و نزاع و عدم تفاهم در بین والدین ، بیسوادی والدین ،کتک زدن و فحاشی و رفتارهای غیر انسانی والدین،اختلاف با پدر و
فرار از کتک خوردن ، گوش ندادن به صحبت های فرزندان، حمایت نکردن از فرزندان در زمان بحران و تنهائی و شکست های درسی یا عشقی ، فراهم نبودن فرصت های مناسب برای فرزندان جهت یادگیری و تصمیم گیری های مثبت و سازنده ، انتقاد بیش از حد و تمسخر و تنبیه کردن ، تشویق نکردن فرزندان در کسب موفقیت، نداشتن صداقت در گفتار و رفتار با فرزندان ، نبود برنامه های جامع ،کامل و صحیح فرهنگی آموزشی ، پرورشی ، ورزشی، تفریحی، علمی ، سرگرم کننده و جذاب و توجه نکردن به اوقات فراغت آنان ، نگرانی از آینده و ناکامی ها، نهاد خانواده مقدس و خشک و دیکتاتور مآبانه ، شکست و ناکامی در عشق، مشکلات و شکستهای تحصیلی ، مخالفت خانواده با ازدواج دختر با شخص مورد علاقه، ازدواج اجباری، مشکلات در ازدواج نظیر تهیه جهیزیه ، مقدار مهریه ، خانه و ماشین و مدرک تحصیلی و کار نداشتن خواستگار ، ضعف و محدود بودن مراکز مشاوره ، فقر فرهنگی ، کمبود ها و عقده های شخصی، مشکلات روحی و روانی .
از دلایل اقتصادی همچون : شکاف و فاصله عمیق طبقاتی و اقتصادی، نبود عدالت اقتصادی، وضعیت نابسامان معیشتی و سطح پایین رفاه و اقتصاد خانواده ، فقر و تورم و بیکاری والدین، بی سرپناهی و آوارگی خود والدین گرفته تا
وجود تبعیض جنسی و شغلی و اقتصادی و قضایی و ارثی در سطح خانواده وجامعه برای زنان و دختران – فرار از تعصبات خشک، پدر سالارانه ، بی منطق ، متحجر و قوانین مذهبی ، سنتی، قضایی , اخلاقی ، عرفی و مفاهیمی همچون بکارت یعنی دختر بودن در چهار چوب نظام کهن مرد سالارانه ، مستبدانه و متعصب مذهبی ایران – برای خود بودن ، آزاد بودن ، کسب استقلال و آزادی فردی ، اجتماعی و اقتصادی – نبود استقلال واقعی وپذیرش دختران و زنان به عنوان افراد مستقل در سطح خانواده و جامعه – عدم شناخت ،بی توجهی ، بی برنامه گی وتحجر گرایی مسئولین در ارتباط با نسل جوان – خشونت علیه زنان و دختران با تعصبات مذهبی و قومی و سنتی و فرهنگی ، عدم احساس رضایت از جو حاکم بر خانه و جامعه و…،( بعدا به بررسی این دلایل خواهیم پرداخت) متولیان ،مسئولان و سازمانهای مرتبط با دختران فراری، خود اقرار می کنند:
شاید کمتر از 5% دخترانی که از خانه فرار میکنند ، از نظراقتصادی توانا باشند و یا در میان بستگان و آشنایان بتوانند حامی و سرپناه و شغلی پیدا کنند تا بتوانند به زندگی معمولی ادامه دهند، به استقلال نسبی دست یابند و دچار مشکلات و آسیبهای بعدی نشوند . و اما آنان که حامی ، سرپناه ، پول و کار ندارند ؛
یا توسط نیروی انتظامی و پلیس مبارزه با مفاسد اجتماعی ویا تیمهای تخصصی مداخله گرایانه در بحران اجتماعی ، تیمهای شناسائی دختران فراری و خدمات اجتماعی سیار سازمان بهزیستی در ترمینالها ، پارکها ، مراکز تفریحی ، خیابانهاو اماکن شهری شناسایی و دستگیر میشوند . که اگر شانس بیاورند و مورد تعرض و توهین و آزار و اذیت و تجاوز خود این مأمورین و یا روسا و مدیرانشان قرار نگیرند ! تحویل مراجع ، مجتمع های قضایی و دفاتر حمایت حقوقی از زنان و کودکان دادگستری ویا دفاتر بهزیستی امور آسیب دیدگان اجتماعی، مراکز نگهداری دختران فراری ، مراکز باز پروری و حمایتی بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی ، انجمن های مدد کاران اجتماعی و…. شده ، که یا تحویل خانواده میشوند و یا مدتی را درخانه سلامت ، خانه ریحانه ، خانه زنان ، خانه اورژانس اجتماعی مراکز باز پروری زنان خیابانی می گذرانند و یا شلاق می خورند ، بازداشت و زندان می شوند و یا روانه کانون اصلاح و تربیت میگردند و یا حتی سنگسار و قصاص و اعدام میشوند . در مراکز بهزیستی و بازپروری هدف این است که هرچه زودتر دختران را تحویل خانواده دهند، میخواهند هرچه سریعتر محل تخلیه شود،تا هم هزینه ها و آمار بالا نرود و هم نیاز به تأسیس مکانهای جدید نباشد ، و هم مجتمع نباشند تا نمود عینی و بارزی در سطح جامعه ، رسانه ها و سازمان های جهانی پیدا نکنند، تا به ویترین نظام کمتر لطمه وارد شود و…
کارهای ریشه ای و اساسی و علت یابی و پیشگیری و آموزش اصلا در دستور کار قرار ندارد و یا خیلی بی رنگ و سطحی است .برای نمونه میبینیم که مثلا ،سرو صدای سرپرست مجتمع قضائی اطفال در می آید که بهزیستی در نگهداری دختران فراری احساس مسئولیت نمی کند، و یا در روزنامه ها میخوانیم: درگیری مأمورین انتظامی برای تخلیه برخی محلهای نگهداری دختران فراری ،تخلیه برخی مراکز نگهداری دختران فراری توسط مالک و یا دولت و یا نهادهائی چون شهرداری یا بنیاد جانبازان و یا بودجه نداشتن این مراکز و تعطیلی آنها و…
عاقبت و راهی که اکثر دختران فراری در پیش رو دارند :
اکثر دختران فراری با متولیان و سازمانهای فوق برخورد پیدا نمی کنند و قبل از شناسائی توسط مأمورین ، برای یک وعده غذا و رفع گرسنگی و یا پیدا کردن یک جای خواب و سرپناه به اصطلاح امن و راحت و بعد لباس و پول و رفاه ، به دزدی و تن فروشی رو می آورند و یا خواسته و ناخواسته اسیر و جذب باندهای مختلف، خانه های فساد و فحشا ، بزه کارو سارق ،قاچاقچیان مواد مخدر شده و یا توسط باندهای فحشا و فساد و قاچاق انسان شکار میشوند تا برای خوشگذرانی ثروتمندان عرب به قطر و امارات و کویت و دوبی و …. منتقل شوند . و متأسفانه اولین مرحله آشنایی و برقراری رابطه و برخورد این دختران فراری و خیابانی با ارازل و اوباش و باندها ی فوق الذکر، مورد تعرض و تجاوز جنسی قرار گرفتن آنهاست تا دیگر خانوادها آنان را نپذیرفته و یا خودشان از ترس والدین یا سرپرستشان ، دیگر هوای برگشتن به خانه را در سر نداشته باشند و در راهی که به آن کشیده شده اند بمانند و ادامه دهند . تا از این دختران قربانی، سارقین و اخاذان و فاحشه ها و حتی جانیان حرفه ای بسازند.عده ای از این قربانیان در اوایل این ماجراها به سبب آنچه بر سرشان آمده ، مبتلا به هراس و اظطراب و افسردگی می شوند و برخی دست به خودکشی میزنند و یا مبتلا به بیماری های پوستی ، جنسی ، مقاربتی و ایدز و هپاتیت و…. میشوند .
