یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان (2)

اختصاصی از یارا فایل آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

آیه و ترجمه 1 تا 5

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

الم (1)

تِلْک ءَایَت الْکِتَبِ الحَْکِیمِ(2)

هُدًى وَ رَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَ(3)

الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُم بِالاَخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ(4)

أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)

ترجمه :

بنام خداوند بخشنده بخشایشگر

1 - الم

2 - این آیات کتاب حکیم است (آیاتى پر محتوا و استوار).

3 - مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است .

4 - همانها که نماز را بر پا مى دارند، زکات را ادا مى کنند، و به آخرت یقین دارند.

5 - آنها بر طریق هدایت پروردگارشان هستند، و آنهایند رستگاران

تفسیر:

نیکوکاران کیانند؟

این سوره ، با ذکر عظمت و اهمیت قرآن آغاز مى شود، و بیان حروف مقطعه در ابتداى آن نیز اشاره لطیفى به همین حقیقت است ، که این آیات که از حروف ساده الفبا ترکیب یافته ، چنان محتوائى بزرگ و عالى دارد که سرنوشت انسانها را به کلى دگرگون مى سازد (الم ).

لذا بعد از ذکر ((حروف مقطعه )) مى گوید: ((این آیات کتاب حکیم است )) (تلک آیات الکتاب الحکیم ).

((تلک )) در لسان عرب براى اشاره به دور است ، و کرارا گفته ایم که این تعبیر مخصوصا کنایه از عظمت و اهمیت این آیات است گوئى در اوج آسمانها و در نقطه دور دستى قرار گرفته !

توصیف ((کتاب )) به ((حکیم )) یا به خاطر استحکام محتواى آن است ، چرا که هرگز باطل به آن راه نمى یابد، و هر گونه خرافه را از خود دور مى سازد جز حق نمى گوید، و جز به راه حق دعوت نمى کند، درست در مقابل ((لهو الحدیث )) (سخنان بیهوده ) که در آیات بعد مى آید قرار دارد.

و یا به معنى آن است که این قرآن همچون دانشمند حکیمى است که در عین خاموشى با هزار زبان سخن مى گوید، تعلیم مى دهد، اندرز مى گوید، تشویق مى کند، انذار مى نماید، داستانهاى عبرت انگیز بیان مى کند، و خلاصه به تمام معنى داراى حکمت است ، و این سرآغاز، تناسب مستقیمى دارد با سخنان لقمان حکیم که در این سوره از آن بحث به میان آمده .

البته هیچ مانعى ندارد که هر دو معنى ((حکمت )) در آیه فوق منظور باشد.

آیه بعد هدف نهائى نزول قرآن را با این عبارت بازگو مى کند: ((این کتاب حکیم مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است )) (هدى و رحمة للمحسنین ).

((هدایت )) در حقیقت مقدمه اى است براى ((رحمت پروردگار))، چرا که انسان نخست در پرتو نور قرآن حقیقت را پیدا مى کند و به آن معتقد مى شود، و در عمل خود آن را به کار مى بندد، و به دنبال آن مشمول رحمت واسعه و نعمتهاى بى پایان پروردگار مى گردد.

قابل توجه اینکه در اینجا قرآن ، مایه هدایت و رحمت ((محسنین )) شمرده شده ، و در آغاز سوره نمل ، مایه هدایت و بشارت ((مؤ منین )) (هدى و بشرى للمؤ منین ).

و در آغاز سوره بقره ، مایه هدایت ((متقین )) (هدى للمتقین ).

این تفاوت تعبیر ممکن است به خاطر آن باشد که بدون تقوا و پرهیزگارى روح تسلیم و پذیرش حقائق در انسان زنده نمى شود، و طبعا هدایتى در کار نخواهد بود.

و از این مرحله پذیرش حق که بگذریم ، مرحله ایمان فرا مى رسد که علاوه بر هدایت ، بشارت به نعمتهاى الهى نیز وجود خواهد داشت .

و اگر از مرحله تقوى و ایمان فراتر رویم و به مرحله عمل صالح برسیم رحمت خدا نیز در آنجا افزوده مى شود.

