یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود مقاله کامل درباره سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله کامل درباره سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس


دانلود مقاله کامل درباره سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 19
فهرست و توضیحات:

پیش از پیدایش تاریخ

پزشکی غریزی
دگرگونی‌های نخستین
مصر باستان
تمدنهای جدید دیگر
تمدن یونانی
پدر دانش پزشکی

واژه‌های گوناگون و اصطلاحات پزشکی

دوران روم قدیم

 

درس کالبدشناسی انسان

 

سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس

پیش از پیدایش تاریخ

تاریخ‌شناسان بر این باورند که انسانهای کنونی فرزندان نیاکانی هستند که روزگارانی در دشتهای پهناور و شکاف کوههای بلند به سر می‌بردند.

دگرگونی زندگی، که آدمیان به جای بهره‌گیری از توان جسمی خود، از نیروی خرد خویش یاری بگیرند، و از میان دشتها و درون شکاف کوهها به شهرهای پرشکوه بیایند، هزاران سال طول کشیده‌است.

آدمی در روزگاران قدیم بر روی زمینهای سرد و خیس (مرطوب) می‌زیست و با حیوانات خطرناکی که در اطرافش بودند، دست و پنجه نرم می‌کرد. در آن روزگاران، مردم حیوانات را شکار می‌کردند تا گوشتشان را بخورند. استخوانهای همان حیوانات وسیله شکار و پوست آنها لباس انسانها بود. انسانها در گروههای بسیار کوچک زندگی می‌کردند و مانند فرزندان امروزی خود سخن گفتن نمی‌دانستند و با صداهای مبهم فریاد مانند، چیزهایی را به یکدیگر می‌گفتند، و بیشتر با اشاره دست چیزهای ساده را بیان می‌کردند.

نیاکان ما که در روزگاران پیش از تاریخ زندگی می‌کردند، به سه چیز بسیار مهم، پی برده بودند. یکی اینکه استخوانهای درشت و نوک تیز، ابزار مفیدی است که می‌تواند سلاح نبرد نیز قرار گیرد. سپس دریافتند که می‌توان دسته‌ای نیز برای آن ابزار یا سلاح فراهم کرده تا بهتر به کار گرفته شود. کشف آتش گام بعدی آنان بود. بوسیله آتش، آدم توانست خوراک خود را پخته، بخورد. آتش وسیله‌ای تازه بود که می‌توانست از هجوم حیوانات درنده نیز جلوگیری کند.

پزشکی غریزی

انسانهای نخستین همواره در تیررس خطر مرگهای فوری و دردناک ناشی از بیماری و خطر مرگ فوری و هراس‌انگیز یورش حیوانات وحشی از هر طرف بودند. در چنان شرایط سخت و ترس‌آور، زندگی آرام، آسان به دست نمی‌آمد. به این ترتیب عمر کمتر از سی‌سال بود. دانش پزشکی آن زمان از روی غریزة حیوانی بود؛ و هرگاه زخمی بر بردن وارد می‌شد و یا جوش و عفونتی در بدن کسی پدید می‌آمد، با مکیدن زخم، زودتر بهبود بدست می‌آید.

همانگونه که دانسته بودند پس از یک پرخوری، مالیدن دستها (ماساژ) بر شکم، موجب آرامش دل درد می‌گردد.

ابزارهایی که برای جنگ فراهم کرده بودند نیز، برای پاره کردن دمل‌های دستها و پاها و پشت و سایر جاهای بدن به کار رفت و سوزاندن محل زخم نیز نوعی مداوای دیگر شده بود که جلوگیری از گسترش زخم می‌کرد و کسی که از سوزاندن زخم جان سالم به در می‌برد، بهبود می‌یافت.

هرچه گروههای کوچک بزرگتر می‌شدند، بیماریهای گوناگون گسترش بیشتری پیدا می‌کرد و میکروبها و ویروسهای بیماریها زیادتر می‌شدند و گروههای بیشتری را آلوده کرده و می کشتند. همانگونه که اینک در مناطق غیربهداشتی جهان، بیماریهای گوناگون رواج دارند. این گونه کارهای پزشکی غریزی، رفته رفته به حالت روش درمانی درآمد که با نظارت رئیس قبیله و با گروه رهبری انجام می‌گرفت و هر کس بیمار می‌شد، آن تجربه‌ها برای او فراهم بود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس

مقاله در مورد سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس

اختصاصی از یارا فایل مقاله در مورد سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس


مقاله در مورد سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 19
فهرست مطالب:

پیش از پیدایش تاریخ

پزشکی غریزی
دگرگونی‌های نخستین
مصر باستان
تمدنهای جدید دیگر
تمدن یونانی
پدر دانش پزشکی
دوران روم قدیم

 

درس کالبدشناسی انسان

پیش از پیدایش تاریخ

تاریخ‌شناسان بر این باورند که انسانهای کنونی فرزندان نیاکانی هستند که روزگارانی در دشتهای پهناور و شکاف کوههای بلند به سر

می‌بردند.

