یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

روند تاریخی ادبیات و فرهنگ

اختصاصی از یارا فایل روند تاریخی ادبیات و فرهنگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بخش اول

درس اول :

عصر حافظ ( دوران شکوه و شکست )

تاثیر حمله مغول و تاتار درزمینه های فکری و فرهنگی

 

1. پریشانی اندیشه 2. سستی بنیان های فلسفی

3. رواج خرافات 4. دل سپاری قضا و قدر

5. بی توجهی به دنیا

تاثیر حمله مغول درادبیات و ذوق ایرانیان

1. رواج و اژه های مغولی 2. دل مردگی و بی سرانجامی

3. پژمردگی ذوق ها و عواطف شاعران

تاثیر حمله مغول در مذهب و عقاید با وجود بی تعصبی و بی عقیدگی برخی ایلخانان

گسترش و تبلیغ مذهب زرتشتیان و مسیحیان

گسترش مذهب شیعه و تشکیل حکومت محلی آن ها مثل سربداران در خراسان – مر عشیان در مازندران

ارزنده ترین آثار هنر اسلامی 1. شاهنامه بایسنقری (بطور کامل )

عصر مغول 2. برگهای از قرآن بایسنقری در کتابخانه آستان قدس

شبه قاره هند

آسیای صغیر

مراکز ادبی عصر حافظ آذربایجان

اصفهان

فلات مرکزی ایران

پارس

موضوع عمومی شعر در عصر حافظ :

ضعف قصیده ( حمد و نعت و منقبت ، شکایت مسائ اجتماعی .....)

ابتکار در دو زمینه

الف ) تقلید از شیوه و سبک استادان پیش

تقلید به دو صورت ب) جوابگویی اشعار مشهور با همان وزن و قافیه

داستانسرایی به تقلید از : نظامی

در قصاید : خاقانی – اموزی – جمال الدین

در غزل : سعدی – امیر خسرو – ظهیر

بهترین تقلید ها از : عبید زاکانی – حافظ

سرودن منظومه حماسی : به تقلید از شاهنامه فردوسی

ضعیف تر شدن محتوا

9. شعر از نظر محتوا دور شدن از پختگی عصر مولوی و سعدی

رواج ساقی نامه – معما – ماده تاریخ

عبید زاکانی

10. رواج طنز اجتماعی سبماق اطعمه

حافظ

1.تباهی زبان شعر هم در لفظ و هم درساخت و کلام

11. زبان شعر عصر حافظ : 2. گسترش و عمومیت یافتن شعر و ادب در کوچه و بازار

3.وجود عرفان و ر غبت شاعران به طرح مسائل اجتماعی و حافظ باعث نجات زبان و فرهنگ فارسی شد.

فخرالدین عراقی : ( عارفی از سلسله سوختگان )

قرن 7 قبل از حمله مغول نام :ابراهیم محل تولد : روستای کمجان از فراهان نسبتها : همادنی – فراهانی – عراقی ( سکونت درعراق عجم )

آشنایی او با آثار محی الدین عربی از طریق صدالدین قونوی درقونیه : آشنایی با مولوی

آثار :

دیوان : 5 هزار بیت – قالبهای قصیده ، از همه بیشتر غزل ، مثنوی ، ترانه و قطعه

عشاق نامه : ده نامه : قالب مثنوی و غزل به وزن حدیقه سنایی – شاعر هر فصل را با مبحث عرفانی آغاز و با تمثیل و حکایت به پایان می برد.

لمعات : نثر ونظم – موضوع عرفان وسیر وسلوک عارفانه مهم ترین شرح برآن : اشعه اللمعات از جامی

شعر و نثر عراقی : گرم و دلپذیر کلام : ساده و استوار مثنوی و قصاید بیشتر رنگ حکمت و تحقیق و غزل شور و نشاط عارفانه

درس دوم

خواجوی کرمانی ( تحل بند شاعران ) قرن (8)

سعدی خواجو حافظ

- از بزرگان : خراجگان کرمان

- تخلص شعری او : خواجو

- تخلص تحل بند شاعران : به دلیل هنرنمایی در شعر

- شاعر معاصر او : حافظ صنایع الکمال

1. دیوان : قصاید غزلیات ، قطعات ، ترجیع و رباعیات ( 2 بخش ) بدایع الجمال

سام نامه همای و همایون گل ونوروز

آثار 2. شش مثنوی روفته الانوار کمال نامه گوهر نامه

- رساله اللبادیه : مناظره نی و بوریا

3.آثار منثور : ( 3 مناظره ) : نثر مزین و آمیخته به شعر - سبع المثانی : مناظره شمشیر وقلم

- شمس و سحاب

شعر و عرفان خواجو :

- قصاید : توحید و نعت و منقبت زهد و پند

- قطعات : مسائل اجتماعی و انتقادی

- قصیده به تقلید از سنایی در غزل از سعدی

 

درحماسه از فردوسی داستان غنایی از نظامی

ابن یمین (قطعه سرایی فارسی )

- شاعر شیعه مذهب عصر سربداران - تولد : قریه فریوممد جرین خراسان

- مردی قانع و گوشه گیر و دهقان پیشه - هنر او : خلث قطعات مشتمل بر پند و اندرز

موضوع قصیده : مدح و منقبت امامان شیعه

موضوع غزل : عشق و دلدادگی

- در شعر او قناعت پیشگی و بی اعتمادی دنیا تاکید شده

سیف فرغانی ( انتقاد اجتماعی )

