- هدف حرفه‌آموزی: توسعه منابع انسانی از طریق انتخاب فارغ‌التحصیلان سطوح مختلف نظام اموزشی و ارایه دوره‌های لازم در بدو یا ضمن خدمت برای ارتقای دانش، بینش و مهارت آنها در حوزه‌های شغلی مورد نیاز
- تغییر همه جانبه، مداوم و هدفدار در مسیر تکامل انسان (رسالتی الهی و ضرورت عقلی)
- تحقق استعدادهای ذاتی افراد به اقتضای محیط و جامعه پیرامون (نقش‌آفرینی سه عامل مهم استعداد ذاتی یا وراثت، محیط و آموزش یا تربیت)
- شکوفاسازی استعدادهای ذاتی فردی (بعد فردی: شکل‌دهی و رشد شخصیت فردی) + انتقال، آگاه‌سازی و متعهد نمودن فرد از ارزشهای جامعه (بعد اجتماعی: اجتماعی نمودن)
- کمک به انتقال بین‌نسلی معرفت یا دانش (knowledge) و توسعه مهارت‌های (skills) مورد نیاز برای کار و زندگی
رفتارگرایی
رفتارگرایی در طول دهه 1950، مکتب فکری مسلّط بود.
رفتارگرایی که بر پایه کارهای متفکرانی چون جان واتسون، ایوان پاولوف و اسکینر قرار دارد، کلیه رفتارهای انسان را توسط علل و عوامل محیطی، به جای نیروها و عوامل درونی، قابل توضیح و تشریح می‌داند.
رفتارگرایی بر رفتار مشاهده‌پذیر تمرکز دارد.
در این حوزه، نظریه‌های یادگیری از جمله شرطی‌شدن کلاسیک و شرطی‌سازی عامل، مورد پژوهش‌های گسترده‌ای قرار گرفته‌اند.
روانشناسی قانونی (Forensic Psychology)
روان‌شناسانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، اصول روان‌شناختی را در جنبه‌های قانونی به کار می‌بندند.
از جمله این فعالیت‌ها می‌توان به مطالعه رفتارهای مجرمانه و درمان آنها و یا کار در دستگاه قضایی اشاره کرد.
این روان‌شناسان معمولاً به عنوان شاهد در دادگاه‌ها حضور می‌یابند.
روانشناسی صنعتی – سازمانی (Industrial-Organizational Psychology)
روان‌شناسان این رشته، اصول روان‌شناختی را در جنبه‌های مختلف محیط کار مثل بهره‌وری و رفتار به کار می‌بندند.
برخی از این روان‌شناسان در زمینه‌هایی مانند عوامل انسانی، ارگونومی (شرایط محیط کار)، و تعامل بین انسان و کامپیوتر کار می‌کنند.
پژوهش‌های این شاخته به عنوان پژوهش‌های کاربردی شناخته می‌شود زیرا در پی حل مسائل و مشکلات دنیای واقعی است.
- قضاوت‌ها و برداشت‌های شخصی برخی افراد تحت تاثیر زمینه موضوع یادگیری و برخی دیگر تحت تاثیر زمینه نیست.
- وابسته به زمینه کار گروهی، تعامل بیشتر با آموزشگر، تکالیف سازمان‌یافته و تقویت بیرونی را ترجیح می‌دهند
تغییر ساختار شناختی برای رویارویی با موقعیت تازه و جبران عدم تعادل
عدم برخورد درست با موقعیت تازه منجر به عدم تعادل می‌شود.
هر تعادلی مقدمه‌ای برای رسیدن به تعادل بعدی است و این تعادل جویی همواره ادامه دارد ولی فرد هیچ‌گاه به یک تعادل واقعی و کامل دست نمی‌یابد.
علت عدم حصول تعادل واقعی و کامل این است که محیط و محرک‌های خارجی همواره در حال تغییر و تحول هستند و به تبع آنها نیز تعادل ذهنی امری موقتی خواهد بود.
- مراحل مختلف رشد شناختی مطرح شده توسط ژان پیاژه به لحاظ کیفی با یکدیگر تفاوت دارند. مقصود از تفاوت کیفی این است که دریافت کودک از خود و جهان و پیرامونش در مراحل مختلف رشد متفاوت است و مسلما نحوه برخورد با مسائل و تعبیر و تفسیر آنها نیز به اشکال مختلف صورت می‌گیرد.
- هر یک از مراحل مختلف رشد شناختی، ساخت و عملکرد خاص خود را دارد. این به معنی آن است که تحول فکری همه کودکان با نظم معین و در زمان نسبتاً معین ظاهر می‌شود و کودک نمی‌تواند بدون طی مرحله پیشین به مرحله بعدی وارد شود.
-دامنه زمانی تحول شناختی از یک مرحله به مرحله دیگر به تناسب وضعیت درونی کودک و شرایط محیط خارج متفاوت است.
- پیاژه مراحل مختلف رشد کودک را با توجه به پژوهش‌های گسترده‌ای که زمینه شکل‌گیری مفاهیم مختلف شناختی مفاهیمی همچون مکان، فضا، زمان، علیت، عدد، قانون و ... انجام داده و همچنین با توجه به نحوه تخیل و زبان آموزی، رفتار و اخلاق کودک بیان کرده است.
دانلود پاورپوینت اصول و کاربرد روانشناسی در ترویج و آموزش کشاورزی- 135 اسلاید