توجه به علل اساسی فرار دختران و چه باید کرد ها :
میبینیم که بجز چند مورد از دلایل ارتجاعی عنوان شده، ظاهرا اینها دلایل موجهی است که از ابعاد خانوادگی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی ، روانشناختی و… مطرح شده( منظوردلایل فرار دختران در اول این نوشته است ) ، اما اگر در هر کدام از این دلایل دقیق شویم وکمی تأمل کنیم به وضوح میبینیم که اینها فقط در ظاهر دلایل فرار دختران هستند ، و خود در واقع معلول هستند . معلول دلایل اساسی و مهمتری همچون: وجود اسلام سیاسی سرا پا ارتجاعی ، رژیم آخوندی مذهبی ، سنتی و مستبد ولایت فقیه ، نظام سرمایه داری متحجر تجاری دلالی که با نظام سرمایه و سرمایه داری جهانی عجین و همراه شده ، می باشند .
بنا براین میبینیم که بجای یک حکومت متمدن و دمکرات با دموکراسی واقعی مردمی و شوراهایش، که بتواند عدالت سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و سوسیالیستی و آزادی و برابری را در سطح کل جامعه و توده های مردم گسترش دهد و ریشه فقر و بیکاری و بیحقوقی و فساد و فحشا و اعتیاد و دختران فراری و نابرابری و تبعیض و دیگرآسیبهای اجتماعی را بخشکاند و بزند؛
حکومت غیر سکولار ،خودکامه و پلیسی جمهوری اسلامی طالبانی با نهادها و ابزار غیر دموکراتیک و استبدادی ،رهبری وولایت مطلقه فقیه و شورای نگهبان و مجلس خبرگان و مجلس تشخیص مصلحت نظام و مجلس غیر مردمی اسلامی و ائمه جماعات و نمایندگان رهبری و گروه های فشار و ارعاب و افرادی جنگ طلب و قاتل، تروریست و وزرای ناتوان و نالایق و بیسواد ، و غیر پاسخگو ، با مسئولین و مدیران رده بالای رشوه گیر و دزد و فاسد و فاقد صلاحیت و شعور و انسانیت ، حاکم و بر سر کار است . که مملکت و منابع فراوانش و اداره اش و سرنوشت و زندگی مردمش و زنان و کودکان و همان دختران فراری و قربانی خیابانی اش را در دست دارد .
که درآمد نفت و بودجه مملکت را صرف خوش گذرانی ها و کاخ نشینی ها و سرمایه گذاریهای شخصی و ثروت اندوزی در بانکهای سوئیس میکنند ویا صرف تبلیغات برای اسلام سیاسی و حزب اله لبنان و حماس و انتفاضه فلسطین و…. یا صرف دست یابی به انرژی هسته ای و بمب اتمی و پروژه های نظامی و موشکی و اسلحه سازی و…میکنند ، برای بقای نظام و اسلام سیاسی و قدرت و ثروت و لذت و ماندشان .
بنا براین و قتی میبینیم که اساس این حکومت و ایدئولوژی اش بر مبنای بیحقوقی و بی توجهی شرعی و قانونی به انسانها و زنان و کودکان، با استناد به قوانین ضد انسانی و ضد زن و احادیث و روایات وآیات قرآنی چهارده قرن قبل ، همچون ،قصاص , سنگسار , دیه ، ارث ، قوانین ضد زن درمورد ازدواج و طلاق و شهادت زن و درجه دوم محسوب شدن زن و پوشش اجباری و …. بنا شده ، ایدئولوژی متحجری که در تضاد کامل با دموکراسی و حقوق بشرو آزادی بیان و اندیشه و عقیده وقلم و احزاب و سازمانها و تشکلات صنفی و سیاسی و اجتماعی و علمی و فرهنگی و مردمی است و همواره سعی دارد با تبلیغات مختلف وبا ارعاب و شکنجه وزندان و اعدام این قوانین و محدودیت های شرعی و اسلامی ضد زن و غیر انسانی و پدر سالارانه را اجرا کند و جا بیاندازد . آیا باز هم میتوان دلایل فرار دختران رامعلول حکومت سرمایه و ارتجاع مذهبی موجود ندانست ؟ بنا براین تا این رژیم و نظام کثیف و ضد انسانی و فاسد با قوانین مذهبی و ضد بشری اش وجوددارد ، پدیده دختران فراری و قربانیان خیابانی هم وجود خواهد داشت ومثل هزاران مشکل و معضل دیگر چون فقر و بیکاری و بی عدالتی و تبعیض و فساد و فحشا و …. از بین نخواهد رفت و تقلیل نخواهد یافت ممنوعیت و وتوی بوش و مخالفتش با پرداخت بودجه دولتی برای کار و تحقیق دانشمندان بر روی سلولهای بنیادی انسانی بدلیل به اصطلاح ضد اخلاقی و ضد مذهبی بودن این تحقیقات ، نشان میدهد که سرمایه داران و مرتجعان مذهبی و جنگ طلبان همه از یک قماش و همه ضد بشرند که در عین تضاد منافع ظاهری ، برای ماندن و قدرت اشتراک منافع باطنی دارند .
