فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:192
چکیده:
1- درونما
هدف این مقاله، ارائه یک روش منطقی برای آنالیز کردن، طراحی و ارزیابی سیستمهای مهار کنندهایی است که برای واحدهای شناور به کار میرود. این روش یک ابزار آنالیزی یکنواخت فراهم میآورد، که وقتی با درک شرایط محیطی یک نقطهی خاص، مشخصههای unit که میخواهیم مهار کنیم و سایر عوامل ترکیب شود، میتوان از آن برای تعیین، کفایت و ایمنی سیستم مهار کننده استفاده کرد. بعضی از راهکارهای طراحی کردن برای سیستمهای dynamic positioning (روشی که توسط آن یک دکل حفاری دریایی شناور، روی چاه دریایی نگه داشته میشود) نیز شامل این بحث میشود.
تکنولوژی مهار کردن unitهای شناور به سرعت در حال پیشرفت میباشد. در نواحی که، گروه احساس کنند که دادههای کافی قابل دستیابی میباشند، پیشنهادات خاص و مفصلی ارائه میشود. در سایر نواحی، از گفتههای کلی برای نشان دادن، ملاحظاتی که باید برای آن نکات مخصوص صورت گیرد، استفاده میشود، طراحان، تمایل دارند که همهی پیشرفتهای تحقیقاتی را برای خودشان مهیا کنند. همزمان با رشد و پیشرفت دانش دریایی، این کار پیشنهادی هم اصلاح خواهد شد. امید است که گفتههای کلی در اینجا ذکر میکنیم، به تدریج توسط پیشنهادات مفصل جایگزین شوند.
2- ملاحظات اساسی
1-2- مقدمهایی برای سیستمهای نگهدارنده
سیستم نگهدارندهایی که برای یک سازهی شناور استفاده میشود میتواند مهار کنندهی تک نقطه (Single Point) یا مهار کنندهی گسترده (Spread) باشد. مهار کنندههای تک نقطه بیشتر برای مخازن (vessel) کشتی شکل استفاده میشوند، در حالیکه مهار کنندهی گسترده، بیشتر برای نیمه شناورها (Semi submersible) استفاده میشود. نوع سوم از سیستم نگهدارنده (dynamic positioning) DP میباشد. DP میتواند به عنوان یک منبع تنهای نگهدارنده یا به عنوان کمکی برای مهار کنندههای Catenary استفاده شود. DP میتواند همراه با تانکر یا سیستمهای نیمه شناوری استفاده شوند.
2-2- مهار کنندهی گسترده (Spread)
شکل1، نمایی از یک نیمه شناور است که توسط سیستم گستردهی Catenary مهار شده است. این یک تکنیک مهار کنندگی سنتی است که در عملیات حفاری شناوری استفاده میشود. برای کاربردهای، بهرهبرداری شناوری از ابتدا، از سیستم مهار کنندههای گسترده برای شناورها استفاده میشود. از آنجایی که نیروهای محیطی که روی یک نیمه شناور وارد میشوند. نسبتاً شدید بوده و میتوانند آنرا حرکت دهند، یک سیستم مهارکنندهی گسترده را میتوان طوری طراحی کرد که صرفنظر از جهت شرایط محیطی، مخزن را در جای خود نگهدارد. بهرحال، این سیستم میتواند، زنجیر، طناب سیمی، طناب فیبری یا ترکیبی از این سه باشد. میتوان از لنگرهای کشدنی قدیمی (drag anchor) یا ستونهای لنگرگاهی (anchor pile) برای انتهای رشتههای نگهدارنده استفاده کرد.
یک مهارکنندهی گسترده دارای فوایدی برای سیستم بهرهبرداری شناور با قاعدهی نیمه شناور میباشد. چون این مهارکننده، موقعیت مخازن را ثابت میکند، عملیات تکمیل چاه و حفاری را میتوان روی چاههای زیردریایی که زیرمخازن قرار گرفتهاند، انجام داد. همین قضیه برای عملیات تعمیر دکل هم صادق است (Workover operation). از طرف دیگر، سیستم مهارکنندهی گسترده دارای یک گستردگی نسبتاً بالاییی دارد (در حدود چند هزار فوت). لنگرها و رشتههای نگهدارندهی معلق در حوزهی این گستردگی قرار میگیرند. این نکته باید در نصب و راهاندازی و نگهداری لولهها، riserها (لولههایی که از سکوی حفاری تا کف دریا کشیده شده و حفاری از طریق آنها انجام میشود) و سایر تجهیزات زیردریایی، درنظر گرفته شود.
ترکیب یک مهار کنندهی گسترده تاندونهای مهارکنندهی عمودی برای نگهداشتن یک سکوی پایه فولادی (ILP)، (این سکوها شبیه دکل حفاری نیمه شناور بوده و با استفاده از لولههای فولادی کشیده شده به ته دریا وصل میشوند)، Tension. Leg platform، در موقعیت، همانطور که در شکل2 نشان داده شده است، هم قابلیت اجرایی و هم ایمنی TLP را بالا میبرد. مهار کنندهی گسترده به ما این اجازه را میدهد که خازن سطحی را به شیوهایی کنترلی، تنظیم کرده و یک مسیر بار موازی مستقل فراهم کرده تا در مقابل نیروهای محیطی جانبی واکنش نشان دهد.
این ویژگی، این امکان را بوجود میآورد که ابزارهای حفاری و تجهیزات بهرهبرداری را بصورت افقی موقعیت داد تا به زمین فرود آمده و به سازههای کف دریا متصل شوند. در غیراینصورت، این تجهیزات باید توسط ابزارهای دیگری مانند guideline (رشتههایی که معمولاً 4 عدد بوده و به Cuid base متصل شده تا به قراردادن تجهیزات کمک کند)، thrusterها (پیشرانها) یا لیز دادن دکل روی مخزن سطحی، موقعیت داده شوند.
ساختار و طراحی این مهار کنندهی گسترده، بسیار مشابه با سیستم مهارکنندهی گستردهایی است که برای سیستمهایی بهرهبرداری شناور با قاعدهی نیمه شناور، استفاده میشد.
2-1-2- مهارکنندهی تک نقطه (Single Point)
مهار کنندهی تک نقطه بیشتر برای تانکرها استفاده میشوند. این مهارکنندهها به مخزن این توانایی را میدهند تا باد را تحمل کند. این کار برای به حداقل رساندن فشارهای محیطی که توسط قرار گرفتن در مسیر باد شدید ایجاد میشوند، لازم میباشد. در طراحی مهار کنندهی تک نقطه، تنوع زیادی وجود دارد، ولی همهی آنها، الزاماً وظیفه و کار مشابهی انجام میدهند. مهار کنندههای تک نقطه دارای سطح مشترکی با riser تولیدی و مخازن میباشند. مقدمهای بریکی از انواع معمول سیستمهای مهارکنندهی تک نقطه به صورت زیر است.