دگرگونی زندگی، که آدمیان به جای بهره‌گیری از توان جسمی خود، از نیروی خرد خویش یاری بگیرند، و از میان دشتها و درون شکاف کوهها

به شهرهای پرشکوه بیایند، هزاران سال طول کشیده‌است. آدمی در روزگاران قدیم بر روی زمینهای سرد و خیس (مرطوب) می‌زیست و با

حیوانات خطرناکی که در اطرافش بودند، دست و پنجه نرم می‌کرد. در آن روزگاران، مردم حیوانات را شکار می‌کردند تا گوشتشان را بخورند.

استخوانهای همان حیوانات وسیلة شکار و پوست آنها لباس انسانها بود. انسانها در گروههای بسیار کوچک زندگی می‌کردند و مانند فرزندان

امروزی خود سخن گفتن نمی‌دانستند و با صداهای مبهم فریاد مانند، چیزهایی را به یکدیگر می‌گفتند، و بیشتر با اشارة دست چیزهای

ساده را بیان می‌کردند.

نیاکان ما که در روزگاران پیش از تاریخ زندگی می‌کردند، به سه چیز بسیار مهم، پی برده بودند. یکی اینکه استخوانهای درشت و نوک تیز،

ابزار مفیدی است که می‌تواند سلاح نبرد نیز قرار گیرد. سپس دریافتند که می‌توان دسته‌ای نیز برای آن ابزار یا سلاح فراهم کرده تا بهتر به

کار گرفته شود. کشف آتش گام بعدی آنان بود. بوسیله آتش، آدم توانست خوراک خود را پخته، بخورد. آتش وسیله‌ای تازه بود که می‌توانست

از هجوم حیوانات درنده نیز جلوگیری کند.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس

نقد و تفسیر داستانهای تمثیلی هدایت و آل احمد ( آب زندگی، سرگذشت کندوها، نون و القلم )

اختصاصی از یارا فایل نقد و تفسیر داستانهای تمثیلی هدایت و آل احمد ( آب زندگی، سرگذشت کندوها، نون و القلم ) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

نقد و تفسیر داستانهای تمثیلی هدایت و آل احمد ( آب زندگی، سرگذشت کندوها، نون و القلم )


نقد و تفسیر داستانهای تمثیلی هدایت و آل احمد  ( آب زندگی، سرگذشت کندوها، نون و القلم )

  فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات:95

 

چکیده:

هدف از نگارش این رساله به دست ‌دادن روشی برای تفسیر روایات تمثیلی ادب فارسی است.

پس از آوردن مقدمه ای در باب دلالت های حقیقی و مجازی کلام، فصل اول درباره ی تمثیل از دیدگاه بلاغت قدیم و نقد ادبی جدید، انگیزه های بیان تمثیلی و مقایسه ی آن با بیان رمزی آورده شده است. فصل دوم مروری بر ویژگی های بنیادین قصه ها و تطبیق عناصر داستان های منتخب در این رساله با این ویژگی هاست و سرانجام در فصل های سوم تا پنجم داستان «  آب زندگی» نوشته‌ی صادق هدایت و «سرگذشت کندوها» و « نون القلم» نوشته ی جلال آل احمد تفسیر تمثیلی شده اند. در جریان تفسیر داستان ها،. جهان بینی و افکار نویسنده.، آرا و اندیشه های او که در دیگر آثارش منعکس شده و نیز شرایط اجتماعی و سیاسی زمان نگارش داستان لحاظ شده است.

