یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود تحقیق تاریخچه صنعت نساجی

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق تاریخچه صنعت نساجی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تاریخچه صنعت نساجی


دانلود تحقیق تاریخچه صنعت نساجی

 

تعداد صفحات : 48 صفحه          -         

قالب بندی : word                   

 

 

 

تاریخچه صنعت نساجی :

بافتن و دوختن تن پوش از جمله نیازهای نخستین بشر بوده است، ولی این که در چه زمانی تن پوش گیاهی و سود جستن از پوست نباتات و حیوانات برای پوشش بدن، به صورت تن پوش پارچه ای درآمده و بشر پیروز به فراگرفتن فن بافندگی شده است به درستی روشن نیست. در فلات ایران همراه با دیرینه ترین نشان های زندگی بشر، نشانه ها و ابزارهایی از فن بافندگی به دست آمده که می رساند از چندین هزار سال پیش، تیره های ایران باستان، با فن ریسندگی و بافندگی آشنایی داشته اند. گیرشمن می نویسد: «شمار شایان نگرش، چنبره های دوک که از گل رس یا از سنگ ساخته شده، در سیالک کاشان، نشان آن است که انسان قدیم، مبادی صنعت بافندگی را می شناخته است.» ایرانیان باستان، رفته رفته در صنعت ریسندگی و بافندگی چیرگی یافتند، به گونه ای که در روزگار پیشدادیان و پیش از آنها به پارچه بافی دست یافته و پارچه های رنگارنگ و زیبایی می بافتند ( در مرز 12000 سال پیش). در روزگار مادها این صنعت پرارزش، خود دانشی را برپا می کرده است، زیرا در روزگار مادها، پارچه و پوشش های گوناگون علفی، پوستی و پشمی، چه از دیدگاه جنس و مواد نخستین آن و چه از دیدگاه رنگ آمیزی و نقش و نگار، دریافت و طرح پدیدار بوده است. مادها در بافندگی پشم، کتان و دیگر الیاف گیاهی را به کار برده و از پشم علاوه بر ریسندگی و ساختن نخ و پارچه های پشمی به وسیله مالیدن آن، نمدهایی بسیار خوب می ساختند و از نمد گونه های تن پوش، از جمله کلاه درست می کنند. هرودت از تن پوش های مادی چنین یاد می کند و می گوید: «کلاهی نمدین که خوب مالیده بودند و آن را (تیار) می گفتند، بر سر، قبایی آستین دار رنگارنگ در بر، زرهی که چنبره های آهنین آن به فلس های ماهی همانند بود بر تن، شلواری که ساق پاها را می پوشانید در پا ...» ساختن نمد به روشی که هنوز در ایران ساخته می شود، پیشینه ای بس دیرینه دارد و از روزگاران بسیار دور، این فن در ایران باستان رواج داشته است تا در روزگار مادها، که علاوه بر سود جستن از نمد، برای ساختن کلاه، فرش و پوشش های دیگر از آن بهره ور می شدند و به ویژه در ساختن زین اسب، از آن سود می جستند. از شکل و ساختمان ابزار و وسایل پارچه بافی در ایران باستان که پدیدار بوده، افسوس که نمونه ای از آنها به دست نیامده است، ولی از گونه های لباس مادها و هخامنشیان و ساسانیان که در نقش های تخت جمشید و کرانه های دیگر دیده شده، این گفتار آشکار می گردد که صنعت پارچه بافی در یاران باستان راه های پیشرفت خود را می پیموده است، به گونه ای که اندک اندک به گوناگونی رنگ ها و گونه های بافت پارچه افزوده شده و پارچه های گوناگون، خشن و نرم و نیز ابریشمی بافته می شده است، تن پوش های گوناگون که جایگاهداران و کارگزاران بزرگ می پوشیدند، نمودار پیشرفت و گسترش این صنعت می باشد. این سیر پیشرفت در صنعت بافندگی و پارچه بافی نشانگر آن است که ایرانیان دانش و آگاهی های خویش را در بافندگی، رفته رفته به فرزندان خویش می آموختند و آن اندازه پیشرفت کرده بودند که گونه هایی از این پارچه ها را به انگیزه بسیار خوب بودن و زیبایی ویژه به خود، در کشورهای همسایه و سرزمین های دیگر، خریداران بسیار داشته است. ایرانیان در روزگار باستان، بیشتر پارچه های مورد نیاز خانواده را در خانه می ساختند، پس هر خانواده در خانه خود، ابزار و دستگاه ریسندگی و بافندگی داشته و زنان همه گروه ها، پوشاک مورد نیاز خانواده را خود تهیه می کردند و کمتر زنی بوده است که از ریسندگی و بافندگی سررشته نداشته باشد. امروزه هم در شهرستان و دیه ها و روستاهای ایران، خانواده ها، از راه صنایع دستی ساده به بافتن گونه های پارچه و فرش با روش باستان سرگرم هستند. در ایران باستان، دانش فنون بافندگی و دوزندگی علاوه بر کنار کردن نیازمندی های خانواده، جزو شخصیت زن ایرانی بوده است و زنان خانواده های بزرگان نیز گرچه به آن نیازی نداشتند، برای سرگرمی و هنرنمایی و ابراز دلبستگی