بنابراین سه آیه فوق ، سه مرحله پى در پى از مراحل تکامل بندگان خدا را بازگو مى کند: مرحله پذیرش حق ، مرحله ایمان و مرحله عمل ، و قرآن در این سه مرحله به ترتیب مایه هدایت و بشارت و رحمت است (دقت کنید).

آیه بعد محسنین را با سه وصف ، توصیف کرده ، مى گوید: ((آنها کسانى

هستند که نماز را بر پا مى دارند، زکات را ادا مى کنند، و به آخرت یقین دارند)) (الذین یقیمون الصلوة و یؤ تون الزکاة و بالاخرة هم یوقنون )

پیوند آنها با خالق از طریق نماز، و با خلق خدا از طریق زکات ، قطعى است و یقین آنها به دادگاه قیامت انگیزه نیرومندى است براى پرهیز از گناه و براى انجام وظائف .

و در آخرین آیه مورد بحث عاقبت و سرانجام کار ((محسنین )) را چنین بیان مى کند: ((آنها بر طریق هدایت پروردگارشان هستند، و آنها رستگارانند)) (اولئک على هدى من ربهم و اولئک هم المفلحون ).

جمله ((اولئک على هدى من ربهم ))، از یکسو نشان مى دهد که هدایت آنها از طرف پروردگارشان تضمین شده است ، و از سوى دیگر تعبیر ((على ))، دلیل بر این است که گوئى هدایت براى آنها یک مرکب راهوار است ، و آنها بر این مرکب سوار و مسلطند.

و از اینجا تفاوت این ((هدایت )) با هدایتى که در آغاز سوره آمده روشن مى شود، چرا که هدایت نخستین همان آمادگى پذیرش حق است ، و این هدایت برنامه وصول به مقصد مى باشد.

ضمنا جمله اولئک هم المفلحون که طبق ادبیات عرب ، دلیل بر حصر است ، نشان مى دهد که تنها راه رستگارى ، همین راه است ، راه نیکوکاران ، راه آنها که با خدا و خلق خدا در ارتباطند، و راه آنها که به مبدء و معاد ایمان کامل دارند.

آیه و ترجمه 6 تا 9

وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشترِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سبِیلِ اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَهَا هُزُواً أُولَئک لهَُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ(6)


دانلود با لینک مستقیم


آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان (2)

تحقیق درباره سوره توحید

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره سوره توحید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

سوره توحید

بسم الله الرحمن الرحیم-به نام خداى رحمان و رحیم.

قل.بگو. (اى پیامبر) خود بدان و به دیگران نیز، همچون پیامى بایسته، برسان که:

هو الله احد-اوست‏خداى یکتا. (2)

مانند خدایانى که عقاید تحریف شده ادیان معرفى مى‏کنند شریک و رقیب و هماورد ندارد. پس صحنه آفرینش میدان تنازع و پیکار خدایان نیست.بلکه همه سنتها و قوانین عالم ناشى از یک اراده و یک قدرت است و به همین دلیل است که در جهان آفرینش نظم و هماهنگى و یکنواختى برقرار است و قوانین و تحولات و حرکات طبیعى عالم همه به یک سو و در یک جهت در عمل و حرکت‏اند.و در این میان فقط انسان است که چون از«اراده‏»و«اختیار»و قدرت تصمیمگیرى برخوردارش ساخته‏اند، مى‏تواند از این نظم کلى سرپیچى نماید و چون سازى ناهماهنگ، نغمه‏اى جدا بنوازد.و نیز مى‏تواند یکسره بر طبق این قوانین، زندگى خود را بسازد.

الله الصمد-خدا از همه رو بى‏نیاز است (از همه چیز و همه کس) .

یعنى خدایى که من در برابر او به کرنش و تعظیم و ستایش برخاسته‏ام، همچون خدایان پندارى نیست که پدید آمدنش، ادامه حیاتش، و توان بودن و زیستنش به کمک و مراقبت و رعایت کسى نیازمند باشد.آن چنان خدایى شایسته تکریم و تعظیم انسان‏نیست، زیرا که خود موجودى است در طراز انسان یا فروتر از آن.انسان، این موجود عظیم و ژرف، تعظیم و ستایش و عبودیتش فقط در برابر قدرتى مى‏سزد که به هیچ وجودى و هیچ عنصرى کمترین نیازى نداشته باشد و بودن و قدرتمند بودن و همیشه بودنش از ذات او مایه گرفته باشد.