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:238
فهرست مطالب:
مقدمه ۷
۱-۱- بیان مساله ۱۲
۱-۲- اهمیت و ضرورت تحقیق ۱۴
۱-۳- فرضیه ۱۹
۱-۴- اهداف تحقیق ۱۹
۱-۵- پیشینه تاریخی ۲۰
الف) نقش زنان روستایی قبل از اصلاحات ارضی ۲۳
ب) نقش زنان روستایی بعد از اصلاحات ارضی ۲۵
ج) نقش زنان روستایی بعد از انقلاب جمهوری اسلامی ۲۶
پیشینه مطالعات در رابطه با زنان در ایران ۲۸
۱-۶- روش شناسی تحقیق ۳۰
۱-۷- محدودیتهای پژوهش ۳۵
۱-۸- تعریف اصطلاحات و واژهها ۳۶
تواناسازی ۳۶
توسعه ۳۶
قرار دادن زنان در جریان اصلی توسعه ۳۷
زن در توسعه ۳۷
نیروی کاردستمزدی ۳۷
کارخانه برای کارفرما ۳۸
کاربرای خود ۳۹
کاریاوری ۳۹
کارخانوادگی بدون دستمزد ۴۰
۲-۱- توسعه و اهداف آن «دیدگاههای نظری» ۴۲
نواحی جهانی ۴۷
۲-۲- توسعه با تاکید بر نقش زنان ۴۹
۲-۳- دیدگاههای موجود در تئوری زن و توسعه ۵۴
رفاه ۵۵
فقرزدایی ۵۶
برنامههای فقرزدایی و اشتغالزا برای زنان ۵۷
کارآیی ۶۰
برابری ۶۱
توانبخشی ۶۳
۲-۴- نقش مشارکت زنان در اقتصاد روستایی ۶۳
۲-۴-۱- اهمیت اشتغال زنان در مناطق روستایی ۶۵
۲-۴-۲- جایگاه زنان در توسعه روستایی و کشاورزی ۶۹
۲-۴-۳- نقش زنان روستایی در دامداری ۷۵
۲-۴-۴- صنایع دستی ۸۰
۲-۴-۴-۱- تاریخچه صنایع روستایی در ایران ۸۰
۲-۵-۴-۲- اهداف ایجاد صنایع روستایی ۸۲
۲-۴-۴-۳- نقش زنان روستایی در تولید صنایع دستی ۸۲
۲-۴-۴-۴- اثرات صنایع روستایی بر اشتغال زنان روستایی ایران ۸۴
۱- تواناسازی زنان ۸۵
۲- کاهش بار تکفل ۸۵
۳- مهیاسازی امکان اشتغال مناسب در محیط روستا ۸۵
۴- دسترسی افراد به فرصتهای آموزش حرفهای ۸۵
۵- تقویت حس استقلال حرفهای ۸۶
۶- مهیاسازی زمینههای اشتغال بیشتر زنان در آینده ۸۶
۲-۵- اهرم آموزش و کیفیت بهرهگیری زنان ۸۶
۲-۶- توسعه پایدار و نقش محوری زیست محیطی زنان روستایی ۹۱
۲-۷- مسائل و مشکلات زنان روستایی ۹۶
۱- مشکلات آموزشی زنان روستایی: ۹۶
۲- مشکلات اقتصادی – اجتماعی زنان روستایی ۹۸
۳- عدم مشارکت زنان روستایی در تشکلهای مردمی ۹۹
۴- کمبود متخصصان زن برای آموزش زنان روستایی ۱۰۱
۵- عدم مشارکت زنان روستایی در طرحهای اجرایی ۱۰۲
۶- مسائل فرهنگی زنان روستایی ۱۰۲
۷-مشکلات مربوط به دسترس نبودن خدمات آموزشی- ترویجی برای زنان روستایی ۱۰۳
۳-۱- موقعیت، حدود و وسعت ۱۰۷
۳-۲- توپوگرافی ۱۰۸
۳-۳- اقلیم ۱۱۲
۳-۳-۱- شرایط اقلیمی منطقه ۱۱۲
۳-۳-۲- درجه حرارت ۱۱۳
۳-۳-۳- بارندگی ۱۱۴
۳-۳-۴- رطوبت نسبی ۱۱۶
۳-۳-۵- تبخیر ۱۱۶
۴-۱- توزیع و تراکم جمعیت ۱۱۹
۴-۲- ساخت جنسی و سنی ۱۲۰
۴-۳- نیروی انسانی و اشتغال ۱۲۲
۴-۳-۱- جمعیت شاغل بر حسب گروههای عمده فعالیت ۱۲۴
۴-۴- جمعیت و تغییرات آن ۱۲۴
۴-۵- عناصر جمعیتی ۱۲۷
۴-۵-۱- میزان موالید در شهرستان تالش ۱۲۷
۴-۵-۲- باروری ۱۲۸
۴-۵-۳- مرگ و میر ۱۲۸
۴-۵-۴- رشد جمعیت در شهرستان تالش ۱۲۹
۴-۵-۵- مهاجرت در شهرستان تالش ۱۳۰
۴-۶- وضع سواد و کیفیت آموزش ۱۳۱
۴-۶-۱- بررسی وضع سواد در شهرستان تالش ۱۳۱
۴-۶-۲- آموزش ۱۳۳
۴-۶-۳- نهضت سوادآموزی ۱۳۵
۴-۷- بهداشت و درمان ۱۳۷
۴-۸- شاخصهای بهداشتی ۱۳۸
۵-۱- عوامل موثر بر نقش و سهم زنان در فعالیتهای روستایی منطقه ۱۴۰
۵-۱-۱- بستر اکولوژیکی و عمومی منطقه مورد مطالعه ۱۴۰
۵-۱-۲- بستر جمعیتی روستاهای منطقه مطالعاتی ۱۴۴
حجم خانوار ۱۴۵
۵-۱-۳- متغیرهای اکولوژیکی- اقتصادی در روستاهای شهرستان تالش ۱۴۶
۵-۱-۴- سهم زنان در فعالیتهای اقتصادی روستا ۱۴۸
۵-۱-۵- نقش و حیطه کارزنان در فعالیتهای غیر زراعی ۱۵۲
۵-۱-۵-۱- دامداری و پرورش طیور ۱۵۳
۵-۱-۵-۲- زنبورداری ۱۵۷
۵-۱-۵-۳- نوغانداری ۱۵۹
۵-۱-۵-۴- صنایع روستایی ۱۶۱
صنایع تبدیلی – صنایع دستی ۱۶۲
۵-۲- ویژگیهای اجتماعی – اقتصادی فعالیتهای زنان روستایی منطقه ۱۶۶
۵-۲-۱- تفاوتهای جنسی در نحوه بهره گیری از سواد و تأثیر آن بر اقتصاد روستایی منطقه ۱۶۶
۵-۲-۲- کم و کیف درگیری زنان در انواع فعالیتها ۱۷۰
۵-۲-۳- منزلت اجتماعی و اشتغال زنان ۱۷۹
۵-۲-۴- جایگاه اشتغال زنان و درآمد خانوار در منطقه ۱۸۳
۵-۲-۵- نقش و جایگاه تصمیم گیری و مدیریتی زنان در امور تولیدی وخانوادگی ۱۹۰
۵-۳- نقش زنان روستایی تالش در حمایت و حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست: ۱۹۷
نتیجه گیری ۲۰۴
پیشنهادات ۲۰۵
آموزش زنان = آموزش جامعه ۲۰۵
پیوستها ۲۰۸
نقش سازمانهای غیر دولتی NGO و مشارکت زنان در پروژههای توسعه: ۲۰۸
سیاست ملیزنان روستایی جمهوری اسلامی ایران: ۲۱۴
هدف ۱ ۲۱۵
حفظ کیان خانواده ۲۱۵
سیاستها ۲۱۵
هدف ۲ ۲۱۶
کاهش فقر و تأمین عدالت اجتماعی ۲۱۶
سیاستها ۲۱۷
هدف۳ ۲۱۸
رشد سواد آموزی و گسترش تسهیلات آموزشی ۲۱۸
سیاستها ۲۱۸
هدف ۴ ۲۱۹
تأمین نیازهای بهداشتی ۲۱۹
سیاستها ۲۱۹
هدف ۵ ۲۲۰
ارتقای منزلت زنان روستایی ۲۲۰
سیاستها ۲۲۰
فهرست منابع مأخذ فارسی ۲۲۲
فهرست منابع و ماخذ لاتین ۲۲۷
-1- بیان مساله:
از آنجائیکه سازماندهی تولید در بسیاری از روستاهای کشورمان بر سازمان خانوادگی استوار است، میتوان بر اهمیت نقش افراد خانواده پی برد. با توفیق در تقسیم کار جنسیتی در واحد خانوار روستایی، میتوان به وظائف بیشمار آشکار و نهان زنان در مقابل وظایف مردان (بویژه نقش سرپرست خانوار) اشاره کرد. بطور کلی در کنار کارکرد خانوادگی (نگهداری و پرورش کودکان و انجام خدمات مربوط به خانه) و ایفای نقش همسری زنان روستایی چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در امور گوناگون مربوط به تولید نیز نقش دارند. هر چند که کمتر به عنوان شاغل محسوب میگردند و عمدتاً اینگونه وظائف با امور خانهداری ادغام گردیده و جزو وظائف روزمره آنان به شمار میرود. بنابراین نقش تولیدی زنان روستایی به صورتی پنهان به انجام رسیده و کمتر تجلی اقتصادی و حتی اجتماعی یافته است. اگر چه تاثیر اینگونه فعالیتها در درآمد کل خانوار غیر قابل انکار میباشد لیکن، سنجش میزان این تاثیر و اثرات حذف آن از درآمد خانوار مشکل است چرا که درآمد زنان عمدتاً به صورت جانبی بوده و صرف موارد روزمره و هزینههای جاری کودکان و … میگردد و یا اصولاً ماهیت برخی از فعالیتهای زنان به گونهای است که بیش از آنکه درآمد زا باشد، سبب صرفهجویی در هزینههای جاری خانوار میگردد.
