یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقاله جغرافیای تاریخی استان

اختصاصی از یارا فایل مقاله جغرافیای تاریخی استان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله جغرافیای تاریخی استان


مقاله جغرافیای تاریخی استان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

استان اصفهان با مساحتی حدود 105937 کیلومتر مربع بین 30 درجه و 43 دقیقه تا 34 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی خط استوا و 49 درجه و 36 دقیقه تا 55 درجه و31 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد.

این استان که در مرکز ایران واقع شده است از شمال به استانهای مرکزی، قم و سمنان، ازجنوب به استانهای فارس و کهگیلویه و بویراحمد، از شرق به استانهای لرستان و‌ چهارمحال بختیاری محدود است. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، این استان دارای 17 شهرستان، 60 شهر ، 37 بخش و 116 دهستان و مرکز آن اصفهان است.

جغرافیای تاریخی استان

در ادوار پیش، اصفهان نقش پلی را داشت که قسمتهای کم ارتفاع شرق فلات ایران را با سرزمین های کوهستانی غرب مرتبط می ساخت و برای اطراق سرمازدگان کوهستان غرب و گرمازدگان و خستگان هوای خشک شرق، محل مناسب و مطلوبی بود.از اصفهان قبل از اسلام، یعنی دوره حکومت مادها و دوره شاهنشاهی هخامنشیان ، اشکانیان و ساسانیان اطلاعات زیادی در دست نیست و از آن دوره ها، آثار قابل توجهی بر جای نمانده است.

آنچه مسلم است، استقرار جلگه اصفهان درمیان بیابان ها و کوه های خشک مرکزی ایران از یک طرف و اهمیت و موقعیت ارتباطی خاص آن در مرکز فلات پهناور ایران از طرف دیگر، تاریخ و سابقه آن را به سابقه و قدمت کشور ایران مرتبط کرده است.پیش از برپایی پادشاهی مادها، اصفهان حد شرقی ممالکی بوده است که بابلی ها از آن اطلاع داشته اند و به احتمال قوی جزو ناحیه (انزان) یا (انشان) بوده است.

ویژگی‌های فرهنگی

استان اصفهان از جمله مناطق تاریخی کشور است که مانند ستاره درخشانی بر تارک سرزمین کهنسال ایران می درخشد این استان تنوع قومی جالب توجهی دارد که فرهنگ پر بار ملی و مذهبی ایران عامل پیوند و یگانگی تمامی آنها از جمله بختیاری ها، ارمنی ها، زرتشتی ها و... شده است.

شهر اصفهان

از مراجعه به منابع موجود تاریخی چنین بر می آید که کلمه، اسپاران، بطلمیوس، سپاهان، پهلوی ، اصفهان عرب و اصفهان امروز لفظی قدیمی است و به احتمال قریب به یقین کلمه ای پهلوی است و ریشه قدیمی تر از پهلوی آن مکشوف نیست.

در عهد اشکانیان اصفهان مرکز و پایتخت یکی از ایالت های وسیعی بود که تحت فرمان ملوک اشکانی قرار داشت. در دوره ساسانیان، اصفهان محل سکونت و قلمرو و نفوذ، اسپوهران، یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی که مشاغل عمده و مناسب سلطنتی در اختیار داشتند، بود.

بعد از اسلام، اصفهان مانند دیگر شهرهای ایران تا اوایل قرن چهارم تحت سلطه اعراب بود و در زمان منصور خلیفه عباسی، مورد توجه قرار گرفت وبه حاکم این شهر دستور داده شد در عمران و آبادانی آن کوشا باشد.

در سال 319 هـ. ق مرداویج زیاری اصفهان را متصرف شد و آن را به پایتختی برگزید و جشن سده را هرچه باشکوه تر در این شهر برپا کرد. در سال 327 هـ. ق اصفهان به تصرف رکن‌الدوله دیلمی در آمد و آن را به پایتختی انتخاب کرد و اصفهان دوباره رونق خود را گرفت.

در سال 443 هـ. ق اصفهان به دست طغرل پادشاه سلجوقی فتح شد. در سال 639 هـ.ق تحت سلطه مغولها قرار گرفت.پس از بازگشت سپاه مغول شهر اصفهان مجدداُ رونق یافت. سقوط شهر اصفهان و انقراض سلسله صفویه پس از 6 ماه محاصره به دست محمود افغان، انجام گرفت.

با سقوط شهر اصفهان سلسله صفوی نیز منقرض شد و اصفهان دچار انحطاط شد. در دوران زندیه و قاجاریه پایتخت کشور به شیراز و تهران انتقال یافت در زمان قاجار پسر ناصرالدین شاه، ظل‌السطان زمین و مصالح و آثار تاریخی شهر را به مردم می فروخت و می خواست به هرترتیبی که شده مخارج قشون خود را که از واحدهای بسیار قوی و منظم کشور بود، تاْمین کند.

از ویژگی های اقتصادی شهر اصفهان در دوره قاجار، درآمد ناچیز زمین و عدم امنیت ملاکین بود. در دوره پهلوی با توجه به شرایط تاریخی و جغرافیایی، شهر اصفهان موردتوجه قرار گرفت، دربازسازی آثار تاریخی آن کوشش هایی به عمل آمد و توسعه صنعتی شهر و منطقه آغاز شد.