لم یلد-نزاده و فرزند نیاورده است.

آن نیست که در پندارها و خرافه‏هاى ادیان تحریف شده و عقاید شرک‏آمیز، معرفى مى‏کنند. خداى پندارى مسیحیان و مشرکان نیست که فرزند یا فرزندانى داشته باشد.او آفریننده و پدیدآورنده همه چیز و همه کس است و نه پدر آنان.و همه آنان که در آسمانها و در زمین زندگى مى‏کنند، بندگان اویند و نه فرزندان او.

و همین نسبت‏«بندگى و ربوبیت‏»میان انسان و خداست که بندگان واقعى خدا را از بندگى هر چیز و هر کس بجز خدا باز مى‏دارد، زیرا بنده دو ارباب نمى‏توان بود.

آنان که خدا را پدر مهربان خلایق و انسانها را فرزندان او پنداشته‏اند و نسبت‏«بندگى و ربوبیت‏»میان خدا و خلق را شایسته انسان و مقام او و کرامت او ندانسته‏اند در حقیقت راه را براى بندگى غیر خدا گشوده‏اند و خود در عمل، بنده بسیارى از اربابان بى‏مروت دنیا و آلت دست‏برده‏گیریها و برده‏پروریها شدند.و لم یولد-و خود زاییده نشده است.

او پدیده‏اى نیست که روزى نبوده و روز دیگرى قدم به جهان هستى نهاده باشد.نه زاییده کسى است و نه زاییده اندیشه‏اى یا پندارى و نه زاییده نظامى و طبقه‏اى و شکلى از شکلهاى زندگى بشر.او ارجمندترین و والاترین واقعیتهاست.واقعیتى لا یزال است. همواره بوده و همواره خواهد بود.

و لم یکن له کفوا احد-و او را انباز و همتا و هماوردى نبوده و نیست.

به کسى نمى‏توان همانندش کرد، و کسى را نمى‏توان در طراز و همپایه او دانست. نمى‏توان منطقه نفوذ و قلمرو فرمان او را-که سراسر جهان هستى است-میان او و کس دیگرى تقسیم کرد.بخشى از جهان یا از صحنه زندگى انسان را از او دانست و بخشى را به کسان دیگر، به خداوندگاران جاندار و بیجان یا به مدعیان الوهیت و قدرت، واگذار نمود.

این سوره، چنانکه از نامگذارى آن پیداست، به راستى سوره توحید است.ایده توحید که در سراسر قرآن و در صدها آیه به لحنها و بیانهاى گوناگون بازگو شده، در این سوره به صورتى فشرده و با عباراتى ناظر به عقاید خرافى و شرک‏آمیز رایج آن روزگار و با صراحتى که نفى کننده هر داعیه الوهیتى مى‏تواند بود، براى آخرین بار ایراد شده است.

این سوره از سویى به مسلمانان و به همه جهانیان خدایى‏را که از نظر اسلام، شایسته پرستش و ستایش است معرفى مى‏کند:خدایى که یکتا نباشد.خدایى که شبیه او را صدها و هزارها در میان خلق عالم بتوان یافت‏شایسته ربوبیت و الوهیت نیست. قدرتمندى و قدرتى که براى بودن و ادامه یافتن خود به کمک موجود دیگرى نیازمند باشد، نمى‏تواند و نمى‏باید بر بشر تحمیل شود.آن کس که در برابر خدایان پوشالى و نیازمند و پدید آمده و قابل زوال به کرنش و تعظیم برمى‏خیزد پا بر سر کرامت انسانى خویش مى‏گذارد و خود را و انسانیت را به قهقرا مى‏کشاند.این جنبه مثبت‏سوره توحید است که نشانه‏ها و ممیزات معبود و خداوندگار انسان را ارائه مى‏دهد و پوشالى بودن خداوندگاران تاریخ را به اثبات مى‏رساند.

