اختصاصی از یارا فایل
مقاله رابطه زبان عربی و وحی و متون اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:38
فهرست مطالب:
ترجمه های قرآنی
انواع تفسیرو کتب تفسیر
سنت و معرفی منابع حدیث
رابطه قرآن و سنت
ابعاد سنت
انواع سنت
اقسام خبر واحد
اصطلاحات حدیث
تاریخ تدوین حدیث
اصول اربعهاء
معروفترین کتب حدیث
چکیده:
اگر به تاریخ اسلام و ادبیات منتج از آن نگاهی بیفکنیم در می یابیم که علمای و بزرگان و ارباء بزرگترین کتب مرجع علمی- دین- فقهی.... را به زبان عربی نگاشته اند.
و تمام احادیث و تفاسیری که مورد بررسی و شناخت مدبرین ما قرار می گیرد به زبان وحی عربی است . پس بنابراین لازم است که علاوه بر آموزش و آموختن این زبان توجهی به منابع احادثه شناخت تفاسیر و کتبی که مورد استفاده قرار می گیرند داشته باشیم تا از پیروان حلقه اتصال به آئین محمدی(ص) باشیم.
بیشتر آنچه که دین مبین اسلام راطی قرون و اعصار به دور از هرگونه خرافه پرستی و اعمال سلایق مختلف نگاه داشته است این است که تمام کتب و مستندات به یک زبان واحد نگاشته شده اند.
پس بار دیگر لزوم آموزش این زبان برای دسترس آسانه به منابع و ماخذ دین مسلم می گردد.
رابطه وحی و زبان عربی:
برای وحی می توان به دو جنبه متمایز اشاره کرد: جنبه نخست آن جنبه کلامی مربوط به سخن و کلام بودن وحی است و جنبه دوم آن، جنبه زبانی وحی است.
برای وحی، می توان به دو جنبه متمایز اشاره کرد که اهمیتی برابر دارند. جنبه نخست آن جنبه کلامی و مربوط به سخن و کلام بودن وحی است ودومین جنبه آن، جنبه زبانی وحی است که به زبان وحی نازل شده است. این هر دو جنبه وحی تاثیر فرهنگی شدید در تاریخ اندیشه اسلامی از خود به جا گذاشته است.
وحی در اسلام از بنیادی ترین، مهم ترین و محوری ترین جایگاه برخوردار است، وحی در اسلام این است که خدا با انسان سخن می گوید و خود را به میانجی گری زبانی که قابل فهم انسان و بشر است، آشکار می سازد: «ان الله تجلی لخلقه فی کلامه: خداوند بر خلقش در کلامش تجلی کرد» (بحار ، 89/107) این مهمترین و اصلی ترین واقعیت است. بدون صورت گرفتن این فعل اصلی و ابتدایی از جانب خدا هیچ دینی واقعی نمی توانسته است در زمین پیدا شود.
پس هر چند که وحی نمودی است که ماورای هر مقایسه قرار دارد، و تجزیه و تحلیل نمی پذیرد، با وجود این سیمایی از آن هست که می توانیم به صورت تحلیلی به آن نزدیک شویم و بکوشیم که ساخت اساسی مفهوم و تصور آن را از طریق ملاحظه کردن آن هم چون یک حالت نهایی یا استثنایی رفتار زبان شناختی مشترک میان همه موجوداتی که سخن می گویند اکتشاف کنیم.
وحی قرآنی، مربوط به دستگاه علامتی است که در آن خدا خود به زبان عربی با انسان سخن می گوید. در حقیقت خدا خود زبان عربی را هم چون یک دستگاه علامتی مشترکی میان خود و انسان برگزیده است.
می دانیم برای ایجاد ارتباط کلامی میان دو شخص( خدا وانسان) به چیزی نیاز است که دستگاه علامتی مشترک نامیده می شود و این چیزی جز زبان (لسان) نیست. به عبارت دیگر، برای آن که ارتباط زبانی شناختی موثری وجود داشته باشد، شخص گوینده که برای شنونده مفهوم باشد.
در حالت متعارف، گوینده و شنونده هر دو به یک جامعه زبانی تعلق دارند و اگر چنین نباشد لازم است که گونده به زبان شنونده سخن گوید یا لااقل از یک زبان و دستگاه علامتی مشترک بهره گیرند که هر دو آن را بدانند.
در وحی قرآنی خدا بافرستاده اش محمد(ص) به زبان عربی سخن می گوید و در حقیقت به زبان شنونده سخن می گوید. هر چند از نظر وجود شناختی ناهمترازی میان گوینده و شنونده است که مساله ای است که بحث جداگانه ای می طلبد، ولی ما در این دو بعد زبان شناختی وحی بحث داریم بنابراین از آن صرف نظر می کنیم.
زبان، چنانچه گفته شد دستگاهی از علامات شفاهی است که با توافق اجماعی به عنوان وسیله ارتباط میان افراد متعلق به یک جامعه به کار می رود، از این لحاظ یک پدیده و واقعیت اجتماعی است.
دانلود با لینک مستقیم