فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:93
چکیده:
مسأله ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در آخرالزمان و پایان دادن به ظلم و ستمها از مسائل اساسی ادیان و اسلام است، و تمامی ادیان و مذاهب گوناگونی که در روی کره زمین حکومت می کنند، وقوع حتمی و قطعی آن را خبر داده اند.
بر اساس تعالیم انبیا و نویدهای کتب آسمانی، علیرغم عوامل بدبینی بیشماری که نسبت به آینده بشر در جهان دیده می شود، اوضاع کنونی جهان قابل دوام نیست، و دیر یا زود گردونه زمان به نفع محرومان خواهد چرخید، و چهره جهان دگرگون خواهد شد، و مفاسد اجتماعی و کشمکشهای کنونی جای خود را به آرامش و امنیت خواهد داد. مطابق وعده های انبیا و نویدهای کتب آسمانی، چشم انداز آینده جهان و سرنوشت بشر روشن است.
نگاهی کوتاه به کتابهای مذهبی اهل ادیان این امر را به خوبی نشان میدهد که وقتی جهان دچار فتنه و آشوب گردد و آتش ظلم و بیدادگری همه جهان را فراگیرد،
و جنگهای خانمان سوز و ویرانگر مردمان جهان را به ستوه آورد و زمامداران جهان از اداره امور کشورها عاجز و ناتوان گردند و برای خاموش کردن آتش فتنه ها و جنگها راه چاره ای نیابند، در چنین موقعیت حساس و بحرانی یک مصلح بزرگ جهانی، با اتکا به قدرت لایزال الهی قیام خواهد کرد ، و به یک اصلاح عمومی در تمام جهان دست خواهد زد و زورگویان، زورمداران و قدرت طلبان افسار گسیخته عالم را سر جای خود خواهد نشاند و به همه بدبختیها و تیره روزی ها و گرفتاری های بشریت خاتمه خواهد داد.
فهرست مطالب :
مقدمه
فصل اول
مهدی موعود (علیه السلام) در کتب مقدسه هندیان
الف) بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در کتاب اوپانیشاد
ج) بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در کتاب «پاتیکل»
د) بشارت ظهور حضرت بقیت الله (علیه السلام) در کتاب «وشن جوک»
هـ) بشارت ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) در کتاب «دید»
ز) بشارت ظهور حضرت حجت الله (علیه السلام) در کتاب «ریگ ودا»
ح) بشارت ظهور آخرین حجت خدا (علیه السلام) در کتاب «شاکمونی»:
فصل دوم
بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در کتب «یهود»
الف) بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در «زبور و داوود»
ب) بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در کتاب «اشعیای نبی»
چند بشارت دیگر از کتاب اشعیا
ج) بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در کتاب بوئیل نبی
د) بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در کتاب «زکریای نبی»
1- سرنوشت یهودیان مغرور
2- اخراج یهود از سرزمینهای اسلامی
3- صهیونیسم و تشکیل دولتی به نام اسرائیل
هـ) بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در کتاب «حزقیال نبی»
و) بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در کتاب حجی نبی
ز) بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در کتاب «صفینای نبی»
ح) بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در کتاب «دانیال نبی» باب دوازدهم
فصل سوم
بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در کتاب «مسیحیت»
الف) انجیل متی
ب) انجیل مرقس
ج) انجیل لوقا
هـ) انجیل یوحنا
مکاشفه یوحنا
و) اعمال رسولان
فرود آمدن حضرت عیسی (علیه السلام) از آسمان
فصل چهارم
بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در منابع «زرتشتیان»
مهدی (ع) در اخبار و احادیث
انتظار ظهور «منجی» در بین یهود و نصاری
مسیح های دروغین
– عقاید اقوام مختلف جهان درباره مصلح موعود
مهدی (ع) در قرآن
غلبه قدرت- غلبه منطقی
قران و قیام مهدی روحیفداه
حکومت جهانی مستضعفان
نکته ها
نکات حساس و شایان توجه روایات
نتیجه
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:80
فهرست مطالب:
مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………. 1
هنرومعماری دوران قاجار……………………………………………………………………………………. 10
موقعیت مکانی امامزاده زید………………………………………………………………………………… 17
سلسله نسبت امامزاده زید………………………………………………………………………………….. 25
بقعه امامزاده زید وهنرهای تزئینی آن……………………………………………………………… 28
نوع بهره برداری از بقعه امامزاده زید………………………………………………………………… 40
شرح حال آصف الدوله (بانی حرم وگنبد امامزاده زید)……………………………….. 41
موقعیت مکانی امامزاده یحیی…………………………………………………………………………….. 55
سلسله نسب امامزاده یحیی………………………………………………………………………………… 56
نوع بهره برداری از بقعه امامزاده یحیی……………………………………………………………. 67
طرح حفاظتی امامزاده زید…………………………………………………………………………………. 68
ضوابط طرح حریم حفاظتی منطقه بازار تهران………………………………………………. 69
پیشنهادات حفاظتی و مرمتی…………………………………………………………………………….. 73
تصاویر………………………………………………………………………………………………………………………. 76
فهرست منابع………………………………………………………………………………………………………….. 114
مقدمه:
ظهور اسلام در آغاز قرن هفتم میلادی بنیاد بسیاری از کشورهای کهن ومتمدن در آن زمان را دگرگون ساخت و قدرت ونفوذ آن در ترکستان غربی وپنجاب از یک طرف واسپانیا از طرف دیگر گسترش یافت. به این ترتیب با پیدایش تغییرات اساسی در سرزمینهای مذکور،هنر وتمدن کهن آسیا، شمال آفریقا وحتی بخشی از اروپا دگرگون شد وشالوده هنرهای اسلامی که ترکیبی از هنر حکومتهای مغلوب (مانند ساسانیان وحکومت بیزانس) با فرهنگ اسلامی بود،شکل گرفت[1].
بدین وسیله از خلیج بنگال تا کرانه اقیانوس اطلس هنری با کیفیتی خاص به دست ملتها واقوام تحت سلطه اسلام پدیدار شد که دیدی خاص داشت وآن اعتقاد به اصول ومبانی وتعالیم اسلام مانند توحید ومبارزه با شرک بود. بنابراین هنرمندان از سنتهای گذشته قسمتهایی را پسندیده و مورد استفاده مجدد قرارداده اند که حتی الامکان وابسته به دیانت بوده و شیوه های هنری آن مغایرو متناقض با بیش و اعتقاد جدیدآنان نباشد. در این میان خصیصه ها و ویژگیهای هنری ایران زمین می توانست بیشتر از دیگر هنرها جوابگوی این نیاز باشد و با آن هماهنگی معنوی بیابد.
تشکیل هنر اسلامی تقریبا، با روی کار آمدن سلسله اموی در سال 41 هجری مصادف بود و این امر با انتقال مرکز خلافت از مدینه به دمشق بی ارتباط نبوده تغییر مرکز حکومت، مسلمانان را مستقیما با هنر بیگانه یعنی هنر ایران و رودم آشنا کرد و از همین زمان بود که هنر دوره بنی امیه، که التقاطی از هنر سرزمینهای همجوار بود، راه تازه ای در پیش گرفت[2].
هنر اموی بر اثر رویارویی دین و دولت جدید مسلمانان با سنتهای خاور نزدیک پدید آمده در واقع تمدن امویان در عین حال که تازه بود، سنتی وکهن نیز بود تازه از این نظر که در پی قالب های فکری،دیوانی وفرهنگی متناسب با مردم، اندیشه های جدید ونگرش های نوبود: وسنتی از این حیث که در جهان مفتوحه خود به دنبال این قالبها می گشت. امویان با گزینش الگوهای خود،نه تنها آنها را به روشی خلاق در هم آمیختند بلکه بتدریج آنها را بهبود هم بخشیدند شالوده ای محکم برای تحولات آینده جهان اسلام پدید آوردند. امویان با تختگاهشان دردمشق و لشکرکشیهای متعدد علیه بیزانس، بهتر از هر حکومت دیگر با گذشته مسیحی خاور نزدیک آشنا بودند ونیز می دانستند که حکمرانان امپراتوری وسیعی هستند ؛ و بخش شرقی امپراتوری آنها یعنی ایران و آسیای مرکزی، بیشترین غنائم را دراختیار آنها قراردادند ودیدگاهی از روشنترین نمودها وتاثیرات هنری جهانی جدید ودلفریب را پیش روی آنها گشودند[3].
در دوره امویان در زمینه احداث بناهای مذهبی و غیرمذهبی فعالیت قابل توجهی صورت گرفت؛ ازجمله میتوان به بناهای قبه الصخره، مسجد جامع دمشق، قصرالعمره و کاخ المشتی اشاره کرد که از شاهکارهای معماری اوایل اسلام به حساب می آیند.