به شوهر و فرزندان، دوزندگی و بافندگی را از همان خردسالی فرا می گرفتند، تا آنجا که ملکه آمیس تریس زن خشایارشا هم، با این که از همان آغاز کودکی و فراگیری بافندگی که شاید نیازی هم به آن نداشته، از دیدگاه نشان دادن ذوق و نشانه کمال برای این آهنگ که بانویی با شخصیت و هنرمند است، به آن دست برده بود و برای شاه نیز با دست خود، پارچه بافته و لباس می دوخته است، آیا می توان گمان کرد، کردار ملکه ها وزنان باشخصیت ایران قدیم برای بانوان ایرانی سرمشق نبوده و زنان برای پیروی از کارهای آمیس تریس ها و همچشمی در ابراز هنرمندی و وانمود نمودن به کدبانویی، کوشش در بافندگی نداشته اند؟ صنعت پارچه بافی از روزگار هخامنشیان وارد دوران تازه ای می شود، بدین معنی که پارچه های ظریف و گرانبهایی که در ساختن و بافتن آنها، پایانه هنر و ذوق را به کار می برده اند، ساخته می شد. در نشریه یونسکو (ایرانشهر) درباره بافندگی و پارچه بافی روزگار هخامنشی چنین آورده شده است:«پارچه بافی ایران در روزگار هخامنشی به ویژه در زمینه بافت پارچه های پشمی نرم و بسیار خوب، نامور بوده و شاهان هخامنشی به داشتن لباس های گرانبها نامبردار بوده اند... وقتی اسکندر مقدونی به دیدن آرامگاه کوروش رفت، دید که تابوت طلایی آن پادشاه از پارچه و فرش های ظریف و قشنگی پوشیده شده است.» بنابراین همچنان که فرآورده های هر پیشه و صنعتی نشان دهنده هنر و دانش تیره های مردم در دوره های گوناگون تمدن است، باید گفت که آموزش صنعت پارچه بافی و بافندگی در روزگار هخامنشی جنبه آغازین نداشته و گسترش آگاهی ها و دانش آنان در این باره، آموزش هایی را در سطح بالا، پذیرا بوده است. بهره و نتیجه دانش و چیرگی هخامنشیان در پارچه بافی و ساختن بافته های گوناگون که تنها به وسیله آموزش و پرورش استادان چیره دست، می توان بر آن دست یافت. تا آن اندازه شایان نگرش بوده است که برخی از نویسندگان می گویند: «نخستین ملتی که صنایع پارچه بافی و بافندگی آن هر چند گز به هزار تومان می ارزید، ایران هخامنشی بود، از جمله دست آوردهای جنگی اسکندر در شوش، یک تخته قالی مخملی بود که یک صد و نود سال از عمرش می گذشت، ولی رونق و رنگ و رویش نیز شالوده اش، فرقی نکرده بود و پنج هزار تالانت طلا ارزشیابی شد. (ایران نامه شوشتری) علاوه بر آموزش های مربوط به صنعت پارچه بافی و بافندگی و آموزش، آگاهی های نظری و آموزش عملی فنون لازم، در ایران باستان، آموزش و تربیت شاگردانی برای بافتن فرش های پشمی و ابریشمی گرانبها معمول بوده است. آموزش هنر قالی بافی به ویژه قالی های ابریشمی، بسیار دشوار و به کار بردن دقت فراوان و دردسر بسیار است و استادان زمان هخامنشی کلاس های ویژه ای برای آموختن به نوجوانان در کرانه های گوناگون برپا کرده بودند. از فرش های بسیار کهن ایران، در موزه ها و کوشک های جهان چون: موزه واتیکان، کوشک مترنیخ در چک اسلواکی موزه های روسیه و کشورهای اروپا و امریکا پدیدار است. در کاوش های پسین، چند تخته فرش از روزگاران ایران باستان که از دیدگاه نقش، همانند فرش های هخامنشی است، ولی از دیدگاه دیرینگی، گویا از سده های خیلی پیش از آن است، در کوهستان آلتای در جنوب روسیه به دست آمده است. رودنکو باستان شناس روسی در دره پازیریک و کرانه های شمالی کوهستان آلتایی در جنوب روسیه، نزدیک مغولستان که به انگیزه سرمای بیش از اندازه، بیشتر سال یخبندان است، به چند تپه باستانی برخورد نمود و در کندوکاو این تپه ها پیروزی یافت، گورهایی از سکاها را پیدا کند. در این گورها، رودنکو به آلات و ابزار و وسایلی از ساکنان آن کرانه دست یافت که از همه مهمتر فرش و پارچه ای است که بر نشان یخبندان، سالم مانده است. گفته های رودنکو حاکی از این بود که این فرش، کار ایران و در کرانه های ماد، پارت یا پارس، در زمان هخامنشی بافته شده و از آن سده پنجم یا چهارم پیش از میلاد است. این فرش اکنون در موزه آرمیتاژ لنینگراد نگهداری می شود. پیدا شدن فرش مزبور گذشته از آنکه نشانه ای از پیشرفت فن قالی بافی از روزگار دیرین تا زمان هخامنشی است از دیدگاه آشنایی با این فن و چگونگی بافتن قالی در آن روزگار و آراستگی بافت و رنگ، دارای ارزش تاریخی بسیار می باشد. اگرچه نمونه های زیادی از قالی های هخامنشی و پیش از آن در دست نیست، ولی با توجه به نقش و طرح و بافت قالی پازیریک می توان گفت که در روزگار هخامنشیان گونه های فرش