یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درمورد سخنان دانشمندان

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد سخنان دانشمندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آندره شینه: خداوند آزادی را آفرید و بشربندگی راجورج واشنگتن: وقتی نهال آزادی ریشه گرفت به سرعت رشد ونمو می‌کند بنجامین فرانکلین: کسی‌که حفظ جان را مقدم بر آزادی بداند، لیاقت آزادی را نداردامرسون: وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم دوست واقعی باشد. گالیله: هرگز مردی ولو بسیار نادان را ندیدم که از وی چیزی نتوانسته‌ام بیاموزمگوته:زیبایی ناپایدار و فضیلت جاودانه است جرج برنارد شاو: مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید بدست‌آورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را که بدست آورده‌اید دوست داشته‌باشید. آنتونی نیولی : دنیا را نگه‌دارید. می‌خواهم پیاده شوم. مارک تواین: وقتی جوانتر بودم همه چیز را به خاطر می‌آوردم، حالا می‌خواست اتفاق افتاده باشد یا نه! برنارد شاو: مردها را شجاعت به جلو می‌راند و زنها را حسادت. برنارد شاو: زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمی‌توانند خود را زیبا جلوه دهند. ویلیام شکسپیر:ما از جنس رویاهایمان هستیم. لارنس استرن: اگر قرار باشد بایستی و به طرف هر سگی که پارس می‌کند سنگ پرتاب کنی، هرگز به مقصد نمی‌رسیموریس مترلینگ: هیچ چیز بهتر از کار کردن بجای غصه خوردن، آدمی را به خوشبختی نزدیک نمی‌سازد. امانوئل کانت: چنان باش که بتوانی به هر کس بگویی: «مثل من باش.بایزید بسطامی: یا چنان نمای که هستی، یا چنان باش که می‌نمایی.تولستوی: بدترین و خطرناکترین کلمات اینست: «همه این جورند. ضرب‌المثل چینی: نمی‌توانیم کاری کنیم که مرغان غم بالای سر ما پرواز نکنند اما می‌توانیم نگذاریم که روی سر ما آشیانه بسازند. ضرب‌المثل ‌جاپانی: حتی میمونها نیز گاهی از درخت می‌افتند.

جرج برنارد شاو: آزادی یعنی مسؤولیت؛ برای همین است که بیشتر انسان‌ها از آن وحشت دارند. جان د راکلفر: هر حقی یک مسؤولیت، هر فرصتی یک اجبار و هر مالکیتی یک وظیفه به همراه دارد.هلن کلر:تا زمانی که توده مردم برای بهبود حال یکدیگر احساس مسؤولیت نکنند، عدالت اجتماعی تحقق نمی‌یابد.ابیگیل فون بورن: اگر می‌خواهید فرزندانتان روی پای خود بایستند، مسؤولیت‌هایی روی دوش آنها بگذارید.ماری کوری: نمی‌توانید به ساختن دنیای بهتر امید داشته باشید؛ مگر آن‌که تک‌تک افراد اجتماع پیشرفت کنند. به این منظور هر یک از ما باید علاوه بر این‌که به پیشرفت خود می‌اندیشد، در برابر عموم افراد بشر نیز احساس مسؤولیت کند. وظیفة ما این است که برای کسانی که می‌توانیم، مفید واقع شویم.خلیل جیبران: دوستی همواره یک مسؤولیت شیرین است نه یک فرصت.بیل کلینتون : بیایید نه تنها برای خود و خانواده‌مان بلکه برای کشورمان مسؤولیت بیشتری بپذیریم.هرمان هسه : آنان که نمی‌توانند مسؤولیت قبول کنند، به رهبر نیاز دارند و برای داشتن رهبر داد و هوار راه می‌اندازند.