و از سوى دیگر به خدا پرستان و پذیرندگان اسلام هشدار مى‏دهد که درباره ذات و صفات خدا خود را به کنجکاویهاى عقلى که شبهه‏خیز و وسوسه‏انگیز است آلوده نسازند. خدا را به کوته‏سخنى-که مدعیان یاوه را از مقام قدس ربوبیت‏بتواند راند-بخوانند و یاد کنند و به جاى غرق شدن در فلسفه بافیها و ذهنیتها، به تعهدهایى که از عقیده به توحید برمى‏خیزد بیندیشند.

بنابر حدیثى که از امام على بن الحسین علیه السلام رسیده است، خداى متعال مى‏دانست که در آینده تاریخ، مردمى کنجکاو خواهند آمد و بدین علت‏سوره توحید و آیاتى از سوره حدید-تا آیه علیم بذات الصدور-را نازل ساخت تا حدود مجاز براى بررسى در ذات و صفات خدا را مشخص کند.پس هر که به ماوراى‏این حدود بپردازد خود را به هلاکت افکنده است. (3)

گویا سوره قل هو الله...به نمازگزار مى‏گوید:خدا قدرتى است‏یکتا و والا و برترین، ذاتا مستغنى و بى‏نیاز، نزاییده و زاده نشده، بى‏همانند و بى‏همال و، همین و بس. دانایى و بینایى و حکمت و دیگر صفات خداوند تا آنجا که دانستن و شناختن آن براى مسلمان لازم است و در شکل بندى زندگى و عروج روح او مؤثر تواند بود در آیات دیگرى از قرآن باز گفته شده است.بیش از این در ذات خدا و چگونگى صفات او غور مکن، معرفت‏بیشتر را در عمل به دست‏خواهى آورد.در پى آن مباش که با بحث و تعمق ذهنى به معرفت‏بیشتر دست‏یابى.در پى آن باش که معرفت را از راه ایجاد صفا و روحانیت در باطن روح و از راه عمل کردن به لوازم توحید کسب کنى.

...و چنین بودند پیامبران و صدیقان، بندگان راستین خدا و موحدان صادق و عارف.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سوره توحید

تحقیق درباره سوره صافات

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره سوره صافات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

این سوره مبارکه در شهر مکه نازل شده است و شامل 182 آیه می باشد.

