فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:16
فهرست مطالب:
مقدمه
جدول فراوانی و حدود دسته با مرکز دسته
جدول فراوانی؛ فراوانی دسته، فراوانی نسبی، درصد فراوانی نسبی
جدول فراوانی داده ها؛ فراوانی مطلق، فراوانی دسته، حدود دسته ها
نمودارها و تحلیل داده ها
نمودار میله ای
نمودار مستطیلی
نمودار چند بر فراوانی
نمودار دایره ای
نمودار ساقه و برگ
نمودار جعبه ای
شاخص های مرکزی
میانگین
شاخص های پراکندگی
انحراف معیار
ضریب تغییرات :
مقدمه:
پروژه ی آماری که برای شما عنایت گردیده شامل است از تعداد سن افرادی که در بیمارستان ۲۲ بهمن شهرستان نیشابور طی حادثه ای مجروح و یا بطور تصادفی زخمی شده اند.
همان طور که ملاحظه می شود سن یک متغیر کمی پیوسته است این پروژه در مورد کتاب آمار سال دوم دبیرستان «نظری» و همه ی مواردی که یاد می شود و در این تحقیق نوشته می شود مطابق روابط و موضوعات این کتاب درسی می باشد. در این بحث نمونه هایی از عواملی که در زیر مورد بحث است آمده است:
۱ـ دسته بندی داده ها و جدول فراوانی آنها
۲ـ نمودار داده ها
۳ـ شاخص های مرکزی
۴ـ شاخص های پراکندگی
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:14
فهرست مطالب:
چکیده:
مقدمه:
امواج آموزش و پرورش
ضرورت ایجاد تغییر
راه های نو برای مدیریت بر انسان ها
نظام آموزشی کارآمد
مشارکت و همکاری
وظایف:
شورای دبیران:
شورای مدرسه:
منابع:
چکیده:
بعد از ارئه مقدمه ابتدا مختصری در رابطه با امواج آموزش و پرورش بحث شده و سپس در مورد ضرورت تغییر در آموزش و پرورش و نیز در ارتباط با نظام آموزش کارآمد بحث شده است و نیز در خصوص مشارکت و بکارگیری افراد ذینفع در آموزش و پرورش و فوائد آن شرح مختصری داده شده و در انتها چارت اجرایی و آموزشی مدرسه ترسیم گردیده که بر این اساس کار ادامه می یابد. و این چارت بدون نیاز به هزینه قابل ملاحظه قابل اجرا در تمام مدارس سطح شهرستان می باشد.
هیچ روشی بهتر از پژوهش نیست امام علی (ع)
مقدمه:
امروزه مردم از اضمحلال جسمی و ذهنی که ناشی از تغییرات بسیار زیاد در کوتاه ترین دوره زمانی است رنج می برند. این نابودی به صورت تعداد زیادی حمله قبلی، جراحت، اختلال عصبی و بیماری مشابه در انسانهای معاصر ظاهر می شود. به نظر تافلر برای مبارزه «با ضربه به آینده» باید مطالعات آینده بخشی از برنامه های آموزش در تمام سطوح تحصیلی می باشد. از جمله اموری که می توان در این برنامه آموزشی جای داد، سناریو، شرکت در مجمع «اندیشمندان» ایفای نقش، برنامه نویسی کامپیوتر در زمینه «سرگرمی های آینده» و برگزاری نمایشگاه برای آینده است.
امواج آموزش و پرورش
در کتاب موج سوم تافلر سه تغییر اساسی یا «موج» را که تأثیر بسیار زیادی در زندگی بشر داشته، شرح می دهد. موج اول تغییری است که با رشد کشاورزی پدید آمد و زندگی کوچ نشینی را دگرگون کرد (1750-1650).
تغییر بزرگ دوم، انقلاب صنعتی یا موج صنعتی بوده که پس از آن آغاز شد. نه تنها صنعت و تکنولوژی را به ارمغان آورد، بلکه متناوب با آن تفکرات ما را نیز تغییر داد.
این موج مدارس را ترغیب کرد تا شیوه های کمتر یکنواخت آموزش را که با زندگی ماشینی هماهنگی دارد اختیار کنند.