انسان ها ممکن است که با شادی به هم نزدیک شوند ولی با درد در هم فرو می روند .همیشه غمگینانه ترین لحظات را عزیزترین کسانمان به ما هدیه می کنند .در سفیدی چشمانت تمام رنگها را تجربه کردم ، تا به سیاهی رسیدم.مغزم بر روی شعله های دلم که برای قلبم می سوخت ، کباب شد.حیف که گرسنگی شکم با کلمات شیرین برطرف نمی شود .ننگ است که روشنایی دیدگان در ظلمات اندیشه غرق شود.یا در حال برنامه ریزی برای آینده هستیم یا برای گذشته تأسف می خوریم ؛ همه این اتفاقات در زمان حال می افتد و زمان حال از دست می رود .مشکل بسیاری از حکومت های جهان در این است که ضریب هوشی شان از ضریب هوشی مردم پایین تر است .کسانی که راه حل هایی برای مشکلات بشریت عرضه می کنند معمولا از حل مشکلات کوچکشان عاجزند . آدم های سر به زیر حتما در چاله نخواهند افتاد ، اما هیچ گاه هم آسمان آبی را نخواهند دید .هنر هیچ ربطی با اخلاق ندارد . اگر چنین نبود مردم این همه به هنر علاقه مند نمی شدند .از کسانی که احمقانه صادقند بیشتر بدم می آید تا کسانی که دروغ های قشنگ می گویند .وقتی با آدم های مشهور روبرو می شوم ، یقین می کنم که آدم های بزرگ شایعه اند.به دست آوردن تجربه های بزرگ معمولا منجر به از دست دادن زندگی عادی می شود .می گویند چرا دائما تغییر می کنی ، می گویم شما چرا دائما تغییر نمی کنید ؟روی آدم های منظم می شود حساب کرد ، اما نمی شود آنها را تحمل کرد .من بعضی از دوستانم را از حقیقت بیشتر دوست دارم .متوسط بودن ؟! یا بزرگ باش یا بمیر !مهربانی را در کودکی یافتم که آبنباتش را به دریاچه نمک انداخت تا شیرین شود انقدر برای غربت تک دانه موی سفیدم غصه خوردم که تمام موهایم سفید شدبیچاره آن خروسی که با صدای ساعت شماطه دار از خواب برمی خیزدخوش به حال آن موجود راحتی ،که شیطان برایش درد دل می کند .سالهاست که کاممان را با حقیقت های تلخ شیرین می کنیم .زن شکسته ترین و خمیده ترین ، ایستاده دنیا استچراغ راهنما از بس که چشمک زد، مژه هایش ریخت.تا دو کلمه حرف حساب زدم، چرتکه لبخند زد!وقتی بچه را از شیر گرفتند، عاشق بستنی شد.وقتی بهمن سقوط می کنه، اسفند بالا می ره!لامپ از ذوق روشن شدن سوخت.