الصَّافَّات

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴾

وَالصَّافَّاتِ صَفًّا ﴿1﴾ فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا ﴿2﴾ فَالتَّالِیَاتِ ذِکْرًا ﴿3﴾ إِنَّ إِلَهَکُمْ لَوَاحِدٌ ﴿4﴾ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ ﴿5﴾ إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ ﴿6﴾ وَحِفْظًا مِّن کُلِّ شَیْطَانٍ مَّارِدٍ ﴿7﴾ لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِن کُلِّ جَانِبٍ ﴿8﴾ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿9﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿10﴾ فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبٍ ﴿11﴾ بَلْ عَجِبْتَ وَیَسْخَرُونَ ﴿12﴾ وَإِذَا ذُکِّرُوا لَا یَذْکُرُونَ ﴿13﴾ وَإِذَا رَأَوْا آیَةً یَسْتَسْخِرُونَ ﴿14﴾ وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ ﴿15﴾ أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿16﴾ أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿17﴾ قُلْ نَعَمْ وَأَنتُمْ دَاخِرُونَ ﴿18﴾ فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ یَنظُرُونَ ﴿19﴾ وَقَالُوا یَا وَیْلَنَا هَذَا یَوْمُ الدِّینِ ﴿20﴾ هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿21﴾ احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا کَانُوا یَعْبُدُونَ ﴿22﴾ مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ ﴿23﴾ وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ ﴿24﴾ مَا لَکُمْ لَا تَنَاصَرُونَ ﴿25﴾ بَلْ هُمُ الْیَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ ﴿26﴾ وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءلُونَ ﴿27﴾ قَالُوا إِنَّکُمْ کُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ ﴿28﴾ قَالُوا بَل لَّمْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿29﴾ وَمَا کَانَ لَنَا عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ بَلْ کُنتُمْ قَوْمًا طَاغِینَ ﴿30﴾ فَحَقَّ عَلَیْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ ﴿31﴾ فَأَغْوَیْنَاکُمْ إِنَّا کُنَّا غَاوِینَ ﴿32﴾ فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ ﴿33﴾ إِنَّا کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿34﴾ إِنَّهُمْ کَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ ﴿35﴾ وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ﴿36﴾ بَلْ جَاء بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ ﴿37﴾ إِنَّکُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِیمِ ﴿38﴾ وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿39﴾ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿40﴾ أُوْلَئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ ﴿41﴾ فَوَاکِهُ وَهُم مُّکْرَمُونَ ﴿42﴾ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿43﴾ عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ ﴿44﴾ یُطَافُ عَلَیْهِم بِکَأْسٍ مِن مَّعِینٍ ﴿45﴾ بَیْضَاء لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِینَ ﴿46﴾ لَا فِیهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا یُنزَفُونَ ﴿47﴾ وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِینٌ ﴿48﴾ کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَّکْنُونٌ ﴿49﴾ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءلُونَ ﴿50﴾ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّی کَانَ لِی قَرِینٌ ﴿51﴾ یَقُولُ أَئِنَّکَ لَمِنْ الْمُصَدِّقِینَ ﴿52﴾ أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَدِینُونَ ﴿53﴾ قَالَ هَلْ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ ﴿54﴾ فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِی سَوَاء الْجَحِیمِ ﴿55﴾ قَالَ تَاللَّهِ إِنْ کِدتَّ لَتُرْدِینِ ﴿56﴾ وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّی لَکُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِینَ ﴿57﴾ أَفَمَا نَحْنُ بِمَیِّتِینَ ﴿58﴾ إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿59﴾ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿60﴾ لِمِثْلِ هَذَا فَلْیَعْمَلْ الْعَامِلُونَ ﴿61﴾ أَذَلِکَ خَیْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ﴿62﴾ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِینَ ﴿63﴾ إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ ﴿64﴾ طَلْعُهَا کَأَنَّهُ رُؤُوسُ الشَّیَاطِینِ ﴿65﴾ فَإِنَّهُمْ لَآکِلُونَ مِنْهَا فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿66﴾ ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَیْهَا لَشَوْبًا مِّنْ حَمِیمٍ ﴿67﴾ ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِیمِ ﴿68﴾ إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءهُمْ ضَالِّینَ ﴿69﴾ فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ یُهْرَعُونَ ﴿70﴾ وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَکْثَرُ الْأَوَّلِینَ ﴿71﴾ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِیهِم مُّنذِرِینَ ﴿72﴾ فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِینَ ﴿73﴾ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿74﴾ وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ ﴿75﴾ وَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿76﴾ وَجَعَلْنَا ذُرِّیَّتَهُ هُمْ الْبَاقِینَ ﴿77﴾ وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿78﴾ سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ ﴿79﴾ إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿80﴾ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿81﴾ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿82﴾ وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ ﴿83﴾ إِذْ جَاء رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿84﴾ إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ ﴿85﴾ أَئِفْکًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِیدُونَ ﴿86﴾ فَمَا ظَنُّکُم بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿87﴾ فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُومِ ﴿88﴾ فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ ﴿89﴾ فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِینَ ﴿90﴾ فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿91﴾ مَا لَکُمْ لَا تَنطِقُونَ ﴿92﴾ فَرَاغَ عَلَیْهِمْ ضَرْبًا