و...
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق:
در مورد کار سخت و طاقت فرسای زنان روستایی بسیار نوشتهاند، محققین متعددی نشان دادهاند که زنان روستایی در بسیاری از نقاط جهان از فقر و سختی معیشت در عذابند، گزارشهای فراوانی در مورد نقش موثر زنان روستایی در تامین نیروی کار کشاورزی، تولید مواد غذایی، فرآوری محصولات زراعی و دامی و … تدوین شده است.
اما شاید آنقدر که پژوهشگران از شرایط کار و زنان روستایی متاسف میشوند زنان روستایی از آنچه که هستند کمتر رنج میبرند و نسبت به آنچه میتوانند باشند و باید باشند تصویر روشنی در ذهن ندارند.
ملاک پژوهشگران و اندیشمندان مسائل زنان روستایی شاخصهایی از زندگی است که در مخیله زنان روستایی هم شاید نگنجد، معیار اینکه زن روستایی هم انسان است، حق حیات و تصمیمگیری دارد، اجازه انتخاب باید داشته باشد استقلال اقتصادی میتواند موجب توانمندی او در تربیت فرزندان بشود، مشارکت میتواند لذت مفید بودن برای جامعه را به او بچشاند.
اینها معیارهایی است که شاید زن روستایی چندان به آن نیاندیشیده ولی حداقل پنجاه سال است که دنیا به آن فکر میکند. گرچه برخی از کشورها در منظومه آنچه که دنیا به آن اندیشیده، قرار نگرفتهاند و یا خیلی دیر به این مدار پیوستهاند ولی بهر حال برای هر کشوری که خواستار تعالی انسانها از جمله زنان روستایی است شناخت آنچه که دیگران گفتهاند و عمل کردهاند ضروری است.
برای به دست آوردن یک معنای مفید و عامی از توسعه امور زنان، باید دو مفهوم برابری جنسیتی و مشارکت در فرایند توسعه کنار یکدیگر واقع شوند.
با توجه به واقعیتهای ملموس جهانی، متاسفانه زنان از موقعیتی نامطلوب در سطح بینالمللی برخوردارند که بر اساس بررسی انجام شده در کتاب زنان جهان (1970-1990) که توسط سازمان ملل متحد منتشر شده است این واقعیت آشکار شده که چه در کشورهای در حال توسعه و چه در کشورهای توسعه یافته- اعم از فقیر و غنی- تمامی اطلاعات موجود نشانگر تبعیض علیه زنان است و آنها از کلیه امکانات لازم جهت بالا بردن اوضاع کمی و کیفی خود محروم ماندهاند و در برنامهریزی نیز حداکثر از اولویتهای ثانوی برخوردار میشوند.
پستهای کلیدی در سطح جهان بندرت به زنان تعلق دارد و آنها کمتر در مسائل مربوط به جامعه حضور فعال دارند و قوانین نیز تا به امروز معمولاً به طور مغرضانهای علیه زنان اجرا شده و ادامه یافته است.
با اینکه در اکثر جوامع، زنان بیش از مردان کار میکنند لیکن در محاسبات اقتصادی یا نقش آنان کمرنگ تلقی شده یا اصلاً به حساب نمیآید و از اهمیت تولیدی و اقتصادی کمتری برخوردارند. لذا بار کمتری از رشد و توسعه جوامع را به خود اختصاص میدهند. اگر حقوق حقه زنان برای کار در خانه، کشاورزی، نگهداری، حمایت و پرورش اعضای خانواده یا مدیریت خانه ملحوظ شود و آمار و ارقام- در جهان- آن را منعکس نماید، سطح بازدهی جهانی 25 تا 30 درصد افزایش خواهد یافت.
لازم به ذکر است که 120 میلیون نفر کودکانی که هرگز به مدارس راه نیافتهاند 81 میلیون نفر (دوسوم) از آنان را دختران تشکیل میدهند این عدم سرمایهگذاری و نابرابری درمناطق روستایی به مراتب مشهود است چنان که بر مبنای گزارش توسعه انسانی 1994 با مقایسه در میان کشورهایی که آمار آنها در دسترس بود شاخص توسعه برای زنان 60% این رقم برای مردان بوده است.
و...
1-3- فرضیه:
جهت دستیابی به تجزیه و تحلیل مناسب در رابطه با نقش زنان روستایی در تالش و برای جلوگیری از پراکندگی مطالب با توجه به گسترده بودن موضوع در فرضیه به شرح ذیل مطرح گردیده است که در طی تحقیقات برای روشن شدن درستی یا نادرستی آن بررسیهایی انجام گرفته است.
- با رفع موانع اشتغال زنان و جلب مشارکت آنان در فعالیتهای اقتصادی اجتماعی میتوان یکی از اهداف مهم را تحقق بخشید.
- زنان روستایی تالش با ایفای نقش اقتصادی و اجتماعی خویش در حفاظت از محیط زیست نیز که از اهداف توسعه بشمار میآید رل ارزندهای بازی مینمایند ودر صورت رفع موانع و افزایش کارآیی و اثربخشی آنان در جامعه روستایی دستیابی به اهداف توسعه همه جانبه امکانپذیر خواهد شد.
1-4- اهداف تحقیق:
از عوامل مهم دستیابی به توسعه برخورداری از نیروهای محرکه یعنی سرمایه، نیروی کار و … میباشد. از آنجائیکه در مناطق روستایی کشور همانند سایر کشورهای جهان سوم کمبود سرمایه و تراکم بالای جمعیت مشهود بوده و این امر منجر به گسترش معضل بیکاری خصوصاً در بین جوانان میگردد، لذا تاکید بر بهرهبرداری بهینه از نیروهای محرکه موجود عاقلانهترین راه رسیدن به هدف توسعه همه جانبه و یکپارچه میباشد.
در این راستا زنان که نیمی از جمعیت را تشکیل میدهند غالباً از دید سیاستگذاران توسعه پنهان ماندهاند و لذا توجه بیشتری را میطلبند. بدین منظور مطالعه تقسیم کار جنسیتی اهمیت مییابد بنابراین از بدیهیترین اهداف طرح حاضر:
1- آشکار ساختن نقش پنهان زنان روستایی در پروسه تولید.