- نیمه اول قرن 7 همزمان حمله مغول

تولد : فذغانه در ماوراء النهر علت شهرت

مولانه : مقالات نداشته

شاعران معاصر

سعدی : ستایش او و مکاتبه با او

فکر وشعر او

1. سبک شاعری : خراسانی هم در لفظ و هم در ساخت و دیدگاه

2. قصاید او به تقلید : رودکی ، انوری ، خاقانی ، سنایی ، عطار و کمال

3. ردیف های دشوار و هنرنمایی شاعرانه

4. غزل او در جواب سعدی

5. قالب قصیده را برای بیان انتقادهای کوبنده و طرح دیدگاههای اجتماعی و اخلاقی می سرود.

- عشق به امامان شیعه بخصوص امام حسین (ع) و رثای شهیدان کربلا

عبید زاکانی ( شیخ طبعی آگاه) قرن (8)

تولد : قزوین لقب زاکانی : از خاندان زاکانیان ( از اعراب بنی خفاجه ) بود آل اینجو و آل مظفر رامدح می کرد. هنر عبد : نکته یابی و انتقاد های ظریف اجتماعی

شیوه شاعری :

سخنان طنز آمیز او خنده آور ورکیک و اصطلاح جویانه و خیر خواهانه

چهراه ادبی ممتاز او در آثار طنز آمیز او ( نظم و نثر )

زبن تلخ و گزنده طنز آمیز او نشاندهنده شدت فساد اخلاق آن زمان

هزلیات او به شیوه سعدی و سوزنی ( قرن 6) است.

آثار او:

1. جدی : دیوان قصیده و غزل ترجیع و ترکیب رباعیات و مثنوی عشاق نامه : 3 هزار بیت

1. نظم : موش و گربه ( اثری سیاسی : زیرا دربیان حال ابواسحاق اینجو در برابر

2. طنز : مبارزالدین محمد فرمانروای کرمان ) حکایتی تمثیلی در انتقاد از اوضاع جامعه

2.نثر : اخلاق الاشراف – صد پند – رساله دلگشا – رساله تصریفات

درس سوم حافظ ( رند فرزانه شیراز )

نام : خواجه شمس الدین محمد شیرازی : حافظ

لقب : لسان الغیب

علت فال گرفتن از دیوان حافظ : آشنایی او با علوم قرآنی ( مثل قرائت ، تفسیر ، کلام و فلسفه )

در دربار ابواسحاق اینجو ، شاه شجاع مظفری و حاجی قوام الدین

1. شاه شیخ ابواسحاق : با او به حرمت رفتار می کرد .

پادشاهان معاصر 2. امیر مبارزالدین محمد : با تعصب و خشونت رفتار می کرد . ( غزل هایی در مبارزه با او و ریاکاری او او را «محتسب» خوانده

شیوه شاعری :

1. شاعری غزلسرا ( سعدی ، کمال ، سلمان ، خواجو )

2. اورا خاتم شعرای ایران می دانند : زیرا غزل را به کمال رسانده و بعد از او زبان فارسی رو به انحطاط و زوال است .


دانلود با لینک مستقیم


روند تاریخی ادبیات و فرهنگ

مقاله در مورد ادبیات و پیشینه تحقیق

اختصاصی از یارا فایل مقاله در مورد ادبیات و پیشینه تحقیق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

ادبیات و پیشینه تحقیق :

نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین پیشرفت تحصیلی مدارس شبانه روزی دولتی و غیر دولتی و خودپندارة توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).

   بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7 و همکاران، 1990 به نقل از میرعلی یاری، 1379).

الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر خودپنداره اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .

1ـ  ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، 1973؛ کلی 1954) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای خودپنداره تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریة خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان  مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از خودپنداره توانایی اش داشته باشد، پیشرفت تحصیلی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد، 1380).

الف و ب به یک روش تعاملی (تقابلی) بر یکدیگر تأثیر می گذارند: دو فرایندی که در بالا شرح داده شد، لزوماً باهمدیگر در تناقض نیستند.مارش (1984) یک مدل تعادل سازی پویا را مطرح می کند که مطابق آن پیشرفت تحصیلی، خودپنداره و اسناد به خویشتن در یک شبکه از روابط متقابل درهم تنیده شده اند. هم چنین تغییر در یکی از آنها منجر به تغییر در دیگری، به منظور برقراری مجدد تعادل می شود. بنابراین، پیشرفت تحصیلی و خودپنداره به یک روش تقابلی در یکدیگر تأثیر می گذارند (بیابانگرد، 1380).