به عقیده تافلر ما اکنون در موج سوم قرار داریم که بر فردگرایی روابط گرم و صمیمانه در محیط های دوستانه کار، و نیز بر اقتصاد بخش خدمات تأکید دارد. او عقیده دارد که خانه های ما اکنون کلبه الکترونیک است و لذا آموختن و فراگیری علوم بیشتر در محیط خانه به وقوع می پیوندد.
تافلر در کتاب آموخت برای فردا اظهار می دارد: تازمانی که روند تحولات تکنولوژیک در چنین جامعه ای بسیار کند باشد، جنگ یا شیوع بیماری یا سایر بلاهای طبیعی آهنگ زندگی افراد را چندان مختل نمی کنند.
از این رو برای یک کشور داشتن تصوری معتدل از آیده خویش کار چندان مشکل نیست زیرا تفاوت فاحش بین امروز و فردا دیده نمی شود.
امروزه می دانیم که این امر در حال حاضر واقعیت ندارد.. با این حال هنوز ارتباط نظام های آموزشی با جهان، یک ارتباط ایستا است. این مسئله یادآور نکته ای است که در کتاب برنامه آموزش ببر دندان خنجری نوشته پدی ول نقل شده و نویسنده اظهار می دارد تا پیشروی توده غلطان یخ، فعالیت های حماسی را ضعیف نسازد، به هیچ تحولی در تعلیم و تربیت نیاز نیست یا چنین تحولی اندک است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:5
چکیده:
حرکات ایروبیک و بدنسازی پایه تمام ورزشهاست.
رفعت شمس مداح مربی و داور آمادگی جسمانی و ایروبیک و کار با دستگاه (بادی بیلدینگ) در مقاله ای به بررسی اثرات حرکات ایروبیک (بدون وزنه) و بدنسازی بر روی سلامتی افراد پرداخته است که به شرح ذیل ارائه می شود:
«تمام مردم چه در ایران و چه در جهان معتقدند که ورزش از هر نوع که باشد برای شادابی و سلامتی مؤثر و مفید است و کمتر کسی است که ذاتا از ورزش متنفر باشد. اکثر مردم ورزش کردن را دوست دارند ولی به دلایل مختلف اعم از کمبود وقت، مشغله زیاد، تنبلی و . . . از آن گریزانند. باید همه مردم را آگاه کرد که «ورزش» انجام حرکات سنگین و تمرینات سخت نیست و حتما نیاز به محل مناسب، وقت زیاد و انرژی فراوان ندارد، بلکه می توان در خیابان، منزل و محل کار نیز شروع اولیه را انجام داد.
حرکات ایروبیک (بدون وزنه) و حرکات بدنسازی (با هالتر، دمبل، وزنه، سیم کش و . . .) که پایه تمام ورزشهاست را می توان نه تنها در باشگاه ورزشی بلکه در منزل و محل کار هم، به مدت 15 تا 20 دقیقه انجام داد.
یک کشتی گیر، یا یک فوتبالیست و ورزشکاران دیگر رشته ها باید این دو نوع را، البته به صورت نیمه حرفه ای در خلال تمریناتشان انجام دهد. حتی خلبانان جت، بایستی روزانه یک ساعت حرکات بدنسازی با وزنه انجام دهند و عضلات گردن، شانه، سینه و پایشان را تقویت کنند تا هنگام سرعتهای بالا و پروازهای مانوری، به دلیل عدم رسیدن خون به مغز و سر که دچار نابینایی موقت می شوند، این عضلات به کمک آنها بیاید و باعث پمپاژ بهتر خون گردیده و در نتیجه دچار مشکل نشوند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:25
مقدمه ۲
اجرای این قواعد مالی نیز اشاره کردهایم. ۲
نفقه زوجه ۲
نفقه زوجه و مقررات مربوط به آن ۴
برقراری نفقه در دادگاهه ۵
الف) دادگاه بخش M.G: ۵
ب) دادگاههای عالی و استان ۷
ضمانت اجرایی نفقه زوجه ۸
نفقه فرزند ۹
نهاد ویژهحمایت از کودک ۱۰
ارزیابی نفقه کودک ۱۳
ضمانتهای اجرایی: ۱۷
نتیجه: ۱۹
کتابنامه : ۲۲
در حقوق انگلستان زوجه و فرزندان واجب النفقهاند و با وجود حکومت عرف و رویه قضایی در حقوق این کشور، مقررات موضوعه زیادی در رابطه با نفقه زوجه و فرزند به تصویب رسیده است.