های زیبا و قالی ها را می بافتند و در کارگاه های قالی بافی، این پیشه و فن را به دیگران می آموختند، زیرا قالی پازیریک فرشی آغازین و ساده نیست، بلکه گذشته از طرح و رنگ و نقشه آن که با تصاویری چند، زنان روزگار هخامنشی را نشان می دهد، بافتی استادانه هم دارد و نشان می دهد که بافندگان آن از آزمودگی و آموخته های نیاکان خود، سود جسته و در نتیجه آموزش های گوناگون در این پیشه چیرگی یافته اند. در روزگار اشکانیان به انگیزه پیوندهای بازرگانی و رونق داد و ستد با کشورهای همسایه از جمله ورود ابریشم طبیعی از چین، صنعت بافندگی به ویژه بافته های ابریشمی پیشرفت بسیار نمود. تن پوش های زنان و مردان پارتی با نقش و نگارهای گوناگون و زیور آلات رنگارنگ، نشان می دهد که در بافتن پارچه و پوشاک پایانه دقت و چیرگی را به کار می برده اند. گونه های تن پوش از دیدگاه دوخت و شکل و رنگ و آراستگی نقش و نگار آنها روشن می سازد که هنر و صنعت بافندگی در دوره اشکانیان، آموزش داده می شده و بافندگان و دوزندگان پارچه های رنگین و گرانبها، دوره های آموزشی ویژه ای می گذرانده اند، زیرا اگر ابزاری بسنده برای بافندگی و همچنین آموزش های نظری و عملی پارچه بافی این روزگار نبود، هرگز این همه پارچه ها و تن پوش های رنگارنگ و گوناگون بافته نمی شد. در کرانه گرمی مشکین شهر در آذربایجان خاوری ضمن کندوکاو، گورهایی از روزگار اشکانی پیدا شده که درون آنها نشانه هایی از آن روزگار به دست آمده و از جمله این نشانه ها ، پاره ای پارچه می باشد. پارچه پیدا شده، بخشی از لباس مرده است و آنچه که بازمانده بیش از بیست سانتی متر نیست، ولی همین اندازه پارچه، خود نمونه ای بسیار مهم است. این پارچه که امروزه در موزه تهران نگهداری می گردد، پس از تخته فرش هخامنشی پازیریک، کهن ترین و زیباترین پارچه نقش و نگاردار و رنگین جهان است و از دیدگاه باستان شناسی شایان اهمیتی فراوان بوده. این پارچه جای بین پارچه هخامنشی و پارچه های ساسانی را پر می کند. نمونه های زیادی از پارچه های ساسانی در موزه ها پدیدار است، ولی از پارچه های ساخت اشکانی، جز پاره مزبور به دست نیامده است. در روزگار ساسانیان صنعت پارچه بافی در زمینه ساخت پارچه های زربفت و قلابدوزی با   پروژه های بسیار خوب و شایان نگرش، پیشرفت بسیاری نمود. کارخانه های ریسندگی و بافندگی ایرانی ناموری به سزا داشت و گونه های پارچه های زربافت و تن پوش های ابریشم که به کرانه های دیگر برده می شد، می ساختند. در این روزگار بافندگی نه تنها در بیشتر خانواده ها معمول بود، بلکه مراکز بزرگ ویژه هنر بافندگی پدیدار شد و با تولید بسیاری از گونه های پارچه ها، خواست های مردم را برآورده می کرد. بافته های ایران نه تنها در روم، بلکه در اروپا تا مرزهای گل خریداری داشته و شمار شصت پاره از پارچه های گرانبهای آن روزگار در موزه های بزرگ جهان چون: موزه آرمیتاژ لنینگراد و موزه برلن و موزه آلبرت ویکتوریا در لندن پیدایی دارد. قالی بافی در روزگار ساسانی همراه با دیگر رشته های بافندگی پیشرفتی شگرف نموده است و می توان گفت که زیبا ترین زیباترین قالی های جهان از آن این روزگار است. ثعالبی می گوید: تخت طاقدیس خسرو پرویز، از چهار قالی زربافت مرواریددوز و یاقوت نشان پوشیده بود و هریک از این فرش ها فصلی از سال را نشان می داد. قالی بزرگی را که در تالار باریکی از کوشک های شاهی تیسفون بوده و وهاری خسرو (بهار کسری) نام داشته و یا بنا به گفته بلعمی، آن را فرش زمستانی می گفته اند از همان جنس زربفت بوده است. این فرش که شصت ارش درازا و شصت ارش پهنا داشته، در فصل زمستان دیدگاه های بهاری در برابر شاه می گسترده است. در متن آن خیابان ها و جدول های آب ساخته بودند، جوی ها از میان باغی خرم می گذشت، که کشتزارها و باغچه های پر میوه و سبزی آن را فراگرفته بودند. شاخ و برگ این درختان از زر و سیم گوهرهای رنگارنگ بود. این فرش ها که گفته شده تنها یک تخته بوده که هر گوشه آن یک فصل را نشان می داد. به هر حال این فرش ها یا فرش، هنگام چپاول دربار ساسانیان به دست اعراب یورشی افتاد و آن را پاره پاره نموده بین بزرگان و سران لشکری بخش کردند. گسترش آموزش هنر بافندگی و پارچه بافی در روزگار ساسانی، امکان به کار بردن نخ های زرین و سیمین را در پارچه و فرش فراهم می سازد و ذهن آفریننده و بافنده پارچه و قالی ایرانی را به عرضه داشت پارچه و فرش