منع صورت پردازی و تصویر سازی در آغاز ظهور اسلام موجب رکورد هنر نقاشی در کشورهای تحت تسلط حکومت اسلامی شد. و از این رو تزئینات ونقوش به شکلهای خطی، هندسی وانتزاعی بدل شد. از سوی دیگر اقوام عرب خودعموما بیابانگرد و چادرنشین بودند و لذا سابقه وسبکی در معماری و دیگر هنرهای اصلی نداشتند وهنرشان منحصر بود به نساجی و حصیربافی وساخت بت های مختلفی در هیات جانوران.اما بعدها بود که ضرورت ساخت مکان عبادت مسلمین و برپایی مساجد باعث شکل گیری هنر معماری اسلامی شد که تجلی آن را در طیف مختلفی از مساجد دوره های اسلامی شاهد هستیم.
بناهای اسلامی پیوند نزدیکی با نحوه عبادات روزانه مسلمانان دارد. رواج نماز جماعت نیاز به مکان بزرگی برای اجتماع مسلمین داشت. این مکانها در آغاز خانه های ساده ای بودند که با شاخ وبرگ نخل پوشیده شده بود.اما با پیشرفت وفتوحات مسلمین در سده های نخستین ضرورت ساخت بناهای عظیمی که گویای عظمت آیین جدید مسلمین باشد. ضرورت یافت[4].
آندره گدار هنر معماری دوره را این چنین توصیف می کند: «معماری اسلام در حالی شروع به کار کرد که فاقد هر گونه علم واطلاع وسابقه باستانی درهنر معماری بود به عبارت بهتر، کاررا با دست خالی شروع کرد. اسلام هنگامی که اداره امور امپراتوری وسیع خود را به دست گرفت می بایست خواهی نخواهی به تمام نیازمندیها پاسخ می داد. ساخت بنا هم یکی از آنها بود. بنابراین هر چه از عوامل ومصالح معماری در اطراف خود یافت به کار گرفت ، بدون آنکه نظری نسبت به انتخاب آنها داشته باشد و بدون آنکه اقتضای انتخاب کردن وجود داشته باشد یا بخواهد انتخاب کند. در مرحله اول تمام اقسام طاق را همچون طاق سوری،رومی، بیزانسی و ایرانی را مورد استفاده قرار دارد وستونها وجزرها،آجر وسنگ مرمر، موزائیک،نقاشی ،حجاری وتمام طرق ساختمان وتزئین را که در کشورهای مفتوحه معمول بود، به کار برد. در آغاز کارفقط فرمان می داد و سفارش می کردولی در چگونگی کار مداخله نمی کرد. اما کمی بعد در راه تربیت وتکامل کارپیشرفت کرد وطولی نکشید که در آنچه از دیگران تقلید کرده بود تجدید نظر کرد و آنهایی را که با ماهیت ومقتضای او سازگاری نداشت وغریب می نمود و یا با سلیقه اش منطق نبود، حذف کرد و درواقع از کسوت سازنده به کسوت معمار ارتفاع یافت[5].
به طور کلی بناهای دوره اسلامی را میتوان به دو گروه عمده تقسیم کرد:
1-بناهای مذهبی. شامل مساجد، آرامگاهها، مدارس، حسینیه ها،تکایا ومصلی ها
2-بناهای غیرمذهبی شامل پلها، کاخها، کاروانسراها ، حمامها، بازارها ، قلعه و آب انبارها
هنر اسلامی بیشتر به ابنیه ای مانند مساجد، عبادتگاهها،زیارتگاه ها و امامزاده ها می پرداخت. مرکز هر آبادی وجمعیتی مسجد بود که در اطراف آن مراکز و اماکن ضروری، تعلیماتی ،عام المنفعه ،تشریفاتی وسپس بازار و خانه ها قرار می گرفتند.