بر خلاف حقوق ایران نفقه کودک در حقوق انگلستان امتیازاتی بر نفقه زوجه دارد؛ از جمله این امتیازات میتوان به دخالت نهادهای حمایتگر اداری در بررسی و وصول نفقه کودک و اعطای وصف کیفری به عمل والدین ممتنع از پرداخت نفقه اشاره نمود. در باب حقوق زوجه نیز انعقاد عقد ازدواج تنها موجد حق دریافت نفقه برای زوجه نیست و زوجینی که بدون انعقاد عقد نکاح زندگی مشترک دارند، همانند زوجین ازدواج کرده دارای روابط مالی از جمله نفقه میباشند.
مقدمه:
خانواده کوچکترین نهاد و گروه و زیر بنا و اساس تشکیلدهنده جامعه است. مسلم است که هیچ گروهی بدون وجود وظایف و حقوق قابل تصور نیست و برای منضبط نمودن هر رابطه، هنجارها و قواعدی لازم است تا از تشتت وازهمگسیختگی جلوگیری کند و در سوق گروه به سوی اهداف وجودی آن موثر گردد.
یکی از روابط موجود میان نهاد خانواده در بعد مالی، نفقه است. توجه به حق انفاق نه تنها در قوانین اسلام و حقوق ایران دیده میشود، بلکه در حقوق سایر کشورها نیز کم و بیش چنین مقرراتی وجود دارد. در این مقاله قصد داریم قوانین و مقرراتی را که در باب نفقه و انفاق در حقوق انگلستان به تصویب رسیده است، بررسی کنیم. این مقاله از دو بخش تشکیل شده است: در بخش اول به چگونگی الزام زوجین به انفاق و روابط مالی آنها با یکدیگر و در بخش دوم به بررسی نفقه کودک پرداخته و در هر بخش به ضمانتهای اجرایی موجود در جهت استحکام و اجرای این قواعد مالی نیز اشاره کردهایم.
مقررات مربوط به نفقه در حقوق انگلستان تفاوت زیادی با این مقررات درحقوق موضوعه ایران دارد و این تفاوت بویژه در مورد نفقه زوجه به نحو چشمگیری پدیدار گشته است. دراین فصل ابتدا به موضوع نفقه زوجه در حقوق انگلستان پرداخته و پس از آن نفقه اقارب را در مقررات این کشور بررسی خواهیم کرد.
نفقه زوجه
در رابطه با نفقه زوجه و مسأله اموال و مالکیت میان زوجین در حقوق انگلستان ابتدا باید به دو نکته اشاره کرد که در حقوق ایران به چشم نمیخورد و آن دو نکته عبارتند از: «دکترین مالکیت مشترک میان زوجین» و قواعد مربوط به «خانه مشترک زناشویی».
1- مالکیت مشترک زوجین: در کامن لاو از گذشتههای دور این فرض وجود داشت که پس از ازدواج دیگر دو مالکیت و دارایی وجود نخواهد داشت. طبق اصول این دکترین، از آنجا که تصور دو مالکیت در مورد اموال زن و مردی که ازدواج کردهاند، امکان ندارد و نمیتوان برای یک مال، دو مالک تصور نمود، باید یکی از طرفین ازدواج را بر داراییهای مشترک مسلط نمود و از این دو نفر، شوهر برای حکومت بر اموال مناسبتر است.