هایی می نمایاند که دارای ارزش هنری بسیار بوده است. پیدایی هنر و بافندگی انگیزه ای برنده بر پیدایی دانش شیمی، رنگ شناسی، نبات شناسی (بوتانیک)، پزشکی، دامپزشکی، نقاشی و جز آنهاست.

 

الیاف

الیاف (فیبر یا فایبر) به معنی رشته است و چند کاربرد دارد:

1-الیاف غذایی (فیبر غذایی)

2-الیاف (نساجی) که خود چند دسته است:

الیاف نساجی طبیعی

کرک (الیاف)

الیاف نساجی مصنوعی

3-فایبر گلاس

4-فیبر نوری

الیاف نساجی طبیعی

الیافی هستند که از طبیعت و بدون نیاز به تغییری کلی در ماهیت و یا شکل آن بدست می‌آیند.

الیاف زیر از الیاف طبیعی هستند:

1-پنبه  2-پشم  3-ابریشم  4-کنف  5-چتایی  6-شاه‌دانه

کاربرد الیاف طبیعی:

1- تولید نخ

2- تولید منسوجات / پارچه‌های بی بافت

الیاف نساجی مصنوعی به گروهی از الیاف نساجی گفته می‌شود که توسط روشهای خاص تولیدی و بصورت مصنوعی تولید می‌شوند و بطور معمول در طبیعت وجود ندارند ولی ممکن است ریشه طبیعی داشته یاشند.