برای اینکه صدای شکستن دلش شنیده نشود با صدای بلند می خندد.آنقدر تنهایی را دوست داشت که از سایه خودش هم بیزار بود.برای اینکه عشقش را از قلبش پاک کند، قلبش را فرمت کرد.خورشید عشق هم نتوانست قلب یخی او را گرم کند.نگاهم را زنده به گور کردمآنقدر برایت کوتاه آمدم تا اینکه ناپدید شدمبا دم آهت آخرین شمع امیدم هم خاموش شد از فرط ناامیدی ،تمام امیدهایم را زیر پا له کردم مغزم بر روی شعله های دلم که برای قلبم می سوخت ، کباب شددر رقابت عقربه های ساعت با یکدیگر همیشه بازنده چشم من استوقتی که خارج از خانه چشمانت را باز می کنی ، عطر نگاهت در آسمان گم می شودماهیهای آپارتمان‌نشین، در تنگ آب زندگی می‌کنندماهی، هیچگاه برای تعطیلات به کنار دریا نمی‌رود.ماهی تنها جانوری است که به‌راستی دل به ‌دریا می‌زند.عکس جوانیم را روی آینه چسبانده‌ام تا گذر زمان را نبینم.مترسک رنجیده از کشاورز، با پرنده‌ها دست‌به‌یکی می‌کندعاشق دلشکسته، تکه‌های دلش را از روی زمین جارو می‌کند..با این‌همه خون دلی که خورده‌ام، در شگفتم که چرا دراکولا نمی‌شومچون از زندگی خسته شده‌بود، مرخصی گرفت و رفت به جهان دیگربیکاری هم، خودش یک کار است، افسوس که تعطیلی و مرخصی ندارد.پرنده‌ای که فریب مترسک را بخورد، از گرسنگی می‌میرد.ماهی تنها جانوری است که به‌راستی دل به‌دریا می‌زند.پرنده گوشه‌گیر، روی شانه مترسک لانه می‌سازد.گیاه توی گلدان، شبها خواب باغچه را می‌بیند.قلب تاکسیمتر، با دیدن مسافر به تپش می‌افتدگرمترین کلامها را از دستانت شنیدم .با تخیلم به تماشای لطافتها می نشینم .خورشید سلامم را با نگاهی منجمد کردی .دلم می خواهد که خاموشی شب را با هم جشن بگیریم .مرا ببخش، زیرا خانه قلبم ، در تیرس زبانت یزم قرار دارد .دلم می خواهد اولین کسی باشم که برای عروسی ماهی ها کل می زند .همدل ، همراز ، همصحبت و ....... از پیشوند ( هم) نایاب تر هم یافته اید ؟سایه ام عاشق سایه ات شده است ، می خواستم ببینم آیا می توانیم همسایه شویم ؟آن شب که دستم روی گوشش قرار داشت ، خندید و گفت : قلبت برای مغزت جوک تعریف می کند .دلم می خواهد تمامی خاطرات خوشم را هم به دیگران هدیه دهم ، تا دیگر این دنیا هیچ منتی بر سرم نداشته باشد .با نگاهت آرامش را به من می دهی،با کلمات آنرا می گسترانی و با بدرودت همه را ضایع می کنی .پایمال ترین، بی بوترین ولی مقاوم ترین گل دنیا را روی قالین خانه مان یافتم .نمی‌دانم چرا گل مریم را در هیچ چمنزاری نیافته ام ، فقط و فقط در گل فروشی ها .وسوسه انگیز ترین وسیله ای را که در این سالیان اخیر دیده ام ، پریز برق بوده .به عشق شنیدن صدای قور قور شکمم ، هر شب صدها قورباغه به کنار بسترم می آیند .اگر روزی مهربانی را به عنکبوت یاد دهم ،مطمئناً از گرسنگی خواهد مرد .ان روز که به من گفتی (ازت بدم می یاد) ، با حرارت غمگینی بخار شدم .آرزو دارم که روزی با چشمان خودم ، فاصله بین دو چشمم را ببینم .با دم آهت آخرین شمع امیدم هم خاموش شد .کدام دکتری می تواند نبض روحم را بگیرد .وقتی صفر جلوی اعداد دیگر می ایستد, احساس غرور می کند.بعضی ها به روحشان هم سفید کننده می زنند.با کاسه سرم,افکارم را آبکشی می کنم!تیر همیشه به راه راست می رود!دزد ناشی به جیب خود می زند!داس اجل آرزوهایم را درو کرد.پای افکارم را قلم کردم.کارتونک, از خانه تکانی بیزار است.ماهی خجالتی در موقع تحویل سال, سرخ شد!درختان با شاخه های پر شکوفه به استقبال بهار رفتند.بخاطر ماهی قرمز حوض, هفت سین را کنار حوض چیدچشمان سبزش, کمبود سین در سفره هفت سین را جبران کرد.باغبان کاملترین هفت سین را دارد, سوسن و سنبل و سرو و سیب و سنجد و سیر.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد سخنان دانشمندان

کارآموزی شرکت فروررایان 112 ص

اختصاصی از یارا فایل کارآموزی شرکت فروررایان 112 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 112

 

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد

پیشگفتار

با توجه به پیشرفت روز افزون اطلاعات و ارتباطات در عصر جدید بیشتر امور در کشورهای پیشرفته از طریق اینترنت و شبکه صورت می گیرد و شبکه های کامپیوتری اهمیت بسزائی دارد.

زمینه ی کاری این شرکت در رابطه با تأمین برنامه های نرم افزار و تهیه و پشتیبانی قطعات سخت افزار می باشد. همچنین به آموزش نرم افزارهای کامپیوتری همچون word- exel- power point- access- Info path- out look- publisher و ... می پردازد.

این پروژه به معرفی شبکه های کامپیوتری و زیرساخت های شبکه می پردازد.

روش تحقیق و کسب اطلاعات در این پروژه بر اساس فعالیت شرکت فروررایان می باشد.

کاربران این شرکت شامل مسئولین کارمندان کارآموزان می باشند.