2- مطالعه نحوه درگیری زنان در فعالیتهای متنوع که به نوعی منجر به تولید ارزش افزوده میگردد.
3- روشن کردن این موضوع که نسبت فعالیت زنان از نقطهای به نقطه دیگر بر حسب ملاحظات جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی تغییر میکند همچنین بر حسب شرایط گوناگون محیطی شکل و میزان مشارکت زنان در امور مختلف تفاوت دارد.
4- ایجاد بستر مناسب جهت دستیابی به چهارچوب علمی برای سوق دادن زنان روستایی در پروسه توسعه روستایی.
5- جلوگیری از انزوای این قشر از جریان اقتصاد روستا.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:193
مقدمه:
زن آیینهی تمام نمای شخصیت انسان است. او مظهر پرورش است و صفت الهی پروردن از جانب خدای خویش را به ودیعه دارد، دامن زنان اولین کلاس درس و بهترین محل تربیت کودک است چنانکه گویند: مرد از دامن زن به معراج می رسد. بدین معنی که زن پایه گذار وجود حیات آدمی است زنان مسلمان و فداکار لازم است تا با حفظ عفت و پاکدامنی خود، ظلم ستیزی نهضت حسینی را به همه انسانها برسانند تا بدین وسیله افتخار تربیت بزرگ مردان و بزرگ زنان تاریخ را داشته باشد.
مقام زن در اسلام و در آیین های دیگر:
مشاهده و تجربه این معنا را ثابت کرده که مرد و زن دو فرد از یک نوع و از یک جوهرند، بر خلاف نظریات موجود در امت های پیشین که زن را از مرگ بدتر و تلخ تر می دانستند تا حدی که در سال 586 میلادی در فرانسه کنگره ای تشکیل شد تا در مورد این که آیا زن انسان است یا خیر بحث کنند که نتیجه کنگره این بود که به زن انسانی غیرمستقل و در خدمت مردان است.
اما با ظهور اسلام همه ی تفکراتی که در اثر تلقین علیه زن بود از بین رفت و جای خود را به عزت و اعتبار اساسی زنان داد.
اصل تساوی زن و مرد:
قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی در اصل تساوی زن و مرد از نظر انسانیت و کمالات می فرماید: «زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر مردان آفریدیم» و این را با توجه به قوانین امروز در دنیای غرب، در حاکمیت قوانین اسلامی ناظر بر مالکیت زن و حمایت های مالی و اقتصادی شوهر در خانواده قابل لمس تر می توان دید. اما در دنیای غرب، با توجه به شعار آزادی و اتیکت تساوی زن و مرد باز هم این تساوی نه در عرصه شغل و کار و نه در عرصه ی خانواده به هیچ عنوان رعایت نشده و استفاده ابزاری از زن تا حدی پیش رفته که به سقوط هویت انسانی و عدم احقاق کمترین حق او گردیده است و این را کاملا با توزیع و ترویج بیماری های مقاربتی چون «ایدز، سفلیس و سوزاک» می بینیم. و از نظر اسلام زن و مرد در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسان اند با دو گونه خصلتها و دو گونه روانشناسی طبیعت. ولی دنیای غرب «تشابه محوری» را جایگزین «تناسب محوری» کرد و چنانکه ویل دورانت می گوید: این حرکت برای اولین بار با قانون 1882 بود که به موجب این قانون زنان بریتانیای کبیر از امتیاز بی سابقه ای برخوردار می شدند و حق نگهداری پول خود را داشته و از آن به بعد زنان از بندگی و جان کندن در خانه آزاد شده و گرفتار جان کندن در مغازه و کارخانه شدند و در حال حاضر چنانکه در پیش ذکر شد به دنیایی از ابتذال کشیده شدند که نقش ابزاری داشته و تنها در معرض بهره برداری دیگران واقع می شوند. مقام معظم رهبری نظریات موجود در اصل تساوی زن و مرد را اینچنین به دو هدف کلی و مجزا در نظرات متفاوت تعریف کرده اند: اولین هدف رسیدن زن به کمال وجودی خود می باشد اما دومین هدف ایجاد تخاصم و جدایی و رقابت خصمانه میان دو جنس زن و مرد است که هدف اول دستاورد اسلام و هدف دوم هدف کوته بینانه است به وضوح می بینیم در اسلام به زن بسیار اهمیت داده می شود چنانکه در بسیاری از آیات قرآن کریم آمده است: پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست بلکه به ایمان و عمل صالح مربوط است خواه از طرف زن و یا از طرف مرد باشد و همیشه در کنار هر مرد بزرگی از قدیسه ای بزرگ یاد می کند که از همسران آدم و ابراهیم علیه السلام و از مادران موسی (ع) و عیسی (ع) در نهایت تجلیل کرده است یا بانوی بزرگوار حضرت خدیجه (س) و سرور همه زنان عالم حضرت فاطمه زهرا (س) که خداوند در قرآن کریم از ایشان به کوثر یاد می کند. بر خلاف نظریات تحقیرآمیزی که در امت های پیشین راجع به زن وجود داشته همچون عنصر گناه دانستن زن، شیطان بودن زن، عدم رسیدن او به مقامات معنوی چون ورود به بهشت، طفیلی دانستن زن، آفرینش او از دنده چپ مرد، مقدمه قرار گرفتن زن برای مرد، عامل بدبختی و گرفتاری مرد و در پایان زن را به منزله ظرفی که نطفه مرد را در خود نگاه می دارد، می دانستند و هیچ ارزشی برای بارداری او نمی گذاشتند.
در این میان دین اسلام با بیانی روشن و شفاف با تمام این نظریات مخالفت کرد، چنانکه در آیات قرآن کریم آورده شده که «خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید».
و همچنین داستان بهشت آدم را مطرح کرده و با بیان «فوسوس اهما الشیطان». جنس زن را از اتهام عنصر گناه و شیطان بودن مبرا ساخت و یا بر خلاف بسیاری از آیینها که رابطه جنسی را پلید می دانند ازدواج را مقدس و تجرد را پلید می شمارد.
چنانکه پیغمبر اکرم (ص) می فرماید: من به سه چیز علاقه دارم: بوی خوش، زن، نماز و با بیان «هن لباس لکم و انتم لباس لهن» هر یک از زن و مرد را پوشش و زینت یکدیگر می داند و خلقت هر یک را برای دیگری قلمداد کرده و وجود زن را خیری برای مرد و مایه سکوت و آرامش دل او معرفی می کند و زن و مرد را در آفرینش هر یک از انسانها مهم و دخیل می داند و تمام نظرات تحقیرآمیز را به یکباره مردود می کند.
«انی جاعل فی الارض خلیفه» و خداوند زن را تا جایگاه جانشین خود که به طور عام در آیه ذکر شده، بالا می برد و برای رسیدن به این مقام تفاوتی بین زن و مرد قائل نمی شود.
اما در یهودیت و مسیحیت بنا بر آنچه در کتاب مقدس آمده است، جایگاه زن نسبت به مرد، جایگاهی فرعی و ثانوی است ولی در اسلام به انسان بودن زن و مرد توجه شده است و آفرینش انسان را از نفس واحده می داند و زمانی که از زنان خوب یا بد یاد می کند، ایشان را نمونه مردم خوب و بد دانسته و مختص زنان خوب و بد نمی داند که در قرآن کریم در مورد زن نوح و زن لوط آورده شده که این دو زن را با دوزخیان در آتش افکنید و بعد می فرماید: «ضرب الـ... مثلآ للذین کفروا»و ایشان را نمونه و درس عبرت تمام کافران اعم از زن و مرد قرار می دهد و بالعکس.