این اصل غیر منصفانه در حقوق انگلستان با به کار بردن قاعده انصاف و همچنین مقررات بعدی تا حدی تعدیل شد و قانونی که در سال 1870 به نام «قانون اموال زنان ازدواج کرده» به تصویب رسید تا حد زیادی به این مساله پرداخت. این قانونها بعدها با تصویب قوانین دیگر از جمله «قانون مالکیت زنان ازدواج کرده» و «قانون اموال و مالکیت زنان» اصلاح گردید بالاخره قانون سال 1935 در مورد شبه جرم و زنان ازدواج کرده، زنی را که ازدواج کند، قابل تعقیب و دارای اهلیت انعقاد قرارداد دانست؛ از این رو وی را موضوع مقررات ورشکستگی و اختلاس و در نتیجه شایسته برای اداره امول خود به حساب آورد. در یکی از دعاوی که در سال 1943 مطرح گردید، مسأله مالکیت زنان بر اموال، تا حدی مورد پذیرش قرار گرفت. این دعوی درباره زنی بود که از وجوهی که همسرش بابت مخارج و خانهداری به وی پرداخته بود. مقداری پسانداز کرده بود. طبق رویه سابق هر دارایی، تا هنگامی که زوجین با یکدیگر زندگی میکنند، متعلق به شوهر است؛ اما قانون مالکیت زنان ازدواج کرده مصوب 1964چنین پولی را که با اجازه شوهر، توسط همسر جمعآوری میگردد، بطور مساوی متعلق به زن و شوهر دانسته است. بهتر است برای روشنی موضوع و با توجه به تاریخ قوانین مورد اشاره، کمی بیشتر توضیح دهید؛ بدین ترتیب برای زن به عنوان همسر نیز تا حدی حق مالکیت قائل شده است.
2- خانه مشترک زناشویی: در رابطه با خانه مشترک زناشویی که زوجین در آن سکونت دارند، با توجه به تسلط و مالکیت مرد بر اموال، اگر مردی زن خود را ترک می نمود و خانه مشتـرک زناشـویی را بـه دیگـری واگذار می کـرد، تصرف منزل یا اقامه دعوی علیه اشخاص ثالث نداشت.
در جریان دعوی که در سال 1972 اقامه گردید، حق تصرف خانه مشترک زناشویی مطرح شد. دیوان عالی کشور انگلستان در سال 1965 چنین مقرر داشته بود که حق زن در منزل مشترک زناشویی که اموال شوهر در آنجا قرار دارد، حقی شخصی بر علیه شوهر است و آن را نمیتوان بر علیه اشخاص ثالث به اجرا درآورد؛ بنابراین هر گاه شوهری «خانه مشترک زناشویی» را ترک نماید و آن را به رهن به دیگری واگذار کند، زن حق ادامه تصرف در این منزل را ندارد.
مقررات و قوانین بعدی تا حدی این حالت را دگرگون ساخته و به زوجه حق تصرف چنین منزلی را داده است. قانون خانه مشترک زناشویی مصوب 1967 که در سال 1983 نیز اصلاح گردید، برای یکی از زوجین، در مقابل دیگری که زندگی زناشویی را ترک نموده، حقوقی قائل شده است. طبق این قانون هر گاه یکی از زوجین زندگی زناشویی را ترک نماید، طرف دیگر حق دارد خانه مشترک زناشویی را تصرف کند. دلیل این حمایت این است که زوجه که زوج وی را ترک نموده، با پاکدامنی خود، شایستگی لازم را برای تصرف خانه مشترک زناشویی پیداکرده است.
نفقه زوجه و مقررات مربوط به آن
در حقوق انگلستان قوانین زیادی در رابطه با نفقه و روابط خانوادگی به تصویب رسیده است و کمتر از رویه قضایی استفاده میشود؛ بنابراین میتوان گفت امروزه منبع اصلی حقوق خانواده، مقررات موضوعه است و از آنجا که در روابط زوجین، حقوق و وظایف اقتصادی مطرح میگردد باید این روابط بطور دقیق مشخص شود و نمیتوان آنها را به رویه قضایی واگذار نمود.