اصفهان یکی از شهرهای بزرگ و سیاحتی ایران است

اِصْفَهانْ (پارسی میانه: اسپهان)[۴] شهری باستانی در مرکز ایران است.شهر اصفهان، مرکز استان اصفهان و نیز مرکز شهرستان اصفهان است، و در فرهنگ ایرانی به «نصف جهان» مشهور شده‌است. به لحاظ جمعیت بعد از تهران و مشهد سومین شهر بزرگ ایران می‌باشد.[۴] این شهر طبق سرشماری نفوس و مسکن، در سال ۱۳۸۵، ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ نفر جمعیت داشته‌است.[۱] اصفهان از دیرباز از مهمترین مراکز شهر نشینی در فلات ایران بوده‌است. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که تعدادی از آنها بعنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیده‌اند.[۴]اصفهان در سال ۲۰۰۶ میلادی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد. [۳]این شهر در منطقه‌ای نیمه‌کویری در مرکز ایران و در کنار رودخانهٔ زاینده‌رود قرار گرفته، و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران است. آب و هوای آن معتدل و دارای فصول منظم است.

پیشینه نام اصفهان

شهر اصفهان شهری آباد شده توسط مردمانی از جلفای آذربایجان است که از روزگاران کهن تا کنون به نام‌های: صفاهان، صفویان، پارتاک، پارک، پاری، پاریتاکن، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه سرشناس بوده‌است.[۵]

بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند بختیاری، فارس، خوزستان، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت می‌کردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمده‌است.[۶]این شهرنام‌های کهن‌تری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچ‌گونه پیوندی ندارد، مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.

تاریخ

در طول تاریخ به آسانی نمی‌توان رد شهر اصفهان را بطور پیوسته دنبال نمود. هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به علت آنکه در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهی‌های هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهی‌ها و به ویژه میان‌رودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمان‌ها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی می‌توان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پی‌گیری نمود.[۷] اصفهان کنونی در قدیم گابای (همان گی و جی بعدی) نام داشت و در آغاز مرکز قبیله پَرِتاکِن[۸] (که نام فریدن از آن به‌جا مانده) بوده‌است.[۹]

به نظر می‌آید نام اسپهان (به معنی جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان به بعد جایگزین نام گی شده‌باشد. آن‌گونه که در سرگذشت‌نامه‌ها آمده، سواره‌نظام ساسانی به هنگام صلح در سبزه‌زارهای پیرامون اسپهان به‌ویژه در بخش غربی این شهر تا دامنه‌های کوه‌ها و سرچشمهٔ زاینده‌رود استقرار می‌یافت.[۱۰] اسپهان از آن‌جا که ولیعهدنشین ساسانیان بود امتیازی نسبت به شهرهای ایران آن زمان به‌دست آورد.[۱۱] در زمان ساسانیان گاه اسپهان و گاه ارمنستان ولیعهدنشین شاهنشاهی ایران بود ولی اسپهان این امتیاز دیگر را نیز داشت که نشیمن‌گاه و قلمرو نفوذ واسپوهران یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی نیز بود.[۱۲]

هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیم بندی حکومتی زمان ساسانیان بوده‌است را حفظ کرده‌است. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیوها[۱۳] بوده‌است و از آن تحت عنوان گابای یا تابای[۱۴] نام برده شده‌است.[۷] در سده‌های آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام می‌برند؛ شهری بنام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. [۷] عرب‌ها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان منصور خلیفهٔ عباسی در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیده‌شد و خشینان به جوباره (یهودیه) پیوسته‌شد.[۱۵]

در سال ۳۱۹ ه.ق. مردآویج زیاری با سپاهش از گیلان، اصفهان را آزاد کرد و این شهر را به پایتختی برگزید و جشن سده را با شکوه بسیار در این شهر برپا کرد.[۱۶] در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکن‌الدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. پس از آن شهر اصفهان پیشرفت پیشین خود را بازیافت و کانون گرد هم آمدن دانشوران و سرایندگان شد.[۱۷]

در دوره سلجوقی این شهر به عنوان پایتخت سلجوقیان برگزیده شد. اوج شکوفایی اصفهان به زمان صفویان بر می‌گردد؛ هنگامی که شاه عباس کبیر پایتخت صفویه را از قزوین به این شهر منتقل نمود.[۷] ناصر خسرو در گذر از اصفهان در سال ۴۴۴ هجری قمری مصادف با ۴۳۲ خورشیدی این شهر را نیکوترین و جامع‌ترین و آبادترین شهر سرزمین پارسی‌گویان نشرح داده است:

« از آن جا برفتیم هشتم صفر سنه اربع و اربعین و اربعمایه بود که به شهر اصفهان رسیدیم. از بصره تا اصفهان صد و هشتاد فرسنگ باشد. شهری است بر هامون نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هرجا که ده گز چاره فرو برند


دانلود با لینک مستقیم


مقاله جغرافیای تاریخی استان

مقاله جغرافیای تاریخی استان

اختصاصی از یارا فایل مقاله جغرافیای تاریخی استان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله جغرافیای تاریخی استان


مقاله جغرافیای تاریخی استان اصفهان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

استان اصفهان با مساحتی حدود 105937 کیلومتر مربع بین 30 درجه و 43 دقیقه تا 34 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی خط استوا و 49 درجه و 36 دقیقه تا 55 درجه و31 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد.