(a مهار کنندهی برجکی (Turret mooring)
یک سیستم مهارکنندهی برجکی به صورت زیر تعریف میشود، هرسیستم مهارکنندگی که در آن یک تعداد از پایههای مهارکنندهی Cotenary به یک برجک متصل شدهاند که الزاماً قسمتی از مخزنی است که قرار است مهار شود. Turret شامل تعدادی بلبرینگ است که به مخزن این اجازه را میدهد تا حول پایههای لنگر بچرخد.
Turret میتواند به صورت خارجی از سینهی مخزن یا عقب مخزن با تقویت کنندههای مناسب، نصب شود (شکل3) یا بصورت داخلی، درون مخزن نصب شود (شکل4). Chain Table میتواند بالا یا پایین سطح آب باشد. Turret همچنین میتواند داخل یک سیستم riser عمودی، که به سینهی مخزن یا عقب آن متصل است از طریق بعضی مکانیسمها (مانند مفصل U و اتصالات زنجیری) که اجازهی مفصل شدگی را میدهند، بقیه شود. وزن قاعدهی riser، اغلب ناشی از وزن اضافی داخل riser یا آویزههای پایین riser، میباشد. این موارد، عملکرد سیستم مهارکننده را تحت تأثیر قرار میدهند. ساختار riserمیتواند شامل مؤلفههای طناب سیمی یا زنجیری یا لولهی فولادی باشد و به طور قابل ملاحظهایی در قطر و طول تغییر بکند. موقعیت Chain Table نسبت به riser مطابق طراحیها میتواند متفاوت باشد. شکل5، نشان دهندهی بعضی از تفاوتهای موجود در طرح turret است که توسط صنعت ارائه شده است.
(b CALM (مهارکنندهی Cateriary پایه لنگری)
سیستم CALM از یک buoy (حجم شناور) بزرگ ساخته شده که تعدادی از پایههای زنجیری Catenary را که به کف دریا لنگر شدهاند (شکل6) را نگه میدارد. سیستمهای riser یا خطوط جریان که از کف دریا شروع میشوند. به سطح پایین CALM buoy متصل میشوند. بعضی از سیستمها از یک hawser (طناب فولادی) بین تانکر و buoy استفاده میکنند. چون پاسخ CALM buoy تحت تأثیر امواج، با پاسخ تانکر کاملاً متفاوت است، این سیستم دارای محدودیتهایی برای تحمل شرایط محیطی میباشد. وقتی که اوضاع دریا به اندازهی معینی برسد، لازم است که تانکر را دور بیندازیم.
به منظور غلبه بر این محدودیت، در بعضی از طرح جدیدتر از یوغهای (yoke) با ساختار صلب همراه با مفصل شدگی استفاده میشود تا کشتی را به بالای buoy بچسبانند. یک نمونه در شکل7 نشان داده شده است. این ساختار مفصلی صلب، نهایتاً حرکات افقی بین تانکر و buoy را از بین میبرد. یکی از طرحهایی که دارای پیشرفت زیادی میباشد و در شکل8 نشان داده شده است. یک yoke شناور با یک اتصال مهارکنندهی نرم است که از زنجیرهای متصل به yoke استفاده میکند.
(c SALM (مهارکنندهی با یک پایه لنگری)
این سیستم یک سیستم riser عمودی به کار میگیرد که دارای مقدار شناوری زیادی نزدیک سطح، و گاهی روی سطح میباشد و توسط یک riser Pretensioned نگه داشته میشود. عموماً، این سیستم یک riser مفصلدار لولهایی را با یک yoke ثابت به کار میگیرد (شکل9). همچنین میتوان از یک riser زنجیری با اتصالات مهارکنندهی نرم استفاده کرد (شکل10). نیروی شناوری عمودی که بر بالای riser وارد میشود مانند یک پاندول معکوس عمل میکند. وقتی که سیستم مایل شود، عمل آونگی تمایل دارد که riser را به موقعیت عمودی برگرداند.
تانکر را میتوان به طور مطمئن به بالای این SALM buoy با استفاده از یک طناب فولادی (howser) انعطافپذیر یا یک yoke صلب متصل کرد، همانطور که در مورد CALM توضیح داده شد. قاعدهی riser، معمولاً از ریق یک مفصل U شکل به یک ساختار پایه فولادی یا پایه بتنی در کف دریا متصل میشود. در دریاهای عمیق، سیستم riser معمولاً دارای یک مفصلشدگی نیمه چرخان میباشد.
3-1-2- (DP) Dynamic Positioning
DP که در شکل11 نشان داده شده میتواند به عنوان تنها منبع نگهدارنده یا کمکی برای سیستم مهارکننده Catenary استفاده شود. DP شامل یک سیستم موقعیت یاب، معمولاً صوتی، همراه با thrusterهایی است دور مخزن قرار داشته و توسط کامپیوتر کنترل میشوند. DP میتواند، همراه با یک مهارکننده به کار رود که در آن صورت مهارکنندهی همراه با DP (یا مهارکنندهی همراه با thruster نامیده میود اگر thrusterها به صورت دستی کنترل شوند) نامیده میشود. DP، مخصوصاً برای مخزنی که برای وارد شدن و ترک منطقه به طور مکرر، طراحی شده است، بسیار مناسب است، مانند سیستم چاه آزمایی پیشرفته است.
2-2- تفاوتهای بین سیستمهای مهارکنندهی سیار و دائم
مهارکنندهی دائم، معمولاً بای عملیات بهرهبرداری با زمان طرح بالا به کار میروند. برای مثال، مهارکنندهی یک سیستم بهرهبرداری شناور (FPS) یک مهارکنندهی دائم است، چون FPSها معمولاً دارای زمان طرح بیش از 10 سال میباشند. مهارکنندههای سیار، غالباً برای مدت کوتاهی روی یک موقعیت باقی میمانند. نمونههای مهارکنندههای سیار شامل مهارکنندههایی که برای Unitهای حفاری دریایی سیار (MODU) و برای tenderهای (سکوهایی که در کنار سایر سکوها مهار شده و معمولاً برای کارکنان، ذخیره و سیستم رگل بکار میرود). که مجاور سایر سکوها مانند، tenderهای حفاری و مخازن خدماتی مهار شدهاند، میباشد. تفاوت بین مهارکنندههای دائم و سیار، برای عملیاتی که طرح آن چند سال باشد، مشخص نیست، در این مورد، کاربر باید تصمیم بگیرد که با توجه به خطر قرار گرفتن در برابر شرایط محیطی و پیامدهای خرابی مهارکننده، کدام یک مناسبتر باشد. تفاوت بین مهارکنندههای دائم و سیار، همانطور که در ذیل میآید مهم است. این بحث میتواند به عنوان راهنمایی برای طبقهبندی ساختارهای شناور (دائم یا سیار) مورد استفاده واقع شود.