بِالْیَمِینِ ﴿93﴾ فَأَقْبَلُوا إِلَیْهِ یَزِفُّونَ ﴿94﴾ قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ﴿95﴾ وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ﴿96﴾ قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْیَانًا فَأَلْقُوهُ فِی الْجَحِیمِ ﴿97﴾ فَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِینَ ﴿98﴾ وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿99﴾ رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿100﴾ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ ﴿101﴾ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ﴿102﴾ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ ﴿103﴾ وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ ﴿104﴾ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿105﴾ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاء الْمُبِینُ ﴿106﴾ وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ﴿107﴾ وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿108﴾ سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ ﴿109﴾ کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿110﴾ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿111﴾ وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَقَ نَبِیًّا مِّنَ الصَّالِحِینَ ﴿112﴾ وَبَارَکْنَا عَلَیْهِ وَعَلَى إِسْحَقَ وَمِن ذُرِّیَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ مُبِینٌ ﴿113﴾ وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿114﴾ وَنَجَّیْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿115﴾ وَنَصَرْنَاهُمْ فَکَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿116﴾ وَآتَیْنَاهُمَا الْکِتَابَ الْمُسْتَبِینَ ﴿117﴾ وَهَدَیْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿118﴾ وَتَرَکْنَا عَلَیْهِمَا فِی الْآخِرِینَ ﴿119﴾ سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿120﴾ إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿121﴾ إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿122﴾ وَإِنَّ إِلْیَاسَ لَمِنْ الْمُرْسَلِینَ ﴿123﴾ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿124﴾ أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ ﴿125﴾ وَاللَّهَ رَبَّکُمْ وَرَبَّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿126﴾ فَکَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ﴿127﴾ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿128﴾ وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿129﴾ سَلَامٌ عَلَى إِلْ یَاسِینَ ﴿130﴾ إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿131﴾ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿132﴾ وَإِنَّ لُوطًا لَّمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿133﴾ إِذْ نَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿134﴾ إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِینَ ﴿135﴾ ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿136﴾ وَإِنَّکُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَیْهِم مُّصْبِحِینَ ﴿137﴾ وَبِاللَّیْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿138﴾ وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿139﴾ إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿140﴾ فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنْ الْمُدْحَضِینَ ﴿141﴾ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿142﴾ فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِینَ ﴿143﴾ لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿144﴾ فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِیمٌ ﴿145﴾ وَأَنبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِّن یَقْطِینٍ ﴿146﴾ وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِئَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ ﴿147﴾ فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ ﴿148﴾ فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّکَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ ﴿149﴾ أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِکَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ ﴿150﴾ أَلَا إِنَّهُم مِّنْ إِفْکِهِمْ لَیَقُولُونَ ﴿151﴾ وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿152﴾ أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِینَ ﴿153﴾ مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿154﴾ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿155﴾ أَمْ لَکُمْ سُلْطَانٌ مُّبِینٌ ﴿156﴾ فَأْتُوا بِکِتَابِکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿157﴾ وَجَعَلُوا بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ﴿158﴾ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿159﴾ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿160﴾ فَإِنَّکُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ ﴿161﴾ مَا أَنتُمْ عَلَیْهِ بِفَاتِنِینَ ﴿162﴾ إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِیمِ ﴿163﴾ وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ ﴿164﴾ وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ﴿165﴾ وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ﴿166﴾ وَإِنْ کَانُوا لَیَقُولُونَ ﴿167﴾ لَوْ أَنَّ عِندَنَا ذِکْرًا مِّنْ الْأَوَّلِینَ ﴿168﴾ لَکُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿169﴾ فَکَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿170﴾ وَلَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ ﴿171﴾ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ ﴿172﴾ وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿173﴾ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿174﴾ وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ ﴿175﴾ أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿176﴾ فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاء صَبَاحُ الْمُنذَرِینَ ﴿177﴾ وَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿178﴾ وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ ﴿179﴾ سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿180﴾ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ ﴿181﴾ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿182﴾