  

دو

 


پیش گفتار

سه

 

پیش از شروع مراحل اداری و آموزشی، نیت نویسنده ی این رساله آن بود که گذری کلی بر تمثیل های امروز ادب فارسی داشته باشد و به انگیزه های تمثیل گرایی و روی آوردن داستان نویسان معاصر به افسانه های تمثیلی بپردازد. برای حصول این مقصود لازم بود که بر تاریخ ادبیات معاصر نظری بیندازیم و مقاطعی از زمان را که تراکم افسانه های تمثیلی در آن ها بیشتر از دوره های دیگر بود، مشخص کنیم. به همین منظور در ابتدا از هر یک از این مقاطع زمانی یکی دو داستان انتخاب و به شورای محترم استادان گروه زبان و ادب فارسی پیشنهاد شد. این داستان ها در طرح اولیه ی رساله عبارت بودند از :« ماهی سیاه کوچولو» ( صمد بهرنگی )، «مهره ی مار» ( م.ا. به آذین)، «اسائه ی ادب» ( صادق چوبک )، «  آب زندگی» ( صادق هدایت )،«سرگذشت کندوها» و «نون و القلم » ( جلال آل احمد ) . اما پس از مشورت استادان گرامی و طبق نظر و صلاح دید ایشان، تنها سه داستان «آب زندگی»، « سرگذشت کندوها» ، و « نون و القلم» برای نقد و بررسی انتخاب شد. بنابراین عنوان رساله از «بررسی تمثیل های معاصر» به «نقد و بررسی تمثیل های هدایت و آل احمد» تغییر یافت.

در تفسیر داستان های منتخب، اندیشه ها و عقاید فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی نویسندگان آن ها در نظر گرفته شده و داستان ها جزیی از فضای فکری نویسندگان تلقی شده اند. اما قصد نگارنده ی رساله به هیچ وجه ارزیابی و ارزش گذاری بر عقاید این داستان نویسان نیست و سعی او تنها در جهت ترسیم این فضای فکری پیش روی خواننده است.

در نقد و بررسی و تفسیر داستان ها از روش واحدی پیروی نشده و نگارنده خود را موظف به رعایت چارچوب ثابت و غیر قابل تغییری ندانسته است. روش نویسنده‌ی رساله و طرز برخورد او با هر داستان نسبت به عناصر برجسته و مهم داستان ها تغییر کرده و در هر فصل صورت دیگری به خود گرفته است. خواننده ی رساله اگر پیش از آن، داستان های مورد بحث را خوانده باشد، این روش متغیر را از طرف نگارنده خواهد پذیرفت.

  

چهار

 


_ از همه ی کسانی که  پیش از انتخاب موضوع و پس از آن به هر وسیله: با طرح پرسشی کوتاه، نگاهی کنج کاو، احوال پرسی پرمعنا، حرف هایی صریح یا در پرده و پیش تر و بیش تر از من نگران سر و سامان یافتن یا نیافتن این رساله بودند و کلاغ این قصه ی دور و دراز را تا رسیدن به لانه هم راهی کردند، سپاس گزارم.

از یکایک استادان گروه زبان و ادبیات فارسی در دنشکده ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، که در طول تحصیل هفت ساله ی خود ( کارشناسی و کارشناسی ارشد) خوشه ای از خرمن دانش ایشان چیده و شیرینی آن را چشیده ام، تشکر می‌کنم.

از سرکار خانم دکتر حمیرا زمردی ( راهنمای این رساله ) که به ویژه در زمان تصویب موضوع هم راهی خود را از من دریغ نداشته و شنوای حرف ها و پاسخ گوی پرسش هایم بودند، سپاس گزارم و نیز جناب آقای دکتر محمد رضا ترکی ( مشاور این رساله ) را به سبب فروتنی بزرگوارانه شان می ستایم.

در انتها پدر و مادر عزیزم را که همواره به من اجازه داده اند در فضایی آزاد تنفس کنم، بیندیشم، بخوانم و ببالم ، سپاس می گویم.

 

 

  

پنج

 


فهرست مطالب

عنوان

شماره ی صفحه

مقدمه...................................... 1  

فصل اول: تمثیل............................. 4

1-تمثیل در حوزه ی بلاغت..................... 4  

2- روایت های تمثیلی........................ 8

    2-1- تمثیل از دیدگاه نقد ادبی معاصر.... 8

    2-2- ساختار روایی تمثیل................ 10

    2-3- انواع روایت های تمثیلی............ 11

        2-3-1- افسانه‌ی تمثیلی.............. 11

        2-3-2- حکایت اخلاقی................. 12

        2-3-3- تمثیل رمزی.................. 13

    2-4- تقسیم بندی دیگر................... 14

    2-5- انواع تمثیل از نظر موضوع.......... 15 

3- ضرورت بیان تمثیلی....................... 16

شش

 