این استان که در مرکز ایران واقع شده است از شمال به استانهای مرکزی، قم و سمنان، ازجنوب به استانهای فارس و کهگیلویه و بویراحمد، از شرق به استانهای لرستان و‌ چهارمحال بختیاری محدود است. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، این استان دارای 17 شهرستان، 60 شهر ، 37 بخش و 116 دهستان و مرکز آن اصفهان است.

جغرافیای تاریخی استان

در ادوار پیش، اصفهان نقش پلی را داشت که قسمتهای کم ارتفاع شرق فلات ایران را با سرزمین های کوهستانی غرب مرتبط می ساخت و برای اطراق سرمازدگان کوهستان غرب و گرمازدگان و خستگان هوای خشک شرق، محل مناسب و مطلوبی بود.از اصفهان قبل از اسلام، یعنی دوره حکومت مادها و دوره شاهنشاهی هخامنشیان ، اشکانیان و ساسانیان اطلاعات زیادی در دست نیست و از آن دوره ها، آثار قابل توجهی بر جای نمانده است.

آنچه مسلم است، استقرار جلگه اصفهان درمیان بیابان ها و کوه های خشک مرکزی ایران از یک طرف و اهمیت و موقعیت ارتباطی خاص آن در مرکز فلات پهناور ایران از طرف دیگر، تاریخ و سابقه آن را به سابقه و قدمت کشور ایران مرتبط کرده است.پیش از برپایی پادشاهی مادها، اصفهان حد شرقی ممالکی بوده است که بابلی ها از آن اطلاع داشته اند و به احتمال قوی جزو ناحیه (انزان) یا (انشان) بوده است.

ویژگی‌های فرهنگی

استان اصفهان از جمله مناطق تاریخی کشور است که مانند ستاره درخشانی بر تارک سرزمین کهنسال ایران می درخشد این استان تنوع قومی جالب توجهی دارد که فرهنگ پر بار ملی و مذهبی ایران عامل پیوند و یگانگی تمامی آنها از جمله بختیاری ها، ارمنی ها، زرتشتی ها و... شده است.

شهر اصفهان

از مراجعه به منابع موجود تاریخی چنین بر می آید که کلمه، اسپاران، بطلمیوس، سپاهان، پهلوی ، اصفهان عرب و اصفهان امروز لفظی قدیمی است و به احتمال قریب به یقین کلمه ای پهلوی است و ریشه قدیمی تر از پهلوی آن مکشوف نیست.

در عهد اشکانیان اصفهان مرکز و پایتخت یکی از ایالت های وسیعی بود که تحت فرمان ملوک اشکانی قرار داشت. در دوره ساسانیان، اصفهان محل سکونت و قلمرو و نفوذ، اسپوهران، یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی که مشاغل عمده و مناسب سلطنتی در اختیار داشتند، بود.

بعد از اسلام، اصفهان مانند دیگر شهرهای ایران تا اوایل قرن چهارم تحت سلطه اعراب بود و در زمان منصور خلیفه عباسی، مورد توجه قرار گرفت وبه حاکم این شهر دستور داده شد در عمران و آبادانی آن کوشا باشد.

در سال 319 هـ. ق مرداویج زیاری اصفهان را متصرف شد و آن را به پایتختی برگزید و جشن سده را هرچه باشکوه تر در این شهر برپا کرد. در سال 327 هـ. ق اصفهان به تصرف رکن‌الدوله دیلمی در آمد و آن را به پایتختی انتخاب کرد و اصفهان دوباره رونق خود را گرفت.

در سال 443 هـ. ق اصفهان به دست طغرل پادشاه سلجوقی فتح شد. در سال 639 هـ.ق تحت سلطه مغولها قرار گرفت.پس از بازگشت سپاه مغول شهر اصفهان مجدداُ رونق یافت. سقوط شهر اصفهان و انقراض سلسله صفویه پس از 6 ماه محاصره به دست محمود افغان، انجام گرفت.

با سقوط شهر اصفهان سلسله صفوی نیز منقرض شد و اصفهان دچار انحطاط شد. در دوران زندیه و قاجاریه پایتخت کشور به شیراز و تهران انتقال یافت در زمان قاجار پسر ناصرالدین شاه، ظل‌السطان زمین و مصالح و آثار تاریخی شهر را به مردم می فروخت و می خواست به هرترتیبی که شده مخارج قشون خود را که از واحدهای بسیار قوی و منظم کشور بود، تاْمین کند.

از ویژگی های اقتصادی شهر اصفهان در دوره قاجار، درآمد ناچیز زمین و عدم امنیت ملاکین بود. در دوره پهلوی با توجه به شرایط تاریخی و جغرافیایی، شهر اصفهان موردتوجه قرار گرفت، دربازسازی آثار تاریخی آن کوشش هایی به عمل آمد و توسعه صنعتی شهر و منطقه آغاز شد.

اصفهان یکی از شهرهای بزرگ و سیاحتی ایران است

اِصْفَهانْ (پارسی میانه: اسپهان)[۴] شهری باستانی در مرکز ایران است.شهر اصفهان، مرکز استان اصفهان و نیز مرکز شهرستان اصفهان است، و در فرهنگ ایرانی به «نصف جهان» مشهور شده‌است. به لحاظ جمعیت بعد از تهران و مشهد سومین شهر بزرگ ایران می‌باشد.[۴] این شهر طبق سرشماری نفوس و مسکن، در سال ۱۳۸۵، ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ نفر جمعیت داشته‌است.[۱] اصفهان از دیرباز از مهمترین مراکز شهر نشینی در فلات ایران بوده‌است. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که تعدادی از آنها بعنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیده‌اند.[۴]اصفهان در سال ۲۰۰۶ میلادی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد. [۳]این شهر در منطقه‌ای نیمه‌کویری در مرکز ایران و در کنار رودخانهٔ زاینده‌رود قرار گرفته، و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران است. آب و هوای آن معتدل و دارای فصول منظم است.