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سوره صافات

تحقیق درباره تفسیر سوره قدر

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره تفسیر سوره قدر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره تفسیر سوره قدر


تحقیق درباره  تفسیر سوره قدر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

تفسیر سوره قدر

سوره قدر مکى است و پنج آیه دارد

سوره قدر آیات 1 - 5

بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فى لیلة القدر (1) و ما ادراک ما لیلة القدر (2) لیلة القدر خیر من الف شهر (3) تنزل الملئکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر (4) سلام هى حتى مطلع الفجر (5).

ترجمه آیات

به نام خداوند رحمان و رحیم.ما این قرآن عظیم الشان را(که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم(1).

و تو چه مى‏دانى شب قدر چیست؟(2).

شب قدر(در مقام و مرتبه)از هزار ماه بهتر و بالاتر است(3).

در این شب فرشتگان و روح(یعنى جبرئیل)به اذن خدا از هر فرمان(و دستور الهى و سرنوشت‏خلق) نازل مى‏شوند(4).

این شب رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه(5).

بیان آیات

این سوره نزول قرآن در شب قدر را بیان مى‏کند، و آن شب را تعظیم نموده از هزار ماه بالاتر مى‏داند، چون در آن شب ملائکه و روح نازل مى‏شوند، و این سوره، هم احتمال مکى بودن را دارد، و هم مى‏تواند مدنى باشد، و روایاتى که درباره سبب نزول آن از امامان اهل بیت (علیهم السلام) و از دیگران رسیده خالى از تایید مدنى بودن آن نیست، و آن روایاتى است که دلالت دارد بر اینکه این سوره بعد از خوابى بود که رسول خدا(ص)دید، و آن خواب این بود که دید بنى امیه بر منبر او بالا مى‏روند، و سخت اندوهناک شد، و خداى تعالى براى تسلیتش این سوره را نازل کرد(و در آن فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حکومت‏بنى امیه است).

"انا انزلناه فى لیلة القدر"

ضمیر در"انزلناه"به قرآن برمى‏گردد، و ظاهرش این است که: مى‏خواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده، نه بعضى از آیات آن را، مؤیدش هم این است که تعبیر به انزال کرده، که ظاهر در اعتبار یکپارچگى است، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجى است.

و در معناى آیه مورد بحث آیه زیر است که مى‏فرماید: "و الکتاب المبین انا انزلناه فى لیلة مبارکة" (1) ، که صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده، چون ظاهرش این است که نخست‏سوگند به همه کتاب خورده، بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم.

پس مدلول آیات این مى‏شود که قرآن کریم دو جور نازل شده، یکى یکپارچه در یک شب معین، و یکى هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت که آیه شریفه"و قرآنا فرقناه لتقراه على الناس على مکث و نزلناه تنزیلا" (2) ، نزول تدریجى آن را بیان مى‏کند، و همچنین آیه زیر که مى‏فرماید: "و قال الذین کفروا لو لا نزل علیه القرآن جملة واحدة کذلک لنثبت‏به فؤادک و رتلناه ترتیلا" (3) .

و بنا بر این، دیگر نباید به گفته بعضى (4) اعتنا کرد که گفته‏اند: معناى آیه"انزلناه" این است که شروع به انزال آن کردیم، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است، که در آن شب یکباره نازل شد نه همه آن.

و در کلام خداى تعالى آیه‏اى که بیان کند لیله مذکور چه شبى بوده دیده نمى‏شود بجز آیه"شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن" (5) که مى‏فرماید: قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم مى‏شود شب قدر یکى از شبهاى ماه رمضان است، و اما اینکه کدامیک از شب‏هاى آن است در قرآن چیزى که بر آن دلالت کند نیامده، تنها از اخبار استفاده مى‏شود، که ان شاء الله در بحث روایتى آینده بعضى از آنها از نظر خواننده مى‏گذرد.

در این سوره آن شبى که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازه‏گیرى است، پس شب قدر شب اندازه‏گیرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث یک سال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مى‏کند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایى دیگر از این قبیل را مقدر مى‏سازد، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر است‏بر این معنا دلالت دارد: "فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمة من ربک" (6) ، چون"فرق"، به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‏اى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏گیرى مشخص سازند.

و از این استفاده مى‏شود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالى که قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر مى‏شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیرى و مقدر مى‏شود.

براى اینکه این فرض امکان دارد که در یکى از شبهاى قدر چهارده قرن گذشته قرآن یکپارچه نازل شده باشد، ولى این فرض معنا ندارد که در آن شب حوادث تمامى قرون گذشته و آینده تعیین گردد. علاوه بر این، کلمه"یفرق"به خاطر اینکه فعل مضارع است استمرار را مى‏رساند، در سوره مورد بحث هم که فرموده: "شب قدر از هزار ماه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تفسیر سوره قدر

تحقیق درمورد تفسیر سوره نبأ

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد تفسیر سوره نبأ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 45 صفحه