اما در کنار این مسائل، اسلام به اختلافات طبیعی زن و مرد اذعان و اشاره می کند و آنها را مایه کمال، عدم نقص زن و بلندی مرد می داند.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:227
پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد
رشته مددکاری اجتماعی
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده
فصل اول- کلیات
مقدمه…………………………………………………………………………………………………… 2
بیان مسأله……………………………………………………………………………………………. 5
ضرورت و اهمیت تحقیق…………………………………………………………………………… 8
اهداف تحقیق…………………………………………………………………………………………. 10
فصل دوم- ادبیات موضوع
گفتار یکم- خانواده……………………………………………………………………………… 12
تعریف خانواده………………………………………………………………………………………. 14
اهمیت خانواده……………………………………………………………………………………….. 16
گفتار دوم – آسیبهای خانواده……………………………………………………………… 19
اختلاف خانوادگی……………………………………………………………………………………. 22
خشونت خانوادگی………………………………………………………………………………….. 24
تجاوز جنسی علیه زنان……………………………………………………………………………. 26
تجاوز جنسی علیه کودکان………………………………………………………………………… 29
فقر و انحرافات اجتماعی……………………………………………………………………………. 30
طلاق و انحراف………………………………………………………………………………………. 36
اثرات اعتیاد والدین بر فرزندان…………………………………………………………………… 42
بزهکاری یکی از افراد خانواده……………………………………………………………………. 44
گفتار سوم- روسپیگری……………………………………………………………………….. 46
تعریف فحشا و روسپیگری……………………………………………………………………….. 46
الف) بررسی تاریخچه روسپیگری در ملل ابتدایی……………………………………………. 48
ب) بررسی تاریخچه روسپیگری در ایران…………………………………………………….. 54
یافتههایی از اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران در چهارچوب مسأله روسپیگری.. 57
گفتار چهارم- مبانی نظری ………………………………………………………………….. 61
مقدمه…………………………………………………………………………………………………… 61
الف) تئوریهای جامعهشناسی…………………………………………………………………….. 63
نظریه کنترل………………………………………………………………………………………….. 63
هیرشی و نظریه علقه اجتماعی……………………………………………………………………. 64
ساترلند و پیوند افتراقی……………………………………………………………………………. 68
نی و نظریه روابط خانوادگی……………………………………………………………………… 72
تئوری کنترل متعادل ………………………………………………………………………………. 76
خانواده و تئوری ارتباطات نسبی………………………………………………………………… 77
ثورن بری و نظریه تکاملی………………………………………………………………………… 80
نظریه یادگیری اجتماعی بندورا………………………………………………………………….. 84
نظریه دین و مذهب…………………………………………………………………………………. 85
تئوری امیل دورکیم…………………………………………………………………………………. 87
نظریه مارکس …………………………………………………………………………………………………………………….. 88
ب) تئوریهای روانشناسی…………………………………………………………………………. 89
تئوری سالیوان………………………………………………………………………………………. 89
تئوری واکنش به رویدادهای آزاردهنده برکوتیز…………………………………………….. 90
روانشناسی فانون (Fanon) …………………………………………………………………… 90
نظریه درماندگی آموخته شده……………………………………………………………………. 91
چارچوب نظری تحقیق ………………………………………………………………………………………………………. 92
مدل نظری تحقیق……………………………………………………………………………………. 94
مروری بر تحقیقات…………………………………………………………………………………. 95
فرضیه های پژوهش ……………………………………………………………………………….. 104
فصل سوم- روششناسی پژوهش
مقدمه…………………………………………………………………………………………………… 106
روش تحقیق………………………………………………………………………………………….. 107
روش جمعآوری اطلاعات………………………………………………………………………….. 108
جامعه آماری…………………………………………………………………………………………. 109
روش نمونهگیری و تعیین حجم نمونه………………………………………………………….. 110
تعریف مفاهیم تحقیق……………………………………………………………………………….. 111
سطح سنجش متغیرها……………………………………………………………………………… 117
روایی و پایایی ابزار اندازهگیری…………………………………………………………………. 119
فصل چهارم – تجزیه و تحلیل داده ها
4-1- جداول توصیفی…………………………………………………………………………………………………………. 122
4-2- جداول تبیینی و آزمون فرضیات…………………………………………………………………………….. 133
فصل پنجم – نتایج و پیشنهادات
5-1- نتایج توصیفی…………………………………………………………………………………………………………… 143
5-2- نتایج تبیینی……………………………………………………………………………………………………………….. 145
بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………… 162
پیشنهادات……………………………………………………………………………………………………………………………. 167
محدودیت های پژوهش………………………………………………………………………………………………………. 169
منابع و ماخذ ………………………………………………………………………………………………………………………. 170
پیوست
پرسشنامه
چکیده:
موضوع این پایان نامه بررسی مقایسه ای ویژگیهای خانوادگی زنان روسپی و غیر روسپی شهر تهران است . سئوال اصلی پژوهش این است که : آیا بین زنان روسپی و زنان غیر روسپی از لحاظ ویژگیهای خانوادگی تفاوت وجود دارد؟ با توجه به نقش حیاتی زنان به عنوان مادران و پرورش دهندگان نسل آتی و نقش خانواده های آنان که اولین و پایدارترین نهاد تربیتی و آموزشی است شناخت ویژگیهای خانوادگی می تواند به درک هر چه بهتر این ویژگیها و برنامه ریزی صحیح تر در این راستا بیانجامد . برای دستیابی به پاسخ سئوال و اهداف مورد نظر تحقیق از نظریه های جامعه شناسی و روانشناسی ( نظریه های کنترل ، یادگیری و … ) بهره گرفتم . با استفاده از این نظریه ها ، هشت فرضیه مطرح گردید که متغیرهای مورد آزمایش بین دو گروه آزمودنی عبارت بودند از : از هم گسیختگی خانوادگی، مصرف مواد مخدر ، سابقه زندان ، کنترل و نظارت والدینی ، خشونت و تعارض در خانواده ، اعتقادات مذهبی و پایگاه اجتماعی .
روش تحقیق علی – مقایسه ای و تکنیک مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بود . روش نمونه گیری زنان روسپی از نوع نمونه گیری « در دسترس » و شامل زنان روسپی ساکن در زندان اوین تهران ( بند زنان ) تهران و با حجم نمونه 100 نفر بود. روش نمونه گیری زنان غیر روسپی از نوع نمونه گیری « سهمیه ای » و با حجم نمونه 100 نفر بود . تجزیه و تحلیل داده ها با برنامه spss 13 و با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی ، میانگین ) استنباطی (X2 . U مان – ویتنی ) و ضریب فای و V کرامر انجام شد . یافته های تحقیق نشان داد که بین دو گروه آزمودنی در تمامی متغیرهای مورد آزمایش تفاوت معنا دار آماری وجود دارد .