د رمعماری مذهبی ومساجد از آنجاییکه تزیینات تصویری که جنبه ای از بت پرستی به شمار می آمد، باعث توجه شدید به تزئینات انتزاعی شد. به زودی این خود ارزش خاصی پیدا کرد و آن اینکه تعمق بیشتری را فراهم آورد، که به همین دلیل قابهای تزئینی که کمی از سطح زمین بالاتر بودند اهمیت بسیاری یافتند و بنابراین در ارتفاع مناسبی واقع شدند که در دید مردمی که روی زمین می نشستند قرا رگیرد. چه این تزئینات از لحاظ معماری زیبا باشد و چه از لحاظ عملی هدف آنها یکی است و عبارت است از حل کردن موضوع برای توده های حجیم و جایگزین کردن آن تصاویر واقعی با واقعیتی که کمتر ملموس است وشکل آنها حتی موقع اجرا هم تغییر می کند. این کار بوسیله تکرار واحدهای مختلف به طور غیر معین صورت می گیرد، ستون ها- طاقگان ها، سلولهای کندویی سقف (مقرنس) و به خصوص اشکال گوناگون تزئینات کاربردی: گل وگیاهی ،مهندسی وکتیبه ای . اینکه استاد کاری که این تزئینات را پدید آورده از هم در آمیختن رنگها، مواد، بافتها و دور نمایه های طرحها واقعا لذت می برد.چندان مورد بحث نیست، لکن تزئینات اسلامی مفهومی بیش از این دارند. هر کدام از سه گروهی که ذکر شدند: گل وگیاهی، هندسه ای وکتیبه ای ابعاد عمیق تری دارند[6].
تنوعهای بی پایانی که استادکاران اسلامی توانستند در نگاره های گل وگیاهی به کار گیرند وکلمه آرابسک[7]را وارد زبانهای اروپایی کردند، خودگویای غنای خلقت خداوند است و اغلب هم به عنوان اشاره ای نمادین به بهشت وخداوند تعبیر می شوند. تزئینات هندسی سطوح و نقوشی را درلایه های مختلف به نمایش میگذارند که ورای قابی که آنها را محصور کرده ، ادامه می یابند واین در هر دو صورت اشاره ای آشکار به بی کرانگی است. بالاخره تزئینات کتیبه ای که در مساجد وامامزاده ها یافت می شوند صریحا وآشکارا توجهی به مضامین مذهبی دارند که اینها شامل آیاتی از قرآن و احادیث مختلف می باشند.
فرمت فایل: doc
تعداد صفحات فایل:130
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه………………………………………………………………………………………………………………….. 1
بخش اول؛ اعتقادات
فصل اول؛ توحید……………………………………………………………………………………………….. 3
1-1-1. الوهیّت……………………………………………………………………………………………………. 3
1-1-2. خالقیت……………………………………………………………………………………………………. 7
1-1-5. ربوبیّت……………………………………………………………………………………………………. 10
1-1-4. عبادت……………………………………………………………………………………………………… 14
1-1-5. امید و ناامیدی…………………………………………………………………………………………. 18
1-1-6. دعا………………………………………………………………………………………………………….. 21
فصل دوم؛ نبوت…………………………………………………………………………………………………. 26
1-2-1. نبوت……………………………………………………………………………………………………….. 26
فصل سوم؛ امامت……………………………………………………………………………………………….. 29
1-3-1. امامت……………………………………………………………………………………………………… 29
فصل چهارم؛ جزای رب العالمین…………………………………………………………………………. 36
1-4- 1. جزای رب العالمین (معاد)………………………………………………………………………… 36
1-4-2. شفاعت…………………………………………………………………………………………………….. 41
بخش دوم؛ اخلاق
مقدمه؛ محاسبه و مراقبه نفس…………………………………………………………………………………. 43
فصل اول؛ حسنات………………………………………………………………………………………………. 46
2-1-1. ذکر ………………………………………………………………………………………………………… 51
2-1-2. شکر…………………………………………………………………………………………………………. 53
2-1-3. تقوی………………………………………………………………………………………………………. 56
2-1-4. پارسائی……………………………………………………………………………………………………. 59
2-1-5. یقین………………………………………………………………………………………………………… 60
2-1-6. زهد………………………………………………………………………………………………………… 62
2-1-7. صبر…………………………………………………………………………………………………………. 64
2-1-8. رضا و تسلیم………………………………………………………………………………………………. 66
2-1-9. توکل………………………………………………………………………………………………………. 68
2-1-10. حسن ظن به خداوند متعال…………………………………………………………………….. 70