    3-1- ترس و احتیاط...................... 16

عنوان

شماره ی صفحه

    3-2- حفظ راز از نااهل.................. 17

    3-3- مصلحت............................. 17

    3-4- تأثیرگذاری بیشتر، جلب توجه و برانگیختن دقت 18

    3-5- تعلیم و عینی کردن مفهوم ذهنی...... 18

4- ضرورت تمثیل گرایی در کتب آسمانی......... 18

5- داستان تمثیلی ، داستان رمزی و بهره گیری از نماد  21

    5-1- نگاهی دیگر به داستان تمثیلی....... 21

    5-2- داستان رمزی....................... 23

    5-3- مقایسه‌ی بیان رمزی و بیان تمثیلی... 25

    5-4- جایگاه نماد در روایات تمثیلی و رمزی 28

6- تمثیل و عدم واقعیت...................... 32

7- تمثیل در ادبیات داستانی معاصر........... 33

فصل دوم :‌بررسی داستانهای «آب زندگی » ، «سرگذشت کندوها» و «نون والقلم» بر بنیاد عمده ترین ویژگی های قصه ها  36

هفت

 

1- خرق عادت................................ 37

عنوان

شماره ی صفحه

2- پیرنگ ضعیف.............................. 38

3- شخصیت ها و شیوه‌ی شخصیت پردازی........... 39

فصل سوم : تفسیر تمثیلی داستان «آب زندگی » . 44

1- شرایط سیاسی و اجتماعی در زمان نگارش داستان   44 

2- تفسیر داستان............................ 45

فصل چهارم: تفسیر تمثیلی داستان «سرگذشت کندوها»  55

1- سرگذشت نفت.............................. 56

2- تفسیر داستان............................ 58

    2-1- سرگذشت کندوها (نظری برداستان)..... 58

    2-2- تفسیر داستان با تفکیک عناصر و اجرای اصلی   59

        2-2-1- ولایت زنبورها................ 61

       2-2-2- عسل.......................... 61

       2-2-3- بلا........................... 62

       2-2-4- خواب زمستانی................. 63

هشت

 

       2-2-5- تصمیم کمندعلی بک............. 63

عنوان

شماره ی صفحه

       2-2-6- مورچه های قرمز............... 64

       2-2-7- جلسه‌ی گیس سفیدها............. 64

       2-2-8- پرواز زنبورها................ 66

    2-3- نقد و نظر......................... 66 

فصل پنجم : تفسیر تمثیلی «نون و القلم»...... 69

1- مهمترین جنبش چپ گرای معاصر.............. 70

2- ماجرای یک شکست (نظری بر داستان)......... 72

3- تفسیر داستان............................ 73

    3-1- حکومت قلندرانه.................... 74

    3-2- هونگ های برنجی.................... 77

    3-3- دو میرزا بنویس.................... 79

    3-4- فرجام کار......................... 82

    3-5- از دم در مسجد جامع تا ارگ حکومتی.. 83

4- نقد ونظر................................ 84

پا نوشت.................................... 86

نه

 

فهرست منابع و مآخذ......................... 95


دانلود با لینک مستقیم

مقاله سرگذشت و احوال مولوی

اختصاصی از یارا فایل مقاله سرگذشت و احوال مولوی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله سرگذشت و احوال مولوی


