فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
مقاله فاقد منابع و مآخذ میباشد
چکیده:
محمود سرشار
انتقال حقیقت امری از ناحیه فردی که آنرا دیده و شنیده باشد به فرد دیگری که آنرا ندیده نشنیده است شهادت گویند.
پس شهادت عملی است که هر فردی حقیقت امری را نسبت بآن اطلاعات شخصی دارد گواهی داده و آنرا در معرض استفاده دیگران برای کشف حقیقت قرار میدهد.
انسان اولین طریقه اثبات دعوی را تمسک بگواهی گواهان قرار داده زیرا قبل از اختراع خط یگانه وسیلهای که برای اثبات دعوی و یا دفاع از آن بکار میرفت استناد بشهادت شهود بود.
شهادت در مذهب یهود
در کیش یهود در امور قضائی برای شهادت شهود اهمیت زیادی قائل بوده و ابن هاعزرو هوشن میشپات که ناشرین شریعت کلیم بودند مقرراتی در قسمت شهادت شهود جمعآوری کرده و درتورات هم مسطور است که کلیه دعاوی مدنی و حقوقی از طریق شهادت صورت میگرفت وهیچ عقد و قراردادی بدون حضور گواه درباره طرفین نافذ و معتبر شناخته نمیشد ولی زنها مجاز نبودند که در امر شهادت دخالت نمایند و این عمل فقط بوسیله مردان صورت میگرفت.
شهادت درحقوق روم
درحقوق روم شهادت غیرمستقیم اعتباری نداشت شرط اصلی شهادت این بود که شاهد شخصاً ناظر واقعه باشد و آنرا دیده و یاشنیده باشد و شهادت واحد کافی برای اثبات امری در امور کیفری و مدنی نبود.
رومیها علاوه بر مردها بزنان نیز اجازه میدادند که در ادای شهادت شرکت نمایند.
شهادت در حقوق ایران باستان
در ایران باستان مزدکیها اعتماد زیادی باقوال هم کیشان خود داشته و یک ارزش استثنائی برای گفتار آنان قائل میشدند شهادت برادر را برای برادر دیگر و شهادت زن را برای شوهر بدون در نظر گرفتن درجه قرابت و خیشاوندی قبول کرده و بآن ترتیب اثر میداند. و طرز استماع شهادت شهود بدین نحو بود که اول خواهان شهود خود را معرفی مینمود و برای اینکه شهادت مؤثر باشد عده شهود باید در حدود سه نفر بوده باشد ولی نسبت بهر دعوائی از نظر کمیت و کیفیت عده شهود بتفاوت روبه تزاید یا نقصان میرفت.
در اموریکه دربیابان یا صحرا واقع میشد بشهادت یکنفر اکتفا میکردند و تعداد شهود در امور دیگر بدوازده نفر میرسید واگر تعداد شهوده بعده کافی نبود کسری آنرا با ادای مراسم تحلیف از طرف شهود جبران مینمودند.
اگرخواهان که آنرا پوشینمال میگفتندشکایتی را نزد قاضی طرح مینمود و قاضی خوانده پوشینمال را احضار میکرد و خواهان تاموقع شب انتظار خوانده رامیکشید و دومرتبه خوانده از طرف داور یا قاضی احضار میشد تا اگر پس از گذشتن سه روز خوانده حاضر نمیشد یا از دادن پاسخ دعوا استنکاف مینمود هر روز از غیبت خوانده بمنزله یکشاهد بنفع خواهان تلقی میگردید.
شهادت در حقوق فرانسه
شارل ششم در نوامبر 1349 فرمانی صادر نمود وبافراد اجازه داد که در امور مدنی و کیفری شهادت دهند ولی ارزش شهادت زنان کمتر از شهادت مردان بود و روش قضائی آنان مبنی بر این بود که ارزش شهادت سه نفری را بری باشهادت دو مرد مینمود. یکی از صفات شهود در آندوره آزادی عمل بود و نیز گواهان بایستی متصف بحس شهرت وحسن اخلاق بوده باشند شهادت کنیزان وغلامان ومردان و زنان بدعمل و فاسد بهیچوجه مسموع نبود و بآن ترتیب اثر داده نمیشد در ژرمنها شهادت معمول و رایج بوده واصول و قواعدی نسبت به صلاحیت آنان وجود نداشت افارب و خویشاوندان اصحاب دعوی میتوانستند نسبت بآن امور شهادت شهود پرداخته ولی انجام این عمل را بیکی از مامورین ابلاغ و یا اجراء و یا صاحبان محاضر محول مینمودند.
فرمان 1498 مشعر بر این قسمت بود که دادرسی باید بطور سری صورت گرفته و هیچکس دعوی رسیدگی نماید.
شهادت و شرایط آن
استماع شهادت شهود اصولا باید باکمال عزم و احتیاط صورت گیرد زیرا اغلب شهادتها بانفسانیات و شهوات وتوهمات و نقص اعضاء انسانی و حواس و یا کمی هوش و حافظه صورت میگیرد ولی در بعضی از موارد شهادت افراد یگانه طریقه تحقیق وکشف حقیقت بوده وقضات وسایل دیگری در دست ندارند که باعمال گذشته که در حضور آنان واقع نشده رسیدگی نمایند مگر باستناد اظهارات افرادی که شاهد آن واقعه بودهاند.
برای استنباط ارزش شهادت نکات زیرین را باید در نظر گرفت.
سنخ امور واعمالی که مورد اثباتست.
اوصاف شخص شاهد.
روابط وتناسب گواهیها باهم و عدم وجود تخالف و تباین بین آنها.
زیرا شهادت از امور کیفی است نه کمی بتعداد شهود نباید توجه داشت بلکه بیشتر باید بارزش شهادت توجه نمود گوش و چشم باید تصاویر و اعمال وافعال مردم را درک کند تاموجب حصول اطلاعات کامل شود.
شهادت روی مسموعات دیگران تحت شرایط زیرین قابل قبولست.
1-مطلع باید اطمینان حاصل نماید که شخص گوینده خود واقعه را دیده و شنیده باشد نه اینکه اقوال او متکی باقوال دیگران باشد.
2-معرفت کامل بهویت گوینده داشته باشد.
3-گویندگان باید قابل اعتماد بوده و لااقل عده آنان از یکنفر بیشتر باشد.
قوانین امروز اعتبار شهادت شهود را درعداد مستنباطات قاضی قرارداده و هیچگونه تحدیدی برای آن که از اختیارات کلی و مختصه دادرسانست قائل نشدهاند.
شاهدی که مبانی شهادت او اقوال دیگرانست نیمتواند ادای شهادت کند مگر اینکه دست دوم باشد.