2ـ  الف و ب معلول ج هستند: ماروگاما1 و همکاران (1981) بیان می  کنند که علت سومی (برای مثال توانایی یا حمایت اجتماعی) بر پیشرفت تحصیلی و خودپنداره مؤثر است. ممکن است خودپندارة توانایی و عزت نفس (هر دو) از طریق تجارب غیر تحصیلی مرتبط با توانایی، و یا متغیر سوم دیگری، تحت تأثیر قرار گرفته باشند. بنابراین به صورت نظری الگوهای مختلف علّی را می توان مطرح کرد که واقعاً هم وجود دارند. با این حال، چندین مطالعه آزمایشی انجام شده است که روابط علّی میان پیشرفت تحصیلی و خودپنداره را مورد آزمون قرار داده است . در یک مطالعه طولی که مشتمل بر چهار گروه بود، ماروگاما و همکاران (1988) پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را در سنین 9، 12، 15 سالگی و عزت نفس کلی آن ها را در سن 12 سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند. متغیرهای کنترل کننده، طبقه اجتماعی و توانایی در سن 7سالگی مورد اندازه گیری قرار گرفت .آنها هیچ گونه مدارکی دال بر اینکه پیشرفت تحصیلی وعزت نفس رابطه علّی با یکدیگر دارند، نیافتند و متغیر سومی را ( برای مثال طبقه اجتماعی و توانایی)، به عنوان علت پیشرفت تحصیلی و عزت نفس بیان می کنند. پتیبوم2 و همکاران (1986) با تجزیه و تحلیل داده های یک نمونه بزرگ از دانش آموزان دبیرستان و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی در فاصله 2 سال دریافتند که هیچ گونه شواهدی مبنی بر اینکه عملکرد یک متغیر، نسبت به متغیرهای دیگر برجسته تر است، وجود ندارد. آن ها دو توضیح احتمالی در این مورد مطرح می کنند، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی ممکن است معلول یک متغیر سوم باشند یا اینکه هر  دو متغیر به یک سبک چرخه ای تأثیر یکسانی بر یکدیگر دارند.

    در بعضی مطالعات گزارش شده که خودپنداره توانایی بر پیشرفت تحصیلی، برتری علّی دارد. در مطالعات دیگری محققان به نتیجه متضاد با این نظریه رسیده اند. خلاصه اینکه، تحقیقات آزمایشی اجازة هیچ گونه نتیجه گیری با ثباتی را در مورد ترتیب علّی خودپنداره و پیشرفت تحصیلی نمی دهد. این همان نتیجه گیری است که به توسط بیرن1 (1984، 1988) در دو مطالعه بزرگ بیان شده است. علاوه بر این، روابط بین این دو مفهوم ممکن است ناشی از مشکلات روش شناختی، سن، تعریف خودپنداره و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی باشد ( هانسفورد، 1982). بر اساس زمینه های نظری هر کدام از متغیرهای پیشرفت تحصیلی و خودپنداره توانایی بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.

    پرسش مهم برای پژوهش عبارت از این است که آیا می توان اثرات هر یک از متغیرهای مذکور و متغیری را که بهترین پیش بینی کننده برای دیگری باشد، تعیین و شناسایی کرد؟ به دنبال این  نظر، شاولسون2 و بیرن (1984)، الگوی برتری علّی و ملاکهای آزمون آن را تعیین نمودند. بر اساس این الگو خودپندارة افراد به تدریج تحت تأثیر اعمال، موفقیت ها و ارزشیابی ها در موقعیت های خاص قرار گرفته، و عزت نفس کلی از خود پنداره های افراد در زمینه های مختلف تأثیر می پذیرد. بنابراین حتی اگر پیشرفت تحصیلی، خودپنداره توانایی و عزت نفس کلی بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته باشند، جهت علّی غالب از پیشرفت در خودپندارة توانایی به عزت نفس کلی است (بیابانگرد ، 1380).

بررسی تحقیقات انجام شده در خارج از ایران

1ـ مطالعات دایلر1 (1954) نشان میدهد که پیشرفت تحصیلی بر سطح عزت نفس مؤثر است (به نقل از فتحی، 1382).

2ـ روزنبرگ2 (1956)، دریافت افرادی که عزت نفس کمی دارند، تمایل به کارهای اجتماعی ونقش های رهبری دارند. همچنین افراد با عزت نفس بالا، احساس مسئولیت تمرکز در کار، احساس امنیت و عدم وابستگی می نمایند (استاینر3 1952؛ اسمیت 1967؛ هوروکس4 وهمکاران ،1972 به نقل از یوسفی، 1374).

3ـ بیلز1 (1959) در پژوهش خود دریافت که پیشرفت تحصیلی بر سطح عزت نفس مؤثر است ( به نقل از فتحی، 1382) .

4ـ کوپر اسمیت2 (1959) در پژوهش خود به بررسی ارتباط بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی پرداخت و به این نتیجه دست یافت که عزت نفس با پیشرفت تحصیلی ارتباط مثبت دارد (به نقل از مفتاح، 1381).

5ـ وگوآن (1960) در تحقیق خود نشان داد که دانش آموزان موفق به ویژگی های اعتماد به نفس، خود باوری و برداشت از خود آراسته اند (به نقل از یوسفی، 1374).

6ـ شاو3 (1961) در تحقیق خود به توصیف ویژگی های دانش آموزان موفق وناموفق اشاره دارد. او در تحقیق خود نشان داد که دانش آموزان ناموفق از خودپنداره کمتری در مقایسه با دانش آموزان موفق برخوردارند و واجد رفتارهای نابالغانه هستند (به نقل از یوسفی، 1374).