کاربران شرکت باید اطلاع مقدماتی از روش کار با کامپیوتر، اینترنت ، نرم افزارهای رایانه ای ،آشنایی با نرم افزارو سخت افزار،آشنایی با شبکه های کامپیوتری و شبکه کردن داشته باشند. و اما :

خطا آید ز دا ننده دبیران گنه زاید ز کیهان دیده پیران

دونده باره هم از سر در آید برنده تیغ هم کندی نماید

چه برسد به صاحب این قلم که((هیچش هنر نبود وخبر نیز هم نداشت))!

امید است انجام این پروژه به عنوان محرکی برای سایر دانشجویان به منظور مطالعه و کار بیشتر در این زمینه قرار گیرد .

 

سپاس نامه

تقدیم به آنان که مس تلاش خویش را به طلا بدل نموده اند .

مراتب تشکر و قدر دانی را از دو عزیز بزرگوار که در جمیع مراحل تدوین اثر، این بنده حقیر را یاری نموده اند، اعلام می نمائیم : جناب آقای مهندس حقی کاشانی و ریاست محترم دانشگاه آزاداسلامی دکتر یاری . برای این دوعزیز از درگاه حضرت معبود یکتای لایزال، عمر با عزت، سلامتی و موفقیت را آرزومندیم .


دانلود با لینک مستقیم


کارآموزی شرکت فروررایان 112 ص

ضرورت معاد به استناد عدالت خداوند

اختصاصی از یارا فایل ضرورت معاد به استناد عدالت خداوند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ضرورت معاد به استناد عدالت خداوند


ضرورت معاد به استناد عدالت خداوند

ضرورت معاد به استناد عدالت خداوند

32 صفحه

اعتقاد به معاد و اعتراف به روز جزا نقش سازنده ای در تربیت جان دارد و فراموشی قیامت و نسیان آخرت چه اثر سوئی در تباهی جان دارد. لذا قرآن کریم خطر تباهی مردم را در اثر فراموشی قیامت می‌داند فرمود: «بما نسوا یوم الحساب».

 (بمانسوا) سبب آنکه فراموش کردند (یوم الحساب ) روز شمار و جزای  کردار و اعراض نمودند از ذکر آن یعنی به جهت مخالفت حق و ملازمت هوای مشعرو نسیان.


دانلود با لینک مستقیم


ضرورت معاد به استناد عدالت خداوند

تحقیق شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طباطبایی

اختصاصی از یارا فایل تحقیق شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طباطبایی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طباطبایی


تحقیق شناخت خداوند و فلسفه وجود خدا از دیدگاه علامه طباطبایی

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:47

فهرست مطالب:

مقدمه ۱
سپیده سیادت (احرام سپید) ۲
طلوع عشق و اندیشه (در محضر اساتید) ۴
یادگارهای ماندگار ۵
بوی گل را از که جوییم از گلاب ۶
راه های بشر به سوی خدا ۲۶
ما خدا را چگونه تصور می کنیم ۳۰
خدای هستی همه کمالات هستی را دارد ۳۵
پرسش و پاسخ ها ۳۷
ارجعی الی ربک ۴۲
منابع ۴۴

 

 