در حقوق انگلستان دو نوع رابطه زوجیت وجود دارد: یکی زوجینی که ازدواج کردهاند و زندگی مشترک آنها ناشی از انعقاد عقد نکاح است و دیگری زوجینی که بدون انعقاد عقد نکاح اما به صورت مشترک با یکدیگر زندگی مینمایند. کامنلاو وظیفه حمایت از زن را بر عهده شوهر نهاده و در حیطه عمل به این وظیفه، قوانینی در جهت صدور و اجرای دستورات مالی توسط دادگاهها به تصویب رسیده است. البته مقررات فوق تا زمانی کاربرد دارند که زوجین توافقی خلاف آن ننموده باشند. از جمله مقرراتی که در رابطه با نفقه به تصویب رسیده است میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: قانون صدور دستورات پرداخت نفقه و طریقه اجرای آن مصوب 1920، قانون دستورات نفقه مصوب 1958 و 1972. قانون اسباب و علل زناشویی مصوب 1973. قانون دادگاههای خاص و دعاوی خانوادگی مصوب 1978، قانون قضاوت و صلاحیتمدنی1982 و قانون اجرای دستوراتنفقه1991.
برقراری نفقه در دادگاهه
الف) دادگاه بخش M.G:
هر گاه زوجه دادخواستی بر مبنای قصور زوج در پرداخت نفقه به دادگاه ارائه دهد، دادگاه باید وجود توافقات احتمالی در جهت ادامه حمایتهای مالی میان زوجین و همچنین ســوء رفتارهای زناشویی از جمله بیوفایی و ترک همسر و زنا را مورد
بررسی قرار دهد. وفق قانون سال 1987 هر گاه خواهان بتواند بی وفایی خوانده را ثابت کند، قصور او در فراهم آوردن نفقه را نیز به اثبات میرساند و در این صورت دادگاه یکی از تصمیمات زیر را اخذ مینماید:
خوانده در جهت برقراری نفقه اقدام به پرداختهای دورهای – هفتگی یا ماهیانه – به خواهان نماید؛ به عنوان مثال دستور پرداخت مبلغی به صورت هفتهای برای مدت شش ماه به خواهان. در دستور پرداخت دورهای، دادگاه دارای قدرتی زیاد است، اما «دادگاههای مجستریت» بر خلاف دادگاههایی که حکم طلاق صادر میکنند نمیتوانند دستور به پرداخت دورهای به صورت تضمینشده بدهند.
خوانده به خواهان مبلغی مناسب بپردازد به گونه ای که وی راضی شود. قانون در این مورد مقرر میدارد که قبل از صدور دستور پرداخت دورهای به منظور تأمین هزینههای فرد واجب النفقه (زوجه)، دادگاه میتواند دستور دهد مبلغ کلی توسط خوانده به خواهان پرداخت گردد.
دستورات بر پایه توافق طرفین: قانون سال 1978 به دادگاههای مجستریت قدرت ایجاد دستوراتی را بر پایه توافق طرفین در امر برقراری نفقه و میزان آن میدهد. چنانچه خواهان، مدعی وجود توافقی مبنی بر پرداخت نفقه بین خود و خوانده شود، دادگاه در صورتی دستور به اجرای توافق مالی را میدهد که اولا خواهان بتواند وجود چنین توافقی را اثبات نماید. ثانیا توافق ایجاد شده غیر معقول و ناعادلانه نباشد.
اثر زندگی مشترک، طلاق و ازدواج مجدد بر دستورات پرداخت نفقه: هر گاه طرفین یک دستور پرداخت نفقه، مجددا زندگی با یکدیگر را از سر بگیرند به گونه ای که برای حداقل شش ماه مداوم بطور مشترک زندگی نمایند، اجرای دستور پرداخت نفقه متوقف میگردد. طلاق خودبخود دستور پرداخت نفقه را متوقف نمیسازد و اغلب دادگاه اجازه میدهد که اجرای دستور فوق ادامه یابد. دستور پرداخت دوره ای با ازدواج مجدد دوباره تعیین و ارزیابی میشود. اگر ازدواج مجدد باطل شود باز هم چنین حالتی رخ خواهد داد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:25
مقدمه ۲
اجرای این قواعد مالی نیز اشاره کردهایم. ۲
نفقه زوجه ۲
نفقه زوجه و مقررات مربوط به آن ۴
برقراری نفقه در دادگاهه ۵
الف) دادگاه بخش M.G: ۵
ب) دادگاههای عالی و استان ۷
ضمانت اجرایی نفقه زوجه ۸
نفقه فرزند ۹
نهاد ویژهحمایت از کودک ۱۰
ارزیابی نفقه کودک ۱۳
ضمانتهای اجرایی: ۱۷
نتیجه: ۱۹
کتابنامه : ۲۲
در حقوق انگلستان زوجه و فرزندان واجب النفقهاند و با وجود حکومت عرف و رویه قضایی در حقوق این کشور، مقررات موضوعه زیادی در رابطه با نفقه زوجه و فرزند به تصویب رسیده است.