7ـ فئیک (1962) در تحقیق خود دریافت که دختران وپسران با درجه بالای موفقیت به طور محسوسی از خود پنداره بالاتری نسبت به دختران وپسران با درجه موفقیت پایین تر، برخوردارند (فالز، 1967 به نقل از یوسفی، 1374).

8ـ کومبز (1963) دریافت، دانش آموزان ناموفق با نوعی احساس کمبود و کاستی درباره خود و دیگران مواجه هستند (به نقل از یوسفی، 1374).


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد ادبیات و پیشینه تحقیق

ادبیات (2)

اختصاصی از یارا فایل ادبیات (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

(‌مقدمه )

تعریف ادبیات

گذشته : مجموعه آثار مکتوب و بر جامانده

حال : شعر و نثر داستانی و نمایشی و نوشته های ادبی و شاعرانه

تعریف مکتب یا سبک ادبی : ابتکار در زبان و معانی و شیوه ی بیان

تعریف ادبیات مردمی فارسی : ادبیات عرفانی که با زندگی و فرهنگ مردم پیوند دارد .

درس اول

خط تصویری : کشیدن تصویر چیزها به دور از ظرافت برای انتقال مفهوم

مراحل خط ... خط تصویری .... علامت نویسی .... منفی نگاری .... الفبایی

اولین بار الفبا .... فنیقی ها : سه هزار سال قبل از میلاد

الفبا در ایران = چند صد سال قبل از میلاد ..... مارها .... به تقلید از فنیقی ها

( انواع خط )‌

دوره رواج

تعداد

حروف

جهت نوشتن

علا نامگذاری

میخی

اوستایی

پهلوی

باستان و هخامنشینان

اواخر ساسانی

اشکانیو ساسانی

36

44

22

چپ به راست

راست به چپ

راست به چپ

چون شکل حروف و وسیله نوشتن آن شبیه میخ است

خط نوشتن کتاب مذهبی اوستا

از ریشه پرثو = پهلو

از نام قوم اشکانی گرفته شده

بخش های اوستا : یسنا – یشتها – ویسپرد – وندیداد –خرده اوستا حاوی مناجاتها و ستایشها

تعریف زبان فارسی : زبان ایران پیش از اسلام

مراحل زبان

1- فارسی باستان : در زمان هخامنشی – نوشتن فرمانها و نامه های شاهان

شرقی شمالی

2- فارسی میانه : جنوبی

غربی شمالی : پهلوانیک

جنوبی : پارسی میانه

3-فارسی نو تحول فارسی از اسلام با تأثیر از زبان و دستور عربی

پیوستگی دوره سامانی با دوران اسلامی :

مهم ترین نوشته ها به فارسی میانه : خدای نامه

تأثیر خدای نامه

1- نوشتن سیرالملوک

2- شاهنامه ها شاهنامه منثور عبدالرزاق توسی منبع شاهنامه فردوسی

3- تاریخ نویسی

4- نوشتن کتابهای اخلاقی و آموزشی ، قابوسنامه – بحر الفواید – نصیحه الملوک – اخلاق ناصری

5- ادبیات داستانی : هزار افسان منشا هزار ویک شب – خسرو شیرین – هفت پیکر

تقسیم بندی دوره های تاریخ ادبیات بر اساس : شاخص های ادبی است .

شاخص های ادبی کسانی هستند که :

1-ویژگی های آثار ادبی گذشته بطور مستقل و کامل در آثار آنهاست .

2- به دلیل درک درست از مقتضیات اجتماعی و فرهنگی و .... به خلق آثار می پردازند .

3- در روزگار خود و بعد از خود مورد احترام یا بغض یا تقلید قرار می گیرند .

علت عدم هماهنگی دوره های ادبی با تقسیمات سیاسی و اجتماعی و جغرافیایی :

- سلسله های تاریخی و حوادث سیاسی فقط سیر تحول یک دوره تا دوره دیگر را کند یا تند می کند و با دوره های ادبی ارتباط مستقیم ندارند .

عصر پیش از رودکی

اوضاع سیاسی و اجتماعی

1- شکست ساسانیان از اعراب در جنگ فتح الفتوح (نهاوند) به دلیل نابسامانی اقتصادی و اجتماعی

2- دو قرن کشمکش مداوم در ایران

3-جنگ ایرانیان مخالف : به آفرید – المقفع – ابومسلم خراسانی

4-علاقه ایرنیان به یادگیری زبان عربی

5-تشکیل حکومتهای و نیمه مستقل و سامانی در شرق و شمال شرق

( درس دوم ) : پیشگامی ایرانیان

تأثیر اسلام بر ایرانیان به دلیل - فرهنگ نیرومند

- اندیشه استوار

- سیبویه فارسی : بزرگترین عالم علم نحو

- اخفش : شاگرد سیبویه و خلیل بن امر = واضع علم عروض (صاحب تحسین کتاب لغت فارسی )

علل تأثیر ایرانیان در نشر علوم انسانی

1-راه یافتن ایرانیان به دستگاه حکومت به ویژه در عصر عباسی

2- آشنایی قبلی ایرانیان با مسائل دینی و برخورد مذاهب و معتقدات عامل توجه مسلمانان به دانش های روزگار شد .

3-ترجمه علوم مختلف در فرهنگ ایران به زبان عربی باعث روحیه علمی مناسب با فرهنگ اسلامی شد .