هو و جنجال نباید در امر شهادت دخالت یابد و اینگونه اطلاعات تاثیر قضائی نخواهد داشت.
دادرس باید تمام اظهارات گواهانرا باهم مقایسه و تطبیق نماید که آیا این اظهارات باهم سازگار هستند یانه ودر صورت تباین و اختلاف آنرا فوراً رد نماید.
شاهد باید گواهی خود را بصورت قطع گفته بدون اینکه تردید و یا ابهامی در بیانات او باشد ولی مجاز نیست که شهادتین متکی برعقاید شخصی او بوده باشد شاهد آنچه را که حواس او درک کرده باید بطور ساده بیان نموده واز گرفتن نتیجه احتراز جوید زیرا ممکنست قضا یا حقیقت داشته باشد ولی نتایج حاصله از آن صحیح نباشد در انیصورت نباید مستنباطات خود را گفته و اطلاعات و مشهودات خود را تفسیر و تعبیر نماید.
شاهد نباید نسبت به آنچه گواهی میدهد بحث و مشاجره کرده زیرا در صورت خروج شاهد از وظیفه شهادت شاهد بصورت کمک بیکی از اصحاب دعوا درخواهد آمد.
شهادت ملازمه باتماس و روابطه با اشخاص دارد وهر عمل و بیان حقیقت که مغز و دماغ انسانرا متوجه باعتقاد کامل بوجود حقایق دیگر اعم از مثبت یا منفی نماید شهادت گویند.
شهادت اهمیت بسزائی درحیات بشر داشته و در نتیجه ابن عمل محصول حواس و حافظه نسلهای گذشته ومعاصر در اختیار هر فردی گذاشته شده و در آن واحد میتواند آنرا در هر زمان ومکانی بسط و توسعه دهد.
شهات نه فقط پایه و اساس تاریخ را تشکیل میدهد بلکه اغلب از سازمانهای اجتماعی مخصوصاً قضائی روی این اصل استوار شده است.
شهادت و تجربه و استدلال یکی از منابع سه گانه معلومات بشریست.
شهود و مطلعین چشمان و گوش های عدالتند.
حقیقت امور در عداد اموال مشترک افراد بوده و هیچکس نباید نزتفوه به آن در موقع لزوم خودداری نماید زیرا بیان هر حقیقتی که مورد نیازمندی جامعه است در حکم انجام یکی از خدمات عمومی است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:43
فهرست مطالب:
مقدمه: ۲- چاچوبهای تحلیلی
۱-۲- چاچوب مسیر تکنولوژی
۲-۲- پیچیدگی تولید و چار چوب مقیاس
۳-۲- چارچوب توانایی جذب
۴-۲- چارچوب انتقال تکنولوژی
۳. تجربه کره
۱-۳- مرحله تکنولوژی بالغ (تقلید مشابه، مشابه سازی)
۲-۳- مرحله تکنولوژی میانی (تقلید خلاق)
نقش انتقال تکنولوژی
استفاده از نیروی انسانی
فعالیتهای R&D خصوصی
تلاشهای R&D دولتی
یاد داشت پایانی
مقدمه:
حمایت از حقوق مالکیت معنوی یک موضوع مهم در مذاکرات تجاری چند حانبه می باشد. مباحث فعلی در مورد حقوق مالکیت معنوی دارای دو وضعیت کاملاً متقاوت می باشد. برخی افراد از حقوق مالکیت معنوی بعنوان یک ابزر اثر بخش برای پیشرفت تکنولوژی و بعنوان یک تسهیل کنند. برای انتقال تکنولوژی برای کشورهای در حال توسعه حمایت می کنند. برخی افراد دیگر یک دید گاه کاملاً متفاوت دارند و حقوق مالکیت معنوی را بعنون تنها عامل دفاع کننده از منافع کشور های پیشرفته در نظر گیرند. برای مثال برخی از اقتصاد دانان اظهار می کنند که رژیم حقوق مالکیت معنوی بین المللی فعلی قواعد جهانی بازیهای بین المللی را به نفع کشورهای توسعه یافته تغییر داده است و ایجاد منافع بلند مدت برای کشورهای درحال توسعه بخصوص کشورهای فقیر از جانی جنبه های تجاری حقوق مالکیت معنوی (TRips) به نظر می رسد که بسیار پرهزینه و نامطمئن محقق می شنود (word Bank ۲۰۰۱) علی رغم این انتقادات احتراز TRips بر این است که « حمایت و تقویت حقوق مالکیت معنوی باید به ارتقای نوآوری تکنولوژیکی و انتقال جذب تکنولوژی کمک نماید و منافع متقابل ایجاد کنندگان و استفاده از دانش تکنولوژیکی را طوری تامین نماید که به رخساره اقتصادی واجتماعی منجر شود. TRips. (Wipo, ۱۲۲۴) منعکس کنند منافع کشورهای پیشرفته می باشد. مخالفان TRips سئوالات اساسی در مورد نقش بالقوه حقوق مالکیت معنوی (TRips) در انتقال تکنولوژی و جریانهای سرمایه به کشورهای در حال توسعه دارند. برای نمونه، در گزارش اخیر کمیته TRips به خودی خود منجر به افزایش FDI نمی شود، یا این حمایت انتقال تکنولوژی یا نو آوری محلی را در کشورهای در حال توسعه تشویق نمی کند. (suns, ۲۰۰۰) ولی برخی مطالعات اخیر، پروژه uncTAD -icsTD (Maslus,۲۰۰۰, lall and Albaladejo. ۲۰۰۴۱) بینش های جدیدی در مورد رابطه بین IPRs و انتقال تکنولوژی به کشورهای در حال توسعه ارائه می کند. آنها دریافتند که اثرات IPRs بر انتقال تکنولوژی به کشورهای در حال توسعه و نوآورن محلی کشورهای در حال توسعه بر طبق سطح توسعه اقتصادی و ماهیت تکنولوژیکی فعالیتهای اقتصادی متفاوت می باشد
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:29
چکیده:
در حال حاضر در شش کانون تولّد دوباره در تهران و یک کانون در قم, هر ماهه 210 معتاد (2520 نفر در سال) در دورههای یک ماهه, با هزینة بیست و یک هزارتومان جهت خوراک (برنامة بهبودی رایگان است و بابت آن وجهی دریافت نمیشود) بهصورت صحرابی در پارکهای ملّی بستری و سپس جهت تداوم بهبودی به انجمن معتادان گمنام معرفی میشوند.
این طرح بهعنوان یک طرح ملّی بهزودی به مسئولین مربوطه ارائه خواهد شد.