بر خلاف حقوق ایران نفقه کودک در حقوق انگلستان امتیازاتی بر نفقه زوجه دارد؛ از جمله این امتیازات میتوان به دخالت نهادهای حمایتگر اداری در بررسی و وصول نفقه کودک و اعطای وصف کیفری به عمل والدین ممتنع از پرداخت نفقه اشاره نمود. در باب حقوق زوجه نیز انعقاد عقد ازدواج تنها موجد حق دریافت نفقه برای زوجه نیست و زوجینی که بدون انعقاد عقد نکاح زندگی مشترک دارند، همانند زوجین ازدواج کرده دارای روابط مالی از جمله نفقه میباشند.
مقدمه:
خانواده کوچکترین نهاد و گروه و زیر بنا و اساس تشکیلدهنده جامعه است. مسلم است که هیچ گروهی بدون وجود وظایف و حقوق قابل تصور نیست و برای منضبط نمودن هر رابطه، هنجارها و قواعدی لازم است تا از تشتت وازهمگسیختگی جلوگیری کند و در سوق گروه به سوی اهداف وجودی آن موثر گردد.
یکی از روابط موجود میان نهاد خانواده در بعد مالی، نفقه است. توجه به حق انفاق نه تنها در قوانین اسلام و حقوق ایران دیده میشود، بلکه در حقوق سایر کشورها نیز کم و بیش چنین مقرراتی وجود دارد. در این مقاله قصد داریم قوانین و مقرراتی را که در باب نفقه و انفاق در حقوق انگلستان به تصویب رسیده است، بررسی کنیم. این مقاله از دو بخش تشکیل شده است: در بخش اول به چگونگی الزام زوجین به انفاق و روابط مالی آنها با یکدیگر و در بخش دوم به بررسی نفقه کودک پرداخته و در هر بخش به ضمانتهای اجرایی موجود در جهت استحکام و اجرای این قواعد مالی نیز اشاره کردهایم.
مقررات مربوط به نفقه در حقوق انگلستان تفاوت زیادی با این مقررات درحقوق موضوعه ایران دارد و این تفاوت بویژه در مورد نفقه زوجه به نحو چشمگیری پدیدار گشته است. دراین فصل ابتدا به موضوع نفقه زوجه در حقوق انگلستان پرداخته و پس از آن نفقه اقارب را در مقررات این کشور بررسی خواهیم کرد.
نفقه زوجه
در رابطه با نفقه زوجه و مسأله اموال و مالکیت میان زوجین در حقوق انگلستان ابتدا باید به دو نکته اشاره کرد که در حقوق ایران به چشم نمیخورد و آن دو نکته عبارتند از: «دکترین مالکیت مشترک میان زوجین» و قواعد مربوط به «خانه مشترک زناشویی».
1- مالکیت مشترک زوجین: در کامن لاو از گذشتههای دور این فرض وجود داشت که پس از ازدواج دیگر دو مالکیت و دارایی وجود نخواهد داشت. طبق اصول این دکترین، از آنجا که تصور دو مالکیت در مورد اموال زن و مردی که ازدواج کردهاند، امکان ندارد و نمیتوان برای یک مال، دو مالک تصور نمود، باید یکی از طرفین ازدواج را بر داراییهای مشترک مسلط نمود و از این دو نفر، شوهر برای حکومت بر اموال مناسبتر است.