(شعوبیه)

- به دلیل سیاست سخت گیرانه بنی امیه نسبت به ایرانیان ، آنها را بنده و فرودست می دانستند .

- چون اعراب زیر بار نرفتند ایرانیان مسأله برتری عجم بر عرب را مطرح کردند.

و در آثار خود به تحقیر اعراب پرداختند و همین گروه به شعوبیه معروف شدند .

در مخالفت با بنی امیه :‌

1- مختار ثقفی در سال 65 در کوفه – به خونخواهی حسین بن علی (ع) بر ضد امویان

2-ابومسلم خراسانی 129- برانداختن امویان و حکومت عباسیان

فارسی نو : (دری)

- کلمه دری = منسوب به در

- در اصطلاح : زبان دولتی دستگاه ساسانی

- دنباله پهلوی ساسانی و پهلوی اشکانی - ابندا در ایران رایج بوده

- بعد از اسلام در حکومتهای مستقل و نیمه مستقل خراسان و ماوراء النهر رسمیت یافت

- در امور اداری دربار و نوشتن آثار ادبی به کار می رفت

-پیش از رسمی شدن خط عربی بجای پهلوی در کتابهای اسلامی اشعار و جمله ها و ضرب المثل هایی از زبان دری با خط عربی است .

خط عربی

- قدیمی ترین کتاب به خط فارسی = الانبیه عن حقایق الادویه = اسدی توسی = 447 سال = در زمینه پزشکی

نخستین سخن سرایان فارسی


دانلود با لینک مستقیم


ادبیات (2)

رابطه سیاست و ادبیات

اختصاصی از یارا فایل رابطه سیاست و ادبیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

رابطه سیاست و ادبیات اشاره :1 -بحث‌ رابطه‌ سیاست‌ و ادبیات، بحث‌ جدیدی‌ نیست، بلکه‌ سابقه‌ آن‌ به‌ دوران‌ یونان‌ باستان، مخصوصاً آثار افلاطون، باز می‌گردد. در دوره‌های‌ بعد نیز، افرادی‌ همانند ژان‌ ژاک‌ روسو به‌ هر دو عرصه‌ توجه‌ داشتند. روسو در کنار نظرات‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ خود به‌ نگارش‌ رمان‌ نیز اقدام‌ کرد. برتراند راسل‌ و ژان‌پل‌ سارتر، به‌ عنوان‌ متفکران‌ دورهِ متأخر، در عین‌ ارائه‌ عقاید فلسفی‌ و سیاسی‌ - اجتماعی‌ خود، رمان‌های‌ جدی‌ نگاشته‌ و حتی‌ فعالان‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ نیز بودند و جایزه‌ نوبل‌ هم‌ دریافت‌ کردند. و باز جدیدتر افرادی، مانند ادوارد سعید، بر نقش‌ روشنفکران‌ در پیوند این‌ دو رشته‌ تأکید داشته‌اند. در کنار این‌ افراد، اندیشمندان‌ دیگری‌ را نیز می‌بینیم‌ که‌ هنر و ادبیات‌ را مرکز ثقل‌ اندیشه‌های‌ فلسفی‌ و اجتماعی‌ خود قرار داده‌ و حتی‌ نوع‌ نگارش‌ و نثر آنها بسیار ادیبانه‌ و شاعرانه‌ است؛ به‌ طوری‌ که‌ محتوا(Content) و صورت‌(Form) را تا حدود زیادی‌ به‌ هم‌ نزدیک‌ نموده‌اند. آثار شوپنهاور و نیچه‌ اوج‌ این‌ نزدیکی‌ است‌ به‌ طوری‌ که‌ برخی‌ نیچه‌ را بیشتر یک‌ ادیب‌ می‌شناسند تا یک‌ فیلسوف. اما در کنار این‌ همه‌ پیوند و نزدیکی، چرا هنوز رابطه‌ سیاست‌ و ادبیات‌ تا این‌ اندازه‌ مبهم‌ است؟ چرا ادیبان‌ و سیاست‌شناسان‌ و سیاستمداران‌ تا این‌ حد از هم‌ دور بوده‌ و هیچ‌ حوزه‌ مشترکی‌ برای‌ آنها قابل‌ تصور نیست؟ این‌ مسأله‌ امروزه‌ در کشورهای‌ غربی‌ چندان‌ صادق‌ نیست، اما در کشور ما بین‌ این‌ دو حوزه‌ حائل‌ عمیقی‌ وجود دارد. در کشورهای‌ غربی‌ به‌ اهمیت‌ رابطه‌ این‌ دو توجه‌ بسیار شده‌ است. میزان‌ آثاری‌ که‌ در این‌ زمینه‌ نوشته‌ شده‌ است، نشان‌ از این‌ توجه‌ دارد. این‌ نوشتار در صدد درک‌ رابطه‌ سیاست‌ و ادبیات‌ است‌ و از این‌ مجرا می‌توان‌ هم‌ به‌ اهمیت‌ و هم‌ به‌ زمینه‌های‌ مشترک‌ بین‌ آنها پی‌برد و در این‌ مورد، در نهایت، تا حدودی‌ به‌ مباحث‌ و رهیافت‌هایی‌ جدید رسید.