مقدمه:
درد امروز بشر فقط مولود فقر صنعت و تکنولوژی نیست بلکه بیشتر نتیجه کمبود معنویت و اخلاق و فرهنگ است. انسانی که سالهاست بر کره ماه قدم نهاده هنوز یک بار در قلب مهتابی و کرانه باورهای فطری خویش خیمه نزده است. انسان روزگار ما با ابزارهای پیشرفته و پیچیده اوج کهکشان ها و اقیانوس ها را رصد می‌کند ولی در میان امواج متراکم ظلمت برخاسته از کردار و رفتار ظالمانه خویشتن خویش را گم کرده است. بشر هر روز کف دریاها و دل آسمان ها را با ابزارهای قوی می بیند و درمی‌نوردد اما برای یک ساعت به عمق روح پهناور خویش نپرداخته و از خویش بیگانه شده است. نیاز انسان فقط خوراک و پوشاک و تفریح و مسائل مادی نیست، عطش این روح ناآرام و ماجراجو در تشنگی آب و جستجوی غذا و گشت و گذار زمین و آسمان خلاصه نمی‎شود. ‎آدمی زاد قرن حاضر «حیات طیبه» را با رفاه و «توسعه اقتصادی و صنعتی» اشتباه گرفته و در پی اقتصاد و لذت و رفاه بدون توجه به فرهنگ و عقیده و اخلاق، دویدن در پی سراب را تکرار می‌کند ولی هر چه بیشتر می دود دورتر، خسته تر و مأیوس تر و ناکام تر می گردد. در این ظلمت آباد که مدعیان هدایت انسان، وی را در میان گرد و غبار کویر جهل و نفاق و فقر و بیداد، سرگردان کرده اند، تشخیص آب از سراب و راه از بیراهه بسیار دشوار است. در این «حیرت آباد اندیشه ها» نسل جوان چگونه راه را پیدا کند و صراط سعادت را از جاده های منتهی به سوی پرتگاه و گردنه‌های دزدادن فضیلت، باز شناسد؟ معرفت درست و نادرست را با کدام میزان بسنجد و اخلاق و ادب را در کدام مکتب بیاموزد؟ بدون شک بسیاری از مذاهب و فلسفه ها و برنامه ها و سیاست های فرهنگی، اجتماعی با پوشش واژه های «بین المللی» و «آزادی» و «حقوق بشر» و «دموکراسی» شکارگاه شیطان است و دامگاه طاغوت و کویر خشک و خشن و تاریک زندگی جوانان. اندیشمندان فرزانه بسان خورشیدی فروزان گستره هستی را روشنی می بخشند و از دریای بصیرت خویش جرعه های معرفت در کام دانش پژوهان می ریزند.
«سپیده سیادت»
احرام سپید
روزهای ماه «ذیحجة» 1321 قمری یکی پس از دیگری می گذشت. و قلوب عشاق و ارادتمندان در هوای بیت الله الحرام «لبیک شوق» سر می داد. یاد احرام و طواف،‌ شوق عرفات و منی و شور مشعر و صفا عطش دیدار به دل ها داده بود. «ناگاه کعبة کرامت الهی زیبا چهره ای پریروی را در احرام سپید نور در آغوش پدر و مادری مهربان و الهی نهاد. طفلی که نور سیادت و بزرگواری بر سیمای بلورینش آینده ای روشن را خبر می داد و نگاه زیبای او گاه رفیع و والایی را بیان می کرد. نام او را «محمدحسین» نهادند و آن را به تبرک نام «جد و فرزند» مایة برکت و جاودانگی شمردند تا بار دیگر ستاره ای از این خاندان در پهنه تاریخ درخشیده، تاریکی ضلالت را به روشنی هدایت مبدل سازد. چرا که خاندان محمدحسین، خانواده ای اصیل و افتخار آفرین بوده که هماره بیرق «بزرگی» در دست داشته و شهر تبریز از نام آنان لبریز از شادی و شعف بوده است. «سراج الدین عبدالوهاب حسن حسین» جد معروف ایشان است که در سمرقند پای میلاد بر هستی گذارده و چندی بعد به تبریز سفر کرد. وی قبل از ظهور دولت صفویه «شیخ الاسلام» آذربایجان بوده است. در سال 920 قمری که نبرد خونین میان دولت ایران و عثمانی درگرفت وی به عنوان وساطت و خاموش کردن آتش جنگ، راهی دربار سلطان سلیم گردید و رسالت خود را انجام داد ولی به دستور سلطان سلیم زندانی گردید و پس از مرگ وی به دستور فرزندش سلطان سلیمان با کمال عزت و احترام از زندان آزاد گردید. ایشان پس از مدتی کوتاه در سال 937 قمری در آنجا درگذشت و در جوار قبر ابو ایوب انصاری به خاک سپرده شد. از آن زمان تاکنون پیوسته این خانواده به علم و تقوا، فضیلت و بزرگواری معروف بوده و در هر عصری شخصیت های علمی بزرگی از آن برخاسته است. یکی از شخصیت های گران قدر و برجسته «مرحوم میرزا محمدتقی قاضی طباطبایی» است که شاگرد گران قدر مرحوم استاد وحید بهبهانی و آیت الله سید مهدی بحرالعلوم است. نسب سید محمدحسین با سه واسطه به این شخصیت الهی و ربانی می رسد که عبارتند از: «سید محمد حسین بن محمدحسین بن علی اصغر شیخ الاسلام بن میرزا محمدتقی قاضی طباطبایی». مرحوم میرزا محمدتقی خود به ده واسطه به جد اعلای این خانواده، مرحوم میرعبدالوهاب می پیوندد. استاد خود از روزگار تحصیل چنین بازگو می‌کند: «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این روی هر چه می خواندم نمی فهمیدم. چهار سال را به همین نحو گذراندم پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بی تابی نسبت به تحصیل کمال حس نمودم به طوری که از همان روز تا پایان تحصیل که تقریباً هجده سال کشید هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دل سردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش کردم. بساط معاشرت با غیر اهل علم را به کلی برچیدم و در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می پرداختم. بسیار می شد به ویژه در بهار و تابستان- که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می گذراندم و همیشه درس فردا شب را پیش مطالعه می کردم. اگر اشکالی پیش می آمد با هر خودکشی بود حل می نمودم. وقتی که به درس حضور می یافتم از آن چه استاد می گفت قبلا روشن بودم هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم».