مقاله سرگذشت و احوال مولوی

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:98

فهرست مطالب:
عنوان  صفحه
فصل اول: «سرگذشت و احوال مولوی»    
1-1سرگذشت و احوال مولوی     
1-2افکار و عقاید عرفانی     
فصل دوم «مولوی چه می گوید؟»    
2-1مسلک عرفانی و افکار و عقاید مولوی     
2-2علم الیقین-عین الیقین-حق الیقین    
2-3تعلق –تخلق –تحقق    
2-4پایه اصلی مسلک و طریقه عرفانی مولوی     
2-5 رسالت عرفانی و ادبی مولوی     
2-6فروغ خورشید روح بخش عرفان مشرق    
2-7طریق اصلاح نفوس و درمان دردهای اجتماعی و روحانی بشر    
2-8داروی دردهای روحانی پنهانی بشر     
2-9پراکندگی و جمعیت حواس و اوقات     
فصل سوم : «مولوی و حافظ»    
3-1-عشق از دیدگاه مولوی     
3-2-پیر از دیدگاه مولانا      
3-3جام جم ا زدیدگاه مولانا    
3-4مولوی و حافظ     
فصل چهارم: «مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک     
4-1 درمراحل سیرو سلوک علمی و عرفانی     
4-2 دوره ی اول زندگانی با شخصیت اول مولوی     
4-3 دوره ی دوم و شخصیت دوم مولوی     
4-4 شخصیت سوم و فعلیت نهایی مولوی     
4-5 تقسیم بندی     
1-4-5افکار و عقاید مولوی    
2-4-5مارمیت اذرمیت     
1-2-4-5شعار مسلک علمی و عرفانی و کلید رمز افکار و عقاید مولوی    
3-4-5جبر واختیار و قضا و قدر     
1-3-4-5قضا و قدر     
2-3-4-5تجلی و ظهور حق درمظاهر بشری و صدور معجزات و کرامات از انبیا واولیای خدا     
4-4-5 اتصال پنهانی روح انسان کامل به مبدأ غیب مجرد الهی     
فصل پنجم : «آشنایی بیشتر با اشعار مولانا»
5-1شرح برخی از ادبیات مثنوی شریف
5-2شرح سه غزل شیوا از مولانا
5-3چند نمونه از کنایات اشعار مولوی
5-4القاب شعر اودبا و علما و هنرمندان ایران
 منابع


سرگذشت و احوال مولوی
    جلال الدین محمد فرزند بهاء الدین محمد معروف به «بهاء الدین ولد» و ملقب به «سلطان العلما» فرزند حسین بلخی، این خانواده پدر بر پدر ازمردم خراسان قدیم ساکن ناحیه ی بلخ بوده اند و به  نسبت بلخی و خراسانی شهرت داشته اند؛ اما شهرت مولوی به «مولانای رومی» و «مولای روم» بعد از آنست که از بلخ مهاجرت کرده و در شهر «قونیه» موطن برگزیده اند که از بلاد معروف آناتولی و آسیای صغیر و ترکیه ی فعلی است و آن را در قدیم کشور «روم» می گفتند؛ به طوری که نگارنده تبع کرده ام این شهرت از اوایل قرن ششم هجری به بعد است. برای اینکه من درمؤلفات نیمه‌ی اول این قرن دیده ام که ازمولوی به عنوان «مولانای روم» اسم برده و اشعاری نقل کرده اند؛ برای کسانی که سرگذشت مولوی را از روی کتاب ها خوانده اند هم این نکته تازگی دارد، زیرا تاکنون دیده نشده کسی متعرض باشد از این که چه تاریخ مولوی را به عنوان «مولانای روم» یا «ملای رومی ها» خوانده اند.
    ولادت مولوی در بلخ روز یکشنبه ششم ربیع الاول سنه 604 و وفاتش در قونیه هم در روز یکشنبه پنجم جمادی الاخر سال 672 هجری قمری است. همان سال که نابغه‌ی فلسفه‌ی ریاضی خواجه نصیر الدین طوسی و برخی بزرگ مردان دیگر فوت شده اند. مدت عمر مولانا جلال الدین به حساب شمسی 66سال و به حساب قمری 68 سال و 89 روز یعنی سه ماه و یک روز کم بود.
    پدرش بهاء الدین ولد با خانواده به قصد زیارت کعبه‌ی معظمه و انجام عمل حج درحدود سال 616 که گیراگیر حمله ی مغول به ایران است ازبلخ مسافرت کرد. درحقیقت سبب عمده‌ی این مسافرت یا مهاجرت رنجشی بودکه در باطن از سلطان محمد خوارزمشاه داشت، خواه باعث مسافرتش، گزاردن مناسک حج و خواه و رنجش از سلطان محمد باشد، این ها همه علل و اسباب ظاهری بود و حقیقت امراراده ی حج بود که می خواست آن نهال الهی یعنی وجود مولوی را که درآن وقت حدود سیزده ساله بود از آن آفت خانمانسوز هجوم شوم مغول محفوظ نگاه بدارد و او را در سرزمینی دو از فتتنه پرورش دهد تا همچون درختی بارآور، سایه بر سر مشرق و مغرب عالم افکند.
این سبب ها برنظر ها پرده هاست
        که نه هر دیدار صنعش را سزاست