1-2-2- انواع مهارکننده
یک مخزن سیار، عموماً با یک مهارکننده گسترده مهار کننده turret داخلی یا سیستم DP تجهیز میشود. بهرحال، یک مخزن دائم، دارای گزینههای بیشتری از طرح مهارکننده است، چون در این مورد، قابل حرکت بودن مورد نیاز نیست.
2-2-2- معیارهای محیطی
شرایط محیطی طرح برای مهارکنندههای سیار، از مهارکنندههای دائم پایینتر است. شرایط پایین طرح برای مهارکنندههای سیار، مبتنی بر این ملاحظه است که پیامدهای خرابی یک مهارکنندهی سیار به طور کلی شدت کمتری دارند. این موضوع را میتوان با مقایسهی یک MODV با یک FPS دریافت. در بسیاری از موارد، یک MODU حداقل میتواند جدا شود و حتی riser حفاری آنرا برداشت. در مورد طوفانهای گرمسیری، این امکان وجود دارد که قبل از رسیدن طوفان بتواند مخزن را حرکت داد و جابجا کرد. در مقابل، احتمال جدا کردن FPS از منطقه وجود ندارد و حتی ممکن است که نتوان riser را به سرعت از سیستم خارج کرد.
3-2-2- روش تجزیه و تحلیل
معمولاً از یک روش آنالیز شبه استاتیک برای ارزیابی کردن عملکرد یک سیستم مهارکنندهی سیار استفاده میشود و تأثیرات دینامیک خطی را با استفاده از یک ضریب ایمنی نسبتاً ثابت، به حساب میآورند. در حالیکه برای طرح نهایی یک سیستم مهارکنندهی دائم یک آنالیز دینامیک سختتر لازم است و ضریب ایمنی برای منعکس کردن اینکه بعضی از عدم قطعیت موجود در پیشبینی کشش خطی، برداشته شده است، آزاد گذاشته میشود. در صورتیکه پیامدهای خرابی مهارکنندهی سیار، شدید باشند، آنالیز دینامیک هم باید برای مهارکننده سیار انجام شود.
همچنین برای سیستم مهارکننده سیار، آنالیز خستگی لازم (Fatigue Analysis)، لازم نیست، بخاطر مشکلات استقرار دادن و بازآوری کردن مکرر، خیلی از مؤلفههای مهارکنندهی یک سیستم مهارکنندهی سیار را قبل از اینکه به حدخستگی برسند، جایگزین میکنند. بهرحال، برای نصب دائم مانند یک FPS، خستگی یک فاکتور طراحی خیلی مهم است و آنالیز خستگی حتماً باید انجام شود.
4-2-2- سختافزار مهارکننده
مهار کنندههای سیار از سختافزارهای مهارکنندهایی استفاده میکنند که بتوانند به سرعت مستقر شده و دوباره جدا شوند. این محدودیت برای مهارکننده دائم به کار نمیرود. بسیاری از مؤلفههای مهارکننده مانندف پایههای لنگر، جرثقیلهای خطی، buoyها و جکهای زنجیری که برای مهارکنندههای سیار مناسب نیستند، میتوانند در مهارکننده دائم استفاده شوند. همچنین مهارکنندههای دائم به خاطر نیازمندیهای سختتر طراحی به سختافزارهای سنگینتر مهارکننده نیاز دارند.
5-2-2- نصب
استقرار یک مهارکنندهی موقت، عموماً با کمک قایقهای کاری انجام میشود. این عملیات ساده است و بیشتر از چند روز وقت نمیگیرد. استقرار یک مهارکنندهی FPS، اغلب نیاز به کمک مخزنهای خیلی سنگینتر مانند مخازن حفاری (derrick barge) یا قایقی که به این منظور ساخته شده باشد نیاز دارد. قسمتی از مهارکننده معمولاً درجا باقی میماند و رها میشود. گاهی اوقات از مشخصههای طراحی خاصی استفاده میشود تا استقرار مهارکننده را راحتتر کند.
6-2-2- نگهداری و نظارت
یک مهارکنندهی سیار را در هنگام استقرار و جمع کردن میتوان از لحاظ پشمی نظارت شود. جمع کردن یک مهارکننده دائم و نظارت برآن، میتواند هزینهی خیلی بالایی داشته باشد. برای نظارت بر یک مهارکنندهی دائم، از غواصان یا Rovها استفاده میشود. همچنین، جایگزینی قطعات خراب از مهارکنندهی موقت، راحتتر از مهارکنندهی دائم میباشد.
3-2- ملاحظات طراحی
1-3-2- ملاحظات اولیه طراحی
ملاحظات اولیهی طراحی که همراه با یک سیستم مهارکننده میباشند. شامل، معیارهای طرح، بار روی طرح عمر طرح و ملاحظات عملیاتی و نگهداری میباشد. این ملاحظات را به صورت مفصل در بخشهای آینده بررسی میکنیم. به علاوه، یک طراح همچنین باید به ملاحظات riser و تجهیزات زیردریا توجه خاصی داشته باشد.
2-3-2- ملاحظات riser
Riserها، سیالات را بین کف دریا و مخزن حفاری یا بهرهبرداری جابجا کرده و یکی از محدودیتهای اولیهی طراح سیستم مهارکننده را بوجود میآورند. سیستم riser اغلب محدودیتهایی را روی مقدار انحراف مجاز (allowable offset) مخزن قرار میدهد. هنگام وجود انحرافهای زیاد مخزن، تنظیمات رشتههای مهارکننده، مانند کم کردن رشتههای رو به باد، برای اجتناب از خسارت دیدن riser انجام میشوند. یک ملاحظهی مهم دیگر، مداخلهی بین رشتههای مهارکننده و riser، هم در شرایط عملیاتی و هم شرایط بدهوایی، میباشد. بنابراین سیستم riser و سیستم مهارکننده باید طوری طراحی شود که با هم سازگار باشند و هماهنگی بین این دو طراحی بسیار مهم و ضروری است.
راهکارهای طراحی برای سیستمهای riser در نمونههای پیشنهادی API، ]5[ A17 و ]6[ B17و ]7[ Q16، ارائه شده است.
3-3-2- ملاحظات تجهیزات زیردریا
تجهیزات زیردریا مانند قالبها (templates) قاعده riser، چاههای ماهوارهایی، و خطوط لوله، باید طوری قرار گرفته شوند که هیچ مداخلهایی با رشتهی مهارکننده نداشته باشند. هرگونه تماسی بین سیستم مهارکننده و تجهیزات زیردریایی، طی نصب، عملیات و یا نگهداری وجود داشته باشد، باعث وارد آمدن خسارت هم به رشتههای مهارکننده و هم تجهیزات خود شد. اگر مداخله، یا پتانسیل آن غیرقابل اجتناب باشد، این امکان است تا طرح و نمای سیستم مهارکننده را با استفاده از یک آرایش نامتقارن از رشتههای مهارکننده، یا استفاده از وزنههای سنگین یا buoyهای فنری، تغییر داد. هماهنگی و سازگاری طرح سیستم مهارکننده با نمای تجهیزات زیردریا، ضروری به نظر میآید.