پیشینه نام اصفهان

شهر اصفهان شهری آباد شده توسط مردمانی از جلفای آذربایجان است که از روزگاران کهن تا کنون به نام‌های: صفاهان، صفویان، پارتاک، پارک، پاری، پاریتاکن، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه سرشناس بوده‌است.[۵]

بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند بختیاری، فارس، خوزستان، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت می‌کردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمده‌است.[۶]این شهرنام‌های کهن‌تری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچ‌گونه پیوندی ندارد، مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.

تاریخ

در طول تاریخ به آسانی نمی‌توان رد شهر اصفهان را بطور پیوسته دنبال نمود. هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به علت آنکه در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهی‌های هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهی‌ها و به ویژه میان‌رودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمان‌ها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی می‌توان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پی‌گیری نمود.[۷] اصفهان کنونی در قدیم گابای (همان گی و جی بعدی) نام داشت و در آغاز مرکز قبیله پَرِتاکِن[۸] (که نام فریدن از آن به‌جا مانده) بوده‌است.[۹]

به نظر می‌آید نام اسپهان (به معنی جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان به بعد جایگزین نام گی شده‌باشد. آن‌گونه که در سرگذشت‌نامه‌ها آمده، سواره‌نظام ساسانی به هنگام صلح در سبزه‌زارهای پیرامون اسپهان به‌ویژه در بخش غربی این شهر تا دامنه‌های کوه‌ها و سرچشمهٔ زاینده‌رود استقرار می‌یافت.[۱۰] اسپهان از آن‌جا که ولیعهدنشین ساسانیان بود امتیازی نسبت به شهرهای ایران آن زمان به‌دست آورد.[۱۱] در زمان ساسانیان گاه اسپهان و گاه ارمنستان ولیعهدنشین شاهنشاهی ایران بود ولی اسپهان این امتیاز دیگر را نیز داشت که نشیمن‌گاه و قلمرو نفوذ واسپوهران یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی نیز بود.[۱۲]

هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیم بندی حکومتی زمان ساسانیان بوده‌است را حفظ کرده‌است. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیوها[۱۳] بوده‌است و از آن تحت عنوان گابای یا تابای[۱۴] نام برده شده‌است.[۷] در سده‌های آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام می‌برند؛ شهری بنام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. [۷] عرب‌ها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان منصور خلیفهٔ عباسی در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیده‌شد و خشینان به جوباره (یهودیه) پیوسته‌شد.[۱۵]

در سال ۳۱۹ ه.ق. مردآویج زیاری با سپاهش از گیلان، اصفهان را آزاد کرد و این شهر را به پایتختی برگزید و جشن سده را با شکوه بسیار در این شهر برپا کرد.[۱۶] در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکن‌الدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. پس از آن شهر اصفهان پیشرفت پیشین خود را بازیافت و کانون گرد هم آمدن دانشوران و سرایندگان شد.[۱۷]

در دوره سلجوقی این شهر به عنوان پایتخت سلجوقیان برگزیده شد. اوج شکوفایی اصفهان به زمان صفویان بر می‌گردد؛ هنگامی که شاه عباس کبیر پایتخت صفویه را از قزوین به این شهر منتقل نمود.[۷] ناصر خسرو در گذر از اصفهان در سال ۴۴۴ هجری قمری مصادف با ۴۳۲ خورشیدی این شهر را نیکوترین و جامع‌ترین و آبادترین شهر سرزمین پارسی‌گویان نشرح داده است:

« از آن جا برفتیم هشتم صفر سنه اربع و اربعین و اربعمایه بود که به شهر اصفهان رسیدیم. از بصره تا اصفهان صد و هشتاد فرسنگ باشد. شهری است بر هامون نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هرجا که ده گز چاره فرو برند


دانلود با لینک مستقیم


مقاله جغرافیای تاریخی استان

مقاله درباره مرمت تاریخی شمال و بناهای مرمتی ساری

اختصاصی از یارا فایل مقاله درباره مرمت تاریخی شمال و بناهای مرمتی ساری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره مرمت تاریخی شمال و بناهای مرمتی ساری


مقاله درباره  مرمت تاریخی شمال  و بناهای مرمتی ساری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

مقالة:

مرمت تاریخی شمال و بناهای مرمتی ساری

فهرست:

نگاهی به مرمتگر تاریخی شمال کشور

وقایع تاریخی نابودکننده آثار مهم ساری کشور

عمارت و ساختمان‌های قدیمی در دست مرمت

نگاهی به مرمتگر تاریخی شمال کشور

* استاد احسانی، ۲۲ سال است که به مرمت آثار تاریخی استان گلستان ومازندران مشغول است

مرمت و حفظ آثار تاریخی نزد ملل توسعه یافته از اهمیت والایی برخوردار است. چه آثار و یادمان های تاریخی انسان معاصر را با گذشته و تمدن های کهنی پیوندی دوباره می دهد. دستهای توانای هنرمندان ایرانی میراث دار هنر کهن است که ریشه در اعماق تاریخ دارد. هنرآوران نامدار وگاه گمنام در مسیر تاریخ ضمن پایبندی در حرفه و هنر خویش، زندگی خود را وقف حفظ و پیشرفت میراث های گرانبهای فرهنگ و تاریخ کرده اند و در این راه آثار فرهنگی و تاریخی بیشماری را از تخریب و نابودی نجات داده اند. آثار فرهنگی و تاریخی که بیانگر تمدن و نبوغ ایرانیان در جهان هستند.