سپاسگزاریم از اینکه با همة گرفتاریهای اجتماعی و وضعیت مزاجی خودتان به نشریة چشمانداز ایران و خوانندگان آن وقت دادید. آنچه که در درجة اول ما را به اینجا کشاند, اصل ?امیدواری? در ?انجمن معتادان گمنام? است, ملاحظه کردیم که وقتی یک معتاد به انجمن شما ملحق میشود, شما از نجات یک انسان خوشحال میشوید, چنانچه کار انبیا نیز نجات انسانهاست. در چنین شرایط یأسآلودی که همه میگویند نمیشود با اعتیاد مبارزه کرد و آنها را نجات داد, ?انجمن معتادان گمنام? با عشق و امید, این حرکت را آغاز کرده است.
قرآن جوهر ایمان را امید میداند و جوهر کفر را یأس میشناسد, امیدواری شما, ما را هم متحول کرد و اکنون آمدهایم تا از دانش تجربی شما که هم یک تجربة جهانی و هم یک تجربة بومی شده در ایران است, استفاده کنیم. ما نیز امیدواریم که گامی در راستای رهایی از این بلای خانمانسوز که در خانوادهها فراگیر شده است, برداریم. هر چند نسبت به اعتیاد جوانان خیلی نگران هستیم, ولی راهی هم جز ?شناخت پدیده?, ?امیدواری?, ?صبر?, ?زمانبندی? و ?دستگیری از داوطلبانِ ترک? وجود ندارد. ما راه شما را باور کردهایم وچون دیدیم نشریة چشمانداز ایران تا حدی در میان قطبهای سیاسی, فرهنگی و صاحبنظران جامعه جاافتاده است, به این نتیجه رسیدیم که شاید این قطبها که هرکدام زیرمجموعهای دارند, در نخستین مراحل اعتیاد, نحوة برخورد با آن را بگویند و حتی پیشگیری کنند, چرا که امید است ?اعتماد? زیرمجموعهها به این قطبهای فرهنگی, اجتماعی و سیاسی باعث حرفشنوی گشته و مؤثر واقع شود.
از شما متشکرم از اینکه به این موضوع مهم و مسئلة اجتماعی توجه دارید. با اینکه خودتان شخصاً اعتیاد را تجربه نکردهاید, ولی به نظر میرسد که با درد آشنا هستید. من معمولاً بهعنوان ?معتاد در حال بهبودی? و ?مشاور و مددکار? در زمینة اعتیاد صحبت میکنم. درواقع سنگینی صحبتها و تجربههای من برمیگردد به دوران مصرف موادمخدر, زندگی معتادگونه و تولد دوبارهام. درواقع تجربیات من در این سه دوران به دانش من بهعنوان یک مددکار و مشاور اعتیاد میچربد, اما به هر حال در زمینة اعتیاد به مباحث علمی هم علاقهمند هستم و به بعضی از تئوریهایی که در حال حاضر پذیرفته و تأیید شده است مراجعة مستمر دارم. من از واژة درمان برای اعتیاد پرهیز میکنم, چرا که به نظر اکثریت قریب به اتفاق دستاندرکاران اعتیاد, بهبودی از بیماری اعتیاد و همچنین از دیدگاه انجمن ما ـ بهعنوان خردهفرهنگی که در سراسر دنیا حضور داریم ـ اعتیاد غیرقابل درمان است. گرچه اعتیاد علاجی ندارد, امّا قابل تدبیر است و میتوان با وجود ?بیماری اعتیاد? که یک بیماری ?مزمن?, ?پیشرونده?, ?لاعلاج?, ?کشنده? و ?غیرقابل برگشت? است, زندگی کرد. ما سالهاست که با وجود داشتن این بیماری به زندگی موفق و مثمرثمرمان ادامه میدهیم.
شمــا و انجمنتان برای بیمـاری اعتیـاد پنج ویـژگی قائل هستید: 1ـ کُشنده 2ـ مزمن 3ـ پیشرونده
4ـ غیرقابل برگشت و 5ـ علاجناپذیر آیا همین پنج ویژگی است و ویژگی ششمی ندارد؟
خیر, خیلی چیزها را میشود اضافه کرد, ولی همین پنج تعریف, این بیماری را از بیماریهای دیگر مجزا میکند و مسئلة برخورد با آن را بهصورت مشخصی برای ما تعیین و معرفی میکند.
شما ضمن برشمردن این پنج ویژگی, قبول کردید که اعتیاد یک نوع بیماری است, در حالی که در گذشته و شاید هماکنون بهعنوان جرمی مطرح بوده است که باید با آن مبارزه کرد. پس تعریف شما از اعتیاد, نسبت به دیگر تعاریف یک مزیّت نسبی دارد.
درواقع هنوز در کشوری مثل آمریکا هم این تعریف کاملاً مشخص نشده است. گرچه اعتیاد بهعنوان بیماری مطرح میشود, اما اگر یک معتاد مبتلا به بیماری اعتیاد در کشور آمریکا به خاطر بیماری اعتیاد مرتکب جرمی بشود, او را مجرم میشناسند. بهعنوان نمونه فرضاً معتادی برای تهیة موادمخدر دزدی کند یا اگر فردی که مبتلا به بیماری الکلیزم است, در اثر رانندگی در حالت مستی, کسی را بکشد, از نگاه قانون مجرم شناخته میشود و به خاطر بیماریاش تخفیفی به او داده نمیشود. این در حالی است که اگر یک بیمار روانی کسی را بکشد, تنها بهعنوان یک بیمار روانی با او برخورد میکنند و از مجازات معاف خواهد بود. ممکن است او را به تیمارستان ببرند و سالها در آنجا زندگی کند, اما او را به زندان نمیبرند. همچنین معتادی که در اثر ابتلا به بیماری اعتیاد, انواع و اقسام جرم را مرتکب میشود, بایستی مسئولیت جرمهایی را که مرتکب میشود, بپذیرد و عقوبت آن را هم تحمل نماید. این گُنگی حتی در قوانین کشور آمریکا هم وجود دارد و هنوز مسئولان قوة قضاییه آمریکا و پزشکان متخصص در مورد تعریفی که بتواند برای هر دو طرف قابل قبول باشد, به توافق نرسیدهاند. من شخصاً در آمریکا بهعنوان معتاد دستگیر شدم. در ایران هم مانند آمریکا چنین قانونی وجود دارد که اعتیاد جرم است و معتاد مجرم شناخته میشود, اما اعتیاد در این دو کشور بهعنوان بیماری نیز تعریف شده و در حال حاضر برای برخورد با آن راههای مختلفی پیشنهاد شده است. در ایران, مدت کوتاهی است که برخورد با مسئلة اعتیاد و راههای رهایی از آن جدی گرفته شده است. بعد از سالها دوری از وطن, دو روز پس از ورود من به ایران یعنی سی و یکم فروردین 1373 با کمک سازمان بهزیستی و چند نفر از دوستان همیار و همراه که در خارج از کشور با پدیدة بهبودی و رهایی از بیماری اعتیاد آشنا شده بودند, ?گروههای خودیاری دوازدهقدمی? را در مرکز بازپروری قرچک ورامین که مرکز بازپروری تهران بود دایر کردیم. درآن زمان یکی از مسئولان ادارة بهزیستی به ما گفت: ?ما برای شما هنوز فکر درستی نکردهایم و عدهای معتقدند که شما مجرماید و امکان ترک برای شما وجود ندارد و باید امثال شما را گذاشت سینهکش دیوار و در عین حال کسانی هم هستند که میگویند شما بیمارید و ما هنوز نمیدانیم که به کدام یک از این دو دسته توجه کنیم و گرایش پیدا کنیم. حالا شما بیایید کارتان را شروع کنید, ببینیم چه میشود.? ایشان یعنی همین شخصی که این حرف را زد, اکنون در زمرة نزدیکترین و صمیمیترین دوستان ماست. حدود نُهسال است که از حضور ما در ایران و تشکیل انجمنهای دوازدهقدمی میگذرد.