راهنکارهایی برای طراحی، تجهیزات زیردریا در تمرین پیشنهادی API، A7 آمده است.
3- مؤلفههای مهارکننده
1-3- رشته مهارکننده
1-1-3- طبقهبندی
رشتههای مهارکننده برای مخازن مهارشده ممکن است از زنجیر، طناب سیمی، طناب مصنوعی و یا ترکیبی از آنها ساخته شوند. ترکیبات ممکن زیادی برای نوع، اندازه، محل، رشته و اندازه وزنههای سنگین یا bouyها وجود دارد که میتواند برای دستیابی به نیازمندیهای عملکردی مهارکننده استفاده شوند. ترکیباتی که در زیر میآید، سیستمهای متداول مورد استفاده در صنعت است.
1-1-1-3- سیستم تماماً طناب سیمی (All-Wire rope)
چون طناب سیمی خیلی سبکتر از زنجیر است، طناب سیمی یک نیروی بازگشتی بزرگتر برای یک کشش معین فراهم میکند. این نکته وقتی مهمتر میشود که عمق دریا بیشتر شود. بهرحال، برای جلوگیری از بالا آمدن لنگر در یک سیستم تماماً سیمی، باید طول رشته را خیلی بلندتر کرد. یکی از مضرات یک سیستم مهارکنندهی تماماً سیمی این است که به خاطر ساییدگی طولانی مدت در جایی که با کف دریا تماس دارد کند میشود. به همین دلایل از سیستمهای نگهدارندهی تماماً سیمی به ندرت در مهارکنندههای دائم استفاده میشود.
2-1-1-3- سیستم تماماً زنجیری (All-Chain)
زنجیر نشان داده است که در عملیات دریایی دارای ماندگاری بالایی است. دارای مقاومت بهتری در برابر ساییدگی ته دریا میباشد و به قابلیت نگهداری لنگر میافزاید. بهرحال در آبهای عمیق، سیستم تماماً زنجیری یک وزن افزایشی را روی بار مخزن که وزن خودش را تحمل میکند، میافزاید و ابزارهایی که دارای کشش اولیهی بالایی هستند، مورد نیاز خواهند بود.
3-1-1-3- ترکیب طناب سیمی/ زنجر (Chain/Wire rope)
در این سیستم، طولی از زنجیر را به لنگر وصل میکنند. این کار مقاومت ساییدگی را در جایی که رشتهی مهارکننده با کف دریا تماس دارد افزایش داده و به ظرفیت نگهدارندگی لنگر کمک میکند. انتخاب زنجیر یا طناب سیمی برای انتهای مخزن و نوع پایان دادن به آن، به مقتضیات لازم برای تنظیم کشش رشته در هنگام عملیات بستگی دارد. با انتخاب مناسب، طول طناب سیمی و زنجیر، یک سیستم ترکیبی از این دو فواید چون، شرایط پیش کشش کاهش یافته با نیروی بازگردانندگی بالاتر، ظرفیت نگهدارندگی بالاتر لنگر، و مقاومت خوب در برابر ساییدگی ته دریا را ارائه میکند. این فواید، باعث میشود که سیستمهای ترکیبی برای مهارکنندهها در آبهای عمیق، به کار روند.
یک سیستم جایگزین برای سیستم بالا، سیستم ترکیبی طناب سیمی/ زنجیر/ طناب سیمی است که در آن تکههای طناب سیمی هم به مخزن و هم به لنگر متصل میشوند. طولی از زنجیر در ناحیهی سر است (dip zone) استفاده میشود جایی که رشتهی مهارکننده در تماس دینامیک با کف دریا باشد. این سیستم مقدار زنجیر را به حداقل میرساند، و میدانیم که زنجیر هزینه بر بوده در آبهای عمیق استقرار دادن آن بسیار سخت میباشد.
1-1 تعریف شبکههای مخابراتی و بررسی یک شبکه تلفی ساده
شبکههای مخابراتی جهت انتقال سیگنالها از نقطهای به نقطه دیگر بکار میروند. بهترین مثال یک شبکه مخابراتی، شبکه تلفن است و سادهترین شبکه تلفن از یک تلفن به ازای هر مشترک تشکیل شده است. مسیر ارتباطی بین این دو تلفن را یک رابط (link) میگوییم.
شکل 1-1 سادهترین شبکه تلفن
در صورتی که هر دو مشترک فوق بتوانند با یکدیگر ارتباط داشته باشند، آن را خط دوطرف مینامیم. هرگاه بخواهیم این شبکه را گسترش دهیم، برای هر مشترک جدید نیاز به یک رابط جدید داریم شکل 2 یک شبکه تلفن با چهار مشترک به همراه تجهیزات موردنیا آ ن را توصیف میکند.
شکل 2-1 یک شبکه تلفن با چهار مشترک
همانطور که مشاهده میکنیم، توسعه شبکه از دو مشترک به بالا باعث اضافه شدن وسیلهای دیگر به نام سوئیچ شده است که تعیین کننده مقصد مکالمه هر کدام از مشترکین میباشد. در صورتی که بخواهیم شبکه فوق را باز هم گسترش دهیم، تعداد رابطهها افزایش مییابد یا یک تقریب را میتوان گفت هرگاه تعداد N مشترک تلفنی داشته باشیم، در این صورت تعداد رابطهها N2/2 خواهد شد. مثلاً اگر 10000 مشترک تلفنی در این شبکه موجود باشد، در این صورت تعداد رابطههای موجود 500000=2/2 10000 خواهد شد. پس با این روش امکان توسعه شبکه در مقیاس وسیع وجود ندارد.