سرزمین همیشه بهار مازندران درکرانه بحر خزر از مراکز مهم تمدن آغاز تاریخ، تاریخ و دوران اسلامی ایران است و باتوجه به نتایج کاوشهای باستان شناسی، قدمت بعضی از آثار کهن این خطه به حدود ۱۲۵۰۰سال پیش، از غارهای هوتو و کمربند در حدود ۹۵۰۰ سال قبل از میلاد ـ به عنوان قدیمی ترین پناهگاه انسان در مازندران ـ می رسد.

استاد «سیدنبی الله احسانی امریی» از معدود مرمت کاران سختکوش اداره کل میراث فرهنگی مازندران،که بیش از ۲۰ سال است در حفظ و مرمت بناهای تاریخی استانهای مازندران و گلستان نقش مؤثر دارد. استاد احسانی سالهای سال هنر و تجربه اش را برای احیا و بازسازی آثار تاریخی اغلب شهرهای شمال کشور به کار گرفته است که نمونه بارز آن مرمت برج تاریخی «میل گنبد قابوس» (آرامگاه شمس المعالی قابوس وشمگیر) از بزرگترین آثار معماری قرن چهارم هجری قمری در شهر گنبد است.

استاد احسانی در مدت زمان هنر بیست ساله اش به فرهنگ و هنر این مرز و بوم، مفتخر به دریافت لوح تقدیر و جوایز مختلف از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان میراث فرهنگی کشور و دانشگاه هنر شده است. او که ۴۵ سال پیش در ساری به دنیا آمد، در کودکی مجذوب آثار ملی و تاریخی منطقه خود شد و برای کسب مهارت و تجربه از محضر استادان بزرگ مازندران بهره جست و دررشته های نماکاری، ظریف کاری، فخرمتین، کاشی کاری، احداث طاق چندضلعی، سفال چینی ساده و قوس دار و هره چینی در قوسهای تکامل یافته، تبحر خاص یافت. وی در حال حاضر بازسازی و مرمت حمام وزیری ـ از بناهای تاریخی اواخر دوره قاجار ـ را در ساری مشغول است.

احسانی درباره حفظ آثار فرهنگی کشور گفت: «تقریباً تمام اماکن تاریخی مازندران متعلق به دوران بعد از اسلام است که همگی از شاهکارهای کم نظیر هنر معماری ایرانی و اسلامی است و طراحان آن درکار خود سرآمد و در محاسبه های فنی بسیار ماهر و در امور تزییناتی بی نهایت باسلیقه بودند. وی احساس حفظ میراث فرهنگی را یک وظیفه عمومی و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مرمت تاریخی شمال و بناهای مرمتی ساری

دانلود تحقیق کار زنان از منظر تاریخی

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق کار زنان از منظر تاریخی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کار زنان از منظر تاریخی


دانلود تحقیق کار زنان از منظر تاریخی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

کار زنان از منظر تاریخی - بین المللی

مقدمه:

• در دنیای امروز بدون آنکه به مسئله کار همزمان از منظر جنسیتی نگریست نمیتوان فعال کارگری همه جانبه ای بود. از طرف دیگر بدون آنکه عرصه کار زنان یک محور مرکزی جنبش زنان باشد نمیتوان فعال همه جانبه جنبش زنان بود ...

در مباحث حول روابط بین المللی که عمدتا بر روابط بین دولتهای مقتدر ملی و یا شرکتهای فراملیتی متکی است توجه به مسائل زنان اساسا غایب است. آنجا نیز که در این عرصه از طرف بخشی از فمنیستها به مسائل زنان پرداخته میشود زنان عمدتا به عنوان بازیگرانی منفعل و قربانی تصویر میشوند. البته این بخشی واقعی از موقعیت زنان در روابط بین الملی, بویژه در جنگ, است. اما همین تصویر شرکت فعالانه زنان در عرصه های مختلف از جمله نقش زنان در بازار کار و تولید را در اقصی نقاط جهان نامرئی میکند. بویژه با توجه به اینکه در پروسه تعمیق روند جهانی شدن, کار زنان یک محور مهم از این پروسه است این لاقیدی, بویژه از جانب فمینیستهای رادیکال و سوسیالیست, مشروعیت آنان را به عنوان سخنگویان مسائل زنان تضعیف کرده و عملا آنان را به نمایندگان بخش الیت زنان تنزل میدهد. نوشته حاضر به منظور جلب توجه به موقعیت زنان در عرصه کار و تولید, از یک منظر بین المللی, تدوین شده است.