مقدمه
مطالعه سیر تاریخی فحشا[1]، نشانگر آن است که این پدیده، از کهنترین انحرافات بشری است و از دیر باز به عنوان یک واقعیت اجتماعی وجود داشته است. با این حال، تحقیقات علمی اندکی روی آن صورت گرفته است. طبق نظر ابینگهاوس(1909)، روسپیگری گذشتهای طولانی، اما تاریخچه کوتاهی دارد. بخشی از این امر به مشکلات جمعآوری اطلاعات علمی و قابل تعمیم از نمونههای مورد مطالعه روسپیان مربوط نمیشود. از این رو، فقدان تحقیقات دقیق و علمی موجب رواج اطلاعات غلط در مورد زمینه، طبیعت و علل روسپیگری میگردد (پوتریت و دیگران، 1998 : 164 به نقل از طباطبایی).
طبق تعریف، زن ویژه یا روسپی یا فاحشه، زنی (یا به ندرت مردی) است که مخارج زندگی خود را به طور کلی یا جزئی از طریق تسلیم جسم خویش به دیکران (با انگیزههای جنسی) تأمین میکند. بعلاوه این نوع روابط جنسی بدون محبت و موقتی است و اگر رابطه عاطفی در این کار دخالت داشته باشد، فحشا نام نخواهد داشت. این اصطلاح، تنها به کسانی اطلاق نمیشود که تمام عمر به فحشا اشتغال دارند، بلکه هر زن یا مردی که در ضمن اشتغال به کارهای دیگر، گاهگاهی با دریافت پول به ایجاد رابطه جنسی بادیگران اقدام کند، نیز (طی مدتی که به این رفتار میپردازد)، روسپی نامیده میشود (فارلی و دیگران، 1998 : ص94).
سنت آگوستین، پرچمدار اخلاقیات مسیحیت در غرب، نگرشی دوسوگرانه به فحشا و زنان ویژه داشته است. به نظر وی، هیچ چیزی پستتر و شرمآورتر از فحشا و مفاسد مشابه آن نیست. در عین حال، وی در جای دیگر بیان میکند که گاهی فحشا در جوامع، یک ضرورت بوده است. او اظهار داشته است که اگر فحشا از جامعه بر چیده شود، به هر حال جامعه با مفاسد دیگر آلوده خواهد شد و الگوهایی از روابط جنسی پدید خواهد آمد که به جامعه آسیب خواهد رساند. علیرغم این بیان آگوستین و با وجود اینکه در مقاطعی از تاریخ، فحشا به صورت رسمی و مشروع وجود داشته و حتی گاهی رنگ مذهبی نیز به خود گرفته است، در اکثر جوامع و در طول تاریخ، روسپیگری تقبیح و محکوم شده است(بولوگ و بولوگ، 1996 : 164 به نقل از طباطبایی).
روانشناسان علت بروز این پدیده را علل روانی از جمله گرایش به تنوعطلبی و ضعف هویت اخلاقی میدانند و همچنین اختلال در هویت در آن دخالت دارد و در برخی از افراد این گروه، اختلالات شخصیتی (به ویژه اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مرزی) نمود بیشتری دارد (بهبودی،1378 : ص102).
از نظر جامعهشناسان و مددکاران اجتماعی، علت فحشا صرفاً به پدیدههای روانی محدود نمیشود؛ بلکه علت بروز این پدیده را به فقر و گرسنگی، چگونگی تعلیم و تربیت فرد در خانواده، بیکاری، نوسان شرایط اقتصادی، مهاجرت و شهرگرایی، بیسوادی و ناآگاهی، اعتیاد به مواد مخدر، طلاق و کشمکش خانواده و انحراف والدین نسبت میدهند. به عنوان مثال هادرمن[2] (1977) میگوید : به دلیل محدودیتهای مالی و اقتصادی ممکن است برخی زنان به نشانه مقاومت و یا پاسخ به فقر، به فحشا روی آورند. به عبارت دیگر، گاهی فحشا یک استراتژی فعال در مواجهه با فقر است؛ چرا که در دنیایی که مردان نسبت به زنان از هر حیث از حقوق بیشتری برخوردارند، شاید فحشا تنها راهی باشد که بیشتر زنان فاقد حامی (شوهر، پدر یا برادر) را قادر به ادامه حیات میسازد (هادرمن، به نقل از بارکر و مویزلک، 1994). اکثر این زنان، فاقد تحصیلات و مهارتهایی هستند که بتوانند موفقیت آنها را در دستیابی به شغل مناسب تضمین کند. بیشتر آنها یا بیسوادند و یا تحصیلات بسیار اندکی دارند. مهارت کم، تحصیلات اندک، نداشتن حامی که آنها را از حیث اقتصادی و امنیتی محافظت نماید و همچنین امکانات محدود برای اشتغال، اثر منفی روی زنان جوان دارد و وجود همین شرایط منفی، احتمال سوق یافتن آنها را به سمت انحرافاتی از قبیل فحشا و مصرف مواد افزایش میدهد (بارکر و مویزیک، 1994 : 165 به نقل از طباطبایی).
با نگاهی مددکارانه به آسیبهای اجتماعی قرن بیست و یکم که دیدگاهی مرکب از علم جامعهشناسی و روانشناسی است متوجه میشویم که توسعه زندگی شهری، گسترش بیرویه مهاجرت از روستا به شهرهای بزرگ، افزایش حاشیهنشینی، بیکاری، فراوانی مشکلات اقتصادی- اجتماعی و جوان بودن درصد بالایی از افراد جامعه ایران باعث افزایش کمی و کیفی آسیبهای اجتماعی شده و زمینه مناسبی برای ابتلاء به انواع آسیبها مخصوصاً برای قشرهای نوجوان و جوان فراهم گردیده است که از جمله این آسیبها میتوان به پدیده فحشا و روسپیگری اشاره کرد.
با عنایت به اهمیت حیاتی و نقش تعیین کننده سلامت جسمانی و روانی نوجوانان و جوانان جامعه در تأمین بقاء و آینده مملکت بویژه به دلیل نقشی که در تربیت و پرورش کودکان نسل آینده خواهند داشت بیتوجهی به آنان باعث سست شدن بنیان خانواده در نسلهای آتی خواهد شد. آثار نامطلوبی که توأمان با این مسأله روی میدهد (اشاعه بیماریهای مقاربتی (از جمله ایدز…) از هم پاشیدگی کانون خانواده، تشکیل خانههای فساد و فریب سایر زنان و دختران، خودکشی، توزیع مواد مخدر، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، زشت شدن چهره عمومی شهر و …) میتواند هزینههای مالی، خانوادگی، فرهنگی واجتماعی هنگفتی را برای جامعه داشته باشد.
از این رو، با توجه به پیامدهای ناگوار این پدیده در بهداشت روانی فردی و اجتماعی، هدف از مطالعه تعدادی از زنان ویژه، روشن شدن برخی از زوایای کیفیت خانوادگی این قربانیان است. دلیل مقایسه عوامل خانوادگی این گروه با گروه زنان عادی آن است که تا وقتی که مبنایی برای مقایسه ویژگیهای یک گروه وجود نداشته باشد قادر به تبیین تأثیر این ویژگیها بر روی گروه مورد نظر نخواهیم بود. اگر بتوانیم دادههای گروه آزمایش را با دادههای گروه کنترل (که نسبتاً همتا با گروه آزمایشی است) مقایسه کنیم کمک بزرگی به درک معنای تفاوت متغیرهای مورد آزمایش میشود. امید که با شناخت هر چه بهتر ویژگیهای فوقالذکر بتوان برنامههای پیشگیرانه مفیدی را در این زمینه مطرح و به اجرا گذارد.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:65
چکیده تحقیق :
این تحقیق در نظر دارد به بررسی علل خشونت زنان علیه مردان طی ۶ ماهه گذشته شده را با رجوع به روزنامه های کثیر الانتشار (مورد ارزیابی قرار دهد ۲ پرسش زیرمبنای کار پژوهشگر بوده است:
در این فصل به تعریف اصطلاح خشونت روزنامه کیهان ، اطلاعات، همشهری، و جام جم پرداختیم.