1-1 تعریف شبکههای مخابراتی و بررسی یک شبکه تلفی ساده 2
2-1 مرکز تلفن 3
3-1 تقسیمبندی شبکههای تلفنی و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر 4
4-1 انواع ترانک 6
5-1 آنالیز یک مکالمه 7
فصل دوم
اساس سیستمهای سوئیچینگ دیجیتال
1-2 تکنیک مالتی پلکسینگ 12
2-2 معرفی باس استاندارد 13
3-2 پروسه نمونهبرداری 14
4-2 استفاده از تکنولوژی دیجیتال 15
5-2 روشهای کنترل 17
6-2 ساختارشبکه سوییچ نرم افزاری 18
1-6-2 شبکه دسترسی 19
2-6-2 بخش سوئیچینگ 19
3-6-2 شبکه ارتباطی 19
فصل سوم
اساس شبکههای مخابراتی
1-3 مقدمه 22
2-3 شبکههای مخابراتی (Telecommunication network) 23
3-3 مفهوم سوئیچ 23
1-3-3 ضرورت احداث مراکز سوئیچ 24
4-3 دلایل ایجاد مراکزسوئیچ 24
1-4-3 سوئیچ مداری 24
2-4-3 سوئیچ پیامی 25
3-4-3 سوئیچ بسته ای packet switching 25
5-3 ارتباط شبکه ها 25
6-3 کد شناسایی (Office code) 26
1-6-3 مراکز خصوصی 27
2-6-3 مراکز remote 28
3-6-3 کارت مشترک Subscriber Line Unit 28
7-3 کارت مشترک دیجیتال 29
1-7-3 دیاگرام کابل کشی تا مرکز 30
8-3 تجهیزات مراکز سوئیچ 30
9-3 نحوه ارتباط مشترک با سوئیچ 31
10-3 سیکل یک مکالمه داخل مرکز 32
11-3 شدت ترافیک (Telephone Traffic) 33
12-3 روند مکالمه بین مراکز 33
13-3 اعمال حفاظتی سوئیچ 34
14-3 فریمهای ماژول ورگهای شبکه سوئیچ 35
15-3 SND 35
1-15-3 طبقات ظرفیتی 36
2-15-3 آرایش سخت افزاری SND 37
16-3 مالتی پلکسرشبکه سوئیچ (SNMUXA) 37
17-3 ماتریکس شبکه سوئیچ (SNMAT) 38
18-3 فریم SND 38
1-18-3 M:MUXC: ماژول کنترل مالتی پلکسر 39
2-18-3 M:OML920: ماژول سوئیچ مالتی پلکسرنوری برای دیتا با سرعت Mbps920 39
3-18-3 M:OFC اتصال فیبرنوری 40
4-18-3 M:LILE: ماژول واسط شبکه LTG نوع E 40
5-18-3 M:MUXC ماژول کنترلی مالتی پلکسر 40
6-18-3 OML920: M: ماژول سوئیچ مالتی پلکسرنوری برای دیتا با سرعت Mbps920 40
19-3 یونیت مشترکین: (subscriber line unit) = SLU 41
20-3 وظایف برد مشترکین 43
21-3 شلف سوئیچ 43
1-21-3 FBI 45
2-21-3 شلف ترانک 45
3-21-3 DTI (دیجیتال ترانک) 46
4-21-3 ASIG 46
5-21-3 MFC 47
6-21-3 انواع ASIG 47
7-21-3 ODT – MDT 47
22-3 شلف کنترلی 47
23-3 نحوه برقراری ارتباط ساده تلفنی بین دومشترک 48
24-3 طرز ON نمودن Power شلفها 51
1-24-3 PSM: 4K 51
شامل 60 صفحه فایل word
151 صفحه
چکیده:
با توجه به اهمیت یافتن فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی در اقتصاد و جامعه، سازمانها بیش از پیش نیازمند به استفاده از این ابزار شدهاند و مرتب در جستجوی کاربردهایی از فناوری هستند که نه تنها عملیات و فرآیندهای جاری کسبوکار آنها را بهبود بخشد، بلکه بتواند فرصتهای جدیدی را خلق نموده و منشأ مزیت رقابتی برای آنان باشد. سازمانها خواهان دقت و بلندنظری بیشتری در سرمایهگذاریهای سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات خود هستند.
سازمان مدیریت صنعتی به عنوان یکی از باسابقهترین موسسات ارائه خدمات آموزش، مشاوره و تحقیق مدیریت به نهادهای مختلف و بومی کردن بسیاری از مفاهیم مدیریتی و اقتصاد در ایران، از این قاعده کلی مستثنی نیست و نیازمند استراتژی فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی مناسب و متناسب با ماموریت خود است.
از این رو در این پژوهش به دنبال پاسخی مناسب برای این پرسش اساسی هستیم که چه گونهای از استراتژی فناوری اطلاعات و سیستمهای متناسب با یک سازمان ارائه دهنده خدمات حرفهای و مشاورهای مانند سازمان مدیریت صنعتی میباشد به طوریکه با نوع کسبوکار و استراتژی کلان سازمان هماهنگ و همسو باشد.
بر اساس تحلیل عوامل موثر بر استراتژی فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی، و توزیع پرسشنامه، مشخص شد که استراتژی مناسب سازمان مدیریت صنعتی در این زمینه، استراتژی چرخشی بوده و سازمان همخوانی نسبتاً زیادی با این استراتژی دارد؛ همچنین استراتژیهای مناسب زیرکارکردهای فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی معین شد.
واژگان کلیدی: استراتژی، استراتژی فناوری اطلاعات، استراتژی سیستم های اطلاعاتی، شبکه استراتژیک
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:209
فهرست مطالب:
پیشگفتار 1
رتبه بندی سیستمهای اعلام حریق 7
انواع سیستمهای اعلام حریق 11
سیستمهای اعلام حریق متعارف 13
مشخصات نوعی تابلوی مرکزی متعارف 17
سیستمهای اعلام حریق آدرس پذیر 19
اجزای سیستمهای اعلام حریق 26
تابلوی کنترل مرکزی 27
آشکارسازهای اتوماتیک 28
شستیهای اعلام حریق 29
اعلام کنندههای شنیداری 30
نشانگرهای دیداری 31
تجهیزات کمکی و واسطهای 31
تابلوی کنترل مرکزی 32
آشکار ساز دودی 38
دیود نوری آشکار ساز 40
آزمایش حساسیت آشکار ساز 41
موارد کاربرد آشکارسازهای دودی 41
آشکار ساز دودی نوری 42
مشخصات نوعی آشکارساز دودی نوع اول و دوم 46
مشخصات نوعی آشکارساز دودی فتوالکتریک 47
مشخصات عمومی آشکارسازهای نوری مادون قرمز 48
مشخصات خاص نوعی آشکارساز دودی مادون قرمز 49
آشکارساز دودی نوری کابلی 51
مشخصات نوعی آشکارساز دودی کانالی 61
آشکارساز دودی بدون سیم 62