فهرست مطالب عنوان صفحه چکیده 1 مقدمه 2 کلیات سوره نبأ 3 جایگاه سوره نبأ 5 بحث روایتی 6 ارتباط سوره نبأ با سوره قبل 6 ویژگی و سبک سوره نبأ 8 فضیلت تلاوت سوره نبأ 8 مفردات سوره نبأ 9 اصل بحث (تفسیر آیات) 18 جمع بندی 44 منابع 46 چکیده در این تحقیق که بررسی تفسیر سوره نبأ می باشد.
سعی شده براساس تفاسیر گوناگون که فهرست آن در پایان آمده، یک یک آیات مورد بررسی و تفحص قرار گیرد.
ابتدا جایگاه سوره و پیوستگی آن با سوره های قبل و بعد و به دنبال آن تبین واژه ها و مفردات سوره و پس به بیان تفصیلی تفسیر هر یک از آیات پرداخته و نهایتاً در یک جمع بندی آنها را مورد بررسی قرار می دهیم.
مقدمه در این تحقیق، تفسیر سوره نبأ از دیدگاه مفسران مختلف مورد بررسی قرار گرفته است.
شناخت بیشتر مسائل مبدأ و معاد و آشنایی بیشتر با قیامت و رستاخیز، علل انتخاب این سوره مبارکه به عنوان تحقیق می باشد که بررسی از دیدگاه تفاسیر مختلف ضمن آشنایی بیشتر با هر کدام از تفاسیر باعث شناخت تفاوت این تفاسیر از یکدیگر شد.
مثلاً در تفسیر المیزان در تفسیر هر آیه معمولاً ابتدا لغات را از دیدگاه مفردات راغب و تفسیر البیان مورد بررسی قرار داده و سپس توضیحات تفسیری آیه را در سطح بالایی از توانایی فهم خواننده می آورد.
تفسیر البیان مفردات سوره و واژه های مهم آنرا ابتدا بررسی کرده و سپس بطور اجمالی هر آیه را تفسیر می کند.
در تفسیر نوین مفردات سوره کمتر مورد بررسی قرار گرفته و بیشتر سوره به حالت کلی بررسی می شود.
در تفسیر نمونه در تفسیر هر آیه دیدگاه های مفسران مختلف را ابتدا از نظر واژه ها و سپس از نظر تفسیر منتها با بیانی ساده و شیوا که هر خواننده ای آن را متوجه شود مورد بررسی قرار داده است.
در این تحقیق سعی بر این بوده است که از کلیه تفاسیر فوق استفاده شود تا واژه ها و تفسیر آیات در حد توانایی مورد بررسی قرار گیرد.
ابتدا با کلیات سوره نبأ و ارتباط و پیوستگی آن از نظر چینش و مصحف با سوره های قبل و بعد آن آشنا می شویم.
این سوره مکی و در جزء آخر قرآن آمده است.
با پرسشی راجع به خبر عظیم آغاز شده و پس از بیان نعمت ها و مواهب الهی نشانه هایی از رستاخیز و قیامت را مطرح می کند.
به دنبال آن علل سقوط به جهنم و عذاب های دردناک آنرا بیان کرده و در انتها مواهب بهشتی و علل رسیدن به آنها را برشمرده است.
در پایان سوره راه صعود یا نزول هر فرد را از اعلی علیین به اسفل السافلین و به عکس را کاملاً به اختیار هر شخص قرار داده و این فرد انسان است که می تواند با قوه تمیز و داشتن اختیار هر کدام را برگزیند یا به اعلی ترین درجه صعود و یا تا انتهای پست ترین درجه نزول کند.
این سوره نیز مانند سایر سوره های مکی لحنی تند و کوبنده دارد و آیات آن ارتباط لفظی و معنوی با یکدیگر دارند.
پس از بررسی بحث روایتی و فضیلت تلاوت این سوره به سراغ بررسی واژه ها و مفردات این سوره رفته و آنها را بررسی خواهیم کرد.
در ادامه تفسیر یک یک آیات را بطور تفصیل از دیدگاه مفسران نامبرده بررسی کرده و برداشت کلی از تفاسیر را لحاظ خواهیم کرد.
در پایان نیز جمع بندی و خلاصه ای از این تح

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تفسیر سوره نبأ