از مسبب می رسد هر خیر و شر
        نیست اسباب و وسایط را اثر

از این ادبیات مولوی بر می آید که همه چیز در دید و قدرت آفریدگار بی همتاست و دلیلش برهیچ کس آشکار نیست. آری! حق نمی خواست که این چراغ فیض رحمانی درآن تندباد شیطانی خاموش شود و چشم جهان بشریت از انوار تابناک او بی نصیب بماند. خلاصه مولوی درآن وقت که حدود 13 سال داشت همراه پدرو مادرش از بلخ سفر کرد. گفته اند که پدرش درعبور از نیشابور شیخ فریدالدین عطار نیشابوری معروف را که صاحب تذکره الاولیا و منظومه های منطق الطیر و اسرارنامه و مصیبت نامه است ملاقات کرد و شیخ عطار نسختی از «اسرارنامه»‌ی خود را بدو هدیه نمود و برای مولوی به فراست ایمانی، آتیه‌ی درخشانی را پیش بینی کرده و به پدر او گفت که این پسر راگرامی بدار، باشدکه نفس گرم او آتش، در سوختگان عالم زند.
«مقدمه»
ادبیات در هر شکل و قالبی که باشد، نمایشگر زندگی وبیان کننده‌ی ارزش ها و معیارها وویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی برمحور آنها می چرخد. نقد وبررسی و ارزیابی آثار ادبی نیز چنین است و نمی تواند بدور از آن ارزش ها و معیارها باشد و بی توجه از کنار آنها بگذرد. به عبارت دیگر نقد و بررسی آثار ادبی از دیدگاهی می توان درس زندگی نامید، باهمه‌ی گستردگی و تنوع و خصوصیات و مظاهر آن.
ادبیات از دو دیدگاه ما را با زندگی پیوند می‌دهد: از گذرگاه عاطفی، وقتی که آنرا می خوانیم، از گذرگاه خرد ورزی، وقتی که آنرا بررسی و نقد می کنیم؛ وقتی ما قطعه شعری را می خوانیم، عواطف و احساسات ما با عواطف و احساسات شاعر جنبه‌‌های مشترک پیدا می کند و با او هم سوئی روانی پیدا می کنیم، و یا وقتی سر‌گشتکی را در مطالعه می آوریم، به قول «آندره موروا» در حادثه‌ی کشاکش بزرگی قرارمی گیریم و لحظات زندگیمان با آن حادثه     آمیختگی پیدا می کند؛ دراین موارد نفس و جان ما می تواند از اثر پذیری برکنار بماند. از جهت خردورزی نیز، اگر به درستی به تحلیل و نقد آثار ادبی بنشینیم و جنبه های مثبت و مفنی آنها را دریابیم، زندگی را مطرح ساخته ایم؛ مطالعه وبررسی آثار ادبی باید با بررسی جنبه های زبانی، هنری ومحتوایی همراه باشید، به این معنی که پس از حل دشواری های واژه ای و تعبیرها و اصطلاحات متن و اشاراتی که به تارخ و قصص و اساطیر ممکن است وجود داشته باشد، باید به بررسی ارزش هنری و سپس به تجزیه و تحلیل محتوای آن بپردازیم. اندیشه های والا و ارزشمند را باز نماییم و پندارهای سخیف و کج اندیشی های نابخردانه را نقد کنیم. عبارات وابیات و تعبیرهای زیبا و استوار را با دلیل وحجت نشان دهیم و ابیات و جملات و عبارات نازیبا و نااستوار را باز نماییم. و اگر اثر شکل داستانی دارد، آنرا از جهت شناخت داستان بررسی کنیم: مثلاً اگر در داستان رستم و سهراب، فقط واژه دشوار را معنی کنیم و چند ویژگی زبانی را که درسخن فردوسی هست باز گوییم که مثلاً برای یک متمم دو حرف اضافه آورده است، یا «کجا» را در معنی «که» به کاربرده، داستان را به عنوان یک پدیده ی لسانی مطرح کرده ایم. برای آنکه داستان به عنوان یک اثر ادبی مطرح شود، پس از طرح و توضیح نکته های زبانی و ارزش های هنری یا ارزش های مربوط به فنون بلاغی، درمرحله‌ی سوم باید محتوای داستان را از جهت داستان شناسی، و دراین مورد به خصوص از جهت تراژدی شناسی، گره خوردگی، اوج و فرود داستان، جنبه های روان شناختی قهرمانان و سرانجام ظرایفی که داستان را به عنوان تراژدی برتر معرفی می کند، مطرح سازیم.


دانلود با لینک مستقیم