مشخصات نوعی آشکارساز دودی بیسیم 64
آشکارساز با تغذیه از خط اصلی متناوب 64
مشخصات نوعی آشکار ساز با تغذیه از خط اصلی 66
آشکارساز دودی لیزری 67
مشخصات نوعی آشکارساز لیزری 69
آشکارساز دودی یونیزاسیون 69
مشخصات نوعی آشکار سازهای دودی یونیزاسیون 74
مشخصات نوعی آشکارساز دودی یونیزاسیون 75
آشکارساز حرارتی 76
آشکارساز حرارتی دمای ثابت 79
مشخصات نوعی آشکارساز حرارتی دمای ثابت 80
آشکارساز حرارتی نرخ افزایشی 83
مشخصات نوعی آشکار حرارتی مرکب دمای ثابت – افزایشی 87
آشکارساز حرارتی خطی 89
مشخصات نوعی آشکارساز حرارتی خطی 95
نصب آشکارساز حرارتی 96
آشکار ساز شعله 98
آشکارساز مادون قرمز 98
مشخصات نوعی آشکارساز شعل مادون قرمز 100
آشکارساز ماوراء بنفش 102
مشخصات نوعی آشکارساز شعله ماورا بنفش 104
آشکارساز مرکب مادون قرمز – ماوراء بنفش 106
مشخصات نوعی اشکارساز شعله از نوع مرکب 107
مقایسه حساسیت و واکنش آشکارسازها 108
حد ارتفاع برای آشکارساز 109
مقایسه اماکن مناسب نصب آشکارسازهای دودی 109
شستی اعلام حریق 111
تجهیزات هشدار شنیداری 114
مشخصات نوعی بلند گو 122
مشخصات نوعی زنگ اعلام حریق 124
مشخصات نوعی آژیر اعلام حریق الکترونیکی 125
مشخصات نوعی آژیر 128
انواع تجهیزات هشدار دهنده شنیداری 128
تجهیزات هشدار دهنده دیداری 132
تجهیزات کمکی 137
منابع تغذیه 138
مبدل ولتاژ 144
مشخصات نوعی مبدل ولتاژ 144
رله خط 145
مشخصات نوعی رله خط 146
رله فراخوان آسانسور 147
دیواری نوری مجزا 149
مشخصات نوعی واحد دیود نوری 151
مبدل آدرس پذیر به متعارف 152
مشخصات نوعی مبدل آدرس پذیر به متعارف 153
برد واسط شبکه 156
مشخصات نوعی برد واسط شبکه 157
برد واسط سریال 158
مجزا کننده خط 159
مشخصات نوعی مجزا کننده خط 162
بردهای کمکی خروجی و ورودی 162
تجهیزات ورودی و خروجی 165
سیستم با ارتباط تلفنی و صوتی 167
حفاظ آشکارساز 170
مدارها و سیمکشیها 171
مثالی از مدار ساده نظارتی و اصول عملکرد آن 171
مدارهای دوسیمه و چهار سیمه 175
مدارهای شاخهای و حلقوی 176
بایدها و نبایدها در اجرای سیم کشی 185
افت ولتاژ خط 199
هشدار کاذب 201
جزئیات 204
نمادها و تجهیزات اعلام حریق202
منابع و مراجع 204
پیشگفتار
طراحان، مجریان و بهره برداران امیدوارند که با رعایت اصول ایمنی و به کارگیری روشها و دستورالعملهای گوناگون، ساختمان را از خطرات وقوع حریق ایمن دارند و یا حداقل بروز آن را به طور موثری کاهش دهند. اما متأسفانه علی رغم همه تلاشها، همواره احتمال بروز آتشی ناخواسته وجود دارد. بنابراین به موازات رعایت اصول پیشگیرانه باید برای مقابله با حریق نیز باید تدابیر کارآمدی اندیشیده شود بر این اساس چنانچه مباحث مربوط به حفاظت در برابر حریق را در سه طبقه، ممانعت از وقوع، پیشگیری از توسعه و مقابله با حریق جای دهیم، موارد مربوط به سیستمهای اعلام حریق در گروه پیشگیری از توسعه و گسترش حریق جای میگیرند.
در عین حال پیشگیری از سرایت آتش به سایر نقاط، نخستین گامهای مقابله با حریق نیز محسوب میشود. زیرا به طور طبیعی پیش از انجام هرگونه اقدامی برای کنترل و اطفاء حریق مییابد به گونهای از وجود و محل وقوع آنها، اطلاعاتی در اختیار قرار گیرد. بنابراین میتوان یکی از مهمترین شروط مقابله با حریق را، اطلاع سریع و به موقع از بروز آن دانست، و از آنجایی که سیستم اعلام حریق عامل اجرای چنین شرط مهمی است، به طور قطع دارای جایگاه پر اهمیتی در روند مبارزه با حریق نیز میگردد.
ضرورت به کارگیری سیستم اعلام حریق، هنگامی پر رنگتر میشود که بدانیم، یکی از ویژگیهای جالب توجه و البته دهشتناک آتش، سرعت و شتاب فزاینده آن در گسترش و فراگیر شدن است. بیتردید نمیتوان تأثیر عوامل مهمی مانند، جنس اثاثیه و مبلمان، نوع مصالح مصرفی ساختمان، کیفیت معماری و نازک کاری داخلی و چگونگی اجرا و عملکرد تأسیسات الکتریکی و مکانیکی را در میزان سرعت گسترش حریق نادیده گرفت، اما علی رغم شدت ضعف ناشی از عوامل مختلف و ترکیبهای متنوع، در مجموع رشد انبوه شدن آتش بسیار پرشتاب ارزیابی می شود، زیرا به هر حال استفاده از مواد آتشگیری چون، کاغذ، چوب، پارچه، لاستیک، پلاستیک، مواد شیمیایی و بسیاری مواد دیگر در محیطهای مسکونی، اداری، تجاری، صنعتی و آموزشی اجتناب ناپذیر است. در واقع پتانسیل آتشگیری مواد و شرایط مناسب محیطی، امکاناتی را فراهم میآورد که جرقه کوچک ناشی از یک اتصال کوتاه الکتریکی میتواند عمارت بزرگی را در زمان بسیار کوتاهی طعمه حریق سازد.
آتش خود حاصل سلسله واکنشهای شیمیایی است که در اثر ترکیب سریع اکسیژن با سوخت یا مواد سوختی در دمایی مشخص بوجود میآید. آتش که تحت تأثیر عوامل مهمی همچون حرارت بوجود میآید، در یک واکنش تکمیلی موجب افزایش حرارت میگردد و فزونی هر چه بیشتر گرما موجب سرکشی بیشتر آتش میگردد. این تعامل و تناسب بین گرما و شعله در صورت وجود اکسیژن و مواد سوختنی هر دم بر سرعت گسترش حریق میافزاید و توان ویرانگر آنرا در هر ثانیه بیش از پیش میگرداند، تا جاییکه در صورت وجود شرایط مساعد میتواند ظرف کمتر از یک دقیقه دمای زیر سقف یک اتاق معمولی را تا هزار درجه سانتیگراد افزایش دهد.