  کار مولد و کار بدون مزد زنان در خانه

سنتاً یکی از عوامل لاقیدی سوسیالیستها و فعالین کارگری به مسائل زنان در عرصه کار و فرعی دانستن این عرصه از جانب آنان این بوده که گویا کار زنان ¨مولد¨ نبوده است. البته پایه مادی این لاقیدی وجود مردسالاری بوده اما این پایه مادی بیان نظری و تئوریک نیز یافته است. یکی از منابع مهم تعریف مقوله های مختلف در جامعه کاپیتالیستی, از جمله مقوله ¨کار مولد¨ آثار آدام اسمیت بوده است. طبق نظر اسمیت* (١) تقسیم کار ریشه در طبیعت انسان داشته و یک عمل و نتیجه ضروری از درک و درایت انسانی است. انسان از نتایج کار خویش لذت برده ولی رضایت بخش ترین عمل انسانی از طریق مبادله نتیجه کار خویش با نتیجه کار دیگری محقق میشود. به عبارت دیگر کار   واقعی ترین شاخص برای سنجش ارزش مبادله است. با تکیه بر این تعریف از نظر آدام اسمیت کار مولد کاری است که ارزش افزایی کرده و کار غیرمولد کاری است که ارزش افزایی نمیکند. یک نتیجه اجتناب ناپذیر از این تعریف این است که کار زنان در خانه, در جامعه سرمایه داری, که مستقیما با نتیجه کار دیگری مبادله نمیشود و اساسا در ازای آن مزدی نیز پرداخته نمیشود به عنوان کار مولد به حساب نمیاید.

مارکس (٢) در نقد خود به سرمایه داری, از جمله در نقد نظرات اسمیت, تاکید میکند که پایه ای ترین رابطه میان کارگر و سرمایه, تولید ارزش اضافی است. منظور مارکس از ارزش اضافی تفاوت ارزش سرمایه گذاری شده توسط سرمایه دار و ارزش کسب شده پس از پایان پروسه تولیدی   است. ارزش اضافه از طریق مبادله یک کالای معین, نیروی کار, که خاصیت آن تولید ارزشی بیش از بهای خویش است, تولید میشود. مارکس (٣) بروشنی توضیح میدهد که در جامعه کاپیتالیستی و از منظر کاپیتالیستها مولد بودن کار فقط به معنی تولید کالا نیست بلکه بیش از هر چیز تولید ارزش اضافی است. این نکته مهم و کلیدی است که نه تنها بسیاری از منتقدین فمنیست مارکس به آن بی توجه بوده اند بلکه اکثر مارکسیستها نیز با لاقیدی از کنار آن گذشته و با دفاعی مردسالارانه عملا از فرمولبندیهای اسمیت بجای مارکس دفاع کرده اند. واقعیت این است که هم در تعریف آدام اسمیت و هم در تعریف مارکس کار بدون مزد زنان به عنوان کار مولد تعریف نمیشود. اما نکته مهم این است که تعریف مارکس از کار مولد نظر و تعریف ¨شخصی¨ مارکس از کار مولد نیست. از نظر مارکس در یک جامعه ایده آل صبح نقاشی کردن و بعد از ظهر ماهی گیری کردن کار محسوب میشود. تعریف مارکس از کار مولد و کار غیر مولد تعریف این مقوله ها از منظر کاپیتالیستی است. منظری که در آن فقط تولید کالا کار را مولد نمیکند بلکه باید این روند به تولید ارزش اضافی منجر شود.

 

کار زنان و مقوله کار مولد در قرن بیستم

تمرکز اسمیت و مارکس در تعریف کار مولد عمدتا بر جامعه اولیه صنعتی است. اما واقعیت این است که طی قرن بیستم و همراه با رشد سرمایه داری, زنان در سطح وسیعی وارد بازار کار شده و بویژه بخش اداری و خدمات در بیشتر کشورهای سرمایه داری اساسا زنانه شد. (۴) اگر کار مولد تنها شامل تولید محصولات صنعتی است پس در مورد تولید خدمات و سرویس چه میشود گفت. پاسخ به این سوال بخش مهمی از کتاب معروف هری برورمن (١۹۷۴), کار و سرمایه انحصاری را تشکیل میدهد. اجازه دهید به علت اهمیت این بحث بطور مشروحتری به این پروسه بپردازیم.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کار زنان از منظر تاریخی

معماری اثار تاریخی ایران

اختصاصی از یارا فایل معماری اثار تاریخی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معماری اثار تاریخی ایران


معماری اثار تاریخی ایران

معماری اثار تاریخی ایران

 

مقدمه : ملاحظات کلی

معماری در ایران بیش از 6000 سال تاریخ پیوسته ، دست کم از 5000 ق.م تا به امروز، با نمونه های اختصاصی که در ناحیه پهناوری از سوریه تا شمال هند و مرزهای چین ، قفاز تا زنگبار پراکنده است. بناهای ایرانی متنوع است، از کلبه‌های دهقانی ، قهوه خانه ها، کوشکها تا زیباترین و شاهانه ترین ساختمانهایی که جهان به خود دیده ، بگذریم از برخی پلهای عظیم و با شکوه ممیزه معماری ایران در طول تاریخ شکلهای ساده و موقری با آرایشهای غنی است.

معماری آثار تاریخی ایران در وهله اول دارای مفهوم و هدف دینی و خصلت جادویی و دعایی است. طرح راهنما و شکل دهنده نمادگرایی کیهانی بود که انسان به وسیله آن با نیروهای آسمانی انبازی و پیوند می یافت. این مایه ، که تمام آسیا در آن معناً شریک بود و حتی در عصر جدید هم دوام یافت، نه تنها به معماری ایران وحدت و استمرار بخشید، بلکه سرچشمه ماهیت عاطفی آن هم بود.