این اصل غیر منصفانه در حقوق انگلستان با به کار بردن قاعده انصاف و همچنین مقررات بعدی تا حدی تعدیل شد و قانونی که در سال 1870 به نام «قانون اموال زنان ازدواج کرده» به تصویب رسید تا حد زیادی به این مساله پرداخت. این قانونها بعدها با تصویب قوانین دیگر از جمله «قانون مالکیت زنان ازدواج کرده» و «قانون اموال و مالکیت زنان» اصلاح گردید بالاخره قانون سال 1935 در مورد شبه جرم و زنان ازدواج کرده، زنی را که ازدواج کند، قابل تعقیب و دارای اهلیت انعقاد قرارداد دانست؛ از این رو وی را موضوع مقررات ورشکستگی و اختلاس و در نتیجه شایسته برای اداره امول خود به حساب آورد. در یکی از دعاوی که در سال 1943 مطرح گردید، مسأله مالکیت زنان بر اموال، تا حدی مورد پذیرش قرار گرفت. این دعوی درباره زنی بود که از وجوهی که همسرش بابت مخارج و خانهداری به وی پرداخته بود. مقداری پسانداز کرده بود. طبق رویه سابق هر دارایی، تا هنگامی که زوجین با یکدیگر زندگی میکنند، متعلق به شوهر است؛ اما قانون مالکیت زنان ازدواج کرده مصوب 1964چنین پولی را که با اجازه شوهر، توسط همسر جمعآوری میگردد، بطور مساوی متعلق به زن و شوهر دانسته است. بهتر است برای روشنی موضوع و با توجه به تاریخ قوانین مورد اشاره، کمی بیشتر توضیح دهید؛ بدین ترتیب برای زن به عنوان همسر نیز تا حدی حق مالکیت قائل شده است.
2- خانه مشترک زناشویی: در رابطه با خانه مشترک زناشویی که زوجین در آن سکونت دارند، با توجه به تسلط و مالکیت مرد بر اموال، اگر مردی زن خود را ترک می نمود و خانه مشتـرک زناشـویی را بـه دیگـری واگذار می کـرد، تصرف منزل یا اقامه دعوی علیه اشخاص ثالث نداشت.
در جریان دعوی که در سال 1972 اقامه گردید، حق تصرف خانه مشترک زناشویی مطرح شد. دیوان عالی کشور انگلستان در سال 1965 چنین مقرر داشته بود که حق زن در منزل مشترک زناشویی که اموال شوهر در آنجا قرار دارد، حقی شخصی بر علیه شوهر است و آن را نمیتوان بر علیه اشخاص ثالث به اجرا درآورد؛ بنابراین هر گاه شوهری «خانه مشترک زناشویی» را ترک نماید و آن را به رهن به دیگری واگذار کند، زن حق ادامه تصرف در این منزل را ندارد.
مقررات و قوانین بعدی تا حدی این حالت را دگرگون ساخته و به زوجه حق تصرف چنین منزلی را داده است. قانون خانه مشترک زناشویی مصوب 1967 که در سال 1983 نیز اصلاح گردید، برای یکی از زوجین، در مقابل دیگری که زندگی زناشویی را ترک نموده، حقوقی قائل شده است. طبق این قانون هر گاه یکی از زوجین زندگی زناشویی را ترک نماید، طرف دیگر حق دارد خانه مشترک زناشویی را تصرف کند. دلیل این حمایت این است که زوجه که زوج وی را ترک نموده، با پاکدامنی خود، شایستگی لازم را برای تصرف خانه مشترک زناشویی پیداکرده است.
نفقه زوجه و مقررات مربوط به آن
در حقوق انگلستان قوانین زیادی در رابطه با نفقه و روابط خانوادگی به تصویب رسیده است و کمتر از رویه قضایی استفاده میشود؛ بنابراین میتوان گفت امروزه منبع اصلی حقوق خانواده، مقررات موضوعه است و از آنجا که در روابط زوجین، حقوق و وظایف اقتصادی مطرح میگردد باید این روابط بطور دقیق مشخص شود و نمیتوان آنها را به رویه قضایی واگذار نمود.