به دلیل سبکتر بودن هوای گرم و میل آن به صعود، همراه سرعت گسترش آتش به صورت عمودی بیش از حالت افقی است. مگر آنکه مانعی همچون سقف در مسیر آن قرار بگیرد و یا عامل دیگری هم چون وزش تند هوا آن را به سمت خاصی متمایل کند. در این حالت حریق در زیر سقف به صورت افقی گسترش مییابد تا به دیوارهای جانبی برسد، با این وضعیت چتری از دود و آتش با دمای بسیار بالا پدید خواهد آمد که میتواند سایر فضاهای مجاور را نیز فراگیرد. چنانچه حریق به تنورهها و شفتهای ساختمان و یا کانالهای افقی که به شبکههای عمودی متصل هستند کشانده شود، برای فرا گرفتن سایر بخشهای ساختمان، سرعتی دو چندان پیدا خواهد نمود. قطع نظر از آتش سوزی های ناشی از انفجار که به طور معمول با حجم قابل توجهی از شعله و دود همراه هستند، سایر حریقها در مراحل بسیار مقدماتی دارای دامنه کوچکی هستند و این محدودیت دامنه آغازین، فرصتی را فراهم میآورد تا با کشف سریع، آن را کنترل و خاموش نمود و یا از خطرات جانبی آن گریخت. تشخیص درست و هشدار به موقع از جمله وظایف اصلی سیستم های اعلام حریق محسوب میشوند. اما استفاده از سیستمهای اعلام حریق جهت آمادگی مقابله با حریق و خروج اضطراری از ساختمان و یا حتی اعلام به سرویسهای امدادی محدود نمیشود، بلکه بسته به نوع سیستم و تجهیزات کمکی و واسطهای به کارگرفته شده، میتوانند سر منشأ برخی اقدامات حفاظتی مانند باز شدن دمپرها، خاموش شدن هوا سازها، راهاندازی هواکشهای تخلیه دود، باز شدن درهای اضطراری، راهاندازی خود کار پمپهای آتش نشانی، آغاز به کار آبفشان ها و فومهای ضد حریق نیز باشند.
پس از طراحی و پایان عملیات اجرایی نصب تجهیزات، مهمترین مرحله یعنی مرحله نگهداری و راهبری سیستم فرا میرسد. اما متأسفانه این نوع سیستم ها به دلیل عدم بازبینی مستمر و نگهداری سازمان یافته تبدیل به تعدادی تجهیزات بیمصرف و ناکارآمد میشود که به هنگام نیاز قادر به انجام وظایف از پیش تعریف شده نیستند.
عدم آزمایش های هفتگی، ماهیانه و سالیانه، عدم توجه به دستورالعملهای نگهداری، عدم توجه به عمر مفید تجهیزات، تغییر کاربری فضاها بدون در نظر گرفتن شرایط اولیهای که سیستم بر مبنای آن طراحی شده است، تغییرات ساختمانی و جابجایی تیغههای جدا کننده بدون توجه به شرایط منطقهبندی اولیه و تجهیزات اعلام حریق، ایجاد تغییرات در تأسیسات الکتریکی و مکانیکی ساختمان و اخذ انشعابات جدید، رفتارهای مغرضانه و خرابکارانه مانند شکستن شیشههای شستیها و یا ایجاد دود و گرمای کاذب برای فعال نمودن آژیرها و نیز سهلانگاری های دیگری از این قبیل، میتوانند موجب بروز هشدارهای کاذب شوند و پس از مدتی متصدیان ساختمان برای رهایی یافتن از مزاحمتهای بی شمار به صدا در آمدن دروغین آژیرها، چاره را در این میبینند که به طور کلی سیستم اعلام حریق را از مدار استفاده خارج کنند.
حتی اگر متصدیان آگاهانه دست به چنین عملی نزنند، بسیاری از مواد بر شمرده فوق میتوانند سیستم اعلام حریق را به صورت محلی یا مرکزی از ارائه سرویسهای به هنگام و صحیح باز دارند.
خوشبختانه قرار نیست که در هر ماه، هفته یا روز در موسسه یا خانهای آتش سوزی روی دهد، از این رو تا زمانی که حریقی رخ نداده است، این گونه سیستمها به دست فراموشی سپرده می شوند و متأسفانه تنها زمانی همگان به کم و کیف سیستمهای اعلام حریق میپردازند که آتشی در گرفته و خسارات جبران ناپذیری را بر ساختمان و ساکنین آن تحمیل نموده است. بنابراین به موازات اعمال دقت در زمینههای طراحی و اجرا میبایست در دوره بهره برداری با گماردن متصدیان و افراد متخصص به صورت مستمر سیستم را با آزمایشهای مختلف و بازبینیهای ادواری آماده به کار نگهداشت و ضمن آن نسبت به هر تغییر ساختاری و کاربری که به نحوی بر عملکرد سیستم اعمال حریق موثر باشد، حساس و سختگیر بود.
متصدیان میباید به صورت روزانه از روشن بودن تابلوی کنترل مرکزی و شارژ باتریهای مطمئن شوند و به صورت هفتگی میباید از عملکرد نشانگر ها و آژیرها آزمایش به عمل آورند و براساس برنامه مدونی به صورت هفتگی حداقل یک منطقه حریق را مورد بازرسی قرار دهند و در هر سه ماه گزارش کاملی از وضعیت کلیه تجهیزات سیستم و اشکالات و چگونگی رفع آنها تهیه و جهت مراجعات احتمالی بایگانی نمایند. در هر سه ماه لازم است که برق اصلی سیستم را به صورت آزمایشی قطع نموده و با استفاده از باتریها سیستم را راهاندازی نمایند.
تنها با تدوین و اجرای برنامهای منظم میتوان از نحوه عملکرد سیستمهای اعلام حریق در دوره بهرهبرداری مطمئن شد، اگر نه همان گونه که پیش از این اشاره شدف سیستم علائم حریق اگر کاربردی دکوراتیو و مشتری پسند پیدا نکند، قطعا تبدیل به زائدهای مزاحم خواهد شد.
رتبهبندی سیستمهای اعلام حریق
به طور کلی طراحی، اجرا و بهرهبرداری از سیستم اعلام حریق به دو منظور حفاظت از جان افراد (L system = Life Protection) و اموال (P system= Property Protection) صورت میگیرد. بر همین اساس اینگونه سیستمها براساس استانداردهای معتبر از جمله BS5839Part دارای سطوح مختلف با اهداف ویژه هستند که در قالب دو سیستم حفاظت از جان با علامت اختصاری (L) و حفاظت از اموال با نماد (P) به تناسب نیاز و صرفه اقتصادی شکل میگیرند. این سطوح در هر دو زمینه (L) و (P) مبنایی برای گستردگی و فراگیری سیستم از نظر کمیت و کیفیت تجهیزات هستند. در سیستمها نوع (L) که با هدف حفاظت از جان ساکنین طرح میشوند، محدودهها براساس طبقه بندی زیر مورد نظر قرار میگیرند: (نوع M) – سیستم کاملا دستی (Manual) و غیر اتوماتیک که در آن برای اعلام تنها از شستیهای اعلام حریق استفاده میشود.
(نوع L5)- سیستم دستی به علاوه استفاده از آشکار سازیهای اتوماتیک فقط برای فضاهایی که دارای خطر بسیار بالای حریق هستند.
(نوع L4)- سیستم دستی به علاوه استفاده از آشکار ساز دودی در مسیرهای فرار
(نوع L3)- سیستم دستی به علاوه از آشکار ساز دودی در مسیرهای فرار و نیز استفاده از آشکار سازهای حرارتی و دودی برای اتاقهای مجاور مسیرهای فرار با دسترسی مستقیم با اینگونه مسیرها
(نوع L2)- مانند نوع L3 به انضمام استفاده از سیستم اتوماتیک در فضاهای که احتمال بروز حریق در آنها زیاد است مانند آشپزخانه، موتور خانه و یا فضاهایی که از لحاظ بروز حریق خطرات بیشتری را متوجه ساکنین خواهد کرد، مانند اتاق خواب، فضاهایی که ساکنین آن سالخورده، ناتوان، بیمار و یا معلول هستند. انبارها نیز از جمله فضاهایی هستند که در سیستم نوع L2 مییابد مجهز به آشکار باشند و به صورت اتوماتیک حفاظت گردند.