بدینسان ?بهبودی? در ایران هم تجربه شد. آغاز این تجربه در امریکا در سال 1935, یعنی حدود شصت و هشت سال پیش بود. ما هم نزدیک نُهسال است که دستاندرکار این تجربة گرانبها هستیم. امیدی که در ما میبینید, امید سابقهداری است و ما میدانیم که از بیماری اعتیاد میتوان رها شد, آن را متوقف و مهار کرد, اگرچه علاجپذیر نیست. یکی از مشخصههای اصلی اعتیاد این است که معتاد اختیار مصرف موادمخدر و تعیین نوع موادمخدر را از دست میدهد. اگر اعتیاد علاجپذیر باشد, مفهومش این است که ما میتوانیم اختیار یا قدرت انتخاب معتادی را که اختیار و کنترل مصرفکردن یا مصرفنکردن موادمخدر را ندارد, به او برگردانیم. به عبارت دیگر اگر ما بتوانیم این اختیار را به او بدهیم یعنی اینکه علاجش کردهایم. اما هنوز, هم در تجربة جهانی و هم در تجربة بومی خودمان نتوانستهایم این کار را بکنیم. یعنی معتادی نیست که حتی سالها پس از بهبودی ادعا کند که توانسته است اختیار در نوع مصرف مواد و میزان آن را بازیابد. با توجه به علاجناپذیربودن اعتیاد, راهی که ما برای خلاصی و رهایی از آن پیدا کردهایم, راهحل ?معنوی? است. بیماری اعتیاد از دیدگاه ما, یک بیماری معنوی, احساسی ـ عاطفی, فکری و روحی است.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:317
مقدمه
از نظر اسلام ، انسان ، برترین موجود عالم است که خداوند از روح خود در او دمیده و فرشتگان را امر کرد تا بر او سجده کنند و او را به عنوان خلیفهی خود در زمین برگزید اگر چنانچه آدمی حرمت خود را حفظ کند و حرکت تکاملی را به درستی طی کند به جایی میرسد که از ملائک هم بالاتر میرود و به موقعیتی میرسد که در خیال نمیگنجد .
« رسدآدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت »
انسان با چنین موقعیت و جایگاه ممتازی هم سلامت و تمامیت جسمانی و اموال و متعلقات او مورد تأکید است و باید از هر گونه تعرض مصون بماند و هم حفظ حرمت و شخصیت او از جنبههای گوناگون در اسلام مورد احترام بوده و بر صیانت آن تاکید شده است ، و بر خسارتهای وارده بر آن عنایت بیشتری دارد . زیرا پیامبر عظیم الشأن اسلام هدف از بعثت خود را کامل نمودن فضایل اخلاقی عنوان میکند که یکی از وجوه فضایل اخلاقی رعایت حقوق معنوی افراد است .
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه ………………………………………………………………………………………………………… ۱
بخش اول : کلیات ………………………………………………………………………………………… ۵
فصل اول : مفهوم و مبانی تئوریک خسارت معنوی ……………………………………………. ۶
مبحث اول : معانی و ملاکها و ریشههای تاریخی مفهوم خسارت معنوی ………………….. ۷
۱-۱-۱- معنی لغوی خسارت ……………………………………………………………………… ۷
۱-۱-۲- معنی اصطلاحی خسارت ……………………………………………………………….. ۹
۱-۱-۳- انواع تقسیمات خسارت و معیار آن ………………………………………………… ۱۱
الف – خسارت ناشی از نقض قرارداد ………………………………………………….. ۱۲
ب- خسارت ناشی از تقصیر غیر قراردادی یا عمل نامشروع ………………………. ۱۳
ج- خسارت ناشی ازارتکاب جرم…………………………………………………………. ۱۳
۱-۱-۴- ملاک تشخیص خسارت مادی از معنوی ………………………………………….. ۱۶
۱-۱-۵- تعریف خسارت معنوی ……………………………………………………………….. ۱۸
۱-۱-۶- تقسیمات خسارت معنوی …………………………………………………………….. ۲۲
۱-۱-۷- پیشینه تاریخی مفهوم خسارت معنوی در اسلام و قوانین کهن ………………. ۲۴
۱-۱-۸- پیشینه تاریخی خسارت معنوی در حقوق ایران ………………………………….. ۲۶
۱-۱-۹- نگاهی تاریخی به خسارت معنوی در فرانسه …………………………………….. ۲۶
مبحث دوم : ارکان مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی و شرایط مطالبه آن …….. ۲۷
۱-۲-۱- وجود ضرر …………………………………………………………………………………… ۲۷
۱-۲-۲- ارتکاب فعل زیانبار نامشروع …………………………………………………………….. ۲۹
۱-۲-۳- رابطه سببیت بین فعل زیانبار نامشروع و خسارت موجود …………………………. ۳۱
۱-۲-۴- دفاع مشروع ………………………………………………………………………………….. ۳۱
۱-۲-۵- اجرای حکم قانون یا مقام صلاحیتدار ………………………………………………… ۳۲
۱-۲-۶- اجبار …………………………………………………………………………………………… ۳۳
۱-۲-۷- اضطرار ………………………………………………………………………………………… ۳۴
۱-۲-۸- اجرای حق ……………………………………………………………………………………. ۳۴
۱-۲-۹- شرایط ضرر قابل جبران در خسارت معنوی ………………………………………….. ۳۵
الف –خسارت باید قطعی و مسلم باشد……………………………………………………………. ۳۵
ب- خسارت باید مستقیم باشد ………………………………………………………………………. ۳۷
ج – خسارت باید جبران نشده باشد ……………………………………………………………….. ۳۹
د- خسارت باید قابل پیشبینی باشد ……………………………………………………………….. ۴۱
مبحث سوم : مبانی مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی …………………………………… ۴۲
۱-۳-۱- نظریه تقصیر ………………………………………………………………………………….. ۴۲
۱-۳-۲- ایرادها به نظریهی تقصیر …………………………………………………………………… ۴۵
۱-۳-۳- نظریه خطر ……………………………………………………………………………………. ۴۵
۱-۳-۴- ایرادها به نظریه خطر ……………………………………………………………………….. ۴۶
۱-۳-۵- نظریه تضمین حق …………………………………………………………………………… ۴۷
۱-۳-۶- نظریه مختلط …………………………………………………………………………………. ۴۸
۱-۳-۷- مبانی مسئولیت مدنی ناشی از ایراد خسارت معنوی درحقوق موضوعه
ایران و فرانسه …………………………………………………………………………………………… ۴۹