در فصل دوم به بررسی خشونتهای خانگی وسائل مربوط به آن (چه خشونت زنان علیه مردان و برعکس) ، آزار جنسی و مسائل زنان را وادار به جبهه گیری می کند، مسئله تحریک زنان توسط مردان به یکی از عوامل بسیار مهمی است که باعث اعمال خشونت زنان شده است.
همچنین بی اعتنایی به ارزشهای اخلاقی که باعث سست شدن پایه های اخلاقی جامعه شده و راه را برای نفوذ ناهنجاریها باز میکند اشاره شد.
پست انگاشتن نقش های زنانه مسئله ای بسیار مهم است با توجه به خطیر و سخت بودن آن برای زنان و به تفاوت داشتن جامعه نیست به آن بار روانی منفی را برای زنان جامعه به ارمغان میآورد.
در فصل سوم، روش تحقیق، طرح تحقیق، فن تحقیق، طرح تحلیلی، طرح اجرایی را بیان کردیم.
با توجه به آن این تحقیق دارای پایگاه اکتشافی است، از انجا که علل پیدایش این نوع خشونت درمان بیشتر نمود دارد و با توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه پیش بینی میشود که بدلیل این که این امر در گذشته ای نه چندان دور اتفاق افتاده است از رشد تاریخی نیزاستفاده شده است.
در رابطه با بررسی و شناخت و علل گرایی زنان به خشونت در چارچوب رشد اکتشافی و مطالعه توضیحی انتخاب شده است که به علت یابی و علل گرایش آنان به خشونت پرداخته شده است. و در رابطه با بررسی کلی خشونتهای زنان علیه مردان طرح تحقیق از نوع مطالعه انتقادی است. در رابطه با بررسی پدیده خشونت و خشونت زنان علیه مردان از فن کتابخانه استفاده شده است. در رابطه با بررسی و تأثیر نموندگی مورد مطالعه در روزنامه ها در چهارچوب رشد آینده از فن مشاهده استفاده می گردد.
تحلیل تخصصی این تحقیق در چارچوب مجموعه داده ها بدست آمده از مطالعه کتابخانه ای ازیکسو و داده ها حاصل از بکارگیری فنون و مشاهده موارد خشونت از سوی دیگر صورت گرفته است.
تحلیل تئوریک این پژوهش با توجه به اهداف اعلام شده به واسطه تعقیب تأثیر است اجتمتاعی این پدیده در چهارچوب مطالعات علم جامعه شناسی ارتباطات تحلیل فونکیسونی یا کارکردی خواهد بود
طرح اجرایی این تحیقق از ابتدای پائیز ۸۲ شروع و در تابستان ۱۳۸۳ به پایان رسید.
در فصل چهارم به ارائه و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوطه پرداختیم که این فصل در نظر دارد مسئله دختران خشن که تقریبا در جوامع امروزی با پسران خشن برابری میکند مورد بررسی قرار دهد.
همچنین نقش رسانه های جمعی و اثرات آن بر افزایش یا کاهش خشونت و تبلیغ آن به عنوان یک هنجار را مورد بررسی قرار دهد.
مسئله بسیار مهم نهاد خانواده که نقش اساسی و حساس دارد را در تربیت کودکان سالم را دارد نیز در این فصل مورد توجه قرار گرفته است.
فرهنگ سازی براساس حقوقی اسلامی انسانی نه بعنوان یک شعار بلکه بعنوان یک طرح مهم و اساسی مطرح گردیده که باید مسئولین را بیشتر متوجه امور فرهنگی و حقوقی زنان نماید.
با توجه به این که کشور ما در حال توسعه میباشد لازم دیده شد که همگام با پیشرفت صنعتی پیشرفتهای فرهنگی و اجتماعی نیز مد نظر قرار گیرد تا بطور کلی از جامعه سنتی فاصله بگیریم.
نقش مدرسه بعنوان خانه دوم کودک لازم دیده شد مورد بررسی قرار گیرد.
تشنجات خانوادگی که باعث بسیاری از آسیبهای اجتماعی است و از جمله مسئله دختران فرار را با خود به ارمغان میآورد لحاظ شده است.
اوقات فراغت بعنوان مسئله پایان این فصل از جوانب و بعدهای گوناگون قضیه مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل پنجم با توجه به اطلاعات وتحقیقات انجام گرفته نتیجه گیریهای انجام شده است که مسئولین و پژوهشگران را در جریان و پیشنهاداتی به مسئولین مربوطه جهت رفع این آسیب بسیار مهم اجتماعی که در زمانه حاضر بیشتر نمود پیدا کرده شده است.
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول : مقدمه
تاریخچه مطالعاتی ……………………………………………………………………………………….. ۲
بیان مسئله ………………………………………………………………………………………………….. ۱۰
فرضیات یا پرسشهای تحقیق…………………………………………………………………………. ۱۴
اهداف مطالعاتی……………………………………………………………………………………………. ۱۵
حدود مطالعاتی…………………………………………………………………………………………….. ۱۶
اهمیت مطالعاتی……………………………………………………………………………………………. ۱۷
تعریف اصطلاحات………………………………………………………………………………………… ۱۹
فصل دوم: مرور مطالعاتی
خشونتهای خانگی…………………………………………………………………………………………. ۲۶
آزار جنسی …………………………………………………………………………………………………. ۲۷
تحریک زنان توسط مردان…………………………………………………………………………….. ۲۸
بی اعتنایی به ارزشهای اخلاقی ……………………………………………………………………… ۲۸
پست انگاشتن نقش های زنانه ………………………………………………………………………. ۲۹
فصل سوم: روش تحقیق
رسش تحقیق……………………………………………………………………………………………….. ۳۳
طرح تحقیق………………………………………………………………………………………………….. ۳۴
فن تحقیق…………………………………………………………………………………………………….. ۳۵
طرح تحلیلی………………………………………………………………………………………………….. ۳۶
طرح اجرایی…………………………………………………………………………………………………. ۳۷
فصل چهارم: ارائه و تجزیه و تحلیل اطلاعات
دختران خشن………………………………………………………………………………………………. ۳۹
رسانه های خشن…………………………………………………………………………………………. ۴۰
نادیده انگاشتن نهاد خانواده …………………………………………………………………………. ۴۳
فرهنگ سازی بر اساس حقوق اسلامی و انسانی……………………………………………… ۴۳
همگام با پیشرفت صنعتی ……………………………………………………………………………… ۴۵
مدارس آگاه ……………………………………………………………………………………………….. ۴۶
تشنجات خانوادگی و دختران نوجوان…………………………………………………………….. ۴۷
اوقات فراغت……………………………………………………………………………………………….. ۴۸
فصل پنجم: استنتاج
استنتاج ………………………………………………………………………………………………………. ۵۲
پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………….. ۵۶
ضمائم………………………………………………………………………………………………………… ۵۷
کتابنامه ………………………………………………………………………………………………………. ۵۹