(نوع L1)- سیستم دستی به علاوه استفاده از سیستم اتوماتیک و آژیر برای کلیه فضاهای ساختمان به غیر از حمامها، دستشوییها و توالتها مگر آنکه در آنها از دست خشک کنهای الکتریکی استفاده شده باشد، در رویدادهایی با عمق کمتر از 800 mm و کمدها و قفسههای کمتر از 1m2 نیز به استفاده از آشکارساز نیازی نیست.
در مورد حفاظت از اموال نیز دو روش کلی و جزئی وجود دارد:
(نوع p1)- حفاظت از کلیه قسمتهای ساختمان توسط سیستم اتوماتیک به جز فضاهای مستثنی شدهای که در نوع L1 خاطر نشان گردید.
عنوان مقاله:تشخیص بن بست در سیستمهای توزیع شده
-۱- مفاهیم پایه
تعریف ۱-گراف- انتظار- برای (WFG): یک گراف جهتدار است که وابستگی بین فرایندها را نشان می دهد و در آن گره ها فرایندها و یالها نشان دهنده درخواست منابع است.
تعریف۲- چرخه[۱] بن بست: یک چرخه جهتدار در گراف- انتظار- برای (WFG) است.
تعریف۳– بن بست دروغین: به بن بستی گفته می شود که در حقیقت وجود ندارد.
تعریف۴– درستی الگوریتم های تشخیص بن بست توزیع شده: اثبات درستی الگوریتم های تشخیص
بن بست توزیع شده با ۲ ویژگی زیر تعیین می شود:
۱-۲- انواع مدلهای بن بست براساس سیستم تبادل پیام
براساس سیستم تبادل پیام، دو نوع بن بست وجود دارد:
* بن بست منبعی
* بن بست ارتباطی
در بن بستهای ارتباطی، پیامها منابعی هستند که فرایندها برای آن متنظراند. تفاوت اصلی بین بن بست منبعی و بن بست ارتباطی در این است که بن بست منبعی از شرایط AND استفاده می کند و بن بست ارتباطی از شرط OR با تعریف ذیل استفاده می کند:
۱-۳- انواع مدلهای بن بست براساس نوع درخواست منبع
تقسیم بندی مدلهای بن بست براساس سیستم تبادل پیام به دو نوع بن بست ارتباطی و منبع به منظور شناسایی الگوریتمهای تشخیص بن بست کافی نیست. بنابراین که ویژگی های بیشتری از این الگوریتمها مدنظر قرار گیرد. یکی از این ویژگی ها نوع درخواست منبع است. در این بخش سلسله مراتبی از مدلهای منبع که می تواند در تقسیم بندی الگوریتمها تشخیص بن بست مورد استفاده قرار گیرد و مبتنی بر مدل بن بست ارائه شده توسط Knapp است، ارائه می شود.
۱-۳-۱- مدل گراف- انتظار- برای
این گراف به کلاس گراف های جهت دار تعلق دارد. گره ها در این گراف برای مدل کردن فرایندها بکار می روند. یالهای جهتدار در گراف نشان دهنده روابط مسدود شدن بین فرایندها . یک گره با یک یال خارج شده از آن به یک فرایند مسدود شده تعلق دارد.
بن بست با یک چرخه در این گراف مشخص می شود. ارتباط بین بن بستها و این گراف در بخشهای زیر نشان داده شده است[۱۳].
۱-۳-۲- مدل تک- منبعی(One-Resource Model)
مدل تک منبعی، ساده ترین مدل درخواست منبع است. در این مدل یک فرایند تنها یک درخواست منبع در یک زمان می تواند داشته باشد،بدان معنی که ماکزیمم یال خروجی از یک گره در گراف-انتظار- برای برابر یک است.
برای یافتن بن بست در یک سیستم که مدل درخواست آن تک منبعی است، لازم است یک چرخه در گراف-انتظار-برای پیدا شود. یک الگوریتم ساده برای تشخیص بن بست براساس این مدل توسط میچل و مریت[۲] است.
۱-۳-۳- مدل AND
این مدل عمومی تر از مدل تک منبعی است. در این مدل یک به یک فرایند اجازه داده می شود که مجموعه ای از منابع را درخواست نماید. تا زمانی مسدود می ماند که همه منابعی را که درخواست نموده بود، به دست آورد به عبارتی فرایندی که نیاز به منابعی برای اجرا دارد، زمانی می تواند پیش رود که همه منابعش را به دست آورد.
همانند مدل تک منبعی برای یافتن بن بست در یک سیستم با مدل این مدل درخواست، لازم است یک چرخه در گراف-انتظار-برای پیدا شود. نمونه ای از این الگوریتمها توسط چندی- میسرا-هاس ، منساس و مانتز و اوبرمارک، ارائه شده است.
۱-۳-۴- مدلOR
این مدل جالبی از مدل درخواست AND است. به آن مدل ارتباطی نیز می گویند. در این مدل به منظور تشخیص بن بست، تنها تشخیص یک چرخه در گراف-انتظار-برای کافی نیست، یافتن بن بست شامل پیدا کردن یک گره در گراف-انتظار-برای است.
فرایندی که نیاز به منابعی برای اجرا دارد،زمانی می تواند پیش رود که حداقل یکی از منابعش را به دست آورد.دلیلی که شرط OR برای بن بست ارتباطی استفاده شده است این است که اغلب ساختارهای کنترل توزیع شده غیرقطعی[۲] هستند و یک فرایند ممکن است در انتظار یک پیام از چندین فرایند باشد.
۱-۳-۵- مدل AND-OR
مدل AND و مدل OR هردو از مدل AND-OR مشتق شده اند. مفهوم اصلی این مدل این است که این نوع درخواست ترکیبی از و یا در درخواست منبع است. تصور کنیدa ،b ، c، d منابع هستند که در کامپیوتر های متفاوتی قرار دارند. درخواست به این شکلd and ((c or b) a and) امکان پذیر است. تشخیص بن بست در این مدل می تواند با تکرار تست برای مدل تشخیص OR با فرض اینکه بن بست یک مشخصه پایدار است، انجام شود.
۱-۳-۶- مدل p-out-of-q
این مدل بدین معنی است که یک فرایند به طور همزمان درخواست q منبع را می نماید و تا زمانی که p منبع را بدست آورد،مسدود می ماند. این مدل نوع دیگر AND-OR است که ترکیبی از مدلهای OR و AND است به عنوان مثال(b OR c) AND q.