۱-۳-۸- فقه و حقوق اسلامی و نظریه تقصیر و نظریه خطر ………………………………….. ۴۹
فصل دوم : مسئولیت ناشی از خسارت معنوی در حقوق اسلام و اندیشههای دکترینهای
حقوقی فرانسه ………………………………………………………………………………………….. ۵۱
مبحث اول : خسارت معنوی در حقوق اسلام ……………………………………………………. ۵۲
۲-۱-۱- مستندات و مدارک قاعده لاضرر …………………………………………………………. ۵۲
۲-۱-۲- انطباق عنوان ضرر با خسارت معنوی …………………………………………………… ۵۶
۲-۱-۳- انطباق عنوان ضرار با خسارت معنوی ………………………………………………….. ۵۷
۲-۱-۴- شمول لفظی قاعده لاضرر بر اثبات جواز مطالبهی خسارت معنوی……………….. ۵۸
۲-۱-۵- قاعده نفی عسر و حرج و جبران خسارت معنوی …………………………………… ۶۵
۲-۱-۶- انطباق عنوان حرج بر خسارت معنوی ………………………………………………….. ۶۶
۲-۱-۷- قاعده اتلاف و تسبیب ……………………………………………………………………… ۶۹
۲-۱-۸- وجوه افتراق و اشتراک ، اتلاف و مباشرت و تسبیب ……………………………….. ۷۰
۲-۱-۹- قاعده غرور …………………………………………………………………………………… ۷۲
۲-۱-۱۰- بنای عقلا و جبران خسارت معنوی ……………………………………………………. ۷۴
مبحث دوم : مفهوم و ماهیت دیه و جبران خسارت معنوی ……………………………………. ۷۶
۲-۲-۱-معنای دیه در لغت واصطلاح فقه و حقوق …………………………………………….. ۷۶
۲-۲-۲- پیشینهی تاریخی دیه ……………………………………………………………………….. ۷۷
۲-۲-۳- ماهیت دیه و جبران خسارت معنوی ……………………………………………………. ۷۹
۲-۲-۴- مطالبهی خسارتهای معنوی زاید بر دیه ………………………………………………. ۸۱
مبحث سوم : تعزیر و جبران خسارت معنوی …………………………………………………….. ۸۳
۲-۳-۱- معنای تعزیر در لغت و اصطلاح فقه ……………………………………………………. ۸۴
۲-۳-۲- مفهوم و ماهیت تعزیر و جبران خسارت معنوی ……………………………………… ۸۵
۲-۳-۳- تعزیر مالی کیفر خصوصی یا جبران خسارت معنوی ……………………………….. ۸۷
۲-۳-۴- تعزیر مالی دردهای جسمانی ناشی از جنایت بر جسم ، لطمه به عرض و
خسارت ناشی از سب …………………………………………………………………………………. ۸۸
مبحث چهارم : قصاص ، حد قذف و امکان جبران مالی خسارت معنوی ………………….. ۹۰
۲-۴-۱- معنای قصاص در لغت و اصطلاح فقه …………………………………………………. ۹۰
۲-۴-۲- مفهوم و ماهیت قصاص و امکان جبران مالی خسارت معنوی …………………….. ۹۱
۲-۴-۳- معنای قذف در لغت و اصطلاح فقه ……………………………………………………. ۹۲
۲-۴-۴- ماهیت حد قذف و احکام قذف …………………………………………………………. ۹۳
۲-۴-۵- امکان تبدیل حد قذف به جبران مالی خسارت معنوی ………………………………. ۹۴
۲-۴-۶- ایلاء و خسارت معنوی ……………………………………………………………………. ۹۵
مبحث پنجم : دیدگاه فقهای اسلام در جبران مالی خسارت معنوی ………………………….. ۹۶
۲-۵-۱- نظریهی عدم جواز جبران مالی خسارت معنوی ………………………………………. ۹۶
۲-۵-۲- نظریه مالی ……………………………………………………………………………………. ۹۷
۲-۵-۳- نظریه امکان جبران خسارت مالی ……………………………………………………….. ۹۷
مبحث ششم : خسارت معنوی دراندیشههای حقوق فرانسه…………………………………….. ۹۹
۲-۶-۱- اصول نظریهی امکان جبران مالی خسارت معنوی ……………………………………. ۹۹
۲-۶-۲- اصول نظریهی امکان جبران خسارت معنوی ………………………………………… ۱۰۵
بخش دوم : جایگاه خسارت معنوی در قوانین موضوعه ایران و فرانسه و مصادیق و روشهای جبران آن ۱۱۰
فصل سوم : مطالعهی تطبیقی و مصادیق خاص خسارت معنوی ……………………….. ۱۱۱
مبحث اول : جایگاه خسارت معنوی در قوانین موضوعه ……………………………………… ۱۱۲
۳-۱-۱- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در قانون اساسی ……………………….. ۱۱۲
۳-۱-۲- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در مسئولیت مدنی ……………………… ۱۱۹
۳-۱-۳- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در حقوق مدنی …………………………. ۱۲۵
۳-۱-۴- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در قانون آیین دادرسی کیفری ……….. ۱۲۹
۳-۱-۵- خسارت معنوی در آئین دادرسی مدنی ………………………………………………. ۱۳۲
۳-۱-۶- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در حقوق اداری …………………………. ۱۳۲
۳-۱-۷- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در قانون مجازات اسلامی …………….. ۱۳۶
۳-۱-۸- موضع قوانین مطبوعات نسبت به ایراد خسارت معنوی …………………………… ۱۴۶
مبحث دوم : مصادیق خاص خسارت معنوی در مطبوعات ………………………………….. ۱۴۹
۳-۲-۱- توهین به اشخاص و افترا به وسیله مطبوعات ……………………………………….. ۱۴۹
۳-۲-۲- توهین به مقدسات در مطبوعات ……………………………………………………….. ۱۵۳
۳-۲-۳- توهین به مقامات رسمی در مطبوعات ………………………………………………… ۱۵۵
۳-۲-۴- خسارت معنوی در رسانهها ……………………………………………………………… ۱۵۶
۳-۲-۵- سوء استفاده از عنوان صاحب پروانه و نام و علامت روزنامه دیگر …………….. ۱۵۶
مبحث سوم : مصادیقی از افعال زیانبار خسارت معنوی ………………………………………. ۱۵۸
۳-۳-۱- تجاوز به حق معنوی پدید آورنده ……………………………………………………… ۱۵۸
۳-۳-۲- تجاوز به حق مخترع ……………………………………………………………………… ۱۶۴
۳-۳-۳- سوءاستفاده از اسم تجارتی ………………………………………………………………. ۱۶۷
۳-۳-۴- سوء استفاده از طرح و مدلهای صنعتی ………………………………………………. ۱۶۹
۳-۳-۵- رقابت نامشروع یا رقابت مکارانه ……………………………………………………… ۱۷۰
۳-۳-۶- خسارت تأخیر تأدیه ………………………………………………………………………. ۱۷۱
۳-۳-۷- بازداشت قانونی ……………………………………………………………………………. ۱۷۴