در حقوق انگلستان دو نوع رابطه زوجیت وجود دارد: یکی زوجینی که ازدواج کردهاند و زندگی مشترک آنها ناشی از انعقاد عقد نکاح است و دیگری زوجینی که بدون انعقاد عقد نکاح اما به صورت مشترک با یکدیگر زندگی مینمایند. کامنلاو وظیفه حمایت از زن را بر عهده شوهر نهاده و در حیطه عمل به این وظیفه، قوانینی در جهت صدور و اجرای دستورات مالی توسط دادگاهها به تصویب رسیده است. البته مقررات فوق تا زمانی کاربرد دارند که زوجین توافقی خلاف آن ننموده باشند. از جمله مقرراتی که در رابطه با نفقه به تصویب رسیده است میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: قانون صدور دستورات پرداخت نفقه و طریقه اجرای آن مصوب 1920، قانون دستورات نفقه مصوب 1958 و 1972. قانون اسباب و علل زناشویی مصوب 1973. قانون دادگاههای خاص و دعاوی خانوادگی مصوب 1978، قانون قضاوت و صلاحیتمدنی1982 و قانون اجرای دستوراتنفقه1991.
برقراری نفقه در دادگاهه
الف) دادگاه بخش M.G:
هر گاه زوجه دادخواستی بر مبنای قصور زوج در پرداخت نفقه به دادگاه ارائه دهد، دادگاه باید وجود توافقات احتمالی در جهت ادامه حمایتهای مالی میان زوجین و همچنین ســوء رفتارهای زناشویی از جمله بیوفایی و ترک همسر و زنا را مورد
بررسی قرار دهد. وفق قانون سال 1987 هر گاه خواهان بتواند بی وفایی خوانده را ثابت کند، قصور او در فراهم آوردن نفقه را نیز به اثبات میرساند و در این صورت دادگاه یکی از تصمیمات زیر را اخذ مینماید:
خوانده در جهت برقراری نفقه اقدام به پرداختهای دورهای – هفتگی یا ماهیانه – به خواهان نماید؛ به عنوان مثال دستور پرداخت مبلغی به صورت هفتهای برای مدت شش ماه به خواهان. در دستور پرداخت دورهای، دادگاه دارای قدرتی زیاد است، اما «دادگاههای مجستریت» بر خلاف دادگاههایی که حکم طلاق صادر میکنند نمیتوانند دستور به پرداخت دورهای به صورت تضمینشده بدهند.
خوانده به خواهان مبلغی مناسب بپردازد به گونه ای که وی راضی شود. قانون در این مورد مقرر میدارد که قبل از صدور دستور پرداخت دورهای به منظور تأمین هزینههای فرد واجب النفقه (زوجه)، دادگاه میتواند دستور دهد مبلغ کلی توسط خوانده به خواهان پرداخت گردد.
دستورات بر پایه توافق طرفین: قانون سال 1978 به دادگاههای مجستریت قدرت ایجاد دستوراتی را بر پایه توافق طرفین در امر برقراری نفقه و میزان آن میدهد. چنانچه خواهان، مدعی وجود توافقی مبنی بر پرداخت نفقه بین خود و خوانده شود، دادگاه در صورتی دستور به اجرای توافق مالی را میدهد که اولا خواهان بتواند وجود چنین توافقی را اثبات نماید. ثانیا توافق ایجاد شده غیر معقول و ناعادلانه نباشد.
اثر زندگی مشترک، طلاق و ازدواج مجدد بر دستورات پرداخت نفقه: هر گاه طرفین یک دستور پرداخت نفقه، مجددا زندگی با یکدیگر را از سر بگیرند به گونه ای که برای حداقل شش ماه مداوم بطور مشترک زندگی نمایند، اجرای دستور پرداخت نفقه متوقف میگردد. طلاق خودبخود دستور پرداخت نفقه را متوقف نمیسازد و اغلب دادگاه اجازه میدهد که اجرای دستور فوق ادامه یابد. دستور پرداخت دوره ای با ازدواج مجدد دوباره تعیین و ارزیابی میشود. اگر ازدواج مجدد باطل شود باز هم چنین حالتی رخ خواهد داد.