- 2 -فهم‌ رابطه‌ سیاست‌ و ادبیات، نیازمند بررسی‌ پیرامون‌ این‌ دو حوزه‌ و تفاوت‌های‌ آنها است. در اینجا در صدد پیوند و یکسان‌سازی‌ این‌ دو رشته‌ نیستیم، بلکه‌ هدف‌ کسب‌ حوزه‌ مشترک‌ است. پس‌ بلافاصله‌ باید گفت‌ که‌ سیاست‌ چیست؟ در اینجا لازم‌ است‌ که‌ سیاست‌ به‌ معنای‌ عمل‌ سیاسی‌(Practice) را از علم‌ سیاست‌ (Political Science) تفکیک‌ کنیم. سیاست، در حقیقت، عمل‌ سیاسی‌ را به‌ ذهن‌ متبادر می‌کند. یعنی‌ آنچه‌ به‌ طور روزمره‌ در سطح‌ جامعه‌ انجام‌ می‌شود. سیاست‌ به‌ طور کلی‌ در همه‌ جای‌ اجتماع‌ یافت‌ می‌شود. در هر کجا که‌ انسان‌ها به‌ دور هم‌ جمع‌ شوند، سیاست‌ وجود دارد. قدرت‌ و تضاد که‌ در اجتماعات‌ انسانی‌ پدید می‌آیند، زمینه‌ساز ایجاد سیاست‌ می‌باشند. سیاست‌ به‌ معنای‌ عملی‌ در تمامی‌ مراحل‌ در رفتارهای‌ سیاسی‌ ما رخ‌ می‌نماید و جلوه‌گر است‌ و کل‌ اجتماعات‌ یک‌ جامعه‌ را در بر می‌گیرد. مانند: دولت، سازمان‌های‌ خصوصی‌ و نیمه‌ عمومی، احزاب‌ و سازمان‌های‌ میانجی‌ و غیره. سیاست‌ به‌ معنی‌ عملی‌ آن‌ از حوزه‌ نظری‌ یعنی‌ مطالعه‌ سیستماتیک‌ پدیده‌های‌ سیاسی‌ متفاوت‌ است. سیاست‌ در وجه‌ نظری‌ آن‌ به‌ ما می‌آموزد که‌ چگونه‌ دانشی‌ در مورد سیاست‌ و در مورد زندگی‌ سیاسی‌ کسب‌ کنیم؟ چگونه‌ سیاست‌ را از جنبه‌های‌ دیگر زندگی‌ بشری‌ تمییز و تشخیص‌ دهیم؟ از چه‌ جنبه‌هایی‌ نظام‌های‌ سیاسی‌ به‌ همدیگر شبیه‌ هستند؟ از چه‌ جنبه‌هایی‌ نظام‌های‌ سیاسی‌ از هم‌ متفاوت‌ می‌باشند؟ نقش‌ اقتدار(Autharity) و قدرت‌(Power) در نظام‌های‌ سیاسی‌ چیست؟ افراد در سیاست‌ چگونه‌ رفتار می‌کنند؟ اگر ویژگی‌های‌ خاصی‌ برای‌ فرد سیاسی‌(Homo Politicus) وجود دارند، کدامند؟ چه‌ نوع‌ شرایطی‌ ثبات‌(Stability) ، تغییر(Change) و یا انقلاب‌(Revolution) را در یک‌ نظام‌ سیاسی‌ ایجاد می‌کند؟ چه‌ چیزی‌ لازم‌ است‌ تا صلح‌ اجتماعی‌ حفظ‌ شود و خشونت‌ قابل‌ اجتناب‌ باشد؟ چه‌ نوع‌ نظام‌ سیاسی‌ بهترین‌ است؟ چگونه‌ باید در مورد این‌ سؤالات‌ که‌ در سیاست‌ چه‌ چیزی‌ بهترین‌(The Best) است، تصمیم‌ گرفت؟ و در نهایت‌ این‌ که‌ دانش‌ سیاسی‌ حوزه‌ فرد و دولت‌ و نیز حوزه‌های‌ میانی‌ را که‌ موسوم‌ به‌ حوزه‌ جامعه‌ مدنی‌ است، تنظیم‌ و بررسی‌ می‌کند.در مقابل، تأکید ادبیات‌ بیشتر بر افراد است‌ و سعی‌ در ایجاد رابطه‌ مستقیم‌تر با افراد دارد. از آنجا که‌ ادبیات‌ به‌ حوزه‌ زیبایی‌ شناختی‌ محدود می‌گردد، با مکنونات‌ قلبی‌ نویسنده‌ رابطه‌ دارد و بهتر و راحت‌تر امکان‌ پیوند افراد را برقرار می‌کند. هگل، در مورد معنا و ماهیت‌ ادبیات می‌گوید:چون‌ مثال‌ حقیقت، مطلق‌ است، چنین‌ بر می‌آید که‌ حقیقت‌ و زیبایی‌ هر دو یک‌ چیزند. آنچه‌ برای‌ نمایش‌ زیبایی‌ راستین‌ بیش‌ از هر چیز ضرورت‌ دارد، پایان‌ناپذیری‌ و آزادی‌ است. هنر آفریده‌ روح‌ است، هنر باید از آموزش‌ اخلاقی‌ بپرهیزد. اگر هنر را وسیله‌ آموزش‌ کنیم، به‌ خاصیت‌ پایان‌ناپذیری‌ آن‌ که‌ ذاتی‌ هنر است، زیان‌ می‌رسانیم. در نقد هگلی‌ و در نقد هیپولیت‌ تن، عظمت‌ اجتماعی‌ یا تاریخی‌ با عظمت‌ هنری‌ یکسان‌ دانسته‌ می‌شود. هنر و ادبیات‌ به‌ خاطر تأکید بر جنبه‌های‌ زیبایی‌شناسانه‌ بر: لذت‌ اشاره‌ دارند و برای‌ لذت‌ بردن‌ مقاصد و دلربایی‌های‌ بی‌شمار دارند. اما آیا ادبیات‌ صرفاً به‌ تفریح‌ و سرگرمی‌ انسان‌ها و کاووش‌ صرف‌ در حوزه‌های‌ زیبایی‌ شناسانه‌ و شخصی‌ منحصر می‌شود؟ مثلاً اگر گفته‌ شود شعر، بازی‌ یا سرگرمی‌ خودانگیخته‌ای‌ است، احساس‌ می‌کنیم‌ که‌ نه‌ حق‌ مراقبت‌ و مهارت‌ و طرح‌ریزی‌ هنرمند ادا شده‌ و نه‌ به‌ جدی‌ بودن‌ و اهمیت‌ شعر توجه‌ شده‌ است. اما اگر گفته‌ شود که‌ شعر، کار یا صناعت‌ است، احساس‌ می‌کنیم‌ که‌ شادی‌ ناشی‌ از آن‌ و آنچه‌ کانت‌ بی‌غرضی‌ شعر می‌نامد، منقص‌ شده‌ است. باید وظیفه‌ هنر را آنچنان‌ بیان‌ کنیم‌ که‌ در آن‌ واحد هم‌ حق‌ لذت‌ ادا شود و هم‌ حق‌ فایده‌. ادبیات‌ به‌ واسطه‌ همین‌ فایده‌ رسانی، امکان‌ پیوند و رابطه‌ با سیاست‌ را دارد. این‌ که‌ چگونه‌ این‌ فایده‌ رسانی‌ ممکن‌ است، در بخش‌ آینده‌ بدان‌ پرداخته‌ خواهد شد. اما قبل‌ از آن‌ ضروری‌ است‌ که‌ با بررسی‌ تفاوت‌های‌ این‌ دو، درک‌ بهتری‌ از آنها داشته‌ باشیم. به‌ سخن‌ دیگر، دریافت‌ تفاوت‌های‌ این‌ دو حوزه‌ فهم‌ ما را از آنها گسترش‌ می‌دهد:1- خاص‌ بودن‌ در مقابل‌ جهان‌ شمول‌ بودن‌(Particularity V.University) ادبیات‌ بر جنبه‌های‌ خاصی‌ از زندگی‌ روزمره‌ بشری‌ تأکید دارد که‌ ممکن‌ است‌ در شرایط‌ و وضعیت‌ و یا افراد دیگر، متفاوت‌ با وضعیت‌ سابق‌ عمل‌ نماید. اما هدف‌