مصالح ساختمانی موجود شکلهای بزرگی را القا می کرد. خاک رس ، که در نقاط مختلف در دسترس بود، رشد ابتدایی ترین فنون ساختمانی را تشویق کرد- ساختن خشت خام ترا ، که از گل قالبی تهیه و در آفتاب خشکانده می‏شود.این شیوه از قدیم در ایران مرسوم بود و هرگز کاملاً متروک نشد. فراوانی گل کاملاً خمیری ، همراه با ملاط آهک هم به تکوین خشت کمک کرد. نخستین خشتها، با اینکه در آفتاب خشکانده می شدند، وقتی اندود می یافتند ، مصالح ساختمانی بادوامی بودند و در شکلهای ساختمانی متعدد و مهمی مورد استفاده قرار می گرفتند. بی شک ، سنگ و چوب هر دو گاهی به کار می رفت- در بناهای معروف هخامنشی و برای طبقات زیر زمین و پلها- ولی حتی در دوره های پارتی و ساسانی هم استفاده از لاشه سنگ رایجتر بود. چنین سنگی درست مانند آجر با سرعت و با سانی در ساختمان به کار می رود. ساختمانهای آجری فاقد نماهای تیز و گوشه دار است، حال آنکه ساختمان سنگی معمولاً دارای اثری حاکی از سختی و سنگینی است، ولی در عوض به جرمهای بزرگ و خوش طرح امکان می‌دهد که سطح صاف و وسیعشان آماده پذیرش آرایشهایی باشد که با سنگ مناسب نیست یا حتی غیر ممکن است. شیوه ها همانند مصالح متنوع است و از کلبه های کوچک و سست تا بناهای عالی همچون مقبره الجایتو در سلطانیه، گنبد شمالی مسجد جامع اصفهان و برخی طاقهای استادانه و بادوام را شامل می‏شود.

برخی عناصر طراحی در معماری ایران بیش از 3000 سال دوام یافت. تکان دهنده ترین جنبه این عناصر تمایل نمایانی به عظمت مقیاسها، بهره گیری هوشمندانه از شکلهای ساده و حجیم، پایداری کاملاً خیره کننده سلیقه های تزیینی، یعنی سردرهای باطاق بلند در فرورفتگی دیوارها، ستونهایی با سرستونهای مشتی و انواع تکراری نقشه و نما بود. در طی اعصار، این عناصر در اقسام بناهایی تکرار شد که برای منظورهای متفاوت و تحت حمایت سلسله های متعددی از فرمانروایان تکوین یافت. بی شک برخی از قدیمیترین سبکها هنوز باقی است. تالار، که که در گورهای صخره ای نزدیک تخت جمشید دیده می‌شود، در پرستششگاههای ساسانی دوباره پدیدار شد و در اعصار اسلامی اخیر به عنوان ایوان کاخ یا مسجد به کارگرفته شد. و حتی و معماری قهوه خانه های کنار جاده هم مورد اقتباس قرار گرفت.به همین ترتیب، سقف چهار طاقی که از ویژگیهای عصر ساسانی است، هنوز در بسیاری از گورستانها و امامزاده های کوچکی به چشم می خورد که در سراسر ایران پراکنده اند. حتی طاق عظیم تخم‌مرغی تیسفون سرمشقی بود که اینک در شده بیستم هم ممکن است در یک بنای روستایی تکرار شود. صحن چهار ایوان که در عصر اشکانی پدید آمده بود، حتی پیش از سده دهم به صورت سبکی جا افتاده و مسلط در آمد. تصویر برجهای خاکی که سربه آسمان کشیده برای پیوستن با برجهای فلکی تا سده نوزدهم دوام یافت. درحالی که حیاط اندرون و حوض و مدخل گوشه‌دار و آرایشهای فراوان خصوصیاتی کهن، ولی هنوز متداول است.

معماری ایران دارای استمراری بوده، که هر چند بارها بر اثر کشمکشهای داخلی یا هجوم خارجی دستخوش فترت یا انحراف موقتی شده ، با این همه به سبکی دست یافته که با هیچ سبک دیگری قابل اشتباه نیست. این مطلب، حتی در مواردی هم که جزئیات براثر ضرورت یا اوضاع و احوال تغییر کرده ، باز درست است. مقیاس همیشه بخوبی درک شده و ماهرانه مورد بهره برداری قرار گرفته، ولو اینکه ایرانیان بر خلاف یونانیان ظاهراً هیچ تحقیق کاملی در مورد نسبتهای تألیفی نداشتند. نتیجه این که در آنجا ساختمانهای مبتذل وجود ندارد، حتی کلاه فرنگیهای باغها از وقار و عظمتی برخوردار است، اغلب بناهای ایرانی روشن- و حتی گویاست. ترکیب جدیت و سادگی شکل موجب ایجاد اندیشه ای آنی می‌شود، حال آنکه درک آرایش و اغلب نسبتهای دقیق مستلزم ملاحظات بیشتری است.

تحقیق در معماری گذشته ایران

امروزه معماری سنتی ما در جهان شناخته شده است ولی تا نیم قرن پیش معماری ما ناشناخته بود. برای نمونه روش تحلیل و تفسیر مستشرقین از بناهای پیش از اسلام و پس از اسلام ما متفاوت با آنچه امروزه مطرح می شود، بود. بنایی مانند تخت جمشید و نظیر آن را در دسته بندی با بناهای سومر، آکاد و آشور می دیدیم. به این ترتیب بناهای پس از اسلام ایران را نیز با بناهای دیگر کشورها در یک دسته قرار می دادند و حتی برخی نیز به دوره ای از آن معماری عربی می گفتند.