۳-۳-۸- لطمه به عواطف و احساسات …………………………………………………………… ۱۷۸
۳-۳-۹- غصب نام خانوادگی ………………………………………………………………………. ۱۸۱
۳-۳- ۱۰- سلب آزادی ……………………………………………………………………………… ۱۸۳
۳-۳-۱۱- به هم زدن وصلت ………………………………………………………………………. ۱۸۶
مبحث چهارم: ایراد خسارت معنوی به جمع نامحصور ……………………………………… ۱۸۹
۳-۴-۱- ایراد خسارت معنوی به سندیکاها ……………………………………………………… ۱۹۱
۳-۴-۲-ایراد خسارت معنوی به انجمنها ……………………………………………………….. ۱۹۲
مبحث پنجم : کودکان و خسارت معنوی ………………………………………………………… ۱۹۴
۳-۵-۱- مسئولیت کودکان در فقه و حقوق اسلامی …………………………………………… ۱۹۵
۳-۵-۲- جبران ضرر و خسارت به عهده ی کیست …………………………………………… ۱۹۷
الف ) تقصیر سرپرست ………………………………………………………………………………. ۱۹۸
ب) عدم تقصیر سرپرست …………………………………………………………………………… ۱۹۹
فصل چهارم : روشهای جبران خسارت معنوی و افراد مستحق مطالبهی آن ………. ۲۰۳
مبحث اول : راههای جبران انواع خسارت معنوی ……………………………………………… ۲۰۴
۴-۱-۱- نگاه کلی به روشهای جبران خسارت معنوی ………………………………………. ۲۰۴
۴-۱-۲- انواع جبران خسارت معنوی …………………………………………………………….. ۲۰۶
۴-۱-۳- اعاده وضعیت سابق یا روش عینی …………………………………………………….. ۲۰۷
۴-۱-۴- پرداخت غرامت یا جبران خسارت معنوی از راه دادن معادل ……………………. ۲۱۰
۴-۱-۵- جبران خسارت به روش نمادین و اسمی ……………………………………………. ۲۱۷
۴-۱-۶- پرداخت غرامت کیفری و تنبیهی ………………………………………………………. ۲۱۸
مبحث دوم :نحوهی ارزیابی و تعیین میزان انواع خسارت معنوی …………………………… ۲۱۹
۴-۲-۱- نحوهی ارزیابی خسارت معنوی و تفاوت تألم پذیری افراد ……………………… ۲۱۹
۴-۲-۲- روش تعیین مبلغ جبران خسارت ……………………………………………………… ۲۲۱
۴-۲-۳- ملاک زمان ارزیابی ………………………………………………………………………… ۲۲۲
۴-۲-۴- ملاک ارزیابی خسارت در فرض تعدد اسباب ………………………………………. ۲۲۴
۴-۲-۵- ارزیابی و تقویم خسارت معنوی ناشی از آسیبهای جسمی ……………………. ۲۲۷
۴-۲-۶- روشهای جبران خسارت معنوی در لطمههای روحی ……………………………. ۲۳۱
مبحث سوم : مطالبهی خسارت معنوی ……………………………………………………………. ۲۳۵
۴-۳-۱- افراد مستحق مطالبهی خسارت معنوی ……………………………………………….. ۲۳۵
۴-۳-۲- مطالبه خسارت معنوی وارده به متوفی از ناحیهی وراث وبازماندگان زیان دیده ۲۴۱
۴-۳-۳- مطالبهی خسارت معنوی وارده قبل ازفوت متوفی …………………………………. ۲۴۱
۴-۳-۴- نظریهی عدم امکان انتقال حق مطالبهی خسارت معنوی به ورثه ………………… ۲۴۲
۴-۳-۵- نظریهی انتقال حق مطالبهی ورثه درصورت مطالبه زیان دیده قبل از فوت ……. ۲۴۳
۴-۳-۶- نظریهی امکان انتقال حق مطالبه به ورثه ………………………………………………. ۲۴۴
۴-۳-۷- دعوای مطالبهی خسارت معنوی ناشی از فوت مجنی علیه ازناحیه وراث …….. ۲۴۶
۴-۳-۸- مطالبهی خسارت معنوی ناشی از جرح منجر به فوت مجنی علیه ازناحیه وراث به عنوان قائم مقام او ۲۴۷
۴-۳-۹- قوانین و رویههای قضایی در زمینهی مطالبه جبران خسارت شخصی …………. ۲۴۹
مبحث چهارم : اسباب رفع یا کاهش مسئولیت مدنی در خسارت معنوی ………………… ۲۵۱
۴-۴-۱- اسباب معافیت ……………………………………………………………………………… ۲۵۲
۴-۴-۲- قوه قاهره یا حوادث پیشبینی نشده …………………………………………………… ۲۵۴
۴-۴-۳- تقصیر زیان دیده …………………………………………………………………………… ۲۵۵
۴-۴-۴- رضایت زیان دیده …………………………………………………………………………. ۲۵۷
نتیجهگیری و پیشنهاد ………………………………………………………………………………… ۲۶۰
۵-۱- نتیجهگیری ………………………………………………………………………………………. ۲۶۱
۵-۲- پیشنهادات ………………………………………………………………………………………. ۲۶۴
۱- فهرست منابع ……………………………………………………………………………………… ۲۶۶
الف – کتب فارسی …………………………………………………………………………………… ۲۶۶
ب – پایان نامههای فارسی ………………………………………………………………………….. ۲۶۹
ج – قوانین ……………………………………………………………………………………………… ۲۷۰
د – نشریات فارسی ………………………………………………………………………………….. ۲۷۰
۲ – کتب عربی ………………………………………………………………………………………… ۲۷۱
۳ – منابع لاتین ………………………………………………………………………………………… ۲۷۶
الف – کتب فرانسه ……………………………………………………………………………………. ۲۷۶
چکیده انگلیسی ………………………………………………………………………………………………
بررسی مقایسهای هوش هیجانی و معنوی با پیشرفت تحصیلی
113 صفحه در قالب word
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات طرح تحقیق
مقدمه.................................................. 2
بیان مسئله...................................................... 4
اهداف تحقیق........................................................... 7
فرضیههای پژوهشی................................... 7
تعاریف واژهها و اصطلاحات................. 7
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه.................................................................. 14
مفهوم هوش هیجانی........................................ 16
هوش چیست؟................................... 17
نقش هیجانها در هوش........................................... 19
تاریخچه پیدایش هوش هیجانی............................................... 24
مدل هوش هیجانی "بار- آن".................................. 26
مولفههای هوش هیجانی ................................................. 28