دانلود با لینک مستقیم


رابطه سیاست و ادبیات

تحقیق درمورد ادبیات و پیشینه تحقیق

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد ادبیات و پیشینه تحقیق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

ادبیات و پیشینه تحقیق :

نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین پیشرفت تحصیلی مدارس شبانه روزی دولتی و غیر دولتی و خودپندارة توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).

   بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7 و همکاران، 1990 به نقل از میرعلی یاری، 1379).

الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر خودپنداره اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .

1ـ  ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، 1973؛ کلی 1954) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای خودپنداره تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریة خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان  مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از خودپنداره توانایی اش داشته باشد، پیشرفت تحصیلی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد، 1380).

الف و ب به یک روش تعاملی (تقابلی) بر یکدیگر تأثیر می گذارند: دو فرایندی که در بالا شرح داده شد، لزوماً باهمدیگر در تناقض نیستند.مارش (1984) یک مدل تعادل سازی پویا را مطرح می کند که مطابق آن پیشرفت تحصیلی، خودپنداره و اسناد به خویشتن در یک شبکه از روابط متقابل درهم تنیده شده اند. هم چنین تغییر در یکی از آنها منجر به تغییر در دیگری، به منظور برقراری مجدد تعادل می شود. بنابراین، پیشرفت تحصیلی و خودپنداره به یک روش تقابلی در یکدیگر تأثیر می گذارند (بیابانگرد، 1380).