 

الیاف نساجی مصنوعی:

1- الیاف سلولز                                                

2- الیاف استات سلولز

3- الیاف ویسکوز

4- الیاف اکریلیک

5- الیاف پلی پروپیلن

6- الیاف پلی‌آمید (نایلون)

7- الیاف پلی استر

8- پلی‌وینیل الکل

9- پلی اتیلن

                                  الیاف پلی استر

الیاف پلی‌استر (کدهای PET یا PES) الیاف مصنوعی حاصل از دی‌متیل ترفتالات (DMT) یا اسید ترفتالیک و اتیلن گلیکون (الیاف پلی استر استاندارد یا نوع تجاری تریلن ٰterylene) و یا از 1 و 4 در متیلول سیکلوهگزان (نوع وستان (vestan) و یا کودل (kodel) که به روش ذوب‌ریسی تولید می‌شوند. تولید انبوه این الیاف از سال 1945 آغاز شد و امروزه این لیف با تولید جهانی 21 میلیون تن در سال 2002 بیشترین سهم تولید را در بین الیاف به خود اختصاص داده است. خصوصیات: دانسیته g/cm3 1.38 ، نیرو تاحد پارگی بسیار زیاد،‌الااستیسیته خوب، مقاومت سایشی، ثبات بسیار خوب نوری،‌مقاومت در برابر اسیدهای معدنی و آلی بالا. الیاف پلی‌استر ضد چروک و نمدی شدن بوده و جمع نمی‌شوند، به راحتی شستشو و به سرعت خشک می‌شوند. حالات قابل عرضه: نخ‌های فیلامنتی،‌الیاف مقطع (قابل اختلاط با پشم،‌پنبه، و نوع قابل استفاده در فرش) دسته الیاف،‌الیاف لایی،‌تک فیلامنت‌ها و پارچه‌های اسپان باند و انواع الیاف میان‌تهی الیاف هالو (Hollow fiber) و الیاف دوجزئی

نخ

نخ به رشته‌های باریک و بلندی گفته می‌شود که با روش‌های ریسندگی و از در کنار هم قرار گرفتن الیاف بوجود می‌آید و کاربرد‌های مختلف در صنایع نساجی دارد.

کاربرد‌های نخ در صنایع نساجی:

دوخت: نخ جهت اتصال دو تکه پارچه بکار می‌رود.

تولید پارچه: نخ جزو اصلی و عموماً تنها جز تشکیل دهنده پارچه‌ است

 

                                       ریسندگی

تبدیل الیاف به نخ ، ریسندگی نامیده می‌شود. انسان از هزاران سال پیش به این موضوع پی برده بود که اگر دسته‌ای از الیاف را با کشش دادن، موازی کرده و آن را تاب دهد فشار و اصطکاک سطحی بوجود آمده بین الیاف، باعث درگیری آنها به یکدیگر شده و رشته ای مقاومتر را تشکیل می دهند که همان نخ است. این عمل اساس تبدیل الیاف به نخ است که ریسندگی نامیده می شود.

ریسندگی بر سه اصل استوار است:

کشش دادن و موازی کردن الیاف

تاب دادن

پیچیدن و تولید نخ

اختراع ماشین‌های ریسندگی، در این زمینه باعث افزایش سرعت تولید و کاهش هزینه و همچنین باعث افزایش مرغوبیت تولیدات شده‌است . روشن است که ماشینهای به کار گرفته شده در ریسندگی، بسته به نوع نخی که تولید می‌کنند ، کاملاً باهم متفاوت اند. به عنوان مثال، ماشین‌هایی که برای تولید نخهای پنبه‌ای مورد استفاده قرار میگیرند قادر به تولید نخ‌های از جنس پشم یا ابریشم نیستند. از این جهت سیستم ماشین‌های ریسندگی ، یا به اصطلاح خط ریسندگی ، کاملاً به نوع نخ تولیدی بستگی دارد

رشته ی مهندسی نساجی:
گرایش‌ تکنولوژی‌ نساجی: دانشجوی‌ تکنولوژی‌ نساجی‌ نحوه‌ تولید نخ‌، پارچه‌، قالی‌ و موکت‌ را مطالعه‌ کرده‌ و آموزش‌ می‌بیند و تا حدودی‌ با طراحی‌ ماشین‌آلات‌ نساجی‌ و قطعات‌ مختلف‌ آنها آشنا می‌گردد. همچنین با شیوه‌های‌ ریسندگی‌ نخ‌ها، مقدمات‌ بافندگی‌ و بافندگی‌ آشنا می‌شود و برای‌ شناخت‌ دستگاه‌های‌ نساجی‌ دروسی‌ درارتباط‌ با علم‌ مکانیک‌ می‌گذراند.
درس‌های‌ این‌ رشته‌ در طول‌ تحصیل‌ :
دروس‌ مشترک‌ در‌ گرایش‌های‌ مختلف‌ مهندسی‌ نساجی‌:
ریاضی‌ عمومی‌، فیزیک‌ عمومی‌، شیمی‌ عمومی‌، برنامه‌نویسی‌ کامپیوتر، معادلات‌ دیفرانسیل‌، آمار و احتمالات‌ مهندسی‌، محاسبات عددی.


 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تاریخچه صنعت نساجی
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.