نقش (EQ) در موفقیت............................................... 33
رابطه رفتار و هوش هیجانی................................................. 35
مفهوم هوش معنوی.................................................................. 37
نعمت هوش..................................................... 37
نماد هوش معنوی........................................................... 38
موانع اصلی هوش................................................................... 39
اصول راهنمای تقویت هوش احساسی............................. 45
مفهوم هوش معنوی.................................................... 46
پیشینه تحقیق درباره هوش معنوی.................................................... 48
ویژگی های تیزهوشان معنوی (افراد با هوش معنوی بالا).......................... 50
مؤلفه های هوش معنوی............................................... 51
هوش معنوی از دیدگاه اسلام........................................ 53
برخی کاربردهای هوش معنوی در زندگی روزمره................................... 55
پیشینه تحقیقات انجام شده در مورد موضوع تحقیق.................................. 61
فصل سوم: روش تحقیق
روش تحقیق................................................... 67
جامعه آماری، حجم نمونه و شیوه نمونه گیری................................. 67
ابزار اندازه گیری................................................... 67
روش جمع آوری اطلاعات............................................. 68
روش اجرای تحقیق................................................... 68
اعتبار یا روایی پرسشنامه هوش هیجانی............................................ 68
روش تجزیه و تحلیل دادهها.................................................... 69
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
مقدمه................................................................. 72
آمار توصیفی................................................ 77
آمار استنباطی..................................................... 91
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری.............................................. 99
محدودیتهای تحقیق..................................... 102
پیشنهادات...................................................... 103
منابع.............................................................. 104
مقدمه
هوش هیجانی پدیدهای پیچیده روانی ـ اجتماعی است، این پدیده صفت یا ویژگی ارثی یا ژنتیکی نیست بلکه اساساً در نتیجه روابط نادرست بین فردی و سازش نایافتگیهای اجتماعی در مراحل مختلف رشد در خانه و جامعه پدیدار میشوند.
«کلمن» ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی میگوید «هوشبهر IQ» در بهترین حالت خود تنها 20 درصد از موفقیتهای زندگی است، 80 درصد موفقیتها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گرو مهارتهایی است که هوش هیجانی، داشتن روابط مناسب اجتماعی با دیگران، کار کردن در کنار دیگران، اطمینان داشتن به آنها و ... را تشکیل میدهد (Tebyannet, 1998).
امروزه علاوه بر تأکید اساسی که بر بهره هوشی در یادگیری مهارتها و حرفهها میشود مسئله استعداد نیز در کنار آن اهمیت ویژهای دارد و آزمونهای هوشی نمیتوانند تعیین کنند صرف میزان موفقیت فرد در یک زمینه باشد. به عنوان مثال فردی که از لحاظ سطح هوشی در حد بالایی قرار دارد لزوماً مهندس یا پزشک خوبی نخواهد شد. موفقیت آن وابسته به بهره هوشی او در کنار استعدادهایی که در آن زمینه دارد میباشند. افرادی با بهره هوشی یکسان ممکن است استعدادهای مختلفی در زمینههای مختلف از خود نشان دهند. فردی ممکن است در زمینه موسیقی مهارت و شایستگی نشان دهد، دیگری در مکانیک و دیگری در علوم پزشکی.
هوش معنوی یا SQ را می توان همان توانایی دانست که به ما قدرتی می دهد و رویاها و تلاش و کوشش برای به دست آوردن آن رویاها را می دهد. این هوش زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها معتقدیم و نقش باورها، هنجارها، عقاید و ارزش ها را در فعالیت هایی را که بر عهده می گیریم در بر می گیرد. هوشی که به واسطه آن سوال سازی در ارتباط با مسائل اساسی و مهم در زندگی مان می پردازیم و به وسیله آن در زندگی خود تغییراتی را ایجاد می کنیم.
با استفاده از هوش معنوی به حل مشکلات با توجه به جایگاه، معنا و ارزش آن مشکلات می پردازیم. هوشی که قادریم توسط آن به کارها و فعالیت هایمان معنا و مفهوم بخشیده و با استفاده از آن بر معنای عملکردمان آگاه شویم و دریابیم که کدامیک از اعمال و رفتارهایمان از اعتبار بیشتری برخوردارند و کدام مسیر در زندگی مان بالاتر و عالی تر است تا آن را الگو و اسوه زندگی خود سازیم.
یکی از نمادهایی که معمولا در توضیح این هوش به کار گرفته می شود، نماد گل نیلوفر است که در آن با تلفیق سنت و عقاید موجود در شرق و غرب و با استعانت از مسائل علمی، مدلی قابل لمس و زیبا برای SQ ارائه داد.