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق انسان در اسلام با عنوان نقش خداوند در رستگارى انسان از نظرگاه اسلام و مسیحیت 26 صفحه word

اختصاصی از یارا فایل تحقیق انسان در اسلام با عنوان نقش خداوند در رستگارى انسان از نظرگاه اسلام و مسیحیت 26 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق انسان در اسلام با عنوان نقش خداوند در رستگارى انسان از نظرگاه اسلام و مسیحیت 26 صفحه word


تحقیق انسان در اسلام با عنوان نقش خداوند در رستگارى انسان از نظرگاه اسلام و مسیحیت 26 صفحه word

 

 

 

 

 

در این درس نمره بیشتری بگیرید!

 

در این تحقیق می خوانیم:

 

این مقاله به بررسى عواملى مى پردازد که از سوى خداوند براى نیل آدمیان به رستگارى برگزیده شده است. در مسیحیت، رستگارى انسان با شخص و عمل عیسى مسیح و روح القدس گره خورده است. اما از نگاه اسلام، خداوند به منظور رستگار شدن انسان ها به هدایت آن ها اقدام نموده است. این مقاله دیدگاه اسلام را از منظرعلامه طباطبائى دنبال مى کند.
معناى رستگارى در مسیحیت
اصطلاح رستگارى (salvation) در مسیحیت داراى معنایى ویژه است; رهایى از قدرت گناه،1 حالت و وضعیتى که در آن انسان از گناه و مرگ آزاد مى شود،2 تحقق برترى خداى نامتناهى بر تباهى هاى پدید آمده از گناه، بیمارى و مرگ.3 و سرانجام، به «آن عمل خداوند گفته مى شود که براى باز گرداندن انسان به موقعیت اولى اش انجام گرفته است; موقعیتى که از آن به سبب گناه آدم هبوط کرده است.»4
به اعتقاد مسیحیان، انسان در آغاز آفرینش در کمال راستى و درستى بود، اما آدم (نخستین نمونه انسانیت) به معصیت خدا وسوسه شد و دامن خود را به گناه آلوده ساخت. بدین سبب، از آن جایگاه بلند هبوط کرد و در دنیایى خاکى گرفتار آمد. این امر تبار او را نیز به گناه ذاتى مبتلا نمود.5 اما از آن رو که نافرمانى آدم و پیامدهایش بزرگ و دراز دامنه بود، به طورى که حتى پیامبران الهى و شریعت هاى آسمانى نتوانستند دامان انسان را از آن پاکیزه نمایند، خداى دانا از ازل براى نجات آدمیان نقشه اى تدارک دید; او به خاطر عشق و علاقه بى پایانش به انسان ها، عیسى مسیح، فرزند یگانه خود را مجسم ساخت تا "با تعالیم و معجزات خود و ارائه یک زندگى نمونه و با مرگ، رستاخیز و صعود به آسمان و تأسیس جامعه مسیحى و فرستادن روح القدس، بنى آدم را رهایى بخشد".6 بدین سبب، گوهر موعظه رسولان را مى توان یگانه نجات بخش بودن مسیح دانست "و در هیچ کس غیر از او نجات نیست; زیرا که اسمى دیگر زیر آسمان به مردم عطا نشده که بدان نجات یابند."7 از این رو، میان آدم و مسیح تمایزى آشکار وجود دارد; آدم موجب گمراهى و مرگ انسان ها شد،8 اما مسیح حیات و آشتى با خدا را به ارمغان آورد.9 در تاریخ الهیات مسیحى، معناى رستگارى با شخص و عمل عیسى مسیح گره خورده است10 و نجاتى که از طریق او صورت مى گیرد، اساساً نجات از سلطه گناه11 و مرگ است و این فرایند با آمدن دوباره مسیح12 به اوج خود خواهد رسید.13
اقدام خداوند براى رستگارى