2ـ  الف و ب معلول ج هستند: ماروگاما1 و همکاران (1981) بیان می  کنند که علت سومی (برای مثال توانایی یا حمایت اجتماعی) بر پیشرفت تحصیلی و خودپنداره مؤثر است. ممکن است خودپندارة توانایی و عزت نفس (هر دو) از طریق تجارب غیر تحصیلی مرتبط با توانایی، و یا متغیر سوم دیگری، تحت تأثیر قرار گرفته باشند. بنابراین به صورت نظری الگوهای مختلف علّی را می توان مطرح کرد که واقعاً هم وجود دارند. با این حال، چندین مطالعه آزمایشی انجام شده است که روابط علّی میان پیشرفت تحصیلی و خودپنداره را مورد آزمون قرار داده است . در یک مطالعه طولی که مشتمل بر چهار گروه بود، ماروگاما و همکاران (1988) پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را در سنین 9، 12، 15 سالگی و عزت نفس کلی آن ها را در سن 12 سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند. متغیرهای کنترل کننده، طبقه اجتماعی و توانایی در سن 7سالگی مورد اندازه گیری قرار گرفت .آنها هیچ گونه مدارکی دال بر اینکه پیشرفت تحصیلی وعزت نفس رابطه علّی با یکدیگر دارند، نیافتند و متغیر سومی را ( برای مثال طبقه اجتماعی و توانایی)، به عنوان علت پیشرفت تحصیلی و عزت نفس بیان می کنند. پتیبوم2 و همکاران (1986) با تجزیه و تحلیل داده های یک نمونه بزرگ از دانش آموزان دبیرستان و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی در فاصله 2 سال دریافتند که هیچ گونه شواهدی مبنی بر اینکه عملکرد یک متغیر، نسبت به متغیرهای دیگر برجسته تر است، وجود ندارد. آن ها دو توضیح احتمالی در این مورد مطرح می کنند، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی ممکن است معلول یک متغیر سوم باشند یا اینکه هر  دو متغیر به یک سبک چرخه ای تأثیر یکسانی بر یکدیگر دارند.

    در بعضی مطالعات گزارش شده که خودپنداره توانایی بر پیشرفت تحصیلی، برتری علّی دارد. در مطالعات دیگری محققان به نتیجه متضاد با این نظریه رسیده اند. خلاصه اینکه، تحقیقات آزمایشی اجازة هیچ گونه نتیجه گیری با ثباتی را در مورد ترتیب علّی خودپنداره و پیشرفت تحصیلی نمی دهد. این همان نتیجه گیری است که به توسط بیرن1 (1984، 1988) در دو مطالعه بزرگ بیان شده است. علاوه بر این، روابط بین این دو مفهوم ممکن است ناشی از مشکلات روش شناختی، سن، تعریف خودپنداره و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی باشد ( هانسفورد، 1982). بر اساس زمینه های نظری هر کدام از متغیرهای پیشرفت تحصیلی و خودپنداره توانایی بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.

    پرسش مهم برای پژوهش عبارت از این است که آیا می توان اثرات هر یک از متغیرهای مذکور و متغیری را که بهترین پیش بینی کننده برای دیگری باشد، تعیین و شناسایی کرد؟ به دنبال این  نظر، شاولسون2 و بیرن (1984)، الگوی برتری علّی و ملاکهای آزمون آن را تعیین نمودند. بر اساس این الگو خودپندارة افراد به تدریج تحت تأثیر اعمال، موفقیت ها و ارزشیابی ها در موقعیت های خاص قرار گرفته، و عزت نفس کلی از خود پنداره های افراد در زمینه های مختلف تأثیر می پذیرد. بنابراین حتی اگر پیشرفت تحصیلی، خودپنداره توانایی و عزت نفس کلی بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته باشند، جهت علّی غالب از پیشرفت در خودپندارة توانایی به عزت نفس کلی است (بیابانگرد ، 1380).

بررسی تحقیقات انجام شده در خارج از ایران

1ـ مطالعات دایلر1 (1954) نشان میدهد که پیشرفت تحصیلی بر سطح عزت نفس مؤثر است (به نقل از فتحی، 1382).

2ـ روزنبرگ2 (1956)، دریافت افرادی که عزت نفس کمی دارند، تمایل به کارهای اجتماعی ونقش های رهبری دارند. همچنین افراد با عزت نفس بالا، احساس مسئولیت تمرکز در کار، احساس امنیت و عدم وابستگی می نمایند (استاینر3 1952؛ اسمیت 1967؛ هوروکس4 وهمکاران ،1972 به نقل از یوسفی، 1374).

3ـ بیلز1 (1959) در پژوهش خود دریافت که پیشرفت تحصیلی بر سطح عزت نفس مؤثر است ( به نقل از فتحی، 1382) .

4ـ کوپر اسمیت2 (1959) در پژوهش خود به بررسی ارتباط بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی پرداخت و به این نتیجه دست یافت که عزت نفس با پیشرفت تحصیلی ارتباط مثبت دارد (به نقل از مفتاح، 1381).

5ـ وگوآن (1960) در تحقیق خود نشان داد که دانش آموزان موفق به ویژگی های اعتماد به نفس، خود باوری و برداشت از خود آراسته اند (به نقل از یوسفی، 1374).

6ـ شاو3 (1961) در تحقیق خود به توصیف ویژگی های دانش آموزان موفق وناموفق اشاره دارد. او در تحقیق خود نشان داد که دانش آموزان ناموفق از خودپنداره کمتری در مقایسه با دانش آموزان موفق برخوردارند و واجد رفتارهای نابالغانه هستند (به نقل از یوسفی، 1374).

7ـ فئیک (1962) در تحقیق خود دریافت که دختران وپسران با درجه بالای موفقیت به طور محسوسی از خود پنداره بالاتری نسبت به دختران وپسران با درجه موفقیت پایین تر، برخوردارند (فالز، 1967 به نقل از یوسفی، 1374).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد ادبیات و پیشینه تحقیق