اصطلاح هوش هیجانی برای اولین بار در سال 1990 توسط «میلر و سالووی» بریا تشریح برخی ویژگیها مثل خود آگاهی، ابراز همدردی افراد با یکدیگر و کنترل هیجانات مطرح شد و پنج سال بعد «کلمن» ابراز کرد که موفقیت در زنگی بیش از آنکه به هوش شناختی بستگی داشته باشد به هوش هیجانی وابسته است.
افرادی که هوش هیجانی پایین دارند در روابط اجتماعی خود با دیگران دچار مشکل هستند و نمیتوانند در زندگی اجتماعی خود موفقیتهای لازم را کسب کنند (شریفی، 1381).
بیان مسئله
دنیای امروز در حال تغییر است. زندگی در حال پیچیدهتر شدن است و دیگر فرصت فکر کردن به ما نمیدهد. در این شرایط ما واقعا نیاز به داشتن یک قدرت بالا و یک مهارت بالا برای ایجاد ارتباط با این جهان جهانی شده داریم و کسانی میتوانند در این بازار جهانی بازی را ببرند که دارای مهارت بالایی در هوش هیجانی باشند. متاسفانه با توجه به زمینههای ادبی، فلسفی و دینی و اخلاقی ما، میزان هوش هیجانی در کشور ما بسیار پایین است. یکی از پایهها و اساسهای هوش هیجانی خودشناسی است. مردم ما آنقدر که در رفتار دیگران مطالعه میکنند، در رفتار خود خود دقت نمیکنند. یعنی در تمام سازمانها، بیشترین توجه به دیگران است در حالی که اگر انسان بخواهد مسیر ترقی و رشد را بپیماید، اول باید دست به خودشناسی بزند. من عرف نفسه فقد عرف ربه. چرا ما در مقدمات خودشناسی در جامعه ضعیف هستیم؟ ما هر روزه با سیلی از واژههایی که در مکالمات روزمره به کار میبریم، نشان میدهیم که تا چه میزان تربیت فرهنگیمان پایین است. بهره هوشی ما بسیار بالا است. تمام المپیادهای جهانی را داریم میبریم. اما هوش هیجانی است که جامعه ما را جلو میبرد. 75% از موفقیتهای اجتماع، سیاست و حوزه دولت وابسته به هوش هیجانی است نه IQ . بیل گیتس اگر بهره هوشی خیلی خوبی دارد اما شبکهای از دانشمندان را دور خودش جمع کرده است. او نمیتواند در یک فضای یک نفره کار بکند. پس در این دنیای پیچیده EQ+IQ میشود موفقیت.
از میان آزمونهای هوش مختلفی که در اختیار متخصصان و کارشناسان ایران میباشد ، به آزمونی برنمیخوریم که برای کودکان ایران استاندارد شده باشد و بتوان با اطمینان از آن استفاده نمود . بیشتر آزمونهایی که در اختیار دست اندرکاران روانسنجی است متعلق به کشورهای غرب بوده که متأثر از فرهنگ ویژگیهای خاص خود میباشد در میان این آزمونها به دستهای از آزمونها برمیخوریم که با عنوان آزمونهای غیر کلامی ، هدفشان این است که بدون توجه به زبان بخصوصی و بعضاً با کمترین دخالت فرهنگی به اندازهگیری هوش بپردازد و نتایج آن را در ارتباط با مسائل دیگر مانند خلاقیت ، سازگاری ، پیشرفت تحصیلی و غیره بررسی کنند. (شریفی، 1382)
تعلیم و تربیت فرآیندی است پر دامنه و وقتگیر در عین حال پر ثمرترین دستاورد انسان میباشد. اهمیت آن را از این زاویه میتوان نگریست که حقیقت آدمی به برکت تعلیم و تربیت معنا و مفهوم مییابد و به برکت این فرآیند است که استعدادها و توان بالقوه آدمی بارور و شکوفا میشود، اهمیت جایگاه تعلیم و تربیت را نیز میتوان در زیانها و خسرانهایی دید که بر اثر فقدان و نقصان این حرکت پویا دامنگیر فرد و جامعه میشود و چنان است که در راه حل معضلات اجتماعی و فرهنگی باید از تعلیم و تربیت به تمام کمال مدد طلبید. یکی از نشان دهندههای ارایه تعلیم و تربیت خوب و مناسب در جامعه پیشرفت تحصیلی افراد است (تدینی، 1380).
پیشرفت تحصیلی که دارای ملاکها و معیارهایست که اغلب با افزایش نمرة معدل دانش آموختگان همراه است .
دانش آموزان در یادگیری درسهای آموزش داده شده دارای توانمندیهای متفاوتیاند عدهای مستعد یادگیری و عدهای فاقد استعداد لازم برای یادگیری اند. به عنوان مثال از میان دانش آموزانی که دارای شرایط یکسان برای آموزش درسهایشان هستند عدهای دارای نمرات خوب و مناسب و عدهای پیشرفت تحصیلی را هرگز تجربه نکردهاند. اگر سن، انگیزه و بقیه شرایط این دانش آموزان را یکسان در نظر بگیریم دلیل بروز این تفاوتها واقعاً در چیست؟
به عقیده گلمن حدود 8 درصد دلیل موفقیتها را میتوان به هوش هیجانی نسبت داد. گلمن هوش هیجانی را این گونه تعریف میکند: «هوشی که شامل قابلیتهای زیر باشد: برانگیختن انگیزه در خود، پافشاری در صورت ناکامی، کنترل غرایز و به تأخیر انداختن حس رضایت، تنظیم حالات شخصی و مانع شدن از این که رنج و ناراحتی جلوی تواناییهایی مانند فکر کردن ، اصرار ورزیدن و امید داشتن را بگیرد». چندی بعد گلمن تعریف دیگری از هوش هیجانی ارایه داده و آن را به 25 گونه مختلف از قابلیتهای هوشی تقسیم میکند که در میان آنها اعتماد به نفس خودآگاهی و انگیزه به چشم میخورد (گلمن، 1998).
نتایج بسیاری از تحقیقات حاکی از آن است که هوش هیجانی بیشتر از ضریب هوشی در موفقیت زندگی و تحصیل نقش دارد. همچنین این تحقیقات حاکی از اهمیت وجود هوش هیجانی در محیطهای کاری، کلاسهای درس، بهبود عملکرد در مصاحبهها، کارهای گروهی و مسائل ذهنی است .
با توجه به ماهیت کلاسهای درس که در آن افراد میبایست با یکدیگر همکاری داشته باشند و گاهی نیز تحت فشار و استرس زیادیاند به نظر میرسد هوش هیجانی در این کلاسها اهمیت زیادی دارد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی است . در این مطالعه ، نقش هوش هیجانی در معدل نمرات دانشگاهی بررسی شده است .
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است