همانگونه که می دانید معماری ایرانی با معماری عربی بسیار متفاوت بوده است. البته این به معنی عدم پیشرفت معماری اعراب نیست زیرا در آن زمان کشورهایی چون مصر و شام دارای معماری غنی بوده اند. در شمال آفریقا نیز معماری مغرب که شامل دو بخش اسپانیا و مراکش می‏شود بسیار غنی بوده است.

یکی از مکاتب بزرگ معماری اسلامی هم از حیث پرکاری در آثار و هم از جهت تعداد بناهای ساخته شده و دامنه نفوذ گسترده آن که حوضه نفوذی از عراق کنونی، هندوستان تا اندونزی داشته، معماری ایران است. البته بعضی ] مانند پروفسورگالدیری[ نیز تأثیر معماری ایرانی را تا شمال آفریقا و حتی بعضی بناهای آندلس می دانند. برای اینکه از تأثیر معماری ایرانی و اسلامی بر معماری دیگر کشورها تصویری داشته باشیم کافی است که بعضی از کتب نوشته شده درباره معماری هند را ورق بزنیم، هنگامی که از معماری پیش از اسلام آن به پس از اسلام می رسیم ناگهان تغییرات اساسی در معماری آنها مشاهده می‌کنیم. از استوپه های یکنواخت (به جای دخمه استوپه داشته اند) به آثار علی گرد و تاج محل می رسیم تو گویی صبح می دمد و واقعاً همه چیز تغییر می‏کند. من در اینجا قصد تنقید از معماری باستانی هند را ندارم زیرا در نوع خود با ارزش است و با دیدن همین معماری است که ما به تغییر و تحول در معماری پس از اسلام این کشور پی می بریم.

با وجود ویژگیهای معماری ایرانی، متأسفانه تا کنون چیز در خوری درباره آن نوشته نشده است. گاهی من فکر می کنم شاید تأسفی نیز نداشته باشد، شاید بدین گونه بهتر است زیرا امکان داشته است که بعضی از روی غرض درباره آن بنویسند همانگونه که شده است و شاید هم بعضی با عدم شناخت درباره آن مطالبی بنویسند. اما در هر حال تأسف بار این است که ما ایرانیان نتوانسته ایم هیچ کاری در این زمینه انجام دهیم. من در حال حاضر جوانان زیادی را می‌شناسم که به معماری ایران علاقه‌مند هستند. این جوانان بهتر است به بررسی معماری کشورمان بپردازند و واقعاً با عشق بررسی کنند تا این معماری را خوب بشناسند و کار آنها صرفاً تکرار نظرات چند نویسنده غربی نباشد. البته همانگونه که بارها گفته ام و در ادامه نیز خواهم گفت بعضی از این نویسندگان غربی مانند مرحوم ماکسیم سیرو معماری ایران را خوب می شناختند و آنچه درباره معماری ایران نوشته اند فوق العاده است. اما از بعضی کارهای محققان دیگر بوی غرض به مشام می رسد و استناد به این نوع کارها چندان صحیح نیست.

انتخاب موضوع

در بحثهای مربوط به معماری ایران باید به بعضی موضوعات کاربردی توجه خاص شود. چیزی که با کمال تأسف در دانشگاههای ما نادیده گرفته می‏شود. از طرف دیگر به موضوعاتی تا حدی خیالی نیز پرداخته می‏شود برای مثال «ایستگاه قطار در کره زهره!» و چیزهای دیگری نظیر این البته علت آوردن این مثال ، نشان دادن جنبه غیر کاربردی و صرفاً خیالی بعضی موضوعات است. ما می‌توانیم درباره موضوعاتی کار کنیم که به جنبه کاربردی آن بیشتر توجه شود.

موضوع مسکن درحال حاضر از بزرگترین مشکلات و گرفتاریهای جامعه است. نداشتن مسکن دغدغه بزرگ قشر عظیمی از جامعه بخصوص جوانان است و این مشکل به وضع خطر ناکی تبدیل شده است. در گذشته یک روستایی با مصالح بوم آورد و دم دستی، خانه خود را می ساخت و هر وقت نیاز بود آن را تعمیر می کرد. ولی حالا بعضی از مصالح مانند آهن و سیمان از دور دست برای او بار می‏شود و خانه‌ای با دو یا سه اتاق برای او ساخته می‏شود. حال اگر گوشه ای از خانه او خراب شود چه باید بکند؟ آیا دوباره باید از تهران برای او مصالح فرستاده شود؟! باید این مشکل را حل کرد. البته من نمی گویم که باید استفاده مجدد از خشت و طاق داشته باشیم، بخصوص در مناطقی که یکبار زلزله آمده است اصلاً نباید از طاق استفاده کرد. اما در بسیاری از مکانها هنوز می توانیم از مصالح بومی برای رفع مشکل مسکن استفاده کنیم و نیازی را که داریم بخوبی بر طرف نماییم. این کارها باید از دانشکده های معماری ما شروع شود.

نوع فایل: word

سایز:132 KB 

تعداد صفحه: 185


دانلود با لینک مستقیم


معماری اثار تاریخی ایران