2-1-11. فقر و غنی………………………………………………………………………………………………. 72
2-1-12. قناعت و کفاف در زرق……………………………………………………………………………. 74
2-1-13. حسن سلوک و خوش رفتاری با مردم………………………………………………………. 76
2-1-14. عفو و اغماض…………………………………………………………………………………………. 83
فصل دوم؛ سیئات………………………………………………………………………………………………… 86
2-2-1. دنیا………………………………………………………………………………………………………….. 86
2-2-2. پرهیز از محرمات……………………………………………………………………………………… 90
2-2-3. طمع………………………………………………………………………………………………………… 94
2-2-4. غفلت………………………………………………………………………………………………………. 96
2-2-5. نیت…………………………………………………………………………………………………………. 98
2-2-6. ریا…………………………………………………………………………………………………………… 100
2-2-7. بخل………………………………………………………………………………………………………… 102
2-2-8. حسد……………………………………………………………………………………………………….. 103
2-2-9. خشم و غضب……………………………………………………………………………………………. 105
2-2-10. توبه………………………………………………………………………………………………………. 107
بخش سوم؛ احکام
3-1. نماز……………………………………………………………………………………………………………… 110
3-2. روزه……………………………………………………………………………………………………………. 113
3-3. زکات………………………………………………………………………………………………………….. 115
3-4. دین (قرض)…………………………………………………………………………………………………. 119
3-5. حج……………………………………………………………………………………………………………… 120
3-6. جهاد……………………………………………………………………………………………………………. 123
3-7. امر به معروف و نهی از منکر…………………………………………………………………………… 125
3-8. رعایت حدود الهی……………………………………………………………………………………….. 126
نتیجه……………………………………………………………………………………………………………………. 128
فهرست منابع و مآخذ …………………………………………………………………………………………… 129
کتابنامه ……………………………………………………………………………………………………………….130
«یا غایَة امالِ الْمُحِّبینَ، اَسْئَلُکَ حُبَّکَ وَ حُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلَّ عَمَلِ یُوصِلُنی اِلی قُرْبِکَ وَ اَنْ تَجْعَلَکَ اَحَبَّ اِلَیَّ سواکَ.
ای انتهای آرزوی دوستان از تو خواستارم، محبت خودت و محبت آنکه ترا دوست می دارد و دوست داشتن هر عملی را که مرا به قربت رساند و اینکه قرار دهد تورا محبوبتر بمن از آنچه غیرتوست.»[1]
«او فرزند حسین بن علی(ع) سومین امام شیعیان جهان، مادرش شهربانویه و مشهورترین لقبش زین العابدین و سجّاد است. امام سجّاد (ع) در سال سی و هشت قمری دیده به جهان گشود و دوران کودکی خود را در شهر مدینه سپری کرد. حدود دوسال از خلافت جدش امیر مومنان (ع) را درک نمود و پس از آن مدت ده سال شاهد حوادث دوران امامت عموی خویش امام مجتبی (ع) بود. و پس از شهادت امام مجتبی (ع) در سال پنجاه هجری به مدت ده سال در دوران امامت پدرش حسین بن علی (ع) که در اوج قدرت معاویه در ستیز و مبارز با او بود در کنار حضرت قرار داشت. در محرم سال شصت و یک هجری درجریان قیام و شهادت پدر(ع) درسرزمین کربلا حضور یافت. پس از فاجعه کربلا بود که حضرت عهده دار رهبری و هدایت امت گردید و در آغاز این راه که همراه دیگر اسیران اردوگاه حسینی به اسیری به کوفه و شام برده شد، سرپرست و تکیه گاه اسیران در کوران مصائب و گرفتاریها بود و با سخنرانیهای آتشین خود ضمن رسوائی یزید و حکومت وی به معرفی خود و طریق هدایت پرداخت.»[2]
اما در دوران امامت خویش بدلیل وجود خلفای ظالم و ستمگر، فرصت و مجالی چون صادقین برای تبلیغ راه هدایت نیافت، لذا سیره هدایتی این امام بزرگوار بیشتر از طریق دعاها و مناجاتها و سخنان ایشان به جهان بشریت ارائه شده است. امام شاهد بود که تمام ارزشهای اخلاقی و دینی از ناحیه حکومت اموی در حال نابود شدن است. این بود که به اصلاح جامعه و تهذیب اخلاق اجتماعی آن پرداخت و نفوس بیمار مردمی را که به پیروی از امرای خود تسلیم شهوات و هواهای نفسانی شده بودند با فضائل اخلاقی و کرامات برجسته خود معالجه نمود.