از منظر مسیحیت، خداوند براى نجات و رستگارى انسان گناهکار چاره اى ندید جز آنکه خود را به صورت عیسى مسیح مجسم کند تا بتواند مستقیماً به هدایت و ارشاد آن ها همت گمارد. اما نجات فرایندى است که نظم و روش ویژه اى دارد; یعنى براى اجرا و تحقق آن، نه تنها خداى پدر و عیسى مسیح، بلکه روح القدس نیز باید به انجام امورى اقدام نماید; بدین معنا که با مشارکت پدر، پسر و روح القدس، که هر سه داراى اصل و گوهرى واحدند، رستگارى ممکن مى نماید. براى اجراى نقشه نجات، راهکارهایى وجود دارد که در ذیل به تبیین آن ها مى پردازیم:
1. برگزیدگى
در الهیات مسیحى، برگزیدگى بدین معناست که خداوند برخى از مردم را جدا ساخته و آن ها را براى حیات ابدى معین فرموده است.14 به عبارت دیگر، "خدا از طریق فیض الهى خود عده اى را که از قبل مى شناخت براى نجات در عیسى مسیح برگزید."15 بنابراین، برگزیدگى بر دو پایه استوار است:
نخست بر پایه فیض الهى; و فیض خدا همان اظهار لطف و رحمت اوست نسبت به بندگان گناهکار. یعنى خداوند گناهکاران را در حالتى که لیاقت و استحقاق ندارند خلاصى مى بخشد.16 بنابراین، سبب انتخاب خدا تنها محبت اوست نه نیکى بندگان; زیرا در پیشگاه او همه فاسد و گناهکارند.17«زیرا همه گناه کردند و از جلال خدا قاصر مى باشند و به فیض او مجاناً عادل شمرده مى شوند، به وساطت آن فدیه اى که در عیسى مسیح است.»18
پولس، نجات را تنها بر پایه فیض مى داند: «زیرا محض فیض نجات یافته اید به وسیله ایمان، و این از شما نیست، بلکه بخشش خداست و نه از اعمال، تا هیچ کس فخر نکند...»19
دومین پایه برگزیدگى علم پیشین خداست; یعنى خداوند تنها کسانى را بر مى گزیند که مى داند آن ها مسیح را مى پذیرند: «خداوند ما را در مسیح و به خاطر او برگزیده است، به گونه اى که کسانى که از قبل با ایمان در مسیح جا گرفته اند، انتخاب مى شوند. اما کسانى که خارج از مسیح اند، رد مى شوند.»20کتاب مقدس نیز برگزیدگى را بر اساس پیشدانى خدا قرار داده است.21
البته در تعریف و تفسیر پیشدانى دو رویکرد متفاوت وجود دارد: آرمینیوس ها معتقدند خدا مى داند که انسان ها در برابر دعوت او چه واکنشى از خود نشان خواهند داد و بر اساس آن، عده اى را که به دعوت او پاسخ مثبت مى دهند از پیش انتخاب مى کند. اما کالونى ها مى گویند: خدا از ابتدا با نظر لطف و رحمت به عده اى مى نگرد و آن ها را برمى گزیند. مطابق این رویکرد، برگزیدگى فقط کار خداست و هیچ ارتباطى به علم پیشین الهى درباره شایستگى انسان ها ندارد.22 بعضى رویکرد دوم را نمى پسندند و آن را با عدالت الهى مغایر مى دانند و معتقدند عدالت اقتضا مى کند خداوند با مردم مطابق اعمالشان رفتار نماید. اما در جواب این عده مى توان گفت: اگر خداوند همه مردم را رها کند تا هلاک گردند، عادلانه رفتار کرده است; زیرا همه مردم گناهکار و مستوجب هلاکتند. در این صورت، برگزیدگى عده اى خاص از آن ها موجب ظلم بر دیگران نخواهد بود; زیرا خدا با انتخاب نکردن دیگران مجازات و قصاصشان را افزایش نداده، بلکه رهایشان کرده تا به مکافات خود برسند; مانند هنگامى که کسى را انتخاب نکرده باشد.23

 

برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم